جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                        بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

در این بخش اندکی بیشتر از بخش نخست به بحث پیرامون طراحی طرح تحقیق خواهیم پرداخت. در این بخش فرض بر اینست که شما موضوع خود را انتخاب کرده اید اما اطلاعات ناکافی در مورد روند کار و برخی از مفاهیم آن دارید. برای شروع کاملاً فکر و حواس خود را بر روی موضوع مورد نظرتان متمرکز کنید و با ذهنی پویا سعی کنید بصورتی کاملاً مشخص به سوالات زیر پاسخ دهید و به ترتیب بر روی کاغذ یاداشت کنید:
 
1- شما اساساً و مشخصاً در مورد چه چیز می خواهید تحقیق کنید؟
پاسخ به این سوال، موضوع یا "مسئلة تحقیق" شما را روشن خواهد کرد. فقر، فحشا، اعتیاد، طلاق، جرم، بیکاری و یا توسعه، تمدن، دمکراسی، فرهنگ و یا هرچیز دیگر که بعنوان یک مسئلة جامعوی در حوزة رشتة تحصیلی تان باشد می تواند موضوع تحقیق شما باشد.
فرض کنیم جوابتان "نارضایتی شغلی" است؛ آنرا در سطر اول کاغذیکه آماده کرده اید بنویسید؛              
/// مسئلة تحقیق: نارضایتی شغلی ///

 

2- چرا فکر می کنید که این مسئله ارزش بررسی و تحقیق را دارد؟
پاسخ به این سوال "اهمیت و ضرورت انجام تحقیق" را مشخص می سازد. در خصوص موضوع مورد مثال فوق می توان چنین گفت که نارضایتی شغلی یک پدیدة ناهنجار سازمانی است که می تواند بر روی انگیزه و کارکرد کارکنان تأثیر منفی گذاشته موجب اختلالات کارکردی در سازمان گردد.
ضمناً پاسخهایی از این قبیل علیرغم روشن کردن اهمیت و ضرورت تحقیق، ذهن شما را پیرامون موضوع، به تکاپو و چالش انداخته و در "بیان مسئله" و پاسخ به سوالهای بعدی شما را یاری خواهد کرد. پس در سطری دیگر کوتاه و مفید در قالب چند کلمه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق بپردازید.
/// اهمیت و ضرورت انجام تحقیق: ناهنجار بودن پدیده و تأثیر منفی آن بر روی روحیة انسانی و کارکرد سازمانی ///

3- در ارتباط با این مسئله شما بدنبال چه هستید؟
پاسخ، "اهداف تحقیق" شما را روشن خواهد ساخت. در این خصوص به این فکر کنید که مسئلة مورد نظرتان را در چه بعدی می خواهید مورد بررسی قرار بدهید. مراقب باشید- همچنانکه برخی از دانشجویان نیستند، این بند را با بند پیشین بهم نیامیزید؛ سعی کنید یکبار مشخصاً به ضرورت انجام تحقیق و بار دیگر به اهداف تحقیق فکر کنید.
عموماً اهداف تحقیق بیانگر عنوان تحقیق است و بعبارتی از آن گرفته می شود؛ برعکس این قضیه هم ممکن است پیش بیاید یعنی شما ممکنست عنوان تحقیق خود را از اهداف تحقیق برگیرید؛ بسته به اینکه کدامیک در ابتدا به ذهنتان خطور کرده باشد دیگری را هم از روی آن تعیین کنید. ما مطابق سیر طبیعی اندیشه در مورد یک چیز، ابتدا اهداف تحقیق خود را مشخص می سازیم.
در مثال فوق، ما بدنبال این هستیم که ببینیم نارضایتی شغلی چیست و چگونه بوجود می آید و چه تبعاتی ببار می آورد و چه عواملی در پیدایش آن مؤثرند. بنابراین این بند را هم فعلاً اینگونه مشخص می سازیم:
/// اهداف تحقیق: بررسی نارضایتی شغلی و عوامل مؤثر بر آن ///

