🌓 آشنایی با ایسمها - بخش پنجاه و هفتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺️ کابالاگرایی (کابالیسم) Kabbalism
.
کابالا یک سنت یهودی و یک تفسیر عرفانی و رازآلود از کتاب مقدس است که بصورت سینه به سینه و شفاهی منتقل شده و ادعا میشود دانشی خفیه* از تورات نانوشتهای است که خداوند به موسی و آدم داده است. این رویکرد عرفانی و رازآلود به خداوند از سوی برخی از یهودیان اصیل با اتهاماتی همچون پانتئیستی (همهخداگرایی) و بدعتی بودن مواجه گشته است. یقینا عناصری از جادو و کیهانشناسی وجود دارند- بعنوان مثال در سِفر یتزیرا (کتاب آفرینش)، که مابین قرن سوم و ششم ظاهر شدند و آفرینش را بمثابهی فرآوردهای از 10 عدد الهی و 22 حرف از الفبای عبری توضیح دادند. کابالا از کلمه عبری قبالا qabbalah بمعنای سنت میآید. منشأ کابالیسم را باید در عرفان مرکاوه در قرن اول پس از میلاد مسیح مشخصا پس از تخریب معبد دوم در اورشلیم در سال 70 میلادی جست- عرفانی که هدف آن تأمل و تعمق هیجانانگیز در مرکاوه- «ارابه»ی خدا- بود که حزقیال نبی آن را در رؤیا دیده بود. نقطهی اوج کابالیسم در قرون وسطی بود، زمانی که در سراسر دیاسپورای یهودی، بویژه در میان یهودیان اخراج شده از اسپانیا در سال 1492 گسترش یافت. در قرن 18، این سنت در میان پیروان فرقههای فوق ارتدوکسی (افراطی) همچون حسیدیک Hasidic و لوباویچ Lubavitch تأثیرگذار شد. پیروان کابالا در این روزگار چهرههای سرشناسی همچون مدونا خوانندهی آمریکایی هستند.
.
⏺️ توضیح مترجم:
* گفته میشود بسیاری از فلاسفه و دانشمندان جهان از فیثاغورث و افلاطون گرفته تا اسپینوزا و لایبنیتس و نیوتن و کارل یونگ و بنجامین فرانکلین هر کدام بنوعی با ارتباطاتی آشکار و نهان از این معارف خفیه سهمی بردهاند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, کابالاگرایی کابالیسم Kabbalism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی
[ دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش پنجاه و ششم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ جینگرایی (جینیسم) Jainism
.
دینی از هند باستانی، با حدود 4 میلیون پیرو، که قائل به عدم خشونت برای هر موجود زنده - هر که دارای روح است - میباشد. جینیسم فاقد هرگونه الوهیت متعالی یا خدایان یا موجودات روحانی است که به مؤمناناش کمک کند تا روح خود را از چرخهی تولد، مرگ و تولد دوباره رهایی بخشند. رهایی روح با خلاص شدن از شرّ کارما اتفاق میافتد، جوهری که در نتیجهی رفتار شخص به روح او الصاق میگردد. تنها رفتار با فضیلت است که هیچ کارمایی را بخود جذب نمیکند. شکل کنونی جینیسم به مکاشفات ماهاویرا Mahavira باز میگردد- شاهزاده واردهامانا Vardhamana که در سال 599 قبل از میلاد به دنیا آمد و ظاهراً بیست و چهارمین و آخرین تیرتانکار tirthankar این دین است- موجودی کاملاً روشنبین که راه روشنگری را نشان میدهد. ریشههای این دین به حدود سه قرن قبل بازمیگردد ولی معتقداناش میگویند بی هیچ آغاز و پایانی از ازل وجود داشته است. اساس عمل جینیسم بر این اصل متمرکز است که فرد هیچ ضرر و زیانی مرتکب نشود؛ اصول راهنمای آن هم عبارتند از: باور درست، دانش درست و رفتار درست. پنج عهدی هم وجود دارد که فرد باید از آنها پرهیز کند: 1. خشونت 2. دروغ 3. دزدی 4. رابطهی جنسی (تجرد ایدئال است) و داراییهای مادی.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جینگرایی جینیسم Jainism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی
[ دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش پنجاه و پنجم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ انزواگرایی Isolationism
.
سیاست دور ماندن از مراوده با سایر کشورها؛ یک حالت عدم مداخلهگرایی1 که اغلب با حفاظت و حمایتگرایی اقتصادی2 همراه است. بارزترین نمونهاش در دنیای مدرن کرهی شمالی است با اینحال مواردی از انزواگرایی را در طول تاریخ هم میتوان مشاهده کرد، مثلا چین که از اواخر قرن چهاردهم تا نیمهی اول قرن بیستم انزواگرا بود و یا ژاپن که از اواسط قرن هفدهم تا زمانی که ناخدا متیو پری3 در سال 1853 به خلیج ادو (توکیو) رفت و موانع تجاری را از میان برداشت (یک سال بعد ژاپن با آمریکا قراردادی تجاری امضا کرد) در انزوا قرار داشت. خود ایالات متحدهی آمریکا با وجود موقعیت خاص خود بعنوان یک قدرت بزرگ در فاصلهی بین جنگهای جهانی اول و دوم سیاست عدم مداخله را در پیش داشت و هنوز هم که هنوز است انزواگرایی در بین بسیاری از آمریکاییها، اعم از جمهوریخواه و دموکرات که بطور غریزی کشورشان را بینیاز از باقی جهان یا دخالت نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل یا دادگاه کیفری بینالمللی احساس میکنند از محبوب خاصی برخوردار است.
.
⏺ توضیحات مترجم:
1. سیاست عدم مداخلهگرایی Non-Interventionism تصمیم یک دولت و ملت برای خودداری از دخالت در امور داخلی سایر دولتها و ملتهاست. میان عدم مداخلهگرایی و انزواگرایی تمایز باید قائل شد.
.
2. حمایتگرایی اقتصادی Protectionism سیاستی برای حفاظت از اقتصاد داخلی در برابر رقبای خارجی است که برخی از کشورها با اقداماتی همچون وضع تعرفه بر کالاهای وارداتی و محدودسازی حجم واردات در پیش میگیرند. این سیاست در تقابل و تضاد با تجارت آزاد جهانی است که در آن دولتها کمترین موانع برای ارتباط با جهان اقتصاد را اعمال میکنند.
.
3. متیو کالبریت پری Matthew Calbraith Perry (1794–1858) افسر نیروی دریایی ایالات متحده که در سال 1854 با عقد قراردی تجاری با عنوان کاناگاوا دروازههای ژاپن را به روی جهان گشود.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, انزواگرایی Isolationism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی
[ پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش پنجاه و چهارم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺ تاریخگرایی (هیستوریسم) Historicism
.
این نظریه که تا حدودی توسط فیلسوف آلمانی گئورگ هگل (1770-1831) ارائه شد، پدیدههای اجتماعی را پیامد تاریخ میداند و از این جهت آنها را تنها با درک رویدادها، شرایط و زمینههای تاریخی- از جمله گرایش به کنشهای انسانی برای واکنش به هر آنچه که قبلا رخ داده است (همانند «تز، آنتیتز و سنتز» مارکسیسم) قابل درک میداند. این نظریه در تضاد با نظریهی تقلیلگرایانه است که به تأثیر اصول بنیادی [پدیدهها در درک آنها] قائل است.
.
برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر اینجا را کلیک کنید.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, تاریخگرایی هیستوریسم Historicism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی
[ شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش پنجاه و سوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ لذتگرایی (هدونیسم) Hedonism
.
هدونیسم یعنی تعقیب لذت و تمرین خودخواهی و خودارضایی؛ یک چنین رویهای اگرچه بیتردید تجربهای به قدمت بشریت دارد با اینحال خود این اصطلاح (از واژهی یونانی hedone به معنای لذت) در اواسط قرن نوزدهم ابداع شد. هدونیستها (لذتگرایان) در دوران مدرن اغلب به عنوان جویندگان خودخواه لذتهای جسمانی برای خویش شناخته میشوند اما در یونان باستان مفهوم لذتگرایی بیشتر با آرامش و شادی فکری همراه بود تا لذتهای جسمانی؛ به استثناء آریستیپوس Aristippus (435-356BC) که مشخصا برای شهوانیت ارجحیت قائل بود باقی بویژه اپیکور Epicurus (341–270BC) بر این باور بودند که آرامش از خرد و فضیلت ناشی میشود.
.
⏺ توضیحات مترجم:
در مورد آریستیپوس حق است این توضیح را اضافه کنم که او هرگز مبلغ لذتگرایی بی قید و بند شبیه آنچه که امروزه روز رایج است نبود بلکه مشخصا قید و بندهایی بر آن داشت. اصل بنیادی فلسفهی او این باور او بود که لذت تنها خیر ممکن است و باقی هرچه که هست نسیه است با این حال بلافاصله میافزود که حتما باید مراقب بود در این راه هیچ آسیبی به کسی نرسد و مدام هشدار میداد که لذتگرایی ضرورتا باید با "خویشتنداری اخلاقی" تعدیل شود. بر این اساس است که فلسفهی او به "لذتگرایی اخلاقی ethical hedonism" معروف است. جملهی معروف او این بود که "من مالکام نه مملوک! ... بهترین کارها تسلط بر لذتها است نه پرهیز از آنها". آریستیپوس که شاگرد سقراط بود بخاطر این طرزتلقیها شدیدا مورد انتقاد سقراط و افلاطون و باقی پیروان بود.
.
برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر اینجا را کلیک کنید.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, لذتگرایی هدونیسم Hedonism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی
[ دوشنبه ۴ فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش پنجاه و دوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺️ فمینیسم (زنگرایی) Feminism
.
فمینیسم جنبشی که معتقد است زنان باید در همهی عرصههای زندگی از حقوقی برابر با مردان برخوردار باشند. سابقهی این جنبش دستکم به قرن هجدهم بازمیگردد، مثلاً به نوشتههای مری ولستونکرافت MaryWollstonecraft (1759–97)، با اینحال در آغاز قرن 19 و 20 و با مبارزات زنان برای حق رأی برجسته شد؛ نخستین بار زنان نیوزیلند در سال 1893 و بعد زنان بریتانیا در سال 1918 و زنان آمریکا در سال 1919 حق رأی بهدست آوردند؛ زنان فرانسه تا سال 1944 از حق رأی برخوردار نبودند. اگرچه سیمون دوبووار Simone de Beauvoir (1908–86) در سال 1949 کتاب تأثیرگذار خود "جنس دوم" را نوشت اما فمینیسم به معنای مدرناش اساسا تحولیست که از دههی 1960 آغاز شد- زمانی که اصطلاح "رهایی زنان" در آمریکا ابداع شد و نویسندگان فمینیستی همچون بتی فریدن Betty Friedan (1921–2006)، آنجلا دیویس Angela Davis و گلوریا استاینم Gloria Steinem پا به عرصه گذاشتند. در قرن 21م فمینیسم به لحاظ تئوریک تا حد زیادی به اهداف خود در جهان توسعهیافته دست یافته است- به ویژه در قانونگذاری؛ با اینحال در عمل، زنان در مجموع هنوز کمتر از مردان درآمد دارند و کمتر در مناصب و مراتب بالاتر حضور دارند. در برخی از کشورهای در حال توسعه مانند افغانستان و پاکستان هم اینگونه به نظر میرسد که شرایط برای زنان بسی بدتر شده است.
.
برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر اینجا را کلیک کنید.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, فمینیسم Feminism, ایسمها isms, اصطلاح جامعه شناسی
[ شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش پنجاه و یکم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺️ فاشیسم Fascism
.
فاشیسم یک نظام حکومتی اقتدارگراست؛ مشخصهی بارزش ملیگرایی (ناسیونالیسم) است؛ این کلمه از fasces کلمهی لاتینی بمعنا و مفهوم "دستهبندی" گرفته شده است- در روم باستان دستهای از چوبها و تیغهی تبر بیرونزده از آن داشتند [تبرپوش] که نماد و نشان "قدرت جمعی" بود. این کلمه اولین بار در ایتالیا برای رژیم دیکتاتوری بنیتو موسولینی (1883-1945) از سال 1922 تا 1943 و بعد بمثابهی یک ایدئولوژی در دههی 1930 و بعد برای رژیم دیکتاتوری فرانکو در اسپانیا و هیتلر در آلمان استفاده شد.
.
از نظر اقتصادی، فاشیسم هم با مارکسیسم- با آن جنگ طبقاتیاش، و هم کاپیتالیسم فردی مخالفت داشت و در عوض از آنچه موسولینی آن را «دولتشرکت | دولت شراکتی»- با کنترل دولت و یا دستکم کارتلهای تجاری بر اقتصاد میخواند حمایت میکرد و از نظر سیاسی بر تجلیل و تعالی ملت و خلوص نژادی میکوشید: "یک ملت باید قوی باشد تا در رقابت با نژادهای دیگر بتواند زنده بماند". پس از وحشتهای حاصل از جنگ جهانی دوم، این اصطلاح اکنون همواره تحقیرآمیز تلقی میشود و اغلب برای دولتهای راستگرا در آمریکای لاتین (مثلاً شیلی در زمان ژنرال پینوشه) و جنبشهای ملیگرای افراطی و ضدمهاجر در اروپا بکار میرود.
.
برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر اینجا را کلیک کنید.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, فاشیسم Fascism, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش پنجاهم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺️ وجودگرایی، هستیگرایی (اگزیستانسیالیسم) Existentialism
.
رویکردی فلسفی که در آن افراد بهعنوان عاملان آزاد در نظر گرفته میشوند و رشد و توسعهی خود را از طریق اِعمال اراده تعیین میکنند. اگزیستانسیالیسم با آثار کییرکگارد و نیچه در قرن نوزدهم آغاز شد، اما این اصطلاح احتمالاً توسط یک فیلسوف فرانسوی به نام گابریل مارسل (1973-1889) در سال 1943 ابداع شد. این رویکرد بیشترین ارتباط را با فیلسوفان فرانسوی قرن بیستم همچون ژان پل سارتر (1905-1980) و آلبر کامو (1913-1960) دارد. سارتر کتاب "هستی و نیستی" را در سال 1943 منتشر کرد و کامو کتاب "افسانه سیزیف" را در سال 1942، و در آن بیهودگی وجود را به تصویر کشید. اساس اگزیستانسیالیسم بر این مفهوم است که وجود مقدم بر ماهیت است، به این معنی که زندگی واقعی یک فرد آن چیزیست که ماهیت او را تشکیل میدهد و نه ماهیت از پیش تعیین شده که انسان بودن او را تعریف میکند. اگزیستانسیالیسم تمایل دارد وجود ارزشهای عینی را انکار کند در عوض بر آزادی و تجربهی فرد تأکید دارد.
