جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 بازی مافیا و مافیها - بخش سوم
✍️ حسین شیران

.

وقتی همه‌ی بازی‌گران بازی- چه مافیا و چه شهروند، در ظاهر امر خود را به اصطلاح "سفید" یعنی سالم و صادق و صالح و طرفدار شهر و شهروند و حریم و حقوق شهروندی جلوه می‌دهند و همواره هم به نفع صورت‌پذیری این ادراک در اذهان بقیه استدلال می‌کنند شما اگر که شهروند بازی هستید چاره‌ای جز این ندارید که از همین استدلالات و اظهارات و اقداماتی که هر کدام در برهه‌های مختلف از خود بروز می‌دهند، مافیا یا شهروند بودن‌شان را "استنباط" کنید. تنها ابزار شما برای انجام این مهم هم "تجزیه و تحلیل" یا همان "آنالیز" است.

.

آنالیز به معنی شکستن یک کل (یک ماده یا یک موضوع پیچیده) به اجزای سازنده‌اش برای درک و فهم بهتر آنست؛ تحلیل هم به معنی "حل کردن و از هم گشادن" است و ایندو معادل خوبی برای هم‌اند. بهترین تحلیل‌گر برای ماده "معده" است چه هرچه می‌خوریم را به بهترین شکل به اجزا و عناصر سازنده‌اش تجزیه کرده و هضم و جذب آن را آسان می‌سازد. بهترین تحلیل‌گر موضوعات هم ذهن آدمی است اگرکه در مقام تحلیل همچو معده عمل کند و با شکست و گسست به درک و فهم بهتری- که خود نوعی هضم و جذب است، برسد.

.

شکست و گسست یک موضوع به اجزای سازنده‌اش بمنظور 1. شناسایی آن اجزا 2. کشف کم‌وکیف ارتباط آن‌ها با یکدیگر و 3. کشف کم‌وکیف ارتباط آن‌ها با کل صورت می‌پذیرد. در جریان بازی مافیا ذهن شما مدام با آنالیز اکت‌ها و فکت‌های هر بازی‌گر سعی می‌کند آن‌ها را هم فی‌نفسه و هم در ارتباط با هم و هم در ارتباط با موضوع کلی یعنی شهروند یا مافیا بودن هر کس ارزیابی کند و در نهایت در باب این‌که آیا این‌ها همه با هم با آن چیزی که هر کدام ادعا می‌کنند سازگاری دارد یا نه، تصمیم‌گیری کند. این همان "تفکر انتقادی" است.

.

تفکر انتقادی راه و راهبرد ذهن برای کشف وقایع و حقایق پشت پرده است. جایی که شما با مشاهده‌ی مستقیم و استخدام تمام حواس قادر به تشخیص و تمییز خیر از شر، حق از ناحق و اصل از بدل، و مثالا این‌جا، شهروند از مافیا نیستید چاره‌ای جز پناه بردن به ذهن و فکر تحلیلی و انتقادی ندارید. اما ذهن چون معده نیست که ناخودآگاه و بخودی‌خود به تجزیه و تحلیل هر آنچه دریافت می‌کند بپردازد، لاجرم اینجا "تمرین و تربیتی" لازم است و از این جهت تفکر انتقادی یک مهارت بلکه یک هنر محسوب می‌شود.

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, بازی مافیا پدرخوانده, حسین شیران

[ یکشنبه ۷ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 بازی مافیا و مافیها - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

این بازی مافیا را هیچ ساده نگیریم؛ این بازی جامعه‌شناختی‌ترین بازی‌ایست که من تا بحال دیده‌ام؛ بیش‌تر شبیه "شبیه‌خوانی" است تا بازی- شبیه همین‌ها که روز عاشورا هر سال و هر جای ایران می‌بینیم، با این تفاوت که شبیه‌خوانی عاشورا به وجه خاص تنها بازگوکننده‌ی وقایع یک جای و یک گاه و یک عده با یک قرائت خاص است در حالی‌که شبیه‌خوانی مافیا به وجه عام حکایت‌گر عمده جریانات حاکم بر جوامع بشری در هر نقطه از زمین و در هر برهه از زمان است.

.

مافیا چیست؟ یا کیست؟ برخلاف حیوانات که هر کدام طبیعت خاص خود را دارند و در هر شرایطی مشخصا و منحصرا بر اساس طبیعت خاص خود رفتار می‌کنند، انسان بالقوه تنها موجود روی زمین است که از این قابلیت خاص برخوردار است هم‌زمان طبایع چند حیوان دیگر را هم در خود پرورده و در مناسبات و مراودات خود از هر کدام به اقتضای زمینه و زمان به نفع خود استفاده کند. آن‌ها که به هر طریق یک چنین قابلیتی را در خود بارور ساخته و بالفعل "چندطبیعته" گشته و "چندطریقه" عمل می‌کنند مافیاهای جوامع بشری (به معنای عام خود) هستند.

.

چندطبیعته گشتن و چندطریقه عمل کردن کار هر کسی نیست، تنها تعداد قلیلی از این قدرت و مهارت برخوردارند، برای همین تاریخ جز حکایت سیطره‌ و حکم‌رانی اقلیت بر اکثریت نبوده و نیست. باری، قدرت و مهارت می‌خواهد تشخیص دهی کی باید "طبیعت گوسفندی" در پیش گیری و قاطی توده‌ها گردی و برای جلب اعتماد از توده توده‌تر گردی؛ و بعد به وقت‌اش "طبیعت روباهی" رو کنی و حقه‌ها ساز کنی و تله‌ها بار گذاری؛ و باز به وقت‌اش به "طبیعت گرگ" درآیی و تند و تیز طعمه‌ها بدری و از میان ببری؛ و چه می‌دانم، طبایع دیگر که عاملان بهتر دانند!

.

اما آن‌چه مهم است اینست که مافیاها این‌ها همه را پشت نقاب معمول و طبیعی انسانی‌شان انجام می‌دهند. فریب برخی فیلم‌ها را نباید خورد، مافیاها هیچ سر و وضع و سیمایی غیرطبیعی و غیرمعمول ندارند؛ مافیاها غیرانسان که نیستند، همه انسان‌اند و طبیعت پیش‌فرض‌شان انسانی‌ست؛ به ظاهر هم از قضا جزو طبیعی‌ترین و معمول‌ترین و حتی منطقی‌ترین و موجه‌ترین انسان‌ها هستند؛ از این نظر آن‌ها را در هر حوزه- از دین گرفته تا سیاست و اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و ... بیش‌تر در میان همین طیف افراد باید جست و نه جایی دگر. اما چگونه و به چه طریق؟

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, بازی مافیا پدرخوانده, حسین شیران

[ یکشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

انانتیودرومیا؛ ضدخودگردی

حسین شیران

.

وزارت عدم ارتباطات - انانتیودرومیا - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 این تصویر طنز و در عین حال تلخ بنوعی تداعی‌گر اصلی‌ست با عنوان "انانتیودرومیا enantiodromia"- از انانتیوس بمعنی مقابل و دروموس بمعنی دویدن، سرجمع بمعنی و مفهوم مقابل خود دویدن و یا مقابل خود درآمدن و ضدخود گشتن؛ از آنجا که ما معادل مصطلحی برای این اصطلاح نداریم با تکیه بر مفهوم ضدخود آن را "ضدخودگردی" یا "ضدخوددرآیی" در نظر می‌گیریم تا بعد؛ نخست هراکلیتوس حکیم یونان باستان بدین مفهوم پرداخته و بعد کارل یونگ روانشناس شهیر سوئیسی آن را پرورده است. یونگ می‌گوید: هرگاه یک "گرایش افراطی" و یک‌طرفه بر چیزی یا کسی مسلط شود آن چیز یا کس ناخودآگاه با گذشت زمان به نقطه‌ی مقابل خود رسیده و به "ضدخود" بدل می‌شود؛ با این حساب بد نیست آنها که امروز عملا انانتیودرومیک‌اند بخود آیند و ببینند کی و کجا به افراط گراییده و ناخودآگاه کنترل خود بر آگاهی خویش را از دست داده‌ و حال به ضدخود بدل شده‌اند؛ انقلابی ضدانقلاب شده، آزادیخواه ضدآزادیخواهی، عدالتخواه ضدعدالتخواهی و و و وزارت ارتباطات ضدارتباطات!
.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران, جامعه شناسی سیاست

[ شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش دوازدهم

✍️ حسین شیران

.

تاریخ فلسفه "تالس" را نخستین متفکر عالم برمی‌شمارد. قطع یقین پیش از او، جهان خالی از متفکر نبوده است منتهی این عادت تاریخ است که تحققا سراغ کسانی می‌رود که به هر شکل ردی از خویش بجای گذاشته‌اند و گرنه چه بسا متفکرانی به مراتب قوی‌تر از امثال تالس که امکان ثبت و ضبط تفکرات خویش را نیافته و برای همیشه در اعماق تاریخ مدفون گشته‌اند. هر چه بود تالس از این بخت برخوردار بود که در لحظه‌ای از زمان، ۶۲۵ پیش از میلاد، و نقطه‌ای از مکان، شهر "میلتوس" واقع در ترکیه امروزی، حضور داشته باشد که امکان ثبت و ضبط آثاری از او، چه به دست خویش و چه بواسطه‌ی دیگران، وجود داشته باشد.

.

از نظر "تأمینات" (دسترسی به مصالح لازم برای تأسیس یک سازه) تالس با مشکل چندانی مواجه نبود. در عصری که او به دنیا آمد (سده‌ی هفتم پ.م) همه‌ی رشته‌های علمی آن روزگار بتدریج از شرق روان گشته و در ایونیه تمرکز و ترقی یافته بودند و در خود ایونیه هیچ کجا به اندازه‌ی شهر میلتوس از رواج علوم روزگار برخوردار نبود؛ به بیان دیگر میلتوس کانون علم آن روزگار بود و از این نظر از هر کجا پذیرای مهاجرانی بود که برای آموختن علوم به آنجا سرازیر شده بودند. خود تالس هم، به تصریح هرودوت، در زمره‌ی مهاجران بود و اصالتی فینیقی داشت و در طلب علم بدوا از فینیقیه به راه افتاده و سرزمین‌های اطراف را گشته و عاقبت در میلتوس سکنی گزیده بود.

.

در این سیر، تالس، آن‌گونه که در منابع آمده است، مبانی تفلسف را از زرتشتیان ایران، مبانی نجوم را از بابلیان و مبانی هندسه را از مصریان فرا گرفته و در "تأمینات" باقی مصالح فکری‌اش در سایر زمینه‌ها هم که عملا در میلتوس در کانون علم جهان حضور داشت و از این جهت مشکل خاصی نداشت. به لحاظ "تأییدات" (مراجع صدور مجوز برای تأسیس سازه‌های فکری) هم که، پیش‌تر گفتیم، ایونیه بویژه میلتوس به نسبت سایر نقاط جهان از آزادی فکری و عملی بیش‌تری برخوردار بود و دین و سیاست آن‌سان که در سایر نقاط جهان مطلق‌گرایانه مانعی در برابر طرح ذهنیت‌های جدید و تغییر ذهنیت‌های قدیم بودند در این نقطه از زمین از انعطاف لازم برای ظهور طرح‌های جدید برخوردار بودند.

.

به این ترتیب، تولید فکر در این برهه از زمان از مراحل "تأمینات" و "تأییدات" گذر کرده و عملا در مرحله‌ی "تأسیسات" قرار داشت؛ در این مرحله در این برهه از زمان همه چیز دیگر به ویژگی‌های خود متفکران بستگی داشت که به عنوان یک معمار و مؤسس چگونه بتوانند از شرایط مساعد موجود به نفع تولید فکر بهره گیرند. تالس از این نظر، آنسان که در ادامه خواهیم دید، یک سر و گردن از معاصران خود بالاتر بود.

.

ادامه دارد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ یکشنبه ۳ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مسائل اجتماعی به بیان کارتونیست‌ها 1

یک تصویر هزار حرف

.

مسائل اجتماعی به بیان کارتونیست‌ها 1 جامعه شناسی شرقی

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران

[ سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، دین و نفوذ غرب
✍️ نوشته: علی اکبر مهدی
🔄 ترجمه: حسین شیران

بخش هشتم

.

احیای علوم اجتماعی در دهۀ دوم انقلاب

پایان جنگ ایران و عراق، مرگ آیت‌الله خمینی، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، گسترش جنبش‌های دموکراتیک در جهان در حال توسعه و انتخاب علی اکبر رفسنجانی به ریاست جمهوری در سال 1989 [1368]، زمینه را برای جهت‌گیری جدید در رویه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی در کشور فراهم ساخت. دولت رفسنجانی با تشخیص افراطی بودن اقدامات انقلابی، نزدیک شدن به غرب را کلید زد، سرمایه‌گذاری خارجی را تشویق کرد، خصوصی‌سازی اقتصاد و تعدیل ساختاری را شروع کرد، فناوری غربی را وارد کرد، برخی محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی اعمال شده در اماکن عمومی را حذف کرد، بازگشت ایرانیان تحصیل کرده و ثروتمند را از خارج تسهیل کرد، به محیط‌های آموزشی آزادی داد و برخی برنامه‌های رها شده را دوباره برقرار کرد.

گذار از اقتصاد جنگی به دوران بازسازی و توسعۀ اقتصادی مستلزم جذب سرمایۀ خارجی از آژانس‌های بین‌المللی بود. پیش‌شرط این آژانس‌ها برای اعطای وام به جمهوری اسلامی ایران، آزادسازی دولت و برکناری برخی از وزرای تندور و نمایندگان بانفوذ در مجلس بود. این تحولات پیامدهای مثبتی برای نظام آموزشی ایران به همراه داشت و منجر به احیای گروه‌های علوم اجتماعی و افزایش اهمیت جامعه‌شناسی در حوزۀ عمومی بواسطۀ برخی از مداخلات گردید.

نخستین مورد از مداخلات در راستای احیای گروه‌های علوم اجتماعی و افزایش اهمیت جامعه‌شناسی در حوزۀ عمومی، تأسیس مرکز مطالعات راهبردی ریاست جمهوری بود که تعدادی از انقلابیون جوان اصلاح‌طلب را به خود جذب کرد تا در مورد جنگ، سیاست‌های انقلابی، امکان‌سنجی تحقق یک جامعۀ بدون طبقۀ اسلامی اتوپیایی، بیگانگی گستردۀ طبقۀ متوسط جدید جامعه با سیاست‌های دولت و اشتیاق برای تغییرات سیاسی مطالعه کنند. این محققان برای یافتن راه حل برای این مسائل، ناگزیر نظریه‌های غربی در باب تغییرات اجتماعی، مردم‌سالاری، جامعه مدنی و مدرنیته را مورد مطالعه قرار دادند.

دوم، گروهی از انقلابیون جوان پیرو ایده‌های دکتر علی شریعتی "ماهنامۀ کیان" را تأسیس کردند. کیان با برچسب خوردن به عنوان یک مجلۀ "چپ نظری" به دژ متفکران اصلاح‌طلب اسلامی مرتبط با دکتر عبدالکریم سروش- عضو روشنفکر مسلمان ضد مارکسیست شورای عالی انقلاب فرهنگی که دیگر یک متفکر مدرنیست شده بود، تبدیل شد. کیان در احیای سنت مدرنیستی تفکر اسلامی و توسعه تفسیرهای جدید از متون و اندیشه‌های دینی - که برخی از آن‌ها با نظرات نخبگان مذهبی سنتی صاحب قدرت مغایرت داشت، موفق بود. اعضای این گروه، مانند عمادالدین باقی، حمیدرضا جلایی‌پور، محسن گودرزی و حسین قاضیان در رشته جامعه‌شناسی مدرک گرفتند و به مداخله در حوزۀ عمومی پرداختند. آن‌ها به آموزش و تحقیق پیرامون مسائلی اجتماعی همچون ماهیت نگرش‌های عمومی در ایران و برخی مسائل از نظر سیاسی حساس مانند حقوق زندانیان روی آوردند.

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی

[ شنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش یازدهم

✍️ حسین شیران

 

      بنای این نوشتار در طرح بحث "تولید فکر" بر شرح سه عامل یا سه مرحله‌ی اصلی و اساسی، نه فقط در تولید فکر به مثابه‌ی یک ذهنیت بلکه در کل در ارتباط با تولید هر سازه‌ای چه عینی و چه ذهنی می‌باشد؛ این سه عامل یا سه مرحله را در ادامه من سعی می‌کنم حول محور نخستین سازه‌های فکری بشریت، در قالب سه عنوان اختیاری 1. "تأمینات" 2. "تأییدات" و 3. "تأسیسات"، مورد اشاره قرار داده و بر این اساس پاسخی به پرسش آغازین بحث - این‌که چطور شد در کمتر از دویست سال پیش از میلاد، به لحاظ فکری بشر از سطح ابتدایی "آب اصل اشیاء است" به سطح پیشرفته‌ "نظریه‌ اتمی" رسید - ارائه دهم.

 

     در هر کدام از عوامل یا مراحل فوق‌الذکر تأکید بحث بیش‌تر بر یک عنصر اصلی و اساسی است: در بحث تأمینات بر "مصالح" لازم برای شروع کار، در بحث تأییدات بر "مراجع" موجود برای صدور مجوزهای لازم برای جریان کار و در بحث تأسیسات بر "معامر" ماهر برای ساخت و ارائه‌ی سازه؛ بدوا هر کجا و هر زمان هر سازه‌ای ساخته و ارائه شده است یعنی که مصالح لازم برای آن به هر شکل تأمین بوده است و گرنه بدون وجود مصالح لازم، چه عینی و چه ذهنی، هیچ سازه‌ای طولا در هیچ کجای تاریخ و عرضا در هیچ کجای جهان ساخته و پرداخته نشده است حتی اگر که سایر شرایط همچون مجوزهای لازم و معماران ماهر موجود بوده باشند. 

 

     اما مصالح شرط لازم و نه کافی برای تأسیس یک سازه می‌باشد؛ عامل دوم یعنی تأییداتی اگر در کار نباشد باز ساخت سازه با مشکلاتی جدی مواجه خواهد شد. در بحث "تولید فکر" مراجع تأیید به وجه غالب در تاریخ، "دین " و "سیاست" و عاملا "روحانیون" و "سیاسیون" بوده‌اند که در اغلب موارد هم دست در دست هم داده و با توجه به ذات محافظه‌کارشان (بعد از رسیدن به قدرت)، بیش‌تر مانعی مخرب در برابر تولید سازه‌های فکری نو بوده‌اند تا عاملی مؤید. از این سبب، سومین عامل یعنی معماران و مؤسسین سازه‌های فکری در طول تاریخ چه‌ها که از دست این‌ها نکشیده‌اند! 

 

     حالیا هر سازه‌ی فکری که ما اینک در اقلیم دانش بشری شاهد آن هستیم نتیجه‌ی مجاهدت معماران و مؤسسین متعهدی است که برای به ثمر رساندن سازه‌ی خود بعضا از جان گذشته‌اند و از این جهت فارغ از این‌که با نتیجه‌ی کارشان موافق باشیم یا مخالف، باید بدان‌ها به دیده‌ی تکریم بنگریم!

 

ادامه دارد. 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، دین و نفوذ غرب
✍️ نوشته: علی اکبر مهدی
🔄 ترجمه: حسین شیران

بخش هفتم

انقلاب و اسلامی‌سازی علوم اجتماعی: دهۀ اول

جنگ با عراق و نیاز روحانیون به تحکیم قدرت به سرکوب سیاسی منجر گردید. نظام‌های آموزشی دانشگاه‌ها، بویژه علوم اجتماعی و انسانی که موضوعاتی بسیار هم‌سو با مطالعات دینی را مورد مطالعه داشتند، بالاجبار تحت کنترل قرار گرفتند. از نظر "ستاد انقلاب فرهنگی" علوم اجتماعی ماهیتی استعماری داشت و برای این طراحی شده بود که زیرساخت‌های اخلاقی جامعه‌ی اسلامی را تضعیف کند. این علوم با دین بمثابه‌ی امری وابسته به زمان و مکان برخورد می‌کرد در حالی‌که اسلام یک چارچوب تحلیلی غیرزمانی ارائه می‌داد که قادر بود بر تمام محدودیت های تاریخی غلبه کند.

آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی و بعد نخست‌وزیر محمدعلی رجایی آشکارا سوءظن خود به جامعه شناسی را ابراز نمودند و به این ترتیب این رشته شدیداً تحت فشار ایدئولوژیک برای "اسلامی‌شدن" قرار گرفت تا در هر دو زمینه‌ی برنامه‌های درسی و سطوح فکری "غرب‌زدایی" در آن صورت گردد. علمای علوم اجتماعی به تقدس‌زدایی از معارف دینی و باورهای اسطوره‌ای متهم شدند و بدین سبب مورد آزار و اذیت، از دست دادن شغل و تقبیح عام قرار گرفتند.

دفتر همکاری بین دانشگاه و حوزه [در سال 1361 تشکیل و] عهده‌دار بازنگری در کتب درسی موجود و نوشتن منابع جدید طبق اصول اسلامی گردید و به این ترتیب منابع درسی جدید پیرامون "جامعه شناسی اسلامی" نوشته شدند (به عنوان مثال، صدیقی سروستانی و دیگران، 1984). مجله‌ی متعلق به این دفتر هم مقالاتی در مورد "علوم اسلامی" ، از جمله "روش شناسی اسلامی" برای علوم اجتماعی منتشر کرد (عبدالعلوی، 2003).

در سال 1984 [1363]، دانشگاه‌ها تحت کنترل منصوبین مورد اعتماد حکومت بازگشایی شدند. هفت‌صد عضو هیئت علمی، عمدتاً از علمای علوم اجتماعی، یا اخراج شدند و یا به شرط بهبود رفتار و حضور در کارگاه‌های مذهبی به سر کار بازگشتند. دانشجویانی که با چپ‌ها هم‌دلی داشتند و یا که آشکارا مخالف جمهوری اسلامی بودند اخراج شدند و دانشجویان آینده‌نگر به سبب نجابت اخلاقی و وفاداری به جمهوری اسلامی غربال شده و مورد تأیید قرار گرفتند. رؤسای دانشکده‌ها و رؤسای دپارتمان‌ها همه به دلیل تعلق مذهبی و وفاداری سیاسی، و نه بورسیه‌ی تحصیلی و تجربه‌ی اداری، منصوب شدند. تصمیمات آموزشی در واحدهای اداری تحت نظارت رهبران مذهبی متمرکز گردید.

رژیم برای پیشبرد انقلاب، تعدادی نهاد جدید در دانشگاه‌ها تأسیس کرد که یکی از آن‌ها "جهاد دانشگاهی" (جنگ مقدس علمی) بود. جهاد دانشگاهی وظیفۀ اجرای اهداف "انقلاب فرهنگی" و حرکت به سمت "اسلامی کردن دانشگاه‌ها" از طریق سازمان‌دهی فعالیت‌های فرهنگی و پژوهشی، آموزش دانشجویان مسلمان متعهد و آماده ساختن آن‌ها برای مقابله با تهاجم فرهنگی غرب به عهده داشت.

دانشگاه‌های هم‌کار و هم‌پیمان با جهاد دانشگاهی اغلب برای تحقیقات خود حمایت‌های رسمی دریافت می‌کردند. جهاد دانشگاهی با انواع مختلفی از فعالیت‌های آموزشی که در حراست از حکومت انقلابی و اسلامی مهم به نظر می‌رسید درگیر گشت و به قوت با نیروهای نظامی و سیاسی مختلف دولت ارتباط برقرار کرد. نهاد دیگر "دفاتر بسیج" بود که جامعۀ هدف‌اش دانشجویان بود. این نهاد در جدیدترین نشست خود دانشگاه‌ها را به تولید دانش برای حاکمیت مؤثر ترغیب کرده است.


دهۀ 1980 [1360] برای علوم اجتماعی بویژه جامعه شناسی یک دورۀ تاریکی بود. انقلاب فرهنگی، بقول سردبیر مجلۀ برتر علوم اجتماعی ایران، منجر به از دست رفتن شتاب و تحرک علوم اجتماعی و جاماندن این علوم از علوم دیگر در فقر گردید (عسکری خانقاه، 1998). حوزۀ علمیه برتری خود را تثبیت کرد که این منجر به فرار مغزها از دانشگاه‌ها شد. اسلامی شدن علوم اجتماعی به تولید چند کتاب مقدماتی، درج چند نمونۀ اسلامی در کتاب‌های درسی از پیش نوشته شده و گاه افزودن فصلی مختص جوامع اسلامی منجر گشت. علاوه بر این‌ها، چندین دورۀ درسی جدید در مورد تاریخ اسلام و ماهیت اندیشه اجتماعی اسلامی معرفی گردید (آزاد ارمکی، 2006؛ تنهایی، 2004).

متفکران مسلمانی همچون ابن خلدون و فارابی، به سبکی عوام‌گرایانه، بعنوان متفکران اجتماعی پیشگام در ارتباط با جوامع مدرن معرفی گشتند (آزاد ارمکی، 1998؛ داوری اردکانی، 2003؛ طباطبایی، 1995). دولت و نهادهای مذهبی اغلب از انتشار متون کم‌مایه‌ای با عناوین "جامعه شناسی اسلامی"، "جامعه شناسی قرآنی"، "جامعه شناسی علوی" و "جامعه شناسی تفسیری عرفانی" حمایت کردند- آثاری که اغلب فاقد روش‌شناسی دقیق و چارچوب منسجم بودند (بعنوان مثال، حبیبی امین، 2007؛ تنهایی، 2005).

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی

[ جمعه ۲۴ تیر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی فرصت‌طلبی Sociology of Opportunism

✍️ حسین شیران

بخش دوم


     "فرصت‌طلبی" (آپورچونیسم) چیست و چرا از نقطه‌نظر جامعه‌شناسی تا بدین حد واجد اهمیت است که بطور ویژه مورد مطالعه قرار گیرد و ضرورتا راه‌کاری عملی برای مواجهه با آن مطالبه شود؟ فرصت‌طلبی در واقع یک سیاست یا رویّۀ آگاهانه و در عین حال خودخواهانه برای بهره‌برداری هرچه بیشتر و بهتر از منابع و مناصب و موقعیت‌های موجود و موعود بدون توجه به اصول و اساس و اهداف موضوعه و نیز پیامدهای ناگوار آن برای دیگران است. 

 

     فرصت‌طلبی البته تحت شرایطی خاص می‌تواند امری مثبت تلقی شود اما بمثابۀ یک میکروب از بس نام‌اش با دردها و دردسرها و درماندگی‌ها و درهم‌ریختگی‌ها گره خورده و تاریخا و تجربتا در اشکال مختلف در حوزه‌های مختلف مسبب مسائل و معضلات و مضرات و مرض‌های گوناگون گشته که دیگر به اندک خیرات و فوائدی هم که می‌تواند داشته باشد توجهی نمی‌شود و در مجموع یک مفهوم اجتماعی منفی تداعی و تلقی می‌گردد.

 

      به واقع آن‌چه این پدیده را از نظر اجتماعی و اخلاقی همواره زیر سایۀ نفی نگه می‌دارد توجه و تمرکز افراطی آن بر منافع شخصی در مقابل منافع جمعی و بهره‌برداری آشکار و نهان از منابع و مناصب و موقعیت‌ها بنحوی متقلبانه و متجاوزانه است؛ و اساساً چه چیزی غیراجتماعی و غیراخلاقی و حتی ضداجتماعی و ضداخلاقی‌تر از ترویج خودخواهی و خودمداری و خودخدمتی در داخل اجتماع و در قالب نهادها و سازمان‌ها و جنبش‌ها و جریان‌هایش و سوء‌استفادۀ شخصی از امکانات و موقعیت‌هایش و تخطی از اصول و اساس و اهداف موضوعه‌اش و تجاوز به حقوق و تضییع منافع اعضایش؟ 

 

     در تمامی اشکال فرصت‌طلبی که در حوزه‌های مختلف جامعه جریان دارد یک اصل در کانون کار قرار دارد و آن "بپا و بقاپ و بچاپ" است؛ در واقع با این فرمان است که هم منابع و مناصب و موقعیت‌های لازم برای توسعۀ مملکت و رفاه همگانی حیف و میل می‌شوند هم این‌که نظم و امنیت اجتماعی و روانی جامعه مخدوش می‌شود چه اجرای این فرمان در هر حوزه مستلزم زرنگی‌های مذموم و مزورانه‌ایست که حتی شنیدن اخبارش در جوامع دیگر مایۀ ایذاء و آزار و رنجش و انزجار عمومی می‌گردد چه برسد جامعۀ خودی! 

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی فرصت طلبی, مسائل اجتماعی ایران

[ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی فرصت‌طلبی Sociology of Opportunism

✍️ حسین شیران

بخش اول

 

     شاید باور این‌که اکنون ما مردم ایران از رنجورترین و منزجرترین مردمان روزگار هستیم دشوار نباشد؛ تجارب زیستی و مشاهدات میدانی و مشارکتی هر کدام از ما و گزارشات متعدد از حال و روز و روزگار مردم در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مختلف، از جمله اسباب و اساسی هستند که باور کردن این ادعا را برای ما آسان می‌سازند. بر این اساس هر کس که واجد اندک واقع‌بینی باشد به احتمال زیاد خود به این نتیجه رسیده و اگرنه، کمی چشم و گوش خود را که باز کند و هوش به خرج دهد بزودی خود به این نتیجه خواهد رسید. 

 

     باری، باور کردن این نکته بسیار نزدیک به واقعیت است تا باور نکردن‌اش! حالیا میزان رنجش و انزجار مردم ایران از دین، مذهب، سیاست، حکومت، دولت، انقلاب، اقتصاد، فرهنگ، آموزش و پرورش، آموزش عالی، صدا و سیما، و ... بالا رفته است و بر این اساس، ایمان و اعتقاد و اعتماد مردم به هر کدام از این‌ها بمراتب کاهش یافته و گاه تا مرز محاق پیش رفته است! این یک واقعیت اجتماعی است و مشخصا بر این اساس و این زمینۀ مساعد است که برخی "آنارشیسم" را بعنوان یکی از گزینه‌های جدی برای آیندۀ ایران مطرح می‌کنند. ...

 

     با این مقدمه اکنون پرسش اینست: براستی این سطح از رنجش و انزجار ایران و ایرانی در این برهه از زمان از کجا آب خورده و باز می‌خورد؟ آیا دین، مذهب، سیاست، حکومت، دولت، انقلاب و ... در اصل همین بوده‌اند و مردم هیچ خبر نداشته‌اند و حال بعد آزمون‌های سخت تاریخی به این نتیجه رسیده‌اند که هیچ‌کدام آنی نبوده‌اند که می‌نموده‌اند؟ به بیان دیگر آیا همه جز دروغ و فریب چیزی بیش نبوده و نیستند؟ ...

 

     پاسخ هر کس به این پرسش ممکنست متفاوت از دیگری باشد که البته بجای خود محترم و قابل بحث و بررسی است اما منی که سعی می‌کنم از نقطه‌نظر جامعه شناسی به این موضوع و مسأله بنگرم فی‌نفسه هیچ‌کدام از این پدیده‌های اجتماعی را مشکل‌دار نمی‌دانم بلکه اساسا مشکل همۀ این‌ها و بسی بیش از این‌ها را در یک عامل و یا بهتر بگویم یک "آفت مشترک" می‌دانم و آن چیزی نیست جز "فرصت‌طلبی" (آپورچونیسم Opportunism) و "فرصت‌طلبان"؛ این‌که این آفت چیست و چگونه بر جان نهادها و ساختارها و پدیدارهای اجتماعی می‌افتد و آن‌ها را از اصالت و رسالت خویش دور می‌سازد و مایۀ رنجش و انزجار مردم می‌گردد را در بخش بعد پی بگیریم.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی فرصت طلبی, مسائل اجتماعی ایران

[ شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

هنر جامعه‌شناس شدن

🌓 زمینه‌شناسی در جامعه‌شناسی - بخش چهارم

✍️ حسین شیران

 

      علی‌العموم تمام مسائل جامعوی (اعم از اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و مذهبی و ...) واجد ابعاد عینی (Objective) و ذهنی (Subjective) هستند و جامعه‌شناس، اگر که واقعا در پی ایفای رسالت علمی و اجتماعی خویش در حق جامعه است، ناگزیر باید در هر دو بعد بصورت تخصصی ورود کند و گرنه هر گونه دست کم یا دست بالا گرفتنی که در کار باشد در نهایت بر اعتماد و اعتبار جامعه‌شناختی آن لطمه خواهد زد.

 

     ابعاد عینی یک مسأله مبین کم و کیف پیدایش آن، بمثابۀ یک پدیدۀ اجتماعی، در بستر جامعه است و مستلزم احساس و مشاهده و مشارکت و مطالعات تجربی و محاسبات آماری است. جامعه‌شناس با درگیری در این مستلزمات است که عملا به این بعد از مسائل ورود می‌کند. درگیر شدن در واقع نزدیک شدن به مسائل و بررسی میدانی وقوع آن‌هاست و جامعه‌شناس با بکار بستن این اصل است که به "اطلاعات دست اول" در خصوص چگونگی پدید آمدن مسائل دست می‌یابد.

 

     "رابرت پارک" همیشه به دانشجویان خود توصیه می‌کرد از پشت میز خود برخیزند و به درون جامعه بروند و مسائل و مشکلات آن را از نزدیک مشاهده کنند- آن هم نه مشاهدۀ عوامانه بلکه مشاهدۀ عالمانه و محققانه. ما اغلب در این زمینه ضعف داریم و این باعث ضعف در جامعه شناسی ما شده است، هر چند متقابلا خود ضعف جامعه شناسی در این سرزمین و در حاشیه ماندن آن به سهم خود باعث ضعف در درگیری آن در مسائل جامعه و مشاهدات و مطالعات میدانی گشته است. 

ادامه دارد. 


__________________________
⏺ نقطه‌نظرات خود را در خصوص این نوشتار و سایر نوشتارها در گروه جامعه‌اندیشان شرق مطرح بفرمایید.
__________________________

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, زمینه شناسی, هنر جامعه‌شناس شدن

[ شنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش دهم

✍️ حسین شیران

 

     در بخش‌های پیشین در قالب پیش‌گفتار سعی کردیم در وهله‌ی اول خلاصه و مفید چگونگی سیر تاریخی تفکر و تمدن از دنیای شرق امروزی (مشخصا خاورمیانه) به دنیای غرب امروزی (مشخصا یونان باستان) را مرور کنیم تا بعد بر این پایه چگونگی توسعه و تکامل آن در یونان باستان را بررسی کنیم. در این میان ذکر یک نکته ضروریست و آن این‌که یونان باستان که می‌گوییم، همچون ایران باستان، بیش‌تر به حریم و حوزه‌ی فرهنگی آن توجه داریم تا به خاک و به سرزمین اصلی‌اش، چه اگر به خاک باشد خاستگاه فلسفه و نخستین فلاسفه‌ی تاریخ را باید نواحی غربی آسیای صغیر (ترکیه‌ی امروزی) بدانیم و نه یونان فعلی، اما چون در آن برهه از زمان در این مناطق به وجه غالب طایفه‌ای از مهاجران یونانی به اسم "ایونیان" سکونت داشتند اغلب این زبان و فرهنگ یونانی بود که حاکم بود.

 

     در وهله‌ی دوم، پیش از پرداختن به نقش و تفکرات خاص هر کدام از این فلاسفه و بررسی تأثیر موضوع و موضع آن‌ها در تولید فکر، در پاسخ به این پرسش که چرا و چطور شد این مهم نخست در غرب آناتولی و در میان ایونیان شکل گرفت، به ویژگی‌های جامعه‌شناختی این مناطق و این مردمان در زمان مورد بحث یعنی آغاز هزاره‌ی اول پیش از میلاد (هزاره‌ی تفکرخیز) اشاره می‌کنیم. ایونیان اصالتا از اقوام هندواروپایی بودند که از قرن‌ها پیش در نواحی غربی آسیای صغیر مشرف به دریای اژه سکنی گزیده و اکنون در قرون آغازین این هزاره از یک سو قویا تحت تأثیر مدنیت ملل شرقی قرار گرفته و از سوی دیگر به حکم هوش و ذکاوتی که خود داشتند فعالانه بر هر آن‌چه از شرق گرفته بودند افزوده بودند. ایونیان غیر از شرق، از جنوب هم بطور مستقیم تحت تأثیر این مدنیت قرار داشتند که عمدتا از سوی دریانوردان فینیقی و کرتی اشاعه می‌گردید. 

