جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 تحلیل و فراتحلیل Analyses and Metaanalyses

✍️ حسین شیران Hossein Shiran

بخش چهارم

 

تفاوت و تمایز «بررسی سیستماتیک» و «بررسی روایتی»

     در هر دو روش، مروری بر پژوهش‌ها و مطالعات پیشین صورت می‌پذیرد و نتایج حاصل از آن‌ها گزارش می‌شود، با این تفاوت که در «بررسی روایتی» کار بدون هیچ طرح و برنامه و روش مشخصی، «روایت‌وار»، تنها به قصد تلخیص و گزارش نتایج مطالعات انجام شده، پیش می‌رود (شبیه آن‌چه که بعنوان «ادبیات تحقیق» معمولاً در فصل دوم پایان‌نامه‌ها نوشته می‌شود) ولی در «بررسی سیستماتیک» کار از اول تا آخر، مبتنی بر طرح و برنامه و روش مشخص و معین و در کل نظام‌مند صورت می‌پذیرد. 

 

      میان روش «بررسی سیستماتیک» و روش «فراتحلیل» هم تفاوت وجود دارد آن‌سان که نباید این دو را یکی دانست (Cogaltay & Karadag , 2015). پیش‌تر گفتیم که «فراتحلیل» ذیل عنوان «بررسی سیستماتیک» قرار می‌گیرد همان‌طور که «بررسی سیستماتیک» خود ذیل عنوان «بررسی روایتی» قرار می‌گیرد. «بررسی سیستماتیک» اعمّ از «فراتحلیل» است به این معنی که دربرگیرندۀ تمامی مطالعات کمّی، کیفی و ترکیبی (کمّی-کیفی) است، این یعنی انواع مختلفی از مطالعات را با این روش می‌توان بصورت نظام‌مند مورد بررسی قرار داد در حالی‌ که انجام «فراتحلیل»، به آن‌صورت که سازمان‌یافته است، تنها بر روی مطالعات کمّی امکان‌پذیر است.

 

     به این ترتیب «فراتحلیل» را می‌توان بنوعی «بررسی سیستماتیک» پژوهش‌های کمّی دانست (Urquhart , 2010). در اغلب مطالعات، برای نتیجه‌گیری بهتر، این دو روش در کنار هم مورد استفاده قرار می‌گیرند با این وجود هیچ الزامی برای این کار تعریف و توصیه نشده است.

 

ادامه دارد ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, فراتحلیل, متاآنالیز متافیزیک متاتئوری, جامعه شناسی شرقی

[ دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

یک جامعه شناسی یا بیشتر - بخش دوم
نوشته: پیوتر اشتومپکا Piotr Sztompka
ترجمه: حسین شیران

 

چندگانه‌گرایی نظری و روش‌شناختی
     جامعه شناسی از دو جهت یک رشتۀ چندگانه‌گراست: نخست، از جهت نظری و روش‌شناختی؛ جامعه شناسی همواره یک رشته چندپارادایمی بوده و است. البته دوره‌هایی داشته‌ایم که پارادایم خاصی در آن مسلط شده است و این گاهی به دلیل پذیرش خودجوش و گستردۀ برخی از مدل‌ها یا روش‌های تأثیرگذار بوده است- همان‌طور که در مورد "کارکردگرایی ساختاری" در اواسط قرن بیستم در آمریکا این اتفاق افتاد، و گاهی هم به دلیل ترویج یک مد فکری خاص بوده است- همچون "پست مدرنیسم" که در اواخر این قرن باب شد، و بعضی اوقات هم بواسطۀ فشارهای سیاسی و عقیدتی از بالا تحمیل شده است- همان‌طور که نمونه‌اش را در "مارکسیسم-لنینیسم" در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی دیدیم. 

 

     با این‌حال جامعه شناسی حتی در مورد اخیر نیز از چشم‌اندازهای مختلف جان سالم به در برده و هیچ وقت هیچ آیینی هرگز نتوانسته است به سلطۀ کامل در این رشته دست یابد. از این جهت ما در جامعه شناسی همواره شاهد چندین جهت‌گیری نظری و روش‌شناختی مختلف و رویکردهای مختلف برای مطالعۀ جامعه بوده‌ایم- همان‌طور که در کتاب‌های درسی تاریخ جامعه شناسی یا نظریه جامعه شناسی معاصر شرح داده شده است. 

 

     شناخت و ارزیابی این واقعیت منجر به دو دیدگاه افراطی می‌شود: یک دیدگاه افراطی دگماتیسم است که بمثابۀ یک تعهد برای درمان چندگانه‌گرایی (پلورالیسم) رفتار می‌کند و تنها برای ارزیابی یک جهت‌گیری استدلال می‌کند و یا این‌که تلاش می‌کند جهت‌گیری‌های مختلفی را با هم ترکیب کرده و یک نظریۀ واحد و معتبر بوجود آورد. در سوی دیگر دیدگاه افراطی آنارشیسم نظری وجود دارد که همۀ نظریه‌ها را برابر می‌داند و اجازه نمی‌دهد بین نظریه‌های مختلف تمایزی ایجاد شود یا سلسله‌مراتبی نهاده شود. 
 

     برخی ممکن است حد وسطی در میان این دو حد افراطی استدلال کند. این توصیه‌ای است که رابرت مرتون هنگام صحبت دربارۀ "التقاط‌گرایی نظام‌یافته" داده است (Sztompka، 1986: 115-18)؛ از نظر مرتون، چندگانه‌گرایی را باید یک دارایی در نظر گرفت نه یک بدهی و جامعه‌شناسان باید از همۀ نظریه‌ها، مفاهیم و مدل‌های موجود برای درک بهتر یک مسأله جامعه‌شناختی مشخص استفاده کنند. مسألۀ تحقیق معیار نهایی انتخاب است. 

 

     تحقیق جامعه‌شناختی از لحاظ نظری بسته نیست بلکه مسأله‌مدار است؛ بنابراین اگر گزینۀ "جامعه شناسی‌های بیش‌تر یا یک جامعه شناسی"، "نظریه‌های بیش‌تر یا یک نظریه" خوانده شود آن‌وقت راه‌حل "همۀ نظریه‌های موجود مربوط به یک مسأله تحقیقاتی خاص" خواهد بود. همین امر در مورد روش‌های جامعه شناسی و فنون تحقیق هم صادق است که باید به عنوان یک ابزار باز مطابق مسألۀ تحقیق مورد استفاده قرار گیرند.

 

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, پلورالیسم روش شناختی

[ شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 مقاله در روش‌شناسی علوم اجتماعی
عنوان: چالش‌ها در کاربرد روش گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد): پیش‌درآمدی عملی بر انجام تحقیق به روش گرندد تئوری
Challenges When Using Grounded Theory:A Pragmatic Introduction to Doing GT Research
نویسندگان: وی. تیمونن، جی. فولی و سی. کنلون
V. Timonen, G. Foley and C. Conlon
مترجم: حسین شیران Hossein Shiran

بخش نهم

 

به سوی یک زمینۀ مشترک
     گونه‌های مختلف گرندد تئوری علی‌رغم تمام تفاوت‌هایی که باهم دارند همه در یک چیز مشترک هستند و آن تأثیر گرفتن از عمل‌گرایی (پراگماتیسم) است؛ در همۀ آن‌ها سؤالاتی در رابطه با فرآیندها، بر‌هم‌کنش‌ها و - خصوصاً در مورد گونۀ کلارک - زمینۀ کار مطرح هستند و همه در تلاش هستند تا با یک گشاده‌رویی خاص نسبت به یافته‌های جدید به تحقیق بپردازند. ما ادعا می‌کنیم [و قبول داریم] اکثر محققانی که از گرندد تئوری استفاده می‌کنند یا که در نظر دارند از آن استفاده کنند از نقش خود در روند تولید دانش آگاه هستند و یا می‌خواهند که آگاه باشند. 

     با این‌حال، این را هم تشخیص می‌دهیم که اکثر محققان معاصری که درگیر فرآیندهای تولید دانش هستند هنوز از دغدغه‌های مختلف عملی همچون ضرورت تبیین کاربرد روش یا حتی تأثیر ملموس تحقیقات‌شان بر مسائل و موضوعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وانرسته‌اند؛ از این رو، در بیش‌تر موارد، محققان مواضعی را اتخاذ می‌کنند که نه فقط صریح و روشن نیست بلکه ترجیح می‌دهند به تعدادی از ملزومات مانند لزوم تأملی بودن و در عین حال نشان دادن ارتباط با مسائل اجتماعی عمده، که هر دو شرط توسط بسیاری از نهادهای حامی مالی تحقیقات گذاشته می‌شوند، پاسخ دهند. ما معتقدیم که طرح کلی ما از اصول هسته‌ای گرندد تئوری می‌تواند به محققان کمک کند تا در مورد چگونگی تطبیق دادن کارشان با این الزامات تفکر کنند. 

 

مشخصات مجله و مقاله:

International Journal of Qualitative Methods
Volume 17: 1–10
ªThe Author(s) 2018
Reprints and permissions:
sagepub.com/journalsPermissions.nav
DOI: 10.1177/1609406918758086
journals.sagepub.com/home/ijq

 

روش تحقیق در علوم اجتماعی - روش‌شناسی در جامعه‌شناسی - گرندد تئوری نظریه داده‌بنیاد

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, گرندد تئوری نظریه بنیاد, گلیزر و اشتراوس

[ شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 تحلیل و فراتحلیل Analyses and Metaanalyses

✍️ حسین شیران Hossein Shiran

بخش سوم

 

     نظر به آن‌چه پیش‌تر گفته شد، «فراتحلیل» مرحله‌ای «بعد و بالا»تر از «تحلیل» است؛ اگر که «تحلیل» برآنست با شکستن یک پدیدۀ پیچیده به عناصر سازنده‌اش به «درک منفرد»ی از آن دست یابد، «فراتحلیل» تلاش می‌کند با «تجمیع و ترکیب نتایجِ» حاصل از این تحلیل‌ها - یعنی همان درک‌های منفرد، سرانجام به یک «جمع‌بندی منظم و منسجم» در ارتباط با آن پدیده دست یابد (Cogaltay & Karadag, 2015). از این منظر «فراتحلیل» بنوعی برعکس و مکمل «تحلیل» عمل می‌کند؛ کار تحلیل اگر «بریدن» و «از هم شکافتن» باشد کار «فراتحلیل» نوعی «بهم دوختن» و «بهم بافتن» است.

 

     «فراتحلیل» از این جهت که «فرآیندیست عملیاتی برای دست‌یابی به معرفت|حقیقت» (بیرو، فرهنگ علوم اجتماعی) ماهیتاً یک «روش تحقیق» به شمار می‌رود و در اقلیم «روش شناسی» ذیل عنوان کلی‌تری بنام روش «بررسی سیستماتیک (نظام‌مند) Systematic Review» قرار می‌گیرد. «بررسی سیستماتیک» نوعی نظام تجمیع، تلخیص و تلفیق نتایج پژوهش‌های علمی است. در شرح تفاوت و تمایز «بررسی سیستماتیک» با «بررسی روایتی Narrative Review» که «بررسی ادبیاتی Literature Review»، «بررسی توصیفی Descriptive Review» و گاه «بررسی سنتی Traditional Review» هم نامیده می‌شود در بخش بعد خواهیم گفت. 

 

ادامه دارد ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, فراتحلیل, متاآنالیز متافیزیک متاتئوری, جامعه شناسی شرقی

[ یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

به کتابخانۀ دیجیتال جامعه‌شناسی شرقی خوش آمدید!

Wellcome to Oriental Sociology Digital Library

📚 کتابخانه جامعه‌شناسی شرقی 📚

✳️ فرصتی برای مطالعۀ هر چه بیشتر ✳️

دانلود رایگان کتابهای جامعه شناسی

 


 

📚 کتاب روشهای جامعه شناسی

 ✍️ ریمون بودون Raymond Boudon

🔄 دکتر عبدالحسین نیک گهر
 

دانلود رایگان کتاب روشهای جامعه شناسی ریمون بودون جامعه شناسی شرقی

 

🔽 دانلود 👇👇👇

دانلود رایگان کتاب روشهای جامعه شناسی ریمون بودون 

نوع فایل: pdf - حجم فایل: 2.7 MB - تعداد صفحات: 134

 


🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: دانلود رایگان کتاب, روشهای جامعه شناسی, ریمون بودون بودن, عبدالحسین نیک گهر

[ شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 مقاله در روش‌شناسی علوم اجتماعی
عنوان: چالش‌ها در کاربرد روش گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد): پیش‌درآمدی عملی بر انجام تحقیق به روش گرندد تئوری
Challenges When Using Grounded Theory:A Pragmatic Introduction to Doing GT Research
نویسندگان: وی. تیمونن، جی. فولی و سی. کنلون
V. Timonen, G. Foley and C. Conlon
مترجم: حسین شیران Hossein Shiran

بخش هشتم


5- نظریۀ داده‌بنیاد انتقادی
     اغلب تحولات اخیر در گرندد تئوری مشمول ترازبندی این روش با دیدگاه واقع‌گرایی انتقادی است (Kempter & Parry, 2011, 2014; Lee, 2016; Oliver, 2012) - دیدگاهی که به وجود یک واقعیت پای‌بند است، واقعیتی که باز و سیال است و بر اساس چگونگی تفسیر (ساخت معنی) افراد از آن شکل می‌گیرد. نظریۀ داده‌بنیاد انتقادی از این قابلیت برخوردار است که می‌تواند میان مواضع اثبات‌گرایانه و ساخت‌گرایانه رادیکال گرندد تئوری در جریان باشد چرا که هم بر چشم‌انداز انسانی و هم بر ساختارها و فرایندها و روابط اجتماعی که حوادث و نتایج را رقم می‌زنند متمرکز است (Oliver, 2012). 

     ویژگی اصلی واقع‌گرایی انتقادی - و اشکال دیگر تحقیقات انتقادی - بازتولید است: حرکت از مرحلۀ توصیف به مرحلۀ استنباط علّی از طریق درگیر شدن با نظریه‌ها و دانشِ از پیش‌موجود (Bhaskar, 986/2009). از این جهت، مشابه سایر گونه‌های گرندد تئوری، گونۀ واقع‌گرایی انتقادی هم دربرگیرندۀ ترکیبی از استقراء Induction، قیاس Deduction و ربایش Abduction است تا بتواند در رابطه با پدیدۀ مورد مطالعه به یک وضوح و روشنایی مفهومی دست یابد - نگاه کنید به اسطورۀ شمارۀ 2: "درگیری با ادبیات و نظریات از پیش‌موجود، نظریۀ داده‌بنیاد را ضایع می‌کند" و نیز اصل 1: "جدی گرفتن واژۀ زمینه‌ای Grounded در بخش‌های مختلف گرندد تئوری".

