جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge

✍️ حسین شیران Hossein Shiran

◀️ بخش پنجم

 

     پیش‌تر گفتیم که تقسیم اقلیم دانش بشر به چهار بخش دین، فلسفه، علم و ایدئولوژی مبین تفاوت و تمایز ذاتی آن‌ها از هم‌دیگر نیست؛ همه در اصل ذهنیتی هستند مظروف در ذهن آدمی، و ما عموما در قالب علم "جامعه شناسی شناخت" است که مبتنی بر یک سری "معیارهای بیرونی" آن‌ها را از هم تفکیک می‌کنیم؛ و حال به این گفته این نکته را هم اضافه می‌کنیم که این تقسیم‌بندی مبین مرزبندی مقطوعی میان آن‌ها هم نیست، یعنی که چنین نیست از یک نقطه مرزی مشخص و معینی به بعد، یکی به قطع تمام شده و دیگری به جدّ آغاز شود.

 

     این در اصل به خاطر اینست که اولا نه یک معیار بلکه معیارهایی چند برای تمییز و تفکیک این چهار بخش از هم به کار بسته می‌شوند و بعد هم این معیارها نه یک‌باره بلکه به تدریج به هم تبدیل و تحویل می‌شوند و در حقیقت، به وسعت این تغییر و تحول تدریجی معیارهاست که "مناطق مرزی" در میان بخش‌های مختلف دانش بشری پدید می‌آیند و گذار تدریجی از یک بخش شناختی به بخش دیگر را ممکن و میسر می‌سازند.  

 

     بر اساس تصویر پیوستی، سیر تغییر و تحول و پدیدار شدن مرزبندی‌ها میان بخش‌های مختلف دانش بشری، تحلیلا و تاریخا، چنین بوده است که نخست، دایره "دین" بر پایه "ایمان" بنا گشته است؛ بعد بر پایه "تعقل" بخشی از دین مورد اندیشه قرار گرفته و "فلسفه" شکل گرفته و بخشی دیگر که در عقل نگنجد همچنان در دایره دین باقی مانده است؛ و بعد بخشی از فلسفه که به "تجربه" درآمده "علم" (اثباتی) تلقی گشته و بخشی دیگر که در ظرف تنگ تجربه نگنجیده همچنان در دایره فلسفه (به مثابۀ منفیات) باقی مانده است؛ و بعد هم که "ایدئولوژی" برخاسته و از هر کدام به قدری که با "عقیده" (حاکم) ساخته برداشته و مابقی، اعم از علم و فلسفه و دین، همه را (محکوم و) رها ساخته است.

 

◀️ لینک بخش‌های قبل در کانال تلگرام جامعه شناسی شرقی:


4️⃣   https://t.me/orientalsociology/4667
3️⃣   https://t.me/orientalsociology/4646
2️⃣   https://t.me/orientalsociology/4635
1️⃣   https://t.me/orientalsociology/4633

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, ماکس شلر

[ چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge

✍️ حسین شیران Hossein Shiran

◀️ بخش چهارم

 

     تشخیص و تفکیک و تقسیم دانش و دانایی‌های بشر به چهار بخش دین، فلسفه، علم و ایدئولوژی مبین تفاوت و تمایز ماهوی آن‌ها از یکدیگر نیست؛ دانایی در اصل یک ذهنیت است، مظروف در ظرف ذهن آدمی، و در مقام ذهنیت هیچ تفاوتی میان شناخت‌های دینی و شناخت‌های فلسفی یا علمی یا عقیدتی نیست؛ هر آن تفاوتی که میان این‌ها به مثابۀ چهار شاخۀ دانش بشری نهاده می‌شود همه مبتنی بر ملاک‌ها و معیارهای عینی و واقعی است که جامعه شناسی شناخت (معرفت) آن‌ها را در نظر می‌گیرد؛ بنابراین وجه تفاوت و تمایز این شناخت‌ها از هم را باید عرضی و بیرونی دانست و نه ذاتی و درونی.

