جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 باز توفان!
✍️ حسین شیران

.

از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان، ذهن مرا توفانی‌ست که هر از گاه بی‌مهابا برمی‌خیزد و هر آن امید و انگیزه و انرژی‌ای که با هزار جهد و جهاد در وجودم اندوخته‌ام را می‌روبد و با خود می‌برد! من او را خوب می‌شناسم و او هم مرا. سالهاست که باهم در تعامل‌ایم و با وجود همه درگیری‌ها بسی بهم خو گرفته‌ایم. چه وقت‌ها که او تا دم در آمده اما مراعات حال دل گاها خوش مرا کرده تو نیامده است و چه وقت‌ها که من خود از سر خستگی و دلتنگی در را به رویش باز کرده و بیرون به انتظارش نشسته‌ام تا که از راه رسد و تمام ذهن و زندگی‌ام را درنوردد!

.

پیش‌آگهی‌ و پیش‌درآمد این توفان، پرسش سخت و سنگین و در عین حال سوزناکی‌ست که هرگاه کوبه‌ی در چوبی ذهنم به صدا درمی‌آید می‌دانم که باز او به سراغم آمده و دیگر به این راحتی‌ها دست از سرم برنخواهد داشت. چه کنم؟ از وقتی یادم می‌آید کتاب در دست گرفته و با عطشی سیری‌ناپذیر مدام خوانده‌ام و خوانده‌ام و خوانده‌ام و همیشه هم در هر چه خوانده‌ام تور تحقیق و تأمل درانداخته‌ام اما زور که نیست تمامی آموخته‌ها و اندوخته‌ها و اندیشه‌هایم را هم که روی‌هم می‌گذارم باز پاسخ درخوری برایش نمی‌یابم! ناگزیر وامی‌دهم او هم پا می‌دهد تا توفان از راه رسد و نه فقط ذهن که تمام وجودم را زیرگیرد.

.

امروز هم از آن‌روزهاست که در سکوت سنگین حاکم بر ذهن‌ام یهو صدای کوبه می‌پیچد، در را که باز می‌کنم او را باز پشت در می‌بینم؛ تا چشم در چشم هم می‌شویم بی‌هیچ حرف و حدیثی کوله‌بارش را زمین می‌گذارد و خرده‌پرسش‌هایش را جلوی چشمانم می‌گسترد و بعد با اشاره‌ی سر مرا به سیرشان دعوت می‌کند: "بالاخره نگفتی تو کیستی و چیستی و چه کاره‌ای و چه می‌کنی و چه می‌خواهی و از که می‌خواهی و برای چه و که می‌خواهی؟ با کدام انگیزه و امید می‌خواهی؟ این وسط چه به تو می‌رسد؟ چه به خانه و خانواده‌ات؟ تا کنون این همه از عمر گرانمایه‌ مایه گذاشتی کجا رسیدی؟ کجا را گرفتی؟ بعد از این می‌خواهی کجا را بگیری؟ ..."

.

از خواندن بقیه‌ی پرسش‌ها منصرف می‌شوم، بارها خوانده و دیگر همه را حفظ‌ام! چشم از کوله بازمی‌گیرم و آرام به افق می‌دوزم! او هم همچو همیشه کوله‌اش را جمع می‌کند و کنار می‌کشد. هیچ حرفی برای گفتن نیست. با حال و روزی پریشان به در تکیه می‌کنم و به گردبادی که آرام‌آرام در دوردست شکل می‌گیرد و گرد و خاک‌ها را بالا می‌برد خیره می‌شوم. در را باز می‌گذارم و تو می‌آیم. این بار هم پناهگاه امنی برای انگیزه و انرژی‌ و امید و آرزوهایم ندارم. سر و صدای بیرون مدام بیشتر و نزدیک‌تر می‌شود. سرم را پایین می‌اندازم و تنها به این می‌اندیشم که این توفان از کدام رخنه بر وجود من می‌توفد و من آیا روزی خواهد رسید بتوانم از پس آن برآیم؟! ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی علم, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش بیست و یکم

✍️ حسین شیران

.

مکتب علمی فلسفی‌ای که تالس در مکان و زمان مشخص (میلتوس در قرن ششم پیش از میلاد) با موضوع و موضعی مشخص (طبیعت‌شناسی عقل‌گرایانه) در راستای هدفی مشخص (کشف جوهر اصلی و عنصر بنیادین طبیعت یا همان «آرخه Arche» به زبان خودش) راه انداخت بعد از او با یاران و شاگردان‌اش به حیات خود ادامه داد و به این تک‌وپوی عملا در مسیر شکوفایی قرار گرفت.

.

بعد از خود تالس که آرخه را به دلایلی که پیش از این گفته شد «آب»، یکی از عناصر چهارگانه، دانست و انکسیماندروس که آن را، نه یکی از عناصر چهارگانه بلکه، چیزی نامتناهی و نامتعین مقدم بر آن‌ها، «اپیرون»، دانست، فرد سوم این مکتب، «آناکسیمنس Anaximenes (586-526 B.C)» که باز از شهر میلتوس برخاست خلاف نظر اسلاف خود آرخه را نه آب نه اپیرون بلکه مشخصا «هوا» یکی دیگر از عناصر چهارگانه معرفی کرد و طبیعت و هرچه در آن است را برآمده از هوا دانست.

.

آناکسیمنس، در چارچوب مکتب تالس، در انتخاب هوا به‌عنوان جوهر بنیادین جهان نه به ادیان و اساطیر و خدایان بلکه راست ناراست صرفا به مشاهدات تجربی و استدلالات عقلانی خود تکیه کرد؛ استدلال او بر پایۀ قابلیت تحرک و استعداد قبض و بسط ویژۀ عنصر هوا در مقایسه با سایر عناصر بود، چه اصولا و اساسا مادۀ اولیه را امکان تحرکی می‌باید و بعد امکان تحول و تبدلی که بتواند مبدأ و منشأ پیدایش جهان طبیعت گردد.

.

بنا به استدلال آناکسیمنس، آتش چیزی نیست جز هوای بسیار رقیق شده، و آب چیزی نیست جز هوای متراکم شده، و خاک چیزی نیست جز هوای بسیار متراکم شده، و سنگ چیزی نیست جز هوای بسیاربسیار متراکم شده، و زمین ترکیبی از این عناصر که با هوا احاطه شده، و به این قرار همه چیز در جهان طبیعت با قبض و بسط عنصر هوا پدید آمده و قابل مشاهده گشته است، در حالی‌که خود هوا در شرایط عادی و با نسبت تراکم عادی غیرقابل مشاهده است.

.

اهمیت کار آناکسیمنس هم همچون اسلاف‌اش بیش‌تر در نقش و تأثیری که بر روند رشد عقلانی معرفت گذاشت می‌باشد تا لزوما کم‌وکیف کار خود؛ تبیین استقرائی تکوین و تنوع جهان طبیعت بر اساس قبض و بسط هوا و یا دوری و نزدیکی اجزای مادی، همچنان‌که در ادامه خواهیم دید، بطور مشخص مبنا و مقدمه‌ای گشت بر طرح و توسعۀ «نظریه اتمی» که در همان اعصار متفکران بعد از او به ثمر رساندند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش نوزدهم

✍️ حسین شیران

.

موضع‌گیری و اظهار نظر در مورد موضوعی مشخص، فارغ از درست یا نادرست بودن‌اش، ارزش و اهمیت و یا به بیان جامعه‌شناختی کارکرد مهمی که در پیش‌برد مباحث دارد همانا تهییج واکنش دیگران و تهییل نقدها و نظرها و تحریض مواضع مختلف اعم از موافق یا مخالف از سوی آن‌هاست و اساسا تواتر و تداوم یک چنین فرآیندی است که به مرور به توسعه و تکامل تفکر در هر حوزه منجر می‌گردد.

.

بر این اساس به واقع امر هیچ چیز به اندازۀ "بی‌نظری" تیشه بر ریشۀ رشد و توسعه و تکامل تفکر در حوزه‌های مختلف دانش بشری نزده و نمی‌زند؛ بدیهی است از هر کسی نمی‌توان توقع نقد و نظر داشت اما تصور کنید که هیچ کس هم در باب هیچ موضوع و مبحث و مسأله‌ای نقد و نظری ارائه نمی‌داد، در این صورت تاریخا و تحقیقا چگونه بشر می‌توانست از سطوح اولیه و ابتدایی زندگی اجتماعی‌اش تا بدین سطح از توسعه در زمینه‌های مختلف فکری و فنی برسد؟ ...

.

از نطقه‌نظر جامعه‌شناسی علم، در آسیب‌شناسی اجتماعی پدیدۀ بی‌نظری، در گذر از جمیع کسانی که در هر جامعه‌ای به دلایل مختلف اهل تفکر نیستند، بیش‌تر باید بر روی کسانی متمرکز شد که به هر شکل در عالم فکر سیر می‌کنند اما تحققا به مرحلۀ نقد و نظر نمی‌رسند و یا می‌رسند اما جرأت یا اراده و یا اساسا امکان ارائۀ نقد و نظر ندارند. به هر حال، تاریخ تفکر همواره وام‌دار کسانی است که به هر شکل در امر نقد و نظر درگیر شده و زمینه را برای نقد و نظر دیگران فراهم ساخته‌اند.

.