.
برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر اینجا را کلیک کنید.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, وجودگرایی اگزیستانسیالیسم Existentialism, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ سه شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش چهل و نهم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺️ تجربهگرایی (امپریسیسم) Empiricism
.
تجربهگرایی پیشینهاش تا به ارسطو (384-322 پیش از میلاد) برمیگردد؛ این نظریه بر این باور است که معرفت از تجربه یا شواهد قابل مشاهده برمیخیزد و از این نظر رویکردی اساسی به علم است. این اصطلاح اگرچه در قرون 17 و 18 پایه و اساس ایدههای بسیاری از فیلسوفان همچون جان لاک انگلیسی John Locke (1632–1704)، جرج برکلی ایرلندی George Berkeley (1685–1753) و دیوید هیوم اسکاتلندی David Hume (1711–76) بود با این حال در قرن نوزدهم بود که باب شد. این فلاسفه رسما روش تجربی را به انتزاعات متافیزیکی ترجیح میدادند. اصل و اساس هدایتگر تجربهگرایی در این جملهی لاتین خلاصه میشود: "nihil in intellectu nisi prius in sensu"، به این معنی که: "به عقل درنیاید هر چه به حس درنیاید". با این حال، یک مشکل اساسی که برای تجربهگرایی وجود دارد دشواری توضیح علم و معرفتی همچون ریاضیات است که به نظر میرسد هیچ مبنایی در تجربه ندارد.*
.
⏺ توضیحات مترجم:
* تجربهگرایی در حوزهی معرفتشناسی نوعاً در نقطهی مقابل "عقلگرایی" (راسیونالیسم Rationalism) قرار میگیرد که معتقد است منبع و منشأ اصلی کسب معرفت عقل است و در فلسفهی ذهن غالباً در نقطهی مقابل "فطرتگرایی" (ایناتیسم Innatism) قرار میگیرد که معتقد است انسان به هنگام تولد پیش از هر تجربهای برخی از دانشها و ایدهها را در ذهن خود به همراه دارد- برخلاف نظر تجربهگرایان از جمله جان لاک که ذهن انسان را در بدو تولد همچو "لوحی سفید" خالی از هرگونه محتوا میدانند.
.
برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر اینجا را کلیک کنید.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, تجربهگرایی امپریسیسم Empiricism, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ چهارشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش چهل و هشتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺️ جهانشهرگرایی، جهانمیهنگرایی Cosmopolitanism
.
این دیدگاه که همهی مردم جهان اعضای اجتماع واحدی هستند و از این جهت نباید با مفاهیمی همچون میهنگرایی (میهنپرستی) Patriotism و ملیگرایی Nationalism و ... محدود و محصور شوند. ایدهی جهانشهرگرایی (کاسموپولیتانیسم؛ در لغت یونانی کاسموس kosmosis بمعنای جهان و پلیس polis بمعنای شهر) به یونان باستان در قرن چهارم قبل از میلاد بازمیگردد، زمانی که دیوژن Diogenes بدون هیچ تعلق خاصی به شهر خود سینوپ اظهار داشت: "من شهروند این جهان هستم".
.
⏺️ توضیحات مترجم:
* یک قرن بعد از دیوژن مکتب فکری دیگری بر اساس ایدهی جهانشهری او در یونان باستان پدید آمد با عنوان رواقیگرایی Stoicism، و در آن بسیاری از متفکران بر این نکته تأکید کردند که هر انسانی همزمان در دو اجتماع به سر میبرد: 1. اجتماع محلی که در آن زاده شده است و 2. اجتماع احتجاجات و آرمانهای انسانی. هراکلس Hierocles برای بیان این منظور از "مدل هویت حلقوی" استفاده کرد و گفت افراد باید خود را در درون حلقههای متحدالمرکزی تصور کنند که حلقهی اول خود و حلقههای بعدی به ترتیب خانوادهی نزدیک، خانوادهی گسترده، گروههای محلی، همشهریان، هموطنان و در نهایت همهی انسانهای جهان را دربرمیگیرد. در درون همهی این حلقهها انسانها نسبت به دیگران احساس «وابستگی» یا «دلبستگی» دارند و بر این اساس وظیفهی همهی شهروندان جهان است که همواره حلقهها را به درون و به سمت مرکز بکشند و همه انسانها را همشهریان خود دانند و همشهریان خود سازند.
.
برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر اینجا را کلیک کنید.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ شنبه ۴ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش چهل و هفتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ صهیونگرایی (صهیونیسم) Zionism
.
جنبشی برای ایجاد وطن ملی برای یهودیان در فلسطین – و اکنون حفاظت از آن. این کلمه از صهیون Zion کوهی در نزدیکی شهر اورشلیم سرچشمه گرفته است. در عصر پادشاهی داوود در قرن دهم قبل از میلاد، اورشلیم عنوانی برای کل سرزمین اسرائیل بود. صهیونیسم بعنوان یک سازمان سیاسی توسط تئودور هرتزل Theodor Herzl (1860–1904) یهودی مجارستانی، در واکنش به یهودیستیزی تأسیس شد. او اولین بار در حین تحصیل در وین با یهودیستیزی مواجه شد و بعد در جریان «ماجرای دریفوس» در سال 1894 در فرانسه آن را تجربه کرد.
.
هرتزل در سال 1896 جزوهای با عنوان «دولت یهود» منتشر کرد و در آن به این نتیجه رسید که یهودیستیزی یک ویژگی اساسی جامعه بشری است که با همسانسازی حل نمیشود. پذیرش یهودیان تنها با استقرار آنها بمثابهی یک ملت در یک خانه مخصوص خودشان اتفاق میافتد. در ابتدا، یهودیان متمول تحت تأثیر این ایده قرار نگرفتند، با این وجود هرتزل اولین کنگرهی صهیونیستی را در سال 1897 در بازل سوئیس با عنوان «برای ایجاد خانهای برای یهودیان در فلسطین تحت قوانین عمومی» ترتیب داد (هرتزل این را بعنوان یک اتوپیای سوسیالیستی در نظر گرفت).
.
در ادامه پیشنهاد بریتانیا برای ایجاد یک منطقه خودمختار یهودی در اوگاندا بمثابهی یک اقدام موقت هرتزل را جذب خود ساخت، اما هفتمین کنگرهی صهیونیستی در سال 1905 این ایده را رد کرد. بزرگترین جهش و توفیق برای صهیونیسم زمانی حاصل شد که حاییم وایزمن Chaim Weizmann (1874–1952) یک یهودی روسی، بریتانیا را متقاعد کرد- شاید از ترس اینکه یهودیان آمریکایی آمریکا را متقاعد کنند که در جنگ جهانی اول در کنار آلمان قرار گیرد، بیانیه بالفور* را در سال 1917 صادر کند و ضرورت ایجاد سرزمین یهودی در فلسطین را تأیید کند. این پروژه سپس توسط جامعهی ملل در سال 1922 تأیید شد.
.
تحقق صهیونیسم، به محض اینکه اروپا و آمریکا فاجعهی وحشتناک هولوکاست نازیها را به رسمیت شناختند، ابتدا در سال 1947 با طرح تقسیم فلسطین توسط سازمان ملل متحد و سپس با تأسیس کشور اسرائیل در مه 1948 به وقوع پیوست. سازمان جهانی صهیونیستی امروز مهاجرت یهودیان به اسرائیل را تشویق میکند، اما صهیونیسم بدلیل ادامه وضعیت اسفناک فلسطینیان، بویژه در مناطق خارج از اسرائیل اما تحت کنترل اسرائیل، بحثبرانگیز شده است. در سال 1975، با وجود هیاهو در غرب، سازمان ملل قطعنامه 3379 را تصویب کرد و در آن اعلام کرد "صهیونیسم نوعی نژادپرستی و تبعیض نژادی است"، اما این قطعنامه - بعنوان تنها نمونه در تاریخ سازمان ملل - در سال 1991 لغو شد!
.
⏺️ توضیحات مترجم:
* متن بیانیه بالفور: لرد روتشیلد گرامی، بسیار خوشوقتم که از جانب دولت اعلیحضرت، اعلام همدلی ذیل با آرمانهای یهودیان صهیونیست را که به کابینه تقدیم و با آن موافقت شده ابلاغ نمایم: "دولت اعلیحضرت نسبت به ایجاد یک خانه ملی برای یهودیان در فلسطین نظر مساعد دارد و تمام تلاش خود را برای تسهیل دستیابی به این هدف بکار خواهد بست؛ البته باید بروشنی دانست که هرگز نباید کاری انجام شود که به حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیریهودی موجود در فلسطین یا حقوق و وضعیت سیاسی یهودیان در هر کشور دیگر، خدشهای وارد شود." سپاسگزار خواهم شد اگر این بیانیه را به اطلاع فدراسیون صهیونیسم برسانید. آرتور بالفور - 2 نوامبر 1917
.
برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر اینجا را کلیک کنید.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش چهل و ششم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺ محافظهکاری؛ محافظهگرایی (کنسرواتیسم) Conservatism
.
ایدئولوژی سیاسی کسانی که به سنتها و نهادهایی که در طول زمان امتحان خود را پس دادهاند باور دارند و برای حفظ نظم موجود ارزش قائل هستند. از نظر محافظهکاران تغییر و تحول باید بندرت و تدریجی باشد. آنها، در عمل، خود را در سمت راست میانهی طیف سیاسی قرار میدهند- در برابر جناح چپ که به تغییر اجتماعی گرایش دارند و بر مالکیت خصوصی و نهادهایی همچون کلیسا و خانواده تأکید دارند.
.
زادگاه محافظهکاری مدرن بریتانیا و پدرش "ادموند برک" Edmund Burke (1729–97) نمایندهی پارلمان است. برک ایدههای محافظهکارانهی خود را در واکنش به آنچه که "حماقت انقلاب فرانسه" میخواند، ارائه داد. او هرگز با "حقوق بشری" که انقلابیون اعلام داشتند مخالف نبود و همواره میگفت: "آنها از نظر متافیزیکی درست هستند"، با اینحال بیش از حد انتزاعی هستند و نمیتوان از آنها به عنوان ساختاری برای دولت استفاده کرد.
.
از نظر برک وظیفهی یک دولت اینست که بر اساس ملاحظات عملی - و نه آرمانگرایانه، کار کند. این دیدگاه از دههی 1830 زمینهساز ظهور حزب محافظهکار در بریتانیا و احزاب مشابه در سایر نقاط اروپا و آمریکا گردید (در آمریکا جمهوریخواهان معادل محافظهکاران بریتانیا هستند). در اواخر قرن بیستم، بریتانیا تحت رهبری "مارگارت تاچر" Margaret Thatcher و آمریکا تحت رهبری "رونالد ریگان" Ronald Reagan آنچه که «محافظهکاری رادیکال» نامیده شد را تجربه کردند و از قضا جوامعشان دستخوش تغییرات شگرفی شد.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ سه شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش چهل و چهارم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران Hossein Shiran
⏺ کنفوسیوسگرایی (کنفوسیانیسم) Confucianism
.
یک نظام اخلاقی برگرفته از آموزههای کنفوسیوس یا کونگ فو تزو (551–479 پیش از میلاد)، که بر فضایل عشق در خانواده (وظایف درون خانواده تا احترام به نیاکان تداوم مییابد)1، صداقت، درستی و وفاداری به دولت2 تأکید دارد. برای کنفوسیوسگرایی، که زیربنای عمده فرهنگهای آسیای شرقی محسوب میشود، مفهوم «مرد شریف»- واجد ویژگیهای «تقدس، خردمندی و نجابت» و نیز کنشگری بهعنوان یک راهنمای اخلاق، بسیار حائز اهمیت است3. یک شاهکار که به آیین کنفوسیوس نسبت داده میشود، ایجاد خدمات دولتی مبتنی بر شایستهسالاری در چین دو هزار سال پیش است. در دوران اخیر، رهبران سنگاپور از آیین کنفوسیوس بهعنوان شالودهای برای «ارزشهای آسیایی»4 که بنیادی برای توسعهی اقتصادی و ثبات اجتماعی در شرق آسیا میبینند، استقبال کردهاند. منتقدان غربی، کنفوسیوسگرایی را با پذیرش حکومت پدرسالارانه و استبدادی مرتبط میدانند.
.
⏺ توضیحات مترجم:
1️⃣ کنفوسیوس جامعه را خانوادهی بزرگی میدانست که در آن همه باید به هم احترام بگذارند و نسبت به هم عشق بورزند. حکومت را هم حکمرانی بر خانواده در حدی گسترده و فرمانروا را هم پدری حاکم بر روابط گستردهی درون خانواده میدانست.
.
2️⃣ او از معدود فلاسفهایست که خود دولتمرد بود و از مناصب دولتی برخوردار بود. اعتقادش هم این بود که بهترین راه ایجاد اصلاحات اجتماعی در جامعه دست یافتن به مناصب حکومتی و صاحب مقام بودن است.
.
3️⃣ کنفوسیوس میگفت: برای رسیدن به مقام شرافت سه راه در پیش داشتم: 1. محبت؛ که هیچگاه مرا آزرده نساخت. 2. حکمت؛ که هیچگاه برایم شک ببار نیاورد. 3. شجاعت؛ که هیچگاه ترس و بیم در دل من ایجاد نکرد.
.
4️⃣ ارزشهای آسیایی یک ایدئولوژی سیاسی ناظر بر نقش جامعه، فرهنگ و تاریخ مشترک در توسعه و تحول ملتهای جنوبشرقی آسیا در دوران اخیر است. این ایدئولوژی متمرکز بر جمعگرایی و متحد و منسجم ساختن جمعیت برای رسیدن به رفاه اجتماعی و اقتصادی است. طرفداران این طرز تلقی، دموکراسی به معنا و مفهوم غربیاش را برای ملل شرقی غیرممکن و غیرمفید میدانند. منتقدان این ایدئولوژی را ابزاری برای سرکوب سیاسی و سلب آزادی بیان و مسخ حقوق بشر میدانند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش چهل و سوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺ اجتماعگرایی (کمونیتاریانیسم) Communitarianism
.
یک جنبش سیاسی و اجتماعی که معتقد است حقوق یک فرد در اجتماع (یا جامعه) باید با مسئولیتهای همان فرد در قبال اجتماع (یا جامعه) متوازن باشد. این جنبش که در اواخر قرن بیستم توسط جامعهشناسانی مانند آمیتای اتزیونی1 اسرائیلی-آمریکایی پدیدار و پشتیبانی شد، از فردگرایی افراطی رایج در دموکراسیهای لیبرال انتقاد کرد2 و از این باب در دههی 1990 تأثیری گذرا بر دولتهای بیل کلینتون در آمریکا و تونی بلر در بریتانیا داشت.
.
