جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 جامعه‌شناسی دولت - بخش سوم
✍️ حسین شیران

.

اگرکه بپذیریم منحصرا دولت عامل توسعه‌ی یک ملت و مملکت است ولاغیر، در این‌صورت پیش و بیش از هر چیز ضرورتا باید بر روی تغییر و تحول و توسعه‌ی این تک‌عامل طلایی و تأثیرگذار متمرکز شویم و زین‌پس بی‌جهت عمر و انرژی و انگیزه‌ی خود را صرفا صرف تغییر و تحول دو عامل دیگر یعنی حکومت و ملت نکنیم؛ دست‌کم دو سده‌ی گذشته تاب و توان نیروهای توسعه و تحول‌خواه جامعه در دو جبهه صرف تغییر و تحول این دو عامل گشته است و ته‌اش امروز نه فقط هیچ به توسعه‌ی پایدار نرسیده‌ایم بلکه در خیلی از جهات بسی هم از آن دور شده‌ایم!

.

در جبهه‌ی اول امثال سیدجمال عمر خود را پای تغییر ذات و ذهن و منش و روش حاکمان گذاشتند و سرانجام در کمال پشیمانی تنها چیزی که توانستند تغییر دهند فکر و ذکر و منش و روش خودشان بود که ای‌کاش از همان اول همه افکار خود را در مزرعه‌ی مستعد ملت می‌کاشتند و در زمین شوره‌زار سلاطین فاسدش نمی‌ساختند! در مقابل در جبهه‌ی دوم خیلی‌ها هر آن‌چه داشتند در مزرعه‌ی ملت کاشتند و فوق‌فوق‌اش به تنها چیزی که دست یافتند آگاهی نسبی ملت از خیلی چیزها بود، ولیکن واقعیت اینست که به صرف آگاهی و آگاه‌سازی ملت هم نمی‌توان به‌جایی رسید!

.

آگاهی فی‌نفسه نه فقط برای ملت نان و آب و آبادی و آزادی و آرامش نمی‌شود بلکه برعکس در تنش و تضاد و تقابل با حکومت‌ها به‌مرور باعث از دست رفتن این‌ها و بسی بیش از این‌ها می‌گردد اگرکه بست در مرحله و محبس ذهنیت مردم باقی بماند و در میدان عینیت نتواند هیچ تغییر و تحولی در اوضاع و احوال جامعه رقم زند! بازماندن در یک چنین تقابل و شرایط فرسایش‌گری نتیجه‌اش اغلب احساس ناکامی و نارضایتی و نق‌زنی و غرزنی فزاینده‌ی ملت و هر از گاهی هم رگبار پراکنده‌ی خشونت و پرخاش‌گری در جای‌جای جامعه است و دیگر هیچ!

.

باری، ملت آگاه پایه و مایه‌ی توسعه است، یعنی باید که باشد تا توسعه موضوعیت پیدا کند، چه این انسان است که محور توسعه است و اساسا توسعه‌ی انسانی خود بخشی از توسعه است، در این شکی نیست، اما «ملت آگاه» اگر پایه‌ی اول توسعه باشد «دولت آگاه» پایه‌ی دوم آن است و اگر نتوان از این پایه به آن پایه پلی زد مابین‌شان دورانی چند دره‌ای برزخی شکل خواهد گرفت به عمق آگاهی و به وسعت بی‌سروسامانی و به مدت ندانم‌کاری ملت! درست شبیه مقام و موقعیت کنونی ما! در یک‌چنین شرایطی آگاهی تا اطلاع ثانوی بیش‌تر آزاربخش است تا آزادی‌بخش! تا بعد چه شود!

.

باقی در بخش بعد

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه‌شناسی دولت, جامعه‌شناسی توسعه

[ پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی دولت - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

برای حال و روز جوامع بشری هم همچون حال و روز هر انسانی در کل سه حالت می‌توان در نظر گرفت: 1. حالت بیمار: حالت مرضی و مسأله‌دار با اوضاع و احوالی نامساعد و نامتعادل 2. حالت سالم: حالت بی‌مرضی و بی‌مسألگی با اوضاع و احوالی به نسبت مساعد و متعادل 3. حالت فراسالم: حالت سرحالی و شادابی و رو‌به‌رشدی، با اوضاع و احوالی ممتاز و متعالی؛ به زبانی ساده‌تر، حالت اول مبین حال بد (-)، حالت دوم مبین حال نه خوب نه بد (±) و حالت سوم مبین حال خوب (+) است. بدیهی‌ست هر حالت و هر حالی بنوبه‌ی خود می‌تواند مراتبی از ضعف تا قوت به‌خود پذیرد.

.

هر سه جزء اصلی و اساسی یک جامعه یعنی ملت، دولت و مملکت هم تک‌به‌تک حال و روزشان می‌تواند "بد" یا "خوب" و یا "نه بد نه خوب" باشد و اساسا بر این اصل و اساس است جوامع بشری از لحاظ توسعه‌یافتگی حالاتی بس متفاوت از هم را تجربه می‌کنند؛ در این میان بدا به‌حال جامعه‌ای که هر سه جزءاش در بدترین حال و حالت ممکن باشند- این مصداق بارز توسعه‌نیافتگی‌ست و نمونه‌اش در جهان هیچ کم نیست، و در مقابل خوشا به‌حال جامعه‌ای که هر سه جزءاش در بهترین حالت ممکن باشند- نمونه‌ی این هم که مصداق بارز توسعه‌یافتگی‌ست هیچ در جهان کم نیست.

.

توسعه یعنی حرکت از حال و روز بد به حال و روز خوب و توانایی ماندن در این وضعیت؛ توسعه یعنی به‌بودی و به‌روزی مستمر؛ و این حقیقتا یک هدف اصلی و اساسی برای هر کس و هر گروه و هر جامعه‌ای در هر کجا و هر دور و زمان است؛ بالطبع همه می‌خواهند و می‌کوشند حال و روزشان همیشه خوب باشد و خوب‌تر هم شود، در این شکی نیست، اما به‌صرف خواست که نیست، ضرورتا توانستنی هم باید باشد و توانستن طرح و تدبیر می‌خواهد، طرح و تدبیر طراحان و مدبرانی، طراحان و مدبران تمهیدات و تسهیلاتی، و این‌ها همه مدیران مقتدری که مسلط بر اداره‌ی امور باشند.

.

باری، توسعه عامل می‌خواهد و عامل توسعه‌ی هر جامعه‌ای در هر کجا منحصرا دولت‌اش است- دولتی که از ملت و با ملت باشد و "توسعه‌ی همگانی" و نه هیچ چیز دیگری را رسالت اول و آخر خویش بداند، دولتی که به عقل و خرد و طرح و تدبیر مجهز باشد و نه عقیده و ایدئولوژی و امر و نهی‌های ایدئولوژیک، چه تنها این عقل و خرد و طرح و تدبیر است که قادر به حل‌وفصل مسائل و مشکلات است و نه عقیده و ایدئولوژی که خود عین مسأله و مشکل است و نقض و نقصی بر عقل و خرد است و البته که هرجا عقل و خرد در محاق باشد مسائل و مشکلات از سر و کول هم بالا می‌روند!

.

و بعد از زمین تا آسمان فرق است میان طرح و تدبیری که یک دولت ایدئولوژیک و عقیده‌گرا دارد با طرح و تدبیری که یک دولت عقل‌مدار و خردگرا دارد- اولی بار کج و معوجی‌ست که اگر به مقصد برسد جای تعجب دارد، چه لزوما در آن پیش و بیش از همه، مصالح و منافع ایدئولوژی حاکم که مشخصا متضمن مصالح و منافع اقلیت حاکم است لحاظ است و مصالح و منافع اکثریت اغلب در آن پادرهواست! یک چنین طرح و تدبیری هرگز به تغییرات و تحولات منتج به توسعه‌ی همگانی منجر نمی‌گردد و بخش اعظم جامعه در همان حالت بد و بیمار غرق در مسائل و مشکلات‌شان باقی می‌مانند.

.

باقی در بخش بعد

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه‌شناسی دولت, جامعه‌شناسی توسعه

[ چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 داستان نفوذ یهود در مثنوی معنوی
✍️ حسین شیران

.

بحث نفوذ در جهان بویژه در نزد یهودیان هیچ بحث تازه‌ای نبوده و نیست. حدود هشتادسال پیش مولوی در مثنوی معنوی‌اش داستان حاکم یهودی را روایت می‌کند که اتباع‌اش بطور گسترده به دین مسیحیت می‌گروند و او از این بابت خشمگین است و مدام دستور قتل و غارت‌شان را می‌دهد:

بود شاهی در جهودان ظلم ساز
دشمن عیسی و نصرانی گداز ...
صد هزاران مؤمن مظلوم کشت
که پناه‌ام دین موسی را و پشت

اما این قتل و غارت‌ها کارساز نمی‌افتد و پیوسته بر شمار مسیحیان افزوده می‌شود؛ وزیرش می‌گوید این راه‌اش نیست و باید راه دیگری در پیش گرفت:

گفت ترسایان پناه جان کنند
دین خود را از ملک پنهان کنند
کم کش ایشان را که کشتن سود نیست
دین ندارد بوی، مشک و عود نیست

شاه می‌گوید چاره چیست و وزیر خدعه‌ای می‌اندیشد و از شاه می‌خواهد او را به جرم مسیحی گشتن به قتلگاه ببرد و بعد او را ببخشد و به میان مسیحیان تبعیدش کند:

گفت ای شه گوش و دست‌ام را ببر
بینی‌ام بشکاف اندر حکم مر
بعد زآن در زیر دار آور مرا
تا بخواهد یک شفاعت‌گر مرا
آن گه‌ام از خود بران تا شهر دور
تا دراندازم در ایشان شر و شور

شاه هم چنین می‌کند و وزیر را به حکم ارتداد از دین یهود و ایمان به مسیح از در می‌راند و به اندرون مسیحیان گسیل می‌دارد:

کرد با وی شاه آن کاری که گفت
خلق حیران مانده زان مکر نهفت
راند او را جانب نصرانیان
کرد در دعوت شروع او بعد از آن
صد هزاران مرد ترسا سوی او
اندک‌اندک جمع شد در کوی او ...
او به ظاهر واعظ احکام بود
لیک در باطن صفیر و دام بود ...
دل بدو دادند ترسایان تمام
خود چه باشد قوت تقلید عام
در درون سینه مهرش کاشتند
نایب عیسی‌اش می‌پنداشتند ...
مدتی شش سال در هجران شاه
شد وزیر اتباع عیسی را پناه
دین و دل را کل بدو بسپرد خلق
پیش امر و حکم او می‌مرد خلق

بعد شش سال که اعتماد کامل حاصل شد وزیر وارد فاز تفرقه‌افکنی در میان 12 گروه مسیحیان می‌شود:

ساخت طوماری به نام هر یکی
نقش هر طومار دیگر مسلکی
حکم‌های هر یکی نوعی دگر
این خلاف آن ز پایان تا به سر ...
این نمط وین نوع ده طومار و دو
برنوشت آن دین عیسی را عدو

بعد از ایجاد تفرقه وزیر وارد فاز دوم مکر خود می‌شود؛ دست از موعظه برمی‌دارد و به خلوت می‌رود و به ریاضت می‌پردازد:

مکر دیگر آن وزیر از خود ببست
وعظ را بگذاشت و در خلوت نشست
در مریدان درفکند از شوق سوز
بود در خلوت چهل پنجاه روز
خلق دیوانه شدند از شوق او
از فراق حال و قال و ذوق او

مریدان اصرار به بازگشت می‌کنند ولیکن وزیر می‌گوید دستور غیب است و نمی‌تواند از خلوت بیرون آید و بعد یک‌به‌یک امیران را فرامی‌خواند و خبر از مرگ خویش می‌دهد و بحث جانشینی را پیش می‌نهد:

وانگهانی آن امیران را بخواند
یک‌به‌یک تنها به هر یک حرف راند
گفت هر یک را به دین عیسوی
نایب حق و خلیفه‌ی من تویی ...
هر امیری کو کشد گردن بگیر
یا بکش یا خود همی دارش اسیر

بعد از اینکه تک‌تک امیران را جانشین خود می‌خواند چهل روز دیگر مخفی می‌شود و بعد چهل روز خود را می‌کشد:

بعد از آن چل روز دیگر در ببست
خویش کشت و از وجود خود برست
چونک خلق از مرگ او آگاه شد
بر سر گورش قیامتگاه شد ...
خاک او کردند بر سرهای خویش
درد او دیدند درمان جای خویش

بعد از مرگ او تک‌تک امیران با نشان دادن دست‌خط او ادعای جانشینی می‌کنند و بر سر نیابت با همدیگر می‌جنگند و این بار خود به دست خویش از سر هم پشته‌ها می‌سازند:

هر یکی را تیغ و طوماری به دست
درهم افتادند چون پیلان مست
صدهزاران مرد ترسا کشته شد
تا ز سرهای بریده پشته شد ...
تخم‌های فتنه‌ها کو کشته بود
آفت سرهای ایشان گشته بود
جوزها بشکست و آن کان مغز داشت
بعد کشتن روح پاک نغز داشت ... .

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, نفوذ یهود, مولوی مثنوی معنوی

[ پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی دولت - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

"جامعه‌شناسی دولت" که می‌گویم یعنی که می‌خواهم مشخصا از رابطه و تأثیر متقابل "جامعه" و "دولت" بر هم‌دیگر و تأثیر کم‌وکیف این رابطه بر توسعه یا عدم توسعه‌ی "مملکت" سخن بگویم؛ ارزش و اهمیت یک‌چنین بحثی همانا در این حقیقت نهفته است که عامل توسعه و پیشرفت در هر کجا منحصرا دولت است و از این سبب سعادت یا شقاوت یک جامعه تحققا به کفایت یا عدم‌کفایت دولتی که بر آن حاکم است بسته است؛ حقیقت دیگر این‌که کفایت و عدم‌کفایت دولت هم به لیاقت یا عدم‌لیاقت جامعه‌ای که از آن برخاسته بسته است.

.

منظورم از "جامعه" انسان‌ها و ساختارهای عینی و ذهنی موجود و مستقر و روابط مستمر میان آن‌ها در یک مملکت است- جامعه زنده به رابطه است و بدون رابطه مرده است؛ منظورم از "دولت" هم نهاد اداره‌کننده‌ی مملکت است که بدین معنا می‌تواند شامل گذشته و باصطلاح دوران پیشاصنعتی هم باشد ولیکن منظور ما این‌جا مشخصا دولت در دوران صنعتی و پساصنعتی‌ست که اغلب با عنوان "دولت مدرن" شناخته می‌شود. سابقه‌ی دولت مدرن در ایران، همان‌طورکه می‌دانید، حدودا از سال 1304 زمان ظهور رضاخان بدین‌سوست.

.

بدین قرار گستره‌ی بحث ما این‌جا این یک‌صدسال اخیر است که کشور حدود و ثغوری بمراتب ثابت‌تر و هویتی بمراتب راسخ‌تر و رسمی‌تر یافته و در این مدت با وجود دو حکومت مختلف و چهار حاکم مطلقه کمابیش می‌توان از «یک قرن دولت مدرن» سخن گفت و کارنامه‌ای برایش درآورد که متأسفانه با همه جست‌وخیزها و پیشرفت‌هایی که نسبت به گذشته رقم خورده، در مقایسه چندان رضایت‌بخش نیست و در مجموع می‌توان گفت کماکان این توسعه‌نایافتگی‌ست که در کشور پایدار است و هنوز از توسعه‌ی پایدار خبری نیست که نیست!

.

طبق آخرین آمار، شاخص فلاکت ما اکنون در ایران بعد یک سده سابقه‌ی دولت مدرن به 42.2 درصد رسیده و این بطور میانگین حاصل نرخ تورم سالانه‌ی 34.5 درصد و نرخ بیکاری 7.7 درصد است و به تنهایی خود حکایت از دشواری معیشت ملت در این مملکت دارد. انبوه مسائل و مشکلاتی که مستمرا در سایر حوزه‌ها داشته و داریم را هم اگر باهم در نظر بگیریم در کل گریزی از این نتیجه‌گیری نخواهیم داشت که دولت‌های ما توان گذار جامعه‌ی ایرانی از وضعیت گرفتاری به رهایی را نداشته و ندارند چه برسد رفاه! بر این اساس ضرورتا باید پرسید: چرا؟ ...

.

باقی در بخش بعد

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه‌شناسی دولت, جامعه‌شناسی توسعه

[ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه‌شناسی رسانه و ارتباطات:

هیچ رسانه‌ای تمام حقیقت را نمی‌گوید.

حسین شیران

.

بمباران رسانه‌ای - جامعه شناسی شرقی

.

عصر عصر رسانه است و کار رسانه هم طبیعتا رساندن اخبار و اطلاعات به انبوه مخاطبان است؛ حالیا ماییم و این ‌همه رسانه در داخل و خارج و این همه اخبار و اطلاعات که شب و روز از جهات و جبهات مختلف با اسباب و اساس متعدد بر سرمان می‌ریزند، همه هم خود را محق و موجه و مستند جلوه می‌دهند و بدین‌قرار می‌خواهند ذهنیت و عینیت ما را آن‌سان که خود می‌خواهند و خود نیاز دارند سروسامان دهند!

.

در ارزش و اهمیت و ضرورت رسانه هیچ تردیدی نیست اما این هیچ نافی آفات و آسیب‌هایش نیست. تأکید و توصیه بر استفاده‌ی محدود و منطقی و مقرون به آگاهی از رسانه است؛ وقت و بی‌وقت پای رسانه نشستن و اخبار و اطلاعات گرفتن و گفت‌وشنود کردن درباره‌ی آن‌ها خروجی‌اش «رسانه‌بندگی» و «خبرزدگی‌»ست که متأسفانه حالا خیلی‌ها گرفتار آن‌اند و این البته ناشی از سیاسی‌شدن‌های بی‌حدوحصر مردمان ماست!

.

این درست که سیاست در کم‌وکیف زندگی ما بس دخیل است اما سیاست‌گرایی و رسانه‌گرایی هم درحقیقت حدی دارد- بویژه برای عوام که هیچ ضرورتی ندارد تا بدین‌حد سیاست‌زده و رسانه‌گرا باشند؛ حالیا همه بنوبه‌ی خود کارشناس سیاسی و تحلیل‌گر مسائل جامعه و جهان شده‌اند و همه‌جا حتی آن‌جا که نباید و نشاید، بحث سیاسی می‌کنند و اطلاعات سیاسی رد و بدل می‌کنند، هیچ خسته و سیر هم نمی‌شوند!

.

براستی چرا باید زندگی مردم عادی تا این حد تحت‌الشعاع سیاست باشد و رنگ‌وبوی سیاسی بخود بگیرد؟ سیاسی شدن عوام فایده‌اش چیست جز زِر و زار و زور زدن‌های بیهوده و سلب آرامش ذهن و عین و عدم استفاده‌ی بهینه از اوقات و لحظات زندگی؟ وقتی می‌توان بسی فارغ از سیاست و دور از سیاه و سفیدنمایی‌های سیاسیون قدری آسوده زیست چرا به‌چه دلیل باید این فرصت را با سیاست‌گرایی تباه‌ ساخت؟!

.

به‌نظر می‌رسد در مواجهه با این حجم از رسانه‌بندگی و سیاست‌زدگی، جامعه‌ی ایرانی نیازمند قدری رسانه‌گریزی و سیاست‌زدایی است.

.

باید باور داشت که هیچ رسانه‌ای هیچ بی‌هدف و بی‌جهت نیست و هیچ بی‌هدف و بی‌جهت هم عمل نمی‌کند؛ بی‌گمان اخبار و اطلاعات منتشره همه هدف‌گذاری و جهت‌گذاری شده‌اند و بر این اساس آن‌ها که بی‌هدف و بی‌جهت پای رسانه‌های مشخص می‌نشینند و دائما از آن‌ها اخبار و اطلاعات می‌گیرند خواه‌ناخواه با آن‌‌ها هم‌هدف و هم‌جهت می‌شوند و به‌مرور شبیه آن‌ها می‌شوند و شبیه آن‌ها فکر و عمل می‌کنند.

.

در این میان اگر هدف حقیقت‌جویی‌ست بدوا باید یقین داشت هیچ‌ رسانه‌ای هیچ‌وقت تمام حقیقت را نمی‌گوید- نه فقط بخاطر اینکه به تمام حقیقت دسترسی ندارد بلکه بخاطر اینکه اساسا با تمام حقیقت کاری ندارد، تنها بخشی از آن که با منافع و مواضع‌اش سازگار است را برجسته می‌سازد و پیوسته روی آن مانور می‌دهد و بخش‌های دیگر که به نفع‌اش نیست را قویا سانسور و سرکوب می‌کند و این یعنی رفتار ایدئولوژیک!

.

و بعد حقیقت‌جویی لزوما با کسب هرچه بیشتر اخبار و اطلاعات و دیدن و شنیدن تحلیل‌های بسیار که حاصل نمی‌شود بلکه بس مستلزم فراتحلیل‌ها و فراتلفیق‌هاست و این البته که یک کار تخصصی‌ست- نه از عهده‌ی هر کسی برآید و نه اصولا بر عهده‌ی هر کسی‌ست. در هر جامعه‌ای ضرورتا باید باشند منابع و مراجعی که در شرایط بمباران اخبار و اطلاعات ایدئولوژیک این رسالت اجتماعی بزرگ را در حق مردمان خود انجام دهند.

.

متأسفانه بسیار کم دیده و می‌بینیم یک‌چنین منابع و مراجعی که فرادست ایدئولوژی‌های غالب زمان عمل کنند و مختصر و مفید برای گذار جامعه به یک مقام و موقعیتی فراتر از اینکه هست اطلاعات فراایدئولوژیک در اختیار مردم قرار دهند؛ اغلب خود در موقعیتی فرودین اسیر این و آن ایدئولوژی‌اند و مدام اخبار و اطلاعات ایدئولوژیک به‌خورد مردم می‌دهند و تا ایران و ایرانی را در ورطه‌ی این و آن ایدئولوژی ساقط نکنند دست‌بردار هم نیستند!

.

جسم و روح و روان جامعه‌ی ایرانی تاریخا ساخته و پرداخته‌ی عوامل و عناصر متعدد و متکثر است و از این سبب جز با تکثرگرایی فراایدئولوژیک روی آرامش و آسایش به‌خود نخواهد دید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی رسانه, رسانه‌بندگی خبرزدگی

[ جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 اثر متیو، پیام و پیامدهایش
✍️ حسین شیران

.

شاید شنیده باشید اینکه می‌گویند: این عادت روزگار است به آن‌که بیش‌تر دارد بیش‌تر می‌دهد و به آن‌که کم‌تر دارد کم‌تر. باری این باور خیلی‌ها در سراسر جهان است و برخی آن را نه فقط عادت روزگار بلکه خواست خود خدا می‌دانند و بر این ادعا آیه‌ی ۲۹ از فصل ۲۵ انجیل متی را گواه می‌گیرند که صراحتا می‌گوید: "آن‌که دارد به او بیش‌تر داده خواهد شد تا به فراوانی [هرچه بیش‌تر] برسد و آن‌که [چندان] ندارد آن‌چه دارد هم از او گرفته خواهد شد"؛ به این سبب "مرتون" Robert K. Merton جامعه‌شناس آمریکایی این روال و روند را "اثر متیو" Matthew effect می‌نامد و به بررسی پیامدهای اجتماعی آن در جامعه می‌پردازد؛ پیش از هر چیز ببینیم انجیل متی از چه رو یک چنین اصل و اساسی را مطرح می‌سازد.

.

متی تمثیلی از عیسی مسیح نقل می‌کند که در آن مردی پیش از سفر 3 تن از خدمت‌گزاران خود را فرامی‌خواند و به یکی 5، دیگری 2 و آن دیگری 1 سکه می‌دهد تا در غیاب او به‌کار گیرند؛ بعد از سفر، اولی 10، دومی 4 و سومی همان 1 سکه را تحویل می‌دهند؛ ارباب می‌پرسد: چه کردید؟ اولی و دومی می‌گویند: خرید و فروش، سومی می‌گوید: از ترس اینکه مبادا از دست‌ برود زیر سنگ پنهان‌اش کردم؛ ارباب از بی‌عرضگی سومی خشمگین می‌شود و آن 1 سکه را هم از او می‌گیرد و به اولی می‌دهد. بدین‌وسیله متی به نقل از عیسی می‌خواهد بگوید که ارباب (خدا) بر اساس تفاوت در استعدادها و توانایی‌ها و کارآمدی‌های افراد است که به یکی بیش‌تر و به یکی کم‌تر می‌دهد. ...

.

مرتون منکر تفاوت در استعدادها و توانایی‌ها و کارآمدی‌های افراد و منتقد توزیع امتیازات بر این اصل و اساس نیست- به‌هرحال به‌قول افلاطون برابر دانستن نابرابرها هم درست نیست و خود مصداق بی‌عدالتی است، او که مشخصا در حوزه‌ی جامعه‌شناسی علم از پیامدهای ناگوار این اثر سخن می‌گوید، منتقد جریانی‌ست که طی آن امتیازات به‌نحوی نابرابر بر اساس ویژگی‌های غیرعلمی همچون شهرت، محبوبیت، موقعیت، روابط و مناسبات و ... توزیع می‌شود؛ مثلا در یک پروژه‌ی علمی‌پژوهشی همه‌چیز به نام استاد ارشد تمام می‌شود و جوایز و امتیازات و اعتبارات آن هم بیش‌تر به سمت‌وسوی او سرازیر می‌شود- تا دیگران- حتی اگر او کم‌ترین نقش را در آن پروژه داشته باشد.

.

اما تنها حوزه‌ی علم نیست و در باقی حوزه‌ها هم کمابیش اثر متیو ساری و جاریست و طی آن بیش‌ترین امتیازات به‌وجه غالب سوی آنها که بیش‌تر دارند سرازیرند؛ جالب اینکه خود ما هم جزئی از این جریان‌ایم- اینکه همواره یا اغلب از فروشگاه‌های برند خرید می‌کنیم، در رستوران‌های بنام غذا می‌خوریم، در تالارهای معروف جشن می‌گیریم، از خوانندگان شهیر آهنگ و از شعرای بزرگ شعر و از نویسندگان نامدار کتاب می‌خوانیم، از چند سخنور سرشناس نقل قول می‌کنیم و از چند بازیگر خاص فیلم می‌بینیم، به نامزد خاصی رأی می‌دهیم و تنها پیج و کانال خواص عضو می‌شویم و مدام پست‌هایشان را لایک می‌کنیم، ... یعنی که خواه‌ناخواه ما هم آب در آسیاب این اصل و اثر می‌ریزیم!

.

اصل و اثر متیو، چه بازی روزگار باشد، چه خواست خدا، چه ناشی از فعل و انفعالات آگاه‌ناآگاهانه‌ی ما و چه طرح و تدبیر و تبلیغ خود داراها (از هر نوع‌اش)، در هر صورت و با هر توجیه و توضیحی که بخواهیم برایش ارائه کنیم، شکی نیست که کارکردش تماما به نفع داراها تمام می‌شود و باعث انباشت هرچه بیشتر سود و سرمایه در نزد آنها می‌شود و اساسا از این سبب است که به این اصل و اثر "مزیت تجمعی" هم گفته می‌شود. بدیهی‌ست مزیت تجمعی به باز غنی‌تر شدن اغنیا و باز فقیرتر شدن فقرا می‌انجامد و این یعنی تشدید نابرابری‌ها و تولید و توسعه‌ی شکاف‌های اجتماعی و طبقاتی که ما اینک در حوزه‌های مختلف در بطن و متن جامعه شاهد آن هستیم و هیچ‌جوره هم حریف‌اش نیستیم.

.

در این‌که سرمایه سرمایه می‌آورد شکی نیست، بر اصل و رسم رقابت هم هیچ حرفی نیست، سخن بر سر توجهات اولیه و فرصت اولیه و موفقیت اولیه و سرمایه‌ی اولیه است که طی اثر متیو از خیل خرده‌پاهای هر حوزه دریغ می‌کنیم و به‌نحوی افراطی همه را باز پای کله‌گنده‌ها ریخت‌وپاش می‌کنیم؛ شکی نیست این روال و روند باعث در سایه‌ ماندن و استعدادسوزی‌های فراوان در زمینه‌های مختلف می‌شود. حواس‌مان باشد ما هم بنوبه‌ی خود در کم‌وکیف این جریان دخیل‌ایم. چه خوب است گاه‌گداری هم که شده از همه‌چیزداران و همه‌شکل‌برخورداران هر حوزه روی گردانیم و اندکی هم به نوپاهای بی‌همه‌چیز آن حوزه توجه کنیم. باور کنیم این یک مسئولیت اجتماعی است. 🙏

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی علم, اثر متیو Matthew effect

[ دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش پنجاه و هفتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺️ کابالاگرایی (کابالیسم) Kabbalism

.

کابالا یک سنت یهودی و یک تفسیر عرفانی و رازآلود از کتاب مقدس است که بصورت سینه به سینه و شفاهی منتقل شده و ادعا می‌شود دانشی خفیه* از تورات نانوشته‌ای است که خداوند به موسی و آدم داده است. این رویکرد عرفانی و رازآلود به خداوند از سوی برخی از یهودیان اصیل با اتهاماتی همچون پانتئیستی (همه‌خداگرایی) و بدعتی بودن مواجه گشته است. یقینا عناصری از جادو و کیهان‌شناسی وجود دارند- بعنوان مثال در سِفر یتزیرا (کتاب آفرینش)، که مابین قرن سوم و ششم ظاهر شدند و آفرینش را بمثابه‌ی فرآورده‌ای از 10 عدد الهی و 22 حرف از الفبای عبری توضیح دادند. کابالا از کلمه عبری قبالا qabbalah بمعنای سنت می‌آید. منشأ کابالیسم را باید در عرفان مرکاوه در قرن اول پس از میلاد مسیح مشخصا پس از تخریب معبد دوم در اورشلیم در سال 70 میلادی جست- عرفانی که هدف آن تأمل و تعمق هیجان‌انگیز در مرکاوه- «ارابه»ی خدا- بود که حزقیال نبی آن را در رؤیا دیده بود. نقطه‌ی اوج کابالیسم در قرون وسطی بود، زمانی که در سراسر دیاسپورای یهودی، بویژه در میان یهودیان اخراج شده از اسپانیا در سال 1492 گسترش یافت. در قرن 18، این سنت در میان پیروان فرقه‌های فوق ارتدوکسی (افراطی) همچون حسیدیک Hasidic و لوباویچ Lubavitch تأثیرگذار شد. پیروان کابالا در این روزگار چهره‌های سرشناسی همچون مدونا خواننده‌ی آمریکایی هستند.

.

⏺️ توضیح مترجم:
* گفته می‌شود بسیاری از فلاسفه و دانشمندان جهان از فیثاغورث و افلاطون گرفته تا اسپینوزا و لایبنیتس و نیوتن و کارل یونگ و بنجامین فرانکلین هر کدام بنوعی با ارتباطاتی آشکار و نهان از این معارف خفیه سهمی برده‌اند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, کابالاگرایی کابالیسم Kabbalism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از سخنان ناب سعدی‌ست این‌که خود به خود می‌گوید: "سعدیا گرچه سخن‌دان و مصالح‌گویی، به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست"؛ باری به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست، به سخن‌رانی نیست، به سخن‌سازی و نقد و نظربازی نیست، به کتاب و دفتر و دستک و دیوان‌سازی نیست، به مرام و مسلک و مذهب و دین‌بازی نیست، به دعا و مدح و مداحی و آه و گریه و زاری نیست، به خدا و به نبی و به علی‌ و به ولی‌داری نیست؛ به خدا به هیچ یک از این‌ها نیست چه اگر بود ما حال مترقی‌ترین ملت‌دولت عالم بودیم، تنها به تلاش و کوشش است و جز این راهی نیست؛ "ليس للإِنسان إِلا ما سعى" خود قول خداست، حیف قوم ما این اصل را آن‌چنان و هم‌چنان حالی نیست! ایها الناس توسعه بسته به کار است و به کار است و به کار، کار هم عرصه‌ی حرافی و لفاظی نیست، هرچه هست از عمل است و عمل است و عمل، ای‌دریغا بخش اعظمی از اعمال ملت و دولت ما را هیچ با توسعه کاری نیست، بخش کوچکی هم که سوی توسعه جاریست مالی نیست! از برای جریان بهتر و بیش‌تر و سریع‌تر خیل اعمال سوی کار و تغییر و تحول و توسعه، این مسیر مستلزم لایروبی‌ست وگرنه "حاصل عمر تلف کرده و ایام به لغو گذرانیده بجز حیف و پشیمانی نیست".

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی کار, جامعه شناسی توسعه

[ شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش پنجاه و ششم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
جین‌گرایی (جینیسم) Jainism

.

دینی از هند باستانی، با حدود 4 میلیون پیرو، که قائل به عدم خشونت برای هر موجود زنده - هر که دارای روح است - می‌باشد. جینیسم فاقد هرگونه الوهیت متعالی یا خدایان یا موجودات روحانی است که به مؤمنان‌اش کمک کند تا روح خود را از چرخه‌ی تولد، مرگ و تولد دوباره رهایی بخشند. رهایی روح با خلاص شدن از شرّ کارما اتفاق می‌افتد، جوهری که در نتیجه‌ی رفتار شخص به روح او الصاق می‌گردد. تنها رفتار با فضیلت است که هیچ کارمایی را بخود جذب نمی‌کند. شکل کنونی جینیسم به مکاشفات ماهاویرا Mahavira باز می‌گردد- شاهزاده واردهامانا Vardhamana که در سال 599 قبل از میلاد به دنیا آمد و ظاهراً بیست و چهارمین و آخرین تیرتانکار tirthankar این دین است- موجودی کاملاً روشن‌بین که راه روشن‌گری را نشان می‌دهد. ریشه‌های این دین به حدود سه قرن قبل بازمی‌گردد ولی معتقدان‌اش می‌گویند بی هیچ آغاز و پایانی از ازل وجود داشته است. اساس عمل جینیسم بر این اصل متمرکز است که فرد هیچ ضرر و زیانی مرتکب نشود؛ اصول راهنمای آن هم عبارتند از: باور درست، دانش درست و رفتار درست. پنج عهدی هم وجود دارد که فرد باید از آنها پرهیز کند: 1. خشونت 2. دروغ 3. دزدی 4. رابطه‌ی جنسی (تجرد ایدئال است) و دارایی‌های مادی.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جین‌گرایی جینیسم Jainism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 خودکشی دختران

✍️ حسین شیران

.

خودکشی دختران - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 در یک ماه گذشته خودکشی دو دختر نوجوان از اطرافیان اندوه بزرگی بر همه هستی‌ام حاکم ساخت! تصور جای خالی‌شان در خانه و کلاس درس و جامعه سخت دیوانه و سوز و گداز پدرمادرهایشان دیوانه‌ترم می‌کرد! همان‌موقع خواستم از باب درددل هم که شده چیزی بنویسم اما ذهن پریشان و دست لرزان‌ام هیچ اجازه‌ نداد؛ بعد هم چه باید می‌نوشتم و صرف نوشتن و خواندن چه دردی از جامعه و جمعیت دوا می‌کند! یاد حکایت ویل دورانت افتادم و مردی که از او دلیل محکمی برای زنده ماندن و خودکشی نکردن خواست و او نداشت و بعد اندوهناک نشست و نوشت: این‌همه دانایی اگر دردی از بشریت درمان نکند به چه دردی می‌خورد؟ و نیز امیل دورکیم که می‌گفت فعالیت فکری اگرکه نقشی در زندگی عموم نداشته باشد ارزش یک ساعت زحمت هم ندارد. باری، تا شکاف علم و عمل را پر و یا دست‌کم کم نکنیم همه به‌نوعی مشغول آب در هاون کوبیدن‌ایم. علوم اجتماعی و انسانی علوم رفتاری‌اند و نهایتا نشان پندارها و گفتارهایمان را باید در رفتارهایمان ببینیم. نسل جدید تاب‌آوری لازم برای تحمل منویات نسل ما هرچند به خیر و صلاح‌اش باشد را ندارد، چه کنیم؟ چگونه با آن‌ها رفتار و در صورت نیاز اصلاح‌شان کنیم بی‌آن‌که آن‌ها را پرپر و خودمان را بدبخت کنیم؟ ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, خودکشی دختران کودکان, ویل دورانت دورکیم

[ سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش پنجاه و پنجم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

⏺ انزواگرایی Isolationism

.

سیاست دور ماندن از مراوده با سایر کشورها؛ یک حالت عدم مداخله‌گرایی1 که اغلب با حفاظت و حمایت‌گرایی اقتصادی2 همراه است. بارزترین نمونه‌اش در دنیای مدرن کره‌ی شمالی است با این‌حال مواردی از انزواگرایی را در طول تاریخ هم می‌توان مشاهده کرد، مثلا چین که از اواخر قرن چهاردهم تا نیمه‌ی اول قرن بیستم انزواگرا بود و یا ژاپن که از اواسط قرن هفدهم تا زمانی که ناخدا متیو پری3 در سال 1853 به خلیج ادو (توکیو) رفت و موانع تجاری را از میان برداشت (یک سال بعد ژاپن با آمریکا قراردادی تجاری امضا کرد) در انزوا قرار داشت. خود ایالات متحده‌ی آمریکا با وجود موقعیت خاص خود بعنوان یک قدرت بزرگ در فاصله‌ی بین جنگ‌های جهانی اول و دوم سیاست عدم مداخله را در پیش داشت و هنوز هم که هنوز است انزواگرایی در بین بسیاری از آمریکایی‌ها، اعم از جمهوری‌خواه و دموکرات که بطور غریزی کشورشان را بی‌نیاز از باقی جهان یا دخالت نهادهای بین‌المللی مانند سازمان ملل یا دادگاه کیفری بین‌المللی احساس می‌کنند از محبوب خاصی برخوردار است.

.

⏺ توضیحات مترجم:
1. سیاست عدم مداخله‌گرایی Non-Interventionism تصمیم یک دولت و ملت برای خودداری از دخالت در امور داخلی سایر دولت‌ها و ملت‌هاست. میان عدم مداخله‌گرایی و انزواگرایی تمایز باید قائل شد.

.

