جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 جامعه‌شناسی دولت - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

برای حال و روز جوامع بشری هم همچون حال و روز هر انسانی در کل سه حالت می‌توان در نظر گرفت: 1. حالت بیمار: حالت مرضی و مسأله‌دار با اوضاع و احوالی نامساعد و نامتعادل 2. حالت سالم: حالت بی‌مرضی و بی‌مسألگی با اوضاع و احوالی به نسبت مساعد و متعادل 3. حالت فراسالم: حالت سرحالی و شادابی و رو‌به‌رشدی، با اوضاع و احوالی ممتاز و متعالی؛ به زبانی ساده‌تر، حالت اول مبین حال بد (-)، حالت دوم مبین حال نه خوب نه بد (±) و حالت سوم مبین حال خوب (+) است. بدیهی‌ست هر حالت و هر حالی بنوبه‌ی خود می‌تواند مراتبی از ضعف تا قوت به‌خود پذیرد.

.

هر سه جزء اصلی و اساسی یک جامعه یعنی ملت، دولت و مملکت هم تک‌به‌تک حال و روزشان می‌تواند "بد" یا "خوب" و یا "نه بد نه خوب" باشد و اساسا بر این اصل و اساس است جوامع بشری از لحاظ توسعه‌یافتگی حالاتی بس متفاوت از هم را تجربه می‌کنند؛ در این میان بدا به‌حال جامعه‌ای که هر سه جزءاش در بدترین حال و حالت ممکن باشند- این مصداق بارز توسعه‌نیافتگی‌ست و نمونه‌اش در جهان هیچ کم نیست، و در مقابل خوشا به‌حال جامعه‌ای که هر سه جزءاش در بهترین حالت ممکن باشند- نمونه‌ی این هم که مصداق بارز توسعه‌یافتگی‌ست هیچ در جهان کم نیست.

.

توسعه یعنی حرکت از حال و روز بد به حال و روز خوب و توانایی ماندن در این وضعیت؛ توسعه یعنی به‌بودی و به‌روزی مستمر؛ و این حقیقتا یک هدف اصلی و اساسی برای هر کس و هر گروه و هر جامعه‌ای در هر کجا و هر دور و زمان است؛ بالطبع همه می‌خواهند و می‌کوشند حال و روزشان همیشه خوب باشد و خوب‌تر هم شود، در این شکی نیست، اما به‌صرف خواست که نیست، ضرورتا توانستنی هم باید باشد و توانستن طرح و تدبیر می‌خواهد، طرح و تدبیر طراحان و مدبرانی، طراحان و مدبران تمهیدات و تسهیلاتی، و این‌ها همه مدیران مقتدری که مسلط بر اداره‌ی امور باشند.

.

باری، توسعه عامل می‌خواهد و عامل توسعه‌ی هر جامعه‌ای در هر کجا منحصرا دولت‌اش است- دولتی که از ملت و با ملت باشد و "توسعه‌ی همگانی" و نه هیچ چیز دیگری را رسالت اول و آخر خویش بداند، دولتی که به عقل و خرد و طرح و تدبیر مجهز باشد و نه عقیده و ایدئولوژی و امر و نهی‌های ایدئولوژیک، چه تنها این عقل و خرد و طرح و تدبیر است که قادر به حل‌وفصل مسائل و مشکلات است و نه عقیده و ایدئولوژی که خود عین مسأله و مشکل است و نقض و نقصی بر عقل و خرد است و البته که هرجا عقل و خرد در محاق باشد مسائل و مشکلات از سر و کول هم بالا می‌روند!

.

و بعد از زمین تا آسمان فرق است میان طرح و تدبیری که یک دولت ایدئولوژیک و عقیده‌گرا دارد با طرح و تدبیری که یک دولت عقل‌مدار و خردگرا دارد- اولی بار کج و معوجی‌ست که اگر به مقصد برسد جای تعجب دارد، چه لزوما در آن پیش و بیش از همه، مصالح و منافع ایدئولوژی حاکم که مشخصا متضمن مصالح و منافع اقلیت حاکم است لحاظ است و مصالح و منافع اکثریت اغلب در آن پادرهواست! یک چنین طرح و تدبیری هرگز به تغییرات و تحولات منتج به توسعه‌ی همگانی منجر نمی‌گردد و بخش اعظم جامعه در همان حالت بد و بیمار غرق در مسائل و مشکلات‌شان باقی می‌مانند.

.

باقی در بخش بعد

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه‌شناسی دولت, جامعه‌شناسی توسعه

[ چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی دولت - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

"جامعه‌شناسی دولت" که می‌گویم یعنی که می‌خواهم مشخصا از رابطه و تأثیر متقابل "جامعه" و "دولت" بر هم‌دیگر و تأثیر کم‌وکیف این رابطه بر توسعه یا عدم توسعه‌ی "مملکت" سخن بگویم؛ ارزش و اهمیت یک‌چنین بحثی همانا در این حقیقت نهفته است که عامل توسعه و پیشرفت در هر کجا منحصرا دولت است و از این سبب سعادت یا شقاوت یک جامعه تحققا به کفایت یا عدم‌کفایت دولتی که بر آن حاکم است بسته است؛ حقیقت دیگر این‌که کفایت و عدم‌کفایت دولت هم به لیاقت یا عدم‌لیاقت جامعه‌ای که از آن برخاسته بسته است.

.

منظورم از "جامعه" انسان‌ها و ساختارهای عینی و ذهنی موجود و مستقر و روابط مستمر میان آن‌ها در یک مملکت است- جامعه زنده به رابطه است و بدون رابطه مرده است؛ منظورم از "دولت" هم نهاد اداره‌کننده‌ی مملکت است که بدین معنا می‌تواند شامل گذشته و باصطلاح دوران پیشاصنعتی هم باشد ولیکن منظور ما این‌جا مشخصا دولت در دوران صنعتی و پساصنعتی‌ست که اغلب با عنوان "دولت مدرن" شناخته می‌شود. سابقه‌ی دولت مدرن در ایران، همان‌طورکه می‌دانید، حدودا از سال 1304 زمان ظهور رضاخان بدین‌سوست.

.

بدین قرار گستره‌ی بحث ما این‌جا این یک‌صدسال اخیر است که کشور حدود و ثغوری بمراتب ثابت‌تر و هویتی بمراتب راسخ‌تر و رسمی‌تر یافته و در این مدت با وجود دو حکومت مختلف و چهار حاکم مطلقه کمابیش می‌توان از «یک قرن دولت مدرن» سخن گفت و کارنامه‌ای برایش درآورد که متأسفانه با همه جست‌وخیزها و پیشرفت‌هایی که نسبت به گذشته رقم خورده، در مقایسه چندان رضایت‌بخش نیست و در مجموع می‌توان گفت کماکان این توسعه‌نایافتگی‌ست که در کشور پایدار است و هنوز از توسعه‌ی پایدار خبری نیست که نیست!

.

طبق آخرین آمار، شاخص فلاکت ما اکنون در ایران بعد یک سده سابقه‌ی دولت مدرن به 42.2 درصد رسیده و این بطور میانگین حاصل نرخ تورم سالانه‌ی 34.5 درصد و نرخ بیکاری 7.7 درصد است و به تنهایی خود حکایت از دشواری معیشت ملت در این مملکت دارد. انبوه مسائل و مشکلاتی که مستمرا در سایر حوزه‌ها داشته و داریم را هم اگر باهم در نظر بگیریم در کل گریزی از این نتیجه‌گیری نخواهیم داشت که دولت‌های ما توان گذار جامعه‌ی ایرانی از وضعیت گرفتاری به رهایی را نداشته و ندارند چه برسد رفاه! بر این اساس ضرورتا باید پرسید: چرا؟ ...

.

باقی در بخش بعد

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه‌شناسی دولت, جامعه‌شناسی توسعه

[ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 اثر متیو، پیام و پیامدهایش
✍️ حسین شیران

.

شاید شنیده باشید اینکه می‌گویند: این عادت روزگار است به آن‌که بیش‌تر دارد بیش‌تر می‌دهد و به آن‌که کم‌تر دارد کم‌تر. باری این باور خیلی‌ها در سراسر جهان است و برخی آن را نه فقط عادت روزگار بلکه خواست خود خدا می‌دانند و بر این ادعا آیه‌ی ۲۹ از فصل ۲۵ انجیل متی را گواه می‌گیرند که صراحتا می‌گوید: "آن‌که دارد به او بیش‌تر داده خواهد شد تا به فراوانی [هرچه بیش‌تر] برسد و آن‌که [چندان] ندارد آن‌چه دارد هم از او گرفته خواهد شد"؛ به این سبب "مرتون" Robert K. Merton جامعه‌شناس آمریکایی این روال و روند را "اثر متیو" Matthew effect می‌نامد و به بررسی پیامدهای اجتماعی آن در جامعه می‌پردازد؛ پیش از هر چیز ببینیم انجیل متی از چه رو یک چنین اصل و اساسی را مطرح می‌سازد.

.

متی تمثیلی از عیسی مسیح نقل می‌کند که در آن مردی پیش از سفر 3 تن از خدمت‌گزاران خود را فرامی‌خواند و به یکی 5، دیگری 2 و آن دیگری 1 سکه می‌دهد تا در غیاب او به‌کار گیرند؛ بعد از سفر، اولی 10، دومی 4 و سومی همان 1 سکه را تحویل می‌دهند؛ ارباب می‌پرسد: چه کردید؟ اولی و دومی می‌گویند: خرید و فروش، سومی می‌گوید: از ترس اینکه مبادا از دست‌ برود زیر سنگ پنهان‌اش کردم؛ ارباب از بی‌عرضگی سومی خشمگین می‌شود و آن 1 سکه را هم از او می‌گیرد و به اولی می‌دهد. بدین‌وسیله متی به نقل از عیسی می‌خواهد بگوید که ارباب (خدا) بر اساس تفاوت در استعدادها و توانایی‌ها و کارآمدی‌های افراد است که به یکی بیش‌تر و به یکی کم‌تر می‌دهد. ...

.

مرتون منکر تفاوت در استعدادها و توانایی‌ها و کارآمدی‌های افراد و منتقد توزیع امتیازات بر این اصل و اساس نیست- به‌هرحال به‌قول افلاطون برابر دانستن نابرابرها هم درست نیست و خود مصداق بی‌عدالتی است، او که مشخصا در حوزه‌ی جامعه‌شناسی علم از پیامدهای ناگوار این اثر سخن می‌گوید، منتقد جریانی‌ست که طی آن امتیازات به‌نحوی نابرابر بر اساس ویژگی‌های غیرعلمی همچون شهرت، محبوبیت، موقعیت، روابط و مناسبات و ... توزیع می‌شود؛ مثلا در یک پروژه‌ی علمی‌پژوهشی همه‌چیز به نام استاد ارشد تمام می‌شود و جوایز و امتیازات و اعتبارات آن هم بیش‌تر به سمت‌وسوی او سرازیر می‌شود- تا دیگران- حتی اگر او کم‌ترین نقش را در آن پروژه داشته باشد.

.

اما تنها حوزه‌ی علم نیست و در باقی حوزه‌ها هم کمابیش اثر متیو ساری و جاریست و طی آن بیش‌ترین امتیازات به‌وجه غالب سوی آنها که بیش‌تر دارند سرازیرند؛ جالب اینکه خود ما هم جزئی از این جریان‌ایم- اینکه همواره یا اغلب از فروشگاه‌های برند خرید می‌کنیم، در رستوران‌های بنام غذا می‌خوریم، در تالارهای معروف جشن می‌گیریم، از خوانندگان شهیر آهنگ و از شعرای بزرگ شعر و از نویسندگان نامدار کتاب می‌خوانیم، از چند سخنور سرشناس نقل قول می‌کنیم و از چند بازیگر خاص فیلم می‌بینیم، به نامزد خاصی رأی می‌دهیم و تنها پیج و کانال خواص عضو می‌شویم و مدام پست‌هایشان را لایک می‌کنیم، ... یعنی که خواه‌ناخواه ما هم آب در آسیاب این اصل و اثر می‌ریزیم!

.

اصل و اثر متیو، چه بازی روزگار باشد، چه خواست خدا، چه ناشی از فعل و انفعالات آگاه‌ناآگاهانه‌ی ما و چه طرح و تدبیر و تبلیغ خود داراها (از هر نوع‌اش)، در هر صورت و با هر توجیه و توضیحی که بخواهیم برایش ارائه کنیم، شکی نیست که کارکردش تماما به نفع داراها تمام می‌شود و باعث انباشت هرچه بیشتر سود و سرمایه در نزد آنها می‌شود و اساسا از این سبب است که به این اصل و اثر "مزیت تجمعی" هم گفته می‌شود. بدیهی‌ست مزیت تجمعی به باز غنی‌تر شدن اغنیا و باز فقیرتر شدن فقرا می‌انجامد و این یعنی تشدید نابرابری‌ها و تولید و توسعه‌ی شکاف‌های اجتماعی و طبقاتی که ما اینک در حوزه‌های مختلف در بطن و متن جامعه شاهد آن هستیم و هیچ‌جوره هم حریف‌اش نیستیم.

.

در این‌که سرمایه سرمایه می‌آورد شکی نیست، بر اصل و رسم رقابت هم هیچ حرفی نیست، سخن بر سر توجهات اولیه و فرصت اولیه و موفقیت اولیه و سرمایه‌ی اولیه است که طی اثر متیو از خیل خرده‌پاهای هر حوزه دریغ می‌کنیم و به‌نحوی افراطی همه را باز پای کله‌گنده‌ها ریخت‌وپاش می‌کنیم؛ شکی نیست این روال و روند باعث در سایه‌ ماندن و استعدادسوزی‌های فراوان در زمینه‌های مختلف می‌شود. حواس‌مان باشد ما هم بنوبه‌ی خود در کم‌وکیف این جریان دخیل‌ایم. چه خوب است گاه‌گداری هم که شده از همه‌چیزداران و همه‌شکل‌برخورداران هر حوزه روی گردانیم و اندکی هم به نوپاهای بی‌همه‌چیز آن حوزه توجه کنیم. باور کنیم این یک مسئولیت اجتماعی است. 🙏

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی علم, اثر متیو Matthew effect

[ دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از سخنان ناب سعدی‌ست این‌که خود به خود می‌گوید: "سعدیا گرچه سخن‌دان و مصالح‌گویی، به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست"؛ باری به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست، به سخن‌رانی نیست، به سخن‌سازی و نقد و نظربازی نیست، به کتاب و دفتر و دستک و دیوان‌سازی نیست، به مرام و مسلک و مذهب و دین‌بازی نیست، به دعا و مدح و مداحی و آه و گریه و زاری نیست، به خدا و به نبی و به علی‌ و به ولی‌داری نیست؛ به خدا به هیچ یک از این‌ها نیست چه اگر بود ما حال مترقی‌ترین ملت‌دولت عالم بودیم، تنها به تلاش و کوشش است و جز این راهی نیست؛ "ليس للإِنسان إِلا ما سعى" خود قول خداست، حیف قوم ما این اصل را آن‌چنان و هم‌چنان حالی نیست! ایها الناس توسعه بسته به کار است و به کار است و به کار، کار هم عرصه‌ی حرافی و لفاظی نیست، هرچه هست از عمل است و عمل است و عمل، ای‌دریغا بخش اعظمی از اعمال ملت و دولت ما را هیچ با توسعه کاری نیست، بخش کوچکی هم که سوی توسعه جاریست مالی نیست! از برای جریان بهتر و بیش‌تر و سریع‌تر خیل اعمال سوی کار و تغییر و تحول و توسعه، این مسیر مستلزم لایروبی‌ست وگرنه "حاصل عمر تلف کرده و ایام به لغو گذرانیده بجز حیف و پشیمانی نیست".

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی کار, جامعه شناسی توسعه

[ شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 خودکشی دختران

✍️ حسین شیران

.

خودکشی دختران - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 در یک ماه گذشته خودکشی دو دختر نوجوان از اطرافیان اندوه بزرگی بر همه هستی‌ام حاکم ساخت! تصور جای خالی‌شان در خانه و کلاس درس و جامعه سخت دیوانه و سوز و گداز پدرمادرهایشان دیوانه‌ترم می‌کرد! همان‌موقع خواستم از باب درددل هم که شده چیزی بنویسم اما ذهن پریشان و دست لرزان‌ام هیچ اجازه‌ نداد؛ بعد هم چه باید می‌نوشتم و صرف نوشتن و خواندن چه دردی از جامعه و جمعیت دوا می‌کند! یاد حکایت ویل دورانت افتادم و مردی که از او دلیل محکمی برای زنده ماندن و خودکشی نکردن خواست و او نداشت و بعد اندوهناک نشست و نوشت: این‌همه دانایی اگر دردی از بشریت درمان نکند به چه دردی می‌خورد؟ و نیز امیل دورکیم که می‌گفت فعالیت فکری اگرکه نقشی در زندگی عموم نداشته باشد ارزش یک ساعت زحمت هم ندارد. باری، تا شکاف علم و عمل را پر و یا دست‌کم کم نکنیم همه به‌نوعی مشغول آب در هاون کوبیدن‌ایم. علوم اجتماعی و انسانی علوم رفتاری‌اند و نهایتا نشان پندارها و گفتارهایمان را باید در رفتارهایمان ببینیم. نسل جدید تاب‌آوری لازم برای تحمل منویات نسل ما هرچند به خیر و صلاح‌اش باشد را ندارد، چه کنیم؟ چگونه با آن‌ها رفتار و در صورت نیاز اصلاح‌شان کنیم بی‌آن‌که آن‌ها را پرپر و خودمان را بدبخت کنیم؟ ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, خودکشی دختران کودکان, ویل دورانت دورکیم

[ سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

قالیباف و قاچاق سازمان یافته سوخت

.