 

     تفاوت جامعه شناسی شناخت و شناخت شناسی (اپیستمولوژی) خود همین جاست؛ شناخت شناسی  شاخه‌ای از فلسفه است که حدود و ارزش شناخت بشر را در معرض بحث و بررسی قرار می‌دهد و در این مقام توجه و تمرکزش بر مبانی و مباحث ذهنی و انتزاعی است اما جامعه شناسی شناخت شاخه‌ای از علم جامعه شناسی است که مطالعۀ چگونگی شکل‌گیری شناخت‌ها در ذهن بشر در طول زندگی اجتماعی را در دستور کار دارد و بر اساس یک سری معیارها و عناصر و عوامل و زمینۀ اجتماعی به تمییز و تفکیک آن‌ها در انواع مختلف از هم اقدام می‌نماید. توجه و تمرکز این علم، در واقع، بر کم و کیف تأثیر عینیات بر ذهنیات و بعد، برعکس، تأثیر این ذهنیات بر عینیات است.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, ماکس شلر

[ جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش سوم

 

     ماکس شلر دانش یا شناخت بشری را در سه دستۀ دین (بر پایۀ ایمان)، فلسفه (بر پایۀ عقل) و علم (بر پایۀ تجربه) از هم تشخیص و تمییز داد اما جامعه‌شناسان شناخت در ادامه به نوع دیگری از آن رسیدند که مشخصا نه از جنس دین بود، نه از جنس فلسفه و نه از جنس علم، با این حال هم به دین می‌مانست، هم به فلسفه، هم به علم! آن‌ها این نوع بحث‌بر‌انگیز از دانش بشری را "ایدئولوژی" نام نهادند (به تصویر پیوستی و نحوۀ ارتباط این شاخه با بقیه شاخه‌ها دقت شود).

 

     البته عنوان ایدئولوژی پیش از این اطلاق مصطلح بود و همچون عنوان سوشیولوژی در فرانسه در سال 1796 (چندی پیش از وضع عنوان سوشیولوژی) توسط "دو تریسی" باب شده بود. او از ابداع این اصطلاح، "علم ایده‌ها" را مراد داشت و در واقع بر آن بود تا بدین‌وسیله در بحبوحۀ عصر روشنگری، در برابر تکانه‌ها و آموزه‌های غیرمنطقی و غیرعقلانی یک نظام منطقی و عقلانی از ایده‌ها را توسعه دهد و آن را مبنای مطمئنی برای اخلاق و علوم سیاسی قرار دهد. اما نوع مواجهۀ سیاسی "ناپلئون" با ایدئولوژی و عاملان آن- ایدئولوگ‌ها، وجهه‌ای منفی به آن داد و بعد هم "مارکس" با اطلاق "آگاهی دروغین" به آن به کلی چهره‌اش را در نزد عموم منفور ساخت.  

 

     بر این اساس، جامعه‌شناسان شناخت هم شکلی از دانش بشری را که نه دین نه فلسفه نه علم، بلکه ملغمه‌ای از هر سه، بعلاوۀ بخشی "غیرمعرفتی" همچون اغراض و عقاید شخصی یا گروهی بود (برای همین این بخش از ایدئولوژی خارج از دایرۀ دانش بشری ترسیم شده است) و مشخصا برای استیلاء و استعمار و استثمار جهان زیست اجتماعی (اهداف غیرمعرفتی) سازمان می‌یافت را ایدئولوژی نامیدند. با این تغییر ماهیت و محتوا و مسیری که ایدئولوژی به خود گرفت اکنون به این شکل بیشتر شایستۀ عنوان "ایدئوکراسی" (عقیده‌سالاری) است تا ایدئولوژی (عقیده‌شناسی). 

 

     عقیده (از ریشۀ عربی عقد به معنای گره زدن و محکم بستن) بیا‌ن‌گر نظری سفت و سخت شده معطوف به حقیقتی است که اصولا و اساسا خود سیال است. مشکل عقیده و یا ایدئولوژی در اصل همین است که تصویر و تصوری بریده و برگزیده از حقیقتی ساری و جاری را سفت و سخت در برگرفته و آن را مبنای "تفسیر" (شما بخوانید توجیه) جهان و بعد تسخیر و "تصرف" در آن قرار می‌دهد. 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, ماکس شلر

[ سه شنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش دوم


     عموما از ماکس شلر M. Scheler (1874 - 1928 م) فیلسوف پدیدارشناس آلمانی، بعنوان بانی جامعه‌شناسی دانش (جامعه شناسی شناخت یا معرفت) یاد می‌شود. ارزش و اهمیت کار شلر در گذر از مبانی و مباحثی که در این زمینه درانداخت تفکیک قلمروی دانش (مجموع دانایی‌های موجود در ذهن بشر) به سه بخش بود که هنوز هم مبنای کار و مورد وفاق جامعه‌شناسان شناخت است. این سه بخش عبارتند از: 1- دین 2- فلسفه و 3- علم. این انواع سه‌گانۀ دانش را شلر مبتنی بر یک‌سری اساس و اصول از جمله نحوه و زمینۀ شکل‌گیری و عوامل دخیل و عناصر مؤثر بر هر آنها از هم تشخیص و تمییز داد.
 
