جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 آیا لزوما مدرسه مایۀ بیداری است؟ 

✍️ حسین شیران

     بعد از همه‌گیری هولناک ویروس کرونا که البته هنوز هم ادامه دارد و هم‌چنان یک تهدید جدی برای بشریت محسوب می‌شود حالا دیگر هر چه است تولید واکسن‌های متعدد در چند کشور معدود جهان بسی چراغ امید را در دل مردم دنیا برافروخته است؛ در این میان خوشبختانه کشور ما ایران هم به هر ترتیب، موفق به تولید بلکه حتی تست انسانی واکسن کرونا شده است، اما این لزوما پایان مسأله نیست بلکه برعکس در همین مدت کوتاه، خود منجر به بروز مسائل دیگری از جنس دیگر شده است. حالا ما در شرایطی در آستانۀ واکسیناسیون ملی برای مقابله با این همه‌گیری قرار گرفته‌ایم که به هر شکل توافق چندانی بر سر آن حاصل نیست!

    همان‌طور که خود خوب می‌دانید برخی توفان توئیتری راه انداخته‌اند که برای ما واکسن خارجی معتبر تهیه کنید که ما به واکسن داخلی اعتماد نداریم، در مقابل، برخی دیگر به یقین از ضرورت استعمال واکسن داخلی سخن می‌گویند و به نوع خارجی‌اش هیچ ایمانی ندارند، برخی دیگر، هم نوع خارجی و هم نوع داخلی هر دو را رد کرده و ادعا می‌کنند که واکسن امام کاظم را هم باور دارند و هم دربر! حالا بگذریم از اینکه برخی هم هستند که اصلا به واکسن ایمان ندارند و برخی دیگر اصلا کرونا را قبول ندارند و چه بسا برخی‌های دیگر که به انواع دیگری می‌اندیشند! گیریم که به هر شکل بتوان توجیهی بر این همه تقابل و تناقض نهاد و به هر کس بابت نوع باورش حق داد و کلیت کار را طبیعی تلقی کرد، در مقام عمل چه؟ براستی آن کار درستی که در این شرایط باید انجام داد چیست؟
 
     لابد شنیده‌اید 173 سال پیش زمانی که بیماری آبله در کشور جولان می‌داد امیرکبیر دستور واکسیناسیون سراسری را صادر داد؛ این نخستين واکسیناسیون در ایران بود؛ اما چند روز بعد به امیر خبر دادند که مردم در مقابل انجام واکسیناسیون مقاومت می‌کنند چرا که به آن‌ها القاء کرده‌اند واکسیناسیون باعث رخنۀ اجنه به خون و جان آدمی مى‌شود! امیر پیش خود تدبیری اندیشید که هر کس مقاومت کند بايد پنج تومان جريمه شود اما مردم جریمه را هم به جان خریدند و به هر شکل اجازه ندادند واکسن به آن‌ها تزریق شود! امیر از شدت درد و اندوه و میزان مرگ و میر به گریه افتاد! ميرزا آقاخان بر او وارد شد و گفت: گریه بر مرگ مردمانی که پیش‌تر از فرط ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﻣﺮﺩﻩ‌ﺍﻧﺪ بر امیر روا نیست؛ ﺍﻣﯿﺮ ﮔﻔﺖ: ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻧﺎﺩانی‌شان هم ﻣﺎ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﺍﮔﺮ که ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯۀ ﮐﺎﻓﯽ ﻣﺪﺭﺳﻪ ساخته بودیم حالا بساط جاهلیت را ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩ بودیم!

     اما - اصل حرف من اینست - آیا واقعا مدرسه بساط جهل را جمع می‌کند و لزوما از جماعتی جاهل و برخواب، ملتی آگاه و بیدار می‌سازد؟ یعنی ما که اکنون بعد این‌همه سال، دوباره در آستانۀ یک واکسیناسیون ملی دیگر قرار گرفته‌ایم، با این‌همه مدرسه که ساخته شده و این‌همه دانشگاه که آورده شده، لزوما حالا دیگر ملتی آگاه و بیدار هستیم؟ اگر آری، چه‌سان؟ و اگر نه، چرا؟

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: واکسیناسیون ملی, امیرکبیر نخستین واکسیناسیون, واکسن داخلی خارجی, واکسن امام کاظم

[ یکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]