🌓 بزرگترین ایراد و یا بهتر بگویم جرم سیاستمداران بویژه در جوامع آشفته‌ای همچو جامعۀ ما کافر (پوشاننده و پنهان‌کنندهٔ) واقعیات بودنشان است هم از اینرو جائر در حق نه فقط مردم بلکه وقایع جامعه هم هستند؛ اساسا از همین سیاست دیرین "نباید گذاشت مردم بفهمند" بوده و است این حجم از مسائل و مشکلات رویهم‌انباشته، چه بوقتش نپذیرفته و نگذاشته‌اند واقع‌بینانه طرح‌وبحث و حل‌وفصل شوند! حال چطور شده قالیباف برای یکبار هم که شده تغافل و تعارف هر دو را کنار گذاشته و بر سازمان‌یافته بودن قاچاق صحه گذاشته باید نشست و دید. مردم که هیچ تردیدی نداشته و ندارند تانکرتانکر کشتی‌کشتی سوخت از این مملکت قاچاق می‌شود، این حضرات بودند که نمی‌پذیرفتند و یا مصلحتا نابوده و نادیده می‌انگاشتند! بدیهیست کشوری که سیاستش مبتنی بر اصل پنهانکاری باشد همه چیزش پشت‌پرده‌ای و پادرهوا و نقدونظرناپذیر و نظارت‌ناپذیر، اقتصادش هم همین‌که هست خواهد بود- دلال‌دوست و دلال‌مدار! اینست که مردم ایران هیچ منت سوخت ارزان را نمی‌پذیرند؛ سوخت ارزان به چه قیمتی؟ برای چه؟ برای که؟ سالی 720 لیتر سهمیه کجا و روزی میلیونها لیتر قاچاق سازمان‌یافته کجا؟!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, قاچاق سوخت, سوخت ارزان

[ جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 باز توفان!
✍️ حسین شیران

.

از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان، ذهن مرا توفانی‌ست که هر از گاه بی‌مهابا برمی‌خیزد و هر آن امید و انگیزه و انرژی‌ای که با هزار جهد و جهاد در وجودم اندوخته‌ام را می‌روبد و با خود می‌برد! من او را خوب می‌شناسم و او هم مرا. سالهاست که باهم در تعامل‌ایم و با وجود همه درگیری‌ها بسی بهم خو گرفته‌ایم. چه وقت‌ها که او تا دم در آمده اما مراعات حال دل گاها خوش مرا کرده تو نیامده است و چه وقت‌ها که من خود از سر خستگی و دلتنگی در را به رویش باز کرده و بیرون به انتظارش نشسته‌ام تا که از راه رسد و تمام ذهن و زندگی‌ام را درنوردد!

.

پیش‌آگهی‌ و پیش‌درآمد این توفان، پرسش سخت و سنگین و در عین حال سوزناکی‌ست که هرگاه کوبه‌ی در چوبی ذهنم به صدا درمی‌آید می‌دانم که باز او به سراغم آمده و دیگر به این راحتی‌ها دست از سرم برنخواهد داشت. چه کنم؟ از وقتی یادم می‌آید کتاب در دست گرفته و با عطشی سیری‌ناپذیر مدام خوانده‌ام و خوانده‌ام و خوانده‌ام و همیشه هم در هر چه خوانده‌ام تور تحقیق و تأمل درانداخته‌ام اما زور که نیست تمامی آموخته‌ها و اندوخته‌ها و اندیشه‌هایم را هم که روی‌هم می‌گذارم باز پاسخ درخوری برایش نمی‌یابم! ناگزیر وامی‌دهم او هم پا می‌دهد تا توفان از راه رسد و نه فقط ذهن که تمام وجودم را زیرگیرد.

.

امروز هم از آن‌روزهاست که در سکوت سنگین حاکم بر ذهن‌ام یهو صدای کوبه می‌پیچد، در را که باز می‌کنم او را باز پشت در می‌بینم؛ تا چشم در چشم هم می‌شویم بی‌هیچ حرف و حدیثی کوله‌بارش را زمین می‌گذارد و خرده‌پرسش‌هایش را جلوی چشمانم می‌گسترد و بعد با اشاره‌ی سر مرا به سیرشان دعوت می‌کند: "بالاخره نگفتی تو کیستی و چیستی و چه کاره‌ای و چه می‌کنی و چه می‌خواهی و از که می‌خواهی و برای چه و که می‌خواهی؟ با کدام انگیزه و امید می‌خواهی؟ این وسط چه به تو می‌رسد؟ چه به خانه و خانواده‌ات؟ تا کنون این همه از عمر گرانمایه‌ مایه گذاشتی کجا رسیدی؟ کجا را گرفتی؟ بعد از این می‌خواهی کجا را بگیری؟ ..."

.

از خواندن بقیه‌ی پرسش‌ها منصرف می‌شوم، بارها خوانده و دیگر همه را حفظ‌ام! چشم از کوله بازمی‌گیرم و آرام به افق می‌دوزم! او هم همچو همیشه کوله‌اش را جمع می‌کند و کنار می‌کشد. هیچ حرفی برای گفتن نیست. با حال و روزی پریشان به در تکیه می‌کنم و به گردبادی که آرام‌آرام در دوردست شکل می‌گیرد و گرد و خاک‌ها را بالا می‌برد خیره می‌شوم. در را باز می‌گذارم و تو می‌آیم. این بار هم پناهگاه امنی برای انگیزه و انرژی‌ و امید و آرزوهایم ندارم. سر و صدای بیرون مدام بیشتر و نزدیک‌تر می‌شود. سرم را پایین می‌اندازم و تنها به این می‌اندیشم که این توفان از کدام رخنه بر وجود من می‌توفد و من آیا روزی خواهد رسید بتوانم از پس آن برآیم؟! ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی علم, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 در باب اخلاق اجتماعی - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

شدت و حدت و وسعت اجتماع‌گزینی انسان، علی‌رغم آفت‌ها و آسیب‌ها و آزار‌هایی که اجتماع برایش داشته و دارد، بحدی‌ست که دیگر جایی برای بحث بر سر اجتماع‌گریزی‌اش نمی‌گذارد. این واقعیت بقدری آشکار است که ما بی هیچ حاشیه و حرف و حدیث اضافه‌ای اصل و اساس بودن و "اصالت اجتماع" را بپذیریم و تمام توان خویش را، علما و عملا، صرف حل و فصل مسائل و مشکلات خرد و میان و کلان آن سازیم؛ این نخستین نتیجه از این بحث است: وقتی ما را گریزی از اجتماع نیست ناگزیر باید به اجتماع بیندیشیم.

.

اما پذیرش اصل و اساس و اصالت اجتماع بلافاصله ما را به پذیرش اصل و اساس و اصالت دیگری وامی‌دارد: "هم‌زیستی"؛ این اصل با اصل اجتماع نه فقط بیگانه و بیرونی نیست بلکه برعکس بقوت در متن و بطن و معنی و مفهوم آن مستتر است؛ افراد بواقع به انگیزه و امید هم‌زیستی گرد هم می‌آیند و این گردهم‌آیی‌ست که به اجتماع امکان وجود می‌دهد. بدون انگیزه و امید امکان گردهم‌آیی و بدون گردهم‌آیی امکان اجتماع ذهنا و عینا به امتناع می‌انجامد. این هم نتیجه‌ی دوم: اجتماع به انگیزه و امید هم‌زیستی ممکن و محقق است.

.

با این وجود این مهم یعنی هم‌زیستی در قالب اجتماع بدین سادگی ممکن و میسر نمی‌شود- بقول قدما این از آن دست خمیرها‌ست که برای ورآمدن‌اش زیاد آب می‌برد. در حقیقت آب لازم برای این خمیر باید از سرچشمه‌ی زلال "عقل" تأمین گردد- این چشمه در اقلیم انسانی افراد است اما متأسفانه بس کم جوش و خروش است و کم‌برخورداری این اقلیم هم از این‌روست، و در واقع این خمیر بیشتر از سرچشمه‌ی گل‌آلود "امیال" آب می‌خورد- چشمه‌ای که در اقلیم حیوانی افراد است و یک‌ریز می‌جوشد و می‌خروشد و برخورداری و برمداری این اقلیم هم از این‌روست.

.

به هر حال فرق است میان خمیری که از آب زلال عقل ورآمده و خمیری که به آب گندیده و گل‌آلود امیال و اغراض برآمده است؛ با این وجود نانی که اغلب در اجتماعات بشری پخت و پخش می‌شود بیشتر از خمیر امیال و اغراض بشریست تا عقل او، برای همین هم‌زیستی افراد در قالب اجتماع هیچ‌گاه آن رنگ و بو و طعم و طراوتی که در حقیقت باید داشته باشد را نداشته و ندارد؛ اینست که هم‌زیستی در اجتماع اغلب تهوع‌آور و دردآلود می‌شود. این نتیجه‌ی سوم این بحث است. چاره چیست؟ چاره آن چیزیست که جلوی جولان امیال و اغراض درآید: "اخلاق". (باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی اخلاق, اصالت اجتماع

[ چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و سوم
✍️ حسین شیران

.

حکایت هم‌راهی و هم‌باشی جمهوریت و اسلامیت در نظام سیاسی ما در چهل‌وچند سال گذشته حکایت آن دو مرغ پرنده‌ایست که مولوی در فیه ما فیه1 می‌گوید اگر بهم ببندیم‌شان به این امید که با چهار بال بهتر و بیشتر بپرند اتفاقا برعکس شاهد هیچ پروازی نخواهیم بود! چرا؟ چون دویی در میان است و هر پرنده پرمی‌کشد تا بدان‌سو که خود می‌خواهد پرواز کند آن دیگری نمی‌گذارد و این‌گونه هر دو از پرواز می‌مانند؛ مگر این‌که یکی مرده باشد در این‌صورت پرواز برای دیگری، هرچند مشکل اما به هر حال، ممکن می‌شود.

.

با پیروزی انقلاب 57 دو مرغ جمهوریت و اسلامیت هم به این امید بزرگ سخت به پای هم بسته شدند تا سپهر سیاسی ایران‌زمین بعد از تجربه و تحمل چندهزارساله و پی‌درپی پروازهای سرخ و سیاه سلاطین خودکامه این بار با چهار بالِ این دو پرنده شاهد پروازی به مراتب بهتر و بیش‌تر و در واقع سبزتر و مردم‌مدارتر باشد ولیکن خیلی زود مشخص شد که این ایده به این سادگی‌ها عملی نیست، چه به واقع نه یکی بلکه دویی در میان است و هر یک از این دو می‌خواهد در مسیری پر پرواز بگشاید که لزوما مد نظر دیگری نیست!

.

از آن‌جا که در آن برهه‌ی حساس سرآمدی ازآن اسلامیون و ارجحیت ازآن اسلامیت بود برای عبور از این بحران دو راه پیش پا بود: یکی گسستن هم‌بندی و رهانیدن اسلامیت از شر جمهوریت و دیگری نگه‌داشتن هم‌بندی و "بی‌جان یا نیم‌جان ساختن جمهوریت"؛ راه نخست اگرچه بی هیچ تزاحمی مستقیم به "حکومت اسلامی" می‌انجامید اما نفی جمهوریت بعد از پیروزی انقلاب خلف وعده‌ای کلان‌ محسوب شده و تنافر شناختی سنگینی بر دوش نظام می‌گذاشت و به تضادها و تفرقه‌های غیرقابل کنترلی منجر می‌شد که در آن آغاز به صلاح نبود، از این رو مصلحتا راه دوم در پیش گرفته شد.

.

در طی این راه در چهل‌وچند سال گذشته جمهوریت هم‌بند اسلامیت مانده و همواره بر عنوان جمهوری اسلامی تأکید شده است؛ پیوسته انتخابات برگزار شده و مردم نه فقط برای رییس‌جمهور بلکه نمایندگان خود در مجلسین دست به انتخاباتی زده‌اند، ولی به واقع این نمود و نمایشی از "جسم جمهوریت" بوده که بربسته به پای اسلامیت- به بیان دیگر به قول بی‌تعارف مرحوم مصباح یزدی، با اذن و اجازه‌ی اسلامیت، آن هم در منطقه‌الفراغ، به پرواز درآمده و هنوز نه فقط در ایران بلکه بسیاری از کشورهای جهان با وجود همه‌ی ادعاها "جان جمهوریت" مجال پرگشودن و پرواز نداشته است. اما جان جمهوریت چیست؟

.


1. "دو مرغ را برهم بندی با وجود جنسیّت و آن چه دو پَر داشتند به چهار مبدّل شد نمی‌پَرّد، زیرا که دُوی قائم است؛ اما اگر مرغِ مُرده‌ای را بر او بندی بِپَرّد، زیرا که دُوی نمانده است".

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

در باب پیشداوری About prejudice

حسین شیران

.

🌓 پائولو کوئیلو داستان کوتاه زیبایی دارد که بی‌گمان ارزش هر روز و هر لحظه بازخوانی و بازاندیشی را دارد- بویژه برای آن‌ها که خواه‌ناخواه دائم در حال داوری کردن‌اند: مردی تبرش را گم می‌کند و به همسایه‌اش ظنین می‌شود؛ یک روز تمام او را زیر نظر می‌گیرد و می‌بیند که تمام رفت‌وآمدها و رفتارهایش شبیه دزدهاست. مصمم می‌شود او را به پلیس معرفی کند. فردا صبح موقعی که می‌خواهد دوچرخه‌اش را از انبار بردارد و پیش پلیس رود می‌بیند تبرش آن‌جا گوشه‌ای افتاده است. از سوءظن خود به همسایه نادم و ناراحت می‌شود و یک روز دیگر او را زیرنظر می‌گیرد و می‌بیند رفت‌وآمدها و رفتارهایش همه طبق قاعده و طبیعی‌اند. بدیهی‌ست توجه و تأکید کوئیلو در این داستان بر نقش تعیین‌کننده‌ی پیش‌فرض‌ها و پیش‌داوری‌ها در کنش‌ها و واکنش‌های ماست. مراقب پیش‌فرض‌ها و پیش‌داوری‌های‌مان باشیم، آن‌ها اغلب ما را وامی‌دارند هر چیز و هر کس را آن‌گونه که می‌خواهیم ببینیم و نه لزوما آن‌گونه که هستند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, پیشداوری, روانشناسی اجتماعی

[ یکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

دوری در دنیای آمار - بخش اول

جمعیت زندانیان کشورهای جهان

.

جمعیت زندانیان کشورهای جهان

.

ایالات متحده‌ی آمریکا با 1,767,200 نفر در صدر جدول و چین با 1,690,000، برزیل با 835,643، هند با 554,034 و روسیه با 433,006 در رده‌های بعدی قرار دارند. در این رتبه‌بندی، جمهوری اسلامی ایران با 189,000 نفر زندانی در رده‌ی دهم دنیا قرار دارد. طبق این آمار برای جمعیت حدودا 85 میلیون نفری ایران حدود 222 زندانی به ازای هر 100 هزار جمعیت می‌افتد.

.

دنیای آمار - World of Statistics - Prison Population

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: دنیای آمار, جمعیت زندانیان کشورها, سرانه زندانیان ایران, جامعه شناسی شرقی

[ پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش هفتم
✍️ حسین شیران

.

باری، آگاهی اگر متضمن علایق و سلایق و منافع افراد نباشد و یا در تضاد با آن‌ها باشد تحققا هیچ تحرکی در آن‌ها و هیچ تحولی در اوضاع و احوال ایجاد نخواهد کرد. بر این اساس مشکل شایع جنبش‌های مردمی را لزوما نه در «ناآگاهی» افراد بلکه عموما «ملاحظه‌ی منافع» ساری و جاری و «ترس از دست دادن منافع» در آن‌ها باید دانست؛ در گذر از اندک دریادلانی که ورااندیشانه از منافع خود می‌گذرند و در راستای اهدافی والاتر و بالاتر دل به دریای تحول‌خواهی می‌زنند باقی، که دربرگیرنده‌ی بخش اعظمی از مردمان است، در هر موقعیتی نخست ریزبینانه منافع خود را می‌سنجند و بعد بر اساس آن عمل می‌کنند.

.

در گذر از «هسته‌ی حاکمان» که مشخصا منافع‌شان در حفظ نظامی است که خود مستقر ساخته‌اند، در «لایه‌های پیرامونی» این هسته ما با خیل پرشماری از ایادی و عوامل و عناصر طرف هستیم که ذیل ایدئولوژی و هژمونی هسته هزاران‌هزار پست و مقام و موقعیت را اشغال کرده و از قبل آن به نام و نان و نوایی رسیده‌اند؛ این‌ها همان «همراهان حاکمیت» هستند و در سایه‌ی این همراهی همواره منافع پرشمار خود و اطرافیان‌شان تأمین و تضمین است و از این جهت البته که نظرا و عملا در اردوی «حامیان حاکمیت» قرار می‌گیرند.

.

هر دو دسته‌ی فوق، یعنی هم هسته‌ی حاکمان و هم همراهان و حامیان حاکمان، در گذر از «منفعت‌اندیشی»، نظر به کم‌وکیف پندارها و گفتارها و کردارها و احیانا ظلم‌ها و ستم‌ها و مفاسدی که طی دوران حکم‌رانی در حق ملت و مملکت روا داشته و دارند قویا درگیر «عاقبت‌اندیشی» هم هستند و خوب می‌دانند که سرنوشت‌شان سخت بهم‌بسته است و اگر اوضاع دگرگون گردد از قبل کرده‌های‌شان با چه تقاص‌های سنگینی روبرو خواهند شد؛ از این نظر هر دو منفعتا و مصلحتا دست‌دردست هم در یک جبهه علیه هرگونه تغییر و تحول می‌جنگند.

.

