مسائل اجتماعی به بیان کارتونیستها 3
یک تصویر هزار حرف
.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مسائل اجتماعی به بیان کارتونیستها 2
یک تصویر هزار حرف
.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ سه شنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
انانتیودرومیا؛ ضدخودگردی
حسین شیران
.
.
🌓 این تصویر طنز و در عین حال تلخ بنوعی تداعیگر اصلیست با عنوان "انانتیودرومیا enantiodromia"- از انانتیوس بمعنی مقابل و دروموس بمعنی دویدن، سرجمع بمعنی و مفهوم مقابل خود دویدن و یا مقابل خود درآمدن و ضدخود گشتن؛ از آنجا که ما معادل مصطلحی برای این اصطلاح نداریم با تکیه بر مفهوم ضدخود آن را "ضدخودگردی" یا "ضدخوددرآیی" در نظر میگیریم تا بعد؛ نخست هراکلیتوس حکیم یونان باستان بدین مفهوم پرداخته و بعد کارل یونگ روانشناس شهیر سوئیسی آن را پرورده است. یونگ میگوید: هرگاه یک "گرایش افراطی" و یکطرفه بر چیزی یا کسی مسلط شود آن چیز یا کس ناخودآگاه با گذشت زمان به نقطهی مقابل خود رسیده و به "ضدخود" بدل میشود؛ با این حساب بد نیست آنها که امروز عملا انانتیودرومیکاند بخود آیند و ببینند کی و کجا به افراط گراییده و ناخودآگاه کنترل خود بر آگاهی خویش را از دست داده و حال به ضدخود بدل شدهاند؛ انقلابی ضدانقلاب شده، آزادیخواه ضدآزادیخواهی، عدالتخواه ضدعدالتخواهی و و و وزارت ارتباطات ضدارتباطات!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران, جامعه شناسی سیاست
[ شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه، جامعهشناسی و سیاست
حسین شیران
.
این روزها که اوضاع کشور آشفته و احوال جامعه آغشته به دردها و رنجهایی است حقیقتا دستام به انتشار هیچ مطلبی نمیرود! مدام فکر میکنم و مدام یادداشت میکنم؛ چندین بار چند مطلب مهم، به زعم خودم، نوشته و آمادهی انتشار کردهام اما در آخرین لحظه منصرف شده و کنار گذاشتهام! چرا؟ چون در آخرین لحظه از خود پرسیدهام این مطلب اکنون در این برههی حساس چه دردی از دردهای جامعه درمان میکند؟ چه کسی میخواندش و چه کسی اصلا گوشاش بدهکار این حرفهاست؟! ...
.
باری، خیلی از حرفها و حدیثها و توصیفها و تحلیلها برای روزهای عادی و آرام است، روزهای غیرعادی و ناآرام باید طور دیگری تا کرد، اما چهطور؟ با برخی از دوستان و همکاران در باب اینکه "کار درست در این شرایط چیست" هماندیشی و در واقع همدردی کردیم؛ نتیجه این شد که اساسا وظیفهی ما "چهگوارا شدن" نیست ما باید تمام تلاش خود را بکنیم کنتی، وبری، دورکیمی، پارسونزی، گیدنزی برای جامعه بشویم! اما راستاش نمیدانم چرا این نتیجه مرا قانع نکرد و هیچ نمیکند!
.
کسی همچون وبر و یا دورکیم و یا هر آن بزرگوار دیگر شدن نه فقط هیچ بد نیست بلکه آرزوی قلبی هر جامعهشناسی است اما به باور من این آن تمام کاری نیست که یک جامعهشناس باید در حق جامعه بکند. وبر یا دورکیم شدن قطعا باعث "فربه شدن جامعهشناسی" میشود اما لزوما منجر به "فربه شدن جامعه" نمیگردد؛ آن یک چیز است و این یک چیز دیگر؛ میان ایندو در خود غرب هم فاصلههاست چه برسد در جهان شرق و بویژه جهان اسلام که اساسا اکراه دارد علمی به اسم جامعهشناسی را به رسمیت بشناسد چه برسد به اینکه الگوی عملاش قرار دهد!
.
به واقع شکاف بین جامعهشناسی و جامعه را در هر جامعهای سیاست و سیاستمداران پر کردهاند و سیاستمداران را اساسا نیاز به هیچ علم و کتابی نیست اتفاقا برای سیاستمدار نشدن است که باید کتاب خواند و علم آموخت. تا به حال هر گاه و هر کجا دیدهایم سیاستمداری کتابی دستاش گرفته بعدها دیده و دریافتهایم که قصدش استفادهی ابزاری از آن بوده و نه لزوما ایمان به مطالب آن و اجرای محتویاتاش! از این نظر، به باور بنده، جامعهشناسی اگر در صدد تأثیرگذاری بر جامعه است نخست باید تکلیف کموکیف ارتباط خود با سیاست و سیاستمدار را مشخص سازد تا بعد!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران, جامعهشناسی سیاست
[ دوشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مسائل اجتماعی به بیان کارتونیستها 1
یک تصویر هزار حرف
.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، دین و نفوذ غرب
✍️ نوشته: علی اکبر مهدی
🔄 ترجمه: حسین شیران
بخش هشتم
.
⏺ احیای علوم اجتماعی در دهۀ دوم انقلاب
پایان جنگ ایران و عراق، مرگ آیتالله خمینی، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، گسترش جنبشهای دموکراتیک در جهان در حال توسعه و انتخاب علی اکبر رفسنجانی به ریاست جمهوری در سال 1989 [1368]، زمینه را برای جهتگیری جدید در رویههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی در کشور فراهم ساخت. دولت رفسنجانی با تشخیص افراطی بودن اقدامات انقلابی، نزدیک شدن به غرب را کلید زد، سرمایهگذاری خارجی را تشویق کرد، خصوصیسازی اقتصاد و تعدیل ساختاری را شروع کرد، فناوری غربی را وارد کرد، برخی محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی اعمال شده در اماکن عمومی را حذف کرد، بازگشت ایرانیان تحصیل کرده و ثروتمند را از خارج تسهیل کرد، به محیطهای آموزشی آزادی داد و برخی برنامههای رها شده را دوباره برقرار کرد.
گذار از اقتصاد جنگی به دوران بازسازی و توسعۀ اقتصادی مستلزم جذب سرمایۀ خارجی از آژانسهای بینالمللی بود. پیششرط این آژانسها برای اعطای وام به جمهوری اسلامی ایران، آزادسازی دولت و برکناری برخی از وزرای تندور و نمایندگان بانفوذ در مجلس بود. این تحولات پیامدهای مثبتی برای نظام آموزشی ایران به همراه داشت و منجر به احیای گروههای علوم اجتماعی و افزایش اهمیت جامعهشناسی در حوزۀ عمومی بواسطۀ برخی از مداخلات گردید.
نخستین مورد از مداخلات در راستای احیای گروههای علوم اجتماعی و افزایش اهمیت جامعهشناسی در حوزۀ عمومی، تأسیس مرکز مطالعات راهبردی ریاست جمهوری بود که تعدادی از انقلابیون جوان اصلاحطلب را به خود جذب کرد تا در مورد جنگ، سیاستهای انقلابی، امکانسنجی تحقق یک جامعۀ بدون طبقۀ اسلامی اتوپیایی، بیگانگی گستردۀ طبقۀ متوسط جدید جامعه با سیاستهای دولت و اشتیاق برای تغییرات سیاسی مطالعه کنند. این محققان برای یافتن راه حل برای این مسائل، ناگزیر نظریههای غربی در باب تغییرات اجتماعی، مردمسالاری، جامعه مدنی و مدرنیته را مورد مطالعه قرار دادند.