2. حمایت‌گرایی اقتصادی Protectionism سیاستی برای حفاظت از اقتصاد داخلی در برابر رقبای خارجی است که برخی از کشورها با اقداماتی همچون وضع تعرفه بر کالاهای وارداتی و محدودسازی حجم واردات در پیش می‌گیرند. این سیاست در تقابل و تضاد با تجارت آزاد جهانی است که در آن دولت‌ها کمترین موانع برای ارتباط با جهان اقتصاد را اعمال می‌کنند.

.

3. متیو کالبریت پری Matthew Calbraith Perry (1794–1858) افسر نیروی دریایی ایالات متحده که در سال 1854 با عقد قراردی تجاری با عنوان کاناگاوا دروازه‌های ژاپن را به روی جهان گشود.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, انزواگرایی Isolationism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آیا جامعه‌شناسی می‌تواند فارغ از ارزش باشد؟
🔄 بازگردان: حسین شیران

.

⏺ رویکرد فارغ از ارزش به پژوهش‌گران توصیه می‌کند خنثی و عینی باقی بمانند و باورهای شخصی و سیاسی خود را خارج از فرآیند پژوهش نگه‌دارند. با این‌حال همه‌ی جامعه‌شناسان با ممکن و مطلوب بودن این امر موافق نیستند.

⏺ اثبات‌گرایان معتقدند جامعه‌شناسی باید فارغ از ارزش باشد.

اگوست کنت اعتقاد داشت جامعه‌شناسی می‌تواند از قوانین علمی حاکم بر جامعه پرده بردارد اگرکه همچون علوم طبیعی از روش‌های عینی و تجربی بهره برد.

امیل دورکیم هم اعتقاد داشت که وقایع اجتماعی (هنجارها، ارزش‌ها و قوانین) می‌توانند مستقل از باورهای پژوهش‌گر مطالعه شوند؛ او بر کاربرد روش‌های کمی برای کشف الگوها و علت‌ها در جامعه تأکید داشت.

⏺ اما تفسیرگراها معتقدند که جامعه‌شناسی نمی‌تواند فارغ از ارزش باشد.

گونار میردال ادعا داشت آزاد از ارزش بودن یک افسانه است و پژوهش‌گران تحت تأثیر پس‌زمینه‌ها و باورها و زمینه‌ها هستند و ارزش‌ها باید به‌صراحت اعلام شوند نه که پنهان شوند؛ جامعه‌شناسان باید نسبت به کاربرد پژوهش‌هایشان مسئولیت اخلاقی داشته باشند.

⏺ هوارد بکر هم اعتقاد داشت خنثی بودن جامعه‌شناس غیرممکن است و حتی ادعا داشت یک چنین کاری یعنی فارغ از ارزش بودن و عینیت‌گرایی پشتیبان وضعیت موجود است. او جامعه‌شناسان را ترغیب می‌کرد تا زیردستان و بی‌قدرتان و حاشیه‌ماندگان و یا گروه‌های منحرف را مطالعه کنند و روایت‌های مسلط و حاکم را به چالش بکشند.

⏺ نظریه‌پردازان انتقادی هم همین نظر را دارند.

الوین گولدنر می‌گوید وانمود کردن به فارغ از ارزش بودن ناراستی و دغل‌بازی‌ست. او معتقد است جامعه‌شناسان اولیه با یک چنین روال و روندی و حمایت از نظم اجتماعی موجود در خدمت منافع قدرتمندان بودند.
او طرفدار یک نوع «جامعه‌شناسی متعهد» است که در آن پژوهش‌گران بسی درباره‌ی ارزش‌هایشان صادق باشند و آثارشان را در راستای توسعه‌ی عدالت و تغییر و تحول بکار گیرند.

⏺ و اما متوازن‌ترین دیدگاه را ماکس وبر پیش نهاده است.

وبر می‌گوید عینیت تام غیرممکن است و ارزش‌ها در هر حال بر هر آنچه برای مطالعه برمی‌گزینیم تأثیر می‌گذارند؛ پژوهش‌گران باید بکوشند در حین گردآوری داده‌ها خنثی و فارغ از ارزش بمانند ولی ارزش‌های پذیرفته‌شده هستند که فرآیند پژوهش (از قبیل انتخاب موضوع) را شکل می‌دهند.

به بیان دیگر پژوهش جامعه‌شناختی می‌تواند فارغ از ارزش باشد ولی خود جامعه‌شناسان هرگز نمی‌توانند.

.

لینک دریافت ویدئو (از کانال تلگرام جامعه‌شناسی شرقی):

👇👇👇 (کپی کنید)

https://t.me/orientalsociology/5871

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, عینیت‌گرایی Objectivism, جامعه شناسی شرقی, Value Free

[ چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش پنجاه و چهارم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.

⏺ تاریخ‌گرایی (هیستوریسم) Historicism

.

این نظریه که تا حدودی توسط فیلسوف آلمانی گئورگ هگل (1770-1831) ارائه شد، پدیده‌های اجتماعی را پیامد تاریخ می‌داند و از این جهت آن‌ها را تنها با درک رویدادها، شرایط و زمینه‌های تاریخی- از جمله گرایش به کنش‌های انسانی برای واکنش به هر آنچه که قبلا رخ داده است (همانند «تز، آنتی‌تز و سنتز» مارکسیسم) قابل درک می‌داند. این نظریه در تضاد با نظریه‌ی تقلیل‌گرایانه است که به تأثیر اصول بنیادی [پدیده‌ها در درک آن‌ها] قائل است.

.

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, تاریخ‌گرایی هیستوریسم Historicism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش پنجاه و سوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

⏺ لذت‌گرایی (هدونیسم) Hedonism

.

هدونیسم یعنی تعقیب لذت و تمرین خودخواهی و خودارضایی؛ یک چنین رویه‌ای اگرچه بی‌تردید تجربه‌ای به قدمت بشریت دارد با این‌حال خود این اصطلاح (از واژه‌ی یونانی hedone به معنای لذت) در اواسط قرن نوزدهم ابداع شد. هدونیست‌ها (لذت‌گرایان) در دوران مدرن اغلب به عنوان جویندگان خودخواه لذت‌های جسمانی برای خویش شناخته می‌شوند اما در یونان باستان مفهوم لذت‌گرایی بیشتر با آرامش و شادی فکری همراه بود تا لذت‌های جسمانی؛ به استثناء آریستیپوس Aristippus (435-356BC) که مشخصا برای شهوانیت ارجحیت قائل بود باقی بویژه اپیکور Epicurus (341–270BC) بر این باور بودند که آرامش از خرد و فضیلت ناشی می‌شود.

.

⏺ توضیحات مترجم:
در مورد آریستیپوس حق است این توضیح را اضافه کنم که او هرگز مبلغ لذت‎گرایی بی قید و بند شبیه آنچه که امروزه روز رایج است نبود بلکه مشخصا قید و بندهایی بر آن داشت. اصل بنیادی فلسفه‌ی او این باور او بود که لذت تنها خیر ممکن است و باقی هرچه که هست نسیه است با این حال بلافاصله می‌افزود که حتما باید مراقب بود در این راه هیچ آسیبی به کسی نرسد و مدام هشدار می‌داد که لذت‌گرایی ضرورتا باید با "خویشتن‌داری اخلاقی" تعدیل شود. بر این اساس است که فلسفه‌ی او به "لذت‌گرایی اخلاقی ethical hedonism" معروف است. جمله‌ی معروف او این بود که "من مالک‌ام نه مملوک! ... بهترین کارها تسلط بر لذت‌ها است نه پرهیز از آن‌ها". آریستیپوس که شاگرد سقراط بود بخاطر این طرزتلقی‌ها شدیدا مورد انتقاد سقراط و افلاطون و باقی پیروان بود.

.

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, لذت‌گرایی هدونیسم Hedonism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ دوشنبه ۴ فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌹🌹 نوروز 1404 بر ایران و ایرانیان مبارک‌باد. 🌹🌹

.

دعای تحویل سال - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 سپاس خدای را که توفیق ورود به سالی دیگر را بر ما ارزانی داشت و بار دیگر باهم نشستیم و دعای تحویل سال را خواندیم و از خدا خواستیم حال‌مان را به بهترین حال‌ها تغییر و تحول بخشد. هرچند سال‌هاست این دعا را می‌خوانیم و حال و روزمان نه فقط بهتر نشده بلکه بدتر هم شده! اما این به‌معنای بد دعا کردن ما یا خوب نشنیدن خدا نیست؛ حقیقت اینست که تغییر و تحول اصول و اسباب و اساس خاص خود را دارد و هیچ الکی و الله‌بختکی نیست، هیچ به‌صرف دعا و به‌خواست از خدا هم نیست، چه اگر بود با این حجم از دعا حالیا ما احسن‌الحال‌ترین مردمان عالم بودیم که نیستیم! خدا هرکاره هم باشد این‌کاره نیست و خود اتمام حجت کرده که هیچ تغییر و تحولی در حال و روز هیچ قومی نخواهد داد مگر آن‌که خودشان تغییر و تحولی در خود بدهند و این یعنی هرگونه تغییر و تحول در حال و روزمان بسته به تغییر و تحول در خودمان است؛ مایی که سال به سال هم کوچک‌ترین تغییر و تحولی در فکر و ذکر و راه و‌ روش و منش خود نمی‌دهیم البته که در حسرت بهترین‌ها خواهیم ماند. راه توسعه از تغییر و تحول می‌گذرد، سنت‌های بلاتبدیل و بلاتحویل خدا در جامعه و جهان را بشناسیم و هم‌ساز و هم‌سو با آن‌ها تغییر و تحول را از خود آغاز کنیم. لطفا! 🙏

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, دعای تحویل سال, عید نوروز 1404, تغییر تحول توسعه

[ شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش پنجاه و دوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
⏺️ فمینیسم (زن‌گرایی) Feminism

.

فمینیسم جنبشی که معتقد است زنان باید در همه‌ی عرصه‌های زندگی از حقوقی برابر با مردان برخوردار باشند. سابقه‌ی این جنبش دست‌کم به قرن هجدهم بازمی‌گردد، مثلاً به نوشته‌های مری ولستون‌کرافت MaryWollstonecraft (1759–97)، با این‌حال در آغاز قرن 19 و 20 و با مبارزات زنان برای حق رأی برجسته شد؛ نخستین بار زنان نیوزیلند در سال 1893 و بعد زنان بریتانیا در سال 1918 و زنان آمریکا در سال 1919 حق رأی به‌دست آوردند؛ زنان فرانسه تا سال 1944 از حق رأی برخوردار نبودند. اگرچه سیمون دوبووار Simone de Beauvoir (1908–86) در سال 1949 کتاب تأثیرگذار خود "جنس دوم" را نوشت اما فمینیسم به معنای مدرن‌اش اساسا تحولی‌ست که از دهه‌ی 1960 آغاز شد- زمانی که اصطلاح "رهایی زنان" در آمریکا ابداع شد و نویسندگان فمینیستی همچون بتی فریدن Betty Friedan (1921–2006)، آنجلا دیویس Angela Davis و گلوریا استاینم Gloria Steinem پا به عرصه گذاشتند. در قرن 21م فمینیسم به لحاظ تئوریک تا حد زیادی به اهداف خود در جهان توسعه‌یافته دست یافته است- به ویژه در قانون‌گذاری؛ با این‌حال در عمل، زنان در مجموع هنوز کمتر از مردان درآمد دارند و کمتر در مناصب و مراتب بالاتر حضور دارند. در برخی از کشورهای در حال توسعه مانند افغانستان و پاکستان هم این‌گونه به نظر می‌رسد که شرایط برای زنان بسی بدتر شده است.

.

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, فمینیسم Feminism, ایسمها isms, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش پنجاه و یکم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
⏺️ فاشیسم Fascism

.

فاشیسم یک نظام حکومتی اقتدارگراست؛ مشخصه‌ی بارزش ملی‌گرایی (ناسیونالیسم) است؛ این کلمه از fasces کلمه‌ی لاتینی بمعنا و مفهوم "دسته‌بندی" گرفته شده است- در روم باستان دسته‌ای از چوب‌ها و تیغه‌ی تبر بیرون‌زده از آن داشتند [تبرپوش] که نماد و نشان "قدرت جمعی" بود. این کلمه اولین بار در ایتالیا برای رژیم دیکتاتوری بنیتو موسولینی (1883-1945) از سال 1922 تا 1943 و بعد بمثابه‌ی یک ایدئولوژی در دهه‌ی 1930 و بعد برای رژیم دیکتاتوری فرانکو در اسپانیا و هیتلر در آلمان استفاده شد.

.

از نظر اقتصادی، فاشیسم هم با مارکسیسم- با آن جنگ طبقاتی‌اش، و هم کاپیتالیسم فردی مخالفت داشت و در عوض از آن‌چه موسولینی آن را «دولت‌شرکت | دولت شراکتی»- با کنترل دولت و یا دست‌کم کارتل‌های تجاری بر اقتصاد می‌خواند حمایت می‌کرد و از نظر سیاسی بر تجلیل و تعالی ملت و خلوص نژادی می‌کوشید: "یک ملت باید قوی باشد تا در رقابت با نژادهای دیگر بتواند زنده بماند". پس از وحشت‌های حاصل از جنگ جهانی دوم، این اصطلاح اکنون همواره تحقیرآمیز تلقی می‌شود و اغلب برای دولت‌های راست‌گرا در آمریکای لاتین (مثلاً شیلی در زمان ژنرال پینوشه) و جنبش‌های ملی‌گرای افراطی و ضدمهاجر در اروپا بکار می‌رود.

.

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, فاشیسم Fascism, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش پنجاهم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺️ وجودگرایی، هستی‌گرایی (اگزیستانسیالیسم) Existentialism

.

رویکردی فلسفی که در آن افراد به‌عنوان عاملان آزاد در نظر گرفته می‌شوند و رشد و توسعه‌ی خود را از طریق اِعمال اراده تعیین می‌کنند. اگزیستانسیالیسم با آثار کی‌یرکگارد و نیچه در قرن نوزدهم آغاز شد، اما این اصطلاح احتمالاً توسط یک فیلسوف فرانسوی به نام گابریل مارسل (1973-1889) در سال 1943 ابداع شد. این رویکرد بیشترین ارتباط را با فیلسوفان فرانسوی قرن بیستم همچون ژان پل سارتر (1905-1980) و آلبر کامو (1913-1960) دارد. سارتر کتاب "هستی و نیستی" را در سال 1943 منتشر کرد و کامو کتاب "افسانه سیزیف" را در سال 1942، و در آن بیهودگی وجود را به تصویر کشید. اساس اگزیستانسیالیسم بر این مفهوم است که وجود مقدم بر ماهیت است، به این معنی که زندگی واقعی یک فرد آن چیزیست که ماهیت او را تشکیل می‌دهد و نه ماهیت از پیش تعیین شده که انسان بودن او را تعریف می‌کند. اگزیستانسیالیسم تمایل دارد وجود ارزش‌های عینی را انکار کند در عوض بر آزادی و تجربه‌ی فرد تأکید دارد.

.

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, وجودگرایی اگزیستانسیالیسم Existentialism, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ سه شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و نهم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺️ تجربه‌گرایی (امپریسیسم) Empiricism

.

تجربه‎‌گرایی پیشینه‌اش تا به ارسطو (384-322 پیش از میلاد) برمی‌گردد؛ این نظریه بر این باور است که معرفت از تجربه یا شواهد قابل مشاهده برمی‌خیزد و از این نظر رویکردی اساسی به علم است. این اصطلاح اگرچه در قرون 17 و 18 پایه و اساس ایده‌های بسیاری از فیلسوفان همچون جان لاک انگلیسی John Locke (1632–1704)، جرج برکلی ایرلندی George Berkeley (1685–1753) و دیوید هیوم اسکاتلندی David Hume (1711–76) بود با این حال در قرن نوزدهم بود که باب شد. این فلاسفه رسما روش تجربی را به انتزاعات متافیزیکی ترجیح می‌دادند. اصل و اساس هدایت‌گر تجربه‌گرایی در این جمله‌ی لاتین خلاصه می‌شود: "nihil in intellectu nisi prius in sensu"، به این معنی که: "به عقل درنیاید هر چه به حس درنیاید". با این حال، یک مشکل اساسی که برای تجربه‌گرایی وجود دارد دشواری توضیح علم و معرفتی همچون ریاضیات است که به نظر می‌رسد هیچ مبنایی در تجربه ندارد.*

.

⏺ توضیحات مترجم:
* تجربه‌گرایی در حوزه‌ی معرفت‌شناسی نوعاً در نقطه‌ی مقابل "عقل‌گرایی" (راسیونالیسم Rationalism) قرار می‌گیرد که معتقد است منبع و منشأ اصلی کسب معرفت عقل است و در فلسفه‌ی ذهن غالباً در نقطه‌ی مقابل "فطرت‌گرایی" (ایناتیسم Innatism) قرار می‌گیرد که معتقد است انسان به هنگام تولد پیش از هر تجربه‌ای برخی از دانش‌ها و ایده‌ها را در ذهن خود به همراه دارد- برخلاف نظر تجربه‌گرایان از جمله جان لاک که ذهن انسان را در بدو تولد همچو "لوحی سفید" خالی از هرگونه محتوا می‌دانند.

.

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, تجربه‌گرایی امپریسیسم Empiricism, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ چهارشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دوری در دنیای آمار - بخش چهاردهم

⏺️ بیست کشور برتر جهان با بیشترین اعتماد به دولت

.

بیست کشور برتر جهان با بیشترین اعتماد به دولت - جامعه شناسی شرقی

.

بر اساس آخرین داده‌ها و آخرین رده‌بندی در این زمینه، چین با شاخص 77 بیشترین اعتماد مردم به دولت را داراست و از این نظر اکنون در رتبه‌ی اول جهان قرار دارد. اندونزی با شاخص اعتماد 76 در رتبه‌ی دوم جهان قرار دارد. هند با شاخص 75 سوم و امارات و عربستان به ترتیب با شاخص 72 و 71 در رتبه‌های بعدی قرار دارند. میانگین جهانی شاخص اعتماد به دولت و دولت‌مردان 56 می‌باشد. باید دید شاخص اعتماد ایرانیان به دولت و دولت‌مردان‌شان در چه حدی‌ است.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, شاخص اعتماد به دولت, دوری در دنیای آمار

[ یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و هشتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
⏺️ جهان‌شهرگرایی، جهان‌میهن‌گرایی Cosmopolitanism

.

این دیدگاه که همه‌ی مردم جهان اعضای اجتماع واحدی هستند و از این جهت نباید با مفاهیمی همچون میهن‌گرایی (میهن‌پرستی) Patriotism و ملی‌گرایی Nationalism و ... محدود و محصور شوند. ایده‌ی جهان‌شهرگرایی (کاسموپولیتانیسم؛ در لغت یونانی کاسموس kosmosis بمعنای جهان و پلیس polis بمعنای شهر) به یونان باستان در قرن چهارم قبل از میلاد بازمی‌گردد، زمانی که دیوژن Diogenes بدون هیچ تعلق خاصی به شهر خود سینوپ اظهار داشت: "من شهروند این جهان هستم".

.

⏺️ توضیحات مترجم:
* یک قرن بعد از دیوژن مکتب فکری دیگری بر اساس ایده‌ی جهان‌شهری او در یونان باستان پدید آمد با عنوان رواقی‌گرایی Stoicism، و در آن بسیاری از متفکران بر این نکته تأکید کردند که هر انسانی همزمان در دو اجتماع به سر می‌برد: 1. اجتماع محلی که در آن زاده شده است و 2. اجتماع احتجاجات و آرمان‌های انسانی. هراکلس Hierocles برای بیان این منظور از "مدل هویت حلقوی" استفاده کرد و گفت افراد باید خود را در درون حلقه‌های متحدالمرکزی تصور کنند که حلقه‌ی اول خود و حلقه‌های بعدی به ترتیب خانواده‌ی نزدیک، خانواده‌ی گسترده، گروه‌های محلی، همشهریان، هموطنان و در نهایت همه‌ی انسان‌های جهان را دربرمی‌گیرد. در درون همه‌ی این حلقه‌ها انسان‌ها نسبت به دیگران احساس «وابستگی» یا «دلبستگی» دارند و بر این اساس وظیفه‌ی همه‌ی شهروندان جهان است که همواره حلقه‌ها را به درون و به سمت مرکز بکشند و همه انسان‌ها را همشهریان خود دانند و همشهریان خود سازند.

.

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ شنبه ۴ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 ایران و ایرانی در سفرنامه‌ها - بخش چهارم

📚 خاطرات سفر ایران
✍️ کنت ژولین دو روششوار
Julien de Rochechouart
🔄 مهران توکلی

.

سفرنامه کنت ژولین دو روششوار - جامعه شناسی شرقی

.

این کتاب نه صرفا یک سفرنامه بلکه یک بررسی همه‌جانبه‌ای از جامعه و مردم و سرزمین ایران در نیمه‌ی دوم سده‌ی 19 میلادی در دوره‌ی ناصرالدین‌شاه توسط کنت ژولین دو روششوار، دانش‌آموخته‌ی اقتصاد سیاسی، فرستاده‌ی دولت فرانسه به ایران برای بررسی و گردآوری اطلاعات در زمینه‌های مختلف است. روی‌هم‌رفته او 6 سال در سفارت فرانسه در ایران به سر برده و از جهات مختلف به مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی مردم ایران پرداخته است. (از مقدمه‌ی کتاب)

.

دانلود رایگان سفرنامه کنت ژولین دو روششوار (خاطرات سفر ایران) از کانال تلگرام جامعه‌شناسی شرقی ⏬

.

برای مشاهده‌ی بخش‌های قبلی و دریافت سفرنامه‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, سفرنامه‌خوانی, سفرنامه دو روششوار

[ دوشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و هفتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
صهیون‌‌گرایی (صهیونیسم) Zionism

.

جنبشی برای ایجاد وطن ملی برای یهودیان در فلسطین – و اکنون حفاظت از آن. این کلمه از صهیون Zion کوهی در نزدیکی شهر اورشلیم سرچشمه گرفته است. در عصر پادشاهی داوود در قرن دهم قبل از میلاد، اورشلیم عنوانی برای کل سرزمین اسرائیل بود. صهیونیسم بعنوان یک سازمان سیاسی توسط تئودور هرتزل Theodor Herzl (1860–1904) یهودی مجارستانی، در واکنش به یهودی‌ستیزی تأسیس شد. او اولین بار در حین تحصیل در وین با یهودی‌ستیزی مواجه شد و بعد در جریان «ماجرای دریفوس» در سال 1894 در فرانسه آن را تجربه کرد.

.

هرتزل در سال 1896 جزوه‌ای با عنوان «دولت یهود» منتشر کرد و در آن به این نتیجه رسید که یهودی‌ستیزی یک ویژگی اساسی جامعه بشری است که با همسان‌سازی حل نمی‌شود. پذیرش یهودیان تنها با استقرار آنها بمثابه‌ی یک ملت در یک خانه مخصوص خودشان اتفاق می‌افتد. در ابتدا، یهودیان متمول تحت تأثیر این ایده قرار نگرفتند، با این وجود هرتزل اولین کنگره‌ی صهیونیستی را در سال 1897 در بازل سوئیس با عنوان «برای ایجاد خانه‌ای برای یهودیان در فلسطین تحت قوانین عمومی» ترتیب داد (هرتزل این را بعنوان یک اتوپیای سوسیالیستی در نظر گرفت).

.

در ادامه پیشنهاد بریتانیا برای ایجاد یک منطقه خودمختار یهودی در اوگاندا بمثابه‌ی یک اقدام موقت هرتزل را جذب خود ساخت، اما هفتمین کنگره‌ی صهیونیستی در سال 1905 این ایده را رد کرد. بزرگترین جهش و توفیق برای صهیونیسم زمانی حاصل شد که حاییم وایزمن Chaim Weizmann (1874–1952) یک یهودی روسی، بریتانیا را متقاعد کرد- شاید از ترس اینکه یهودیان آمریکایی آمریکا را متقاعد کنند که در جنگ جهانی اول در کنار آلمان قرار گیرد، بیانیه بالفور* را در سال 1917 صادر کند و ضرورت ایجاد سرزمین یهودی در فلسطین را تأیید کند. این پروژه سپس توسط جامعه‌ی ملل در سال 1922 تأیید شد.

.

تحقق صهیونیسم، به محض اینکه اروپا و آمریکا فاجعه‌ی وحشتناک هولوکاست نازی‌ها را به رسمیت شناختند، ابتدا در سال 1947 با طرح تقسیم فلسطین توسط سازمان ملل متحد و سپس با تأسیس کشور اسرائیل در مه 1948 به وقوع پیوست. سازمان جهانی صهیونیستی امروز مهاجرت یهودیان به اسرائیل را تشویق می‌کند، اما صهیونیسم بدلیل ادامه وضعیت اسفناک فلسطینیان، بویژه در مناطق خارج از اسرائیل اما تحت کنترل اسرائیل، بحث‌برانگیز شده است. در سال 1975، با وجود هیاهو در غرب، سازمان ملل قطعنامه 3379 را تصویب کرد و در آن اعلام کرد "صهیونیسم نوعی نژادپرستی و تبعیض نژادی است"، اما این قطعنامه - بعنوان تنها نمونه در تاریخ سازمان ملل - در سال 1991 لغو شد!

.

⏺️ توضیحات مترجم:
* متن بیانیه بالفور: لرد روتشیلد گرامی، بسیار خوشوقتم که از جانب دولت اعلیحضرت، اعلام همدلی ذیل با آرمان‌های یهودیان صهیونیست را که به کابینه تقدیم و با آن موافقت شده ابلاغ نمایم: "دولت اعلیحضرت نسبت به ایجاد یک خانه ملی برای یهودیان در فلسطین نظر مساعد دارد و تمام تلاش خود را برای تسهیل دست‌یابی به این هدف بکار خواهد بست؛ البته باید بروشنی دانست که هرگز نباید کاری انجام شود که به حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیریهودی موجود در فلسطین یا حقوق و وضعیت سیاسی یهودیان در هر کشور دیگر، خدشه‌ای وارد شود." سپاسگزار خواهم شد اگر این بیانیه را به اطلاع فدراسیون صهیونیسم برسانید. آرتور بالفور - 2 نوامبر 1917

.


برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 ایران و ایرانی در سفرنامه‌ها - بخش سوم

📚 سفر به ایران (همزمان با انقلاب روسیه)
✍️ مارچنکو Martchenko
🔄 زین‌الدینی

.

سفری به ایران - مارچنکو - جامعه شناسی شرقی

.

در اوایل 1918 مارچنکو در لباس یک مسافر از سوی دولت روسیه برای تحقیقات سیاسی و اقتصادی وارد ایران می‌شود. این کتاب حاصل این سفر اوست که در آن بگونه‌ای اجمالی وقایع و جزیانات سیاسی اروپا، روسیه و ایران را در این دوره به تصویر می‌کشد و ما را با وضع مردم ایران، وضع اقتصادی و صنعتی کشور، اوضاع دولت، قیام میرزاکوچک‌خان و ... آشنا می‌سازد. پیشگفتار پروفسور لوشاتولیه استاد کالج فرانسه بر این کتاب حکایت از اهمیت اطلاعات آن دارد. (از مقدمه کتاب)

.

دانلود رایگان سفرنامه مارچنکو (سفری به ایران) از کانال تلگرام جامعه‌شناسی شرقی ⏬

.

برای مشاهده‌ی بخش‌های قبلی و دریافت سفرنامه‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, سفرنامه‌خوانی, سفرنامه مارچنکو Martchenko

[ شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

سایت خلاصه هزاران کتاب sobrief

.

sobrief سایت خلاصه کتاب - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 در عصر حاضر رشد و توسعۀ جهان‌گیر فضای مجازی و تنوع و تکثر رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و تولید و توزیع محتواهای فراوان در زمینه‌های مختلف و زمان‌های مختصر بویژه در قالب صوت و تصویر کمابیش علایق و سلایق همه را تحت تأثیر قرار داده و خواه‌ناخواه به سمت‌وسوی مصرف‌گرایی بی‌حدوحصر دیتا و مدیا و پرسه‌زنی‌های بی‌هوده و بی‌هدف در دنیای مجازی سوق داده و عملا از ما مرورگرانی سریع‌السیر ساخته که در کمترین زمان بیشترین محتواها را سیر می‌کنیم؛ در این میان بسی دیدن را هم به خواندن ترجیح می‌دهیم، شده یک صحنه را بارها می‌بینیم اما حوصلۀ مطالعۀ یک متن چهار پاراگرافی را نداریم- سریع و سرسری از رویش می‌گذریم! چاره چیست؟ سایت sobrief در اقدامی قابل‌تحسین هزاران کتاب را خلاصه کرده و در ۴۰ زبان از جمله زبان فارسی بصورت رایگان در اختیار علاقمندان قرار داده تا در شرایط حاکم مانع فراموشی کتاب و کتابخوانی گردد. اگر شما هم انگیزه و اراده‌ای برای سیر هدفمند و سودمند در فضای مجازی دارید توصیه می‌کنم دستکم روزی یکبار به این سایت سر بزنند و در عرض 10 دقیقه خلاصۀ یک کتاب را مطالعه کنید.

.

🌐 https://sobrief.com/

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, خلاصه کتاب کتابخوانی, sobrief

[ دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و ششم

✍️ جان آندریوس John Andrews

🔄 حسین شیران

.
محافظه‌کاری؛ محافظه‌گرایی (کنسرواتیسم) Conservatism

.

ایدئولوژی سیاسی کسانی که به سنت‌ها و نهادهایی که در طول زمان امتحان خود را پس داده‌اند باور دارند و برای حفظ نظم موجود ارزش قائل هستند. از نظر محافظه‌کاران تغییر و تحول باید بندرت و تدریجی باشد. آن‌ها، در عمل، خود را در سمت راست میانه‌ی طیف سیاسی قرار می‌دهند- در برابر جناح چپ که به تغییر اجتماعی گرایش دارند و بر مالکیت خصوصی و نهادهایی همچون کلیسا و خانواده تأکید دارند.

.

زادگاه محافظه‌کاری مدرن بریتانیا و پدرش "ادموند برک" Edmund Burke (1729–97) نماینده‌ی پارلمان است. برک ایده‌های محافظه‌کارانه‌ی خود را در واکنش به آنچه که "حماقت انقلاب فرانسه" می‌خواند، ارائه داد. او هرگز با "حقوق بشری" که انقلابیون اعلام داشتند مخالف نبود و همواره می‌گفت: "آنها از نظر متافیزیکی درست هستند"، با این‌حال بیش از حد انتزاعی هستند و نمی‌توان از آنها به عنوان ساختاری برای دولت استفاده کرد.

.

از نظر برک وظیفه‌ی یک دولت اینست که بر اساس ملاحظات عملی - و نه آرمان‌گرایانه، کار کند. این دیدگاه از دهه‌ی 1830 زمینه‌ساز ظهور حزب محافظه‌کار در بریتانیا و احزاب مشابه در سایر نقاط اروپا و آمریکا گردید (در آمریکا جمهوری‌خواهان معادل محافظه‌کاران بریتانیا هستند). در اواخر قرن بیستم، بریتانیا تحت رهبری "مارگارت تاچر" Margaret Thatcher و آمریکا تحت رهبری "رونالد ریگان" Ronald Reagan آنچه که «محافظه‌کاری رادیکال» نامیده شد را تجربه کردند و از قضا جوامع‌شان دست‌خوش تغییرات شگرفی شد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ سه شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دوری در دنیای آمار - بخش سیزدهم

⏺️ علل جهانی مرگ‌ومیر در سال 2024

.

علل جهانی مرگ‌ومیر در سال 2024 - جامعه شناسی شرقی

.

اگر شما هم جزو آن‌هایی هستید که فکر می‌کنید بیشترین علت مرگ‌ومیر در جهان جنگ است یا بلایای طبیعی، بدانید که سخت در اشتباه‌اید و لزوما باید در ذهنیت خود تجدیدنظر کنید. این ذهنیت بیشتر حاصل تمرکز رسانه‌ها بر این موضوعات و توجه من و شما به آن‌هاست وگرنه بواقع طبق گزارش اخیر IHME (مؤسسۀ سنجش و ارزیابی سلامت) جنگ در رتبۀ 29 و بلایای طبیعی در رتبۀ 31 (آخر) عوامل مرگ‌آور جهان در سال جاری قرار دارند- اولی با 65000 و دومی با 6300 مرگ! رتبۀ 1 ازآن بیماری‌های قلبی‌عروقی‌ست با قریب 19 میلیون مرگ، رتبۀ 2 سرطانها، رتبۀ 3 بیماری‌های تنفسی و رتبۀ 4 بیماری‌های گوارشی به ترتیب با 10.71، 4.12 و 2.63 میلیون مرگ. همینطور تا رتبۀ 11 به بیماری‌ها و اختلالات جسمی روانی تعلق دارد. رتبۀ 12 به سوانح جاده‌ای با 1.23 میلیون مرگ و رتبۀ 15 به خودکشی با 780 هزار مرگ تعلق دارد. همه یا اغلب این ریسک‌فاکتورها حاصل سبک‌های زندگی ناساز و ناسالم جهانیان‌اند و این بیانگر ضرورت توجه و تمرکز بر این پدیدۀ اجتماعی فراگیر در ابعاد مختلف است.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, علل جهانی مرگ‌ومیر, دوری در دنیای آمار

[ پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

پوسیدگی مغز Brain Rot

کلمه برگزیده سال 2024 از سوی دانشگاه آکسفورد

.

پوسیدگی مغز brain rot - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 تیم تحقیقاتی دانشگاه آکسفورد "پوسیدگی مغز Brain Rot" را بعنوان کلمه‌ی برگزیده‌ی سال 2024 اعلام کرد. "پوسیدگی مغز" به معنی زوال تدریجی ظرفیت ذهنی و قوای شناختی افراد در پی وقت‌گذرانی‌های بی‌حساب و کتاب در فضای مجازی، پرسه‌زدن‌های بی‌هدف در شبکه‌های اجتماعی و مصرف بیش از حد فرآورده‌های آنلاین کم‌ارزش و یا بی‌ارزش و به چالش نکشیده شده است. اولین بار هنری دیوید ثورو در سال 1854 در کتاب "والدن" از عنوان "پوسیدگی مغز" استفاده کرد و از تمایل جامعه به بی‌ارزش‌کردن ایده‌های پیچیده انتقاد کرد و آن را بمثابه‌ی کاهش کلی تلاش‌های ذهنی و فکری جامعه تلقی کرد و از اینکه انگلستان برای درمان پوسیدگی سیب‌زمینی تلاش می‌کند اما اهمیتی به درمان پوسیدگی مغز که بسیار گسترده‌تر و کشنده‌تر است نمی‌دهد گله کرد. "پوسیدگی مغز" یکی از خطرات جدی درک شده از زندگی مجازی و گذران اوقات فراغت در فضای مجازی است و فرکانس استفاده از آن بین سال‌های 2023 و 2024 حدود 230 درصد افزایش یافته است؛ چاره چیست؟

.

اطلاعات بیشتر:


https://corp.oup.com/news/brain-rot-named-oxford-word-of-the-year-2024/

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, پوسیدگی مغز, دانشگاه آکسفورد

[ یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 ایران و ایرانی در سفرنامه‌ها - بخش دوم

📚 سفرنامه کلود انه : اوراق ایرانی
(خاطرات سفر کلود انه به ایران در آغاز مشروطیت)
🔄 ایرج پروشانی

.

سفرنامه کلود انه - اوراق ایرانی - جامعه شناسی شرقی

.

دانلود رایگان سفرنامه کلود انه (اوراق ایرانی) از کانال تلگرام جامعه‌شناسی شرقی ⏬

.

برای مشاهده‌ی بخش‌های قبلی و دریافت سفرنامه‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, سفرنامه‌خوانی, سفرنامه کلود انه

[ چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

12 آذر روز علوم اجتماعی گرامی باد.

.

روز علوم اجتماعی - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 امروز ۱۲ آذر، زادروز دکتر غلامحسین صدیقی بنیان‌گذار جامعه‌شناسی در ایران، «روز علوم اجتماعی» نام نهاده شده است. متأسفانه از این روز همچنان در تقویم رسمی کشور هیچ نام و نشانی نیست! در این هفته از روز مجلس بگیر تا روز بیمه و روز حسابدار در تقویم هست- همه را گرامی می‌داریم و به دست‌اندرکارانشان تبریک می‌گوییم- اما چگونه است در آن هیچ خبری از روز علوم اجتماعی نیست را نمی‌دانم به چه حسابی باید گذاشت؟ به حساب کم‌ارزشی و کم‌اهمیتی این علوم در این مملکت؟ به حساب کم‌محلی سیاست‌گذاران و فرهنگ‌سازان به آن؟ به حساب کم‌کاری انجمن‌های علوم‌های اجتماعی و بویژه انجمن جامعه‌شناسی در پیگیری امر؟ و یا چه و چه و چه؟ در هر حال فارغ از اینکه کسانی بخواهند رسما در راستای بزرگداشت این روز در جامعه کاری بکنند یا نکنند ما بنوبه‌ی خود قدردان بزرگانی هستیم که بی‌هیچ مزد و منتی بسی در این حوزه‌ی بی‌‌آب و نان و نام‌دار کوشیده و باز می‌کوشند و صمیمانه این روز عزیز را محضر همه‌ی دانشجویان و اساتید و نویسندگان و پژوهشگران و کنشگران این حوزه تبریک عرض می‌کنیم. به امید روزهای بهتر برای علوم اجتماعی و علمای اجتماعی. 🙏🙏🙏🌺🌺🌺

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, روز علوم اجتماعی, غلامحسین صدیقی

[ دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

قالیباف و قاچاق سازمان یافته سوخت

.

