جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 جامعه‌شناسی دولت - بخش سوم
✍️ حسین شیران

.

اگرکه بپذیریم منحصرا دولت عامل توسعه‌ی یک ملت و مملکت است ولاغیر، در این‌صورت پیش و بیش از هر چیز ضرورتا باید بر روی تغییر و تحول و توسعه‌ی این تک‌عامل طلایی و تأثیرگذار متمرکز شویم و زین‌پس بی‌جهت عمر و انرژی و انگیزه‌ی خود را صرفا صرف تغییر و تحول دو عامل دیگر یعنی حکومت و ملت نکنیم؛ دست‌کم دو سده‌ی گذشته تاب و توان نیروهای توسعه و تحول‌خواه جامعه در دو جبهه صرف تغییر و تحول این دو عامل گشته است و ته‌اش امروز نه فقط هیچ به توسعه‌ی پایدار نرسیده‌ایم بلکه در خیلی از جهات بسی هم از آن دور شده‌ایم!

.

در جبهه‌ی اول امثال سیدجمال عمر خود را پای تغییر ذات و ذهن و منش و روش حاکمان گذاشتند و سرانجام در کمال پشیمانی تنها چیزی که توانستند تغییر دهند فکر و ذکر و منش و روش خودشان بود که ای‌کاش از همان اول همه افکار خود را در مزرعه‌ی مستعد ملت می‌کاشتند و در زمین شوره‌زار سلاطین فاسدش نمی‌ساختند! در مقابل در جبهه‌ی دوم خیلی‌ها هر آن‌چه داشتند در مزرعه‌ی ملت کاشتند و فوق‌فوق‌اش به تنها چیزی که دست یافتند آگاهی نسبی ملت از خیلی چیزها بود، ولیکن واقعیت اینست که به صرف آگاهی و آگاه‌سازی ملت هم نمی‌توان به‌جایی رسید!

.

آگاهی فی‌نفسه نه فقط برای ملت نان و آب و آبادی و آزادی و آرامش نمی‌شود بلکه برعکس در تنش و تضاد و تقابل با حکومت‌ها به‌مرور باعث از دست رفتن این‌ها و بسی بیش از این‌ها می‌گردد اگرکه بست در مرحله و محبس ذهنیت مردم باقی بماند و در میدان عینیت نتواند هیچ تغییر و تحولی در اوضاع و احوال جامعه رقم زند! بازماندن در یک چنین تقابل و شرایط فرسایش‌گری نتیجه‌اش اغلب احساس ناکامی و نارضایتی و نق‌زنی و غرزنی فزاینده‌ی ملت و هر از گاهی هم رگبار پراکنده‌ی خشونت و پرخاش‌گری در جای‌جای جامعه است و دیگر هیچ!

.

باری، ملت آگاه پایه و مایه‌ی توسعه است، یعنی باید که باشد تا توسعه موضوعیت پیدا کند، چه این انسان است که محور توسعه است و اساسا توسعه‌ی انسانی خود بخشی از توسعه است، در این شکی نیست، اما «ملت آگاه» اگر پایه‌ی اول توسعه باشد «دولت آگاه» پایه‌ی دوم آن است و اگر نتوان از این پایه به آن پایه پلی زد مابین‌شان دورانی چند دره‌ای برزخی شکل خواهد گرفت به عمق آگاهی و به وسعت بی‌سروسامانی و به مدت ندانم‌کاری ملت! درست شبیه مقام و موقعیت کنونی ما! در یک‌چنین شرایطی آگاهی تا اطلاع ثانوی بیش‌تر آزاربخش است تا آزادی‌بخش! تا بعد چه شود!

.

باقی در بخش بعد

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه‌شناسی دولت, جامعه‌شناسی توسعه

[ پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی دولت - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

برای حال و روز جوامع بشری هم همچون حال و روز هر انسانی در کل سه حالت می‌توان در نظر گرفت: 1. حالت بیمار: حالت مرضی و مسأله‌دار با اوضاع و احوالی نامساعد و نامتعادل 2. حالت سالم: حالت بی‌مرضی و بی‌مسألگی با اوضاع و احوالی به نسبت مساعد و متعادل 3. حالت فراسالم: حالت سرحالی و شادابی و رو‌به‌رشدی، با اوضاع و احوالی ممتاز و متعالی؛ به زبانی ساده‌تر، حالت اول مبین حال بد (-)، حالت دوم مبین حال نه خوب نه بد (±) و حالت سوم مبین حال خوب (+) است. بدیهی‌ست هر حالت و هر حالی بنوبه‌ی خود می‌تواند مراتبی از ضعف تا قوت به‌خود پذیرد.

.