بر خلاف معارف دینی و اساطیری که تکیه بر اصل ایمان و تسلیم دارند و هرچه می‌گویند را "حرف اول و آخر" می‌دانند و هیچ نقد و نظری را اساسا نه می‌پسندند و نه می‌پذیرند، معارف علمی و فلسفی با تکیه بر اصل تعقل و تفکر، هر حرفی که زده می‌شود را حرف اول تلقی کرده و حرف آخر را مستلزم بحث‌ها و بررسی‌ها و استدلالات فراوان می‌دانند و از این جهت راه نقد و نظر را برای همه همیشه باز می‌گذارند.

.

در عالم تعقل و تفکر اساسا هیچ تعارفی وجود ندارد و حقیقت همچون موجودیتی تلقی می‌شود بدوا برای در پیش گرفتن و جستن و نه رسما در دست گرفتن و گفتن - که همین است و جز این نیست که من در دست دارم! ارزش و اهمیت مکتب ایونی در همین است که فرد اول‌اش تالس می‌گوید جوهر جهان آب است و فرد دوم‌اش انکسیمندروس که خود دوست و شاگرد و هم‌شهری اوست بی‌تعارف استدلالات‌اش را رد می‌کند و می‌گوید جوهر جهان نه آب بلکه ماده‌ای بی‌شکل و بی‌حد و بی‌نهایت (اپیرون) است (بخش بعد).

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ چهارشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش هجدهم

✍️ حسین شیران

.

در گذر از تالس، بنیان‌گذار مکتب علمی فلسفی ایونی، و پیش از ورود به فرد دوم این مکتب، انکسیمندروس Anaximander، بهتر است اشاره‌ای کوتاه به برخی ویژگی‌های فکری این مکتب داشته باشیم. اصولا و اساسا هر گاه فردی پیرامون موضوع مشخصی موضع مشخصی برگرفته و به روش مشخصی به تولید فکر بپردازد و در ادامه دوستان و یا شاگردان و پیروانی کمابیش راه و روش او را ادامه دهند می‌توان گفت که در تاریخ تفکر یک مکتب فکری شکل گرفته است.

.

تالس در سدۀ ششم پیش از میلاد در شهر میلتوس در ایونیه یک چنین حرکتی را در پیش گرفت و به تحقیق نخستین مکتب فکری جهان را بنیان نهاد. موضوع مشخصی که او انتخاب کرد "جهان" یا "کیهان" بود (این هر دو مفهوم مترادفا به طبیعت موجود اشاره دارند با این تفاوت که کیهان پهن‌دامنه‌تر از جهان تلقی می‌گردد)؛ در این ارتباط سه بحث پیرامون 1. واقعیت جهان 2. بنیاد جهان و 3. پیدایش جهان وجود دارد.

.

آن‌سان که پیش از این اشاره کردیم تالس از میان مواضع مختلف موضع مشخصی برگرفت و جهان را واقعیتی مستقل از انسان، برآمده از آب و بازگردنده به آب معرفی کرد و در اثبات این فرضیه نه به دین و نه اسطوره بلکه به عقل خود تکیه کرد و تلاش کرد بر اساس حس و تجربه استدلالاتی برای مواضع نظری خود دست‌وپا کند. او رطوبت ساری و جاری در طبیعت و تن گیاهان و حیوانات و غذاها و تخم آن‌ها و همچنین رطوبت باقی از تلاشی آن‌ها را دلیلی بر ادعای خود گرفت.

.

در مجموع، مکتبی فکری که او بنا نهاد از این نظر که مشخصا جهان طبیعت را مورد مطالعه داشت "طبیعت‌گرا" (ناتورالیست Naturalist یا بقول ارسطو فیزیولوگ Physiolog)، از این نظر که جهان را مستقل از انسان می‌دید "واقع‌گرا" (رئالیست Realist)، از این نظر که تمام تنوع و تعددهای موجود در جهان را قابل بازگشت به یک جوهر (خمیرمایه؛ مادةالمواد) می‌دانست "یکتاگرا" (مونیست Monist: قائل به وحدت در کثرت)، از این نظر که عقل را واجد توان لازم برای شناخت جهان می‌دانست "عقل‌گرا" (راسیونالیست Rationalist) و از این نظر که طرح فرض و تبیین آن بر اساس حس و تجربه را در پیش داشت "علم‌گرا" (ساینتیست Scientist) بود.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش هفدهم

✍️ حسین شیران

.

پروفسور مری بویس در بحث خاستگاه علم و فلسفه، برخلاف میل و نظر اغلب غربیان خوددوست و شرقیان غرب‌دوست، خودبنیادی متفکران یونان باستان در طرح مباحث موضوعه را منتفی دانسته و بر اصل اشاعه اصرار می‌ورزد و آغازگران تفکر در یونان باستان (پیشاسقراطیان) و در رأس آن‌ها تالس را متأثر از تفکرات تمدن‌های شرقی بویژه ایران باستان و زرتشتیان دانسته و مشخصا در حق آن‌ها از عنوان "دانش‌آموختگان مکتب زرتشت" استفاده می‌کند (تاریخ کیش زرتشت، انتشارات توس).

.

تالس می‌گوید: آب اصل اشیاء است؛ زمین روی آب شناور است؛ و همه چیز انباشته از خدایان است. بویس معتقد است که این‌ها همه پیش از او در آیین زرتشتی بحث شده و تالس بعنوان یک جستجوگر حرفه‌ای از آن‌ها کسب اطلاع نموده و حتی با ایرانیان رابطه و گفت‌وشنود داشته است. ایرانیان و یونانیان نخست بواسطۀ تمدن لیدیه در زمان مادها و بعد از فتح لیدیه توسط کوروش (546 پ.م) بی‌واسطه با هم ارتباط داشتند. فراموش نکنیم که تالس در این دوران نه در یونان امروزی بلکه در ایونیه، در غرب ترکیۀ امروزی و در شهر مترقی میلتوس سکونت داشت.

.

بویس می‌گوید مباحث تالس و بقیه پیشاسقراطیان کیهان‌شناختی است و مبنا و منشأ کیهان‌شناسی آیین زرتشتی است. در آیین زرتشت آمده است که زمین بر روی آب آفریده شده و آب نیرویی بسیار حیات‌بخش است و از این نظر، همان‌طور که هرودوت اشاره می‌کند، ایرانیان زرتشتی آب را حتی بیش از آتش مقدس می‌پنداشتند. در باب انباشته بودن هر چیز از خدایان هم مقدم بر این اصل، در آیین زرتشت، "امشاسپندان" (نامیرایان پاک) را داریم که بنا بر آموزه‌های زرتشت بعنوان نیروهای خدایی در هر آنچه آفریده‌شده ساری و جاری هستند. ...

.

در هر صورت، چه اعتقادات و استدلالات مری بویس را بپذیریم چه نپذیریم، تردیدی در "اصل تأمینات" (ضرورت دسترسی به مصالح لازم برای ساخت سازه) وجود ندارد و طبعا تالس بعنوان یک متفکر برجسته در تارک تاریخ تفکر بر اهمیت اصل جستجوگری واقف بوده و بنحو ویژه از آن استفاده کرده است و این نه فقط هیچ ایراد نیست بلکه فارغ از هر بحثی در تمهید مقدمات لازم برای "تأسیسات" یک ضرورت است.

.

اهمیت کار تالس همان‌طور که پیش از این گفتیم در تفکر عقلانی و نه ایمانی و اسطوره‌ای است، به این معنی که سعی کرده تبیین و تفسیری تجربی و نظری بر پدیده‌های محسوس طبیعت ارائه دهد و از این نظر بانی "مکتب علمی ایونی (یونیایی)" است که بعد از او با یاران نام‌داری چون انکسیمندروس و انکسیمانوس ادامه یافت.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش شانزدهم

✍️ حسین شیران

.

در این‌که تالس چگونه در سدۀ ششم پیش از میلاد به ایدۀ "آب اصل اشیاء است" رسید نباید هیچ تردید داشت که مبتنی بر اصل "تأمینات" (دسترسی به مصالح لازم برای تأسیس یک سازه) لابد از پیش زمینۀ ذهنی‌ای در کار بوده است که او بر پایۀ آن به این نتیجه رسیده است و گرنه به‌قول وایتهد (در کتاب "سرگذشت اندیشه‌ها")، در عالم اندیشه هیچ چیز تازه‌ای نبوده و نیست که واقعا به تمامی تازگی داشته باشد؛ فلذا "نخستین فیلسوف عالم" نامیدن تالس به این معنا نیست که نخست او در باب جهان هستی و طبیعت و اصل و اساس آن اندیشه کرده و پیش از او هیچ کس هیچ حرف و حدس و حدیثی در این زمینه نداشته است.

.

پیش از این گفتیم که تالس اصالتاً اهل فینیقیه، از تمدن‌های خاورمیانه، بود و به‌عنوان یک دوست‌دار واقعی حکمت، پیش از سکونت در میلتوس، کانون علم آن روزگار، بسی تمدن‌های اطراف را گشته و به‌ویژه از محضر علمای مصر و بابل معارف مختلفی آموخته و اندوخته بود. دست‌کم در هر دوی این سرزمین‌ها، آن‌چنان که گاتری در تاریخ فلسفۀ خود قید می‌کند، برای آب نقش ویژه‌ای قائل بودند و حتی هومر بسی پیش از تالس در منظومه‌های خود (که تحقیقات جدید منبع و مبدأ آن‌ها را افسانه‌های سومری برمی‌شمارند) بر مادة‌المواد بودن آب در نزد مصریان اشاره کرده بود.

.