🌓 بزرگترین ایراد و یا بهتر بگویم جرم سیاستمداران بویژه در جوامع آشفته‌ای همچو جامعۀ ما کافر (پوشاننده و پنهان‌کنندهٔ) واقعیات بودنشان است هم از اینرو جائر در حق نه فقط مردم بلکه وقایع جامعه هم هستند؛ اساسا از همین سیاست دیرین "نباید گذاشت مردم بفهمند" بوده و است این حجم از مسائل و مشکلات رویهم‌انباشته، چه بوقتش نپذیرفته و نگذاشته‌اند واقع‌بینانه طرح‌وبحث و حل‌وفصل شوند! حال چطور شده قالیباف برای یکبار هم که شده تغافل و تعارف هر دو را کنار گذاشته و بر سازمان‌یافته بودن قاچاق صحه گذاشته باید نشست و دید. مردم که هیچ تردیدی نداشته و ندارند تانکرتانکر کشتی‌کشتی سوخت از این مملکت قاچاق می‌شود، این حضرات بودند که نمی‌پذیرفتند و یا مصلحتا نابوده و نادیده می‌انگاشتند! بدیهیست کشوری که سیاستش مبتنی بر اصل پنهانکاری باشد همه چیزش پشت‌پرده‌ای و پادرهوا و نقدونظرناپذیر و نظارت‌ناپذیر، اقتصادش هم همین‌که هست خواهد بود- دلال‌دوست و دلال‌مدار! اینست که مردم ایران هیچ منت سوخت ارزان را نمی‌پذیرند؛ سوخت ارزان به چه قیمتی؟ برای چه؟ برای که؟ سالی 720 لیتر سهمیه کجا و روزی میلیونها لیتر قاچاق سازمان‌یافته کجا؟!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, قاچاق سوخت, سوخت ارزان

[ جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و پنجم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
پیامد‌گرایی؛ نتیجه‌گرایی Consequentialism

.

آموزه‌ای در اخلاق و فلسفه که معتقد است اعمال را باید بر اساس نتایج و پیامدهایشان داوری کرد و نه میزان مطابقت‌شان با قوانین یا تعهدات. این آموزه ارتباط نزدیکی با "فایده‌گرایی کلاسیک"1 دارد که استدلال می‌کند خوب یا بد بودن یک عمل بستگی دارد به میزان باقیمانده‌ی خالصی که پس از کسر دردها در جهان لذت بجای می‌گذارد.

پیامدگرایی فیلسوف بریتانیایی جرج ادوارد مور2 "فایده‌گرایی آرمانی"3 بود که می‌گفت زیبایی و دوستی کالاهایی هستند که اعمال باید آن‌ها را به حداکثر برسانند. پیامدگرایی ریچارد مروین هیر4، فیلسوف بریتانیایی دیگر، "فایده‌گرایی ترجیحی"5 بود که می‌گفت یک عمل در صورتی درست است که ارضاء یک میل یا خواسته را به حداکثر برساند- فارغ از این‌که آن میل یا خواسته چه باشد.

پیامدگرایی در مقابل "وظیفه‌شناسی"6 (دئونتولوژی) قرار می‌گیرد که در آن درستی یا نادرستی یک عمل از ذات و طبیعت خود عمل ناشی می‌شود [و نه پیامد آن]. اصطلاح پیامدگرایی در سال 1958 توسط الیزابت آنسکومب7، فیلسوف بریتانیایی دیگر، در مقاله‌ای با عنوان «فلسفه اخلاق مدرن» ابداع شد.

.

1. Classical Utilitarianism

2. George Edward Moore (1873–1958)

3. Ideal Utilitarianism

4. Richard Mervyn Hare (1919–2002)

5. Preferential Utilitarianism

6. Deontology

7. Elizabeth Anscombe (1919–2001)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

ما مردمان ناشاد ایران

(شادترین کشورهای جهان در سال 2024)

.

شادترین کشورهای جهان در 2024 - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 آمار جهانی می‌گوید ما ایرانیان بسی ناشادیم و با شادترین مردمان دنیا صد رتبه فاصله داریم. اما ما خود در مورد خود چه فکر می‌کنیم؟ اگرکه در اوضاع و احوال و اقوال مردم دقیق شویم می‌بینیم بواقع بدلایل مختلف- از بیکاری و بی‌پولی و بیماری خودشان بگیر تا بی‌نظمی و بی‌فرهنگی و بی‌ملاحظگی دیگران و بی‌توجهی و بی‌عرضگی مسئولان و بی‌برنامگی دولت و بی‌کفایتی حکومت، همه یا اغلب ناراضی و نگران‌اند و از این سبب در هم و بر هم و در خود و با خود و با دیگران درگیرند! دلواپسی ناشی از تصور بدتر شدن اوضاع و نامعلوم بودن فرداها هم که حال‌وروز امروز همه حتی اغنیا را مکدر ساخته! بحث‌های سیاسی بیهوده‌ هم مزید علت آسایش خاطر از همه ربوده! باری ما ملتی ناشادیم و برای شادی خود مشخصا نه دلیل داریم نه برنامه. فلذا من که فرد واقعا شادی دوروبرم نمی‌بینم- جز یک جوان در مسیرم که همیشه با یک آستین‌کوتاه سفید به تن، یک هدفون بزرگ به گوش، شادان و خندان از خیابان رد می‌شود و به همه سر تکان می‌دهد! همه او را الکی‌خوش و دیوانه می‌نامند اما کسی چه می‌داند شاید او که بسی از غم دنیا رهاست عاقل و ماها که بسی دربند آنیم همه دیوانه‌ایم!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, شادترین کشورهای جهان, ما ملت ناشاد

[ شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دوری در دنیای آمار - بخش دوزادهم
⏺️ شاخص ادراک فساد در ایران از سال 2003 تا 2023

.

شاخص ادراک فساد در ایران از سال 2003 تا  2023 - جامعه شناسی شرقی

.

نمودار فوق بیانگر رتبه‌ی جهانی ایران از نظر شاخص ادراک فساد (CPI) از سال 2003 تا 2023 (1382 تا 1402) می‌باشد. بالاترین رتبه‌ی ثبت شده (168) مربوط به سال 2009 (دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد) می‌باشد. طبق این نمودار از سال 2005 (1384) به بعد شاهد جهش قابل توجهی در افزایش میزان ادراک فساد در کشور هستیم؛ در کنار سایر عوامل دخیل از جمله گسترش زمینه و افزایش میزان ارتکاب‌ها، یک دلیل مهم این جهش را باید "رشد آگاهی‌ها" و "افزایش افشاگری‌ها" دانست و این مسلما در سایه‌ی رشد قابل توجه "شبکه‌های اجتماعی" و به تبع آن "توسعه‌ی فضای عمومی" از دهه‌ی هشتاد به بعد در ایران بوده است.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, شاخص ادراک فساد CPI, دوری در دنیای آمار

[ جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 ایران و ایرانی در سفرنامه‌ها - بخش اول

📚 سفرنامه سانسون
(تحقیق و مطالعه‌ی دقیق درباره‌ی آداب و اخلاق و حکومت ایران در زمان شاه سلیمان صفوی)
🔄 تقی تفضلی

.

سفرنامه سانسون - جامعه شناسی شرقی

.

[نیکلاس] سانسون یک مبلغ [فرانسوی] مسیحی است که [در سال ۱۶۸۳ میلادی |۱۰۶۲ ه‍.ش | ۱۰۹۵ ه‍.ق] در زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی برای ترویج دین مسیحیت به ایران آمده، سال‌های متمادی در ایران باقی مانده، زبان فارسی را یاد گرفته و با بسیاری از خصوصیات دربار و حکومت ایران و آداب و رسوم ایرانیان آشنایی پیدا کرده و در این مدت هر آنچه خود به چشم خویش دیده را در قالب این سفرنامه‌ی بسیار جالب و قابل توجه به رشته‌ی تحریر درآورده است. (از مقدمه‌ی کتاب)

.

لینک دانلود رایگان سفرنامه سانسون از کانال تلگرام جامعه‌شناسی شرقی

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, سفرنامه‌خوانی, سفرنامه سانسون Sanson

[ جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 به یک دقیقه بعد بیندیش!
✍️ حسین شیران

.

من اصولا آدم بسیار هشداردهنده‌ای هستم! می‌دانید چرا؟ چون ۲۵ سال است بعنوان یک کادر درمان در اورژانس مراکز درمانی کار می‌کنم و پیوسته پیامدهای ناگوار خیلی از کارها و رفتارهایی که خیلی‌ها یا هیچ نمی‌دانند و نمی‌بینند و فکر می‌کنند هیچ اتفاق نمی‌افتد و یا خیلی کم می‌دانند و می‌بینند و فکر می‌کنند خیلی کم آن‌هم برای دیگران اتفاق می‌افتد را بوفور دیده‌ و می‌بینم- انواع صدمات ناشی از انواع تصادفات، انواع افتادن‌ها و شکستن‌ها در هر کجای بدن، انواع خونریزی‌های مغزی و خونریزی‌های داخلی، انواع قطع عضوها و قطع نخاع‌ها، انواع چاقو خوردن‌ها و پاره‌پاره شدن‌ها، انواع مسمومیت‌ها و انواع خودکشی‌ها و ... .

.

برای همین هر جا هر پندار و گفتار و کرداری که احساس کنم به این پیامدها ختم می‌شود را وظیفتا هشدار می‌دهم- حال تا کجا کارگر افتد یا نیفتدش دیگر بستگی دارد به طرف مقابل که تا کجا از گوش شنوا و درک و فهم لازم برخوردار باشد. نمونه‌اش همین چند وقت پیش پی کاری جایی رفته بودم؛ از شانس بد من که رسما از هر دعوا و درگیری می‌ترسم- برای همین هیچ‌گاه در طول عمرم به تماشای خیل درگیری‌هایی که اغلب در محل کار و یا مسیرم رخ می‌دهند نمی‌ایستم، ناگهان بی‌جهت دو جوان سر نوبت باهم درگیر شدند و بی‌پروا میان آن همه ارباب رجوع به زد و خورد باهم پرداختند.

.

بعد یکی که انگار از جنگاوری خود راضی نبود رفت بیرون با یک قمه بازگشت! جیغ و داد زن و بچه‌ها که به یک سو فرار کردند وادارم کرد من ترسو دل به دریا بزنم و بروم مقابل‌اش بایستم. با قمه‌اش به بازویم زد و گفت: برو کنار دخالت نکن! گفتم: یک لحظه فقط صبر کن و به یک دقیقه بعد بیندیش که طرف را با همین قمه زدی و غرق خون انداختی کف سالن! بیا! بفرما! الان افتاده کف سالن! بعد چی؟ 5 دقیقه بعد اورژانس و آمبولانس و بیمارستان و اتاق عمل و جراحی و بعدش چه می‌دانم سردخانه و قبرستان برای اون، و درست 5 دقیقه بعد پلیس و کلانتری و بازداشت و بازپرس و زندان و دیه و قصاص هم برای تو!

.

خوشبختانه دو سه نفر دیگر هم به من اضافه شدند و من با دلی قرص‌تر ادامه دادم: باور نمی‌کنی بیا برو بزن بعد بایست یک‌به‌یک با پیامدهاش روبرو شو! برو بزن هم خودت را بدبخت کن، هم اون را، هم خانواده‌هاتون را! بعد این همه پیامد سر چی؟ سر یک نوبت! که اگر دعواتون نبود الان هم تو رفته بودی، هم اون، هم ما! یکی دیگر گفت: آقا تو قهرمان، تو پهلوان، تو بردی، اصلا هیچ‌کس حریف تو نیست، حالا برو پی زندگیت! یکی دیگر گفت: قمه‌ات را بگذار و برو وگرنه جای دیگر مجبور می‌شوی ازش استفاده کنی و باز همین پیامدها! خلاصه چند نفری مقابل‌اش صف کشیدیم و بالاخره از خر شیطان- که نفس سرکش خودش باشد، پایین آوردیم رفت پی زندگی‌اش.

.

هدف از این نوشتار تمثیلا تأکید بر اهمیت و ضرورت ترسیم و تجسم پیامدها در مقابل دیدگان نادان و نادیده و ناباور است. حالیا برخی در این همهمه هوا برشان داشته، هیچ نمی‌دانند هوا تا کجا پس است! پشت جبهه شیر شده‌اند و شعار هل من مبارز سر می‌دهند و هی جنگ جنگ می‌کنند و با جنگ در صدد ادب کردن طرف مقابل‌اند و حواس‌شان نه به پیشامدهاست نه پیامدها! انگار که نمی‌دانند جنگ دوطرفه است و یهو ممکنست کار از این فشفشه‌بازی که خود می‌گویند بگذرد و بی‌هیچ حد و مرزی به هست و نیست‌بازی برسد. آن‌وقت دیگر برای هر حرف و حرکتی خیلی دیر خواهد بود چه هشدار هم زمان خاص خود را دارد؛

.

اکنون زمان آنست عقلای قوم مقابل دیوانگان جنگ صف بکشند و با صدای رسا "نه به جنگ" گویند و یک ملت و مملکت را از پیامدهای پشیمان‌کننده‌ی جنگ و جنگ‌جویی رها سازند؛ فردا بسی دیر خواهد بود!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, نه به جنگ, جامعه شناسی جنگ

[ سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

افزایش 200 درصدی بودجه نظامی - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 در خبرها داشتیم ایران بودجۀ نظامی خود را بیش از ۲۰۰% افزایش داده است. واکنش به این خبر بسته به نگاه هر کس به آن ممکنست مثبت، منفی یا ممتنع باشد. با نگاهی به هزینه‌های نظامی کشورها در سال گذشته می‌بینیم آمریکا 90 برابر، چین 29 برابر، روسیه 10.5 برابر، هند 8 برابر، عربستان 7.5 برابر و اسرائیل بیش از 2.5 برابر ایران هزینه کرده است. اگر که قائل به ایدئولوژی استکبارستیزانه و جنگ‌طلبانۀ جمهوری اسلامی در برابر ابرقدرت‌ها باشیم البته که از افزایش بودجۀ نظامی خود خوشحال و حتی خواستار افزایش هرچه بیشتر و کاهش هرچه سریعتر این فاصله خواهیم بود وگرنه قطعا قافیه را به رقبا خواهیم باخت؛ اما اگر منتقد این ایدئولوژی باشیم عمیقا از این همه هزینه پای جنگ و جنگ‌افزار شاکی خواهیم بود بویژه وقتی در داخل کشور با هزار و یک مشکل اصلی و اساسی مواجه‌ایم که همه لنگ قدری هزینه‌اند. البته که قدرت نظامی هیچ چیز بدی نیست اما هزینه به آن زمانی موجه است که شما بدوا از قدرت اقتصادی لازم برخوردار باشید نه که مرتب از توسعه و رفاه ملت و مملکت خود بزنید و صرفا بر پایۀ قدرت تحمل مردم و به بهای هرچه فقیرتر شدنشان هزینۀ جنگی کنید که خود به خود تحمیل کرده‌اید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, بودجه نظامی, قدرت نظامی قدرت اقتصادی

[ پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دوری در دنیای آمار - بخش یازدهم
⏺️ تأثیرگذارترین شخصیت‌ها در تغییر مسیر تاریخ بشر

.

تأثیرگذارترین شخصیتهای جهان - جامعه شناسی شرقی

.

فهرست فوق دربرگیرنده‌ی 100 شخصیت تاریخی است که بیشترین تأثیر را بر تغییر مسیر تاریخ بشر گذاشته‌اند؛ همانطورکه می‌بینید محمد (ص) پیامبر مسلمانان در صدر این فهرست قرار دارد و بعد نیوتن، عیسی، بودا و کنفوسیوس در رده‌های دوم تا پنجم قرار دارند. برخی شخصیتهای مهم و رتبه‌شان در این فهرست: اینشتین 10، موسی 15، مارکس 27، ناپلئون 34، ادیسون 35، هیتلر 39، فروید 69 و زرتشت 93.

.

آمار - شخصیت‌های تأثیرگذار تاریخ - World of Statistics - Influential Persons in History

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, شخصیتهای تأثیرگذار جهان, محمد نیوتن عیسی بودا

[ چهارشنبه ۹ آبان ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

بازی مافیا و تفکر نقاد

حسین شیران

.

بازی مافیا - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 به دوستان عزیزم بسی توصیه دارم هرگاه و هرجا جمعتان به تعداد انگشتان دستتان رسید سریعا هرچه گوشی و لپتاپ و تلویزیون دم دست دارید را ببندید و کنار بگذارید و بسی با ذوق و شوق به بازی اجتماعی مافیا بپردازید. حتما و حتما کودکانتان را هم بازی دهید و بگذارید اولا در میان جمع با دل و جرأت صحبت کردن را یاد بگیرند و بعد خود برای تشخیص مافیا از شهروند و حتی شهروند صاحب‌نقش از شهروند ساده بسی استنباط و استدلال کنند- برای آموزش و پرورش نقادی چیزی بهتر و بالاتر از این نیست. متأسفانه نسل ما در هر دو زمینه مشکل داشت و دارد از این سبب تا دلتان بخواهد باخت داده و می‌دهد. بگذار در دنیایی که راست و دروغش شدیدا درهم‌تنیده و بی‌وقفه بهر وسیله تبلیغ می‌شود فرزندان خود را به بزرگترین ضرورت زمان یعنی ذهن و فکر نقاد مجهز سازیم تا بدین راحتی زیر بار هر حرفی نروند و بدین سادگی سرباز صفر هر ایده و ایدئولوژی و انقلاب مافیایی نشوند؛ و فقط مافیا نیست، همینطور باید مراقب استنباطات و استدلالات فریبندۀ شهروندان ساده‌لوح و تسخیر و خریدشده هم بود که گاه تبرتر از تبر می‌شوند و مافیاتر از مافیا به شهر و شهروندی ضربه می‌زنند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, بازی مافیا شهروند, تفکر نقاد

[ یکشنبه ۶ آبان ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

انصاف در حق دشمن

حسین شیران

.

انصاف در حق دشمن

.

🌓 این اظهارنظر روزنامه‌نگار اسرائیلی در مورد نحوۀ مرگ سنوار رهبر حماس مصداق بارز رعایت جانب "انصاف در حق دشمن" است و این جایی‌که خیلی از ماها نظرا و عملا از رعایت جانب انصاف حتی در حق دوستان خود عاجزیم چه رسد دشمنان، هیچ ساده نیست و هیچ هم ساده از کنارش نباید گذشت. او از مرگ دشمن‌اش شاد است و فاش هم اعلام می‌کند با اینحال اخلاقا خود را ملزم می‌دارد نیمه و نصف دیگر را هم ببیند و صرفا بدین سبب رأی و نظرش در حق دیگری منصفانه از آب درمی‌آید؛ این هرگز او را خوار و خفیف نمی‌کند مگر در نزد متعصبان و متکبرانی که جز خود قادر به دید و درک دیگری نیستند؛ این‌همه ظلم بشر بر بشر و رنج بشر از بشر هم تاریخا و تحققا از همین "عدم درک دیگری" بلکه بس بتر از "نفرت از دیگری‌" است که عموما توسط ایدئولوژی‌ها تولید و توزیع و مصرف می‌شوند و پیوسته بنی‌آدم را دشمن هم می‌سازند و بجان هم می‌اندازند. جالب اینکه در یک چنین فضایی نه جنگ و قتل و غارت بلکه صحبت از اخلاق و انصاف یعنی دیدن و درک دیگری جرم و جنایت تلقی می‌شود و ای‌عجب اخلاق‌گرایان متهم به برهم زدن قاعدۀ بازی می‌شوند! این‌گونه است که اخلاق بزرگترین گمشدۀ تاریخ می‌شود!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, حماس یحیی سنوار, روزنامه‌نگار اسرائیل, اخلاق انصاف

[ دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

16 اکتبر روز جهانی غذا (WFD) World Food Day

.

روز جهانی غذا - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 امروز 16 اکتبر روز جهانی غذا (WFD) است. این روز در سال 1979 از سوی FAO مطرح و از سال 1981 بدین‌سو به عناوین مختلف نام‌گذاری شده، امسال هم عنوان "ایمنی غذا: برای موارد غیرمترقبه آماده شوید" به خود گرفته است. FAO طبق اعلامیهٔ حقوق بشر "حق غذا برای زندگی بهتر و آینده‌ای بهتر" را سرلوحهٔ کار خویش قرار داده، دم‌اش گرم، اما متأسفانه حکومت مشتی بی‌شعور بر جهان نه فقط تابحال نگذاشته یک چنین شعاری محقق شود و اکنون طبق گزارش خود این سازمان 733 میلیون نفر در سراسر جهان بدلایل مختلف درگیر گرسنگی‌اند بلکه اوضاع و احوال بس بتر گشته و حالا خیلی‌ها در گرداگرد آن از دست‌یافتن به دو نیاز اساسی مقدم بر غذا یعنی آب و هوا هم محروم‌اند! جان جهان چگونه خواهد آسود از دیدن یک چنین صحنه‌هایی که در آن حتی کودکان از رنج دست‌نیافتن به آب ضجه‌ها می‌کشند و این درحالیست که شعار سال پیش "آب زندگیست، آب غذاست" بود! باری دنیایی که پست‌فطرتان بر آن حکومت کنند البته که پیوسته پسرفت می‌کند و پیوسته بر ظلم بشر بر بشر و رنج بشر از بشر افزوده می‌شود! قشنگ معلومست اشرار عالم عملا هرچه می‌خواهند می‌کنند و هیچ زور اخیار بدانها نمی‌رسد!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی, روز جهانی غذا WFD, جامعه شناسی شرقی

[ پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و چهارم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران Hossein Shiran
کنفوسیوس‌گرایی (کنفوسیانیسم) Confucianism

.

یک نظام اخلاقی برگرفته از آموزه‌های کنفوسیوس یا کونگ فو تزو (551–479 پیش از میلاد)، که بر فضایل عشق در خانواده (وظایف درون خانواده تا احترام به نیاکان تداوم می‌یابد)1، صداقت، درستی و وفاداری به دولت2 تأکید دارد. برای کنفوسیوس‌گرایی، که زیربنای عمده فرهنگ‌های آسیای شرقی محسوب می‌شود، مفهوم «مرد شریف»- واجد ویژگی‌های «تقدس، خردمندی و نجابت» و نیز کنش‌گری به‌عنوان یک راهنمای اخلاق، بسیار حائز اهمیت است3. یک شاهکار که به آیین کنفوسیوس نسبت داده می‌شود، ایجاد خدمات دولتی مبتنی بر شایسته‌سالاری در چین دو هزار سال پیش است. در دوران اخیر، رهبران سنگاپور از آیین کنفوسیوس به‌عنوان شالوده‌ای برای «ارزش‌های آسیایی»4 که بنیادی برای توسعه‌ی اقتصادی و ثبات اجتماعی در شرق آسیا می‌بینند، استقبال کرده‌اند. منتقدان غربی، کنفوسیوس‌گرایی را با پذیرش حکومت پدرسالارانه و استبدادی مرتبط می‌دانند.

.

⏺ توضیحات مترجم:
1️⃣ کنفوسیوس جامعه را خانواده‌ی بزرگی می‌دانست که در آن همه باید به هم احترام بگذارند و نسبت به هم عشق بورزند. حکومت را هم حکمرانی بر خانواده در حدی گسترده و فرمانروا را هم پدری حاکم بر روابط گسترده‌ی درون خانواده می‌دانست.

.
2️⃣ او از معدود فلاسفه‌ایست که خود دولت‌مرد بود و از مناصب دولتی برخوردار بود. اعتقادش هم این بود که بهترین راه ایجاد اصلاحات اجتماعی در جامعه دست یافتن به مناصب حکومتی و صاحب مقام بودن است.

.
3️⃣ کنفوسیوس می‌گفت: برای رسیدن به مقام شرافت سه راه در پیش داشتم: 1. محبت؛ که هیچ‌گاه مرا آزرده نساخت. 2. حکمت؛ که هیچ‌گاه برایم شک ببار نیاورد. 3. شجاعت؛ که هیچ‌گاه ترس و بیم در دل من ایجاد نکرد.

.
4️⃣ ارزش‌های آسیایی یک ایدئولوژی سیاسی ناظر بر نقش جامعه، فرهنگ و تاریخ مشترک در توسعه و تحول ملت‌های جنوب‌شرقی آسیا در دوران اخیر است. این ایدئولوژی متمرکز بر جمع‌گرایی و متحد و منسجم ساختن جمعیت برای رسیدن به رفاه اجتماعی و اقتصادی است. طرفداران این طرز تلقی، دموکراسی به معنا و مفهوم غربی‌اش را برای ملل شرقی غیرممکن و غیرمفید می‌دانند. منتقدان این ایدئولوژی را ابزاری برای سرکوب سیاسی و سلب آزادی بیان و مسخ حقوق بشر می‌دانند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 یکی از مسائل مهم در باب «هستی اجتماعی» ما "فاصله یا شکاف میان آنچه هستیم و آنچه می‌نماییم" است؛ اصولا اگرکه آدم صاف و صادقی باشیم این فاصله صفر خواهد بود چه هر آنچه می‌نماییم دقیقا همانکه هستیم خواهد بود، اما بواقع اغلب اینگونه نیست و کمابیش همهٔ ما به چیزهایی که نبوده و نیستیم تظاهر داشته و داریم و به این قرار سعی کرده و می‌کنیم تصویر و تصوری بس متفاوت از «خود واقعی»مان در اذهان دیگران به ثبت برسانیم؛ این خود نه که حاصل ظاهرسازیها و بازیگریهای ماست «خود وانمودی» ماست و بسته به اراده و انگیزه و انرژی‌ای که پی و پایش می‌گذاریم گاه سالها باماست- بویژه در جوامع ایدئولوژیک که لازمۀ رشد و توسعه فردی است، برای همین وانمودگری برای برخی رسما یک سبک زندگی‌ست- با قدرت در قالب آن درمی‌آیند و با چهره‌سازیهای مستمر و رل‌بازیهای مکرر همه یا بخش اعظمی از زندگی خود را به هوای مناصب و مزایای ویژه وانمودگری می‌کنند. باری راستی‌آزمایی که نباشد خودهای وانمودی روزبروز فربه‌تر و خودهای واقعی نحیف‌تر و رفته‌رفته بازار تزویر و ریا داغ‌تر و سودای اخلاق سردتر و محوتر می‌شود.
.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, هستی اجتماعی, خود وانمودی خود واقعی

[ چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و سوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
.
اجتماع‌گرایی (کمونیتاریانیسم) Communitarianism

.

یک جنبش سیاسی و اجتماعی که معتقد است حقوق یک فرد در اجتماع (یا جامعه) باید با مسئولیت‌های همان فرد در قبال اجتماع (یا جامعه) متوازن باشد. این جنبش که در اواخر قرن بیستم توسط جامعه‌شناسانی مانند آمیتای اتزیونی1 اسرائیلی-آمریکایی پدیدار و پشتیبانی شد، از فردگرایی افراطی رایج در دموکراسی‌های لیبرال انتقاد کرد2 و از این باب در دهه‌ی 1990 تأثیری گذرا بر دولت‌های بیل کلینتون در آمریکا و تونی بلر در بریتانیا داشت.

.

⏺ توضیحات مترجم:
1. آمیتای اتزیونی Amitai Etzioni زاده‌ی 4 ژانویه‌ی 1929 در شهر کلن آلمان، همین اواخر در 31 می 2023 در سن 94 سالگی در واشنگتن دی‌سی آمریکا درگذشت. از ایده‌های قابل توجه او یکی همین کمونیتاریانیسم و دیگری اقتصاد اجتماعی (Socioeconomics) است.

.

2. کومونیتاریانیسم رأی و راه و روشی سوم مابین فردگرایی افراطی لیبرالیسم و جمع‌گرایی افراطی سوسیالیسم است.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

گردش ناخبرگان

حسین شیران

.

گردش ناخبرگان - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 بی‌گمان بزرگترین آفت بوروکراسی کشور همین بی‌حساب و کتاب "گردش ناخبرگان" در مراتب و مناصب عالیه است- گردش بی‌پایان خیل عالیجنابانی از حلقهٔ مریدان که مراما به هیچ پست و مقامی- هرچه و هرجا که شد، نه نمی‌گویند! در این میان البته که ضرورت تناسب و تخصص و توانایی لازم برای تصدی پست برای ناصب و منصوب هیچکدام محلی از اعراب ندارد! اصلا این چیزها مهم نیست، مهم اینست حضرات نه که ماهی ارادتشان به نظام به آب حوض پست و مقام زنده است، هیچ بی‌پست و مقام نمانند وگرنه زود می‌میرند و یا چه می‌دانم معاندش می‌گردند! و فقط این نیست، هم اکنون در سراسر کشور بر سر تصاحب پستهای کلیدی دولت جدید چنان کشمکشی میان کسان این و آن نماینده و امام‌جمعه و جبهه و جناح برپاست که مگو و مپرس! در این میان تو بیا و بگو یکی دغدغه‌اش صرفا کارآیی و بهره‌وری دولت و دیوان است، اصلا ابدا! همه بفکر گذراندن خر خویش از پل پست و مقام‌اند! با این حجم از پست‌خواهان و پست‌خواران نالایق و ناباب البته که فرقی نمی‌کند چه دولتی سر کار باشد، یکی بدتر از دیگری می‌گردد! اساسا فرد اول هر سازمان وصلهٔ ناجور که می‌گردد حال و روز باقی آن معلوم می‌گردد!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, گردش خبرگان ناخبرگان, شایسته سالاری مریتوکراسی

[ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دوری در دنیای آمار - بخش نهم
شاخص ادراک فساد در جهان 2023

.

شاخص ادراک فساد در جهان - جامعه شناسی شرقی

.

شاخص ادراک فساد (CPI) بیان‌گر رتبه‌ی فساد بخش عمومی یک کشور در میان سایر کشورهای جهان است. این شاخص در مقیاس 0 (بیشترین فساد یا اصطلاحا کثیف) تا 100 (بدون فساد یا اصطلاحا پاک) کشورها را رتبه‌بندی می‌کند. در آخرین رتبه‌بندی ارائه شده دانمارک با 90 امتیاز در رتبه‌ی اول بعنوان پاک‌ترین کشور جهان از نظر فساد قرار دارد و بعد فنلاند و نیوزیلند به ترتیب با 87 و 85 در رتبه‌های دوم و سوم قرار دارند؛ کشور سومالی با 11 امتیاز در انتهای لیست بعنوان فاسدترین و کثیف‌ترین کشور جهان جای دارد.

.

شاخص ادراک فساد در ایران 2023 - جامعه شناسی شرقی

.

در این رتبه‌بندی جمهوری اسلامی ایران با 24 امتیاز بهمراه چند کشور دیگر مشترکا در رتبه‌ی 149 جهان قرار دارد. در یکی از تصاویر پیوستی تغییرات امتیاز ایران از سال 2012 تا 2023 را می‌توانید ملاحظه کنید.

.

دنیای آمار * شاخص ادراک فساد * World of Statistics * Corruption Perceptions Index

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, دنیای آمار, شاخص ادراک فساد, CPI 2023

[ چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و دوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
اشتراک‌گرایی (کمونیسم) Communism

.

یک نظام سیاسی و اجتماعی در صدد ایجاد یک "جامعه بی‌طبقه"- جامعه‌ای که در آن مالکیت و ابزار تولید در اختیار اجتماع است و نه مانند نظام سرمایه‌داری در اختیار افراد. سابقه‌ی یک چنین ایده‌ای به "خطبه روی کوه" مسیح در دو هزار سال قبل و بعد کتاب "اتوپیا"ی توماس مور در قرن شانزدهم برمی‌گردد، اما کمونیسم به‌عنوان یک ایدئولوژی سیاسی در قرن 19 در اروپا - در این زمان غالباً با "سوسیالیسم" قابل معاوضه بود، به‌عنوان وارث انقلاب 1789 فرانسه و واکنشی به فرآیند صنعتی‌شدن، که طبقه‌ی کارگر شهری جدید و فقیری ایجاد می‌کرد، پای به عرصه نهاد.

.

در سال 1848 کارل مارکس (1818-1883) و فردریش انگلس (1820-1895) "مانیفست کمونیست" را منتشر کردند که ادعا می‌کرد: کمونیسم مرحله‌ی نهایی فرآیندیست که در آن اختلافات طبقاتی از بین می‌رود؛ سوسیالیسم، که در آن برخی اختلافات طبقاتی هنوز باقی است، یک مرحله‌ی میانی در این فرآیند است؛ و برای رسیدن به کمونیسم ابتدا باید یک "دیکتاتوری پرولتاریا"ی انقلابی وجود داشته باشد.

.

کمونیسم با پیروزی "ولادیمیر لنین" و بلشویک‌هایش در انقلاب روسیه در سال 1917 به قدرت سیاسی دست یافت. پیش‌تر مارکس و انگلس با بیان این‌که "طبقه‌ی کارگر هیچ کشوری ندارد" از پرولتاریاهای همه‌ی کشورها خواسته بودند باهم متحد شوند. بین دو جنگ جهانی اول و دوم، بیشتر اروپا توسط فاشیسم، ایدئولوژی رقیب، متلاشی شده بود و کمونیسم با عاملیت روسیه، به‎عنوان مثال، در جنگ داخلی اسپانیا در دهه‌ی 1930 از جمهوری‌خواهان ضد فرانکو حمایت مالی و معنوی داشت.

.

اما موفقیت واقعی کمونیست‌ها پس از جنگ جهانی دوم به‌دست آمد، زمانی که بیش‌تر اروپای مرکزی و شرقی به کشورهای اقماری اتحادیه جماهیر سوسیالیستی شوروی تحت رهبری "ژوزف استالین" تبدیل شدند. پیروزی‌های مشابهی در آسیا، در چین با پیروزی حزب کمونیست چین در انقلاب سال 1949 به رهبری "مائوتسه تونگ" (1893-1976) و متعاقب آن گسترش حکومت کمونیستی به کره‌ی شمالی، ویتنام، لائوس و کامبوج رخ داد. در جاهای دیگر، طی جریاناتی موسوم به "جنگ سرد"، "فیدل کاسترو" هم موفق شد در سال 1959 در کوبا یک کودتای کمونیستی به انجام برساند.

.

کمونیسم، علی‌رغم آرمان‌های عالی‌اش، همواره در عمل معادل حکومت استبدادی یا سرکوبگرانه‌ی دولت و نیز بی‌کفایتی اقتصادی بوده است- بر این اساس فروپاشی کمونیسم در اروپا در سال 1989 صورت گرفت و دو سال بعد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. در آغاز قرن بیست و یکم، تنها چین، کره‌ی شمالی، ویتنام، لائوس و کوبا بودند که به رژیم‌های کمونیستی خود می‌بالیدند، اگرچه در سال‌های اخیر چین و به‌ویژه ویتنام اصلاحات سرمایه‌دارانه‌ای را در اقتصاد خود به اجرا گذاشته‌اند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و یکم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

شوونیسم Chauvinism

.

میهن‌پرستی غیرمدلل و غیرعادی و افراطی، معادل جینگوئیسم*، برگرفته از نام نیکلاس شووین، سرباز بازنشسته (و احتمالاً افسانه‌ای) فرانسوی که در اوایل قرن نوزدهم با وجود ناداری و ناتوانی به‌نحوی متعصبانه به امپراتور مخلوع ناپلئون ایمان و ارادت داشت. این عبارت در سال‌های اخیر به لطف ابداع عبارت «شوونیسم مردانه» توسط فمینیست‌ها در دهه‌ی 1960 برای توصیف گرایش مردان به این که خود را «جنس برتر» بدانند، احیا شده است.

.

⏺ توضیحات مترجم:
*جینگوئیسم jingoism: نوعی ملی‌گرایی افراطی که برخی ملت و مملکت خود را به‌نحوی غیرموجه برتر از دیگران تصور کرده و بر این اساس طی روابطی نامسالمت‌آمیز منافع ملی خود را با زور یا تهدید یا تهاجم تعقیب و تأمین می‌کنند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهلم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
سرمایه‌گرایی - سرمایه‌داری (کاپیتالیسم) Capitalism

.

یک نظام اقتصادی که در آن ابزار تولید متعلق به بخش خصوصی است و هدایت تولید و توزیع سود از طریق بازارهای آزاد که بر اساس سیگنال‌های قیمتی تعیین‌شده توسط عرضه و تقاضا عمل می‌کنند صورت می‌گیرد. کارل مارکس استدلال می‌کرد که سرمایه‌داری از کارگران استثمار می‌کند و از این جهت ناگزیر در نهایت سرنگون می‌شود (به مارکسیسم مراجعه کنید). تا به‌حال که با وجود خطاهای دوره‌ای- از بی‌کاری بالا و نابرابری‌های درآمدی گرفته تا تخریب محیط‌زیست که منتقدان آن را به سرمایه‌داری نسبت می‌دهند، او در اشتباه بوده است.

.

مدافعان سرمایه‌داری استدلال می‌کنند که نظام سرمایه‌داری کارآمدترین آفریننده‌ی ثروت در تمام دورانی بوده و است که تاکنون جهان به‌خود دیده است و اشاره می‌کنند که در سرمایه‌داری مدرن هر کارگر صاحب کار خود است و می‌تواند آن را بفروشد. سرمایه‌داری از قرن شانزده به بعد در اروپا به عنوان جانشین فئودالیسم رشد کرد. بهترین مدافع سرمایه‌داری مدرن بدون شک آدام اسمیت (1723-1790) و کتاب‌اش با عنوان "تحقیقی در مورد ماهیت و علل ثروت ملل" (1776) است. او گفت: تصمیمات اقتصادی به بهترین وجه بواسطه‌ی خودتنظیمی نیروهای بازار گرفته می‌شوند.

.

همچنین مهم‌ترین فرد در نظریه‌ی سرمایه‌داری، دیوید ریکاردو (1772-1823) اقتصاددان بریتانیایی است که در قرن نوزده "قانون مزیت نسبی" را ابلاغ داشت؛ او توضیح داد که چرا تجارت با یکدیگر برای دو طرف سودآور است حتی اگر یکی از طرفین در همه‌ی اشکال تولید برتر باشد. به‌زودی ثابت شد که سرمایه‌داری با وجود تمام نقاط قوت‌اش نمی‌تواند از سقوط وال استریت در سال 1929 و پس از آن رکود بزرگ اقتصادی در دهه‌ی 1930 جلوگیری کند. یکی از پیامدهای یک چنین بحران‌هایی نظریه کینزی بود که بر نیاز به مخارج دولتی در زمانی که سرمایه‌گذاری خصوصی کم می‌شود تأکید می‌کرد.

.

دهه‌های 1970 و 1980 کینزگرایی از اقبال افتاد و با پول‌گرایی monetarism* جایگزین شد – با این‌حال این تغییر طالع موقتی بود چرا که ایده‌های کینز یک‌بار دیگر به‌عنوان راه‌حلی برای بحران اعتباری سال 2009 مرتبط و مناسب به نظر رسید.