دوم، گروهی از انقلابیون جوان پیرو ایدههای دکتر علی شریعتی "ماهنامۀ کیان" را تأسیس کردند. کیان با برچسب خوردن به عنوان یک مجلۀ "چپ نظری" به دژ متفکران اصلاحطلب اسلامی مرتبط با دکتر عبدالکریم سروش- عضو روشنفکر مسلمان ضد مارکسیست شورای عالی انقلاب فرهنگی که دیگر یک متفکر مدرنیست شده بود، تبدیل شد. کیان در احیای سنت مدرنیستی تفکر اسلامی و توسعه تفسیرهای جدید از متون و اندیشههای دینی - که برخی از آنها با نظرات نخبگان مذهبی سنتی صاحب قدرت مغایرت داشت، موفق بود. اعضای این گروه، مانند عمادالدین باقی، حمیدرضا جلاییپور، محسن گودرزی و حسین قاضیان در رشته جامعهشناسی مدرک گرفتند و به مداخله در حوزۀ عمومی پرداختند. آنها به آموزش و تحقیق پیرامون مسائلی اجتماعی همچون ماهیت نگرشهای عمومی در ایران و برخی مسائل از نظر سیاسی حساس مانند حقوق زندانیان روی آوردند.
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ شنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، دین و نفوذ غرب
✍️ نوشته: علی اکبر مهدی
🔄 ترجمه: حسین شیران
بخش هفتم
⏺ انقلاب و اسلامیسازی علوم اجتماعی: دهۀ اول
جنگ با عراق و نیاز روحانیون به تحکیم قدرت به سرکوب سیاسی منجر گردید. نظامهای آموزشی دانشگاهها، بویژه علوم اجتماعی و انسانی که موضوعاتی بسیار همسو با مطالعات دینی را مورد مطالعه داشتند، بالاجبار تحت کنترل قرار گرفتند. از نظر "ستاد انقلاب فرهنگی" علوم اجتماعی ماهیتی استعماری داشت و برای این طراحی شده بود که زیرساختهای اخلاقی جامعهی اسلامی را تضعیف کند. این علوم با دین بمثابهی امری وابسته به زمان و مکان برخورد میکرد در حالیکه اسلام یک چارچوب تحلیلی غیرزمانی ارائه میداد که قادر بود بر تمام محدودیت های تاریخی غلبه کند.
آیتالله محمدتقی مصباح یزدی و بعد نخستوزیر محمدعلی رجایی آشکارا سوءظن خود به جامعه شناسی را ابراز نمودند و به این ترتیب این رشته شدیداً تحت فشار ایدئولوژیک برای "اسلامیشدن" قرار گرفت تا در هر دو زمینهی برنامههای درسی و سطوح فکری "غربزدایی" در آن صورت گردد. علمای علوم اجتماعی به تقدسزدایی از معارف دینی و باورهای اسطورهای متهم شدند و بدین سبب مورد آزار و اذیت، از دست دادن شغل و تقبیح عام قرار گرفتند.
دفتر همکاری بین دانشگاه و حوزه [در سال 1361 تشکیل و] عهدهدار بازنگری در کتب درسی موجود و نوشتن منابع جدید طبق اصول اسلامی گردید و به این ترتیب منابع درسی جدید پیرامون "جامعه شناسی اسلامی" نوشته شدند (به عنوان مثال، صدیقی سروستانی و دیگران، 1984). مجلهی متعلق به این دفتر هم مقالاتی در مورد "علوم اسلامی" ، از جمله "روش شناسی اسلامی" برای علوم اجتماعی منتشر کرد (عبدالعلوی، 2003).
در سال 1984 [1363]، دانشگاهها تحت کنترل منصوبین مورد اعتماد حکومت بازگشایی شدند. هفتصد عضو هیئت علمی، عمدتاً از علمای علوم اجتماعی، یا اخراج شدند و یا به شرط بهبود رفتار و حضور در کارگاههای مذهبی به سر کار بازگشتند. دانشجویانی که با چپها همدلی داشتند و یا که آشکارا مخالف جمهوری اسلامی بودند اخراج شدند و دانشجویان آیندهنگر به سبب نجابت اخلاقی و وفاداری به جمهوری اسلامی غربال شده و مورد تأیید قرار گرفتند. رؤسای دانشکدهها و رؤسای دپارتمانها همه به دلیل تعلق مذهبی و وفاداری سیاسی، و نه بورسیهی تحصیلی و تجربهی اداری، منصوب شدند. تصمیمات آموزشی در واحدهای اداری تحت نظارت رهبران مذهبی متمرکز گردید.
رژیم برای پیشبرد انقلاب، تعدادی نهاد جدید در دانشگاهها تأسیس کرد که یکی از آنها "جهاد دانشگاهی" (جنگ مقدس علمی) بود. جهاد دانشگاهی وظیفۀ اجرای اهداف "انقلاب فرهنگی" و حرکت به سمت "اسلامی کردن دانشگاهها" از طریق سازماندهی فعالیتهای فرهنگی و پژوهشی، آموزش دانشجویان مسلمان متعهد و آماده ساختن آنها برای مقابله با تهاجم فرهنگی غرب به عهده داشت.
دانشگاههای همکار و همپیمان با جهاد دانشگاهی اغلب برای تحقیقات خود حمایتهای رسمی دریافت میکردند. جهاد دانشگاهی با انواع مختلفی از فعالیتهای آموزشی که در حراست از حکومت انقلابی و اسلامی مهم به نظر میرسید درگیر گشت و به قوت با نیروهای نظامی و سیاسی مختلف دولت ارتباط برقرار کرد. نهاد دیگر "دفاتر بسیج" بود که جامعۀ هدفاش دانشجویان بود. این نهاد در جدیدترین نشست خود دانشگاهها را به تولید دانش برای حاکمیت مؤثر ترغیب کرده است.
دهۀ 1980 [1360] برای علوم اجتماعی بویژه جامعه شناسی یک دورۀ تاریکی بود. انقلاب فرهنگی، بقول سردبیر مجلۀ برتر علوم اجتماعی ایران، منجر به از دست رفتن شتاب و تحرک علوم اجتماعی و جاماندن این علوم از علوم دیگر در فقر گردید (عسکری خانقاه، 1998). حوزۀ علمیه برتری خود را تثبیت کرد که این منجر به فرار مغزها از دانشگاهها شد. اسلامی شدن علوم اجتماعی به تولید چند کتاب مقدماتی، درج چند نمونۀ اسلامی در کتابهای درسی از پیش نوشته شده و گاه افزودن فصلی مختص جوامع اسلامی منجر گشت. علاوه بر اینها، چندین دورۀ درسی جدید در مورد تاریخ اسلام و ماهیت اندیشه اجتماعی اسلامی معرفی گردید (آزاد ارمکی، 2006؛ تنهایی، 2004).
متفکران مسلمانی همچون ابن خلدون و فارابی، به سبکی عوامگرایانه، بعنوان متفکران اجتماعی پیشگام در ارتباط با جوامع مدرن معرفی گشتند (آزاد ارمکی، 1998؛ داوری اردکانی، 2003؛ طباطبایی، 1995). دولت و نهادهای مذهبی اغلب از انتشار متون کممایهای با عناوین "جامعه شناسی اسلامی"، "جامعه شناسی قرآنی"، "جامعه شناسی علوی" و "جامعه شناسی تفسیری عرفانی" حمایت کردند- آثاری که اغلب فاقد روششناسی دقیق و چارچوب منسجم بودند (بعنوان مثال، حبیبی امین، 2007؛ تنهایی، 2005).
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ جمعه ۲۴ تیر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی، عشقی بیآب و نان1 - بخش چهارم
⏺ دکترهای پولدار، دکترهای بیپول2
✍️ حسین شیران
[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من میپرسند: "جامعهشناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پولدار، پدر بیپول" رابرت کیوساکی]
در مقایسۀ بازار کار اینکه از پزشکان شروع کردیم دلیلاش اینست که در حقیقت جامعهشناسان هم خواهناخواه و آگاهناآگاه "پزشکان جامعه" هستند، جامعهای که هم جسم دارد و هم جان و هم روان، و هر کدام هم هزار و یک آفت و بیماری و بلایای خاص خود را دارند و مشخصاً تخصص و تعهد لازم برای شناخت و حل و فصلشان را میطلبند- چیزی که بهواقع آنسان که باید و شاید نه وجود دارد و نه هیچ ضرورتی برای وجود داشتناش احساس میشود! هر کمی و کسری و کسادی هم که در این زمینه وجود دارد همه از همین "عدم احساس ضرورت" ناشی میشود.