     ارائۀ هستی‌شناختی واقع‌گرایی انتقادی بر مبنای ظهور "نظریۀ زمینه‌بنیاد انتقادی" بوده است - یک روش‌شناسی گرندد تئوری متمایز برای عملی‌سازی نظریات مورد استناد واقع‌گرایی انتقادی (Belfrage & Hauf, 2017). در مقابله با گرندد تئوری کلاسیک (Glaser, 1992؛ Glaser & Strauss ، 1967/2010)، نظریه‌پرداز انتقادی از مشاهدات انتقادی و یا تجربیات پیشینی مربوط به موضوعات انتقادی مورد مطالعه شروع می‌کند و در پی تأیید و تصویب تغییر می‌گردد - تحقیقات میدانی در گرندد تئوری انتقادی همواره با هدف رهایی‌بخش Emancipatory انجام می‌شود. 

     مشابه سایر انواع گرندد تئوری، در گرندد تئوری انتقادی هم، نظریه را می‌توان با گردآوری داده‌های جدید بیشتر توسعه داد و یا حتی تغییر داد، از این جهت، گرندد تئوری انتقادی نیز برای دستیابی به وضوح مفهومی بیش‌تر و اصلاح و بازسازی نظریۀ در حال ظهور مناسب است (Belfrage & Hauf, 2017; Hadley, 2015).

 

مشخصات مجله و مقاله:

International Journal of Qualitative Methods
Volume 17: 1–10
ªThe Author(s) 2018
Reprints and permissions:
sagepub.com/journalsPermissions.nav
DOI: 10.1177/1609406918758086
journals.sagepub.com/home/ijq

 

روش تحقیق در علوم اجتماعی - روش‌شناسی در جامعه‌شناسی - گرندد تئوری نظریه داده‌بنیاد

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, گرندد تئوری نظریه بنیاد, گلیزر و اشتراوس, کوربین کلارک چارمز

[ شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 مقاله در روش‌شناسی علوم اجتماعی
عنوان: چالش‌ها در کاربرد روش گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد): پیش‌درآمدی عملی بر انجام تحقیق به روش گرندد تئوری
Challenges When Using Grounded Theory:A Pragmatic Introduction to Doing GT Research
نویسندگان: وی. تیمونن، جی. فولی و سی. کنلون
V. Timonen, G. Foley and C. Conlon
مترجم: حسین شیران Hossein Shiran

بخش هفتم

4- تحلیل موقعیتی SA (Situational Analysis)
     تحلیل موقعیتی کلارک، گرندد تئوری را به مدار پست‌مدرن می‌برد تا آن را در این مدار "بازتولید" بکند (Clarke, 2005, p. xxi). کلارک تلاش می‌کند چارچوب عوالم/عرصه‌ها/مذاکرات اجتماعی اشتراوس را جایگزین مفهوم "فرآیند اجتماعی بنیادی" که زیربنای تحلیل گرندد تئوری سنتی است بکند تا بدین وسیله یک روش تحلیل موقعیتی ارائه دهد (SA ؛ کلارک ، 2003 ، 2005 ، 2014). 

     فرض اساسی رویکرد SA این است که شرایط موقعیت در موقعیت حاضر هستند و از این جهت "زمینه Context" هم هم‌چون "فرایند Process" باید تحت مطالعه قرار بگیرد. این مستلزم آن است که عناصر شرایطی موقعیت در تحلیل خود موقعیت هم مشخص گردند همان‌طور كه در تشكیل آن نقش دارند و صرفاً چارچوبی برای آن نیستند. سه نقشۀ موقعیتی ارائه شده عبارتند از:

(1) عناصر اصلی انسانی، غیرانسانی و گفتمانی موقعیت؛

(2) نقشه‌های عوالم/عرصه‌های اجتماعی معطوف به زمینه دربرگیرندۀ کنش‌گران موقعیت؛ و

(3) نقشه‌های موقعیتی معطوف به موقعیت‌مندی‌هایی که همچون موقعیت‌مندی‌های مفقود یا مسکوت در کار هستند. 

     روش SA بنا به ذات خویش بر توصیف غلیظ و تحلیل غلیظ تأکید می‌کند (Clarke, 2014)؛ این باعث می‌شود کاربرد آن در تحقیقات سیاست کاربردی چالش‌برانگیز باشد به دلیل این‌که تعمیم‌پذیری محدود یافته‌ها در این روش، به مثابۀ مفهوم ارتباط در سیاست، کاربردپذیری عمومی آن‌ها در مسائل اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

ادامه دارد ...

مشخصات مجله و مقاله:

International Journal of Qualitative Methods
Volume 17: 1–10
ªThe Author(s) 2018
Reprints and permissions:
sagepub.com/journalsPermissions.nav
DOI: 10.1177/1609406918758086
journals.sagepub.com/home/ijq

روش تحقیق در علوم اجتماعی - روش‌شناسی در جامعه‌شناسی - گرندد تئوری نظریه داده‌بنیاد

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: گرندد تئوری نظریه بنیاد, گلیزر و اشتراوس, کوربین کلارک چارمز, پراگماتیسم عملگرایی

[ یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 مقاله در روش‌شناسی علوم اجتماعی
عنوان: چالش‌ها در کاربرد روش گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد): پیش‌درآمدی عملی بر انجام تحقیق به روش گرندد تئوری
Challenges When Using Grounded Theory:A Pragmatic Introduction to Doing GT Research
نویسندگان: وی. تیمونن، جی. فولی و سی. کنلون
V. Timonen, G. Foley and C. Conlon
مترجم: حسین شیران Hossein Shiran

بخش ششم

2- اشتراوس و کوربین: عینیت‌گرایی و تأمل‌گری
     برخلاف رویکرد کلاسیک، اشتراوس و کوربین (1990/2015) با تأکید بر اعتبارسنجی روبه‌رشد و ترکیب استقراء و قیاس (Heath & Cowley, 2004)، طرحی با جزئیات بیش‌تر برای تحلیل داده ارائه داده‌اند و به این تصور که یک "فرمول" گام به گام وجود دارد که باید با دقت پی‌گرفته شود تا به یک نظریۀ داده‌بنیاد "خوب" منجر گردد جان داده‌اند (Bryant, 2009). نسخه اشتراوس و کوربین (1990/2015, 1998) واجد زیربنای عینیت‌گرایی است - به این معنی که قائل به این فهم است که یک واقعیت عینی و خارجی وجود دارد که قابل کشف و گزارش توسط محقق است (Charmaz, 2000, 2013). با این‌حال، در چاپ‌های اخیر (Strauss & Corbin, 2008 ، 2015) بیشتر بر نقش تأملی محقق تأکید شده و از تأکید بر کاربرد شیوه‌های فنی که در چاپ‌های قبلی مطرح بود کاسته شده است (Charmaz, 2013).

3- نظریه‌بنیاد ساخت‌گرا (CGT)
     نقش مشارکت‌کننده و محقق در روند تولید دانش و بازجویی ماهیت دانش تولیدشده، نقطۀ اصلی عزیمت نظریه‌بنیاد ساخت‌گرای چارمز (2006 ,2014) است. جایی که گرندد تئوری کلاسیک ادعا می‌کند نظریه از دل داده‌ها بیرون می‌آید و این کار توسط محقق بدون دخالت او و صرفا به عنوان یک مشاهده‌گر علمی تأملی انجام می‌شود، در CGT محقق در تولید داده و نظریه کاملاً دخیل است. در CGT مشاركت‌كنندگان در تولید دانش نقشی فعال دارند، دانشي كه به عقیدۀ چارمز (2014) با تأیید فرایند ساخت سازه تقویت می‌شود. دانشی که به این طریق تولید می‌شود، به نوبۀ خود، به مثابۀ یک تمثال تفسیری سازه‌ای مطرح می‌شود. 

     از نظر چارمز "مبانی پراگماتیسم (عمل‌گرایی) گرندد تئوری ما را ترغیب می‌کند به جای این‌که یک گزارش خارجی از رویدادها و اظهارات ارائه بدهیم یک تعبیر تفسیری از عوالمی که مطالعه می‌کنیم بسازیم"(Charmaz، 2014، p. 339). با این‌حال، در روش CGT تأکید بر دانش به عنوان یک تمثال تفسیری و بر این اساس ذهنیت ذاتی آن ممکن است در تنش با برخی از الزاماتی تلقی گردد که به طور فزاینده در اغلب پروژه‌های تحقیقاتی اعمال می‌شوند. به عنوان مثال، تقریباً همه برنامه‌های تحقیقاتی رقابتی که توسط کمیسیون اروپا تأمین اعتبار می‌شوند بر "چالش‌های جامعوی" بزرگ تأکید دارند و بر اهمیت تولید یافته‌های تحقیقاتی عینی که بتواند زیربنای پاسخ‌های عملی یا سیاسی گسترده به این چالش‌ها باشد.

ادامه دارد ...

مشخصات مجله و مقاله:

International Journal of Qualitative Methods
Volume 17: 1–10
ªThe Author(s) 2018
Reprints and permissions:
sagepub.com/journalsPermissions.nav
DOI: 10.1177/1609406918758086
journals.sagepub.com/home/ijq

روش تحقیق در علوم اجتماعی - روش‌شناسی در جامعه‌شناسی - گرندد تئوری نظریه داده‌بنیاد

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: گرندد تئوری نظریه بنیاد, گلیزر و اشتراوس, کوربین کلارک چارمز, پراگماتیسم عملگرایی

[ پنجشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 مقاله در روش‌شناسی علوم اجتماعی
عنوان: چالش‌ها در کاربرد روش گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد): پیش‌درآمدی عملی بر انجام تحقیق به روش گرندد تئوری
Challenges When Using Grounded Theory:A Pragmatic Introduction to Doing GT Research
نویسندگان: وی. تیمونن، جی. فولی و سی. کنلون
V. Timonen, G. Foley and C. Conlon
مترجم: حسین شیران Hossein Shiran

بخش پنجم


گونه‌های مختلف گرندد تئوری

1- گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد) کلاسیک

     بنیان‌گذاران روش گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد)، گلیزر و اشتراوس (1967/2010 و سایر آثار)، انگیزۀشان را به شدت از واکنش در برابر آن‌چه که تأکید بی‌جا بر اعتباربخشی و غفلت از نظریه‌پردازی در نزد دانشمندان علوم اجتماعی در دوران پس از جنگ جهانی دوم می‌دانستند گرفتند. نقش گلیزر و اشتراوس برجسته ساختن مرکزیت پیش‌بینی‌ها و کاربردها بود: از نظر آن‌ها یک نظریۀ خوب آن است که به کار گرفته شود و به کار گرفته شدن‌اش هم در راستای پیش‌بینی پدیده‌های آتی باشد. به لحاظ هستی‌شناختی، در میان همۀ گونه‌های گرندد تئوری، گونۀ کلاسیک گلیزر و اشتراوس بیش از همه تحت تأثیر عینیت‌گرایی است و از این جهت نزدیک‌ترین گونه به رویکرد اثبات‌گرایی است. علی‌رغم تعدد آثاری که بر روی یافته‌های تحقیقات اساسی آن‌ها (در مورد مرگ، مردن و آگاهی - به عنوان مثال Glaser & Strauss, 1965, 1968) تمرکز دارند، توصیۀ روش‌شناختی این نوع از گرندد تئوری بر مستندسازی نسبتاً سبک در مقایسه با انواع دیگر است. تأکید بر یک محقق منفرد یا یک تیم بسیار کوچکی که با سرعت زیاد در حال حرکت است و کاملاً تحت سائقۀ ساخت نظریه پیش می‌رود، بی‌آن‌که لزوماً به ضبط داده‌ها اقدام شود، اکنون به نظر می‌رسد در تضاد با بسیاری از الزامات و اقدامات نهادی امروزی قرار دارد. در واقع، برای کلارک (2014) ، گرندد تئوری کلاسیک یک روش تجزیه و تحلیل است که هیچ ضابطه یا قاعده‌ای در مورد شیوه‌های جمع‌آوری داده‌ها تجویز نکرده است. 

 

 

ادامه دارد ...

 

مشخصات مجله و مقاله:

International Journal of Qualitative Methods
Volume 17: 1–10
ªThe Author(s) 2018
Reprints and permissions:
sagepub.com/journalsPermissions.nav
DOI: 10.1177/1609406918758086
journals.sagepub.com/home/ijq

روش تحقیق در علوم اجتماعی - روش‌شناسی در جامعه‌شناسی - گرندد تئوری نظریه داده‌بنیاد

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: گرندد تئوری نظریه بنیاد, گلیزر و اشتراوس, کوربین کلارک چارمز, پراگماتیسم عملگرایی

[ سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 مقاله در روش‌شناسی علوم اجتماعی
عنوان: چالش‌ها در کاربرد روش گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد): پیش‌درآمدی عملی بر انجام تحقیق به روش گرندد تئوری
Challenges When Using Grounded Theory:A Pragmatic Introduction to Doing GT Research
نویسندگان: وی. تیمونن، جی. فولی و سی. کنلون
V. Timonen, G. Foley and C. Conlon
مترجم: حسین شیران Hossein Shiran

بخش چهارم


     آخرین، ولی نه کم‌ترین، انگیزۀ ما این‌جا این است که ما متوجه هستیم بیش‌تر توصیات ارائه شده در مورد نحوۀ انجام گرندد تئوری را می‌توان در کتاب‌های درسی، مجلدات روش‌شناختی متعدد یا مجلات با دسترسی محدود یافت ولیکن این محدود به افرادیست که می‌توانند به کتابخانه‌ها دسترسی داشته باشند یا برای مشاهدۀ آنلاین مقالات هزینه پرداخت کنند یا این‌که کتاب‌ها را بخرند. مقالۀ ما به صورت آزاد در دسترس همگان قرار می‌گیرد تا هر کس در هر کجا (تنها با دسترسی به اینترنت) به شکل فشرده و به صورت رایگان به آن دست یابد.

     اکثر قریب به اتفاق محققان در حال حاضر (بنا به محرکات زمینه‌ای همچون نیاز به نمایش "تأثیر") به سمت رویکردی هدایت می‌شوند که مستلزم فراخوان عناصر ساخت‌گرایی (مؤید این‌که محقق و زمینۀ تحقیق بر مطالعه تأثیرگذار است) و عناصر واقع‌گرایی و ​​حتی اثبات‌گرایی در طرح و رویکرد تحقیق (به عنوان مثال، نیاز به تولید یافته‌هایی که از اهمیت عملی و کاربرد وسیعی در یک مسألۀ اجتماعی برخوردارند) می‌باشد. 