.

⏺ توضیحات مترجم:
* مونتاریسم؛ مکتب اصالت پول؛ نظریه یا شیوه‌ی کنترل عرضه‌ی پول به‌عنوان روشی اصلی برای ثبات اقتصادی.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی شرقی - ایکاش ایکاش ایکاش

.

(مشاهده فیلم)

.

🌓 دوران دبیرستان یک معلم زیست داشتیم- اگرکه زنده است خدایا بسلامت دارش وگرنه روح‌اش غریق رحمت باد- که هر از گاهی بهر مناسبتی که خودش تشخیص می‌داد هر دو دستش را بالا می‌برد و با صدای بلند ایکاش ایکاش ایکاش می‌گفت تا بدوا توجه همه را بخود جلب کند و بعد هر بار نامی از حیوانی می‌برد و آرزو می‌کرد آن حیوان می‌بود! و بعد قدری منتظر می‌ماند تا خنده‌های نابخردانهٔ ما تمام شود سپس با تأنی خاصی از خصیصهٔ خوب آن حیوان می‌گفت تا به گمان خویش این‌گونه ما را در فرآیند انسان شدن متوجه کجی‌ها و کمی‌ها و کاستی‌هامان سازد! اما او که می‌رفت ما ابلهانه ادایش را در می‌آوردیم و کلی ایکاش ایکاش می‌کردیم و سیر می‌خندیدیم! آه که چه زود درس‌های نگرفته دردهایی می‌شوند و سفت و سخت گریبانمان را می‌گیرند! حکایت این گاو را که دیدم یاد آن آموزگار بزرگ افتادم و آن درس‌های بی‌نظیرش! و نیز آن خنده‌های نابجایی که بی‌جهت آن روزها مصرفش کردیم و چیزی برای امروزمان نماند! مرا ببخش آموزگار بزرگوارم، بگذار اینجای کار این بار با گریه درسی از آن ایکاش‌هایت را پس بدهم: ایکاش ایکاش ایکاش من این گاو بودم که بیش از دو بار فریب نمی‌خورد!😔

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی فریب, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و نهم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
کالوین‌گرایی (کالوینیسم) Calvinism

.
مجموعه‌ای از باورها در مسیحیت پروتستان، که از آموزه‌های «جان کالوین» (متولد ژان کووین، 1564-1509) الهی‌دان و کشیش فرانسوی قرن شانزدهم سرچشمه می‌گیرد. کالوینیسم پنج نکته‌ی اساسی دارد: 1. «فساد کل»، به این معنی که همه‌ی انسان‌ها گناه‌کار به دنیا می‌آیند. 2. تقدیر برای «برگزیدگان» است - آن‌ها که از جانب خدا برگزیده شده‌اند. 3. کفاره برای گناه‌کارانی است که باید نجات یابند (طبق آیین کالوینی، مسیح نمرد تا همه‌ی گناه‌کاران را نجات دهد). 4. «فیض مقاومت‌ناپذیر»، یعنی برگزیدگان نمی‌توانند در برابر دعوت خدا مقاومت کنند. و 5. استقامت قدیسان، یعنی کسانی که برای رستگاری انتخاب شده‌اند با ثابت‌قدمی به بهشت خواهند رسید. همان‌طور که کالوین غمگینانه بیان کرد، خدا «برای بخشی از نژاد بشر بدون هیچ‌گونه شایستگی رستگاری ابدی مقدّر کرد، و برای بخشی دیگر، به مجازات عادلانه‌ی گناه‌شان، لعنت ابدی».

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و هشتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
بوداگرایی (بودیسم) Buddhism

.

یک فلسفه، و برای خیلی‌ها یک مذهب، که توسط «سیذارتا گوتاما» (معروف به «بودا» به معنی روشن‌شده؛ روشن‌گر) در شمال شرقی هند در قرن ششم پیش از میلاد پایه‌گذاری شد. بوداگراها، که تعدادشان در سراسر جهان نزدیک به 380 میلیون نفر می‌رسد، به هیچ خدایی اعتقاد ندارند؛ تنها چیزی که آن‌ها اعتقاد دارند "چهار حقیقت اصیل" است:

1. زندگی رنج است.
2. رنج ناشی از خواسته‌های فردی است.
3. برای توقف رنج باید خواسته‌ها را متوقف کرد.
4. برای متوقف ساختن خواسته‌ها «هشت راه اصیل» وجود دارد.

این «هشت راه اصیل» عبارت‌اند از: 1. بینش درست 2. پندار درست 3. گفتار درست 4. کردار درست 5. معاش درست 6. تلاش درست 7. تفکر درست و 8. تمرکز درست. به بیان دیگر، از طریق کردار و انضباط اخلاقی، اغلب شامل مراقبه (مدیتیشن)، است که یک بودایی می‌تواند نهایتا به آرامش کامل «نیروانا» یا «بیرون جهیدگی»- حالت رهایی از رنج و چرخه‌ی تولد دوباره، برسد.

چندین سنت بودایی وجود دارد که اصلی‌ترین آن‌ها «تراوادا» است که در جنوب شرقی آسیا رایج است و بر مدیتیشن و خودرهاسازی از طریق خودتلاش‌گری تأکید دارد و بعد «ماهایانا» است، دربردارنده‌ی مجموعه‌ای از مکاتب مانند «ذن» (که می‌کوشد معنای زندگی را بدون دخالت منطق و زبان دریابد) و «سرزمین پاک» (که بر سرودخوانی تأکید دارد). مدارس ماهایانا در تبت، چین، مغولستان، کره و ژاپن غالب هستند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ شنبه ۳ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

استعفای نخست و زیر ژاپن

.

🌓 نخست وزیر ژاپن بابت افزایش 0/3%ی تورم و افشای رسواییهای هم‌حزبیهایش استعفا می‌دهد! یعنی شما هر آن فضیلت انسانی و اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی که نوعا از یک مقام‌مسئول باخدا و بادین و باایمان و باوجدان و بااخلاق و بافرهنگ خودمان توقع دارید را یکجا در این فرد و این حرکت می‌بینید! البته که در یک چنین جایی با یک چنین فرهنگ و یک چنین مسئولانی استبداد بس بعید می‌نماید؛ استبداد بومی باثبات هر آنجاییست که مقاماتش نه می‌توانند و نه از رو می‌روند که بخواهند استعفا دهند! اصلا نمی‌دانند استعفا چیست و اصولا برای چه مواقعیست! نه فقط استعفا که استغفار هم بلد نیستند تا احیانا بابت رنجهایی که روا می‌دارند از مردم عذرخواهی کنند! لابد آن حس و حال درونی که به شرم و حیا و عذاب وجدان و ته‌اش استغفار و استعفا منجر می‌شود هرگز در حضرات حادث نمی‌شود وگرنه چگونه ممکنست تورم سر به فلک ساید و اخلاق باد هوا گردد و ملت و مملکت غرق گیر و گرفتاری، اما هیچ مقام مسئولی هیچ ککش هم نگزد، نداند استغفار چیست و استعفا چند است! ای دوصد لعنت بر آن پست و مقامی که ترا از یاد خلق و خدا غافل و شرمندهٔ هر دو در دنیا و آخرت سازد!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, نخست وزیر ژاپن

[ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و هفتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
بلشویسم Bolshevism

.

به آموزه‌ها و راهبردهای پیروان ولادیمیر ایلیچ لنین (1870-1924)، بلشویک‌ها، برای به‌دست گرفتن قدرت و استقرار "دیکتاتوری پرولتاریا" بلشویسم گفته می‌شود. حزب بلشویک ( به روسی یعنی اکثریت، در مقابل منشویک‌ها به معنی اقلیت‌ها در گونه‌های رقابتی کمونیسم) در سال 1912 تأسیس شد- زمانی که جناح‌های بلشویکی و منشویکی حزب سوسیال دموکرات کارگران روسیه (RSDWP) رسماً به احزاب جداگانه‌‌ای تقسیم شدند.

.

بلشویک‌ها نام خود را از زمان دومین کنگره‌ی RSDWP در سال 1903 به‌دست آوردند، با این استدلال که عضویت حزب به انقلابیون حرفه‌ای محدود می‌شد و در آن برهه‌ی زمانی اکثریت کمیته مرکزی و هیئت تحریریه روزنامه حزب با آن‌ها بود. منشویک‌ها به ائتلاف با روس‌های لیبرال و حرکت تدریجی به سمت سوسیالیسم گرایش داشتند در حالی که ویژگی بارز بلشویک‌ها تعهد به انقلاب جهانی و اعتقاد به «سانترالیسم دموکراتیک»(1) بود؛ این در کلام لنین به‌معنای «آزادی در بحث، وحدت در عمل» و در واقع دستور‌العملی بود برای دیکتاتوری ژوزف استالین که پس از انقلاب اکتبر 1917 روسیه محقق شد.

.

در طول جنگ جهانی اول، بلشویک‌ها به شکست روسیه‌ی تزاری و وقوع یک جنگ داخلی امیدوار بودند؛ در این ارتباط منشویک‌ها به دو جناح راست که از تلاش‌های جنگی روسیه حمایت می‌کرد و جناح چپ که در راستای صلح‌گرایی تلاش می‌کرد تقسیم شدند. پس از انقلاب 1917 بلشویک‌ها به‌طور فزاینده‌ای قدرتمند شدند و در سال 1918 نام خود را به حزب کمونیست روسیه تغییر دادند. در سال 1925 این حزب به حزب کمونیست اتحادیه و در سال 1952 به حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد. منشویک‌ها در سال 1921 سرکوب شدند.

.

⏺ توضیحات مترجم:
(1) سانترالیسم دموکراتیک یا مرکزگرایی مردم‌سالار شکلی از دموکراسی است که در آن تصمیمات سیاسی از طریق فرآیندهای رأی‌گیری حاصل می‌شوند و بعد برای همه‌ی اعضای حزب سیاسی اعلام و الزام‌آور می‌شوند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شیخ حسینه sheikh hasina - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 اغلب برای تبدیل هر آزادی‌خواه و عدالت‌خواه و تحول‌خواهی به "ضد خود" یک چیز لازم است: "قدرت"؛ قدرت با همه "فرصت"هایی که خلق می‌کند هر بنی‌بشری حتی اگر که نماد آزادی‌خواهی و عدالت‌خواهی و تحول‌خواهی باشد و رسما پدر و مادر انسانیت و شجاعت و صداقت در جهان لقب گیرد را هم ناگزیر مست و مسخ و ازخودراضی و ازخودبی‌خود می‌سازد! این دو یعنی قدرت و فرصت را حد و حصری اگر ننهی صاف و سالم و صادق‌ترین افراد را هم بر سر کار آری هیچ بعید نیست سرانجام در قامت دیکتاتوری قهار و تمام‌عیار غرق در منجلاب جرم و جنایت علیه بشریت تحویل بگیری! این درسی است که مدام تاریخ به ما می‌دهد و مدام از ما امتحان می‌گیرد و ما که باز می‌بازیم دوره و دوران باز تکرار می‌شود. حالیا برای علما و عقلای جهان اولویتی فراتر از این نیست برای رهایی بشریت از زیر یوغ استبداد و استثمار عجالتا از هر چیزی دست بشویند و نظرا و عملا بر "تمرکززدایی از قدرت" و "فرصت‌زدایی از صاحب‌قدرت" بکوشند وگرنه هر توسعه و پیشرفتی هم که حاصل شود مادام که زمینه برای فساد فراهم است هیچ دردی از بشریت دوا نخواهد کرد کما اینکه تا بحال نکرده است!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, شیخ حسینه, جامعه شناسی سیاست

[ چهارشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و ششم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران


بوگومیل‌گرایی (بوگومیلیسم) Bogomilism

.

آموزه‌های یک فرقه‌ی مذهبی دوگرا (1) که از قرن 10 تا 15 در منطقه‌ی بالکان شکوفا شد. این جنبش در اواسط قرن دهم در بلغارستان آغاز شد و به نام بنیان‌گذارش، کشیشی به نام بوگومیل (به زبان بلغاری یعنی «عزیز در نزد خدا») نام‌گذاری شد. بوگومیل‌گراها دیدگاهی مانوی نسبت به جهان داشتند و معتقد بودند که جهان مادی و مرئی مخلوق شیطان است (رجوع کنید به مانویسم). بر این اساس آن‌ها آموزه‌ی مسیحی تجسد (2) و نیز تمام مناسک کلیسای ارتدکس حاکم را انکار کردند. از ویژگی‌های بارز بوگومیلیسم ریاضت شدید بود؛ در این آیین ورود به موضوعات دنیوی بویژه ازدواج، خوردن گوشت و نوشیدن شراب به شدت محکوم بود.

این آیین در طول قرون 11 و 12 در بسیاری از سرزمین‌های امپراتوری بیزانس گسترش یافت و توسط یک اسلاو ملی‌گرای مخالف با سرکوب کلیسای ارتدکس و مسیحی‌سازی اجباری اسلاوها که از سال 863 توسط تزار بوریس اول در بلغارستان شروع شد تغذیه و تقویت می‌شد. در واقع بوگومیلیسم در بوسنی مورد استقبال حاکمان قرار گرفت اما در جاهای دیگر آزار و اذیت آن‌ها افزایش یافت و در نهایت اگرچه بوگومیل‌ها تا اواخر قرن چهاردهم در بلغارستان قدرتمند ماندند، اما در این قرن با شکست امپراتوری بیزانس از عثمانی‌ها و فتح اروپای جنوب شرقی توسط آن‌ها از ‌اهمیت ساقط شدند.

.

⏺ توضیحات مترجم:
(1) دوگرایی (ثنویت) Dualism در حوزه‎ی الهیات (تئولوژی) یعنی باور به وجود دو قطب خیر و شر و یا خدا و شیطان بصورت مستقل از هم و کمابیش برابر باهم در جهان است. دوگرایی نقطه‌ی مقابل تک‌گرایی یا یکتاپرستی Monism است.

.

(2) تجسد یا تجسم Incarnation یکی از باورهای دین مسیحیت است که طی آن خدا به زمین فرود آمده و در جسم عیسی حلول یافته است. عیسویان بر این اساس به وحدت خدا و عیسی قائل هستند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ سه شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و پنجم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران


بلرگرایی (بلریسم) Blairism

.

یک ایدئولوژی سیاسی منسوب به تونی بلر، رهبر حزب کارگر بریتانیا (1994-2007) و نخست‌وزیر بریتانیا از 1997 تا 2007. بلر، همو که به نوسازی حزب کارگر کمک کرد تا به چیزی تبدیل شود که او خود و متحدانش آن را "حزب کارگر جدید" می‌نامیدند، از طرحی موسوم به "راه سوم" حمایت می‌کرد که از سوی متفکرانی همچون "آنتونی گیدنز"* برای فرا رفتن از دوگانگی میان سوسیالیسم چپ‌گرا و سرمایه‌داری راست‌گرا ترویج می‌شد. این طرح در عمل به معنای ترکیب عناصر سیاست‌های اقتصادی چپ و راست، برای مثال ریختن پول به بخش بهداشت و آموزش عمومی و در عین حال هم‌زمان وارد کردن فشارهای بازار به آن‌ها بود. بلریسم در سیاست خارجی در اصل به معنای نگرش و گرایش مثبت و مطلوب به اتحادیه اروپا و به طور مستمر به سیاست آتلانتیستی** پشتیبانی از آمریکا، چه دولت دموکرات "بیل کلینتون" و چه بعد او دولت جمهوری‌خواه "جورج دبلیو بوش" بود. همین ائتلاف بلر با آمریکا بود که منجر به مداخله و مشارکت بریتانیا در حمله به عراق و سرنگونی صدام حسین (1937-2006) در سال 2003 گردید و پیامدهای آن بسیاری، چه در جناح چپ و چه جناح راست، را به تحقیر و تمسخر بلر و بلریسم واداشت.

.

⏺ توضیحات مترجم:

* کتاب "راه سوم" آنتونی گیدنز را از لینک زیر از کانال جامعه‌شناسی شرقی می‌توانید دریافت کنید:

https://t.me/orientalsociology/3052

.

** آتلانتیسم (آتلانتیک‌گرایی) یک باور ایدئولوژیک به همکاری و همیاری نزدیک دولت‌های آمریکای شمالی (آمریکا و کانادا) و کشورهای اروپایی و در مجموع کشورهای دو سوی اقیانوس آتلانتیک (اطلس) شمالی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی است.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

98 پرونده فساد برای مدیران اجرایی کرمان

.

98 پرونده فساد مدیران کرمان

.

🌓 اصولا و اساسا برای بود و نمود هر چیز و هر کسی از جمله جامعه باید سه حالت و سه سطح در نظر گرفت: 1. بیماری 2. سلامت 3. فراسلامت، و متناسب با هر حالت تصمیم و تدبیر مقتضی را اتخاذ کرد؛ حالیا با این حجم از سلول‌های سرطانی که بعنوان نمونه تنها در یک بخش از کالبد این جامعه مشاهده می‌کنیم باید واقع‌بین باشیم و بدانیم که با یک تن بیمار دچار ضعف سیستم ایمنی با انواع بدخیمی‌ها طرف‌ایم که فعلا سرپاایستادن برایش در اولویت است تا راهپیمایی و کوهپیمایی که لازمه‌اش تن سالم و فراسالم است. برای رهایی از یک چنین وضع وخیمی بدوا باید با تمام توان بر نسخه‌های شفابخش و بهبوددهنده متمرکز شد تا در گذر از هرگونه بیماری به مرز عافیت‌اش رساند و بعد با برنامه‌های سلامت‌محور سلامتی‌اش را تضمین کرد و سپس با فوق‌برنامه‌ها بهترین‌ها را در سطح فراسلامت برایش رقم زد. پیش از هر چیز باید جامعه را به تریاژ اورژانس اجتماعی برد و با معاینات و بررسی‌های علمی میزان درد و رنج و سطح سلامت و هوشیاری‌اش را سنجید و بعد بر اساس آن اقدامات لازم را بکار بست وگرنه هر اقدام بی‌پایه‌ای همچو بازار و کارزار فالگیران بگیرنگیرها خواهد داشت!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, فساد سیستماتیک, سلامت فراسلامت

[ دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و چهارم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران


بهائی‌گرایی، بهائیت Baha’ism

.

یک دین یکتاپرست که در قرن نوزدهم توسط [میرزا حسین‌علی نوری ملقب به] «بهاءالله» ( (از واژه‌ی عربی بها به معنی شکوه)(1817-1892) [۱۱۹۶ شمسی، تهران -۱۲۷۱ شمسی، عکا] در ایران تأسیس شد و توسط پسر ارشد او [عباس افندی ملقب به] «عبدالبهاء» (1844-1921) ادامه یافت. بهائی‌گرایی ریشه در آموزه‌های میرزاعلی محمد واعظ شیرازی مشهور به «باب» (در عربی به معنی دروازه) دارد. باب، که در سال 1850 در ایران اعدام شد و مقبره‌اش اکنون در حیفا در اسرائیل مکان مهمی برای بهائیان است، بر مفهوم «مظاهر ظهور» از جانب خدا تأکید می‌کرد و بهاءالله ادعا می‌کرد که آخرین نمونه از آن‌هاست [1].

.

بهائی‌گرایی بر یگانگی نوع بشر و همه‌ی ادیان و نیز حقیقت خدایی تأکید دارد که بتدریج توسط پیامبرانی همچون ابراهیم، بودا، عیسی و محمد نازل شده است [2]. یکی از اصول اساسی این دین «برابری زن و مرد»[3] و دیگری نیاز به جستجوی «صلح جهانی» است. شاید 7 میلیون بهایی در سراسر جهان وجود داشته باشد که بیش از 2 میلیون نفر از آن‌ها ساکن هند هستند. در خود ایران حدودا 350 هزار نفر از بهائیان باقی مانده که اغلب به اتهام ارتداد از اسلام در معرض آزار و اذیت قرار دارند.

.

⏺ توضیحات مترجم:

[1] آخرین نمونه یعنی آخرین در زمان خود و نه آخرین برای همیشه- ‌که بعد از او دیگر کسی نیاید. بهائیان ادیان الهی را حسب تغییر و تعالی ظرفیت درک و فهم بشر همواره در معرض تکامل می‌دانند و به آخرین دین و آخرین پیامبر قائل نیستند.

.

[2] از نظر بهائیت، ادیان الهی اصولا و اساسا برای رفع اختلافات بنی‌بشر و برقراری صلح و یگانگی آمده‌اند و دینی که منشاء تفرقه و اختلاف باشد دین نیست- به بیان عبدالبهاء بی‌دینی بهتر از دین اختلاف‌افکن است.

.

[3] بهائیون در مقام انسانیت جنسیت را دخیل نمی‌دانند و صرفا از این باب برتری یا امتیازی به جنس خاصی نمی‌دهند. آنها برابری و مشارکت زن و مرد را لازمه‌ی دستیابی به صلح و وحدت جهانی و پیشرفت جوامع می‌دانند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

روزنامه‌ی اطلاعات: امیرکبیر بر صدر و صدارت باشد یا میرزاآقاخان نوری؟

.

🌓 امیرکبیر بودن سخت است امیرکبیر داشتن و نگهداشتن از آنهم سخت‌تر- جاییکه مفسد و مفت‌خور از در و دیوار مملکت بالا می‌رود مصلحی در حد امیر هم بیاید کاری از پیش نمی‌برد، سریع همه را دشمن خود می‌سازد و خود را دچار عدم! بودجۀ نانوشته هیچ نوشته‌اش را بنگر ببین چگونه چه حضراتی با چه القاب و عناوینی مال و مقام دنیا را زبانا مذمت می‌کنند ولی هر سال چه حجم کلانی از ثروت ملت را می‌گیرند و می‌بلعند بی‌هیچ خروجی مشخصی که بگویی این ازآن آن! بی‌خیال! بگذار بر این قوم آقاسی‌ها و آقاخان‌ها صدارت کنند و سخت بر ساخت و پاخت و پرداخت‌های فلان و فلان‌زاده‌ها چشم پوشند! امیر که بیاید دست هرچه زیاده‌خواه و زیاده‌خورست را از ثروت ملت می‌برد از خود دور می‌سازد، آنگاه چه کسی کنارش می‌ماند تا وقتی دشمنان درها را به رویش می‌بندند و رگ‌هایش را می‌زنند دستکم نگذارد از پشت میان دو کتف‌اش لگدی بزنند! جاییکه نه قانون نه وجدان حاکم است مبارزه با فساد یعنی امضای پای حکم اعدام خویش بدست خویش! آنگاه صدراعظم و داماد حاکم هم که باشی هیچ از حکم رهایی نخواهی یافت! باری، هرجاکه شر زیاده زادوولد کند خیر زیاده می‌شود و زود دق می‌کند!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, امیرکبیر, آقاخان نوری

[ یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از مردم‌داری واقعی تا مردم‌کاری محض - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

باری، در اینکه نظام سیاسی حاکم بر ما هم هم‌پای جهان به ارزش‌های والای مردم‌سالاری اذعان داشته و دارد و از بدو تأسیس از آن استقبال کرده و عنوان جمهوری بر خود نهاده و مجلس دارد و شورا دارد و همواره انتخابات برگزار می‌کند و بی‌وقفه مردم مردم می‌کند و با افتخار از مقام مردمی و خدمت به مردم می‌گوید هیچ تردیدی نیست اما واقع امر اینست که با وجود همه‌ی این حرف‌ها در تحقق آن جامانده و وامانده و اکنون نه فقط بسی بیش از پیش از این ادعا دور افتاده بلکه تحققا خود به مانع بزرگی برای آن بدل گشته است. این را هم شاخص دموکراسی (امتیاز 1/96 از 10) می‌گوید هم حس و حال و روز مردم تأیید می‌کند و هم خود نظام بهتر از هر کسی می‌داند.

.

با این وجود این نظام سفت و سخت بر سر ادعای خویش ایستاده و همچنان اصرار دارد هیچ مو لای درز کارش نمی‌رود و همواره از مردم‌سالارترین نظام‌های سیاسی روی زمین بوده و است و اصلا و اساسا خود اسوه‌ی مردم‌سالاری در جهان است و خیلی‌ها از روی دست‌اش دارند مردم‌سالاری می‌کنند و از این جهت هیچ خوش ندارد بعنوان نافی و ناقض این ارزش در جهان شهره گردد و هر کس یا هر نهاد یا سازمانی که بخواهد خلاف این جلوه دهد را مغرض و معارض می‌شمارد. یک چنین جبهه و جهت‌گیری روشنی در یک چنین وضعیت متناقضی که ادعا هست و از حاصل ادعا خبری نیست خواه‌ناخواه راه نظام را بسوی "مردم‌کاری بجای مردم‌داری" کج کرده است.

.

مردم‌کاری چیست؟ مردم‌کاری یعنی استفاده‌ی ابزاری از مردم برای وانمود کردن به مردم‌سالاری و مردم‌داری- چیزی شبیه سنگ‌کاری؛ چطور مردم با استفاده از انواع سنگ به انحاء و اشکال گوناگون نما و نمود عمارت خود را تزئین می‌کنند تا هم خود و هم بنای خود را بسی بهتر از آنچه که هست جلوه دهند نظام سیاسی ما هم به همین منوال از آغاز تا به امروز از انواع مردم به انحاء مختلف در تزئین نمای بیرونی امارت خود استفاده کرده و باز می‌کند تا مشخصا "نمایی مردمی" از خود به جهانیان عرضه کند و بدین‌وسیله نه فقط عشق و علاقه و ارادت خود به مردم را بازنماید بلکه متقابلا عشق و علاقه و ارادت مردم به خود را هم از آن نتیجه بگیرد.

.

در اینکه مردم‌کاری هم بوجهی از وجوه نشان اعتناء به مردم و اعتبار مردم در ذهن نظام است تردیدی نیست اما آنچه این اعتناء و اعتبار را تا بحد یک تظاهر می‌کاهد "سلب اقتدار" از همین مردم است که اگر نبود کار تمام بود. سلب اقتدار نشان "عدم اعتماد" و در واقع "خوف نظام از مردم" است و همین خوف است که امکان تحقق مردم‌سالاری در این سرزمین را به امتناع بدل می‌سازد و بجایش مردم‌کاری- تیمم بدل از مردم‌سالاری را می‌نشاند؛ اگر که خوفی در کار نبود رفراندوم، انتخابات آزاد، رسانه‌ی آزاد، گفتگوی آزاد، تجمعات آزاد، تحزبات آزاد، تظاهرات آزاد و ... برگزار می‌شد، اینها هم که برگزار می‌شد در واقع مردم‌سالاری برقرار می‌شد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, شاخص دموکراسی, مردمسالاری

[ شنبه ۲ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از مردم‌داری واقعی تا مردم‌کاری محض - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

حال که بهر شکل "مردم‌سالاری" بعنوان یک شیوه‌ی حکم‌رانی مطلوب و محبوب ملت‌ها در جهان آوازه‌ و اعتباری بهم‌زده و نظرا و عملا در فرهنگ سیاسی بین‌الملل یک الگو و یک ارزش اساسی محسوب می‌شود خواه‌ناخواه اکثر نظام‌های سیاسی جهان هم به آن اقبال و اعتنایی نشان می‌دهند حتی آنها که هیچ و یا چندان التزامی بدان نداشته و ندارند- از قضا برخی از اینها کاتولیک‌تر از پاپ طوری از آن دفاع می‌کنند و بدان وانمود می‌کنند تو گویی با فرهیخته‌ترین و فرهنگی‌ترین نظام‌های سیاسی کل تاریخ بشریت سروکار داری که هیچ مو لای درز مردم‌مداری‌شان نمی‌رود.

.

با این‌حال تحقق مردم‌سالاری الزامات و اقتضائاتی دارد و هرگز به صرف اقبال و ادعا نیست. "شاخص مردم‌سالاری" که هر سال بر پایه‌ی پنج معیار "فرآیند انتخابات و کثرت‌گرایی"، "عملکرد دولت"، "مشارکت سیاسی"، "فرهنگ سیاسی دموکراتیک" و "آزادی‌های مدنی" کشورهای جهان را از نظر میزان تحقق مردم‌سالاری رده‌بندی و گزارش می‌کند تلاشی‌ست در این جهت تا نشان دهد کدام‌ها واقعا مردم‌سالارند و بدرستی بدان تفاخر می‌کنند و کدام‌ها فرسخ‌ها از آن فاصله دارند و رسما تظاهر می‌کنند.

.

این شاخص بدوا به هر یک از معیارهای پنج‌گانه‌ی کشورها از 0 تا 10 امتیاز می‌دهد و بعد با احتساب میانگین آنها امتیاز کل هر کدام را محاسبه و از 0 تا 4 را با عنوان "رژیم‌های استبدادی" در گروه اول، از 4 تا 6 را با عنوان "رژیم‌های ترکیبی (هیبریدی)" در گروه دوم، از 6 تا 8 را با عنوان "دموکراسی‌های ناقص" در گروه سوم و از 8 بالاتر را با عنوان "دموکراسی‌های کامل" در گروه چهارم از هم تفکیک می‌کند. در حال حاضر در آخرین رده‌بندی ارائه شده (2023) نروژ با 9/81 از 10 در صدر جدول و افغانستان با 0/26 در انتهای لیست قرار دارد.

.

در این رده‌بندی کشور بنین با 0/4+ و نیجر با 1/36- تغییر امتیاز نسبت به سال قبل به ترتیب بهترین و بدترین عملکرد را دارند؛ و اما امتیاز اکتسابی ایران برای معیارهای پنج‌گانه 0 (انتخابات آزاد و پلورالستیک) - 2/5 (عملکرد دولت) - 3/33 (مشارکت سیاسی) - 2/5 (فرهنگ سیاسی دموکراتیک) و 1/47 (آزادی‌های مدنی) می‌باشد و در مجموع با امتیاز کل 1/96 با یک رتبه ارتقاء نسبت به سال گذشته در جمع 167 کشور جهان در رده‌ی ۱۵۳ و در شمار کشورهای با نظام سیاسی استبدادی قرار دارد.

.

با این وجود نظام سیاسی حاکم بر ایران نه هیچ این جایگاه پایین‌دست را می‌پسندد و نه هیچ این عنوان رژیم استبدادی را می‌پذیرد. این نظام در شمار آن دسته از نظام‌های سیاسی‌ست که خود در این ارتباط ادعاهای کلان دارد؛ از بدو تأسیس در سال 57 به ارزش‌های مردم‌سالاری اقبال نشان داده و رسما عنوان جمهوری را برای خود اختیار نموده؛ از آن زمان تا کنون بی‌وقفه انتخابات برگزار کرده؛ عنوان "مردم" هم که هیچ از زبان مسئولین‌اش نمی‌افتد و از پرتکرارترین‌ها در عتاب‌خطاب‌های آنهاست؛ مشکل کجاست؟ چرا باید یک چنین نظامی استبدادی تلقی شود؟!

.

اینها و شاید بسی بیش از اینها همه درست، اما آنچه در این میان و در این راستا بسی نادرست و نابجا می‌نماید "مردم‌کاری بجای مردم‌داری" است. (توضیح بیشتر در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, شاخص دموکراسی, مردمسالاری

[ شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و سوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

باب‌گرایی (بابیسم) Babism

.

یک گرایش دینی در ایران که در سال 1844 [1223 شمسی|1260 قمری] توسط میرزاعلی‌محمد شیرازی (1819-1850) [1198-1229 شمسی] بر اساس تجربه‌ی یک مکاشفه تأسیس شد؛ او در این سال خود را «باب» (به زبان عربی یعنی در) معرفی کرد و ادعا داشت دروازه‌ای به «امام زمان» (از نظر شیعه امام غایب از قرن نهم) و نیز «معرفت خداوند» می‌باشد. در همان سال علی‌محمد 18 پیرو پیدا کرد[1] که به همراه خود او به عدد بابی مقدس 19 رسید[2] (او همین‌طور سال را به 19 ماه و 19 روز تقسیم کرد).

.

على‌محمد بعدها از لقب باب صرف‌نظر كرد و رسما اعلام كرد كه در واقع خود امام دوازدهم است که ظهور کرده است و باز در وهله‌ای بالاتر خود را «مظهر خدا» توصیف كرد. در سال 1848، بابیان به طور رسمی از اسلام جدا شدند و این منجر به تشدید درگیری آن‌ها با نظم و نظام حاکم شد و منجر به دستگیری و اعدام علی‌محمد در سال 1850 گشت[3]. در سال 1867 جنبش بابیسم در جستجوی جانشین باب دچار انشعاب گشت و به دو دسته تقسیم شد: یک دسته به [میرزایحیی نوری معروف به] «صبح ازل» (1831-1912) گرویدند و «ازلیون» نام گرفتند و دسته‌ی دیگر جانب «بهاءالله»، برادر ناتنی صبح ازل، را گرفتند و به «بهائیون» معروف شدند. در نزد هر دو دسته باب برای همیشه شخصیتی محترم و مقدس باقی ماند.

* توضیحات مترجم:

[1] باب به 18 پیرو نخست خود لقب «حروف حی» داد؛ حی به حساب ابجد برابر 18 است و حروف حی به 18 حواری یا مؤمن نخست اشاره دارد.

[2] باب این 19 نفر را هم «واحد اول شریعت بیان» نامید؛ واحد هم به حساب ابجد برابر 19 و به معنی یگانگی است. منظور از شریعت بیان هم همان بابیسم یا آیین باب است.

[3] باب در سال 1229 شمسی در سن 31 سالگی به امر امیرکبیر در تبریز در میدان سربازخانه تیرباران شد. جسد او نخست به خندق انداخته شد ولی برخی معتقدند بعدها به تهران منتقل و در امام‌زاده حسن دفن شد و برخی دیگر هم بر این باورند که بقایای جسد از امام‌زاده حسن به اسرائیل منتقل شد و در مقام اعلی در دامنه‌ی کوه کرمل در شهر حیفا دفن شد. در این محل اکنون آرامگاه با شکوهی برای باب احداث شده است.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

ابرنظم‌ها و ابرنظام‌ها (ملت‌دولت‌ها)

.

ابرنظمها و ابرنظامها - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 ابرنظم‌ها را تنها از ابرملت‌دولت‌ها باید انتظار داشت یعنی هر آن‌ها و هر آن‌جاها که درک و فهم متقابل فوق‌العاده‌ای میان ملت و دولت‌شان حاکم است و ضرورتا در برابر یک نظم‌پرداز عالی (دولت) یک نظم‌پذیر عالی (ملت) وجود دارد و گرنه در برابر هر ابرپروژه‌ای ابرمسأله‌ها و ابرفاجعه‌ها باید انتظار داشت.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی نظم, ملت‌دولت

[ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و دوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

بعث‌گرایی (بعثیسم) Ba'athism

.

بعثیسم عبارت است از گرایش به ایدئولوژی حزب بعث سوسیالیست عرب؛ بعث معادلی عربی برای رنسانس (نوزایی) است. حزب بعث در دهه‌ی 1940 در دمشق توسط یک مسیحی سوری به نام «میشل عفلق»1 و «صلاح‌الدین البیطار» هم‌وطن مسلمان او تشکیل شد و در سال 1953 با حزب سوسیالیست سوریه ادغام شد. بعثیسم، دست‌کم در عالم نظر، از عدم تعهد، پان‌عربیسم و ضدامپریالیسم جانب‌داری می‌کند (در عمل، بعثی‌ها در طول جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی هم‌سو شدند).

.

از سال 1963 بعثی‌ها در سوریه قدرت را در دست گرفتند- در همان سال برای مدت کوتاهی کنترل عراق را هم به دست گرفتند اما از دست دادند و دوباره در سال 1968 آن را به دست گرفتند. با وجود این‌که بعثیسم [بر پایه‌ی سه آرمان سوسیالیسم عربی و ناسیونالیسم عربی و سکولاریسم] در پی «وحدت اعراب» [و تشکیل کشور واحد عربی] بود، رژیم‌های سوریه و عراق هرگز به یکدیگر نپیوستند2. شاخه‌ی سوری بعثیسم نخست تحت حکومت استبدادی «حافظ اسد» و سپس پسرش «بشار اسد» همچنان در قدرت باقی مانده است اما شاخه‌ی عراقی آن در سال 2003 با سرنگونی «صدام حسین» (1937-2006) پایان یافت.

.

توضیحات مترجم:

1. میشل عفلق (1910- 1989) فیلسوف، جامعه‌شناس، نظریه‌پرداز و فعال سیاسی ملی‌گرای عرب

2. در جریان جنگ ایران و عراق، حزب بعث سوریه، در راستای مقابله با حزب هم‌نام خود در عراق، رسما از ایران حمایت داشت.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

سرزمین فرافکنان

حسین شیران

.

سرزمین فرافکنان - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 در مملکتی که ادبیات سیاسی‌اش پر از واژۀ دشمن باشد- فرضی یا واقعی‌اش فرقی نمی‌کند، خواه‌ناخواه فرهنگ آن جامعه پر از فرافکنی می‌شود- هیچکس از هیچ فسق و فجور و فسادی ابایی نمی‌کند با این‌همه سالی یکبار هم کسی سمت‌وسوی اعتراف و اعتذار و استعفا و استغفار نمی‌رود! یک چنین فرهنگ دشمن‌اندیشی به شما می‌گوید بی‌هیچ دغدغه و بی‌هیچ صلاحیتی همیشه احساس مسئولیت کن و هر پست و مقام و منصبی را بپذیر اما هرگز مسئولیت کجی‌ها و کاستی‌ها و ناراستی‌هایش را نپذیر! چه کاریست وقتی راحت می‌توانی فرافکنی کنی و هر خبط و خطا و خطری را گردن این و آن اندازی ناشیگری کنی و خود به گردن بگیری و غیر از خود یک سیستم را هم به زیر سؤال ببری؟! هرگز ضعیف ظاهر نشو! با قوت هر کجا کارشکنی شد بنداز گردن دشمن، هر کجا کارخرابی شد بنداز گردن داعش- نگران نباش داعش از هر کجای جهان مسئولیت هر کار بی‌صاحبی را بعهده می‌گیرد، هر کجا هم کار از کار گذشت و وصله‌اش به دشمن و داعش نچسبید هیچ هول نشو همان حول‌وحوش خودت بنداز گردن دیگری- حالا هر کس که شد؛ خلاصه با این "سه دال" همیشه خودت را از شر هر سؤمسئولیتی خلاص کن. ماکیاول کجایی که یادت بخیر!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, فرافکنی, دشمن داعش دیگری

[ سه شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و یکم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

بی‌خداگرایی (آتئیسم) Atheism

.