به هر حال جامعه هم همچون انسان سیر تحول و تکامل خاص خود را دارد و ضرورتاً باید از یک مقاطع و مراحل مشخصی بگذرد تا به مرز "خوداحساسی" برسد، یعنی که بهمثابۀ یک موجود واقعی بدانحدی از خودآگاهی برسد که همچون یک انسان بالغ با ذهنیتی تکاملیافته که قادر به تشخیص و تفکیک مسأله از غیرمسأله و یا حالت مرضی از غیرمرضی است بر جسم و جان و روان خود اشراف لازم را داشته و مسائل و مشکلات عام و خاص هر کدام را احساس کرده و شفاجویانه در پی دوا و درماناش باشد. یک چنین "ذهنیت خودآگاه و خودارزیابی" به آن شکل هنوز در جامعه شکل و یا جان نگرفته است.
و بعد فقط این جامعه نیست که هنوز به مقاطع و مراحلی از تحول و تکامل خود دستنیافته، بهتبع آن و بسی بیش از آن، علم مطالعۀ آن یعنی جامعهشناسی هم هنوز بدانحدی از تحول و تکامل نرسیده و عملاً و نظراً واجد آن تخصص و توانایی نگشته که همچون علم پزشکی قادر به تشخیص و تداوی مسائل و مشکلات متعدد و متنوع موضوع مورد مطالعۀ خود یعنی جامعه باشد و حالیا همچون نوجوانی که میداند عملاً هست و چندیست که از مادر متولد شده اما هنوز به آن شکل وارد گود زندگی نگشته، به آن حد از کمال نرسیده که بداند و بتواند وجود خود را به دیگران اثبات کند و هدف از هستی خویش را محقق سازد.
هر گاه جامعه به مرحلۀ خودآگاهی و خودارزیابی برسد و چشم و گوشاش بر کموکیف هستی خود و مسائل و مشکلات ابعاد گوناگوناش باز شود آنگاه خواهناخواه این احساس ضرورت در او بهوجود خواهد آمد که به علوم شناسنده و شناسانندۀ خویش بال و پر دهد و در راستای حل و فصل مسائلاش آنها را توسعه دهد- درست به همانگونه که چندیست به علوم پزشکی میدان داده و در راستای حل و فصل مسائل و مشکلات جسم و روان افراد تا بهحد یک وزارتخانه پرورده است.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ جمعه ۲۶ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی، عشقی بیآب و نان1 - بخش سوم
⏺ دکترهای پولدار، دکترهای بیپول2
✍️ حسین شیران
[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من میپرسند: "جامعهشناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پولدار، پدر بیپول" رابرت کیوساکی]
رفت و برگشتام به طبقهی ششم (مطب جراح زیبایی) بیش از یک ربع طول نکشید که البته بیشترش صرف آسانسور شد. هنوز 45 دقیقه وقت داشتم. یک گوشهی نسبتا کم ازدحام نشستم و خواهناخواه در خصوص بازار نوظهور "مدیریت بدن" در جامعه به تأمل پرداختم. این بازار مبتنی بر یک امر اصلی و اساسی بود که به جای خود اصل قابل احترامی است: "خودانتقادی" مبتنی بر "خودارزیابی".
باری، در عصر حاضر مردم بسی خودارزیابتر و خودانتقادتر از قبل شدهاند اما به نظر میرسد این بیشتر در حوزهی جسم (ظاهر) بوده و است و نه لزوما سایر حوزهها! به بیان دیگر حالا توجه و تمرکز بر ظاهر بسی بیشتر از توجه و تمرکز بر باطن خود را نشان میدهد. مردم پیوسته بدن و بویژه سیمای خود را زیر نظر دارند و بر پایهی یک سری ملاکها و معیارهای زیباییشناختی آن را ازریابی میکنند و نقاط مغایر با آن را به عنوان عیوبی که باید برطرف شوند مدنظر قرار میدهند.
در مطب متخصصین زیبایی احساسی مبنی بر اینکه وضعیت اقتصادی مردم بد است به شما دست نمیدهد؛ خیل مردمانی را میبینید که فارغ از دغدغههای اقتصادی به جد دنبال رفع عیوب ظاهری خود هستند و ارزش و اهمیت اجتماعی و روانشناختی یک چنین امری را بسی فراتر از صرف هزینههای کلان و تحمل دردها و رنجهای ناشی از جراحی میدانند. هر چه هست یک چنین توجه و تمرکزی را ما در سایر حوزهها نمیبینیم.
از جا بلند شدم و به یکی دو مطب روانپزشکی و روانشناسی بالینی هم در آن ساختمان سر زدم. بازار روان هیچ همچو بازار بدن داغ نیست چون برخلاف بازار بدن اختیاری و داوطلبانه نیست و مراجعهکننده کمتر خود به پای خود به این مطبها مراجعه میکند و در صورت مراجعه هم سعی میکند به چشم نیاید که مباد انگ بیمار روانی بخورد. واقعیت اینست بهداشت و سلامت ذهن کمتر مورد توجه است و خودارزیابی و خودانتقادی در این حوزه به مراتب کمتر از حوزهی جسم است.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ سه شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی، عشقی بیآب و نان1 - بخش دوم
⏺ دکترهای پولدار، دکترهای بیپول2
✍️ حسین شیران
[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من میپرسند: "جامعهشناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پولدار، پدر بیپول" رابرت کیوساکی]
بزودی مشخص شد کار ما در ساختمان پزشکان تا یک ساعت بعد راه نخواهد افتاد؛ ترجیح دادم این یک ساعت را گوشهای بنشینم صفحاتی از کتابهایی که همیشه در گوشی دارم بخوانم. از مقابل تابلوی راهنمای طبقات که رد میشدم از دیدن نام یک آشنای دوران دانشگاه بسی ذوقزده شدم؛ فوقتخصص جراحی پلاستیک و زیبایی گرفته و حالا در طبقۀ ششم این ساختمان مطب دایر کرده بود. چه جالب و چه نزدیک! نظرم عوض شد ترغیب شدم بعد سالها بروم سری به او بزنم.
برای رفتن به طبقهی ششم دقایقی مقابل یکی از آسانسورها ایستادم تا که رسید. ظرفیت 20 نفر بود اما ملاک عمل که عدد نبود تا جا داشت مردم سوار میشدند، هر چند جای خوشبختی بود همه ماسک داشتند. جلوی مطب که شلوغ بود، نزدیکتر که رفتم دیدم داخل مطب هم شلوغ است و بزودی دریافتم افراد سرگردان در سالن هم اغلب مراجعین او هستند و خلاصه که سرش خیلیخیلی شلوغ است.
هیچ تصور نمیکردم به این زودی کارش بگیرد. در همان چند دقیقه، هم از تابلوی مطب، هم اعلانات در و دیوار، هم ظاهر مراجعین و هم اظهارات جستهگریختهشان میشد فهمید که به هیچ نوع عمل جراحی زیبایی نه نمیگوید؛ از ابرو و دماغ و دهان و گوش و گونه بگیر تا سینه و شکم و زیرشکم و حتی عضلات ران! خلاصه که آن حوالی "بازار مدیریت بدن" داغداغ بود و جناب دکتر واقعا هیچ فرصت سر خاراندن نداشت. دیگر در این میان اینکه یک دوست جامعهشناس سرگردان بخواهد با خوشوبشی غیرضرور وقتی از او بگیرد هیچ توجیهی نداشت.