⏺ توضیحات مترجم:
1. آمیتای اتزیونی Amitai Etzioni زادهی 4 ژانویهی 1929 در شهر کلن آلمان، همین اواخر در 31 می 2023 در سن 94 سالگی در واشنگتن دیسی آمریکا درگذشت. از ایدههای قابل توجه او یکی همین کمونیتاریانیسم و دیگری اقتصاد اجتماعی (Socioeconomics) است.
.
2. کومونیتاریانیسم رأی و راه و روشی سوم مابین فردگرایی افراطی لیبرالیسم و جمعگرایی افراطی سوسیالیسم است.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش چهل و دوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺ اشتراکگرایی (کمونیسم) Communism
.
یک نظام سیاسی و اجتماعی در صدد ایجاد یک "جامعه بیطبقه"- جامعهای که در آن مالکیت و ابزار تولید در اختیار اجتماع است و نه مانند نظام سرمایهداری در اختیار افراد. سابقهی یک چنین ایدهای به "خطبه روی کوه" مسیح در دو هزار سال قبل و بعد کتاب "اتوپیا"ی توماس مور در قرن شانزدهم برمیگردد، اما کمونیسم بهعنوان یک ایدئولوژی سیاسی در قرن 19 در اروپا - در این زمان غالباً با "سوسیالیسم" قابل معاوضه بود، بهعنوان وارث انقلاب 1789 فرانسه و واکنشی به فرآیند صنعتیشدن، که طبقهی کارگر شهری جدید و فقیری ایجاد میکرد، پای به عرصه نهاد.
.
در سال 1848 کارل مارکس (1818-1883) و فردریش انگلس (1820-1895) "مانیفست کمونیست" را منتشر کردند که ادعا میکرد: کمونیسم مرحلهی نهایی فرآیندیست که در آن اختلافات طبقاتی از بین میرود؛ سوسیالیسم، که در آن برخی اختلافات طبقاتی هنوز باقی است، یک مرحلهی میانی در این فرآیند است؛ و برای رسیدن به کمونیسم ابتدا باید یک "دیکتاتوری پرولتاریا"ی انقلابی وجود داشته باشد.
.
کمونیسم با پیروزی "ولادیمیر لنین" و بلشویکهایش در انقلاب روسیه در سال 1917 به قدرت سیاسی دست یافت. پیشتر مارکس و انگلس با بیان اینکه "طبقهی کارگر هیچ کشوری ندارد" از پرولتاریاهای همهی کشورها خواسته بودند باهم متحد شوند. بین دو جنگ جهانی اول و دوم، بیشتر اروپا توسط فاشیسم، ایدئولوژی رقیب، متلاشی شده بود و کمونیسم با عاملیت روسیه، بهعنوان مثال، در جنگ داخلی اسپانیا در دههی 1930 از جمهوریخواهان ضد فرانکو حمایت مالی و معنوی داشت.
.
اما موفقیت واقعی کمونیستها پس از جنگ جهانی دوم بهدست آمد، زمانی که بیشتر اروپای مرکزی و شرقی به کشورهای اقماری اتحادیه جماهیر سوسیالیستی شوروی تحت رهبری "ژوزف استالین" تبدیل شدند. پیروزیهای مشابهی در آسیا، در چین با پیروزی حزب کمونیست چین در انقلاب سال 1949 به رهبری "مائوتسه تونگ" (1893-1976) و متعاقب آن گسترش حکومت کمونیستی به کرهی شمالی، ویتنام، لائوس و کامبوج رخ داد. در جاهای دیگر، طی جریاناتی موسوم به "جنگ سرد"، "فیدل کاسترو" هم موفق شد در سال 1959 در کوبا یک کودتای کمونیستی به انجام برساند.
.
کمونیسم، علیرغم آرمانهای عالیاش، همواره در عمل معادل حکومت استبدادی یا سرکوبگرانهی دولت و نیز بیکفایتی اقتصادی بوده است- بر این اساس فروپاشی کمونیسم در اروپا در سال 1989 صورت گرفت و دو سال بعد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. در آغاز قرن بیست و یکم، تنها چین، کرهی شمالی، ویتنام، لائوس و کوبا بودند که به رژیمهای کمونیستی خود میبالیدند، اگرچه در سالهای اخیر چین و بهویژه ویتنام اصلاحات سرمایهدارانهای را در اقتصاد خود به اجرا گذاشتهاند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش چهل و یکم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ شوونیسم Chauvinism
.
میهنپرستی غیرمدلل و غیرعادی و افراطی، معادل جینگوئیسم*، برگرفته از نام نیکلاس شووین، سرباز بازنشسته (و احتمالاً افسانهای) فرانسوی که در اوایل قرن نوزدهم با وجود ناداری و ناتوانی بهنحوی متعصبانه به امپراتور مخلوع ناپلئون ایمان و ارادت داشت. این عبارت در سالهای اخیر به لطف ابداع عبارت «شوونیسم مردانه» توسط فمینیستها در دههی 1960 برای توصیف گرایش مردان به این که خود را «جنس برتر» بدانند، احیا شده است.
.
⏺ توضیحات مترجم:
*جینگوئیسم jingoism: نوعی ملیگرایی افراطی که برخی ملت و مملکت خود را بهنحوی غیرموجه برتر از دیگران تصور کرده و بر این اساس طی روابطی نامسالمتآمیز منافع ملی خود را با زور یا تهدید یا تهاجم تعقیب و تأمین میکنند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش چهلم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺ سرمایهگرایی - سرمایهداری (کاپیتالیسم) Capitalism
.
یک نظام اقتصادی که در آن ابزار تولید متعلق به بخش خصوصی است و هدایت تولید و توزیع سود از طریق بازارهای آزاد که بر اساس سیگنالهای قیمتی تعیینشده توسط عرضه و تقاضا عمل میکنند صورت میگیرد. کارل مارکس استدلال میکرد که سرمایهداری از کارگران استثمار میکند و از این جهت ناگزیر در نهایت سرنگون میشود (به مارکسیسم مراجعه کنید). تا بهحال که با وجود خطاهای دورهای- از بیکاری بالا و نابرابریهای درآمدی گرفته تا تخریب محیطزیست که منتقدان آن را به سرمایهداری نسبت میدهند، او در اشتباه بوده است.
.
مدافعان سرمایهداری استدلال میکنند که نظام سرمایهداری کارآمدترین آفرینندهی ثروت در تمام دورانی بوده و است که تاکنون جهان بهخود دیده است و اشاره میکنند که در سرمایهداری مدرن هر کارگر صاحب کار خود است و میتواند آن را بفروشد. سرمایهداری از قرن شانزده به بعد در اروپا به عنوان جانشین فئودالیسم رشد کرد. بهترین مدافع سرمایهداری مدرن بدون شک آدام اسمیت (1723-1790) و کتاباش با عنوان "تحقیقی در مورد ماهیت و علل ثروت ملل" (1776) است. او گفت: تصمیمات اقتصادی به بهترین وجه بواسطهی خودتنظیمی نیروهای بازار گرفته میشوند.
.
همچنین مهمترین فرد در نظریهی سرمایهداری، دیوید ریکاردو (1772-1823) اقتصاددان بریتانیایی است که در قرن نوزده "قانون مزیت نسبی" را ابلاغ داشت؛ او توضیح داد که چرا تجارت با یکدیگر برای دو طرف سودآور است حتی اگر یکی از طرفین در همهی اشکال تولید برتر باشد. بهزودی ثابت شد که سرمایهداری با وجود تمام نقاط قوتاش نمیتواند از سقوط وال استریت در سال 1929 و پس از آن رکود بزرگ اقتصادی در دههی 1930 جلوگیری کند. یکی از پیامدهای یک چنین بحرانهایی نظریه کینزی بود که بر نیاز به مخارج دولتی در زمانی که سرمایهگذاری خصوصی کم میشود تأکید میکرد.
.
دهههای 1970 و 1980 کینزگرایی از اقبال افتاد و با پولگرایی monetarism* جایگزین شد – با اینحال این تغییر طالع موقتی بود چرا که ایدههای کینز یکبار دیگر بهعنوان راهحلی برای بحران اعتباری سال 2009 مرتبط و مناسب به نظر رسید.
.
⏺ توضیحات مترجم:
* مونتاریسم؛ مکتب اصالت پول؛ نظریه یا شیوهی کنترل عرضهی پول بهعنوان روشی اصلی برای ثبات اقتصادی.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سی و نهم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺ کالوینگرایی (کالوینیسم) Calvinism
.
مجموعهای از باورها در مسیحیت پروتستان، که از آموزههای «جان کالوین» (متولد ژان کووین، 1564-1509) الهیدان و کشیش فرانسوی قرن شانزدهم سرچشمه میگیرد. کالوینیسم پنج نکتهی اساسی دارد: 1. «فساد کل»، به این معنی که همهی انسانها گناهکار به دنیا میآیند. 2. تقدیر برای «برگزیدگان» است - آنها که از جانب خدا برگزیده شدهاند. 3. کفاره برای گناهکارانی است که باید نجات یابند (طبق آیین کالوینی، مسیح نمرد تا همهی گناهکاران را نجات دهد). 4. «فیض مقاومتناپذیر»، یعنی برگزیدگان نمیتوانند در برابر دعوت خدا مقاومت کنند. و 5. استقامت قدیسان، یعنی کسانی که برای رستگاری انتخاب شدهاند با ثابتقدمی به بهشت خواهند رسید. همانطور که کالوین غمگینانه بیان کرد، خدا «برای بخشی از نژاد بشر بدون هیچگونه شایستگی رستگاری ابدی مقدّر کرد، و برای بخشی دیگر، به مجازات عادلانهی گناهشان، لعنت ابدی».
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سی و هشتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺ بوداگرایی (بودیسم) Buddhism
.
یک فلسفه، و برای خیلیها یک مذهب، که توسط «سیذارتا گوتاما» (معروف به «بودا» به معنی روشنشده؛ روشنگر) در شمال شرقی هند در قرن ششم پیش از میلاد پایهگذاری شد. بوداگراها، که تعدادشان در سراسر جهان نزدیک به 380 میلیون نفر میرسد، به هیچ خدایی اعتقاد ندارند؛ تنها چیزی که آنها اعتقاد دارند "چهار حقیقت اصیل" است:
1. زندگی رنج است.
2. رنج ناشی از خواستههای فردی است.
3. برای توقف رنج باید خواستهها را متوقف کرد.
4. برای متوقف ساختن خواستهها «هشت راه اصیل» وجود دارد.
این «هشت راه اصیل» عبارتاند از: 1. بینش درست 2. پندار درست 3. گفتار درست 4. کردار درست 5. معاش درست 6. تلاش درست 7. تفکر درست و 8. تمرکز درست. به بیان دیگر، از طریق کردار و انضباط اخلاقی، اغلب شامل مراقبه (مدیتیشن)، است که یک بودایی میتواند نهایتا به آرامش کامل «نیروانا» یا «بیرون جهیدگی»- حالت رهایی از رنج و چرخهی تولد دوباره، برسد.
چندین سنت بودایی وجود دارد که اصلیترین آنها «تراوادا» است که در جنوب شرقی آسیا رایج است و بر مدیتیشن و خودرهاسازی از طریق خودتلاشگری تأکید دارد و بعد «ماهایانا» است، دربردارندهی مجموعهای از مکاتب مانند «ذن» (که میکوشد معنای زندگی را بدون دخالت منطق و زبان دریابد) و «سرزمین پاک» (که بر سرودخوانی تأکید دارد). مدارس ماهایانا در تبت، چین، مغولستان، کره و ژاپن غالب هستند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ شنبه ۳ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سی و هفتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺ بلشویسم Bolshevism
.
به آموزهها و راهبردهای پیروان ولادیمیر ایلیچ لنین (1870-1924)، بلشویکها، برای بهدست گرفتن قدرت و استقرار "دیکتاتوری پرولتاریا" بلشویسم گفته میشود. حزب بلشویک ( به روسی یعنی اکثریت، در مقابل منشویکها به معنی اقلیتها در گونههای رقابتی کمونیسم) در سال 1912 تأسیس شد- زمانی که جناحهای بلشویکی و منشویکی حزب سوسیال دموکرات کارگران روسیه (RSDWP) رسماً به احزاب جداگانهای تقسیم شدند.
.
بلشویکها نام خود را از زمان دومین کنگرهی RSDWP در سال 1903 بهدست آوردند، با این استدلال که عضویت حزب به انقلابیون حرفهای محدود میشد و در آن برههی زمانی اکثریت کمیته مرکزی و هیئت تحریریه روزنامه حزب با آنها بود. منشویکها به ائتلاف با روسهای لیبرال و حرکت تدریجی به سمت سوسیالیسم گرایش داشتند در حالی که ویژگی بارز بلشویکها تعهد به انقلاب جهانی و اعتقاد به «سانترالیسم دموکراتیک»(1) بود؛ این در کلام لنین بهمعنای «آزادی در بحث، وحدت در عمل» و در واقع دستورالعملی بود برای دیکتاتوری ژوزف استالین که پس از انقلاب اکتبر 1917 روسیه محقق شد.
.
در طول جنگ جهانی اول، بلشویکها به شکست روسیهی تزاری و وقوع یک جنگ داخلی امیدوار بودند؛ در این ارتباط منشویکها به دو جناح راست که از تلاشهای جنگی روسیه حمایت میکرد و جناح چپ که در راستای صلحگرایی تلاش میکرد تقسیم شدند. پس از انقلاب 1917 بلشویکها بهطور فزایندهای قدرتمند شدند و در سال 1918 نام خود را به حزب کمونیست روسیه تغییر دادند. در سال 1925 این حزب به حزب کمونیست اتحادیه و در سال 1952 به حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد. منشویکها در سال 1921 سرکوب شدند.
.
⏺ توضیحات مترجم:
(1) سانترالیسم دموکراتیک یا مرکزگرایی مردمسالار شکلی از دموکراسی است که در آن تصمیمات سیاسی از طریق فرآیندهای رأیگیری حاصل میشوند و بعد برای همهی اعضای حزب سیاسی اعلام و الزامآور میشوند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سی و ششم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بوگومیلگرایی (بوگومیلیسم) Bogomilism
.
آموزههای یک فرقهی مذهبی دوگرا (1) که از قرن 10 تا 15 در منطقهی بالکان شکوفا شد. این جنبش در اواسط قرن دهم در بلغارستان آغاز شد و به نام بنیانگذارش، کشیشی به نام بوگومیل (به زبان بلغاری یعنی «عزیز در نزد خدا») نامگذاری شد. بوگومیلگراها دیدگاهی مانوی نسبت به جهان داشتند و معتقد بودند که جهان مادی و مرئی مخلوق شیطان است (رجوع کنید به مانویسم). بر این اساس آنها آموزهی مسیحی تجسد (2) و نیز تمام مناسک کلیسای ارتدکس حاکم را انکار کردند. از ویژگیهای بارز بوگومیلیسم ریاضت شدید بود؛ در این آیین ورود به موضوعات دنیوی بویژه ازدواج، خوردن گوشت و نوشیدن شراب به شدت محکوم بود.
