جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

مهاجرت متخصصین قلب و عروق از کشور

حسین شیران

.

مرگ و میر جهان در سال 2022

.

🌓 سایت deathmeters بصورت آنلاین آماری از 20 عامل کشنده در سطح جهان را گزارش می‌دهد؛ تصویر فوق را بصورت لحظه‌ای از این سایت گرفتم؛ همان‌طور که می‌بینید بیماری‌های قلبی‌عروقی (ردیف 1 و 2) در صدر قرار دارند و مجموعا 27% مرگ‌ومیرهای جهان را رقم می‌زنند؛ در این سال که هنوز تمام نشده تاکنون نزدیک به 15 میلیون نفر به این سبب جان خود را از دست داده‌اند؛ بیماری قلبی‌عروقی یک چالش جهانی است و همه‌ی جوامع درگیر درصدد مقابله و محافظت از جمعیت فعال خود در برابر این عامل کشنده هستند؛ حال این خبر تلخ که تنها در یک سال گذشته 160 متخصص قلب‌وعروق از ایران مهاجرت کرده‌اند (منبع) را در کنار این گزارش بگذارید و خودتان به عمق مسأله پی ببرید.

#مسائل_اجتماعی_ایران
#بیماری‌های_قلبی‌عروقی

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی پزشکی, بیماریهای قلبی عروقی

[ دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 منتشر شد:

📚 عنوان کتاب: "جامعه‌شناسی سبک زندگی سلامت‌محور"

رویکردی نظری و راهبردی عملی در مواجهه با سبکهای زندگی ناسالم و بیماریهای سبک زندگی

✍️تحقیق و تألیف: "دکتر حسین شیران"

⏺ ناشر: "گونش نگار"

⏺ سال انتشار: ۱۴۰۱

⏺ تعداد صفحات: ۲۸۶

.

کتاب جامعه شناسی سبک زندگی سلامت محور - دکتر حسین شیران

.

شرح پشت جلد: از مهم‌ترین مسائلی که امروزه در دنیای مدرن و فوق‌مدرن، جوامع و جمعیت جهان، از جمله ایران، را تهدید می‌کنند «سبک‌های زندگی ناسالم» و «بیماری‌های سبک زندگی» هستند. در حال حاضر بیش از 70 درصد مرگ‌ومیرهای جهان ناشی از این بیماری‌ها هستند و به‌طور مشخص سالانه 41 میلیون تن در سراسر جهان بر اثر این بیماری‌ها از بین می‌روند؛ این بیماری‌ها چیستند؟ چگونه از سبک‌های زندگی ناسالم پدید می‌آیند؟ چه پیامدهایی برای جامعه و جمعیت جهان دارند و چگونه هر دو را تا بدین‌حد تحت‌تأثیر قرار می‌دهند؟ و مهم‌تر از همه این‌که چگونه و با چه طرح و تدبیری می‌توان از پیدایش و پیشرفت آن‌ها در جامعه «پیش‌گیری» کرد؟ کتاب حاضر این مسألۀ اجتماعی خطیر و خطرناک را از نظر چیستی، چگونگی پیدایش و پیشرفت و پیامدها مورد مطالعه قرار داده و با آسیب‌شناسی اجتماعی سبک‌های زندگی ناسالم ایرانیان، رویکردی جامع و جامعه‌شناختی در راستای پیش‌گیری از این بیماری‌ها و تأمین و تضمین "سبک زندگی سلامت‌محور" برای آحاد جامعه جستجو کرده است.

.


.

📚 عنوان کتاب: "جامعه‌شناسی سبک زندگی سلامت‌محور"

رویکردی نظری و راهبردی عملی در مواجهه با سبک‌های زندگی ناسالم و بیماری‌های سبک زندگی

به همراه ترجمۀ مقاله‌ "نظریۀ سبک زندگی سلامت‌محور و هم‌گرایی عاملیت و ساختار"

از ویلیام سی. کاکرهام

✍️تحقیق و تألیف: "دکتر حسین شیران"

⏺ ناشر: "گونش نگار"

⏺ سال انتشار: 1401

⏺ تعداد صفحات: 286

⏺ قیمت: 90000 تومان

.


.

راه‌های ارتباط با ناشر (گونش نگار) جهت سفارش کتاب:

.

شماره دفتر: 04533523359 اینستاگرام: gunashnegar_pub@ تلگرام: Gunashnegar_pub@

شماره واتس‌اپ: 09143585628 Email: gunashnegarpub@gmail.com

.


Sociology of Healthy Lifestyle;

A Theoretical Approach and Practical Strategy in Dealing Whit Unhealthy Lifestyles and Lifestyle Diseases

By: Dr Hossein Shiran

.

Abstract

Background and Aim: Lifestyle diseases kill 41 million people yearly; Researches shows that increasing level of four risk factors of inappropriate nutrition, substance abuse, inactivity and stress underlies these diseases. This study with focusing on cardiovascular as deadliest lifestyle diseases, first has measured the level of lifestyles unhealthily and its consequences for patients, and then by socio-pathological analysis of Iranian lifestyles has identified the effective factors on unhealthily of lifestyles, and finally has provide a strategic model for preventing of these diseases.

.

Methodology: The research method was sequential integrated (quantitative: survey – qualitative: grounded theory). First 220 hospitalized cardiovascular patients of heart center in Ardebil were selected by available sampling method and were surveyed by questionnaire; Its validity was confirmed by 3 experts and its reliability was estimated 0.833 by alpha Cronbach's test. Quantitative data were analyzed by SPSS-V23 and descriptive statistics indices and T-test, ANOVA, X2, Pearson and Spearman tests. In the qualitative phase, the statistical population were experts in different disciplines, the sampling method was purposive, the sample size was 14 persons and data gathering tool was in-depth interviews. Qualitative data were analyzed by continuous comparison method in the framework of the Strauss and Corbin's systematic paradigm. The validity of the research obtained by referring the findings to the data and its reliability was obtained by referring the results to 4 participating specialists and 2 out-of-research sociologists.

.

Results: Quantitative research showed that the level of the four risk factors in the lifestyles of individuals is "high", so that only 0.5% of the subjects were at the healthy level and the rest were at the unhealthy level which 92.7%. of them were in the alert condition and 6.8% were in the danger condition. Inappropriate nutrition has the most and physical inactivity has the least effect on Unhealthily of lifestyles. In terms of the disease outcomes, 17% reported them low, 54% moderate, and 29% high; the highest and lowest outcomes were seen respectively in the psychological and social dimensions; And in assessing the effect of the Contextual variables on lifestyles unhealthily, only the effect of the age proved; The correlation test showed that by inverse relationship, unhealthily of lifestyles decreased with age increasing.

.

In the qualitative section, socio-pathology of Iranian lifestyles indicates 10 weaknesses of society in establishing healthy lifestyles in dimensions of “Research, Education, Upbringing, Propagation, Financing, Facilitation, Prescription, Gathering, Obedience, and Assurance”; In the next step, according to the Strauss and Corbin's systematic paradigm, the "unhealthily of lifestyles" was selected as the central phenomenon and ten categories were related to it in two groups of contextual and interferer conditions, and finally, decuple research strategic model were presented for dealing with the research problem.

.

Conclusion: Healthy lifestyle is a multifactorial phenomenon and its realization requires simultaneous attention to its structural and agential dimensions. Out of the ten research strategies, the first seven strategies at the macrolevel focused on social structures, the eighth strategy at the Intermediate level focused on family, the ninth strategy at the microlevel focused on human factors and the tenth strategy represents a research proposal to establish an organization between structure and agency to measure and monitor the health status of Iranian lifestyles and to pursuit ten strategies and to assurance healthy lifestyle Throughout society.

.

Keywords: Noncommunicable Diseases, Lifestyle Diseases, Cardiovascular Diseases, Healthy Lifestyle, Integrated Method

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: کتاب جامعه شناسی, سبک زندگی سلامت‌محور, بیماریهای سبک زندگی, جامعه شناسی پزشکی

[ پنجشنبه ۲ تیر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دغدغه‌های مردمی، دغدغه‌های حکومتی
✍️ حسین شیران

 

◀️ خبر: نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت مجلس: "تلاش ما بر این است تا بانوان، توسط پزشکان خانم درمان شوند و حتی در استثنائات هم پیش نیاید که بانوان ما ناچار باشند که در حوزه زنان نزد پزشک مرد بروند"!

 

⚫️ یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مسائل و یا بهتر بگویم دردهای جامعه همانا تفاوت و تباین و بدتر از هر چیزی تقابل دغدغه‌های ملت از یک سو و دولت و حکومت از سوی دیگر است و آن‌چه خواندیم تنها نمونه‌ای کوچک از این درد است که مغزهای کوچک زنگ‌زده‌ای از این قبیل مسئولان، ده‌ها بلکه صدها مشکل و معضل حوزه‌ی بهداشت و درمان کشور را رها کرده و همان‌طور که می‌بینید فکر و ذکر و تدبیر و تلاش‌شان را بر "تفکیک جنسیتی" در این حوزه متمرکز ساخته‌اند! 

 

     از این نوع نگرش‌های حاکمیتی به مسائل جامعه و گروش‌های حکومت‌پسند از سوی مسئولان بسیار داشته و داریم و باز هم خواهیم داشت! مادامی که نان و نام از سوی حکومت توزیع می‌شود اوضاع همین خواهد بود و گرنه بدیهی است که مجلس و خیل نمایندگان مستقر در آن حقیقتا حسب فلسفه‌ی وجودی خود باید همواره جانب مردم را گرفته و پیگیر دغدغه‌های مردمی باشند و نه لزوما دولت و یا حکومت!
     

 

     هر فرد بی‌طرفی اگر که تنها یک ساعت به صورت میدانی در یکی از مراکز درمانی کشور حضور یافته و در رصد اوضاع و احوال حاکم بر این مراکز از نزدیک مشاهده‌ی مشارکتی داشته باشد اگر که واجد عقل سلیم باشد خود به جد درخواهد یافت که تفکیک جنسیتی یا اصلا جزو مسائل و مشکلات واقعی مردم نیست و یا اگر هم هست جزئا و به صورت موردی در انتهای این سیاهه قرار دارد (این را به عنوان یک کادر درمان با بیش از بیست سال حضور در میدان عرض می‌کنم و نه تجسما از پشت میز خود در منزل). 

 

     حال این‌که چرا و چطور می‌شود کمیسیون بهداشت مجلس سیاهه‌ی مسائل و مشکلات مردم در حوزه‌ی بهداشت و درمان را وارونه می‌گیرد و از آخر سیاهه به حل و فصل مسائل موجود در این حوزه همت می‌گمارد مبین چیزی جز تحقق عینی تفاوت بلکه تقابل دغدغه‌های حکومت و ملت و بالادست گرفتن دغدغه‌های حکومت و تلاش مذبوحانه‌ی نمایندگان مردم برای تأمین نظر حاکمیت نیست!