 

     به لحاظ جغرافیایی، پراکندگی وسیع ایونیان در سراسر سواحل شرقی دریای اژه و جزایر متعدد و متفرق موجود در آن به لحاظ اقتصادی، بازرگانی دریایی گسترده با ملل متمدن اطراف، به لحاظ جمعیت‌شناختی، تجمع مردمان از اقوام و ملل مختلف به دلیل رونق اقتصادی و انباشت ثروت در منطقه، به لحاظ فرهنگی، تنوع و اختلاط و التقاط آداب و رسوم اقوام مهاجر و غیرمهاجر، به لحاظ دینی، ترویج باورهای غیرآسمانی غیرالزام‌آور، به لحاظ شهرنشینی، سکونت این مردمان با این ویژگی‌ها در شهرهای متعدد به نسبت مستقلی بنام "اتوپولیتن" و در نهایت از نظر سیاسی خودمختاری شهرها از هم و غیرمطلق و غیرمتمرکز بودن حکم‌رانی‌ها، در مجموع، نسبت به سایر نقاط جهان، زمینه و شرایط ویژه‌ای را برای آزاداندیشی در میان ایونیان مهیا کرده بود. فراموش نکنیم که الفبای یونانی هم در این زمان به قدر کافی توسعه و تکامل یافته و زمینه را برای ثبت و ضبط اندیشه‌ها فراهم ساخته بود.

 

ادامه دارد. 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

هنر جامعه‌شناس شدن

🌓 زمینه‌شناسی در جامعه‌شناسی - بخش سوم

✍️ حسین شیران

 

     "اصل کناره‌گیری|درگیری" را از "نوربرت الیاس"- شاخص‌ترین ناشناختۀ جامعه‌شناسی در ایران، وام می‌گیرم. در بیان ارتباط ساختار دانش (در هر زمینۀ خاصی) و سطح اجتماعی خطر (در آن زمینه یا در کل در جامعه) است که الیاس به این اصل و یا در واقع این دو مفهوم استناد می‌ورزد. خود الیاس هم این اصل را از داستانی از "ادگار آلن پو" برگرفته است (لینک کتاب).

 

     داستان پو روایت‌گر دو برادر ماهی‌گیری است که در گردابی هائل در حال غرق شدن هستند. یکی از برادران قادر به کنترل احساسات خود نیست فلذا وحشت‌زده و شتاب‌زده عمل می‌کند و در نهایت همین، یعنی غرق احساسات شدن او، باعث غرق شدن او می‌گردد؛ برادر دیگر اما در عین درگیری در احساسات و هول و هراس ناشی از موقعیت، سعی می‌کند چشم و مغز خود را هم بکار بگیرد و با سبک‌سنگین کردن اوضاع و احوال و رصد کردن اسباب و اساس راهی برای نجات خود بیاید و در نهایت هم همین‌طور می‌شود و او با کنترل احساسات و تکیه بر عقلانیت (کنش عقلانی) سوار بر تخته چوبی از مهلکه جان سالم به در می‌برد.

 

     جامعه در هر شرایطی چالشی است جدّی برای جامعه‌شناس‌جماعت؛ هرچه نابه‌سامان‌تر و ناآرام‌تر و درگیر مسائل و مشکلات بیش‌تری باشد چالش حاصل از آن هم بزرگتر و خطیرتر و خطرناک‌تر می‌شود. جامعه‌شناس خود به‌عنوان عضوی از این جامعه (دریای متلاطم) هم‌چون سایر اعضای دیگر طبیعتاً درگیر کم و کسرها و کش و قوس‌های آن است و این مبنا و منشأیی‌ست برای خیزش احساسات و بروز کنش‌ها و واکنش‌های احساسی از جانب او؛ اما جامعه برای رهایی از این وضع محتاج نگرش‌های منطقی و عقلانی است و جامعه‌شناس یا جامعه‌اندیش باید با کناره‌گیری به‌جا و به‌هنگام از دریای احساسات این مهم را در حق جامعه ادا کند. 

 

     هم احساس و هم تعقل لازمۀ کار جامعه‌شناس است. با احساس باید در کار جامعه و مسائل و مشکلات آن درگیر شد و با تعقل باید برای حل مسائل و مشکلات آن و خروج از نابسامانی‌ها و ناآرامی‌هایش راهی جست. این هر دو، یعنی هم درگیری در دریای احساسات حاکم بر جامعه و هم کناره‌گیری از آن برای پی‌گرفتن فعالیت‌های عقلانی، دو روی سکۀ کار جامعه‌شناس هستند و یک جامعه‌شناس خود باید بداند کی و کجا و در کدام مسأله تا چه حد درگیری و یا کناره‌گیری به‌کار بندد تا هم به شناخت درست و هم به راه‌حل درست در ارتباط با مسائل مختلف دست یابد.

 

ادامه دارد. 

 

* نقد و نظری اگر در خصوص این مطلب و یا سایر مطالب این سایت دارید برای بحث و بررسی بیشتر در گروه تلگرامی جامعه‌اندیشان شرق (https://t.me/OrientalSocialThinkers) مطرح سازید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, زمینه شناسی, هنر جامعه‌شناس شدن

[ شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش چهارم
✍️ حسین شیران

 

      در عصر دموکراسی مردم مساوی مطالبه است و این مطالبه بر اساس یک سری آگاهی‌های جهان‌شمولی است که با توسعه‌ی مدرنیته‌ متأخر در ابعاد مختلف، در دامان رسانه‌های جمعی بالاخص شبکه‌های اجتماعی پرورده و در سطح جهان گسترده و در اذهان مردم نهادینه گشته است. این‌که یک زمانی در همین نزدیکی‌ها و حتی امروزه‌روز، ورد زبان حاکمان ملل مختلف، بویژه در جهان سوم، مشخصا این بوده و است که "نباید گذاشت مردم بفهمند" دقیقاً ناظر به همین نکته است که اگر مردم بفهمند ادامه‌ی کار بسی برایشان دشوار می‌افتد. اما فهم مردم چیست و چرا این قدر برای حکم‌رانان سخت و سنگین می‌افتد؟ 

 

     عموماً همه‌ی حکومت‌های سنتی اصل و اساس‌شان بر ناآگاهی‌های مردم بود و از این جهت هر آن وسیله یا واسطه‌ای که به هر شکل بر آگاهی‌های مردم می‌افزود دشمن حکومت‌ها تلقی می‌شد چه عملاً به این طریق پایه‌های حکومت را سست می‌ساخت و مقام و موقعیت حکام را به خطر می‌انداخت و گرنه اگر آگاهی مردم مضر حال حاکمان نبود چه دلیلی داشت که همه همّ و غمّ خود را صرف شناسایی و تعقیب و تأدیب و تعذیب آگاه‌گران سازند؟ این حربه هم‌چنان دوام دارد و کماکان حکومت‌ها و حتی دولت‌ملت‌های مدرن و مدعی هم دغدغه‌ی آگاهی مردم را دارند و به اسباب و اساسی نوین از تحریم‌ها و تهدیدها در این زمینه استفاده می‌کنند.

 

     تهدید فهم مردم برای حکومت‌ها مشخصاً از محل ایدئولوژی‌هایی‌ست که حاکمان در طول تاریخ به اشکال مختلف بر آن‌ها تکیه کرده و بر گرده‌ی ملت‌ها سوار گشته و بازمی‌گردند. عنوان ایدئولوژی هر چقدر هم که نو بنماید مضمون و محتوا و محمول‌اش هیچ نو نیست و از دیرباز هم‌پا و هم‌زاد هر حکم‌رانی بوده و است. اصولاً اولین انسانی که دلایلی برای برتر و سرور بودن خود تراشید و به هر شکل به خورد مردم داد اس و اساس نخستین ایدئولوژی را ریخت. ایدئولوژی عقیده و در اصل عقدی‌ست که حاکمان با آن مرکب مشروعیت سلطه و سیطره‌ی خود را به دیرک اذهان مردم می‌بندند و بدین‌وسیله دوام سیطره‌ی خود را تضمین می‌نمایند. ایدئولوژی مردم را تا چندی مطیع می‌سازد و آگاهی تا چندی منتقد و مطالبه‌گر؛ تفاوت کار این‌جاست.

 

ادامه دارد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست

[ دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

آشنایی با ایسم‌ها

🌓 از کتاب ایسم‌ها Book of isms

✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews

🔄 ترجمه: حسین شیران

⏺بخش نهم: Agnosticism ندانم‌گرایی

«ندانم‌گرایی» بطور دقیق در مورد این ایده صحبت می‌کند که انسان نمی‌تواند چیزی فراتر از تجربة مادی خود بداند، با این وجود این اصطلاح در نزد عموم به این مفهوم که انسان نمی‌تواند وجود خدا را اثبات یا رد کند بکار می‌رود. اصطلاح «آگنوستیک Agnostic» ( متشکل از پیش‌وند A نفی‌کننده و gnostic واژه‌ای یونانی به معنی «دانش») نخستین بار در سال ۱۸۶۹ توسط زیست‌شناس انگلیسی «توماس هاکسلی» Thomas Huxley ( 95 - 1825) در رد هر دو سنت خداگرایی (خداباوری) مسیحی-یهودی Theism و خداناگرایی (خداناباوری) Atheism استفاده شد. خداناگرایان (ملحدین) اغلب استدلال می‌کنند که ندانم‌گراها (لاادریون) [می‌دانند خدایی در کار نیست اما] صرفا جرأت انکار وجود خدا را ندارند، در مقابل، ندانم‌گراها ادعا می‌کنند به لحاظ روشنفکری صادقانه عمل می‌کنند.

◀️ افزودۀ مترجم:
یک «ندانم‌گرا Agnosticist» معتقد است که واقعا نمی‌داند خدایی در کار است یا نه، اما یک «خداناگرا Atheist» می‌گوید که مطمئن است خدایی در کار نیست.

🆔 https://t.me/narges_heydari72
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, Agnosticism ندانم‌گرایی

[ یکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش نهم

✍️ حسین شیران


  
     بعد از "فینیقیه" و "آناتولی"، سومین و در عین حال مهم‌ترین مرکز و مسیر برای صدور تفکر و تمدن از شرق (خاورمیانه)‌ به یونان باستان "جزیره‌ کرت" بود. این جزیره در قلب نیمه‌ی شرقی دریای مدیترانه در جنوب دریای اژه قرار دارد؛ در آن زمان دورتادور این دریا، در سواحل شرقی و شمالی و غربی‌اش، طوایف مختلفی از یونانیان می‌زیستند، با این حال ساکنان جزیره‌ی کرت نه یونانی بودند و نه آریایی؛ از قرن‌ها پیش کرت پذیرای مهاجرانی از شرق (سومری‌ها، فینیقی‌ها و مصری‌ها و ...) بود و همین‌ها بودند که با اشاعه‌ی تفکر و تمدن سرزمین‌های خود، زمینه‌های تشکیل یک دولت متمدن در آن‌جا را فراهم ساختند (همان‌طور که قرن‌ها بعد، در اواسط هزاره‌ی دوم میلادی، مهاجران متمدنی از اروپا پا به قاره‌ی آمریکا نهادند و تمدن حال حاضر آمریکا را بنا نهادند).

 

     در زمان مورد بحث یعنی آغاز هزاره‌ی اول پیش از میلاد (هزاره‌ی تفکرخیز) کرت درخشان‌ترین تمدن دنیا را داشت؛ این تمدن که بنام پادشاهان کرت- مینوس- "تمدن مینوسی" خوانده می‌شد از 2500 پیش از میلاد آغاز شده و عمدتاً شهرمحور و دریامدار و تجارت‌پیشه بود و از این جهت تاریخاً بعد از تمدن سومری واجد بیش‌ترین شهرها بود (هومر از وجود 90 شهر خودمختار در این جزیره خبر می‌دهد) با این تفاوت که شهرهای کرت متأثر از همه‌ی تمدن‌های پیرامونی از هر جهت پیشرفته‌تر، شهروندان کرتی هم از جهات گوناگون (فنی، فکری، هنری، فرهنگی و ...) توسعه‌یافته‌تر و حاکمان کرتی هم نسبت به حکومت‌های مصر و میان‌رودان، غیرآسمانی‌تر و غیرمتمرکزتر و معتدل‌تر بودند؛ از این جهت است که مورخان در این برهه از کرت بعنوان "مهد تمدن جهان" و دروازه‌ای برای صدور تفکر و تمدن به غرب یاد می‌کنند.

 

     به گاه درخشش تمدن مینوسی در کرت، در سرزمین اصلی یونان باستان در سواحل و جزایر غربی دریای اژه، طایفه‌ای از یونانیان به اسم "میسنه‌ای" زندگی می‌کردند که از هر نظر از کرتی‌ها و نیز ساکنان فلات آناتولی و فینیقی‌ها عقب‌مانده‌تر بودند. از حوالی 1600 پیش از میلاد بود که میسنه‌ای‌ها (یونانی‌ها) بتدریج تحت تأثیر تمدن و تفکر مینوسی‌ها (کرتی‌ها) قرار گرفتند و یک‌به‌یک با مظاهر تمدن آشنا گشتند. "گوردون چایلد" مورخ نام‌دار در توصیف این تحول تاریخی می‌نویسد: "بدین ترتیب بود که پرتو مدنیت مشرقی بطور فزاینده‌ای بر بارباریسم اروپایی رخنه یافت"؛ بر این پایه چایلد تحقق "معجزه"‌وار تمدن یونان را به سخره می‌گیرد و می‌افزاید: "دیگر لازم نبود یونانیان پایه‌های فنون، علوم، اقتصاد و هنر کلاسیک را معجزه‌آسا بیافرینند" چون این اتفاق قبلاً در کرت رخ داده بود. میسنه‌ای‌ها سرانجام همچون هر قوم وحشی تاریخ به تمدن اطراف خود هجوم بردند - هم کرت و هم آناتولی، و این بار بصورت قهری با نابود کردن آن تمدن‌ها خود را متأثر و متمدن ساختند. 

 

ادامه دارد. 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

هنر جامعه‌شناس شدن

🌓 زمینه‌شناسی در جامعه‌شناسی - بخش دوم

✍️ حسین شیران

 

      باری، در زمینه و زمان حاضر، خواه‌ناخواه جامعه‌شناسان و روزنامه‌نگاران و به این ترتیب جامعه‌شناسی و روزنامه‌نگاری روزبه‌روز به‌هم نزدیک‌تر و به‌هم شبیه‌تر می‌شوند؛ این روال و روند اگر هم برای روزنامه‌نگاری و روزنامه‌نگاران مغتنم باشد- چه برای روزنامه‌نگاری و روزنامه‌نگار نه فقط هیچ بد نیست بلکه یک ضرورت است که در مقام توصیف و تحلیل وقایع روزمره به اندیشه‌های اجتماعی و جامعه‌شناختی مسلح و مسلط گردد، برای جامعه‌شناسی و جامعه‌شناسان یک معضل و مسأله است که باید برطرف گردد- چه برای جامعه‌شناسی و جامعه‌شناس آفتی بالاتر از این نیست که در تحلیل و تبیین وقایع جامعه درگیر روزمرگی‌ها و خردنگری‌ها و جزءگرایی‌ها گردد.

 

     لازمۀ علم جامعه‌شناسی "جامع‌نگری" در بستر "واقع‌نگری" است و لازمۀ جامع‌نگری در بستر واقع‌نگری استقرار در موضع و "موقعیت استهلال" است، (استهلال به همان معنی و مفهومی که خاصه در ماه رمضان در ارتباط با رؤیت ماه شوال به‌کار می‌رود؛ حالیا چون اصطلاح دیگری به ذهن‌ام نمی‌رسد برای بیان منظور خود از این اصطلاح استفاده می‌کنم تا بعد*). موقعیت استهلال برای یک جامعه‌شناس موقعیتی است که در آن و از آن جمیع عوامل و عناصر دخیل در وقوع یک پدیده قابل مشاهده باشد. هر گاه یک یا چند عامل از نظر پنهان بماند بدیهی است تحلیل و تبیین ارائه شده ناقص و ناکارآمد و غیرجامعه‌شناختی خواهد بود.

 

     موقعیت استهلال یک نقطۀ ثابتی نیست- چه اگر بود جامعه‌شناس‌شدن امری ساده و سهل‌الوصول می‌بود- بلکه حسب زمینه و زمان و عوامل و عناصر دخیل و نیز نوع پدیده به شدت متغیر و مستلزم "کناره‌گیری|درگیری" حساب‌شده است و از این جهت است که شناسایی صحیح این موقعیت و استقرار و استدلال جامعه‌شناسانه در آن امری بسیار حساس و حیاتی و به معنای واقعی کلمه یک هنر است، "هنر جامعه‌شناس شدن"؛ یک چنین هنری حالیا از من و امثال من که هنوز نحوۀ استقرار و استدلال خود در مواجهه با پدیده‌های اجتماعی را بدرستی نمی‌دانیم البته که دور است، مگر این‌که خوب اصل "کناره‌گیری | درگیری" حساب‌شده را دریابیم. در این خصوص در بخش بعد بیش‌تر خواهیم خواند.

 

* ضمن دعوت دوستان به هم‌اندیشی در این خصوص، لطفا اگر گزینۀ مناسبی به‌جای این اصطلاح به ذهن‌تان می‌رسد پیشنهاد بدهید.


ادامه دارد. 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, زمینه شناسی, هنر جامعه‌شناس شدن

[ یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

هنر جامعه‌شناس شدن

🌓 زمینه‌شناسی در جامعه‌شناسی - بخش اول

✍️ حسین شیران

 

     یکی از مهم‌ترین نکاتی که یک جامعه‌شناس یا جامعه‌اندیش ضرورتاً باید در تفکرات و تأملات خود در رابطه با هر پدیدۀ اجتماعی در نظر داشته باشد توجه و تمرکز بر "زمینه"ایست که آن پدیده در آن و یا تحت تأثیر آن رخ داده و یا می‌دهد. این مهم اگرچه از نخستین و محوری‌ترین آموزه‌های علم جامعه‌شناسی است با این‌حال آن‌سان که باید و شاید در تفکرات و تأملات ما ملحوظ و ملموس نیست و از این جهت اغلب تحلیل‌ها و تفسیرهای جامعه‌شناختی ما از فقدان جامعیت رنج می‌برند و عملاً و نظراً در تبیین وقایع جامعه لنگ می‌زنند.

 

     فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی‌اش با وجود همۀ منافع و مزایایی که برای همه از جمله جامعه‌شناسی داشته و دارد با ایجاد محدودیت‌هایی چند خواه‌ناخواه همه را به سمت‌وسوی "اندک‌اندیشی" و "کوته‌نگاری" سوق داده و از یک‌سو کاربران را وادار ساخته نقطه‌نظراتشان را نهایت در چند سطر بنویسند و قال قضیه را بکنند از سوی دیگر هم خوانندگان را طوری بار آورده که از خیل مطالب منتشره، اغلب آن‌چه مختصر (هرچند بی‌فایده) است را بخوانند و از خیر مطالب بلندبالا (هرچند مفید) بگذرند! 

 

     به هر حال عصر عصر عجله است، آن هم اغلب برای هیچ و پوچ، و دیگر دورۀ نشستن و باحوصله چند جلد کتاب خواندن گذشته و حال، خواندن به کنار، ما حتی حوصلۀ نشستن و فیلم دیدن را هم نداریم و اغلب تلاش می‌کنیم یک فیلم را در کمترین حجم و در کمترین زمان آن هم با دور تند ببینیم و از سرش بگذریم! به عنوان مثال، همین خود یک "زمینه" است که بر کم‌وکیف کار اثر گذاشته و خواه‌ناخواه جامعه‌شناسی و جامعه‌اندیشی‌های ما را اسیر "خُردگرایی"ها و "سطحی‌نگری"ها و "جزء‌اندیشی"ها ساخته و هر روز بیش از دیروز به رویدادمحوری و روزمره‌نویسی و روزنامه‌نگاری نزدیک‌تر کرده است. 

 

ادامه دارد. 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, زمینه شناسی, هنر جامعه‌شناس شدن

[ جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

آشنایی با ایسم‌ها

🌓 از کتاب ایسم‌ها Book of isms

✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews

🔄 ترجمه: حسین شیران

⏺بخش هشتم: Ageism سن‌گرایی

یک نوع تبعیض علیه سال‌مندان بر اساس سن‌شان. این واژه در سال 1969 توسط یک آمریکایی، رابرت باتلر Robert Butler متخصص پیری‌شناسی Gerontologist باب شد و از آن زمان بخشی اساسی از واژگان صحیح سیاسی گشته است، دست‌کم از این باب قدرت رأی دادن افراد سال‌مند در مردم‌سالاری‌های غربی با بالا رفتن امید به زندگی و پایین آمدن نرخ زاد و ولد افزایش یافته است. در واکنش به این امر، بسیاری از دولت‌ها قوانینی را تصویب کرده‌اند که سنین بازنشستگی اجباری و سایر اقدامات مشابه "سن‌گرایانه" را منع می‌کند. از نظر فرهنگی، به نظر می‌رسد سن‌گرایی در جوامع غربی جوان‌گرا جا افتاده است، چنان‌چه رهبران ملی آن‌ها اغلب زمانی انتخاب می‌شوند که در دهۀ 40 زندگی‌شان به سر می‌برند در حالی‌که در آسیای شرقی این افراد پیر هستند که مورد احترام هستند، و این شامل دنیای سیاست هم می‌شود.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, Ageism سن‌گرایی

[ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

پنجرۀ جمعیتی ایران؛ پنجره‌ای باز به بی‌هودگی
حسین شیران

 

     در جمعیت‌شناسی یک مفهوم مهمی داریم با عنوان "پنجرۀ جمعیتی" که بر پایه ساختار سنی جمعیت تعریف و تعیین می‌شود؛ به این ترتیب که هرگاه نسبت "جمعیت فعال" (کاری) یک کشور (سنین مابین 15 الی 65 سالگی) به جمعیت غیرفعال‌اش (زیر 15 سال و بالای 65 سال) به بیشترین حد خود برسد- به بیانی دیگر هرگاه دوسوم جمعیت یک کشور در سنین فعالیت باشند، می‌گویند آن کشور به مرحلۀ پنجرۀ جمعیتی رسیده است. 

 

     بر این اساس جمعیت‌شناسان در سیر تکامل جمعیت یک کشور سه مرحلۀ اساسی از هم متمایز می‎سازند: 1. مرحلۀ پیشاپنجره که در آن 30% (یا بیشتر) از جمعیت کشور را افراد زیر 15 سال تشکیل می‌دهند 2. مرحلۀ پنجره که در آن کمتر از 30% جمعیت زیر 15 سال و کمتر از 15% بالای 64 سال هستند و باقی بین سنین 15 الی 65 سالگی قرار دارند و 3. مرحلۀ پساپنجره که 15% یا بیشتر بالای 64 سال و کهن‌سال هستند.

 

     پنجرۀ جمعیتی در سیر تاریخ جمعیت یک کشور فقط یک‌بار اتفاق می‌افتد و عمر به نسبت کوتاهی در حد چهار دهه دارد. ارزش و اهمیت پنجرۀ جمعیتی در تأمین و تدارک طلایی نیروی کار لازم برای توسعۀ یک کشور است و از این جهت برای هر ملتی یک فرصت و موهبت ویژه تلقی می‌گردد که اگر بهینه و بابرنامه از آن استفاده شود واجد ثمرات مثال‌زدنی خواهد بود و گرنه که هم‌چون ابر بهاری سریع از سر جامعه و جمعیت کشور خواهد گذشت و بعد نه فقط حسرت بی‌بهرگی را به دل خواهد گذاشت بلکه جامعۀ توسعه‌نیافته را با مسألۀ خطیری چون فقدان نیروی کار لازم از یک‌سو و خیل جمعیت پیر و ناتوان محتاج مراقبت از سوی دیگر روبرو خواهد ساخت.

 

     طبق سرشماری سال 1395 حدود 70% جمعیت ایران همینک در محدودۀ سنی 15 الی 65 سالگی قرار دارند و از این نظر با این حجم از جمعیت فعال ایران اکنون در فاز پنجرۀ جمعیتی قرار دارد؛ این پنجره عملاً از سال 1385 باز شده و تا سال 1425 باز خواهد ماند و بعد از آن با گذار تدریجی جمعیت به سنین کهن‌سالی بسته خواهد شد. بسیاری از کشورها در آمریکای لاتین و جنوب شرقی آسیا به‌خوبی از این فرصت و موهبت جمعیتی استفاده کرده و خود را توسعه داده و باز می‌دهند و ما 15 سال از این فرصت گذشته و تنها 25 سال دیگر مهلت داریم و امیدواریم که بتوانیم از آن به‌نحو احسن استفاده کنیم.

 

 

پنجره جمعیتی ایران؛ جامعه شناسی شرقی

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جمعیت شناسی, پنجره جمعیتی ایران

[ چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش سوم
✍️ حسین شیران

 

      باری، در حال حاضر تعقیب تحقق مصادیق و مؤلفه‌های دموکراسی در سراسر جهان در دستور کار ملت‌هاست و دیگر، در گذار از دوره‌ی فوران ایدئولوژی‌ها، برای ملت‌ها فرقی نمی‌کند چه کسانی با چه عناوینی بر ایشان حاکم هستند و همه کمابیش، حسب مرتبه و موقعیت خود در این کارزار، مطالباتی معین و مشخص در راستای مردم‌سالاری دارند و این حکایت از یک هم‌دلی و هم‌صدایی خاصی دارد که در سایه‌ی توسعه‌ی رسانه‌های جمعی و بویژه شبکه‌های اجتماعی در جهان حاصل شده و از این جهت یک دستاورد تاریخی کاملا نوین تلقی می‌گردد. 

 

     این هم‌دلی و هم‌صدایی ملت‌ها در سرتاسر جهان خود نشان بارز عبور از ایدئولوژی‌هاست و به جای خود واجد ارزش اجتماعی بسیاریست، با این وجود این هرگز به معنای پایان ایدئولوژی‌ها در عالم واقع نیست چرا که ایدئولوژی‌ها، به عنوان یک واقعیت سیاسی_اجتماعی، هم‌چنان در نقاط مختلف جهان هستند و هم‌چنان نفس می‌کشند و به پشتوانه‌ی برخورداری از قدرت و موقعیت هم‌چنان خواستار تسلیم شدن ملت‌ها و تعظیم و تکریم دیدن از سوی آن‌ها و تعیین سرنوشت آن‌ها هستند و برخی همچون طالبانیسم تازه بر سر قدرت آمده‌اند! از سوی دیگر در بین مردمان هم هستند کسانی که هنوز ذهنیت ایدئولوژی‌پسند قرن نوزدهمی در اذهان‌شان حاکم است و تحت سیطره‌ی این ذهنیت مشتاقانه با ایدئولوژی‌ها هم‌زیستی دارند!

 

     این‌که در اقصی نقاط جهان ملت‌ها هم‌چنان برای رسیدن به مراتبی از دموکراسی ضرورت انقلاب‌ها را زمزمه می‌کنند ناشی از تداوم حیات سیاسی_اجتماعی ایدئولوژی‌هاست؛ چون در اصل انقلاب‌ها معطوف و متوجه ایدئولوژی‌ها هستند و به بیان دیگر این ایدئولوژی‌ها هستند که اندیشه به انقلاب‌ها را باعث می‌شوند؛ اصولا هر کجا که صحبت از انقلاب است یعنی که اساسا ایدئولوژی‌ای در کار است که مانع برخی تغییرات و تحولات است؛ اما براستی چرا و گونه می‌شود که ایدئولوژی‌ها مانعی در برابر تغییرات و تحولات در راستای توسعه می‌گردند و اندیشه به انقلاب‌ها را سبب می‌شوند؟

 

ادامه دارد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست

[ یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی، عشقی بی‌آب و نان1 - بخش چهارم
⏺ دکترهای پول‌دار، دکترهای بی‌پول2
✍️ حسین شیران

 

[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من می‌پرسند: "جامعه‌شناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پول‌دار، پدر بی‌پول" رابرت کیوساکی]

 

 

     در مقایسۀ بازار کار این‌که از پزشکان شروع کردیم دلیل‌اش اینست که در حقیقت جامعه‌شناسان هم خواه‌ناخواه و آگاه‌ناآگاه "پزشکان جامعه" هستند، جامعه‌ای که هم جسم دارد و هم جان و هم روان، و هر کدام هم هزار و یک آفت و بیماری و بلایای خاص خود را دارند و مشخصاً تخصص و تعهد لازم برای شناخت و حل و فصل‌شان را می‌طلبند- چیزی که به‌واقع آن‌سان که باید و شاید نه وجود دارد و نه هیچ ضرورتی برای وجود داشتن‌اش احساس می‌شود! هر کمی و کسری و کسادی هم که در این زمینه وجود دارد همه از همین "عدم احساس ضرورت" ناشی می‌شود. 

 

     به هر حال جامعه هم هم‌چون انسان سیر تحول و تکامل خاص خود را دارد و ضرورتاً باید از یک مقاطع و مراحل مشخصی بگذرد تا به مرز "خوداحساسی" برسد، یعنی که به‌مثابۀ یک موجود واقعی بدان‌حدی از خودآگاهی برسد که هم‌چون یک انسان بالغ با ذهنیتی تکامل‌یافته که قادر به تشخیص و تفکیک مسأله از غیرمسأله و یا حالت مرضی از غیرمرضی است بر جسم و جان و روان خود اشراف لازم را داشته و مسائل و مشکلات عام و خاص هر کدام را احساس کرده و شفاجویانه در پی دوا و درمان‌اش باشد. یک چنین "ذهنیت خودآگاه و خودارزیابی" به آن شکل هنوز در جامعه شکل و یا جان نگرفته است. 

 

     و بعد فقط این جامعه نیست که هنوز به مقاطع و مراحلی از تحول و تکامل خود دست‌نیافته، به‌تبع آن و بسی بیش از آن، علم مطالعۀ آن یعنی جامعه‌شناسی هم هنوز بدان‌حدی از تحول و تکامل نرسیده و عملاً و نظراً واجد آن تخصص و توانایی نگشته که هم‌چون علم پزشکی قادر به تشخیص و تداوی مسائل و مشکلات متعدد و متنوع موضوع مورد مطالعۀ خود یعنی جامعه باشد و حالیا هم‌چون نوجوانی که می‌داند عملاً هست و چندیست که از مادر متولد شده اما هنوز به آن شکل وارد گود زندگی نگشته، به آن حد از کمال نرسیده که بداند و بتواند وجود خود را به دیگران اثبات کند و هدف از هستی خویش را محقق سازد. 

 

     هر گاه جامعه به مرحلۀ خودآگاهی و خودارزیابی برسد و چشم و گوش‌اش بر کم‌وکیف هستی خود و مسائل و مشکلات ابعاد گوناگون‌اش باز شود آن‌گاه خواه‌ناخواه این احساس ضرورت در او به‌وجود خواهد آمد که به علوم شناسنده و شناسانندۀ خویش بال و پر دهد و در راستای حل و فصل مسائل‌اش آن‌ها را توسعه دهد- درست به همان‌گونه که چندیست به علوم پزشکی میدان داده و در راستای حل و فصل مسائل و مشکلات جسم و روان افراد تا به‌حد یک وزارتخانه پرورده است.

 

ادامه دارد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران

[ جمعه ۲۶ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی، عشقی بی‌آب و نان1 - بخش سوم
دکترهای پول‌دار، دکترهای بی‌پول2
✍️ حسین شیران

 

[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من می‌پرسند: "جامعه‌شناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پول‌دار، پدر بی‌پول" رابرت کیوساکی]

 

     رفت و برگشت‌ام به طبقه‌ی ششم (مطب جراح زیبایی) بیش از یک ربع طول نکشید که البته بیشترش صرف آسانسور شد. هنوز 45 دقیقه وقت داشتم. یک گوشه‌ی نسبتا کم ازدحام نشستم و خواه‌ناخواه در خصوص بازار نوظهور "مدیریت بدن" در جامعه به تأمل پرداختم. این بازار مبتنی بر یک امر اصلی و اساسی بود که به جای خود اصل قابل احترامی است: "خودانتقادی" مبتنی بر "خودارزیابی". 

 

     باری، در عصر حاضر مردم بسی خودارزیاب‌تر و خودانتقادتر از قبل شده‌اند اما به نظر می‌رسد این بیش‌تر در حوزه‌ی جسم (ظاهر) بوده و است و نه لزوما سایر حوزه‌ها! به بیان دیگر حالا توجه و تمرکز بر ظاهر بسی بیش‌تر از توجه و تمرکز بر باطن خود را نشان می‌دهد. مردم پیوسته بدن و بویژه سیمای خود را زیر نظر دارند و بر پایه‌ی یک سری ملاک‌ها و معیارهای زیبایی‌شناختی آن را ازریابی می‌کنند و نقاط مغایر با آن را به عنوان عیوبی که باید برطرف شوند مدنظر قرار می‌دهند.

 

     در مطب متخصصین زیبایی احساسی مبنی بر این‌که وضعیت اقتصادی مردم بد است به شما دست نمی‌دهد؛ خیل مردمانی را می‌بینید که فارغ از دغدغه‌های اقتصادی به جد دنبال رفع عیوب ظاهری خود هستند و ارزش و اهمیت اجتماعی و روان‌شناختی یک چنین امری را بسی فراتر از صرف هزینه‌های کلان و تحمل دردها و رنج‌های ناشی از جراحی می‌دانند. هر چه هست یک چنین توجه و تمرکزی را ما در سایر حوزه‌ها نمی‌بینیم. 

 

     از جا بلند شدم و به یکی دو مطب روان‌پزشکی و روان‌شناسی بالینی هم در آن ساختمان سر زدم. بازار روان هیچ هم‌چو بازار بدن داغ نیست چون برخلاف بازار بدن اختیاری و داوطلبانه نیست و مراجعه‌کننده کم‌تر خود به پای خود به این مطب‌ها مراجعه می‌کند و در صورت مراجعه هم سعی می‌کند به چشم نیاید که مباد انگ بیمار روانی بخورد. واقعیت اینست بهداشت و سلامت ذهن کم‌تر مورد توجه است و خودارزیابی و خودانتقادی در این حوزه به مراتب کم‌تر از حوزه‌ی جسم است. 

 

ادامه دارد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران

[ سه شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی، عشقی بی‌آب و نان1 - بخش دوم
⏺ دکترهای پول‌دار، دکترهای بی‌پول2
✍️ حسین شیران

 

[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من می‌پرسند: "جامعه‌شناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پول‌دار، پدر بی‌پول" رابرت کیوساکی]

 

     بزودی مشخص شد کار ما در ساختمان پزشکان تا یک ساعت بعد راه نخواهد افتاد؛ ترجیح دادم این یک ساعت را گوشه‌ای بنشینم صفحاتی از کتاب‌هایی که همیشه در گوشی‌ دارم بخوانم. از مقابل تابلوی راهنمای طبقات که رد می‌شدم از دیدن نام یک آشنای دوران دانشگاه بسی ذوق‌زده‎ شدم؛ فوق‌تخصص جراحی پلاستیک و زیبایی گرفته و حالا در طبقۀ ششم این ساختمان مطب دایر کرده بود. چه جالب و چه نزدیک! نظرم عوض شد ترغیب شدم بعد سال‌ها بروم سری به‌ او بزنم. 

 

     برای رفتن به طبقه‌ی ششم دقایقی مقابل یکی از آسانسورها ایستادم تا که رسید. ظرفیت 20 نفر بود اما ملاک عمل که عدد نبود تا جا داشت مردم سوار ‌می‌شدند، هر چند جای خوشبختی بود همه ماسک داشتند. جلوی مطب که شلوغ بود، نزدیک‌تر که رفتم دیدم داخل مطب هم شلوغ است و بزودی دریافتم افراد سرگردان در سالن هم اغلب مراجعین او هستند و خلاصه که سرش خیلی‌خیلی شلوغ است.