این آیین در طول قرون 11 و 12 در بسیاری از سرزمینهای امپراتوری بیزانس گسترش یافت و توسط یک اسلاو ملیگرای مخالف با سرکوب کلیسای ارتدکس و مسیحیسازی اجباری اسلاوها که از سال 863 توسط تزار بوریس اول در بلغارستان شروع شد تغذیه و تقویت میشد. در واقع بوگومیلیسم در بوسنی مورد استقبال حاکمان قرار گرفت اما در جاهای دیگر آزار و اذیت آنها افزایش یافت و در نهایت اگرچه بوگومیلها تا اواخر قرن چهاردهم در بلغارستان قدرتمند ماندند، اما در این قرن با شکست امپراتوری بیزانس از عثمانیها و فتح اروپای جنوب شرقی توسط آنها از اهمیت ساقط شدند.
.
⏺ توضیحات مترجم:
(1) دوگرایی (ثنویت) Dualism در حوزهی الهیات (تئولوژی) یعنی باور به وجود دو قطب خیر و شر و یا خدا و شیطان بصورت مستقل از هم و کمابیش برابر باهم در جهان است. دوگرایی نقطهی مقابل تکگرایی یا یکتاپرستی Monism است.
.
(2) تجسد یا تجسم Incarnation یکی از باورهای دین مسیحیت است که طی آن خدا به زمین فرود آمده و در جسم عیسی حلول یافته است. عیسویان بر این اساس به وحدت خدا و عیسی قائل هستند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ سه شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سی و پنجم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بلرگرایی (بلریسم) Blairism
.
یک ایدئولوژی سیاسی منسوب به تونی بلر، رهبر حزب کارگر بریتانیا (1994-2007) و نخستوزیر بریتانیا از 1997 تا 2007. بلر، همو که به نوسازی حزب کارگر کمک کرد تا به چیزی تبدیل شود که او خود و متحدانش آن را "حزب کارگر جدید" مینامیدند، از طرحی موسوم به "راه سوم" حمایت میکرد که از سوی متفکرانی همچون "آنتونی گیدنز"* برای فرا رفتن از دوگانگی میان سوسیالیسم چپگرا و سرمایهداری راستگرا ترویج میشد. این طرح در عمل به معنای ترکیب عناصر سیاستهای اقتصادی چپ و راست، برای مثال ریختن پول به بخش بهداشت و آموزش عمومی و در عین حال همزمان وارد کردن فشارهای بازار به آنها بود. بلریسم در سیاست خارجی در اصل به معنای نگرش و گرایش مثبت و مطلوب به اتحادیه اروپا و به طور مستمر به سیاست آتلانتیستی** پشتیبانی از آمریکا، چه دولت دموکرات "بیل کلینتون" و چه بعد او دولت جمهوریخواه "جورج دبلیو بوش" بود. همین ائتلاف بلر با آمریکا بود که منجر به مداخله و مشارکت بریتانیا در حمله به عراق و سرنگونی صدام حسین (1937-2006) در سال 2003 گردید و پیامدهای آن بسیاری، چه در جناح چپ و چه جناح راست، را به تحقیر و تمسخر بلر و بلریسم واداشت.
.
⏺ توضیحات مترجم:
* کتاب "راه سوم" آنتونی گیدنز را از لینک زیر از کانال جامعهشناسی شرقی میتوانید دریافت کنید:
https://t.me/orientalsociology/3052
.
** آتلانتیسم (آتلانتیکگرایی) یک باور ایدئولوژیک به همکاری و همیاری نزدیک دولتهای آمریکای شمالی (آمریکا و کانادا) و کشورهای اروپایی و در مجموع کشورهای دو سوی اقیانوس آتلانتیک (اطلس) شمالی در زمینههای سیاسی، اقتصادی و نظامی است.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سی و چهارم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بهائیگرایی، بهائیت Baha’ism
.
یک دین یکتاپرست که در قرن نوزدهم توسط [میرزا حسینعلی نوری ملقب به] «بهاءالله» ( (از واژهی عربی بها به معنی شکوه)(1817-1892) [۱۱۹۶ شمسی، تهران -۱۲۷۱ شمسی، عکا] در ایران تأسیس شد و توسط پسر ارشد او [عباس افندی ملقب به] «عبدالبهاء» (1844-1921) ادامه یافت. بهائیگرایی ریشه در آموزههای میرزاعلی محمد واعظ شیرازی مشهور به «باب» (در عربی به معنی دروازه) دارد. باب، که در سال 1850 در ایران اعدام شد و مقبرهاش اکنون در حیفا در اسرائیل مکان مهمی برای بهائیان است، بر مفهوم «مظاهر ظهور» از جانب خدا تأکید میکرد و بهاءالله ادعا میکرد که آخرین نمونه از آنهاست [1].
.
بهائیگرایی بر یگانگی نوع بشر و همهی ادیان و نیز حقیقت خدایی تأکید دارد که بتدریج توسط پیامبرانی همچون ابراهیم، بودا، عیسی و محمد نازل شده است [2]. یکی از اصول اساسی این دین «برابری زن و مرد»[3] و دیگری نیاز به جستجوی «صلح جهانی» است. شاید 7 میلیون بهایی در سراسر جهان وجود داشته باشد که بیش از 2 میلیون نفر از آنها ساکن هند هستند. در خود ایران حدودا 350 هزار نفر از بهائیان باقی مانده که اغلب به اتهام ارتداد از اسلام در معرض آزار و اذیت قرار دارند.
.
⏺ توضیحات مترجم:
[1] آخرین نمونه یعنی آخرین در زمان خود و نه آخرین برای همیشه- که بعد از او دیگر کسی نیاید. بهائیان ادیان الهی را حسب تغییر و تعالی ظرفیت درک و فهم بشر همواره در معرض تکامل میدانند و به آخرین دین و آخرین پیامبر قائل نیستند.
.
[2] از نظر بهائیت، ادیان الهی اصولا و اساسا برای رفع اختلافات بنیبشر و برقراری صلح و یگانگی آمدهاند و دینی که منشاء تفرقه و اختلاف باشد دین نیست- به بیان عبدالبهاء بیدینی بهتر از دین اختلافافکن است.
.
[3] بهائیون در مقام انسانیت جنسیت را دخیل نمیدانند و صرفا از این باب برتری یا امتیازی به جنس خاصی نمیدهند. آنها برابری و مشارکت زن و مرد را لازمهی دستیابی به صلح و وحدت جهانی و پیشرفت جوامع میدانند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سی و سوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بابگرایی (بابیسم) Babism
.
یک گرایش دینی در ایران که در سال 1844 [1223 شمسی|1260 قمری] توسط میرزاعلیمحمد شیرازی (1819-1850) [1198-1229 شمسی] بر اساس تجربهی یک مکاشفه تأسیس شد؛ او در این سال خود را «باب» (به زبان عربی یعنی در) معرفی کرد و ادعا داشت دروازهای به «امام زمان» (از نظر شیعه امام غایب از قرن نهم) و نیز «معرفت خداوند» میباشد. در همان سال علیمحمد 18 پیرو پیدا کرد[1] که به همراه خود او به عدد بابی مقدس 19 رسید[2] (او همینطور سال را به 19 ماه و 19 روز تقسیم کرد).
.
علىمحمد بعدها از لقب باب صرفنظر كرد و رسما اعلام كرد كه در واقع خود امام دوازدهم است که ظهور کرده است و باز در وهلهای بالاتر خود را «مظهر خدا» توصیف كرد. در سال 1848، بابیان به طور رسمی از اسلام جدا شدند و این منجر به تشدید درگیری آنها با نظم و نظام حاکم شد و منجر به دستگیری و اعدام علیمحمد در سال 1850 گشت[3]. در سال 1867 جنبش بابیسم در جستجوی جانشین باب دچار انشعاب گشت و به دو دسته تقسیم شد: یک دسته به [میرزایحیی نوری معروف به] «صبح ازل» (1831-1912) گرویدند و «ازلیون» نام گرفتند و دستهی دیگر جانب «بهاءالله»، برادر ناتنی صبح ازل، را گرفتند و به «بهائیون» معروف شدند. در نزد هر دو دسته باب برای همیشه شخصیتی محترم و مقدس باقی ماند.
* توضیحات مترجم:
[1] باب به 18 پیرو نخست خود لقب «حروف حی» داد؛ حی به حساب ابجد برابر 18 است و حروف حی به 18 حواری یا مؤمن نخست اشاره دارد.
[2] باب این 19 نفر را هم «واحد اول شریعت بیان» نامید؛ واحد هم به حساب ابجد برابر 19 و به معنی یگانگی است. منظور از شریعت بیان هم همان بابیسم یا آیین باب است.
[3] باب در سال 1229 شمسی در سن 31 سالگی به امر امیرکبیر در تبریز در میدان سربازخانه تیرباران شد. جسد او نخست به خندق انداخته شد ولی برخی معتقدند بعدها به تهران منتقل و در امامزاده حسن دفن شد و برخی دیگر هم بر این باورند که بقایای جسد از امامزاده حسن به اسرائیل منتقل شد و در مقام اعلی در دامنهی کوه کرمل در شهر حیفا دفن شد. در این محل اکنون آرامگاه با شکوهی برای باب احداث شده است.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سی و دوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بعثگرایی (بعثیسم) Ba'athism
.
بعثیسم عبارت است از گرایش به ایدئولوژی حزب بعث سوسیالیست عرب؛ بعث معادلی عربی برای رنسانس (نوزایی) است. حزب بعث در دههی 1940 در دمشق توسط یک مسیحی سوری به نام «میشل عفلق»1 و «صلاحالدین البیطار» هموطن مسلمان او تشکیل شد و در سال 1953 با حزب سوسیالیست سوریه ادغام شد. بعثیسم، دستکم در عالم نظر، از عدم تعهد، پانعربیسم و ضدامپریالیسم جانبداری میکند (در عمل، بعثیها در طول جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی همسو شدند).
.
از سال 1963 بعثیها در سوریه قدرت را در دست گرفتند- در همان سال برای مدت کوتاهی کنترل عراق را هم به دست گرفتند اما از دست دادند و دوباره در سال 1968 آن را به دست گرفتند. با وجود اینکه بعثیسم [بر پایهی سه آرمان سوسیالیسم عربی و ناسیونالیسم عربی و سکولاریسم] در پی «وحدت اعراب» [و تشکیل کشور واحد عربی] بود، رژیمهای سوریه و عراق هرگز به یکدیگر نپیوستند2. شاخهی سوری بعثیسم نخست تحت حکومت استبدادی «حافظ اسد» و سپس پسرش «بشار اسد» همچنان در قدرت باقی مانده است اما شاخهی عراقی آن در سال 2003 با سرنگونی «صدام حسین» (1937-2006) پایان یافت.
.
توضیحات مترجم:
1. میشل عفلق (1910- 1989) فیلسوف، جامعهشناس، نظریهپرداز و فعال سیاسی ملیگرای عرب
2. در جریان جنگ ایران و عراق، حزب بعث سوریه، در راستای مقابله با حزب همنام خود در عراق، رسما از ایران حمایت داشت.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سی و یکم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بیخداگرایی (آتئیسم) Atheism
.
بیخداگرایی (آتئیسم) اعتقاد به عدم وجود خدا یا خدایان است، برخلاف "ندانمگرایی" (آگنوستیسیسم Agnosticism) که پرسش در خصوص هست و نیست خدا را باز و بیپاسخ میگذارد. بیخداگرایی برای قرنها یک مفهوم رایج بوده است؛ از دموکریتوس Democritus و اپیکور Epicurus در یونان باستان که هر دو بیخداگرا (آتئیست) بودند بگیر تا مارکسیسم Marxism و مارکس که صراحتا گفت: "دین افیون تودههاست"، و فردریش نیچه Friedrich Nietzsche (1844–1900) فیلسوف آلمانی قرن 19 که ادعا کرد: "خدا مرده است"، و ژان پل سارتر Jean-Paul Sartre (1905–80) فیلسوف فرانسوی قرن 20 که اظهار داشت: "آزادی انسان و وجود خدا با یکدیگر ناسازگارند". اگرچه آتئیسم معمولاً رویکردی غیرمعنوی و غیرروحانی توصیف میشود، اما در برخی از اشکال بوداگرایی (بودیسم Buddhism) هم هیچ خدایی وجود ندارد و از این جهت پیروان آنها را هم میتوان به اصطلاح بیخداگرا نامید. ارزیابی عمومیت بیخداگرایی دشوار است، اما مطمئنا این گرایش در آمریکا کمتر است- جایی که نظرسنجیها نشان میدهند 75 درصد آمریکاییها به هر شکل به یک موجود برتر اعتقاد دارند، نسبت به اروپا که به عنوان مثال یک نظرسنجی در سال 2006 نشان داد 32 درصد فرانسویها بیخداگرا بودند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ یکشنبه ۵ فروردین ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سیام
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ ارسطوگرایی Aristotelianism
.
مکتبی فلسفی بر پایهی آموزههای فیلسوف کلاسیک یونانی ارسطو (384–322 قبل از میلاد). ارسطو فلسفه را نزد افلاطون آموخت اما برخلاف افلاطون که بهطور انتزاعی بر ایده به عنوان پیشدرآمدی بر ماده تمرکز داشت، ارسطو بر تحلیل تجربی تأکید کرد و استدلال کرد که همه چیز هدفی ذاتی دارد. این ایده در غایتشناسی ارسطو که تبیین یک چیز باید علت یا هدف نهایی آن را در نظر بگیرد، بعدها ارسطوگرایی را در نزد کلیسای مسیحی جذاب ساخت؛ بر این اساس بود که کلیسا توانست هدف را همان ارادهی خدا تلقی کرده، استدلال کند وقتی در جهان طرحی وجود دارد پس حتما باید طراحی هم وجود داشته باشد. اخلاق ارسطویی بر عقل و تمرین فضیلت - که مستلزم میانهروی است - تأکید دارد. اندیشههای ارسطو در موضوعات گوناگونی همچون شعر و سیاست قرنها بر اندیشههای متأخران تأثیرگذار بوده است؛ این اندیشهها بواسطهی ترجمههایی که در قرون وسطی توسط دانشمندان عرب و یهود مانند فارابی و ابن میمون به عربی صورت گرفت برای جهان غرب محفوظ ماند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش بیست و نهم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ آریانگرایی Arianism
.