دسته‌ی پرشمار دیگری هم داریم که عملا و نظرا دستی در حاکمیت ندارند اما به‌هرحال کارمندان و کارگزاران دولت و حکومت در شاخه‌ها و شعبات مختلف بوروکراسی‌اش هستند و به‌هرشکل خود و خانوارشان از این طریق ارتزاق می‌کنند. این‌ها هم هم‌چون دو دسته‌ی قبل جزو اقشار آگاه جامعه هستند و از قضا به‌دلیل حضور در نهادها و سازمان‌ها و نزدیکی به متولیان امور بسی بیش‌تر و بهتر در جریان کمی‌ها و کاستی‌ها و کجی‌ها و ناراستی‌ها هستند؛ با این‌حال همه می‌دانند شرط استمرار منافع‌شان اعلام انزجار از مخالفان و یا دست‌کم سکوت و انفعال است، از این نظر این دسته هم اغلب طرف‌های اردوی منتقدان و معترضان آفتابی نمی‌شوند.

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی​​​​​​​

[ شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنگ - بخش سوم
✍️ حسین شیران

.

در شرح نسبت حاکمان با این همه جنگی که از دیرباز تا کنون در جهان میان جوامع بشری درانداخته‌اند و بدین‌وسیله میلیون‌ها تن از مردمان بی‌چاره- اعم از نظامی و غیرنظامی و زن و مرد و کودک و کهن‌سال، را از زندگی ساقط کرده و میلیون‌ها تن دیگر را ناقص و ناتوان ساخته و خیل بازمانده‌ها را هم بی‌کس و بی‌کار و بی‌خانه و کاشانه به خاک سیاه نشانده‌اند، تنها به یک کلیدواژه می‌توان تکیه و تأکید داشت: "سلطه"؛ باری، به باور من، فقط این کلیدواژه است که از پس توضیح و تبیین این یک رویداد پرتکرار در همه ادوار تاریخی برمی‌آید.

.

تاریخا و تحققا هر جنگی در هر کجا و در هر برهه از زمان، فارغ از هر توضیح و توجیهی که برایش ارائه شده و هر آن سرپوشی که برایش و به رویش گذاشته شده، در مجموع از سه حال خارج نبوده و نیست: یا بر سر "کسب سلطه" بوده و است یا برای "حفظ سلطه" و یا در موجه‌ترین حالت "ضدسلطه" بوده است- سلطه بر سرزمین و بر مردمان و بر منابع و مواضع و یا هر چیز دیگری؛ در هر حال خیل توجیهات و پوشش‌ها را اگر به تیغ نقد از بر و روی جنگ‌ها کنار زنیم لخت و عور جز سلطه چیز دیگری که اصل و اساس جنگ‌ها بوده باشد نخواهیم یافت.

.

باری، به این قرار در همه ادوار تاریخی، جنگ لازمه‌ی سلطه و سلطه لازمه‌ی حکومت بوده و است؛ بدون جنگ چه سلطه‌ای و بدون سلطه چه حکومتی؟ برای همین همواره در طول تاریخ این سه به شدت و قوت بهم‌بسته و لازم و ملزوم هم بوده‌اند و مدام هم‌دیگر را بازیابی و بازتولید کرده‌اند و هنوز هم می‌کنند. دنیا را تا بحال بارها و بارها آب برده ولیکن این سه و نسبت پایدار مابین‌شان را نه هیچ خواب برده و نه هیچ چیزی خراب کرده است! همچنان حاکمان بقوت بر سر کارند و در هر فرصتی بر سر سلطه بر جوامع و جهان جنگ‌ها می‌افروزند!

.

اما اگر همه‌ی این آتش‌ها از گور سلطه برمی‌خیزند آتش سلطه خود از کدام گور می‌خیزد؟ این گور چیست و کجاست که هیچ خاموشی نمی‌پذیرد و هر گاه که بخواهد شعله می‌کشد و دنیا و هرچه در آنست را به کام می‌گیرد و به خاکستر تبدیل می‌سازد؟ در همین لحظه اگر ابلهی از قماش سلطه‌جویان کلید پرتاب موشکی را بفشارد و جنگ هسته‌ای به راه اندازد چند ثانیه بعد از دنیا با این همه موجود و این همه دستاورد چه باقی می‌ماند؟ چرا و چطور شد که کار به اینجا رسید؟ و چه کار می‌توان کرد بیش از این کار از کار نگذرد؟ ... (باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنگ, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست

[ چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و دوم
✍️ حسین شیران

.

در تصویری تاریخی از 16 بهمن 1357، روزی که امام بر سکویی ساده در سالن آمفی‌تئاتر مدرسه‌ی علوی حاضر شدند تا تنها چند روز بعد از بازگشت به ایران حکم نخست‌وزیری و تشکیل دولت موقت را تنفیذ نمایند، دست چپ‌شان مهدی بازرگان نشسته بود با کت و شلوار و کراوات در تیپ معمول دیپلماتیک آماده‌ی دریافت حکم، و دست راست‌شان هاشمی رفسنجانی با قبا و عبا و عمامه در تیپ معمول آخوندی، برای یاری و همراهی امام در نخستین اقدام حاکمیتی برای تأسیس جمهوری اسلامی.

.

دست چپی در نگاه نخست یک سیاست‌مدار اسلام‌گرا بود و دست راستی یک اسلام‌مدار سیاست‌گرا؛ دست چپی آن‌جا بود تا بعنوان یک غیرروحانی حضورش نماد و نمودی باشد بر جان و جریان جمهوریت در کالبد حکومت اسلامی که حاکم‌اش از پیش وعده‌اش را داده بود، و دست راستی آن‌جا بود تا بعنوان یک روحانی مبارز بارز حضورش هم نماد و نمودی‌ باشد بر ارجحیت و اولویت اسلامیت در حاکمیت (از قضا حکم هم آن روز دست او بود) و هم عرض اندامی بر همگان که بدانند بسی بیش از آن‌چه فکرش را بکنند به امام نزدیک‌اند و بواقع "چشم و گوش"‌ ایشان‌اند.

.

آن روزها فعلا از ریاست و سیادت روحانیون بر دولت و ملت خبری نبود چه هنوز طنین صدای امام بر گوش‌ها بود که می‌گفت: "روحانیون شغل‌شان چیز دیگری است و متکفل حکومت نخواهند شد" (سخن‌رانی 26 دی 57) و حتی در مورد خود هم گفته بودند: "من نمی‌خواهم ریاست دولت را داشته باشم؛ طرز حکومت حکومت جمهوری است و تکیه بر آرای ملت" (مصاحبه با مجله‌ی استرن 26 دی 57)؛ و بواقع چنین هم شد و ایشان چند روزی بعد از پیروزی انقلاب (10 اسفند 57) به قم عزیمت کردند و (تا بهمن 58) 11 ماه آن‌جا ماندند.

.

اما برخلاف نظر امام، دست راستی، گفته‌ناگفته نظرش این بود که از غیرروحانیون بخاری برای انقلاب برنخواهد خاست و حکومت اسلامی جز به مداخله و مشارکت مستقیم روحانیون برقرار و برمدار نخواهد شد؛ و این گویی نوعی "پیش‌گویی خودبرآور Self_Fulfiling Prophacy" بود، چه بازرگان رئیس دولت موقت 9 ماه بیش دوام نیاورد و استعفاء داد؛ بنی‌صدر نخستین رئیس‌جمهور هم 17 ماه نشده مهر عدم کفایت خورد و فرار کرد؛ و رجایی تنها 28 روز رئیس‌جمهور ماند و ترور شد؛ و بعد دیگر چهل سال بعد همه‌ی رؤسای دولت، جز احمدی‌نژاد، پی‌درپی هم از روحانیون انتخاب گشتند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ جمعه ۱۲ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش ششم
✍️ حسین شیران

.

آگاهی در ارتباط با هر چیزی ممکنست از طرق مختلف، با یا بی واسطه، حاصل گردد؛ در سال‌های اخیر توسعه و تحول اسباب و اساس ارتباطات و پیدایش و پیشرفت «حوزه‌ی عمومی» بمثابه‌ی فضایی فراخ برای ایجاد شبکه‌های اجتماعی و اشتراک و انتقال اطلاعات در میان مردم بسی بیش از پیش به افزایش سطح و حجم آگاهی‌ها کمک کرده است؛ بدین سبب حالیا ما معاصران در هر زمینه آگاه‌ترین مردمان در تمام اعصار تاریخ به‌شمار می‌رویم، با این حال مضطرب‌ترین و مستأصل‌ترین و گاه مأیوس‌ترین مردمان تاریخ هم همین ماها هستیم!

.

این یعنی آگاهی نه فقط دردی از ما دوا نکرده بلکه برعکس بسی بر دردهای ما هم افزوده است! چگونه می‌شود آگاه بود اما هم‌چنان زیر سلطه باقی ماند؟ آیا دردی بزرگ‌تر از این هست؟ مارکس- بزرگترین متفکر مردمی قرون اخیر، دو قرن پیش به این موضوع مهم پرداخت و اصلی از آن در میان انداخت مبنی بر این‌که آگاهی، برخلاف تصور ایدئالیست‌هایی هم‌چون هگل، بخودی‌خود هیچ کاری از پیش نمی‌برد؛ آگاهی به‌واقع اگر به علایق و سلایق و منافع توده پیوند نخورد هیچ تحرک و تحولی در طبقات و سرنوشت آن‌ها ایجاد نخواهد کرد.

.

اما حاکمان همواره جلوتر از مردمان هستند و بقول یووال نوح هراری نمی‌گذارند هیچ جای و هیچ گاهی از تاریخ خالی بگذرد؛ آن‌ها نکته‌ها را بسی بیش‌تر و بهتر و زودتر از توده درمی‌یابند و مبتنی بر آن طرح و تدبیری جدید جایگزین طرح و تدبیر ناکارآمد گذشته می‌کنند! چه اگر اصل و قصد بر "سوار شدن و پیاده نشدن" است برای قرار و دوام‌اش همواره باید هشیار بود. زمانی برنامه‌ی‌شان این بود که "نباید گذاشت مردم آگاه شوند" وگرنه سلطه بی سلطه، و حالا که می‌بینند ناآگاه نگه‌داشتن مردم دیگر جواب نمی‌دهد طرح تسخیر و تحدید و تعلیق "علایق و سلایق و منافع" مردم را در پیش گرفته‌اند تا مباد در پیوند با آگاهی خطرآفرین شود.

.

اکنون اگرکه مدرنیته علایق و سلائق و منافع فراوان آورده است در نهایت افسار همه دست حکومت‌هاست؛ کافیست مردم از حد و مرز خود خارج شوند و مختصر تهدیدی برای مواضع و منافع حاکمان رقم زنند، آن‌وقت دیده‌ایم و باز می‌بینیم که چگونه سریع کلید خاموشی‌شان را زده، علائق و سلائق و منافع مردم را مصادره می‌کنند و سخت آن‌ها را در تنگنا قرار می‌دهند و تا به حد و مرز خویش عقب ننشیند و توبه نکنند و تعهدی ندهند از روشن کردن آن استنکاف می‌کنند. توفان توتالیتاریانیسم و تمامیت‌خواهی حکومت‌ها همواره برای این برپاست تا نهال طغیان در سر توده هرگز نتواند روید! (باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نقد و نظری بر کتاب "هندسه‌ی عدالت"

اثر علامه هاشمی خراسانی

✍️ حسین شیران

بخش سوم

.
در فصل دوم، استاد در شرح ریشه و علت‌العلل مسائل و مشکلات جوامع بشری بحث را از "نیازهای حقیقی بشر که تحت تأثیر «طبیعت»، «وراثت»، «خود» و «جامعه» شکل گرفته‌اند" شروع می‌کند و آن‌ها را "استعدادهای مردم" می‌نامد که باید به فعلیت برسند؛ اگر یک چنین اتفاقی بیفتد آن را «عدالت» و در غیر این‌صورت "محرومیت" در حق انسان تلقی می‌کند. انسان "حق شدن" دارد به این معنی که نیازهایش باید برآورده و استعدادهایش شکوفا شوند، در حالی‌که تاریخ همه از فقدان عدالت و طغیان محرومیت در حق مردمان حکایت دارد.

.

استاد به‌درستی وضعیت امروز بشر را بی‌ارتباط با وضعیت دیروز ندانسته و دود امروز را ناشی از آتش دیروز می‌داند و "عدالت را گمشده‌ی دیرین بشریت و هدف از بعثت انبیاء" می‌خواند و منظور خود از عدالت را هم "عدالت مطلق" بیان می‌کند و نه "عدالت نسبی که وجودی اعتباری- و نه حقیقی، دارد و نام دیگرش ظلم است". عدالت مطلق یعنی همه‌ی نیازهای انسان‌ها در همه‌ی جوامع بشری برآورده شود وگرنه جزئا انسان از جای خالی یک نیاز برآورده نشده و کلا جوامع بشری از جای خالی یک جامعه که نیازهایش برآورده نشده "سقوط" می‌کند.

.

به این ترتیب استاد بحث را از سطح یک فرد یا یک جامعه به سطح جهان بالا برده و بصورت جهان‌شمول از "عدالت مطلق جهانی" برای "نظام واحد جهانی" سخن می‌گوید. عدالت به معنی و مفهوم "قرار دادن هر چیز جای خود" را می‌پذیرد و بر اساس آن، هر فرد را نظر به مجموع نیازمندی‌ها و استعدادهایش واجد جایی مختص و مشخص در نظام جهانی می‌داند که اگر نتواند آن را پر کند "خلأ اجتماعی"‌ای مخل عدالت جهانی ایجاد می‌کند. از این نظر او در هر حال و در هر زمان همه را دنبال یک نیاز مشترک می‌بیند: "عدالت مطلق".

.

"انسان نگون‌بخت در جست‌وجوی عدالت مطلق به هر سویی روی آورده و به هر حکومتی سرسپرده است". ... "از بطن نیاز به عدالت است که نیاز به حکومت متولد می‌شود" تا امکان "اشراف و سلطه" به تأمین نیازها فراهم گردد ... اما وجود حکومت‌های متعدد در جهان نه فقط منجر به عدالت مطلق نشده بلکه "علت یا معلول محرومیت" گشته است. "جهان نمی‌تواند دو حاکم داشته باشد" - چه برسد به این همه حاکم؛ به این قرار است که استاد از پل ضرورت عدالت مطلق جهانی و نظام واحد جهانی عبور کرده به ضرورت "حکومت واحد جهانی" می‌رسد.

.

بحث به حکومت واحد جهانی که می‌رسد استاد با تعریف و تعیین چهار ویژگی، نمونه‌ی آرمانی و یا بقول وبر تیپ ایدئالی برایش می‌سازد: 1. باید هر چیز و هر کس را در نظام هستی بشناسد 2. جای آن را بداند 3. توان جابجا کردن‌اش را داشته باشد و 4. از اشتباه در آن‌ها مصون باشد؛ و بعد بلافاصله می‌افزاید که "این ویژگی‌های چهارگانه همان اشراف و سلطه‌ی حقیقی بر نظام هستی است که اولا و بالذات جز برای خالق آن ممکن نیست." این یعنی حق حاکمیت تنها از آن خالق هستی است و منحصرا با حاکمیت اوست که عدالت مطلق جهانی می‌تواند محقق گردد.

.

اما حکومت خالق هستی بر هستی و مشخصا بر جوامع بشری چگونه جاری و ساری می‌شود؟ به چه اسباب و اساسی؟ چرا تا به حال جاری نشده؟ بعد از این چگونه جاری خواهد شد؟ ... در گذر از این مقدمات- که گفتیم فعلا به تسامح با آن همراهی می‌کنیم تا بعد، بحث استاد بسی "وجهه‌ی شرقی و شیعی" خود را رو می‌کند و به تدریج مقصود و منظور استاد (علامه) از این همه مقدمه‌چینی مشخص می‌گردد.

(باقی در بخش بعد).

کتاب هندسه عدالت اثر علامه هاشمی خراسانی را از اینجا دریافت کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: هندسه عدالت, علامه هاشمی خراسانی, بازگشت اسلام, جامعه شناسی شرقی

[ پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنگ - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

در این نوشتار ترجیح می‌دهم بجای پرداختن به پرسش پر حرف و حدیث "جنگ چیست؟" و "از چیست؟" بدوا پرسش کم حاشیه‌ی "جنگ از کیست؟" و یا "دست کیست؟" را در پیش بگیرم، چه تصور می‌کنم از این مسیر بهتر و زودتر می‌توان به مقصد مورد نظر رسید. کم حاشیه یعنی پرسش بقدری روشن است که چندان جایی برای شاخه‌شاخه شدن و شرحه‌شرحه گشتن باقی نمی‌گذارد و با قدری تأمل حتی یک بی‌سواد و کم‌سواد هم از پس پاسخ به آن برمی‌آید؛ جنگ‌ها را چه کسانی برمی‌افروزند؟ پاسخ: حاکمان! حاکمان بر جهان و جوامع بشری.

.

باری، جهان از دیرباز در هر دو بعد مادی و معنوی بس پاره‌پاره گشته و بارها دست حاکمان از هر نوع‌اش چرخیده، و تاریخا و تحققا این آنها بوده و هستند که هر بار به یک بهانه‌ای از جامعه و جمعیت خود مایه گذاشته و جنگ‌ها افروخته و در سطوح مختلف مرتکب جرم‌ها و جنایات فراوان علیه بشریت و مدنیت گشته‌اند و هنوز هم می‌گردند. برای آنها تنها چیزی که مهم نبوده و نیست جان و جهان هزاران‌هزار بشری‌ست که در بحبوحه‌ی جنگ‌ها از بین رفته و می‌روند. آنها اصلا کاری به اینکه مردم در جنگ و از جنگ چه می‌کشند ندارند؛ خود در امن‌ترین نقاط ممکن می‌ایستند و بی‌پروا و بی‌ملاحظه‌ی پیامدهایش برای مردمان، پی‌درپی هم فرمان جنگ می‌دهند!

.