برگشتم مقابل آسانسوری که از همه خلوتتر بود که کمی بعد با مراجعین پر شد. از یکیشان گوشام شنید که هر چقدر به دکتر التماس کرده تا عید عملاش کند نپذیرفته و گفته تا اواخر خرداد سال بعد لیست عملاش پر پر است! ... و اما بعد ...
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی، عشقی بیآب و نان1 - بخش اول
⏺ دکترهای پولدار، دکترهای بیپول2
✍️ حسین شیران
[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من میپرسند: "جامعهشناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پولدار، پدر بیپول" رابرت کیوساکی]
بعد مدتها حسب امری راهام به یک ساختمان پزشکان افتاد؛ یک ساختمان چندطبقهی عریض، با چندده واحد (مطب) فعال، با چند داروخانهی شلوغ، با پنج آسانسور 20 نفره در مرکز ساختمان که معلوم بود هیچ پاسخگوی خیل مراجعین نیست، بس که مقابل هر آسانسور آدم جمع شده بود!
در همین نقطه میتوان ایستاد و کلی حرف زد که چرا باید جامعه اینقدر بیمار باشد که تنها یک ساختمان پزشکاناش آن هم در شرایط کرونایی این همه مراجعهکننده داشته باشد؛ اما من نمیایستم و میگذرم و در این باره هم هیچ حرفی نمیزنم چون از مدتها پیش به این نتیجهی تلخ رسیدهام که حرف زدن هیچ فایدهای ندارد و هیچ دردی دوا نمیکند حتی اگر به فرض محال چند گوش شنوایی هم در کار باشد! ...
به عنوان کسی که گرایش دکترای جامعهشناسیاش "بررسی مسائل اجتماعی" است تنها یک نکتهی دردناک که با عمق وجود دریافتهام میگویم و رد میشوم و آن اینکه: در هر جامعهای مادام که عدهای قلدر از قِبل مسائل اجتماعی مختلف، از جهل بگیر تا همین بیماری، نان میخورند حرف که سهل است با هجمه هم نمیتوان به این سادگیها کاری در راستای حل مسائل جامعه از پیش برد!
به بیان دیگر، آنجا که مشخصا برخی خواص در راستای منافع شخصی خود به صورت سازمانیافته مشغول بازتولید و بازپروری مسائل اجتماعی مختلف هستند و در این پروژهی بزرگ برخی عوام را هم خواهناخواه و آگاهناآگاه به خدمت گرفته و با خود همراه ساختهاند البته که حرفها و هجمههای همچو منی باد هواست! بادی که حتی قادر نیست برای لحظاتی هم که شده برگ کاغذی از روی زمین بلند کند! ... پس چه بهتر که از بیهوده باد بودن بگذریم و باقی ماجرا را پی بگیریم.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ دوشنبه ۱ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مقایسه میزان پیچیدگی مسائل اجتماعی در جوامع مختلف به روایت تصویر
حسین شیران
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران
[ شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعه شناسی راهها - بخش اول
✍️ حسین شیران
جامعه شناسی راهها؟! مگر راه چیست و چه اهمیت ویژهای دارد که بتواند موضوع مورد مطالعهی خاصی برای علم جامعه شناسی باشد؟ در پاسخ به این پرسش، نخست ببینیم وقتی که میگوییم "راه" مشخصا چه معنا و مفهومی از آن در ذهن خود متصور میشویم.
به وجه عام "مسیر آمد و شد میان دو نقطه" را راه میگوییم. قید "دو نقطه" در این تعریف را هیچ دستکم نگیریم؛ بدون فرض دستکم دو نقطه منطقا تعریف راه تعطیل میشود و تنها با مفروض و ملحوظ داشتن دو نقطهی متمایز و منفک از هم است که امکان تعریف راه فراهم میشود. این یعنی تمام هستی راه بسته به تعریف و تشخیص دستکم دو نقطهی منفک و متمایز از هم است. این دو نقطه میتواند هر چیز و هر کسی باشد - هر چیز و هر کسی در عالم عین یا ذهن؛ هم از این جهت، راه تنها متعلق به عالم "عینیات" نیست، به همان اندازه متعلق به عالم "ذهنیات" هم است؛ و بعد این دو نقطه میتواند دو چیز یا دو کس منفرد از هم باشد و یا دو وضع یا دو حالت منفرد از یک چیز یا یک کس.
در هر حال، در کل، در ارتباط با هر چیز و هر کسی همین که بتوان تحققا دو نقطه از هم تفکیک و تمییز داد و به این ترتیب "فاصلهای" میان آنها متصور شد منطقا میتوان به وجود یا وجوب راهی در این فاصله حکم داد. این یعنی در همه حال "راهها از فاصلهها زاده میشوند"- فاصلهی میان دو چیز، دو کس، دو حالت، ... ؛ مهمترین فاصلهها فاصلهی میان حالات بالقوه و بالفعل هر چیز و هر کسی است، هم از این نظر مهمترین راهها هم راهی است که بالقوهها را به بالفعلها میرساند.
راه در ذهن هر کسی تداعیگر "حرکت" است؛ حق هم همین است چون فلسفهی وجودی راه خود همین حرکت است؛ به بیان دیگر، راه از برای حرکت است- حرکت از نقطهای به نقطهی دیگر، که به واقع باید در کار باشند تا حرکتی ما بین آنها ممکن و میسر گردد و معنی و مفهوم یابد؛ بدون دو نقطه، نه فاصلهای، نه راهی، نه حرکتی؛ و فقط با تصور دو نقطهی منفک از هم است که "راهی" و به سبب این راه "حرکتی" و به سبب این حرکت "مبدأ"، "مقصد"، "انگیزه"، "هدف" و "برنامه"ای و به سبب همهی اینها "ارتباطی" شکل میگیرد. اینها همه مفاهیمی بهمبستهاند و معنی و مفهوم خود را از وجود هم میگیرند.
از نظر جامعهشناختی، تفکیک و تمایز دو نقطه از هم یعنی تأیید تحقق یک "اجتماع"، و هر گونه تعامل میان این دو نقطه- چه ذهنی و چه عینی، یعنی تحقق "تعامل اجتماعی"؛ در این میان، "راه"- چه ذهنی و چه عینی، یک وسیلهی "ارتباط اجتماعی" تلقی میشود برای تسیّر و تداوم و توسعهی روابط اجتماعی میان طرفین؛ اسطورهها تحقق اجتماعات بشری را، دقیقا به همین منوال، بدوا از وجود دو انسان متفاوت و متمایز از هم (یک مرد و یک زن، پدر و مادر نخستین، آدم و حوا) گزارش میدهند و باقی همه را از تداوم و توسعهی انواع تعاملات اجتماعی میان ایندو میدانند.
آری دو نقطه یعنی یک اجتماع و آغاز روابط اجتماعی و یک نقطه یعنی تعطیلی اجتماع و توقیف روابط اجتماعی؛ راز خلقت نقاط (عناصر و عوامل) مختلف و متعدد در جهان، در حقیقت، همین است که بالقوه هر کدام یک قطب یک اجتماع را فراهم میسازند تا در ارتباط با قطب دیگر به تحقیق راهی در این میان پدید آید و حرکتی در آن شکل گیرد و رابطهای آغاز گردد و به این قرار و بر این اساس بالفعل اجتماعی جان گیرد. این یعنی هر اجتماعی زندهای به رابطهای، و هر رابطهای زنده به حرکتی و هر حرکتی زنده به راهی است که باید برقرار باشد تا همه چیز در مدار باشد.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران
[ چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران
بخش ششم
انقلاب و اسلامیسازی علوم اجتماعی: دهۀ اول
تأسیس جمهوری اسلامی در سال 1979 میلادی [۱۳۵۷ خورشیدی] در ایران چالشهای جدیدی برای جامعه شناسی ایران دربرداشت. علمای ارشد علوم اجتماعی شاغل در نظام اداری کشور اخراج و یا وادار به بازنشستگی شدند. بسیاری از آنها به خارج مهاجرت کرده و چیزی حدود 220،000 صنعتگر و استاد دانشگاه از آن زمان کشور را ترک کردهاند [خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 1 می 2001]. با این حال، در دورۀ اوایل انقلاب، حکومت تدریسات و تحقیقات انتقادی در دانشگاهها را تشویق میکرد. رادیکالیسم که محبوبیت داشت، رهبران مذهبی حتی تحلیلهای مارکسیستی را برای افشای وابستگی خارجی نظام پهلوی و تبیین مسائل کشور و علل فقر، سرکوب سیاسی و استعمارگری شایسته یافتند.