 

     هیچ تصور نمی‌کردم به این زودی کارش بگیرد. در همان چند دقیقه، هم از تابلوی مطب، هم اعلانات در و دیوار، هم ظاهر مراجعین و هم اظهارات جسته‌گریخته‌شان می‌شد فهمید که به هیچ نوع عمل جراحی زیبایی نه نمی‌گوید؛ از ابرو و دماغ و دهان و گوش و گونه بگیر تا سینه و شکم و زیرشکم و حتی عضلات ران! خلاصه که آن حوالی "بازار مدیریت بدن" داغ‌داغ بود و جناب دکتر واقعا هیچ فرصت سر خاراندن نداشت. دیگر در این میان این‌که یک دوست جامعه‌شناس سرگردان بخواهد با خوش‌وبشی غیرضرور وقتی از او بگیرد هیچ توجیهی نداشت. 

 

     برگشتم مقابل آسانسوری که از همه خلوت‌تر بود که کمی بعد با مراجعین پر شد. از یکی‌شان گوش‌ام شنید که هر چقدر به دکتر التماس کرده تا عید عمل‌اش کند نپذیرفته و گفته تا اواخر خرداد سال بعد لیست عمل‌اش پر پر است! ... و اما بعد ...

 

ادامه دارد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران

[ یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی، عشقی بی‌آب و نان1 - بخش اول
دکترهای پول‌دار، دکترهای بی‌پول2
✍️ حسین شیران

 

[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من می‌پرسند: "جامعه‌شناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پول‌دار، پدر بی‌پول" رابرت کیوساکی]

 

     بعد مدت‌ها حسب امری راه‌ام به یک ساختمان پزشکان افتاد؛ یک ساختمان چندطبقه‌ی عریض، با چندده واحد (مطب) فعال، با چند داروخانه‌ی شلوغ، با پنج آسانسور 20 نفره در مرکز ساختمان که معلوم بود هیچ پاسخ‌گوی خیل مراجعین نیست، بس که مقابل هر آسانسور آدم جمع شده بود! 

 

     در همین نقطه می‌توان ایستاد و کلی حرف زد که چرا باید جامعه این‌قدر بیمار باشد که تنها یک ساختمان پزشکان‌اش آن هم در شرایط کرونایی این همه مراجعه‌کننده داشته باشد؛ اما من نمی‌ایستم و می‌گذرم و در این باره هم هیچ حرفی نمی‌زنم چون از مدت‌ها پیش به این نتیجه‌ی تلخ رسیده‌ام که حرف زدن هیچ فایده‌ای ندارد و هیچ دردی دوا نمی‌کند حتی اگر به فرض محال چند گوش شنوایی هم در کار باشد! ... 

 

     به عنوان کسی که گرایش دکترای جامعه‌شناسی‌اش "بررسی مسائل اجتماعی" است تنها یک نکته‌ی دردناک که با عمق وجود دریافته‌ام می‌گویم و رد می‌شوم و آن این‌که: در هر جامعه‌ای مادام که عده‌ای قلدر از قِبل مسائل اجتماعی مختلف، از جهل بگیر تا همین بیماری، نان می‌خورند حرف که سهل است با هجمه هم نمی‌توان به این سادگی‌ها کاری در راستای حل مسائل جامعه از پیش برد! 

 

     به بیان دیگر، آن‌جا که مشخصا برخی خواص در راستای منافع شخصی خود به صورت سازمان‌یافته مشغول بازتولید و بازپروری مسائل اجتماعی مختلف هستند و در این پروژه‌ی بزرگ برخی عوام را هم خواه‌ناخواه و آگاه‌ناآگاه به خدمت گرفته‌ و با خود همراه ساخته‌اند البته که حرف‌ها و هجمه‌های همچو منی باد هواست! بادی که حتی قادر نیست برای لحظاتی هم که شده برگ کاغذی از روی زمین بلند کند! ... پس چه بهتر که از بیهوده باد بودن بگذریم و باقی ماجرا را پی بگیریم.

 

ادامه دارد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران

[ دوشنبه ۱ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش دوم
✍️ حسین شیران

 

      حالا دیگر اغلب ایدئولوژی‌های مهم مطرح شده در دو قرن گذشته، هر یک به نحوی در جوامع مختلف به قدرت رسیده و آزمون خود به تاریخ را پس داده و کمابیش نمره‌ی‌ خود را هم گرفته‌اند. اگرچه هنوز برخی در نقاط مختلف جهان هنوز بر سر کارند و به هر وسیله هم‌چنان مرکب مرام خود می‌رانند اما دیگر گریزی از این امر نیست که اکنون عصر عصر دموکراسی و فرهنگ غالب فرهنگ دموکراسی است و ملاک ارزیابی عملکرد دولت‌ها و نظام‌های سیاسی مختلف در هر کجای جهان، چه قبول افتند چه رد، تضمین و تأمین مصادیق دموکراسی است. 

 

     قرون متمادی حکومت‌های سلطنتی و سنتی در سراسر جهان دغدغه‌ی اول و آخرشان حفظ حریم و حدود خود در برابر حکومت‌های متجاوز دیگر بود و مردم در این مناسبات و معادلات، چه از نظر مالی و چه از نظر جانی، از وزن و وزانت چندانی برخوردار نبودند و فقط "شیءوار" بودند تا عده‌ای "شاه‌وار" بر آن‌ها حکومت کنند؛ در هر حال آن‌چه در این میان شرط نبود تأمین منافع مردم بود. عصر ایدئولوژی‌ها که فرا رسید مردم بدوا تا بدان‌جا ارزش و اهمیت یافتند که هم‌چون سرباز این بار در خدمت ایدئولوژی‌ها قرار بگیرند و پرچم آن‌ها را در نقاط مختلف جهان به اهتزاز دربیاورند. ...

 

     اما حالا در گذر از هر دو مرحله، روال کار وارونه گشته و برای نخستین بار در تاریخ، رسما مردم، به معنای عام و نه فقط قشری از آن، در کانون مناسبات و معادلات سیاسی قرار گرفته و، حتی به روی کاغذ هم که شده، مردم‌سالاری به مثابه‌ی یک مرام سیاسی در راستای تضمین و تحکیم موقعیت و تأمین منافع مردم (و نه حکومت‌ها و ایدئولوژی‌ها) در تمام نقاط دنیا در دستور کار قرار گرفته و مبنای داوری‌ها گشته است. 

 

     حالا فارغ از هر حکومت و ایدئولوژی که در هر کجا بر سر کار است مردم مطالبات یکسانی دارند و هم‌صدا باهم نظام‌های سیاسی مختلف را مکلف به تضمین و تأمین آن‌ها می‌دانند. در شاخص دموکراسی سال 2021 که چند روز پیش منتشر شد آمریکا و چین اگرچه اقتصادهای اول و دوم جهان هستند اما هیچ‌کدام حتی جزو بیست کشور برتر جهان هم نیسنتد. بر اساس این گزارش در حال حاضر تنها 6/4% از جمعیت جهان، مردم‌سالاری به معنای واقعی را تجربه می‌کنند و باقی برای رسیدن به این مرحله هنوز کارها در پیش دارند.

 

ادامه دارد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers

 


برچسب‌ها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست

[ چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دروغگویی Sociology of Lying
✍️ جی. ای. بارنر J. A. BARNES
🔄 حسین شیران

بخش چهارم

 


     شاید این تصور که دروغ گفتن گواهی بر آزادی و خیال‌بافی انسان است، بتواند جذابیت دروغ و گرایش به آن را از هر دو بعد علمی و عرفی توضیح دهد (به عنوان مثال جونز 1984). دروغ‌گویی امری سزاوار سرزنش است و ما به واقع از این‌که فریب کسی را ‌خورده باشیم آزرده می‌شویم، با این وجود با یک فاصله‌ی مطمئنه نسبت به خود ممکن است بتوانیم آن را در ارتباط با دیگران تحسین کنیم و از ذکاوت و جسارت دروغ‌گویان موفق لذت ببریم. 

 

     اتهامات دروغ‌گویی، با وجود خطر شکایت به خاطر تهمت یا افترا، خیلی راحت‌تر از بسیاری دیگر از توهین‌ها علیه شخصیت‌های خوب مطرح می شوند. ماکس بلک  (1983: 117-118) مثال خوبی از استفاده‌ی تقریباً نابخردانه از این اتهام ارائه می‌دهد آن‌جا که به بیانیه‌ای که مری مک کارتی در مورد نوشته‌های همکار نویسنده‌اش لیلیان هلمن داده بود، استناد می‌کند: «من یک بار در مصاحبه‌ای گفتم که هر کلمه‌ای که او می‌نویسد، حتی "و" یا "به"، دروغ است. این یعنی بلک نمی‌تواند تصمیم بگیرد که آیا این بیانیه نمونه‌ای از یک فریب است یا خیر.

 

   تنها در تقابل با دروغ و فریب است که می‌توانیم مفهوم حقیقت را بازبسازیم. همان‌طور که بارویس و پری (1983:18) اشاره می‌کنند: اگر افراد تنها آن‌چه را که می‌دانستند می‌گفتند، ما هرگز حقیقت را به‌عنوان ویژگی برخی اظهارات و نه همه‌ی آن‌ها متوجه نمی‌شدیم. به این دلیل است که گاهی اوقات افراد به طور ناخواسته یا غیرعمد قراردادهای زبان را زیر پا می‌گذارند و ما حقیقت را به مثابه‌ی یک یگانگی در موقعیت‌های بیانی خاص تشخیص می‌دهیم.

 

 
      اکو (1976:7، 58-59) با در نظر گرفتن احتمال رابطه بین نشانه و مرجع است که پیشنهاد می‌کند توصیف یک «نظریه برای دروغ» باید به مثابه‌ی یک برنامه‌ی کاملاً جامع برای یک نشانه‌شناسی عمومی صورت پذیرد. با توجه به وابستگی متقابل مفاهیم حقیقت و دروغ، توجه محوری هابرماس و سایر اعضای مکتب فرانکفورت به مفهوم حقیقت، با عدم توجه انتقادی او و پیروان‌اش به فریب، متناسب به نظر نمی‌رسد، اگر چه این عنصر در مجموعه مفهومی او مخالف حقیقت است.

 

     حتی ممکن است بگوییم که بازی‌های زبانی مورد بحث هابرماس (1970؛ همچنین رجوع کنید به مک کارتی 1973) شبیه بازی شطرنج هستند، چیزی که در آن همه چیز بر روی صفحه است، یا باید باشد، در حالی که در مطالعه‌ی دروغ‌گویی، ما با یک بازی زبانی نزدیک‌ به پوکر مواجه هستیم، چیزی که در آن هیچ صفحه‌ای وجود ندارد که چیزی هم روی آن وجود داشته باشد؛ 


  
     با این حال در این بازی هم حتی اگر صفحه‌ای وجود نداشته باشد، باز قوانینی وجود دارند - چه گفته شوند و چه نشوند، که باید آموخته شوند (Hayano 1980,1982). بازی زبانی دروغ‌گویی را هم باید مانند بازی‌های دیگر آموخت (Wittgenstein 1953:90e). متأسفانه، همان‌طور که خواهیم دید، شواهد کمی در مورد نحوه‌ی یادگیری بازی دروغ‌گویی وجود دارد (ر.ک. Searle1975:326).

 

     علی‌رغم عمومیت (همه جا بودن)، قدمت (همه وقت بودن)، مصلحت نظری و، اگر حق با هابز باشد، مشخصه‌ی انسانی بودن دروغ، اکثر دانشمندان علوم اجتماعی و فیلسوفان به دروغ‌گویی به نسبت توجه کم‌تری داشته‌اند، دست‌کم در مقایسه با تحقیقات موشکافانه‌ای که برای بیان حقیقت انجام داده‌اند (رجوع کنید به Bok 1978:5؛ Steiner 1975: 220-222).

 

ادامه دارد ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جامعه شناسی دروغ, حسین شیران

[ شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

آشنایی با ایسم‌ها

🌓 از کتاب ایسم‌ها Book of isms

✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews

⏺بخش هفتم: آفریقامرکزگرایی Afrocentrism

🔄 ترجمه: نرگس حیدری

نگرشی به جهان که آفریقا و بطور گسترده هر مردمی از تبار آفریقای سیاه را مبنا و مرکز قرار می‌دهد. آفریقامرکزگرایی بدوا مفهومی بود که بیش‌تر توسط آمریکایی‌های آفریقاتباری همچون دیو بویس (1868-1963) W.E.B. Du Bois در واکنش به نسل‌ها بیدادگری غرب، چه بواسطۀ استعمارگری و چه بواسطۀ برده‌داری، توسعه یافت. اصطلاح "آفریقامرکزی یا آفریقامداری Afrocentric" به نظر می‌رسد در سال 1961 یا 1962، احتمالاً به لطف دیو بویس، از طرح پیشنهادی‌اش برای تدارک یک دائره‌المعارف آفریقایی که بی هیچ احساس شرمی آفریقامدار باشد اما نسبت به تأثیر دنیای خارج بی‌تفاوت نباشد نشأت گرفته است.


در سال 2000، اندیشمند آمریکایی مولفی کته آسانته Molefi Kete Asante (که با نام آرتور لی اسمیت جونیور در سال 1942 به دنیا آمد) در دانشگاه لیورپول انگلستان سخنرانی‌ای با عنوان "آفریقامداری: به سوی درک جدیدی از تفکر آفریقایی در این هزاره" ارائه کرد. در سال‌های پایانی قرن بیستم، آفریقامرکزگرایی به موضوعی متداول در مطالعات مربوط به نژاد سیاهان در بسیاری از دانشگاه‌های آمریکا تبدیل شد.

🆔 @narges_heydari72
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, آفریقامرکزگرایی Afrocentrism

[ یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش هشتم

✍️ حسین شیران


 
     سیر تفکر و تمدن از شرق به غرب- بطور مشخص از خاورمیانه به یونان باستان، تاریخاً از سه مسیر اصلی بوده است: از "فینیقیه"، "آناتولی" و "جزیره کرت"؛ فینیقیه در مرکز و محل تلاقی دو قوس هلال بارور بنوعی عمده‌وارث علوم و فنون و افکار و اخبار و اطلاعات همه‌ی تمدن‌های میان‌رودان و مصر بود و هم با و هم بی‌واسطه نقشی اساسی در اشاعه‌ی تفکر و تمدن از شرق به غرب داشت و در این میان صرفاً نقش میان‌جی نداشت بلکه مولّدانه بر هر آن‌چه از شرق می‌گرفت می‌افزود و به غرب اشاعه می‌کرد، از جمله خط میخی که از سومر برگرفت و به الفبایی پیشرفته تبدیل کرد و بعد به یونان و بعد روم صادر کرد. 

 

     فینیقی‌ها به لطف سکونت در کنار دریا (سواحل شرقی دریای مدیترانه، حوالی لبنان و اسرائیل کنونی) و کسب مهارت ویژه در دریانوردی، پیشه‌ی بازرگانی را بر کشاورزی ترجیح داده و دادوستد با سرزمین‌های غربی را در پیش گرفته بودند و از آن‌جایی که به هر شکل دست‌به‌دست دادن کالا مستلزم دست‌دردست هم دادن تجار هم بود خواه‌ناخواه هر آن‌چه کشته و انباشته بودند را در میان طرف‌های تجاری خود بویژه ساکنان جزیره‌ کرت انتشار داده و حتی بسی دورتر از کرت در "کارتاژ" (به معنی "شهر نو"؛ شهری ساحلی در شمال آفریقا در تونس امروزی) با مهاجرت بخشی از مردمان خود تمدنی به راه انداخته بودند.

 

     آناتولی (به یونانی یعنی "شرق") به بخش مرکزی و غربی آسیای صغیر (ترکیه امروزی) گفته می‌شود. در این سرزمین در زمان مورد بحث یعنی آغاز هزاره‌ی اول پیش از میلاد، "تمدن لیدیه" از 1200 تا 546 پیش از میلاد که توسط کوروش فتح شد حاکم بود. لیدیه هم‌چون فینیقیه تحت تأثیر تمدن‌های شرقی به سطوحی از تفکر و تمدن دست‌یافته و حتی نوآوری‌هایی هم داشت از جمله ضرب سکه‌های طلا و نقره که هرودوت ابداع آن را به این سرزمین نسبت می‌دهد. 

 

     در کرانه‌های غربی آناتولی یعنی سواحل و جزایر شرقی دریای اژه، یونانی‌زبانانی زندگی می‌کردند، گاه مستقل و گاه وابسته به دول اطراف، بنام "ایونی" (ایرانیان نام یونان را از این عنوان گرفته‌اند)؛ ایونیان همه یونانی نبودند و مهاجرانی از مناطق مختلف مجاور در این منطقه زندگی می‌کردند و از این جهت "اختلاط فرهنگی" در بین‌شان حاکم بود؛ از طرفی هم به دلیل پراکندگی جغرافیایی در سواحل و جزایر مختلف، از نظر دینی و سیاسی فاقد نظام متمرکزی بودند؛ در خیزش نخستین فلاسفه و نخستین مکتب فلسفی از این منطقه این عوامل بی‌تأثیر نبودند.

 

ادامه دارد.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش اول

 

✍️ حسین شیران

 

     در تاریخ هزاره‌ای ما، دست‌کم دوصدسالی است که واژه‌ی "انقلاب"، به معنا و مفهوم "جنبش اجتماعی توده‌‌ای برای ایجاد دگرگونی اساسی در نظام سیاسی حاکم"، هم‌زمان با وزن و وقار و ارزش و اعتبار یافتن واژه‌ی "مردم" و به تبع آن "مردمسالاری" در محافل و مکاتب و مناسبات و محاسبات سیاسی جهان و به تبع آن ایران، بر سر زبان‌ها افتاده و هنوز هم که هنوز است بر سر زبان‌هاست، از قضا اکنون بسی بیش از پیش؛ این یعنی "جامعه ایرانی" با این‌که در این دوصدسال، چند جنبش اجتماعی و چند انقلاب کوچک و بزرگ سپری کرده و چند حاکم و چند حکومت عوض کرده، ولی انگار که هنوز از نقطه‌نظر مردمی، آن‌سان که باید و شاید به "وضعیت مطلوب" خود نرسیده و هم‌چنان در تب‌وتاب تغییر و دگرگونی در راستای رسیدن به "وضعیتی بهتر و بالاتر" به سر می‌برد.

 

     اما این‌که "نظر مردم" حقیقتا و واقعیتا، تا کجا شرط بوده و است همواره محل بحث است؛ حالیا در آستانه‌ی هزاره‌ی سوم میلادی شاید در جهان نتوان یافت هیچ نظام حاکمی که خود رسما خود را مستبد و مطلق‌العنان بداند و بنامد؛ دست‌کم به سبب جو سیاسی حاکم بر جهان، به ظاهر هم که شده هیچ نظام حاکمی علنا نمی‌گوید: "مردم کیلویی چند؟"؛ با این حال هیچ کجا هم این‌طور نیست که اگر مردم ضرورت تغییر و تحولی را احساس کردند نظام‌های حاکم بیایند و بگویند: "بفرمایید! امر امر شماست!" علی‌رغم تمام ادعاهایی که در سراسر جهان درباره‌ی تحقق مردمسالاری می‌شود، در واقع امر، یا اساسا هیچ مردم‌سالاری‌ای در کار نیست و یا اگر هم هست بسی مشروط است، مشروط و محدود به میل و منویات حکومت‌ها و نظام‌های سیاسی حاکم بر ملت‌ها- همان‌طورکه در جنبش‌های مردمی اخیر در متمدن‌ترین و مدعی‌ترین کشورها یعنی آمریکا و فرانسه هم دیدیم که چگونه دولت‌‌ملت‌هایشان تظاهرات خیابانی به حق مردم خود را سرکوب کردند بی آن‌که تن به خواست‌شان بدهند!

 

     مبتنی بر آن‌چه گفته شد فاصله‌‌ی میان ملت‌ها و دولت‌ها، حتی در مدعی‌ترین و مردمی‌ترین نظام‌های سیاسی حال حاضر دنیا یعنی "دولت‌ملت‌ها"، یک واقعیت اجتماعی است که بنوعی باید پذیرفت؛ با اتکاء به این واقعیت، حالیا مسأله یا بهتر بگویم معیار و مقیاس تحقق مردم‌سالاری در جوامع مختلف بشری، نه لزوما بود و نبود فاصله میان ملت‌ها و دولت‌ها بلکه عموما کم یا زیادی آن در قیاس با هم می‌باشد؛ هر جامعه‌ای که کم‌ترین فاصله‌ را دارا باشد "مردم‌سالارترین" و هر که بیش‌ترین فاصله را داشته باشد "دولت‌سالارترین" است. 

  
     این فاصله‌ با توجه به ایستار هر کدام تا حدی معمول و منطقی بنظر می‌رسد؛ ملت "مظهر مطالبه" و دولت "مصدر مواصله" است، همان‌طور که در عالم معنا میان این دو مفهوم فاصله است در عالم عمل هم نقد یا وصول شدن اصولی هر طلبی، هم کار هم زمان می‌برد؛ "خواستار شدن" یک چیز و "ساختار شدن" یک چیز دیگر است؛ "خواست" (بمثابه‌ی یک ذهنیت) یک امر ساده و سیال و "ساخت" (بمثابه‌ی یک عینیت) یک امر پیچیده و پابند پی است و بهرحال تبدیل شدن این به آن و نهادینه شدن‌اش زمان می‌برد. 

 

     از این نظر شاید تصور به صفر رسیدن این فاصله برای همیشه در حد یک آرمان ذیل اصل مدینه فاضله باقی بماند؛ اما درک این نکته، یعنی زمان‌بر بودن تبدیل یک خواست به یک ساخت، دشوار نیست، مشکل ملت‌ها با دولت‌ها هم اساسا این نیست؛ زمان‌های درازی که ملت‌ها پای دولت‌ها می‌نشینند در واقع با خوش‌بینی و خوش‌دلی تمام دارند به دولت‌ها فرصت انجام کار می‌دهند؛ مسائل و مشکلات بین ملت‌ها و دولت‌ها زمانی پیش می‌آید که دولت‌ها، علی‌رغم طرح وعده‌های فراوان و صرف زمان‌های کلان، یا نمی‌توانند و یا که نمی‌خواهند به مطالبات ملت ترتیب اثر دهند. درک این واقعیت تلخ است که ناگزیر رابطه‌ی ملت‌ها و دولت‌ها را وارد چالش می‌کند. 

 

ادامه دارد.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست

[ یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 شاخص دموکراسی کشورهای جهان در سال 2021


✍️ حسین شیران

 

     نشریه اکونومیست Economist دیروز (9 فوریه 2022) "شاخص جهانی دموکراسی" Global Democracy Index در سال 2021 را منتشر کرد. بر اساس این گزارش، نرخ دموکراسی جهانی در این سال با افت روبرو بوده و از 5.37 در سال ماقبل به 5.28 (از 10) کاهش یافته و به این قرار درصد جمعیت جهان که تحت انواعی از دموکراسی زندگی می‌کنند، از 49.4 درصد به 45.7 درصد کاهش یافته است. 

 

     در این گزارش که بر اساس ارزیابی وضعیت دموکراسی 167 کشور جهان با پنج معیار "فرآیند انتخابات و کثرت‌گرایی"، "عملکرد دولت"، "مشارکت سیاسی"، "فرهنگ سیاسی دموکراتیک" و "آزادی‌های مدنی" صورت گرفته، نروژ با 9.75 امتیاز در صدر و  افغانستان با 0.32 امتیاز از 10 در انتهای لیست قرار دارد. بعد از نروژ، نیوزیلند، فنلاند،سوئد، ایسلند، دانمارک، ایرلند، تایوان، استرالیا و سوئیس 10 کشور برتر و قبل از افغانستان، میانمار، کره شمالی، کنگو، آفریقای مرکزی، سوریه، ترکمنستان، چاد، لائوس و گینه 10 کشور بدتر رتبه‌بندی می‌باشند.  

 

     در این رتبه‌بندی ایران با 1.95 امتیاز در رتبه 155 جهان قرار دارد. بریتانیا با 8.10 امتیاز در رتبه 18، آمریکا با 7.85 امتیاز در رتبه 26، روسیه با 3.24 امتیاز در رتبه 124 و چین با امتیاز 2.21 در رتبه 148 جهان قرار گرفته‌اند. از نظر منطقه‌ای، آمریکای لاتین بیشترین کاهش در امتیازات را داشته، در حالی که در آسیا سه کشور ژاپن، کره جنوبی و تایوان توانسته‌اند خود را به سطح "دموکراسی کامل" برسانند.

 

شاخص دموکراسی در جهان 2021 - جامعه شناسی شرقی

 

     بر پایه امتیازات به دست آمده از سنجش وضعیت دموکراسی، کشورهای جهان در چهار گروه "رژیم‌های استبدادی"، "رژیم‌های ترکیبی"، "دموکراسی‌های ناقص" و "دموکراسی‌های کامل" دسته‌بندی و رنگ‌بندی شده‌اند (تصویر پیوستی)؛ بر این اساس از 167 کشور، تنها 21 کشور واجد دموکراسی کامل بوده‌اند که 6.4 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، 53 کشور در دسته "دموکراسی‌های ناقص" قرار گرفته و بیش از یک سوم جمعیت جهان هم تحت حکومت‌های استبدادی زندگی می‌کنند که بیشتر آن‌ها در چین به سر می‌برند.

 

     جهت بررسی وضعیت سایر کشورها به لینک زیر مراجعه کنید و با بردن موس روی هر کشور امتیاز و رتبه آن را ملاحظه فرمایید. 👇

 

https://www.economist.com/graphic-detail/2022/02/09/a-new-low-for-global-democracy

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جامعه شناسی سیاست, حسین شیران

[ پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش هفتم

✍️ حسین شیران

 

      به هر آن شکل که خط از سرزمین‌های شرقی به یونان رسید و در آن‌جا به الفبایی پیشرفته برای ثبت و ضبط آرا و افکار و اندیشه‌های یونانیان تبدیل شد معارف مختلف بشری هم به همین شکل از ملل شرقی به میان یونانیان راه یافت و در آن‌جا تا بدین حد که در تاریخ مورد اعتناء و اتکاء و استناد گردد متبلور گردید. بنا بر شواهد تاریخی نه فقط سیر تکامل تفکر و تمدن از شرق به غرب بود که حتی سیر تحرک و توطن انسان متمدن هم از شرق به غرب بود چه یونانیان باستان هم شاخه‌ای از مهاجران هندواروپایی بودند که چند هزار سال پیش، از سرزمین‌های آسیای میانه به سمت اروپا سرازیر گشته و در کناره‌های دریای مدیترانه سکنی گزیده بودند.

 

     بر همین اساس (سیر مدنیت از شرق به غرب) است که می‌توان گفت چرا تبلور تفکر و تمدن بشری نخست در کرانه‌های نیمه‌ی شرقی دریای مدیترانه شکل گرفت و نه نیمه‌ی غربی‌اش. بدیهی‌ست که خیل مهاجران از سرزمین‌های سرد شمالی به سرزمین‌های پایین‌تر در پی اقامت در بهترین جاها بودند و چه جایی بهتر از کناره‌های رودخانه‌های بزرگ؛ هند‌ی‌ها در کنار رود سند، ایلامی‌ها در کنار کارون، سومری‌ها، بابلی‌ها، اکدی‌ها و آشوری‌ها میان دو رود دجله و فرات، فینیقی‌ها در کنار رود اردن و مصری‌‌ها در کنار نیل؛ در این مناطق بود که آب فراوان، هوای گرم و خاک مساعد زمینه‌ساز گذار بشریت از مرحله‌ی شبانی به کشاورزی گردید و با توسعه و تکامل یکجانشینی سنگ زیرین مدنیت شد.

 

     چند هزار سال زندگی اجتماعی در مناطق حاصل‌خیز به رشد مازاد و افزایش جمعیت منجر گردید و افزایش جمعیت به افزایش برخوردها و مراودات و ارتباطات و در نهایت تراکم تجارب و اطلاعات؛ این خاصیت رونق زندگی اجتماعی است که خواه‌ناخواه حسب اتفاقات و احتیاجات، از یک‌سو به اکتشافات و ابداعات و اختراعات متعدد (توسعه‌ی سخت‌افزاری) و از سوی دیگر به آرا و افکار و اندیشه‌های متعالی در هر زمینه (توسعه‌ی نرم‌افزاری) منجر می‌گردد. نظر به این‌که گریزی از تبادل اطلاعات میان ملل مختلف نبود و نیست محصولات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری، هم از میان‌رودان و هم از مصر به فینیقیه در مابین آن‌ها در کرانه‌ی شرقی مدیترانه راه یافت و آن‌جا قدری توسعه‌ و تکامل یافته به هم‌سایگان غربی چون کرت و یونان رسید. 

 

ادامه دارد.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مقایسه میزان پیچیدگی مسائل اجتماعی در جوامع مختلف به روایت تصویر

 

حسین شیران

 

مقایسه میزان پیچیدگی مسائل اجتماعی - جامعه شناسی شرقی

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران

[ شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی راه‌ها - بخش اول

✍️ حسین شیران

 

     جامعه شناسی راه‌ها؟! مگر راه چیست و چه اهمیت ویژه‌ای دارد که بتواند موضوع مورد مطالعه‌ی خاصی برای علم جامعه شناسی باشد؟ در پاسخ به این پرسش، نخست ببینیم وقتی که می‌گوییم "راه" مشخصا چه معنا و مفهومی از آن در ذهن خود متصور می‌شویم. 

 

     به وجه عام "مسیر آمد و شد میان دو نقطه" را راه می‌گوییم. قید "دو نقطه" در این تعریف را هیچ دست‌کم نگیریم؛ بدون فرض دست‌کم دو نقطه منطقا تعریف راه تعطیل می‌شود و تنها با مفروض و ملحوظ داشتن دو نقطه‌ی متمایز و منفک از هم است که امکان تعریف راه فراهم می‌شود. این یعنی تمام هستی راه بسته به تعریف و تشخیص دست‌کم دو نقطه‌ی منفک و متمایز از هم است. این دو نقطه می‌تواند هر چیز و هر کسی باشد - هر چیز و هر کسی در عالم عین یا ذهن؛ هم از این جهت، راه تنها متعلق به عالم "عینیات" نیست، به همان اندازه متعلق به عالم "ذهنیات" هم است؛ و بعد این دو نقطه می‌تواند دو چیز یا دو کس منفرد از هم باشد و یا دو وضع یا دو حالت منفرد از یک چیز یا یک کس. 

 

     در هر حال، در کل، در ارتباط با هر چیز و هر کسی همین که بتوان تحققا دو نقطه از هم تفکیک و تمییز داد و به این ترتیب "فاصله‌ای" میان آن‌ها متصور شد منطقا می‌توان به وجود یا وجوب راهی در این فاصله حکم داد. این یعنی در همه حال "راه‌ها از فاصله‌ها زاده می‌شوند"- فاصله‌ی میان دو چیز، دو کس، دو حالت، ... ؛ مهم‌ترین فاصله‌ها فاصله‌ی میان حالات بالقوه و بالفعل هر چیز و هر کسی است، هم از این نظر مهم‌ترین راه‌ها هم راهی است که بالقوه‌ها را به بالفعل‌ها می‌رساند.  

 

     راه در ذهن هر کسی تداعی‌گر "حرکت" است؛ حق هم همین است چون فلسفه‌ی وجودی راه خود همین حرکت است؛ به بیان دیگر، راه از برای حرکت است- حرکت از نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر، که به واقع باید در کار باشند تا حرکتی ما بین آن‌ها ممکن و میسر گردد و معنی و مفهوم یابد؛ بدون دو نقطه، نه فاصله‌ای، نه راهی، نه حرکتی؛ و فقط با تصور دو نقطه‌ی منفک از هم است که "راهی" و به سبب این راه "حرکتی" و به سبب این حرکت "مبدأ"، "مقصد"، "انگیزه"، "هدف" و "برنامه"ای و به سبب همه‌ی این‌ها "ارتباطی" شکل می‌گیرد. این‌ها همه مفاهیمی بهم‌بسته‌اند و معنی و مفهوم خود را از وجود هم می‌گیرند. 

 

     از نظر جامعه‌شناختی، تفکیک و تمایز دو نقطه از هم یعنی تأیید تحقق یک "اجتماع"، و هر گونه تعامل میان این دو نقطه- چه ذهنی و چه عینی، یعنی تحقق "تعامل اجتماعی"؛ در این میان، "راه"- چه ذهنی و چه عینی، یک وسیله‌ی "ارتباط اجتماعی" تلقی می‌شود برای تسیّر و تداوم و توسعه‌ی روابط اجتماعی میان طرفین؛ اسطوره‌ها تحقق اجتماعات بشری را، دقیقا به همین منوال، بدوا از وجود دو انسان متفاوت و متمایز از هم (یک مرد و یک زن، پدر و مادر نخستین، آدم و حوا) گزارش می‌دهند و باقی همه را از تداوم و توسعه‌ی انواع تعاملات اجتماعی میان این‌دو می‌دانند.


 
     آری دو نقطه یعنی یک اجتماع و آغاز روابط اجتماعی و یک نقطه یعنی تعطیلی اجتماع و توقیف روابط اجتماعی؛ راز خلقت نقاط (عناصر و عوامل) مختلف و متعدد در جهان، در حقیقت، همین است که بالقوه هر کدام یک قطب یک اجتماع را فراهم می‌سازند تا در ارتباط با قطب دیگر به تحقیق راهی در این میان پدید آید و حرکتی در آن شکل گیرد و رابطه‌ای آغاز گردد و به این قرار و بر این اساس بالفعل اجتماعی جان گیرد. این یعنی هر اجتماعی زنده‌ای به رابطه‌ای، و هر رابطه‌ای زنده به حرکتی و هر حرکتی زنده به راهی است که باید برقرار باشد تا همه چیز در مدار باشد.

 

ادامه دارد.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران

[ چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مقالات جامعه شناسی شرقی

 

🌓 شاه‌دامادالدولگی

◀️ گریزی ادبی بر مسأله‌ی دامادسالاری در انتصابات اخیر

✍️ حسین شیران

 

شاه‌دامادالدولگی - حسین شیران - جامعه شناسی شرقی

 

دانلود مقاله 👇👇👇

📚 شاه‌دامادالدولگی ✍️ حسین شیران 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, مسأله اجتماعی دامادسالاری

[ دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 شاه‌دامادالدولگی - بخش سوم

گریزی ادبی به رواج مسأله‌ی دامادسالاری در جامعه‌ی کنونی ایران

✍️ حسین شیران

 

عرصه را چون تنگ دیدم پس نشستم لحظه‌ای از خوف جان
گفتم‌اش: بسیار خب! گَردانه بسیار است این‌جا، این نشد آن
نیست هیچ فرقی میان یک رئیس‌جمهور با یک روضه‌خوان 
مرحمت فرما شروع کن از هم اکنون کار حاج‌ منصورگی 
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

باز با بهتی زمخت اندر زمخت چشمان من چشم دوخت و گفت:
انتصاب شاه‌دامادان ترا آزرده، می‌گویی حرف مفت!
گفتم: آری هرچه مفت است آنِ ما منت‌خوران پوست‌کلفت!
نقدها آن سو و ما این سو نسیه می‌گوییم با آزردگی:
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

گفت: فرزندم نه من شورا و شهردار و وزیر و والی‌ام
نه رییس‌جمهور و روضه‌خوان و مجلس آدمی، من خالی‌ام
خالی از هر آن‌چه تو خواهی مصرانه، ولیکن حالی‌ام
گر که من هیچ‌ام تو هم هیچی همه هیچ‌ایم در هم‌بودگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

گفتم: آری، بی‌جهت نیست هر کجا ما جمله می‌گردیم رد 
صاحب دیوان و صدها پست در دست‌اش سرش داد و ستد
اندر این بازار هر کو مثل ما هیچ است و پوچ از پا فتد 
در ترازوی عزیزان زبدگی یا نخبگی وزنی ندارند جملگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

کو چه کس پشت و پناه توست رو کن حالیا معیار کار 
اندر این بازار حال و روز ما بی‌بهرگان هم زار زار
کار ما دیگر از این حرف‌ها گذشت و ماند با پروردگار
بارها گفتیم و بار آخر هم گوییم بی خط‌خوردگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

پایان

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, شعر و ادبیات اجتماعی

[ چهارشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آه از فرونشست خانه‌ی پدری (انجمن جامعه شناسی ایران)

◀️ به بهانه‌ی اخراج دکتر محمد فاضلی از دانشگاه شهید  بهشتی

✍️ حسین شیران

 

     در واکنش به اخراج "دکتر محمد فاضلی" از دانشگاه، نامه‌ و نوع مواجهه‌ی سراسر محتاطانه و محافظه‌کارانه و مصلحت‌گرایانه و مصالحه‌خواهانه‌ی خانه‌ی پدری- "انجمن جامعه شناسی ایران" با مهر و امضاء پدر- "رئیس محترم انجمن"، خطاب به رئیس دانشگاه شهید بهشتی را که خواندم، حکایت آن زنی در ذهن‌ام تداعی شد که شوهرش او را نمی‌خواست و هر بار به بهانه‌ای کتک‌اش می‌زد و از خانه بیرون‌اش می‌کرد و بعد بلافاصله پدر و مادرش او را برمی‌داشتند و پدر و مادر شوهر را هم با خود همراه می‌ساختند (نامه‌ی انجمن‌ به رییس‌جمهور را هم از اینجا بخوانید) و همه باهم می‌رفتند محضر حضرت شوهر محض تضرع که: 

 

     "حال اتفاقی‌ست که افتاده، شما عنایتی بفرمایید و به بزرگی خود از تصمیم‌تان برگردید و اجازه دهید دختر ما به خانه بازگردد؛ انصافا زن بدی نیست، خانه‌داری‌اش، بچه‌داری‌اش، آشپزی‌اش، سلیقه‌اش، خودتان که دیده‌اید، از هر انگشت‌اش هنری می‌بارد، شکر خدا برورو هم که دارد و شما را هم که دوست دارد، دیگر چه می‌خواهید، بگذارید برگردد، این حرف و حدیث‌ها هم از در و همسایه جمع شود، هی مردم نگویند فلانی زن‌اش را نمی‌خواهد و اصلا زن نمی‌خواهد و حوصله نق‌زدن‌های زن‌جماعت را ندارد و دل‌اش می‌خواهد آسوده زندگی کند! ...