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, کمیسیون بهداشت مجلس, جامعه شناسی پزشکی

[ پنجشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی پزشکی: پزشکی کل‌نگر Holistic Medicine
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
⏺ بخش اول

 

      یکی از مهم‌ترین مشکلات و معضلات نظام سلامت کشور ما "اتمیستیک یا جزءنگر" بودن رو به رشد آن است؛ به این معنی که پزشکی و پزشکان ما تحققا بدن بیمار را به اجزاء متعدد و متکثر تقسیم کرده و هر کدام در یک حوزۀ مشخص تخصص گرفته و زان‌پس کاملا محدود و محصور در آن حوزه کار می‌کنند و هرگز، تعهدا و تخصصا، کاری به بقیۀ اجزاء و مسائل و مشکلات آن‌ها ندارند (نظر به بحث اتمیستیک حاضر است که عامدا از عنوان اجزاء بجای اعضاء استفاده می‌کنم).

 

     بعنوان مثال یک متخصص ENT محدود و محصور به اجزاء گوش، حلق و بینی است و هیچ تعهد و تخصصی مثلا در قبال مسائل و مشکلات پوست یا مو و یا دهان و دندان و یا چشم که در همان محدوده از بدن واقع‌اند ندارد. به همین قرار متخصصین این اجزاء هم در حوزۀ تخصصی خویش محدود و محصورند و کاری به کار بقیه اجزاء و متخصصین مربوطه‌شان ندارند. جالب اینکه کار از "تخصص‌گرایی" هم گذشته و در اجزاء مختلف به فوق‌تخصص‌گرایی کشیده و اکنون بعنوان مثال برای یک جزء کوچکی همچون چشم چند فلوشیب (فوق‌تخصص) مانند قرنیه و شبکیه و آب سیاه (گلوکوم) و انحراف (استرابیسم) و ... داریم.

 

     در ضرورت این تخصص‌گرایی و ارزش و اهمیت آن در درمان دقیق بیماری‌ها تردیدی نیست منتهی باید در نظر داشت که هر تخصص‌گرایی در عین حال یک "تجزیه‌گرایی" هم هست و اگر یک تخصص یا فوق‌تخصص جایی به جدّ دردی از دردها را درمان می‌کند جای دیگر به جد دردی بر دردها می‌افزاید و آن متواری و متلاشی کردن روزافزون "نگاه جامع" به جسم و جان بیمار و توجه به مسائل و مشکلات زمینه‌ای منجر به بیماری‌ها و آسیب‌های جسمی و ذهنی در نزد افراد جامعه است. رویکرد نوین برای حل این معضل در جهان ترویج "پزشکی کل‌نگر" است، چیزی که در جامعه ما هنوز جایی برای خود باز نکرده است.

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی پزشکی, پزشکی کل نگر

[ جمعه ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مقاله در سبک زندگی سلامت محور و بیماریهای سبک زندگی -2

عنوان مقاله:

مطالعه جامعه‌شناختی بیماری‌های سبک زندگی از نظر پیدایش و پیامدها و نحوۀ پیش‌گیری؛ مطالعه به روش تلفیقی

نویسندگان: حسین شیران - صمد عابدینی - صمد رسول‌زاده اقدم

(دکترای تخصصی در جامعه شناسی)

مطالعه جامعه شناختی بیماریهای سبک زندگی - حسین شیران

لینک رویت چکیده و واژه‌های کلیدی و دریافت مقاله

از سایت مجله مطالعات جامعه شناسی 👇👇👇

مطالعه جامعه‌شناختی بیماری‌های سبک زندگی از نظر پیدایش و پیامدها و نحوۀ پیش‌گیری؛ مطالعه به روش تلفیقی

 

لینک دریافت مستقیم مقاله از سایت پیکوفایل 👇👇👇

مطالعه جامعه‌شناختی بیماری‌های سبک زندگی از نظر پیدایش و پیامدها و نحوۀ پیش‌گیری؛ مطالعه به روش تلفیقی

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: سبک زندگی سلامت محور, بیماری سبک زندگی, جامعه شناسی پزشکی, جامعه شناسی سبک زندگی

[ دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شرحی بر نظریۀ ساخت‌یا‌بی گیدنز: ساختار_عاملیت
Structuration Theory: Structure Agency 

✍️ حسین شیران

بخش دهم

نظریۀ ساخت‌یابی و نظریۀ سبک زندگی سلامت‌محور

 

     نکتۀ آخر در این خصوص مربوط به پیامدهای عمل عامل است. در مفهوم کنش تنها به پیامدهای خواسته توجه می‌شود در حالیکه در مفهوم کردار هم «پیامدهای خواسته» و هم «پیامدهای ناخواسته» هر دو مطرح و مورد توجه هستند. شکاف عمیق میان نظریه‌های مربوط به کنش و نظریه‌های مربوط به نظام از همین نکته ناشی می‌گردد که کنش‌گرایان پیامدهای ناخواستۀ کنش را نادیده می‌گیرند (کلهون، 1387: 385). 

     رویکرد نظری این تحقیق بر پایۀ تمامی آن‌چه گفته شد با راهبردهای دهگانۀ خود، در کنار پیامدهای خواسته و مورد نظر که همانا سلامت سبک زندگی و به تبع آن سلامت جسمی و روانی جمعیت و به واسطۀ آن پیشرفت و توسعۀ پایدار جامعه است، به پیامدهای ناخواستۀ آن که همانا ناسلامتی سبک‌های زندگی و وقوع و شیوع بیماری‌های سبک زندگی و ناتوانی و نابودی جمعیت کشور و تبعات ناخوشایند ناشی از آن هم توجه دارد و به آن به مثابۀ یک مسألۀ اجتماعی خطیر و خطرناک می‌نگرد. 

     در نهایت در مواجهه با یک چنین مسأله‌ای این رویکرد به کردار اجتماعی به مثابۀ یک «مداخله» در مسیر رخدادهای جهان می‌نگرد (کلهون، 1387: 381) و اصلاح امور زندگی اجتماعی را با اصلاح کردارهای اجتماعی عوامل انسانی یا به بیانی روشن‌تر رفتارهای عادت شدۀ آن‌ها در گذران زندگی روزمره ممکن و میسر می‌داند. 

پایان

Structuration Theory
Structure Agency
Giddens

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: آنتونی گیدنز, نظریه ساختیابی, ساختار عاملیت, سبک زندگی سلامت‌محور

[ یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 یک اجتماع و یک وزیر غیراجتماعی
◀️ نقدی بر ساختار و ایستار و رویکرد ستاد ملی مبارزه با کرونا

✍️ حسین شیران
دکترای جامعه‌شناسی (بررسی مسائل اجتماعی ایران)

بخش چهارم

     معاونت اجتماعی آن حلقۀ گمشدۀ وزارت بهداشت و درمان کشور ما بود که به هر شکل در سال 1395 بنا نهاده شده بود و در مدت زمان اندکی تا زمان بر سر کار آمدن جناب وزیر در اواخر سال 1397 رشد خوبی کرده بود آن‌سان که عملکردش حتی مورد توجه سازمان بهداشت جهانی هم واقع شده بود. در آن زمان، به درستی، استدلال اصلی تشکیل این معاونت این بود که "بیش از 75 درصد مسائل حوزۀ بهداشت و سلامت ریشه در مسائل اجتماعی دارند"، این‌که چرا و چطور شد با بر سر کار آمدن جناب وزیر به راحتی از این اصل اساسی عدول شد و بلافاصله رأی به انحلال معاونت اجتماعی داده شد برای ناظر بیرونی غیرقابل فهم است.

     به راستی وجود معاونت اجتماعی و فعالیت رو به رشد آن چه مشکلی در وزارت ایشان پدید می‌آورد که به عنوان نخستین اقدام عملی در امر وزارت طی حکمی آنی در تاریخ 1398/01/05 دستور انحلال آن صادر گردید؟ و ضرورتا با انحلال این معاونت چه گشایشی در امر بهداشت و سلامت کشور ایجاد شد؟ از قضا در اواخر همین سالی که معاونت اجتماعی حذف گردید اجتماع به نحو جدی با همه‌گیری ویروس کرونا درگیر شد و اکنون بعد مدت‌ها تلاش و کوشش شبانه‌روزی کار به جایی رسیده است که وزارت محترم بهداشت و درمان در قبال کنترل این همه‌گیری عملا در وضعیت آچمز قرار گرفته و اظهار عجز می‌کند؛ آیا هیچ نباید دستکم مسئولیت بخشی از این عدم توفیق در مدیریت بحران را به پای ویژگی غیراجتماعی بودن وزیر محترم بهداشت و درمان به عنوان رئیس ستاد ملی مبارزه با کرونا نوشت؟

     در هر حال بنده به عنوان یک جامعه‌شناس میان این عدم اعتنا و اعتقاد و اعتماد به نقش اساسی امور و علوم اجتماعی در امر بهداشت و سلامت جامعه، بدوا در مقامات بالا و بعد در شخص رئیس ستاد ملی مبارزه با کرونا، و وضعیت بغرنج پیش‌آمده در مدیریت بحران همه‌گیری ناشی از این ویروس رابطه‌ای عمیق می‌بینم! این‌که ایشان بعد مدت‌ها به درستی می‌فرمایند در قبال اجتماع جز "التماس" کار دیگری از دست‌شان برنمی‌آید را بنده به شدت باور دارم و تحققا آن را نتیجۀ جبری همین عدم توجه و در نتیجه عدم شناخت ابعاد اجتماعی امر خطیر بهداشت و سلامت جامعه می‌دانم! 

     باری، به صرف تکرار سه اصل "از هم فاصله بگیرید، همیشه ماسک بزنید و مرتب دست‌هایتان را بشویید" جامعه در امر پیش‌گیری از بیماری همه‌گیری چون کرونا کاری از پیش نخواهد ‌برد! جامعه سازوکارهای خاص خود را دارد که لزوما یک پزشک چیزی از آن سر در نمی‌آورد همان‌طور که بدن انسان هم سازوکارهایی دارد که لزوما یک جامعه‌شناس چیزی از آن سر درنمی‌آورد! اوضاع و احوال جامعه زمانی سروسامان می‌یابد که تخصص‌ها همه محترم شمرده شوند و هر کدام در جای خود بکار گرفته شوند! به امید آن روز عزیز! با احترام

پایان

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: وزیر غیراجتماعی, وزیر بهداشت و درمان, شیوع کرونا, معاونت اجتماعی وزارت بهداشت

[ پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 یک اجتماع و یک وزیر غیراجتماعی
◀️ نقدی بر ساختار و ایستار و رویکرد ستاد ملی مبارزه با کرونا

✍️ حسین شیران
دکترای جامعه‌شناسی (بررسی مسائل اجتماعی ایران)

بخش سوم

     اگرچه به واقع امر در ممکلت ما، به هر دلیلی که بوده و است، اصولا و اساسا جامعه‌شناسان چندان نقشی رسمی در روند امور نداشته و ندارند با این‌حال حقیقت امر اینست وقتی مسأله‌ای به این بزرگی امنیت و سلامت جمعیت را به شدت به مخاطره انداخته و نظم و نظام جامعه را قویا به هم زده است البته که جامعه‌شناسان هم باید هم‌پای دیگران پای کار باشند. همه‌گیری حتی اگرکه صرفا یک امر پزشکی تلقی شود باز از این جهت که قویا مخل نظم اجتماع گردیده به طور قطع یک مسأله اجتماعی مهم تلقی می‌شود؛ بر این اساس چگونه ممکن است یک مسألۀ اجتماعی در این شدت و حدت در جامعه جاری باشد اما جامعه‌شناسان و کارشناسان مسائل اجتماعی کشور رسما در صحنه حضور نداشته باشند؟!