هر سه جزء اصلی و اساسی یک جامعه یعنی ملت، دولت و مملکت هم تک‌به‌تک حال و روزشان می‌تواند "بد" یا "خوب" و یا "نه بد نه خوب" باشد و اساسا بر این اصل و اساس است جوامع بشری از لحاظ توسعه‌یافتگی حالاتی بس متفاوت از هم را تجربه می‌کنند؛ در این میان بدا به‌حال جامعه‌ای که هر سه جزءاش در بدترین حال و حالت ممکن باشند- این مصداق بارز توسعه‌نیافتگی‌ست و نمونه‌اش در جهان هیچ کم نیست، و در مقابل خوشا به‌حال جامعه‌ای که هر سه جزءاش در بهترین حالت ممکن باشند- نمونه‌ی این هم که مصداق بارز توسعه‌یافتگی‌ست هیچ در جهان کم نیست.

.

توسعه یعنی حرکت از حال و روز بد به حال و روز خوب و توانایی ماندن در این وضعیت؛ توسعه یعنی به‌بودی و به‌روزی مستمر؛ و این حقیقتا یک هدف اصلی و اساسی برای هر کس و هر گروه و هر جامعه‌ای در هر کجا و هر دور و زمان است؛ بالطبع همه می‌خواهند و می‌کوشند حال و روزشان همیشه خوب باشد و خوب‌تر هم شود، در این شکی نیست، اما به‌صرف خواست که نیست، ضرورتا توانستنی هم باید باشد و توانستن طرح و تدبیر می‌خواهد، طرح و تدبیر طراحان و مدبرانی، طراحان و مدبران تمهیدات و تسهیلاتی، و این‌ها همه مدیران مقتدری که مسلط بر اداره‌ی امور باشند.

.

باری، توسعه عامل می‌خواهد و عامل توسعه‌ی هر جامعه‌ای در هر کجا منحصرا دولت‌اش است- دولتی که از ملت و با ملت باشد و "توسعه‌ی همگانی" و نه هیچ چیز دیگری را رسالت اول و آخر خویش بداند، دولتی که به عقل و خرد و طرح و تدبیر مجهز باشد و نه عقیده و ایدئولوژی و امر و نهی‌های ایدئولوژیک، چه تنها این عقل و خرد و طرح و تدبیر است که قادر به حل‌وفصل مسائل و مشکلات است و نه عقیده و ایدئولوژی که خود عین مسأله و مشکل است و نقض و نقصی بر عقل و خرد است و البته که هرجا عقل و خرد در محاق باشد مسائل و مشکلات از سر و کول هم بالا می‌روند!

.

و بعد از زمین تا آسمان فرق است میان طرح و تدبیری که یک دولت ایدئولوژیک و عقیده‌گرا دارد با طرح و تدبیری که یک دولت عقل‌مدار و خردگرا دارد- اولی بار کج و معوجی‌ست که اگر به مقصد برسد جای تعجب دارد، چه لزوما در آن پیش و بیش از همه، مصالح و منافع ایدئولوژی حاکم که مشخصا متضمن مصالح و منافع اقلیت حاکم است لحاظ است و مصالح و منافع اکثریت اغلب در آن پادرهواست! یک چنین طرح و تدبیری هرگز به تغییرات و تحولات منتج به توسعه‌ی همگانی منجر نمی‌گردد و بخش اعظم جامعه در همان حالت بد و بیمار غرق در مسائل و مشکلات‌شان باقی می‌مانند.

.

باقی در بخش بعد

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه‌شناسی دولت, جامعه‌شناسی توسعه

[ چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی دولت - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

"جامعه‌شناسی دولت" که می‌گویم یعنی که می‌خواهم مشخصا از رابطه و تأثیر متقابل "جامعه" و "دولت" بر هم‌دیگر و تأثیر کم‌وکیف این رابطه بر توسعه یا عدم توسعه‌ی "مملکت" سخن بگویم؛ ارزش و اهمیت یک‌چنین بحثی همانا در این حقیقت نهفته است که عامل توسعه و پیشرفت در هر کجا منحصرا دولت است و از این سبب سعادت یا شقاوت یک جامعه تحققا به کفایت یا عدم‌کفایت دولتی که بر آن حاکم است بسته است؛ حقیقت دیگر این‌که کفایت و عدم‌کفایت دولت هم به لیاقت یا عدم‌لیاقت جامعه‌ای که از آن برخاسته بسته است.

.

منظورم از "جامعه" انسان‌ها و ساختارهای عینی و ذهنی موجود و مستقر و روابط مستمر میان آن‌ها در یک مملکت است- جامعه زنده به رابطه است و بدون رابطه مرده است؛ منظورم از "دولت" هم نهاد اداره‌کننده‌ی مملکت است که بدین معنا می‌تواند شامل گذشته و باصطلاح دوران پیشاصنعتی هم باشد ولیکن منظور ما این‌جا مشخصا دولت در دوران صنعتی و پساصنعتی‌ست که اغلب با عنوان "دولت مدرن" شناخته می‌شود. سابقه‌ی دولت مدرن در ایران، همان‌طورکه می‌دانید، حدودا از سال 1304 زمان ظهور رضاخان بدین‌سوست.

.