در منظومۀ "انوما الیش Enuma Elish" که حکایت‌گر ‌کهن‌ترین اسطورۀ آفرینش از سوی بابلیان است، به روشنی اشاره شده که وقتی هنوز نه آسمان و زمین و ایزدانی بود دو آب شور (تیامت) و شیرین (آپسو) به‌هم آمیختند و به‌تدریج همه چیز را خلق کردند. از الواح سومریان، آن‌گونه که جاکوبسن گزارش می‌دهد، هم چنین برمی‌آید که پیش از بابلیان آن‌ها در باب چگونگی تکوین جهان و پیدایش حیات افسانه‌ها و اسطوره‌هایی داشته‌اند. و بعد آن‌گونه که مری بویس ادعا می‌کند در این زمینه تالس و باقی فلاسفۀ پیش از سقراط طبیعتاً از طریق فلات آناتولی و تمدن لیدیه متأثر از روحانیون زرتشتی دوران مادها بوده‌اند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش پانزدهم

✍️ حسین شیران

.

"آب اصل اشیاء است"؛ خلاصه و مفید، این نظر قاطع "تالس"، نخستین متفکر تاریخ، در پاسخ به پرسشی بود که گویی برای نخستین بار در جهان در میلتوس واقع در ایونیه مطرح می‌شد و آن این‌که: "اصل و اساس و منشأ جهان چیست؟" آن‌چه در آن زمان در این پرسش اساسی، به غایت واجد اهمیت بود جای‌گزینی کلمه‌ی "کیست" با "چیست" بود! پیش از تالس این پرسش بسی در عالم شرق - سرزمین ادیان، و خود یونان - سرزمین اساطیر، با "کیست" مطرح شده و پاسخ‌ها همه بنوعی به "خدایان" ختم شده بود.

.

اما تالس، حسب شرایط اجتماعی حاکم بر محل زندگی‌اش، اجباری بر سرش نبود تا صرفا "مؤمنانه" به ادیان و اساطیر موجود اکتفاء و استناد نموده و پاسخی از پیش آماده ارائه دهد؛ فلذا همه‌ی پاسخ‌های الهیاتی و اسطوره‌ای ملل مختلف، حتی ملت خود، را کنار گذاشت و صرفا با اتکاء به "قوه‌ی عقل" در دفتر پر نقش و نگار کیهان و جهان طبیعت تأمل و تفکر نمود و در راستای تبیین تغییرات و تحولات آن، در جستجوی علت‌العلل، "آب" را سرمنشأ همه چیز قلمداد کرد. اتکاء به عقل یعنی آغاز فکر و آغاز فلسفه و از این جهت است که او پیش‌قراول فلاسفه‌ی عالم قلمداد می‌شود!

.

اهمیت کار تالس، فارغ از کم‌وکیف پاسخ‌اش، نخست در توجه و تمرکز بر یک "موضوع مشخص" (طبیعت) و تأمل و تفکر در آن به قوه‌ی عقل و در نهایت "موضع‌گیری آشکار" در ارتباط با آن و ارائه‌ی یک "فکر" (نظر انسانی و نه الهیاتی) هر چند در سطحی بسیار ساده و ابتدایی بود. این چیزی بود که در آن زمان (عصر اسطوره‌ها) بسی تازه و بدیع می‌نمود و همین شخص تالس را فردی متمایز از دیگران می‌ساخت. اما تالس چرا و چگونه به این ایده که "آب اصل اشیاء است" رسید؟

.

ادامه دارد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ سه شنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش چهاردهم

✍️ حسین شیران

.

تالس (625 تا 545 پ.م) از این نظر نخستین "فیلسوف" (دوستدار معرفت، به معنای عام دربرگیرنده‌ی حکمت و علوم) تلقی می‌گردد که نخستین تلاش‌ها را برای تفسیر و تبیین جهان بر پایه‌ی "عقل" انجام داده است. در تحقق این مهم، شرایط زمان (سده‌ی ششم پ.م) و مکان (میلتوس) که او در آن می‌زیست بسیار تأثیرگذار بود؛ پیش از او پیشینیان، بویژه شرقیان، جمله جهان را بر اساس اسطوره‌ها و افسانه‌های آمیخته با شک و یقین تفسیر می‌کردند و انگار که هیچ کس هیچ کجای جهان چندان اصراری بر کنار زدن سایه‌های وسیع این سرمایه‌های اجتماعی کهن از سر و صورت و قامت عقل به خرج نمی‌داد و برای نخستین بار بود که در ایونیه یک چنین اتفاق مبارکی می‌افتاد.

.

پیش‌تر گفتیم که با سیر معارف و مدنیت از شرق به غرب، رفته‌رفته هم از نظر دینی، هم از نظر فرهنگی و هم از نظر سیاسی از جزم‌اندیشی‌ها و اطلاق‌گرایی‌ها کاسته شده و به نسبت سایر نقاط جهان در ایونیه بویژه در میلتوس مجالی برای تابش "خورشید آزاداندیشی" از میان این ابرهای تیره فراهم گشته بود. خدایان یونانی واقع در کوهستان المپ بر خلاف خدایان خاورمیانه هیچ ادعایی مبنی بر خلق جهان نداشتند، هیچ طبقه‌ی روحانی هم در میان مردم یونان نداشتند که به هر شکل مانع دگراندیشی باشد. فرهنگ ایونیه به خاطر تجمع مهاجران از هر کجا به غایت التقاطی و حکم‌رانی آن‌ها اغلب از نوع اشرافی و مشورتی بود.

.

شرایط اجتماعی مساعد فوق، کمابیش برای همه‌ی ایونیان فراهم بود با این وجود تنها آن‌ها که واجد قدرت توجه و تمرکز و تأمل در امور جهان به قوه‌ی عقل را داشتند توانستند از آن به نفع "تولید فکر" استفاده کنند و تالس از این نظر سرآمد مردمان روزگار بود. او از بس غرق امور و علوم جهان بود که اصرار مادرش برای ازدواج را همواره با گفتن "هنوز زود است" تا بدان‌جا به تعویق انداخت که روزی به خود آمد و گفت "حالا دیگر واقعا دیر است"! او در گذر از حکمت، در هندسه و ریاضیات و نجوم و اجتماعیات و سیاست و حتی تجارت هم سررشته داشت و در همه هم واجد اضافات و ابداعات و اکتشافاتی بود؛

.

قضایای هندسی و ریاضی و محاسبه‌ی ارتفاع اهرام مصر (آلتوسر نخستین انقلاب از سه انقلاب جهان اندیشه را متلعق به تالس در ریاضیات می‌داند)، پیش‌گویی کسوف سال 585 پ.م و تهیه‌ی تقویم نجومی، پیشنهاد طرح کنفدراسیون برای ائتلاف جزایر ایونی در مقابل دشمنان، پیش‌بینی وفور زیتون و خرید کارگاه‌های روغن‌گیری و کسب ثروت کلان ... همه و همه تالس را در ردیف یکی از هفت حکیم بزرگ یونان قرار داده است. در بخش بعد در گذر از همه‌ی این‌ها به تفصیل به اندیشه‌های او در باب جهان خواهیم پرداخت.

.

ادامه دارد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ پنجشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش دوازدهم

✍️ حسین شیران

.

تاریخ فلسفه "تالس" را نخستین متفکر عالم برمی‌شمارد. قطع یقین پیش از او، جهان خالی از متفکر نبوده است منتهی این عادت تاریخ است که تحققا سراغ کسانی می‌رود که به هر شکل ردی از خویش بجای گذاشته‌اند و گرنه چه بسا متفکرانی به مراتب قوی‌تر از امثال تالس که امکان ثبت و ضبط تفکرات خویش را نیافته و برای همیشه در اعماق تاریخ مدفون گشته‌اند. هر چه بود تالس از این بخت برخوردار بود که در لحظه‌ای از زمان، ۶۲۵ پیش از میلاد، و نقطه‌ای از مکان، شهر "میلتوس" واقع در ترکیه امروزی، حضور داشته باشد که امکان ثبت و ضبط آثاری از او، چه به دست خویش و چه بواسطه‌ی دیگران، وجود داشته باشد.

.

از نظر "تأمینات" (دسترسی به مصالح لازم برای تأسیس یک سازه) تالس با مشکل چندانی مواجه نبود. در عصری که او به دنیا آمد (سده‌ی هفتم پ.م) همه‌ی رشته‌های علمی آن روزگار بتدریج از شرق روان گشته و در ایونیه تمرکز و ترقی یافته بودند و در خود ایونیه هیچ کجا به اندازه‌ی شهر میلتوس از رواج علوم روزگار برخوردار نبود؛ به بیان دیگر میلتوس کانون علم آن روزگار بود و از این نظر از هر کجا پذیرای مهاجرانی بود که برای آموختن علوم به آنجا سرازیر شده بودند. خود تالس هم، به تصریح هرودوت، در زمره‌ی مهاجران بود و اصالتی فینیقی داشت و در طلب علم بدوا از فینیقیه به راه افتاده و سرزمین‌های اطراف را گشته و عاقبت در میلتوس سکنی گزیده بود.

.

در این سیر، تالس، آن‌گونه که در منابع آمده است، مبانی تفلسف را از زرتشتیان ایران، مبانی نجوم را از بابلیان و مبانی هندسه را از مصریان فرا گرفته و در "تأمینات" باقی مصالح فکری‌اش در سایر زمینه‌ها هم که عملا در میلتوس در کانون علم جهان حضور داشت و از این جهت مشکل خاصی نداشت. به لحاظ "تأییدات" (مراجع صدور مجوز برای تأسیس سازه‌های فکری) هم که، پیش‌تر گفتیم، ایونیه بویژه میلتوس به نسبت سایر نقاط جهان از آزادی فکری و عملی بیش‌تری برخوردار بود و دین و سیاست آن‌سان که در سایر نقاط جهان مطلق‌گرایانه مانعی در برابر طرح ذهنیت‌های جدید و تغییر ذهنیت‌های قدیم بودند در این نقطه از زمین از انعطاف لازم برای ظهور طرح‌های جدید برخوردار بودند.