در این میان «صلح» جز یک امر موقت و در واقع وقفه‌ای مابین دو جنگ و فرصتی برای آماده شدن برای جنگی دگر- چه بسا سخت‌تر و سنگین‌تر از قبل، نبوده و نیست. رشد و توسعه و تقویت مستمر قوای نظامی و تجهیزات جنگی و تهدیدها و تمرین‌ها و مانورهای نظامی و نمایش فناوری‌های دفاعی و هجومی نوین، همه و همه آن- هم در زمان صلح- حکایت از این دارند که آنچه برای حاکمان اصل است جنگ است و صلح فرعی به ذیل آن است! حاکمان ثابت کرده‌اند همواره به جنگ می‌اندیشند مگر اینکه خلاف‌اش ثابت شود، برای همین شده از نان شب مردمان خود می‌زنند و هرچه بیشتر و بهتر مقدمات آن را فراهم می‌سازند!

.

اما چرا چنین است؟! چرا حاکمان وقتی خود بهتر از هر کس دیگری از هزینه‌های جانی و مالی و ملی و مملکتی یک جنگ آگاه‌اند تن به توفان این همه جنگ و این همه هزینه می‌دهند؟! چرا عملا از رفاه و آسایش ملت و رونق و آبادانی مملکت خویش می‌زنند و پای جنگ هزینه می‌کنند؟! چرا حاضرند خیل انتقادات و اعتراضات و اعتصابات و ناآرامی‌های داخلی را به جان بخرند ولی یک گام از عزم جزم جنگ پس ننشینند؟! چرا؟! مگر این جنگ چیست و چه تحفاتی برایشان دارد که مدام در کار و بارش هستند؟! به باور من پاسخ به این سؤالات هم هیچ دشوار نیست اگرکه در مقام پاسخ‌گویی در موضع و موقعیت درست قرار بگیریم. (باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنگ, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست

[ دوشنبه ۱ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنگ - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

پیرامون جنگ سخن گفتن سخت است؛ در عین حال بسی بیهوده هم است، چه اگر قرار بر جنگ‌افروزی باشد- که هست، فارغ از هر حرف و حدیثی این اتفاق خواهد افتاد، کما اینکه افتاده و اکنون با وجود این همه تعقل و تفکر و توسعه و تحول و تمدن که عاید بشریت گشته و نیز با وجود این همه مخالفت‌های مردمی و جنبش‌های ضدجنگ، همچنان می‌بینیم این پدیده‌ی شوم پای ثابت حیات و ممات بشری‌ست و در همین لحظه که من این سطور را می‌نویسم متأسفانه جنگی تمام‌عیار در فلسطین برپاست!

.

کنت- بنیان‌گذار جامعه‌شناسی، می‌گفت جنگ و جنگاوری مال دوران ربانی (تخیلی، تئولوژیک) بشریت است، در دوران جدید با علمی و صنعتی‌شدن جوامع بشری روحیه‌ی جنگاوری در بشر منکوب و جنگ برای همیشه منسوخ خواهد شد. وقوع جنگ‌های جهانی اول و دوم از قضا توسط جوامع علمی و صنعتی جهان خیلی زود نهایت ساده‌انگاری او را آشکار ساخت. علم و صنعت نه فقط مانع جنگ نشد بلکه برعکس خود به قوت در خدمت جنگ و جنگاوری قرار گرفت تا نشان دهد مشکل جای دیگر و بسی جدی‌تر از این حرف‌هاست.

.

اما این مشکل چیست و آن جای دیگر کجاست؟ چرا از آغاز تا کنون هیچ فصلی از تاریخ زیست اجتماعی بشر بی جنگ ورق نخورده است؟ چه چیز در همه‌ی این دوران باعث این همه جنگ شده و باز می‌شود؟ در دنیای دائما در حال دگرگونی، آن چیست که خود هیچ دگرگون نمی‌شود اما قهرا همه چیز را دگرگون می‌سازد؟ چرا در این همه مدت هیچ کاری از دست هیچ کس برنیامده و باز نمی‌آید؟ مهم‌تر از این چه مسأله‌ای؟ وقتی سایه‌ی شوم جنگ همچنان بر سر جهان و جوامع بشری‌ سنگینی می‌کند این همه صحبت از توسعه و تحول و فرهنگ و تمدن چه معنی دارد؟ چرا هیچ گاه هیچ کدام جلوگیر این همه جنگ‌افروزی نگشته است؟ ...

.

باری، بشر از زمانی که از ترس طبیعت و موجودات طبیعی به غارها پناه می‌برد تا به اکنون که بسی بر طبیعت مسلط گشته و اینک به یاری علم و صنعت در کهکشان‌ها پرسه می‌زند راه درازی پیش آمده و به شدت و حدت دنیا را بس دگرگون ساخته است اما در حقیقت تا زمانی که مبنا و منشأ پایدار جنگ‌افروزی را نشناخته و بر آن مسلط نگشته است جای هیچ افتخاری برایش وجود ندارد. وقتی جنگ می‌تواند در یک آن همه چیز و هر اندوخته‌ در طی دوران را براحتی از بین برد پس هنوز هیچ دستاوردی وجود ندارد!

.

مهم‌ترین دستاورد می‌تواند کور کردن سرچشمه‌ جنگ باشد. اما اگر این تا کنون محقق نشده زین‌پس آیا شدنی‌ست؟ اگر نه، پس باید سوخت و ساخت و اگر آری، چگونه؟ با کدام اسباب و اساس؟ به باور من، حالیا مهم‌تر از این پرسشی برای بشریت وجود ندارد و تا این پرسش مطرح است صحبت از هر چیز دیگری در هر کجا اگر نه بیهوده دست‌کم در سایه و در پس پرده است. (باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنگ, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست

[ شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 میم‌میم‌ها - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

میم‌میم‌ها کیستند؟ صاف و ساده اگر بخواهم بگویم میم‌میم‌ها "مقامات، معاونان و مدیران میانی مملکت" هستند- حالا نه همه، مشخصا "مقامات، معاونان و مدیران میانی مافیایی مملکت" (تأکید بر "میانی مافیایی" بودن است). از آنجا که تکرار این همه قدری دشوار است ما اینجا از آنها با عنوان "میم‌میم‌ها" یاد می‌کنیم تا هم آن را بسی کوتاه‌تر کرده باشیم و هم با عنوانی غیرمصطلح و غیرعادی سخن از کسانی ساز کنیم که اساسا غیرعادی بودن و نمودن برایشان "سم" است- شاید به این قرار بتوانیم اندک توجهی به جانب غیرجالب‌توجه‌شان جلب کنیم.

.

وقتی پای عناوینی همچون "مقام و معاون و مدیر" به میان می‌آید فکر و ذهن هر اهل فن و صاحب‌نظری به سمت و سوی "نظام بوروکراسی" می‌رود؛ باری، اینجا بحث ما هرچه که هست مربوط به بوروکراسی است. بوروکراسی یا همان دیوان‌سالاری همان‌طورکه از اسم‌اش پیداست شکلی از حکومت است- حکومت قاعده و قانون و مقررات بر جامعه که از طریق ادارات و سازمان‌ها و در راستای نظم‌ و نظام‌بخشی به امور مملکت صورت می‌پذیرد، منتهی اغلب با جابجایی آشکاری که در هدف صورت می‌پذیرد خروجی‌اش می‌شود سلطه و سیطره و سروری و سالاری و در یک کلام "حکومت مقامات اداری" بر جامعه.

.

در حقیقت بوروکراسی هست تا به صورت سازمان‌یافته و قانون‌مند "خدمت‌گزارانه" بر امر خطیر برآوردن نیازهای زندگی اجتماعی مردم در ابعاد متعدد مسلط گردد اما به واقع اغلب و گاه با چرخشی 180 درجه‌ای خود به وجهی خطرناک بر خود مردمان نیازمند مسلط می‌گردد. در این سلطه‌ورزی بیش از همه معاونین و مدیران میانی|میم‌میم‌ها نقش دارند و در واقع این آنان هستند که حاکمان واقعی نظام بوروکراسی هستند؛ اگرکه مملکت دست بوروکراسی است، بوروکراسی هم دست این‌هاست و این یعنی میم‌میم‌ها نه فقط بر بوروکراسی بلکه بواسطه‌ی آن بر یک ملت و مملکت تسلط دارند.

.

در این میان اگرچه در قاعده خیل کارکنان و مدیران رده‌پایین هم بنوبه‌ی خود دخیل‌اند و در واقع بازوی عملیاتی این سلطه‌اند با این‌حال آن‌ها خود در "قفسی آهنین" تحت سلطه‌ی مقامات مافوق قرار دارند و تحت کنترل و هدایت آنها عمل می‌کنند و رفتار سازمانی‌شان با مردم خود تابعی از رفتار سازمان و در واقع بالادستی‌ها با آنهاست. در رأس هرم هم معدود مقامات و مدیران عالی‌رتبه همچون "وزرا و رؤسا" هستند که زیر ذره‌بین رسانه‌ها با باد سیاست می‌آیند و با باد سیاست هم می‌روند بی‌آنکه بتوانند تغییر چندانی بر زیرمجموعه‌ی خود که سفت و سخت دست میم‌میم‌هاست بگذارند.

.

(ادامه در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی رسانه, جامعه شناسی سازمانها, بوروکراسی, مسائل اجتماعی ایران

[ چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 میم‌میم‌ها - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

میم‌میم‌ها را ما نه می‌بینیم نه می‌شنویم و نه می‌شناسیم و نه حتی چیزی درباره‌شان می‌خوانیم؛ رسانه‌ها هم همین‌طور، و اساسا عدم شناخت ما از آن‌ها بدوا ناشی از ناشناخته‌بودن و ناشناخته‌ماندن‌شان برای "ارباب رسانه" است. با این‌حال این به معنی نیست و نابود و یا نادر و نامرئی بودن‌شان نیست بلکه برعکس، آن‌ها به قوت همه جا و همه گاه هستند، جلوی چشم همه رفت‌وآمد دارند، ظاهرشان هم همچو باقی مردم است و کلا هم همه "عادی و آرام" زندگی و کار و بار خویش را پیش می‌برند. این‌که رسانه‌ها آن‌ها را نمی‌بینند هم خود از این جهت است.

.

رسانه‌ها عاشق چیزهای غیرعادی‌اند و عموما هیچ رسانه‌ای هیچ چیز عادی را سوژه‌ی خود نمی‌کند و اساسا برای چه کند و انرژی و انگیزه و اندوخته‌ی خود را صرف یک چیز عادی سازد وقتی هیچ چیز خاصی از آن درنمی‌آید و هیچ توجهی به خود جلب نمی‌کند. "جلب توجه" و "جذب مخاطب" اصل و اساس کار رسانه است و بی این‌دو رسانه هیچ است، برای همین در هر کجا دنبال چیزهای غیرعادی‌اند تا مشخصا با آن‌ها "خبرسازی و مسأله‌سازی" و جلب توجه کنند. به وجه غالب این "سکس، سیاست و سلبریتی" است که مشترکا در کانون علایق و سلایق مخاطبان و رسانه‌ها قرار دارند برای همین رسانه‌هایی که در کار این "سه سین"اند بیش‌ترین مخاطبان را دارند.

.

اما میم‌میم‌ها هیچ غیرعادی نیستند- به واقع هیچ غیرعادی عمل نمی‌کنند تا هیچ به چشم نیایند و هیچ جلب توجه نکنند و هیچ به تور رسانه‌ها نیفتند. با این همه هیچ، میم‌میم‌ها هرگز هیچ و هیچ‌کاره نیستند اتفاقا برعکس همه‌کاره‌اند، در هر کاری که بگویی داخل و یا دخیل هستند- حتی سه سین، با این‌حال هیچ رو نمی‌کنند و هرچه هستند و هرچه می‌کنند را سفت و سخت پشت پرده مخفی نگه‌می‌دارند؛ در رو "عادی عادی‌"اند و این برایشان یک اصل اساسی است، یک قاعده، قانون، قدرت، مهارت و حتی هنر؛ و همین خود مهم‌ترین رمز و راز موفقیت آن‌هاست.

.

حال ببینیم مسأله و مشکل ما با میم‌میم‌ها چیست و کجاست؟ مشکل اینجاست که فعالیت آن‌ها به هر شکل عملا به ضرر و زیان ملت و مملکت می‌انجامد و از این جهت آن‌ها "شرّ اعظم‌"اند که هرچه بیش‌تر فعالیت کنند بیش‌تر به ملت و مملکت زیان می‌زنند و هرچه بیش‌تر موفق باشند بسی بیش‌تر ملت و مملکت را قرین شکست‌ها می‌سازند و در یک کلام خوشحالی و خوشبختی آن‌ها یعنی بدحالی و بدبختی یک ملت و مملکت! اما میم‌میم‌ها کیستند؟ کجایند؟ چگونه عمل می‌کنند که تا این حد بر سرنوشت یک ملت و مملکت تأثیر می‌گذارند؟! ...

.

(ادامه در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی رسانه, جامعه شناسی سازمانها, بوروکراسی, مسائل اجتماعی ایران

[ شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و یکم
✍️ حسین شیران

.

در برهه‌ای کوتاه از تاریخ معاصر ایران، از 16 تا 22 بهمن 57، هم‌زمان دو حکومت، دو دولت و دو جمهوری پهلوزنان به‌هم بر سر کار بودند؛ حکومت‌ها یکی حکومت شاهنشاهی بود که شاه‌اش از مملکت گریخته اما پرونده‌اش هم‌چنان باز بود و دیگری حکومت اسلامی که به رهبری آیت‌الله خمینی در شرف تأسیس بود؛ و دولت‌ها یکی دولت بختیار بود که حکم‌اش را ماه پیش از شاه گرفته بود و دیگری دولت بازرگان که همان 16 بهمن حکم‌اش را از آیت‌الله گرفت؛ و جمهوری‌ها یکی جمهوری اسلامی بود که بازرگان موظف به ایجادش بود و دیگری جمهوری سوسیال دموکراسی که بختیار بی شاه و شیخ خود درصدد تحکیم‌اش بود.

.

اما مصداق قول صادق سعدی که "دو پادشاه به یک اقلیم نگنجند" این وضعیت بیش از یک هفته دوام نیاورد و لاجرم یکی که دولت بختیار باشد از دور خارج شد و با خود حکومت شاهنشاهی و جمهوری سوسیال دموکراسی را هم از دور خارج کرد و به این ترتیب حکومت اسلامی، که بختیار پیشنهاد می‌کرد واتیکان‌وار تنها در قم برقرار شود و دست از سر کل ایران بردارد از قضا بی‌رقیب گشت و دست بر سر کل ایران گذاشت و بازرگان هم موقتا از جانب حاکم شرع‌اش واجب‌الاتباع گشت تا هرچه سریع‌تر ساختارهای لازم برای برقراری جمهوری اسلامی را سازمان بخشد.

.

از بد روزگار دولت بازرگان هم دولت مستعجل گشت و هنوز یک سال نشده از دور خارج شد؛ 14 آبان 58 بعد از اشغال سفارت آمریکا و گروگان‌گیری اعضایش توسط دانشجویان پیرو خط امام، بازرگان عطای نخست‌وزیری را به لقایش بخشید و با تسلیم استعفانامه‌ای که علنا از "دخالت‌ها، مزاحمت‌ها، مخالفت‌ها و اختلاف‌نظرها و غیرممکن گشتن انجام وظایف محوله" و در کل، "حکومت‌ها در داخل حکومت" گله داشت کنار کشید. او در ساختار قدرت، بعد از امام و شورای انقلاب در رده‌ی سوم بود و بزودی با هر دو بویژه شورای انقلاب که در واقع همه‌ی کاره‌ی انقلاب بود به اختلافاتی رسید.

.

از بزرگترین حامیان بازرگان یکی مطهری بود که از سوی امام ریاست شورای انقلاب را به عهده داشت و همو خود بازرگان را برای نخست‌وزیری پیشنهاد کرد و دیگری طالقانی بود که در کنار هم سال‌ها سوابق مبارزاتی داشتند. این دو در همان ماه‌های آغازین به اشکال مختلف از دور خارج شدند؛ مطهری در 11 اردیبهشت 58 ترور شد و طالقانی هم 19 شهریور 58 به مرگی مشکوک درگذشت. آبان 58 هم که بازرگان کنار رفت. محسن رضایی در مورد انتخاب بازرگان گفته است: "بازرگان بزرگترین کلاهی بود که امام بر سر آمریکا گذاشت، ایشان نیرویی را به کار گرفت که آمریکا احساس خطر نکند. اگر امام در اوایل انقلاب بازرگان را بر سر کار نمی‌گذاشت شاید انقلاب به ثمر نمی‌رسید".

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش پنجم
✍️ حسین شیران

.

در شرح تفاوت میان «آگاهی» و «اندیشه» باید گفت: آگاهی حکایت از اشراف بر یک موضوع و موضع و موقعیت مشخص و مسائل و مشکلات آن دارد و اندیشه حکایت از تأنی و تأمل در کم‌وکیف یک موضوع و موضع و موقعیت مشخص و تولید و تجویز «طرح و تدبیری مشخص» برای حل مسائل و مشکلات آن؛ آگاهی در حقیقت صرف و خرج معرفت است و اندیشه کسب و دخل معرفت؛ آگاهی درک است و اندیشه حرکت؛ آگاهی از طریق حواس حاصل می‌شود و اندیشه از طریق تعقل؛ آگاهی مشترک میان عوام و خواص و اندیشه خاص خواص (عقلای قوم) است.

.

اندیشه در امتداد آگاهی و مسبوق بر آن است. در ارتباط با هر موضوع و هر مسأله‌ای در کل سه حالت داریم: نخست «ناآگاهی» است؛ به هرحال هستند کسان بسیاری که از موضوعات و مسائل بسیاری بی‌خبرند؛ چاره‌ی کار این‌جا دادن اطلاعات و آگاه ساختن است (حالت دوم)؛ اگرچه کسی برای میزان کسب آگاهی حد و مرزی تعیین نکرده- اغلب هم گفته می‌شود "هرچه آگاه‌تر بهتر"، اما باید دانست آگاهی شمشیر دولبه است؛ اگر کمبود آگاهی درد و غم است ازدیادش هم سم و موجب مرض است. باید حسب ضرورت و حساب‌شده آگاهی یافت و یا داد و این مهم- چه زمان در ارتباط با چه موضوع و مسأله‌ای چه حد آگاهی بهتر است، امری تخصصی و خاص همان خواص جامعه است.