بدین قرار گستره‌ی بحث ما این‌جا این یک‌صدسال اخیر است که کشور حدود و ثغوری بمراتب ثابت‌تر و هویتی بمراتب راسخ‌تر و رسمی‌تر یافته و در این مدت با وجود دو حکومت مختلف و چهار حاکم مطلقه کمابیش می‌توان از «یک قرن دولت مدرن» سخن گفت و کارنامه‌ای برایش درآورد که متأسفانه با همه جست‌وخیزها و پیشرفت‌هایی که نسبت به گذشته رقم خورده، در مقایسه چندان رضایت‌بخش نیست و در مجموع می‌توان گفت کماکان این توسعه‌نایافتگی‌ست که در کشور پایدار است و هنوز از توسعه‌ی پایدار خبری نیست که نیست!

.

طبق آخرین آمار، شاخص فلاکت ما اکنون در ایران بعد یک سده سابقه‌ی دولت مدرن به 42.2 درصد رسیده و این بطور میانگین حاصل نرخ تورم سالانه‌ی 34.5 درصد و نرخ بیکاری 7.7 درصد است و به تنهایی خود حکایت از دشواری معیشت ملت در این مملکت دارد. انبوه مسائل و مشکلاتی که مستمرا در سایر حوزه‌ها داشته و داریم را هم اگر باهم در نظر بگیریم در کل گریزی از این نتیجه‌گیری نخواهیم داشت که دولت‌های ما توان گذار جامعه‌ی ایرانی از وضعیت گرفتاری به رهایی را نداشته و ندارند چه برسد رفاه! بر این اساس ضرورتا باید پرسید: چرا؟ ...

.

باقی در بخش بعد

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه‌شناسی دولت, جامعه‌شناسی توسعه

[ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش ششم
✍️ حسین شیران

.

آگاهی در ارتباط با هر چیزی ممکنست از طرق مختلف، با یا بی واسطه، حاصل گردد؛ در سال‌های اخیر توسعه و تحول اسباب و اساس ارتباطات و پیدایش و پیشرفت «حوزه‌ی عمومی» بمثابه‌ی فضایی فراخ برای ایجاد شبکه‌های اجتماعی و اشتراک و انتقال اطلاعات در میان مردم بسی بیش از پیش به افزایش سطح و حجم آگاهی‌ها کمک کرده است؛ بدین سبب حالیا ما معاصران در هر زمینه آگاه‌ترین مردمان در تمام اعصار تاریخ به‌شمار می‌رویم، با این حال مضطرب‌ترین و مستأصل‌ترین و گاه مأیوس‌ترین مردمان تاریخ هم همین ماها هستیم!

.

این یعنی آگاهی نه فقط دردی از ما دوا نکرده بلکه برعکس بسی بر دردهای ما هم افزوده است! چگونه می‌شود آگاه بود اما هم‌چنان زیر سلطه باقی ماند؟ آیا دردی بزرگ‌تر از این هست؟ مارکس- بزرگترین متفکر مردمی قرون اخیر، دو قرن پیش به این موضوع مهم پرداخت و اصلی از آن در میان انداخت مبنی بر این‌که آگاهی، برخلاف تصور ایدئالیست‌هایی هم‌چون هگل، بخودی‌خود هیچ کاری از پیش نمی‌برد؛ آگاهی به‌واقع اگر به علایق و سلایق و منافع توده پیوند نخورد هیچ تحرک و تحولی در طبقات و سرنوشت آن‌ها ایجاد نخواهد کرد.

.

اما حاکمان همواره جلوتر از مردمان هستند و بقول یووال نوح هراری نمی‌گذارند هیچ جای و هیچ گاهی از تاریخ خالی بگذرد؛ آن‌ها نکته‌ها را بسی بیش‌تر و بهتر و زودتر از توده درمی‌یابند و مبتنی بر آن طرح و تدبیری جدید جایگزین طرح و تدبیر ناکارآمد گذشته می‌کنند! چه اگر اصل و قصد بر "سوار شدن و پیاده نشدن" است برای قرار و دوام‌اش همواره باید هشیار بود. زمانی برنامه‌ی‌شان این بود که "نباید گذاشت مردم آگاه شوند" وگرنه سلطه بی سلطه، و حالا که می‌بینند ناآگاه نگه‌داشتن مردم دیگر جواب نمی‌دهد طرح تسخیر و تحدید و تعلیق "علایق و سلایق و منافع" مردم را در پیش گرفته‌اند تا مباد در پیوند با آگاهی خطرآفرین شود.

.