با سرنگونی نظام سلطنتی، دانشگاهیان انتظار داشتند که انقلاب كنترل حکومت بر دانشگاهها را کاهش دهد و ساختار اداري باز و مشاركتمحوري را ترویج دهد. اگرچه انقلاب "حکومت اسلامی" برپا داشت با این حال جامعه شناسان انتقادی به آینده خوشبین و به ظهور جامعهای جدید واجد ویژگی آزادی و رفاه امیدوار بودند. در واقع در ابتدا اینگونه به نظر میرسید که حوادث به آرامی در حال حرکت به این سمت هستند؛ با این حال، به زودی حکومت جدید هم همان رویکرد از بالا به پایینی را تحمیل کرد که حکومت پهلوی دنبال میکرد و چارچوب برنامههای درسی و شیوههای تدریس جامعه شناسی در کلاسها را تحت کنترل خود درآورد.
دانشگاهها در برابر تغییرات جدید مقاومت کردند و به میادین اصلی نبرد میان جناحهای ایدئولوژیک و سیاسی تبدیل شدند. حکومت تصمیم گرفت این تقابل سیاسی و عقیدتی را با بستن دانشگاهها و راهاندازی فرهنگی انقلاب برای پاکسازی نظام دانشگاهی از عناصر غیراسلامی، غربزده و سکولار از بین ببرد. در ژوئن 1980 [خرداد 1359] "ستاد انقلاب فرهنگی" متشکل از روحانیون، روشنفکران و مقامات مسئول مسلمان منصوب شده از سوی حکومت، برای ایجاد یک "جو اسلامی" در دانشگاهها، "اسلامی کردن" تمامی برنامههای درسی و بازتاب اخلاق انقلابی تئوکراسی جدید در آنها تأسیس شد.
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ سه شنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 در حد حرف
✍️ حسین شیران
⏺ خبر: "قیمت ۲۰ قلم کالای اساسی تا ۲۴ ساعت آینده از سوی دولت اعلام خواهد شد و با متخلفان در افزایش قیمتها برخورد خواهد شد."
◀️ بیمارستان ما قدیمها یک نگهبانی داشت (خدا رحمتاش کند) که همواره نیمتنهاش از پنجرهی نگهبانی بیرون بود و تا کسی به حریم استحفاظیاش نزدیک میشد یک داد و بیدادی به راه میانداخت که بیا و ببین: "آهای تو، کجا سرتو پایین انداختی داری میری؟! اینجا بیمارستانه، خیابون که نیست، همونجا بایست بگو ببینم چی کار داری با کی کار داری؟ ...". خدا بیامرز هیکل درشتی هم داشت که فقط دیدن همان نیمتنهاش در قاب پنجره خوف به جانات میانداخت چه برسد به اینکه بخواهد در کنارش هایوهویی هم راه بیندازد!
اوایل حتی ما هم که دانشجو بودیم و برای کارآموزی به آنجا میرفتیم از نزدیک شدن به او و حوزهی استحفاظیاش هراس داشتیم چه برسد به مردم عادی. اما تا او بیاید ما را بشناسد (کمی هم پیر و مریضاحوال بود و نزدیکهای بازنشستگیاش) ما زود او را شناختیم که بندهی خدا از هر دو پا فلج است و در کل فقط همان نیمتنهایست که از پنجره بیرون زده و لاغیر و در نهایت در حد همان هایوهویی است که بپا میکند، والسلام.
بعد از کسب این شناخت راهگشا، دیگر همه یکراست میآمدیم و بیاعتناء به هایوهویاش رد میشدیم و میرفتیم سر کارمان؛ او هم که حدس میزد دانشجو باشیم گاهی میخندید و میگفت: "ای کلکها، حالا فهمیدین وضعام چطوریه دیگه محلام نمیذارین؟" ... از ارباب رجوع هم هر کس به هر شکل از وضعیت او خبر داشت همین کار را میکرد و بیتوجه به داد و بیداد و تهدید و تحکمهایش رد میشد و میرفت پی کارش، بندهی خدا هم که نمیتوانست کاری بکند فوقاش پشتسرشان چند بد و بیراه میگفت و چند لعنت میفرستاد و بعد آرام میگرفت؛ موقع برگشت هم به چند نصیحت اکتفاء میکرد و دیگر تمام! ...
حالا حکایت دولت ما هم همین است؛ هایوهوی زیاد میکند و خطونشان هم زیاد میکشد منتهی در نهایت در حد حرف و همین هایوهویهاست و بیش از این به اندازهای افلیج و ناکارآمد است که نتواند جلوی دزدان و اختلاسگران و مفسدان و متخلفان را بگیرد. البته باید حواسمان باشد که این شامل سیاسیکاری نمیشود، در این خصوص هرگز با کسی مماشات ندارد و بههیچوجه ملاحظهی هیچکس را هم نمیکند. خدابیامرز نگهبان افلیج ما هم همینطور بود کافی بود حرکت کسی به او بربخورد در اینصورت با پرتاب لنگ کفش هم که شده جلویش را میگرفت.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران
بخش پنجم: روندهای نظری
رویکردهای نظری قبل از انقلاب را میتوان به لحاظ تجربی-اثباتی، انتقادی-ایدئولوژیک و تلفیقی-التقاطی در سه گروه طبقهبندی کرد. گروه اول در برگیرندۀ جامعهشناسانی بود که با جهتگیریهای کارکردگرایانه functionalist، اثباتگرایانه positivist و تجربی empirical که داشتند نسبت به سیاست بیعلاقه بودند (مانند بهنام و راسخ، 1969). با توجه به سوگیری غربگرایانۀ مدرنیزاسیون نظام پهلوی، اتخاذ رویکردهای تجربی-اثباتگرایانه از سوی جامعهشناسان دانشگاهی برایشان از نظر سازمانی پاداشآور و از نظر سیاسی امن بود. در حالی که برخی از اعضای هیئت علمی دانشگاهها در اردوگاه تجربی-اثباتی در پستهای اداری یا مشاورهای به دولت خدمت میکردند، اساتید رادیکال با ارعاب روبرو شده و مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند.
گروه دوم از جامعهشناسان، از نظریهپردازان تضاد، یا مارکسیستی (مانند آشتیانی، 2007) و یا وبری (مانند اشرف، 1980) طرفداری میکردند. اینها از ایدئالیسم آلمانی، مارکسیسم اروپایی، مارکسیست-لنینیسم و جامعهشناس فرانسوی ژرژ گورویچ الهام میگرفتند. اینها نگرشی انتقادی به سیاستهای سیاسی و اقتصادی حاکم بر کشور داشتند. گروه سوم، کاربرد سادهلوحانۀ نظریههای غربی در جامعۀ ایران را به زیر سوال بردند (نراقی، 2007)، و جایگزینی آنها با دیدگاههای خودی مرتبط با موضوع و یا استفاده از چندین نظریه برای تبیین یک پدیدۀ معین را خواستار بودند. تغییر جهتگیریهای نظری سه گروه مذکور، بازتابندۀ فضای دانشگاهی سیاسی و چهار گرایش ایدئولوژیکیِ شکلدهندۀ سیاست و گفتمان ملی بود: دو مورد از آنها در داخل ایران بود- اسلامگرایی و ملیگرایی رادیکال، و دو مورد خارج از آن- سوسیالیسم و لیبرالیسم. رویکردهای آنها به علم جامعه شناسی به ماهیت مسائل و موضوعات، ایدئولوژیها و استنباطات سیاسی بستگی داشت.