.

به این ترتیب، تولید فکر در این برهه از زمان از مراحل "تأمینات" و "تأییدات" گذر کرده و عملا در مرحله‌ی "تأسیسات" قرار داشت؛ در این مرحله در این برهه از زمان همه چیز دیگر به ویژگی‌های خود متفکران بستگی داشت که به عنوان یک معمار و مؤسس چگونه بتوانند از شرایط مساعد موجود به نفع تولید فکر بهره گیرند. تالس از این نظر، آنسان که در ادامه خواهیم دید، یک سر و گردن از معاصران خود بالاتر بود.

.

ادامه دارد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ یکشنبه ۳ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش یازدهم

✍️ حسین شیران

 

      بنای این نوشتار در طرح بحث "تولید فکر" بر شرح سه عامل یا سه مرحله‌ی اصلی و اساسی، نه فقط در تولید فکر به مثابه‌ی یک ذهنیت بلکه در کل در ارتباط با تولید هر سازه‌ای چه عینی و چه ذهنی می‌باشد؛ این سه عامل یا سه مرحله را در ادامه من سعی می‌کنم حول محور نخستین سازه‌های فکری بشریت، در قالب سه عنوان اختیاری 1. "تأمینات" 2. "تأییدات" و 3. "تأسیسات"، مورد اشاره قرار داده و بر این اساس پاسخی به پرسش آغازین بحث - این‌که چطور شد در کمتر از دویست سال پیش از میلاد، به لحاظ فکری بشر از سطح ابتدایی "آب اصل اشیاء است" به سطح پیشرفته‌ "نظریه‌ اتمی" رسید - ارائه دهم.

 

     در هر کدام از عوامل یا مراحل فوق‌الذکر تأکید بحث بیش‌تر بر یک عنصر اصلی و اساسی است: در بحث تأمینات بر "مصالح" لازم برای شروع کار، در بحث تأییدات بر "مراجع" موجود برای صدور مجوزهای لازم برای جریان کار و در بحث تأسیسات بر "معامر" ماهر برای ساخت و ارائه‌ی سازه؛ بدوا هر کجا و هر زمان هر سازه‌ای ساخته و ارائه شده است یعنی که مصالح لازم برای آن به هر شکل تأمین بوده است و گرنه بدون وجود مصالح لازم، چه عینی و چه ذهنی، هیچ سازه‌ای طولا در هیچ کجای تاریخ و عرضا در هیچ کجای جهان ساخته و پرداخته نشده است حتی اگر که سایر شرایط همچون مجوزهای لازم و معماران ماهر موجود بوده باشند. 

 

     اما مصالح شرط لازم و نه کافی برای تأسیس یک سازه می‌باشد؛ عامل دوم یعنی تأییداتی اگر در کار نباشد باز ساخت سازه با مشکلاتی جدی مواجه خواهد شد. در بحث "تولید فکر" مراجع تأیید به وجه غالب در تاریخ، "دین " و "سیاست" و عاملا "روحانیون" و "سیاسیون" بوده‌اند که در اغلب موارد هم دست در دست هم داده و با توجه به ذات محافظه‌کارشان (بعد از رسیدن به قدرت)، بیش‌تر مانعی مخرب در برابر تولید سازه‌های فکری نو بوده‌اند تا عاملی مؤید. از این سبب، سومین عامل یعنی معماران و مؤسسین سازه‌های فکری در طول تاریخ چه‌ها که از دست این‌ها نکشیده‌اند! 

 

     حالیا هر سازه‌ی فکری که ما اینک در اقلیم دانش بشری شاهد آن هستیم نتیجه‌ی مجاهدت معماران و مؤسسین متعهدی است که برای به ثمر رساندن سازه‌ی خود بعضا از جان گذشته‌اند و از این جهت فارغ از این‌که با نتیجه‌ی کارشان موافق باشیم یا مخالف، باید بدان‌ها به دیده‌ی تکریم بنگریم!

 

ادامه دارد. 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش دهم

✍️ حسین شیران

 

     در بخش‌های پیشین در قالب پیش‌گفتار سعی کردیم در وهله‌ی اول خلاصه و مفید چگونگی سیر تاریخی تفکر و تمدن از دنیای شرق امروزی (مشخصا خاورمیانه) به دنیای غرب امروزی (مشخصا یونان باستان) را مرور کنیم تا بعد بر این پایه چگونگی توسعه و تکامل آن در یونان باستان را بررسی کنیم. در این میان ذکر یک نکته ضروریست و آن این‌که یونان باستان که می‌گوییم، همچون ایران باستان، بیش‌تر به حریم و حوزه‌ی فرهنگی آن توجه داریم تا به خاک و به سرزمین اصلی‌اش، چه اگر به خاک باشد خاستگاه فلسفه و نخستین فلاسفه‌ی تاریخ را باید نواحی غربی آسیای صغیر (ترکیه‌ی امروزی) بدانیم و نه یونان فعلی، اما چون در آن برهه از زمان در این مناطق به وجه غالب طایفه‌ای از مهاجران یونانی به اسم "ایونیان" سکونت داشتند اغلب این زبان و فرهنگ یونانی بود که حاکم بود.

 

     در وهله‌ی دوم، پیش از پرداختن به نقش و تفکرات خاص هر کدام از این فلاسفه و بررسی تأثیر موضوع و موضع آن‌ها در تولید فکر، در پاسخ به این پرسش که چرا و چطور شد این مهم نخست در غرب آناتولی و در میان ایونیان شکل گرفت، به ویژگی‌های جامعه‌شناختی این مناطق و این مردمان در زمان مورد بحث یعنی آغاز هزاره‌ی اول پیش از میلاد (هزاره‌ی تفکرخیز) اشاره می‌کنیم. ایونیان اصالتا از اقوام هندواروپایی بودند که از قرن‌ها پیش در نواحی غربی آسیای صغیر مشرف به دریای اژه سکنی گزیده و اکنون در قرون آغازین این هزاره از یک سو قویا تحت تأثیر مدنیت ملل شرقی قرار گرفته و از سوی دیگر به حکم هوش و ذکاوتی که خود داشتند فعالانه بر هر آن‌چه از شرق گرفته بودند افزوده بودند. ایونیان غیر از شرق، از جنوب هم بطور مستقیم تحت تأثیر این مدنیت قرار داشتند که عمدتا از سوی دریانوردان فینیقی و کرتی اشاعه می‌گردید. 

 

     به لحاظ جغرافیایی، پراکندگی وسیع ایونیان در سراسر سواحل شرقی دریای اژه و جزایر متعدد و متفرق موجود در آن به لحاظ اقتصادی، بازرگانی دریایی گسترده با ملل متمدن اطراف، به لحاظ جمعیت‌شناختی، تجمع مردمان از اقوام و ملل مختلف به دلیل رونق اقتصادی و انباشت ثروت در منطقه، به لحاظ فرهنگی، تنوع و اختلاط و التقاط آداب و رسوم اقوام مهاجر و غیرمهاجر، به لحاظ دینی، ترویج باورهای غیرآسمانی غیرالزام‌آور، به لحاظ شهرنشینی، سکونت این مردمان با این ویژگی‌ها در شهرهای متعدد به نسبت مستقلی بنام "اتوپولیتن" و در نهایت از نظر سیاسی خودمختاری شهرها از هم و غیرمطلق و غیرمتمرکز بودن حکم‌رانی‌ها، در مجموع، نسبت به سایر نقاط جهان، زمینه و شرایط ویژه‌ای را برای آزاداندیشی در میان ایونیان مهیا کرده بود. فراموش نکنیم که الفبای یونانی هم در این زمان به قدر کافی توسعه و تکامل یافته و زمینه را برای ثبت و ضبط اندیشه‌ها فراهم ساخته بود.

 

ادامه دارد. 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

هنر جامعه‌شناس شدن

🌓 زمینه‌شناسی در جامعه‌شناسی - بخش سوم

✍️ حسین شیران

 

     "اصل کناره‌گیری|درگیری" را از "نوربرت الیاس"- شاخص‌ترین ناشناختۀ جامعه‌شناسی در ایران، وام می‌گیرم. در بیان ارتباط ساختار دانش (در هر زمینۀ خاصی) و سطح اجتماعی خطر (در آن زمینه یا در کل در جامعه) است که الیاس به این اصل و یا در واقع این دو مفهوم استناد می‌ورزد. خود الیاس هم این اصل را از داستانی از "ادگار آلن پو" برگرفته است (لینک کتاب).

 

     داستان پو روایت‌گر دو برادر ماهی‌گیری است که در گردابی هائل در حال غرق شدن هستند. یکی از برادران قادر به کنترل احساسات خود نیست فلذا وحشت‌زده و شتاب‌زده عمل می‌کند و در نهایت همین، یعنی غرق احساسات شدن او، باعث غرق شدن او می‌گردد؛ برادر دیگر اما در عین درگیری در احساسات و هول و هراس ناشی از موقعیت، سعی می‌کند چشم و مغز خود را هم بکار بگیرد و با سبک‌سنگین کردن اوضاع و احوال و رصد کردن اسباب و اساس راهی برای نجات خود بیاید و در نهایت هم همین‌طور می‌شود و او با کنترل احساسات و تکیه بر عقلانیت (کنش عقلانی) سوار بر تخته چوبی از مهلکه جان سالم به در می‌برد.