     این ملاحظات همچنین باعث ایجاد یک منطق قدرتمند برای تشریح عناصر ضروری گرندد تئوری و قرار دادن آن در دسترس محققانی با مواضع هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی مختلف، با تقاضاهای سازمانی متعدد حاکم بر روش‌های تحقیق می‌گردد. ما می‌خواهیم این مقاله به ویژه برای محققانی که تازه به این روش روی می‌آیند مفید باشد تا به مثابۀ یک "دروازه" از آن گذر کنند و اصول اساسی این روش را دربربگیرند و به شیوه‌ای عمیق‌تر با شیوه‌های مختلف انجام آن درگیر شوند.


پس‌زمینه: گونه‌های مختلف گرندد تئوری
     با توجه به ضرورت اختصار در یک مقالۀ علمی، ما طبعا این‌جا نمی‌توانیم به شرح دقیق جزئیات هر کدام از گونه‌های گرندد تئوری بپردازیم. در عوض، یک "تبارشناسی" خیلی مختصر از نحوۀ "تکامل" گرندد تئوری ارائه می‌دهیم و به برخی از تفاوت‌های اساسی میان انواع مختلف رویکردهای آن اشاره می‌کنیم. برای آن دسته از خوانندگانی که خواهان اطلاعات بیش‌تری در خصوص "مبانی محوری" و تکامل انواع مختلف این روش هستند برایانت (2017) منبع مفیدی است.

ادامه دارد ...

مشخصات مجله و مقاله:

International Journal of Qualitative Methods
Volume 17: 1–10
ªThe Author(s) 2018
Reprints and permissions:
sagepub.com/journalsPermissions.nav
DOI: 10.1177/1609406918758086
journals.sagepub.com/home/ijq

روش تحقیق در علوم اجتماعی - روش‌شناسی در جامعه‌شناسی - گرندد تئوری نظریه داده‌بنیاد

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: گرندد تئوری نظریه بنیاد, گلیزر و اشتراوس, کوربین کلارک چارمز, پراگماتیسم عملگرایی

[ شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 مقاله در روش‌شناسی علوم اجتماعی
عنوان: چالش‌ها در کاربرد روش گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد): پیش‌درآمدی عملی بر انجام تحقیق به روش گرندد تئوری
Challenges When Using Grounded Theory:A Pragmatic Introduction to Doing GT Research
نویسندگان: وی. تیمونن، جی. فولی و سی. کنلون
V. Timonen, G. Foley and C. Conlon
مترجم: حسین شیران Hossein Shiran

بخش دوم

مقدمه
     روش نظریه‌بنیاد (گرندد تئوری، نظریه داده بنیاد GT) یک روش تحقیقاتی پرکاربرد است که از چندین منبع از جمله کارهای بنیادی گلیزر و اشتراوس (1967)، نسخه‌های فعلی آثار راه‌گشای چارمز (2014)، کلارک (2005)، کوربین و اشتراوس (2015) و طرح جامع براینت (2017) سر در آورده است؛ روش گرندد تئوری، در قالب این منابع و منابع دیگر، چندین شکل مختلف به خود گرفته است که به نظر می‌رسد تا حدودی در بین‌شان تناقض یا حتی تنازع حاکم است. این مقاله در پی آنست تا مشترکات میان نسخ متعدد گرندد تئوری را متبلور سازد؛ هستۀ مشترک گرندد تئوری‌ها را بیرون کشیده و رویّه‌های تحقیقی اصلی و اساسی هم‌ساز با اصول زیربنایی آن را مشخص سازد تا کار تازه‌کاران را برای انتخاب انواع نسخ گرندد تئوری آسان‌تر سازد.

     گرندد تئوری در اصل از سنت فلسفی عمل‌گرا (پراگماتیست Pragmatist) تأثیر گرفته است (بیکن، 2012 ؛ برایانت، 2009 ؛ چارمز، 2014)، با این‌حال امروز عموما هر چیزی از آن استنباط می‌شود جز جنبۀ عملی، به معنای مصطلح کلمه؛ برعکس، رویه‌های موجود در گرندد تئوری اغلب وقت‌گیر و پیچیده به نظر می‌آیند، با یک سری قواعد دست و پاگیری که بیش‌تر به چالش و حتی فرار از هم می‌انجامند. نه فقط دانش‌جویان بلکه حتی محققان باتجربه هم مکررا غرق دغدغه و حیرت‌اند که آیا به درستی دارند از روش گرندد تئوری استفاده می‌کنند یا نه، و یا اینکه آیا روش کامل‌تری هم وجود دارد که آنها بتوانند آن را به کار ببرند. 
     
     در واقع آنها حق دارند که نگران باشند چرا که برخی از شیوه‌های تحقیقی که با گرندد تئوری مرتبط هستند - مانند مصاحبه‌هایی که پی‌درپی با مشارکت‌کنندگان انجام می‌شوند، بی آن‌که هیچ‌کدام ضبط و ثبت بشوند - مغایر با الزامات نهادی امروزین این روش هستند. علاوه بر این، ما به طور منظم کارهای دانشجویی (از جمله رسالۀ دکترا) را که بررسی می‌کنیم و نیز مقالات مدعی استفاده از روش گرندد تئوری را، که از ما خواسته می‌شود به عنوان داور بررسی کنیم، می‌بینیم که علی‌رغم پایبندی، به ندرت با اصول اصلی گرندد تئوری هم‌آوا هستند. به نظر می‌رسد این روش با وجود شایستگی‌ها و پیروان فراوانی که به دست آورده است باعث ایجاد سردرگمی و دلهره می‌گردد و کاربران ناآگاه و ناکاربلدی را جذب خود می‌کند.
 

مشخصات مجله و مقاله:

International Journal of Qualitative Methods
Volume 17: 1–10
ªThe Author(s) 2018
Reprints and permissions:
sagepub.com/journalsPermissions.nav
DOI: 10.1177/1609406918758086
journals.sagepub.com/home/ijq

روش تحقیق در علوم اجتماعی
روش‌شناسی در جامعه‌شناسی
گرندد تئوری نظریه داده‌بنیاد

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: گرندد تئوری نظریه بنیاد, گلیزر و اشتراوس, کوربین کلارک چارمز, پراگماتیسم عملگرایی

[ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 مقاله در روش‌شناسی علوم اجتماعی
عنوان: چالش‌ها در کاربرد روش گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد): پیش‌درآمدی عملی بر انجام تحقیق به روش گرندد تئوری
Challenges When Using Grounded Theory:A Pragmatic Introduction to Doing GT Research
نویسندگان: وی. تیمونن، جی. فولی و سی. کنلون
V. Timonen, G. Foley and C. Conlon
مترجم: حسین شیران Hossein Shiran

بخش اول

چکیده
     روش نظریه‌بنیاد (گرندد تئوری GT) این روزها به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرد با این حال استفاده از این روش اغلب با "سوءتفاهم"هایی همراه است. ما در این مقاله انواع اصلی گرندد تئوری را مشخص کرده و سعی می‌کنیم متداول‌ترین "افسانه‌ها"ی آمیخته با آن را از بین ببریم. استدلال ما اینجا بر اینست که انواع مختلف گرندد تئوری واجد یک "هستۀ مشترک" مشتمل بر مجموعه‌ای از‌ "رویّه‌ها" هستند که هر محقق یا تیم تحقیقاتی با هر دیدگاه هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی که دارند می‌توانند آن‌ها را به کار بگیرند. این هستۀ مشترک اساسا از سرهم‌بندی "اصول" زیر حاصل می‌شود: (1) جدی گرفتن کلمه "بنیاد" در این عنوان، (2) دربرگرفتن و تبیین کردن فرآیندهای اجتماعی مرتبط با زمینه، (3) پی‌گرفتن نظریه از طریق درگیری مستمر با داده‌ها، و (4) پی‌گرفتن نظریه از طریق نمونه‌گیری نظری. در این مقاله، ما به طور خلاصه، تصفیه و تخلیص اصول هسته‌ای و زیربنایی رویکردهای موجود گرندد تئوری را در پیش گرفته‌ایم که این می‌تواند به تعامل بیشتر با انواع مختلف گرندد تئوری یاری برساند. انگیزۀ ما برای انجام یک چنین کاری قابل فهم و قابل دسترس ساختن هر چه بیشتر گرندد تئوری است، به ویژه برای محققانی که تازه به این روش روی می‌آورند. 

 

کلید واژه‌ها

روش نظریه‌بنیاد (نظریه داده بنیاد)، نظریه‌بنیاد کلاسیک، نظریه‌بنیاد ساخت‌گرا، نمونه‌گیری نظری، مقایسه مستمر

 

آنچه تا کنون شناخته شده است
     روش نظریه‌بنیاد (گرندد تئوری GT) با گذشت زمان تکامل یافته و اکنون شامل چندین نوع مختلف است. محققانی که تازه به این روش روی می‌آورند اغلب در درک این روش و لایه‌های مختلف درون آن به سختی دچار اشتباه می‌شوند. فرآیندهای گرندد تئوری از قبیل نمونه‌برداری و اشباع نظری اغلب بدفهمیده می‌شود.

 

آنچه این مقاله به آن می‌افزاید
     بررسی فشردۀ افسانه‌هایی که پیرامون گرندد تئوری توسعه یافته‌اند. تصفیه و تلخیص اصول هسته‌ای که زیربنای انواع مختلف روش گرندد تئوری هستند. ارائۀ یک روش گرندد تئوری ترکیبی با تمرکز بر نحوۀ انجام آن که برای محققان تازه وارد یک ارزش خاص محسوب می‌شود.

 

مشخصات مجله و مقاله:

International Journal of Qualitative Methods
Volume 17: 1–10
ªThe Author(s) 2018
Reprints and permissions:
sagepub.com/journalsPermissions.nav
DOI: 10.1177/1609406918758086
journals.sagepub.com/home/ijq

روش تحقیق در علوم اجتماعی
روش‌شناسی در جامعه‌شناسی
گرندد تئوری نظریه داده‌بنیاد

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: گرندد تئوری, نظریه داده بنیاد, نمونه گیری نظری, اشباع نظری

[ یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی شرقی تقدیم می کند:

دانلود رایگان کتاب جامعه شناسی 

 


 کتاب "شش راهبرد برای تلفیق روشها و ترکیب داده ها در پژوهشهای علوم اجتماعی"

Six strategies for mixing methods and linking data in
social science research

نوشتۀ جنیفر میسون Jennifer Mason 

ترجمۀ حسین شیران Hossein Gh. Shiran

 

شش راهبرد برای تلفیق روشها و ترکیب داده ها در پژوشهای علوم اجتماعی - حسین شیران 


 

     این مقاله به عنوان یک راهنمای عملی با هدف دست‌یابی آسان به برخی از موضوعات کلیدی روش‌های تحقیق تلفیقی نگاشته شده است. شش راهبرد عمده‌ای که در این مقاله مورد بررسی واقع می‌شوند هر کدام می‌توانند مبنایی برای تلفیق روش‌ها و ترکیب اشکال مختلفی از داده‌های کیفی و کمی باشند و به نوعی شکاف میان این‌ دو روش را پرسازند. ...

 

     این مقاله، ضمن ارائة طرحی کلی از راهبردهای شش‌گانه، به چالش‌ها و فرصت‌هایی که هر کدام برای تلفیق و تحلیل روش‌ها به همراه دارند می‌پردازد و در نهایت برای هر کدام از آنها یک حکم نهایی ارائه می‌دهد. این شش راهبرد عبارتند از:

 

1- تلفیق روش‌ها به منظور ارائة یک تصویر نزدیک (بسته) از یک تصویر بزرگتر (باز) یا یک تصویر پس‌زمینه.

2- تلفیق روش‌ها به منظور پرسش و پاسخ دربارة مسایل متفاوت و مجزا از هم درک شده.

3- تلفیق روش‌ها به منظور پرسش در رابطه با نحوة اتصال قطعات، بخش‌ها و یا لایه‌های یک کل اجتماعی.

4- تلفیق روش‌ها به منظور دستیابی به یک اندازه‌گیری دقیق از طریق ثلث‌بندی.

5- تلفیق روش‌ها به منظور طرح پرسش‌های متمایز اما متقاطع.

6- تلفیق روش‌ها بنحوی فرصت‌طلبانه.


نوع فایل: PDF

حجم فایل : 1.9 MB 

تعداد صفحات : 65 صفحه

 لینک دانلود رایگان:

"شش راهبرد برای تلفیق روشها و ترکیب داده ها در پژوهشهای علوم اجتماعی"


برچسب‌ها: روش تحقیق تلفیقی, جامعه شناسی, پژوهشگری علوم اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ جمعه ۱ تیر ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓  تبارشناسی Genealogy
🌓  از همه خلق‌الناس تا نیچه و بعد فوکو
📝 حسین شیران

بخش دوم


     «نیچه» در سال 1844 در شهر «روکن» پروس  ( آلمان امروز) بدنیا آمد و پس از 56 سال زندگی پر فراز و نشیب که البته یازده سال آخرش در دارالمجانین گذشت، سرانجام در آستانۀ قرن بیستم- سال 1900- چشم از جهان فروبست. پدرش یک «کشیش مسیحی» و مادرش یک «پارسای تمام‌عیار» بود؛ اما این زمینۀ رشد بشدت مذهبی و معنوی، مصداق "از قضا سرکنگبین صفرا فزود" گشت و نیچه  نه فقط هرگز یک دین‌دار نگشت بلکه برعکس بیش‌ترین نقدها و نفی‌ها را نثار دین رایج مملکت‌اش «مسیحیت»‌ داشت (این هم نمونه‌ای دیگر از این نکتۀ تأمل‌برانگیز که همواره در طول تاریخ بزرگترین کسانی که بر علیه دین و مذهب شوریده‌اند خود از جمع مبلغان و یا بلافصل از دامان خود آنان برخاسته‌اند! ...)

 

     و اما نیچه چگونه و بر چه پایه و اساسی توانست مسیحیت این دین بزرگ و الهی آباء و اجدادی‌اش را مورد تاخت و تاز قرار دهد؟ در پاسخ باید گفت که خیلی راحت، بر پایه و اساس همین «تبارشناسی» که ما اینک داریم در موردش سخن می‌گوییم، با این تذکر که تبارشناسی‌ای که او در نظر داشت بسیار متفاوت از آن تبارشناسی‌ایست که در بادی امر هر کدام از ما در ذهن خود داریم! برای کسی که هرگز نیچه نخوانده و یا اصلا نمی‌داند او کیست این سخن ممکنست بدوا تا بدین حد در او ذهنیت ایجاد کند که نیچه به هر شکل به نسب‌ یا شجره‌ یا تبارنامه‌نویسی تاریخ دوهزار سالۀ مسیحیت همت گمارده و سرانجام توانسته ایرادی در آن بیابد و آن را نامشروع و نامعتبر سازد!