اکنون اگرکه مدرنیته علایق و سلائق و منافع فراوان آورده است در نهایت افسار همه دست حکومت‌هاست؛ کافیست مردم از حد و مرز خود خارج شوند و مختصر تهدیدی برای مواضع و منافع حاکمان رقم زنند، آن‌وقت دیده‌ایم و باز می‌بینیم که چگونه سریع کلید خاموشی‌شان را زده، علائق و سلائق و منافع مردم را مصادره می‌کنند و سخت آن‌ها را در تنگنا قرار می‌دهند و تا به حد و مرز خویش عقب ننشیند و توبه نکنند و تعهدی ندهند از روشن کردن آن استنکاف می‌کنند. توفان توتالیتاریانیسم و تمامیت‌خواهی حکومت‌ها همواره برای این برپاست تا نهال طغیان در سر توده هرگز نتواند روید! (باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

حکومت‌ها اغلب از اعتراضات و اعتصابات و یا در کل از هر حرف و حدیث و حرکت هیجانی که از پتانسیل لازم برای بدل شدن ناگهانی به یک «شورش سراسری» برخوردار باشد بیش از هر چیز دیگری هراس دارند- حتی بیش از دشمن خارجی، چه به وفور برای تهدیدات خارجی سپاه و ارتش و توپ و تانک و موشک و پهباد دارند اما برای تهدیدات داخلی جز بگیر و ببند و فوق‌فوق‌اش بمیران یک عده و بترسان عده‌ای دیگر راهکار دیگری ندارند.

.

در ثانی، جنگ و جدال با دشمنان خارجی را راحت می‌توانند یک «ارزش ملی» تلقی کنند و در آن استفاده از هر ابزار و ادوات جنگی به هر شکل ممکن را مجاز دارند در حالی‌که در شورش‌های داخلی حتی استفاده از گاز اشک‌آور برای متفرق و سرکوب ساختن مردمان معترض هم محل نقد و نزاع است؛ برای همین سرکوب مردمان در سراسر جهان نه فقط برای هیچ نظام حاکمی هیچ امتیاز و موفقیتی تلقی نمی‌شود بلکه بسی مورد شکایت و «شماتت جهانی» هم واقع می‌شود.

.

اصولا و اساسا هیچ اعتراض و اعتصابی در هیچ کجا بدوا برای انقلاب و «تغییر حکومت» نیست؛ در هر کجا در بادی امر مردم به مدیران و مسئولان و حاکمان خود ایمان و امید می‌بندند و از این جهت مدت‌ها منتظر می‌مانند تا وعده‌ها عملی شده، عملا تغییری در اوضاع و احوال خود ببینند؛ بعد که نمی‌بینند نخست در راستای «تغییر رفتار» افراد حاکم به انتقاد می‌پردازند و بعد اگر تغییری حاصل نشد جزئا به «تغییر افراد» حاکم اعتصاب می‌کنند و بعد اگر هیچ‌کدام به نتیجه نرسید نومید و ناگریز به انقلاب و تغییر کل نظام می‌اندیشند و می‌کوشند.

.

بر این اساس هر نظام حاکمی در هر کجای جهان اگر پی‌درپی هم از مردمان خود اعتراض و اعتصاب می‌بیند هرگز نه مردمان بلکه پیوسته خود را باید سرزنش و سرکوفت کند که چرا و چگونه فرصت‌ها را پی‌درپی هم از دست داده و کار را به این‌جا که نباید رسانده است! هر نظام حاکمی اگر به این «فرهنگ حکمرانی» و فهم و شعور سیاسی-اجتماعی برسد هرگز فرعون‌منشانه بر سر مردم معترض نمی‌کوبد بلکه فروتنانه در برابر آن‌ها سرخم می‌کند و پوزش می‌خواهد و فرصت جبران می‌طلبد. اینست تفاوت و تمایز «حکومت برای مردم» و «حکومت بر مردم».

.

(ادامه دارد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی​​​​​​​

[ یکشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

در باب تنافرات و تناقضات شناختی حاکم بر جامعه و مصادیق فراوان و مسائل خرد و کلان ناشی از آن می‌توان پی‌درپی هم مطلب نوشت و اینجا و آنجا به اشتراک گذاشت؛ با تمام ضرورت و اهمیتی که این کار بنوبه‌ی خود دارد- بویژه برای آن‌ها که به هر ترتیب اهل آموزش و اندیشه و استدلال‌اند، اما به هر حال برای پی‌گیری اهدافی والاتر و بالاتر باید از این وادی واکاوی‌های وامانده گذشت و به هر شکل به مرز حساس "چه باید کرد؟" نزدیک شد.

.

حالیا رنجش خاطر خیلی‌ها از اوضاع و احوال و افراد حاکم بر جامعه به‌حدی رسیده است که بی‌هیچ نیازی به هیچ استدلال و صغری و کبری چیدنی، میان‌بر راهی و راهبردی برای خروج از وضعیت موجود می‌جویند؛ و بسی ورای این‌ها، هستند کسانی که دیگر از بس کاسه‌ی صبرشان سرآمده، بی هیچ احساس نیاز و یا نظری به اندیشه و یا راهی و راهبردی، مستقیم به دل جریانات اعتراضی سیاسی زده، یک‌سره بر طبل تغییر و تحول می‌کوبند.

.