     با این حال به باور نگارنده، بهترین گزینه برای ورود تخصصی در یک چنین امری و یک چنین مواقعی گرایشات علمی میان‌رشته‌ای همچون "جامعه‌شناسی پزشکی"، " اپیدمیولوژی اجتماعی" و "پزشکی اجتماعی" است که به هر حال با داشتن تخصص و صلاحیت لازم در هر دو زمینه بتوانند عملا و نظرا در مسأله ورود کنند. متأسفانه "جامعه‌شناسی پزشکی" آن‌سان که باید و شاید در این ممکلت باب نیست و حتی جزو گرایشات دکترای تخصصی جامعه‌شناسی در کشور هم نیست، این یعنی هنوز به هر دلیلی ضرورتی بر جان گرفتن و جریان داشتن این تخصص در جامعه احساس نشده و باز نمی‌شود، باشد که شیوع کرونا باعث فتح بابی در این خصوص گردد. 

     در گذر از جامعه‌شناسی پزشکی که رشته‌ای خارج از حوزۀ علوم پزشکی است دو رشتۀ دیگر یعنی اپیدمیولوژی اجتماعی و پزشکی اجتماعی اساسا جزو گرایشات تحصیلی و تخصصی خود وزارت بهداشت و درمان کشور هستند با این‌حال با این‌که وزیر محترم بهداشت و درمان خود در رأس امور هستند هیچ‌کدام از متخصصان این گرایشات به نحو بارز در مدار کار قرار نگرفته‌اند. مهم‌ترین گواه این استنباط ترکیب "کمیتۀ علمی" ستاد ملی مبارزه با کرونا است که وزیر محترم در همان آغاز همه‌گیری در جهت ارائۀ راه حل‌های علمی و عملی به ستاد تعیین نموده‌اند؛ در این لیست شما هیچ نشان بارزی که دال بر توجه به بعد اجتماعی کار باشد نمی‌بینید! اغلب این متخصصین محترم عفونی و قلبی و ریوی هستند که دعوت به کار شده‌اند چرا که پشت همه تصمیمات و تدابیر اتخاذ شده، قرص و محکم این باور اولیه نهفته است که همه‌گیری اصالتا یک امر پزشکی است و لاغیر، و چون به وجه غالب در این همه‌گیری ریه‌های افراد درگیر می‌شوند ضرورتا حضور متخصصین محترم ریه امری ضروری تلقی شده است.

     با این‌حال تنها این عدم توجه به تخصص‌های اجتماع‌محور نیست که ما را در "غیراجتماعی" خواندن وزیر محترم بهداشت و درمان کشور مصمم می‌سازد. در ارتباط با ایشان البته که نداشتن تخصص در امور و علوم اجتماعی محل نقد نیست، اما فقدان علاقه و اعتقاد به ابعاد اجتماعی کار به عنوان یک وزیر و رئیس ستاد ملی مبارزه با کرونا چرا؛ بدیهی است تجمیع تمامی تخصص‌ها در یک فرد هر چقدر هم که دانا و توانا باشد امری نشدنی است، علی‌الاصول هر کس در هر امری که فاقد تخصص است از معاونت و مشاورت متخصصان مربوطه بهره می‌برد مگر آن‌که اصلا و اساسا به آن تخصص علاقه یا اعتقادی نداشته باشد. عملکرد وزیر محترم در حذف "معاونت اجتماعی" از تشکیلات وزارت بهداشت، به محض بر سر کار آمدن، بیش‌تر به نفع عدم علاقه و اعتقاد و یا اعتماد ایشان به ابعاد اجتماعی امر بهداشت و سلامت تعبیر و تلقی می‌شود تا هر دلیل دیگری که ایشان احیانا به میان بیاورند.

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: وزیر بهداشت و درمان, جامعه شناسی پزشکی, اپیدمیولوژی اجتماعی, پزشکی اجتماعی

[ پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مقاله در سبک زندگی سلامت محور و بیماریهای سبک زندگی -1

عنوان مقاله:

تبیین جامعه شناختی مدل پیشگیری از بیماریهای سبک زندگی: مطالعۀ نظریه بنیادی (گرندد تئوری)

نویسندگان: حسین شیران - صمد عابدینی - صمد رسول‌زاده اقدم

(دکترای تخصصی در جامعه شناسی)

مقاله در سبک زندگی سلامت محور: تبیین جامعه شناختی مدل پیشگیری از بیماریهای سبک زندگی مطالعۀ نظریه بنیادی (گرندد تئوری)- حسین شیران، صمد عابدینی، صمد رسولزاده اقدم

لینک رویت چکیده و واژه‌های کلیدی و دریافت مقاله از سایت مجله 👇👇👇

مجله سلامت و مراقبت: تبیین جامعه شناختی مدل پیشگیری از بیماریهای سبک زندگی: مطالعۀ نظریه بنیادی

لینک دریافت مستقیم مقاله 👇👇👇

دریافت مستقیم مقاله تبیین جامعه شناختی مدل پیشگیری از بیماریهای سبک زندگی: مطالعۀ نظریه بنیادی


برچسب‌ها: سبک زندگی سلامت محور, بیماری سبک زندگی, جامعه شناسی پزشکی, نظریه داده بنیاد

[ یکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 یک اجتماع و یک وزیر غیراجتماعی
◀️ نقدی بر ساختار و ایستار و رویکرد ستاد ملی مبارزه با کرونا

✍️ حسین شیران
دکترای جامعه‌شناسی (بررسی مسائل اجتماعی ایران)

بخش دوم


     آن‌چه مشخص است از آغاز تا کنون، با شیوع و همه‌گیری ویروس کرونا ماهیتا به مثابۀ یک امر پزشکی برخورد شده است و طبعا بقیۀ تصمیمات هم بر این اساس اتخاذ و اجرا شده است. بدیهی است نوع نگرش به اصل مسأله هرچه که باشد تعیین‌کنندۀ نوع پویش‌ها و کوشش‌ها در حل مسأله هم خواهد بود. نخستین تبلور عینی این تصور و این ذهنیت زمانی رخ نمود که به عنوان نخستین اقدام دولتی و مدیریتی در مواجهه و مقابله با این همه‌گیری، در تاریخ 4 اسفند 1398 رئیس جمهور محترم، طبق مصوبۀ شورای عالی امنیت ملی و تأیید رهبری، دستور تشکیل "ستاد ملی مبارزه با کرونا" را صادر کردند و ریاست این ستاد را به وزیر محترم بهداشت و درمان جناب آقای دکتر نمکی واگذار نمودند و در ادامه دبیری این ستاد هم به معاون ایشان جناب آقای دکتر حریرچی محول گردید.

    این‌جا صحبت بر سر این نیست که چرا رشتۀ امور شخصا و مشخصا به دست این دو عزیز داده شد؛ شکی نیست این ریاست و این مسئولیت جز دغدغه و دردسر بیش‌تر برای این دو عزیز چیز دیگری در برنداشته و ندارد و منصفانه اگر قضاوت کنیم هیچ کس در طول این هشت ماه گذشته به اندازۀ این دو عزیز و البته کلیه کارکنان وزارت بهداشت و کادر درمان تحت فشار نبوده و هنوز هم نیست، بلکه صحبت بر سر "نوع نگرش" و "اشتباه راهبردی" ناشی از آن است. این درست که این‌جا پای یک ویروس و یک بیماری در میان است اما مسألۀ اصلی و اساسی ما در اصل، نه خود ویروس و نه بیماری بلکه همه‌گیری فوق‌العادۀ این ویروس و این بیماری و تهدیدات و مخاطرات جدّی آن بر سلامت عموم افراد جامعه است و در این امر آن‌چه واجد ارزش و اهمیت است گسترش بیماری از فردی به فرد دیگر است و این کاملا بسته است به کم‌وکیف روابط و مناسبات اجتماعی افراد جامعه با یکدیگر در شرایط گوناگون.

     بدیهی است ورود به این حوزه و هدایت آن در راستای کنترل همه‌گیری مستلزم داشتن تخصص و شناخت لازم در زمینۀ اجتماع و روابط اجتماعی و امور و علوم اجتماعی است و این آن حلقۀ مفقودۀ ماجرای مواجهه و مقابلۀ ما با همه‌گیری ویروس کرونا در چند ماه گذشته در کشور است، چه نه فقط در نزد وزیر محترم بهداشت به عنوان رئیس ستاد ملی مبارزه با کرونا و بقیه اعضاء محترم این ستاد یک چنین تخصصی به چشم نمی‌خورد بلکه حتی تعهد و توجهی به بعد اجتماعی این همه‌گیری از سوی هیچ یک از مقامات مسئول هم دیده نمی‌شود! و چون نگرش اجتماعی لازم در کار نیست تا روشنایی لازم را در اختیار مسئولان و عوامل اجرایی قرار دهد از این جهت هر اقدامی با هر زحمتی که انجام می‌شود همچون تیری است در تاریکی که به هدف خوردن یا نخوردنش بعدا معلوم می‌شود کما این‌که اکنون و در این برهه از زمان معلوم شده است!

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: وزیر بهداشت و درمان, اپیدمی ویروس کرونا, وزیر غیراجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 یک اجتماع و یک وزیر غیراجتماعی
◀️ نقدی بر ساختار و ایستار و رویکرد ستاد ملی مبارزه با کرونا

✍️ حسین شیران
دکترای جامعه‌شناسی (بررسی مسائل اجتماعی ایران)

بخش اول

⏺ چکیده 
     همه‌گیریِ یک بیماری، برخلاف خود بیماری، بیش‌تر یک امر اجتماعی است تا پزشکی؛ از این جهت واگذاری سکان کشتی ستاد ملی مبارزه با کرونا به پزشکان محترم و عدم توجه به ابعاد اجتماعی و جامعه‌شناختی آن، یک اشتباه راهبردی است؛ وزیر محترم بهداشت و درمان که ریاست این ستاد را به عهده دارند متأسفانه نه عاملا تخصصی در بعد اجتماعی دارند و نه ظاهرا علاقه و ‌اعتقادی به آن! به این ترتیب نه فقط هیچ گشایشی در امر کنترل کرونا در اجتماع حاصل نخواهد شد بلکه برعکس اوضاع بسی از کنترل خارج شده و کار و بار خود پزشکان و کادر درمان بیش‌تر و بیش‌تر خواهد شد. 

 

⏺ متن

     حالا دیگر بیش از هشت ماه از زمان رسمی اعلام شیوع کرونا در کشور می‌گذرد؛ در این هشت ماه، که با توجه به وضعیت بحرانی کشور هیچ مدت زمان کمی نیست، ما نه فقط هیچ پیش‌رفتی در کنترل این همه‌گیری نداشته‌ایم بلکه برعکس شرایط به نحوی رقم خورده که اکنون در اواسط پاییز سال 1399 در شرایط بسیار ناگواری از نظر ابتلاء و مرگ‌ومیر به سر می‌بریم و در کمال تأسف روزانه به طور متوسط بیش از 300 نفر از هم‌وطنان خود را به دلیل این همه‌گیری از دست می‌دهیم؛ و این البته بر اساس گزارشات رسمی خود وزارت بهداشت است و همان‌طور که همه می‌دانیم و حتی خود این وزارت‌خانه هم بدان اذعان داشته و می‌دارد آمار ابتلا و مرگ‌ومیر طبیعتا بسی بیش از این‌هاست و از این جهت می‌توان گفت که متأسفانه اوضاع ما بسی وخیم‌تر از آنست که رسما اعلام می‌شود.