بی‌خداگرایی (آتئیسم) اعتقاد به عدم وجود خدا یا خدایان است، برخلاف "ندانم‌گرایی" (آگنوستیسیسم Agnosticism) که پرسش در خصوص هست و نیست خدا را باز و بی‌پاسخ می‌گذارد. بی‌خداگرایی برای قرن‌ها یک مفهوم رایج بوده است؛ از دموکریتوس Democritus و اپیکور Epicurus در یونان باستان که هر دو بی‌خداگرا (آتئیست) بودند بگیر تا مارکسیسم Marxism و مارکس که صراحتا گفت: "دین افیون توده‌هاست"، و فردریش نیچه Friedrich Nietzsche (1844–1900) فیلسوف آلمانی قرن 19 که ادعا کرد: "خدا مرده است"، و ژان پل سارتر Jean-Paul Sartre (1905–80) فیلسوف فرانسوی قرن 20 که اظهار داشت: "آزادی انسان و وجود خدا با یکدیگر ناسازگارند". اگرچه آتئیسم معمولاً رویکردی غیرمعنوی و غیرروحانی توصیف می‌شود، اما در برخی از اشکال بوداگرایی (بودیسم Buddhism) هم هیچ خدایی وجود ندارد و از این جهت پیروان آن‌ها را هم می‌توان به اصطلاح بی‌خداگرا نامید. ارزیابی عمومیت بی‌خداگرایی دشوار است، اما مطمئنا این گرایش در آمریکا کمتر است- جایی که نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند 75 درصد آمریکایی‌ها به هر شکل به یک موجود برتر اعتقاد دارند، نسبت به اروپا که به عنوان مثال یک نظرسنجی در سال 2006 نشان داد 32 درصد فرانسوی‌ها بی‌خداگرا بودند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ یکشنبه ۵ فروردین ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

برعنداز - عرزشی

.

🌓 برخلاف فرهنگ اصطلاحات ادبی که بندرت چیزی بدان افزوده می‌شود فرهنگ اصطلاحات سیاسی دایم در حال توسعه است و این در سایۀ اتفاقات سیاسی دامنه‌داری‌ست که پی‌درپی هم حادث می‌شوند و پی‌درپی هم اصطلاحات جدید خلق می‌کنند؛ مهم‌ترین ویژگی این اصطلاحات پیوستگی ذهنی و عینی‌شان با اتفاقات خاص خودشان است؛ مثلا دو اصطلاح عرزشی و برعنداز که از زمان جنبش سراسری 1401 به بعد بشدت بر سر زبان‌ها افتاده‌اند- عرزشی به نیروهای بسیجی طرفدار نظام در برابر مردم معترض اطلاق می‌شود و برعنداز به طیف مختلفی از مردمان که مشخصا خواهان سقوط نظام‌اند؛ ارزشی و برانداز بخودی‌خود واجد طعنی خفیف به طرف مقابل بودند با اینحال در این جنبش اوج احساسات منفی بهم حرف ع را جایگزین الف ساخت تا مراتبی از لعن و نفرت و اهانت طرفین نسبت بهم را هم دربرداشته باشد. بگم‌بگم، فتنه، خس و خاشاک، چهار درصدی‌ها، نرمش قهرمانانه، آتش به اختیار، علی‌برکت‌الله و بتازگی حجاب‌بان هم از این دست اصطلاحات‌اند که هر کدام حاصل جریانات سیاسی-اجتماعی خاص در زمینه و زمان خاص و حامل معنا و مفهوم مشخص و متمایزی‌اند. باید دید اتفافات بعدی خالق چه اصطلاحات جدیدی‌اند.

.

برعنداز عرزشی - جامعه شناسی شرقی

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, برعنداز عرزشی

[ پنجشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش سی‌ام
✍️ حسین شیران

🌓 نامه‌ی مصطفی رحیمی به امام خمینی

.

بخت خواب‌آلود ما بیدار خواهد شد دگر (حافظ)

پیش از شروع مطلب باید عرض كنم كه نویسنده این نامه با فتواها و نظریات آن‌جناب در موارد زیر نه تنها كاملا موافق است، بلكه تبلیغ و پیش‌برد آن‌ها را وظیفه ملی و اجتماعی و معنوی خود می‌داند:

١ – تمام آنچه شما در مخالفت با رژیم غیرقانونی كنونی ایران فرموده‌اید.
٢ – تمام آنچه شما در مخالفت با امپریالیسم امریكا و هر دولت امپریالیست دیگری گفته‌اید.
٣ – تمام آنچه شما در مخالفت با سیاست شوروی و چین و هر دولت كمونیست دیگری اظهار داشته‌اید.
٤ – تمام آنچه شما در مخالفت با دولت صهیونیستی اسرائیل و موافقت با حقانیت مبارزه مردم فلسطین فرموده‌اید. نكته آخر را از آن لحاظ می‌گویم كه من برخی از آثار سارتر را ترجمه یا تفسیر كرده‌ام، اما همچنانكه پیش از این نیز به صراحت گفته‌ام با نظر سارتر درباره اسرائیل به كلی مخالفم.

زائد است بگویم كه نویسنده این نامه شیعی و شیعی‌زاده است و نه تنها همواره احترام اصول ادیان و مذاهب را در نوشته‌های خود حفظ كرده است، بلكه به شرحی كه خواهد آمد دوام جامعه را بدون ركن معنویت و روحانیت محال می‌داند. آنچه موجب شد این نامه را بعنوان آن‌جناب بنویسم احترام شدید من نسبت به شماست. احترامی بی‌شائبه، نه بر مبنای احساسات و قهرمان‌پرستی، بلكه بر مبنای تفكر؛ شما در وضع و حالی كه هیچكس دیگر نمی‌توانست، هم سخنگوی ملت زجر كشیده ایران در برابر رژیم سراسر فساد كنونی شدید و هم صدای خود را در برابر دولت‌های بزرگ ستمكار بلند كردید.

شما با رهبری خردمندانه خود پایه‌های رژیم سفاكی را كه تمام دولت‌های روی زمین از غرب و شرق به تحكیم‌اش می‌كوشیدند چنان به سرعت و شدت لرزاندید كه امروز چون منی قادرم این نامه را داخل كشور ایران بنویسم و به دست شما برسانم. در حالی كه تا چندی پیش محال بود هیچ‌كس حتی به بهای جان، حرف خود را بزند، زیرا پیش از آنكه حرف‌اش به گوش مخاطب برسد به دست جلادان یا نابود شده بود یا سخن‌اش در میان سلول‌های زندان گم می‌شد. اجازه می‌خواهم پیش از این در این باره چیزی نگویم و ادامه آن را به بعد موكول كنم، زیرا تجزیه و تحلیل همه این عوامل و سخن از شخصیت و تأثیر شما فرصتی دیگر و بیشتر می‌خواهد.

وانگهی آنچه نوشتن این نامه را موجب شد، اینها نیست، نكته‌هائی است كه تا آنجاكه من می‌دانم تاكنون كسی از داخل كشور آشكارا به شما ننوشته است. مشكل هنگامی آغاز شد كه برخی از طرفداران مسئله جمهوری اسلامی را بعنوان خواست كلیه مردم این مملكت مطرح كردند. من بعنوان نویسنده و حقوقدان (هر دو را با فروتنی عنوان می‌كنم) با جمهوری اسلامی مخالف‌ام و دلائل مخالفت خود را صمیمانه با شخص شما در میان می‌گذارم زیرا در مورد كم‌و بیش مشابه چنین می‌پندارم كه گفتگو با شخص ماركس آسان‌تر از از گفتگو با ماركسیست‌هاست. علاوه بر این به علل زیر مخاطب این نامه فقط شما می‌توانید باشید:

الف- سال‌هاست به این نتیجه رسیده‌ام كه راه رهائی بشر تلفیق دو اندیشه است: دموكراسی و سوسیالیسم، كه هر دو ظاهرا از غرب آمده‌اند اما معناً همه ملت‌ها و همه فرهنگ‌ها در تكوین آن هر دو سهم داشته‌اند. امروز آنچه دموكراسی را از رمق انداخته سرمایه‌داری است و آنچه سوسیالیسم را به فساد كشانده قدرت عجین شده با كمونیسم است. پس تلفیق سوسیالیسم و دموكراسی كار آسانی نیست و رسالت آن بعهده همه اندیشمندان و همه ملت‌هاست.

باید اضافه كنم كه تاكنون در همه نهضت‌ها، افراد مردم بطور دردناكی از تحقق بخشیدن به اندیشه‌ها معاف شده‌اند و ریشه بسیاری از مصائب در همین است: از دموكراسی بسیار سخن گفته‌اند، اما عده‌ای محدود، همیشه مردم خرده‌پا كنار بوده‌اند؛ البته به میدان كشیده شده‌اند اما هیچگاه طرف گفتگو نبوده‌اند- یعنی كسی نظرشان را نپرسیده یا اگر پرسیده در پرورش آن اقدامی نكرده است. باز اندیشیده‌ام كه اگر دموكراسی و سوسیالیسم در فضائی از اخلاق و معنویت بهم نپیوندند، تركیب‌شان پیوندی انسانی نخواهد بود. خوب می‌دانید كه در محیط مختنق ایران بیان كامل و رسای این مطالب محال بود، ناچار آنها را دست‌وپا شكسته در كتاب‌هایم نوشته‌ام. امروز می‌خواهم از روحانیت و معنویت شما كمك بگیرم.

ب- اختناق دهشتناك ٢٥ ساله اخیر همه اجتماعات سیاسی مفید را از هم پاشید و همه قلم‌های حق‌گوی را شكست؛ ستم‌های بیكران رژیم در حق ملت از حد هر مهاجم اشغال‌گری گذشته است. افشای دلیرانه این ستم‌ها از جانب شما و مبارزه شما با آن امروز همه نظرها را متوجه شخص شما کرده است، بطوریکه امروز بار گران رهبری سیاسی و رهبری روحانی هر دو بر دوش شماست. این امر بهمان اندازه كه پرافتخار است مسئولیت‌آور نیز هست. ...

پ– به علل بالا شما تنها كسی هستید كه اگر بجای جمهوری اسلامی اعلام «جمهوری مطلق» كنید، یعنی بجای حكومت عده‌ای از مردم، حكومت و حاكمیت جمهور آنان را بپذیرید، نه تنها در ایران انقلاب معنوی عظیمی ایجاد كرده‌اید بلكه در قرن مادی‌گرای ما (نه بمعنای فلسفی بلكه بمعنای نفی معنویت) به روحانیت و معنویت بعد عظیمی بخشیده‌اید و تاریخ مقام شما را در ردیف گاندی و شاید بالاتر از او ثبت خواهد كرد؛ زیرا مسئله‌ی اصلی قرن ما ساقط كردن حكومتی فاسد و خادم بیگانه نیست، این كار با همه‌ی اهمیت درجه‌ی اولی كه امروز برای ما ایرانیان دارد مسئله‌ای جهانی نیست، مسئله‌ی درجه‌ی اول جهانی (كه بلافاصله پس از سقوط رژیم برای ما نیز مسئله‌ی درجه اول خواهد شد) آن است كه قرن بیستم پس از ترور شدن گاندی معنویت مجسم خود را از دست داده است. اگر شما همچنان از شعار جمهوری اسلامی طرفداری كنید آن تز مشهور ماتریالیستی (بمعنای فلسفی آن) را جان بخشیده‌اید كه اعلام می‌دارد تاریخ مدون، تاریخ جنگ‌های طبقاتی است و اگر گفته شود كه آیت‌الله خمینی می‌خواهد طبقه یا قشر روحانی ایران را در حكومت جانشین طبقه یا قشر دیگری كند چه جوابی خواهید داد؟ و در اینصورت كجاست آن معنویت و اخلاقی كه قرن ما در جستجوی اوست؟

ت- اگر شما حاكمیت مطلق ملت را بپذیرید، مردم ایران كه تاكنون تقریبا در همه‌ی قیام‌های خود بالمآل شكست خورده‌اند پس از قرن‌ها می‌توانند نفسی به راحتی بكشند و در فردای پیروزی جشنی دوگانه (سقوط استبداد سیاه و استقرار حكومت مردم) برپا سازند.

ث- چند قرن است كه غربیان می‌گویند و باز می‌گویند (و طرفه آنكه این بحث در سخن متفكران «كمونیسم اروپائی» صیغه‌ی تازه‌ای یافته است) كه ملت‌های مشرق‌زمین لیاقت آزادی و دموكراسی بی‌قید و شرط را ندارند و همیشه باید در پای عَلَم خودکامه‌ای سینه بزنند. باید به این یاوه‌ها در میدان عمل پاسخ داد. هندیان بطلان این ادعا را ثابت كردند، آیا نوبت ایران نرسیده است؟

ج- 3 هزار سال حكومت استبدادی و 25 سال اختناق مطلق، در وجود همه‌ی ما (جز نوابع) دیو مستبدی پرورانده است كه خواه‌ناخواه بر قسمتی از اعمال و اندیشه‌های ما سایه می‌اندازد. چنین است كه نه تنها توده‌ی مردمان نیازمند تربیت و آموزشی تازه‌اند بلكه هر یك از ما نیز نیازمند چنین پرورشی هستیم. اگر این كار صورت نگیرد چیزی در عمل تغییر نمی‌یابد. تعصب جای تفكر را می‌گیرد، مردم بجای تقویت استعدادهای نهفته خود متوجه تقویت رهبران خواهند شد. چیزی كه بالمآل آنان را زبون و خطرپذیر می‌سازد. بنابراین ما به تربیتی همه جانبه در سطح سیاسی و فرهنگی نیازمندیم كه همه‌ی دستاوردهای قدیم و جدید جهان فرهنگ را برای‌مان مطرح كند و بیالاید. این همه جز در پرتو «دموكراسی مطلق و كامل» محقق نخواهد شد و اگر روحانی بزرگی رهبر چنین جهادی نشود از چه كسی باید انتظار داشت؟

به همه‌ی این دلائل اكنون سفره‌ی دل را به پیروی از سنت‌های گران‌بهای اسلام در پیش حضرت شما می‌گسترم و می‌گویم كه به چه دلائلی با جمهوری اسلامی مخالف‌ام:

١– انقلابی كه ایجاد شده و در عظمت آن دوست و دشمن موافق‌اند، مربوط به همه‌ی مردم ایران است (بسهولت می‌توان به این توافق رسید كه عده‌ای دزد خادم بیگانه مدت‌هاست هویت ملی خود را از دست داده‌اند) هر انقلابی دو ركن دارد كه هیچ‌یك بی دیگری منشاء اثر نمی‌تواند بود: اول مردمی كه باید انقلاب كنند، دوم، رهبر یا رهبرانی كه باید لحظه‌ی مناسب را تشخیص دهند و با اعلام شعارها و رهنمودهای مناسب انقلاب را هدایت كنند. ركن دوم، در قسمت اعظم متعلق به شماست، ولی درباره‌ی ركن اول چه باید گفت؟ و چرا باید در ساختن ایران آینده، رأی آزادانه‌ی ملت را نپرسید؟ آیا می‌توان ادعا كرد كه همه‌ی شهیدانی كه در سال‌های سیاه با خون خود نهال انقلاب را آبیاری كردند طرفدار جمهوری اسلامی بوده‌اند؟ آیا می‌توان ادعا كرد كه همه‌ی زندانیان سیاسی كه با زندگی و شرف خود مقدمات آزادی ایران را فراهم آوردند دارای ایدئولوژی مذهبی بودند و هستند؟ آیا می‌توان ادعا كرد كه همه‌ی كسانی كه هر روز به بهای جان یا شرف یا آزادی با زندگی خود مبارزه را ادامه می‌دهند، یكپارچه طرفدار چنین نظری هستند؟

سخن كوتاه : حماسه‌ای كه ایجاد شده مربوط به همه‌ی ملت ایران است، پس كار منطقی و درست و عادلانه آن است كه فقط مهر ملت بر آن باشد و بس؛ و هر كاری دیگر امری عمومی را اختصاصی خواهد كرد. ...

٢– آن‌چنانكه من می‌فهمم جمهوری اسلامی یعنی كه حاكمیت متعلق به روحانیون باشد و این برخلاف حقوق مكتسبه‌ی ملت ایران است كه به بهای فداكاری‌ها و جان‌بازی‌های بسیار این امتیاز بزرگ را در انقلاب مشروطیت بدست آورد كه «قوای مملكت ناشی از ملت است». این راه از نظر سیاسی و اجتماعی و حقوقی راهی است برگشت‌ناپذیر؛ البته ملت حق دارد همیشه برای تدوین قانون اساسی بهتر و مترقی‌تری قیام و اقدام كند اما معقول نیست كه حق حاكمیت خود را به هیچ شخص یا اشخاصی واگذارد. دلیل این امر را باید در نوشته‌های دو قرن پیش روسو جست. بدین‌گونه قانون اساسی ما با قبول اصل مترقی حاكمیت ملی به بحث «ولایت شاه» و «ولایت فقیه» پایان داده است(١).

٣– به دلایل بالا جمهوری اسلامی با موازین دموكراسی منافات دارد. دموكراسی بمعنای حكومت همه‌ی مردم، مطلق است و هرچه این اطلاق را مقید كند به اساس دموكراسی (جمهوری) گزند رسانده است. بدین‌گونه مفهوم جمهوری اسلامی (مانند مفاهیم دیكتاتوری صالح، دموکراسی بورژوائی، آزادی در كادر حزب …) مفهومی است متناقض . اگر كشوری جمهوری باشد، برحسب تعریف، حاكمیت باید در دست جمهور مردم باشد. هر قیدی این خصوصیت را مخدوش می‌كند و اگر كشور اسلامی باشد، دیگر جمهوری نیست زیرا مقررات حكومت از پیش تعیین شده است و كسی را در آن قواعد و ضوابط حق چون و چرا نیست. این امر چنان بدیهی است كه وقتی كمونیست‌ها خواستند فقط اصطلاح دموكراسی را از تابوتی كه خود برایش ساخته بودند بیرون آورند، بخود اجازه ندادند كه عبارت «دموكراسی كمونیستی» را بكار برند، بلكه عبارت دموكراسی توده‌ای را عام كردند كه باز هم همان عیب را دارد(٢).

٤– مرا می‌بخشید كه به لقمان حكمت می‌آموزم اما در طول تاریخ موارد بسیار پیش آمده است كه بزرگان از ایراد خٌردان نكته‌ها فراگرفته‌اند؛ پس اجازه می‌خواهم بگویم كه عنوان كردن جمهوری اسلامی در زمان ما با روح دموكراسی گونه‌ای كه در زمان حضرت محمد(ص) و خلفای راشیدین برقرار بود منافات دارد زیرا مسائل معیشتی در نتیجه سیاسی جهان در تحول مدام است. می‌پرسم كه یك حكومت اسلامی مسائل پیچیده اقتصادی و حقوقی و آزادی‌های سیاسی را با كدام قواعد و ضوابط حل خواهد كرد؟ مسلما جواب شخص شما این است كه بر اساس تحول زمان، اما همه‌ی سخن در این است كه اگر پس از 120 سال عمر شما، جانشین شما گفت كه می‌خواهد این مسائل را صرفا با قواعد و ضوابط قرن‌ها پیش حل كند (چنان‌كه هم اكنون بیشتر افراد ساده‌دل و عده‌ای از طرفداران صاحب‌نام طرفدار جمهوری اسلامی چنین می‌گویند) تكلیف چیست و با استناد به كدام اصلی می‌توان بدیشان پاسخ گفت!

٥– اگر برای حكومت مردم از پیش قواعد و ضوابطی تعیین كنیم در آنچه مربوط به مردم است خواه‌ناخواه خود مردم را كنار گذاشته‌ایم. در مسائل دینی تعیین روابط انسان با خدا كار آیات عظام است و دیگران را در آن حقی نیست. رفع ظلم و عدوان نیز وظیفه‌ی شرعی آنان است؛ اما تعیین قواعد و ضوابط معیشتی مردم با خود مردم است و تكرار كنم، كدام مسئله‌ی معیشتی است كه از جنبه‌ی سیاسی عاری باشد؟ و برای حل این امور چه كسی از مردم شایسته‌تر؟ مردمی كه با خون خود بزرگترین حماسه‌ی تاریخ ایران را آفریدند چرا به هنگام تعیین سرنوشت خود كنار گذاشته شوند؟ خواهم گفت كه چرا رأی‌گیری همراه با پیشنهاد قواعد و ضوابط قبلی آزادی رأی‌دهندگان را محدود خواهد كرد.

٦– شایسته‌ی مقام روحانیت آن است كه خود را به مقام سیاسی نپالاید؛ از شیر حمل خوش بود و از غزال رم. مقام سیاسی یعنی قدرت سیاسی و قدرت فی‌نفسه و بالضروره فسادآور است مگر آنكه در جنبه‌ی اعتراض باشد. این نكته را ماركس و لنین و مائو به غفلت سپردند. امید كه شما از این بحث آسان نگذرید. مسیحیت تا هنگامی كه در جبهه اعتراض بود افشاگر ستم بود اما همین كه بر سریر قدرت تكیه كرد زاینده‌ی پاپ‌ها شد. روحانیت، جهان پاكی و صفا و رفع ستم است و قدرت سیاسی، جهان آلودگی و ستم. پس می‌توان گفت كه روحانیت با آلوده شدن به قدرت سیاسی، خود را از روحانیت خلع می‌كند و این دریغی مضاعف است: یكی این كه حق حاكمیت را كه متعلق به همه‌ی خلایق است از آن خود كرده و دیگر آن‌كه مقام روحانی و معنوی را كه هر جامعه‌ای بدان نیازمند است نابود می‌کند(٣).

اینكه گفته‌اند قدرت فساد می‌آورد و قدرت مطلق فساد مطلق، حقیقتی است ماسوای سوءنیت یا گمراهی زمامداران. در واقع در این بحث زمامداران دزد و خادم بیگانه اصولا موردنظر نیستند؛ همچنین گمراهانی چون هیتلر و موسولینی، كه دزد نبودند اما جهان‌بینی خطائی داشتند، نیز از دایره‌ی این بحث بیرون‌اند. ...

... سخن بر سر سیاستمداران با حسن نیت و دلسوز مردمی است مانند روبسپیر، لنین، مائو و دیگران) كه با حسن نیت تمام و مردم دوستی تمام قدرت سیاسی را در دست خود یا طرفداران خود می‌گیرند و صرف وجود همین قدرت– نبودن مخالف – لزوم به كرسی نشاندن ضوابط و قواعد معین و تعیین شده از پیش – كارشان را به تباهی می‌كشاند.

در این فرض مهم نیست كه قدرت بطور مستقیم و یا غیرمستقیم اعمال شود؛ اگر مخالف در این قدرت حق چون و چرا نداشته باشد كار تمام است. راز این تباهی آن است كه چون مخالف خاموش است و چون قواعد معین است و چون هر فرد و گروهی جایزالخطاست. فرد یا گروه حاكم از خطائی به خطای دیگر می‌لغزد. اگر امروز احزاب دموكرات مسیحی در همه جا با ستمگران همكاری می‌كنند علت آن نیست كه مسیح یا قدیسین عیسوی طرفدار ستم بوده‌اند؛ علت آن است كه این احزاب دچار قواعد و ضوابط دگم شده خویش‌اند. افلاطون چنین می‌پنداشت كه با حكومت فیلسوفان كلید جادوئی سعادت اجتماعی بدست می‌آید. اما بیش از یك قرن است كه گروهی از متفكران بر شرق و غرب فرمان می‌رانند اما چون پاس جمهور مردم را نمی‌دارند حكومت‌شان هیچ یك از آرزوهای افلاطون را برنیاورده است.

وانگهی هر جامعه به اخلاق و معنویتی نیازمند است كه بی وجود آن زندگی آدمی با زندگی بهائم تفاوت چندانی ندارد. غربی‌ها كوشیده‌اند با ایجاد مقامی غیر مسئول در راس قوای سه گانه حكومت، مرجعی معنوی ایجاد كند كه دور از قدرت سیاسی نیاز جامعه را از نظر وجود مقامی معنوی ارضاء كند اما در تحقق این آروز شكست خورده‌اند، زیرا این مقام یا مانند ملكه انگستان وجودی كاملا عاطل و باطل از آب درآمده است یا مانند روسای جماهیر امریكا و فرانسه قسمتی از قدرت سیاسی را در دست دارد و ناچار دیگر نمی تواند قدرتی معنوی باشد؛ و ما كه در ایران این مقام را بصورت مرجع روحانی از دیر باز داریم چرا چنین آسان و ارزان از دست بدهیم؟

اگر روحانیت كار تبرعی نكند، این كار را از چه كسی باید انتظار داشت؟ اگر شما كار مردم را به مردم وانگذارید به سراغ كه باید رفت؟ میشل فوكو، فیلسوف معاصر فرانسوی كه انقلاب اخیر ایران او را به وطن ما كشاند، می‌نویسد: «ایرانی‌ها حتی به قیمت جان خود در جستجوی چیزی هستند كه ما، ما دیگران، پس از رنسانس و بحران‌های بزرگ مسیحیت امكانش را فراموش كرده‌ایم، آن چیز روحانیت سیاسی است. می‌بینیم كه فرانسویان بر این گفته می‌خندند ولی می‌دانم كه بیهوده می‌خندند.» فرانسویان آزادند كه به گفته فیلسوف خود بخندند یا نخندند، ولی ما ایرانیان بیاییم و گفته او را به این اعتبار كه متضمن تجلیل بزرگی از ملت ایران است، جدی بگیریم، یعنی حكومت را روحانی كنیم، نه این كه روحانیت را به حكومت برسانیم و با این كار آنان را بصورت صنفی درآوریم در شمار سایر صنف‌ها.

در این سال‌ها درباره قدرت نفی تشیع یعنی نیروی اعتراضی و ضددولتی آن زیاد سخن رفته است اما این نكته به مسامحه گذرانیده شده است كه همین نیروی انقلابی هنگامی كه در زمان صفویان به قدرت سیاسی آلوده شد دیگر آن توان را نداشت كه صفویان را از نظر معنوی بر سایر سلسله‌های سلاطین امتیازی ببخشد. چنین است، تا به امروز سرنوشت تمام ایدئولوژی‌های انقلابی، كه تا زمانی كه در جبهه مخالف دولت، جنبه اعتراضی داشته‌اند انقلابی بوده‌اند و همین‌كه به حكومت رسیده‌اند دچار تباهی شده‌اند! اشكال كار در كجاست؟ در آنجا كه فراموش كرده‌اند كه قدرت سیاسی فقط در صورتی تباه‌كننده فسادانگیز نیست كه واقعا در دست تمام مردم باشد.

در حقیقت قدرت سیاسی توده سمی است كه اگر به شماره افراد كشور تقسیم شد و میان همه آنان تقسیم كردید خصوصیت داروئی شفابخش دارد. هر گروهی كه سهم دیگران را بخود اختصاص داد، هم دیگران را از دارو محروم كرده و هم خود را مسموم ساخته است. اگر روحانیت كنونی ایران این توده سم را به خود اختصاص دهد سرنوشتی بهتر از اقران خود ندارد. كار روحانیت نباید آن باشد كه مستقیم یا غیرمستقیم حكومت كند. كارش باید آن باشد كه در جوار وظیفه الهی و اختصاص خود، در این امر نظارت كند كه حق به حق‌دار برسد، و چه حقی مهم‌تر و برتر از حاكمیت ملی. در واقع اگر این حق به همه افراد كشور رسید سایر حقوق نیز رسیده است والا جمهور مردمان در حكم بردگانی خواهند بود كه اگر حاكم (یا گروه حاكم) حسن نیت داشته باشد، از راه لطف و مرحمت نان و آبی، صدقه‌وار، به ایشان می‌رساند، والا فلا.

اگر در قضیه تحریم تنباكو انقلاب مشروطیت، روحانیت خدمات ارزنده‌ای به ملت و پیشبرد حقیقت و معنویت كرد از آن رو بود كه بیرون از گود قدرت سیاسی بود، یعنی در جبهه اعتراض قرار داشت. ...

... در زمان نهضت ملی دكتر مصدق یك روحانی كه خواست در اعمال قدرت سیاسی سهیم باشد خدمت خود را در میان راه رها كرد. عده‌ای از روحانیون می‌گویند: ما نمی‌خواهیم زمامدار باشیم بلكه می‌خواهیم در وضع قوانین و اجرای عدالت نظارت كنیم. می‌پرسم این نظارت‌ها به چه صورتی خواهد بود؟ اگر نظارت بیرون از داشتن حق خاص در مجلس و دادگستری باشد (مانند نظارت نویسندگان در كشورهای دمكراسی در كار دولت، البته با اعمال نظر روحانی) این كار به بهترین صورت خود در جمهوری مطلق میسر است پس چنین كسانی منطقا باید حاكمیت بی قید و شرط ملت را بپذیرند و در راه تحقق آن بكوشند و یس از آنكه حكومت ملی مستقر شد، طبیعی‌ترین امور نظارت معنوی كسانی است كه خود در ایجاد آن بزرگترین سهم را داشته‌اند. باید به مردم اعتماد كرد.

و اگر منظور از نظارت داشتن، حق وتو در قوه قانونگذاری یا اعمال اختصاصی قضاوت است این امر با موازین جمهوری مغایرت آشكار دارد. بدیهی است كه در حكومت دمكراسی اولا روحانیون مانند هر گروهی دیگر از افراد ملت، به نمایندگی مجلس و قضاوت و وزارت و صدارت خواهند رسید و اگر نظر اكثریت مردم را جلب كردند اكثریت مجلس نصیب آنان خواهد شد. باید گفت كسانی در قوای مملكتی ( قانونگذاری- قضائی- اجرائی) حق شركت اختصاصی می‌خواهند كه مطمئن‌اند از راه‌های دموكراتیك به این قوا دسترسی نخواهند یافت.

گاندی پیشوای ملی و مذهبی هند از آن رو چنین مقامی یافت كه در آزاد كردن هند فعالانه شركت كرد اما طالب شركت در قدرت سیاسی بطور مستقیم یا غیرمستقیم نبود. بدین‌گونه بود كه صاحب بزرگترین نیروی معنوی قرن بیستم تا به امروز شد. و نیز در سایه دموكراسی مطلق بود كه هند در جهان كنونی بدین مقام معنوی و فرهنگی رسید(٤). شما چون گاندی در آزادی ایران سهم بزرگی دارید. دنباله منطقی این خدمت آن است كه خانه از دزد نجات داده را به صاحبان اصلیش بسپارید و باز هم نظارت فرمائید كه اگر كسی از جاده صواب خارج شده به افشاگری بپردازید.

بی آنكه قصد مقایسه در میان باشد لازم به یادآوری است كه سالها پیش ارتش تركیه حكومت را از دست متجاوزان بیرون آورد ولی پس از پیروزی حكومت را به غیرنظامیان سپرد و خود به سربازخانه بازگشت. آیا هوای پاك روحانیت فاقد چنین كششی است؟ و باز، در زمینه‌ای دیگر لازم به یادآوری است كه لنین نیز روسیه را از ستم تزارها نجات داد اما بجای آنكه حكومت را به مردم روسیه بسپارد، به گروه خویش، حزب بلشویك سپرد. دنباله منطقی این غصب حاكمیت ظهور استالین بود و قتل عام همه افراد با حسن نیت حزبی و سپس انبوه جنایت‌ها و فرهنگ‌كشی‌ها و خودسری‌ها.

فراموش نكنیم كه اتحاد جماهیر شوروی نیز از آغاز (چنانكه از نامش پیداست) جمهوری بود اما چون این جمهوری براساس ضوابط و قواعد قبلی بنا شده بود كلمه جمهوری در نجات ماهیت جمهوری معجزی نكرد. فراموش نكنیم كه استالین نیز نه دزد بود و نه بیگانه‌پرست نه قمارخانه‌دار و نه وطن‌فروش. سخن در نهاد و تشكیلات است كه بتواند كشوری را نجات دهد. در این مورد نه فرد، هر قدر مهم باشد- می‌تواند معجزی بكند، نه گفته‌ها و شعارهای دلنشین و نه احساسات برانگیخته‌شده، اینها تا هنگامی كه جنبه تخریبی داشته باشند بسیار مفیدند و هنگامی كه سازندگی آغاز شد بسیار مضر.

صمیمانه امیدوارم كه دستگاه روحانیت همیشه مانند این اواخر بیدار و هشیار باشد، بخصوص كه از هم اكنون فرصت‌طلبان غیرروحانی، كه در همه جا هستند، بیش از آیات عظام سنگ جمهوری اسلامی را به سینه می‌زنند و طرفه آنكه ایشان مخالفت شما را با امپریالیسم آمریكا و انگلستان، هریك علی قدر مراتب‌هم تندروی می‌دانند. تو خود حدیت مفصل بخوان از این مجمل. اینان در همه نهضت‌ها و حزب‌ها و جمعیت‌ها حضور بالفعل داشته و دارند و چون حراف و مغلطه‌گر و آب زیركاه و مزور و دروغ‌زن و دغل‌اند، شناختن و راندنشان محال است. چنانكه از دیرباز حكومت‌های اسلامی را نیز آلودند. اكنون می‌پرسم در محدوده ضوابط و قواعد اسلامی چه تضمینی است كه بار دیگر معاویه‌ها برعلی‌ها، یزیدها بر حسین‌ها و عباسیان بر مسلم‌ها چیره نگردند؟

خود شما پذیرفته‌اید كه هیچ‌یك از جمهوری‌های اسلامی امروز الگوی حكومت آرمانی نمی‌تواند بود. شما خود هیچ‌یك از آنها را برای اقامت موقت (حتی موقت) انتخاب نكردید. از نظر اقتصادی و اجتماعی نیز بازگشت به گذشته ممكن نیست. گویا قصد دارید با توجه به شخصیت بارز خود به این كالبد كهن حیات نوی بدهید. اما باید عرض كنم كه حسن نیت و شخصیت شما نمی‌تواند در اصلاح نهادهای غیردموكراتیك معجزی بكند. ...

... باز هم قصد مقایسه در میان نیست، اما از نظر ذكر شواهد تاریخی می‌گویم كه شخصیت حماسی و روحانی حسین (ع) در اصلاح نهادهای یزیدی تأثیری نكرد. در مقیاسی دیگر شخصیت ابومسلم در تشكیلات فرعونی بنی‌عباس خللی ایجاد نكرد و شخصیت لنین مانع از دیكتاتوری كمونیسم نشد. در اهمیت نهادهای دموكراسی همین بس كه سالها و سالها تا هنگامی كه مردم جهان می‌پنداشتند كه دموكراسی از سوسیالیسم جدا نخواهد شد جاذبه، ماركسیسم جهان را زیر نفوذ داشت، اما همین كه با محاكمات مسكو این جدائی بر همگان آشكار شد و با احراز سلطه‌جوئی بزرگ كمونیستی، ماركسیسم روزبروز جاذبه خود را برای روشن‌بینان از دست داد.

از خدمت شما به كشور و خدمات روحانیون به نهضت مشروطه و خدمت آیت‌الله شیرازی در قضیه تحریم تنباكو هرچه بگوئیم كم گفته‌ایم اما این را نیز فراموش نكنیم كه در طی قرون متمادی در ایران و سایر كشورهای اسلامی با وجود حضور و نفوذ صاحبان فتاوی، ستم‌های بی‌شمار، گاه با سكوت، گاه با تائید این صاحبان فتاوی صورت گرفته است. پس باید به دنبال نهادها و تشكیلاتی بود كه ضمن پاسخگوئی به نیازهای اقتصادی و اجتماعی این قرن راه را بر تباهی ببندد و آن هیچ نیست جز جمهوری مطلق و بی هیچ قید و شرطی. در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک، جهدی كن و سرحلقه رندان جهان باش.

تكرار كنم كه قواعد معیشتی اسلامی (سیاسی-اقتصادی-اجتماعی) برای حل بحران‌های امروزی كافی نیست و باز تكرار كنم كه این نظر موجب نمی‌شود كه من رسالتی را كه روحانیون از نظر تبلیغ مسائل الهی و دینی و نیز رسالت رفع ستم و افشاگری‌های اجتماعی و نیز تبلیغ اخلاق و معنویت بعهده دارند انكار كنم. نویسنده این نامه نه تنها منكر این همه نیست، بلكه آنها را ارج بسیار می‌نهد. و تردید نیست كه در دموكراسی فردای ایران، ملت همه این مواهب را قدر خواهد شناخت و در پیشبردش خواهد كوشید؛ اما با بنیادهای انسانی و جهان‌شمول دموكراسی و سوسیالیسم چه باید كرد؟

مثلا در این كه در یك كشور آزاد و خودمختار كه عقل سلیم بر آن حكم‌فرماست نباید قمارخانه وجود داشته باشد تردیدی نیست، ولی حكیمی مانند شما خوب می‌داند كه قمار واقعی در بانك‌ها و مؤسسات اقتصادی و بورس‌ها صورت می‌گیرد. چه تضمینی هست كه جمهوری اسلامی این قمارهای واقعی را از میان خواهد برد و راه را بر سوسیالیسمی انسانی خواهد گشود؟ از نظر حل مشكلات اقتصادی، ماركسیسم هیچ عیبی ندارد جز این كه با قواعد و ضوابط پیش‌ساخته به میدان می‌آید. هنگامی كه جمهوری اسلامی بخواهد با همین سلاح به میدان بیاید چگونه بدان پاسخ می‌دهد؟ خواهید فرمود ماركسیسم با زور به میان اجتماع می‌آید و ما با اقناع. من تردیدی ندارم كه شخص شما راست می‌گوئید اما باز به این مسئله برمی‌گردیم كه در صحنه اجتماع تضمین‌های نهادی لازم است نه شخصی.