دانشجویان رادیکال، جامعهشناسان غیرسیاسی را یا ابزار سیاسی دولت و متحدان غربی امپریالیستیاش میدانستند و یا افرادی سادهلوح با رویکردی از نظر سیاسی ایمن در این رشته؛ برعکس، به جامعهشناسان غیروابسته به نهادهای دولتی به دیدۀ احترام مینگریستند و فعالیت آنها را در راستای رفاه جامعه در نظر میگرفتند. در یک چنین فضای سیاسی پرفشاری، آموزش جامعه شناسی انتقادی آسانتر از نوشتن آن بود. انتشار این مطالب به دلیل خطرات سیاسی و نظارت دقیق دولت دشوار بود. بینشهای مارکسیستی یا بطور رسمی بعنوان "نظریههای علمی" ارائه میشدند و یا بصورت غیررسمی بعنوان مطبوعات زیرزمینی منتشر میشدند. نظریهپردازان غیرمارکسیست با یک چنین مشکلی روبرو نبودند، البته اگر که مطالب آنها برای جهان سوم و به زبان ضداستعماری ارائه میشدند.
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران
بخش چهارم
رشتۀ جامعه شناسی پس از تأسیس در ایران، دو فشار متناقض را تجربه كرد: یكی از جهت ساختاری و نهادینه شدناش و دیگری از جهت اعتبارات عمومیاش؛ از نظر نهادینه شدن، جامعه شناسی بازتابشی از منطق اداری غالب از یک دولت مدرن، غربی و سکولار ولی غیردموکراتیک [دولت پهلوی] بود؛ در اینجا جامعه شناسی بعنوان یک علم اجتماعی پوزیتیویست ترویج شد که تاب و تحمل رویکردهای انتقادی آموزشی و درسی را نداشت.
دولت، حزب کمونیست ایران را تحریم کرده و آموزش اندیشههای مارکسیستی را منع نموده بود. برعکس، خارج از دانشگاه، ایدههای انتقادی علیه حکومت استبدادی شاه و نیز پوزیتیویسم آمریکایی از محبوبیت عام برخوردار بود. با اینکه ایدههای جامعه شناسی انتقادی و مارکسیستی در میان روشنفکران و دانشجویان سکولار رایج بود، ایدههای اسلامی رادیکال در میان اکثر دانشجویان نسل اولی دانشگاه رواج داشت.
از این جهت، برنامۀ درسی جامعه شناسی تحت فشارهای متناقضی از داخل و خارج دانشگاه قرار گرفت. دولت خواستار یک برنامۀ درسی غیرسیاسی و غیرانتقادی بود، اما با این حال آموزش جامعه شناسی همچنان تأملی Reflexive باقی ماند. ایدههای انتقادی با احتیاط آموزش داده شدند؛ اغلب پوشیده سخن گفتن به زبانی مبهم و بدون اشاره به یک متنی خاص، به معلمان این اجازه را میداد که در صورت لزوم آموزش این ایده ها را انکار کنند یا ادعا کنند که دانشجویان دچار سوءتفاهم شدهاند.
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ دوشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران
بخش سوم
از اوایل دهۀ 1960 به بعد، جامعه شناسی با گسترش دیوانسالاری دولتی و طرحهای توسعهای در کشور عمومیت یافت. تقاضا برای استخدام کارمندان آموزشدیده در بخشهای خدمات انسانی و علوم اجتماعی، بسیاری از افراد را به سمت تحصیلات عالی سوق داد. علاوه بر این، یادگیری جامعه شناسی در نزد عموم با اقبال و استقبال روبرو گشت چرا که به تأمل انتقادی، هم از ماهیت توسعهنیافتگی مملکت و هم نظام دیکتاتوری که همزمان بواسطۀ تثبیت قدرت یک پادشاه جوان مورد حمایت آمریکا بر آن حاکم بود کمک میکرد. این روندها در ایران عمدتا از سوی کسانی تداوم داشت که با باقی جهان (غیر از جهان اول) بودند که در آن بیشتر مطالعات انتقادی و ایدههای مارکسیستی جذابیت داشتند.
در اواخر دهۀ 1960 این اقبال و استقبال [از جامعه شناسی]، با ظهور جمعی منتقد از روشنفکران دانشگاهی و غیردانشگاهی سکولار مجهز و مسلح به دیدگاههای چپ نو منتقد شخصیت غیردموکراتیک و وابستۀ دولت تقویت گردید. دهۀ 1970 (1350 شمسی) افزایش بورسیه برای دانشجویان متقاضی تحصیل در خارج از کشور، به دلیل افزایش درآمد دولت از افزایش قیمت نفت، هم به محبوبیت جامعه شناسی در نزد عموم افزود. دو جامعهشناس منتقد، با عقاید ایدئولوژیک مخالف، هم در این جنبش نقش داشتند. امیرحسین آریانپور، یک روشنفکر برجسته در جناح چپ، باعث ارتقاء جایگاه جامعه شناسی انتقادی بویژه در میان دانشجویان گردید- با وجود وضعیت هژمونی پوزیتویستی که بر گروههای جامعه شناسی در دانشگاههای کشور حاکم بود (مهدی، 2001).
چاپهای متعددی از کتاب درسی آریانپور (1973) باعث رونق علم جامعه شناسی در ایران گردید. در اوایل دهۀ 1970، علی شریعتی - یک جامعهشناس مذهبی آموزشدیده در فرانسه، با تلفیق نظریههای جامعه شناسی و افکار مذهبی بنیادی، جذابیت جامعه شناسی را برای دانشجویان مذهبی افزایش داد (رهنما، 2000). شریعتی با تفسیرهای مارکسیستی خود، در چالش با آیتالله مرتضی مطهری، تبیینات اسلامی برای مسائل و مشکلات دولت پهلوی ارائه داد. این تحولات در به راه افتادن یک جنبش انقلابی که در نهایت به انقلاب اسلامی سال 1979 (1357 شمسی) و سرنگونی نظام سلطنتی سکولار طرفدار غرب منجر گشت نقشی اساسی داشت (کدی، 1981).
ادامه دارد ...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران
بخش دوم
دورۀ پیش از انقلاب: ریشهها و نهادینهسازیها
علوم اجتماعی ایران، از جمله جامعه شناسی، با توسعۀ تاریخی کشور به مثابۀ یک دولت-ملت مدرن پیوند دارد. ارزیابی ایدههای غربی برای درک ماهیت در حال توسعۀ این کشور منجر به مطالبات زیادی جهت تأسیس مؤسسات آموزشی مدرن گردید. در دهۀ 1930(1309 شمسی) ایران با ایجاد یک دولت متمرکز و توسعۀ یک زیرساخت اداری فرآیند مدرنیزاسیون را آغاز کرد. پس از اعمال مدلهای غربی مورد نظر، این مدرنیزاسیون مستلزم برنامهریزیهای اجتماعی و تحقیقات اجتماعی یعنی گردآوری و تجزیه و تحلیل دادههای جمعیت شناختی بود همانطورکه در غرب انجام میشد؛ و این آغازی بود برای علم جامعه شناسی در ایران.
جامعه شناسی، به عنوان یک رشتۀ رسمی در ایران، در سال 1946 (1325 شمسی) زمانی که یک دوره درس جامعه شناسی آموزش و پرورش در یکی از دانشکدههای تهران ارائه گردید آغاز شد. غلامحسین صدیقی، که پدر جامعه شناسی ایران در نظر گرفته میشود، اولین کتاب درسی جامعه شناسی را نوشت و تحلیلهای جامعهشناختی خود را در قالب درس "اجتماعیات در ادبیات فارسی" خود ارائه داد. ایدههای جامعهشناختی بعدی در برنامۀ درسی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی در اکثر دانشگاهها گنجانده شد. در سال 1958 (1337 شمسی)، "مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی" بنیانگذاری شد و پس از آن "دانشکدۀ علوم اجتماعی" در دانشگاه تهران تأسیس شد.