     در بادی امر، قید این نکته ضروریست که این نوشته اساسا نه در پی تخطئۀ اشخاص و اراده‌های استوار به کار بسته شده است و نه در پی تخفیف ارزش و اهمیت اقدامات و خدمات انجام شده در این هشت ماه؛ بدیهی است در قبال این ویروس و این همه‌گیری منحوس ما همه باهم در یک صف هستیم و همه با یک امید و آرزو قدم برمی‌داریم و آن این‌که هرچه سریع‌تر این همه‌گیری کنترل شود و سایۀ نحس آن از سر مردم ایران و همۀ جهان برداشته شود و اوضاع و احوال در هر کجا به حالت عادی خود بازگردد. در این نکته هیچ تردیدی نیست، تردیدی اگر هست، که هست، اساسا از نقطه‌نظر جامعه‌شناختی در چندوچون این مقابله است. 

     اگرکه شدت گرفتن این همه‌گیری و وخامت اوضاع در برهه‌ای که در آنیم را نتیجۀ ناکامی‌ها در مواجهه و مقابله با آن بدانیم در شرح دلایل این ناکامی ممکن است به موارد مختلفی استناد شود که از جملۀ آن‌ها می‌توان به ویژگی‌های ویروس کرونا، ویژگی‌های همه‌گیری، ویژگی‌های مردم، ویژگی‌های عوامل اجرایی و ویژگی‌های عوامل کلی‌تری همچون دولت و وضعیت سیاسی_اقتصادی کشور و وضعیت فرهنگی_اجتماعی جامعه اشاره کرد. این متن با صحه گذاشتن بر نقش کمابیشی تمامی این عوامل، ناظر به یک عامل مهم‌تر و مقدم‌تر است که طبیعتا از پیش بر کم‌وکیف اثرگذاری هر کدام از این عوامل مؤثر است و آن "نوع نگرش" به اصل مسأله و معضل پیش‌آمده یعنی همه‌گیری است.

ادامه دارد ...
 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: وزیر بهداشت و درمان, اپیدمی ویروس کرونا, وزیر غیراجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۶ آبان ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

فرهنگ جامعه شناسی پزشکی  Dictionary of Medical  Sociology
نوشتۀ ویلیام سی. کاکرهام William C. Cockerham و فریس جی. ریتچی Ferris J. Ritchey
ترجمۀ حسین شیران Hossein Gh. Shiran
****************************************************

 

مقدمه: مروری بر جامعه شناسی پزشکی

     «جامعه شناسی پزشکی» اگرچه بعنوان زیرشاخه‌ای از «جامعه‌ شناسی عمومی» رشته‌ای نسبتاً جدید محسوب می‌شود اما حالا دیگر به مرحله‌ای از رشد و توسعة خود رسیده است که یک فرهنگ لغت برای کمک به تعریف اصطلاحات و زمینه‌های مطالعاتی‌اش به یک ضرورت تبدیل شده باشد. امروزه جامعه‌شناسان پزشکی یکی از بزرگترین گروه‌های جامعه‌شناسان جهان را تشکیل می‌دهند؛ بعنوان مثال، در «انجمن جامعه شناسی» انگلیس و آلمان بخش «جامعه شناسی پزشکی» بزرگترین بخش تخصصی است؛ در میان جامعه‌شناسان آمریکایی هم جامعه‌شناسان پزشکی در ردة دوم قرار دارند. ضمن اینکه انجمن‌های «جامعه شناسی پزشکی و سلامت» سایر کشورهای اروپایی و نیز ژاپنی هم وجود دارند که باید آنها را هم در نظر داشت.

 

     از زمان پیدایش «جامعه شناسی پزشکی» در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، این رشته نه تنها توانسته است تعداد زیادی از پزشکان را به خود جلب کند بلکه توانسته است اعتبار مالی قابل توجهی برای پژوهش‌های خود جذب کند، فرصت‌های شغلی مهمی در داخل و خارج دانشگاه‌ها فراهم سازد، کتاب‌های متعدد ارائه دهد و حجم بالایی از مقالات مندرج در مجلات تخصصی و عمومی را به خود اختصاص دهد.

 

     «جامعه شناسی پزشکی» در ابتدا با گرایشی متفاوت نسبت به زمینه‌های محوری «جامعه شناسی» کار خود را آغاز کرد (Ruderman : 1981). برخلاف دین، حقوق، سیاست، شیوه‌های تولید اقتصادی و فرآیندهای اساسی اجتماعی، «علم پزشکی» به این دلیل که یک نهاد شکل‌دهنده به اجتماع بشری نبود از جانب نظریه‌پردازان پیشگام جامعه شناسی نادیده انگاشته شد. از این جهت سن «جامعه شناسی پزشکی» به پیش از اواخر دهة 1940 قد نمی‌دهد و تنها از اوایل دهة 1950 بود که یک فضای فکری بسیار متفاوت از تخصص‌های سنتی «جامعه شناسی» که بطور مستقیم ریشه در تفکر اجتماعی قرن نوزدهم داشت بوجود آمد؛ در نتیجه، «جامعه شناسی پزشکی» در شرایطی بی‌شباهت به بسیاری دیگر از زیرشاخه‌های «جامعه شناسی» رشد و نمو پیدا کرد.

 

     مهم‌ترین وجه این بی‌شباهتی در این اصل است که «جامعه شناسی پزشکی» در آغاز از سوی کارگزاران و سیاست‌گزاران مالی و اعتباری بود که احساس نیاز شد [و نه فیلسوفان و متفکران و نظریه‌پردازان جامعه‌اندیش] و در حقیقت امر نخست اینها بودند که در زمینه‌های کاربردی چشم انتظار دانشی اجتماعی بودند که بتواند در حرفة پزشکی، کمپین‌های سلامت عمومی و تدوین سیاست‌های سلامت بکار بسته شود؛ در حالیکه سایر تخصص‌های جامعه‌شناختی در ارتباط با قشربندی اجتماعی، گروه‌ها، سازمان‌ها، کار، سیاست و مانند آن زمینه‌ساز نظریه‌ها شدند و مطالعات کلاسیک برجسته‌ای توسط چهره‌های بزرگ «جامعه شناسی» در این زمینه‌ها صورت پذیرفت.

 

     با این حال، رشد فوق‌العادة «جامعه شناسی پزشکی»، هم در ایالات متحده و هم در اروپا در سال‌های اخیر به احتمال زیاد نمی‌توانست بدون حمایت‌های مالی قابل توجهی که برای مطالعات کاربردی از سوی دولت‌های متبوع فراهم شد محقق شود. بعنوان مثال، در ایالات متحده، که «جامعه شناسی پزشکی» به حد اعلای رشد و توسعة خود رسیده است، پیدایش این علم تا حد زیادی نتیجة توسعة «موسسة ملی سلامت» (NIH) در اواخر دهة 1940 بوده است؛ علی‌الخصوص تأسیس «موسسة ملی سلامت روان» (NIMH) که مطابق نظر «اگوست هالینگزهد۱» (1973) که خود در برخی از برنامه‌های تحقیقاتی اولیه شرکت داشته است، در ترغیب و تأمین بودجة پروژه‌های اجتماعی و پزشکی مشترک بسیار مؤثر بوده است.

 

     بقول «ملکم جانسون2» (1975) «با تزریق این پول‌ها بود که نیروی محرک برای انجام کارها فراهم شد و جامعه‌شناسان و پزشکان کم‌کم علایق خود را تغییر دادند و با آغوش باز رشتة «جامعه شناسی پزشکی» را پذیرا شدند». زمانی «آلوین گولدنر۳» (1970) گفت که علوم اجتماعی در واقع تلاش‌های دولتی خوبْ‌تامین‌مالی شده برای کمک به حریف شدن با مسایل جامعة صنعتی و مشکلات دولت رفاه در غرب در دوران پس از جنگ جهانی دوم هستند؛ نخستین نمونه از این نوع علم اجتماعی «جامعه شناسی پزشکی» بود که در سایة این تلاش‌ها پا به عرصة وجود گذاشت. 

 

     وضعیتی مشابه آنچه که در آمریکا رخ داد در اروپا هم پیش آمد. مطالعة انجام شده در اوایل دهة 1980 در نهایت چنین نتیجه گرفت که از نقطه نظر اغلب پاسخ‌دهندگان، حمایت‌های مالی دولت از تحقیقات، عامل اصلی کشش و جذابیت این رشته بوده است. این تحقیق تنها بخش کمی از این کشش و جذابیت را در ارتباط با دپارتمان‌های «جامعه شناسی» دانشگاه‌ها دانست و در کل پیوستگی ضعیفی میان این رشته و رشتة «جامعه شناسی عمومی» به تصویر کشید.

 

     در تعیین تشخص و هویت یک فرد به عنوان جامعه‌شناس پزشکی علایق و پیوستگی‌های کاری بیشتر از پیش نیازهای حرفه‌ای و تخصصی ترجیح داده شد و طرح اشتغال غالب در این تحقیق، کار در یک موسسة پزشکی در نقش‌های کاربردی و عملیاتی همچون پژوهش‌گری بود. علاوه بر این، تنها حدود یک‌چهارم از پاسخ‌دهندگان درجة دکتری در «جامعه شناسی» داشتند و حدوداً یک‌سوم از آنها که خود را جامعه‌شناسان پزشکی معرفی کرده بودند در طول تحصیل‌شان هیچ‌گونه آموزش رسمی در زمینة «جامعه شناسی پزشکی» (اگرچه بمدت یک دوره / سمینار / کارگاه مصوب) دریافت نکرده بودند (Claus : 1982).

 

1- August Hollingshead
2- Malcolm Johnson
3- Alvin Gouldner

 

پایان بخش دوم

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی پزشکی, ویلیام سی کاکرهام, حسین شیران

[ دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

فرهنگ جامعه شناسی پزشکی  Dictionary of Medical  Sociology
نوشتۀ ویلیام سی. کاکرهام William C. Cockerham و فریس جی. ریتچی Ferris J. Ritchey
ترجمۀ حسین شیران Hossein Gh. Shiran
****************************************************

 

پیش‌گفتار

     به محض اینکه یک رشته یا یک تخصص علمی با یک عینیت و هویت مشخصی رشد و توسعه می‌یابد نوعاً اجماع بر سر اینکه چه مفاهیمی در کانون مباحث آن رشته قرار بگیرند و نیز اینکه چه تعاریفی دقیقاً مبین این مفاهیم باشند هم بتدریج پدید می‌آید. در ارتباط با رشتۀ «جامعه شناسی پزشکی»1 و در حوزه‌ای فراخ‌تر از آن «جامعه شناسی سلامت و بیماری»2، خیلی وقت است که زمان ارائۀ یک «فرهنگ اصطلاح‌شناسی» فرارسیده است. به عنوان یک تخصص جامعه‌شناختی، «جامعه شناسی پزشکی» تاریخ و ادبیات مجزایی دارد که به تحقیق محدوده‌ای بالغ بر چهار دهه را دربرمی‌گیرد. این ادبیات ترکیبی است از دو دانش «پزشکی»3 و «جامعه شناسی»4 و در حقیقت بازنمایندۀ تحلیل مناسبات میان «طب medicine»، «تندرستی health» و «جامعه society» می‌باشد.