 

     شناخت عادی و اولیۀ ما از نسب‌ یا شجره‌ یا تبارنامه‌نویسی، همان‌طور که در بخش پیش گفتیم، همین است؛ مشخصا بواسطۀ این کار تاریخچۀ یک خاندان بطور اختصاصی مورد کندوکاو قرار می‌گیرد و در آن جزئا یک فرد خاص (مرده یا زنده) و یا کلا تمام افراد خاندان به یک فرد خاص واحد از نیاکان‌شان در گذشته پیوند داده می‌شوند و نتیجۀ جستجو بصورت درختی نمایش داده می‌شود؛ آنچه در این امر شرط است بدوا کشف یک اصل یا ریشه یا خاستگاه واحد در دل تاریخ خاندان و بعد ترسیم خط‌النسب از آن اصل تا به نسل‌های آتی‌ست آن‌سان که در آن خاندان هر کس بتواند بلاانقطاع نیا به نیا سیر خطی خود تا به آن نیای اول (اصل یا ریشه یا خاستگاه) را پی بگیرد!

 

     اما این هرگز آن چیزی نیست که نیچه از تبارشناسی در نظر داشت؛ اول از همه نیچه در ارتباط با هر چیزی و نه فقط افراد و خاندان‌ها، اساسا وجود یک اصل و ریشه و خاستگاه واحد را نفی و جویندگان پرشمار آن را به جدّ از این کار نهی می‌کند! او می‌گوید تصور یک خاستگاه واحد برای یک پدیده خیال باطلی است که باید از آن دوری جست، اگر هم تباری در کار باشد نه واحد که بسی متعدد است! و بعد مبتنی بر این اصل، ترسیم خط‌النسب‌ و پی‌گیری یک خط سیر واحد و بلاانقطاع را هم ناممکن می‌داند! آنچه ما در واقع امر با آن طرف هستیم خطوطی متعدد و متکثر با گسست‌ها و شکاف‌های فراوان است!

 

     به این ترتیب، از تبارشناسی معمول به آن معنا و مفهومی که ما در بادی امر در نظر داشتیم دیگر چیزی بجای نمی‌ماند مگر جز چند خط گسسته و درهم‌شکسته با مشتی نام و نشان بی‌ارتباط بهم که به هیچ دردی نمی‌خورد؟ چه بقول معروف شیر بی‌یال و دم و اشکم که دید؟! تبارنامه‌ای که در آن نه نشانی از یک اصل و بنیان واحد باشد و نه خط سیر واحد و پیوسته‌ای که افراد یک خاندان را بهم پیوند دهد که دیگر تبارنامه نیست؛ اصولا ارزش و اهمیت و اعتبار و افتخار یک تبارنامه در طی کردن یک خط پیوسته و پایدار از پسر تا پدر است که اگر این خط بگسلد نه فقط تبارنامه از ارزش و اهمیت و اعتبار و افتخار ساقط می‌گردد مهم‌تر از آن اینکه پسر هم بطور قطع مشروعیت خود را از دست می‌دهد!

 

بخش بعد بزودی

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: تبارشناسی Genealogy, فردریش ویلهلم نیچه, میشل فوکو, جامعه شناسی

[ شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓  تبارشناسی Genealogy
🌓  از همه خلق‌الناس تا نیچه و بعد فوکو
📝 حسین شیران


بخش اول

 

     «تبارشناسی» چیست؟ در جستجوی معنا و مفهوم «تبار» به هر آن فرهنگ لغت فارسی که سر بزنید به وجه غالب جز این نخواهید یافت که «تبار» یعنی «اصل، نسل، نسب، نژاد، دودمان، خاندان، ...»، ولی در خصوص معنا و مفهوم «تبارشناسی» تقریبا دست خالی باز خواهید گشت چه هر اندازه که از «تبار» در این لغت‌نامه‌ها خبری هست از «تبارشناسی»اش هیچ نام و نشانی نیست! با این وجود از این بی‌بهرگی هیچ باکی نیست چه اگر «تبار» آن باشد لابد «تبارشناسی» هم این خواهد بود: «شناسایی اصل، نسل، نسب، نژاد، دودمان، خاندان، ...»!

 

     واژۀ «تبار» در فرهنگ لغت ما از دیرباز بوده و در منابع مختلف هم آورده شده است؛ رودکی  می‌گوید: «دور ماند از سرای خویش و تبار / نسری ساخت بر سر کهسار» و فردوسی: «چهل خواهرستش چو خرم بهار / پسر خود جزین نیست اندر تبار» و یا «نکوهش مخواه از جهان سر به سر / نبود از تبارت کسی تاج‌ور» و منوچهری: «امروز خلق را همه فخر از تبار اوست / وین روزگار خوش همه از روزگار اوست» و ناصر خسرو «من شرف و فخر آل خویش و تبارم / گر دگری را شرف به آل و تبار است» و ... .



     اما برخلاف فرهنگ لغت‌های فارسی که هیچ یک به عنوان تبارشناسی  نپرداخته‌اند در فرهنگ‌های لغت انگلیسی به هر کدام که سر بزنید عنوان Genealogy  (جینیالیجی) (معادل تبارشناسی) را در آن بازخواهید یافت، آن هم با معنا و مفهومی مشابه که من بعنوان نمونه به دو مورد از آن‌ها در دو فرهنگ لغت معروف و معتبر MacMillan و Oxford اشاره می‌کنم؛ نخست MacMillan:


The Study of The History of Families Using Historical" Documents to Discover The Relationships Between People"

: مطالعۀ تاریخچۀ خاندان‌ها با استفاده از اسناد تاریخی در جهت کشف مناسبات میان افراد [آن خاندان].



     و بعد Oxford:


"An Account of a Person's Descent from an Ancestor or Ancestors, by Enumeration of the Intermediate People; a Pedigree."

احصاء نسب یک شخص از نیا یا نیاکان[اش] بواسطۀ برشماری افراد واسط؛ نسب‌نامه.

 

     عنوان «نسب‌نامه» یا «شجره‌نامه» که فرهنگ آکسفورد تحت عنوان Pedigree به آن اشاره می‌کند در فرهنگ ‌لغت‌های ما هم پیدا می‌شود و بسیار شایع‌تر و آشناتر از عنوان تبارشناسی است و این یعنی که علمای فرهنگ‌نویس ما در وصف این معنی بیش‌تر با این عنوان مأنوس و محشور بوده‌اند تا تبارشناسی که به نسبت عنوان جدیدی است (هرچند نه آن‌قدر جدید که دهخدا  و عمید  و معین  هم به آن اشاره نکنند!)؛ علامه دهخدا در شرح معنی «شجره‌نامه» آورده است: "فهرست نام‌های پدران و نیاکان کسی بصورت درختی که نیای اولی اصل و فرزندان به ترتیب شاخه‌های آن باشند."

 

     خلاصه اینکه اگر هم از تبارشناسی بطور مشخص در فرهنگ‌های ما خبری نیست از نسب‌نامه‌نویسی یا شجره‌نامه‌نویسی به قدر کافی هست و هیچ کمبودی از این در نیست؛ با این عنوان معنا و مفهوم آن هم بر همه روشن است؛ در فرهنگ لغت انگلیسی هم کم و بیش همین معنا منظور است و تفاوت چندانی در کار نیست؛ اما اینکه من اینجا چند سطری در خصوص این معنی روشن نوشتم از باب ذکر یک نکته است و آن اینکه:

 

     از قدرقدرتی مبدعان و متفکران بزرگ عالم اینکه گاه اراده می‌کنند بر اریکۀ معنا و مفهوم یک واژۀ کهن، بار مفهومی تازه‌ای نهند مغایر و گاه حتی مخالف با آنچه عموم تا بحال از آن می‌دانستند و بعدش درست به اندازۀ یک برج بلند حرف و حدیث بدیع هم بر گردۀ آن بار باز بار می‌زنند و هر چه از آب درآمده است را رسماً در آشفته بازار علوم انسانی‌ رهایش می‌سازند و جالب اینکه زود هم هیاهویش در همه جا می‌پیچد و هر جا همه جار می‌زنند که آهای، بیا و ببین! نیایی و نبینی‌اش از دست دادی! و بعد ببینی و نفهمی‌اش هم که باز از دست دادی! اینجاست که ناچار می‌شوی برای فهم آن برج، هر طور شده کلیدواژۀ مفهومی تازه‌اش را به کف گیری حتی اگرکه مغایر و یا حتی مخالف با آنچه باشد که تا به امروز درباره‌اش می‌دانستی!

 

     نمونۀ اعلای این ماجرا جناب «فردریش ویلهلم نیچه» فیلسوف سرشناس آلمانی و بعد تالی پرتک‌وپویش جناب «میشل فوکو» متفکر سرشناس‌تر فرانسوی؛ این هر دو جناب استاد بی‌بدیل خلق معانی و مفاهیم بدیع به نوعی متفاوت از دیگران‎اند آن‌سان که برای درک و فهم‌شان تنها باید به خودشان مراجعه و استناد کنی و نه چیزی غیر از خودشان! «تبارشناسی» نمونه‌ای از این کلیدواژه‌ها‌ست که اگر شما با ذهنیت قبلی خود در دست بچرخانید دچار تناقض خواهید شد و هرگز موفق به ورود به برج بلند آنها نخواهید شد چه بقول برخی از متفکران متأخر آنچه اینها در نظر دارند درست نقطۀ مقابل آن چیزیست که شما تا بحال در نظر داشتید!

 

بخش بعد بزودی

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: تبارشناسی Genealogy, فردریش ویلهلم نیچه, میشل فوکو, جامعه شناسی

[ پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شش راهبرد برای تلفیق روش‌ها و ترکیب داده‌ها در پژوهش‌های علوم اجتماعی
Six strategies for mixing methods and linking data in social science research
نوشتۀ: جنیفر میسون Jennifer Mason بازگردان: حسین شیران
University of Manchester - July 2006
ESRC National Centre for Research Methods

بخش هفتم

 

✅ بخش هفتم : راهبرد ششم: تلفیق روش‌ها بنحوی فرصت‌طلبانه

     تمامی مثال‌های قبلی چنین دلالت می‌کنند که محققان در اشکال مختلف بر طراحی، پردازش و شکل‌دهی و نحوۀ استخراج داده‌ها از یک تحقیق به روش تلفیقی کنترل دارند. البته این موردی نیست که همیشه باشد و گاهی اوقات تلفیق روش‌ها و داده‌ها ممکن است بیشتر به صورت تصادفی باشند تا طراحی شده، بویژه آنجا که مجموعۀ داده‌های موجود بطور غیرمنتظره یا از سر خوش‌شانسی در دسترس قرار بگیرند و یا زمانی که دسترسی به یک منبع دادۀ بالقوه محقق شود.

 

⏺ منطق راهبرد
بدون منطق ذاتی

 

⏺ چالش‌ها و فرصت‌ها
     تلفیق فرصت‌طلبانۀ روش‌ها و رویکردها البته یک راهبرد نیست و از هیچ منطق ذاتی واحدی هم برخوردار نیست. در این رویکرد، چالش اصلی برای محققان پیدا کردن منطقی است که بتواند یک راه مؤثر برای اقدام فراهم سازد- تا حد ممکن سریع، تا بعد، آنها قادر باشند که آن را در شرایطی بکار ببندد که بتوانند به یک کنترل محدود دست یابند.

     اما فرصت‌های قابل توجهی می‌توانند در این نوع از رویکرد موهبت‌آمیز بوجود آیند و محققان باید دو بار اندیشه و درنگ کنند یکی قبل از جلب توجهات به منابع بالقوۀ فوق‌الذکر یا اطلاعات مهم، و دیگری قبل از ربودن فرصت و استفاده از آن چرا که ممکن است در نهایت آنچه بدست می‌آید چندان مفید و مثمرثمر نباشد.

 

⏺ حکم نهایی
     تلفیق روش‌ها بنحوی فرصت‌طلبانه بدون هیچ منطق درونی صورت می‌پذیرد؛ ممکنست یافتن یک منطق و بکار بستن آن دشوار باشد با این حال می‌تواند فرصت‌های خوبی ارائه دهد.

 

شش راهبرد برای تلفیق روش‌ها و ترکیب داده‌ها در پژوهش‌های علوم اجتماعی

توضیح نمادین راهبرد ششم تلفیق روش‌ها در علوم اجتماعی

 

✅ نتیجه‌گیری از کل بحث

     وظایف فکری و عملی تجزیه و تحلیل و ترکیب داده‌های بدست آمده از روش تحقیق تلفیقی نوعاً متنوع هستند و این بطور قطع بستگی دارد به اینکه چه راهبردی از سوی محقق و یا تیم تحقیق اتخاذ گردد. من هر آنچه در رابطه با چالش‌ها و فرصت‌های اساسی مربوط به راهبردهای مختلف می‌دیدم و می‌دانستم را اینجا بحث کردم و نشان دادم.

     با این حال، این به نوبۀ خود تحت تأثیر مسائل عملی، سیاسی و منابع مربوطه است که من در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم. این‌ها مسبب زمینه‌ها و محدودیت‌های خاص و همچنین موجب نابرابری‌ها و تفاوت‌هایی چند میان محققان و رویکردهای مختلف خواهند بود.

 

     بعنوان نمونه برخی از این‌ها عبارتند از:
1 قدرت، موقعیت و نابرابری‌های موجود در درون تیم‌ها و میان تیم‌ها و میان محققان منفرد و میان رشته‌ها و زمینه‌های مورد علاقه؛ ما این را می‌دانیم که در سطح جهانی، تلقی یکسانی از همۀ روش‌ها و رویکردها به لحاظ اعتبار، دقت یا معنی و مفهوم‌داری نمی‌رود و پژوهش‌ها دربردارندۀ روابط پیچیده‌ای از قدرت و منازعات (اغلب میان افراد با انواع بسیار متفاوتی از قراردادهای کاری) هستند و پژوهش‌ها عملاً در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی مختلفی انجام می‌پذیرند.

2 محدودیت‌ها و فرصت‌های مربوط به بودجۀ تحقیقاتی؛ مسئولیت‌پذیر بودن‌ و برآوردن توقعات سرمایه‌گذاران و سایر ذی‌نفعان.

3 دسترسی و مالکیت داده‌ها؛ فرصت‌های همکاری، تنها برای کار یا برای تالیف.

4 گسترش مهارت‌ها و شایستگی‌ها؛ زمان، منابع و ظرفیت یادگیری مهارت‌های جدید.

5 امکانات لازم برای برنامه‌ریزی راهبردی در خصوص نتایج و خروجی‌ها، بعنوان مثال برای مقاصد و مخاطبان مختلف.

     در مجموع، این نشان‌دهندۀ یک نوع روابط اقتصادی- اجتماعی- سیاسی پیچیده در تحقیقات اجتماعی است و محققان روش‌های تلفیقی می‌باید باهم مذاکره کنند و بعد، هر محقق در راستای رویکرد منتخب، دقیقاً مطابق برنامه حرکت کند. با این حال، برای کسانی که در جهت تلفیق روش‌ها می‌کوشند در هر حال برخی از این دغدغه‌ها بطور خاص به شکل واضحی مطرح خواهند بود و رویکردهای مختلفی که برای تلفیق روش‌ها اتخاذ می‌شوند تا حد امکان باید با چگونگی تعامل این مذاکرات و منازعات و همین‌طور با مأموریت فکری‌ای که هر محقق از آغاز در ذهن خود دارد سازگار و قابل اجرا باشد.