در دانشکدۀ علوم اجتماعی دورههای جامعه شناسی در مقطع کارشناسی ارائه گردید. در طول دهۀ 1960 (1340 شمسی)، گروههای جامعه شناسی بطور گستردهای در کشور توسعه یافتند و تا سال 1978 (1357 شمسی) ، اکثر دانشگاههای کشور دارای یک گروه جامعه شناسی بودند (مهدی و لهساییزاده، 1992). تا اواسط دهۀ 1960 برنامههای درسی دانشگاهها بر اساس نظام فرانسوی بود و بعد به نظام آمریکایی که توسط ایرانیان فارغالتحصیل از دانشگاههای کشورهای خارجی تدریس میشد تغییر کرد. بعدها که دانشجویان به تحصیل در داخل کشور روی آوردند جامعه شناسان ایرانی آموزشدیده جذب گروههای جدید در دانشگاههای کشور شدند و بر این اساس، بتدریج دورههای درسی بیشتری در مورد تاریخ ایران، جغرافیای انسانی، جمعیتشناسی، انسانشناسی فرهنگی و اجتماعی نیز ارائه شدند.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران
دربارۀ نویسنده:
علی اکبر مهدی استاد جامعه شناسی دانشگاه وسلیان اوهایو است. علایق تحقیقاتی وی در حال حاضر مشتمل بر مطالعۀ زنان و دانشجویان در جامعۀ مدنی ایران و نیز مهاجران ایرانی در ایالات متحده است. وی در تألیف دو کتاب "فرهنگ و آداب و رسوم ایران" (Greenwood Press, 2006) و "جامعه شناسی در ایران" (Jahan Book Co., 1992) همکاری داشته است. او نویسندۀ کتاب "زندگی نوجوانان در خاورمیانه" (Greenwood Press, 2003)، "فرهنگ ایران، جامعۀ مدنی و نگرانی برای دموکراسی" و "جامعه شناسی خانوادۀ ایرانی" و همچنین مقالات و بررسیهای متعدد دربارۀ موضوعات مختلف از جامعه شناسی شناخت گرفته تا اقتصاد سیاسی ایران و اسلام میباشد.
پیشگفتار
جامعه شناسی در ایران از متن و بطن یک برنامۀ نوسازی غربمدارانه که توسط یک نظام سلطنتی موروثی نهاده میشد ظهور کرد. این رشته، پس از آنکه مؤسسات آموزشی در کشور بنا نهاده شدند، برای آموزش و پرورش مدیرانی برای دیوانسالاریهای دولتیِ در حال ظهور ایجاد گردید. با وجود این نقش رسمی و البته فقدان یک هویت مشخص، این رشته در اواسط قرن بیستم در ایران عمومیت یافت و به زودی به دلیل جهتگیریهای ایدئولوژیک و سیاسیاش به وضعیتی جدلآمیز و بحثبرانگیز رسید. از همان آغاز، این رشته ناگزیر گشت نه تنها با دوگانگیهای یک علوم اجتماعی مدرن بلکه همچنین با تنشهای ایدئولوژیک و سیاسی جامعۀ ایران رو در رو گردد.
در ادامۀ این متن، به اختصار مطالبی در باب تاریخچۀ این رشته در زمینۀ گستردهتر علوم اجتماعی در بستر نظام آموزشی مدرن خواهم گفت. اینجا اگرچه تمرکز ما مشخصا بر علم جامعه شناسی است، در بعضی مواقع بالاجبار به "علوم اجتماعی" ارجاع خواهم داد چرا که در بسیاری از زمینهها سرنوشت این رشته توسط سایر علوم اجتماعی همچون انسان شناسی، جمعیت شناسی، روانشناسی اجتماعی، برنامهریزی اجتماعی و توسعه رقم خورده است. همچنین بطور خلاصه به تجزیه و تحلیل جو سیاسی و فرهنگیای که در آن علوم اجتماعی معرفی و مسجل گشت و نیز تغییرات پارادایمی در داخل رشتۀ جامعه شناسی، اسلامیسازی علوم اجتماعی پس از پیروزی انقلاب، برداشتهای عمومی و رسمی و نیز برخی ویژگیهای دیرپای این رشته همراه با نقاط قوت و ضعف آن، آنگونه که در ایران رشد و نمو یافته است اشاره خواهم داشت.
در اثناء بحث در مورد چالشهای ستیزهجویانۀ ایدئولوژیک و سیاسیای که این رشته ناگزیر در ایران از سر گذرانده است، استدلال من این خواهد بود که اگرچه این چالشها مانع تشکیل اجتماع منسجمی از نظریهپردازان و محققان در این رشته شده است، با این وجود جامعه شناسی بعنوان یک رشتۀ مطالعاتی مهم برای دانشجویان و نیز رشتهای که قادر به تجزیه و تحلیل بیماریهای اجتماعی است همچنان بمثابۀ منبع روشنگری، هم برای عموم مردم و هم برای نخبگان اجتماعی باقی مانده است.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ سه شنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مسئولان جهان بر حسب حرف و عمل
حسین شیران
.
.
جوامع بشری به لحاظ فاکتور حرف و عمل در نزد مسئولانشان به چهار دسته تقسیم میشوند:
دستۀ اول آنهایی هستند که مسئولانشان حرف میزنند عمل هم میکنند؛ مثل همۀ قدرتهای درگیر سیاست جهانی؛ روسیه، چین، آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه، آلمان، امارات، عربستان، قطر، ... اینها درست است که همۀ جهان را بهم میریزند اما کشور خودشان را خوب میسازند!
دستۀ دوم آنهایی هستند که مسئولانشان حرف نمیزنند فقط عمل میکنند؛ مثل هلند، فنلاند، سوئد، سوئیس، ژاپن، تایلند، تایوان، سنگاپور، ... برای همین کمتر کسانی مسئولان این کشورها را میشناسند چون اصلا اهل حرف زدن نیستند، اینها بیسروصدا دارند دنیا را فتح میکنند! شک نکن هم حالا هم آینده از آن اینهاست!
دستۀ سوم آنهایی هستند که مسئولانشان نه حرف میزنند نه عمل میکنند؛ مثل اغلب کشورهای آفریقا و آسیا؛ اینها کشورهای خفته و خاموش دنیا هستند!
دستۀ چهارم آنهایی هستند که مسئولانشان تا دلتان بخواهد حرف میزنند اما خیلی کم عمل میکنند؛ من که جز ایران نمونۀ دیگری به ذهنم نمیرسد!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ایران, جامعه شناسی سیاست, مسائل اجتماعی ایران
[ یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی ایران - بخش دوم Sociology Of Iran
حسین شیران
در بخش قبل گفتیم که شروع علم «جامعه شناسی» در ایران را علیالاصول باید سال 1313 شمسی بدانیم؛ سالی که در آن «ویل هاس»- جامعهشناس آلمانی برای نخستین بار تدریس درسی با عنوان «علمالاجتماع» در دانشگاه تهران را آغاز کرد؛ و بعد گفتیم که تدریس این درس بعد از خروج او از ایران به دکتر «اسدالله بیژن» محول گردید.
«اسدالله بیژن» که بود؟ در خصوص زادروز و زادگاه و زندگانی ایشان متأسفانه اطلاعات زیادی در دسترس نیست (دوستان اگر در این خصوص اطلاعاتی دارند از باب تکمیل بحث از ما دریغ نفرمایند. سپاس). مطالب «ویکیپدیا» هم در خصوص ایشان بیش از چهارپنج سطر نیست! در هر صورت حالیا حداکثر شناخت ما از ایشان به این حد است که نام کامل ایشان «میرزا اسدالله خان بیژن» بوده است. تحصیلات متوسطۀشان را در «کالج تهران» و دورۀ دکترایشان را در رشتۀ فلسفۀ علوم تربیتی در «دانشگاه کلمبیا» (آمریکا) سپری کردهاند.