 

     جامعه در هر شرایطی چالشی است جدّی برای جامعه‌شناس‌جماعت؛ هرچه نابه‌سامان‌تر و ناآرام‌تر و درگیر مسائل و مشکلات بیش‌تری باشد چالش حاصل از آن هم بزرگتر و خطیرتر و خطرناک‌تر می‌شود. جامعه‌شناس خود به‌عنوان عضوی از این جامعه (دریای متلاطم) هم‌چون سایر اعضای دیگر طبیعتاً درگیر کم و کسرها و کش و قوس‌های آن است و این مبنا و منشأیی‌ست برای خیزش احساسات و بروز کنش‌ها و واکنش‌های احساسی از جانب او؛ اما جامعه برای رهایی از این وضع محتاج نگرش‌های منطقی و عقلانی است و جامعه‌شناس یا جامعه‌اندیش باید با کناره‌گیری به‌جا و به‌هنگام از دریای احساسات این مهم را در حق جامعه ادا کند. 

 

     هم احساس و هم تعقل لازمۀ کار جامعه‌شناس است. با احساس باید در کار جامعه و مسائل و مشکلات آن درگیر شد و با تعقل باید برای حل مسائل و مشکلات آن و خروج از نابسامانی‌ها و ناآرامی‌هایش راهی جست. این هر دو، یعنی هم درگیری در دریای احساسات حاکم بر جامعه و هم کناره‌گیری از آن برای پی‌گرفتن فعالیت‌های عقلانی، دو روی سکۀ کار جامعه‌شناس هستند و یک جامعه‌شناس خود باید بداند کی و کجا و در کدام مسأله تا چه حد درگیری و یا کناره‌گیری به‌کار بندد تا هم به شناخت درست و هم به راه‌حل درست در ارتباط با مسائل مختلف دست یابد.

 

ادامه دارد. 

 

* نقد و نظری اگر در خصوص این مطلب و یا سایر مطالب این سایت دارید برای بحث و بررسی بیشتر در گروه تلگرامی جامعه‌اندیشان شرق (https://t.me/OrientalSocialThinkers) مطرح سازید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, زمینه شناسی, هنر جامعه‌شناس شدن

[ شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش نهم

✍️ حسین شیران


  
     بعد از "فینیقیه" و "آناتولی"، سومین و در عین حال مهم‌ترین مرکز و مسیر برای صدور تفکر و تمدن از شرق (خاورمیانه)‌ به یونان باستان "جزیره‌ کرت" بود. این جزیره در قلب نیمه‌ی شرقی دریای مدیترانه در جنوب دریای اژه قرار دارد؛ در آن زمان دورتادور این دریا، در سواحل شرقی و شمالی و غربی‌اش، طوایف مختلفی از یونانیان می‌زیستند، با این حال ساکنان جزیره‌ی کرت نه یونانی بودند و نه آریایی؛ از قرن‌ها پیش کرت پذیرای مهاجرانی از شرق (سومری‌ها، فینیقی‌ها و مصری‌ها و ...) بود و همین‌ها بودند که با اشاعه‌ی تفکر و تمدن سرزمین‌های خود، زمینه‌های تشکیل یک دولت متمدن در آن‌جا را فراهم ساختند (همان‌طور که قرن‌ها بعد، در اواسط هزاره‌ی دوم میلادی، مهاجران متمدنی از اروپا پا به قاره‌ی آمریکا نهادند و تمدن حال حاضر آمریکا را بنا نهادند).

 

     در زمان مورد بحث یعنی آغاز هزاره‌ی اول پیش از میلاد (هزاره‌ی تفکرخیز) کرت درخشان‌ترین تمدن دنیا را داشت؛ این تمدن که بنام پادشاهان کرت- مینوس- "تمدن مینوسی" خوانده می‌شد از 2500 پیش از میلاد آغاز شده و عمدتاً شهرمحور و دریامدار و تجارت‌پیشه بود و از این جهت تاریخاً بعد از تمدن سومری واجد بیش‌ترین شهرها بود (هومر از وجود 90 شهر خودمختار در این جزیره خبر می‌دهد) با این تفاوت که شهرهای کرت متأثر از همه‌ی تمدن‌های پیرامونی از هر جهت پیشرفته‌تر، شهروندان کرتی هم از جهات گوناگون (فنی، فکری، هنری، فرهنگی و ...) توسعه‌یافته‌تر و حاکمان کرتی هم نسبت به حکومت‌های مصر و میان‌رودان، غیرآسمانی‌تر و غیرمتمرکزتر و معتدل‌تر بودند؛ از این جهت است که مورخان در این برهه از کرت بعنوان "مهد تمدن جهان" و دروازه‌ای برای صدور تفکر و تمدن به غرب یاد می‌کنند.

 

     به گاه درخشش تمدن مینوسی در کرت، در سرزمین اصلی یونان باستان در سواحل و جزایر غربی دریای اژه، طایفه‌ای از یونانیان به اسم "میسنه‌ای" زندگی می‌کردند که از هر نظر از کرتی‌ها و نیز ساکنان فلات آناتولی و فینیقی‌ها عقب‌مانده‌تر بودند. از حوالی 1600 پیش از میلاد بود که میسنه‌ای‌ها (یونانی‌ها) بتدریج تحت تأثیر تمدن و تفکر مینوسی‌ها (کرتی‌ها) قرار گرفتند و یک‌به‌یک با مظاهر تمدن آشنا گشتند. "گوردون چایلد" مورخ نام‌دار در توصیف این تحول تاریخی می‌نویسد: "بدین ترتیب بود که پرتو مدنیت مشرقی بطور فزاینده‌ای بر بارباریسم اروپایی رخنه یافت"؛ بر این پایه چایلد تحقق "معجزه"‌وار تمدن یونان را به سخره می‌گیرد و می‌افزاید: "دیگر لازم نبود یونانیان پایه‌های فنون، علوم، اقتصاد و هنر کلاسیک را معجزه‌آسا بیافرینند" چون این اتفاق قبلاً در کرت رخ داده بود. میسنه‌ای‌ها سرانجام همچون هر قوم وحشی تاریخ به تمدن اطراف خود هجوم بردند - هم کرت و هم آناتولی، و این بار بصورت قهری با نابود کردن آن تمدن‌ها خود را متأثر و متمدن ساختند. 

 

ادامه دارد. 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش هشتم

✍️ حسین شیران


 
     سیر تفکر و تمدن از شرق به غرب- بطور مشخص از خاورمیانه به یونان باستان، تاریخاً از سه مسیر اصلی بوده است: از "فینیقیه"، "آناتولی" و "جزیره کرت"؛ فینیقیه در مرکز و محل تلاقی دو قوس هلال بارور بنوعی عمده‌وارث علوم و فنون و افکار و اخبار و اطلاعات همه‌ی تمدن‌های میان‌رودان و مصر بود و هم با و هم بی‌واسطه نقشی اساسی در اشاعه‌ی تفکر و تمدن از شرق به غرب داشت و در این میان صرفاً نقش میان‌جی نداشت بلکه مولّدانه بر هر آن‌چه از شرق می‌گرفت می‌افزود و به غرب اشاعه می‌کرد، از جمله خط میخی که از سومر برگرفت و به الفبایی پیشرفته تبدیل کرد و بعد به یونان و بعد روم صادر کرد. 

 

     فینیقی‌ها به لطف سکونت در کنار دریا (سواحل شرقی دریای مدیترانه، حوالی لبنان و اسرائیل کنونی) و کسب مهارت ویژه در دریانوردی، پیشه‌ی بازرگانی را بر کشاورزی ترجیح داده و دادوستد با سرزمین‌های غربی را در پیش گرفته بودند و از آن‌جایی که به هر شکل دست‌به‌دست دادن کالا مستلزم دست‌دردست هم دادن تجار هم بود خواه‌ناخواه هر آن‌چه کشته و انباشته بودند را در میان طرف‌های تجاری خود بویژه ساکنان جزیره‌ کرت انتشار داده و حتی بسی دورتر از کرت در "کارتاژ" (به معنی "شهر نو"؛ شهری ساحلی در شمال آفریقا در تونس امروزی) با مهاجرت بخشی از مردمان خود تمدنی به راه انداخته بودند.

 

     آناتولی (به یونانی یعنی "شرق") به بخش مرکزی و غربی آسیای صغیر (ترکیه امروزی) گفته می‌شود. در این سرزمین در زمان مورد بحث یعنی آغاز هزاره‌ی اول پیش از میلاد، "تمدن لیدیه" از 1200 تا 546 پیش از میلاد که توسط کوروش فتح شد حاکم بود. لیدیه هم‌چون فینیقیه تحت تأثیر تمدن‌های شرقی به سطوحی از تفکر و تمدن دست‌یافته و حتی نوآوری‌هایی هم داشت از جمله ضرب سکه‌های طلا و نقره که هرودوت ابداع آن را به این سرزمین نسبت می‌دهد. 