 

     این بمعنای این نیست که تلفیق روش‌ها در نهایت، نمی‌تواند امری راهبردی (به معنای فکری‌اش) باشد بلکه به این معناست که این‌ها به هر حال شرایط زندگی واقعی هستند که تحت آن، افراد عملاً باید کار کردن بر روی راهبردهایشان را دنبال کنند. در واقع، به همان اندازه که به رسمیت شناختن چگونگی بازی با این عوامل در زندگی واقعیِ خود محقق مهم است تعیین و تشخیص یک استراتژی راهبرد مطلوب برای تلفیق روش‌ها هم مهم است - از این جهت که این‌ها بطور جدایی‌ناپذیری بهم مرتبط هستند و انجام روش تحقیق تلفیقی به تناوب با هر دو درگیری خواهد داشت.   

پایان

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: روش تحقیق تلفیقی, جامعه شناسی, پژوهشگری علوم اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شش راهبرد برای تلفیق روش‌ها و ترکیب داده‌ها در پژوهش‌های علوم اجتماعی
Six strategies for mixing methods and linking data in social science research
نوشتۀ: جنیفر میسون Jennifer Mason بازگردان: حسین شیران
University of Manchester - July 2006
ESRC National Centre for Research Methods

بخش ششم

 

✅ بخش ششم : راهبرد پنجم: "تلفیق روش‌ها به منظور طرح پرسش‌های متمایز اما متقاطع

     مایۀ تأسف خواهد بود اگر که ما اینجا به این نتیجه برسیم که تلفیق روش‌ها کار بسیار مشکلی است به این دلیل که یک منطق موازی در نهایت نمی‌تواند چندان رضایت‌بخش باشد و یک منطق واقعاً تأییدی هم بسیار سؤال‌برانگیز است. روش‌ها و رویکردهای مختلف از این ظرفیت برخوردارند که محققان را قادر می‌سازند سؤالات متضاد و متمایزی در مورد جهان اجتماعی بپرسند و دربارۀ آنچه که مورد تحقیق‌شان است و نیز آنچه که در ارتباط با آنها باید بعنوان شناخت یا شواهد محسوب شوند به شیوه‌های مختلف مفهوم‌پردازی کنند.

 

توضیح نمادین راهبرد پنجم تلفیق روش‌ها در علوم اجتماعی

 

     این تفاوت‌ها - و روابط میان آنها - بالقوه بسیار هیجان‌انگیز هستند- شاید بخصوص آنجا که بیان تفاوت‌ها در میان حوزه‌های هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و رشته‌های مرتبط باشد. امکان این هست که مجموعه‌ای از سؤالات در مورد جهان اجتماعی در ذهن مجسم گردد که شیوه‌های متمایزی از مشاهدات برای پاسخ به آنها فراخوانده شوند و در نهایت نتوان همۀ آنها را در قالب یک رویکرد روش‌شناختی و یک الگوی ترکیب غالب ریخت. در این فرآیند، خودِ زمینۀ تحقیق و آنچه که ما فکر می‌کنیم مسألۀ مورد تحقیق است، به احتمال زیاد باید بازتعریف شوند؛ بعنوان مثال، مطالعۀ زندگی شخصی و عاطفی؛ بجای کنار گذاشتن سؤالات در مورد «روان و درون» برای روان‌شناسان، و «ساخت اجتماعی عواطف» برای جامعه‌شناسان، و «قواعد و مناسک نمایش عاطفی» به انسان‌شناسان، و «کالایی شدن و بازاری‌شدن عواطف» برای اقتصاددانان، و «سلامت عاطفی» برای متخصصین سلامت، و از این قبیل - چقدر هیجان‌بر‌انگیز خواهد بود که با طرح و تعقیب سؤالات و روش‌های متفاوت درک شده با یک شیوۀ جمعی (بجای شیوۀ یکپارچه) به مکاشفه در مورد آنها بپردازیم؟

 

     این مستلزم اینست که ما جهان اجتماعی و مسائل و مشکلات مورد تحقیق‌مان را بعنوان موضوعاتی چندبعدی به رسمیت بشناسیم و بدانیم که این ابعاد مختلف ممکن است باهم در یک تنش شدید یا در یک محیط شلوغ باشند بجای اینکه در یک سطح و یا بعد منظم قرار گرفته باشند (مانند کیک عروسی و یا پازل). روش‌های مختلفی برای درک و بازجویی جهان اجتماعی ارائه شده‌اند که خودشان به شیوه‌های مختلف بخشی از چیزی هستند که فی‌نفسه چندبعدی است. بنابراین، برای مثال، درک «زندگی عاطفی» بواسطۀ این شیوه‌ها و شیوه‌های مختلف دیگر کاملاً ممکن و محتمل است و این نه ممکن است بصورت منظم و برجسته در داخل یک تبیین روان‌شناختی یا جامعه‌شناختی و یا سایر رشته‌های دیگر ادغام شوند و نه منحصراً در زمینه‌های مرتبط هر یک از این رشته‌ها جا بگیرد.

 

منطق چندبعدی
     استدلال این است که روش‌ها و رویکردهای مختلفی که هر کدام واجد نقاط قوت و ظرفیت متمایز هستند در صورتی که اجازۀ رشد یابند، می‌توانند ما را در درک چندبعدی و پیچیدگی اجتماعی یاری کنند. این منطق بوضوح متمایز از منطق منسجم و یا منطق تأییدی است، همین‌طور متفاوت از منطق موازی است که در بالا تشریح شد. این به این خاطر است که در میان رویکردها تا حدودی فصل مشترک وجود دارد. در حالت ایده‌آل، این منطق، تنشی خلاق میان روش‌ها و رویکردهای مختلف بوجود می‌آورد که میزان آن بستگی دارد به محاورات میان آنها. به این معنی که محقق بجای آنکه در نهایت یک تعلیل یا توضیحی منسجم از هر آنچه که در دست تحقیق است (منطق منسجم)، و یا یک سری از تعلیل‌های موازی (منطق موازی) ارائه دهد به ارائۀ تصویری از تبیین‌های چندگرهی و محاوره‌ای می‌پردازد که بنیانش بر روابط پویای میان شیوه‌های چندگانۀ دیدن و تحقیق کردن است. این مستلزم آن است که محققان به شیوه‌های مختلف، پرسیدن و پاسخ دادن را سرلوحۀ کارشان قرار دهند.

 

چالش‌ها و فرصت‌ها
این نوع رویکرد بسیار چالش‌برانگیز است چرا که در تعریف تا به مرزهای فلسفه علوم اجتماعی، علم و عمل پیش می‌رود. این رویکرد در معرض خطر سقوط به یک منطق موازی یا با سازماندهی بیش از حد خود، به یک منطق منسجم است. دست یافتن به تنش‌های خلاقانه در آن خیلی راحت نیست و محققان نیازمند آن هستند که خود را در یک «محیط امن» در حال اشتراک‌گذاری تفکرها و تفاوت‌ها احساس کنند. در این محیط، آنها می‌توانند با تهدیدات فکری روبرو شوند و با رویکردهای جایگزین آشنا شوند بدون آنکه از تلافی‌‌شدن‌های فوری (فروخته شدن)، تقابل‌های جدّی (توسط کسانی که رویکردهای جایگزین مورد نظرشان را دارند) یا نابود شدن ترسی به خود راه بدهند.

 

     این لازمه‌اش داشتن مهارت‌های قابل ملاحظه و متعهد بودن محققان و تیم‌های تحقیقاتی، و داشتن ظرفیت و گرایش لازم برای بینش فرارشته‌ای، تمایزات معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی و پرهیز از هرگونه گرایش به نقد همۀ دیدگاه‌ها فقط از منظر یک دیدگاه و یا ریختن همۀ آنها به پای یکی از آنها می‌باشد. با این حال، این رویکرد مستلزم این هم است که ماهیت متمایز رویکردهای مختلف با احترام نگریسته شود و به همۀ آنها اجازۀ رشد داده شود نه اینکه همۀ آنها با یک تلقی بین‌رشته‌ای، به کمترین مخرج مشترک مطلوب تقلیل یابند. به این معنا، این رویکرد در بطن خود مفروضات مربوط به یک نظریه یا فلسفۀ علم اجتماعی خاص را داراست که بنوبۀ خود الگویی برای چگونگی تلفیق روش‌ها ارائه می‌دهد. اما به جای یک نظریه درباره پیوستگی یا دربارۀ جهان اجتماعی که دربردارندۀ اجزاء بهم پیوسته باشد، نظریه‌ایست دربارۀ چندبعدی بودن (و البته به همان اندازه هم برای نقد و پرسش باز است).

 

     از سوی دیگر، فرصت‌ها، برای بهره‌برداری از تنش‌ها و ساخت و سازهای خلاق بجای ناپدید ساختن نقاط قوت متمایز رویکردهای مختلف، قابل توجه است. چنین رویکردی، بر خلاف انواع دیگر، می‌تواند طرح انواع جدیدی از سؤالات را برای محقق تسهیل سازد، از تفکر بسته رهایی بخشد، شیوه‌های درک چندبعدی را توسعه دهد و خلق طیف وسیعی از روش‌ها را در این رویکرد گسترش دهد.

 

حکم نهایی
تلفیق روش‌ها با یک منطق چندبعدی صورت می‌پذیرد؛ انجام دادنش بسیار دشوار است اما برای افزایش قدرت تبیین در علوم اجتماعی بسیار نویدبخش است.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: روش تحقیق تلفیقی, جامعه شناسی, پژوهشگری علوم اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ یکشنبه ۳ دی ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شش راهبرد برای تلفیق روش‌ها و ترکیب داده‌ها در پژوهش‌های علوم اجتماعی
Six strategies for mixing methods and linking data in social science research
نوشتۀ: جنیفر میسون Jennifer Mason بازگردان: حسین شیران
University of Manchester - July 2006
ESRC National Centre for Research Methods

بخش پنجم

 

✅ بخش پنجم : راهبرد چهارم: "تلفیق روش‌ها به منظور دستیابی به یک اندازه‌گیری دقیق از طریق ثلث‌بندی

     بسیاری از مطالعات در جستجوی راهی برای ادغام داده‌ها و تجزیه و تحلیل‌ها از اصطلاح ثلث‌بندی triangulation استفاده می‌کنند و این متأسفانه به یک توجیه لنگ و همه‌گیر برای استفاده از بیش از یک روش در تحقیق تبدیل شده است. در اینجا، برای سادگی و وضوح، من نیز از این اصطلاح استفاده می‌کنم تا بطور خاص به مطالعاتی که در آن یک پدیدۀ اجتماعی از دو یا چند نقطۀ ممتاز مختلف، به منظور مشخص ساختن دقیق آن پدیده و یا به منظور بهبود آزمون یا اعتباربخشی دقت و صحت مشاهده مورد سنجش قرار می‌گیرد اشاره داشته باشم. بنابراین این یک نسخۀ باریک‌تر و خاص‌تر از منطق منسجمی است که در بالا بحث شد.

 

راهبرد چهارم تلفیق روشها در علوم اجتماعی - جامعه شناسی شرقی

توضیح نمادین راهبرد چهارم: "تلفیق روش‌ها به منظور دستیابی به یک اندازه‌گیری دقیق از طریق ثلث‌بندی

 

منطق تأییدی Corroborative Logic
این نسخه از ثلث‌بندی ترسیم‌گر یک منطق تأیید و تقویت کننده است که در آن اشکال مختلف داده‌ها و روش‌ها برای تأیید و اثبات آنچه که مورد سنجش است و گاهی اوقات برای اثبات یکدیگر، مورد استفاده واقع می‌شوند.

 

✅ چالش‌ها و فرصت‌ها
چالش‌ها بسیار زیاد هستند، بخشی به دلیل تأکید بر دقت در اندازه‌گیری که به سادگی با طبیعت پیچیده و فرایندی بسیاری از الگوهای تبیین در علوم اجتماعی سازگار نیست و بخشی به این دلیل که روش‌ها و رویکردهای مختلف بندرت همدیگر را صریحاً مورد تأیید قرار می‌دهند. تهدید اینجاست که ثلث‌بندی از این جهت که یک اصطلاح فنی است می‌تواند کار را بسی «علمی»تر از آنچه که هست از آب دربیاید. 
فرصت‌ها محدود هستند چرا که شیوه‌های مشاهدۀ پژوهش‌گر و طرح سؤالاتش در نهایت بواسطۀ یک منطق محافظه‌کار صورت می‌پذیرد که بیشتر متناسب با تعیین محورهای مختصات جغرافیایی است تا با تبیین پدیده‌های اجتماعی.

 

✅ حکم نهایی
تلفیق روش‌ها با منطق تأییدی صورت می‌پذیرد؛ انجام دادنش دشوار و مزایایش محدود است چرا که روش‌ها و رویکردهای مختلف بندرت یکدیگر را صریحاً مورد تأیید قرار می‌دهند.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: روش تحقیق تلفیقی, جامعه شناسی, پژوهشگری علوم اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ پنجشنبه ۲ آذر ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شش راهبرد برای تلفیق روش‌ها و ترکیب داده‌ها در پژوهش‌های علوم اجتماعی
Six strategies for mixing methods and linking data in social science research
نوشتۀ: جنیفر میسون Jennifer Mason بازگردان: حسین شیران
University of Manchester - July 2006
ESRC National Centre for Research Methods

بخش چهارم

 

راهبرد_سوم: "تلفیق روش‌ها به منظور پرسش در رابطه با نحوة اتصال قطعات، بخش‌ها و یا لایه‌های یک کل اجتماعی

     برخی از مطالعات هستند که با اجزای متعدد و متنوع طراحی شده‌اند همان‌طور که در مثال قبلی آمد، اما از این درک و احساس آشکار برخوردارند که این‌ اجزا همه بخشی بهم‌پیوسته از یک کل هستند. در این رویکرد ممکن است روش‌های مختلف بکار بسته شوند چرا که احساس می‌شود هر کدام از این‌ها به بهترین شکل با بخش خاص خود از مسألة مورد تحقیق تناسب دارند و نیز به این دلیل که ترکیب آنها با یکدیگر درک بهتری از کل ارائه می‌دهد چونکه آنها می‌توانند دسته‌ای معنی‌دار از سؤالات را خاطر نشان سازند، بعنوان مثال چهار قطعة کلیدی در یک پازل و یا لایه‌های پنج‌گانه در یک کیک عروسی.