 

     در کنار جامعه شناسان پزشکی، پزشكان، پرستاران، روان‌شناسان، مددکاران اجتماعى، درمان‌گران، مديران بيمارستان، شرکت‌هاى بيمۀ سلامت، اقتصاددانان سلامت و چون اینها، در پژوهش‌ها، مراقبت از بیمار و عملکردهای شغلی‌شان به بینش‌های اساسی جامعه‌شناختی اتکا و استناد می‌کنند. بر این اساس این فرهنگ نه فقط می‌تواند یاری‌گر اساتید و دانشجویان «جامعه شناسی پزشکی» باشد بلکه همچنین می‌تواند یاری‌گر شاغلان و پژوهش‌گران در رشته‌های مرتبط با آن هم باشد که بهر حال با اصطلاحات جامعه‌شناختی و تعاریف مورد نیاز سروکار پیدا می‌کنند.

 

     در این فرهنگ هر کجا که اصطلاحات به بیش از یک شیوه بکار برده شده‌اند تعاریف متعددی را برای آنها فراهم نموده یا تعریف مورد اجماعی را در ارتباط با آنها جستجو کرده‌ایم. اگر نه برای همه، دستکم برای اغلب اصطلاحات متعارف، بحث مختصری از مقالات نظری و عملی مرتبط با آنها را تدارک دیده و زمینه‌های کاربرد آنها را هم توضیح داده‌ایم. برای برخی اصطلاحات هم به اقتضاء، ارجاع متقابل به اصطلاحات مرتبط را فراهم ساخته‌ایم تا به خواننده در جادادن درست یک مفهوم در زمینۀ تحقیقات معمولش یاری رسانده باشیم. ارجاعات متقابل آن اصطلاحاتی هستند که با حالت برجسته نمایان شده‌اند. به این ترتیب ما امیدواریم که مطالعۀ این فرهنگ خوانندگان را هر چه بیشتر به سمت حوزۀ «جامعه شناسی پزشکی» سوق بدهد.

 

     اصطلاحات موجود در این فرهنگ بواسطۀ یک بازنگری منظم شاخص‌های مطرح در متون و آثار پژوهشی متعدد در زمینۀ «جامعه شناسی پزشکی» انتخاب شده‌اند. در مجموع ما مجلدات چندین نشریۀ جامعه‌شناختی پنج سال گذشته را مرور کرده‌ایم، همچنین لیستی از کلمات کلیدی را از منابع و نرم‌افزارهای مرجع از قبیل Index Medicus ، Sociological Abstracts و Medline بررسی کرده‌ایم.

 

     بهر حال جامعه شناسی یک رشتۀ پژوهشی با زمینه‌های کاربردی متعدد است؛ علاوه بر این، این علم همچون هر علم دیگری از اصطلاحات حوزه‌های مرتبط هم وام گرفته است؛ بر این اساس ما لازم دیدیم برای جادادن اصطلاحات در این فرهنگ مجموعه‌ای از معیارها را در نظر بگیریم؛ این معیارها عبارتند از:

1- اصطلاحات عامی که توسط جامعه‌شناسان پزشکی ایجاد شده و مکرراً در پژوهش‌های جامعه‌شناختی مورد استفاده واقع شده‌اند.

2- اصطلاحات توصیفی که توسط جامعه‌شناسان پزشکی ایجاد شده و در قالب تعاریفی دقیق ترویج و تضمین شده‌اند.

3- اصطلاحاتی از حوزه‌های مرتبط که بخاطر کاربرد عملی‌شان بطور منظم توسط جامعه‌شناسان پزشکی مورد استفاده واقع شده‌اند (مانند اصطلاح «شیوع»5) و

4- به استثنای اصطلاحاتی از رشته‌های مرتبط که از خواننده انتظار می‌رود در جایی دیگر تعریفی برای آن بیاید (مانند «بی‌نظمی» یا «اغتشاش دوقطبی»6 که یک اصطلاح روان‌پزشکی است).

در مجموع، اصطلاحات فراوانی وجود دارند که بطور مشترک در جامعه شناسی و رشته‌های مرتبط دیگر بکار برده می‌شوند؛ از این اصطلاحات تنها آنهایی در این فرهنگ گنجانده شده‌اند که غالباً توسط جامعه شناسان پزشکی بنا به تناسب کاربردشان با سطوح تحلیل جامعه شناختی و حوزه‌های نظری بکرّات مورد استفاده واقع می‌شوند (مانند «اجتماع»7، «گروه8»، «سازمان»9، «ساختار»10، «رابطه»11 و غیره). ما همچنین توصیفی از جهت‌گیری‌های نظری جامعه‌شناختی برگزیده همچون «کارکردگرایی12» و «کنش متقابل نمادین13» را هم در آن گنجانده‌ایم.

 

     کتاب‌شناسی ضمیمه شده در آخر این فرهنگ، از نقطه‌نظر عملی، دربرگیرندۀ بسیاری از منابع مفید برای ادبیات تحقیق در ارتباط با یک مفهوم خاص است. سبک استناد یا نقل‌قول‌ها به شیوۀ «مجلۀ جامعه شناسی آمریکا14» است. مدخل‌های کتاب‌شناسی به ترتیب حروف الفبا بر اساس نام خانوادگی نخستین نویسنده است. البته مدخل‌ها در این فرهنگ به ترتیب الفبا هستند اما بدون حروف تعریفی همچون an و the . هر کجا که اَشکال گوناگونی از یک مفهوم بطور معمول مورد استفاده واقع می‌شوند ارجاع متقابل به آن شکلی صورت گرفته است که به باور ما بیشتر مورد استفاده واقع گشته و بیشتر شناخته شده است.

 

     در نهایت، نویسندگان مایل‌اند از کمک‌های بی‌دریغ «جفری ام. کلیر15» و «مایکل ریگلی16» قدردانی کنند که ایدۀ معیار گنجاندن اصطلاحات را فراهم ساختند و نیز مایل‌اند از «تاکایو اشفورد17» و «کریستین لیندکوئیست18» از بابت کمک به جستجوی کتابخانه‌ای و «کلی لاون19»، «شیلا وایدنر20» و «جکی سکین21» برای مونتاژ نسخه خطی تشکر کنند.

پایان بخش اول

1- Medical Sociology
2- Sociology of Health and Illness
3- Medicine
4- Sociology
5- Prevalence
6- Bipolar Disorder
7- Community
8 - Group
9- Organization
10- Structure
11- Relationship
12- Functionalism
13- Symbolic Interaction
14- The American Sociological Review
15- Jeffrey M. Clair
16- Michael Wrigley
17- Takayo Ashford
18- Christine Lindquist
19- Kelli Lawhon
20- Sheila Widener
21- Jackie Skeen

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی پزشکی, ویلیام سی کاکرهام, حسین شیران

[ یکشنبه ۲ آبان ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

فرهنگ جامعه شناسی پزشکی  Dictionary of Medical  Sociology

نوشتۀ ویلیام سی. کاکرهام William C. Cockerham و 

فریس جی. ریتچی Ferris J. Ritchey

ترجمۀ حسین شیران Hossein Gh. Shiran

در «جامعه شناسی شرقی»

(این مطلب بدلیل حذف اتفاقی برخی از مطالب سایت در سال 1393 از جمله بخش‌های نخست این کتاب از روی سرور دوباره بازنشر می‌گردد!)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی پزشکی, ویلیام سی کاکرهام, حسین شیران

[ سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

فرهنگ جامعه شناسی پزشکی  Dictionary of Medical  Sociology
نوشتۀ ویلیام سی. کاکرهام William C. Cockerham و فریس جی. ریتچی Ferris J. Ritchey
ترجمۀ حسین شیران Hossein Shiran
****************************************************
بخش هفتم: گذشته‌های نه چندان دور: 1970-1990 (قسمت دوم)

 

     دو حوزه‌ای که در آن جامعه شناسان پزشکی بریتانیا بر دیگران تفوق یافتند تحققاً در زمینة «جامعه شناسی پزشکی کاربردی 1» بود؛ این دو حوزه یکی نگارش منابع درسی گسترده در زمینه‌های بهداشت و درمان برای دانشجویان و دیگری تأکید بر آنالیز یا تجزیه و تحلیل حرفة پزشکی بود؛ در حوزة نخست، کتاب‌هایی که در زمینة «جامعه شناسی پزشکی کاربردی» پدید آمدند عبارت بودند از «جامعه شناسی در پزشکی 2» (1975) اثر «آر. کنت جونز 3» و «پاتریشیا جونز 4» و «کلیات جامعه شناسی‌ پزشکی کاربردی 5» (1989) اثر «دیوید آرمسترانگ 6» که تا پایان سال 1989 سه بار به زیر چاپ رفت. گذشته از اینها کتاب‌های چاپ شدة دیگری هم بودند مانند کتاب «جامعه شناسی حرفة پزشکی 7» (1975) اثر «کارولین کاکس 8» و «آدریان مید 9» و نیز کتاب «کاربرد جامعه شناسی در پزشکی 10» اثر «دونالد پاتریک 11» و «گراهام سکمبلر 12» که در سال 1991 برای سومین بار تجدید چاپ شد.
 

     دومین حوزه دربرگیرندة مطالعات سطح خرد فعل و انفعالات در موقعیت‌های پزشکی بویژه آنالیز کارهای روزمره در پزشکی حرفه‌ای بود. از این سنتِ در حال رشد در «جامعه شناسی پزشکی» بریتانیا مجموعه‌ای از مطالعات پدید آمده است که در آنها به تجزیه و تحلیل کار بالینی از نقطه‌نظرات مشارکت‌کنندگان در آن در چارچوبی نسبتاً گسترده از «نظریة تعامل نمادین 13» و «روش‌شناسی مردم‌نگارانه 14» پرداخته شده است. این مردم‌نگاری‌ها گزارشی از روابط روزمرة میان بیماران، پزشکان و سایر افراد موجود در سازمان‌های پزشکی ارائه دادند با غنایی خاص در جزئیات که بطور معمول در مجموعه آثار آمریکایی به چشم نمی‌خورد.
 

     نمونه‌هایی از این طیف مطالعات عبارتند از «به قصد دیدن دکتر 15» (1975) اثر «جی. ستیمسون 16» و «آ. وب 17»، «مطالعات در زندگی روزمرة پزشکی 17» (1976) اثر «دبلیو. وادزورث 19» و «دی. رابینسون 20»، «رویارویی‌ها در پزشکی 21» (1977) اثر «آلن دیویس 22» و «گوردون هوروبین 23»، «سازمان اجتماعی سلامت بازدیدکنندگان 24» (1977) اثر «رابرت دینگوال 25»، «کار پزشکی 26» اثر «پل اتکینسون 27» و «کریستین هیث 28» (1981 ) و «تجربة بالینی: مردم‌نگاری آموزش پزشکی 29» (1981) اثر «اتکینسون 30». کتاب دیگری که در این سنت تولید شد «تجربة بیماری 31» ( 1984) اثر «ری فیتزپاتریک 32» و همکارانش بود.
 