4- این مسئله را در ارتباط با چه چیزی می خواهید بررسی کنید؟ بعبارت دیگر کدام علت یا علل ممکن را در بروز آن مؤثر می دانید؟
با این سوال شما خواسته یا ناخواسته به بحث متغیرها وارد می شوید. پاسختان هرچه باشد "متغیر مستقل" شما را مشخص خواهد کرد یعنی عاملی را که از نظر شما بر روی مسئلة مورد نظرتان که در واقع همان "متغیر وابستة" شماست تأثیرگذار است.
در مثال فوق فرض ما اینست که ادراک نابرابری در محیط کار سبب پیدایش نارضایتی شغلی می شود. پس در سطرهای بعدی چنین می نویسیم:
/// متغیر وابسته: نارضایتی شغلی ///
/// متغیر مستقل: ادراک نابرابری در محیط کار ///

5- آیا بغیر از متغیر مستقل عوامل دیگری هم بر مسئله تأثیر گذار هستند و یا فقط همین متغیر است که به تنهایی متغیر وابسته را تعیین می کند؟
پاسخ همیشه مثبت است یعنی نه تنها در علوم اجتماعی بلکه در علوم طبیعی هم همیشه عوامل دیگری نیز غیر از عامل مورد نظر تأثیرگذار می باشند. فراموش نکنید پدیده های جامعوی همیشه چند علتی هستند پس اگر شما به علت خاصی توجه دارید سعی کنید علتهای پیرامون آنرا هم مشخص سازید؛ اینها "متغیرهای زمینه ای" شما خواهند بود.
در مثال فوق می گوییم که بغیر از ادارک نابرابری در محیط کار، ممکنست وضعیت تأهل و سن و جنس و علایق و ویژگیهای شخصیتی افراد هم در میزان نارضایتی شان تأثیرگذار باشند و یا عوامل سازمانی و فرهنگی و سیاسی و از این قبیل. پس در سطر بعدی چنین می نویسیم: 
/// متغیرهای زمینه ای: وضعیت تأهل- سن- جنس- ... ///

5- بر این اساس می خواهید چه عنوانی را برای تحقیق تان انتخاب کنید؟
حال که مسئلة تحقیق، ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق و متغیرهای تحقیق شما مشخص شده است دیگر انتخاب "عنوان تحقیق" کار دشواری نخواهد بود. پس سعی کنید با در نظر گرفتن متغیرهایتان بویژه متغیر مستقل و وابستة تان (عجالتاً برای سهولت درک، آنها را علت و معلول در نظر بگیرید) "عنوان تحقیق" خود را هم مشخص سازید. 
/// عنوان تحقیق: بررسی ادراک نابرابری در محیط کار و تأثیر آن بر نارضایتی شغلی کارکنان ///
 
6 - پرسشها و پاسخهای شما در مورد مسئله و یا مشخصاً متغیرهای تحقیق تان چیست؟
با این سوال شما به فاز جدیدی از پژوهش خود وارد می شوید چه از این به بعد به طراحی بنیان و چارچوب پژوهش خود خواهید پرداخت؛ در این مرحله سعی کنید با در نظر گرفتن روابط میان متغیرهایتان- یعنی اینکه کدامیک بر دیگری اثر دارد و تعیین کنندة آنست، به سوال و جوابی کاملاً روشن و واضح بپردازید اینگونه به ترتیب به "سوالات تحقیق" و "فرضیات تحقیق" خود دست خواهید یافت.
فرضیات شما بنیاد تحقیق شما را خواهند ساخت چه در مراحل بعدی همت شما تماماً مصروف اثبات این فرضیات خواهد شد. پس در طرح آنها کاملاً آگاهانه عمل کنید! آنها در حکم ادعاهای شما هستند و فراموش نکنید که شما تنها در حد ادعاهایتان مورد استیضاح قرار خواهید گرفت و نه بیشتر!
در مثال فوق ما چنین عمل می کنیم؛ به سادگی و وضوح و محتوای ایندو جمله کاملاً دقت کنید:
/// سوال تحقیق: آیا بین ادراک نابرابری در محیط کار و نارضایتی شغلی کارکنان رابطه وجود دارد؟ ///
/// فرضیه تحقیق: بین ادراک نابرابری در محیط کار و نارضایتی شغلی کارکنان رابطه وجود دارد. ///