 

     البته شما که این‌طور نیستید و آدم خدایی هستید و زن‌ و زندگی‌دوست هستید، حال این دختر ما هم اگر خبط و خطایی کرده اسم‌اش رویش است، شما بزرگترید از خطایش بگذرید تا به سر خانه و زندگی‌اش باز گردد و باز عمری کنیزی شما بکند! همین‌جا هم پیش همه تعهد می‌دهد که زین‌پس کاری نکند که باعث اذیت و عصبانیت شما شود ..." سرآخر هم با ایما و اشاره و کمی چشم‌غره‌ی آمیخته با منت (ارسال "رونوشت") حالی دخترشان می‌کنند که: "شوهر همین است دیگر، اگر دنبال نان و نوایی هستی زبان‌ات را گاز بگیر و سرت را بینداز پایین، زندگی‌ات را بکن که زبان سرخ سر سبز می‌دهد به باد ..."

 

     باری، اینست موضع همیشگی خانه‌ی پدری ما جامعه شناسان یعنی «انجمن جامعه‌شناسی ایران» و نسل اندر نسل پدران بزرگوار ما- "رؤسای محترم انجمن"، در هر پیشامدی از این قبیل که نخست نقش پدر دختری را بازی می‌کنند که با زبان تیزش مدام شوهر همه‌کاردرست‌اش را می‌آزارد و برای همه مایه‌ی دردسر می‌شود! با این نقش و با این نوع مواجهه مطمئن باشید که جامعه شناسی، این دختر ذاتا زبان‌تیز، در برابر شوهری که به هر شکل به عقدش در آمده (وزارت علوم) همواره در موضع ضعف باقی خواهد ماند و هرگز کاری از پیش نخواهد برد! برعکس، چون این شوهر از اساس این زن را نمی‌خواهد- بویژه آن‌جا که زنان الکن بسیاری در برابرش دل‌ربایی می‌کنند، بسی بیش از پیش با احساس حق‌بجانبی بدی‌ها و ناتوانی‌های او (از ظن خویش) را بلندبلند با تسبیح دانه‌درشت مشهدی‌اش باز خواهد شمرد و در گوش فلک فریاد خواهد زد که: "والله بالله این زن، زن زندگی نیست، حق‌اش طلاق است طلاق!" 

 

     بر این اساس، جسارتا ای خانه پدری و ای پدر بزرگوار! در یک چنین مواردی که مدام پیش خواهد آمد بر شماست که دیگر این نقش را رها کنید! با همین تصورات نابجا شما و اسلاف‌ محترم‌تان دختر نوجوان جامعه شناسی را هنوز به بلوغ نرسیده زن صیغه‌ای این و آن شوهر صاحب قدرت و ثروت و شهرت کرده‌اید و از هر گونه رشد و ترقی که به کار جامعه آید بازش داشته‌اید، این بس نیست باز از موضع ضعف از خرده‌هنرها و  خدمات‌اش برمی‌شمارید که دل شوهرش به رحم بیاید و چندی دگر هم به کنیزی نگه‌اش دارد؟! ...

 

     و بعد گیریم که چاره‌ای جز این نبوده و نیست که دختر جامعه شناسی را هنوز به بلوغ نرسیده شوهرش دهید، دست‌کم حالا دیگر از موضع ضعف برون آیید و شیرمردانه از حق و حقوق‌اش دفاع کنید! جامعه شناسی علم سنتی نیست و شما هم به حکم جامعه‌شناس بلکه پدر جامعه شناسان بودن پای در گل و لای سنن گذشته نمانده‌اید که ندانید و نتوانید بگویید که در این زمان دختر دیگر جنس دوم و "ضعیفه" نیست و مسلما حق و حقوق و حرمتی دارد و هرگز برای این ساخته نشده زبان‌بسته کنیزی مردان ذی‌نفوذ کند! 

 

     اگرکه شوهر دخترتان او را به زنی نمی‌خواهد به جهنم که نمی‌خواهد، شما پا پیش بگذارید و پایدار پشت دخترتان بایستید و نخست بپرسید که چرا طلاق‌اش می‌دهد؟ به کدام جرم و جنایت؟ در کدام دادگاه و در محضر کدام قاضی؟ و بعد اگر هم که طلاق‌اش می‌دهد بگذار بدهد هر دو از دست و از بند هم آزاد شوند و سراغ کار و بار خود بروند! فراموش که نکرده‌اید کلمه‌ی طلاق از چه ریشه‌ای و برای حل‌وفصل ریشه‌ای چه نوع روابطی است؟!

با احترام 🙏

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker

 


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, اخراج دکتر فاضلی, انجمن جامعه شناسی ایران

[ دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 شاه‌دامادالدولگی - بخش دوم

گریزی ادبی به رواج مسأله‌ی دامادسالاری در جامعه‌ی کنونی ایران

✍️ حسین شیران

 

گفت: خب حالا که چه؟ خواهی رئیس‌جمهور گردم بهر تو؟
گفتم‌اش: ای وای اگر می‌شد چه می‌شد زنده می‌گشتم ز نو
لیک شیر پیر شورای نگهبان می‌درد این ره نرو
ور نه من هم همچو یاروها همی‌گشتم سوار زندگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

گفت: والی و وزیر هم هست گر خواهی به یک آن حاضرند!
گفتم‌اش: خوب‌اند لیکن انتصابی‌ و پدرزن لازم‌اند 
بهترین‌اش خود همان جاییست که جمله زرنگان عازم‌اند
گفت: مجلس؟ گفتم: آری، مجلسی پایان هر پژمردگی،
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"! 

 

گفت: خود گفتی زرنگان، از کجایم خواندی این یک چیز را؟
مجلسی صد تیر می‌اندازد به چنگ آرد غزال تیز را
بنده بی‌سرمایه صد تیرم کجا بود؟ بازم این ستیز را!
رو پسرجان، کار خود را خود گذار و کم بگو با لودگی:
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"! 

 

گفتم‌اش: نی نی پدرزن جان مرنج از من بدین سودای دهر 
مجلس شاهانه ار دور است راه‌اش، دست‌کم شورای شهر! 
دوست‌داران و جگرخواران همه جمع می‎کنیم از برّ و بحر 
با هزاران رأی راهی می‌شوی شورا و بعدش شُهرگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"! 

 

گفت: از بس ساده‌ هستی داس می‌بینی درو نقد می‌کنی 
از جگر می‌گویی و رأی، نرخ گاو و گوسفند رد می‌کنی
وانگهی، گر راه‌دان هستی و ره گم کرده‌ای بد می‌کنی
رو رها کن هم من و هم این دم‌ودستگاه و این دل‌دادگی:
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"! 

 

ادامه دارد ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers

 


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, شعر و ادبیات اجتماعی

[ شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 شاه‌دامادالدولگی - بخش اول

به مناسبت رواج دامادسالاری در جامعه‌ی کنونی ایران

✍️ حسین شیران

 

خسته از ناسازی و ناداری و نامردمی‌های زمان  
مانده با درد دویدن‌های بی‌پایان پیدا و نهان 
ناامید از ذره‌ای باور به توفیق تخصص یا توان 
لحظه‌ای گوش‌ام گرفت از هم‌چو من مردی ته واماندگی: 
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"

 

تیز ره کج کردم از هر هرزه گشتن‌ها که ‌گشتم‌ تا به حال
تند رفتم خانه‌ی بابای زن، با پا که نه، با هر دو بال
دست‌بوسان گفتم‌اش: آه ای پدرزن جان! بگفتا: ها؟ بنال
گفتم‌اش: من ناله‌ام از نابلدگردی و نادانندگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی" 

 

گفت: باری، مردم هم داماد دارند و من هم! ایراد چیست؟
گفتم‌اش: حق با شماست اما کنون ایراد در داماد نیست
حالیا دور دور پدرزن‌هاست، کو؟ داماد بی‌بنیاد کیست؟!
بی‌پدرزن، خود انیشتین هم که باشی باز حق‌ات مُردگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"

 

گفت: معلوم است چه می‌گویی تو با من، عاری از حد و حساب؟!
عمری هم‌چون کبک‌ سر کردی سپیدای هزاران جلد کتاب
درس خواندی و گرفتی دکترا، با ما شدی فصل‌الخطاب؟!
مانده‌ای در کار خویش و گویی‌ام راز از سر بی‌عرضگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"؟! 

 

گفتم‌اش: افسوس این‌جا دکترای من نمی‌آید به کار
دانشِ انسانیات این‌جا چو پونه کارداران هم چو مار
عُرضه در کسب تخصص را که می‌گفتند، این‌جا واگذار
حرف اول را در این کشور همی "خویشی" زند نی خبرگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"! 

 

ادامه دارد ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, شعر و ادبیات اجتماعی

[ سه شنبه ۲۸ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 میزان اعتماد و بی اعتمادی مردم به رسانه‌ها

✍️ حسین شیران

 

     سایت استاتیستا میزان اعتماد مردم به رسانه‌ها در خصوص اخبار منتشره را در چهل کشور جهان در سال 2021 منتشر کرد (اینجا).

 

اعتماد و بی اعتمادی به رسانه

 

     در این رتبه‌بندی فنلاند با 65% اعتماد در رتبه نخست و پرتغال و کنیا هر دو با 61% و دانمارک و هلند هر دو با 59% اعتماد در در رتبه‌های بعدی قرار دارند؛ در این میان فرانسه با 30% و ایالات متحده آمریکا با 29% در رتبه‌های آخر قرار دارند.

 

     در ایران هم میزان اعتماد مردم به رسانه ملی در سال گذشته بالای 90% (اینجا) و میزان اعتماد مردم به اخبار منتشره از آن 85% (اینجا) اعلام شده است.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی رسانه, بی اعتمادی به رسانه

[ شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دروغگویی Sociology of Lying
✍️ جی. ای. بارنر J. A. BARNES
🔄 حسین شیران

بخش سوم

 

⏺ دروغ چیست؟

   دروغ‌گویی یک فعالیت انسانی درازمدت بوده و است و نه صرفاً یک نوآوری تازه و تأسف‌بار. در داستان‌هایی که توسط هومر و هزیود از یونان باستان نقل شده هیچ کمبودی از نظر دروغ‌ گفتن وجود ندارد و همان‌طور که راسکین (1905: 351-352) اشاره کرده، دروغ‌گویی همیشه امری نکوهیده تلقی نشده است. شیب Scheibe (1979: 83) می‌گوید: "پرومتئوس نه فقط به خاطر سرقت آتش تمدن برای بشریت بلکه به خاطر مهارت ویژه‌اش در دروغ‌بافی و افسانه‌سرایی به شهرت رسید."   
 

     تحسین دروغ‌گویان موفق تنها به یونان باستان محدود نمی‌شود. نویسنده‌ی ناشناس «پیام‌آوران دروغ‌گو» با معرفی روزنامه‌ی طنز خود با عنوان Splendide mendax (دروغ‌گوی آشکار) به مخاطبان لندنی خود نوشته است: "خوانندگان من نباید تصور کنند که من نوشتن در ستایش هنر دروغ‌گویی را به آن‌ها پیشنهاد می‌کنم؛ برای بشریت بیهوده است توصیه به چیزی که هنوز این چنین از احترام و اقبال جهانی برخوردار است: چیزی که در دادگاه‌ها نام "خوب درآوردن" به خود می‌گیرد، در دین "تقلب پارسایانه" نامیده می‌شود، در تجارت "رمز و راز کار"، در شعر "ابتکار عمل" و در رقابت‌های سیاسی، اپوزیسیون (مخالف جریان حاکم)، آزادی و میهن‌پرستی. (Anon 1763:3)

 

     حتی جان لاک (1894: 146-147)، در حالی که فریب‌کاری را رد می‌کرد و آن را مشخصاً ناشی از خطابه و سخن‌پردازی می‌دید، چنین ملاحظه کرده است که: "کاملاً آشکار است که مردم چقدر دوست دارند فریب دهند و فریب بخورند، زیرا بلاغت، که ابزار قدرتمندی برای خطا انداختن و فریب دادن است و اساتید بزرگ آن را جا انداخته‌اند، برای عموم تدریس می‌شود و همیشه هم از شهرت زیادی برخوردار بوده است. ... عموماً مردم لذت را در فریب خوردن می‌یابند." لذت فریب در سخنان رابرت براونینگ (1981:839) در "آقای اسلج، مدیوم" به خوبی به تصویر کشیده شده است: "... همواره یک عشق واقعی به یک دروغ وجود دارد، دروغ‌گوها برای دروغ‌هایی که می‌گویند همواره چیزی آماده دارند، همچون دستی برای فرو بردن در دست‌کش و یا زبانی برای چشیدن مربای آلو." 

 

     جان لاک در سال 1690 و براونینگ حوالی سال 1860 این‌ها را نوشته‌اند و بعد این آژانس‌های تبلیغاتی حرفه‌ای و ادارات دروغ‌پراکنی دولتی بودند که با توسعه و تکمیل مهارت‌های بلاغی افراد برای دروغ‌گویی صحت نظرات آن‌ها را تأیید کردند. برخی از نویسندگان، به ویژه توماس هابز فیلسوف (1839:36؛ 1840:25) و ساندور فرنزی روان‌کاو (1955:72)، تا آن‌جا پیش رفته‌اند که توانایی دروغ‌گویی را به عنوان یکی از معیارهایی که انسان را از حیوانات متمایز می‌سازد تلقی کرده‌اند. اگرچه، همان‌طور که بعداً بحث خواهیم کرد، بسیاری از حیوانات هم به شیوه‌های دیگری فریب‌کاری می‌کنند، از جمله این‌که در برخی موارد از صدای خود برای فریب حیوانات دیگر استفاده می‌کنند. 

 

     هانا آرنت (1968:250؛ ر.ک. 1972:5) یک قدم هم از این فراتر می‌رود و اظهار می‌دارد که توانایی ما برای دروغ‌گویی - و نه لزوما برای حقیقت‌گویی - در شمار معدود داده‌های آشکار و قابل اثباتی است که آزادی انسان را تأیید می‌کند. ژاک لاکان (1988:244) هم تا حدودی نظری شبیه این دارد هنگامی كه می‌گوید: "این ویژگی متمایز میان‌ذهنیتی است که سوژه می‌تواند به ما دروغ بگوید". عین این احساس را بارتولومائوس اینگانول در قرن شانزدهم با ظرافت بیشتری بیان کرده است آنجا که نوشته است: "هرگز دروغ نگفتن هیچ با این تصور قابل جمع نیست که این همۀ آن چیزیست که خدا به انسان داده تا خود را از سایر حیوانات مزرعه متمایز سازد (Kerr, 1990:100)".

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جامعه شناسی دروغ, حسین شیران

[ یکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش ششم

✍️ حسین شیران

 

⏺ پیش‌گفتار

     الفبای یونانی (تصویر پیوستی) از سده‌ی نهم پیش از میلاد در یونان رواج یافت و زمینه را برای ثبت و ضبط آثار و اندیشه‌های یونانیان فراهم ساخت. آغاز اندیشه از یونان نبود و پیش از آن، همان‌طور که در بخش‌های قبلی گفتیم، در سرزمین‌های شرقی در سایه‌ی هزاران سال زیست اجتماعی و تعامل و تبادل و تراکم تجارب و اطلاعات، آرا و اندیشه‌های فراوانی شکل گرفته بود و یونانیان هم کمابیش در جریان آن‌ها بودند منتهی اکنون در آغاز هزاره‌ی اول پیش از میلاد آن‌ها به اسباب و اساس پیشرفته‌تری برای ثبت و ضبط آثار و اندیشه‌های خود مجهز بودند و این زمینه خود یکی از مهم‌ترین دلایل توسعه و تولید فکر در سده‌های بعدی در این سرزمین بود.

 

الفبای یونانی - جامعه شناسی شرقی

 

     ایلیاد و اودیسه از نخستین آثار نوشته شده به این اسباب و اساس در قرن هشتم پیش از میلاد بودند. این دو منظومه را هومر که در ازمیر، شهری در غرب ترکیه‌ی امروزی مشرف به دریای اژه، می‌زیست نوشت. توجه به این نکته ضروریست که الفبای پیشرفته‌ی یونانیان در این دوران به قدری مورد توجه قرار گرفت که حتی غیریونانیان (در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد) هم اثر خود را به این زبان و به این الفبا عرضه کردند. یک چنین جریانی بعدها در حوزه‌ی فرهنگی ایران هم شکل گرفت و خیلی از غیرعرب‌ها به زبان عربی و خیلی از غیرفارس‌ها به زبان فارسی آثار خود را ارائه کردند.

 

     در هر حال در این برهه (هزاره‌ی اول پیش از میلاد) یونانیان پیشرفته‌ترین الفبا را داشتند و متفکران‌شان می‌توانستند بدین‌وسیله به بهترین شکل ممکن، به نسبت بقیه‌ی نقاط جهان، آرا و اندیشه‌های خود را ثبت و ضبط کرده و با معاصران و آیندگان خود به اشتراک بگذارند. اما این یکی از عوامل مؤثر - و در واقع یک عامل زمینه‌ای- بر توسعه و تولید فکر در یونان باستان بود و هنوز به حضور عوامل اصلی دیگری نیاز بود تا کار آغاز شود. همان‌طور که برتراند راسل می‌گوید: "بسیاری از عوامل تشکیل‌دهنده‌ی تمدن، هزاران سال پیش از ظهور تمدن یونانی در مصر و بین‌النهرین وجود داشت و از آن به سرزمین‌های همسایه [یونان] هم رسیده بود ولی هنوز عناصر خاصی لازم بود تا تمدن [یونان] پدید آید". اما این عناصر خاص چه بودند؟

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ پنجشنبه ۹ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نگرش‌ها و گروش‌ها به مسائل جامعوی 
✍️ حسین شیران

 

     به واقع امر هیچ جامعه‌ای نیست که هیچ مسأله‌ای نداشته باشد؛ همه‌ی جوامع از گذشته تا به حال به اشکال گوناگون واجد مسائل مختلف بوده‌اند، بعد از این هم کمابیش خواهند بود. تصور جامعه‌ای "بی‌مسأله" خود مسأله‌ایست بس مستعد بحث و بررسی‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی، که چگونه بر چه اساسی یک چنین تصوری توانسته در ذهن کسی ریشه دواند! باید باور داشت جریان زندگی اجتماعی بر روی زمین ذاتا مسأله‌زاست و از این باب گریزی از زایش مسائل مختلف در میان جوامع مختلف نیست. 

 

     آن دسته از جوامع که ممکن است برخی فکر کنیم بی‌مسأله هستند هرگز چنین نبوده و نیستند؛ حال این‌که به چشم من و شما بی‌مسأله می‌آیند ناشی از این واقعیت است که با "بینش و روش و منشی صحیح" به هر شکل ممکن توانسته‌اند بر مرکب تیزپا و گریزپای مسائل خود مهار زنند و ماهرانه تحت کنترل خود درآورند؛ از این نظر آن‌ها نه بی‌مسأله بلکه به واقع امر "ارباب مسائل" و یا به بیانی دیگر "استاد حل مسائل خویش" هستند و اساسا در مقایسه با جوامعی که عملا بنده ‌یا "برده‌ی مسائل خویش" هستند و عاجزانه از پی این مرکب سرکش این‌ور و آن‌ور می‌دوند، بی‌مسأله به چشم می‌آیند، و گرنه جامعه‌ی بی‌مسأله اصلا وجود خارجی نداشته و ندارد.

 

     ما در این‌که در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که در ابعاد مختلف اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فکری و فرهنگی و دینی و ... لبریز از مسائل متعدد و متنوع است تردیدی نیست؛ آیا تا به حال با خود اندیشیده‌اید که واقعاً چرا و چگونه شده است که این حجم از مسائل بر ما حاکم شده است؟ اصولاً همۀ مسائل جامعوی راه حل دارند- و گرنه اصلاً مسأله نامیده نمی‌شدند، با این وجود چرا مسائل جامعۀ ما طوری وانمود می‌شوند که انگار هیچ راه حلی برای‌شان وجود ندارد؟! و اگر نه، چرا مسائل جامعۀ ما نه فقط درست و حسابی حل و فصل نمی‌شوند بلکه روزبه‌روز هم بیش‌تر و پیچیده‌تر و بدتر هم می‌شوند؟! ...
     

 

    در شرح علل این ناکامی در مواجهه با مسائل جامعه سخن‌ها گفته شده و تحلیل‌ها صورت گرفته و تبیین‌هایی ارائه گشته و باز هم می‌شود. در این میان، اغلب این کم‌وکیف "عملکردها" بوده است که مورد نقد و نظر بوده است، اما کم‌وکیف عملکردها متأثر از کم‌وکیف "رویکردها" و کم‌وکیف رویکردها هم متأثر از کم‌وکیف "نگرش‌ها" و گروش‌های مختلف نسبت به جامعه و مسائل متنوع آن است؛ نگرش‌ها و گروش‌های رایج در بین ما کدام‌ها هستند؟ 

 

1- بنشین "خودش" حل می‌شود.
2- بنشین "خدا" خودش حل می‌کند.
3- کار تو نیست بنشین بگذار "ما" حل کنیم.
4- کار ما نیست "شما" باید حل کنید.
5- کار ما و شما نیست "آن‌ها" باید حل کنند.
6- کار ما و شما و آن‌ها نیست (از داخل حل بشو نیست) "خارجی‌ها" باید حل کنند.  
7- این مسأله "حل بشو نیست" باید سوخت و ساخت.

     اگر موارد دیگری هست آن‌ها را هم شما اضافه کنید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, مسائل اجتماعی ایران, حسین شیران

[ یکشنبه ۵ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

به کتابخانۀ جامعه شناسی شرقی خوش آمدید! Wellcome to Oriental Sociology Library

📚 کتابخانه جامعه شناسی شرقی 📚

✳️ فرصتی برای مطالعۀ هر چه بیشتر ✳️

دانلود رایگان کتاب‌های جامعه شناسی

 



📚 کتاب: جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب

Sociology in Iran: Between Politics, Religion and Western Influence

✍️ نویسنده: علی‌اکبر مهدی Ali Akbar Mahdi

🔄 مترجم: حسین شیران Hossein Shiran 

 

جامعه شناسی در ایران - علی اکبر مهدی - حسین شیران - جامعه شناسی شرقی

 

🔽 دانلود 👇👇👇

دانلود رایگان کتاب "جامعه شناسی در ایران - علی اکبر مهدی - حسین شیران"

 


🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: کتاب جامعه شناسی, جامعه شناسی در ایران, علی اکبر مهدی, حسین شیران

[ چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش پنجم

✍️ حسین شیران

 

⏺ پیش‌گفتار

 

     بنا بر شواهد و مدارک موجود نخست یونان و مشخصا شهر آتن مهد تمدن جهان بود تا این‌که اواخر قرن 19 الواح سومری یک‌به‌یک در سرزمین عراق امروزی از زیر خاک بیرون کشیده شدند (پیش از آن هیچ کس فکر نمی‌کرد چنین تمدنی اصلا وجود داشته باشد) و رمزگشایی و بازخوانی شدند - زحمت این‌ها همه را دانش‌مندان غربی کشیدند - و به این ترتیب مشخص شد که بسیاری از مباحثی که قبلاً فکر می‌شد یونانیان مبنا و منشاء آن‌ها هستند بسی پیش از آن‌ها در سرزمین‌های شرقی‌شان و مشخصاً نواحی جنوبی میان‌رودان توسط سومری‌ها طرح و بحث شده و از این جهت، به لحاظ قدمت تاریخی، مهد تمدن و تفکر جهان از یونان به سومر منتقل شد.

 

     بازخوانی هزاران‌هزار لوح گلی نشان داد که سومری‌ها دست‌کم دو سه هزار سال پیش از یونانیان پیرامون موضوعاتی چون "تعلیم و تربیت، مسائل حقوقی و شهروندی، افسانه‌های پیشین، پرستش خدایان، سرگذشت جنگ‌ها، داد و ستدها، علائم جادویی و افسانه‌ای، دعاها و مناسک قربانیان، نیایش‌های خالصانه‌ی مردم، سروده‌های مذهبی و ..." اندیشه‌هایی داشته و کتابت‌هایی نموده‌اند. کتابت سومری‌ها به "خط میخی" بود و این نخستین بار در تاریخ بود که بشر به یاری خط کتابتی می‌نمود؛ الواح سومری همه حاصل یک چنین ابداعی بودند و بیش از 4500 سال پیش در نخستین و بزرگترین "کتابخانه"‌های تاریخ بشر در سومر نگه‌داری می‌شدند.

 

     خط میخی در سایر تمدن‌های میان‌رودان و هلال بارور- اعم از بابلی و اکدی و آشوری و فینیقی هم رواج داشت- به استثنای مصریان که با ترسیم صور کتابت نموده و در اصل "کنده‌کاری" می‌کردند، چیزی که یونانیان بعدها بدان عنوان "هیروگلیف" دادند؛ فینیقی‌ها که از یک سو با تمدن مصری و از سوی دیگر با تمدن‌های میان‌رودان در ارتباط بودند متأثر از همه‌ی آن‌ها موفق شدند برای نخستین بار "الفبایی پیشرفته" برای کتابت ابداع کنند (تصویر پیوستی). الفبای فینیقی بتدریج به یونان راه یافت و یونانی‌ها با الگوبرداری از آن الفبایی توسعه و تکامل دادند (الفبای یونانی) که حتی امروز هم کاربرد دارد. غیر از یونان باستان، الفبای فینیقی، در روم باستان هم مبنای توسعه و تکامل نوعی الفبای پیشرفته‌تر قرار گرفت با عنوان "الفبای لاتین" که امروز پرکاربردترین الفبا نه فقط در اروپا بلکه کل جهان است.

 

الفبای فینیقی - شرق شناسی - جامعه شناسی شرقی

الفبای فینیقی

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ یکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دروغگویی Sociology of Lying
✍️ جی. ای. بارنر J. A. BARNES
🔄 حسین شیران

بخش دوم

⏺ دروغ چیست؟

     روزنامه‌نگاران و دانشجویان رسانه‌های جمعی شیوع دروغ‌گویی در حوزه‌های منتخب زندگی اجتماعی را نشان داده‌اند (بعنوان مثال گروه رسانه‌ی دانشگاه گلاسگو 1976، 1980) اما این انسان‌شناسان بوده‌اند که بنحوی مؤثر نشان داده‌اند که در برخی از فرهنگ‌ها دروغ‌گویی در هر جایی وجود دارد. گیلسنان Gilsenan (1976: 191) شرح داده است که چگونه در اجتماعی که در لبنان مطالعه کرده است، "دروغ‌گویی نه فقط در موقعیت‌های خاص و کنش‌های فردی بلکه در جهان فرهنگ‌شان بمثابه‌ی یک کل، عنصری بنیادی بود". 

 

     به همین‌سان، ارنستین فریدل Ernestine Friedl (1962: 78-81) گزارش می‌دهد در روستاهای یونان والدین عمداً به فرزندان کوچک خود دروغ می‌گویند تا به نوعی به آن‌ها یاد ‌بدهند که کردار و گفتار دیگران لزوماً نباید با "ارزش صوری" در نظر گرفته شوند. او موردی را ذکر می‌کند که در پایان یک دورهمی اجتماعی، یکی از شرکت‌کنندگان از سرِ خوشی اظهار داشت: "بیایید چند دروغ دیگر بگوییم و بعد به خانه برویم". 

 

     با این‌حال این کاربرد دروغ برای فریب هیچ‌کس نبود. اکثر نویسندگان از اصطلاحات گول‌زدن یا فریفتن استفاده می‌کنند اما من بعنوان یک مترادف، از بخشی از تعریف آنها از دروغ‌گویی استفاده می‌کنم، اما فریدل اینجا از کلمه یونانی psemata استفاده می‌کند و آن را نوعی "دروغ" ترجمه می‌کند که از شدت عاطفی کمتری برخوردار است و نسبت به آنچه که آمریکایی‌ها از کاربرد این کلمه انگلیسی در نظر دارند متضمن مفهوم منفی خفیف‌تری است. 

 

     شاید بهتر باشد psemata به عنوان داستان‌های غیرواقعی توصیف گردد که فقط غریبه‌ها فکر می‌کنند درست است. این کاربرد یونانی بموازات کاربرد عبارت "دروغ گفتن" در گفتار برخی از اجتماعات سیاه‌پوستان در ایالات متحده، مترادفی برای "چرندگویی" است، به عنوان مثال" طرح یک نکته از روی دغل‌بازی و بذله‌گویی" با این انتظار که واکنش مشابهی به همراه خواهد داشت (Abrahams, 1974: 258).

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جامعه شناسی دروغ, حسین شیران

[ جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 در باب ام‌المسائل یا مادر مسائل اجتماعی ایران 

✍️ حسین شیران
 

     موضوع "مادر مسائل اجتماعی ایران"، از مدت‌ها پیش مورد توجه جامعه‌اندیشان و جامعه شناسان بوده اما نه به‌عنوان یک "موضوع محوری" که لزوما در کانون توجه قرار گرفته و محمل بحث‌ها و بررسی‌ها و هم‌اندیشی‌های مستمر در راستای روشن شدن ابعاد متکثر آن گردد بلکه بیش‌تر به‌عنوان یک موضوع موقت با اندیشه‌های گذرا و گاه‌گداری و یا هم‌چون مورد اخیر مسألتی یا مناسبتی بوده است.

 

     در حالی‌که دست‌کم بر جامعه شناسان ممکلت است که در برابر بارش بی‌وقفه‌ی مسائل و مباحث و موضوعات ریز و درشت روزمره که خوا‌ه‌ناخواه همه‌ی ما را به سمت‌وسوی "جزءاندیشی و سطح‌اندیشی و تک‌اندیشی" کشیده و روبه‌روز جامعه شناسان را به روزنامه‌نگاران و روزمره‌نگاران نزدیک‌تر و شبیه‌تر کرده، تحققاً مأمن و محفل و مجالی فراهم سازند برای "کل‌اندیشی و عمق‌اندیشی و هم‌اندیشی" در باب هر آن عامل یا عوامل اصلی و اساسی که به واقع پشت‌پرده قرار دارند و عملاً انبوه وقایع و مسائل ریز و درشت روزمره را رقم می‌زنند. 

 

     سمپوزیوم اخیر سازمان اسناد و کتابخانه‌ی ملی ایران پیرامون پرسش "مهم‌ترین مسأله‌ی اجتماعی ایران چیست" را باید به‌مثابه‌ی حرکتی هر چند مقدماتی در این مسیر به فال نیک بگیریم اگر که بتواند به ما در گذار از سطح مشاهده‌ی قطرات بی‌شمار باران مسائل اجتماعی و مطالعه‌ی اثرات جزئی و سطحی آن به عمق توجه و تمرکز و تفکر در باب "ابرهای مسأله‌ساز" بلکه "جریان‌های ابرساز" یاری برساند. در این ارتباط یکی از اساتید مدعو به این سمپوزیوم جناب دکتر حسن محدثی "فقدان توزیع قدرت" را مادر مسائل اجتماعی ایران قلم‌داد کرده‌اند.

 

     در اصل مسأله که "فقدان توزیع" باشد بنده با ایشان بسی موافق‌ام و به نظر بنده هم مسأله‌ی اصلی و اساسی جامعه‌ی ایران از گذشته تا کنون به وجه عام همین "مشکل توزیع" بوده و است- توزیع بودها و نبودها، و "فقدان توزیع قدرت" تنها یکی از مصادیق این مشکل تاریخی است که برخی، از جمله ایشان، لابد حسب مهم‌تر و مؤثرتر و سرآمد انگاشتن امر سیاسی بدان اشاره کرده‌اند و گرنه قطعاً مستحضرند که مشکل توزیع به‌نحوی عام‌تر در مصادیق دیگری هم‌چون ثروت، شهرت، شهوت، فرصت، ... و حتی فقر و محرومیت و ... حتی در فقدان حاکمیت سیاسی هم بنحوی اجتماعی حاکم است.

 

     در هر حال، چه "مشکل توزیع" را در "فقدان توزیع قدرت" خلاصه کنیم و چه به مصادیق دیگر هم در کنار آن توجه کنیم، با یک پرسش اساسی مواجه‌ایم که لاجرم ما را یک گام عقب‌تر از آن‌چه شما فرمودید می‌برد و آن این‌که: "مشکل توزیع [قدرت] خود از کجا ناشی می‌شود؟" چه عاملی پشت این مسأله وجود دارد که نمی‌گذارد، توزیع، از نظر اجتماعی، به‌درستی صورت پذیرد؟ طبعاً ما برای آن‌که بتوانیم با مشکل اصلی مقابله کنیم ضرورتاً باید این عامل را بشناسیم، چه به هر حال ما در مقام مسأله‌شناسی ضرورتاً به "راه‌حل‌ها" توجه داریم و اصولاً و اساساً وقتی می‌گوییم "مسأله" یعنی که فرداً یا جمعاً راه‌حلی برایش متصور هستیم وگرنه هر مشکل بی‌راه‌حلی را بسی باید در ردیف "فاجعه"‌ها باقی بگذاریم تا بالاخره راه‌حلی برایش یافت شود.

 

     پاسخ بنده به این پرسش که پشت مشکل توزیع چه مشکل دیگری هست، مبتنی و معطوف بر عنصر "فرهنگ" است: این‌که ما در جامعه، در هر زمینه و نه فقط قدرت، با "مشکل توزیع" مواجه هستیم بخاطر مشکل دیگریست که مقدم بر آن موجود و مستقر است و آن "فقدان فرهنگ توزیع" است؛ ما چون به فرهنگ لازم برای توزیع هر امر مشخصی در جامعه دست نیافته‌ایم در هر زمینه در امر توزیع مشکل داریم و از این سبب شاهد نابرابری‌ها و ناعدالتی‌ها و تقابل و تضاد و تبعات ناشی از این‌ها در سطوح مختلف جامعه هستیم.