     و اما در آلمان، اولین کتاب درسی در زمینة «جامعه شناسی پزشکی» «کتاب جامعه‌شناسی پزشکی 33» بود که توسط «یوهانس سیه‌گریست 34» در سال 1974 نوشته شد و تا سال 1995 پنج‌بار تجدید چاپ شد. در میان دیگر متون آلمانی‌زبان بویژه راجع به «جامعه شناسی پزشکی» و نه ترکیبی از «روانشناسی‌پزشکی 35» و «جامعه شناسی 36» (که بشدت به سنگین‌تر کردن وزن «روانشناسی 37» تمایل دارد) دو کتاب وجود دارند که در سال 1975 پا به عرصة وجود گذاشته‌اند؛ اینها عبارتند از «جامعه شناسی در پزشکی 38» اثر «کریستین فون فربر 39» و کتاب «جامعه شناسی پزشکی 40» اثر «بریگیته گیسلر 41» و «پیتر توما 42» که چاپ دوم آن در سال 1979 به میان آمد.
 

     دو کتاب دیگر که در سال 1978 منتشر شدند عبارتند از «جامعه شناسی پزشکی» اثر «هانس اولریش دپه 43» رهبر جامعه‌شناسان پزشکی مارکسیست آلمان غربی و «جامعه شناسی پزشکی» اثر «ویلهلم روزلر 44» و «هربرت ویف‌هیوز 45». کتاب‌های بیشتر در این زمینه که اخیراً به چاپ رسیده‌اند عبارتند از کتاب «Medizin in unserer Gesellschaf 46» اثر «پل لوث 47» (1986) و کتاب «جامعه شناسی پزشکی» نوشتة «الکساندر شولر 48» و همکارانش در سال (1992).
 

     «شولر» و «دونالد لایت 49» جامعه‌شناس پزشکی آمریکایی با مشارکت هم در سال 1986 اثر مهم دیگری دربارة نظام ارائة خدمات بهداشت و درمان آلمان تحت عنوان «ارزش‌های سیاسی و خدمات بهداشت و درمان: تجربة آلمان 50»  به چاپ رسانده‌ بودند. از دیگر مطالعات عمدة آلمانی‌ها در جامعه شناسی پزشکی می‌توان به آثار کسانی همچون «گونتر لوخمن 51» و همکارانش با عنوان «سلامت و بیماری در آمریکا و آلمان 52» (1989) و «نظام بهداشت و درمان در اتحادیه اروپا 53» (1995) اشاره داشت.
 

     با اینحال «جامعه شناسی پزشکی» در آلمان همچون هر جای دیگری هنوز علمی نوپاست؛ در واقع از سال 1958 بوده است که دانشمندان آلمانی به این رشته گرایش پیدا کرده‌اند و تا سال 1970 «جامعه شناسی پزشکی» هیچ جایگاهی در نظام آموزش پزشکی آلمان نداشته است (Cockerham 1983). رابطة سنتی موجود میان «جامعه شناسی» و «پزشکی» در آلمان در حقیقت ریشه در «پزشکی اجتماعی 54» دارد که باز می‌گردد به تلاش‌های برخی از چهره‌های تاریخی آلمان در پزشکی قرن نوزدهم، در درجه اول همچون «رودولف ویرچو 55»، «سالومون نیومن 56» و «آلفرد گروژان 57» از بابت تأکیدی که بر ارتباط بین دو عامل «بیماری» و «شرایط اجتماعی» داشته‌اند.
 

     «ویرچو» که با کار در زمینة آسیب‌شناسی سلولی سهم عمده‌ای در توسعة پزشکی غرب داشت یک بار اعلام کرد که «پزشکی یک علم اجتماعی است»! این بیان و بینش او در این مورد اغلب بعنوان یک توجیه تاریخی برای همکاری بین دو علم «پزشکی» و «جامعه شناسی» در آلمان مورد استناد قرار می‌گیرد. اما چه چیز باعث شد تا دهة 1970 شرایط روشنفکری امیدوار کننده‌ای برای «جامعه شناسی پزشکی» در آلمان غربی وجود داشته باشد و بعد در رقابت با «پزشکی اجتماعی» پس رانده شود و از سوی جامعه‌شناسان آکادمیک مورد بی‌توجهی واقع شود؟ بنا به نوشتة «الیزابت کلاوز 58» (1982) اینکه «جامعه شناسی پزشکی» توانست کنترل دانش «جامعه شناسی پزشکی» در آلمان غربی را بدست آورد بخاطر افزایش تعداد جامعه‌شناسانی بود که به تحقیق در زمینة «جامعه شناسی پزشکی» هدایت شدند.

 

     در حال حاضر «جامعه شناسی پزشکی» در حال تبدیل شدن به بزرگترین زیرشاخة جامعه‌شناختی در «جامعه شناسی» از نظر مشارکت‌کنندگان در آنست. با فروپاشی «کمونیسم» در سال 1989 و 1990 و متعاقب آن یکپارچه شدن مجدد آلمان، گسترش «جامعه شناسی پزشکی» به دانشگاه‌های آلمان شرقی در حال شکل گرفتن است. «جامعه شناسی پزشکی» در دولت آلمان شرقی بنیان مارکسیستی داشت از این جهت در این منطقه بنا به برخی از سنن زمینة مساعدی برای رشد این رشته بوجود آمد (Huttner 1987).
 

     یکی از نشریات مهم در «جامعه شناسی پزشکی» در دهة 1980 «تحول اجتماعی پزشکی آمریکا 59» اثر «پل استار 60» بود (1982) که به کسب «جایزة پولیتزر 61» هم نائل آمد. کتاب «استار» نزول جایگاه و قدرت حرفه‌ای شغل پزشکی و افزایش نظام‌های ارائه خدمات بهداشت و درمان شرکتی را در راستای رسیدن به سود مورد بررسی قرار داد. بخش‌های عمده‌ای از پژوهش در «جامعه شناسی پزشکی» در اواخر دهة 1980 شامل مطالعات پیرامون تفاوت‌های بهداشت و درمان میان زنان و مردان (Verbrugge 1985 ،1989)، قشربندی اجتماعی و سلامت و درمان (کاپلان 1989)، شیوه‌های زندگی سالم و بهداشتی (Cockerham ، Kunz ، Lueschen ، و Spaeth 1986؛ Cockerham ، Kunz ، و  Lueschen 1988) و ایدز (Weitz 1989) و نیز تحقیقات فزاینده از جایگاه حرفه‌ای در شرف تغییر پزشکان (ریتزر و Walczak 1988) بوده‌اند.
 

     تلاش‌هایی هم در جهت تثبیت کاربرد تئوری‌های جامعه‌شناختی در آثار «جامعه شناسی پزشکی» در جریان بود. در ایالات متحده «ویتزکین 62» (1989) سهم عمده‌ای در کاربرد «تئوری مارکسیستی» در تجزیه و تحلیل تعامل پزشک و بیمار داشت، در حالی که «باری گلاسنر 63» (1988 ، 1989) «تئوری پست‌مدرن 64» را در راستای تجزیه و تحلیل «بدن» و «خود» 65 بکار گرفت. تحقیقات بر روی بدن در طول این دوره با اقبال عمده‌ای روبرو شد، به ویژه در اروپا که در آن کتاب «برایان ترنر 66» با عنوان «بدن و جامعه 67» (1984) آغازگر مباحثات جامعه‌شناختی در مورد این موضوع شد. «ترنر» بخش اعظم بینش خود را بر پایة اثری متقدم از نظریه‌پرداز فرانسوی «میشل فوکو 68» (1973) بنا نهاد که به بررسی شیوه‌هایی پرداخته بود که طی آن دانش پزشکی برای کنترل اجتماعی بدن انسان توسط نهادهایی همچون درمانگاه مورد استفاده قرار می‌گرفت.
 

     همچنین در اروپا، جامعه‌شناسان پزشکی‌ای همچون «گراهام سکمبلر» بریتانیایی کتابی بی‌سابقه‌ تحت عنوان «نظریه‌های جامعه شناسی و جامعه شناسی پزشکی 69» (1987) منتشر ساخت که توأمان تنوعی از چشم‌اندازهای نظری در زمینة سلامت و پزشکی به ارمغان آورد و «یوتا گرهارد 70» آلمانی بحث‌های نظری گسترده‌ای- به وسعت یک دهه کار- در کتاب خود «ایده‌هایی دربارة بیماری : تاریخ سیاسی و روشنفکری جامعه شناسی پزشکی 71» (1989) فراهم ساخت.

     پایان بخش هفتم


پی‌نوشت‌های بخش هفتم:


1- Applied Medical Sociology 2- Sociology in Medicine 3- R. Kenneth Jones  4- Patricia Jones 5- An Outline of Sociology as Applied to Medicine  6- David Armstrong  7- A Sociology of Medical Practice  8- Caroline Cox 9- Adrian Mead 10- Sociology as Applied to Medicine  11- Donald Patrick  12- Graham Scambler 13- Symbolic Interactionist 14- Ethnomethodology  15- Going to See the Doctor 16- G. Stimson 17- A. Webb 18- Studies in Everyday Medical Life 19- W. Wadsworth  20- D. Robinson 21- Medical Encounters  22- Alan Davis 23- Gordon Horobin  24- The Social Organization of Health Visitor Training 25- Robert Dingwall  26- Medical Work  27- Paul Atkinson  28- Christian Heath  29- The Clinical Experience: An Ethnography of Medical Education 30- Atkinson  31- The Experience of Illness  32- Ray Fitzpatrick 33- Lehrbuch der Medizinischen Soziologie  34- Johannes Siegrist  35- Medical Psychology 36- Sociology 37- psychology 38- Soziologie fur Mediziner 39- Christian von Ferber 40- Medizinsoziologie  41- Brigitte Geissler  42- Peter Thoma 43- Hans Ulrich Deppe 44- Wilhelm Roessler  45- Herbert Viefhues  46- Medizin in unserer Gesellschaf 47- Paul Liith 48- Alexander Schuller  49- Donald Light 50- Political Values and Health Care: The German Experience  51- Giinther Luschen  52- Health and Illness in America and Germany 53- Health Systems in The European Union 54- Social Medicine 55- Rudolf Virchow 56- Salomon Neuman  57- Alfred Grotjahn  58- Elizabeth Claus 59- The Social Transformation of American Medicine  60- Paul Starr  61- Pulitzer prize 62- Waitzkin 63- Barry Glassner 64- Postmodern Theory   65- The Body and The Self 66- Bryan Turner 67- The Body and Society 68- Michel Foucault  69- Sociological Theory and Medical Sociology 70- Uta Gerhardt 71- Ideas about Illness: An Intellectual and Political History of Medical Sociology

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
 


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی پزشکی, کاکرهام و ریتچی

[ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

فرهنگ جامعه شناسی پزشکی  Dictionary of Medical  Sociology
نوشتۀ ویلیام سی. کاکرهام William C. Cockerham و فریس جی. ریتچی Ferris J. Ritchey
ترجمۀ حسین شیران Hossein Shiran
****************************************************
گذشته‌های نه چندان دور: 1970-1990


     در آغاز دهة 1970 کتاب‌ها و مقاله‌های متعددی در زمینة «جامعه شناسی پزشکی» وجود داشت اما بغیر از کتاب «لئون رابرتسون 1» و «مارگارت هیگرتی 2» با عنوان «جامعه شناسی پزشکی: رویکرد نظام‌های عمومی 3»* که در سال 1975 منتشر شد در آمریکا هیچ منبع درسی دیگری در بین سال‌های 1970 و 1977 منتشر نشد. با این حال، در سال 1977، به محض اینکه تعدادی از جامعه شناسان پزشکی فرصت تهیه و تدارک مواد و مطالب تازه‌ای در این زمینه را یافتند موجی از ظهور کتاب‌های جدید به راه افتاد.
 