7- آیا این موضوع پیش از شما توسط دیگران هم مورد پژوهش قرار گرفته است و یا شما طلیعه دار آن هستید؟
پاسخ به این سوال هم اغلب مثبت است و بندرت اتفاق می افتد پژوهشگری- بویژه در سطح من و شما، توفیق این را داشته باشد که در مقوله ای کاملاً جدید و بی سابقه به تحقیق بپردازد. و این یعنی همیشه پیشینه ای از موضوع تحقیق شما وجود دارد و شما باید طی برنامه ای معین برای یافتن و مطالعة آنها وقت بگذارید و اطلاعاتی از عناوین و محتوا و یافته های آنها گردآوری کنید؛ اینگونه شما به سوابق یا "پیشینة تجربی" کارتان دست خواهید یافت.

8- چه مباحث و چه نظریه هایی در مورد مسئلة تحقیق شما ارائه شده است؟
پاسخ، "پیشینة نظری" کار شما را روشن خواهد کرد. فرق این سوال با سوال پیشین در اینست که در مورد پیشینة تجربی شما به پژوهشهای انجام شدة دیگران مراجعه می کنید اما در مورد پیشینة نظری یا تئوریک شما بدنبال نظریه های ارائه شده در این خصوص می گردید. اگر باز قضیه برایتان روشن نیست منتظر مباحث بعدی در این خصوص باشید.
مثلاً ما ایندو بخش را در مورد موضوع انتخابی مان اینگونه تکمیل می کنیم:
/// پیشینة تجربی: پژوهش ساعتچی (1370) - ازکیا و توکلی (1382)- لهسایی زاده و دیگران (1378)- ... ///
/// پیشینة نظری: نظریة مازلو- نظریة هرزبرگ- نظریة موفقیت مک کله لند- نظریة برابری آدامز- ... ///

9- کدام یک از نظریه های ارائه شده در این خصوص بهتر می تواند مسئله و فرضیه شما را پشتیبانی کند؟
پاسخ "چارچوب تئوریک پژوهش" شما را مشخص خواهد ساخت. نظریات بسیاری ممکنست در مورد مسئلة تحقیق شما ارائه شده باشد اما هرکدام از آنها از دیدگاهی مشخص موضوع را مورد تبیین و پوشش نظری قرار می دهند و شما باید یکی از آنها را که نگرش فکری پژوهش تان بیشترین سازگاری را با آن دارد بعنوان چارچوب تئوریک خود مشخص کنید.
در مثال فوق ما نظریة برابری آدامز را بعنوان چارچوب تئوریک خود انتخاب می کنیم:
/// چارچوب تئوریک تحقیق: نظریة برابری آدامز ///

10- حال چگونه می خواهید فرضیات تحقیق تان را به اثبات برسانید؟
همچنانکه می دانید کار پژوهش با بیان فرضیات تمام نمی شود (عجالتاً فرضیه را پاسخ اولیة محقق و یا تبیین فی البداهة مسئله بدانید) بلکه عملاً آغازیست برای انجام مراحل اصلی پژوهش یعنی "آزمون فرضیات". پس شما باید سازوکارهایی مشخص را برای آزمودن درستی یا نادرستی فرضیات خود در پیش بگیرید و اینچنین است که شما بتدریج وارد فاز سوم کارتان یعنی مباحث مربوط به "روش تحقیق" می شوید.


موضوع: روش پژوهش در علوم اجتماعی- روش تحقیق در علوم اجتماعی- راهنمای پایان نامه نویسی در علوم اجتماعی- راهنمای پژوهش در علوم اجتماعی

لینک نظردهی

[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]

[ ]