 

     فرهنگ در این معنی متضمن دو جزء اصلی و اساسی است: 1. وجود آگاهی‌های عملی در ارتباط با هر امری 2. ضرورت عمل بر اساس این آگاهی‌ها، جزء اول مبین "حقیقت امر" و جزء دوم مبین "واقعیت امر" است؛ بر این اساس در مقام توزیع هر امری در جامعه، ما یا حقیقتاً "نمی‌دانیم" توزیع درست چیست، یا حقیقتاً می‌دانیم ولی واقعیتاً "نمی‌توانیم" درست عمل کنیم، یا هیچ‌کدام را نمی‌دانیم و یا هر دو را می‌دانیم ولی عقدتا یا عقیدتاً "نمی‌خواهیم" درست توزیع کنیم. 

 

     در هر حال این‌ها موانعی هستند بر سر راه عملیاتی‌شدن توزیع درست‌درمان هر امری در جامعه، و مشخصا لزوم داشتن "بینش، دانش، روش و منش"‌های لازم برای حل و فصل هر کدام را یادآور می‌شوند. ما اگر در صدد رفع "مشکل توزیع" (قدرت، ثروت، ...) در جامعه در راستای برقراری عدالت اجتماعی هستیم نخست باید "مشکل فقدان فرهنگ" لازم برای یک چنین امر حساس و حیاتی را در ابعاد فوق‌الذکر در جامعه مرتفع سازیم و با داشتن و روشن ساختن حقیقت امر (آن‌چه اصولا باید باشد) واقعیت آن را مطالبه کنیم. بدون داشتن حقیقتی قابل استناد اساسا مسأله‌ دانستن یا ندانستن یک امر معلق می‌ماند چه برسد به طرح و تعقیب و حل و فصل آن. 

 

      خلاصه که "هر فعلی فرهنگ می‌خواهد" - نه فقط توزیع که تولید و مصرف هم در هر حوزه‌‌ای؛ اگر که ما نمی‌توانیم درست انجام‌اش دهیم و به نتایج لازم برسیم بخاطر اینست که علی‌رغم تاریخ زیست اجتماعی هزاره‌ای‌مان، به دلایل مختلف که جای بحث دارد، هنوز بر فرهنگ لازم برای انجام امور خود مجهز و مسلط نیستیم و به بیان دیگر فرهنگی عمل نمی‌کنیم از این نظر، به باور بنده، "فقر فرهنگی" در ارتباط با هر امری زمینه‌ساز مسائل و مشکلات ما در هر حوزه‌ایست و شایستگی "مادرمسأله" بودن را دارد. فقر فرهنگی یعنی که یا نمی‌دانیم یا نمی‌توانیم و یا به هر دلیل نمی‌خواهیم ریل‌های لازم برای رویه‌‌ها و روندهای عملی شدن امور در حوزه‌های مختلف را در بستر جامعه تعبیه و تنظیم کنیم و از این جهت تقریبا در هر حوزه‌ای درگیرودار مسائل و مشکلات ناشی از نادانی‌ها و ناتوانی‌ها و نارسایی‌ها هستیم. 

 

     این طرزفکر و طرزتلقی که ارائه شد طبیعتا واجد سایه‌های پنهان و آشکاریست که قطعا به نور نقدها و نظرهای دوستان اندیشمند به روشنایی گراییدنی‌ست؛ امید که حاصل این تبادل نظرها به نفع جامعه و حل مسائل مختلف آن تمام شود.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, مسائل اجتماعی ایران, حسین شیران

[ پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران

بخش ششم

 

انقلاب و اسلامی‌سازی علوم اجتماعی: دهۀ اول


     تأسیس جمهوری اسلامی در سال 1979 میلادی [۱۳۵۷ خورشیدی] در ایران چالش‌های جدیدی برای جامعه شناسی ایران دربرداشت. علمای ارشد علوم اجتماعی شاغل در نظام اداری کشور اخراج و یا وادار به بازنشستگی شدند. بسیاری از آن‌ها به خارج مهاجرت کرده و چیزی حدود 220،000 صنعت‌گر و استاد دانشگاه از آن زمان کشور را ترک کرده‌اند [خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 1 می 2001]. با این حال، در دورۀ اوایل انقلاب، حکومت تدریسات و تحقیقات انتقادی در دانشگاه‌ها را تشویق می‌کرد. رادیکالیسم که محبوبیت داشت، رهبران مذهبی حتی تحلیل‌های مارکسیستی را برای افشای وابستگی خارجی نظام پهلوی و تبیین مسائل کشور و علل فقر، سرکوب سیاسی و استعمارگری شایسته یافتند. 

 

     با سرنگونی نظام سلطنتی، دانشگاهیان انتظار داشتند که انقلاب كنترل حکومت بر دانشگاه‌ها را کاهش دهد و ساختار اداري باز و مشاركت‌محوري را ترویج دهد. اگرچه انقلاب "حکومت اسلامی" برپا داشت با این حال جامعه شناسان انتقادی به آینده خوش‌بین و به ظهور جامعه‌ای جدید واجد ویژگی آزادی و رفاه امیدوار بودند. در واقع در ابتدا این‌گونه به نظر می‌رسید که حوادث به آرامی در حال حرکت به این سمت هستند؛ با این حال، به زودی حکومت جدید هم همان رویکرد از بالا به پایینی را تحمیل کرد که حکومت پهلوی دنبال می‌کرد و چارچوب برنامه‌های درسی و شیوه‌های تدریس جامعه شناسی در کلاس‌ها را تحت کنترل خود درآورد.

 

     دانشگاه‌ها در برابر تغییرات جدید مقاومت کردند و به میادین اصلی نبرد میان جناح‌های ایدئولوژیک و سیاسی تبدیل شدند. حکومت تصمیم گرفت این تقابل سیاسی و عقیدتی را با بستن دانشگاه‌ها و راه‌اندازی فرهنگی انقلاب برای پاک‌سازی نظام دانشگاهی از عناصر غیراسلامی، غرب‌زده و سکولار از بین ببرد. در ژوئن 1980 [خرداد 1359] "ستاد انقلاب فرهنگی" متشکل از روحانیون، روشنفکران و مقامات مسئول مسلمان منصوب شده از سوی حکومت، برای ایجاد یک "جو اسلامی" در دانشگاه‌ها، "اسلامی کردن" تمامی برنامه‌های درسی و بازتاب اخلاق انقلابی تئوکراسی جدید در آن‌ها تأسیس شد.

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی

[ سه شنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش چهارم

✍️ حسین شیران

 

⏺ پیش‌گفتار

     کم‌تر کسی پیدا می‌شود در خصوص این واقعیت تاریخی که نخستین تمدن‌های جهان در شرق در منطقه‌ی میان‌رودان (بین دجله و فرات) شکل گرفته‌اند تردیدی به خود راه دهد. از میان این نخستین تمدن‌ها "تمدن سومری" در نواحی جنوبی میان‌رودان (عراق امروزین) از همه نخستین‌تر است. سابقه‌ی سکونت سومری‌ها در این نواحی به هزاره‌ی ششم پیش از میلاد برمی‌گردد اما تبلور تمدن‌شان در هزاره‌ی چهارم و سوم پیش از میلاد بود که بعد قرن‌ها زندگی اجتماعی صورت ‌پذیرفت. 

 

     بالاتر از تمدن سومری، "تمدن بابلی" شکل گرفت و بالاتر از آن "تمدن اکدی" و بعد بالاتر و متمایل به غرب "تمدن آشوری" و بعد مماس بر کناره‌ی شرقی دریای مدیترانه "تمدن فینیقی" و بعد در نواحی جنوب‌شرقی دریای مدیترانه "تمدن مصری" که به لحاظ قدمت بعد از تمدن سومری شکل گرفت و از اوایل هزاره‌ی چهارم تا سده‌ی چهارم پیش از میلاد که بدست اسکندر مقدونی فتح شد دوام داشت. در این دور و زمان‌ها در بخشی از ایران هم "تمدن ایلامی" را داشتیم که از سال 3200 تا 539 پیش از میلاد که مقهور هخامنشیان گشتند در نواحی خوزستان و لرستان امروزی حضور تاریخی داشتند.

 

هلال حاصلخیر - جامعه شناسی شرقی

 

     به تصویر پیوستی اگر توجه کنید تمامی این تمدن‌ها در کنار هم، شکل یک هلال را به خود می‌گیرند که در نقشه‌ی امروزی از بخش غربی و جنوب‌غربی ایران و شمال کویت شروع و در عراق و سوریه و بخشی از جنوب‌شرقی ترکیه و لبنان و فلسطین و اسرائیل و اردن و حتی قبرس ادامه یافته و در نهایت در شمال‌شرقی آفریقا در مصر تمام می‌شود. این هلال دربرگیرنده‌ی تمدن‌های چندهزاره‌ای پیش از میلاد در منطقه‌ی حاصل‌خیزی ا‌ست که امروز "خاورمیانه" نامیده می‌شود. نخستین بار "جیمز هنری بریستد" باستان‌شناس آمریکایی بود که به این منطقه‌ی تمدن‌خیز جهان عنوان Fertile Crescent‏ یعنی "هلال بارور" داد.

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دروغگویی Sociology of Lying

✍️ جی. ای. بارنر J. A. BARNES

🔄 حسین شیران

بخش اول

دروغ چیست؟

     دروغ همه جا هست؛ برای همین، ما همواره در باب دروغ گفتن‌ها در زندگی عمومی و خصوصی خود می‌گوییم و می‌شنویم. خیلی کم پیدا می‌شوند کسانی که ادعا کنند هرگز دروغ نگفته‌اند و حتی خیلی کم‌تر از آن‌ها پیدا می‌شوند کسانی که بگویند هرگز فریب یک دروغ‌گو را نخورده‌اند. اسکار وایلد (1989: 216) در نوشته‌ای در یک مجله در ژانویه 1889، شکوه کرده از این‌که، به استثنای سخنرانی‌های وکلای دادگستری‌ها، دروغ گفتن به مثابه یک هنر، دیگر رو به افول گذاشته است. 

 

     صد سال بعد از آن، حالا اکثر مردم می‌گویند که دروغ‌گویی بیش‌تر از گذشته وجود دارد. یک روزنامه‌نگار انگلیسی (Lott, 1990)، دهه 1980 را "دهۀ دروغ" نام نهاده است. یک روزنامه‌نگار آمریکایی (Bradlee, 1991) هم اظهار داشته است كه "به نظر من، دروغ در سال‌های اخیر به سطح یک اپیدمی (همه‌گیری) رسیده است و ما همه دیگر در برابر آن ایمن گشته‌ایم".

 

   این‌که آیا در واقع امروز بیش‌تر از گذشته دروغ گفته می‌شود می‌تواند یک حدس باشد، اما دست‌کم ما حالا نسبت به شیوع دروغ گفتن بیش‌تر آگاهی داریم، تا حدی به این دلیل که در حال حاضر دروغ‌گویی اغلب سریع‌تر از گذشته آشکار می‌شود. همان‌طور که راسبری Rasberry (1981: 2-3) می‌گوید: "تاریخ موقعیت‌های متعددی ثبت کرده است که در آن رهبران سیاسی دنیا دروغ گفته‌اند، اما اکثر این دروغ‌ها سال‌های سال برملا نشده‌اند. امروز، به دلیل پیشرفت‌های رسانه‌ای 25 سال اخیر، شهروندان هر دروغ و فریبی را در همان هنگام وقوع می‌بینند و می‌شنوند". 

 

     ما دروغ‌گویی را، به مثابۀ یک قصور انسانی، تأسف‌برانگیز می‌دانیم و چنین فرض می‌کنیم که برای راست‌گو بار آوردن کودکان‌مان زیاد به خود زحمت نداده‌ایم که حالا آن‌ها مطابق میل طبیعی خود رفتار می‌کنند و دروغ می‌گویند. در یک پیمایش که در سال 1981 در ده کشور اروپای غربی انجام شد، از پاسخ‌دهندگان خواسته شد تا ویژگی‌هایی که آرزو داشتند به فرزندان‌شان منتقل شوند را رتبه‌بندی کنند؛ در نه کشور از ده کشور، بیش‌ترین پاسخ‌دهندگان "راست‌گویی" را در درجۀ اول قرار دادند (Harding and Phillips, 1986: 19-21). 

 

     با این‌حال تلاش‌های والدین برای تربیت فرزندان به تنهایی موفقیت محدودی به همراه داشته و دارد. بیش‌تر بزرگ‌سالان گاه‌به‌گاه و راه‌به‌راه دروغ می‌گویند. در واقع، همان‌طور که الیور وندل هولمز می‌گوید، کودکان همین‌که بزرگ می‌شوند تمایل اولیه به راست‌گویی را از دست می‌دهند. مشهور است كه الكساندر (1987: 197) گفته است "تقریباً هر حقیقت‌گویی‌ که در جهان بوده است را کودکان گفته‌اند". 

 

     روان‌شناسان رشد، با رد این دیدگاه، گمان می‌کنند که دروغ گفتن توسط کودکان می‌تواند امری مسلم باشد. بعنوان مثال، در یک مطالعه آمریکایی، توافق کودکان با گویه‌هایی هم‌چون "من هر بار حقیقت را می‌گویم" و "من هرگز دروغ نمی‌گویم"، بعنوان مدرکی دال بر تمایل آن‌ها به تحریف پاسخ‌هایشان پذیرفته شده است  (Castaneda et al. 1956: 319).

 

ادامه دارد ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جامعه شناسی دروغ, حسین شیران

[ پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش سوم

✍️ حسین شیران

 

 ⏺ پیش‌گفتار

      تاریخ غرب تحققا از یونان باستان آغاز می‌شود و درست از همین مکان و همین زمان، نادیده انگاشتن شرق در تحولات یونان و به واسطه‌ی آن تحولات جهان آغاز می‌شود. به استثنای چند مستشرق منصف، عموم غربیان زیر فشار سخت و سنگین خودمداری و خودبرتربینی تولد تفکر و تمدن در یونان باستان را بسی "خودبنیاد" می‌دانند؛ این در حالی‌ست که اصولا و اساسا در عالم اجتماع، با وجود انبوهی از عوامل تأثیرگذار و مداخله‌گر، چیزی محال‌تر و موهوم‌تر از امر خودبنیاد وجود ندارد. 

 

     برتراند راسل، متفکر نام‌دار غرب، در ارتباط با تفکر و تمدن یونان از "ظهور ناگهانی" سخن می‌گوید و از این سبب آن را "شگرف‌ترین پدیده‌ی تاریخ" می‌انگارد! تا آن‌جا که به غرب مربوط می‌شود راسل راست می‌گوید، چون در آن هنگام که تفکر و تمدن یونان باستان پا گرفت (مشخصا سده‌ی پنجم پیش از میلاد) در سرزمین‌های غرب (و در واقع شمال و شمال‌غربی) یونان که اروپای کنونی باشد اساسا تفکر و تمدنی در کار نبود که بتواند بر تفکر و تمدن یونان باستان اثر بگذارد و کل این سرزمین‌ها، جز "جمهوری روم" در شبه جزیره‌ی ایتالیا که در موقعیتی نزدیک و شرایطی شبیه به یونان اما بسی عقب‌مانده‌تر از آن قرار داشت، بقیه همچنان در شرایط پیشاتاریخی به سر می‌بردند چون هنوز به آن معنا انسان متفکر متمدنی به آن‌جاها پای نگذاشته بود. 

 

     اهمیت یونان برای غرب در همین نکته است که نه فقط عملا و نظرا دروازه‌ای درخشان شد برای گذار تمدن و تفکر به دنیای غرب (اروپای غربی) - جایی که 1500 سال بعد از میلاد و از زمان رنسانس به بعد بنحوی بارز و درخشان واکنش نشان داد و تفکر و تمدن حال حاضر دنیا حاصل این واکنش درخشان است، بلکه فراتر از آن به غرب این فرصت ویژه را داد که با تملک تاریخ یونان باستان دست‌کم پنج قرنی تاریخ تمدن و تفکر خود را پیش اندازد چه نخستین دولت متمدنی که در این منطقه (سرزمین‌های غربی اروپا) پا گرفت "امپراتوری روم" بود که تازه چند قرن بعد از آن در سال 27 پیش از میلاد شکل گرفت. 

     اما در شرق یونان چطور؟ آیا پیش از تولد و تعالی تفکر و تمدن در یونان باستان در شرق آن (آسیای کنونی) هیچ تفکر و تمدنی شکل نگرفته بود؟ 

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق (https://t.me/OrientalSocialThinkers)" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش دوم

✍️ حسین شیران

 

⏺ پیش‌گفتار

     ذکر یک نکته در این میان خالی از لطف نیست و آن این‌که هر گاه بحث غرب و شرق پیش می‌آید برخی نه از جرگۀ غربیان بلکه برعکس از جمع خود شرقیان سخت برمی‌آشوبند که ای داد و بیداد، باز یک عده از شرقیانِ همیشه خواب‌آلود بر علیه غربیانِ همیشه بیدار شوریده‌اند و بی پایه و اساس می‌خواهند منکر بزرگی و بلاغت و صدارت و سخاوت و خدمات غرب به جهان گردند! اگر که واقعا بحث بحث فروکاستن ارزش‌ها و به زیر سؤال بردن خدمات باشد باری، می‌توان به این دل‌واپسان حق داد و اگر نه، تا روشن شدن موضوع قدری باید درنگ نمود. ... 

 

     ضمن این‌که هرگز نباید فراموش کرد اولا، بحث غرب و شرق را خود غربیان پیش کشیده‌اند، آن هم نه بر اساس محاسبات جغرافیایی و جهت‌شناختی بلکه بر اساس مناسبات سیاسی و استعماری و استثماری خاص خود، و از این جهت حالا دیگر عناوین شرق و غرب هم همچون هر چیز دیگری زیر استیلای سیاه مناسبات سیاسی-اقتصادی حاکم بر جهان بار ایدئولوژیک به خود گرفته‌اند و گرنه در دنیای گرد و مدام در گردش ما چه اصراری بر اصالت شرقی یا غربی یک نقطه، مگر این‌که نقطه‌ی مشخصی از آن را مبنا و ملاک و اصل بگیریم و آن هیچ نبوده و نیست جز "اروپا"!

 

     و بعد زیر احساسات، القائات و اقتضائات سنگین این "اروپامداری" و "اروپامرکزی"، این خود غرب بوده و است که خدمات شرق به غرب و جمله جهان را نادیده گرفته و بی‌حساب و کتاب از آن ملعبه و مترسکی بی‌دست و پا و بی‌خاصیت ساخته صرفا برای این‌که در جهان موجود "دیگری" داشته باشد برای قیاس ثروت و سروری و سرآمدی خود، بی آن‌که نه خود به زبان بیاورد و نه شرقیان به روی‌اش بیاورند که این همه مکنت و مهتری نه به صرف علم و ادب و عقلانیت بلکه بخش اعظمی از آن به لطف چند قرن استعمار و استثمار ملل شرق حاصل شده است!

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 در حد حرف
✍️ حسین شیران

 

⏺ خبر: "قیمت ۲۰ قلم کالای اساسی تا ۲۴ ساعت آینده از سوی دولت اعلام خواهد شد و با متخلفان در افزایش قیمت‎ها برخورد خواهد شد."

 

◀️ بیمارستان ما قدیم‌ها یک نگهبانی داشت (خدا رحمت‌اش کند) که همواره نیم‌تنه‌اش از پنجره‌ی نگهبانی بیرون بود و تا کسی به حریم استحفاظی‌اش نزدیک می‌شد یک داد و بیدادی به راه می‌انداخت که بیا و ببین: "آهای تو، کجا سرتو پایین انداختی داری می‌ری؟! این‌جا بیمارستانه، خیابون که نیست، همون‌جا بایست بگو ببینم چی کار داری با کی کار داری؟ ...". خدا بیامرز هیکل درشتی هم داشت که فقط دیدن همان نیم‌تنه‌اش‌ در قاب پنجره خوف به جان‌ات می‌انداخت چه برسد به این‌که بخواهد در کنارش های‌وهویی هم راه بیندازد!

 

     اوایل حتی ما هم که دانشجو بودیم و برای کارآموزی به آن‌جا می‌رفتیم از نزدیک شدن به او و حوزه‌ی استحفاظی‌اش هراس داشتیم چه برسد به مردم عادی. اما تا او بیاید ما را بشناسد (کمی هم پیر و مریض‌احوال بود و نزدیک‌های بازنشستگی‌اش) ما زود او را شناختیم که بنده‌ی خدا از هر دو پا فلج است و در کل فقط همان نیم‌تنه‌ایست که از پنجره بیرون زده و لاغیر و در نهایت در حد همان های‌وهویی است که بپا می‌کند، والسلام. 

 

     بعد از کسب این شناخت راه‌گشا، دیگر همه یک‌راست می‌آمدیم و بی‌اعتناء به های‌وهوی‌اش رد می‌شدیم و می‌رفتیم سر کارمان؛ او هم که حدس می‌زد دانشجو باشیم گاهی می‌خندید و می‌گفت: "ای کلک‌ها، حالا فهمیدین وضع‌ام چطوریه دیگه محل‌ام نمی‌ذارین؟" ... از ارباب رجوع هم هر کس به هر شکل از وضعیت او خبر داشت همین کار را می‌کرد و بی‌توجه به داد و بیداد و تهدید و تحکم‌هایش رد می‌شد و می‌رفت پی کارش، بنده‌ی خدا هم که نمی‌توانست کاری بکند فوق‌اش پشت‌سرشان چند بد و بی‌راه می‌گفت و چند لعنت می‌فرستاد و بعد آرام می‌گرفت؛ موقع برگشت هم به چند نصیحت اکتفاء می‌کرد و دیگر تمام! ...

 

     حالا حکایت دولت ما هم همین است؛ های‌وهوی زیاد می‌کند و خط‌ونشان هم زیاد می‌کشد منتهی در نهایت در حد حرف و همین های‌وهوی‌هاست و بیش از این به اندازه‌ای افلیج و ناکارآمد است که نتواند جلوی دزدان و اختلاس‌گران و مفسدان و متخلفان را بگیرد. البته باید حواس‌مان باشد که این شامل سیاسی‌کاری نمی‌شود، در این خصوص هرگز با کسی مماشات ندارد و به‌هیچ‌وجه ملاحظه‌ی هیچ‌کس را هم نمی‌کند. خدابیامرز نگهبان افلیج ما هم همین‌طور بود کافی بود حرکت کسی به او بربخورد در این‌صورت با پرتاب لنگ کفش هم که شده جلویش را می‌گرفت.

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران

[ چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش اول

✍️ حسین شیران

 

⏺ پیش‌گفتار

     براستی چرا و چطور می‌شود در تارک تاریخ فلسفه، متفکران یونان باستان پیش از سقراط، از تالس تا دموکریتوس، در امر تولید فکر در عرض دو قرن پنجم و چهارم پیش از میلاد، از سطح ابتدایی "آب اصل اشیاء است" تا سطح پیشرفته‌ی "نظریه‌ی اتمی" می‌رسند - آن‌هم بی‌هیچ ابزار فنی و بی‌هیچ آزمون تجربی‌ و بی‌هیچ آزمایشگاهی، به معنای امروزی‌اش، بلکه صرفا به ساز و سرمایه‌ی تعقل و تفکر چند متفکر؟! این سلسله نوشتار بر آن است تا با مرور‌ی گذرا بر تاریخ تفکر در این دوره‌ی خاص تاریخی، پاسخی تا حد ممکن منطقی و مقبول به این پرسش ارائه دهد.

 

     نخست به عنوان مقدمه، بهتر است در باب این‌که چرا و چطور شد تحققا تولید فکر از یونان باستان آغاز شد، و نه جای دیگر، واقع امر را جویا شویم و بعد به این نکته‌ی مرتبط با موضوع این نوشتار بپردازیم که چرا و چگونه است تولید فکر، با فرض مساعد بودن زمینه از هر جهت در یونان باستان نسبت به جاهای دیگر، در چند نقطه‌ی مشخصی از آن و توسط تعداد اندکی از یونانیان محقق گردید و نه همه جا و همه کس آن. در باب نخست سخن بسیار گفته و شنیده شده است که ما این‌جا در ادامه سعی می‌کنیم بسی خلاصه و مفید به این بحث مقدماتی ورود و خروج داشته باشیم و بعد بر اساس آن به بحث بعدی بپردازیم.

 

     اکنون دیگر یونان جزئی از قاره‌ی اروپا و دنیای غرب محسوب می‌شود و تفکر و تمدن باستان آن هم مشخصا ذیل عنوان تاریخ تمدن و تاریخ فلسفه‌ی غرب در جهان طرح و شرح می‌شود؛ به اعتبار تقسیمات قاره‌ای و جغرافیایی شاید نتوان ایرادی بر این امر گرفت- این "شاید" را از این جهت می‌گویم که به هر حال این‌جا صحبت اعتبار است نه اصالت، و در هر حال ملاحظاتی غیرجغرافیایی، بویژه در ارتباط با دو قاره‌ی به سختی درهم‌تنیده‌ی آسیا و اروپا، در لحاظ داشتن این اعتبار دخیل بوده است؛ 

 

     این‌که مثلا چرا و بر چه اساسی گستره‌ی اروپا دقیقا در مرزهای ایران متوقف می‌شود و از کنار و بالاسر آن، در گذر از ترکیه و ارمنستان و آذربایجان، در خاک روسیه تداوم می‌یابد و چرا "شبه‌جزیره‌ی چوکوتسکی"- شرقی‌ترین نقطه‌ی جهان حتی بسی شرقی‌تر از ژاپن، به اعتبار این‌که جزئی از خاک روسیه است جزوی از اروپا و اردوگاه غرب تلقی می‌گردد، یعنی که چندان بر اصالت امر جغرافیا در این رابطه اعتماد و اتکاء نباید داشت؛ اگر که در این ارتباط تنها جغرافیا ملاک عمل و نظر بود بیش‌تر جهات "شمال و جنوب" تداعی‌گر تقابل اروپا و آسیا بود نه "غرب و شرق"!

 

◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیش‌برد منطقی بحث، در گروه "جامعه‌اندیشان شرق" مطرح بفرمایید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ سه شنبه ۲ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 همه جا بازار و همه کس بازاری
 ✍️ حسین شیران



     اوایل واقعا نمی‌دانستم اوضاع از چه قرار است، فقط دیگر به این‌که چطور می‌شود گاهی اوقات همکاران خانم یهو همه باهم از صحنه‌ی کار غیب می‌شوند و دقایقی بعد آرام همه سر کارشان برمی‌گردند حساس شده بودم؛ آخر تا بدین حد کار هماهنگ آن‌هم بصورت خودجوش در تاریخ بیمارستان همیشه شلوغ ما قدری عجیب می‌نمود! تا این‌که یک روز به قوت پی‌گیر ماجرا شدم و همکاران بالاخره روشن‌گری فرمودند که چیزی نیست، یکی از همکاران خانم از سایر بخش‌ها لباس زنانه می‌فروشد و هفته‌ای یکی دو بار هم بخش ما سر می‌زند. در نهایت آن همکار، زنی خودسرپرست بود و دلیلی نداشت کسی مانع کار شرافت‌مندانه‌ی او شود، البته به شرط آن که کار غیررسمی‌اش مانع کار رسمی خود و سایر همکاران نگردد.

 

      از آن زمان بسی گذشته و حالا دیگر نه فقط بازار غیررسمی لباس‌فروشی یک زن خودسرپرست بلکه دیگر بازار غیررسمی هر رقم کالا و هر نوع خدمت از هر همکاری اعم از زن و مرد و مجرد و متأهل و باسابقه و کم‌سابقه و باسرپرست و بی‌سرپرست و بدسرپرست و به‌سرپرست در کل بیمارستان رسمیت و عمومیت یافته است. حالا دیگر بیمارستان فقط بیمارستان و تنها کارش مداوا و مراقبت از بیماران نیست بلکه در کنار این امر و گاه به موازات آن و گاه فراتر از آن، رسما به یک بازار غیررسمی داد و ستد با حدود هزار نفر پرسنل تبدیل شده است و همچون هر بازاری، دیگر برای همه مشخص است کدام راسته چه کسی چه می‌فروشد. انواع محصولات از برنج و لوبیا و عدس و سیب و گیلاس و خرما و ... خواستی فلانی فلان بخش؛ و انواع خدمات از لوله‌کشی و سیم‌کشی و بنایی و کارگری و آرایش‌گری و خیاطی و ... هم خواستی فلانی فلان بخش!


     باری، این‌جا حالا دیگر همه چندکاره بلکه همه‌کاره شده‌ایم! چاره چیست؟ وقتی حقوق کارمندی سال‌هاست "زیرخط فقر" جا خوش کرده و از خجالت در برابر "حقوق سران" سر بالا نمی‌کند دیگر اصولا و اساسا جایی برای این‌که کسی بیاید و برای مردم تعیین و تکلیف کند جای چه چیز کجاست باقی نمی‌گذارد. در هر حال هر کنشی واکنشی به همراه دارد و این هم نوعی واکنش به بی‌مبالاتی و بی‌لیاقتی ارباب(دولت) نسبت به مسائل و مشکلات رعایا(کارکنان)‌اش است.

 

     هر گاه و هر کجا دولت یک مملکت در روشنایی روز خود را گم کند لاجرم مردم آن مملکت در سایه‌روشن شب خود را این‌گونه پیدا می‌کنند! دولت نماد و نمود سیاست و بازار نماد و نمود اقتصاد است، وقتی مدت‌هاست رابطه و نسبت این دو در این مملکت در هاله‌ای از ابهام فرو رفته و هیچ معلوم نیست در راستای توسعه کدام اسب و کدام گاری‌ست و کدام یک به دیگری بسته شده و کدام سو جاری‌ست- پیش یا پس، البته که مردم صرفا نظاره‌گر نمایش انفعال و ابتذال نخواهند بود- نمایشی که بیش‌تر باری به هر جهت است و در آن گاهی بار، گاهی اسب، گاهی گاری و گاهی هم هر سه باهم از صحنه گم‌وگور می‌شوند! 

 

     این نمایش زار و ضعیف، خواه‌ناخواه خود به زبان بی‌زبانی، صدور "دستور آزادباش" است به همه، تا هر کس هر کجا هر طور که می‌خواهد و می‌تواند از این درهمی و در این برهمی بار و بندیل خود را سخت و سفت بربندد؛ در این میان، در مقایسه با خیل قافله‌سالارانی که با دزدی و اختلاس و ارتشاء و رانت‌خواری و باندبازی و اخیرا هم دامادبازی بار کج خود را شترشتر تا به عرش می‌بندند، این‌ها که در کمال سلامت در کنار رعیتی دولت و درآمد ناچیز ناشی از آن، با خرده‌فروشی به همدیگر گلیم مندرس خویش را زیر خیسی خط‌فقر خشک نگه‌می‌دارند البته که "شریف‌ترین مردمان" روزگار ما هستند. 

 

     تاریخ کم ندیده به خود رعایایی آقانفس در برابر "اربابانی گدانفس"! برای این رعایای عصر مدرن، در این شرایطی که کم از برده‌داری نیست، "بازار کردن بیمارستان" راه گریزی است برای تاراج نکردن آن و بیماران؛ برای این‌ها خط فقر "سقف شرافت" است که ترجیح می‌دهند همچنان زیرش بمانند و سخت مشمول سرکوفت امثال "بهاره رهنما"ها شوند تا این‌که با هزار طرح و ترفند سر از سقف شرافت بیرون برند و به همه نشان دهند که در این آشفته‌بازاری که معلوم نیست تقصیر کیست و کی تمام می‌شود چندان هم دست‌وپاچلفت نیستند! 

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/OrientalSociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, اقتصاد سیاسی, حسین شیران

[ دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 ملت، دولت و باز هم منت
✍️ حسین شیران

 

❇️ کمال هادیان‌فر، رییس پلیس راه‌ور ناجا: 450 میلیارد تومان جریمه‌ی ناشی از محدودیت‌های کرونایی به خزانه‌ی دولت واریز شد (منبع خبر).

 

✅ این خبر را یک‌بار هم که شده، از جنبه‌ی "کارکرد پنهان"‌اش بخوانیم؛ کارکرد پنهان یکی از ابزارهای تحلیلی جامعه‌شناختی در چارچوب مکتب فونکسونالیسم (کارکردگرایی) است و تلاش می‌کند در کنار کارکردهای آشکار هر چیز، به کارکردهای پنهان (ناگفته و نانوشته‌ی) آن هم توجه داشته باشد. محدودیت‌های کرونایی بصورت مکتوب و رسمی، آشکارا برای جلوگیری حداکثری از جابجایی‌ها در راستای کنترل اپیدمی کرونا تعریف و تعیین و تکلیف شده‌اند و قصد و غرضی غیر از این از سوی هیچ مقام رسمی مملکت نه گفته و نه نوشته و نه شنیده شده است. این‌که اکنون رسما از سوی یک مقام مسئول می‌شنویم که 450 میلیارد تومان جریمه‌ی ناشی از محدودیت‌های کرونایی به خزانه‌ی دولت واریز شده است را رسما باید به پای کارکرد پنهان این طرح تحریمی بنویسیم: "درآمدزایی برای دولت". 

 

     دولت خود بخوبی می‌داند و می‌بیند که بهار مشروعیت‌اش در نزد مردم به پاییز گراییده و رخسار باغ اعتماد مردمی‌اش بسی زرد گشته، و از این جهت حرف‌ها و تصمیم‌هایش، راست ناراست، دیگر چندان خریداری در بین مردم ندارد- حتی اگر در ارتباط با مسأله‌ی حساس و حیاتی‌ای چون جان خود مردم باشد! از این جهت، در این زمینه‌ی سست، طرح تحریمی ناکارآمدی گذاشته تا دست‌کم از دو جهت متنفع گردد: یک، فرافکنانه مسئولیت پیک‌ها و بالاگرفتن مرگ‌ومیرها را به گردن خیل مردمانی که رعایت نمی‌کنند بیندازد و دو، منبع درآمد مستقیم و مستمری از این طریق برای خود دست‌وپا کند!

 

     و حال، به این قرار است که می‌بینیم پلیس علی‌رغم اقرار آشکار خود به ناکارآمدی یک چنین طرحی، جبرا 450 میلیارد تومان از جیب مردم بیرون کشیده و به جیب دولت ریخته است- آن هم در شرایط بیماری و کسادی اقتصادی سراسری که خود از پیش گل بود با شیوع کرونا به سبزه هم آراسته شده است. گیریم که دولت فخیمه این پول‌ها را صرف خرید واکسن کرونا برای مردم کرده است، عیبی ندارد، این رویه (اداره‌ی مملکت با پول مردم) را به حساب روال سال‌های اخیر دولت، امری عادی می‌انگاریم اما در این میان، منت رایگان بودن واکسن کرونا که مدام سر ملت می‌گذارند را کجای دل درداندود‌مان بگذاریم.

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/OrientalSociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, محدودیتهای کرونایی, حسین شیران

[ چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مقالات جامعه شناسی شرقی

 

🌓 سه دیدگاه اصلی جامعه‌شناختی در فهم مسائل اجتماعی

✍️ نوشتۀ: مونی، ناکس و شاخت Mooney, Knox, and Schacht  

🔄 حسین شیران Hossein Shiran

 

سه دیدگاه اصلی جامعه‌شناختی در فهم مسائل اجتماعی - مونی - حسین شیران - جامعه شناسی شرقی

 

دانلود مقاله 👇👇👇

📚 سه دیدگاه اصلی جامعه‌شناختی در فهم مسائل اجتماعی ✍️ مونی، ... 🔄 حسین شیران 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, بررسی مسائل اجتماعی, مقالات جامعه شناسی

[ یکشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 این بار هایما و باز هم وای بر ما
✍️ حسین شیران

 

     پیش‌تر در مورد دست‌های پنهان در قرعه‌کشی‌های خودروسازان دولتی و دست‌بردن در سازوکار قرعه‌کشی و جذب ظرفیت‌ها برای خود و هم‌دستان خود و حذف و یا کاهش چشم‌گیر شانس برنده شدن برای دیگران و در کل بازی با اعصاب مردم نوشتیم و گفتیم که کلیت کار بسی غیرعادی است و آن همه اعتمادسازی و نهادهای نظارتی که مدام می‌گویند اغلب همه کشک است و اتفاقا هر کجا سخن از نظارت شد به احتمال زیاد اوضاع وخیم‌تر خواهد شد چون به هر حال باید سهمی هم برای آن‌ها قائل شد. تا به حال که چنین بوده، بعد از این‌اش را اول خدا بعد "مدعیان فسادستیزی" دانند!