دسته‌ی اخیر، با توجه به سطح بالای انزجار و هیجانات ناشی از آن، خواست و برخاست‌شان عموما در راستای یک چیز است: "این نباشد هرکه و هرچه می‌خواهد باشد"؛ تاریخا آخرین باری که این خواست و این شعار در این سرزمین سرداده شد توسط پدران در دوران پهلوی بود: "شاه نباشد هرکه و هرچه می‌خواهد باشد"؛ نتیجه‌اش انقلاب اسلامی و همین نظام فعلی شد که حالا دختران و پسران این پدران در نفی‌اش شعار "شیخ نباشد هرکه و هرچه می‌خواهد باشد" سرمی‌دهند، تا به چه انجامد!

.

این گروه از فعالان سیاسی اگرچه از انگیزه و انرژی بالایی برای تحول برخوردارند اما از دو جهت بسیار آسیب‌پذیرند: یک، خواه‌ناخواه و یا گزیرناگزیر بی‌طرح و بی‌برنامه و بی‌راه و راهبرد و به قول معروف بی‌گدار و بی‌پشت و پناه به آب می‌زنند- آن‌هم اغلب به صورت واکنشی و هیجانی؛ و دو، آشکارا نابودی نظام و عبور از آن را اراده می‌کنند؛ تنها همین مورد دوم برای سرکوب‌شان کافی‌ست اما از آنجا که حکومت‌ها به اقناع جامعه هم بها می‌دهند مورد اول یعنی بی شناسه و شناسنامه بودن آنها را بهانه کرده، به هر برچسبی سزاوار سرکوب تلقی می‌کنند.

.

با این‌حال این به‌هیچ‌وجه به‌معنای بی‌هوده و بی‌نتیجه بودن این اعتراضات و اعتصابات نیست و هرگز در هیچ کجا سرکوب پایان هیچ اعتراضی نیست؛ خواه‌ناخواه خود بواسطه‌ی این‌هاست که شکاف‌ها و شکایت‌های پنهان و یا انکار و انباشته‌شده رومی‌شوند و برای همه مصداق و مقیاس و مبنای نظر و عمل می‌شوند؛ بدیهی‌ست هر حکومتی برآنست همه چیز را گل و بلبل و همه کس را راضی و خشنود از خود و عملکرد خود نشان دهد اما همیشه واقعیت چیز دیگری‌ست و هیچ چیز به اندازه‌ی این حرکات و این هیجانات نمایان‌گر این واقعیت برای همه حتی خود حکومت نیست!

(ادامه دارد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش هفدهم

✍️ حسین شیران

.

پروفسور مری بویس در بحث خاستگاه علم و فلسفه، برخلاف میل و نظر اغلب غربیان خوددوست و شرقیان غرب‌دوست، خودبنیادی متفکران یونان باستان در طرح مباحث موضوعه را منتفی دانسته و بر اصل اشاعه اصرار می‌ورزد و آغازگران تفکر در یونان باستان (پیشاسقراطیان) و در رأس آن‌ها تالس را متأثر از تفکرات تمدن‌های شرقی بویژه ایران باستان و زرتشتیان دانسته و مشخصا در حق آن‌ها از عنوان "دانش‌آموختگان مکتب زرتشت" استفاده می‌کند (تاریخ کیش زرتشت، انتشارات توس).

.

تالس می‌گوید: آب اصل اشیاء است؛ زمین روی آب شناور است؛ و همه چیز انباشته از خدایان است. بویس معتقد است که این‌ها همه پیش از او در آیین زرتشتی بحث شده و تالس بعنوان یک جستجوگر حرفه‌ای از آن‌ها کسب اطلاع نموده و حتی با ایرانیان رابطه و گفت‌وشنود داشته است. ایرانیان و یونانیان نخست بواسطۀ تمدن لیدیه در زمان مادها و بعد از فتح لیدیه توسط کوروش (546 پ.م) بی‌واسطه با هم ارتباط داشتند. فراموش نکنیم که تالس در این دوران نه در یونان امروزی بلکه در ایونیه، در غرب ترکیۀ امروزی و در شهر مترقی میلتوس سکونت داشت.

.

بویس می‌گوید مباحث تالس و بقیه پیشاسقراطیان کیهان‌شناختی است و مبنا و منشأ کیهان‌شناسی آیین زرتشتی است. در آیین زرتشت آمده است که زمین بر روی آب آفریده شده و آب نیرویی بسیار حیات‌بخش است و از این نظر، همان‌طور که هرودوت اشاره می‌کند، ایرانیان زرتشتی آب را حتی بیش از آتش مقدس می‌پنداشتند. در باب انباشته بودن هر چیز از خدایان هم مقدم بر این اصل، در آیین زرتشت، "امشاسپندان" (نامیرایان پاک) را داریم که بنا بر آموزه‌های زرتشت بعنوان نیروهای خدایی در هر آنچه آفریده‌شده ساری و جاری هستند. ...

.

در هر صورت، چه اعتقادات و استدلالات مری بویس را بپذیریم چه نپذیریم، تردیدی در "اصل تأمینات" (ضرورت دسترسی به مصالح لازم برای ساخت سازه) وجود ندارد و طبعا تالس بعنوان یک متفکر برجسته در تارک تاریخ تفکر بر اهمیت اصل جستجوگری واقف بوده و بنحو ویژه از آن استفاده کرده است و این نه فقط هیچ ایراد نیست بلکه فارغ از هر بحثی در تمهید مقدمات لازم برای "تأسیسات" یک ضرورت است.