همچنین است مسائل مربوط به مبانی دموكراسی. بازهم بر حكیمی مانند شما پوشیده نیست كه نهاد دموكراسی نهادی است که بیرون از قواعد اخیر پرورده شده است، چرا خود را از این دست‌آوردها محروم کنیم؟ تردید ندارم كه شما همه اینها و بسیار چیزهای دیگری را بسی بهتر از من می‌دانید ولی نگفتن آن را گوئیا مصلحت وقت می‌بینید. می‌خواهم عرض كنم كه هیچ مصلحتی برتر از ابراز حقیقت نیست و از آن گذشته با رشدی كه از نظر سیاسی ملت ایران در این اواخر یافته است بالاترین مصلحت باز گفتن عین حقیقت است.

بار دیگر به بحث درباره آفتی به نام قدرت برگردم. این آفت چنان است كه تفاوت اسلام با مسیحیت و هر دین دیگر را آنجا كه مربوط به حكومت است، به یك‌باره می‌شوید . چون اسیدی كه چند فلز متفاوت، همه را در خود حل می‌كند. امپراتوری عثمانی بدان سبب كه اسلامی بود امتیازی بر سایر امپراتوری‌ها نداشت. در تاریخ قدیم‌تر عباسیان بدان سبب كه اسلامی بودند معنوی‌تر از ساسانیان نبودند و صفویان بدان سبب كه شیعه بودند امتیازی بر هخامنشیان نداشتند. سلاطین عثمانی، بنام خلیفه حكومت می‌كردند . ناصرالدین‌شاه نیز خود را پادشاه اسلام‌پناه می‌دانست. پس چه بهتر كه یك بار برای همیشه معنویت اسلام را چون ارزشی برین از قواعد حكومتی و معیشیتی جدا كنیم و با این كار با حفظ و رواج معنویت شیعی، راه را برای ورود دستاوردهای دموكراسی و سوسیالیسم و پالایش آنها و ارزش‌گذاری آنها (و نه قبول بی چون چرای قاعده‌ای كه در جای دیگر معتبر است) باز بگذاریم.

كسانی می‌گویند كه روحانیت می‌خواهد در قواعد كهنه، با توجه به پیشرفت‌های قرون اخیر اصلاحی بوجود آورد. اگر این اصلاحات در چارچوب ضوابط معیشتی و حكومتی اسلامی باشد، به دلائلی كه عرض شد سرنوشتی بهتر از «رفرم» مسیحیت نخواهد داشت. ...

... امروز كشیش‌های پروتستان از نظر سیاسی مترقی‌تر از كشورهای كاتولیك بشمار نمی‌آیند. اضافه بر این مراتب، رفراندم بلافاصله پس از سقوط رژیم استبدادی (اگر لازم باشد) مفید است اما برای خواستن عقیده مردم درباره حكومت آینده – با تصریح صفت خاص یا با حفظ قواعد و ضوابط معین- یك‌سره خطاست، به دلائل زیر:

اولا- این نوع رأی‌گیری به گذرانیدن قراردادهای نفتی و كنوانسیون‌های یك‌جانبه (مانند آلمان به كنوانسیون وین درباره مصونیت‌ها، كه شخص آیت‌آلله خمینی بر تصویب آن اعتراض كردند) از مجالس مقننه بی‌شباهت نیست، با یك ماده « واحد» قراردادی را كه كمتر كسی از كم و كیف آن خبر دارد از تصویب می‌گذارنند. استفاده از این شیوه شایسته مقامات روحانی نیست.

ثانیا- عبارت «جمهوری اسلامی» اصطلاحی است بسار مبهم كه هركس از آن برداشتی منطبق با افكار خود دارد. بطوری‌كه كمتر دو نفری می‌توان یافت كه از آن استنباط واحدی داشته باشند.

ثالثا- ملت ایران كه 3 هزار سال است در استبداد مدام و 25 است كه در مختن‌ ترین سكوت‌ها به سر می‌برد، از نظر فكری آن آمادگی را ندارد كه بتواند در امری چنین مهم تصمیم آنی بگیرد. آینده‌سازی كار مشترك فرزانگان ملت و خود ملت است. در سال‌های سیاهی كه گذشت رابطه فرزانگان (متفكران، روشنفكران، نویسندگان، هنرمندان) با ملت كاملا قطع بود. فرزانگان را یا كشتند یا تبعید كردند یا به ترك اجباری خانمان واداشتند یا در سیاه‌چال محبوس كردند یا مجبور به سكوت‌شان كردند. سانسوری استالینی ( كه به كمك شاگردان پیشین استالین تحمیل شد) امكان هیچگونه روشنگری و افشاگری نمی‌داد.

ملت كه باید سخن همه فرزانگان خود را بشنود تا بعداً بتواند، بانگ شوم تملق را در پست‌ترین صور خود بشنود [کذا]. تنها گروهی كه حق سخن تمام داشت مشتی خائن و متملق و بیمار روانی و بیگانه‌پرست بودند. سخن حق یا كم بود یا گم. تنها در این اواخر یكی دو تن متفكرانی كه ایدئولوژی مذهبی داشتند امكان یافتند كه سكوت دهشتناك ایران را از زاویه سیاسی بشكنند(٥). برای فرهنگ، جز این، مطلقاً سخن‎گوئی نبود. اكنون من می‌پرسم: آیا این سخن كم در جوار آن همه یاوه‌بافی‌های دستگاه و در زمینه آن سكوت مرگبار، برای آمادگی سیاسی و اجتماعی ملت كافی است؟

چاره آن است كه بلافاصله پس از سرنگونی رژیم، حكومتی با شركت همه احزاب و جمعیت‌ها و گروه‌های ملی تشكیل شود ( تعریف ملی بودن را ممكن است كنگره‌ای متشكل از قضات سراسر كشور به دست دهد) آزادی بلاشرط بیان و آزادی اجتماعات را ترویج كند و در مدتی كه از حدود یك سال تجاوز نخواهد كرد راه را برای تصویب قانون اساسی جدید كه همه آن جمعیت‌های ملی اصولش را تهیه كرده‌اند باز كند. در اینصورت است كه بد و نیك ایدئولوژی‌ها و دیدگاه‌ها بر ملت روشن خواهد شد و مردم خواهند توانست آگاهانه و آزادانه در سرنوشت خود شركت كنند. آزادی اگر با آگاهی همراه نباشد به ضد خود تبدیل می‌گردد. در زمینه آگاهی باید به مردم چیزی داد و چیزی گرفت و چیزی كه می‌گیریم متناسب است با چیزی كه به آنان داده‌ایم (٦).

رابعا- امروز از روزهای اوج نهضت انقلابی همه گروه‌هاست و در نتیجه روز اوج احساسات. احساسات برای جنگ با دشمن مشترك صددرصد مفید است و برای ساختن جامعه آیند صددرصد مضر. چه بسا مردم ساده‌دل متوجه نباشند، اما اگر فرزانگان ملت بدین نكته توجه نكنند وظیفه ملی خود را را به تمام انجام نداده‌اند. در كنار این احساسات تعصب هم هست. تكرار كنم كه از هم اكنون فكلی‌ها و غیرفكلی‌های از همه جا رانده كه یا می‌خواهند از پرتو نام شما استفاده كنند و به نوائی برسند (اینان در احزاب و دسته‌های دیگر نیز بخت خود را آزموده‌اند) یا می‌خواهند كهنه‌ترین افكار را به نام مذهب رواج دهند، سنگ مریدی شما را به سینه می‌زنند. اینان بی تردید مورد تائید آن جناب نیستند اما برای شناسائی آنها- و همه آنها- آزادی بیان لازم است.

خامسا- اجازه فرمائید لحظه‌ای نیز به وكالت از طرف اقلیت‌های زردشتی و كلیمی و عیسوی عرض كنم كه مذهب تشیع بیش از هزار سال است كه در ایران، از زوایای گوناگون تبلیغ شده است؛ شرط انصاف نیست كه فرزندان یپرم مشروطه‌پرست و امثال آنان از تبلیغ عقاید سیاسی و اجتماعی خود، در زمانی مناسب قبل از رفراندم، محروم گردند. ...

سادسا- توده‌های مردم كه در جریان انقلاب لزوما همه‌ی قوای خود را به كار می‌برند پس از به ثمر رساندن انقلاب، چون پهلوان از میدان برون آمده، سخت نیازمند آرمیدن‌اند؛ این استراحت آنان را تلقین‌پذیر می‌سازد. چنین است كه پس از هر مدی با جذر جریانی انقلابی روبروئیم. معمولا كسی كه از این وضع استفاده می‌كند آیت‌الله خمینی نیست: كسانی از این خلاء و آرمیدگی استفاده می‌كنند كه فقط تشنه‌ی قدرت‌اند و بس.

چنین است كه پس از آن همه جوش و خروش انقلاب فرانسه ژنرال ناپلئون به میدان می‌آید. خروش انقلاب اكتبر دیكتاتوری سیاه استالین را به دنبال دارد. انقلابیون حماسه‌آفرین الجزایر خود را تسلیم بومیدن می‌كنند و مردم ویتنام و كامبوج پس از آن قهرمانی‌ها اكنون با دهان‌های باز ناظر قدرت‌نمائی و بلاهت‌های گروه‌های حاكم خویش‌اند. و چنین است كه فرزانگان و مخصوصا رهبران سیاسی، برای ایجاد پادزهر این جریان مسئولیتی خطیر دارند. اینجاست كه مخصوصا تخریب بنای كهنه‌ی دیروز و ساختن بنای فردا باهم یكی می‌شود و این دو اندیشه باهم جوش می‌خورند.

آنچه می‌تواند عذرخواه كشته‌نشدن فرزانگان در این پیكار گرم و خونین باشد آن است كه ضمن كمك به فروریختن بنای كهنه، عقاید خود را درباره‌ی برپائی بنای آینده شرافتمندانه و بدون بیم و هراس با ملت در میان گذارند و اگر این فرصت فراهم نباشد عدالت مخدوش خواهد شد و بنای فردا فاقد همه‌ی اركان خود خواهد بود. ویران كردن بنای كهنه و برپا ساختن بنای فردا در واقع طرحی است واحد و جدائی‌ناپذیر؛

بعبارت بهتر انقلاب واقعی آن است كه خراب‌كنندگان بنای ستم طرح روشنی از جامعه‌ی آزاد و عادلانه‌ی فردا در پیش چشم داشته باشند. هرچه این طرح آرمانی‌تر باشد و به نسبتی كه همه‌ی گروه‌های حق‌طلب آرمان خود- و شركت واقعی خود را در ساختن این آرمان- در آئینه انقلاب ببینند، انقلاب كامل‌تر، موفق‌تر و آینده‌سازتر خواهد بود؛ والا با جانشینی طبقه‌ای بجای طبقه‌ی دیگر سروكار خواهیم داشت و حكایت همچنان باقی …؛ و همچنان‌كه گفتم حسن نیت و پاكدامنی رهبران طبقه‌ی جدید، در چنبر پیچ‌واپیچ روابط اجتماعی، معجز زیادی نخواهد كرد. قلمرو تأثیر رهبران اندك نیست اما تاریخ نیز قوانین خاص خود را دارد؛ اگر راست است كه تاریخ ساخت افراد بشر است، این نیز راست است كه همه‌ی افراد بشر در وجود رهبران خلاصه نمی‌شوند.

البته بسیار پیش آمده است كه ملتی تجسم آرزوها و آرمان خود را در وجود یك شخص دیده است. در این حال مسئولیتی بسیار سنگین بر دوش چنین كسی نهاده می‌شود. تاكنون كمتر كسی از این قهرمانان آن انصاف را داشته است كه پس از تحمیل قدرت آنچه را مربوط به مردم است به مردم بازگرداند. چنین است كه تا به امروز قهرمانان تنها خود را قوی خواسته‌اند و از این نكته غافل بوده‌اند كه هرچه قهرمانان قوی‌تر، ملت ضعیف‌تر- و برعكس. تنها یكی از قهرمانان قرن بیستم از بیان این حقیقت خودداری نكرد كه جمع مردمان چیزی بیشتر از نبوغ قهرمانان دارند؛ اما افسوس كه پس از رسیدن به قدرت، گفته‌ی خود را از یاد برد؛ و شما، از نظر داشتن سمت روحانی می‌توانید به این حقیقت جامه‌ی عمل بپوشانید و تضاد رابطه‌ی ملت و دولت را به سود ملت از میان بردارید. باشد كه این بار گروه‌ها و توده‌های مردم از شركت در تعیین سرنوشت خویش معاف نشوند.

با توجه به آنچه گذشت، استدعای دیگر من آن است كه شما در افتتاح جلسه‌های دیگر گفتگو در كلیه مواردی كه مربوط به سرنوشت كشور باشد، پیش‌قدم باشید. در اینجا باید به یك پرسش مقدر جواب بگویم: آیا گفتگو درباره‌ی این گونه مسائل در صف مبارزان جدائی نخواهد انداخت؟ پاسخ بی تردید منفی است، زیرا:

١– كلیه‌ی حق‌طلبان و دشمنان استبداد، از هر دسته و هر گروه، بی آن‌كه گفتگوئی صورت گرفته باشد، رهبری سیاسی آن جناب را بی هیچ‌گونه قید و شرطی تا حصول پیروزی پذیرفته‌اند (یكی از این افراد نویسنده این سطور). هر كدام به سهم خود در اجرای این پیمان نانوشته پای می‌فشاریم. گفتگوی دوستانه اولا این پیمان را استوارتر خواهد كرد ثانیا مقدمه‌ای خواهد بود برای توافق‌های بعدی گروه‌ها و جمعیت‌ها.

٢– تمام نهضت‌هائی كه در قرن بیستم به پیروزی رسیده‌اند بر مبنای تشكل جمعیت‌ها و گروه‌های گوناگون حق‌طلب در یك جبهه مشترك تكوین یافته‌اند. لازمه وجود جبهه آن است كه هر یك از اعضای جبهه، ضمن اجرای شعارهای مشترك و تعقیب هدف مشترك سیاسی، موجودیت فكری و فرهنگی خود را حفظ كند. نه اینكه همه‌ی اعضاء در یك ایدئولوژی حل شوند. ...

٣– بحث و گفتگو كه لازمه‌اش گردهم‌آمدن است دل‌ها را بهم نزدیك‌تر خواهد كرد؛ تردیدها را مبدل به یقین خواهد كرد، سوءتفاهم‌ها را خواهد زدود؛ سهوها و اشتباهاتی را كه چون موریانه بنای فردا را سست می‌كنند از میان خواهد برد، مردمان آگاهی بیشتری خواهند یافت و شكاكان تجدید ایمان خواهند كرد. تك‌روان خود را تنها نخواهند یافت و نیروهای خود را در خدمت جمع خواهند نهاد، بی‌پناهان پناهی خواهند یافت و همه و همه نیرومندتر خواهند شد. تشكیل جبهه مشترك یعنی ساختن بنایی با چند ستون و هرچه ستون‌ها پابرجاتر، بنای اصلی استوارتر.

٤– خوب یا بد هیچ ملتی یكپارچه نیست و در ایران نیز هم اكنون اختلاف اندیشه میان گروه‌ها و جمعیت‌های مبارز و حق‌جوی وجود دارد. اگر هر جمعیت در پیله افكار خود بماند جدائی عمیق‌تر خواهد شد و كار ساختن فردا دشوارتر. اما اگر گفتگو در میان باشد بسیاری از جدائی‌ها زدوده خواهد. «انقلاب بدون جدل و گفتگو ممكن است پیروز شود اما محال است كه بدون آن قوام و ادامه یابد»(٧).

بر نقطه زخم‌پذیر یك نهضت اگر دوستان انگشت نگذارند دشمنان خنجر خواهند گذاشت. دوستان عیب كار را می‌گویند تا آنچه اصلی و اساسی است نجات یابد و دشمنان از كاه كوه خواهند ساخت تا آنچه اصلی و اساسی است نابود گردد. شك نیست كه دشمنان داخلی ملت یا اینكه زخم‌های مهلكی خورده‌اند چون گرگ زخم‌خورده در كمین فرصت‌اند. وانگهی ایران به سبب موقعیت خاص خود همیشه در معرض دسیسه‌كاری دولت‌های قوی بوده و هست. این امر كه همه دولت‌ها اعم از كاپیتالیستی یا كمونیستی در اختناق ایران بر یكدیگر سبقت گرفته‌اند بسیار پرمعنی است.

در آینده نیز اینان خواهند كوشید تا آنچه را موجب اختناق مردم ایران است تقویت كنند و آنچه را مایه آزادی و آگاهی اوست بكوبند. پس مردم این دیار اگر كاملا هوشیار نباشند نابود شده‌اند. تجربه‌های مكرر تاریخی نشان داده است كه اگر ملتی در كل وجود خودآگاه و بیدار باشد با هر خطر نظامی و ضد فرهنگی مقابله خواهد كرد و این همه تنها در یك دموكراسی بی قید و شرط پدید می‌آید و بس. لازمه آگاهی و بیداری دست یافتن به فرهنگی وسیع است و فرهنگ واقعی تنها در محیطی كاملا آزاد می‌شكند و با هر قیدی می‌پژمرد.

اگر هسته‌های امیدبخش آزادگی و آزادفكری در گفته‌های شما نمی بود هرگز این نامه را بعنوان آن جناب نمی‌نوشتم. هراس من از كسانی است كه تا دیروز می‌گفتند بیائید با كمك مذهب، ملت را بر ضد دشمن مشترك به حركت درآوریم فردا هر گروهی در بیان عقاید خود آزاد خواهد بود و امروز، بجای اینكه به حرف من و امثال من گوش كنند در فكر دوخت لباس وكالت و وزارت‌اند.

تردیدی نیست كه روزی، مردم ستم‌كشیده و اهانت‌دیده ایران پیوند مبارك سوسیالیسم و دموكراسی را در پرتو اخلاق و معنویت جشن خواهند گرفت زیرا بودنی خواهد بود و شدنی خواهد شد. منتها اشاره شما، به سبب شخصیت بارز استثنائی‌تان، برگزاری این جشن را بسیار به جلو خواهد آورد و ریختن بسیاری اشك‌ها و تلف شدن بسیاری نیروها را مانع خواهد شد.

مصطفی رحیمی | دهم دی‌ماه ١٣٥٧

⏺ توضیحات:
(1) بعبارت دگر این مبحث با دعوای «حکومت مشروطه» و «حکومت مشروعه» در صدر مشروطیت آعاز شد و همان وقت نیز پایان یافت، یعنی افکار عمومی و مجلس وقت «حکومت مشروعه» را نپذیرفت.

(2) در بحثی دقیق‌تر باید گفت: اگر کلمه «توده» به معنای همه مردم است، در اینجا کلمه‌ای است زائد؛ زیرا دموکراسی یعنی حکومت همه مردم، و اگر به معنی قسمتی از مردم است همان عیبی را دارد که گفته شد.

(3) در فرض مهم نیست که جامعه روحانی قدرت را بطور مستقیم اعمال کند یا بطور غیرمستقیم. مهم در دست داشتن قدرت است. گرچه تیر از کمان همی گذرد، از کمان‌دار بیند اهل خرد.

(4) پرواضح است که هند (و هیچ کشور دیگری) به عنوان الگوئی آرمانی پیشنهاد نمی‌شود؛ زیرا که اگر هند در زمینه دموکراسی پیشرفتی چشمگیر داشته است، بر عکس در زمینه اقتصاد از اصول سوسیالیسم پیروی نکرده است.

(5) نکته آنکه عقاید این متفکران بدون برخورد با انتقاد و بطور یک‌جانبه انتشار یافت. کسی از آنان انتقادی نکرد، زیرا اولاً آزادی مباحثه نبود و ثانیا کسانی چون من می‌گفتیم که اگر از اینان انتقاد کنیم، آنان را در برابر حکومت ستم ( که اینان به مبارزه با آن برخاسته بودند) تضعیف کرده‌ایم. چنین شد که مثلا مسئله غرب‌زدگی با مغلطه‌ها و سوءتعبیرهای فراوان اشاعه یافت.

(6) در این زمینه خوانندگان را رجوع می‌دهم به مسئله مهم رابطه ملت و روشنفکران، رابطه فرهنگ و مردم. مسئله تأثیر فرزانگان در جامعه، رابطه توده و پیشتاز و مانند آنها.

(7) مضمون این گفته از آلبر کامو است.

پایان

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, مصطفی رحیمی, جنبش اجتماعی

[ دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی‌ام
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

ارسطوگرایی Aristotelianism

.

مکتبی فلسفی بر پایه‌ی آموزه‌های فیلسوف کلاسیک یونانی ارسطو (384–322 قبل از میلاد). ارسطو فلسفه را نزد افلاطون آموخت اما برخلاف افلاطون که به‌طور انتزاعی بر ایده به عنوان پیش‌درآمدی بر ماده تمرکز داشت، ارسطو بر تحلیل تجربی تأکید کرد و استدلال کرد که همه چیز هدفی ذاتی دارد. این ایده در غایت‌شناسی ارسطو که تبیین یک چیز باید علت یا هدف نهایی آن را در نظر بگیرد، بعدها ارسطوگرایی را در نزد کلیسای مسیحی جذاب ساخت؛ بر این اساس بود که کلیسا توانست هدف را همان اراده‌ی خدا تلقی کرده، استدلال کند وقتی در جهان طرحی وجود دارد پس حتما باید طراحی هم وجود داشته باشد. اخلاق ارسطویی بر عقل و تمرین فضیلت - که مستلزم میانه‌روی است - تأکید دارد. اندیشه‌های ارسطو در موضوعات گوناگونی همچون شعر و سیاست قرن‌ها بر اندیشه‌های متأخران تأثیرگذار بوده است؛ این اندیشه‌ها بواسطه‌ی ترجمه‌هایی که در قرون وسطی توسط دانشمندان عرب و یهود مانند فارابی و ابن میمون به عربی صورت گرفت برای جهان غرب محفوظ ماند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 در آستانۀ انتخابات مجلس و انتخاب انتخاب‌شدگانی دیگریم! اساسا بر اصل انتخابِ انتخاب ایرادی نیست، بهرحال باید معیارهایی داشت و بر اساس آن صافی‌هایی کاشت تا هر حقیری بدین‌سادگی بخود اجازه ندهد به جایگاه شامخ وکالت ملت چشم دوزد و احیانا هوا و هوسی در آن بپرورد اما مهمست اینکه این معیارها چه باشند و متوجه منافع که باشند و از سوی که اعمال شوند. بدیهیست اگر ریش و قیچی دست حکومت باشد هرگز بهر که بخواهد بیاید و در دفاع از حق ملت در برابرش شاخ شود امکان حضور نخواهد داد. بی‌جهت نیست در حوادث 1401 از سنگ صدا درآمد از مجلس نه! بلکه برعکس حضرات در صحن تحصن کردند و در حمایت از حکومت شعارها دادند و رسما خواستار اعدام معترضان و حبس 15-10 سال منتقدان شدند! اینها واقعا نمایندۀ مردم‌اند؟! اما اگر که مردم خود نمایندۀ خود را بر اساس منافع و معیارهای خود انتخاب کنند و با رأی قاطع به مجلس بفرستند مجلس مردمی بر حق محقق و روابط ملت و حکومت به اعتدال خواهد گرایید. این مهم مستلزم وجود تشکلات مردمی و هسته‌های تصمیم‌ساز در متن و بطن مردم است؛ بدون تشکلات مردمی مردم‌سالاری تا ابد سرابی بیش نخواهد بود! بی‌مایه فطیر است!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی انتخابات, من رأی میدهم اما

[ پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش پانزدهم
✍️ حسین شیران

.

بطور مشخص در سراسر این نوشتار و باقی نوشتارها باور بنیادی من اینست که در هر کجا، نه فقط در ارتباط با جنبش‌های مردمی بلکه در کل در راستای همه اهداف و آرمان‌های خرد و کلان انسانی و اجتماعی، مسئولیت هدایت جامعه با "عقلای قوم" است. بر این اساس اگرکه فکر می‌کنیم امروز و در این برهه از زمان کم‌وکیف زندگی اجتماعی ما به نسبت مطلوب و مقبول است یعنی عقلای ما تاریخا و تحققا خوب از پس رسالت خویش برآمده‌اند و اگر که نه، با کاستی‌ها و ناراستی‌هایی مواجه است ناگزیر باید بپذیریم که در این زمینه ضعف‌هایی داشته و داریم.

.

نخست پیش از آن‌که به ارزیابی و آسیب‌شناسی این موضوع جزئا در بحث جنبش‌های اجتماعی و کلا در همه ابعاد زندگی اجتماعی بپردازیم بهتر است "تعریف مشخصی" از عقلای قوم داشته باشیم. ولتر روال خوبی که داشت پیش از ورود به هر بحثی با هر کسی از او می‌خواست نخست واژه‌هایی که بکار می‌برد را برایش تعریف کند و منظورش از آن را مشخص سازد. بر این اساس ما هم در ادامه سعی می‌کنیم در راستای رسیدن به یک توافق میان‌ذهنی معین و معتبر به یک تعریف مشخصی از این واژه برسیم و بعد تا حد ممکن "تیپ ایدئالی" از آن، به تعبیر وبری، ارائه دهیم.

.

عقلای قوم کیستند؟ بدیهی است ما وقتی واژه‌ی "عقلا" را بکار می‌بریم منظورمان نه به وجه عام همه‌ی کسانی که صاحب عقل‌اند بلکه به وجه خاص معدود کسانی‌اند که طبیعتا و تربیتا در امر تعقل تبحر و تشخص دارند- "اربابان عقل"؛ "خداوندان عقل"؛ و بعد وقتی متعارفا واژه‌ی "قوم" را به آن اضافه می‌کنیم یعنی تنها آن دسته از عقلا مدنظرمان است که تعقل و تفکر‌شان در خدمت قوم است و به "تدبیر" (یعنی نظرا و عملا) به سروسامان‌دهی و سلامت و سعادت قوم می‌کوشند؛ از قوم هم که مشخصا "ملت و مملکت" هر دو را باهم و بسته‌بهم در نظر داریم- چه یکی بی دیگری نه ممکن است و نه معنی دارد.

.

و اما این "تدبیر" که می‌گوییم هیچ چیز کمی نیست؛ در واقع کلیدی‌ترین مفهوم در بحث مسائل اجتماعی همین "تدبیر" است و بس، چه حقیقتا هر آنچه لازمه‌ی کار است در آن موجود و ملحوظ است- یعنی باید که باشد و گرنه تدبیر نیست؛ از توجه و تمرکز و تفکر به مسأله و توضیح و توصیف و تبیین علل و شرایط تأثیرگذار و زمینه‌ساز آن بگیر تا تکلف و تعهد به چاره‌جویی و چاره‌سازی و شناخت راه‌ها و روش‌ها و تعیین و ترسیم راهبردها و راهکارها و اسباب و اساس مداخله و حتی پی‌گیری انجام و فرجام کار و پیش‌بینی نتایج و پیامدها و احتمالات و ... .

.

بدیهی است اینها همه کار یک نفر عاقل نیست، برای همین اینجا تکیه بر عنوان عقلای قوم است؛ در "تدبیر جامعه" به عقل و خرد جمعی نیاز است و این جز در "جمع عقلا" و خردمندان هیچ جای دیگری یافت نشود.

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 من رأی می‌دهم! چه کسی گفته نمی‌دهم و چرا ندهم؟ رأی نشان ارزش و اهمیت و حق مشارکت و مداخلۀ من در تعیین سرنوشت من است؛ چه روزگارانی که مردم برای بدست آوردن همین حق رأی جنگیده و جان‌ داده‌اند. اما تو یکی از ارزش و اهمیت و ضرورت رأی مگو! فکر نکن آنکه به تو رأی نمی‌دهد اینها را نمی‌داند بلکه برعکس باورش اینست که تو اینها را نمی‌دانی! تو به رأی مردم ارزش و اهمیت قائل نیستی! تو به حاکمیت مردم ایمان نداری! تو نمی‌دانی رأی یک معاهده و مقاوله‌ست بین تو و مردمانی که ترا انتخاب می‌کنند تا دردی از دردهاشان درمان کنی نه که خود عین درد باشی! تو که از خدومی سخن می‌گویی و سر از خدیوی و خدایی درمی‌آوری! تو که از فاصله می‌نالی اما نمی‌دانی فاصله حاصل کار توست! از خاموشی تنور انتخاب می‌هراسی نمی‌دانی همه ناشی از فراموشکاری توست! تو که کلی از دکان اعتماد و اعتبار مردم نسیه برده خورده‌ای و جای بدهکاری همچنان طلبکاری! مردم حق دارند دیگر به تو نسیه ندهند چه هم دکانشان خالیست هم دل دفتر مطالباتشان از تو پر! من نیز جزئی از مردم و سمت مردم‌ام تا تو حسابت را صاف کنی! تا آن زمان رأی من معلق توست! بکوش رأی‌ام را بساز!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی انتخابات, من رأی میدهم اما

[ یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش سی‌ام
✍️ حسین شیران

.

یکی از نخستین کسانی که در همان آغاز و در واقع پیش از آغاز نظام جمهوری اسلامی از تناقضات و تنافرات شناختی هم‌باشی و هم‌راهی و هم‌پروازی جمهوریت و اسلامیت سخن گفت و طی نامه‌ای سرگشاده آن را با امام خمینی رهبر انقلاب در میان گذاشت دکتر مصطفی رحیمی (1305 نائین - 1381 تهران) بود. این نامه که با عنوان "چرا با جمهوری اسلامی مخالف‌ام" در تاریخ 25 دی 1357 در روزنامه‌ی آیندگان منتشر شد بطور رسمی هیچ پاسخی از امام و یاران نزدیک‌اش نگرفت.

.

سیدمحمد خاتمی اخیرا (1402/2/5) گفته که شخصا پیگیر این نامه بوده و از سیداحمد نظر امام را در این خصوص پرسیده که ایشان گفته‌اند امام دو بار نامه را خوانده و چیزی جز این نگفته‌اند که: "منظور از جمهوری اسلامی حکومت آخوندی نیست" (این‌جا). (در این اظهارات، خاتمی از عنوان «تیمسار مصطفی رحیمی» استفاده کرده که فکر می‌کنم اشتباهی رخ داده و شاید ایشان دکتر مصطفی رحیمی را با تیمسار مهدی رحیمی آخرین فرماندار نظامی تهران که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب تیرباران شد خلط کرده‌اند! شاید هم من اشتباه می‌کنم.)

.

در هر صورت وظیفه و رسالت روشن‌فکر جز تفکر و تذکر نیست؛ در آن روزها که خیل کثیری از فرصت‌طلبان در گذر از شاه و نظام شاهنشاهی که سقوط‌اش را با جان و دل احساس می‌کردند و از این رو جوگیرانه از هر در و دیواری بالا می‌رفتند و از آن بالا با تمام وجود سمت نظام نوپای جمهوری اسلامی غش می‌کردند تا این بار هم از قبل این نظام به نام و نان و نوایی برسند- کما این‌که رسیدند و بی هیچ هزینه‌ای خود و هفت پشت خود را از مال و منابع ملت و مملکت سیراب ساختند، همچون مصطفی رحیمی کم پیدا شد و باز می‌شود که شرافت آگاهی‌اش را به هیچ نفروشد و جز بی‌مهری هم هیچ نبیند!

.

او فروتنانه و خیرخواهانه و جامعه‌اندیشانه حسب درک و فهم خود و زمان خود از تضادها و تنافرات پیش پا گفت و گذاشت و گذشت. اکنون و در این برهه از زمان هیچ خالی از لطف نیست بار دیگر این نامه را مرور کنیم و به‌روزاندیشانه در مورد تبعات و خیل مسائل ناشی از عدم توجه به هشدارهای آن تأملی بکنیم؛ شاید عقل اغلب پس‌آیند ما این بار به پشتوانه‌ی تجارب تاریخی فراوانی که کسب کرده جهد و جهشی یافت و پیش افتاد و بسی بهتر و بیشتر از پیش راه‌مان را روشن ساخت.

.

اگر هنوز از هجوم شتاب‌ورزی‌های بی‌پایان و بی‌هوده‌ی عصر فوق‌مدرن حوصله‌ای برای مطالعه‌ی متونی بیش از دو پاراگراف برای شما باقی مانده، این نامه‌ی تاریخی را در بخش بعد بخوانید.

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ چهارشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش چهاردهم
✍️ حسین شیران

.

اصولا و اساسا در جوامعی همچون جامعه‌ی ما که فقر یا فقدان "عقلانیت کارساز و چاره‌ساز" در آن بیداد می‌کند و مشخصا طرح و تدبیری اساسی- چه برای "پیش‌گیری" و چه "حل و فصل"مسائل و مشکلات فراوان‌، به چشم نمی‌خورد بلکه برعکس به مرور بر شدت و حدت آن‌ها و به تبع آن وخامت اوضاع و احوال افزوده می‌شود، خواه‌ناخواه راهبرد "سخن‌رانی و سخن‌درمانی" رواج و رسمیت می‌یابد و تحققا از جایگاهی بلند برخوردار می‌گردد.

.

عموما مقامات و مدیران و متولیان برای "توضیح ناکامی‌ها" و "توجیه ناتوانی‌ها" و خصوصا "فرافکنی" آن‌ها مدام مجلس و محفل می‌آرایند و فوج‌فوج مخاطب می‌آو‌رند و رسانه احضار می‌کنند و مصاحبه‌ها می‌کنند و با هزار عتاب و خطاب ساحت خود را از هرگونه خبط و خطا "تبرئه" و دشمنان داخل و خارج را همه "تخطئه" می‌کنند و هرچه کجی و کمی و کاستی‌ست را به ریش آن‌ها می‌بندند؛ با این‌حال، با وجود اذعان به قدرت دشمن در کارشکنی، باز "وعده و وعید" می‌دهند و باز به خیال خود با سخنان خود در جامعه "امید و ایمان" می‌آفرینند؛

.

در مقابل، مخالفان و منتقدان و معترضان هم شبانه‌روز آشکار و نهان اینجا و آنجا در محافل حقیقی و مجازی و شبکه‌های اجتماعی و تلویزیونی، در باب نارسایی‌ها و ناراستی‌ها و فقر فکری و ذهنی و فسق و فجور و فساد صاحبان قدرت یک‌ریز سخن‌پراکنی‌ها می‌کنند و پرده‌ها می‌درند و پشت‌پرده‌ها رو می‌کنند و خلاصه هر سخن نگفته و نهفته که بر سینه سنگینی کند را برون می‌ریزند و به این ترتیب دست‌کم تا حدی از فشار درونی و روانی خود و خلق می‌کاهند- چه براستی گفت‌وشنود از دردها- بویژه دردهای مشترک، تا حدی آرامش می‌آورد و نگفتن و نشنیدن‌اش به "خودخوری" می‌انجامد.

.

در یک چنین مصافی در فصل زرد و سردی از روابط میان ملت و حکومت، عباسی‌ها و رسایی‌ها و رائفی‌پورها و شریعتمداری‌ها و میرسلیم‌ها و علم‌الهدی‌ها و صدیقی‌ها و حتی خود رئیسی‌ها و سفیه‌الدوله‌هایی همچون عبدالملکی‌ها می‌شوند قهرمانان میدان "سخن‌گرایی و سخن‌گری"، که بی‌هیچ عمل مفید و مؤثری، پیوسته با سخنان عجیب و غریبی که می‌گویند خوراک سخن‌گران و سخن‌گرایان در طرف مقابل را فراهم می‌سازند- انگار که هستند و مأموریت دارند تا این‌گونه اذهان مردم را بخود مشغول دارند و در خط مقدم نقدها و نفی‌ها را بجان بخرند و حس اعتراض و انتقام‌جویی مردم را به صرف سخن و در میدان سخن ارضا و خنثی و تخلیه سازند.

.

به این ترتیب طی جنگی سرد- که البته گاه گرم هم می‌شود و گلوله جای کلمه را می‌گیرد، هزاران‌هزار کلمه در باب مسائل و مباحث مختلف مهم یا غیرمهم از جانب سخن‌گرایان و سخن‌گران هر دو طرف رد و بدل می‌شوند بی‌آنکه بواقع مسأله‌ای در این میان حل و فصل شود! این بمعنای بی‌جا و بی‌جهت و بی‌هوده بودن تقابل کلامی نیست و البته که هزار بار از سکون و سکوت بهتر است اما متأسفانه بمعنای کارساز و چاره‌ساز بودن‌اش هم نیست. کارساز و چاره‌ساز بودن از عقلانیت برمی‌خیزد و عقلانیت از عقلا. اما عقلای قوم کیستند و چه ویژگی‌هایی دارند؟ و چه باید بکنند؟ ...

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 مجلس از اسم تا رسم
✍️ حسین شیران

.

داشتم فکر می‌کردم ای‌کاش می‌شد این فرآیند فرتوت انتخاب و اعزام نماینده از سوی مردم به مجلس را بنوعی از "شیوه‌ی پرواز چارتری" به مقصد هتل حکومتی بهارستان با امکانات و امتیازات ویژه به "شیوه‌ی پرواز بادبادکی" تغییر داد؛ یعنی این‌طور نباشد فرد منتخب خرش از پل مردم که گذشت چمدان‌هایش را بربندد و تا چهار سال بعد که دوباره موسم انتخابات فرا رسد از دسترس مردم و مدارها و مسیرهای مردمی خارج بلکه برعکس در مدارها و مسیرهای غیرمردمی حاکم بر مردم سیر و سیاحت کند بلکه همچو بادبادکی خودش به ضرورت اگر وارد سپهر سیاست می‌شود رشته‌اش همواره دست خود مردم باشد.

.

ارزش و اهمیت یک چنین تغییر و تحولی بویژه در جمهوری‌های نیم‌بند بلکه ربع‌بندی همچو ایران که "مجلس اسما در رأس امور ولیکن رسما ذیل اوامر است" در این خواهد بود که نماینده‌ی مردم هیچ‌وقت نخواهد و نتواند فراموش کند که اصولا و اساسا از جانب که و برای چه بالا رفته است و ضرورتا همیشه حواس‌اش خواهد بود رشته‌اش هم‌چنان بدست مردمانی‌ست که انتخاب‌اش کرده‌ و بالا فرستاده‌اند تا همواره مدافع و محافظ حریم و حقوق و منافع‌شان باشد و اگر غیر این ثابت شود هر وقت که بخواهند می‌توانند همچو بادبادکی پایین‌اش بکشند و بادبادکی دیگر را جایش بفرستند..