.

با این وجود حالیا در عصر اطلاعات هستیم و همه گوشی در دست شب و روز اقیانوس اطلاعات را درمی‌نوردیم و مدام در هر زمینه به اطلاعات خود می‌افزاییم و به خیال خود روزبه‌روز دانشمندتر می‌شویم؛ همین خیال باعث می‌شود فکر کنیم مردمانی آگاه و فهیم هستیم و برخلاف گذشته دیگر همه چیز را می‌دانیم و در هر حوزه آگاه و صاحب‌نظر هستیم و خلاصه که خود خوب می‌دانیم چه خوب است و چه بد، و چه می‌خواهیم و چرا می‌خواهیم و دیگر کلاه سرمان نمی‌رود! این همان عوارض و توهمات «اطلاعات مازاد» است که لزوما، برخلاف آن‌چه که فکر می‌کنیم، باعث تسهیل و تسریع در رشد اجتماعی نمی‌شود بلکه گاه برعکس باعث سرگیجه و سردرگمی ما می‌شود.

.

اطلاعات در حکم مصالح لازم برای ساخت‌وساز است؛ نخست باید ببینیم چه می‌خواهیم بسازیم و چگونه با چه نوع و چه میزان مصالح؛ همان‌طورکه کم‌اش باعث توقف و تعطیلی کار و انصراف از ساخت می‌شود زیادی‌اش هم دست‌وپاگیر شده بنوعی دیگر باعث اختلال در کار و انزجار از ساخت می‌شود! اگرنه در آغاز، دستکم این‌جا باید به قدر ضرورت دست نگهداشت و «جامع‌اندیشانه» در کلیت کار و بار اندیشه کرد و بعد مصالح لازم برای ادامه‌ی کار را برگزید و باقی را دور ریخت و یا دست‌کم برای مراحل بعدی کار و یا کار دیگری کنار گذاشت. این همان مرحله و یا حالت سوم است. (باقی در بخش بعد)

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ یکشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 بازی مافیا و مافیها - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

مهم‌ترین ویژگی مافیا بی‌تردید "سازمان‌یافته پشت پرده عمل کردن"‌اش است. روی پرده هیچ مافیایی مافیا بودن خود را رو نمی‌کند و از طبایع و توانایی‌های پنهانی که دارد با شما سخن نمی‌گوید و از طرح‌ها و برنامه‌های پر و پیمانی که برای استیلا و استثمار شما دارد پرده برنمی‌دارد؛ و چرا بردارد و چگونه بگوید که مافیاست و آمده با قدرت و قابلیت‌های مختلفی که دارد شما را فریب دهد و نسل اندر نسل برده و بنده‌ی خود ساخته، بر کار و بار و جان و مال و ملک‌تان مسلط گردد؛ ...

.

نه، مافیا هیچ به روز شمشیر از رو نمی‌بندد؛ هیچ شمشیر به دست هم نمی‌گردد، پس هر که به روز روشن شمشیری در بر و یا در دست دارد مافیا نیست، ممکنست وابسته به مافیا باشد اما مسلما خود مافیا نیست؛ چه مافیا می‌داند هر شمشیری که به روز و به رو کشد بخشی از پرده‌های حافظ هویت پنهان‎اش را هم می‌درد؛ پس برای حفظ سلامت و صلابت پرده‌ها هم که شده، به روز دست از پا خطا نمی‌کند و معمول‌تر از معمول می‌گردد، به شب که رسید بی‌پرده هر که باید درید را میرغضب‌تر از هر میرغضبی می‌درد، تا روزی دگر که پرده بگیرد و باز معمول‌تر از معمول به میان آید!

.

باری، مافیا با شما رو بازی نمی‌کند؛ این شمایید که باید بازی مافیا را رو کنید. چگونه؟ با چه اصل و اساسی؟ با "تجزیه و تحلیل"؛ متأسفانه توده‌ را چندان توان تجزیه و تحلیل نبوده و نیست؛ برای همین همیشه در درک و فهم وقایع "روی پرده" وامانده- چه رسد به کشف مناسبات و مراودات "پشت پرده"! این واقعیت تاریخی تلخ، هم علت استمرار استیلای مافیاها بر توده‌ها و اسارت و استثمار‌شان بوده و است و هم معلول آن؛ در هر صورت، واقعیت اینست، و توده اگر می‌خواهد از دست مافیاها و اسارت و استثمار تاریخی‌شان رهایی یابد چاره‌ای جز بالا بردن توان تجزیه و تحلیل خود ندارد.

.

اصل و اساس بازی مافیا، که خود برگرفته از جریانات جوامع بشری‌ست، هم همین است؛ شما چاره‌ای ندارید جز این‌که با تجزیه و تحلیل ماوقع، یعنی هر آن‌چه در حین بازی از عوامل و عناصر بازی می‌بینید- همان‌که در این بازی اصطلاحا "اکت‌ها و فکت‌ها" نامیده می‌شوند، مافیاها را از همه "شهروندان آگاه و ناآگاه" تشخیص دهید. اگرچه کار به این سادگی‌ها نیست و یا این پایان کار نیست، با این حال وقتی "مافیا عملا در میان جمع است" و همانند جمع رفتار و گفتار می‌کند شما هیچ راه و روش دیگری جز این یعنی "تجزیه و تحلیل رفتارها و گفتارها" ندارید. ...

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, بازی مافیا پدرخوانده, حسین شیران​​​​​​​

[ سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نقد و نظری بر کتاب "هندسه‌ی عدالت"

اثر علامه هاشمی خراسانی

✍️ حسین شیران

بخش دوم

.

در فصل اول کتاب، استاد به یاری شاگردش به بیان مسأله می‌پردازد؛ شاگرد از "بدبختی و تباهی در سطح جامعه" سخن می‌گوید و "جهل و فقر و ظلم و فساد و ناامنی و جنگ و جرم و جنایت و اختلاف قومی و مذهبی و هزار چیز دیگر" را برای آن مصداق می‌آورد. استاد نگرش او به جامعه را "سطحی و احساسی" قلمداد می‌کند و مسائل و مشکلات یاد شده را شاخه‌های درختی می‌داند که باید به "ریشه‌ها"یش رسید، برای همین او را به نگرش عمقی [ژرف‌اندیشی] دعوت می‌کند و به درستی این را از "شئون عقل" می‌شمارد.

.

سپس دایره‌های تودرتویی کشیده و آن را "نمودار هندسی مشکلات جامعه" تلقی می‌کند و دایره‌ی مرکزی را اساس و ریشه‌ی همه‌ی دایره‌ها (مسائل و مشکلات) معرفی می‌کند. در شرح تودرتویی و از هم و در هم و بر هم بودن مسائل و مشکلات جامعه نیز درست عمل می‌کند؛ و بعد ورود به دایره‌ی مرکزی [علت‌العلل] و درک و فهم آن را برای "تعدادی انگشت‌شمار" [که توان ژرف‌اندیشی دارند] ممکن و میسر می‌داند و اصلاح دایره‌ها و لایه‌های بیرونی را منوط به اصلاح دایره‌ی مرکزی و علت‌العلل می‌داند و می‎گوید: "مادام که علت فاسد باشد معلول هم فاسد خواهد بود".

.

به این شکل استاد کثرت مشکلات سطحی را به "وحدت در ریشه" می‌رساند و تأکید می‌کند " اگر مشکلات متعدد به ریشه‌ی واحدی نرسند حتما اشتباهی رخ داده است". ریشه‌ی واحد را که یابیم و اصلاح کنیم مشکلات سطحی خودبه‌خود حل و فصل می‌شوند. مشخص است که بحث استاد بحثی کاملا نظری و به اصطلاح روکاغذی است و با دنیای واقعی فرسخ‌ها فاصله دارد، با این‌حال فعلا به مسامحه با او همدل و همراه می‌شویم تا ببینیم ته‌ حرف‌هایش به کجا و به چه نتیجه‌ای می‌رسد.

.

در ادامه او همه‌ی "نخبگان سیاسی و فعالان ملی و مذهبی و جهادگران و اصلاح‌گران" و خلاصه جمله آنانی که "درد اجتماع و دغدغه‌ی اصلاح مملکت" دارند را "درسطح‌مانده‌هایی می‌داند که راه به عمق و ریشه نبرده و نیروی خود را هدر داده‌اند". او ریشه و علت‌العلل مسائل و مشکلات جامعه را همان سوراخ کشتی می‌داند که تا به حال همه‎ی مصلحین از آن غافل بوده [؟!] و به سبب این "غفلت مرگبار" ره بجایی نبرده و "سرخورده و مأیوس" و منزوی شده، به "تماشای کشتی در حال غرق" ایستاده‌اند!

.

اما ریشه و علت‌العلل مسائل و مشکلات و یا همان سوراخ کشتی جوامع بشری چیست؟ این موضوعِ فصل دوم کتاب است و ما در بخش بعد بدان خواهیم پرداخت.

.

کتاب هندسه عدالت اثر علامه هاشمی خراسانی را از اینجا دریافت کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: هندسه عدالت, علامه هاشمی خراسانی, بازگشت اسلام, جامعه شناسی شرقی

[ شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از شما بر شماست
✍️ حسین شیران

.

اصولا و اساسا هر حکومتی درست در همان حال که خود شکل می‌گیرد جریان شکل‌گیری اضداد و اعداء خویش را هم خود بدست خویش کلید می‌زند. بدیهی‌ست هیچ حکومتی این را نمی‌خواهد، اما این خوش‌بختانه یا بدبختانه (بستگی دارد کدام سو بایستید) هیچ به خواست و به اختیار حکومت‌ها نبوده و نیست؛ امریست محتوم که حتمیت‌اش را مستقیما از چیستی و هستی خود حکومت می‌گیرد؛ از این جهت هر جا که حکومتی در کار است لاجرم این حتمیت هم در کار است و هیچ گریزی از آن نیست- کما اینکه تا بحال هم نبوده است.

.

حکومت یعنی به قدرت حکم کردن بر برتری و برقراری و برمداری و برخورداری برخی افراد و برخی آرا و عقاید و ارزش‌ها و هنجارها، و در مقابل ممنوعیت و محدودیت و محرومیت مابقی آنها؛ بدیهی‌ست در هر جمعی (از هر چیز و هر کس) اگر حکم بر ادخال برخی به اندرون باشد روی دیگرش اخراج بقیه به بیرون خواهد بود و این در همان حال که منجر به شکل‌گیری "اندرونی‌ها" می‌شود خواه‌ناخواه به شکل‌گیری "بیرونی‌ها" هم می‌انجامد و درست از همین نقطه که "تفکیک‌ها و تبعیض‌ها"ی حکومتی در جامعه صورت می‌پذیرند "تضادها و تقابل‌ها" هم در آن جان می‌گیرند و جریان می‌یابند.

.

در مراحل بعدی این تضاد و تقابل اولیه میان فراخوانده‌ها و فرومانده‌ها بیشتر و بیشتر هم می‌شود؛ هرچه حکومت می‌کوشد به اندرون سروسامانی دهد تا بسی بهتر و بیشتر بر جامعه حکمرانی کند ناخواسته به سروسامان یافتن اضداد و اعداء خویش هم قوتی می‌بخشد؛ تحکیم و تقویت حکمرانی یعنی اصرار بر حق و حکم برخورداری اقلیت اندرونی از قدرت و ثروت به بهای دوام غیربرخورداری اکثریت بیرونی، و این البته که منجر به واکنش‌های بیرونی‌ها شده، بر شور و شعور آنها برای مقابله و مقاومت می‌افزاید، چه هیچ غیربرخورداری تا آخر ساکت نمی‌نشیند عیش و نوش و ریخت و پاش برخوردار را تماشا کند.

.

اکنون دیگر به لطف رسانه‌ها و رسانایی فوق‌العاده‌ی آنها هیچ اندرونی‌ای در هیچ کجا چاردیواری و اختیاری نیست که هر کس در آن هرچه خواست بکند باقی از آن بی‌خبر باشند، یک اتاق شیشه‌ای‌ست که سریع هر اتفاقی بویژه فسق و فجور و فساد از آن به بیرون انعکاس می‌یابد و منجر به فریادها می‌گردد. حکومت نه در خلأ بلکه در جامعه و بر جامعه جاریست و هر حرف و حرکتی از آن مادام که در راستای حفظ سلطه و صرفه باشد حس و حال و حرکتی هم به جان جریان ضدسلطه می‌اندازد و ناخواسته اعداء و اضداد خویش را در دامن خویش می‌پرورد.

.

مگر اینکه بخواهد اکثریت را به اندرون جذب کند که در این‌صورت دیگر نه حکومت (: اقلیت برخوردار از قدرت و ثروت) بلکه مصداق بارزی از دموکراسی (: همه یا اکثریت برخوردار از قدرت و ثروت) خواهد بود؛ اما بواقع هیچ حاکمی نه فقط هیچ دوست ندارد آنچه به سختی بدست آورده را با بیرونی‌ها تقسیم کند بلکه حتی در اندرونی هم رفته‌رفته در توزیع قدرت و ثروت وسواس و حساس گشته ناگزیر رانش‌ها و ریزش‌ها را رقم می‌زند. هر رانش و ریزشی از اندرون ناگزیر به جمع بیرونی‌ها اضافه می‌گردد و بسی بیشتر بر انگیزه و انرژی آنها برای مقابله می‌افزاید.

.

بنابراین آنچه بواقع باعث شکل‌گیری بیرونی‌ها در جامعه می‌گردد نفس امر حکومت و آنچه باعث رشد و توسعه و تحول آن در قامت یک ضد می‌گردد عملکرد خود حکومت است (عنوان "از شما بر شماست" از این بابت است)؛ انتهای روال و روند نامتعادل و نامتوازن "اقبال نصیب دوستان" و "ادبار نصیب دشمنان" (بقول مسعود سعد) جز این نخواهد بود که جبهه‌ی مقابل هم بالاخره هر آن تحریم و تحدید و تضعیف‌هایی که در حق‌اش صورت گرفته را به انگیزه و فرصت تبدیل خواهد کرد و سرانجام انتقام‌اش را از عامل بدبختی‌هایش- هر حکومتی به هر حکمی که بنا گشته باشد، خواهد گرفت.

.

اما این روال و روند یک ایراد بزرگ داشته و دارد و آن اینکه آنها که ناگزیر به زور متوسل می‌شوند و قدرتی را ساقط می‌کنند (چون هیچ حکومتی خودبخود کنار نمی‌رود) خود صاحب قدرت می‌شوند و حکومتی تشکیل می‌دهند و باز دوباره روز از نو روزی از نو؛ نفس حکومت اقلیت اندرونی و اکثریت بیرونی می‌آفریند و دوباره تبعیض و تضاد و ستیز دور و نزدیک و دوست و دشمن و رویش و رشد اضداد و اعداء و باقی ماجرا، و به این ترتیب این دور باطل ادامه می‌یابد- کما اینکه ادامه یافته و اینک در این سرزمین بعد هزاران سال تجربه‌ی زیست اجتماعی هنوز که هنوز است بر ما حکومت حاکم است!

.

بنظر شما چاره چیست؟ چگونه می‌توان در این سرزمین از شر تسلسل حکومت‌ها و این دور باطل رهایی یافت؟ بنیاد جامعه بر توافق است- توافق حداکثری بر سر اشتراکات؛ چگونه می‌توان در گذر از حکومت‌ها که طبیعتا بر اختصاصات تکیه می‌ورزند و از این جهت همواره در جامعه تضاد و تقابل می‌آفرینند به اشتراکات تکیه ورزید و تا جایی که بتوان از تضادها و تقابل‌ها کاست؟ ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی​​​​​​​

[ پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیستم
✍️ حسین شیران

.

گرایش مهندس مهدی بازرگان به اسلام هرگز نمایشی نبود. او حتی در زمانی که در عنفوان جوانی در غرب در یک رشته‌ی فنی (ترمودینامیک) تحصیل می‌کرد بسی مبادی آداب دینی بود و وقتی هم به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران مشغول به کار شد و از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۰ ریاست دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران را به عهده گرفت در قول و فعل نماد تمام‌عیار یک استاد مسلمان بود؛ نخستین بار او بود که انجمن اسلامی در دانشگاه راه انداخت و نمازخانه در آن دایر کرد. نیچه می‌گفت افلاطون "مسیح پیش از مسیحیت" بود و حالا بازرگان با این کارهایش عملا یک "سوپرانقلابی پیش از انقلاب اسلامی" می‌نمود.

.

در شرایطی که دنیا به نحو غالب توسعه و تمدن غرب را ناشی از رنسانس و رهایی از دست دین و تفکرات اسکولاستیک قرون وسطایی می‌دانست، در داخل ایران هم دگراندیشانی چند مبلغ یک چنین ایده و افکاری بودند و کمابیش ضرورت گذر از دین را متذکر می‌شدند، بازرگان از در مقابل درآمد و گفت غرب از دین گذر نکرده بلکه برعکس با تکیه بر علم و عقلانیت درست در مسیر ادیان و انبیاء قرار گرفته است. او معتقد بود هیچ تضاد و تقابلی میان علم‌گرایی و عقل‌گرایی و انسان‌گرایی مدرن با دین‌گرایی وجود ندارد؛ هر تضاد و تقابلی که هست حاصل تفاسیر کهن است، کافیست تفاسیر خود را به‌روز کنیم تا تضادها از میان برخیزند.

.