     نخست کتاب «جامعه شناسی مراقبت‌های بهداشتی و سلامتی 4» (1977) «داریل انوس 5» و «پل سلطان 6» و کتاب «جامعه شناسی بهداشت و سلامت 7» «اندرو توادل 8» و «ریچارد هسلر 9» (1977) پا به عرصه گذاشت که در سال 1987 به چاپ دوم هم رسید؛ بعد هم چاپ نخست از کتاب «جامعه شناسی پزشکی» (1978) اثر «ویلیام کاکرهام 10» و پس از آن کتاب «جامعه شناسی پزشکی» اثر «جان دنتون 11» (1978) و نیز چاپ دوم کتاب «کو ۱۲» (1978) و «مکانیک 13» (1978) از راه رسید.
 

     کتاب‌های درسی بعدی عبارت بودند از «جامعه شناسی پزشکی» «میناکو مایکوویچ 14» (1980)، «جامعه شناسی پزشکی» «ویلیام روزنگرن 15» (1980)، «جامعه شناسی بهداشت و سلامت» «فردریک وولینسکی 16» که در دو چاپ (1980 و 1988) به میان آمد، «جامعه شناسی پزشکی» «امیلی مامفورد 17» (1983) و «جامعه شناسی پزشکی و بیماری 18» اثر مشترک «ریچارد کورتز 19» و «اچ. پل کالفنت 20» ( 1984). در سال 1989 کتاب دیگری باز با عنوان «جامعه شناسی پزشکی» از «رنه فاکس 21» منتشر شد که دربرگیرندة مجموعه‌ای از مقالات او در ارتباط با موضوعات مختلف بود. ضمن اینکه کتاب «کاکرهام» هم در طول این دهه سه بار در طی سال‌های ۱۹۸۲،‌ ۱۹۸۶ و ۱۹۸۹ تجدید چاپ شد.
 

     در ادامه در کنار کتاب‌های درسی، چندین کتاب غیردرسی هم منتشر شد که از این دست می‌توان به آثار «هوارد شوارتز 22» و «کری کارت 23» (1986) که به چاپ دوم هم رسید، «گری آلبرشت 24» و «پل هیگینز 25» (1979)، «مکانیک» (1980)، «پیتر کنراد 26» و «راشل کرن 27» (1990) که به چاپ سوم هم رسید، «لیندا آیکن 28» و «دیوید مکانیک» (1986) و سرانجام «فیل براون 29» (1989) اشاره کرد.
 

     پژوهش‌هایی که در حوزة جامعه شناسی پزشکی از اوایل دهة 1970 تا سال 1989 انجام شد هم در زمینة علایق جامعه شناسان پزشکی و هم در خصوص ارائة خدمات بهداشتی و درمانی در ایالات متحده نشان‌گر تغییر بود. برخی از این پژوهش‌ها بر سنجش ویژگی‌های سازمانی و میزان اثربخشی بیمارستان‌ها و سایر سازمان‌های مراقبت بهداشتی متمرکز شدند. مطالعات پیرامون استرس و فشار حوادث زندگی بر سلامت جسمانی و روانی نیز محققان متعددی را به خود جلب کرد بنحوی که حالا دیگر نشر کتاب در این زمینه به یک امر معمول در جامعه شناسی پزشکی بدل گشته است (میروفسکی 30 و راس 31، 1989). کارهای دیگر بر ایجاد الگوهای کمّی متمرکز شدند همچون الگویی که توسط «رونالد اندرسن 32» و همکارانش (1975) برای سنجش متغیرهای مهم و معنی‌دار در استفاده از خدمات پزشکان ارائه شد.
 

     همانگونه که اشاره شد اینطور نبود که همواره چشم‌اندازهای پزشکی بر تغییر شکل و جهت پژوهش‌های جامعه شناختی مؤثر باشند چندین مطالعة انتقادی عینی در زمینة حرفة پزشکی هم در دهة 1970 منتشر شدند که به هر حال بر جریان امر تأثیرگذار بودند. با این حال تمایل به استفاده از خدمات بهداشتی و درمانی بطور عمده در کانون توجهات باقی ماند چرا که الگوهای استفاده در ایالات متحده به نفع این جریان تغییر کرد. برنامه‌های بیمة خدمات بهداشتی و درمانی همگانی موانع و مشکلات مالی اقشار فقیر جامعه را برای استفاده از خدمات بهداشتی و درمانی کاهش دادند تا آنجا که پژوهش‌های متعدد نشان داد استفاده از خدمات پزشکی در نزد طبقات پایین جامعه حتی بیشتر از طبقات بالا گشته است ( اندرسن و اندرسون، 1979؛ کاکرهام، 1995).
 

     علاوه بر این، فرهنگ فقر که دربرگیرندة باورها، نگرش‌ها و هنجارهای طبقات پایین و قومیت‌ها بود و همچون حصاری بلند گرایش و تعامل اقشار فقیر با پزشکان را محدود می‌ساخت در مطالعات این سال‌ها بسیار کم اهمیت‌تر از مطالعاتی شد که در طی دهه‌های 1950 و 1960 در حوزة جامعه شناسی پزشکی انجام شدند. با این حال در حال حاضر به نظر می‌رسد که موانع سیستمی موجود در سازمان‌ها و فضا و محیط روانشناختی مؤسسات پزشکی یک عامل مهم و اساسی در کاهش استفاده از خدمات پزشکان توسط اقشار فقیر باشد در حالیکه انتظار می‌رود استفاده از خدماتی از این قبیل، نظر به نیاز بیشتری که در آنها موجود و ملموس است حتی بیشتر از اقشار دیگر هم باشد.
 

     خارج از حوزة ادبیاتی بحثِ ارائة خدمات بهداشتی و درمانی که در کانون توجهات جامعه شناسان پزشکی بود انتقاداتی چند از چشم‌انداز مارکسیستی هم توسط «ویسنته ناوارو 33» (1976 ، 1986) و «هوارد ویتزکین 34» (1983) ارائه شد. در همین حال، در غرب اروپا بویژه در بریتانیا، آلمان و هلند، «جامعه شناسی پزشکی» به سمت و سوی یک زیرشاخة علمی تکامل یافته در حوزة جامعه شناسی تحول یافت. در بریتانیا در اواسط دهة 1960 بود که جامعه شناسی پزشکی روی به توسعه گذاشت و بزودی به یک حوزة کاری بزرگ در جامعه شناسی تبدیل شد. اولین کتاب درسی در جامعه شناسی پزشکی در انگلستان «جامعه شناسی در پزشکی» اثر «مروین ساشر 35» و «ویلیام واتسن 36» بود که در سال 1962 منتشر شد؛ دومین اثر به تبعیت از «جامعه شناسی پزشکی» آمریکا، توسط «کیم هاپر 37» در سال 1985 انتشار یافت. کتاب‌های دیگری که مشتمل بر بینش‌های ادبیات جامعه شناسی پزشکی بریتانیا بودند عبارتند از «بیماران، پزشکان و خدمات پزشکی 38» (1973) اثر «دیوید رابینسون 39» و «مروری مجدد بر پزشکی عمومی: دومین تحقیق پیرامون بیماران و پزشکان آنها 40» ( 1981) اثر «آن کارترایت 41» و «رابرت اندرسون 42» که در واقع حاصل تحقیق پیمایشی بود که پیشتر در سال 1964 انجام شده بود.
 

     «دیوید تاکِت 43» هم کتابی تحت عنوان «مقدمه‌ای بر جامعه شناسی پزشکی» در سال 1976 منتشر ساخت؛ در نهایت کتاب «قدرت پزشکی و دانش اجتماعی 44»ِ «برایان ترنر 45» (1987) بینش برگزیده‌ای در جامعه شناسی پزشکی رو کرد که بواسطة آن نظریة جامعه‌شناختی در نقد علم پزشکی بکار رفت. علاوه بر این، بریتانیایی‌ها برای جامعه شناسی پزشکی دو مجله بنام‌های «علوم اجتماعی و علم پزشکی» و «جامعه شناسی سلامت و بیماری» به راه انداختند که مورد توجه خوانندگانی از سراسر جهان قرار گرفت.

 

پی‌نوشت‌های بخش ششم:


۱- Leon Robertson
۲- Margaret Heagerty
۳- Medical Sociology: A General Systems Approach
۴- The Sociology of Health Care
۵- Daryl Enos
۶- Paul Sultan
۷- Sociology of Health
۸- Andrew Twaddle
۹- Richard Hessler
۱۰- William Cockerham
۱۱- John Denton
۱۲- Coe
۱۳- Mechanic
۱۴- Minako Maykovich
۱۵- William Rosengren
۱۶- Frederic Wolinsky
۱۷- Emily Mumford
۱۸- The Sociology of Medicine and Illness
۱۹- Richard Kurtz
20- Paul Chalfant
۲1- Rene Fox
۲2- Howard Schwartz
۲۳- Cary Kart
۲۴- Gary Albrecht
۲۵- Paul Higgins
۲۶- Peter Conrad
۲۷- Rochelle Kern
۲۸- Linda Aiken
۲۹- Phil Brown
۳۰- Mirowsky
۳۱- Ross
۳۲- Ronald Andersen
۳۳- Vicente Navarro
۳۴- Howard Waitzkin
۳۵- Mervyn Susser
۳۶- William Watson
۳۷- Kim Hopper
۳۸- Patients, Practitioners and Medical Care
۳۹- David Robinson
۴۰- General Practice Revisited: A Second Study of Patients and Their Doctors
۴۱- Anne Cartwright
۴۲- Robert Anderson
۴۳- David Tuckett
۴۴- Medical Power and Social Knowledge
۴۵- BryanTurner

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
 


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی پزشکی, کاکرهام و ریتچی

[ چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

فرهنگ جامعه شناسی پزشکی  Dictionary of Medical  Sociology
نوشتۀ ویلیام سی. کاکرهام William C. Cockerham و فریس جی. ریتچی Ferris J. Ritchey
ترجمۀ حسین شیران Hossein Shiran
****************************************************

دوران پس از پارسونز The Post-Parsons Era


     پس از مفهوم «نقش بیمار 1» که توسط «پارسونز 2» توسعه یافت تحقیقات بعدی در «جامعه شناسی پزشکی» بخش عمده‌اش در زمینة «آموزش پزشکی» بود. «مرتون 3» و همکارانش در اثر «دانشجوی پزشکی 4» (۱۹۵۷) تحلیل‌های کارکردگرایانة خود را تا به مسألة اجتماعی‌شدنِ دانشجویان پزشکی توسعه دادند؛  مقالۀ «رنه فاکس 5» در زمینۀ «رتبه‌بندی‌های غیرقطعی» هم در این زمینه سهم بسزایی داشت.
 