 

     نظر به حساسیت در ارتباط با این موضوع، دیروز (چهارشنبه 12 آبان) که قرار بود فروش نقدی هایما بدون قرعه‌کشی از ساعت 10 برگزار شود، پیرو خبر دزدیده شدن ظرفیت‌ها در قرعه‌کشی قبلی این خودرو، با دوستان قرار گذاشتیم با ورود هم‌زمان به حساب کاربری چند نفری که خودرو نداشتند- با احتمال بسیار بالا از این‌که موفق به ثبت‌نام نخواهیم شد و گرنه چند 675 میلیون‌مان کجا بود - کم‌وکیف کار را خود بسنجیم و ببینیم واقعا اوضاع از چه قرار است. 

 

     قبل از ساعت ده صبح به حساب‌ها وارد شدیم تا از نخستین ثانیه‌ها بر سر کار باشیم. درست چند ثانیه بعد از ساعت ده که برنامه فروش خودرو در سایت گذاشته شد یکی دو ثانیه بعد همه ظرفیت‌ها از دسترس خارج شد و این پیغام زیر سایت درج گردید: "در حال حاضر کل ظرفیت این برنامه فروش در حال خرید می‌باشد، در صورت آزاد شدن ظرفیت و انصراف مشتریان در صف خرید، می‌توانید مجددا برای سفارش خودرو تلاش فرمایید"؛ "با تشکر ایران خودرو"!

 

قرعه کشی هایما ایران خودرو جامعه شناسی شرقی

 

     "کل ظرفیت" توسط چه کسانی از همان ثانیه نخست "در حال خرید" می‌باشد؟! "آزاد شدن ظرفیت"؟!! مگر ممکن است؟ همچنان‌که ممکن نشد و دست‌کم نیم ساعت مدام صفحه را بازنشانی کردیم تا مطمئن شویم که چیزی جز همان پیغام نصیب‌مان نخواهد شد! و بعد "انصراف مشتریان"؟!! کدام مشتریان؟!! مشتریان واقعی خودرو از زمان آغاز برنامه منحوس قرعه‌کشی بیش از بیست‌بار ثبت‌نام کرده‌اند و برنده نشده‌اند، شما با همین برنامه آن‌ها را هم‌چنان امیدوار نگه‌داشته‌اید که جایی نروند و هم‌چنان منتظر باشند تا دلالان هم‌دست خودتان یک‌به‌یک به قیمت کارخانه ظرفیت‌ها را بدزدند و با قیمت بازار به مشتریان واقعی بفروشند!! 

 

     این فقط نمونه‌ای از هزاران‌هزار مصادیق دزدی و بازی با مردم در این مملکت است! الحمدلله که هر چقدر برای تغییر و تحول و توسعه برنامه نداریم برای دزدی و اختلاس فت‌وفراوان داریم! به هر حال جمعی متخصص در این زمینه مشغول‌اند! خدا قوت پهلوانان! هر بلایی از دست‌تان برمی‌آید سر مردمان فروافتاده خویش بیاورید، حالیا برای شما چه افتخاری بالاتر از این؟! 

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, قرعه کشی ایران خودرو, حسین شیران

[ پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 زمینه‌ات را عوض کن!
✍️ حسین شیران

 

     هر روز خبر افشاء، هر روز خبر ارتشاء، هر روز خبر احتکار، هر روز خبر اختلاس، هر روز خبر احضار، هر روز خبر بازداشت- آن هم از هر نوع‌اش: بازداشت مدیر، بازداشت معاون، بازداشت نماینده، بازداشت شورا، بازداشت شهردار، ...؛ در مقام نوشتن جاهایی هست که واقعیت کم است و قلم زیاده می‌آورد، جاهایی هم است که واقعیت زیاده است و قلم کم می‌آورد؛ این از آن نوع‌اش است که واقعا قلم کم می‌آورد و باز می‌ماند که چه بنویسد از کجا بنویسد و یا کدام را بنویسد!

 

     همه این‌ها در حقیقت دزدی هستند و ما با شنیدن این اخبار، ناامید و ناراحت و نگران از خود می‌پرسیم که واقعا این همه دزد از کجا می‌آیند؟ و یا گاه هم از خود می‌پرسیم واقعا این همه دزد از کجا می‌دزدند؟ این دو پرسش اگر چه هر دو به یک موضوع و یک مسأله اشارت دارند اما محل و مبنای ورودشان به مسأله باهم فرق می‌کند؛ در اولی تأکید و تکیه بر "این همه دزد" است و در دومی بر "از کجا می‌دزدند"؛ در اولی "خیل افراد دزد" مدّنظر است در دومی "خیل اماکن دزدی"؛ و در مقام پاسخ، در اولی بیشتر "ذات افراد" محل تأکید است و در دومی بیشتر "زمینه افعال"؛ در این بحث توجه و تمرکز ما بیشتر بر دومی است.

 

     اگر شما یک تکه گوشت را "بیرون" دم در بگذارید چه خواهد شد؟ بلافاصله سگی گربه‌ای که در آن اطراف می‌پلکد از راه خواهد رسید و آن تکه گوشت را گم و گور خواهد کرد. این سرنوشت واقعی هر آن چیزیست که از محل حقیقی خویش بیرون نهاده شود. در این واقعه، سگ یا گربه به همان اندازه عامل است که آن‌که گوشت را بیرون نهاده و یا فرقی نمی‌کند راهی برای بیرون برده شدن‌اش باز و باقی گذاشته است؛ اتفاقا نقش دومی در تحقق و توسعه امر بسی بیشتر از اولی است چون در اصل او، عمدا یا سهوا، زمینه را برای یک چنین کاری فراهم ساخته و از کسی یا کسانی که می‌توانستند دزد نباشند دزد ساخته و سرزمین را به "سرزمین دزدان" تبدیل کرده است.


     این بیان‌گر نقش والای "زمینه"، از نقطه‌نظر جامعه‌شناختی، در کم و کیف بروز مسائل اجتماعی در جامعه است. در این ماجرا لزوما نمی‌توان گربه‌ای که در آن اطراف می‌پلکد را ذاتا دزد و مترصد دزدی تلقی کرد؛ گربه به حکم "غریزه"، گوشتی که سر راه‌اش باشد را برخواهد گرفت و ضرب‌المثل "در دیزی باز است حیای گربه کجا رفته" را به اندازۀ واضع آن که مشخصا از یک گربه "انتظار حیا" دارد بی‌اعتبار خواهد ساخت. انسان هم بدوا چیزی هم‌سنگ گربه است- کودک هر چیزی که سر راه‌اش باشد را برمی‌دارد بی‌آن‌که بداند و یا بپرسد صاحب‌اش کیست، به همین سان در کل، هر گربه‌سانی اگر گوشتی دم دست‌اش باشد و امکان بیرون بردن‌اش برایش فراهم باشد را دیر یا زود به "زور غریزه" بیرون خواهد برد و خواهد خورد مگر اینکه عنان محکم "اجتماعی شدن" و "اخلاقی زیستن" بر فرق مرکب تیزپای غریزه‌اش نشانده و به قوت واجد آن "حیا"یی گشته باشد که صحبت‌ ضرورت‌اش است.

 

◀️ نتیجه: از آن‌جایی که "حیا درّ گرانی است، به هر کس ندهند" پس نباید به "هوای حیا" در دیزی را باز گذاشت و زمینه را برای تشویق و ترویج دزدی و افزایش بی‌رویه تعداد دزدان در جامعه و برازنده کردن نام ایران به "سرزمین دزدان" فراهم ساخت. اگر می‌خواهی "سرزمین دزدان" دستکم به مرز "دزدان سرزمین" باز گردد در دیزی (منابع ملت و مملکت) را محکم ببند و بعد نگاه‌بانانی از "حیاداران راستین" (و نه ریاکاران راستین) بر گرد آن‌ها بگمار آن‌وقت خواهی دید زمینه که نباشد گربه‌سانان کمتر هوای گوشت‌دزدی می‌کنند، اگر هم کردند یا دست خالی برمی‌گردند و یا دست در بند می‌گردند؛ پس نخست "زمینه‌ات را عوض کن" تا خیل گرد و غبارها بخوابد؛ مادام که در دیزی باز است نه تکیه بر "حیا" و نه توقع "عبرت" هیچ‌کدام مانعی بازدارنده در برابر ترویج مسأله نخواهند شد- کما اینکه تا کنون هم نشده‌اند!

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, مسائل اجتماعی ایران, حسین شیران

[ چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge

✍️ حسین شیران Hossein Shiran

◀️ بخش پنجم

 

     پیش‌تر گفتیم که تقسیم اقلیم دانش بشر به چهار بخش دین، فلسفه، علم و ایدئولوژی مبین تفاوت و تمایز ذاتی آن‌ها از هم‌دیگر نیست؛ همه در اصل ذهنیتی هستند مظروف در ذهن آدمی، و ما عموما در قالب علم "جامعه شناسی شناخت" است که مبتنی بر یک سری "معیارهای بیرونی" آن‌ها را از هم تفکیک می‌کنیم؛ و حال به این گفته این نکته را هم اضافه می‌کنیم که این تقسیم‌بندی مبین مرزبندی مقطوعی میان آن‌ها هم نیست، یعنی که چنین نیست از یک نقطه مرزی مشخص و معینی به بعد، یکی به قطع تمام شده و دیگری به جدّ آغاز شود.

 

     این در اصل به خاطر اینست که اولا نه یک معیار بلکه معیارهایی چند برای تمییز و تفکیک این چهار بخش از هم به کار بسته می‌شوند و بعد هم این معیارها نه یک‌باره بلکه به تدریج به هم تبدیل و تحویل می‌شوند و در حقیقت، به وسعت این تغییر و تحول تدریجی معیارهاست که "مناطق مرزی" در میان بخش‌های مختلف دانش بشری پدید می‌آیند و گذار تدریجی از یک بخش شناختی به بخش دیگر را ممکن و میسر می‌سازند.  

 

     بر اساس تصویر پیوستی، سیر تغییر و تحول و پدیدار شدن مرزبندی‌ها میان بخش‌های مختلف دانش بشری، تحلیلا و تاریخا، چنین بوده است که نخست، دایره "دین" بر پایه "ایمان" بنا گشته است؛ بعد بر پایه "تعقل" بخشی از دین مورد اندیشه قرار گرفته و "فلسفه" شکل گرفته و بخشی دیگر که در عقل نگنجد همچنان در دایره دین باقی مانده است؛ و بعد بخشی از فلسفه که به "تجربه" درآمده "علم" (اثباتی) تلقی گشته و بخشی دیگر که در ظرف تنگ تجربه نگنجیده همچنان در دایره فلسفه (به مثابۀ منفیات) باقی مانده است؛ و بعد هم که "ایدئولوژی" برخاسته و از هر کدام به قدری که با "عقیده" (حاکم) ساخته برداشته و مابقی، اعم از علم و فلسفه و دین، همه را (محکوم و) رها ساخته است.

 

◀️ لینک بخش‌های قبل در کانال تلگرام جامعه شناسی شرقی:


4️⃣   https://t.me/orientalsociology/4667
3️⃣   https://t.me/orientalsociology/4646
2️⃣   https://t.me/orientalsociology/4635
1️⃣   https://t.me/orientalsociology/4633

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, ماکس شلر

[ چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران

بخش پنجم: روندهای نظری


     رویکردهای نظری قبل از انقلاب را می‌توان به لحاظ تجربی-اثباتی، انتقادی-ایدئولوژیک و تلفیقی-التقاطی در سه گروه طبقه‌بندی کرد. گروه اول در برگیرندۀ جامعه‌شناسانی بود که با جهت‌گیری‌های کارکردگرایانه functionalist، اثبات‌گرایانه positivist و تجربی empirical که داشتند نسبت به سیاست بی‌علاقه بودند (مانند بهنام و راسخ، 1969). با توجه به سوگیری غرب‌گرایانۀ مدرنیزاسیون نظام پهلوی، اتخاذ رویکردهای تجربی-اثبات‌گرایانه از سوی جامعه‌شناسان دانشگاهی برایشان از نظر سازمانی پاداش‌آور و از نظر سیاسی امن بود. در حالی که برخی از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها در اردوگاه تجربی-اثباتی در پست‌های اداری یا مشاوره‌ای به دولت خدمت می‌کردند، اساتید رادیکال با ارعاب روبرو شده و مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند.

 

     گروه دوم از جامعه‌شناسان، از نظریه‌پردازان تضاد، یا مارکسیستی (مانند آشتیانی، 2007) و یا وبری (مانند اشرف، 1980) طرف‌داری می‌کردند. این‌ها از ایدئالیسم آلمانی، مارکسیسم اروپایی، مارکسیست-لنینیسم و جامعه‌شناس فرانسوی ​​ژرژ گورویچ الهام می‌گرفتند. این‌ها نگرشی انتقادی به سیاست‌های سیاسی و اقتصادی حاکم بر کشور داشتند. گروه سوم، کاربرد ساده‌لوحانۀ نظریه‌های غربی در جامعۀ ایران را به زیر سوال بردند (نراقی، 2007)، و جایگزینی آن‌ها با دیدگاه‌های خودی مرتبط با موضوع و یا استفاده از چندین نظریه برای تبیین یک پدیدۀ معین را خواستار بودند. تغییر جهت‌گیری‌های نظری سه گروه مذکور، بازتابندۀ فضای دانشگاهی سیاسی و چهار گرایش ایدئولوژیکیِ شکل‌دهندۀ سیاست و گفتمان ملی بود: دو مورد از آن‌ها در داخل ایران بود- اسلام‌گرایی و ملی‌گرایی رادیکال، و دو مورد خارج از آن- سوسیالیسم و ​​لیبرالیسم. رویکردهای آن‌ها به علم جامعه شناسی به ماهیت مسائل و موضوعات، ایدئولوژی‌ها و استنباطات سیاسی بستگی داشت.

 

     دانشجویان رادیکال، جامعه‌شناسان غیرسیاسی را یا ابزار سیاسی دولت و متحدان غربی امپریالیستی‌اش می‌دانستند و یا افرادی ساده‌لوح با رویکردی از نظر سیاسی ایمن در این رشته؛ برعکس، به جامعه‌شناسان غیروابسته به نهادهای دولتی به دیدۀ احترام می‌نگریستند و فعالیت آن‌ها را در راستای رفاه جامعه در نظر می‌گرفتند. در یک چنین فضای سیاسی پرفشاری، آموزش جامعه شناسی انتقادی آسان‌تر از نوشتن آن بود. انتشار این مطالب به دلیل خطرات سیاسی و نظارت دقیق دولت دشوار بود. بینش‌های مارکسیستی یا بطور رسمی بعنوان "نظریه‌های علمی" ارائه می‌شدند و یا بصورت غیررسمی بعنوان مطبوعات زیرزمینی منتشر می‌شدند. نظریه‌پردازان غیرمارکسیست با یک چنین مشکلی روبرو نبودند، البته اگر که مطالب آن‌ها برای جهان سوم و به زبان ضداستعماری ارائه می‌شدند.

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی

[ چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 در سودای سامان‌ جامعه - بخش اول
✍️ حسین شیران

 

     "سامان" (ساهمان) در اصل واژه‌ای پهلوی است؛ برهان قاطع آن را "ترتیب و اسباب و آرایش و به مرور ساختن چیزها و ساختن کارها و نظام و رواج آن" معنی کرده است. "نظم" به عربی و "Order" به انگلیسی هم همین معنا را دارند و از این نظر هم‌معنی سامان به شمار می‌روند. به تعریف Order در یکی از منابع توجه کنید:

The arrangement or disposition of people or things in relation to each other according to a particular sequence, pattern, or method.
چیدمان یا وضعیت‌دهی افراد یا اشیاء در ارتباط با یکدیگر بر اساس یک ترتیب، الگو یا روش خاصی.

 

     بدیهی است این مهم یعنی نظم‌دهی یا سامان‌دهی به افراد یا اشیاء از سوی عاملی صورت می‌گیرد که نسبت به آن‌ها واجد اقتدار و اختیار و صلاحیت و مسئولیت و یا به قول غربی‌ها اتوریته است. اتوریته مبین و متضمن قدرت مقبول و مشروع و در عین حال مسئول در برابر افراد و اشیاء است و حسب وظیفه، سامان‌دهی را در راستای اهدافی بالاتر و والاتر که نفع افراد و اشیاء هم در آن ملحوظ و محفوظ است انجام می‌دهد. 

 

     به عنوان مثال، پدر که روابط افراد خانواده را نسبت به هم‌دیگر و نسبت به خود و جامعه در راستای اهدافی بالاتر و والاتر تنظیم می‌کند عملا واجد اتوریته است؛ همچنین مربی یک تیم ورزشی، که بازیکنان‌اش را در زمین نسبت به هم‌دیگر و نسبت به حریف، در راستای اهدافی معین اصطلاحا اَرِنج می‌کند؛ و همین‌طور رهبر ارکستر، که هم نت‌ها و هم انبوه موزیسین‌ها را برای رسیدن به یک حالت هارمونیک باهم هم‌آهنگ می‌سازد؛ و خیلی موارد دیگر، از مدیر یک سازمان بگیرید تا مدیر یک شهرستان و استان و در نهایت رئیس‌جمهور یک مملکت.

 

     در همۀ این موارد "مسئول بودن" در برابر افراد و اشیاء و اهداف، شرط اساسی اتوریته است که اگر ساقط شود در واقع مقام اتوریته هم ساقط شده به مقام استبداد و استثمار تنزل پیدا می‌کند. نظر به همین احتمال خطرناک است که برخی با استناد به این اصل که قدرت در هر حال، چه مشروع و چه غیرمشروع، فسادآور است و در نهایت به استبداد و استثمار منجر می‌گردد عطای سامان را به لقایش بخشیده و ضرورت هر عامل فرادست سامان‌دهنده را نفی می‌کنند. 

 

     این نحلۀ فکری در غرب آنارشیسم anarchism نامیده می‌شود. مخالفان این نحله فکری، آنارشیسم را "هرج‌ومرج‌طلبی" و یا "سامان‌ستیزی" معنی و معرفی می‌کنند، در حالی‌که این اصطلاح در اصل "بی‌حاکم‌گرایی" یا "حاکم‌گریزی" معنی می‌دهد (arch: arkhos یعنی حاکم)؛ معادل "اقتدارگریزی" که فرهنگستان معرفی کرده هم مفید معناست.

 

ادامه دارد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, سامان جامعه, حسین شیران

[ جمعه ۲۳ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 سه دیدگاه اصلی جامعه شناسی در فهم مسائل اجتماعی -1

The Three Main Sociological Perspectives, Understanding Social Problems, 5th edition 

✍️ مونی، ناکس و شاخت

From Mooney, Knox, and Schacht, 2007

🔄 حسین شیران Hossein Shiran

 

     نظریه‌ها در جامعه شناسی دیدگاه‌های متفاوتی را برای ما فراهم می‌سازند تا بتوانیم بر اساس آن‌ها به جهان اجتماعی خود بنگریم. یک "دیدگاه Perspective"، خیلی ساده اگر بخواهیم بگوییم، یک شیوه برای نگریستن به جهان است و یک "نظریه Theory" مجموعه‌ای از گزاره‌ها یا اصول مرتبط بهم که برای پاسخ به یک پرسش یا تبیین پدیده‌ای خاص طراحی شده است. در واقع، این نظریه است که یک دیدگاه را برای ما فراهم می‌سازد. نظریه‌های جامعه شناسی به ما کمک می‌کنند تا بتوانیم جهان اجتماعی را که در آن زندگی می‌کنیم تبیین نموده و پیش‌بینی کنیم.

 

     جامعه شناسی دربردارندۀ سه دیدگاه نظری عمده است:

1- دیدگاه کارکردگرایی Functionalist Perspective

2- دیدگاه ستیز Conflict Perspective

3- دیدگاه تعامل‌گرایی نمادین Symbolic Interactionist Perspective (که گاهی اوقات دیدگاه تعامل‌گرایی Interactionist Perspective یا صرفاً دیدگاه خرد Micro View هم نامیده می‌شود). 

 

     هر کدام از این دیدگاه‌ها تبیینات مختلفی در مورد جهان اجتماعی و رفتار انسان ارائه می‌دهند که در ادامه سعی می‌کنیم بسی خلاصه و مفید به شرح هر کدام از آن‌ها بپردازیم.

 

ادامه دارد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, دیدگاههای جامعه شناسی, حسین شیران

[ دوشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge

✍️ حسین شیران Hossein Shiran

◀️ بخش چهارم

 

     تشخیص و تفکیک و تقسیم دانش و دانایی‌های بشر به چهار بخش دین، فلسفه، علم و ایدئولوژی مبین تفاوت و تمایز ماهوی آن‌ها از یکدیگر نیست؛ دانایی در اصل یک ذهنیت است، مظروف در ظرف ذهن آدمی، و در مقام ذهنیت هیچ تفاوتی میان شناخت‌های دینی و شناخت‌های فلسفی یا علمی یا عقیدتی نیست؛ هر آن تفاوتی که میان این‌ها به مثابۀ چهار شاخۀ دانش بشری نهاده می‌شود همه مبتنی بر ملاک‌ها و معیارهای عینی و واقعی است که جامعه شناسی شناخت (معرفت) آن‌ها را در نظر می‌گیرد؛ بنابراین وجه تفاوت و تمایز این شناخت‌ها از هم را باید عرضی و بیرونی دانست و نه ذاتی و درونی.

 

     تفاوت جامعه شناسی شناخت و شناخت شناسی (اپیستمولوژی) خود همین جاست؛ شناخت شناسی  شاخه‌ای از فلسفه است که حدود و ارزش شناخت بشر را در معرض بحث و بررسی قرار می‌دهد و در این مقام توجه و تمرکزش بر مبانی و مباحث ذهنی و انتزاعی است اما جامعه شناسی شناخت شاخه‌ای از علم جامعه شناسی است که مطالعۀ چگونگی شکل‌گیری شناخت‌ها در ذهن بشر در طول زندگی اجتماعی را در دستور کار دارد و بر اساس یک سری معیارها و عناصر و عوامل و زمینۀ اجتماعی به تمییز و تفکیک آن‌ها در انواع مختلف از هم اقدام می‌نماید. توجه و تمرکز این علم، در واقع، بر کم و کیف تأثیر عینیات بر ذهنیات و بعد، برعکس، تأثیر این ذهنیات بر عینیات است.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, ماکس شلر

[ جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران

بخش چهارم

 

     رشتۀ جامعه شناسی پس از تأسیس در ایران، دو فشار متناقض را تجربه كرد: یكی از جهت ساختاری و نهادینه شدن‌اش و دیگری از جهت اعتبارات عمومی‌اش؛ از نظر نهادینه شدن، جامعه شناسی بازتابشی از منطق اداری غالب از یک دولت مدرن، غربی و سکولار ولی غیردموکراتیک [دولت پهلوی] بود؛ در اینجا جامعه شناسی بعنوان یک علم اجتماعی پوزیتیویست ترویج شد که تاب و تحمل رویکردهای انتقادی آموزشی و درسی را نداشت.

 

     دولت، حزب کمونیست ایران را تحریم کرده و آموزش اندیشه‌های مارکسیستی را منع نموده بود. برعکس، خارج از دانشگاه، ایده‌های انتقادی علیه حکومت استبدادی شاه و نیز پوزیتیویسم آمریکایی از محبوبیت عام برخوردار بود. با اینکه ایده‌های جامعه شناسی انتقادی و مارکسیستی در میان روشنفکران و دانشجویان سکولار رایج بود، ایده‌های اسلامی رادیکال در میان اکثر دانشجویان نسل اولی دانشگاه رواج داشت.

 

     از این جهت، برنامۀ درسی جامعه شناسی تحت فشارهای متناقضی از داخل و خارج دانشگاه قرار گرفت. دولت خواستار یک برنامۀ درسی غیرسیاسی و غیرانتقادی بود، اما با این حال آموزش جامعه شناسی همچنان تأملی Reflexive باقی ماند. ایده‌های انتقادی با احتیاط آموزش داده شدند؛ اغلب پوشیده سخن گفتن به زبانی مبهم و بدون اشاره به یک متنی خاص، به معلمان این اجازه را می‌داد که در صورت لزوم آموزش این ایده ها را انکار کنند یا ادعا کنند که دانشجویان دچار سوءتفاهم شده‌اند.

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی

[ دوشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

آشنایی با ایسم‌ها

🌓از کتاب ایسم‌ها Book of isms

✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews

🔄 ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی

بخش ششم


توجه: کتاب ایسم‌ها به همت ادمین‌های "جامعه شناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعه‎ شناسی شرقی منتشر می‌گردد.


زیبایی‌گرایی Aestheticism
⏺ ترجمه: حسین شیران

یک جنبش فرهنگی اروپایی و بویژه بریتانیایی در اواخر قرن نوزدهم که معتقد است هنر فقط برای زیبایی‌هایش وجود دارد، همان‌طور که فیلسوف فرانسوی ویکتور کوزن Victor Cousin (1792–1867) خاطرنشان ساخته است: "L'art pour l'art" (هنر برای خاطر هنر). ریشۀ این جنبش را می‌توان به عقب تا قرن هجدهم به فیلسوف آلمانی امانوئل کانت Immanuel Kant (1724–1804) بازگرداند که می‌گفت معیارهای زیبایی‌شناسی را باید از اخلاق یا سودمندی جدا دانست.

هنرمندان بریتانیایی مکتب پیشارافائلی هم‌چون ادوارد برن-جونز Edward Burne-Jones (1833-1898) و دانته گابریل روستی Dante Gabriel Rossetti (1833-1882) از برجسته‌ترین پیروان این جنبش بودند، در واکنش به این دیدگاه جان راسکین John Ruskin (1819–1900) و ویلیام موریس William Morris (1834–96) که هنر باید به اخلاق مرتبط گردد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, پوچ‌گرایی Absurdism

[ پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 قانون‌مایگی 
✍️ حسین شیران
◀️ بخش دوم

 

 

     باری، به این ترتیب است که در ممالک در حال گذار، قانون "ارزش و اعتبار معنوی" خود را از دست می‌دهد و به مثابۀ یک "کالای مادی" به بازار غیررسمی و غیرقانونی "قانون‌فروشی" برده شده و آن‌جا به راحتی خرید و فروش می‌شود. بدیهی است در این بازار هم همچون هر بازار دیگری حسب وزن و میزان قوانین و نیز وزن و موضع متصدیان (متولیان فروش) نرخ‌ها متفاوت از هم هستند و هر قانونی تحت تعاملی مشخص به بهایی مشخص خرید و فروش می‌شوند؛ و بعد همچون هر بازار دیگری پدیدۀ دلالی هم پیرامون این بازار وجود دارد و عناصری زبده در حد واسط فروشنده و خریدار، مستقیم یاغیرمستقیم دست این دو را در دست هم قرارداده، باصطلاح، معاملات را جوش می‌زنند.

 

     اما بر خلاف سایر بازارها ضرر و زیان بازار قانون‌مایگی و قانون‌فروشی مستقیم متوجه کلیت جامعه است و نه لزوما فروشنده و خریدار و دلال، چرا که صاحب کالا در اصل جامعه است و نه هیچکدام از این‌ها؛ برای این‌ها ضرر و زیانی هم اگر در کار باشد غیرمستقیم از بابت آسیب دیدن کلیت جامعه است که عضوش هستند؛ هر چند آن‌ها که قادرند قوانین یک جامعه را به راحتی خرید و فروش کنند قطعا به قدری قوی و قلدر هستند که از نوسانات جامعه و افت و خیزهایش ضربه نخورند بلکه برعکس بازار خود را داغ کنند. در این بحران کرونا، دست‌اندرکاران دلاور‌مردی - از خرده‌فروشانی چون "برگ تردد فروش" و "کارت واکسیناسیون فروش" بگیر تا عمده‌فروشانی که در سطوح عالی در راستای منافع خود علاوه بر قانون، سرنوشت افراد را هم خرید و فروش می‌کنند، همه می‌دانند که چه می‌گویم!

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, قانون مایگی قانون گریزی, حسین شیران

[ یکشنبه ۴ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 قانون‌مایگی 
✍️ حسین شیران
◀️ بخش اول

 

     قانون‌مایگی چیست؟ پدیدۀ اجتماعی رایجی است در ممالک در حال گذار که طی آن مردم از نفس قوانین موضوعه به هر شکل ممکن به نفع خود استفاده می‌کنند. در این پدیده، قانون به مثابۀ یک نوع منبع و سرمایۀ ملی تلقی می‌گردد و همچون همۀ منابع و سرمایه‌های ملی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد؛ به بیان دیگر هرگاه قوانین یک مملکت به جای مراعات شدن مایۀ ارتزاق و انتفاع مسئولان و مردمان‌اش گردد به جرأت می‌توان گفت "پدیدۀ قانون‌مایگی" در آن شکل گرفته است.

 

     از آن‌جایی که اغلب در این نوع ممالک، قانون نه برای تمکین همگانی بلکه صرفا از برای "کنترل توده" و حفظ نظم موجود وضع می‌گردد و واضعان قانون به هر شکل و به هر دلیلی نظرا خود را فراتر از قانونی که وضع می‌کنند می‌دانند و از این جهت عملا چندان پای‌بندی‌ای بدان‌ نشان نمی‌دهند، در عوض، باقی مردم هم نظرا "مشروعیتی" برای قوانین موضوعه قائل نمی‌شوند و عملا هم دلیلی برای تمکین و تبعیت از آن‌ها نمی‌یابند و اغلب در اندیشۀ "دور زدن قوانین" به سر می‌برند مگر آن‌که خلاف‌اش ثابت شود. اصولا و اساسا یک چنین جریانی است که به تولید و ترویج پدیدۀ قانون‌مایگی در یک جامعه منجر می‌گردد.

 

     با توجه به عدم تغییر در طرز نگرش و کنش "قانون‌گذاران" (طبقۀ حاکم) بلکه تثبیت و تشدید آن در طول زمان، نتیجتا تغییری هم در نگرش و کنش "قانون‌گریزان" (طبقات محکوم) حاصل نمی‌گردد و بدین ترتیب مقابله با قانون‌مایگی در جامعه نه فقط هیچ مفید و مؤثر واقع نمی‌شود بلکه برعکس مایۀ رشد و توسعۀ آن در میان اقشار مختلف می‌گردد. قانون‌گذار برای کنترل اوضاع، ناگزیر قوانین بازدارندۀ بیش‌تری وضع می‌کند و این باز به نفع قانون‌گریز تمام می‌شود؛ تحت این شرایط، قانون هر چه بیش‌تر و هر چه بازدارنده‌تر، قانون‌گریزی و قانون‌مایگی هم به همان اندازه پررونق‌ و پردامنه‌تر! 

 

     در این نوع جوامع، قانون‌گذار (طبقۀ حاکم) که از قبل از قِبَل تسلط بر منابع مادی مملکت بنحوی خاص برخوردار است؛ مرتبه‌ای پایین‌تر، مجری و متصدی قانون، که از یک سو از کم و کیف سیطره و صرفه‌بری قانون‌گذار از منابع مملکت و از سوی دیگر نوع نگرش منفی مردم (طبقات محکوم) به آن‌ها و قوانینی که وضع می‌کنند باخبر است، خواه‌ناخواه به نفس قانون به چشم یک منبع درآمد نگاه می‌کند و در قبال دریافت مبلغ یا منفعتی، به هر شکل ممکن، زمینه‌های لازم برای دور زدن آن را برای مردمانی که می‌داند در این اندیشه به سر می‌برند فراهم می‌سازد.

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers     


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, قانون مایگی قانون گریزی, حسین شیران

[ پنجشنبه ۱ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران

بخش سوم

 

     از اوایل دهۀ 1960 به بعد، جامعه شناسی با گسترش دیوان‌سالاری دولتی و طرح‌های توسعه‌ای در کشور عمومیت یافت. تقاضا برای استخدام کارمندان آموزش‌دیده در بخش‌های خدمات انسانی و علوم اجتماعی، بسیاری از افراد را به سمت تحصیلات عالی سوق داد. علاوه بر این، یادگیری جامعه شناسی در نزد عموم با اقبال و استقبال روبرو گشت چرا که به تأمل انتقادی، هم از ماهیت توسعه‌نیافتگی مملکت و هم نظام دیکتاتوری که هم‌زمان بواسطۀ تثبیت قدرت یک پادشاه جوان مورد حمایت آمریکا بر آن حاکم بود کمک می‌کرد. این روندها در ایران عمدتا از سوی کسانی تداوم داشت که با باقی جهان (غیر از جهان اول) بودند که در آن بیشتر مطالعات انتقادی و ایده‌های مارکسیستی جذابیت داشتند.


     در اواخر دهۀ 1960 این اقبال و استقبال [از جامعه شناسی]، با ظهور جمعی منتقد از روشن‌فکران دانشگاهی و غیردانشگاهی سکولار مجهز و مسلح به دیدگاه‌های چپ نو منتقد شخصیت غیردموکراتیک و وابستۀ دولت تقویت گردید. دهۀ 1970 (1350 شمسی) افزایش بورسیه برای دانشجویان متقاضی تحصیل در خارج از کشور، به دلیل افزایش درآمد دولت از افزایش قیمت‌ نفت، هم به محبوبیت جامعه شناسی در نزد عموم افزود. دو جامعه‌شناس منتقد، با عقاید ایدئولوژیک مخالف، هم در این جنبش نقش داشتند. امیرحسین آریان‌پور، یک روشنفکر برجسته در جناح چپ، باعث ارتقاء جایگاه جامعه شناسی انتقادی بویژه در میان دانشجویان گردید- با وجود وضعیت هژمونی پوزیتویستی که بر گروه‌های جامعه شناسی در دانشگاه‌های کشور حاکم بود (مهدی، 2001).

 

     چاپ‌های متعددی از کتاب درسی آریان‌پور (1973) باعث رونق علم جامعه شناسی در ایران گردید. در اوایل دهۀ 1970، علی شریعتی - یک جامعه‌شناس مذهبی آموزش‌دیده در فرانسه، با تلفیق نظریه‌های جامعه شناسی و افکار مذهبی بنیادی، جذابیت جامعه شناسی را برای دانشجویان مذهبی افزایش داد (رهنما، 2000). شریعتی با تفسیرهای مارکسیستی خود، در چالش با آیت‌الله مرتضی مطهری، تبیینات اسلامی برای مسائل و مشکلات دولت پهلوی ارائه داد. این تحولات در به راه افتادن یک جنبش انقلابی که در نهایت به انقلاب اسلامی سال 1979 (1357 شمسی) و سرنگونی نظام سلطنتی سکولار طرفدار غرب منجر گشت نقشی اساسی داشت (کدی، 1981).

 

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)     


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی

[ دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

آشنایی با ایسم‌ها

از کتاب ایسم‌ها Book of isms

نوشته: جان آندریوس John Andrews

ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی

بخش پنجم


توجه: کتاب ایسم‌ها به همت ادمین‌های "جامعه شناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعه‎ شناسی شرقی منتشر می‌گردد.


پوچ‌گرایی Absurdism

ترجمه: مریم فتحی


یک دیدگاه فلسفی، در پیوندی نزدیک با اگزیستانسیالیسم و نیهیلیسم، که معتقد است موجود بودن بشر در دنیایی بی‌معنا و غیرمنطقی، هرگونه جستجوی نظم و معنا را پوچ و بی‌معنا می‌سازد. پوچ‌گرایی ریشه در ایده‌های سورن کی‌یِرکِگارد (1813-1855) Soran Kierkegaard فیلسوف دانمارکی قرن نوزدهم دارد اما توسط آلبرت کَموس (1913-1960) Albert Camus فیلسوف فرانسوی-الجزایری در مقاله‌ای تحت عنوان "افسانه‌ی سیسیفوس" رواج یافت. بیشتر تئاتر مدرن تحت‌تأثیر پوچ‌گرایی بوده است؛ این ایده که زندگی در نهایت بدون هدف است، نمایشنامه‌نویسانی از یوجین یونسکو Eugène Ionesco گرفته تا هارولد پینتر Harold Pinter را جذب خود کرده است.