با این طرزتلقی بود که او خود دست به کار شد و در قالب آثاری چند همچون مذهب در اروپا، مطهرات در اسلام، کار در اسلام و ... تمام تلاش خود را کرد تا سازگاری دین اسلام با علوم مدرن را به اثبات برساند؛ و در گذر از این‌ها در روزگاری که خیلی‌ها در اندیشه‌ی عبور از دین بودند او بر آن شد از دل اسلام ایدئولوژی‌ای بیرون بکشد که به درد دگرگونی در راستای ایجاد تمدن اسلامی در ایران بخورد- راهی که بعد از او شریعتی در پیش گرفت با این تفاوت که در این راه تکیه‌ی او بر علوم طبیعی و تجربی نوین بود و تکیه‌ی شریعتی بر علوم انسانی و اجتماعی نوین.

.

باری بازرگان با یک چنین باورهایی پا به عرصه‌ی سیاست ایران گذاشت و در این راه تا مقام نخست‌وزیری هم پیش رفت اما خواه‌ناخواه روزی به این نتیجه‌ی تلخ رسید که لزوما اینگونه نیست هر آن‌چه در عالم ذهن زود بهم جوش می‌خورد در عالم عین هم بخورد؛ پس قلم برداشت و در آخرین مکتوب خود نوشت: "از خود بپرسید چگونه کسی که در سال‌های قبل از 40 زمانی که داعیان حکومت اسلامی امروز سروکاری با ایدئولوژی و مبارزات سیاسی نداشتند در زندان شاه کتاب بعثت و ایدئولوژی را نوشت ... حالا طرف‌دار تز جدایی دین از ایدئولوژی و منع دین از نزدیک شدن به حوزه‌ی دستورات اجرایی گشته است!"

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی​​​​​​​

[ سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش چهارم
✍️ حسین شیران

.

هرگاه سخن از «تأخر اندیشه» در جنبش‌های مردمی بعنوان یک «کاستی بزرگ» و ضرورت «تفقد اندیشه» جهت جبران این کاستی می‌رود برخی بسی بر این سخن تاخته، آن را نسبتی بی‌جا و ناروا به مردمان معترض تلقی می‌کنند و در واکنش می‌‎گویند: "مردم می‌فهمند و خوب هم می‌فهمند و خوب هم می‌دانند که چه می‌خواهند". اما، به نظر من، به شرحی که می‌گویم، این استناد و استفاده‌ی نادرست از یک حرفِ به نسبت درست در مواجهه با یک مسأله‌ی اصلی و اساسی است.

.

این‌که "به نسبت درست" می‌گویم یعنی فهم و آگاهی مردم را قبول دارم با قید دو نکته؛ نخست این‌که «فهم» یک امر نسبی است- حتی در نزد اهالی علم و اندیشه، چه برسد مردمان معمولی؛ بر این اساس وقتی می‌گوییم "مردم می‌فهمند" باید بدانیم و بگوییم چه چیز را، تا چه اندازه و تا کجا و نسبت به چه کسانی و چه زمانی؛ و بعد «مردم» هم که می‌گوییم با امری واحد و یکپارچه و یکسان طرف نیستیم بلکه با موجودیتی بس پاره‌پاره و پخش‌وپلا هر پاره واجد وجنات و ویژگی‌های فکری و فهمی متفاوت مواجه هستیم.

.

بنابراین وقتی در هر دو جزء با ابهاماتی روبرو هستیم بهتر است اظهار اعتراضی "مردم می‌فهمند" را بیش‌تر یک کلی‌گویی در نظر بگیریم تا قطعی‌گویی، و بسی بااحتیاط آن را بکار بریم؛ من و شما به «مردمان معترض» مردم فهیم می‌گوییم، دولت و حکومت به «مردمان مطیع» مردم فهیم می‌گوید؛ برخی هم در این میان ممکنست به «مردمان ممتنع»- که نه در خدمت قدرت‌اند و نه درگیر با قدرت، مردم فهیم بگویند؛ تکلیف چیست؟ در راستای تغییر و تحول به "کدام مردم و کدام فهم" باید استناد و اتکا داشت؟ ...

.

با وجود این حرف‌ها، این گفته که جنبش‌های مردمی ما با مشکل تأخر اندیشه مواجه هستند و ضرورت دارد تفقد و تجهدی در این زمینه صورت گیرد هرگز به معنی و مفهوم نادانسته و ناآگاهانه و یا بقولی کورکورانه بودن جنبش نیست؛ هرکس چنین بینگارد نادانسته اندیشه را با آگاهی و فکر را با فهم یکی، و یا بهتر بگویم، اشتباه می‌گیرد و این اشتباه است که محل نزاع را عوض می‌کند، چه کاستی فکر و تأخر اندیشه برای مواضع و مراحل مختلف مشخصا متوجه متفکران و اندیشمندان مردمی است و نه توده‌ی مردمی.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی​​​​​​​

[ چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 بازی مافیا و مافیها - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

این بازی مافیا را هیچ ساده نگیریم؛ این بازی جامعه‌شناختی‌ترین بازی‌ایست که من تا بحال دیده‌ام؛ بیش‌تر شبیه "شبیه‌خوانی" است تا بازی- شبیه همین‌ها که روز عاشورا هر سال و هر جای ایران می‌بینیم، با این تفاوت که شبیه‌خوانی عاشورا به وجه خاص تنها بازگوکننده‌ی وقایع یک جای و یک گاه و یک عده با یک قرائت خاص است در حالی‌که شبیه‌خوانی مافیا به وجه عام حکایت‌گر عمده جریانات حاکم بر جوامع بشری در هر نقطه از زمین و در هر برهه از زمان است.

.

مافیا چیست؟ یا کیست؟ برخلاف حیوانات که هر کدام طبیعت خاص خود را دارند و در هر شرایطی مشخصا و منحصرا بر اساس طبیعت خاص خود رفتار می‌کنند، انسان بالقوه تنها موجود روی زمین است که از این قابلیت خاص برخوردار است هم‌زمان طبایع چند حیوان دیگر را هم در خود پرورده و در مناسبات و مراودات خود از هر کدام به اقتضای زمینه و زمان به نفع خود استفاده کند. آن‌ها که به هر طریق یک چنین قابلیتی را در خود بارور ساخته و بالفعل "چندطبیعته" گشته و "چندطریقه" عمل می‌کنند مافیاهای جوامع بشری (به معنای عام خود) هستند.

.

چندطبیعته گشتن و چندطریقه عمل کردن کار هر کسی نیست، تنها تعداد قلیلی از این قدرت و مهارت برخوردارند، برای همین تاریخ جز حکایت سیطره‌ و حکم‌رانی اقلیت بر اکثریت نبوده و نیست. باری، قدرت و مهارت می‌خواهد تشخیص دهی کی باید "طبیعت گوسفندی" در پیش گیری و قاطی توده‌ها گردی و برای جلب اعتماد از توده توده‌تر گردی؛ و بعد به وقت‌اش "طبیعت روباهی" رو کنی و حقه‌ها ساز کنی و تله‌ها بار گذاری؛ و باز به وقت‌اش به "طبیعت گرگ" درآیی و تند و تیز طعمه‌ها بدری و از میان ببری؛ و چه می‌دانم، طبایع دیگر که عاملان بهتر دانند!

.

اما آن‌چه مهم است اینست که مافیاها این‌ها همه را پشت نقاب معمول و طبیعی انسانی‌شان انجام می‌دهند. فریب برخی فیلم‌ها را نباید خورد، مافیاها هیچ سر و وضع و سیمایی غیرطبیعی و غیرمعمول ندارند؛ مافیاها غیرانسان که نیستند، همه انسان‌اند و طبیعت پیش‌فرض‌شان انسانی‌ست؛ به ظاهر هم از قضا جزو طبیعی‌ترین و معمول‌ترین و حتی منطقی‌ترین و موجه‌ترین انسان‌ها هستند؛ از این نظر آن‌ها را در هر حوزه- از دین گرفته تا سیاست و اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و ... بیش‌تر در میان همین طیف افراد باید جست و نه جایی دگر. اما چگونه و به چه طریق؟

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, بازی مافیا پدرخوانده, حسین شیران

[ یکشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نقد و نظری بر کتاب "هندسه‌ی عدالت"

اثر علامه منصور هاشمی خراسانی

✍️ حسین شیران

بخش اول

.

نخست از هم‌راه و هم‌اندیش عزیزی که این اثر را در اختیار بنده گذاشتند و خواستار نقد و نظر جامعه‌شناختی در این باب شدند سپاس‌گزارم. واقعیت اینست که نقد و نظر در باب یک اثر کار آسانی نیست و "چهارگانه‌ی دانش و بینش و روش و منش" همه را باهم می‎طلبد، بعلاوه‌ی فرصت کلانی برای پژوهش و نگارش و گزارش، و برای امثال منی که تحققا در همه‌ی این موارد دچار کاستی‌هایی‌ست کار واقعا دشواری‌ست.

.

با این وجود وظیفتا تلاش خود را می‌کنم تا دست‌کم درخواست این دوست عزیز را بنوبه‌ی خود بی‌پاسخ نگذارم. باشد که خروجی این تلاش مقدمه‌ای باشد برای نقد و نظر باقی جامعه‌شناسان و جامعه‌اندیشان، که در کانال و گروه جامعه‌اندیشان شرق شرف حضور دارند و این اثر پیش از این در هر دو محفل برای مطالعه و اظهارنظرشان بازنشر شده است. در این تردید نیست اگر که قائل به حقیقتی در میان هستیم این حقیقت تنها با تبادل نظر و تضارب آرا روشن و روشن‌تر می‌شود- همان‌که ما بخاطرش این‌جا گردهم آمده‌ایم.

.

در باب صاحب اثر گفته می‌شود که نام واقعی‌شان "علیرضا بابایی آریا"ست، متولد ۱۳۶۳ شمسی، دانشجوی اخراجی از دانشگاه فردوسی مشهد در مقطع دکتری الهیات، که پس از اخراج به افغانستان می‌روند و از سال 1393 با نام مستعار «علامه منصور هاشمی خراسانی» ابراز وجود و اظهار اثر می‌نمایند. "بازگشت به اسلام" نخستین اثری از ایشان است که منتشر گردیده و در این مدت منجر به واکنش‌ها و حرف و حدیث‌های بسیار هم به خود اثر و هم صاحب اثر گشته، که من این‌جا از ورود به آن‌ها خودداری می‌کنم و صرفا به خود اثر می‌پردازم.

.
"هندسه‌ی عدالت" کتابی است ساده و سبک (کلا 96 صفحه با چند صفحه‌ی خالی)، در سه فصل، با نثری سلیس و روان، متنی بسیار قابل فهم برای هر مخاطبی و هم‌چون کتاب "بازگشت به اسلام" واجد صفحاتی رنگی و روشن و روح‌انگیز با فونت‌هایی به نسبت برجسته و چندرنگی، که با سرعت خوانش معمول شاید یکی دو ساعته بتوان کل کتاب را خواند. عنوان کتاب، به گمان، برگرفته از "دایره‌های تودرتو"یی است که استاد برای بیان تودرتویی مشکلات جامعه ترسیم می‌کنند.

.

زیرعنوان کتاب "روایتی از یک گفت‌وگو"ست اما این گفت‌وگو از جنس مناظره یا مباحثه‌ای میان دو فرد هم‌سطح و هم‌وزن نیست، مصاحبه‌ای چالشی از یک پرسش‌گر حرفه‌ای هم نیست؛ گفت‌وگویی‌ست تصنعی و تخیلی میان استاد و دانشجو- که مجازا هست تا جریان بحث را برای استاد و مراد خود هموار کند؛ خود کتاب هم تذکر می‌دهد که فضای دانشگاهی ترسیم‌شده نمادین است. مباحث و مفاهیم مطرح در کتاب برای کسی که در "زیست‌جهانی تشیع‌محور" سر می‌برد شاید واجد تازگی و طراوت خاصی نباشد با این‌حال، دقیقا به همین دلیل، هنوز کهنه و عاری از غور و خارج از دور نیست.

.

کتاب هندسه‌ی عدالت اثر علامه هاشمی خراسانی را از اینجا دریافت کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: هندسه عدالت, علامه هاشمی خراسانی, بازگشت اسلام, جامعه شناسی شرقی

[ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش نوزدهم
✍️ حسین شیران

.

از مهم‌ترین کسانی که به قوت به تلفیق دین (اسلامیت) و دموکراسی (جمهوریت) اعتقاد داشت و واقعا انتظار داشت با سرنگونی نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی این آرمان و این اندیشه محقق گردد یکی هم مهندس مهدی بازرگان بود؛ هم‌او پس از پیروزی انقلاب از نخستین کسانی بود که به سرعت به امتناع یا عدم امکان عملی شدن ایده و آرمان‌اش پی برد و از کاروان انقلاب کنار کشید و در آستانه‌ی یک‎سالگی انقلاب نشست و مقاله‌ی "انقلاب ما به کجا می‌رود؟" [📚] را نوشت! اما چه شد که بازرگان به این نتیجه رسید که نمی‌شود؟!

.

هنوز شاپور بختیار نخست‌وزیر شاه در ایران بود که او از سوی شورای انقلاب برای پست نخست‌وزیری حکومت انقلابی انتخاب شد. او فی‌نفسه فردی صاف و سالم و صادق بود و برخلاف خیلی‌ها در دنیای سیاست، که از زمان مصدق بدان وارد شده بود، نه فقط دنبال منافع شخصی نبود بلکه بعضا از منافع شخصی خویش هم می‌گذشت1 - به قول دکتر سروش "به نام بازرگان بود نه به صفت"- و از این نظر مورد احترام و اعتماد افراد و گروه‌های مختلف از جمله امام و حتی خود بختیار بود.

.

در یک هفته مانده به پیروزی انقلاب، بختیار، در گذر از شاه و آیت‌الله، پیشنهاد همکاری برای برقراری نظام جمهوری سکولار یا "سوسیال دموکراسی" را به او داد اما او در خط امام ماند و علی‌رغم اختلاف‌نظرهایی که با ایشان داشت تا برقراری نظام جمهوری اسلامی ایشان را همراهی کرد. چرا؟ چون امام ادعای "اسلام واقعی" داشت و او هم از اسلام واقعی توقعاتی داشت و به کارآمدی آن برای توسعه و تحول ایران ایمان داشت؛ بازرگان در جایی به صراحت گفته: "من از ابتدا با آیت‌الله خمینی اختلاف‌نظر داشتم؛ ایشان ایران را برای اسلام می‌خواست و من اسلام را برای ایران می‌خواستم".

.

ادامه در بخش بعد

1. مهندس بازرگان در زمان مصدق پس از معاونت دکتر کریم سنجابی در وزرات فرهنگ و ریاست هیئت مدیره‌ی خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس، به ریاست شرکت آب و فاضلاب تهران منصوب می‌شوند؛ معروف است که طرح لوله‌کشی آب تهران را پیش مصدق می‌برند و مصدق آن را تأیید و تحسین می‌کنند اما می‌گویند برای اجرایی کردن‌اش بودجه نداریم؛ به توصیه‌ی خود مصدق بازرگان به نزد پدر خود حاج عباس‌قلی‌آقای تبریزی از بازاریان بزرگ تهران می‌روند و هزینه‌ی لازم برای نخستین شبکه‌ی لوله‌کشی آب تهران را از پدر خود تأمین می‌کنند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مسائل اجتماعی به بیان کارتونیست‌ها 3

یک تصویر هزار حرف

.

مسائل اجتماعی به بیان کارتونیستها

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران

[ چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش سوم
✍️ حسین شیران

.

اعتراضات و اعتصابات و در مجموع کنش‌ها و جنبش‌های مردمی ما با همه‌ی ارزش‌ها و اهمیت‌ها و در عین حال رشادت‌ها و بشارت‌هایی که به همراه دارند متأسفانه واجد یک ایراد و یا بهتر بگویم یک «کاستی بزرگ» هستند و آن این‌که وقتی در گذر از مراحل و مقاصد «تغییر رفتار» و «تغییر افراد» سرانجام به مرحله‌ی «تغییر نظام» و یا همان انقلاب می‌رسند، نظرا از اندیشه و طرح و برنامه‌ی مشخصی برای «نظام جایگزین» و عملا از راه و راهبرد معینی برای رسیدن به آن برخوردار نیستند و همین نهایتا آن‌ها را در سطح همان اعتراضات نگه‌می‌دارد.

.

اما این ایراد و این کاستی، در حقیقت، متوجه «متفکران مردمی» است و نه معترضان مردمی؛ توقع نابجایی‌ست از مردمان معترضی که از فرط انزجار به خیابان‌ها ریخته و شعار "این نباشد هرکه و هرچه می‌خواهد باشد" سرمی‌دهند طرح و اندیشه و راه و راهبرد خواستن، که برنامه‌ات چیست؟ جایگزین‌ات کجاست؟ جای این‌که می‌خواهی برداری چه می‌گذاری که بدتر از این نباشد؟ یا چه می‌دانم، برو هر وقت جایگزین یافتی بیا انقلاب کن! ... از دید معترضان طرح یک چنین گزاره‌های تردیدافکن و تحقیرآمیزی یعنی راکد و ساکت ساختن مردم، یعنی مقابله با مردم!

.

از قضا این مردمان معترض هستند که باید یقه‌ی متفکران و به اصطلاح عقلای قوم خود را بگیرند و بپرسند: طرح و اندیشه و راه و راهبردتان برای امروز و فردای جامعه چیست؟ در هر جامعه‌ای همه کارگری نمی‌کنند؛ همه صنعت‌گری نمی‌کنند؛ همه خدمت‌گری نمی‌کنند؛ به همین منوال، همه هم «اندیشه‌گری» نمی‌کنند؛ به قول معروف هر کسی را بهر کاری ساخته‌اند و هر کس وظیفتا باید کار و بار خویش در حق جامعه را پیش برد؛ خروجی کار کارگران و صنعت‌گران و خدمت‌گران کمابیش پیش روست، خروجی کار اندیشه‌گران کو؟ کجاست آن «گزینه‌ی بهتر برای فردای بهتر» تا پیش روی بگذاریم و مبنای عمل سازیم؟!