     چندی پس از آن، «هوارد بکر 6» و دستیارانش، «پسران سفیدپوش 7» (1961) را منتشر ساختند که مطالعه‌ای بود در رابطه با اجتماعی‌شدن در دانشکدة پزشکی البته از چشم‌انداز «نظریة کنش متقابل نمادین 8». این مطالعه که به یک مطالعة جامعه‌شناختی کلاسیک تبدیل شد، ثابت کرد که از هر دو محتوای نظری و روش‌شناختی یک اثر واجد اهمیت است. تکنیک‌های مشاهدة مشارکتی که در «پسران سفیدپوش» بکار گرفته شد همچنین ثابت کرد که می‌تواند مبنایی برای نوآوریهای آتی در هر دو بعد نظری و روش‌شناختی باشد و این همان چیزی بود که بعدها توسط «بارنی گلاسر 9» و «آنسلم اشتراوس 10» در «کشف نظریة زمینه‌ای 11» (1967) و «تحول پایگاه اجتماعی 12» (1971) توسعه یافت. تحقیقات دیگر در زمینة آموزش پزشکی بر آموزش پرستاران و همتایان آنها متمرکز شد، بخصوص کار «فرد دیویس 13» (1972) که بازتابی بود از تحلیل‌هایی در چارچوب «نظریة کنش متقابل نمادین»‌.
 

     با ارائة پژوهش‌هایی در زمینة «نظریة کنش متقابل نمادین» در حوزه‌ای که قبلاً تحت سلطة «نظریة کارکردگرایی 14» بود، «جامعه شناسی پزشکی» عرصه‌ای شد برای مباحثات داغ میان این دو مکتب عمدة نظری جامعه شناسی. این مباحثات باعث تهییج هر چه بیشتر علاقة جامعه‌شناسان آکادمیک به این زمینه شد بطوریکه آغاز دهة 1960 مصادف شد با سیل نشریاتی که در زمینة «جامعه شناسی پزشکی» به راه افتاد. علاوه بر این، بخشِ «جامعه شناسی پزشکی»ِ «انجمن جامعه شناسی آمریکا15» هم بتدریج به یکی از بزرگترین و فعال‌ترینِ گروه‌ها در ASA تبدیل شد. در سال 1966 مجلة «سلامت و رفتار اجتماعی»، مؤسَّس در سال 1960، به یک نشریة رسمی در ASA تبدیل شد و «جامعه شناسی پزشکی» یکی از معدود رشته‌های فرعی جامعه شناختی شد که تحت نظارت ASA از حق نشر یک مجلة مخصوص به خود برخوردار شد.
 

     در طول اواسط دهة 1960، دیدگاه کنش متقابل نمادین بر بخش قابل توجهی از نشریات تسلط یافت. یکی از تجلیات این سلطه، مطالعات متعددی بود که با ارجاع به «نظریة برچسب زنی 16» انجام شد و همین خود مباحثات و مجادلات بعدی را برانگیخت. اگرچه «نظریة برچسب زنی» بطور کلی در ارتباط با «رفتار انحرافی» مطرح شده بود محور اصلی این مباحثات نه بر این موضوع که بر «تجربة ذهنی بیمار» متمرکز بود. در این حوزه بتدریج «توماس شف 17» (1966) به طرفدار اصلی رویکرد برچسب زنی تبدیل شد و «والتر گووْ 18» (1970) منتقد اصلی او گشت. نظریة برچسب زنی همچنین برای بیان یافته‌های حاصل از مطالعات سلامت جسمانی مورد استفاده قرار گرفت؛ بعنوان مثال، «الیوت فریدسون 19» (1970b) تلاش کرد با بهره‌گیری از گرایش برچسب زنی جایگزینی برای مفهوم نقش بیمار پارسونز پیشنهاد دهد.
 

     در اواخر دهة 1950 و دهة 1960 جامعه شناسان کار خود را در حوزة سلامت روانی نه فقط به مطالعة بیماران ذهنی بلکه به مطالعة ننگ 20، استرس، مقابلة خانواده‌ها با اختلالات ذهنی و سایر بخش‌های عملی و نظری مهم گسترش دادند. اثر «تیمارستان 21» «اروینگ گافمن 22» (1961) که به مطالعة زندگی در یک بیمارستان روانی پرداخت، توانست مفهوم اصلی‌اش یعنی «نهادهای تام 23» را به یک بیان نظری مهم در حوزة جامعه شناسی عمومی تبدیل کند. مطالعات فراوانی که پس از آن رخ داد جامعه شناسیِ اختلالات روانی را به یک زیرشاخة عمده در «جامعه شناسی پزشکی» بدل ساخت ( Cockerham 1996).
 

     دو دستة دیگر از تحقیقات بنحوی خاص در دهة 1960 برجسته شدند. این دسته از تحقیقات آنهایی بودند که به مطالعة رفتارهای مددجویانه 24 و مرگ و مردن 25 پرداختند. رفتارهای مددجویانه یا دلایلی که افراد معین در زمانی که فکر می‌کنند بیمار هستند به دنبال خدمات حرفه‌ای می‌گردند یا نمی‌گردند، یک مسالة مهم پژوهشی هستند و باز هم خواهند بود. مطالعة اصلی در این زمینه، «بهداشت و سلامت رجینویل 26» (1954) «ارل کوس 27» بود که پیوند مهمی میان طبقة اجتماعی و نشانه‌های مشهود بیماری یا ناتوانی را به نمایش گذاشت.
 

     همچنانکه مطالعة تأثیر قومیت در استفاده از خدمات بهداشتی و درمانی هم به «ساچمن 28» (1965a) محول شد که وی در آن به مطالعة باورها و درجة پذیرش پزشکی مدرن در میان چند گروه قومیتی در شهر نیویورک پرداخت. «ساچمن» بر پایة مفهوم «نظام ارجاع به غیرمتخصص 29» «فریدسون 30» (1960) دریافت که بیشترین مقاومت نسبت به استفاده از خدمات پزشکان در محله‌های پایین‌طبقه با ویژگی‌های هویتی پرقدرت و روابط خانوادگی گسترده وجود دارد. در مقالة دیگری، «ساچمن» (1965b) با تدوین الگویی از تجربة بیماری دومین سهم عمده‌اش را هم به «جامعه شناسی پزشکی» ایفا کرد. پژوهش‌های مرتبط با این مسأله توسط «مارک زبوروفسکی 31» (1952)، «دیوید مکانیک 32» و «ادموند ولکارت 33» (1961) و «ایروینگ زولا 34» (1966) پی‌گرفته شدند و اطلاعات مهمی در ارتباط با گونه‌های اجتماعی ادراک بیماری فراهم نمودند.
 

     علاقة عمومی و حرفه‌ای به [مطالعة] مرگ ‌و میر در طول دهة 1960 عملاً تبدیل به یک مُد شد و «جامعه شناسی پزشکی» با پژوهش‌های متعددی که در این زمینه داشت در تشدید این وضع بسیار مفید و سودمند واقع شد. کار «گلاسر 35» و «اشتراوس 36» (1965 ، 1968) و «دیوید سودنو 37» (1967) توجه همگان را به جنبه‌های اجتماعی تجربة مرگ جلب کرد- بویژه به تجربة مرگ غریبانه در یک بیمارستان مدرن که در آن بیمار در یک اتاق ایزوله درمی‌گذشت در حالیکه اغلب از هر دو جنبة اجتماعی و روانشناختی در انزوا بود! در این میان «سودنو» تفاوت میان «مرگ اجتماعی» را در تقابل با «مرگ بالینی» به نمایش گذاشت در حالی که «گلاسر» و «استراوس» (1965) به توسعة نظریه‌ای در زمینة آگاهی‌ای روی آوردند که در اذهان کارکنان بیمارستانی که در آن بیمارانی با امراض لاعلاج بستری بودند از تصور عدم امکان نجاتشان استنباط می‌شد.
 

     در نهایت انباشت ادبیات گسترده در حوزة «جامعه شناسی پزشکی» را باید مرهون تلاش‌هایی دانست که این رشته را در قالب کتاب‌هایی خلاصه کردند که بعنوان منابع درسی برای جریان‌ها و خط‌‌‌ سیرهای متعددی که در درون جامعه شناسی پزشکی در بستر دانشکده‌ها و دانشگاه‌های سراسر کشور ظهور کردند تألیف شدند. اولین کتاب درسی در زمینة جامعه شناسی پزشکی کتابی به همین نام (جامعه شناسی پزشکی) اثر «نورمن هاوکینز 38» (1958) بود. بعد کتاب «پزشک و بیمار او» (1963) اثر «ساموئل بلوم 39» که تا حد زیادی برای استفادة دانشجویان پزشکی در نظر گرفته شد، ضمن اینکه دو مجموعه از نشریات ریدینگز تحت عناوین «بیماران، پزشکان و بیماری‌ها» (1979) اثر «ای. گارتلی جاکو 40» و کتاب «جامعه شناسی پزشکی» (1989) اثر «هوارد فریمن 41» و همکارانش به ترتیب به چاپ سوم و چهارم رسیدند.
 

     در سال 1968 در قالب یک کتاب‌ درسی از چاپ اول کتاب «جامعه شناسی پزشکی» «[دیوید] مکانیک» رونمایی شد، دو سال بعد (1970) کتاب «جامعه شناسی پزشکی» توسط «رادنی کو 42» به چاپ اول رسید و در همان سال (1970) کتاب «جامعه شناسی بهداشت و سلامت» اثر «رابرت ویلسون 43» چاپ نخست خود را از سرگذراند. البته سال 1970، آثار دیگری را هم دربرداشت مانند «حرفة پزشکی» (1970a ) و «تسلط حرفه‌ای» (1970b ) که هر دو از «فریدسون» بودند. کتاب اخیر «فریدسون» بیانیة عمده‌ای شد بر جنبه‌های اجتماعی حرفه‌ای شدن پزشکی.

 

پی‌نوشت‌های بخش پنجم:


1- Concept of The Sick Role
2- Talcott Parsons
3- Robert K. Merton
4- Student Physician
5- Renee Fox
6- Howard Becker
7- Boys in White
8- Symbolic Interactionist Perspective
9- Barney Glaser
10- Anselm Strauss
11- The Discovery of Grounded Theory
12- Status Passage
13- Fred Davis
14- Functionalism
15- American Sociological Association
16- Labeling Theory
17- Thomas Scheff
18- Walter Gove
19- Eliot Freidson
20- Stigma
21- Asylums
22- Erving Goffman
23- Total Institutions
24- help-seeking behavior
25- Death and Dying
26- The Health of Regionville
27- Earl Koos
28- Suchman
29- Lay-referral System
30- Freidson
31- Mark Zborowski
32- David Mechanic
33- Edmund Volkart
34- Irving Zola
35- Glaser
36- Strauss
37- David Sudnow
38- Norman Hawkins
39- Samuel Bloom
40- E. Gartly Jaco
41- Howard Freeman
42- Rodney Coe
43- Robert Wilson

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
 


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی پزشکی, کاکرهام و ریتچی

[ چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]