.
در این راستا یکی از روش‌ها می‌تواند الکترونیکی و هوشمند ساختن فرایند انتخابات مجلس باشد بنحوی‌که روشن و شفاف میزان رأی هر نماینده (درصد مردمی بودن) از آغاز تا پایان در هر کجا از صحن مجلس گرفته تا سایت‌ها و صفحات مجازی بصورت آنلاین برای همه قابل مشاهده باشد که در هر لحظه هر کسی با چه تعداد رأی مردم در مجلس حضور دارد و بعد در کنارش قانونی هم تصویب شود که مردم مجاز باشند هر وقت که خود صلاح دانستند آنلاین رأی خود را از نماینده‌ی خود پس بگیرند و بخش حساس ماجرا این‌که هر نماینده تعداد آرای‌ مردمی‌اش از حد مشخصی نزول کرد خودبخود از مقام نمایندگی ساقط شود.

.

به این قرار و یا قرار و مدارهایی شبیه این، نه فقط ارتباط مردم با منتخبین‌شان از هر چهار سال یک‌بار به دائمی و از آفلاین به آنلاین تبدیل می‌شود بلکه مهم‌تر از همه، مردم در کنار حق انتخاب از حق برکناری هم برخوردار می‌شوند؛ مردم‌سالاری واقعی یعنی این! وگرنه مردم و اراده‌ی عمومی که از حق انتخاب برخوردار باشد اما از حق برخطی و برکناری نه، به سیستم عاملی می‌ماند که امکان نصب برنامه دارد اما امکان حذف آن را نه! یک چنین مجموعه‌ای البته که محل جولان بدافزارهایی می‌شود که نخست خوش می‌نمایند اما بعد نصب بد و برعکس عمل می‌کنند- نمونه‌اش همین حضراتی که بعد انتخاب می‌روند به اریکه‌ی قدرت لم می‌دهند و بی‌شرمانه پاهای خود را جلوی ولی‌نعمتان خود دراز می‌کنند- ولی‌نعمتانی که بعد پرواز دیگر ریزشان می‌بینند! ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی سیاسی, انتخابات مجلس

[ شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش بیست و نهم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

آریان‌گرایی Arianism

.

بدعتی در دین مسیحیت، برگرفته از نام آریوس Arius (250–336 C)، کشیشی در اسکندریه که ادعا می‌کرد مسیح به واقع خدا نیست، به تمامی انسان هم نیست، بلکه یک موجود فراطبیعی است. آریوس استدلال می‌کرد که تنها خداست که خودبنیاد و تغییرناپذیر است؛ مسیحِ پسر قبل از دیگران توسط خدا آفریده شده و [به‌مثابه‌ی یک مخلوق] آغازی دارد و پایانی دارد و از این نظر نمی‌تواند خدایی خودبنیاد و تغییرناپذیر باشد. شورای نیکیه در سال 325 میلادی آریوس را به عنوان یک بدعت‌گذار محکوم و تأکید کرد که پسر [مسیح] و پدر [خدا] از یک جوهر واحد هستند.

.

با این وجود، آریانیسم تا نیم قرن بعد، به ویژه از سال 337 تا 361 میلادی طی سلطنت کنستانتیوس دوم امپراتور روم که آریوس را باور داشت محبوب ماند. فروپاشی آریانیسم زمانی رخ داد که امپراتورهای مسیحی گراتیان و تئودوسیوس در اواخر قرن چهارم قدرت را به دست گرفتند و شورای اول قسطنطنیه در سال 381 رأی نیکیه را تأیید و آریانیسم را ممنوع کرد. این آیین تا پایان قرن هفتم در برخی قبایل ژرمن وجود داشت و امروزه تا حد زیادی توسط وحدت‌گرایان (به وحدت‌گرایی Unitarianism مراجعه کنید) و شاهدان یهوه تبلیغ می‌شود.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ جمعه ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و نهم
✍️ حسین شیران

.

طبقه‌ی متوسطی که در ایران در دوران قاجار با جذب تشعشعاتی از مدرنیته شکل گرفت در دوران پهلوی با تزریق و تحکیم تعینات مدرنیته در کالبد جامعه به رشد و توسعه و تحولی بی‌سابقه دست یافت. تشکیل دولت مدرن مهم‌ترین اقدام در این باره بود؛ این طرح که با پهلوی اول کلید خورد و با پهلوی دوم به کمال گرایید اگرچه بیشتر تابع تحولات بیرونی و روابط بین‌الملل- بویژه پاپس کشیدن روسیه از ایران در پی انقلاب 1917 و به تبع آن تغییر معادلات و محاسبات انگلیس در ایران، و اساسا برای اهداف دیگری بود با این حال بیش از هر عامل دیگری در توسعه و تحول طبقه‌ی متوسط ایران مؤثر افتاد.

.

پایه‌گذاری ارتش، نظام اداری، نظام حقوقی، نظام آموزش و پرورش، نظام آموزش عالی، نظام بهداشت و درمان و چندی دیگر همه از نوع نوین همراه با یک‌سری نهادها و سازمان‌های نوین دیگر از قبیل بانک، پست، تلفن، تلگراف، رادیو، تلویزیون، راه آهن، فرودگاه، صنایع سنگین و سبک، ثبت احوال و ثبت اسناد و ... همه و همه مشاغل نوپای متعددی برای استخدام و اشتغال مستمر طیف کثیری از افراد جامعه با سطح معینی از آگاهی و تحصیلات و تخصص و درآمد و سبک نوینی از زندگی ایجاد کردند که پیش از آن در ایران سابقه نداشت.

.

اقدامات دیگری که رضاخان در این راستا در پیش گرفت هم خواه‌ناخواه به نفع توسعه و تقویت طبقه‌ی متوسط انجامید؛ سرکوب و ساکن و ساکت ساختن ایلات و عشایر کشور و خواه‌ناخواه کوچ و مهاجرت بخشی از آن‌ها به شهرها از یک‌سو و از سوی دیگر اشراف‌ستیزی و لغو امتیازات و نفی اختصاصات اشرافی، تا حد زیادی باعث نحیف شدن طبقات پایین و بالا و صعود و سقوط اعضای آن‌ها به طبقه‌ی متوسط گردید و به این ترتیب نیروی انسانی لازم برای تصدی مشاغل مختلف و متعدد سازمان‌ها و در نتیجه استقرار و استمرار دولت مدرن تأمین و تسهیل گردید.

.

فرآوری و فربه‌سازی طبقه‌ی متوسط جزو برنامه‌های رسمی و مدون مدرنیزاسیون نبود بلکه جزو تبعات ناخواسته و یا به بیان دیگر جزو کارکردهای پنهان آن بود. نوسازی و تشکیل دولت نوین ناگزیر توسعه و تقویت طبقه‌ی متوسط جامعه را رقم زد. استارت این فرایند را عباس‌میرزا شاه‌زاده‌ی قاجار زد و محمدرضاشاه پهلوی با انقلاب سفید خود آن را به اوج رساند. از آن‌جا که تغییر و تحول‌گرایی مهم‌ترین ویژگی طبقات متوسط است نه قاجار و نه پهلوی هرگز نتوانستند مقابل این خصلت و در واقع قدرت روزافزون بایستند.

.

طبقه‌ی متوسط نوپدید دوران قاجار انقلاب مشروطیت را به ثمر رساند و برای نخستین بار در تاریخ ایران اندیشه‌ی محدود و مشروط ساختن قدرت پادشاه را عینی و عملی ساخت؛ طبقات متوسط تکثیر و تقویت‌شده‌ی دوران پهلوی هم یک گام فراتر از آن قدرت و حاکمیت هزاره‌ای شاه را بالکل از عرصه‌ی سیاسی اجتماعی کشور معدوم ساختند، تا حکومت بعدی بخوبی دریابد که دیگر در دوران مدرن و پست‌مدرن بزرگترین تهدید برای هر حکومتی نه دشمنان خارجی بلکه طبقات متوسط جامعه‌اند و چنین شد علی‌رغم همه‌ی وعده‌ها پروژه‌ی ناتمام و ناتوان ساختن طبقات متوسط کلید خورد.

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش سیزدهم
✍️ حسین شیران

.

علت و ضرورت و اهمیت بحث ما در باب روشن‌فکران و روشن‌گران این بود که در آغاز گفتیم جنبش‌های مردمی ما متأسفانه از یک "کاستی بزرگ" رنج می‌برند و آن "فقر یا فقدان اندیشه و طرح و برنامه و جایگزین مشخص و مسجل" برای هر گونه تغییر و تحول است و مشخصا این مهم را ناشی از فقر یا فقدان "متفکران مردمی" یا همان "عقلای قوم" دانستیم؛ اینشتین جمله‌ی زیبایی دارد که می‌گوید: "عاقلان مسائل و مشکلات را حل و فصل می‌کنند و عاقل‌تران از بروز آن‌ها پیش‌گیری می‌کنند".

.

نظر به اوضاع و احوال جامعه‌ای که همینک در آن بسرمی‌بریم بنظر می‌رسد ما تاریخا در هر دو بعد آن، بی‌تعارف، با کاستی‌هایی مواجه بوده و هستیم؛ خود همین که اکنون جامعه‌ی ما لبریز از مسائل و مشکلات فراوان است یعنی بواقع امر نه بدان‌صورت از پیش "عاقل‌ترانی" در کارش بوده‌اند تا از بروز مسائل و مشکلات فراوان‌اش پیش‌گیری کنند و نه اکنون "عاقلانی" بر سر کارند که بتوانند آنها را حل و فصل کنند! فقر یا فقدان عقلا در یک قوم یعنی این!

.

آنچه ما را به یک چنین استنباط و استنتاج دردآلودی وامی‌دارد همانا خود حال و روز ناساز و نابسامان ‌ماست؛ مگر نه اینکه کم و کیف معلول حکایت از کم و کیف «اثر» و حتی کم و کیف «علت یا عامل مؤثر» دارد، حکماً کم و کیف زندگی اجتماعی ما و مسائل و مشکلات خرد و میان و کلان فراوانی که اکنون بر ما حاکم است هم خود به زبان بی‌زبانی حکایت از کم و کیف عقلانیت دخیل بر آن و نیز عاقلان درگیر در آن دارد. بی‌جهت نبوده و نیست این گفته‌ی تاریخی از حکیم فردوسی: "به یزدان که ما گر خرد داشتیم، کجا این سرانجام بد داشتیم؟"

.

توجه و تمرکز بر "نتیجه و خروجی کار"- چه مثبت چه منفی، منطقی‌ترین و مفیدترین و مؤثرترین راه و روش مطالعه و ارزیابی و نقد و نظر در حوزه‌ی اجتماع و علوم اجتماعی‌ است و در مقابل، بی‌پایه‌ترین و بی‌هوده‌ترین کارها و راهبردها تکیه بر اقوال و افعال و ادا و اطوارهای فراوان عاملان- خواه حاکمان و خواه عاقلان، است که همواره در فضا و هوای جامعه ساری و جاری‌ بوده و هستند و هیچ معلوم نبوده و نیست کدامیک، کی و چگونه بر جریانات اجتماعی اثر گذاشته، بر زمین جامعه سبز گشته و ثمر خواهند داد و یا همچو اغلب موارد بی هیچ بر و باری همچنان پا در هوا مانده و بر زندگانی ما سایه خواهند انداخت.

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و هشتم
✍️ حسین شیران

.

نخستین تجلی تولد و توارد طبقه‌ی متوسط و تأثیر آن در مناسبات سیاسی اجتماعی ایران را عینا و علنا در دوران قاجار و مشخصا در جریان جنبش تنباکو می‌بینیم؛ این جنبش که در واکنش به اعطای امتیاز انحصاری تجارت توتون و تنباکو به مدت نیم قرن از سوی ناصرالدین‌شاه به جرالد تالبوت انگلیسی طی قراردادی معروف به قرارداد رژی رخ داد در واقع نخستین تیری بود که از تیردان تازه‌بافت و تازه‌ساخت طبقه‌ی متوسط ایران بسوی پیکره‌ی حاکمیت مطلقه پرتاب شد که از قضا به هدف هم نشست و باعث نقض حکم شاه و لغو این امتیاز گشت.

.

پیش از این سابقه نداشت شاهنشاه بمثابه‌ی سایه‌ی خدا بر زمین، خوب یا بد اراده‌ای کند و در رابطه با چیزی حکمی دهد و بی یا با سبب از سوی توده‌ی مردمی (رعایا) حرفی و یا حرکتی از سر انتقاد و اعتراض ببیند! شکل و شمایل و شدت غافل‌گیری ناصرالدین‌شاه از این حرکت بسی بیش‌تر و دردناک‌تر از غافل‌گیر شدن شاه اسماعیل صفوی از توفان توپ‌های عثمانی در جریان جنگ چالدران بود چه آن‌جا طبق روال و سنت دیرین نهایتا یک سلطان از سلطان دیگر شکست می‌خورد اما این‌جا برای نخستین بار یک سلطان از مردم خویش طعم تلخ شکست را تجربه می‌کرد.

.

این جنبش طلایی را نباید طوری خواند که نقش یک فرد یا افراد خاصی در آن برجسته گشته و نقش بقیه بر آب شود؛ این درست که نهایتا با حکم و فتوای تاریخی آیت‌الله میرزای شیرازی میخ بر تابوت این قرارداد زده شد ولی بواقع او خارج گود و در سامرا بود و با تحریکات کسانی همچون سیدجمال‌الدین در جریان امور قرار گرفت؛ و این درست که روحانیون شهرهای مختلف از جمله شیراز و اصفهان و تبریز بر آتش شورش دمیدند تا کار بالا بگیرد؛ و این درست که نخست این تجار توتون و تنباکو بودند که با احساس تهدید منافع‌شان به جنبش برخاسته و پای روحانیون را هم به وسط کشیدند.

.

اما بواقع آن‌چه در این زمینه بسی روشنگری کرد و بموقع به اقشاری از مردم از کم و کیف استعمار و استثمار آگاهی داد و آن‌ها را در موضع و موقعیت یک جنبش اجتماعی قرار داد یک رسانه بود- روزنامه‌ی اختر که در بلاد عثمانی منتشر می‌شد و در آن نویسندگانی همچون میرزا آقاخان کرمانی، میرزا یوسف‌خان مستشارالدوله، میرزا حبیب اصفهانی و فتح‌الله‌خان شیبانی در زمینه‌های مختلف روشنگری می‌کردند؛ و بعد در این جنبش از نقش زنان هم هیچ نباید غافل شد چه حتی زنان درباری و زنان خود ناصرالدین شاه هم دلیرانه به جنبش پیوستند تا ثابت کنند در این فرهنگ، آتش اطلاق ضعیفه بر زنان صرفا از گور اذهان ضعیف می‌خیزد.

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش دوازده
✍️ حسین شیران

.

این نکته که روشن‌فکری (به عنوان یک "تخصص") لزوما بر هیچ روشن‌فکری "تعهدی" مبنی بر مبارزه با سیاهی‌ها و سیاه‌گران نیاورده و نمی‌آورد ما را مکلف می‌سازد میان "روشن‌فکری" و "روشن‌گری" مرزی ماهوی قائل شویم و صرفا هر آن روشن‌فکری که از مرز محافظه‌کاری گذشته و یافته‌هایش را به اشتراک گذاشته و بدین‌وسیله بر ابرهای سیاه گسترده پیش روی خورشید حقیقت روشنی افکنده و می‌افکند را یک روشن‌گر بدانیم. روشن‌گر به واقع "روشن‌فکر در مقام اظهار" و در مثل "پروانه‌ی از پیله برون‌جسته" است.

.

این یعنی ارزش و اهمیت اجتماعی روشن‌فکری به روشن‌گر بودن‌اش است و گرنه هر روشن‌فکری، به هر جهد و جهاد و اجتهادی، به هر اصل و اساس و حقیقتی هم که رسیده باشد وقتی اظهار نمی‌دارد و به اشکال مختلف به مصرف جامعه نمی‌رساند از نقطه‌نظر اجتماعی هم خودش و هم یافته‌اش بمثابه‌ی هیچ است هیچ! به پیام‌آوری می‌ماند که پیام‌اش را خورده و هیچ به خرج خلق‌الله نمی‌رساند! به این قرار دیگر چه پیامی؟ چه پیام‌آوری؟ و حتی چه پیام‌دهی؟ همه ارزش اجتماعی خود را از دست می‌دهند.

.

بدیهی‌ست روشن‌گری هزینه دارد- بسیار هم هزینه دارد؛ چگونه ممکن است در دنیایی که به وجه غالب در دست عوامل ضدانسانی و دم و دستگاه بنده‌ساز ا‌ست برخی پیدا شوند علیه مبانی و مواضع نظام سلطه عمل کنند و اسباب و اساس استیلا و استحمار و استعمار و استثمار را برملا سازند و هیچ تاوانی ندهند؟ تاریخ روشن‌گری گواه ایثار و از جان و مال و منافع گذشتن روشن‌گرانی‌ست که در حوزه‌های مختلف به فاش ساختن حقایقی ناگفته و نبایدگفت پرداخته و هزینه‌های کلان داده‌اند! این‌ها "پروانه‌های دور حقیقت" و "سوخته در راه حقیقت‌"اند؛ هم از این جهت بشریت وام‌دار مکاشفات و مجاهدات آن‌هاست.

.

با این حال روشن‌فکرانی هم بوده‌اند که با وجود تشخیص و تمییز اصل از بدل و حق از حقه قادر به اظهارش نبوده‌اند- برخی از ترس جان و مال خویش "سکوت" کرده و برخی دگر از فرط حرص و آز "حق‌السکوت" گرفته و در هر دو حال ساده از سر اظهار حقیقت گذشته‌اند؛ و بسی بدتر از این دو حال، برخی حقیقت را زیر پا گذاشته و ‌بی‌شرم و بی‌حیا از در مقابل درآمده، جای روشن‌گری به نفع محکومان، در خدمت نظام سلطه قرار گرفته و رسما به نفع حاکمان "سیاه‌گری" نموده و "حقیقت‌پوشی" (کفر) پیشه کرده‌اند. "خیانت روشن‌فکران" یعنی این!

.

در وجود یک‌چنین افرادی هرگز نباید شک داشت؛ هر کجا نظام سلطه‌ای برپاست بی‌گمان دور و بر و زیر بال و پرش عده‌ای به روشنی مشغول سیاه‌گری‌اند و با دل و جان مبانی و مواضع سلطه را توجیه و تبیین و تبلیغ می‌کنند؛ این‌ها همان روشن‌گرنماهایی هستند که برای برخورداری از مقام و منصب و برخی امتیازات مادی، نه فقط به "ضایع کردن حقیقت" راضی شده‌اند بلکه در فریب مردم و منحرف ساختن ذهن و فکرشان از حقیقت، کاسه‌ی داغ‌تر از آش شده‌اند.

.

گذشتن از حقیقت آسان نیست، "عذاب وجدان" دارد، برای همین روشن‌گرنماهای حقیقت‌پوش و حقیقت‌فروش به خیال خود برای رهایی از دست این عذاب به "خودفریبی" و "خوداقناعی" می‌پردازند- نمونه‌اش را فراوان دیده و می‌بینیم، منتهی چون حقیقت جای دیگری‌ست و حاصل کارشان جز "سفسطه" نیست همه بیش از پیش در "منجلاب حقارت" فرومی‌روند.

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش بیست و هشتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

ایجازگرایی Aphorism

.

یک اظهار نظر موجز و مختصر، یا یک پند و اندرز، حاوی یک حقیقت مفروض، مانند "چیزی که شکسته نیست را نباید تعمیر کرد" یا همین‌که فریدریش نیچه گفته، "آن‌چه ما را نابود نمی‌کند ما را قوی‌تر می‌سازد". افوریسم برآمده از اصطلاح یونانی افوریسموس به معنی تعریف و توصیف است و برای اولین بار به گفته‌های گردآوری‌شده‌ی بقراط Hippocrates (460–377 BC) پزشک یونانی اطلاق شده است- گفته‌هایی همچون "پیاده‌روی بهترین دارو و درمان برای انسان است" و "زندگی کوتاه است، هنر طولانی، فرصت زودگذر، تجربه گمراه‌کننده و قضاوت دشوار".

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ یکشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و هفتم
✍️ حسین شیران

.

در جوامع بشری اغلب این طبقات متوسط بوده و هستند که مبنا و منشاء جنبش‌ها و انقلابات و تغییرات و تحولات اجتماعی واقع شده و باز می‌شوند. طبقات بالا چندان علاقه و طبقات پایین چندان امید و انگیزه‌ای برای این مهم ندارند؛ پایینی‌ها که هرچه فشار جامعه است بر روی‌شان است و به تعبیر بودا زاده شده‌اند برای رنج بردن؛ برای این‌ها هیچ فرقی نمی‌کند شاه حاکم باشد یا شیخ، در هر حال تغییری در اوضاع و احوال‌شان حادث نمی‌شود؛ بهترین حاکمان برای این‌ها آن‌هایی هستند ‌که هیچ بر رنج‌هایشان نیفزایند- خوش‌روز ساختن‌شان پیشکش. ...

.

در مقابل، هر آن خوشی و خرمی‌ست ازآن بالایی‌هاست؛ این‌ها هم زاده شده‌اند تا زمین هیچ خالی از عشق و حال مباد؛ برای این‌ها هم اساسا فرقی نمی‌کند شاه حاکم باشد یا شیخ، به هر حال از توان لازم برای استقرار و استمرار حال خوش‌شان برخوردارند و هیچ به تغییر نمی‌اندیشند و چرا بیندیشند وقتی همه سور و سات و بساط زندگی بهتر برای‌شان فراهم است؟! خلاصه به این قرار و مدارهاست که طبقات بالا و پایین، هر کدام به دلایل خاص خود، در هر کارزار سیاسی-اجتماعی «معاف از رزم» می‌افتند و خواه‌ناخواه هر آن هجمه و حربه و حرکتی است بر دوش طبقات متوسط می‌افتد.

.

طبقات متوسط از یک سو نسبت به طبقات پایین واجد «تاب و توان» لازم برای حرکت‌اند و از سوی دیگر نسبت به طبقات بالا واجد «تمایل» لازم برای آن‌اند و به این دو پای استوار است که بی‌پروا در میدان تغییرات و تحولات پیش می‌روند. بی‌جهت نیست حاکمان هر آن آتشی که بپا می‌شود را از گور طبقات متوسط می‌دانند و به هر حیله متوسل می‌شوند تا این طبقات را از هستی ساقط ساخته، در طبقات بالا یا پایین پراکنده سازند؛ برای حکومت‌ها نه طبقات بالا و نه طبقات پایین هیچ کدام به دلایل مذکور تهدید محسوب نمی‌شوند، تهدید اصلی و اساسی طبقات متوسط‌اند که خودسرانه در اندیشه‌ی تغییر به سر می‌برند.

.

قرون متمادی از حضور طبقات متوسط در جوامع سنتی خبری نبود و حاکمان همه چون سایه‌ی خدا به زمین پی‌درپی هم می‌آمدند و می‌رفتند بدون آن‌که از متن و بطن جامعه کسی موی دماغ‌شان باشد؛ طبقات بالا ارزش‌ها و هنجارهای لازم برای برقراری نظم اجتماعی سنتی را می‌آفریدند و طبقات پایین بی‌هیچ کم و کاست و بی‌هیچ چون و چرایی از آن‌ها پیروی می‌کردند؛ ای دو صد لعنت بر این انقلاب صنعتی و نظام سرمایه‌داری و مدرنیته که به اشکال مختلف به طبقات متوسط هستی و هویت و حمیت داد و آن‌ها را بلای جان حاکمان ساخت! آخر رعیت را چه به ابراز وجود و اظهار نظر! ...

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ یکشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش یازدهم
✍️ حسین شیران

.

تشخیص و تفکیک و تمایز عوامل انسانی از عوامل ضدانسانی و ساختارها و سازوکارهای انسان‌ساز از برده‌ساز و بنده‌ساز آن کار مهمی‌ست که از عهده‌ی "روشن‌فکران" برمی‌آید. روشن‌فکران کسانی هستند که قویا از قدرت "تعقل و تفکر" برخوردارند و بدین اسباب و اساس قادر به کشف و استخراج "اصول و حقایق هستی" از زیر خروارها ابدال و اضلال و حیل و حقه‌های حق جلوه داده شده‌ی فراوانی هستند که تاریخا توسط عوامل ضدانسانی فرآوری شده و روی‌هم انباشته شده‌اند.

.

تعقل البته که تنها متعلق به روشن‌فکران نیست؛ بالقوه همه‌ی انسان‌ها از موهبت عقل برخوردارند و نوعا این مهم وجه تمایز انسان از هر موجود دیگری‌ست؛ با این وجود تفاوت در میزان برخورداری از "ویژگی‌های طبیعی"- بعنوان یک امر واقع، و تفاوت در میزان برخورداری از "ویژگی‌های تربیتی"- بعنوان یک امر تابع، روی‌هم‌رفته شرایطی را فراهم می‌سازند که در آن برخی از انسان‌ها در برخی از ابعاد بسی متفاوت‌تر از بقیه ظاهر می‌شوند.

.

بر این اساس، روشن‌فکران هم آن معدود مردمانی‌اند که طبیعتا از استعداد تعقل و تفکر ویژه‌ای برخوردارند، تربیتا هم به استقبال این استعداد می‌روند و با استحصال مبانی و معارف لازم، بصورتی انتقادی به ژرف‌اندیشی در جریانات حاکم بر جوامع بشری می‌پردازند و با استنباطات و استدلالاتی درست، از برخی از حقایق هستی پرده برمی‌دارند. این مهم از دست و زبان هر کسی برنمی‌آید، چه سیطره و سرآمدی گسترده و پیوسته‌ی عوامل ضدانسانی بر جوانب مختلف زندگی اجتماعی بشر در طول تاریخ هر آن‌چه اصل است و حقیقت دارد را قویا از نظرها پنهان داشته و امکان دیدن‌ و دریافتن‌اش را از دسترس خیلی‌ها دور نگه‌داشته است. بقول سعدی:

.

حقیقت سرایی است آراسته | هوا و هوس گرد برخاسته
نبینی به جایی که برخاست گرد | نبیند نظر گرچه بیناست مرد

.

اساسا بشریت به یاری روشن‌فکریِ بخشی از اعضایش توانسته ابرهای سیاه ساخته‌ی "سیاه‌گران و سیاه‌بازان" و یا بقول سعدی، گرد و خاک‌های برخاسته از تندبادهای هوا و هوس‌بازان را تا حدودی کنار زده، به اصل و اساس و حقیقت هر چیزی روشنی اندازد. با این‌حال این قدرت اکتشاف و انکشاف اصل از بدل و حق از حُقه لزوما روشن‌فکر را در جانب و جبهه‌ی حق نگه‌نمی‌دارد؛ یعنی این‌طور نبوده و نیست روشن‌فکر بمحض روشن شدن حقیقت برایش به جنگ باطل برخیزد. برای همین در تاریخ روشن‌فکری همواره صحبت "خدمت و خیانت روشن‌فکران" در میان بوده و است.

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش بیست و هفتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

ضدسامی‌گرایی (یهودستیزی) Anti-Semitism

.

اگرچه اعراب نیز سامی [سام یکی از پسران نوح] هستند، اما این اصطلاح صرفا به پیش‌داوری، نفرت یا آزار و اذیت برعلیه یهودیان اشاره دارد و به این قرار تاریخی بسیار طولانی دارد- از داستان خروج در کتاب مقدس [تورات]، جنگ‌های صلیبی در قرون وسطی و اخراج‌های متعدد یهودیان از بریتانیا (در 1290)، اسپانیا (در 1492) و پرتغال (در 1497) تا قتل‌عام‌های اروپایی در قرن 19 و سرانجام هولوکاست در قرن 20.

.

از زمان شکست آلمان هیتلری در سال 1945 یهودستیزی کاهش یافته است اما همچنان از حمایت‌های مردمی برخوردار است، به‌ویژه در روسیه و اقمار شوروی سابق. توضیحات درباره‌ی علل یهودستیزی متفاوت است: برخی از مسیحیان یهودیان را (که در عهد عتیق "مردم برگزیده" اعلام شده‌اند) به خاطر مرگ مسیح ملامت می‌کنند؛ ممنوعیت رباخواری برای مسیحیان و موفقیت‌های مالی یهودیان هم اغلب در مغضوب بودن آن‌ها نقش داشته است.

.

قرآن به یهودیان موقعیتی محفوظ عطا کرده است [أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى‌الْعالَمینَ. بقره 47] و از این جهت از نظر تاریخی در جهان اسلام با یهودیان بسیار بهتر از اروپایی‌ها رفتار شده است؛ با این وجود، ایجاد اسرائیل در سال 1948 به‌عنوان یک کشور یهودی منجر به تضادی گسترده با بخشی از مسلمانان گشته است، به‌نحوی‌که اغلب ضدصهیونیسم به ضدسامی‌گرایی و یهودستیزی تبدیل شده است.

.

#ایسم‌ها

✅ پ.ن: سعی کنیم ایسم‌ها را بسی بیشتر و بهتر بشناسیم اما هیچ‌کدام را باور نکنیم- دست‌کم به این سادگی؛ تاریخ بشریت جز شرح تولید و توزیع و تضاد و تقابل ایسم‌ها و توفان‌های ویران‌گر پرشمار ناشی از آن‌ها نبوده و نیست؛ بشریت تا به امروز هرچه کشیده و باز می‌کشد از رویش و رشد و رونق بی‌پروای ایسم‌ها بوده و است؛ ایسم‌ها همه پرده‌هایی نظری در برابر حقایق و وقایع عالم‌اند؛ اگر در پی حقیقت‌ایم هرچه بیشتر بتوانیم "نظرا" این پرده‌ها را کنار بزنیم "عملا" بسی بیشتر و بهتر به حقایق عالم نزدیک خواهیم شد؛

.

حقیقت سرایی است آراسته | هوی و هوس گرد برخاسته
نبینی که جایی که برخاست گرد | نبیند نظر گرچه بیناست مرد (سعدی)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ شنبه ۲۳ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و ششم
✍️ حسین شیران

.

مشروطه‌چیان را یا هیچ یا به سختی بتوان جمهوری‌خواه به معنا و مفهوم امروزین‌اش دانست، چه مشخصا هیچ‌یک از آن‌ها دنبال حذف نظام پادشاهی و نصب نظام جمهوری نبودند؛ آن‌ها حتی دنبال آزادی و برابری بدان شکل و بدان حد که در دنیای غرب مطرح بود هم نبودند؛ سقف خواسته‌های آن‌ها دست‌یابی به قانون و یک نهاد قانون‌گزار بود تا شاید در برابر قدرت عریان سلاطین و خوانین، مختصر مستمسک و مأمن و ملجئی داشته باشند و این در آن روزگار بی‌چیزی هیچ چیز کمی برای مردم ایران نبود.

.

باری، به واقع مشروطیت در نزد مشروطه‌خواهان معنی و مقصودی جز «قانون اساسی» نداشت و هر آن مجاهداتی که در آن زمان از جانب آن‌ها صورت گرفت در نهایت در راستای مهار و محدود ساختن اراده‌ی پادشاه به مرّ قانون بود- و نه هیچ عبور از او؛ برای همین وقتی در 25 تیر 1288 مشروطه‌چیان به تقاص به توپ بسته شدن مجلس به تهران لشکر کشیدند و فاتحانه تومار محمدعلی‌شاه و استبداد صغیرش را یک‌جا برچیده، از مملکت بیرون‌اش انداختند هیچ پایانی بر نظام پادشاهی ننهادند بلکه احمدمیرزا فرزند 13 ساله و صغیرش را بجایش گذاشتند تا مباد ایران بی‌پادشاه بماند!

.

اکنون شاید این فعل و فکر مشروطه‌چیان برای ما بسی محل نقد و محمل حسرت باشد که چرا این فرصت طلایی برای پایان نهادن بر نظام پادشاهی و تأسیس نظام جمهوری را به این سادگی از دست دادند! تصور کنید اگر از همان 114 سال پیش جمهوریت در ایران برقرار می‌شد اکنون ما کجای تاریخ توسعه و تحول ایستاده بودیم! دست‌کم دو حکومت بعدی با همه افت‌وخیزهایشان را نداشتیم و چند نسل به جای جنگ و جهاد برای کسب و نصب جمهوریت، فکر و ذکر خود را بر حفظ و رشد و توسعه‌ی جمهوریت و مردم‌سالاری متمرکز می‌ساختیم!

.

اما این اتفاق نیفتاد چون در آن زمان هیچ زمینه و ذهنیتی برای یک چنین کاری فراهم نبود؛ اقشار یا طبقاتی از جامعه که باید حامل اصول و ارزش‌های جمهوریت باشند و نهادهای مقتضی و مرتبط با آن را ایجاد و اداره کنند را نداشتیم. نظام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر جامعه، فئودالیسم یا ملوک‌الطوایفی با طبقات ارباب رعیتی بود و هنوز خبری از طبقات متوسط در جامعه نبود. تازه‌تازه- آن‌هم بصورت تقلیدی و نه تأسیسی، طبقه‌ای نوپا شکل می‎گرفت که مستقیم یا غیرمستقیم از اندیشه‌ها و اسباب و اساس غرب تغذیه می‌کرد و آرام‌آرام بر بام و بوم ملتی عمیقا دربند سنت و سلطنت، امید و آرزوهای مدرن می‌کشید. ...

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش دهم
✍️ حسین شیران

.

اگر که توده طبیعتا "اسیر معیشت" خویش است- که است، و بدین سبب تاریخا مطیع منویات و مقدرات حاکمان است- که است، چرا که همواره "منابع معیشتی" در اختیار حاکمان بوده و تحققا آن‌ها تعیین کرده و می‌کنند چه کسی به چه سبب و تا چه حد از آن‌ها بهره‌مند شود یا نشود، در این‌صورت چاره چیست؟ چگونه می‌توان توده را از این "اسارت طبیعی و تاریخی"‌اش رهایی بخشید؟ و اساسا چرا باید این کار را انجام داد؟ و مهم‌تر از همه این‌که، چه کسی با چه ویژگی، چه انگیزه‌ای و چه طرح و تدبیری می‌خواهد و یا می‌تواند این کار را انجام دهد؟

.

پیش از هر سخنی باید این نکته را یادآور شد که معیشت‌مداری ایراد نیست. آدمی را چه مادی‌اندیشانه برآمده از بطن طبیعت بدانیم چه خداشناسانه رهاشده در متن آن، در هر دو حال، در آن آغاز که هنوز هیچ تاریخ و تمدنی در کار نیست، چیزی بیش از "حیوانی تابع غریزه‌" نیست که همچو سایر حیوانات باید بدوا در طبیعت اطراف خود گشته، به‌هر شکل شکم‌اش را سیر سازد. بی‌جهت نیست در شرح سیر جوامع بشری، ادوار آغازین و حتی بعدی، با اوصاف و اصطلاحاتی معیشتی همچون شکار، گردآوری خوراک و بعد بوستان‌کاری و دام‌داری و کشاورزی شناخته می‌شوند.

.

در گذر از سیر تاریخی و اجتماعی، در زندگی فردی هم حیات هر انسانی در سال‌های آغازین و حتی باقی عمر طبیعتا بسته به معیشت است و به‌قول معروف بدوا اگر معاشی در کار نباشد در هیچ حوزه‌ی دیگر تلاشی در کار نخواهد بود. در مجموع اگر موجود انسانی همه حیوان بود به‌هیچ عنوان ایرادی متوجه غریزه‌مداری و معیشت‌محوری‌اش نبود اما در حقیقت اینگونه نیست بلکه "حیوانیت" کف موجودیت اوست و فرا و ورای آن، انسان به‌وجه خاص واجد ظرفیت‌ها و قابلیت‌هایی است که جا دارد در طول حیات‌اش شکوفا شده، مقام "انسانیت"اش را محقق سازد.

.

هر عاملی که به‌هر شکل انسان را در کف موجودیت‌اش، همچو حیوانی، همیشه غریزه‌محور و معیشت‌مدار نگه‌دارد و مانع شکوفایی ظرفیت‌های ویژه و تحقق و تجلی مقام انسانیت‌اش گردد بی‌گمان "عاملی ضدانسانی" است. اگر که امروز بعد هزاران‌هزار سال زیست اجتماعی و این همه پویش و پیشرفت، مشخصا باز از توده‌های مردمی سخن می‌گوییم و خیل عظیمی از بشریت را همچنان اسیر معیشت خویش می‌بینیم یعنی که چرخ روزگار بسی بیش‌تر با عوامل ضدانسانی چرخیده و چندان مجالی برای ابراز وجود عوامل انسانی و انسان‌ساز و اظهار انسانیت نداده است!

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ شنبه ۱۶ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

غروب خورشید صدق و جولان اربابان ریا

حسین شیران

.

.
🌓 آدولف کتله آماردان بلژیکی قرن 19 معتقد بود میان گرمی و سردی فصول سال و افزایش و کاهش برخی جرائم ارتباط وجود دارد- تابستان جرائم علیه افراد افزایش می‌یابد و زمستان جرائم علیه اموال؛ بر این اساس اینکه اینک جرائم مالی در این مملکت بیداد می‌کند چه می‌دانم لابد در فصل سرد روزگارمان بسر می‌بریم و در گیرودار کوتاهی روزیم و درازی شب و بیداری خیل قلندران قدرقدرت و تبانی و تعامل و تعاونوا علی الفسق و الفجور و فساد و اختلاس و اختلاء خزانۀ عمومی و امتلاء خزانۀ خصوصی و التقام و التذاذ و عشق و حال فوق‌اختصاصی حضرات از بیت‌المال و خنده به ریش ملت و مملکتی که خوش‌خیالانه از چرندگان مراتع ملی‌اش توقع توسعه و تحول دارد! باری رابطه هست میان سردی هوای حاکم بر جامعه و گرمی بازار جرائم مالی، میان پوشش شب و پویش پاکسازی ثروت ملت- و چه پوششی بالاتر از تظاهر به شعائر دینی و مذهبی و عقیدتی و انقلابی در سرزمینی که ریا برای رونق بازار هم که شده واجد ارج و قرب است و سرانجام میان همدستی کج‌دستان شب‌زنده‌دار و تنگدستی مردمان خواب‌زده‌ای که باور نمی‌کنند هرچه سردی و تاریکی‌ست از غروب خورشید صدق بر آسمان این سرزمین است!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, دزدی اختلاس فساد

[ پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران

.