به نخستین تاریخی که در ارتباط با ایشان برمیخوریم سال 1310 است؛ در این سال، ایشان پس از بازگشت به ایران بعنوان دانشیار علوم تربیتی در دانشسرای عالی تهران مشغول به کار میشوند و بعد دومین تاریخ، سال 1313 است که ایشان به همراه اساتید دیگری همچون دکتر «محمدباقر هوشیار» و دکتر «عیسی صدیق» رشتۀ علوم تربیتی در ایران را در نخستین سال تأسیس دانشگاه تهران پایهگذاری میکنند. و نهایت اینکه «سیر تمدن و تربیت در ایران باستان» از مهمترین آثار علمی ایشان است [سایت تربیتنیوز].
به این قرار ملاحظه میفرمایید که شهرت و اهمیت ایشان بیشتر در علوم تربیتی است تا «جامعه شناسی»؛ واضحتر اگر بگویم ایشان در اصل جامعهشناس نبودهاند با این حال ما همین که ایشان بعد از خروج «ویل هاوس» از ایران همت نموده تدریس درس «علمالاجتماع» را پیگرفتهاند تا این پرچم نوبرافراشته در ایران به دست اهالیاش برسد صمیمانه پاسشان میداریم! ذکر نامی از ایشان و اختصاص یک بخش کوتاه به ایشان حداقل کاریست که میتوانیم در حق ایشان انجام بدهیم! روح این استاد شاد و یادش گرامی باد!
نتیجه: دکتر «اسدالله بیژن» را بعنوان «نخستین مدرس ایرانی» درس جامعه شناسی در ایران به یاد داشته باشیم.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, ویل هاس اسدالله بیژن
[ دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی ایران - بخش اول Sociology Of Iran
حسین شیران
اگر میخواهید بدانید که جامعه شناسی در ایران کی و کجا و توسط چه کسی یا کسانی آغاز شد - در حد پیگیریهایی که در این خصوص داشتم - باید بگویم که نخستین بار توسط یک جامعه شناس آلمانی بنام «ویل هاس Will Hass» بود که تدریس جامعه شناسی در ایران آغاز گردید. این اتفاق میمون و مبارک در سال 1313 شمسی اتفاق افتاد. این سال، سال تأسیس «دانشگاه تهران» است.به این اعتبار میتوان گفت که «جامعه شناسی» در ایران سابقهای همپای «دانشگاه» در ایران دارد. البته در این زمان هنوز عنوان «جامعه شناسی» وضع نشده بود و درسی که «ویل هاس» داشت تحت عنوان «علمالاجتماع» آن هم در «دانشکدۀ ادبیات» تدریس میشد. بنا به گزارش دکتر «منوچهر محسنی» (1362) در کتاب «جامعه شناسی عمومی»اش این درس بعد از خروج «ویل هاس» از ایران به دکتر «اسدالله بیژن» واگذار شد. بعد از این بود که بتدریج زمینه برای وقوع اتفاقات اساسی در خصوص علم جامعه شناسی در ایران فراهم گشت.
نتیجه: سال 1313 را بعنوان سال آغازین برای شروع علم «جامعه شناسی» در ایران در نظر داشته باشیم.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, ویل هاس اسدالله بیژن
[ شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناس شرق می گوید - بخش یازدهم
حسین شیران
باید باور داشت که تغییر در فرایندهای جامعوی
هیچگاه بدون تغییر در باورهای اجتماعی ممکن و میسر نخواهد بود.
نمیدانم در این سرزمین کی وقت آن خواهد شد
که به ارزش و اهمیت همراه بودن ارادۀ اجتماعی در تغییرات اجتماعی به اندازۀ کافی بها داده شود!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران
[ جمعه ۷ آذر ۱۳۹۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناس شرق می گوید - بخش دهم
حسین شیران
اگر دیدید جوانی بر درختی تکیه کرده،
چرا فقط باید فکر کنید که عاشق بوده است و گریه کرده؟!
دستکم یک بار هم فکر کنید جامعه شناس بوده و از درد جامعه غرقاب گشته!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران
[ جمعه ۱۲ مهر ۱۳۹۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناس شرق می گوید - بخش نهم
حسین شیران
به گزارش خبرگزاری ها امسال ۱۳۱ میلیون کتاب درسی برای ۱۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دانش آموز چاپ شده است. ...
به نظر شما اگر بجای چاپ و نشر کتاب های درسی یکبار برای همیشه استفاده از لوح رایانه ای (تبلت) در مدارس اجباری شود
چه تغییرات کلی و جزئی در سطوح مختلف کشور ایجاد می شود؟
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران
[ سه شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناس شرق می گوید - بخش هشتم
حسین شیران
ای که گفتی زلزلۀ ۷/۷ ریشتری سراوان۱ تلفاتی نداشت چون مملکت مملکت امام زمان بود۲،
کاش می گفتی آنگاه که زلزلۀ ۶/۶ ریشتری بم۳ چهل هزار کشته بجای گذاشت آنموقع مملکت مملکت چه کسی بود؟! ...
و یا تو که گفتی همین دیشب حکم ریاستت را از دستان مبارک امام زمان دریافتی۴،
و یا همۀ شماهایی که با امام زمان آنگونه رفتار می کنید که با همسایۀ دیوار به دیوارتان،
ای کاش یکبار برای همیشه همه باهم می گفتید
آنگاه که اینگونه سخن می گویید
خود را و دیگران را و اساساً امام زمان را چه فرض می کنید؟! ...
جامعه شناسی شرقی نیمۀ شعبان ولادت حضرت امام زمان را به همۀ شیعیان جهان شادباش می گوید.
۱- ۲۷ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۱۴
۲- شبکۀ خبر - ساعتی بعد از وقوع زلزله - یک مقام محلی
۳- ۵ دی ۱۳۸۲ ساعت ۰۵:۲۶
۴- شبکۀ دو - خبر ۲۰:۳۰ - «صرفاً جهت اطلاع»
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران
[ دوشنبه ۳ تیر ۱۳۹۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناس شرق می گوید - بخش هفتم
حسین شیران
اگر به ترس و به اندیشۀ مرگ است
که من اینگونه به موجودی چون خدا قائل می شوم و قرار می گیرم
پس مرا در همه عمر هیچ بی ایندو مباد!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران
[ دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناس شرق می گوید - بخش ششم
حسین شیران
از ویژگیهای بارز ما ایرانی هاست
که در ناراست انجام دادن راستیها تبحری خاص داریم
همچنانکه در راست انجام دادن ناراستیها!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران
[ دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناس شرق می گوید - بخش پنجم
حسین شیران
تفاوت انسان فرهنگی با انسان غیر فرهنگی در اینست که
اولی مدام به قانون می اندیشد مگر آنکه خلافش ثابت شود
و دومی مدام به خلاف می اندیشد مگر آنکه قانون دست و پاگیرش شود.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران
[ دوشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناس شرق می گوید - بخش چهارم
حسین شیران
در جامعه ای که فرهنگ آن اصلاح نشده باشد بنیاد همه چیز بر باد خواهد بود.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران
[ شنبه ۵ آذر ۱۳۹۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناس شرق می گوید - بخش سوم
حسین شیران
ایکاش اینگونه که یکریز بر شمار حاجیان جامعه افزوده می شود
بر اصالت معنویات آن هم افزوده شود.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران
[ یکشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناس شرق می گوید - بخش دوم
حسین شیران
هیچ کس تمام حقیقت را نمی گوید
و هیچکس آنجا که دروغ می گوید تنها نیست!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران
[ شنبه ۹ مهر ۱۳۹۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناس شرق می گوید - 1
حسین شیران
جرمها در جریان هستند
اگر چه شما در جریان جرمها نیستید!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران
[ سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]