بدعتی در دین مسیحیت، برگرفته از نام آریوس Arius (250–336 C)، کشیشی در اسکندریه که ادعا میکرد مسیح به واقع خدا نیست، به تمامی انسان هم نیست، بلکه یک موجود فراطبیعی است. آریوس استدلال میکرد که تنها خداست که خودبنیاد و تغییرناپذیر است؛ مسیحِ پسر قبل از دیگران توسط خدا آفریده شده و [بهمثابهی یک مخلوق] آغازی دارد و پایانی دارد و از این نظر نمیتواند خدایی خودبنیاد و تغییرناپذیر باشد. شورای نیکیه در سال 325 میلادی آریوس را به عنوان یک بدعتگذار محکوم و تأکید کرد که پسر [مسیح] و پدر [خدا] از یک جوهر واحد هستند.
.
با این وجود، آریانیسم تا نیم قرن بعد، به ویژه از سال 337 تا 361 میلادی طی سلطنت کنستانتیوس دوم امپراتور روم که آریوس را باور داشت محبوب ماند. فروپاشی آریانیسم زمانی رخ داد که امپراتورهای مسیحی گراتیان و تئودوسیوس در اواخر قرن چهارم قدرت را به دست گرفتند و شورای اول قسطنطنیه در سال 381 رأی نیکیه را تأیید و آریانیسم را ممنوع کرد. این آیین تا پایان قرن هفتم در برخی قبایل ژرمن وجود داشت و امروزه تا حد زیادی توسط وحدتگرایان (به وحدتگرایی Unitarianism مراجعه کنید) و شاهدان یهوه تبلیغ میشود.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ جمعه ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش بیست و هشتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ ایجازگرایی Aphorism
.
یک اظهار نظر موجز و مختصر، یا یک پند و اندرز، حاوی یک حقیقت مفروض، مانند "چیزی که شکسته نیست را نباید تعمیر کرد" یا همینکه فریدریش نیچه گفته، "آنچه ما را نابود نمیکند ما را قویتر میسازد". افوریسم برآمده از اصطلاح یونانی افوریسموس به معنی تعریف و توصیف است و برای اولین بار به گفتههای گردآوریشدهی بقراط Hippocrates (460–377 BC) پزشک یونانی اطلاق شده است- گفتههایی همچون "پیادهروی بهترین دارو و درمان برای انسان است" و "زندگی کوتاه است، هنر طولانی، فرصت زودگذر، تجربه گمراهکننده و قضاوت دشوار".
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ یکشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش بیست و هفتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ ضدسامیگرایی (یهودستیزی) Anti-Semitism
.
اگرچه اعراب نیز سامی [سام یکی از پسران نوح] هستند، اما این اصطلاح صرفا به پیشداوری، نفرت یا آزار و اذیت برعلیه یهودیان اشاره دارد و به این قرار تاریخی بسیار طولانی دارد- از داستان خروج در کتاب مقدس [تورات]، جنگهای صلیبی در قرون وسطی و اخراجهای متعدد یهودیان از بریتانیا (در 1290)، اسپانیا (در 1492) و پرتغال (در 1497) تا قتلعامهای اروپایی در قرن 19 و سرانجام هولوکاست در قرن 20.
.
از زمان شکست آلمان هیتلری در سال 1945 یهودستیزی کاهش یافته است اما همچنان از حمایتهای مردمی برخوردار است، بهویژه در روسیه و اقمار شوروی سابق. توضیحات دربارهی علل یهودستیزی متفاوت است: برخی از مسیحیان یهودیان را (که در عهد عتیق "مردم برگزیده" اعلام شدهاند) به خاطر مرگ مسیح ملامت میکنند؛ ممنوعیت رباخواری برای مسیحیان و موفقیتهای مالی یهودیان هم اغلب در مغضوب بودن آنها نقش داشته است.
.
قرآن به یهودیان موقعیتی محفوظ عطا کرده است [أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَىالْعالَمینَ. بقره 47] و از این جهت از نظر تاریخی در جهان اسلام با یهودیان بسیار بهتر از اروپاییها رفتار شده است؛ با این وجود، ایجاد اسرائیل در سال 1948 بهعنوان یک کشور یهودی منجر به تضادی گسترده با بخشی از مسلمانان گشته است، بهنحویکه اغلب ضدصهیونیسم به ضدسامیگرایی و یهودستیزی تبدیل شده است.
.
#ایسمها
✅ پ.ن: سعی کنیم ایسمها را بسی بیشتر و بهتر بشناسیم اما هیچکدام را باور نکنیم- دستکم به این سادگی؛ تاریخ بشریت جز شرح تولید و توزیع و تضاد و تقابل ایسمها و توفانهای ویرانگر پرشمار ناشی از آنها نبوده و نیست؛ بشریت تا به امروز هرچه کشیده و باز میکشد از رویش و رشد و رونق بیپروای ایسمها بوده و است؛ ایسمها همه پردههایی نظری در برابر حقایق و وقایع عالماند؛ اگر در پی حقیقتایم هرچه بیشتر بتوانیم "نظرا" این پردهها را کنار بزنیم "عملا" بسی بیشتر و بهتر به حقایق عالم نزدیک خواهیم شد؛
.
حقیقت سرایی است آراسته | هوی و هوس گرد برخاسته
نبینی که جایی که برخاست گرد | نبیند نظر گرچه بیناست مرد (سعدی)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ شنبه ۲۳ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران
.
بخش بیست و ششم:
⏺ ضدقانونگرایی (آنتینومیانیسم) Antinomianism
.
ضدقانونگرایی (آنتینومیانیسم؛ برگرفته از واژهی یونانی anti به معنای مخالف و nomos به معنای قانون) آموزهایست که معتقد است مسیحیان موظف به اطاعت از قوانین اخلاقی یا کتاب مقدس، بهویژه قوانین عهد عتیق (همچون ختنهی مردان) نیستند و نجات بشر تنها با ایمان و فیض الهی حاصل میشود. این نوع نگرش در مسیحیت اولیه و در قرون وسطی به برخی از فرقههای بدعتگذار اجازه میداد تا به جواز فعالیت جنسی تن در دهند، با این وجود دیدگاههای ضدقانونگرایی در طول اصلاحات پروتستانتیسم در قرن شانزدهم شکوفا شد و توسط گروههای سختگیر و زاهدی مانند آناباپتیستها مورد حمایت قرار گرفت (ببینید آناباپتیسم را).
.
البته مارتین لوتر [بنیانگذار نهضت پروتستانتیسم] Martin Luther (1483–1546) خود با این دیدگاه مخالف بود و در سال 1539 رسالهی "برعلیه ضدقانونگراها" را نوشت تا ایدههای یوهانس آگریکولا Johannes Agricola (1494–1566) را رد کند؛ آگریکولا نخستین کسی بود که در عصر اصلاحات معتقد بود اگر غیرمسیحیان تابع قوانین موسی هستند مسیحیان نیستند چرا که اینها تنها در برابر انجیل پاسخگو هستند. آگریکولا، که در نهایت از این عقیده برگشت، اعتقاد داشت که خداوند با فرد گناهکار نه باخشم که با ترحم رفتار میکند.
.
ضدقانونگرایی همچنان بهعنوان یکی از ویژگیهای چند فرقهی پروتستانی، از منونیتها و آناباپتیستها گرفته تا کواکرها (که در نظر آنها نوری از خدا که در درون هر فرد وجود دارد بر کتاب مقدس ارجحیت دارد) باقی مانده است (ببینید کواکریسم را).
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران
.
بخش بیست و پنجم:
⏺ ضد امپراتوریگرایی (ضد امپریالیسم) Anti-imperialism
.
ضد امپراتوریگرایی در راستای مخالفت با فتوحات خارجی قدرتهای بزرگ در اواخر قرن نوزدهم آغاز شد و در قرن بیستم رو به رشد نهاد. اتحادیهی ضد امپریالیستی که در سال 1898 در بوستون تشکیل شد تا با تصاحب فیلیپین توسط آمریکا مخالفت کند طی قرون 20 و 21 هم با مخالفت با نفوذ خارجی آمریکا همچنان نمود ضد آمریکایی از ضد امپریالیسم را حفظ کرده است (نگاه کنید به ضدآمریکاییگرایی)؛ با اینحال، بزرگترین نمایندگان ضد امپریالیسم در جهان کشورهای تحت استعمار قدرتهای بزرگ اروپایی همچون بریتانیا، فرانسه، اسپانیا و پرتغال بودند. در حال حاضر با اعطای استقلال به اکثر این مستعمرات در نیمۀ دوم قرن بیستم، گرایشات ضد امپریالیسم در جهان کاهش یافته است (همچنین به امپریالیسم مراجعه کنید).
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران
.
بخش بیست و چهارم:
⏺ ضد جهانیگرایی Anti-globalism
.
ضدجهانیگرایی (همانطورکه از عنواناش برمیآید) مخالف روال و روند جهانیشدن است و در این راستا مخالف گروهها و نهادها، از صندوق بینالمللی پول گرفته تا شرکتهای چندملیتی، که مشخصا از طرفداران این روال و روند به شمار میروند. جنبش ضدجهانیگرایی (یا ضدجهانیشدن) در اواخر قرن بیستم- زمانی که آمریکا تحت رهبری رونالد ریگان (1911-2004) و بریتانیا تحت رهبری مارگارت تاچر از بازارهای آزاد و رفع موانع تجارت حمایت میکردند، آغاز شد.
.
این جنبش که ذاتاً در موضع سیاسی خود چپگرا است، بهطور منظم تظاهرات گستردهای را بههنگام نشستهای بینالمللی برگزار میکند - برای مثال، در نشست سیاتل سازمان تجارت جهانی در سال 1999 و اجلاس جی 8 در جنوا در سال 2001. مجمع جهانی اقتصاد سالانه در داووس سوئیس برگزار میشود، در مقابل، جنبش ضدجهانیگرایی هم یک مجمع مقابلهگری بهنام مجمع اجتماعی جهانی برگزار کند؛ اولین نشست این مجمع در سال 2001 در پورتو آلگره برزیل برگزار شد.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
بخش بیست و سوم
⏺ ضد فاشیسم Anti-fascism
.
جنبشی که با ظهور فاشیسم در اروپای غربی در دهههای 1920 و 1930 مخالفت داشت. یک نمونه از آن، نیروهای ضد فرانکو در جنگ داخلی اسپانیا طی سالهای 1936 تا 1939 بودند؛ نمونۀ دیگر مقاومت فرانسه در برابر اشغال آلمان نازی در جنگ جهانی دوم بود. در بریتانیا یک رویداد قابل توجه «نبرد کابل استریت» طبقۀ کارگر ناحیۀ ایست اِند لندن [در شرق لندن] در روز یکشنبه 4 اکتبر سال 1936 بود، زمانی که حدود سیصدهزار تظاهرکننده ضد فاشیست با حدود ده هزار پلیس درگیر شدند که از سوی اتحادیه فاشیستهای بریتانیا به رهبری اسوالد موزلی برای نظارت بر راهپیمایی به صحنه گسیل شده بودند (موزلی در نهایت مجبور شد صحنۀ راهپیمایی را ترک کند). قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ضد فاشیسم اغلب با کمونیسم مرتبط بود اما امروزه طیف گستردهای از حمایتهای سیاسی از آنارشیستها گرفته تا سرمایهداران لیبرال را با خود دارد.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران
.
بخش بیست و دوم:
⏺ ضد اشتراکگرایی (ضد کمونیسم) Anti-communism
.
جنبشی در قرن بیستم در مخالفت با ایدئولوژی کمونیسم، علیالخصوص عملکرد آن توسط اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری خلق چین. کلیسای کاتولیک رومی که همیشه ضد کمونیسم بود؛ ایالات متحده هم همینطور. اما مخالفان اصلی کمونیسم در سالهای نیمه اول این قرن، جنبشهای فاشیستی در اسپانیا، ایتالیا و آلمان بودند. شکست آلمان در جنگ جهانی دوم نه فقط به ضرورت اتحاد آمریکا و روسیه پایان داد بلکه نقطۀ آغازی گشت بر گسترش "جنگ سرد" میان این دو ابرقدرت؛ در قالب این جنگ هر کدام برای نفوذ ایدئولوژیک خود در سراسر جهان به رقابت پرداختند و این به جنگ و درگیری مستقیم یا نیابتی این دو در کره، آسیای جنوب شرقی، آفریقا، افغانستان، خاورمیانه و آمریکای لاتین منجر گردید. در همین حال، جنبشهای ضد کمونیستی در اقمار اروپایی اتحاد جماهیر شوروی، از آلمان شرقی تا لهستان، ریشه دوانید. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 و افول کمونیسم، ضد کمونیسم هم بسیاری از دلایل وجودی خود را از دست داد - اما نه به تمامی، چرا که اکنون مشکلات اقتصادی در اروپای مرکزی و شرقی در قرن بیست و یکم در برخی از کشورها به تجدید حیات احزاب کمونیست منجر گشته است.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران
.
بخش بیست و یکم:
⏺ ضدسرمایهداری Anti-Capitalism
.
اصطلاحی گسترده برای مخالفت با نظام اقتصادی "سرمایهداری Capitalism"- نظامی که در قالب آن افراد مالک ابزار تولید هستند و آزادند تا سود خود را به حداکثر برسانند. احتمالاً فاشیسم Fascism شکلی از ضدسرمایهداری است زیرا منافع شرکتی را با دولت پیوند میدهد و بر این اساس آزادی افراد را کاهش میدهد؛ با این وجود مخالفان آشکارتر سرمایهداری سوسیالیسم Socialism و کمونیسم Communism هستند (مارکس پیشبینی کرده است که سرمایهداری پایان خواهد یافت چرا که کارگران را استثمار میکند).
.
مخالفتهای مذهبی هم به برخی از جوانب سرمایهداری وجود دارد: از نظر تاریخی، کلیسای کاتولیک روم ربا را ممنوع اعلام کرده و اسلام نیز بطور مشابه دریافت سود وام را ممنوع میداند. اگرچه اکثر اقتصاددانان نظام سرمایهداری را مؤثرترین وسیله برای افزایش و توزیع رشد اقتصادی میدانند با اینحال مخالفاناش اغلب آن را به افراط و تفریطهای زیانآور متهم میکنند؛ افزایش رو به رشد پاداشهای گزاف برای بانکداران و رؤسا و آسیب به محیط زیست از جمله این افراطها و تفریطها هستند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران
.
بخش بیستم:
⏺ ضدآمریكاگرایی Anti-Americanism
.
احساس دشمنی نسبت به سیاستها، فرهنگ یا مردم ایالات متحده. گاهی چنین فرض میشود که ضدآمریکاگرایی در قرن بیستم به مثابۀ واکنشی به برتری اقتصادی، فنی و نظامی ایالات متحده و به موازات آن افول قدرتهای اروپایی همچون بریتانیا و فرانسه آغاز شده است؛ اما در واقع، سابقۀ ضدآمریکاگرایی در اروپا دستکم به قرن 18 و 19 بازمیگردد، به عنوان مثال، به زمانی که "فرانسیس ترولوپ Frances Trollope (1779–1863)" نویسندۀ بریتانیایی "تقاضای پالایش" آمریکا را تقبیح کرد.