 

     در کرانه‌های غربی آناتولی یعنی سواحل و جزایر شرقی دریای اژه، یونانی‌زبانانی زندگی می‌کردند، گاه مستقل و گاه وابسته به دول اطراف، بنام "ایونی" (ایرانیان نام یونان را از این عنوان گرفته‌اند)؛ ایونیان همه یونانی نبودند و مهاجرانی از مناطق مختلف مجاور در این منطقه زندگی می‌کردند و از این جهت "اختلاط فرهنگی" در بین‌شان حاکم بود؛ از طرفی هم به دلیل پراکندگی جغرافیایی در سواحل و جزایر مختلف، از نظر دینی و سیاسی فاقد نظام متمرکزی بودند؛ در خیزش نخستین فلاسفه و نخستین مکتب فلسفی از این منطقه این عوامل بی‌تأثیر نبودند.

 

ادامه دارد.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش هفتم

✍️ حسین شیران

 

      به هر آن شکل که خط از سرزمین‌های شرقی به یونان رسید و در آن‌جا به الفبایی پیشرفته برای ثبت و ضبط آرا و افکار و اندیشه‌های یونانیان تبدیل شد معارف مختلف بشری هم به همین شکل از ملل شرقی به میان یونانیان راه یافت و در آن‌جا تا بدین حد که در تاریخ مورد اعتناء و اتکاء و استناد گردد متبلور گردید. بنا بر شواهد تاریخی نه فقط سیر تکامل تفکر و تمدن از شرق به غرب بود که حتی سیر تحرک و توطن انسان متمدن هم از شرق به غرب بود چه یونانیان باستان هم شاخه‌ای از مهاجران هندواروپایی بودند که چند هزار سال پیش، از سرزمین‌های آسیای میانه به سمت اروپا سرازیر گشته و در کناره‌های دریای مدیترانه سکنی گزیده بودند.

 

     بر همین اساس (سیر مدنیت از شرق به غرب) است که می‌توان گفت چرا تبلور تفکر و تمدن بشری نخست در کرانه‌های نیمه‌ی شرقی دریای مدیترانه شکل گرفت و نه نیمه‌ی غربی‌اش. بدیهی‌ست که خیل مهاجران از سرزمین‌های سرد شمالی به سرزمین‌های پایین‌تر در پی اقامت در بهترین جاها بودند و چه جایی بهتر از کناره‌های رودخانه‌های بزرگ؛ هند‌ی‌ها در کنار رود سند، ایلامی‌ها در کنار کارون، سومری‌ها، بابلی‌ها، اکدی‌ها و آشوری‌ها میان دو رود دجله و فرات، فینیقی‌ها در کنار رود اردن و مصری‌‌ها در کنار نیل؛ در این مناطق بود که آب فراوان، هوای گرم و خاک مساعد زمینه‌ساز گذار بشریت از مرحله‌ی شبانی به کشاورزی گردید و با توسعه و تکامل یکجانشینی سنگ زیرین مدنیت شد.

 

     چند هزار سال زندگی اجتماعی در مناطق حاصل‌خیز به رشد مازاد و افزایش جمعیت منجر گردید و افزایش جمعیت به افزایش برخوردها و مراودات و ارتباطات و در نهایت تراکم تجارب و اطلاعات؛ این خاصیت رونق زندگی اجتماعی است که خواه‌ناخواه حسب اتفاقات و احتیاجات، از یک‌سو به اکتشافات و ابداعات و اختراعات متعدد (توسعه‌ی سخت‌افزاری) و از سوی دیگر به آرا و افکار و اندیشه‌های متعالی در هر زمینه (توسعه‌ی نرم‌افزاری) منجر می‌گردد. نظر به این‌که گریزی از تبادل اطلاعات میان ملل مختلف نبود و نیست محصولات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری، هم از میان‌رودان و هم از مصر به فینیقیه در مابین آن‌ها در کرانه‌ی شرقی مدیترانه راه یافت و آن‌جا قدری توسعه‌ و تکامل یافته به هم‌سایگان غربی چون کرت و یونان رسید. 

 

ادامه دارد.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش ششم

✍️ حسین شیران

 

⏺ پیش‌گفتار

     الفبای یونانی (تصویر پیوستی) از سده‌ی نهم پیش از میلاد در یونان رواج یافت و زمینه را برای ثبت و ضبط آثار و اندیشه‌های یونانیان فراهم ساخت. آغاز اندیشه از یونان نبود و پیش از آن، همان‌طور که در بخش‌های قبلی گفتیم، در سرزمین‌های شرقی در سایه‌ی هزاران سال زیست اجتماعی و تعامل و تبادل و تراکم تجارب و اطلاعات، آرا و اندیشه‌های فراوانی شکل گرفته بود و یونانیان هم کمابیش در جریان آن‌ها بودند منتهی اکنون در آغاز هزاره‌ی اول پیش از میلاد آن‌ها به اسباب و اساس پیشرفته‌تری برای ثبت و ضبط آثار و اندیشه‌های خود مجهز بودند و این زمینه خود یکی از مهم‌ترین دلایل توسعه و تولید فکر در سده‌های بعدی در این سرزمین بود.

 

الفبای یونانی - جامعه شناسی شرقی

 

     ایلیاد و اودیسه از نخستین آثار نوشته شده به این اسباب و اساس در قرن هشتم پیش از میلاد بودند. این دو منظومه را هومر که در ازمیر، شهری در غرب ترکیه‌ی امروزی مشرف به دریای اژه، می‌زیست نوشت. توجه به این نکته ضروریست که الفبای پیشرفته‌ی یونانیان در این دوران به قدری مورد توجه قرار گرفت که حتی غیریونانیان (در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد) هم اثر خود را به این زبان و به این الفبا عرضه کردند. یک چنین جریانی بعدها در حوزه‌ی فرهنگی ایران هم شکل گرفت و خیلی از غیرعرب‌ها به زبان عربی و خیلی از غیرفارس‌ها به زبان فارسی آثار خود را ارائه کردند.

 

     در هر حال در این برهه (هزاره‌ی اول پیش از میلاد) یونانیان پیشرفته‌ترین الفبا را داشتند و متفکران‌شان می‌توانستند بدین‌وسیله به بهترین شکل ممکن، به نسبت بقیه‌ی نقاط جهان، آرا و اندیشه‌های خود را ثبت و ضبط کرده و با معاصران و آیندگان خود به اشتراک بگذارند. اما این یکی از عوامل مؤثر - و در واقع یک عامل زمینه‌ای- بر توسعه و تولید فکر در یونان باستان بود و هنوز به حضور عوامل اصلی دیگری نیاز بود تا کار آغاز شود. همان‌طور که برتراند راسل می‌گوید: "بسیاری از عوامل تشکیل‌دهنده‌ی تمدن، هزاران سال پیش از ظهور تمدن یونانی در مصر و بین‌النهرین وجود داشت و از آن به سرزمین‌های همسایه [یونان] هم رسیده بود ولی هنوز عناصر خاصی لازم بود تا تمدن [یونان] پدید آید". اما این عناصر خاص چه بودند؟

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ پنجشنبه ۹ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش پنجم

✍️ حسین شیران

 

⏺ پیش‌گفتار

 

     بنا بر شواهد و مدارک موجود نخست یونان و مشخصا شهر آتن مهد تمدن جهان بود تا این‌که اواخر قرن 19 الواح سومری یک‌به‌یک در سرزمین عراق امروزی از زیر خاک بیرون کشیده شدند (پیش از آن هیچ کس فکر نمی‌کرد چنین تمدنی اصلا وجود داشته باشد) و رمزگشایی و بازخوانی شدند - زحمت این‌ها همه را دانش‌مندان غربی کشیدند - و به این ترتیب مشخص شد که بسیاری از مباحثی که قبلاً فکر می‌شد یونانیان مبنا و منشاء آن‌ها هستند بسی پیش از آن‌ها در سرزمین‌های شرقی‌شان و مشخصاً نواحی جنوبی میان‌رودان توسط سومری‌ها طرح و بحث شده و از این جهت، به لحاظ قدمت تاریخی، مهد تمدن و تفکر جهان از یونان به سومر منتقل شد.

 

     بازخوانی هزاران‌هزار لوح گلی نشان داد که سومری‌ها دست‌کم دو سه هزار سال پیش از یونانیان پیرامون موضوعاتی چون "تعلیم و تربیت، مسائل حقوقی و شهروندی، افسانه‌های پیشین، پرستش خدایان، سرگذشت جنگ‌ها، داد و ستدها، علائم جادویی و افسانه‌ای، دعاها و مناسک قربانیان، نیایش‌های خالصانه‌ی مردم، سروده‌های مذهبی و ..." اندیشه‌هایی داشته و کتابت‌هایی نموده‌اند. کتابت سومری‌ها به "خط میخی" بود و این نخستین بار در تاریخ بود که بشر به یاری خط کتابتی می‌نمود؛ الواح سومری همه حاصل یک چنین ابداعی بودند و بیش از 4500 سال پیش در نخستین و بزرگترین "کتابخانه"‌های تاریخ بشر در سومر نگه‌داری می‌شدند.

 

     خط میخی در سایر تمدن‌های میان‌رودان و هلال بارور- اعم از بابلی و اکدی و آشوری و فینیقی هم رواج داشت- به استثنای مصریان که با ترسیم صور کتابت نموده و در اصل "کنده‌کاری" می‌کردند، چیزی که یونانیان بعدها بدان عنوان "هیروگلیف" دادند؛ فینیقی‌ها که از یک سو با تمدن مصری و از سوی دیگر با تمدن‌های میان‌رودان در ارتباط بودند متأثر از همه‌ی آن‌ها موفق شدند برای نخستین بار "الفبایی پیشرفته" برای کتابت ابداع کنند (تصویر پیوستی). الفبای فینیقی بتدریج به یونان راه یافت و یونانی‌ها با الگوبرداری از آن الفبایی توسعه و تکامل دادند (الفبای یونانی) که حتی امروز هم کاربرد دارد. غیر از یونان باستان، الفبای فینیقی، در روم باستان هم مبنای توسعه و تکامل نوعی الفبای پیشرفته‌تر قرار گرفت با عنوان "الفبای لاتین" که امروز پرکاربردترین الفبا نه فقط در اروپا بلکه کل جهان است.