🆔 https://t.me/Fathi_Maryam
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, پوچ‌گرایی Absurdism

[ شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش سوم

 

     ماکس شلر دانش یا شناخت بشری را در سه دستۀ دین (بر پایۀ ایمان)، فلسفه (بر پایۀ عقل) و علم (بر پایۀ تجربه) از هم تشخیص و تمییز داد اما جامعه‌شناسان شناخت در ادامه به نوع دیگری از آن رسیدند که مشخصا نه از جنس دین بود، نه از جنس فلسفه و نه از جنس علم، با این حال هم به دین می‌مانست، هم به فلسفه، هم به علم! آن‌ها این نوع بحث‌بر‌انگیز از دانش بشری را "ایدئولوژی" نام نهادند (به تصویر پیوستی و نحوۀ ارتباط این شاخه با بقیه شاخه‌ها دقت شود).

 

     البته عنوان ایدئولوژی پیش از این اطلاق مصطلح بود و همچون عنوان سوشیولوژی در فرانسه در سال 1796 (چندی پیش از وضع عنوان سوشیولوژی) توسط "دو تریسی" باب شده بود. او از ابداع این اصطلاح، "علم ایده‌ها" را مراد داشت و در واقع بر آن بود تا بدین‌وسیله در بحبوحۀ عصر روشنگری، در برابر تکانه‌ها و آموزه‌های غیرمنطقی و غیرعقلانی یک نظام منطقی و عقلانی از ایده‌ها را توسعه دهد و آن را مبنای مطمئنی برای اخلاق و علوم سیاسی قرار دهد. اما نوع مواجهۀ سیاسی "ناپلئون" با ایدئولوژی و عاملان آن- ایدئولوگ‌ها، وجهه‌ای منفی به آن داد و بعد هم "مارکس" با اطلاق "آگاهی دروغین" به آن به کلی چهره‌اش را در نزد عموم منفور ساخت.  

 

     بر این اساس، جامعه‌شناسان شناخت هم شکلی از دانش بشری را که نه دین نه فلسفه نه علم، بلکه ملغمه‌ای از هر سه، بعلاوۀ بخشی "غیرمعرفتی" همچون اغراض و عقاید شخصی یا گروهی بود (برای همین این بخش از ایدئولوژی خارج از دایرۀ دانش بشری ترسیم شده است) و مشخصا برای استیلاء و استعمار و استثمار جهان زیست اجتماعی (اهداف غیرمعرفتی) سازمان می‌یافت را ایدئولوژی نامیدند. با این تغییر ماهیت و محتوا و مسیری که ایدئولوژی به خود گرفت اکنون به این شکل بیشتر شایستۀ عنوان "ایدئوکراسی" (عقیده‌سالاری) است تا ایدئولوژی (عقیده‌شناسی). 

 

     عقیده (از ریشۀ عربی عقد به معنای گره زدن و محکم بستن) بیا‌ن‌گر نظری سفت و سخت شده معطوف به حقیقتی است که اصولا و اساسا خود سیال است. مشکل عقیده و یا ایدئولوژی در اصل همین است که تصویر و تصوری بریده و برگزیده از حقیقتی ساری و جاری را سفت و سخت در برگرفته و آن را مبنای "تفسیر" (شما بخوانید توجیه) جهان و بعد تسخیر و "تصرف" در آن قرار می‌دهد. 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, ماکس شلر

[ سه شنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسان و مسائل اجتماعی
🔄 حسین شیران

 

1️⃣ جامعه‌شناسان در مقام نظر به مسائل اجتماعی تأثیرگذار بر زندگی مردم از آن‌چه که "تصور جامعه‌شناختی" (یا چشم‌انداز جامعه‌شناختی) Sociological Imagination نامیده می‌شود استفاده می‌کنند. در واقع آن‌ها بدین‌وسیله به این‌که چگونه "موقعیت‌های اجتماعی" رفتار و نگرش افراد را شکل می‌دهند توجه می‌کنند.

 

2️⃣ یک "مسألۀ اجتماعی" جنبه‌ای از جامعه است که تعداد زیادی از مردم از بابت آن "نگران" هستند و دوست دارند که "تغییر" یابد. هر مسألۀ اجتماعی مشتمل بر "شرایط عینی" (موارد قابل سنجش) و "نگرانی‌های ذهنی" (عقاید، احساسات و نگرش‌های مربوط به این شرایط) است و بعد این‌که مسائل اجتماعی "نسبی" هستند، به این معنی که راه حل یک گروه خود ممکن است مسألۀ گروه دیگر باشد.

 

3️⃣ تاریخ طبیعی مسائل اجتماعي شامل "چهار مرحله" است كه اغلب هم با هم تداخل دارند: تعريف مسأله، تدوين یک پاسخ رسمي، واكنش به پاسخ رسمي و پيگيري راهبردهاي چاره‌گر.

 

4️⃣ "فهم جامعه‌شناختی" یک مسألۀ اجتماعی با "فهم عامیانۀ" آن تفاوت دارد چرا که تصور یا چشم‌انداز جامعه‌شناختی مبتنی بر عواطف یا ارزش‌های شخصی نیست، بلکه جامعه‌شناسان مشخصا چگونگی تأثیر مسائل اجتماعی بر افراد را بررسی می‌کنند، و بعد علل مسائل اجتماعی را در جامعه می‌بینند و نه افراد، و این‌که از "روش‌های عینی" برای گردآوری اطلاعات در مورد مسائل اجتماعی استفاده می‌کنند.

 

5️⃣ جامعه‌شناسان قادرند در مطالعه و حل مسائل اجتماعی از "پنج جهت" سهیم باشند: آن‌ها می‌توانند به تعیین گسترۀ یک مسألۀ اجتماعی کمک کنند، نگرش مردم نسبت به مسائل اجتماعی را روشن‌تر سازند، تصورات جامعه‌شناختی نسبت به مسائل اجتماعی را به کار گیرند، سیاست‌های اجتماعی بالقوه برای برخورد با مسائل اجتماعی را مشخص سازند و نهایت این‌که پیامدهای احتمالی این سیاست‌ها را ارزیابی کنند.

 

6️⃣ برای مطالعۀ مسائل اجتماعی، جامعه‌شناسان عمدتا از "چهار طرح تحقیق" استفاده می‌کنند: پیمایش‌ها، مطالعات موردی، آزمایش‌ها و مطالعات میدانی. اطلاعات لازم را هم به "چهار روش اصلی" گردآوری می‌کنند: مصاحبه، پرسش‌نامه، اسناد و مشاهده. این روش‌ها اغلب به صورت ترکیبی مورد استفاده واقع می‌شوند.

 

7️⃣ از آنجا که مسائل اجتماعی را می‌توان از جهات مناسب متعددی مورد بررسی دید، جامعه‌شناسان در مورد این‌که اصولا کدام یک از آن‌ها را باید انتخاب کنند اختلاف‌نظر دارند؛ با این‌حال، آن‌ها همه موافق‌اند که مطالعات جامعه‌شناختی باید داده‌هایی عینی، دقیق و قابل تأیید را ارائه دهند.

 

⏺ ترجمه چکیده از منبع:

http://faculty.collin.edu/lstern/HENSLIN-SOCIAL_PROB_CH1.pdf

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, تصور جامعه شناختی, بررسی مسائل اجتماعی

[ شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 همه‌فن‌حریف‌های عرصۀ سیاست ایران

✍️ حسین شیران

بخش دوم

 

      باری، دقیقا مبتنی بر این اصل اساسی (حرف هژمونیک) است که شما می‌بینید گردش برگزیدگان سیاسی در کشور به چه شکل صورت می‌گیرد؛ شما خود از جمع اقمار دور حلقۀ قدرت هر کدام را که می‌خواهید انتخاب کنید و بعد ببینید کلهم اجمعین در این چند دهه چه مراتب و مناصب مختلف و متعددی را گشته و آخر سر به کجا رسیده‌اند، حالا هم بی‌جهت نیست همه هم‌زمان دوست دارند طعم تیز و تند ریاست جمهوری را هم بچشند و به هر شکل، فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت در این پست حساس، کلکسیون مناصب خود را تکمیل کنند!  

 

     جالب این‌که برخی از این عالی‌جنابان اقماری بدوا بی‌هیچ تخصصی گردش به دور حلقه را آغاز نموده‌اند و در حین گردش - بویژه در یک دورۀ مشخص که مدرک جور کردن بین مسئولان مد شد - مدرکی هم برای خود دست و پا کرده‌اند تا از قافله عقب نمانند، اگرچه باز در گردش‌های بعدی بی هیچ توجهی به مدرک دریافتی‌شان مناصب و مراتب گوناگون را یک‌به‌یک گشته‌اند و به امروز رسیده‌اند. حال شما تصور کنید چه می‌کشند متخصصان شاغل در سازمان‌ها و به چه حال و روزی می‌افتند خود این سازمان‌ها، آن‌گاه که افراد بی‌تخصص یا با تخصص نامرتبط همچون این‌ها، بی‌هیچ استدلال مشخصی تنها به حکم مناسبات سیاسی، بر رأس آن‌ها گماشته می‌شوند؟ دیگر برای عارضۀ همیشه بیمار بودن بوروکراسی ایران دلیلی بالاتر از این؟ ...

 

     شکی نیست که جامعۀ مدرن بلکه فوق مدرن در امور مختلف به مدیران متخصص نیاز دارد و متخصص بودن هم ملزومات خاص خود را دارد که مهم‌ترین‌اش اشتهار و اشتغال در یک حوزۀ خاص و مشخص و مرتبط است. این‌که عالی‌جنابان اقماری هیچ حد و حدود و حریمی برای فعالیت سیاسی خود نمی‌شناسند و به هر حوزه‌ای که هسته بفرماید و یا خود به ازای خوش‌خدمتی‌شان مطالبه کنند پا می‌گذارند یعنی همه دست‌دردست یک پیام را به جامعه و جهان مصادره می‌کنند و آن این‌که نظرا و عملا تخصص را در این سرزمین به رسمیت نمی‌شناسند؛ و چون عام‌گرایانه فکر می‌کنند لاجرم عوام‌فریبانه هم عمل می‌کنند؛ نتیجۀ تاخت‌وتاز بی‌حساب و کتاب عالی‌جنابان اقماری یک چنین جامعه‌ای است: همه چیز درهم و برهم و همه جا غرق مسائل اجتماعی گوناگون!

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی سیاست, مسائل اجتماعی ایران

[ پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

همه‌فن‌حریف‌های عرصۀ سیاست ایران

حسین شیران

بخش اول

 

     اصولا و اساسا "تخصص" در هر کجای این سرزمین هم کمابیش معنی و مفهوم داشته باشد در عرصۀ سیاست آن چندان محلی از اعراب ندارد. این را من نوعی نمی‌گویم، گردش برگزیدگان سیاسی در مناصب گوناگون در دهه‌های اخیر خود بخوبی مؤید این نکته است که داشتن تخصص در امور شرط برگماشتگی در سیاست ایران نیست، بلکه آن‌چه شرط اول و آخر است "تعهد" است، آن هم صرفا به "حلقۀ قدرت" و دیگر هیچ! 

 

     تخصص چیست؟ تخصص یعنی به لحاظ مهارت یا دانش در حوزه‌ای خاص، خاص گشتن؛ خاص گشتن در حوزه‌ای خاص طبعا متضمن ارزش و اعتبار و اعتماد و احترام اجتماعی است منتهی لزوما در داخل آن حوزه و نه خارج از آن؛ به بیان دیگر یک متخصص تنها به شرط قرار در داخل حوزۀ تخصصی خویش واجد ارزش و اعتبار و اعتماد و احترام اجتماعی است و خارج از آن حوزه تحققا در دایرۀ عوام قرار می‌گیرد و اساسا و اصولا اظهارنظر و اعمال‌نظر در این حوزه‌ها را باید به متخصصین مربوطه‌شان واگذار نماید و گرنه هر حرکتی غیر این دهن‌کجی به امر تخصص خواهد بود.

 

     اما این صحبت‌ها و این اساسا و اصولا گفتن‌ها همه خارج از حوزۀ سیاست موضوعیت دارند و در این حوزه امور عموما بر مدار دیگری می‌چرخند؛ آن‌چه مشخص است در این وادی یک هستۀ مرکزی- "حلقۀ قدرت" - وجود دارد و این هسته کمابیش یک اصل محوری - "حرف هژمونیک" - را سرلوحۀ کار خود دارد و آن این‌که: به هر حال قدرت دست من است و من به پشتوانۀ این قدرت هر آن‌چه صلاح بدانم انجام می‌دهم و هر که را به هر کار که بخواهم می‌گمارم، حال می‌خواهد درست باشد یا نادرست، معقول باشد یا نامعقول، مجاز باشد یا نامجاز، مردم راضی باشند یا ناراضی، ...! در سیاست "مصلحت" بر هر چیز دیگری ارجحیت دارد و من بر اساس مصلحت خود عمل می‌کنم و نه هیچ معیار دیگری! 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی سیاست, مسائل اجتماعی ایران

[ دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش دوم


     عموما از ماکس شلر M. Scheler (1874 - 1928 م) فیلسوف پدیدارشناس آلمانی، بعنوان بانی جامعه‌شناسی دانش (جامعه شناسی شناخت یا معرفت) یاد می‌شود. ارزش و اهمیت کار شلر در گذر از مبانی و مباحثی که در این زمینه درانداخت تفکیک قلمروی دانش (مجموع دانایی‌های موجود در ذهن بشر) به سه بخش بود که هنوز هم مبنای کار و مورد وفاق جامعه‌شناسان شناخت است. این سه بخش عبارتند از: 1- دین 2- فلسفه و 3- علم. این انواع سه‌گانۀ دانش را شلر مبتنی بر یک‌سری اساس و اصول از جمله نحوه و زمینۀ شکل‌گیری و عوامل دخیل و عناصر مؤثر بر هر آنها از هم تشخیص و تمییز داد.
 
     "دین"، هم‌چنان‌که در تصویر پیوستی مشخص است، نخستین و وسیع‌ترین بخش از قلمرو دانش بشری است. به لحاظ تاریخی، دین پیش و بیش از هر منبع دیگری به پرسش‌های بشر پاسخ داده و مجموعه شناخت‌های لازم برای برقراری زندگی اجتماعی را در اختیار او قرار داده است. ویژگی شناخت‌های دینی اینست که از "جهان ماوراء" بواسطۀ "وحی" بر "پیامبر" عرضه شده و بعد بر پایۀ "ایمان" مورد اقبال مردم واقع شده است.

     دومین بخش از قلمروی دانش "فلسفه" است. پایه و اساس این نوع دانایی، "تعقل" یعنی استفادۀ بشر از قوۀ عقل خویش و تفکرات عقلانی است؛ از این جهت، برخلاف شناخت‌های دینی، شناخت‌های فلسفی دستاورد خود بشر است. در این نوع شناخت، نقش اصلی از آن "عقلا" (حکما یا فلاسفه) است. سومین بخش، "علم" است؛ علم مجموعه شناخت‌هاییست که از طریق "مشاهده" و "تجربه" عاید بشر شده است. در تولید و توسعۀ این نوع شناخت‌ها هم "علما" (دانشمندان) نقش اصلی و اساسی را به عهده داشته و دارند. در خصوص این کلیات در بخش‌های بعدی به تفصیل سخن خواهیم گفت.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, معرفت شناسی

[ شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مقالات جامعه شناسی شرقی

 

🌓 شش مانع تفکر خلاق و چگونگی غلبه بر آن‌ها 

✍️ برایان تریسی Brian Tracy

🔄 حسین شیران Hossein Shiran

 

شش مانع تفکر خلاق - برایان تریسی - حسین شیران - جامعه شناسی شرقی

 

دانلود مقاله 👇👇👇

📚 شش مانع تفکر خلاق و چگونگی غلبه بر آن‌ها ✍️ برایان تریسی 🔄 حسین شیران 

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی انتقادی, مقالات جامعه شناسی

[ چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش اول


     انسان امروزی انسان دانایی است. به مجموع دانایی‌های انسان "دانش Knowledge" گفته می‌شود. شناخت دانش بمثابۀ یک موضوع را "جان لاک J. Locke" (1632 - 1704 م) فیلسوف تجربه‌گرای انگلیسی باب کرد. او در "مقاله‌ای دربارۀ فهم انسان" (1660 م) برای نخستین بار بحثی منظم پیرامون دانش بشری و ماهیت و حدود و ثغور آن به راه انداخت؛ پس از او "ایمانوئل کانت I. Kant" (1724 - 1804 م) این پرچم را به دست گرفت و بعد دیگر شناخت کم و کیف دانش بشری جزء ثابتی از فلسفۀ متافیزیک گشت. 

 

     در سال 1854 "جی. اف. فریر J. F. Ferrier" (1808 - 1864 م) فیلسوف اسکاتلندی برای نخستین بار اصطلاح "اپیستمولوژی Epistemology" را برای آن بکار برد. اپیستم در لغت یونانی معادل Knowledge است بر این اساس اپیستمولوژی در زبان ما دانش شناسی یا شناخت شناسی و یا معرفت شناسی ترجمه می‌شود. هدف و رسالت متافیزیک، شناخت ذوات و حقایق اشیاست و از این جهت شناخت‌شناسی با مطالعۀ کم و کیف حصول این شناخت و ابزارهای لازم برای آن در واقع مدخلی بر متافیزیک می‌باشد. 

 

     و اما "جامعه شناسی شناخت" مشخصا این موضوع را از منظر جامعه‌شناختی مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. در واقع در این علم، دانش بشری خود بعنوان یک پدیدۀ اجتماعی مطالعه می‌گردد و نحوۀ پیدایش و پیشرفت آن در ارتباط با زمینه‌های اجتماعی مرتبط بررسی می‌گردد. به بیان دیگر، مطالعۀ تأثیر زمینه‌های اجتماعی بر دانش بشری و بالعکس تأثیر دانش بشری بر زمینه‌های اجتماعی موضوع محوری این علم است. در بخش‌های بعد در این باره بیشتر خواهیم گفت.

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, معرفت شناسی

[ یکشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

بازخوانی اجتماعی سفرنامه ناصر خسرو - 3

حسین شیران

«چرا سفر؟ چون سفر تنها وسیله برای برشکستن مرزها و روشنایی مغزهاست».

 

     خدا، بمثابه خالق هستی، جهان را بی حد و حصر و بی بند و مرز آفریده است؛ حدها و مرزها را پی‌درپی هم بندگان قدرت‌طلب خدا ساخته‌اند، هیچ بی آنکه بخواهند، هم از این جهت در دنیا هیچ نسبتی مرموزتر از نسبت میان قدرت‌طلبان و مرزهایی که خود می‌سازند نیست، چون این دو در عین حال که عمیقا بهم بسته و وابسته‌اند قویا هم از هم خسته و خشم‌ناک‌اند! در اصل، هیچ قدرت‌طلبی طالب حد و مرز نیست؛ آرمان و آرزوی او اینست که بی هیچ ممانعتی بر تمام دنیا حاکم گردد- تمام لشگرکشی‌ها و جهان‌گشایی‌های تاریخ در این راستا بوده و است، اما چون قدرت‌طلب در دنیا یکی نیست پس ناگزیر "تقابل" صورت می‌گیرد و "جنگ" درمی‌گیرد؛ در این میان میلیون‌ها انسان خیلی ساده و راحت می‌میرند و در نهایت، قدرت‌طلبان به سختی به این نتیجه تلخ تن درمی‌دهند که انگار چاره‌ای جز مرزبندی نیست!

 

     باری، مرزها مولود تعدد و تقابل قدرت‌طلبان و سرانجام "توافق اجباری" آن‌ها برای تقسیم قدرت بر روی زمین هستند. با پیدایش مرزها جهان آزاد و وسیع خدا بالاجبار بارها و بارها به جهان‌های انسانی خردتر تقسیم می‌شوند و هر "خرده‌جهان" قلمرو حکم‌رانی هر یک از قدرت‌طلبان|حاکمان می‌شود و خیل انسان‌های محدود و محصور در داخل این مرزها هم خواه‌ناخواه بندگان محکوم به حکم هر یک از آن‌ها؛ باری، قدرت‌طلبان از مرزها بیزارند چون مرزها قدرت و قلمرو آن‌ها را محدود می‌سازند با این وجود، موافق و محافظ مرزها هستند چون در اصل این مرزها هستند که به حریم و حرمت و حکومت و در کل، هستی حاکمانه آن‌ها معنا و مفهوم می‌بخشند.

 

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)  


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ادبیات, سفرنامه ناصر خسرو, حسین شیران

[ سه شنبه ۲ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

آشنایی با ایسم‌ها

از کتاب ایسم‌ها Book of isms

نوشته: جان آندریوس John Andrews

ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی

بخش چهارم


توجه: کتاب ایسم‌ها به همت ادمین‌های "جامعه شناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعه‎ شناسی شرقی منتشر می‌گردد.



Abstract expressionism

اکسپرسیونیسم (ابرازگرایی) انتزاعی

ترجمه: مریم فتحی

یکی از مکاتب هنر غیرتمثیلی که در نیویورک در دهه‌های ۱۹40 و ۱۹5۰ با تأکید بر خلاقیت خودانگیخته باب شد - مانند نقاشی‌های "اکشن" جکسون پولاک Jackson Pollock (1912-1956) که رنگ را روی تمامی یک بوم می‌ریخت و یا می‌چکاند. از سایر اکسپرسیونیست‌های انتزاعی برجسته می‌توان به مارک روتکو Mark Rothko (1903-1970) و ویلم دو کونینگ هلندی‌تبار Willem de Kooning (1904-1997) اشاره کرد (گرچه سبک این‌ها با پولاک متفاوت بود). این مکتب نیویورکی نقاشی که در اصل عمدتا تحت‌تأثیر اروپاییان، نقاشانی هم‌چون سالوادور دالی Salvador Dali (1904-1989) و پیت موندریان Piet Mondrian (1872-1944) و نیز شاعرانی هم‌چون آندره برتون André Breton (1896-1966) بود، در گریز و گذار از جنگ جهانی دوم، مرکز ثقل دنیای هنرِ پس از جنگ را از اروپا به آمریکا انتقال داد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, اکسپرسیونیسم انتزاعی

[ شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 محمد مخبر مصداق خدمت یا خیانت

✍️ حسین شیران

 

محمد مخبر واکسن داخلی برکت جامعه شناسی شرقی


     5 اردیبهشت، مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام: "تا آخر تیر 12 تا آخر مرداد 20 و تا آخر شهریور 50 میلیون واکسن تولید و تحویل وزارت بهداشت می‌دهیم." همگام با نخستین های‌وهوی غرب برای تولید واکسن کرونا، پرچم تولید واکسن داخلی را برافراشت و هنوز ببارنیاورده هزار آفرین از ملت و حکومت گرفت. هر روز وعده‌های امیدبخش‌اش دل میلیون‌ها ایرانی را قرص کرد که نهراسند واکسن داخلی در راه است. نه فقط ملت دل دولت و حکومت و رهبر را هم قرص کرد که وقتی تولید داخل هست چرا تولید خارج. زمان سریع گذشت و پیک سهمناک کرونا پنجمین بار کشور را درنوردید و مسأله به سطح فاجعه رسید اما محموله موعود مخبر بدست مردم نرسید که نرسید. حالا مرداد هم رو به اتمام است و "واکسن برکت" مخبر هم مثل "علی برکت الله" روحانی ضرب‌المثل شده است. من نمی‌دانم مخبر که حالا ارتقاء یافته و معاون اول رئیس‌جمهور رئیسی شده در مورد ملت چه می‌اندیشد اما خوب می‌دانم آنها که در بهشت زهراهای سراسر کشور برای دفن عزیزانشان صف بسته‌اند در مورد مخبرالدوله‌ها چه می‌اندیشند!

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی سیاست, محمد مخبر واکسن

[ جمعه ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جنگ ویتنام جنگ افغانستان - جامعه شناسی شرقی


🌓 تکرار به اشکال مختلف با افراد مختلف

حسین شیران


◀️ تصویر سمت راست مربوط به سال 1975 و پرت شدن ویتنامی‌ها از هلی‌کوپتر نظامی آمریکایی‌ها بعد از پیروزی ویتنامی‌ها، تصویر سمت چپ مربوط به سال 2021 و پرت شدن افغانستانی‌ها از هواپیمای نظامی آمریکایی‌ها بعد از پیروزی طالبان.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی جنگ, جنگ ویتنام طالبان

[ دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جنگ طالبان افغانستان - جامعه شناسی شرقی

 

اذهان شرقی و دستان غربی

حسین شیران

 

🌓 در ارتباط با طالبان و تحولات افغانستان، و نه فقط افغانستان بلکه کلا تنازعات جهان اسلام، به باور بنده مهم‌ترین مسأله‌ای که وجود دارد اینست: اصولا و اساسا چه نسبتی میان اذهانی که تفکراتی از جنس شرق را در بردارند و دستانی که تسلیحاتی از دنیای غرب را در کف دارند وجود دارد؟ ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی جنگ, طالبان افغانستان

[ دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 تحلیل و فراتحلیل Analyses and Metaanalyses

✍️ حسین شیران Hossein Shiran

بخش چهارم

 

تفاوت و تمایز «بررسی سیستماتیک» و «بررسی روایتی»

     در هر دو روش، مروری بر پژوهش‌ها و مطالعات پیشین صورت می‌پذیرد و نتایج حاصل از آن‌ها گزارش می‌شود، با این تفاوت که در «بررسی روایتی» کار بدون هیچ طرح و برنامه و روش مشخصی، «روایت‌وار»، تنها به قصد تلخیص و گزارش نتایج مطالعات انجام شده، پیش می‌رود (شبیه آن‌چه که بعنوان «ادبیات تحقیق» معمولاً در فصل دوم پایان‌نامه‌ها نوشته می‌شود) ولی در «بررسی سیستماتیک» کار از اول تا آخر، مبتنی بر طرح و برنامه و روش مشخص و معین و در کل نظام‌مند صورت می‌پذیرد. 

 

      میان روش «بررسی سیستماتیک» و روش «فراتحلیل» هم تفاوت وجود دارد آن‌سان که نباید این دو را یکی دانست (Cogaltay & Karadag , 2015). پیش‌تر گفتیم که «فراتحلیل» ذیل عنوان «بررسی سیستماتیک» قرار می‌گیرد همان‌طور که «بررسی سیستماتیک» خود ذیل عنوان «بررسی روایتی» قرار می‌گیرد. «بررسی سیستماتیک» اعمّ از «فراتحلیل» است به این معنی که دربرگیرندۀ تمامی مطالعات کمّی، کیفی و ترکیبی (کمّی-کیفی) است، این یعنی انواع مختلفی از مطالعات را با این روش می‌توان بصورت نظام‌مند مورد بررسی قرار داد در حالی‌ که انجام «فراتحلیل»، به آن‌صورت که سازمان‌یافته است، تنها بر روی مطالعات کمّی امکان‌پذیر است.

 

     به این ترتیب «فراتحلیل» را می‌توان بنوعی «بررسی سیستماتیک» پژوهش‌های کمّی دانست (Urquhart , 2010). در اغلب مطالعات، برای نتیجه‌گیری بهتر، این دو روش در کنار هم مورد استفاده قرار می‌گیرند با این وجود هیچ الزامی برای این کار تعریف و توصیه نشده است.

 

ادامه دارد ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, فراتحلیل, متاآنالیز متافیزیک متاتئوری, جامعه شناسی شرقی

[ دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

یک جامعه شناسی یا بیشتر - بخش دوم
نوشته: پیوتر اشتومپکا Piotr Sztompka
ترجمه: حسین شیران

 

چندگانه‌گرایی نظری و روش‌شناختی
     جامعه شناسی از دو جهت یک رشتۀ چندگانه‌گراست: نخست، از جهت نظری و روش‌شناختی؛ جامعه شناسی همواره یک رشته چندپارادایمی بوده و است. البته دوره‌هایی داشته‌ایم که پارادایم خاصی در آن مسلط شده است و این گاهی به دلیل پذیرش خودجوش و گستردۀ برخی از مدل‌ها یا روش‌های تأثیرگذار بوده است- همان‌طور که در مورد "کارکردگرایی ساختاری" در اواسط قرن بیستم در آمریکا این اتفاق افتاد، و گاهی هم به دلیل ترویج یک مد فکری خاص بوده است- همچون "پست مدرنیسم" که در اواخر این قرن باب شد، و بعضی اوقات هم بواسطۀ فشارهای سیاسی و عقیدتی از بالا تحمیل شده است- همان‌طور که نمونه‌اش را در "مارکسیسم-لنینیسم" در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی دیدیم. 

 

     با این‌حال جامعه شناسی حتی در مورد اخیر نیز از چشم‌اندازهای مختلف جان سالم به در برده و هیچ وقت هیچ آیینی هرگز نتوانسته است به سلطۀ کامل در این رشته دست یابد. از این جهت ما در جامعه شناسی همواره شاهد چندین جهت‌گیری نظری و روش‌شناختی مختلف و رویکردهای مختلف برای مطالعۀ جامعه بوده‌ایم- همان‌طور که در کتاب‌های درسی تاریخ جامعه شناسی یا نظریه جامعه شناسی معاصر شرح داده شده است. 

 

     شناخت و ارزیابی این واقعیت منجر به دو دیدگاه افراطی می‌شود: یک دیدگاه افراطی دگماتیسم است که بمثابۀ یک تعهد برای درمان چندگانه‌گرایی (پلورالیسم) رفتار می‌کند و تنها برای ارزیابی یک جهت‌گیری استدلال می‌کند و یا این‌که تلاش می‌کند جهت‌گیری‌های مختلفی را با هم ترکیب کرده و یک نظریۀ واحد و معتبر بوجود آورد. در سوی دیگر دیدگاه افراطی آنارشیسم نظری وجود دارد که همۀ نظریه‌ها را برابر می‌داند و اجازه نمی‌دهد بین نظریه‌های مختلف تمایزی ایجاد شود یا سلسله‌مراتبی نهاده شود. 
 

     برخی ممکن است حد وسطی در میان این دو حد افراطی استدلال کند. این توصیه‌ای است که رابرت مرتون هنگام صحبت دربارۀ "التقاط‌گرایی نظام‌یافته" داده است (Sztompka، 1986: 115-18)؛ از نظر مرتون، چندگانه‌گرایی را باید یک دارایی در نظر گرفت نه یک بدهی و جامعه‌شناسان باید از همۀ نظریه‌ها، مفاهیم و مدل‌های موجود برای درک بهتر یک مسأله جامعه‌شناختی مشخص استفاده کنند. مسألۀ تحقیق معیار نهایی انتخاب است. 

 

     تحقیق جامعه‌شناختی از لحاظ نظری بسته نیست بلکه مسأله‌مدار است؛ بنابراین اگر گزینۀ "جامعه شناسی‌های بیش‌تر یا یک جامعه شناسی"، "نظریه‌های بیش‌تر یا یک نظریه" خوانده شود آن‌وقت راه‌حل "همۀ نظریه‌های موجود مربوط به یک مسأله تحقیقاتی خاص" خواهد بود. همین امر در مورد روش‌های جامعه شناسی و فنون تحقیق هم صادق است که باید به عنوان یک ابزار باز مطابق مسألۀ تحقیق مورد استفاده قرار گیرند.

 

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, پلورالیسم روش شناختی

[ شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی پزشکی: پزشکی کل‌نگر Holistic Medicine
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
⏺ بخش اول

 

      یکی از مهم‌ترین مشکلات و معضلات نظام سلامت کشور ما "اتمیستیک یا جزءنگر" بودن رو به رشد آن است؛ به این معنی که پزشکی و پزشکان ما تحققا بدن بیمار را به اجزاء متعدد و متکثر تقسیم کرده و هر کدام در یک حوزۀ مشخص تخصص گرفته و زان‌پس کاملا محدود و محصور در آن حوزه کار می‌کنند و هرگز، تعهدا و تخصصا، کاری به بقیۀ اجزاء و مسائل و مشکلات آن‌ها ندارند (نظر به بحث اتمیستیک حاضر است که عامدا از عنوان اجزاء بجای اعضاء استفاده می‌کنم).

 

     بعنوان مثال یک متخصص ENT محدود و محصور به اجزاء گوش، حلق و بینی است و هیچ تعهد و تخصصی مثلا در قبال مسائل و مشکلات پوست یا مو و یا دهان و دندان و یا چشم که در همان محدوده از بدن واقع‌اند ندارد. به همین قرار متخصصین این اجزاء هم در حوزۀ تخصصی خویش محدود و محصورند و کاری به کار بقیه اجزاء و متخصصین مربوطه‌شان ندارند. جالب اینکه کار از "تخصص‌گرایی" هم گذشته و در اجزاء مختلف به فوق‌تخصص‌گرایی کشیده و اکنون بعنوان مثال برای یک جزء کوچکی همچون چشم چند فلوشیب (فوق‌تخصص) مانند قرنیه و شبکیه و آب سیاه (گلوکوم) و انحراف (استرابیسم) و ... داریم.

 

     در ضرورت این تخصص‌گرایی و ارزش و اهمیت آن در درمان دقیق بیماری‌ها تردیدی نیست منتهی باید در نظر داشت که هر تخصص‌گرایی در عین حال یک "تجزیه‌گرایی" هم هست و اگر یک تخصص یا فوق‌تخصص جایی به جدّ دردی از دردها را درمان می‌کند جای دیگر به جد دردی بر دردها می‌افزاید و آن متواری و متلاشی کردن روزافزون "نگاه جامع" به جسم و جان بیمار و توجه به مسائل و مشکلات زمینه‌ای منجر به بیماری‌ها و آسیب‌های جسمی و ذهنی در نزد افراد جامعه است. رویکرد نوین برای حل این معضل در جهان ترویج "پزشکی کل‌نگر" است، چیزی که در جامعه ما هنوز جایی برای خود باز نکرده است.

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی پزشکی, پزشکی کل نگر

[ جمعه ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران

بخش دوم

 

دورۀ پیش از انقلاب: ریشه‌ها و نهادینه‌سازی‌ها

     علوم اجتماعی ایران، از جمله جامعه شناسی، با توسعۀ تاریخی کشور به مثابۀ یک دولت-ملت مدرن پیوند دارد. ارزیابی ایده‌های غربی برای درک ماهیت در حال توسعۀ این کشور منجر به مطالبات زیادی جهت تأسیس مؤسسات آموزشی مدرن گردید. در دهۀ 1930(1309 شمسی) ایران با ایجاد یک دولت متمرکز و توسعۀ یک زیرساخت اداری فرآیند مدرنیزاسیون را آغاز کرد. پس از اعمال مدل‌های غربی مورد نظر، این مدرنیزاسیون مستلزم برنامه‌ریزی‌های اجتماعی و تحقیقات اجتماعی یعنی گردآوری و تجزیه و تحلیل داده‌های جمعیت شناختی بود همان‌طورکه در غرب انجام می‌شد؛ و این آغازی بود برای علم جامعه شناسی در ایران.

     جامعه شناسی، به عنوان یک رشتۀ رسمی در ایران، در سال 1946 (1325 شمسی) زمانی که یک دوره درس جامعه شناسی آموزش و پرورش در یکی از دانشکده‌های تهران ارائه گردید آغاز شد. غلامحسین صدیقی، که پدر جامعه شناسی ایران در نظر گرفته می‌شود، اولین کتاب درسی جامعه شناسی را نوشت و تحلیل‌های جامعه‌شناختی خود را در قالب درس "اجتماعیات در ادبیات فارسی" خود ارائه داد. ایده‌های جامعه‌شناختی بعدی در برنامۀ درسی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی در اکثر دانشگاه‌ها گنجانده شد. در سال 1958 (1337 شمسی)، "مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی" بنیان‌گذاری شد و پس از آن "دانشکدۀ علوم اجتماعی" در دانشگاه تهران تأسیس شد. 