 

توضیح نمادین راهبرد سوم: تلفیق روشها به منظور پرسش در رابطه با نحوة اتصال قطعات، بخش‌ها و یا لایه‌های یک کل اجتماعی 

 

     در قالب یک مثال، اگر که یک محقق دغدغة پروژه‌اش چگونه و تحت چه شرایطی یادگیری موفقیت‌آمیز کودکان باشد ممکن است در ترکیب راهبردی‌اش از یکی از موارد زیر استفاده کند:

- تجزیه و تحلیل ثانویه از داده‌های کمّی ملی یا محلی دربارة پیامدهای آموزشی برای کودکان در برابر شاخص‌های جمعیتی و اقتصادی- اجتماعی متفاوت.

- مدل‌سازی آماری از نتایج حاصل و داده‌های مرجع برای توضیح پیوند میان نتایج مشاهده شده و دامنة وسیعی از شاخص‌های مرجع.

- تجزیه و تحلیل سازمان آموزش و پرورش محلی و داده‌های اسنادی مدرسه برای ردیابی فلسفه‌ها، سیاست‌ها و روش‌ها.

- قوم‌نگاری فرهنگی مدرسه بویژه مدارس برگزیده.

- مصاحبه با منابع آگاه اصلی در داخل و خارج مدرسه.

- مصاحبه‌های کیفی خارج از مدرسه (بعنوان مثال در خانه یا یک محیط اجتماعی) و یا قوم‌نگاری خانه.

- خاطرات ویدئویی کودکان، وبلاگ‌ها و شیوه‌های ارتباطی.

 

     البته یک طیف عظیمی از امکانات وجود دارد که یک محقق می‌تواند در تعقیب پرسش (تقریباً بحث برانگیز) پژوهش خود بکار بندد، اما نکتة اصلی در این رویکرد این است که هر روش را می‌توان برای تولید داده‌های مربوط به یک قسمت خاص از یک کل در نظر گرفت.

 

منطق منسجم Integrative Logic
     واضح است که این روش از یک منطق منسجم و یکپارچه بهره می‌برد. این منطق معمولاً از آغاز تحقیق در فرضیات مربوط به این پرسش که چه بخشی از انواع یا لایه‌هایی از داده‌ها می‌تواند در کلیت داستان ایفاگر نقش غالب باشد حاضر است، حال گاهی با صراحت بیشتر و گاه با صراحت کمتر. در مثال فوق، این می‌تواند الهام‌بخش یک نظریه در حوزه‌هایی باشد که در آن یادگیری موفقیت‌آمیز یک امر مصوب، تحصیل شده یا تسهیل‌ شده در نظر گرفته شود و ممکن است با این ایده در ارتباط باشد که بداند کدام یک از حوزه‌ها غالب و یا تعیین‌کننده است.

 

     با این وجود، غالباً، منطق دقیقی که طرح‌های تحقیقاتی مبتنی بر آن پایه‌ریزی می‌شوند ناگفته می‌مانند و تیم‌های تحقیقاتی آن را امری آشکار و بدیهی می‌شمارند. اما برای محققان تشخیص این نکته مهم است که فرضیات‌شان در مورد چگونگی تناسب سطوح یا لایه‌های داده‌ها با یکدیگر ناشی از یکپارچه‌سازی نظریه‌ها یا مدل‌ها و سایر نظریاتی است که همیشه امکانش موجود است. در واقع، اعضای تیم تحقیقاتی می‌توانند دیدگاه‌های متفاوت را در زیر یک روکشی از یک منطق منسجم مورد توافق نگاه دارند.

 

✅ چالش‌ها و فرصت‌ها
این رویکرد سعی می‌کند بجای معلق ساختن یا دوری کردن - کاری که دو رویکرد قبلی انجام می‌دهند، با شاخ‌به‌شاخ شدن از پس مسألۀ تلفیق یا پیوند داده‌ها برآید. بیشتر از این بابت است که این رویکرد تا حد زیادی در چالش قرار می‌گیرد تا بر حسب دامنۀ مهارت‌های محقق که مورد نیاز است. 
این رویکرد واقعاً مستلزم یک نظریۀ صریح و بافکر برای یکی‌سازی داده‌ها است. با این حال در عمل مشکلاتی پیش خواهد آمد چرا که روش‌ها، رویکردها و نظریه‌هایی که زیربنای این‌ها هستند در ارتباط با جهان اجتماعی یا اجزاء تشکیل دهندۀ آن و نه چگونگی تناسب آنها باهم همیشه مورد وفاق نیستند. تفاوت‌ها را می‌توان در مراحل اولیه در مشکلات تدوین سؤالات تحقیق قابل مشاهده ساخت (این دربرگیرندۀ مثال بحث‌برانگیز فوق هم هست که تناسبش با برخی سنت‌های تحقیقی بهتر از بقیه است). زمانی که تلاش‌ها معطوف به ارائۀ یک تجزیه و تحلیل یکپارچه از اشکال مختلف داده‌هاست ممکن است مشکلات بیشتری مجال بروز پیدا ‌کنند.

 

     در تحقیقات تیمی میان‌رشته‌ای، اعضای تیم گاهی از ترس مکشوف افتادن تفاوت‌های آشتی‌ناپذیر این را آسان‌تر و سازنده‌تر می‌یابند که یک رویکرد عملگرایانه‌ای انتخاب کنند که بیش از حد با نظریه، معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی درگیر نباشد. [هستی‌شناسی به معنای نظریه درباره ماهیت و ذات اشیاء است (یعنی چه چیزهایی هستند) و معرفت‌شناسی به معنای نظریه دربارۀ معرفت است (یعنی چه چیزهایی قابل شناخت هستند)]. اما این نوع از گرایش به انجام تحقیق، از این جهت که بنحو مطلوب و نظام‌یافته به نظریه متصل نیست می‌تواند به توضیحات شکسته‌بسته و بی‌ربط منجر گردد و یا حتی بصورت ناخواسته به یک منطق موازی (راهبرد دوم) متوسل گردد. در برخی از طرح‌های تحقیقاتی، انتخاب مدل یکپارچه‌ای که غالب باشد ممکن است در نتیجۀ یک منازعۀ قدرت، بعنوان مثال بین شرکای پژوهشی نابرابر، یا بین روش‌های مورد علاقۀ رشته‌های قدرتمند و رشته‌های کم‌قدرت و یا کسانی که مورد علاقه و عنایت تأمین‌کنندگان اصلی هزینه‌های تحقیقات هستند باشد تا اینکه یک دلیل اصلی با یک منطق فکری قانع‌کننده برای انجام دادن آن وجود داشته باشد.

 

     به نظر، مهم‌ترین فرصت برای تلفیق روشها با استفاده از یک منطق منسجم در طرح‌هایی است که از یک توافق بر سر جهت‌گیری رشته‌ای یا نظری و یا از جهت‌گیری‌هایی که مشخصاً مکمل هم هستند برخوردار باشند. پس از آن است که مدل‌سازی برای یکپارچه‌ساختن داده‌ها و نظریه‌پردازی دربارۀ کلی که مورد تحقیق است فراهم می‌آید. این مسأله، فرصت‌ها را برای استفاده از روش‌ها و رویکردها با بهترین مزیتی که در شرایط خود دارا هستند محدود می‌سازد.

 

✅ حکم نهایی
     تلفیق روش‌ها با یک منطق منسجم صورت می‌پذیرد؛ انجام دادنش دشوار، مزایایش مشکوک و قابل تردید است اگرکه بطور مؤثر انجام نشود، اما در صورتی که یک مدل روشن و مورد توافق برای یکپارچه‌سازی داده‌ها وجود داشته باشد می‌تواند خوب و مفید باشد.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: روش تحقیق تلفیقی, جامعه شناسی, پژوهشگری علوم اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شش راهبرد برای تلفیق روش‌ها و ترکیب داده‌ها در پژوهش‌های علوم اجتماعی
Six strategies for mixing methods and linking data in social science research
نوشتۀ: جنیفر میسون Jennifer Mason بازگردان: حسین شیران
University of Manchester - July 2006
ESRC National Centre for Research Methods

بخش سوم

 

راهبرد دوم: "تلفیق روشها به منظور پرسش و پاسخ دربارة مسایل متفاوت و مجزا از هم درک شده":

     گاهی پژوهش‌گران چنین احساس می‌کنند که مجموعه‌های مختلفی از سؤالات پژوهشی وجود دارند که اگر چه بنحوی گسترده‌ به یک موضوع کلی معین مربوط هستند اما در مقام گفتگو ارتباط تحلیلی خاصی میان آنها وجود ندارد. برای مثال، در قالب یک تحقیق ممکن است تعاملات انسان و حیوان در کشاورزی، صنعت گوشت، شکار، فرهنگ باغ وحش و حیوانات خانگی در نظر گرفته شود و یا نقش حیوانات در ادبیات و رسانه‌ها و از این قبیل بررسی گردد اما هیچ استدلال خاصی در مورد اینکه آیا این حوزه‌های مختلف به هم متصل هستند یا نه، و اگر هستند چگونه، ارائه نشود.

 

روش تحقیق تلفیقی - راهبرد دوم - جامعه شناسی شرقی

 

     مطالعاتی از این قبیل را می‌توان در قالب پروژه‌های چندبخشی سازمان داد و عموماً و نه لزوماً توسط یک تیم که در آن اعضای مختلف مسئولیت بخش‌های مختلف آن را بعهده دارند انجام داد. در اینجا، رویکردها و روش‌های مختلف لزوماً همه باهم حاضر هستند اما همه با طرح، در هر صورتی از کل یکپارچه یا استدلال کل درگیر نمی‌شوند.

 

منطق موازی Parallel Logic
     این نوع رویکرد با یک منطق موازی مدیریت می‌شود و متفاوت از منطق بلاغی است که در بالا آمد، بخاطر اینکه هر کدام از رویکردها لزوماً در داخل راهبرد گستردة دیگری قرار نمی‌گیرد؛ در عوض، هر بخشی از این مطالعه، و یا هر ریزمطالعه، طرح منطقی، تولید داده‌ها، تجزیه و تحلیل‌ها و توضیحات خاص خود را دارد و تمامی این‌ها به صورت موازی اجرا می‌شوند. البته این ریزمطالعات لازم نیست که هر کدام روش منحصربفرد داشته باشند با این وجود باید در نظر داشت که این رویکرد کلی اساساً مبتنی است بر تفکر هم‌باشی و حضور همزمان روش‌های چندگانه و نه الزاماً ادغام آنها درهم.

 

✅ چالش‌ها و فرصت‌ها
     چالش‌های این نوع رویکرد هم (دستکم برای کار با روش تلفیقی) کم است، بخاطر اینکه هر چند روش‌های چندگانه ممکن است بخاطر بهترین مزیتشان مورد استفاده واقع شوند اما این پرسش که چگونه باید آنها را باهم تلفیق کرد و یا داده‌ها و تجزیه و تحلیل‌ها را بهم پیوند داد در نهایت همچنان مطرح می‌ماند. فرصت‌های این رویکرد در مقایسه با منطق بلاغی که پیش از این تشریح شد کمی بیش‌تر است هر چند هر دو بخاطر اینکه هیچ ضرورتی برای ریختن رویکردهای مختلف در داخل یک چارچوب تبیینی کمی یا کیفیِ غالب در آنها وجود ندارد (که برازندة همه هم نخواهد بود) و نیز بخاطر اینکه هر ریزمطالعه در موقعیت خود به خوبی اجرا می‌شود ممکنست فرصت‌های قابل توجهی برای تجزیه و تحلیل‌های ثانویه وجود بیاورند که پیوند دادن همة آنها در مرحلۀ بعد ممکن است صورت بگیرد. در آن زمان، می‌توان به ایجاد برخی فرصت‌های خلاقانه برای پیوند داده‌ها و تفسیر آنها فکر کرد. همچنین در یک مطالعة چندبخشی یا چندسؤالی از این نوع، برخی ظرفیت‌ها برای جرقه‌زدن افکار در مرزهای روش‌شناختی و در سراسر ریزپروژه وجود دارد البته اگر که اعضای تیم برای انجام این کار آماده و یا قادر باشند.

 

✅ حکم نهایی
     تلفیق روشها با منطق موازی صورت می‌پذیرد؛ انجام دادنش به نسبت آسان است، خطرپذیری‌اش متوسط اما مزایایش محدود است اگرچه از برخی ظرفیت‌های جالب برای بهره‌برداری از روش‌های چندگانه برخوردار است، به خصوص در قالب راهبرد بعدی.

پایان بخش سوم

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: روش تحقیق تلفیقی, جامعه شناسی, پژوهشگری علوم اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ یکشنبه ۲ مهر ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شش راهبرد برای تلفیق روش‌ها و ترکیب داده‌ها در پژوهش‌های علوم اجتماعی
Six strategies for mixing methods and linking data in social science research
نوشتۀ: جنیفر میسون Jennifer Mason بازگردان: حسین شیران
University of Manchester - July 2006
ESRC National Centre for Research Methods

بخش دوم

 

راهبرد اول: تلفیق روش‌ها به منظور ارائة یک تصویر نزدیک (بسته) از یک تصویر بزرگتر (باز) یا یک تصویر پس‌زمینه

     شاید رایج‌ترین منطق مورد استفاده در تلفیق روش‌ها این باشد که پژوهش‌گران تمایل پیدا می‌کنند تا هرچه بیش‌تر به تجزیه و تحلیل‌های خود پهنا و ژرفا ببخشند. این امر غالباً توسط محققانی انجام می‌گیرد که بدواً به هر دو بُعد کمی و کیفی گرایش دارند ولی همچنان احساس می‌کنند که روش‌ها و داده‌هایشان در برخی جهات ناقص و ناتمام هستند. برای کسانی که جهت‌گیری‌شان کمّی است، «تصویر بزرگِ» حاصل از ابزارهای کمّی، ممکن است دقیق و مبتنی بر اشکال نمونه‌برداری‌هایی کاملاً معرف و تجزیه و تحلیل‌های آماری صحیح باشد اما در عین حال از نظر انعکاس طنین "زندگی واقعی"، واجد یک احساس سطحی و یا اصلاً فاقد آن باشد.

 

روش تحقیق تلفیقی - راهبرد اول - جامعه شناسی شرقی

توضیح نمادین راهبرد اول 

 

     از این نقطه‌نظر، استفاده از رویکردهای کیفی منتخب - بعنوان مثال، مطالعات موردی ژرفانگر - می‌تواند گویا و مهیج و ارائه‌دهندة یک «نمای بسته یا نزدیک» از واقعیت باشد.  برعکس، برای یک محقق با جهت‌گیری اولیة کیفی، که بر فرآیندهای اجتماعی با جزئیات زیاد و نزدیک متمرکز است، گنجاندن مقداری محتوای کمّی زمینه‌ای، شاید در قالب اطلاعات دموگرافیک محلی یا ملی، می‌تواند در ساخت اجزای تحقیقاتی یک مجموعة بزرگتری از مشاهدات یاری‌گر باشد.