بخش بیست و ششم:

ضدقانون‌گرایی (آنتی‌نومیانیسم) Antinomianism

.

ضدقانون‌گرایی (آنتی‌نومیانیسم؛ برگرفته از واژه‌ی یونانی anti به معنای مخالف و nomos به معنای قانون) آموزه‌ایست که معتقد است مسیحیان موظف به اطاعت از قوانین اخلاقی یا کتاب مقدس، به‌ویژه قوانین عهد عتیق (همچون ختنه‌ی مردان) نیستند و نجات بشر تنها با ایمان و فیض الهی حاصل می‌شود. این نوع نگرش در مسیحیت اولیه و در قرون وسطی به برخی از فرقه‌های بدعت‌گذار اجازه می‌داد تا به جواز فعالیت جنسی تن در دهند، با این وجود دیدگاه‌های ضد‌قانون‌گرایی در طول اصلاحات پروتستانتیسم در قرن شانزدهم شکوفا شد و توسط گروه‌های سخت‌گیر و زاهدی مانند آناباپتیست‌ها مورد حمایت قرار گرفت (ببینید آناباپتیسم را).

.

البته مارتین لوتر [بنیان‌گذار نهضت پروتستانتیسم] Martin Luther (1483–1546) خود با این دیدگاه مخالف بود و در سال 1539 رساله‌ی "برعلیه ضدقانون‌گراها" را نوشت تا ایده‌های یوهانس آگریکولا Johannes Agricola (1494–1566) را رد کند؛ آگریکولا نخستین کسی بود که در عصر اصلاحات معتقد بود اگر غیرمسیحیان تابع قوانین موسی هستند مسیحیان نیستند چرا که این‌ها تنها در برابر انجیل پاسخ‌گو هستند. آگریکولا، که در نهایت از این عقیده برگشت، اعتقاد داشت که خداوند با فرد گناه‌کار نه باخشم که با ترحم رفتار می‌کند.

.

ضدقانون‌گرایی همچنان به‌عنوان یکی از ویژگی‌های چند فرقه‌ی پروتستانی، از منونیت‌ها و آناباپتیست‌ها گرفته تا کواکرها (که در نظر آن‌ها نوری از خدا که در درون هر فرد وجود دارد بر کتاب مقدس ارجحیت دارد) باقی مانده است (ببینید کواکریسم را).

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و پنجم
✍️ حسین شیران

.

اندیشه‌ی جمهوریت، به معنا و مفهوم مدرنی که اکنون مدنظر ماست، به واقع از بیرون و از بلاد غرب رو سوی ایران وزیدن گرفته، و گرنه به خود ما اگر که بود حکایت سلطانی و ظل‌اللهی همچنان ادامه داشت، کما این‌که هنوز هم هیچ جای دوری نرفته و نیم قرن نشده خیلی‌ها هوس سلطنت سرشان زده و پشیمان از پس‌زنی پادشاه پای شاه‌پور را پیش کشیده‌اند! به هر حال طنین طبع ایرانی است و ما هم خواه‌ناخواه تابع آن؛ در طول تاریخ هم به هر دلیل از این پس و پیش کشیدن‌ها و پس و پیش افتادن‌ها کم نداشته‌ایم!

.

نخست در اواخر قرن 12 شمسی و در جریان سلطه‌ی قاجاریه بود که جرقه‌ی این اندیشه توسط «میرزاصالح شیرازی»، همو که نخستین روزنامه را در ایران راه انداخت، زده شد؛ او که از نخستین فرنگ‌رفتگان به فرمان عباس‌میرزا بود در بازگشت به ایران در قالب سفرنامه‌ای (⬇️) ایده‌ی جمهوریت و حاکمیت قانون را به جان تیره و تاریک تفکر سیاسی سلطنت‌محور ایران انداخت؛ نیم قرن بعد او در میانه‌ی قرن 13 «میرزایوسف‌خان تبریزی» در این باب رساله‌ی «یک کلمه» (⬇️) را نوشت که با استقبال ویژه‌ای همراه شد- از بس رساله‌اش را بر سرش زدند کور شد!

.

این‌ها و بسی بیش از این‌ها اگرچه جرقه‌ها و ضربه‌های کوچکی بودند و بظاهر بجایی نرسیدند- چرا که پیش‌تر زمینه‌ای برایشان فراهم نبود، اما حتی کوچک‌ترین ضربه‌ها هم بسی بیش از آن‌چه که فکر می‌شود اثر خود را می‌گذارند و تحققا خود زمینه‌ای می‌شوند برای ضربات دیگر؛ و در واقع با همین پیش‌ضربه‌ها و پیش‌زمینه‌ها بود که «انقلاب مشروطیت» به مثابه‌ی نخستین نماد و نمودی از «اراده‌ی عمومی» در ایران به قصد محدود و مشروط کردن قدرت پادشاه قد علم کرد و سرانجام با صدور فرمان مشروطیت در سال 1285 به تدوین نخستین «قانون اساسی» و نخستین «مجلس ملی» انجامید.

.

این مجلس اگرچه خیلی زود با «اراده‌ی پادشاه» بعدی به توپ بسته شد و مجلسیون تارومار شدند اما دیگر کار از کار گذشته و مادر مشروطیت به هر زحمتی «جنین جمهوریت» را در رحم خود پرورده و متولد ساخته بود و به هر شکل جمهوریت ایران هم جسمیتی یافته بود. این جسم از آن زمان تاکنون چون «طفل صغیر ناتنی»‌ای بارها از این و آن توسری خورده و قهرا از اصل و اساس خویش دور افتاده است، اما یقینا "هر کسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش"؛ در همه جا و حتی خود غرب و خاصه فرانسه خاستگاه این ایده هم جمهوریت بارها از اسب افتاد اما از اصل نیفتاد. پیگیری مابقی رسالت رسمی ازپی‌آیندگان است.

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ سه شنبه ۵ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش نهم
✍️ حسین شیران

.

باری، به‌واقع بر این قرار و مدارهاست که می‌بینیم اغلبِ مردمان علی‌رغم آگاهی‌هایی که دارند در مقاطع و مواقع مختلف اغلب جانب احتیاط را در پیش گرفته، بسی سفت و سخت در دایره‌ی مصالح و منافع خود بست می‌نشینند و "به این سادگی‌ها‌" زمام خویش به دست آگاهی‌شان نمی‌دهند و "به این زودی‌ها" پای از دایره‌ی این اعتکاف بیرون نمی‌نهند. بدیهی‌ست این اغلب را اگر از کل کسر کنیم جز اندکی، که بعد از هر بار جنبش و جهش اندک‌تر هم می‌شوند، چیزی در میان، و یا بهتر بگویم، میدان نمی‌ماند.

.

بهتر است این را هر آن‌که به‌راستی در اندیشه‌ی تحرک‌زایی و تحول‌خواهی‌ست، پیش و بیش از هر چیز، به‌عنوان یک "واقعیت اجتماعی"ِ برآمده از طبیعت معمول آدمی دریابد و هر آن قول و فعلی که دارد را بدوا بر این اصل و اساس سازمان بخشد. سرزنش این ویژگی (منفعت‌گرایی و مصلحت‌گرایی و به تبع آن مصالحه‌گری و محافظه‌کاری در مواجهه با قدرت) یعنی سرزنش و سرکوفت و در واقع سرکوب اغلب مردمان، و این هیچ شیوه‌ی خوبی برای شروع نیست.

.

اغلب مردمان یعنی توده؛ و توده یعنی سهل و ممتنع‌ترین پدیده‌ی اجتماعی- هم برای مطالعه و هم برای مداخله؛ از این جهت نه هیچ جامعه‌شناسان و جامعه‌اندیشان در "توده‌شناسی" و نه هیچ مصلحان- از خیل پیغمبران گرفته تا خیل روشن‌گران، در "توده‌رهایی" راه آسانی در پیش داشته و دارند. بزرگترین چالش برای همه همین مواجهه با توده بوده و است. بر این اساس نباید به این سادگی از توده توقع داشت به صرف آگاهی تکان خورده و تغییراتی در اوضاع و احوال‌اش بدهد. تکان دادن توده، فراتر از تخصص و تعهد، هم "هنر" می‌خواهد هم "حوصله".

.

توده تکاور نیست، توده دلاور نیست، توده جنگاور نیست، که به یک فرمان تکان خورده خود را از قید و بندهای عینی و ذهنی‌ای که پشت هر کدام تاریخ خوابیده رها سازد. این قید و بندها را حاکمان طی قرون متمادی از باب استیلا و استثمار ساخته و پرداخته و بر گرده‌ی توده‌ها انداخته‌اند. بزرگترین این قید و بندها همین "معیشت‌اندیشی" است؛ این بزرگترین قید و بند توده نتیجه‌ی بزرگترین طرح و ترفند حاکمان در کنترل توده یعنی "کنترل معیشت" بوده و است تا مباد فارغ از نیازهای اولیه‌ی‌شان شاخ شده کاخ‌ها را نشانه روند. حاکمان خوب می‌دانند توده مادام که درگیر معیشت باشد ناگزیر همه آگاهی‌ها را در خود جذب و هضم کرده، بی‌هیچ هوده‌ای دفع خواهد کرد. چاره چیست؟

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ شنبه ۲ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و چهارم
✍️ حسین شیران

.

دشواری خلق جمهوریت برای جامعه به دشواری خلق آدمیت برای آدمی و حتی بسی بالاتر از آن است، چرا که جمهوریت خود تابعی از آدمیت است. خلق خود آدم هیچ به دشواری این دو نبود، چه آن‌جا یکی «اراده‌ی الهی» بی‌بدیل و بی‌رقیب در کار بود که بی‌هیچ معطلی‌ای جسم آدم از خاک سرشت و روحی و جانی در آن دمید و آدم آدم شد، اما این‌جا پای هزاران‌هزار «اراده‌ی آدمی» غیرآگاه و غیرآزاد و غیرقابل‌جمع در میان است که به این راحتی‌ها اجازه‌ی جسم و جان و جریان گرفتن به «اراده‌ی عمومی» نمی‌دهد.

.

و بعد برخلاف جریان خلقت آدم که مخالفت یا معاندتی در کار نبود- جز من و من مختصر چند فرشته و نهایت سرپیچی یک ابلیس از سجده به آدم بعد خلقت‌اش، جمهوریت یا همان جریان اراده‌ی عمومی را از آغاز تا کنون همواره دشمنانی قدرقدرت بوده و ابلیسانی ابوالحیل که، به قول ویکتور هوگو، تا یکی دست‌لرزان خواسته شمعی در حرم تیره و تارش بیفروزد به سرعت چندی دست به چماق بر سرش ریخته و تارومارش کرده‌اند! بی‌جهت نیست بعد هزاران‌هزار سال زیست اجتماعی هنوز در خیلی از جوامع چراغ جمهوریت روشن و حتی موجود نیست!

.

جمهوریت از اراده‌ی عمومی و اراده‌ی عمومی از هم‌آیی و هم‌سویی و هم‌جوشی اراده‌های آدمیان پدید می‌آید؛ برای همین در نزد دشمنان جمهوریت هیچ حرکتی به اندازه‌ی هم‌گرایی اراده‌های مردمان هراس‌انگیز نیست! برای همین «تفرقه بنداز و حکومت کن» شعار بی‌بدیل همه حکام تاریخ بوده و است! برای همین شکستن و گسستن اراده‌ی عمومی در دستور کار همه‌ی حکومت‌ها بوده و است! راستی، اراده‌ی عمومی اگر شاخ شود اعلی‌حضرتان کجا جل و پلاس حکم‌رانی خویش را پهن کنند؟

.

در هیچ کجای دنیا اراده‌ی عمومی با اراده‌ی حاکمان قابل جمع نبوده و نیست؛ این‌دو دو پادشاه‌اند که به یک اقلیم نگنجند؛ پس در این میان لاجرم یکی، که خود معلوم است، باید درویش گردد تا آن یکی مجال پادشاهی یابد؛ درویش اساسا نباید چیزی داشته باشد برای همین در هر حکومتی همواره سه چیز اصلی و اساسی از مردم دریغ شده و باز می‌شود تا مباد گرد هم آیند و گردابی شوند و بساط حاکمان برچینند: 1. آگاهی 2. آزادی و 3. برابری؛ حاکمان خود خوب می‌دانند هر کجا این سه باهم نباشند هیچ اراده‌ی عمومی و برپایه‌ی‌ آن هیچ جمهوریتی برپا نخواهد بود!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 متکلمین سیاست
✍️ حسین شیران

.

متکلم در لغت به معنای گوینده‌ی کلام‌ است. اما در حوزه‌ی اندیشه به عالم علم کلام هم متکلم می‌گویند. علم کلام علمی کاملا عقیدتی متمرکز بر اثبات عقلانی پندارها و گفتارها و کردارهای دینی و مذهبی- به وجه خاص و نه عام، و اسقاط شبهات و ابطال معارضات وارد بر آن است. به این ترتیب حوزه‌ی‌ فعالیت و حساسیت و مسئولیت متکلم معطوف و محدود به کلیت یک دین یا مذهب معین بمثابه‌ی تنها حقیقت حاضره و حاکمه است و خارج از این دایره مسئولیتی متوجه او نیست.

.

تفاوت میان متکلم و فیلسوف (حکیم) هم همین‌جاست. هر دو به وجود حقیقت در عالم قائل‌اند و دست‌یابی به آن را فضیلت می‌دانند و هر دو هم ارائه‌ی ادله‌ی عقلی برای آن را ضروری می‌شمارند منتهی متکلم، به گمان خود، حقیقت را یافته و از دریای حقیقت‌جویی کنار کشیده، اما فیلسوف همچنان دنبال حقیقت است و هیچ حقیقتی در نزد هیچ فرد و فرقه‌ای را بسنده نمی‌داند و همه را قابل نقد و نظر می‌داند و این خود خط قرمز متکلم است اگر که کسی بخواهد به ملک حقیقت محروسه‌اش نگاه چپی داشته باشد. در کل کار فیلسوف تردیدافکندن و کار متکلم تحکیم بخشیدن است.

.

برای یک متکلم تنها حقیقت قابل اعتناء و قابل احترام همانی‌ست که خود دربردارد، باقی همه باطل و بیهوده و بیراهه است و باید از آن‌ها دوری کرد؛ برای همین متکلم در عین حال که عقلا و عملا از حقانیت دین و مذهب مورد نظر خویش دفاع می‌کند به ناحق نمودن هرچه غیر آن هم می‌کوشد. متکلم "متعقل مقید و موقوفه" است یعنی تعقل‌اش صرفا وقف توصیف و تبیین و توجیه تمامیت یک حقیقت معین در برابر خیل اباطیل مطروحه است؛ این درحالیست که فیلسوف به هیچ حقیقت از پیش‌تعیین‌شده‌ای تعلق و تقید ندارد و "متعقل آزاد" قلمداد می‌شود.

.

اما فقط این دین و مذهب نیست که متکلم و متعقل موقوفه دارد، سیاست هم بنوبه‌ی خود متکلمین خاص خود را دارد- بویژه سیاست‌های برآمده از ادیان و مذاهب محتشم، و از قضا بزرگترین و برجسته‌ترین متکلمین روزگار امروز در این حوزه فعال‌اند و به قوت از پندارها و گفتارها و کردارهای سیاست معینی دفاع می‌کنند. برای متکلمین سیاست هم تنها حقیقت قابل دفاع همان حقیقت و یا بهتر بگویم سیاست جاری و ساری‌ست که معتقد و متعهد و مقید به آن‌اند و غیر آن هر سیاست دیگری در نزدشان مغرض و منحرف و محکوم است.

.

اساسا برای سیاست- بویژه در عصر رسانه‌محور مدرن، هیچ چیز به اندازه‌ی توضیح و توجیه پندارها و گفتارها و کردارهایی که در مقاطع و موقعیت‌های مختلف از خود بروز می‌دهد واجد ارزش و اهمیت نیست برای همین همه‌ی سیاست‌ها در هر کجا در کنار همه‌ی اسباب و اساس لازم برای جاری و ساری گشتن‌شان، ضرورتا تیم مخصوصی از "متکلمین متقاعدکننده" هم در اختیار دارند که کارشان مشخصا استدلال و استنباط حقانیت تمامی کرده‌ها و ناکرده‌هایشان بویژه برای مردم تحت حاکمیت‌شان است. هر سیاستی در این زمینه کاستی داشته باشد قطعا برای ادامه‌ی راه سستی خواهد داشت.

.

با یک مثال ملموس برای مخاطب به این بحث خاتمه می‌دهم. خوانندگان محترم حتما ماجرای استمساک آقای رئیسی به خواننده‌ی پرحاشیه‌ی رپ امیرحسین مقصودی معروف به #تتلو را به یاد دارند. این ماجرا حاوی پندارها و گفتارها و کردارهای مشخصی از سوی هسته‌ی سیاست حاکم بر کشور برای پیروز نمودن نامزد مورد نظر با آرای بالا در انتخابات ریاست جمهوری 96 بود. اکنون دیگر کسی جرأت نمی‌کند از این حرکت و از این فرد دفاع کند اما متکلمین سیاست در آن زمان برای توجیه حرکت و بعد از آن هم برای تطهیر آن حرکت چه کارها که نکردند!

.

نخست از تطهیر خود فرد شروع کردند و گفتند که او رسما از خبط و خطاهای گذشته‌اش اعلام پشیمانی و ندامت و در یک کلام توبه کرده است. کیهان- پایگاه اصلی متکلمین سیاست، نوشت: جریان حزب‌اللهی منطق روشنی دارد، میزان حال فعلی افراد است. او بر دفاع از وطن در مقابل دشمنی‌های رژیم‌های مرتجع و آمریکا تأکید دارد و نسبت به شهدا و مدافعان حرم ابراز تواضع و احترام کرده است. فلذا نمی‌توان اظهار توبه‌ی تتلو را نپذیرفت. هرچند بعدها تتلو اعتراف کرد که توبه‌ای در کار نبوده و صرفا برای رهایی از زندان ده ساله‌ای که برایش بریده بودند مجبور به هم‌دلی و هم‌سویی بوده است.

.

خبرگزاری فارس او را به مراسم فارس پلاس‌اش دعوت کرد و در ردیف اول با کسانی همچون حمید رسایی، عزت‌الله ضرغامی، سید نظام‌الدین موسوی، مجتبی ذوالنور، سیدحسین نقوی حسینی و ... نشاند و حتی من باب تقدیر به روی صحنه هم آورد. علی‌اکبر رائفی‌پور در مقابل خیل اعتراضات و انتقادات از تطهیر و تصرف تتلو دست به قلم برد و نوشت: "امیرحسین عزیز؛ به خاطر این روزها به حالت غبطه می‌خورم، نه فقط از این جهت که مظلوم واقع شده‌ای ! بلکه بیشتر برای این که معیار تشخیص حق از باطل گشته‌ای"!

.

و در رأس همگان حجت‌الاسلام پناهیان سلطان‌المتکلمین سیاست حاکم بلافاصله دست در انبان تاریخ اسلام کرد و روایتی درخور حال برای تطهیر و حتی تقدیس حرکت استخراج کرد و حقانیت این حرکت سیاست را از آن اثبات و استنباط کرد! چطور امام حسین با آن همه عصمت و عظمت رسما از امثال زهیر و عبیدالله بن حر جعفی درخواست کمک کرد چرا سید محرومان حجت‌الاسلام رئیسی برای بالا بردن آرای‌اش در برابر رقبا و طبیعی جلوه دادن پیروزی‌اش در انتخابات به خواننده‌ی پرطرفدار و توبه‌کرده‌ای همچو تتلو توسل نجوید؟ ...

.

باری عزیزان، متکلمین سیاست یعنی یک چنین افرادی که هنر استدلالی‌شان همه صرف توجیه هر آن کرده یا ناکرده‌ی حوزه‌ی استحفاظی‌شان یعنی سیاست دینی حاکمه است.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی سیاست, جامعه شناسی انتخابات, جامعه شناسی شرقی

[ پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش هشتم
✍️ حسین شیران

.

اما تنها این «شاغلان دولتی» نیستند که علی‌رغم برخورداری از آگاهی، به‌دلیل «ترس از دست دادن منافع»، عملا فاقد تحرک لازم جهت تحولات لازم‌اند، «شاغلان آزاد» و غیردولتی هم این‌گونه‌اند و همه خوب می‌دانند جایی که افسار و اختیار همه چیز دست دولت و حکومت است و مردم پناه و پناه‌گاه مطمئنی در برابرش ندارند اگر خلاف منافع و منویات‌شان گام بردارند، حسب میزان مخالفت، باید از همه یا بخشی از منافع‌ خویش دست شویند، از این جهت حتی اگر طالب تغییر و تحول هم باشند- که اغلب هستند، مصلحت‌اندیشانه ترجیح می‌دهند این اتفاق توسط دیگران و با پرداخت هزینه از سوی آن‌ها صورت گیرد.

.

از طرفی مخالفان تغییر و تحول هم صرفا «هسته‌ی حاکمان» و «حلقه‌ی حامیان» نیستند؛ همواره و در هر حال هستند کسان بسیاری که در هر شرایطی جز سود به چیز دیگری نمی‌اندیشند و در این راستا شیخ و شاه برای‌شان فرقی نمی‌کند، رگ خواب هر دو را می‌شناسند و خوب می‌دانند که از کدام مسیر پیش بروند به مشکل برنمی‌خورند. اوضاع نابسامان برای‌شان معنی ندارد؛ در هر آشفته‌بازار سیاسی و اقتصادی بار و بندیل خود را خوب می‌بندند و با مناسبات و ملاحظات فراوان بی‌هیچ آسیب و آفتی خوب هم به مقصد می‌رسانند؛

.

تورم حاکم اگر برای همه توفان باشد برای این‌ها تحفه است؛ شناگران قابل هر دریای توفان‌زده‌ای‌اند و برخلاف خیلی‌ها که با خیزش هر موجی بسی بیش‌تر و بیش‌تر در اعماق فرومی‌روند این‌ها برعکس با هر موجی خود را بالاتر و بالاتر می‌کشند و این فراروی بر روی شانه‌های فروروندگان و به بهای سقوط آن‌ها صورت می‌پذیرد؛ سود و زیان آمیخته و آویخته بهم است و هر موقعیتی سود و زیان خاص خود را دارد، این‌ها چون پابند هیچ ارزشی جز سود نیستند فرصت‌طلبانه از هر موقعیت سودش را سوا می‌کنند و زیان‌اش را برای دیگران وامی‌گذارند! این‌ها همان «دلالان» دنیای متلون و متلاطم موجودند و دائما از نابسامانی اوضاع حاکم ارتزاق می‌کنند.

.

از این نظر این‌ها هم خواه‌ناخواه در جناح مراقبان و موافقان نظام حاکم قرار می‌گیرند و نه فقط مشکل و تضاد و تقابل خاصی با آن‌ها ندارند بلکه برعکس از باب بنای وضع موجود- که متضمن منافع سرشارشان است ناگفته بسی پاسدارشان هم هستند؛ آشکار و نهان با خیلی از آن‌ها خوش‌وبش‌ها و بروبیاهای خاصی دارند و اغلب سفتی زیرپا و صافی راه‌شان از این مناسبات و مراودات است؛ با این‌حال تعلق خاطری به این‌ها ندارند و بخاطرشان در مقابل توده‌ی مردمان مخالف هم نمی‌ایستند. راحت میان این دو جا گرفته و از تضادها و تقابل‌های موجود بهره‌ها می‌برند. در این میان اساسا آن‌چه برای‌شان محلی از اعراب ندارد آگاهی است.

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنگ - بخش چهارم
✍️ حسین شیران

.

حالیا بحث ما بر سر سه پدیده‌ی اجتماعی بشدت بهم‌بسته‌ و وابسته‌ی "حکومت، سلطه و جنگ" است که در قالب "شوم‌ترین سه‌ضلعی عالم انسانی" بی‌وقفه در تمامی طول تاریخ همدیگر را بازیابی و بازتولید کرده و می‌کنند و هیچ نمی‌گذارند هیچ جایی و هیچ گاهی و هیچ برگی از تاریخ خالی از خطر بگذرد. هرچه درهم و برهم‌‌ریختگی در جهان بوده و است مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از این سه‌ضلعی و بده‌بستان میان اضلاع آن بوده و است. با این همه این سه‌ضلعی قائم بذات نبوده و نیست بلکه انگیزه و انرژی لازم برای چرخیدن و چربیدن و چرخاندن دنیا را از جای دیگری می‌گیرد: از درون آدمی.

.

دنیا که یکی بیش نیست- همانست که از آدم و ادریس و نوح بجای مانده، اما در این دنیای کهنه، آدمی نه یکی و نه یک نسل بلکه مدام در حال نوزایی‌ و نوپایی‌ست و با هر نوزادی که زاده می‌شود "میل سلطه‌جویی" بشر بی هیچ تعلل و توقفی بالقوه تجدید و به‌روز می‌شود و در هر دوره هر نسل، فارغ از گذشته‌ها و گذشتگان، حکایت سلطه‌جویی خویش را بالفعل با خیل جنگ‌ها و حکومت‌هایی که بپا می‌کند خود پیش می‌برد. باری، این‌گونه است که دنیا بی هیچ ابا و عبرتی دائم از جوش و خروش سرچشمه‌ای که دائم در حال نوشدن است در گیرودار درگیری‌هاست.

.

در اینکه سلطه‌جویی طبیعتا در ذات هر بشر بلکه هر موجود دیگری‌ست شکی نیست؛ از یک درخت بگیر که مدام در محیط اطراف خود دست‌اندازی می‌کند و به زیر و به روی خاک ریشه و شاخ و برگ می‌گسترد و فضا اشغال می‌کند و حق و حریم حیات برای خویش می‌آفریند، تا خود آدمی که دیگر از بس زمین برایش کوچک شده حالا به فضاها دست انداخته است، کمابیش همه درصدد گسترش سلطه و سیطره‌ی خویش‌اند؛ اما در این میان توقع از آدمی که خود را "اشرف مخلوقات" می‌داند بس بالاست که بالضروره و بالفعل حدیقفی برای سلطه‌جویی‌های خویش بشناسد.

.

در مقام قیاس، آدمی خود را به حکم "عقل" و به تبع آن "فرهنگ" و "تمدن" از هر موجود دیگری برتر و متمایز می‌سازد اما عقل و فرهنگ و تمدنی که نتواند جلوی جهش و جولان و طغیان امیال غریزی و طبیعی بشر درآید به درد لای جرز می‌خورد. همان حیوان ماندن و حیوان نمودن بهتر از ادعای بی‌هوده و بلا‌محل است؛ بشر زمانی می‌تواند با قاطعیت از امتیاز عقل و فرهنگ و تمدن خود سخن بگوید که بدین اسباب سد دفاعی محکمی در برابر رشد بی‌رویه و در واقع سرطان سلطه‌جویی ساخته باشد وگرنه هر جنگی به هر زمان و مکانی نشان بارز شکست این سه‌ضلعی مستضعف در برابر آن سه‌ضلعی مستکبر خواهد بود. (باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنگ, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست

[ یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 مقام‌مسئول‌زدگی
✍️ حسین شیران

.

در هر کجا اغلب اگر بیش از حد معمول و متعارف در معرض چیزی قرار بگیری به اصطلاح آن‌چیززده می‌شوی- سرما باشد سرمازده، گرما باشد گرمازده، دریا باشد دریازده، آفتاب باشد آفتاب‌زده، آرمان باشد آرمان‌زده، میهمان باشد میهمان‌زده، ...؛ در همه حال این زدگی باعث می‌شود جسم و روح و روان تو بتدریج تعادل طبیعی خود نسبت به آن چیز را از دست دهد و دچار یک‌سری اختلالات ریز و درشت- از سردرد و سرگیجه و تهوع بگیر تا سرسام و حتی سر به بیابان نهادن گردد. مقام‌مسئول‌زدگی هم کمابیش یک چنین حالتی است؛ وقتی شما بیش از حد معمول و متعارف در معرض یک مقام مسئول قرار می‌گیری یک چنین حالت و عوارضی بر تو حاکم می‌شود.

.

مقام‌مسئول‌زدگی عموما در ممالکی از جمله مملکت ما که مسئولانش اغلب "آمدن دارند اما رفتن نه" بسیار شایع است. در یک چنین جاهایی حضرات از بس از روحیه‌ی ایثار و از جان‌گذشتگی برخوردارند که به‌هیچ وجه من الوجوه حاضر نمی‌شوند عرصه‎ی خدمت به ملت و مملکت را رها کنند و این توفیق بزرگ را نصیب دیگران هم سازند! همیشه‌ی خدا با افتخار در صحنه‌اند و بی‌هیچ گداری مدام از این پست به آن پست و از این نهاد به آن نهاد و از این قوه به آن قوه می‌روند و به این قرار پیوسته با صرف شهد شیرین خدمت به خلق هرگز به کناره‌گیری و استراحت نمی‌اندیشند! قشنگ معلوم است تا آخر عمر می‌خواهند سر خدمت باشند!

.

این غرق خدمت گشتن حضرات باعث شده هیچ توجهی به پدیده‌‌ی اجتماعی مقام‌مسئول‌زدگی‌ و عوارض آن برای مردم نداشته باشند. طبیعی است وقتی حضرات حدیقفی برای مقام مسئولی خود نمی‌شناسند این عارضه هم از حد معمول خود طغیان کرده به حد یک پاندمی (همه‌گیری) می‌رسد کما اینکه رسیده و اکنون اغلب مردم تعادل جسمی و روحی و روانی خود نسبت به "همیشه‌ و همه‌جا و همه‌عمر مقام‌مسئول" را از دست داده‌اند و ناخودآگاه همین که اسمی از آن‌ها به میان می‌آید دچار حساسیت‌ها و اختلالاتی - از سردرد و سرگیجه و تهوع بگیر تا سرسام و سر به بیابان نهادن، می‌شوند چه برسد به اینکه مدام اینجا و آنجا صدا و سیمایی هم از آن‌ها ببینند و بشنوند!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جامعه شناسی شرقی

[ شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 باز توفان!
✍️ حسین شیران

.

از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان، ذهن مرا توفانی‌ست که هر از گاه بی‌مهابا برمی‌خیزد و هر آن امید و انگیزه و انرژی‌ای که با هزار جهد و جهاد در وجودم اندوخته‌ام را می‌روبد و با خود می‌برد! من او را خوب می‌شناسم و او هم مرا. سالهاست که باهم در تعامل‌ایم و با وجود همه درگیری‌ها بسی بهم خو گرفته‌ایم. چه وقت‌ها که او تا دم در آمده اما مراعات حال دل گاها خوش مرا کرده تو نیامده است و چه وقت‌ها که من خود از سر خستگی و دلتنگی در را به رویش باز کرده و بیرون به انتظارش نشسته‌ام تا که از راه رسد و تمام ذهن و زندگی‌ام را درنوردد!

.

پیش‌آگهی‌ و پیش‌درآمد این توفان، پرسش سخت و سنگین و در عین حال سوزناکی‌ست که هرگاه کوبه‌ی در چوبی ذهنم به صدا درمی‌آید می‌دانم که باز او به سراغم آمده و دیگر به این راحتی‌ها دست از سرم برنخواهد داشت. چه کنم؟ از وقتی یادم می‌آید کتاب در دست گرفته و با عطشی سیری‌ناپذیر مدام خوانده‌ام و خوانده‌ام و خوانده‌ام و همیشه هم در هر چه خوانده‌ام تور تحقیق و تأمل درانداخته‌ام اما زور که نیست تمامی آموخته‌ها و اندوخته‌ها و اندیشه‌هایم را هم که روی‌هم می‌گذارم باز پاسخ درخوری برایش نمی‌یابم! ناگزیر وامی‌دهم او هم پا می‌دهد تا توفان از راه رسد و نه فقط ذهن که تمام وجودم را زیرگیرد.

.

امروز هم از آن‌روزهاست که در سکوت سنگین حاکم بر ذهن‌ام یهو صدای کوبه می‌پیچد، در را که باز می‌کنم او را باز پشت در می‌بینم؛ تا چشم در چشم هم می‌شویم بی‌هیچ حرف و حدیثی کوله‌بارش را زمین می‌گذارد و خرده‌پرسش‌هایش را جلوی چشمانم می‌گسترد و بعد با اشاره‌ی سر مرا به سیرشان دعوت می‌کند: "بالاخره نگفتی تو کیستی و چیستی و چه کاره‌ای و چه می‌کنی و چه می‌خواهی و از که می‌خواهی و برای چه و که می‌خواهی؟ با کدام انگیزه و امید می‌خواهی؟ این وسط چه به تو می‌رسد؟ چه به خانه و خانواده‌ات؟ تا کنون این همه از عمر گرانمایه‌ مایه گذاشتی کجا رسیدی؟ کجا را گرفتی؟ بعد از این می‌خواهی کجا را بگیری؟ ..."

.

از خواندن بقیه‌ی پرسش‌ها منصرف می‌شوم، بارها خوانده و دیگر همه را حفظ‌ام! چشم از کوله بازمی‌گیرم و آرام به افق می‌دوزم! او هم همچو همیشه کوله‌اش را جمع می‌کند و کنار می‌کشد. هیچ حرفی برای گفتن نیست. با حال و روزی پریشان به در تکیه می‌کنم و به گردبادی که آرام‌آرام در دوردست شکل می‌گیرد و گرد و خاک‌ها را بالا می‌برد خیره می‌شوم. در را باز می‌گذارم و تو می‌آیم. این بار هم پناهگاه امنی برای انگیزه و انرژی‌ و امید و آرزوهایم ندارم. سر و صدای بیرون مدام بیشتر و نزدیک‌تر می‌شود. سرم را پایین می‌اندازم و تنها به این می‌اندیشم که این توفان از کدام رخنه بر وجود من می‌توفد و من آیا روزی خواهد رسید بتوانم از پس آن برآیم؟! ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی علم, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران

.

بخش بیست و پنجم:

ضد امپراتوری‌گرایی (ضد امپریالیسم) Anti-imperialism

.

ضد امپراتوری‌گرایی در راستای مخالفت با فتوحات خارجی قدرت‌های بزرگ در اواخر قرن نوزدهم آغاز شد و در قرن بیستم رو به رشد نهاد. اتحادیه‌ی ضد امپریالیستی که در سال 1898 در بوستون تشکیل شد تا با تصاحب فیلیپین توسط آمریکا مخالفت کند طی قرون 20 و 21 هم با مخالفت با نفوذ خارجی آمریکا همچنان نمود ضد آمریکایی از ضد امپریالیسم را حفظ کرده است (نگاه کنید به ضدآمریکایی‌گرایی)؛ با این‌حال، بزرگترین نمایندگان ضد امپریالیسم در جهان کشورهای تحت استعمار قدرت‌های بزرگ اروپایی همچون بریتانیا، فرانسه، اسپانیا و پرتغال بودند. در حال حاضر با اعطای استقلال به اکثر این مستعمرات در نیمۀ دوم قرن بیستم، گرایشات ضد امپریالیسم در جهان کاهش یافته است (همچنین به امپریالیسم مراجعه کنید).

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 در باب اخلاق اجتماعی - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

شدت و حدت و وسعت اجتماع‌گزینی انسان، علی‌رغم آفت‌ها و آسیب‌ها و آزار‌هایی که اجتماع برایش داشته و دارد، بحدی‌ست که دیگر جایی برای بحث بر سر اجتماع‌گریزی‌اش نمی‌گذارد. این واقعیت بقدری آشکار است که ما بی هیچ حاشیه و حرف و حدیث اضافه‌ای اصل و اساس بودن و "اصالت اجتماع" را بپذیریم و تمام توان خویش را، علما و عملا، صرف حل و فصل مسائل و مشکلات خرد و میان و کلان آن سازیم؛ این نخستین نتیجه از این بحث است: وقتی ما را گریزی از اجتماع نیست ناگزیر باید به اجتماع بیندیشیم.

.

اما پذیرش اصل و اساس و اصالت اجتماع بلافاصله ما را به پذیرش اصل و اساس و اصالت دیگری وامی‌دارد: "هم‌زیستی"؛ این اصل با اصل اجتماع نه فقط بیگانه و بیرونی نیست بلکه برعکس بقوت در متن و بطن و معنی و مفهوم آن مستتر است؛ افراد بواقع به انگیزه و امید هم‌زیستی گرد هم می‌آیند و این گردهم‌آیی‌ست که به اجتماع امکان وجود می‌دهد. بدون انگیزه و امید امکان گردهم‌آیی و بدون گردهم‌آیی امکان اجتماع ذهنا و عینا به امتناع می‌انجامد. این هم نتیجه‌ی دوم: اجتماع به انگیزه و امید هم‌زیستی ممکن و محقق است.

.

با این وجود این مهم یعنی هم‌زیستی در قالب اجتماع بدین سادگی ممکن و میسر نمی‌شود- بقول قدما این از آن دست خمیرها‌ست که برای ورآمدن‌اش زیاد آب می‌برد. در حقیقت آب لازم برای این خمیر باید از سرچشمه‌ی زلال "عقل" تأمین گردد- این چشمه در اقلیم انسانی افراد است اما متأسفانه بس کم جوش و خروش است و کم‌برخورداری این اقلیم هم از این‌روست، و در واقع این خمیر بیشتر از سرچشمه‌ی گل‌آلود "امیال" آب می‌خورد- چشمه‌ای که در اقلیم حیوانی افراد است و یک‌ریز می‌جوشد و می‌خروشد و برخورداری و برمداری این اقلیم هم از این‌روست.

.

به هر حال فرق است میان خمیری که از آب زلال عقل ورآمده و خمیری که به آب گندیده و گل‌آلود امیال و اغراض برآمده است؛ با این وجود نانی که اغلب در اجتماعات بشری پخت و پخش می‌شود بیشتر از خمیر امیال و اغراض بشریست تا عقل او، برای همین هم‌زیستی افراد در قالب اجتماع هیچ‌گاه آن رنگ و بو و طعم و طراوتی که در حقیقت باید داشته باشد را نداشته و ندارد؛ اینست که هم‌زیستی در اجتماع اغلب تهوع‌آور و دردآلود می‌شود. این نتیجه‌ی سوم این بحث است. چاره چیست؟ چاره آن چیزیست که جلوی جولان امیال و اغراض درآید: "اخلاق". (باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی اخلاق, اصالت اجتماع

[ چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]