.

اندیشه مقدم بر عمل است؛ اگر مردمان سرزمینی همچنان درصدد انقلاب‌اند و در هر فرصتی به خیابان‌ها می‌ریزند و فریاد «دگرخواهی» سرمی‌دهند ولی راه بجایی نمی‌برند و به نقطه‌ی ثباتی نمی‌رسند یعنی از اندیشه و طرح مشخصی برای آینده برخوردار نیستند و در فقدان طرحی مشخص طبعا از راه و راهبرد معینی برای رسیدن به آن هم محروم‌اند! آن‌جا که عمل پیش افتاده و اندیشه عقب مانده و به این سبب جنبش‌های مردمی ناکام می‌مانند ضرورت دارد نخست به «آسیب‌شناسی» این مسأله بپردازیم و ببینیم اندیشه‌گری و اندیشه‌گران ما را چه شده، کجا مانده‌اند که از راه‌نمایی و روشن‌گری مفید و مؤثر برای جامعه جامانده‌اند!

.

(ادامه دارد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی​​​​​​​

[ یکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش هجدهم
✍️ حسین شیران

.

هر کنش و هر جنبش اجتماعی بویژه مبارزه‌ی سیاسی برای به نتیجه رسیدن توأمان باید در هر دو بعد یا بال "اندیشه" و "اقدام" فعال بوده و ورا یا ماورای هر آن‌ هیاهویی که به‌هر شکل بپا می‌شود هم واجد پندارهای مقتضی مشخص و هم بر پایه‌ی آن پندارها واجد گفتارهایی منسجم و نیز کردارهایی مرتبط و منضبط باشد تا بتواند پتانسیل تغییر و تحول را در خود ایجاد کرده، منجر به دگرگونی‌های مورد نظر گردد و گرنه یکی بی دیگری مصداق به یک بال پریدن بوده و سرانجام و سرنوشت یک چنین پروازی خود از پیش مشخص است.

.

در جریان مبارزات سیاسی علیه نظام شاهنشاهی پهلوی بویژه اواخر کار مسلما اوضاع به این قرار پیش رفت که به پیروزی انقلاب منجر گشت؛ در کنار همه‌ی اقدامات انقلابی که به اشکال مختلف در داخل و خارج صورت می‌گرفت "اتاق فکری" پیوسته مشغول اندیشه‌ورزی بود و به امام برای جلب نظر و مشارکت و حمایت حداکثری افراد و احزاب و اقشار داخلی و حتی قدرت‌های خارجی مشورت می‌داد. در این اتاق برخی همچون مطهری و بهشتی و طالقانی بیشتر بر بعد "اسلامیت"ِ به نسبت به‌روزشده و حتی کسی همچون شریعتی بر اسلامیت ایدئولوژی‌شده توجه و تمرکز داشتند؛

.

برخی دگر همچون صادق قطب‌زاده، صادق طباطبایی، ابراهیم یزدی، کریم سنجابی، یدالله سحابی، محسن سازگارا و بازرگان و بنی‌صدر و خیلی‌های دیگر که همه تحصیل‌کرده‌های غرب بوده و در غرب زیسته و نظرا با معارف و مباحث و مبانی نوین حکمرانی در غرب و عملا با نظام‌های سیاسی منبعث از آن‌ها از نزدیک آشنایی داشتند بیشتر بر بعد "جمهوریت" توجه و تمرکز داشتند و به امام که آن اواخر خودشان هم در غرب سکونت داشتند و مدام با رسانه‌های غربی مصاحبه داشتند در باب دموکراسی و الزامات و اسباب و اساس آن مشورت می‌دادند.

.

در ادامه به برخی از این تأکیدات و تصریحاتی که امام در باب جمهوریت در مصاحبه‌های خود داشتند اشاره می‌کنیم تا بعد:
⏺ جامعه‌ی آینده‌ی ما جامعه‌ی آزادی خواهد بود؛ همه‌ی نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت (مصاحبه با اشپیگل 16 آبان 56).
⏺ رژیم ایران به یک نظام دموکراسی تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه می‌گردد (مصاحبه با تلویزیون سوئیس 14 آبان 57).
⏺ حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است (مصاحبه با تایمز 16 آذر 57).
حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوری‌ها، و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته و با همه‌ی مظاهر تمدن موافق (مصاحبه با تلویزیون ایتالیا 23 دی 57).
⏺ قانون این است، عقل این است، حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد (مصاحبه‌ی بهمن 57).
⏺ اولین چیزی که برای انسان است آزادی بیان است (آبان 57 نوفل لوشاتو).
مطبوعات در نشر همه‌ی حقایق و واقعیات آزادند (مصاحبه با روزنامه‌ی ایتالیایی 11 آبان 57).
⏺ تمام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی می‌توانند به کلیه‌ی فرائض دینی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند (مصاحبه‌ با خبرنگاران در پاریس 17 آبان 57).
⏺ زن‌ها در حکومت اسلامی آزادند، حقوق آن‌ها مثل حقوق مردها (مصاحبه با راسلگر در پاریس آبان 57).
زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند (مصاحبه با گاردین 10 آبان 57).

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

حکومت‌ها اغلب از اعتراضات و اعتصابات و یا در کل از هر حرف و حدیث و حرکت هیجانی که از پتانسیل لازم برای بدل شدن ناگهانی به یک «شورش سراسری» برخوردار باشد بیش از هر چیز دیگری هراس دارند- حتی بیش از دشمن خارجی، چه به وفور برای تهدیدات خارجی سپاه و ارتش و توپ و تانک و موشک و پهباد دارند اما برای تهدیدات داخلی جز بگیر و ببند و فوق‌فوق‌اش بمیران یک عده و بترسان عده‌ای دیگر راهکار دیگری ندارند.

.

در ثانی، جنگ و جدال با دشمنان خارجی را راحت می‌توانند یک «ارزش ملی» تلقی کنند و در آن استفاده از هر ابزار و ادوات جنگی به هر شکل ممکن را مجاز دارند در حالی‌که در شورش‌های داخلی حتی استفاده از گاز اشک‌آور برای متفرق و سرکوب ساختن مردمان معترض هم محل نقد و نزاع است؛ برای همین سرکوب مردمان در سراسر جهان نه فقط برای هیچ نظام حاکمی هیچ امتیاز و موفقیتی تلقی نمی‌شود بلکه بسی مورد شکایت و «شماتت جهانی» هم واقع می‌شود.

.

اصولا و اساسا هیچ اعتراض و اعتصابی در هیچ کجا بدوا برای انقلاب و «تغییر حکومت» نیست؛ در هر کجا در بادی امر مردم به مدیران و مسئولان و حاکمان خود ایمان و امید می‌بندند و از این جهت مدت‌ها منتظر می‌مانند تا وعده‌ها عملی شده، عملا تغییری در اوضاع و احوال خود ببینند؛ بعد که نمی‌بینند نخست در راستای «تغییر رفتار» افراد حاکم به انتقاد می‌پردازند و بعد اگر تغییری حاصل نشد جزئا به «تغییر افراد» حاکم اعتصاب می‌کنند و بعد اگر هیچ‌کدام به نتیجه نرسید نومید و ناگریز به انقلاب و تغییر کل نظام می‌اندیشند و می‌کوشند.

.

بر این اساس هر نظام حاکمی در هر کجای جهان اگر پی‌درپی هم از مردمان خود اعتراض و اعتصاب می‌بیند هرگز نه مردمان بلکه پیوسته خود را باید سرزنش و سرکوفت کند که چرا و چگونه فرصت‌ها را پی‌درپی هم از دست داده و کار را به این‌جا که نباید رسانده است! هر نظام حاکمی اگر به این «فرهنگ حکمرانی» و فهم و شعور سیاسی-اجتماعی برسد هرگز فرعون‌منشانه بر سر مردم معترض نمی‌کوبد بلکه فروتنانه در برابر آن‌ها سرخم می‌کند و پوزش می‌خواهد و فرصت جبران می‌طلبد. اینست تفاوت و تمایز «حکومت برای مردم» و «حکومت بر مردم».

.

(ادامه دارد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی​​​​​​​

[ یکشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مسائل اجتماعی به بیان کارتونیست‌ها 2

یک تصویر هزار حرف

.

مسائل اجتماعی به بیان کارتونیستها 2 - جامعه شناسی شرقی

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران

[ سه شنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش هفدهم
✍️ حسین شیران

.

نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب ۵۷ تعیین عنوانی برازنده برای حکومت یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های انقلابیون بود؛ از آن‌جا که در پیروزی انقلاب آرا و افکار و احزاب و اقشار مختلفی نقش داشتند در تعیین عنوانی بر آن هم آرا و نظرات مختلفی ارائه شد؛ برخی تنها عنوان «جمهوری» را صلاح می‌دانستند، بی هیچ اضافاتی؛ برخی «جمهوری دموکراتیک» را، که انقلاب مردمی نشان مردمی هم داشته باشد؛ برخی دیگر «جمهوری دموکراتیک اسلامی» را، که انقلاب اسلامی ضرورتا نام و نشانی اسلامی هم داشته باشد؛ در نهایت امام عنوان «جمهوری اسلامی» را تأیید و تکلیف کردند، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد.

.

استدلال امام این بود که کلمه‌ی دموکراتیک یک کلمه‌ی غربی و مبلغ و مؤید شکل و شیوه‌ی حکم‌رانی غربی است؛ و بعد اسلام خود مبین و متضمن دموکراسی است و نیازی به افزودن آن نیست؛ آن‌ها که بر آن اصرار دارند یا جاهل‌اند یا خائن. از آن‌‌جا که مرجعیت مطلق از آن امام بود نظر ایشان فصل‌الخطاب قرار گرفت و عنوان «جمهوری اسلامی»- نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد، به رفراندوم گذاشته شد؛ هرچند نظر امام این بود که به رفراندوم هم نیازی نیست چون مردم عملا انتخاب خود را کرده‌اند، با این‌حال جهت رسمیت و مشروعیت‌بخشی به کار اجرا شد.

.

این بحث‌ها در آن روزها بیش‌تر بر سر صورت حکومتی بود که سیرت آن را امام قبلا در سخن‌رانی‌ها و مصاحبه‌های پیش از پیروزی انقلاب خود تعریف و ترسیم کرده بودند و در آن‌ها در کنار تأکیدات مکرر بر «اسلامیت» و ضرورت اجرای «احکام اسلام» که طبعا و طبیعتا از یک فقیه عالی‌قدر و مرجع تقلید مسلمین انتظار می‌رفت، مشخصا بر «جمهوریت» و مبنا بودن ملت و مشارکت آن‌ها در سرنوشت خویش هم توجه و تأکید داشته و حتی صراحتا از الزامات و اقتضائات آن هم گفته بودند.

.

بسیاری از این تأکیدات و تصریحات را همه بارها شنیده‌ایم، با این وجود در بخش بعد از باب یادآوری بار دیگر برخی از آن‌ها را با هم مرور خواهیم کرد تا بعد ببینیم چرا و چگونه علی‌رغم این توجهات و تأکیدات بر بعد جمهوریت در بیانات بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی، در ادامه در سال‌های پس از استقرار، خواه‌ناخواه اوضاع بنحو دیگری رقم خورد و نه فقط جمهوریت که حتی اسلامیت آن در تنگنا قرار گرفت و تعارضات و تنافرات شناختی ناشی از آن هم جمهوری‌خواهان و هم اسلام‌گرایان واقعی را مشمول رنجش و روی‌گردانی و ریزش ساخت.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

در باب تنافرات و تناقضات شناختی حاکم بر جامعه و مصادیق فراوان و مسائل خرد و کلان ناشی از آن می‌توان پی‌درپی هم مطلب نوشت و اینجا و آنجا به اشتراک گذاشت؛ با تمام ضرورت و اهمیتی که این کار بنوبه‌ی خود دارد- بویژه برای آن‌ها که به هر ترتیب اهل آموزش و اندیشه و استدلال‌اند، اما به هر حال برای پی‌گیری اهدافی والاتر و بالاتر باید از این وادی واکاوی‌های وامانده گذشت و به هر شکل به مرز حساس "چه باید کرد؟" نزدیک شد.

.

حالیا رنجش خاطر خیلی‌ها از اوضاع و احوال و افراد حاکم بر جامعه به‌حدی رسیده است که بی‌هیچ نیازی به هیچ استدلال و صغری و کبری چیدنی، میان‌بر راهی و راهبردی برای خروج از وضعیت موجود می‌جویند؛ و بسی ورای این‌ها، هستند کسانی که دیگر از بس کاسه‌ی صبرشان سرآمده، بی هیچ احساس نیاز و یا نظری به اندیشه و یا راهی و راهبردی، مستقیم به دل جریانات اعتراضی سیاسی زده، یک‌سره بر طبل تغییر و تحول می‌کوبند.

.

دسته‌ی اخیر، با توجه به سطح بالای انزجار و هیجانات ناشی از آن، خواست و برخاست‌شان عموما در راستای یک چیز است: "این نباشد هرکه و هرچه می‌خواهد باشد"؛ تاریخا آخرین باری که این خواست و این شعار در این سرزمین سرداده شد توسط پدران در دوران پهلوی بود: "شاه نباشد هرکه و هرچه می‌خواهد باشد"؛ نتیجه‌اش انقلاب اسلامی و همین نظام فعلی شد که حالا دختران و پسران این پدران در نفی‌اش شعار "شیخ نباشد هرکه و هرچه می‌خواهد باشد" سرمی‌دهند، تا به چه انجامد!

.

این گروه از فعالان سیاسی اگرچه از انگیزه و انرژی بالایی برای تحول برخوردارند اما از دو جهت بسیار آسیب‌پذیرند: یک، خواه‌ناخواه و یا گزیرناگزیر بی‌طرح و بی‌برنامه و بی‌راه و راهبرد و به قول معروف بی‌گدار و بی‌پشت و پناه به آب می‌زنند- آن‌هم اغلب به صورت واکنشی و هیجانی؛ و دو، آشکارا نابودی نظام و عبور از آن را اراده می‌کنند؛ تنها همین مورد دوم برای سرکوب‌شان کافی‌ست اما از آنجا که حکومت‌ها به اقناع جامعه هم بها می‌دهند مورد اول یعنی بی شناسه و شناسنامه بودن آنها را بهانه کرده، به هر برچسبی سزاوار سرکوب تلقی می‌کنند.

.

با این‌حال این به‌هیچ‌وجه به‌معنای بی‌هوده و بی‌نتیجه بودن این اعتراضات و اعتصابات نیست و هرگز در هیچ کجا سرکوب پایان هیچ اعتراضی نیست؛ خواه‌ناخواه خود بواسطه‌ی این‌هاست که شکاف‌ها و شکایت‌های پنهان و یا انکار و انباشته‌شده رومی‌شوند و برای همه مصداق و مقیاس و مبنای نظر و عمل می‌شوند؛ بدیهی‌ست هر حکومتی برآنست همه چیز را گل و بلبل و همه کس را راضی و خشنود از خود و عملکرد خود نشان دهد اما همیشه واقعیت چیز دیگری‌ست و هیچ چیز به اندازه‌ی این حرکات و این هیجانات نمایان‌گر این واقعیت برای همه حتی خود حکومت نیست!

(ادامه دارد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش شانزدهم
✍️ حسین شیران

.

نظام سیاسی فعلی ایران همه می‌دانیم عنوانا "جمهوری اسلامی" است؛ این عنوان در 12 فروردین 1358 (1 آوریل 1979)، دقیقا دو ماه بعد از بازگشت امام خمینی به ایران در 12 بهمن 57 و بعد سقوط نظام شاهنشاهی پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن آن سال، طی رفراندومی با یک گزینه‌ی دو‌گویه‌ای "جمهوری اسلامی، آری یا نه؟" با مشارکت 20 میلیون نفر از مردم ایران برگزار و با 98/2% رأی موافق برای نظام فاتح انتخاب گردید.

.

این نخستین بار نبود که یک نظام سیاسی در جهان این عنوان را برای خود اختیار می‌نمود؛ نخست در سال 1933 این ترکان مسلمان اویغور در شرق چین بودند که بصورت غیررسمی با عنوان "جمهوری اسلامی ترکستان شرقی" از چین اعلام استقلال نمودند (این جمهوری در کمتر از یک سال توسط چینی‌ها برچیده شد)؛ دومین بار در سال 1956 پاکستانی‌ها چندی بعد از استقلال از هند (1947) رسما نظام سیاسی خود را "جمهوری اسلامی پاکستان" اعلام کردند؛ سومین مورد در سال 1958 در موریتانی در آفریقا و چهارمین مورد آن در ایران بود. بعدها افغانستان (2004) و گامبیا (2015) هم جمهوری اسلامی تأسیس کردند که هر دو منحل گشتند.

.

جمهوری اسلامی در حقیقت عنوانی "سهل و ممتنع" است؛ سهل بودن‌اش از باب تصورش است و ممتنع بودن‌اش از باب تحقق‌اش؛ بدوا ساده است این‌که تصور کنیم یک کشور مسلمان یا اغلب مسلمانی که به هر شکل از قرن‌ها تجربه و تحمل نظام‌های سیاسی سلطنتی سنتی خودکامه گذر کرده، متأثر از تحولات عصر مدرن و مشاهده‌ی رشد و گسترش نظام‌های دموکراتیک در جهان و مشارکت مردم در سیاست و تعیین سرنوشت خویش بخواهد زیر بیرق اسلام به خود و خواست مردم مستضعف خویش هم بهایی بدهد؛

.