 

منطق بلاغی  Rhetorical Logic

     منطق این نوع رویکرد ذاتاً بلاغی (خطابی) است - به این معنی که محقق از هر نقطه که شروع کند و هر جا که بخواهد از شکل دیگری از داده‌ها استفاده می‌کند تا بنوعی تجزیه و تحلیل خود را بیاراید، اما بطور واقع این عمل یک بخش ضروری از استدلال در نظر گرفته نمی‌شود. در اصل، داده‌هایی که بعداً اضافی می‌شوند تنها نقش یک متمم و مکمل را بازی می‌کنند و منطق تبیینی تحقیق، فی‌نفسه یکی از دو حالت کمی یا کیفی است. [به بیان روشن، در این رویکرد، کم و کیف تلفیق بستگی به خطابت و بلاغت و فصاحت محقق دارد. مترجم]

 

چالش‌ها و فرصت‌ها

     جاه‌طلبی‌های این نوع رویکرد عبارتند از سخن‌گویی‌های روش‌شناختی بسیار متواضعانه. هیچ تلاش واقعی‌ای در قالب تبیین یا محاورة چندروشی وجود ندارد و طرح یا راهبرد تحقیق بواسطۀ یک منطق روش‌شناختی لغزان میان دو بعد کمی و کیفی مدیریت می‌شود. به همین دلیل، این نوع رویکرد از چند جهت چالش‌برانگیز است؛ برای یک محقق کمّی‌کار ماهر هیچ دشواری ندارد که برای کار خود چند نمونة کیفی فراهم سازد، همین‌طور برای یک محقق کیفی‌کار که با استناد به منابع منتشر شده (به عنوان مثال) کار خود را با پاره‌ای پس‌زمینة کمّی همراه سازد.  

 

     در این میان نه درک مشخصی از اینکه دقیقاً چگونه باید نمونه‌گیری کرد یا بطور سیستماتیک و خلاقانه به تولید داده پرداخت و از چشم‌اندازهایی که یکی از دیگری آشناتر است استفاده کرد وجود دارد و نه هیچ توضیح یا تفسیری از اینکه روش تلفیقی چیست به چشم می‌خورد. البته فرصت‌ها هم همچون تهدیدات محدود هستند؛‌ از آنجایی که این رویکرد متضمن و متوجه اینکه چه نوع سؤالاتی باید پی‌گرفته شوند نیست محقق از هر نوع روشی که واجد بیشترین مزایا باشد استفاده می‌کند و ترجیح می‌دهد به این طریق، بیشتر به آرایش طرح بپردازد. این نوع رویکرد همچنین گرایش به قطبی کردن تقابل روش‌های کمی و کیفی دارد، بدون اینکه پیچیدگی‌های هیجان‌انگیز تفاوت‌ها در داخل این دو مقولۀ گسترده را به محقق بنمایاند.

 

حکم نهایی

     تلفیق روش‌ها با یک منطق بلاغی صورت می‌پذیرد: انجام دادنش آسان و کم خطر است، اما خیلی شما را به دوردست‌ها نمی‌برد.

پایان بخش دوم

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: روش تحقیق تلفیقی, جامعه شناسی, پژوهشگری علوم اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شش راهبرد برای تلفیق روش‌ها و ترکیب داده‌ها در پژوهش‌های علوم اجتماعی
Six strategies for mixing methods and linking data in social science research
نوشتۀ: جنیفر میسون Jennifer Mason بازگردان: حسین شیران
University of Manchester - July 2006
ESRC National Centre for Research Methods

بخش اول

پیش‌گفتار
     این مقاله به عنوان یک راهنمای عملی با هدف دست‌یابی آسان به برخی از موضوعات کلیدی روش‌های تحقیق تلفیقی نگاشته شده است. شش راهبرد عمده‌ای که در این مقاله مورد بررسی واقع می‌شوند هر کدام می‌توانند مبنایی برای تلفیق روش‌ها و ترکیب اشکال مختلفی از داده‌های کیفی و کمی باشند و به نوعی شکاف میان این‌ دو روش را پر سازند. این در شرایطی صورت می‌گیرد که نگرش‌ها به تلفیق روش‌ها به نسبت در حال خوب شدن است و سرمایه‌گذاران تحقیق بطور فزاینده بر طرح‌هایی که در تولید و تجزیه و تحلیل داده‌های خود به بیش از یک روش متکی باشند به دید مثبت نگاه می‌کنند.

 

     با این حال، هنوز نمی‌توان گفت که تلفیق روش‌ها‌ از هر نظر خوب است بخاطر این‌که در مواردی ممکن است به یک تحقیق نامنسجم و نامتمرکز منجر گردد و به این ترتیب، به شدت قابلیت‌های انجام‌دهندگان را مورد آزمون قرار دهد. در کل، محققانی که در تحقیق خود از روش‌های تلفیقی استفاده می‌کنند نیازمند این هستند که درکی روشن از منطق و هدف استفاده از این رویکرد و نیز این‌که بنا دارند با آن به چه چیزی دست یابند داشته باشند چرا که در نهایت، همین‌ها هستند که راهبردهای عملی‌شان را نه فقط برای انتخاب و استقرار یک روش ترکیبی خاص بلکه مهم‌تر از آن برای ایجاد ارتباط تحلیلی میان داده‌های‌شان پایه‌گذاری می‌کنند.

 

     این مقاله، ضمن ارائة طرحی کلی از راهبردهای شش‌گانه، به چالش‌ها و فرصت‌هایی که هر کدام برای تلفیق و تحلیل روش‌ها به همراه دارند می‌پردازد و در نهایت برای هر کدام از آنها یک حکم نهایی مجزا ارائه می‌دهد. این شش راهبرد عبارتند از:

1- تلفیق روش‌ها به منظور ارائة یک تصویر نزدیک (بسته) از یک تصویر بزرگتر (باز) یا یک تصویر پس‌زمینه.

2- تلفیق روش‌ها به منظور پرسش و پاسخ دربارة مسایل متفاوت و مجزا از هم درک شده.

3- تلفیق روش‌ها به منظور پرسش در رابطه با نحوة اتصال قطعات، بخش‌ها و یا لایه‌های یک کل اجتماعی.

4- تلفیق روش‌ها به منظور دستیابی به یک اندازه‌گیری دقیق از طریق ثلث‌بندی.

5- تلفیق روش‌ها به منظور طرح پرسش‌های متمایز اما متقاطع.

6- تلفیق روش‌ها بنحوی فرصت‌طلبانه.

پایان بخش اول

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: روش تحقیق تلفیقی, جامعه شناسی, پژوهشگری علوم اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

عنوان مقاله: مقدمه‌ای بر فراتحلیل Introduction to Meta-Analysis

نوشته: ناظم چوغالتای و انگین کاراداغ Nazım Cogaltay and Engin Karadag

بازگردان: حسین شیران Hossein Shiran


چکیده
     توسعۀ روش «فراتحلیل Meta-Analysis» بعنوان یک وسیله برای ترکیب نتایج مطالعات متعدد، به لحاظ زمانی همپای انواع تعاریف در ادبیات تحقیق می‌باشد. فراتحلیل را می‌توان به طرق مختلف تعریف کرد: نخست بعنوان یک «ابزار» برای خلاصه و ترکیب کردن نتایج کمّی تحقیقات و بعد بمثابۀ یک «روش» برای دست‌یافتن به «اندازۀ اثر کمّی» مبتنی بر مطالعات منفرد. «فراتحلیل» هنگام تجمیع یافته‌های پژوهش‌های متعدد از رویکردهای کمّی و فرمول‌های محاسبۀ بسیاری بهره می‌برد. البته این به این معنا نیست که محقق در تمام انواع فراتحلیل‌ها و فرمول‌های محاسبۀ لازم برای آنها الزاماً یک متخصص باشد، با این وجود اگر که محقق فاقد آشنایی لازم با حداقل برخی از مفاهیم اصلی فراتحلیل باشد ممکن است در نهایت نتواند به نتایج صحیح دست یابد. این نوشتار قصد دارد به توضیح برخی از این مفاهیم اصلی در فراتحلیل بپردازد.

 

1. پیش‌گفتار
     این پرسش که چگونه باید به گردآوری و تفسیر مطالعات تحقیقاتی که مستقل از یکدیگر انجام پذیرفته‌اند پرداخت یک مسألۀ اساسی و مهم در تمامی علوم است. از این رو، عدم توانایی در انجام مطالعات تحقیقاتی با حجم نمونه‌های‌ بزرگ- آنسان که نمایانندۀ یک جمعیت گسترده‌تر باشد، بدلیل موانعی همچون محدودیت زمان و هزینه و پژوهشگران متخصص و نیز بحث در مورد اینکه اساساً یافته‌های یک مطالعۀ منفرد تا چه حد می‌تواند مفید و مؤثر باشد ترکیب نتایج مطالعات متعدد را ضروری ساخته است. این عدم کفایت نتایج حاصل از مطالعات منفرد و نیز این ضرورت ترکیب یافته‌ها، دانشمندان را به سمت تولید و توسعۀ روش‌هایی هدایت کرده است که بواسطۀ آنها امکان ترکیب نتایج حاصل از چندین مطالعۀ مستقل فراهم گردد.

 

     تاکنون روش‌های زیادی برای ترکیب یافته‌های مطالعات متعدد بکار برده شده است. نخستین تلاش‌ها برای تجمیع و ترکیب یافته‌های مطالعات را می‌توان در رشته‌های علمی «نجوم astronomy» و «فیزیک physics» مشاهده کرد. پس از آن، این کارشناسان رشتۀ «کشاورزی agriculture» بودند که شروع کردند به تولید و توسعۀ روش‌های آماری بنحوی که به آنها امکان تجمیع اندازه‌گیری‌های مکرر را بدهد (Hedges - 1985 و Olkin). «تلفیق داده‌ها» از مطالعات متعدد با استفاده از «تلفیق روایات» انجام می‌شود. یک فرد متخصص در این زمینه، بدواً یک تحقیق با یک موضوع خاص را مطالعه می‌کند، بعد یافته‌ها را خلاصه می‌کند و در نهایت با استناد به این خلاصه‌ها به ارائۀ یک نتیجه‌گیری می‌پردازد.

 

     اما، این روش بدلیل محدودیت‌هایی از قبیل ذهنیت متفاوت محققان مختلف (معیار criteria ، پایایی reliability و روایی validity) و نیز این واقعیت که تنها مطالعات با «اندازۀ اثر effect size» پایدار قابل مقایسه هستند غیرمؤثر تلقی می‌شد. این محدودیت‌ها در روش «تلفیق روایات»، دانشمندان را برانگیخت تا به دنبال یک روش متفاوت باشند و در نتیجه، روش‌های «بازنگری منظم یا مرور نظام مند» (بررسی سیستماتیک Systematic review) و «فراتحلیل meta-analysis» پدید آمدند (Borenstein, Hedges, Higgins, & Rothstein,2009).

 

     ایندو روش یعنی «بازنگری منظم» و «فراتحلیل» دو رویکردی هستند که هدفشان ترکیب مطالعات مختلفی است که مستقل از یکدیگر هستند ولی در عین حال باهم سازگاری دارند. زمانی که هر دو روش باهم استفاده می‌شوند، تلفیق شواهد کمّی، تجزیه و تحلیل‌ها و در کل رویکردهای علمی ممکن می‌شود. این رویکرد، بدست آوردن یک حجم نمونۀ بزرگ و ارائه دیدگاه‌های جدید در رویّه‌های اجتماعی در حال رشد را ممکن می‌سازد.

 

     با این حال، این دو رویکرد مترادف هم نیستند بلکه نشان‌گر دو رویکرد مختلف‌اند. بسیاری از مطالعات فراتحلیلی، بازنگری‌های سیستماتیک نیستند. مطالعات فراتحلیلی می‌تواند بخشی از یک بازنگری سیستماتیک باشد، اما این در ارتباط با همۀ فراتحلیل‌ها نمی‌تواند صحیح باشد (Littel, Corcoran, & Pillai,2008). باور عموم بر این است که اولین مطالعۀ فراتحلیلی در سال 1904 توسط «کارل پیرسون Karl Pearson» انجام شد زمانی که او تلاش داشت چندین مطالعۀ مستقل مربوط به واکسن تیفوئید (حصبه) را باهم ترکیب کند (Littel et al., 2008). با این حال، در سال‌های بعدی هیچ خبری از فراتحلیل نبود تا دهۀ 1970 که دانشمندان علوم اجتماعی و رفتاری استفاده از آن را شروع کردند.

 

     در سال 1976 گلس Glass چند اصطلاح آماری برای ترکیب نتایج مطالعات متعدد (بیش از یک مورد) ابداع کرد. از این دوره به بعد، تحقیقات متعددی انجام شد با هدف ترکیب نتایج حاصل از مطالعات مستقل در موضوعاتی مانند اثرات روان‌درمانی (Smith & Glass, 1977)، اثرات کلاس جمعیت بر موفقیت (Glass & Smith,1978)، اثر میان‌فردی انتظارات (Rosenthal & Rubin,1979) و اعتبار آزمون‌های استخدامی نژادمحور (Hunter, Schmidt, & Hunter, 1979).

 

     پس از دهۀ 1980، دانشمندان شروع به توسعۀ روش‌های آماری در زمینۀ فراتحلیل کردند (Cooper,1998; Cooper & Hedges, 1994; Hedges & Olkin, 1985; Light & Pillemer, 1984)، و در نتیجه، فراتحلیل سرانجام به یک فن آماری تبدیل شد. توسعۀ روش فراتحلیل بعنوان یک وسیله برای ترکیب نتایج مطالعات متعدد، به لحاظ زمانی به موازات توسعۀ انواع تعاریف در ادبیات تحقیق بود. گلس (1976)، کسی که برای اولین بار مفهوم فراتحلیل را ارائه داد، از مفاهیمی همچون «تحلیل اولیه primary analysis»، «تحلیل ثانویه secondary analysis» و «فراتحلیل meta-analysis» سخن گفت و تأکید کرد که این نوع از تحلیل‌ها نباید با یکدیگر اشتباه گرفته شوند. او «تحلیل اولیه» را تحلیل انجام شده در پژوهش اصلی و اولیه تعریف کرد، «تحلیل ثانویه» را معطوف به کاربرد آمار برای درک بهتر مسألۀ مطرح شده در پژوهش اصلی یا استفاده از داده‌ها برای یافتن پاسخ به مسایل جدید دانست، و «فراتحلیل» را «تحلیل تحلیل‌ها» تعریف کرد.