.
در عصر مدرن، وقایعی همچون جنگ ویتنام و اخیراً جنگ عراق به برانگیختن یک مخالفت تقریباً جهانی با سیاستهای آمریکا کمک کرده است؛ نظرسنجیکنندگان خیلی کم با نگرشهای مثبتی که مؤید سیاستهای آمریکا باشد روبرو شدند - با وجود جذابیتهایی که آمریکا همچنان به عنوان مقصدی برای مهاجران دارد و نیز تقاضای جهانی برای فرهنگ عامۀ آمریکایی، از مد گرفته تا فیلم.
.
درجات ضدآمریکایی بودن بر حسب مکان و زمان متفاوت است: روشنفکران فرانسوی سنتمآبانه سیاستهای آمریکا را بیرحمانه میشمارند و مسلمانان، صرفنظر از کشورشان، از حمایت آمریکا از اسرائیل انتقاد میکنند و سیاستهای آمریکا در خاورمیانه، افغانستان و پاکستان، را ضداسلامی میدانند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ یکشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
بخش 19
.
⏺ انساناندیشگرایی (آنتروپوسوفیسم) Anthroposophism
.
آنتروپوسوفی* یا "انساناندیشی" (از ریشۀ یونانی anthropos به معنی انسان و sophia به معنی عقل، اندیشه، حکمت) فلسفهایست که معتقد است انسان بهواسطۀ عقل و اندیشهورزی قادر به برقراری ارتباط با دنیای معنوی [و کسب حکمت انسانی] است. این ایده توسط "رادولف اشتاینر" Rudolf Steiner (1861-1925)، فیلسوف و دانشمند اتریشی، در اوایل قرن بیستم مطرح شد؛ اشتاینر قائل به وجود یک جهان معنوی قابل دسترس برای اندیشۀ ناب بود و آن را از طریق یک توانایی نهفته در وجود همۀ انسانها برای همه میسر میدانست. به باور او انسان [پیش از این] از طریق آگاهی رویامانندی در فرآیندهای معنوی جهان مشارکت داشته و [با این پیشزمینه] قادر است، جدا از حواس، با ایجاد یک ظرفیت ذهنی برای اندیشه و ادراک بار دیگر این کار را انجام دهد. اشتاینر در ابتدا در انجمن تئوسوفی** (خدااندیشی) شرکت داشت، اما با ارائۀ سازمانی "جیدو کریشنامورتی" Jiddu Krishnamurti (1895-1986)، فیلسوف مذهبی هندی، با عنوان "تناسخ مسیح" از آن سرخورده شد و در سال 1912 انجمن آنتروپوسوفی (انساناندیشی) را تأسیس کرد. این انجمن اکنون در سوئیس مستقر است و شعبههایی در سراسر جهان دارد.
.
❇️ افزودۀ مترجم:
* ترجمۀ آنتروپوسوفی Anthroposophy به "انسانشناسی" اشتباه است. انسانشناسی، معادل درخوری برای "آنتروپولوژی Anthropology" است؛ یکی گرفتن پسوندهای "logy" و "sophy" و ترجمۀ هر دو به "شناسی"، از سر ناچاری و نداشتن معادل مناسب هم که باشد، صحیح نیست. "logy" مبین مطالعات و شناختهای علمی و نشان "علم" است و "sophy" مبین شناختهای عقلانی و شهودی و نشان "حکمت" و "عرفان" است؛ بر این اساس، در تمایز با "logy: شناسی"، معادل "اندیشی" برای "sophy" پیشنهاد میشود.
.
اغلب مترجمین از آنجا که معادل فارسی مناسبی برای پسوند "sophy" وجود ندارد هم Anthroposophy و هم Anthropology هر دو را انسانشناسی ترجمه میکنند! در حالیکه این دو نه فقط یکی نیستند بلکه گاه در نقطۀ مقابل هم قرار میگیرند. آنتروپولوژی (انسانشناسی) یک رشتۀ علمی و دانشگاهی است که به مطالعۀ تخصصی گونههای انسانی گذشته از نظر رفتار، زیستشناسی، فرهنگها، جوامع و زبانشناسی میپردازد، در مقابل آنتروپوسوفی (انساناندیشی) یک جنبش معنوی قائل به امکان شناخت دنیای معنوی با اتکاء به خرد و خردورزی ناب و مستقل از تجارب حسی است. این جنبش با کاوش خردمندانۀ دنیای معنویت درصدد یافتن "دانش فوقبشری" است.
.
** ترجمۀ تئوسوفی Theosophy به "خداشناسی" هم اشتباه است. مطابق آنچه فوقاً گفته شد، بهتر است تئوسوفی را "خدااندیشی" ترجمه کنیم و خداشناسی را برای "تئولوژی Theology" کنار بگذاریم؛ تئولوژی (الهیات) یک رشتۀ علمی و دانشگاهی برای شناخت خدا از طریق کتب مقدس است در مقابل تئوسوفی یک جنبش فلسفی مذهبی برای شناخت خدا از طریق خلسۀ معنوی و شهود مستقیم است. تئوسوفی را "هلنا بلاواتسکی" مهاجر روسی در اواخر قرن نوزدهم (1875) در ایالات متحده بنا نهاد و در واکنش به آن بود که اشتاینر آنتروپوسوفی را ایجاد کرد؛ در تئوسوفی موضوع اندیشه خدا و در آنتروسوفی موضوع اندیشه انسان است؛ در این جنبش انسان جایگزین خدا شده و از این نظر آنتروپوسوفی (انساناندیشی) جایگزینی برای تئوسوفی (خدااندیشی) است.
.
⏺ با "logy: شناسی" و "sophy: اندیشی":
⏺ آنتروپولوژی Anthropology: انسانشناسی (علم به انسان)
⏺ آنتروپوسوفی Anthroposophy: انساناندیشی (حکمت به انسان)
⏺ تئولوژی Theology: خداشناسی (علم به خدا)
⏺ تئوسوفی Theosophy: خدااندیشی (حکمت به خدا)
⏺ سوشیولوژی Sociology: جامعهشناسی (علم به جامعه)
⏺ سوشیوسوفی Sociosophy: جامعهاندیشی (حکمت به جامعه) ...
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
بخش 18
.
⏺ Antagonism
⏺ ضدگرایی (آنتاگونیسم)
حالت دشمنی یا ضدیت، که ممکن است از جزئی تا جدی و خشن متغیر باشد. در نمایشنامههای کلاسیک به شخصیت اصلی داستان "پروتاگونیست" (قهرمان) و به شخصیت مخالف و مقابل آن "آنتاگونیست" (ضدقهرمان) گفته میشود.
.
⏺ Anthropocentrism
⏺ انسانمداری (آنتروپوسنتریسم)
این نظریه که جهان به نفع انسانها وجود دارد و نه حیوانات (آنتروپوس به زبان یونانی یعنی انسان). بر این اساس، این نظریه عموماً از سوی محیطزیستگراها مورد انتقاد است که از آسیبهای ناشی از استثمار انسان از زمین انتقاد میکنند (به محیطزیستگرایی Environmentalism مراجعه کنید).
.
⏺ Anthropomorphism
⏺ انسانگونهگرایی (آنتروپومورفیسم)
نسبت دادن ویژگیها یا کنشهای انسان به یک شیء یا موجود غیرانسانی، بهویژه به یک خدا. برآمده از کلمۀ یونانی anthropos بهمعنای انسان و morphe بهمعنای گونه و شکل است. خدایان یونان باستان همگی تا حد زیادی انسانگونهسازی شده بودند، اما بارزترین نمونههای مدرن، تصویر کردن خدا در هنر مسیحی بهمثابۀ مردی ریشو و نیز نسبت دادن اصوات و اشخاص انسانی به شخصیتهای دیزنی و سایر کارتونهاست.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بخش 17: جانگرایی؛ جانانگاری (آنیمیسم) Animism
.
آنیمیسم، از کلمۀ لاتین anima (*) به معنی "جان (1)"، باور به جان داشتن و یا ساکن بودن ارواح ماوراء طبیعی (2) در کالبد حیوانات، گیاهان یا اشیاء بیجانی همچون سنگها و صخرهها میباشد(**). مردمشناس بریتانیایی ادوارد برنت تایلور (3) نخستین بار در سال 1871 در کتاب "فرهنگ ابتدایی" خود به بررسی باورهای جانگرایانه پرداخت و استدلال کرد که دین با آنیمیسم آغاز شد؛ در مقابل، جامعهشناس فرانسوی امیل دورکیم (4) استدلال کرد که دین با توتمیسم (5) آغاز شده است. اگرچه میان توتمیسم و آنیمیسم مشابهتی است، آنیمیسم بر ارواح فردی که به حفظ زندگی انفرادی کمک میکند متمرکز است در حالی که توتمیسم بر اجداد یک سرزمین یا خود آن سرزمین تأکید و تمرکز دارد و آن را اساس زندگی اجتماعی مردمان آن سرزمین تلقی میکند. تفاوتهای ظریف هرچه که باشد، آنیمیسم در فرهنگهای اولیۀ تقریباً جهانی وجود داشته و امروز هم رواج دارد؛ بهعنوان مثال، شینتوئیسم (6) ژاپنی باوری بسیار جانگرا است. آنیمیسم در حال حاضر بهویژه در کشورهای در حال توسعه رایج است.
.
1. Soul
2. Spirit
3. Edward Burnett Tylor (1832–1917)
4. Emile Durkheim (1858–1917)
5. Totemism
6. Shintoism
.
⏺ افزودۀ مترجم:
* کلمۀ انیمیشن Animation هم که به کارتونها اطلاق میشود از این ریشه است. انیمیشن یعنی "جاندهی" و "زندهسازی" و "حرکتدهی" به تصاویر؛ در فارسی "پویانمایی" هم که گفته میشود معادل مناسبی است.
.
** اگرچه Soul و Spirit را به وجه عام در زبان انگلیسی بجای هم و اغلب به معنای "روح" بکار میبرند با این وجود به وجه خاص تفاوت و تمایزی در این میان مطرح است: Soul "جان" ما و بسته به بدن ماست که به ما حی و حس و حرکت میدهد در حالیکه Spirit "روح" ما و وسیلۀ ارتباطی ما با خدا و عالم ماوراء الطبیعه است و بدون جسم و جان ما هم به بقای خود ادامه میدهد.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بخش 16: اتحادیهگرایی بیحکمران (آنارکوسندیکالیسم) Anarcho-syndicalism
.
یک جنبشی سیاسی و اجتماعی که احتمالاً از جنبش کارگری اسپانیا در اواخر قرن نوزدهم سرچشمه گرفته است با این وجود بهطور قطع در دهههای اول قرن بیستم در فرانسه بود که در راستای جایگزینی دولت و ایجاد جامعهای مبتنی بر کارگران سازمانیافته در واحدهای تولید رایج گشت. اتحادیهگرایان بیحکمران، تحت تأثیر پیر جوزف پرودون Pierre Joseph Proudhon، با نظام دستمزد مخالف بودند چراکه آن را نوعی استثمار طبقۀ کارگر توسط طبقۀ سرمایهدار میدانستند که کارگران را به مقام بردگی فرومیکاست .
.
این اصطلاح از ریشۀ یونانی anarkhos بهمعنای "بدون حاکم" و syndicalisme یک واژۀ فرانسوی بهمعنای اتحادیۀ کارگری برآمده است. اصول آن نخستین بار در "بینالملل اول" - به معنای نخستین نشست انجمنهای بینالمللی کارگران در دهۀ 1860 در لندن و ژنو - بیان شد؛ در این نشست شرکتکنندگان به دو دستۀ پیروان کارل مارکس و آنارشیستها که دیدگاههای میخائیل باکونین Mikhail Bakunin رقیب روسی مارکس را ترجیح میدادند تقسیم شدند. در آن زمان، مارکس طرفدار اقدام از طریق دموکراسی پارلمانی بود درحالیکه باکونین و پیرواناش، بهقول یکی دیگر از انقلابیون روسی پیتر کروپوتکین Peter Kropotkin (1921-1842)، از "مبارزۀ مستقیم اقتصادی علیه سرمایهداری، بدون ورود به تحریکات سیاسی پارلمانی" حمایت میکردند.
.
آنارکوسندیکالیسم اگرچه در میان کارگران اروپا (و قبل از جنگ جهانی اول، در میان کارگران آمریکا نفوذ گستردهای داشت)، پس از جنگ جهانی اول بسی کمرنگ شد چراکه اتحادیههای کارگری و دیگر جنبشهای کارگری مدل کمونیسم شوروی را قانعکنندهتر یافتند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بخش 15: بیحکمرانگرایی (آنارشیسم) Anarchism
.
آنارشیسم در لغت (از ریشهی یونانی) به معنای"بدون حکمران"، فلسفهایست که معتقد است بشر میتواند و میباید بدون هیچ حکومتی در هماهنگی کامل زندگی کند - و نیز این که حکومت ذاتاً زیانآور است. این کلمه برای اولین بار در قرن هفدهم در جنگ داخلی انگلستان توسط مخالفان لِولِرها (Levellers: ترازگران: جنبشی که از حاکمیت مردمی در مخالفت با سلطنت حمایت میکرد) به صورت تحقیرآمیز استفاده شد، اما در سال 1793 یک روزنامهنگار انگلیسی به نام ویلیام گادوین William Godwin (1756-1836)، بی آنکه از خود کلمه استفاده کند، در مورد فضایل آنارشیسم و خوبیهای طبیعی انسانها توضیح داد.
.
اولین کسی که در سال 1840 خود را آنارشیست نامید، فیلسوف فرانسوی پیر جوزف پرودون Pierre Joseph Proudhon (1809-1865) بود- کسی که به دلیل اظهار جملهی "مالکیت دزدی است" مشهور گشته بود. آنارشیستها اغلب با جنبشهای چپ افراطی و با مارکسیسم مرتبط هستند، اما برخلاف آنارشیستها، مارکسیستها بر این باورند که دولت قبل از اینکه از بین برود باید تسخیر شود، از این رو در قرن نوزدهم اختلافنظر اساسی بین کارل مارکس Karl Marx (83-1818) و میخائیل باکونین Mikhail Bakunin (1876-1814) وجود داشت- کسی که حمایتاش از اقدامات خشونتآمیز الهامبخش یک رشته ترورهای سیاسی بود.
.
نقطهی اوج آنارشیسم در دهههای اولیهی قرن بیستم در اروپا بود، پیش از آنکه با ظهور فاشیسم درهم شکسته شود. این جنبش امروز به مثابهی یک جنبش حاشیهای، تنها به خاطر مخالفتاش با جریان جهانیشدن زنده مانده است (به جهانی شدن مراجعه کنید).