 

الفبای فینیقی - شرق شناسی - جامعه شناسی شرقی

الفبای فینیقی

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ یکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش چهارم

✍️ حسین شیران

 

⏺ پیش‌گفتار

     کم‌تر کسی پیدا می‌شود در خصوص این واقعیت تاریخی که نخستین تمدن‌های جهان در شرق در منطقه‌ی میان‌رودان (بین دجله و فرات) شکل گرفته‌اند تردیدی به خود راه دهد. از میان این نخستین تمدن‌ها "تمدن سومری" در نواحی جنوبی میان‌رودان (عراق امروزین) از همه نخستین‌تر است. سابقه‌ی سکونت سومری‌ها در این نواحی به هزاره‌ی ششم پیش از میلاد برمی‌گردد اما تبلور تمدن‌شان در هزاره‌ی چهارم و سوم پیش از میلاد بود که بعد قرن‌ها زندگی اجتماعی صورت ‌پذیرفت. 

 

     بالاتر از تمدن سومری، "تمدن بابلی" شکل گرفت و بالاتر از آن "تمدن اکدی" و بعد بالاتر و متمایل به غرب "تمدن آشوری" و بعد مماس بر کناره‌ی شرقی دریای مدیترانه "تمدن فینیقی" و بعد در نواحی جنوب‌شرقی دریای مدیترانه "تمدن مصری" که به لحاظ قدمت بعد از تمدن سومری شکل گرفت و از اوایل هزاره‌ی چهارم تا سده‌ی چهارم پیش از میلاد که بدست اسکندر مقدونی فتح شد دوام داشت. در این دور و زمان‌ها در بخشی از ایران هم "تمدن ایلامی" را داشتیم که از سال 3200 تا 539 پیش از میلاد که مقهور هخامنشیان گشتند در نواحی خوزستان و لرستان امروزی حضور تاریخی داشتند.

 

هلال حاصلخیر - جامعه شناسی شرقی

 

     به تصویر پیوستی اگر توجه کنید تمامی این تمدن‌ها در کنار هم، شکل یک هلال را به خود می‌گیرند که در نقشه‌ی امروزی از بخش غربی و جنوب‌غربی ایران و شمال کویت شروع و در عراق و سوریه و بخشی از جنوب‌شرقی ترکیه و لبنان و فلسطین و اسرائیل و اردن و حتی قبرس ادامه یافته و در نهایت در شمال‌شرقی آفریقا در مصر تمام می‌شود. این هلال دربرگیرنده‌ی تمدن‌های چندهزاره‌ای پیش از میلاد در منطقه‌ی حاصل‌خیزی ا‌ست که امروز "خاورمیانه" نامیده می‌شود. نخستین بار "جیمز هنری بریستد" باستان‌شناس آمریکایی بود که به این منطقه‌ی تمدن‌خیز جهان عنوان Fertile Crescent‏ یعنی "هلال بارور" داد.

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش سوم

✍️ حسین شیران

 

 ⏺ پیش‌گفتار

      تاریخ غرب تحققا از یونان باستان آغاز می‌شود و درست از همین مکان و همین زمان، نادیده انگاشتن شرق در تحولات یونان و به واسطه‌ی آن تحولات جهان آغاز می‌شود. به استثنای چند مستشرق منصف، عموم غربیان زیر فشار سخت و سنگین خودمداری و خودبرتربینی تولد تفکر و تمدن در یونان باستان را بسی "خودبنیاد" می‌دانند؛ این در حالی‌ست که اصولا و اساسا در عالم اجتماع، با وجود انبوهی از عوامل تأثیرگذار و مداخله‌گر، چیزی محال‌تر و موهوم‌تر از امر خودبنیاد وجود ندارد. 

 

     برتراند راسل، متفکر نام‌دار غرب، در ارتباط با تفکر و تمدن یونان از "ظهور ناگهانی" سخن می‌گوید و از این سبب آن را "شگرف‌ترین پدیده‌ی تاریخ" می‌انگارد! تا آن‌جا که به غرب مربوط می‌شود راسل راست می‌گوید، چون در آن هنگام که تفکر و تمدن یونان باستان پا گرفت (مشخصا سده‌ی پنجم پیش از میلاد) در سرزمین‌های غرب (و در واقع شمال و شمال‌غربی) یونان که اروپای کنونی باشد اساسا تفکر و تمدنی در کار نبود که بتواند بر تفکر و تمدن یونان باستان اثر بگذارد و کل این سرزمین‌ها، جز "جمهوری روم" در شبه جزیره‌ی ایتالیا که در موقعیتی نزدیک و شرایطی شبیه به یونان اما بسی عقب‌مانده‌تر از آن قرار داشت، بقیه همچنان در شرایط پیشاتاریخی به سر می‌بردند چون هنوز به آن معنا انسان متفکر متمدنی به آن‌جاها پای نگذاشته بود. 

 

     اهمیت یونان برای غرب در همین نکته است که نه فقط عملا و نظرا دروازه‌ای درخشان شد برای گذار تمدن و تفکر به دنیای غرب (اروپای غربی) - جایی که 1500 سال بعد از میلاد و از زمان رنسانس به بعد بنحوی بارز و درخشان واکنش نشان داد و تفکر و تمدن حال حاضر دنیا حاصل این واکنش درخشان است، بلکه فراتر از آن به غرب این فرصت ویژه را داد که با تملک تاریخ یونان باستان دست‌کم پنج قرنی تاریخ تمدن و تفکر خود را پیش اندازد چه نخستین دولت متمدنی که در این منطقه (سرزمین‌های غربی اروپا) پا گرفت "امپراتوری روم" بود که تازه چند قرن بعد از آن در سال 27 پیش از میلاد شکل گرفت. 

     اما در شرق یونان چطور؟ آیا پیش از تولد و تعالی تفکر و تمدن در یونان باستان در شرق آن (آسیای کنونی) هیچ تفکر و تمدنی شکل نگرفته بود؟ 

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق (https://t.me/OrientalSocialThinkers)" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش دوم

✍️ حسین شیران

 

⏺ پیش‌گفتار

     ذکر یک نکته در این میان خالی از لطف نیست و آن این‌که هر گاه بحث غرب و شرق پیش می‌آید برخی نه از جرگۀ غربیان بلکه برعکس از جمع خود شرقیان سخت برمی‌آشوبند که ای داد و بیداد، باز یک عده از شرقیانِ همیشه خواب‌آلود بر علیه غربیانِ همیشه بیدار شوریده‌اند و بی پایه و اساس می‌خواهند منکر بزرگی و بلاغت و صدارت و سخاوت و خدمات غرب به جهان گردند! اگر که واقعا بحث بحث فروکاستن ارزش‌ها و به زیر سؤال بردن خدمات باشد باری، می‌توان به این دل‌واپسان حق داد و اگر نه، تا روشن شدن موضوع قدری باید درنگ نمود. ... 

 

     ضمن این‌که هرگز نباید فراموش کرد اولا، بحث غرب و شرق را خود غربیان پیش کشیده‌اند، آن هم نه بر اساس محاسبات جغرافیایی و جهت‌شناختی بلکه بر اساس مناسبات سیاسی و استعماری و استثماری خاص خود، و از این جهت حالا دیگر عناوین شرق و غرب هم همچون هر چیز دیگری زیر استیلای سیاه مناسبات سیاسی-اقتصادی حاکم بر جهان بار ایدئولوژیک به خود گرفته‌اند و گرنه در دنیای گرد و مدام در گردش ما چه اصراری بر اصالت شرقی یا غربی یک نقطه، مگر این‌که نقطه‌ی مشخصی از آن را مبنا و ملاک و اصل بگیریم و آن هیچ نبوده و نیست جز "اروپا"!

 

     و بعد زیر احساسات، القائات و اقتضائات سنگین این "اروپامداری" و "اروپامرکزی"، این خود غرب بوده و است که خدمات شرق به غرب و جمله جهان را نادیده گرفته و بی‌حساب و کتاب از آن ملعبه و مترسکی بی‌دست و پا و بی‌خاصیت ساخته صرفا برای این‌که در جهان موجود "دیگری" داشته باشد برای قیاس ثروت و سروری و سرآمدی خود، بی آن‌که نه خود به زبان بیاورد و نه شرقیان به روی‌اش بیاورند که این همه مکنت و مهتری نه به صرف علم و ادب و عقلانیت بلکه بخش اعظمی از آن به لطف چند قرن استعمار و استثمار ملل شرق حاصل شده است!

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش اول

✍️ حسین شیران

 

⏺ پیش‌گفتار

     براستی چرا و چطور می‌شود در تارک تاریخ فلسفه، متفکران یونان باستان پیش از سقراط، از تالس تا دموکریتوس، در امر تولید فکر در عرض دو قرن پنجم و چهارم پیش از میلاد، از سطح ابتدایی "آب اصل اشیاء است" تا سطح پیشرفته‌ی "نظریه‌ی اتمی" می‌رسند - آن‌هم بی‌هیچ ابزار فنی و بی‌هیچ آزمون تجربی‌ و بی‌هیچ آزمایشگاهی، به معنای امروزی‌اش، بلکه صرفا به ساز و سرمایه‌ی تعقل و تفکر چند متفکر؟! این سلسله نوشتار بر آن است تا با مرور‌ی گذرا بر تاریخ تفکر در این دوره‌ی خاص تاریخی، پاسخی تا حد ممکن منطقی و مقبول به این پرسش ارائه دهد.

