جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 به یک دقیقه بعد بیندیش!
✍️ حسین شیران

.

من اصولا آدم بسیار هشداردهنده‌ای هستم! می‌دانید چرا؟ چون ۲۵ سال است بعنوان یک کادر درمان در اورژانس مراکز درمانی کار می‌کنم و پیوسته پیامدهای ناگوار خیلی از کارها و رفتارهایی که خیلی‌ها یا هیچ نمی‌دانند و نمی‌بینند و فکر می‌کنند هیچ اتفاق نمی‌افتد و یا خیلی کم می‌دانند و می‌بینند و فکر می‌کنند خیلی کم آن‌هم برای دیگران اتفاق می‌افتد را بوفور دیده‌ و می‌بینم- انواع صدمات ناشی از انواع تصادفات، انواع افتادن‌ها و شکستن‌ها در هر کجای بدن، انواع خونریزی‌های مغزی و خونریزی‌های داخلی، انواع قطع عضوها و قطع نخاع‌ها، انواع چاقو خوردن‌ها و پاره‌پاره شدن‌ها، انواع مسمومیت‌ها و انواع خودکشی‌ها و ... .

.

برای همین هر جا هر پندار و گفتار و کرداری که احساس کنم به این پیامدها ختم می‌شود را وظیفتا هشدار می‌دهم- حال تا کجا کارگر افتد یا نیفتدش دیگر بستگی دارد به طرف مقابل که تا کجا از گوش شنوا و درک و فهم لازم برخوردار باشد. نمونه‌اش همین چند وقت پیش پی کاری جایی رفته بودم؛ از شانس بد من که رسما از هر دعوا و درگیری می‌ترسم- برای همین هیچ‌گاه در طول عمرم به تماشای خیل درگیری‌هایی که اغلب در محل کار و یا مسیرم رخ می‌دهند نمی‌ایستم، ناگهان بی‌جهت دو جوان سر نوبت باهم درگیر شدند و بی‌پروا میان آن همه ارباب رجوع به زد و خورد باهم پرداختند.

.

بعد یکی که انگار از جنگاوری خود راضی نبود رفت بیرون با یک قمه بازگشت! جیغ و داد زن و بچه‌ها که به یک سو فرار کردند وادارم کرد من ترسو دل به دریا بزنم و بروم مقابل‌اش بایستم. با قمه‌اش به بازویم زد و گفت: برو کنار دخالت نکن! گفتم: یک لحظه فقط صبر کن و به یک دقیقه بعد بیندیش که طرف را با همین قمه زدی و غرق خون انداختی کف سالن! بیا! بفرما! الان افتاده کف سالن! بعد چی؟ 5 دقیقه بعد اورژانس و آمبولانس و بیمارستان و اتاق عمل و جراحی و بعدش چه می‌دانم سردخانه و قبرستان برای اون، و درست 5 دقیقه بعد پلیس و کلانتری و بازداشت و بازپرس و زندان و دیه و قصاص هم برای تو!

.

خوشبختانه دو سه نفر دیگر هم به من اضافه شدند و من با دلی قرص‌تر ادامه دادم: باور نمی‌کنی بیا برو بزن بعد بایست یک‌به‌یک با پیامدهاش روبرو شو! برو بزن هم خودت را بدبخت کن، هم اون را، هم خانواده‌هاتون را! بعد این همه پیامد سر چی؟ سر یک نوبت! که اگر دعواتون نبود الان هم تو رفته بودی، هم اون، هم ما! یکی دیگر گفت: آقا تو قهرمان، تو پهلوان، تو بردی، اصلا هیچ‌کس حریف تو نیست، حالا برو پی زندگیت! یکی دیگر گفت: قمه‌ات را بگذار و برو وگرنه جای دیگر مجبور می‌شوی ازش استفاده کنی و باز همین پیامدها! خلاصه چند نفری مقابل‌اش صف کشیدیم و بالاخره از خر شیطان- که نفس سرکش خودش باشد، پایین آوردیم رفت پی زندگی‌اش.

.

هدف از این نوشتار تمثیلا تأکید بر اهمیت و ضرورت ترسیم و تجسم پیامدها در مقابل دیدگان نادان و نادیده و ناباور است. حالیا برخی در این همهمه هوا برشان داشته، هیچ نمی‌دانند هوا تا کجا پس است! پشت جبهه شیر شده‌اند و شعار هل من مبارز سر می‌دهند و هی جنگ جنگ می‌کنند و با جنگ در صدد ادب کردن طرف مقابل‌اند و حواس‌شان نه به پیشامدهاست نه پیامدها! انگار که نمی‌دانند جنگ دوطرفه است و یهو ممکنست کار از این فشفشه‌بازی که خود می‌گویند بگذرد و بی‌هیچ حد و مرزی به هست و نیست‌بازی برسد. آن‌وقت دیگر برای هر حرف و حرکتی خیلی دیر خواهد بود چه هشدار هم زمان خاص خود را دارد؛

.

اکنون زمان آنست عقلای قوم مقابل دیوانگان جنگ صف بکشند و با صدای رسا "نه به جنگ" گویند و یک ملت و مملکت را از پیامدهای پشیمان‌کننده‌ی جنگ و جنگ‌جویی رها سازند؛ فردا بسی دیر خواهد بود!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, نه به جنگ, جامعه شناسی جنگ

[ سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]