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بخش 14: استثناءگرایی آمریکایی American Exceptionalism
.
تبلیغ این تصور که ایالات متحدهی آمریکا به عنوان کشوری دارای مردمسالاری (دموکراسی)، برابری فرصتها و پذیرش مهاجران از جایگاه ویژهای در جهان برخوردار است. استثناءگرایی آمریکایی ریشه در گزارش تحسینبرانگیز الکسیس دو توکویل (1805–1859) مورخ فرانسوی قرن نوزدهم دارد.
.
همچنانکه نویسندهی بریتانیایی جی. کی. چسترتون (1936-1874) خاطرنشان میکند: «آمریکا تنها ملتی در جهان است که بر اساس یک کیش بنا شده است. این کیش که با شفافیت جزمی و حتی الهیاتی در اعلامیهی استقلال بیان شده است و پس از جنگ جهانی دوم مورد علاقهی دانشمندان علوم سیاسی بوده است، ریشههای مذهبی دارد (مانند این استعارهی قرن هفدهمی که آمریکا «شهری بر روی تپه خواهد بود» و نیز نظریهی قرن نوزدهمی فاتح «سرنوشت ملی1»)؛
.
با این حال واجد ریشههای اجتماعی - آمریکا به عنوان کورهی ذوب نژادها - همچنین زیستمحیطی، با توجه به تنوع منابع طبیعی و جغرافیایی آمریکا نیز است. منکران این کیش تحتتأثیر این حرفها که خیلی از کشورها خود را استثنایی میدانند قرار نگرفته، منتقدانه استدلال میکنند که استثناءگرایی آمریکایی بهانهایست برای میهنپرستی متعصبانه (جینگوئیسم Jingoism) و استعمارگرایی نوین (نئوامپریالیسم Neo-Imperialism) .
.
1. این باور که مردم ایالات متحده هم حق دارند و هم وظیفه دارند در آمریکای شمالی سرزمینهای سایر مردم را تصرف کنند چرا که این برنامه و خواست خداست. این عبارت در قرن نوزده توسط روزنامهنگاران و سیاستمداران بکار رفته است زمانی که شهروندان آمریکایی در غرب آمریکای شمالی به راه افتادند و تگزاس، کالیفرنیا، اورگون و آلاسکا را در دست گرفتند. (به نقل از فرهنگ لانگمن).
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ چهارشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بخش 13: الکلگرایی (الکلیسم) Alcoholism
.
اعتیاد به نوشیدنیهای الکلی، که گاهی اوقات با بیماری روانی هم همراه است؛ الکلگرایی زمانی مطرح میشود که یک فرد بیش از حد الکل مصرف میکند. شورای ملی آمریکا در باب الکلگرایی و وابستگی به مواد مخدر، الکلگرایی را "یک بیماری اولیه و مزمن که با اختلال در کنترل نوشیدن، اشتیاق به مصرف الکل، استفاده از الکل با وجود عواقب نامطلوب و انحراف در تفکر مشخص میشود" توصیف میکند. توصیف الکلگرایی به عنوان یک بیماری، و نه صرفاً یک نوع رفتار، در نیمهی دوم قرن بیستم رایج شد اما مورد پذیرش جهانی واقع نشد. با این حال، آنچه واضح است این است که افراد الکلی به طور نامتناسب مستعد مشکلات سلامتی همچون بیماری کبد هستند.
.
⏺ دگرگرایی (آلتروئیسم) Altruism
.
یک آموزهی اخلاقی- ابداع شده در قرن 19 توسط فیلسوف فرانسوی آگوست کنت (1798-1857) بنیانگذار اثباتگرایی (پوزیتیویسم) - که معتقد است افراد وظیفهی اخلاقی دارند که به دنبال خیر دیگران باشند. دگرگرایی یا دگردوستی، در مقابل خودگرایی (Egoism) و خودخواهی، در بسیاری از ادیان، از مسیحیت گرفته تا سیکیسم (Sikhism)، یک اصل بنیادی است؛ با این حال، یک مشکل اساسی در این میان وجود دارد و آن تعریف خود «خیر» است، به ویژه آنجا که منافع کوتاهمدت و بلندمدت از هم جدا میشوند یا زمانی که عامل خیر و کسی که در حق او عمل خیری انجام میشود با هم اختلافنظر دارند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 مریم فتحی
⏺ بخش 12: آلبیگنسگرایی Albigensianism
.
یک فرقۀ بدعتی مسیحی از پاکدینان Cathars (رجوع کنید به: Catharism) که در جنوب فرانسه در قرون 12 و 13 میلادی شکوفا شد. این نام برگرفته از شهر آلبی Albi است، اگرچه مرکز اصلی آلبیگنسها در شهر تولوز Toulouse در جنوب این شهر قرار داشت. این فرقه آیین رسمی کشیشی کلیسای کاتولیک روم را رد کرده و به دوگانگی مانوی از خیر معنوی و شر مادی: خدا و شیطان: روشنایی و تاریکی اعتقاد داشت. آلبیگنسها زهدگرایی Ascetism افراطی، بویژه تجرد، را تحسین و ترویج میکردند و در قالب آن به دو طبقه تقسیم میشدند: "مومنین" و "کاملین"؛ کاملین کسانی بودند که میتوانستند معیارهای دقیق فرقه را برآورده سازند - و البته این گروه در اقلیت بودند.
.
آلبیگنسها تا حدی به دلیل تقابلشان با کلیسای کاتولیک فاسد توانستند که پیشرفت کنند اما در سال 1209 پاپ ایننوسنت سوم Innocent III یک جنگ صلیبی بر علیه آنها به راه انداخت با این امید که آلبیگنسها را شکست داده و سرزمین آنها را به متحدانش در شمال فرانسه واگذار کند. این جنگ صلیبی 20 سال خونین به طول انجامید و با فروپاشی تمدن پروونچال Provençal و انتقال کنترل منطقه لانگدوک Languedoc به سلطنت فرانسه به پایان رسید. پس از آن، این منطقه زیر نظر پاپ گریگوری نهم Gregory IX قرار گرفت و آلبیگنسها به دستور راهبان دومنیکن تحت تجسس قرار گرفتند - با آغاز تفتیش عقاید طی یک سده این جنبش برای همیشه در هم شکست.
.
✅ کتاب ایسمها (گرایشها) به همت ادمینهای جامعهشناسی شرقی به تدریج ترجمه و به ترتیب در کانال جامعهشناسی شرقی و گروه جامعهاندیشان شرق منتشر میگردد.
.
🆔 https://t.me/Fathi_Maryam
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ پنجشنبه ۲۲ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 نرگس حیدری
⏺ بخش 11: هشدارگرایی Alarmism
.
هشدارگرایی (آلارمیسم) عبارت است از اعلام خطرهای بیمورد یا اغراقآمیز. برای هشدارگراها فرصتها بسیارند: قتلها و غارتها، بیماریها، بلایای طبیعی و ... همه فرصتی برای ترویج و تبلیغ بدبینی از سوی هشدارگراها هستند (نگاه کنید به بدبینیگرایی: Pessimism)، اما در نهایت همه پیشبینیهایی غیردقیق هستند- برای مثال باگ Y2K که هشدار دادند قرار است در ابتدای این هزاره سیستمهای رایانهای سراسر دنیا را خراب کند، یا این اعلام خطر که صدام حسین ( 1937-2006) میخواهد سلاحهای کشتار جمعی را در غرب رها سازد. "گرگ گریان*" یک اصطلاح رایج در ارتباط با هشدارگراها است، با این وجود هشدارگراها ضرورتا همواره هم در اشتباه نیستند: "نفرین کاساندرا"، طبق افسانههای یونانی، جزو پیشگوییهای دقیقی بود که هرگز باور نمیشد.
.
⏺ افزودۀ مترجم:
* "گرگ گریان" در ادبیات انگلیسی معادل همان داستان "چوپان دروغگو" در ادبیات فارسی است.
"کاساندرا" دختر پریام پادشاه تروا بود و بخاطر زیباییاش موهبت پیشگویی را از خداوند آپولو هدیه گرفته بود اما بدلیل پشت کردن به او مورد لعن و نفرین قرار گرفته بود و دیگر هیچکس پیشگوییهایش را باور نمیکرد. کاساندرا سقوط تروا بدست یونانیان را پیشگویی کرده بود اما کسی به حرفهای او توجهی نمیکرد. جملۀ معروف "مراقب هدیه آوردن یونانیها باشید" مربوط به اوست. هدیۀ یونانیها به ترواییها همان "اسب چوبی" بود که 30 تن از جنگاورانشان در داخل آن پنهان بودند و وقتی مردم تروا خسته از جشن پیروزی به خواب رفتند جنگاوران از داخل اسب چوبی بیرون آمدند و دروازۀ شهر را به روی یونانیان باز کردند و به این ترتیب زمینۀ قتل پریام و سقوط تروا بدست یونانیان را فراهم ساختند.
.
✅ کتاب ایسمها (گرایشها) به همت ادمینهای جامعهشناسی شرقی به تدریج ترجمه و به ترتیب در کانال جامعهشناسی شرقی و گروه جامعهاندیشان شرق منتشر میگردد.
🆔 https://t.me/narges_heydari72
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 مریم فتحی
⏺ بخش 10: زمینگرایی Agrarianism
جنبشی که معتقد است جوامع مبتنی بر زمینداری و کشت خاک - اما نه کشاورزی صنعتی- زندگی شادتر و رضایتبخشتری نسبت به جوامع مبتنی بر شهر و سرمایهداری مدرن فراهم میسازند. جوامع زراعتی در قرون وسطی یک پدیدۀ معمول بودند اما امروزه آنها تنها بصورت متفرق و منزوی وجود دارند: مانند آمیشها Amish* و منونایتها Mennonites** در ایالات متحده و یا جوامع هیپی.
در اوایل قرن بیستم برخی از کشورهای اروپایی احزاب ارضی و زراعی داشتند اما تنها موردی از یک جنبش ارضی که توانست به قدرت سیاسی دست یابد حکومت استبدادیِ خمر سرخها به رهبری پل پوت Pol Pot از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ در کامبوج بود. با وجود همۀ جاذبههایی که زمین(زراعت)گرایی میتواند داشته باشد، گرایش به شهرزیستی همچنان گریزناپذیر به نظر میرسد؛ طبق اعلام سازمان ملل بیش از نیمی از جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی میکنند و این یک نقطهعطفی است که در سال 2008 حاصل شد.
◀️ افزوده مترجم:
* آمیشها Amish یک گروه مذهبی مسیحی هستند که در نواحی پنسیلوانیا و اوهایو به دور از سایر مردم به صورت منزوی زندگی میکنند و برای خود قواعد رفتاری خاصی دارند، به عنوان مثال همچنان لباسهای سنتی خود را میپوشند، از تلفن استفاده نمیکنند، ماشین سوار نمیشوند و به سایر اختراعات مدرن هم اقبال نشان نمیدهند.
** منونایتها Mennonites هم فرقهای از پروتستانها هستند که همواره پیوستن به نیروهای مسلح و پذیرفتن مناصب اداری و دولتی را رد میکنند، فرزندان خود را غسل تعمید نمیدهند و همچون آمیشها مجزا و متمایز از بقیه مردم آمریکا در گوشه و کنارها برای خود زندگی میکنند.
✅ کتاب ایسمها (گرایشها) به همت ادمینهای جامعهشناسی شرقی بصورت مورد به مورد ترجمه و به ترتیب در کانال جامعهشناسی شرقی و گروه جامعهاندیشان شرق منتشر میگردد.
🆔 https://t.me/Fathi_Maryam
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ سه شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
🌓 از کتاب ایسمها Book of isms
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران
⏺بخش نهم: Agnosticism ندانمگرایی
«ندانمگرایی» بطور دقیق در مورد این ایده صحبت میکند که انسان نمیتواند چیزی فراتر از تجربة مادی خود بداند، با این وجود این اصطلاح در نزد عموم به این مفهوم که انسان نمیتواند وجود خدا را اثبات یا رد کند بکار میرود. اصطلاح «آگنوستیک Agnostic» ( متشکل از پیشوند A نفیکننده و gnostic واژهای یونانی به معنی «دانش») نخستین بار در سال ۱۸۶۹ توسط زیستشناس انگلیسی «توماس هاکسلی» Thomas Huxley ( 95 - 1825) در رد هر دو سنت خداگرایی (خداباوری) مسیحی-یهودی Theism و خداناگرایی (خداناباوری) Atheism استفاده شد. خداناگرایان (ملحدین) اغلب استدلال میکنند که ندانمگراها (لاادریون) [میدانند خدایی در کار نیست اما] صرفا جرأت انکار وجود خدا را ندارند، در مقابل، ندانمگراها ادعا میکنند به لحاظ روشنفکری صادقانه عمل میکنند.
◀️ افزودۀ مترجم:
یک «ندانمگرا Agnosticist» معتقد است که واقعا نمیداند خدایی در کار است یا نه، اما یک «خداناگرا Atheist» میگوید که مطمئن است خدایی در کار نیست.
🆔 https://t.me/narges_heydari72
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, Agnosticism ندانمگرایی
[ یکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
🌓 از کتاب ایسمها Book of isms
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران
⏺بخش هشتم: Ageism سنگرایی
یک نوع تبعیض علیه سالمندان بر اساس سنشان. این واژه در سال 1969 توسط یک آمریکایی، رابرت باتلر Robert Butler متخصص پیریشناسی Gerontologist باب شد و از آن زمان بخشی اساسی از واژگان صحیح سیاسی گشته است، دستکم از این باب قدرت رأی دادن افراد سالمند در مردمسالاریهای غربی با بالا رفتن امید به زندگی و پایین آمدن نرخ زاد و ولد افزایش یافته است. در واکنش به این امر، بسیاری از دولتها قوانینی را تصویب کردهاند که سنین بازنشستگی اجباری و سایر اقدامات مشابه "سنگرایانه" را منع میکند. از نظر فرهنگی، به نظر میرسد سنگرایی در جوامع غربی جوانگرا جا افتاده است، چنانچه رهبران ملی آنها اغلب زمانی انتخاب میشوند که در دهۀ 40 زندگیشان به سر میبرند در حالیکه در آسیای شرقی این افراد پیر هستند که مورد احترام هستند، و این شامل دنیای سیاست هم میشود.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, Ageism سنگرایی
[ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
🌓 از کتاب ایسمها Book of isms
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
⏺بخش هفتم: آفریقامرکزگرایی Afrocentrism
🔄 ترجمه: نرگس حیدری
نگرشی به جهان که آفریقا و بطور گسترده هر مردمی از تبار آفریقای سیاه را مبنا و مرکز قرار میدهد. آفریقامرکزگرایی بدوا مفهومی بود که بیشتر توسط آمریکاییهای آفریقاتباری همچون دیو بویس (1868-1963) W.E.B. Du Bois در واکنش به نسلها بیدادگری غرب، چه بواسطۀ استعمارگری و چه بواسطۀ بردهداری، توسعه یافت. اصطلاح "آفریقامرکزی یا آفریقامداری Afrocentric" به نظر میرسد در سال 1961 یا 1962، احتمالاً به لطف دیو بویس، از طرح پیشنهادیاش برای تدارک یک دائرهالمعارف آفریقایی که بی هیچ احساس شرمی آفریقامدار باشد اما نسبت به تأثیر دنیای خارج بیتفاوت نباشد نشأت گرفته است.