.

اهمیت کار تالس همان‌طور که پیش از این گفتیم در تفکر عقلانی و نه ایمانی و اسطوره‌ای است، به این معنی که سعی کرده تبیین و تفسیری تجربی و نظری بر پدیده‌های محسوس طبیعت ارائه دهد و از این نظر بانی "مکتب علمی ایونی (یونیایی)" است که بعد از او با یاران نام‌داری چون انکسیمندروس و انکسیمانوس ادامه یافت.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 شاخص آزادی اقتصادی ایران و جهان در سال 2023

✍️ حسین شیران

.

🌓 سایت هریتیج شاخص آزادی اقتصادی 184 کشور جهان در سال 2023 را منتشر کرد. در این میان 176 کشور واجد اطلاعات و 8 کشور بدون اطلاعات و بدون رده‌بندی گزارش شده‌اند.

.

شاخص آزادی اقتصادی جهان 2023

.

آزادی اقتصادی بیان‌گر میزان توانایی افراد جامعه برای فعالیت‌های اقتصادی است. در تعیین این شاخص 12 آیتم (مندرج در زیر تصویر) تأثیر داشته‌اند.

.

✅ در این رده‌بندی سنگاپور اول، سوئیس دوم، ایرلند سوم و تایوان چهارم، آزادترین کشورهای جهان (با امتیاز 80 ببالا) هستند. در این جمع تنها تایوان نسبت به سال قبل رشد داشته است. در انتهای این رده‌بندی سودان، ونزوئلا، کوبا و سرانجام کره شمالی قرار دارند.

.

شاخص آزادی اقتصادی جهان 2023

.

ایران با امتیاز 42.2 و 0.2 افت نسبت به سال قبل در رده 169 دنیا و در جمع کشورهای سرکوب‌شده Repressed (زیر 50 امتیاز) قرار دارد.

.

شاخص آزادی اقتصادی ایران 2023

.

✅ این سایت دلیل رتبه پایین ایران را با وجود دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی و چهارمین ذخایر بزرگ نفت خام جهان، سوءمدیریت، تحریم‌های بین‌المللی و اختلاس فراگیر تحت‌حاکمیتی بیان کرده است (اینجا).

.

✅ اطلاعات بیشتر در سایت هریتیج به آدرس اینترنتی: https://www.heritage.org/index

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی توسعه, جامعه شناسی اقتصاد

[ شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

روز زن روز مادر

حسین شیران

.

جامعه شناسی شرقی ولادت حضرت فاطمه زهرا، روز زن، روز مادر را به همۀ زنان و مادران ایران بزرگ تبریک و تهنیت عرض می‌کند! به امید سلامتی و سرفرازی و شادی و رفاه زن ایرانی!

.

روز زن روز مادر جامعه شناسی شرقی

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, مسائل زنان

[ سه شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

ثبت احوال ما

به مناسبت روز ثبت احوال

حسین شیران


امروز روز ثبت احوال است، گو اندر احوال ما ساکنان سرزمینِ - براستی نمی‌دانم چه بگویم - بنویسند که اصولا حال خاصی از احوال ما معلوم نیست که کسی هم بخواهد با آب و تاب ثبت و ضبط‌اش کند! البته نه اینکه هیچ حال و احوالی نداشته باشیم، نه، هر کس چنین تصوری از ما داشته باشد بی‌انصافی کرده است در حق ما! ما خود خداوندگار حال و احوالیم! نه حالا که از اول چنین بوده‌‌ایم و هستیم و باز خواهیم بود، باور نمی‌کنی برو بگرد پرس‌وجو کن ببین کجا بوده و است ملتی که به اندازۀ ما حال و احوال تجربه کرده باشد!

تاریخ‌ بلندبالای ما را ببین، تاریخ نیست که، "توصیف تحول احوال" است! از ماد و پیش از ماد ما بگیر بیا تا به حال ما، جز از حالی به حال دگر گشتن چه چیز دیگری بوده است؟! چه چیز دیگری مانده است؟! سرفصل‌های تاریخ طولانی ما را سلسله حکومت‌های قوم و قبیله‌محور ما می‌سازند! باری، اگر که تاریخ، تاریخ حکمرانی‌ قدرت‌هاست تاریخ حال‌به‌حال شدن ملت‌ها هم است و در نزد ما این بسیار بیش از همه جا بوده و است! چه هر جا که حکومت عوض کرده‌ایم فقط پایتخت‌ها و رویتخت‌ها را عوض نکرده‌ایم صورت‌ها و سیرت‌ها را هم عوض کرده‌ایم! حال به کدام صورت و سیرت ثابت‌مان باید استناد کنیم؟ ...