 

     البته فراتحلیل را می‌توان به طرق گوناگون تعریف کرد: بعنوان وسیله‌ای برای خلاصه و ترکیب کردن نتایج کمّی پژوهش‌ها (Glass, McGaw, & Smith,1981) یا بعنوان یک روش کاربردی برای رسیدن به اندازه اثر کمّی مبتنی بر مطالعات منفرد (Durlak، 1995). روش فراتحلیل از دیگر روش‌های بررسی کمّی که به آزمون صحت فرضیه‌ها می‌کوشند متفاوت است (Littel et al.,2008). فراتحلیل عبارتست از روش انجام تحلیل آماری بر روی یافته‌های چندین پژوهش مستقل از هم که همه در مورد یک موضوع خاص انجام شده‌اند (Borenstein et al.,2009; Cohen, Manion, & Morrison,2007; Glass, 1976; Hedges & Olkin, 1985; Littel et al., 2008; Petitti, 2000).

 

     «فراتحلیل» هنگام تجمیع یافته‌های پژوهش‌های متعدد از رویکردهای کمّی و فرمول‌های محاسبۀ بسیاری بهره می‌برد. البته این به این معنا نیست که محقق در تمام انواع فراتحلیل‌ها و فرمول‌های محاسبۀ لازم برای آنها الزاماً باید یک متخصص باشد، با این حال اگر که محقق فاقد آشنایی لازم با حداقل برخی از مفاهیم اصلی فراتحلیل باشد ممکن است در نهایت نتواند به نتایج صحیح دست یابد. این نوشتار قصد دارد به توضیح برخی از این مفاهیم اصلی در فراتحلیل بپردازد.

پایان بخش اول

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, فراتحلیل یا متاآنالیز, روش تحقیق, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

آمار برای علوم اجتماعی

حسین شیران

 

     شاید شما نیز از جمله کسانی باشید که با شنیدن نام آمار مو بر تنشان سیخ می شود. راستش را بخواهید من نیز پیشتر چنان بودم اما به شما اطمینان می دهم که اگر این پیش تصور غیرواقعی و هراس انگیز را کنار بگذارید و با حوصله و با ذهن باز و البته پشتکار و پیگیری به سراغ آمار بروید بزودی برای خودتان آماردان خوبی خواهید شد. این را به تجربه می گویم؛ زمانی که ما دوران دبیرستان را (در رشته علوم تجربی نظام قدیم) سپری می کردیم هرگز درس آمار نخواندیم بنابراین وقتی من بعد سالها تغییر رشته دادم و در سطح ارشد وارد رشتة جامعه شناسی شدم حتی یک کلمه هم آمار نمی دانستم و براستی از شنیدن نام آمار، هول و هراس تمام وجودم را در بر می گرفت. واقعیتش را اگر بگویم در آمار مقدماتی اگر استاد کمکم نمی کرد باصطلاح دانشجویی با کله پس می افتادم. اما در یک فاصله کوتاهی دیدگاهم نسبت به آمار عوض شد و به پشتوانة این تغییر نگرش شروع کردم از اول به آموختن اصولی علم آمار.


     بتدریج کار بجایی رسید که دیگر نه تنها از نام آمار نمی هراسیدم بلکه با خواندن آمار احساس خوشی و لذت مضاعفی به من دست می داد؛ هر روز بیشتر از دیروز به آموختن آمار گرایش پیدا می کردم تا آنکه منی که در نوع مقدماتی اش مانده بودم به لطف خدا توانستم در نوع تخصصی و پیشرفته اش نمره الف بگیرم. بگذارید اینرا هم اضافه کنم که بر این اساس، قوّت کارهای آماری پایان نامه ام هم در حدی بود که استاد داورم روز دفاع به تصریح گفتند که پیشتر تصورشان این بود که من می بایست لیسانس آمار داشته باشم. خوبست بدانید که این مراحل را بصورت خودخوان گذراندم و تنها به کمک منابع موجود - تقریباً همانها که شما هم در دسترس دارید، توانستم به سرعت ضعف مفرط خود در آمار را جبران کنم تا امروز براحتیِ هرچه تمامتر کارهای آماری خودم را خودم انجام دهم و حتی به دیگران هم در این خصوص کمک کنم.
 

     دوست عزیز دلیل آنکه این تجربه را با شما در میان می گذارم تنها بخاطر اینست که به شما اطمینان بدهم که شما هم می توانید چنان بکنید که من کردم. یقین بدانید در آغاز هرچقدر اطلاعات آماری شما کم بوده باشد بی شک از اطلاعات آماری آغازین من کمتر نخواهد بود چون من در آغاز کار حتی یک کلمه هم آمار نمی دانستم. پس حتی اگر شما هم اینگونه هستید و یک کلمه هم از آمار نمی دانید باز نگران نباشید چون همینک در موقعیتی هستید که من پیشتر بودم. و من به امید خدا شما را از این موقعیت تا به آنجایی همراهی خواهم کرد که حداقل کارهای آماری خود را در هر سطحی هم که باشد با قوّت هرچه تمامتر خودتان انجام بدهید و به اصطلاح در تجزیه و تحلیلهای آماری از استقلال فکری و ذهنی لازم برخوردار باشید!
 

     تنها کاری که باید بکنید اینست که با حوصله و با انگیزه مطالب را به ترتیب یاد بگیرید و هرگز مطلبی را نافهمیده پشت سر نگذارید؛ اول بخاطر اینکه اگر شما انگیزة لازم برای آموختن یک چیزی را در خود نداشته باشید ذهن شما بصورت خودکار مفاهیم مربوط به آن چیز را مورد بی مهری تام قرار خواهد داد و به بیانی دیگر در پذیرش آنها مقاومت خواهد کرد. پس اگر فاقد این شرط هستید اول با تغییر نگرشی اساسی این انگیزه را در خود ایجاد کنید. و دوم اینکه مطالب اولیه سنگ زیرین مطالب بعدی هستند و اگر شما این پایه و پی را درست و استوار نچینید قطعاً در چینش سنگهای بعدی دچار مشکل خواهید شد. لابد می دانید که در این خصوص چه گفته اند؛ بله! "خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج". حال این معمار می خواهد استاد شما باشد یا خود شما؛ مهم اینست که این خشتها در ذهن شما چیده می شوند و شما قطعاً از این حق مسلم برخوردار هستید که مراقب باشید تا دیوارهایی که قطعاً از آن شماست کج و نااستوار بنا نشوند!


     در آخر این پیشگفتار و اول کار اکیداً به شما توصیه می کنم که در آموختن آمار هرگز از فرمولها و ضریبها و جدولها و نمودارها و کلاً هرچه شکل و شمایل ریاضی دارد آغاز نکنید چون اینها قطعاً باعث هراس و استرس و سردرگمی شما خواهند شد. بهتر و اصولی تر آنست که از مفاهیم شروع کنید! مفاهیم همان سنگهای زیرین بنای ذهنی شما هستند که باید خوب فرا بگیرید و ملکة ذهنتان سازید وگرنه هیچ فرمولی که مفاهیم بنیادینش را خوب نیاموخته باشید یقین بدانید که در ذهن شما بیش باقی نخواهد ماند.
 

    یادتان باشد که فرمولها برآمده از مفاهیم هستند و نه برعکس! شما اگر خوب مفهوم یک چیزی را درگرفته باشید فرمولش را هم خوب درخواهید یافت و حتی اگر از دانش و اعتماد بنفس لازم برخوردار بوده باشید بجرأت می توان گفت که ممکن است خود به فرمولی جدید دست یابید! چه این همان راهی است که دانشمندان هر علمی مدام پیموده اند و باز می پیمایند. فراموش نکنید فرمولها و ضریبها و جدولها و نمودارها همه خروجی کار هستند و نه ورودی آن! پس این شرط است که همیشه مراقب باشیم به هرکجا که وارد می شویم یا در بهر هرچه که فرو می رویم از ورودی و راه اصلی و اصولی اش وارد شویم. اصول کار ما هم چنین است و از اینرو در ابتدا مفاهیم علم آمار را باهم مرور می کنیم!

 

                                                                                        ادامه دارد ...


موضوع: مقدمه ای بر آمار در علوم اجتماعی - آمار در پژوهشهای اجتماعی - آمار به زبان ساده -  روش آسان برای یاد گرفتن آمار در علوم اجتماعی

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, آمار علوم اجتماعی

[ یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

راهنمای پایان نامه نویسی در علوم اجتماعی

حسین شیران

 

     انجام هرکاری هول و هراسهای خاص خود را دارد و پایان نامه نویسی هم هینطور! شما از همان ابتدا که وارد دانشگاه می شوید ته ذهنتان خواسته یا ناخواسته به پایان نامه نویسی می اندیشید و هرچه پیشتر می آیید این اندیشة خوف انگیز بیشتر و بیشتر می شود تا اینکه ترمهای آخر همچون کوهی پیش می آید و تمام قد در مقابل چشمانتان می ایستد! خدایا چطور خواهد شد؟ از کجا باید شروع کنم؟ پیش چه کسی باید بروم؟ با چه کسی کار کنم بهتر است؟ چه موضوعی باید انتخاب کنم؟ آیا از پسش برخواهم آمد؟ منکه آمار نمی دانم! منکه کامپیوتر نمی دانم اصلاً کامپیوتر ندارم ! روش تحقیق هم که خوب نمی دانم؟ هرچه هم تا حالا خوانده ام انگار باد هوا بوده است و حالا هم هیچ چیزی در چنته ندارم؟ پس چطور خواهد شد؟ و ...
 

     کارهای انجام شده و پایان نامه های صحافی شدة دیگران را که می بینی- بخصوص جداول و نمودارها و بخشهای آماری آنرا، ناخواسته نگرانی در تمام وجودت موج می زند که خدایا یعنی من هم می توانم در این حد کار کنم! یعنی می شود روزی من هم کارم را اینطوری صحافی شده در دست بگیرم! ... بله! اینها ترسها و دلهره ای واقعی هستند که کم و بیش بر هر پژوهشگر تازه کاری مستولی می شوند و مدتها در ذهن و وجود او آشوب بپا می کنند! اما باید دانست که منشاء همة این ترسها و دلهره ها نادانستنها و ناآگاهی هایی است که باید هرچه سریعتر با عنصر دانایی و آگاهی جایگزین شوند.
 

     پس شما وجود آنها را به حساب ضعفی استوار در وجود خود نگذارید حتی لازم نیست نگران مبارزه با آنها و غلبه بر آنها باشید؛ هیچ نیازی به این کارها نیست شما همینکه به دانسته ها و آگاهیهای لازم برسید آنها ناگزیر ذهن شما را ترک خواهند گفت. در حقیقت اینجا قضیة «دیو چو بیرون رود فرشته برآید» نیست، بلکه دقیقاً برعکس است یعنی فرشته که آید دیگر جایی برای دیو نخواهد بود. در واقع آنچه شما را می ترساند "ناآگاهی است و نه نالایقی" پس ناشیانه انرژی خود را با نبرد در دو جبهه هدر ندهید بلکه ماهرانه تمام توان خود را در آنجا که باید، متمرکز کنید و نتیجه بگیرید؛ یعنی در جبهة کسب دانش و آگاهی! این یک استراتژی تحصیلی است!
 

     مجموعه نوشتارهایی که تحت عنوان "راهنمای پایان نامه نویسی" در این وبسایت به دوستداران علم و پژوهش ارائه خواهد شد در واقع تلاشی است در این راستا تا با ارائة دانسته ها و آگاهیهای لازم شما را از شّر ترسها و دلهره های واقعی اما بیهوده رها ساخته، راهی روشن و مطمئن برای انجام پژوهشهایی بمراتب اصولی تر پیش پایتان پهن سازد. در این راستا به تمام مراحل کار پژوهشی توجه شده است پس این راهنما از اول تا آخر گام به گام شما را در امر خطیر پایان نامه نویسی همراهی خواهد کرد. به این ترتیب شما "روش تحقیق" یا "روش پژوهش" در علوم اجتماعی را که به سبکی جدید ارائه می شود به آسانی فرا خواهید گرفت البته به شرط آنکه اطلاعات زمینه ای لازم را در این خصوص دارا بوده باشید و در پیگیری و آموختن دقیق تمام مطالب جدّی بوده باشید!
 

     با اینحال این راهنما هرگز شما را از مطالعات بیشتر در این زمینه بی نیاز نخواهد کرد؛ اگرچه تلاش بر اینست که تا حد ممکن مطالب و مفاهیم مورد نیاز شما به زبانی ساده و کاربردی بیان شوند اما این بمعنای این نیست که شما تضمیناً همه چیز را از این طریق فرا بگیرید! فراموش نکنید که هرگز نمی توان همه چیز را از یک منبع بدست آورد اصلاً ماهیت دانشجویی و پژوهشگری ایجاب می کند که شما همیشه در جستجوی منابع بیشتری برای افزایش کیفیت کارتان باشید. در هر صورت این راهنما هم تنها بعنوان یکی از آن منابع در دسترسی شما قرار می گیرد تا همراهی مطمئن باشد برای شما که با قوّت قلب به سراغ کارهای پژوهشی خویش بروید و با تسلط کافی از بهینه انجام دادنش لذت ببرید. مطمئن باشید اگر خوب از این راهنما استفاده کنید بتدریج نقاط ضعف شما یعنی آن بخشهایی که روزی برایتان حتی بخاطر آوردنش هم هولناک بود به نقاط قوت شما تبدیل خواهند شد.
 

     مطالب این راهنما در سه بخش جداگانه ارائه می شوند: 1- بخش بحثهای ضروری 2- بخش پژوهشی 3- بخش نگارشی. توصیه می شود هیچ بخشی از نوشتارها را نخوانده رها نکنید چه در هر بخش اهداف خاصی نهاده شده است تا حد ممکن نقاط ضعف احتمالی شما در هر بعد مورد پوشش قرار بگیرد. سعی بر این بوده است که بدلیل نشر الکترونیکی مطالب، نوشتارها کوتاه باشند تا موجب خستگی و آزردگی خاطر خواننده نگردند. توصیه می کنم از مطالعة آنلاین نوشتارها پرهیز کنید؛ شما می توانید نوشتارها را که به ترتیب اضافه خواهند شد ذخیره کنید و در سر فرصت به مطالعة آنها بپردازید.
 

     و بالاخره اینکه تمامی مطالب این راهنما مدام در معرض بازنویسی و بازنگری و احیاناً تغییرات لازم خواهند بود تا هرچه بیشتر از موارد ضعف و مصادیق خطا پیراسته گردیده و با یاری خداوند و به تذکرات صائب دوستان صاحبنظر بر کمالات آن افزوده گردد. نشر در دنیای مجازی بدلیل شرایط خاص خود هیچگاه از نقص و خطا بدور نخواهد بود پس آنگاه که ضعفی مشاهده کردید متذکر شوید و آنگاه که توصیه ای به ذهنتان رسید حتماً با ما در میان بگذارید.

 


موضوع: روش پژوهش در علوم اجتماعی - روش تحقیق در علوم اجتماعی - راهنمای پایان نامه نویسی در علوم اجتماعی - راهنمای پژوهش در علوم اجتماعی

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, روش تحقیق

[ یکشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]