در سال 2000، اندیشمند آمریکایی مولفی کته آسانته Molefi Kete Asante (که با نام آرتور لی اسمیت جونیور در سال 1942 به دنیا آمد) در دانشگاه لیورپول انگلستان سخنرانیای با عنوان "آفریقامداری: به سوی درک جدیدی از تفکر آفریقایی در این هزاره" ارائه کرد. در سالهای پایانی قرن بیستم، آفریقامرکزگرایی به موضوعی متداول در مطالعات مربوط به نژاد سیاهان در بسیاری از دانشگاههای آمریکا تبدیل شد.
🆔 @narges_heydari72
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, آفریقامرکزگرایی Afrocentrism
[ یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
🌓از کتاب ایسمها Book of isms
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی
بخش ششم
توجه: کتاب ایسمها به همت ادمینهای "جامعه شناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعه شناسی شرقی منتشر میگردد.
⏺ زیباییگرایی Aestheticism
⏺ ترجمه: حسین شیران
یک جنبش فرهنگی اروپایی و بویژه بریتانیایی در اواخر قرن نوزدهم که معتقد است هنر فقط برای زیباییهایش وجود دارد، همانطور که فیلسوف فرانسوی ویکتور کوزن Victor Cousin (1792–1867) خاطرنشان ساخته است: "L'art pour l'art" (هنر برای خاطر هنر). ریشۀ این جنبش را میتوان به عقب تا قرن هجدهم به فیلسوف آلمانی امانوئل کانت Immanuel Kant (1724–1804) بازگرداند که میگفت معیارهای زیباییشناسی را باید از اخلاق یا سودمندی جدا دانست.
هنرمندان بریتانیایی مکتب پیشارافائلی همچون ادوارد برن-جونز Edward Burne-Jones (1833-1898) و دانته گابریل روستی Dante Gabriel Rossetti (1833-1882) از برجستهترین پیروان این جنبش بودند، در واکنش به این دیدگاه جان راسکین John Ruskin (1819–1900) و ویلیام موریس William Morris (1834–96) که هنر باید به اخلاق مرتبط گردد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, پوچگرایی Absurdism
[ پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
از کتاب ایسمها Book of isms
نوشته: جان آندریوس John Andrews
ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی
بخش پنجم
توجه: کتاب ایسمها به همت ادمینهای "جامعه شناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعه شناسی شرقی منتشر میگردد.
پوچگرایی Absurdism
ترجمه: مریم فتحی
یک دیدگاه فلسفی، در پیوندی نزدیک با اگزیستانسیالیسم و نیهیلیسم، که معتقد است موجود بودن بشر در دنیایی بیمعنا و غیرمنطقی، هرگونه جستجوی نظم و معنا را پوچ و بیمعنا میسازد. پوچگرایی ریشه در ایدههای سورن کییِرکِگارد (1813-1855) Soran Kierkegaard فیلسوف دانمارکی قرن نوزدهم دارد اما توسط آلبرت کَموس (1913-1960) Albert Camus فیلسوف فرانسوی-الجزایری در مقالهای تحت عنوان "افسانهی سیسیفوس" رواج یافت. بیشتر تئاتر مدرن تحتتأثیر پوچگرایی بوده است؛ این ایده که زندگی در نهایت بدون هدف است، نمایشنامهنویسانی از یوجین یونسکو Eugène Ionesco گرفته تا هارولد پینتر Harold Pinter را جذب خود کرده است.
🆔 https://t.me/Fathi_Maryam
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, پوچگرایی Absurdism
[ شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
از کتاب ایسمها Book of isms
نوشته: جان آندریوس John Andrews
ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی
بخش چهارم
توجه: کتاب ایسمها به همت ادمینهای "جامعه شناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعه شناسی شرقی منتشر میگردد.
Abstract expressionism
اکسپرسیونیسم (ابرازگرایی) انتزاعی
ترجمه: مریم فتحی
یکی از مکاتب هنر غیرتمثیلی که در نیویورک در دهههای ۱۹40 و ۱۹5۰ با تأکید بر خلاقیت خودانگیخته باب شد - مانند نقاشیهای "اکشن" جکسون پولاک Jackson Pollock (1912-1956) که رنگ را روی تمامی یک بوم میریخت و یا میچکاند. از سایر اکسپرسیونیستهای انتزاعی برجسته میتوان به مارک روتکو Mark Rothko (1903-1970) و ویلم دو کونینگ هلندیتبار Willem de Kooning (1904-1997) اشاره کرد (گرچه سبک اینها با پولاک متفاوت بود). این مکتب نیویورکی نقاشی که در اصل عمدتا تحتتأثیر اروپاییان، نقاشانی همچون سالوادور دالی Salvador Dali (1904-1989) و پیت موندریان Piet Mondrian (1872-1944) و نیز شاعرانی همچون آندره برتون André Breton (1896-1966) بود، در گریز و گذار از جنگ جهانی دوم، مرکز ثقل دنیای هنرِ پس از جنگ را از اروپا به آمریکا انتقال داد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, اکسپرسیونیسم انتزاعی
[ شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
از کتاب ایسمها Book of isms
نوشته: جان آندریوس John Andrews
ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی
بخش سوم
توجه: کتاب ایسمها به همت ادمینهای "جامعه شناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعه شناسی شرقی منتشر میگردد.
مطلقگرایی Absolutism
ترجمه: نرگس حیدری
مطلقگرایی به مثابۀ یک آیین سیاسی، بر اقتدار و حاکمیت نامحدود یک شخص اصلی و محوری، به عنوان مثال یک پادشاه که هیچ از سوی پارلمان، قضات و یا روحانیون کنترل نمیشود تأکید دارد؛ مانند لویی چهاردهم، "پادشاه خورشید" که از سال ۱۶۴۳ تا ۱۷۱۵ در فرانسه سلطنت میکرد و معروف است که میگفت: "من خودم دولت هستم". یک نمونۀ ساده برای مطلقگرایی اروپای قرن ۱۶ الی ۱۸ بود که "حق الهی" برای پادشاهان قائل بود به این معنی که پادشاه اقتدار خود را از خدا میگرفت. حاکمان مستبد مدرن هم به نوعی از قدرت مطلق برخوردار هستند اگرچه اغلب ادعا میکنند که نمایندگان دموکراسی میباشند. مطلقگرایی، به عنوان یک مفهوم فلسفی، بر این باور است که برخی ارزشها، همچون حقیقت، تغییرناپذیر هستند اما در مقابل، نسبیگرایان طور دیگری میاندیشند (ببینید Relativism را).
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, کتاب ایسمها isms, جان اندروز John Andrews, حسین شیران
[ سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
از کتاب ایسمها Book of isms
نوشته: جان آندریوس John Andrews
ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی
بخش دوم
توجه: کتاب ایسمها به همت ادمینهای "جامعهشناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعهشناسی شرقی منتشر میگردد.
الغاءگرایی Abolitionism
ترجمه: حسین شیران
جنبشی در اروپا و قارۀ آمریکا عطف پایان بخشیدن به نظام بردهداری، از جمله تجارت بردۀ ماوراءآتلانتیک که طی آن احتمالاً 15 میلیون آفریقایی مابین قرون 15 و 19 به قارۀ آمریکا منتقل شدند. در بریتانیا جنبش الغاءگرایان توسط فرقۀ کواکرها [انجمن مذهبی (مسیحی) دوستان] در سال 1873 بنیانگذاری شد. تحت تأثیر مبارزات غیورانۀ ویلیام ویلبرفورس (1759–1833)، عضو پارلمان بریتانیا، در سال 1807 بریتانیا تجارت بردگان را در سراسر امپراتوری خود غیرقانونی اعلام کرد (البته تا سال 1834 تملک بردگان همچنان قانونی ماند). فرانسه، که در اصل در سال 1795 در قانون اساسی خود بردهداری را محکوم کرده بود، و آن را جزئی از حقوق بشر اعلام کرده بود، هم در سال 1848 به همین ترتیب عمل کرد.
در ایالات متحده، الغاءگرایی را میتوان تا به دادخواهی کواکرها علیه بردهداری در سال 1688 پیگرفت، اما میتوان گفت که موفقیت در این زمینه تدریجی بود: ایالتهای شمالی، اوایل قرن نوزدهم بردهداری را در این کشور ممنوع کردند، در سال 1808 بود که واردات بردگان غیرقانونی اعلام شد، اما ایالات جنوبی بردهداری را بخشی اساسی از اقتصاد و شیوۀ زندگیشان میدانستند - تا اینکه جنگ داخلی خونین آمریکا در سالهای 1861–65 درگرفت؛ با شکست جبهۀ جنوب و متعاقب آن نگارش سیزدهمین متمم قانون اساسی، بردهداری در دسامبر 1865 به طور رسمی در ایالات متحده پایان داده شد. اکنون در هیچ کجای جهان در قانون اساسی هیچ کشوری بردهداری وجود ندارد اما در عمل، طبق محاسبات سازمان ملل حدود 27 میلیون نفر در سراسر جهان در شرایط بردهداری زندگی میکنند.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, کتاب ایسمها isms, جان اندروز John Andrews, حسین شیران
[ شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
از کتاب ایسمها Book of isms
نوشته: جان آندریوس John Andrews
ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی
بخش اول
توجه: کتاب ایسمها به همت ادمینهای "جامعهشناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعهشناسی شرقی منتشر میگردد.
مقدمه
"ایسم" چیست؟ اتیمولوژیستها [لغتشناسان] با بازگشت به عقب- از طریق زبان فرانسوی و لاتین در قرون وسطی- به کلمات یونانی میرسند که با "ismos" پایان مییابند و میگویند این سه حرف باهم یک پسوند ساده را تشکیل میدهند که اگر آنها را به یک اسم یا صفت یا به ریشۀ یک فعل اضافه کنید، برای خوشحالی خاطر فیلسوفان هم که شده، یک معنی، تمایز و تفاوتی به آن میافزایید. به این ترتیب است که مثلا ترور میشود تروریسم [کشتارگرایی]؛ گلوبال میشود گلوبالیسم [جهانگرایی]؛ باپتیس میشود باپتیسم [تعمیدگرایی].
افزودن "ism" به هر نوع کلمهای به گونههای ابتکاری هم صورت گرفته است، به عنوان مثال، "بوشیسم"، برای بیان سوءپیشگوییهای فراوان بوش چهلوسومین رئیس جمهور آمریکا بکار برده شده است. بوشیسم به لحاظ زبانشناختی همان صورتی را دارد که ریگانیسم یا تاچریسم یا مارکسیسم، اما از نظر مفهومی مبین یک معنای دیگری است؛ برای ریگان، تاچر و مارکس "ایسمها" معرف ایدئولوژیهای سیاسی و اقتصادی خاص خودشان هستند اما برای بوش، علیرغم آیین سیاسی خاصی که دارد، این "ایسم" صرفاً معرف عجایب کلامی اوست.
پیوریستها [خلوصگرایان] ممکن است اینگونه استدلال کنند که ایسمها تنها باید به آیینهای دینی، مکاتب فلسفی، تخیلات مربوط به جامعه یا رمز و رازهای علمی و پزشکی محدود شود؛ اما رویکرد ما در این خصوص به نسبت دست و دلبازتر است: ما بوشیسم را هم در لیست خود وارد میکنیم چرا که این هم، به شیوۀ خاص خود، متضمن معنایی است به همان روشنی که مثلا مارکسیسم دارد. همچنین اسکیزم schism را داریم [به معنای انشقاق] که در اصل در زمرۀ "ایسم"ها نیست (سه حرف آخر آن نه یک پسوند که بخشی از ریشۀ خود کلمه است) بلکه یک کلمۀ کوچک حاوی اطلاعاتی در مورد "ایسم"های دینی و مذهبی است که از یک مسلک یا مسلک دیگر جدا گشتهاند و از آنجا که این انشقاق و انشعاب به هر شکل وجود دارد پس باید جزو لیست باشد هر چند مطمئناً فینفسه جذابیت کمتری خواهد داشت.
در زبان انگلیسی "ایسمها" دستکم از اواخر قرن هفدهم میلادی وجود داشتهاند و تعداد آنها تا به این زمان افزایش یافته است. طبعا دادائیسم نمیتوانست قبل از دادا، که تا سال 1916 باب نشده بود، وجود داشته باشد؛ همینطور داروینیسم نمیتوانست قبل از داروین وجود داشته باشد. بیشتر "ایسمها" دستدردست "ایستها" دارند: یک مارکسیست به مارکسیسم اعتقاد دارد و یک کالوینیست به کالوینیسم، اما این همدستی بههیچوجه غیرقابل تغییر نیست: مثلا اتیمولوژیسم بسته به یک اتیمولوژیست نیست، یا فیلولوژیسم بسته به یک فیلولوژیست خاص نیست [اتیمولوژیست به مطالعۀ تاریخ لغات و فیلولوژیست به مطالعۀ تاریخ زبان میپردازد].
با اینحال، خوشبختانه، هیچ معادل انگلیسی برای Académie française وجود ندارد تا معین کند که چه کلماتی قابل قبول هستند، هیچ چیزی هم وجود ندارد که بتواند جلوی ابداع "ایسم"ها را بگیرد و مانع عرضۀ آنها به قربانگاه استفادۀ همگانی یا علمی گردد. احتمال اینکه به زودی در مورد "فیسبوکیسم" هم صحبت کنیم وجود دارد. اما آیا "ism"های ما به "wasm"ها تبدیل میشوند- اصطلاحی که جان لوکاچ مورخ آمریکایی مجارستانیالاصل در ارتباط با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باب کرد (البته او برای ناسیونالیسم استثناء قائل شد)؟ امیدواریم که نه، اینگونه نباشد و "ایسمها" به افزایش آگاهی ما کمک کنند، ما را آموزش دهند و گاه حتی ما را مشغول و متحیر سازند. این مجموعه که مشتمل بر بیش از 400 ایسم است، تلاش متواضعانهایست برای زنده نگاهداشتن آنها.
جان اندریوس - مه 2010
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, کتاب ایسمها isms, جان اندروز John Andrews, حسین شیران
[ سه شنبه ۱ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]