حال و احوال‌ حاضرمان هم مثل همیشه! هیچ معلوم نیست شادیم یا ناشاد، خوابیم یا بیدار، سالم یا بیمار، آزاد یا دربند، دارا یا نادار، بانظم یا بی‌نظم، باخدا یا بی‌خدا، بابرنامه یا بی‌برنامه، ... حال و هوای آب و خاک‌مان هم درست مثل خود ما گشته است یا چه می‌دانم ما مثل آنها گشته‌ایم! در هر حال و با هر حال، به باور من، یک حال‌مان کم و بیش ثابت و برقرار مانده و آن اینکه همیشه مردمانی ناآرام و ناراضی بوده و هستیم، شاید هم برای همین است همواره از "محول‌الحول و الاحوال"، "احسن‌الحال"‌ها را طلب می‌کنیم! گو فعلا فقط همین را در ذکر احوال ما بنویسند! روز ثبت احوال مبارک بادا!

.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️
https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, روز ثبت احوال, جامعه شناسی تاریخ ایران

[ دوشنبه ۳ دی ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

به‌میان‌آوری و ازمیان‌برداری - بخش دوم
اندر باب توسعه و سرمایه
حسین شیران

 

     گرفتاران و در راه‌ماندگان توسعه را شایسته نیست مجرم یا مقصر و یا به قراری که بعضاً در کشور ما حاکم است «خائن» خواندن و «خائن» تبلیغ کردن، چه به هر شکل آنها هم به تأثر و تأسی از بلاد مترقیه، توسعه را بعنوان یک خواسته حق خود و جامعۀ خود دانسته و حال اقداماتی هرچند ناجور و نارسا در طلبش انجام داده‌اند. ضمن اینکه در هر داوری‌ای باید شرایط زمان و مکان و جهان را هم در نظر داشت.

 

   با این حال یک ایراد کلی می‌توان به همۀ آنها روا داشت و آن این‌که هیچ‌یک بدرستی درنیافتند و یا نخواستند که دریابند توسعه در اصل امری درون‌زاست و بعنوان یک ضرورت باید از ذات نشأت بگیرد تا که تواند به سرانجام برسد! البته این به‌هیچ‌وجه به معنای نفی ارزش و اهمیت الگوها و امدادهای بیرونی نیست، مسأله اینست که درونی بودن فرایند رشد و توسعه و تکامل در هر موجود زنده‌ای خود حکم می‌کند که هر آنچه از بیرون برای او تجویز می‌گردد الزاماً باید با ذات و سازمان درونی آن موجود سازگار افتد تا که امکان پیوند و پیوستگی درون و برون در راستای توسعه در او فراهم گردد.

 

     این ایراد کلی نه فقط از عدم شناخت صحیح فرایند توسعه بلکه توأمان از عدم شناخت صحیح جامعه  سرچشمه می‌گیرد، چه محال است کسی جامعه را هم همچون یک درخت یا یک حیوان یا یک انسان، موجود زنده‌ای واجد جسم و جان و روح در نظر بگیرد و بعد برای آن، مسیر رشد و توسعه و تکاملی غیر از آنچه که برای آنهاست متصور گردد! مگر نه اینکه هر چیزی باید بر روی اصل و ریشۀ خود بروید و رشد و توسعه یابد پس چرا و چطور می‌شود جامعه از این امر مستثنی می‌گردد؟! به باور من تنها کسانی در حق جامعه این‌گونه فکر می‌کنند که کلیت آن را یک بمثابۀ یک موجود زندۀ یکپارچه در نظر نمی‌گیرند بلکه تا بوده و هست پاره‌پاره و بی‌پایه و بی‌پیکرش می‌بینند و درست به همین منوال برایش برنامه می‌چینند و خوب، بدیهی است در فقدان هرگونه جامع‌بینی و جامع‌اندیشی، هر حرکتی که در ارتباط با جامعه جاری گردد جاماندن‌های متعدد اجزاء متنوع آن را درپی‌خواهد داشت و به کرات منجر به حالات مختلف گرفتاری‌هایی خواهد شد که تمثیلاً در بخش پیش به آنها اشاره داشتیم.

 

     در هر صورت فرق است میان آنکه با زور و زرنگی و بر پایۀ داشته‎های خود با حساب و کتاب به سوی بام (توسعه) خیز برمی‌دارد با آن‌که بی‌حساب و کتاب با اتکاء به زور و زرنگی دیگری و داشته‌های دیگری! اولی شاید که دیرتر و سخت‌تر از دومی به مقصد برسد اما تا رسد دیگر رسیده است اما دومی هرگز به توسعه نائل نخواهد گشت چرا که در هر حال وابسته است و این چیزی نیست که با توسعه قابل جمع باشد! ما اغلب عادت داریم در گفتارها و نوشتارهایمان هر جا که حاجت به حجت است با افتخار از غرب‌اش بیاوریم و با ذکر دستکم یک یا دو نام غربی - حتی اگر مخاطب‌ بخوبی نشناسد هم - به هر شکل او را متقاعد سازیم که حق با ما و در واقع با غربی‌هاست اما من اینجا در ارتباط با بحث حاضر به گفتۀ زیبا و پرمغزی از حکیم نظامی خودمان استناد می‌کنم آنجا که در شرف‌نامه می‌گویند:


