🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش هفتاد و سوم
✍️ حسین شیران
.
اگرکه بپذیریم بنیادیترین مسألهی اجتماعی ما از گذشته تا حال ضعف قدرت اجتماعی و فرهنگی ملت ما بوده و است و اساسا از این سبب از بدو تاریخ تاکنون پیوسته زیر سلطه و استبداد و استثمار حکومتها بهسربرده و باز میبریم و هنوز همچون سالها و سدههای گذشته حاکمی بالاسر خود داریم و نظرا و عملا او تعیین میکند که چه خوب است چه بد، چه باشد چه نباشد، که باشد که نباشد، در اینصورت تا اطلاع ثانوی بر تمام متفکران مردمی و مردممدار ماست همه فکر و ذکر و ذهن خود را از مسائل دیگر برگرفته و عطف این شاهمسأله سازند، چه اگر این یک مسأله حل شود بسیاری از مسائل و مشکلات ما بهخودیخود منحل و یا منتفی میشوند.
.
در این راستا بدوا باید به توضیح چرایی و چگونگی پدیداری و پایداری این ضعف در طول زمان پرداخت و تاریخا و تحقیقا از بررسی "شرایط امتناع" شکلگیری قدرت در نزد ملت "شرایط امکان" آن را دریافت و بر این اصل و اساس تحققا طرح و تدبیری اساسی برای حل و فصل این مسألهی تاریخی و زدودن این ضعف و زنگار مزمن از نهاد و نمود ملت ارائه داد؛ تنها در اینصورت یعنی به طرح و تدبیر قوی ساختن ملت میتوان برای همیشه به سلسله حکمرانی این و آن قوم و قبیله و عقیده در این سرزمین پایان داد وگرنه این قصه سر دراز دارد و همانطورکه از تارک تاریخ تا حال خزیده و سروقت ما رسیده، باز خواهد خزید و سروقت نسلهای بعد ما هم خواهد رسید.
.
باری، بیگمان قطار منحوس حکومتها به این قرار و مدار همچنان پیش خواهد تاخت مگر اینکه بهنحوی بیسابقه تغییر و تحولی دگرگونساز در این روال و روند ایجاد گردد؛ این تغییر و تحول دگرگونساز مسلما از جانب حاکمان نخواهد بود چه آنها طرف برندهی این بازیاند و برنده چرا باید روال و روندی که به نفعاش است را دگرگون سازد؟ قطع یقین بر طرف بازنده یعنی ملت است که به هر شکل این قرار و مدار را برهم زند و سرانجام سیر و سفر قطار حکومتها را در نقطهای از تاریخ هزارهای این سرزمین متوقف سازد؛ این قطار بر ریل رخوت و اختگی ما روان است و ما هم دو راه بیشتر نداریم: یا این ریل را از میان برداریم یا همچنان زیر بمانیم و از درد بنالیم!
.
اما اگرکه حکومتها به حکم تفرعن نمیخواهند و نمیگذارند این ریل یعنی رخوت و اختگی ملت از میان برداشته شود و این امری کاملا طبیعیست چون منافعشان بسته به اینست، مسأله اینست که خود ملتها هم به حکم "تفرد در تکثر" و "تمرد در تکلف" نمیتوانند بهخودیخود تغییر و تحول یابند و فینفسه به قدرت اجتماعی و فرهنگی لازم برای برچیدن بساط حکومتها دست یابند؛ یک چنین تغییر و تحول عظیمی در بطن و متن ملت در حکم یک "انقلاب درونی" است و این انقلاب هم همچون هر انقلاب دیگری ضرورتا نیروهای محرک و عوامل تاریخی خاص خویش را میطلبد- نیروهایی که تعهدا و تخصصا از مردم و در مردم و برای مردم باشند: "نیروهای مردمدار و مردممدار".
.
ضعف تاریخی قدرت ملت ما بدوا از فقر یا فقدان یک چنین نیروها و هستههای مردمی و مردممدار بوده و است.
(باقی در بخش بعد)
.
#راهی_برای_رهایی
#فراتلفیقگرایی
#فراوفاقگرایی
#فراایدئولوژی
#فکر_برتر
#قدرت_اجتماعی
#قدرت_فرهنگی
.
کلمات کلیدی:
فراتلفیقگرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]