 

     نخست به عنوان مقدمه، بهتر است در باب این‌که چرا و چطور شد تحققا تولید فکر از یونان باستان آغاز شد، و نه جای دیگر، واقع امر را جویا شویم و بعد به این نکته‌ی مرتبط با موضوع این نوشتار بپردازیم که چرا و چگونه است تولید فکر، با فرض مساعد بودن زمینه از هر جهت در یونان باستان نسبت به جاهای دیگر، در چند نقطه‌ی مشخصی از آن و توسط تعداد اندکی از یونانیان محقق گردید و نه همه جا و همه کس آن. در باب نخست سخن بسیار گفته و شنیده شده است که ما این‌جا در ادامه سعی می‌کنیم بسی خلاصه و مفید به این بحث مقدماتی ورود و خروج داشته باشیم و بعد بر اساس آن به بحث بعدی بپردازیم.

 

     اکنون دیگر یونان جزئی از قاره‌ی اروپا و دنیای غرب محسوب می‌شود و تفکر و تمدن باستان آن هم مشخصا ذیل عنوان تاریخ تمدن و تاریخ فلسفه‌ی غرب در جهان طرح و شرح می‌شود؛ به اعتبار تقسیمات قاره‌ای و جغرافیایی شاید نتوان ایرادی بر این امر گرفت- این "شاید" را از این جهت می‌گویم که به هر حال این‌جا صحبت اعتبار است نه اصالت، و در هر حال ملاحظاتی غیرجغرافیایی، بویژه در ارتباط با دو قاره‌ی به سختی درهم‌تنیده‌ی آسیا و اروپا، در لحاظ داشتن این اعتبار دخیل بوده است؛ 

 

     این‌که مثلا چرا و بر چه اساسی گستره‌ی اروپا دقیقا در مرزهای ایران متوقف می‌شود و از کنار و بالاسر آن، در گذر از ترکیه و ارمنستان و آذربایجان، در خاک روسیه تداوم می‌یابد و چرا "شبه‌جزیره‌ی چوکوتسکی"- شرقی‌ترین نقطه‌ی جهان حتی بسی شرقی‌تر از ژاپن، به اعتبار این‌که جزئی از خاک روسیه است جزوی از اروپا و اردوگاه غرب تلقی می‌گردد، یعنی که چندان بر اصالت امر جغرافیا در این رابطه اعتماد و اتکاء نباید داشت؛ اگر که در این ارتباط تنها جغرافیا ملاک عمل و نظر بود بیش‌تر جهات "شمال و جنوب" تداعی‌گر تقابل اروپا و آسیا بود نه "غرب و شرق"!

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ سه شنبه ۲ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

علوم انسانی و آینده آن در ایران

سخنرانی دکتر سروش

.


.

🎧 فایل صوتی : علوم انسانى و آينده آن در ايران
🎤 سخنران: دکتر عبدالکریم سروش
◀️ حجم فایل: 36.7 MB
◀️ زمان فایل: 2:06:28
◀️ مکان: دانشگاه تولسا (اوکلاهاما)
◀️ زمان: اکتبر ۲۰۱۷

.

دانلود سخنرانی علوم انسانی و آینده آن در ایران - دکتر سروش


.

✅ اهم نکات این سخنرانی را در ادامه بخوانید.

1 علوم انسانی را من بیش‌تر دوست دارم انسانیات بنامم به قیاس ریاضیات و الهیات.

2 نسبت به علوم طبیعی_تجربی ورود علوم انسانی به ایران متأخر است. این البته خلاف طبیعت نیست در اروپا هم همین‌طور بوده است.

3 امروز دیگر علوم انسانی جزء لایتجزای توسعۀ جوامع هستند؛ توسعۀ جوامع وابسته به توسعه علمی است، توسعۀ علمی هم که دو بال بیشتر ندارد: علوم طبیعی و علوم انسانی.

4 در ایران بهترین مغزهای ما به سمت رشته‌های پزشکی و مهندسی می‌روند و متأسفانه رشته‌های دیگر گویا به ضعفاءالعقول باقی می‌ماند!

5 یکی از آفت‌هایی که به علوم انسانی ما خورده اینست که متأسفانه روحانیون هم به آن دست انداخته‌اند! این قصۀ پرغصه‌ایست! آنها به حکم اینکه علوم دینی می‌دانند خودشان را متولی و متکفل علوم انسانی می‌دانند!

6 علوم انسانی_اسلامی مثل نور برای من روشن است که به هیچ جا نخواهد رسید و یک سرنوشت صددرصد شکست‌آمیزی خواهد داشت. هرکس که به ماهیت این علوم آشنا باشد این داوری را خواهد داشت. این یکی از دلایل انحطاط علوم انسانی در ایران است.

7 نخستین گام ناصواب اینست که فکر کنیم همۀ مشکلات از ناحیۀ حکومت و دولت و سیاست در جامعه سرازیر می‌شود و همۀ مشکلات را باید حاکمان حل کنند؛ اینطور نیست خود ما هم باید وارد عمل شویم.

8 ما در میان بزرگان پیشین خودمان چند قله شامخ در زمینۀ علوم انسانی داشتیم مشهورترین آنها ابن خلدون است. ... راه او بی راهرو ماند. ... او را نخست فرانسوی‌ها و اروپایی‌ها کشف کردند نه خود ما!

9 دانشمندی مثل غزالی که ما او را معمولاً یک متکلم و یک صوفی می‌شناسیم کتاب احیاءالعلوم او را که بخوانید جامعه‌شناس‌اش خواهید یافت. ... در بخش‌هایی از این کتاب بحث‌هایی در مورد چگونگی پیدایش فقر و بیکاری در جامعه مطرح شده است!

10 در بحث علل عقب‌ماندگی علوم انسانی در ایران باید علت‌های خارجی همچون استعمار را کنار گذاشت.

11 ما در گذشته یک سنت فلسفی قوی داشته‌ایم. خاک ما ایران در قیاس با سایر جهان اسلام خاک فیلسوف‌پروری بوده است. این سنت فلسفی در کنار حسناتش ایراداتی هم داشت؛ قطع ارتباط با علم زمان یکی از این ایرادات است. در نزد کسانی چون ابن سینا و ابوریحان بیرونی ما پیوند این دو را داریم.

12 ملاصدرای شیرازی در قرن یازدهم هجری به ابن سینا بخاطر پیوند فلسفه و علم ایراد می‌گیرد. این آغاز جدایی دانش تجربی از دانش فلسفی در ایران است. فلسفه باید در تعادل و توازن با بقیه دانش‌ها باشد اینکه دست بالا را بگیرد غلط است. این که امروزه می‌گویند علوم انسانی را باید فلسفی کنیم این غلط‌ترین راهبرد است. این نشانۀ علم‌ناشناسی است.

13 در ایران فربه شدن علوم فلسفی و علوم دینی به لاغری علوم انسانی منجر شده است. رشد تصوف هم همین‌طور. این سه در ایران رشد سرطانی پیدا کردند و دو شاخۀ علم طبیعی و انسانی از رشد بازماندند. با ایجاد دارالفنون در دورۀ ناصری، علوم طبیعی هم مورد توجه واقع شدند و این هم دلیلی مزید بر عقب‌ماندگی علوم انسانی گشت. این چهار مدعی در چنگال خود علوم انسانی را فشردند.

14 ضعف در یادگیری زبان‌های خارجی و سهل گرفتن این مسأله هم از علل دیگر ضعف علوم انسانی ماست.

15 در اوایل انقلاب، علوم انسانی نجس شمرده می‌شد. می‌گفتند اگر یک مسیر و منطقۀ نفوذ برای فرهنگ غرب بوده باشد همین علوم انسانی است. ... من در آن زمان به جدّ مقابل این جریان ایستادم.

16 کهن‌ترین علم در نزد ما تاریخ بوده است ولی از همه لاغرتر و مظلوم‌تر همین تاریخ است. ... هنوز هم که هنوز است ما یک تاریخ ایران که خود ایرانی‌ها نوشته باشند اصلاً نداریم. در تاریخ علم هم، در تاریخ اسلام هم؛ ... کتاب‌هایی مثل بحارالانوار که کسی آن را بخارالانوار می‌دانست چرندیات زیاد دارد.

17 انحطاط علمی بهترین نشانه برای انحطاط اصلی است بقیه از اینجا سرچشمه می‌گیرد.

18 این اواخر مغازۀ تازه‌ای باز شد تحت عنوان علوم انسانی_اسلامی! اولش از ناسزاها شروع شد! ... از این طریق عده‌ای به نان و نوایی رسیدند بی‌هیچ بهره‌ای! ...

19 بر علم نباید سقف زد. باید اجازه پریدن داد. حتی فراتر از سقف دین! این دین است که باید خود را با علم هماهنگ سازد.

20 آیندۀ کشور ما در گرو آیندۀ علوم خصوصا آیندۀ علوم انسانی است. توصیۀ من اینست که به فرزندان خود بگویید علوم انسانی را دنبال کنند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی علم, دکتر عبدالکریم سروش, آینده علوم انسانی

[ یکشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]