"چو دریا به سرمایۀ خویش باش / هم از بود خود سود خود برتراش".
(بخش سوم بزودی)

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی توسعه, سرمایه اجتماعی, حسین شیران

[ پنجشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

به‌میان‌آوری و ازمیان‌برداری - بخش اول
اندر باب توسعه و سرمایه
حسین شیران

 

چو دریا به سرمایۀ خویش باش / هم از بود خود سود خود بر تراش
(نظامی/ شرف‌نامه)



     شکی نیست که «توسعه» و «تکامل» یک جامعه در ابعاد مختلف‌اش مستلزم «انباشت سرمایه» در تمامی ابعاد آنست - و نه صرفا بعد «اقتصادی‌» که هرگاه سخن از «سرمایه» می‌رود پیش و بیش از هر چیز به ذهن هر کس متبادر می‌شود، چه حالا دیگر مدت‌هاست که همه حتی دیرباورترین‌ها هم متقاعد شده‌اند که اولا اگر قرار است توسعه‌ای رخ دهد باید هم‌پای هم در تمام ابعاد حادث شود و نه یک یا چند بعد بخصوص، و بعد پیش‌تر سرمایۀ لازم برای توسعه در هر بعد هم فراهم باشد.

 

     حق هم همین است چه «جامعه» هم کلی است واجد ابعاد و اجزاء مختلف، همچون من و شما یا هر کل دیگری، که اگر قرار بر «بام» رفتن‌اش باشد این کار باید همه‎جانبه و با تمام ابعاد و اجزاء صورت پذیرد نه اینکه یک یا چند جزء به بام منتقل شوند بقیه همچنان در روی زمین یا در هوا معلق باشند. همیشه با تمام وجود در زمین، ثابت و برقرار ماندن - شده حتی غرق در «بربریت» یا «محرومیت» - هزار مرتبه بهتر از یک پای در زمین و پای دگر در آسمان یا میان ایندو معلق ماندن است!

 

     این بدترین وضعیت ممکن است برای هر موجود مرکبی، برای جامعه هم همین‌طور و حتی بمراتب بیشتر! چه در این وضع هر چه موجود واجد اجزاء و ابعاد و وزن بیشتری باشد به همان اندازه فشار ساختارشکن و سازمان‌بهم‌زنی که بر او وارد می‌شود هم بیشتر و بیشتر خواهد بود و از این سبب ضعف و زجر و ضجه‌ای هم که از آن برمی‌خیزد مدام بیشتر و بیشتر خواهد شد تا آنجا که به دل‌خراش‌ترین صحنه‌ها و گوش‌خراش‌ترین فریادها منجر گردد! خواه چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن‌اش باشد یا نباشد!

 

     جالب اینجاست که حتی مردن  هم تغییری در این وضعیت ایجاد نمی‌کند مگر آنکه کار تا به مرز پوسیدن و ازهم‌پاشیدن برسد که این دیگر داستانش فرق می‌کند، اما خوش‌بختانه یا بدبختانه نظر به اینکه کار یک جامعه کمتر به اینجا می‌رسد تا هست آن وضعیت ناجور با زجرها و ضجه‌هایش پایدار و برقرار می‌ماند مگر اینکه به هر شکل تغییری در اوضاع محقق گردد.

 

     اگر چه در کل گرفتار ماندن در چنین وضعیتی در هر حال خود یک مسأله است اما حسب اینکه گرفتار در چه حالی گیر افتاده و به بیان روشن‌تر حسب اینکه کدام عضوش زودتر به بام (توسعه، تمدن، مدرنیته) رسیده و کدام‌ها در زمین یا در هوا معلق مانده طبعاً شدت و حدت مسأله بسیار فرق می‌کند. بدیهی است که تجربۀ اینها از بام (توسعه و مدرنیته) هم یکی نخواهد بود چه به هر حال فرق است میان اینکه نخست با دست یا پا (یکی یا هر دو بودنشان هم شرط است) به سوی بام بگرایی یا با سر یا سینه یا شکم یا زیرشکم (سمت و سوی هر کدام از این‌ها هم شرط است)!

 

     در این میان شاید در اینکه بدترین و سخت‌ترین وضع ممکن کدام است باهم هم‌نظر باشیم و آن به نظرم وضعی است که نخست پاها به بام نائل آمده، دست‌ها همچنان خالی‌خالی یا نیم‌پر و نیم‌خالی در هوا معلق مانده و سر مبارک هم مماس بر سطح خاک و گاه حتی زیر سطح خاک با کمترین علائم حیاتی سکون یافته است! حق است که بر این وضع، مضاف بر صفت «بدترین» و «سخت‌ترین» که گفتیم، بی‌هیچ قضاوت ارزشی، تنها حسب وضع موجود، «وارونه‌ترین» را هم بیفزاییم!
 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی توسعه, سرمایه اجتماعی, حسین شیران

[ یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]