     در دانشکدۀ علوم اجتماعی دوره‌های جامعه شناسی در مقطع کارشناسی ارائه گردید. در طول دهۀ 1960 (1340 شمسی)، گروه‌های جامعه شناسی بطور گسترده‌ای در کشور توسعه یافتند و تا سال 1978 (1357 شمسی) ، اکثر دانشگاه‌های کشور دارای یک گروه جامعه شناسی بودند (مهدی و لهسایی‌زاده، 1992). تا اواسط دهۀ 1960 برنامه‌های درسی دانشگاه‌ها بر اساس نظام فرانسوی بود و بعد به نظام آمریکایی که توسط ایرانیان فارغ‌التحصیل از دانشگاه‌های کشورهای خارجی تدریس می‌شد تغییر کرد. بعدها که دانشجویان به تحصیل در داخل کشور روی آوردند جامعه شناسان ایرانی آموزش‌دیده جذب گروه‌های جدید در دانشگاه‌های کشور شدند و بر این اساس، بتدریج دوره‌های درسی بیشتری در مورد تاریخ ایران، جغرافیای انسانی، جمعیت‌شناسی، انسان‌شناسی فرهنگی و اجتماعی نیز ارائه شدند.

 

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)     


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی

[ سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مقالات جامعه شناسی شرقی

 

📚 شانزده ویژگی متفکران انتقادی 16 Characteristics of Critical Thinkers

✍️ نوشته: دیپ پاتل Deep Patel

🔄 ترجمه: حسین شیران Hossein Shiran

 

شانزده ویژگی متفکران انتقادی - دیپ پاتل - حسین شیران

 

دانلود 👇👇👇

📚شانزده ویژگی متفکران انتقادی | دیپ پاتل | حسین شیران

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, تفکر انتقادی, جامعه شناسی انتقادی

[ یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

آشنایی با ایسم‌ها

از کتاب ایسم‌ها Book of isms

نوشته: جان آندریوس John Andrews

ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی

بخش سوم


توجه: کتاب ایسم‌ها به همت ادمین‌های "جامعه شناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعه‎ شناسی شرقی منتشر می‌گردد.


مطلق‌گرایی Absolutism

ترجمه: نرگس حیدری

مطلق‌گرایی به مثابۀ یک آیین سیاسی، بر اقتدار و حاکمیت نامحدود یک شخص اصلی و محوری، به عنوان مثال یک پادشاه که هیچ از سوی پارلمان، قضات و یا روحانیون کنترل نمی‌شود تأکید دارد؛ مانند لویی چهاردهم، "پادشاه خورشید" که از سال ۱۶۴۳ تا ۱۷۱۵ در فرانسه سلطنت می‌کرد و معروف است که می‌گفت: "من خودم دولت هستم". یک نمونۀ ساده برای مطلق‌گرایی اروپای قرن ۱۶ الی ۱۸ بود که "حق الهی" برای پادشاهان قائل بود به این معنی که پادشاه اقتدار خود را از خدا می‌گرفت. حاکمان مستبد مدرن هم به نوعی از قدرت مطلق برخوردار هستند اگرچه اغلب ادعا می‌کنند که نمایندگان دموکراسی می‌باشند. مطلق‌گرایی، به عنوان یک مفهوم فلسفی، بر این باور است که برخی ارزش‌ها، همچون حقیقت، تغییرناپذیر هستند اما در مقابل، نسبی‌گرایان طور دیگری می‌اندیشند (ببینید Relativism را).

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, کتاب ایسمها isms, جان اندروز John Andrews, حسین شیران

[ سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 تحلیل و فراتحلیل Analyses and Metaanalyses

✍️ حسین شیران Hossein Shiran

بخش سوم

 

     نظر به آن‌چه پیش‌تر گفته شد، «فراتحلیل» مرحله‌ای «بعد و بالا»تر از «تحلیل» است؛ اگر که «تحلیل» برآنست با شکستن یک پدیدۀ پیچیده به عناصر سازنده‌اش به «درک منفرد»ی از آن دست یابد، «فراتحلیل» تلاش می‌کند با «تجمیع و ترکیب نتایجِ» حاصل از این تحلیل‌ها - یعنی همان درک‌های منفرد، سرانجام به یک «جمع‌بندی منظم و منسجم» در ارتباط با آن پدیده دست یابد (Cogaltay & Karadag, 2015). از این منظر «فراتحلیل» بنوعی برعکس و مکمل «تحلیل» عمل می‌کند؛ کار تحلیل اگر «بریدن» و «از هم شکافتن» باشد کار «فراتحلیل» نوعی «بهم دوختن» و «بهم بافتن» است.

 

     «فراتحلیل» از این جهت که «فرآیندیست عملیاتی برای دست‌یابی به معرفت|حقیقت» (بیرو، فرهنگ علوم اجتماعی) ماهیتاً یک «روش تحقیق» به شمار می‌رود و در اقلیم «روش شناسی» ذیل عنوان کلی‌تری بنام روش «بررسی سیستماتیک (نظام‌مند) Systematic Review» قرار می‌گیرد. «بررسی سیستماتیک» نوعی نظام تجمیع، تلخیص و تلفیق نتایج پژوهش‌های علمی است. در شرح تفاوت و تمایز «بررسی سیستماتیک» با «بررسی روایتی Narrative Review» که «بررسی ادبیاتی Literature Review»، «بررسی توصیفی Descriptive Review» و گاه «بررسی سنتی Traditional Review» هم نامیده می‌شود در بخش بعد خواهیم گفت. 

 

ادامه دارد ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, فراتحلیل, متاآنالیز متافیزیک متاتئوری, جامعه شناسی شرقی

[ یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

یک جامعه شناسی یا بیشتر - بخش اول
نوشته: پیوتر اشتومپکا Piotr Sztompka
ترجمه: حسین شیران

 

     این پرسش که آیا فیزیک اسپانیایی وجود دارد، یا شیمی لهستانی، یا نجوم دانمارکی، معنایی ندارد (مگر در این معنای بی‌اهمیت جغرافیایی، که علم هم مانند سایر فعالیت‌های انسانی در جایی مشخص در حال انجام شدن است). استدلالات خاص ریاضیات اتحاد جماهیر شوروی که در دوران استالینیسم مطرح شده بود امروز همچون یک شوخی زشت به نظر می‌رسد. 

 

     این به این دلیل است که در علوم طبیعی تنها یک موضوع جهانی وجود دارد- یک جهان طبیعی، که در تمام جهان در اسپانیا، لهستان، دانمارک و روسیۀ استالینیست به یک شیوه و شکل جریان دارد؛ و نیز یک روش جهانی وجود دارد- استانداردهای مشترک تحقیق، که در تمام جهان حداقل تا زمانی که یک پارادایم خاص پذیرفته شده است قابل قبول است (کوهن، 1970). 

 

     از سوی دیگر، ما هیچ ابایی نداریم از این‌که در مورد موسیقی آلمانی، هنر فرانسوی، معماری ایتالیایی، ادبیات آمریکای لاتین صحبت کنیم. این در اصل به این خاطر است که هنر مانند علم نیست؛ هنر ریشه در تاریخ‌های خاص، سنت‌های محلی و اقلیم‌های فکری دارد؛ و حتی آدم وسوسه می‌شود که بگوید هنر بازتابندۀ یک "شخصیت ملی" است (البته اگر که با این مفهوم نه از نقطه‌نظر ژنتیکی بلکه به معنای کاملاً تاریخی برخورد شود). 

 

     حال در این میان، از یک سو علوم طبیعی و از سوی دیگر هنر، علوم اجتماعی یا علوم انسانی کجای کار قرار می‌گیرند؟ پاسخ این است که دقیقاً در وسط. برخی از این رشته‌ها بیش‌تر به سوی هنر گرایش دارند، هم از این جهت صحبت از فلسفۀ انگلیس، آلمان یا فرانسه کاملاً طبیعی می‌نماید و برخی دیگر بیش‌تر به سوی علم متمایل می‌شوند هم از این رو صحبت از روان‌شناسی تجربی سوئدی یا اقتصاد خرد یونانی معمول نیست. بطور کلی، علوم انسانی بیش‌تر به هنر نزدیک‌تر هستند تا علوم رفتاری که به علوم دقیقه نزدیک‌ترند. 

 

     برخی از جامعه شناسان در این موقعیت میانه، ​​جامعه شناسی را بخشی علم و بخشی هنر دانسته‌اند. نیل اسملسر به عنوان یک دارایی با آن برخورد می‌کند زمانی که می‌گوید "منفعت در زمینه‌ و رشته‌ای جریان دارد که مهر و موم شدن خود در یک پارادایم بسته را رد می‌کند و تهدید به خروج از آن می‌کند، اما ویژگی‌های باز بودگی و تخیل فکری را حفظ می‌کند" (اسملسر، 1994: 8). و دقیقاً قرار گرفتن در این وضعیت میانه است که ​​دلیلی برای دوباره مطرح کردن این پرسش فراهم می‌سازد که: "یک جامعه شناسی یا بیش‌تر؟".

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, علوم اجتماعی

[ پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

بازخوانی اجتماعی سفرنامه ناصر خسرو - بخش دوم
حسین شیران

«فسیروا فی الأرض ...».

     
     نظرا در "بن‌بستِ شناختی" قرار داشت، ناصر خسرو قبادیانی، و در این بن‌بست عملا با "شراب‌خواری" روزگار خود را سر می‌کرد تا چندی به این طریق بر "اندوه دنیا" فائق آید؛ بن‌بست شناختی جایی و یا بهتر بگویم "گاهی" است که در آن، دیگر منابع شناختی موجود به‌هیچ‌وجه پاسخ‌گوی مسائل مطرح نیستند. آن‌ها که استوار پای در این وادی نهاد‌ه‌اند بسیار از این بن‌بست‌ها دیده‌اند و هر یک به طریقی خاص از آن گذر کرده‌اند. 

 

     پیش از او، "بوعلی سینا" (370  الی 428 ه.ق)، نزدیک‌ترین فرد به او، در این بن‌بست قرار گرفته بود، آن گاه که رساله "مابعدالطبیعه ارسطو" را چهل بار خوانده و در فهم‌اش عاجز مانده بود، و او می‌دانست که شیخ‌الرئیس مدام به مسجد پناه برده و نماز گزارده و از خدا راهی برای خروج از این بن‌بست طلب کرده بود و سرانجام ناخواسته از دست یک کتاب‌فروش دوره‌گرد سمج، "اغراض مابعدالطبیعه ارسطو" نوشته "حکیم فارابی" را دریافت کرده و از بن‌بست رهایی یافته بود؛ و حال او هم از خدا حاجت خواسته و در خواب در اشاره به سوی "قبله" دستورالعمل "جوینده یابنده باشد" را دریافت کرده بود. 

 

     میان راه‌کار ابن سینا و راه‌کاری که پیش پای او گذاشته شده بود فرق بود. او "دبیر دربار" بود و در رفاه ناشی از آن، به معارف بسیاری دست یافته و با مراجع مختلفی بحث کرده اما در نهایت نه فقط راهی به کنه حقیقت نیافته بلکه از هر اهل فکری خوف کرده بود: "ز اندیشه غمی گشت مرا جان به تفکر | ترسنده شد این نفس مفکر ز مفکر"؛ و حال راهی که شایسته حال او بود پیش پایش گذاشته شده بود: "سفر"؛ سفر یعنی "حرکت" در راستای خروج از بن‌بست؛ باری حکم او "فسیروا فی الأرض" بود و او خواه‌ناخواه این راه در پیش گرفت در حالی‌که بوعلی "دربارگریز" بود و از این سبب خواه‌ناخواه همواره خود در سفر، پس راه دیگری نصیب او گشته بود. 

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)   


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ادبیات, سفرنامه ناصر خسرو, حسین شیران

[ سه شنبه ۵ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران

 

دربارۀ نویسنده: 
     علی اکبر مهدی استاد جامعه شناسی دانشگاه وسلیان اوهایو است. علایق تحقیقاتی وی در حال حاضر مشتمل بر مطالعۀ زنان و دانشجویان در جامعۀ مدنی ایران و نیز مهاجران ایرانی در ایالات متحده است. وی در تألیف دو کتاب "فرهنگ و آداب و رسوم ایران" (Greenwood Press, 2006) و "جامعه شناسی در ایران" (Jahan Book Co., 1992) همکاری داشته است. او نویسندۀ کتاب "زندگی نوجوانان در خاورمیانه" (Greenwood Press, 2003)، "فرهنگ ایران، جامعۀ مدنی و نگرانی برای دموکراسی" و "جامعه شناسی خانوادۀ ایرانی" و همچنین مقالات و بررسی‌های متعدد دربارۀ موضوعات مختلف از جامعه شناسی شناخت گرفته تا اقتصاد سیاسی ایران و اسلام می‌باشد.

 

پیش‌گفتار
     جامعه شناسی در ایران از متن و بطن یک برنامۀ نوسازی غرب‌مدارانه که توسط یک نظام سلطنتی موروثی نهاده می‌شد ظهور کرد. این رشته، پس از آن‌که مؤسسات آموزشی در کشور بنا نهاده شدند، برای آموزش و پرورش مدیرانی برای دیوان‌سالاری‌های دولتیِ در حال ظهور ایجاد گردید. با وجود این نقش رسمی و البته فقدان یک هویت مشخص، این رشته در اواسط قرن بیستم در ایران عمومیت یافت و به زودی به دلیل جهت‌گیری‌های ایدئولوژیک و سیاسی‌اش به وضعیتی جدل‌آمیز و بحث‌برانگیز رسید. از همان آغاز، این رشته ناگزیر گشت نه تنها با دوگانگی‌های یک علوم اجتماعی مدرن بلکه همچنین با تنش‌های ایدئولوژیک و سیاسی جامعۀ ایران رو در رو گردد. 


     در ادامۀ این متن، به اختصار مطالبی در باب تاریخچۀ این رشته در زمینۀ گسترده‌تر علوم اجتماعی در بستر نظام آموزشی مدرن خواهم گفت. اینجا اگرچه تمرکز ما مشخصا بر علم جامعه شناسی است، در بعضی مواقع بالاجبار به "علوم اجتماعی" ارجاع خواهم داد چرا که در بسیاری از زمینه‌ها سرنوشت این رشته توسط سایر علوم اجتماعی همچون انسان شناسی، جمعیت شناسی، روانشناسی اجتماعی، برنامه‌ریزی اجتماعی و توسعه رقم خورده است. همچنین بطور خلاصه به تجزیه و تحلیل جو سیاسی و فرهنگی‌ای که در آن علوم اجتماعی معرفی و مسجل گشت و نیز تغییرات پارادایمی در داخل رشتۀ جامعه شناسی، اسلامی‌سازی علوم اجتماعی پس از پیروزی انقلاب، برداشت‌های عمومی و رسمی و نیز برخی ویژگی‌های دیرپای این رشته همراه با نقاط قوت و ضعف آن، آن‌گونه که در ایران رشد و نمو یافته است اشاره خواهم داشت.

 

     در اثناء بحث در مورد چالش‌های ستیزه‌جویانۀ ایدئولوژیک و سیاسی‌ای که این رشته ناگزیر در ایران از سر گذرانده است، استدلال من این خواهد بود که اگرچه این چالش‌ها مانع تشکیل اجتماع منسجمی از نظریه‌پردازان و محققان در این رشته شده است، با این وجود جامعه شناسی بعنوان یک رشتۀ مطالعاتی مهم برای دانشجویان و نیز رشته‌ای که قادر به تجزیه و تحلیل بیماری‌های اجتماعی است همچنان بمثابۀ منبع روشن‌گری، هم برای عموم مردم و هم برای نخبگان اجتماعی باقی مانده است.

 

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)     


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی

[ سه شنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

بازخوانی اجتماعی سفرنامه ناصر خسرو - بخش اول
حسین شیران

«چیزی باید طلبید که خرد و هوش را بیفزاید».

 

     آن‌سان که از مقدمه کتاب برمی‌آید ما این سفر و سفرنامه ارزشمند حاصل از آن را مدیون یک خواب هستیم؛ خوابی که "ابومعین حمیدالدین ناصر بن خسرو قبادیانی مروزی" (زاده 394 ه.ق در قبادیان و درگذشته 481 ه.ق در یمگان) در سال 437 قمری در "جوزجانان" (شهری مابین "بلخ" در افغانستان کنونی و "مرو" در ترکمنستان کنونی) می‌بیند: 

 

     "شبی در خواب بودم که یکی مرا گفتی: «چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند؟ اگر بهوش باشی بهتر». من جواب گفتم که: «حکما جز این چیزی نتوانستند ساخت که اندوه دنیا کم کند». جواب داد: «بی‌خودی و بی‌هوشی راحتی نباشد، بلکه چیزی باید طلبید که خرد و هوش را بیفزاید». گفتم که: «من این از کجا آرم؟» گفت: «جوینده یابنده باشد» پس سوی قبله اشارت کرد و دیگر سخن نگفت."

 

     به هنگام این خواب او 43 ساله بود. تا به این سال او در "رفاه" زیسته و در سایۀ این رفاه، هم جسم و هم روح، هر دو را خوب پرورده بود. به هر دانشی رو کرده و در هر کدام مرتبتی یافته بود. خود در این باره می‌گوید: "در دنیا هیچ دقیقه از دقایق نماند که بر من ظاهر نشود". نه فقط در معارف بلکه در ادیان و مذاهب مختلف هم غور نموده و با بزرگان‌شان محاورات و مناظراتی از سر گذرانده بود، اما از هیچ‌کدام‌شان طرفی نبسته و راهی به حقیقت نیافته بود:

 

"چون چون‌وچرا خواستم و آیت محکم | در عجز بپیچیدند، این کور شد آن کر
پرسنده همی رفتم از این شهر بدان شهر | جوینده همی گشتم ازین بحر بدان بر"

 

     پس نومید از هر کدام، خواه‌ناخواه به وادی حیرت و سرگردانی رسیده و در گوشه و کنار آن، از باب رهایی از غم و اندوه دنیا، در ورطۀ شراب‌خواری فرو افتاده بود؛ و حال با این خواب هشیار افتاده بود که به هر شکل از "خواب چهل ساله" هم بیدار گردد (از بزرگی شنیدم انسان به هر خوابی که باشد چهل بیدار باید، و گرنه هفتاد، و اگر نه، دیگر او را امیدی به بیداری نیست!). هر چه بود ناصر از خوابی که دید درنگذشت. از همه مراتب و مناصب و معایبی که داشت دست شست، سر و تن هم شست، بعد به مسجد جامع رفت و نماز گزارد و با استعانت از خدا به قصد کعبه راهی شد. این سفرنامه که اکنون بعد هزارسال در دست ماست حاصل یک چنین تحول و عزم و جزمی است که حکیم ناصر خسرو از سر گذراند.

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)     


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ادبیات, سفرنامه ناصر خسرو, حسین شیران

[ یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

آشنایی با ایسم‌ها

از کتاب ایسم‌ها Book of isms

نوشته: جان آندریوس John Andrews

ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی

بخش دوم


توجه: کتاب ایسم‌ها به همت ادمین‌های "جامعه‌شناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعه‎‌شناسی شرقی منتشر می‌گردد.


الغاء‌گرایی Abolitionism

ترجمه: حسین شیران


جنبشی در اروپا و قارۀ آمریکا عطف پایان بخشیدن به نظام برده‌داری، از جمله تجارت بردۀ ماوراءآتلانتیک که طی آن احتمالاً 15 میلیون آفریقایی مابین قرون 15 و 19 به قارۀ آمریکا منتقل شدند. در بریتانیا جنبش الغاءگرایان توسط فرقۀ کواکرها [انجمن مذهبی (مسیحی) دوستان] در سال 1873 بنیان‌گذاری شد. تحت تأثیر مبارزات غیورانۀ ویلیام ویلبرفورس (1759–1833)، عضو پارلمان بریتانیا، در سال 1807 بریتانیا تجارت بردگان را در سراسر امپراتوری خود غیرقانونی اعلام کرد (البته تا سال 1834 تملک بردگان هم‌چنان قانونی ماند). فرانسه، که در اصل در سال 1795 در قانون اساسی خود برده‌داری را محکوم کرده بود، و آن را جزئی از حقوق بشر اعلام کرده بود، هم در سال 1848 به همین ترتیب عمل کرد.

در ایالات متحده، الغاءگرایی را می‌توان تا به دادخواهی کواکرها علیه برده‌داری در سال 1688 پی‌گرفت، اما می‌توان گفت که موفقیت در این زمینه تدریجی بود: ایالت‌های شمالی، اوایل قرن نوزدهم برده‌داری را در این کشور ممنوع کردند، در سال 1808 بود که واردات بردگان غیرقانونی اعلام شد، اما ایالات جنوبی برده‌داری را بخشی اساسی از اقتصاد و شیوۀ زندگی‌شان می‌دانستند - تا این‌که جنگ داخلی خونین آمریکا در سال‌های 1861–65 درگرفت؛ با شکست جبهۀ جنوب و متعاقب آن نگارش سیزدهمین متمم قانون اساسی، برده‌داری در دسامبر 1865 به طور رسمی در ایالات متحده پایان داده شد. اکنون در هیچ کجای جهان در قانون اساسی هیچ کشوری برده‌داری وجود ندارد اما در عمل، طبق محاسبات سازمان ملل حدود 27 میلیون نفر در سراسر جهان در شرایط برده‌داری زندگی می‌کنند.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, کتاب ایسمها isms, جان اندروز John Andrews, حسین شیران

[ شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 تحلیل و فراتحلیل Analyses and Metaanalyses

✍️ حسین شیران Hossein Shiran

بخش دوم

* فراتحلیل چیست؟
     «فراتحلیل» بازگردانی‌ست از عنوان «MetaAnalysis»؛ «Meta» پیشوندیست به معنی و مفهوم «Above & After» (فرهنگ آکسفورد) یعنی «بَعد و بالا»؛ و اگر که بخواهیم این هر دو معنی را در قالب یک واژه گرد آوریم بی‌گمان پیشوند «فرا» بهترین گزینه خواهد بود. شاید بیش و پیش از هر چیزی این پیشوند را در قالب عنوان «متافیزیک MetaPhysics» شنیده باشید. 

     «متافیزیک» واژه‌ایست هم‌بسته به نام «ارسطو» که نخستین بار یکی از پیروانش بنام «اندرونیکوس» (دادبه، کلیات فلسفه) در اشاره به آثاری از وی که در رابطه با هستی‌شناسی موجودات غیرمادی و غیرقابل تجربه همچون «روح» و «خدا» بود بکار برد. او چون نمی‌توانست این دسته از آثار را در چارچوب مجموعه آثار دیگر «ارسطو» ذیل عنوان «فیزیک» (علم به «طبیعتِ» مادی و قابل تجربه) بگنجاند در مرحله‌ای بعد و بالاتر از آن، عنوان «متافیزیک» را به آنها اختصاص داد؛ هم از این‌روست «متافیزیک» در نزد فلاسفه به «فلسفه اولی» معروف است. معادلی که در زبان ما برای «متافیزیک» در نظر گرفته شده است «مابعدالطبیعه» است که در اصل یک اصطلاح عربی است و اگر که بخواهیم معادلی فارسی برای آن درنظر بگیریم شاید عنوان «فراطبیعت» برازنده‌تر باشد. 
 
     غیر از «متافیزیک»، پیشوند «متا» در اصطلاحات دیگری همچون «متاتئوری MetaTheory» و «متالنگواج MetaLanguage» هم بکار رفته است و مشخصاً در این موارد هم همان معنی و مفهوم «بَعد و بالا» را مستفاد می‌دارد و از این جهت است که این اصطلاحات هم به ترتیب تحت عناوین «فرانظریه» و «فرازبان» ترجمه و تعریف شده‌اند.

ادامه دارد ...

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, فراتحلیل, متاآنالیز متافیزیک متاتئوری, جامعه شناسی شرقی

[ پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 تحلیل و فراتحلیل Analyses and Metaanalyses

✍️ حسین شیران Hossein Shiran

بخش اول

     «تحلیل» در فرهنگ فارسی «حلال کردن، حل کردن، حل غذا در معده» معنی شده است (فرهنگ عمید). معادل انگلیسی این واژه یعنی «Analysis» هم کم و بیش به همین معنی و مفهوم است؛ «Lysis» اساساً به معنی و مفهوم «شکستن و جدا ساختن» است (فرهنگ آکسفورد) و بر این اساس، «آنالیز» هم شکستن یک کل به اجزای سادۀ تشکیل دهنده‌اش معنی می‌دهد (همان).
 
     در کل، ریز ریز کردن یک کل برای «هضم و جذب» بهتر آن، «تحلیل» نامیده می‌شود، هم از این‌روست که در برابر این عنوان، «معده» بعنوان یک «تحلیل‌گر» بلکه بعنوان «بهترین تحلیل‌گر» مثال آورده می‌شود. «معده» به بهترین شکل ممکن تلاش می‌کند هر آنچه در آن ریخته می‌شود، حتی اگر بی حساب و کتاب و در هم و بر هم باشد، را با سازوکارهایی معین به ساده‌ترین اجزای تشکیل‌دهندۀشان تبدیل کند و به این شکل «جذب» آنها در بدن را تسهیل سازد؛ با این حساب اینکه گاهی در فارسی در برابر اصطلاح «آنالیز» تفصیلا و تفسیرا از عبارت «تجزیه و تحلیل» استفاده می‌شود هم هیچ بی‌راه نمی‌نماید. 

     به واقع امر، «تحلیل‌گران» هم در هر حوزه‌ای کم و بیش یک چنین سازوکاری- هضم و جذب - را در پیش می‌گیرند و نظراً و عملاً تلاش می‌کنند با شکستن یک پدیدۀ پیچیده به عناصر سازنده‌اش، بررسی روابط میان آنها با یکدیگر و با کل را بنحوی اصولی میسر سازند تا از این طریق بتوانند به «درک» صحیح و اصیلی از آن پدیده دست یابند. در حقیقت، درک هم نوعی جذب است- جذب معنی و مفهوم اصیل یک پدیده. با این پیش‌زمینۀ ذهنی پیرامون معنی و مفهوم تحلیل، در بخش بعد ببینیم «فراتحلیل» چیست.

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, فراتحلیل, متاآنالیز متافیزیک متاتئوری, جامعه شناسی شرقی

[ یکشنبه ۶ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

آشنایی با ایسم‌ها

از کتاب ایسم‌ها Book of isms

نوشته: جان آندریوس John Andrews

ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی

بخش اول


توجه: کتاب ایسم‌ها به همت ادمین‌های "جامعه‌شناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعه‎‌شناسی شرقی منتشر می‌گردد.


مقدمه
"ایسم" چیست؟ اتیمولوژیست‌ها [لغت‌شناسان] با بازگشت به عقب- از طریق زبان فرانسوی و لاتین در قرون وسطی- به کلمات یونانی می‌رسند که با "ismos" پایان می‌یابند و می‌گویند این سه حرف باهم یک پسوند ساده را تشکیل می‌دهند که اگر آن‌ها را به یک اسم یا صفت یا به ریشۀ یک فعل اضافه کنید، برای خوشحالی خاطر فیلسوفان هم که شده، یک معنی، تمایز و تفاوتی به آن می‌افزایید. به این ترتیب است که مثلا ترور می‌شود تروریسم [کشتارگرایی]؛ گلوبال می‌شود گلوبالیسم [جهان‎گرایی]؛ باپتیس می‌شود باپتیسم [تعمیدگرایی].

افزودن "ism" به هر نوع کلمه‌ای به گونه‌های ابتکاری هم صورت گرفته است، به عنوان مثال، "بوشیسم"، برای بیان سوءپیش‌گویی‌های فراوان بوش چهل‌وسومین رئیس جمهور آمریکا بکار برده شده است. بوشیسم به لحاظ زبان‌شناختی همان صورتی را دارد که ریگانیسم یا تاچریسم یا مارکسیسم، اما از نظر مفهومی مبین یک معنای دیگری است؛ برای ریگان، تاچر و مارکس "ایسم‌ها" معرف ایدئولوژی‌های سیاسی و اقتصادی خاص خودشان هستند اما برای بوش، علی‌رغم آیین سیاسی خاصی که دارد، این "ایسم" صرفاً معرف عجایب کلامی اوست.

پیوریست‌ها [خلوص‌گرایان] ممکن است این‌گونه استدلال کنند که ایسم‌ها تنها باید به آیین‌های دینی، ​​مکاتب فلسفی، تخیلات مربوط به جامعه یا رمز و رازهای علمی و پزشکی محدود شود؛ اما رویکرد ما در این خصوص به نسبت دست و دل‌بازتر است: ما بوشیسم را هم در لیست خود وارد می‌کنیم چرا که این هم، به شیوۀ خاص خود، متضمن معنایی است به همان روشنی که مثلا مارکسیسم دارد. همچنین اسکیزم schism را داریم [به معنای انشقاق] که در اصل در زمرۀ "ایسم"ها نیست (سه حرف آخر آن نه یک پسوند که بخشی از ریشۀ خود کلمه است) بلکه یک کلمۀ کوچک حاوی اطلاعاتی در مورد "ایسم"‌های دینی و مذهبی است که از یک مسلک یا مسلک دیگر جدا گشته‌اند و از آن‌جا که این انشقاق و انشعاب به هر شکل وجود دارد پس باید جزو لیست باشد هر چند مطمئناً فی‌نفسه جذابیت کمتری خواهد داشت.

در زبان انگلیسی "ایسم‌ها" دست‌کم از اواخر قرن هفدهم میلادی وجود داشته‌اند و تعداد آن‌ها تا به این زمان افزایش یافته است. طبعا دادائیسم نمی‌توانست قبل از دادا، که تا سال 1916 باب نشده بود، وجود داشته باشد؛ همین‌طور داروینیسم نمی‌توانست قبل از داروین وجود داشته باشد. بیشتر "ایسم‌ها" دست‌دردست "ایست‌ها" دارند: یک مارکسیست به مارکسیسم اعتقاد دارد و یک کالوینیست به کالوینیسم، اما این هم‌دستی به‌هیچ‎وجه غیرقابل تغییر نیست: مثلا اتیمولوژیسم بسته به یک اتیمولوژیست نیست، یا فیلولوژیسم بسته به یک فیلولوژیست خاص نیست [اتیمولوژیست به مطالعۀ تاریخ لغات و فیلولوژیست به مطالعۀ تاریخ زبان می‌پردازد].

با این‌حال، خوش‌بختانه، هیچ معادل انگلیسی برای Académie française وجود ندارد تا معین کند که چه کلماتی قابل قبول هستند، هیچ چیزی هم وجود ندارد که بتواند جلوی ابداع "ایسم"ها را بگیرد و مانع عرضۀ آن‌ها به قربان‌گاه استفادۀ همگانی یا علمی گردد. احتمال این‌که به زودی در مورد "فیسبوکیسم" هم صحبت کنیم وجود دارد. اما آیا "ism"های ما به "wasm"ها تبدیل می‌شوند- اصطلاحی که جان لوکاچ مورخ آمریکایی مجارستانی‌الاصل در ارتباط با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باب کرد (البته او برای ناسیونالیسم استثناء قائل شد)؟ امیدواریم که نه، این‌گونه نباشد و "ایسم‌ها" به افزایش آگاهی ما کمک کنند، ما را آموزش دهند و گاه حتی ما را مشغول و متحیر سازند. این مجموعه که مشتمل بر بیش از 400 ایسم است، تلاش متواضعانه‌ایست برای زنده نگاه‌داشتن آن‌ها.

جان اندریوس - مه 2010

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, کتاب ایسمها isms, جان اندروز John Andrews, حسین شیران

[ سه شنبه ۱ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مقالات جامعه شناسی شرقی

 

📚 احکام هشتگانه در بررسی مسائل اجتماعی 

✍️ نوشتۀ جان مشینیز John J. Macionis 

🔄 ترجمۀ حسین شیران Hossein Shiran

دانلود 👇👇👇

📚 احکام هشتگانه در بررسی مسائل اجتماعی (PDF)

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی شرقی, احکام هشتگانه, مسائل اجتماعی Social Problems, جان مشینیز John Macionis

[ دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شانزده ویژگی متفکران انتقادی 

نوشتۀ دیپ پاتل Deep Patel

ترجمۀ حسین شیران

شهود هم اگر که عمیق‌تر مورد کاوش قرار گیرد می‌تواند برای کسب دانش و بینش قابل اعتماد باشد.

بخش چهارم

13. آگاهی از خطاهای رایج در تفکر Aware of common thinking errors
     متفکران انتقادی اجازه نمی‌دهند منطق و استدلال‌شان با توهمات و تصورات غلط پوشیده و یا آلوده شود. آن‌ها از مغالطه‌های منطقی رایج، که خطاهایی معمول در استدلال بوده و اغلب در مجادلات و مناظرات وارد هستند، آگاه هستند. برخی از این خطاهای معمول در تفکر عبارتند از:

- استدلال دایره‌ای (دوری)، که در آن از پیش‌فرض یک استدلال یا یک استنتاج به عنوان پشتوانه‌ای برای خود آن استدلال استفاده می‌شود.

- سوگیری شناختی میان‌بر، که در آن لج‌بازانه به یک نظر یا استدلال مورد علاقه پافشاری می‌شود در حالی که امکانات یا توضیحات بسیار مؤثرتر دیگری هم وجود دارند.

- اشتباه گرفتن همبستگی با علیت، به عبارت دیگر، زمانی که دو اتفاق با هم رخ می‌دهند یکی علت دیگری در نظر گرفته شود؛ بدون شواهد مستقیم این فرض قابل توجیه نیست.

14. تفکر خلاق Creative Thinking
     مؤثرترین متفکران انتقادی در عین حال خلاق‌ترین متفکران هم هستند. متفکران خلاق قالب‌های استاندارد برای حل مسائل را رد می‌کنند - آن‌ها اغلب خارج از این چارچوب‌ها فکر می‌کنند؛ واجد طیف وسیعی از علایق هستند و طیف وسیعی از دیدگاه‌ها را هم در رابطه با یک مسأله اتخاذ می‌کنند؛ همین‌طور از آزمایش روش‌های مختلف استقبال می‌کنند و دیدگاه‌های مختلف را هم در نظر می‌گیرند. بزرگ‌ترین تفاوت میان متفکران انتقادی و متفکران خلاق در این است که خلاقیت با تولید ایده همراه است در حالی‌که تفکر انتقادی با تجزیه و تحلیل و ارزیابی آن ایده‌ها؛ خلاقیت برای آوردن ایده‌های بدیع بسیار مهم است و تفکر انتقادی هم به تمرکز و تبلور هرچه واضح‌تر این ایده‌ها کمک می‌کند.

15. ارتباط‌دهندگان تأثیرگذار Effective Communicators
     در بسیاری از موارد، مشکلات ارتباطی ناشی از ناتوانایی در تفکر انتقادی دربارۀ یک موقعیت یا نگرش به آن از دیدگاه‌های مختلف است. ارتباطات مؤثر با یک فرآیند فکری روشن آغاز می‌شود. تفکر انتقادی ابزاری است که ما از آن برای انسجام بخشیدن و ابراز تفکرات خود استفاده می‌کنیم. تفکر انتقادی متکی بر تعقیب روند تفکر و سیر استدلال شخص دیگری است. یک متفکر انتقادی تأثیرگذار باید بتواند ایده‌های خود را به روشی جذاب ارائه کند و سپس پاسخ‌ها و اکنش‌های دیگران را جلب کند.

16. شنوندگان فعال Active Listeners
     متفکران انتقادی فقط دنبال این نیستند که نظرات خودشان را به دیگران ارائه کنند، آن‌ها هم‌چنین شنوندگان فعال و حرفه‌ای هستند و واقعاً در گیرودار آن هستند که نقطه‌نظرات دیگران را هم دقیق بشنوند. آن‌ها در حین گفتگو یا بحث به جای آن‌که شنوندۀ منفعلی باشند سعی می‌کنند مشارکت فعالانه‌ای در مباحث داشته باشند. آن‌ها سؤالاتی از طرف‌های مقابل خود می‌پرسند تا به آنها در تشخیص واقعیات از مفروضات كمك كنند. آن‌ها با پرسیدن سؤالات سر بازی که به عمق موضوعات می‌پردازند اطلاعات لازم را گردآوری می‌کنند و سعی می‌کنند به بینش لازم در ارتباط با آن‌ها دست یابند.

پایان

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: تفکر انتقادی, تفکر تحلیلی, دیپ پاتل Deep Patel, جامعه شناسی شرقی

[ شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]