     "دین"، هم‌چنان‌که در تصویر پیوستی مشخص است، نخستین و وسیع‌ترین بخش از قلمرو دانش بشری است. به لحاظ تاریخی، دین پیش و بیش از هر منبع دیگری به پرسش‌های بشر پاسخ داده و مجموعه شناخت‌های لازم برای برقراری زندگی اجتماعی را در اختیار او قرار داده است. ویژگی شناخت‌های دینی اینست که از "جهان ماوراء" بواسطۀ "وحی" بر "پیامبر" عرضه شده و بعد بر پایۀ "ایمان" مورد اقبال مردم واقع شده است.

     دومین بخش از قلمروی دانش "فلسفه" است. پایه و اساس این نوع دانایی، "تعقل" یعنی استفادۀ بشر از قوۀ عقل خویش و تفکرات عقلانی است؛ از این جهت، برخلاف شناخت‌های دینی، شناخت‌های فلسفی دستاورد خود بشر است. در این نوع شناخت، نقش اصلی از آن "عقلا" (حکما یا فلاسفه) است. سومین بخش، "علم" است؛ علم مجموعه شناخت‌هاییست که از طریق "مشاهده" و "تجربه" عاید بشر شده است. در تولید و توسعۀ این نوع شناخت‌ها هم "علما" (دانشمندان) نقش اصلی و اساسی را به عهده داشته و دارند. در خصوص این کلیات در بخش‌های بعدی به تفصیل سخن خواهیم گفت.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, معرفت شناسی

[ شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش اول


     انسان امروزی انسان دانایی است. به مجموع دانایی‌های انسان "دانش Knowledge" گفته می‌شود. شناخت دانش بمثابۀ یک موضوع را "جان لاک J. Locke" (1632 - 1704 م) فیلسوف تجربه‌گرای انگلیسی باب کرد. او در "مقاله‌ای دربارۀ فهم انسان" (1660 م) برای نخستین بار بحثی منظم پیرامون دانش بشری و ماهیت و حدود و ثغور آن به راه انداخت؛ پس از او "ایمانوئل کانت I. Kant" (1724 - 1804 م) این پرچم را به دست گرفت و بعد دیگر شناخت کم و کیف دانش بشری جزء ثابتی از فلسفۀ متافیزیک گشت. 

 

     در سال 1854 "جی. اف. فریر J. F. Ferrier" (1808 - 1864 م) فیلسوف اسکاتلندی برای نخستین بار اصطلاح "اپیستمولوژی Epistemology" را برای آن بکار برد. اپیستم در لغت یونانی معادل Knowledge است بر این اساس اپیستمولوژی در زبان ما دانش شناسی یا شناخت شناسی و یا معرفت شناسی ترجمه می‌شود. هدف و رسالت متافیزیک، شناخت ذوات و حقایق اشیاست و از این جهت شناخت‌شناسی با مطالعۀ کم و کیف حصول این شناخت و ابزارهای لازم برای آن در واقع مدخلی بر متافیزیک می‌باشد. 

 

     و اما "جامعه شناسی شناخت" مشخصا این موضوع را از منظر جامعه‌شناختی مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. در واقع در این علم، دانش بشری خود بعنوان یک پدیدۀ اجتماعی مطالعه می‌گردد و نحوۀ پیدایش و پیشرفت آن در ارتباط با زمینه‌های اجتماعی مرتبط بررسی می‌گردد. به بیان دیگر، مطالعۀ تأثیر زمینه‌های اجتماعی بر دانش بشری و بالعکس تأثیر دانش بشری بر زمینه‌های اجتماعی موضوع محوری این علم است. در بخش‌های بعد در این باره بیشتر خواهیم گفت.

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, معرفت شناسی

[ یکشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]