اما کار بلافاصله سخت می‌شود آن‌جا که بخواهیم در مقام عمل این‌دو یعنی هم خواست و مصلحت مردم و هم خواست و مصلحت اسلام را باهم داخل یک گود بیاوریم- بویژه آن‌جا که خیلی زود خواست و مصلحت مهم‌تر دیگری در میان بلکه در رأس این دو قرار می‌گیرد: "خواست و مصلحت خود نظام"؛ در بخش بعد خواهیم دید که چگونه خواه‌ناخواه تزاحمات، تعارضات و تنافرات شناختی بسیار گسترده‌ای از توارد و تداخل این سه خواست در یک حوزه‌ی سیاسی واحد پدید می‌آید و خواه‌ناخواه عرصه را برای هر سه تنگ و تار می‌سازد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش پانزدهم
✍️ حسین شیران

.

وابسته و دربسته بودن ایدئولوژی‌ها و نظام‌های ایدئولوژیک به زمینه و زمانی خاص خواه‌ناخواه "عمری محدود" برای حیات سیاسی اجتماعی آن‌ها رقم می‌زند؛ طول این عمر بستگی دارد به درصد این وابستگی و دربستگی و تبعات مسلم ناشی از آن؛ ایدئولوژی‌ها و نظام‌های ایدئولوژیک را اساسا گریزی از این وابستگی و دربستگی نیست، آن‌ها ضرورتا باید برای زمینه و زمانی خاص ایده و عمل و در واقع "برنامه‌ای خاص" داشته باشند تا بتوانند مورد اعتناء قرار گرفته و اعتباری کسب کنند؛ در این ارتباط، در رقابت با سایر ایدئولوژی‌ها برای کسب قدرت، هر کدام بهتر عمل کنند بیشتر موفق‌اند.

.

اما خود این همچون شمشیر دولبه عمل می‌کند و در نهایت تیزی تیغ هر ایدئولوژی‌ای بلای جان خودش هم می‌شود؛ وابستگی و دربستگیِ هرچه بیشتر به زمینه و زمانی خاص اگرچه در مقطعی در جریان حکم‌رانی مفید و مؤثر می‌افتد و با قوت تحولاتی چند را رقم می‌زند اما در ادامه با فرارسیدن تدریجی "فصل دگرگونی‌ها" بر میزان دست‌وپابستگی‌ها افزوده، منجر به بارش "تعلل‌ها و توقف‌ها" می‌گردد. ایدئولوژی‌ها و نظام‌های ایدئولوژیک هر چقدر هم که در برابر سایر رقبا قوی عمل کنند هرگز حریف "گذر زمان" و به تبع آن "تغییرات زمینه‌ای" ناشی از آن نمی‌شوند.

.

با این وجود آنها تمام تلاش خود را می‌کنند تا به هر شکل بر این حریف فائق آیند و جلوی تغییرات زمینه‌ای را بگیرند؛ تغییرات زمینه‌ای تنها در "عالم عین" حادث نمی‌شود بلکه توأمان "عالم ذهن" را هم در برمی‌گیرد؛ در گذشته اگر ایده‌ها و عوامل حکم‌رانی بسی دیر می‌پاییدند بخاطر این بود که گذر زمان تغییرات زمینه‌ای اندکی در هر دو بعد ایجاد می‌کرد اما حالا در "عصر فوق‌مدرن" گذر زمان آبستن تغییرات و تحولات بسیار سریع و سهل‌الوصول است، از این جهت اگر آن زمان یک ایدئولوژی چند نسل را درمی‎نوردید این زمان یک نسل در طول حیات خود چند ایدئولوژی را درمی‌نوردد.

.

طرح و تدبیر نظام‌های ایدئولوژیک برای مقابله با تغییرات و تحولات ناخواسته، "جامعه‌ی بسته" است- هرچه نظام بسته‌تر جامعه هم بسته‌تر؛ هدف از یک چنین طرحی زدودن ظرفیت تحمیل تحولات از عامل گذر زمان و جلوگیری از تغییر زمینه‌های عینی و ذهنی حکم‌رانی به هر سبب خارجی است؛ از این نظر هر اسباب و اساس و علم و آگاهی و حتی خبری که از عالم خارج برسد بالقوه یک "عامل نفوذی" و یک "تهدید" برای ایجاد دگرگونی و برهم زدن نظم داخلی تلقی می‌گردد؛ بر این اساس باید مرزها را از زمین و آسمان بست و کنترل عینیات و ذهنیات جامعه را در راستای استمرار انطباق آن با ایدئولوژی حاکم در دست گرفت.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش چهاردهم
✍️ حسین شیران

.

در تقابل نظام‌های ایدئولوژیک جالب اینکه هر کدام هر چقدر در توجه و تمرکز بر اوضاع و احوال و مسائل و مشکلات داخلی خود ضعف داشته باشند عوض‌اش در توجه و تمرکز بر اوضاع و احوال و مسائل و مشکلات داخلی طرف مقابل عالی عمل می‌کنند و آشکار و نهان ادراکات و احساسات و تنافرات شناختی حاصل از عملکرد رقیب را رصد کرده و بر بوق و کرنا می‌کنند؛ دقیقا اینجا و بدین قرار است که "مردمان نظام‌ها" برای هم‌دیگر مهم می‌شود و بر این اساس "جنگ رسانه‌ای" و تبلیغات علیه طرف مقابل در صدر منازعات سیاسی قرار می‌گیرد.

.

نظام‌های ایدئولوژیک پاشنه‌ی آشیل خود را بهتر از هر کس دیگری می‌شناسند: "بحران مشروعیت"؛ برای همین در عین حال که فکر و ذکر خود را صرف ترمیم و تقویت مشروعیت خود با هزار طرح و ترفند می‌کنند هم‌زمان سعی می‌کنند به هر شکل مشروعیت طرف مقابل را زیر سؤال ببرند؛ آن‌ها در این عرصه بدین سادگی از هیچ تخریب و تخطئه‌ای در حق هم نمی‌گذرند؛ بی‌جهت نیست این سو رسانه‌ی ملی ما ماجرای خاشقچی و جورج فلوید و سیل می‌سی‌سی‌پی و ... را رها نمی‌کند آن سو هم ایران‌اینترنشنال و بی.‌بی‌.سی و وی.‌او.اِی و سایر رسانه‌ها انگار که جز پوشش اعتراضات ایران کار و برنامه‌ی دیگری ندارند.

.

این‌ها خود بخوبی می‌دانند موجودیت یک نظام ایدئولوژیک را شاید بتوان با بمب هسته‌ای از بین برد اما مشروعیت‌اش را هرگز؛ در این راستا هیچ چیز به اندازه‌ی رونمایی از ناسالمی‌ها و ناسازگاری‌ها و نابسامانی‌‌ها و ناتوانی‌ها و ناکامی‌ها در عمل به وعده‌ها و تحقق آرمان‌ها تیشه بر ریشه‌ی مشروعیت نمی‌زند! فلذا علی‌رغم صرف هزینه‌های سنگین، بمب‌های هسته‌ای را کنار گذاشته و بشدت بر بارش "بمب‌های تبلیغاتی" علیه مشروعیت هم متمرکز می‌شوند! این روال و روند هر نظام ایدئولوژیک و هر سیاست‌مداری برای حفظ موجودیت و مشروعیت خویش است و اینجا و آنجا و شرق و غرب و اسلامی و غیراسلامی هم ندارد.

.

در این میان آنچه بواقع برای یک نظام ایدئولوژیک از ارزش و اهمیت چندانی برخوردار نیست همانا ملت‌ها هستند؛ ملت‌ها هستند تا قدرت‌طلبان در قالب نظام‌های ایدئولوژیک سوژه‌ای برای حکم‌رانی داشته باشند و مادام که تابع منویات باشند "ملت شریف" تلقی می‌شوند اما اگر یک گام یا یک کلام خلاف منویات که حکم وحی منزل را دارند عمل کنند معاند تلقی شده و مهدورالدم می‌شوند. کم‌وکیف این بستگی دارد به دایره‌ی منویات و در مقابل "دایره‌ی عملی" که بدوا برای مردم تعیین شده؛ جاهایی این دایره قدری باز است و مردم قدری آزادی عمل دارند جاهایی دیگر مثل کره‌ی شمالی بقدری این دایره بسته است که اگر شما فیلم یا سریالی از کره‌ی جنوبی ببینید در جا معدوم می‌شوید!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 شاخص آزادی اقتصادی ایران و جهان در سال 2023

✍️ حسین شیران

.

🌓 سایت هریتیج شاخص آزادی اقتصادی 184 کشور جهان در سال 2023 را منتشر کرد. در این میان 176 کشور واجد اطلاعات و 8 کشور بدون اطلاعات و بدون رده‌بندی گزارش شده‌اند.

.

شاخص آزادی اقتصادی جهان 2023

.

آزادی اقتصادی بیان‌گر میزان توانایی افراد جامعه برای فعالیت‌های اقتصادی است. در تعیین این شاخص 12 آیتم (مندرج در زیر تصویر) تأثیر داشته‌اند.

.

✅ در این رده‌بندی سنگاپور اول، سوئیس دوم، ایرلند سوم و تایوان چهارم، آزادترین کشورهای جهان (با امتیاز 80 ببالا) هستند. در این جمع تنها تایوان نسبت به سال قبل رشد داشته است. در انتهای این رده‌بندی سودان، ونزوئلا، کوبا و سرانجام کره شمالی قرار دارند.

.

شاخص آزادی اقتصادی جهان 2023

.

ایران با امتیاز 42.2 و 0.2 افت نسبت به سال قبل در رده 169 دنیا و در جمع کشورهای سرکوب‌شده Repressed (زیر 50 امتیاز) قرار دارد.

.

شاخص آزادی اقتصادی ایران 2023

.

✅ این سایت دلیل رتبه پایین ایران را با وجود دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی و چهارمین ذخایر بزرگ نفت خام جهان، سوءمدیریت، تحریم‌های بین‌المللی و اختلاس فراگیر تحت‌حاکمیتی بیان کرده است (اینجا).

.

✅ اطلاعات بیشتر در سایت هریتیج به آدرس اینترنتی: https://www.heritage.org/index

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی توسعه, جامعه شناسی اقتصاد

[ شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش سیزدهم
✍️ حسین شیران

.

تنافرات شناختی درست از لحظه‌ای که نظام‌های ایدئولوژیک در مقام عمل به وعده‌هایشان باز می‌مانند (ناکارکرد) و یا به انواعی دیگر عمل می‌کنند (کژکارکرد) آغاز می‌شوند و از آنجا‌ که آنها ذاتا به دلیل سفتی و سختی و تعصب و ایمان و علاقه‌ی شدید به یک ایده و عمل خاص و "امتناع از بازاندیشی" و اصلاح و تغییر و تجربه‌ی سایر ایده‌ها و اعمال ممکن خواه‌ناخواه مسیر بی‌بازگشتی را طی می‌کنند (هرچه باتعصب‌تر بی‌بازگشت‌تر) تنافرات شناختی حاصل از عملکردشان پیوسته روی هم انباشت می‌شوند و سرانجام همچون ابرهای سرد و سیاهی آسمان آبی‌شان را تیره و تار کرده و جلوی تابش خورشید‌شان را می‌گیرند.

.

نظام‌های ایدئولوژیک حاضرند هر کاری بکنند تا خورشید بخت ایدئولوژی‌شان به محاق فرو نرود اما این سرنوشت محتوم هر ایدئولوژیست که دیر یا زود تشت خورشیدش از بلندی بامی که بر آنست می‌افتد؛ محتومیت این امر را تغییر زمینه و زمان رقم می‌زند- چرا که ایدئولوژی‌ها به شدت بسته به زمینه و زمان و بواقع "نسخه‌ای خاص" برای آنان‌اند و خواه‌ناخواه با تغییر زمینه و زمان اوضاع و احوال‌شان پریشان می‌شود- بی‌جهت نیست اغلب از هر گونه تغییر و تغیر در هر زمینه هراسان‌اند و به هر شکل طالب حفظ اوضاع و احوال موجودند؛ و دیر یا زود به انتها رسیدن‌شان را هم کم و کیف تنافرات و تنازعات ناشی از عملکردشان در مدت استقرارشان تعیین می‌کند.

.

روند روی‌گردانی افراد از ایدئولوژی‌ها بواسطه‌ی تنافرات شناختی، مراحل آغازین‌اش درون‌ذهنی و میان‌ذهنیست و به وجه غالب زیر پوست جامعه جریان دارد با این حال در هر فرصتی خود را در قالب کنش‌ها و واکنش‌های انتقادی و گاه اعتصابی و اعتراضی نمایان می‌سازد؛ در این مراحل اگر نظام‌ها بتوانند طی "فرآیندی معکوس" از کم و کیف این کنش‌ها و واکنش‌ها به کم و کیف احساسات و ادراکات و برداشت‌ها و پنداشت‌های افراد از عملکردشان برسند و بدین‌وسیله قد و قواره و قیافه‌ی خود را در "آینه‌ی اذهان مردم" ببیند و بهنگام معایب موجود را مرتفع سازند می‌توانند نظر مساعد آنها را دست‌کم برای مدتی بیشتر تأمین کنند.

.

اما از آن‌جایی‌که نظام‌های ایدئولوژیک اغلب حواس‌شان به دشمنان خارجی و تهدیدات مکرر و متنوع آن‌هاست و چندان بهایی به مردمان خود و احساسات و ادراکات آن‌ها نمی‌دهند پیگیری معکوس این فرآیند در نزدشان محلی از اعراب ندارد؛ آن‌ها ترجیح می‌دهند موشک‌ها و پهبادها و جنگ‌افزارهای هم‌دیگر را "مهندسی معکوس" کنند تا فرآیند رویش تنافرات شناختی در نزد مردمان خود را؛ و این آن اشتباه بزرگیست که ناگزیر ایدئولوژی‌ها مرتکب می‌شوند چون با تنازعات خارجی اگر هم قوی‌تر نشوند دست‌کم از بین نمی‌روند اما با "آفت تنافرات شناختی" ناگزیر عاقبت از درون می‌پوسند و فرو می‌افتند!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش دوازدهم
✍️ حسین شیران

.

ایدئولوژی‌ها در "مقام نظر" همه از توسعه و تحول و رهایی حرف می‌زنند و همه هم ادعا دارند که در بازار بزرگ ایدئولوژی یک سر و گردن بالاتر از سایر رقبا بوده و بسی بهتر و بیشتر از همه‌ی آن‌ها قافله‌ی بشریت را به سرمنزل مقصود می‌رسانند؛ اگرکه همه‌ی مسائل و مشکلات جامعه و جهان با حرف حل و فصل می‌شد با این‌همه مدعی امروز دیگر بشر از هر نظر غرق بهروزی بود اما خوش‌بختانه یا بدبختانه "مقام عمل"ی هم در کار است و تنها در این مقام است که چند مرد حلاج بودن ایدئولوژی‌ها و ایدئولوگ‌ها بر همگان مشخص می‌شود.

.

پر کردن شکاف میان ایده و عمل، در جامعه و جهان بشری، فی‌نفسه چالش بزرگی است از این‌رو کمابیش همه‌ی ایدئولوژی‌ها در مقام عمل با افت و خیزهایی روبرو می‌شوند؛ در این میان بدیهی‌ست هر آن ایدئولوژی که در مقام نظر بلندپروازی کرده و در وعده و وعید دست بالا را بگیرد تحققا در مقام عمل بیش از همه لنگ خواهد زد؛ هر دست بالا گرفتنی به‌هرحال پایین افتادن و دست و پا شکستنی هم دارد- به‌قول مولوی "نردبان این جهان ما و منی‌ست، عاقبت زین نردبان افتادنی‌ست؛ لاجرم آن کس که بالاتر نشست، استخوان‌اش سخت‌تر خواهد شکست".

.

این‌که چرا ایدئولوژی‌ها علی‌رغم برخورداری از انگیزه و انرژی فراوان (دست‌کم در مراحل آغازین) در مقام عمل به وعده‌هایشان باز می‌مانند و به‌مرور درگیر "تنافرات شناختی" و تنازعات سیاسی می‌شوند را بیش و پیش از هر چیز باید در ذات خود ایدئولوژی‌ها جست؛ بدوا آری گفتن به یک ایده‌ی خاص معطوف به عمل و نه گفتن به باقی آن‌ها خود در هر دو بعد نظر و عمل عرصه را برای هر ایدئولوژی تنگ کرده و کار را برایش سخت می‌کند. وقتی هیچ‌کدام از معارف اصیل بشری، نه دین نه فلسفه و نه علم، به تنهایی قادر به حل و فصل مسائل بشری نبوده و نیستند چگونه یک معرفت غیراصیل (ایدئولوژی) به تنهایی خواهد توانست گره از مشکلات بشر بگشاید؟

.

و بعد ایدئولوژی‌ها با فریاد شعار "تنها من حق هستم و باقی همه باطل هستند" نه فقط مجال همراهی و همدلی دیگران برای عمل بهتر را از دست می‌دهند بلکه با ناحق خواندن و دک کردن آن‌ها (داخلا و خارجا) بر خیل مخالفان و بدخواهان خود افزوده، مرتبه‌ای دیگر کار را برای خود سخت می‌کنند؛ بی‌جهت نیست نظام‌های ایدئولوژیک مدام از "دشمن" حرف می‌زنند؛ آن‌جا که دشمنان زیادی در کار باشد البته که "تنازع برای بقا" در اولویت قرار گرفته و همّ و غم و توان نظام‌ها بیش و پیش از هر چیزی صرف توسعه‌ و تقویت "قدرت نظامی و انتظامی" خواهد شد تا توسعه و تحول در ابعاد دیگر.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ جمعه ۴ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش یازدهم
✍️ حسین شیران

.

ایدئولوژی به معنا و مفهوم رایج‌اش (و نه لزوما لغوی‌اش "علم به ایده‌ها" و یا "شناخت ایده‌ها") دربرگیرنده‌ی هر آن ایده و عقیده و آیین و مرامی‌ست که حسب زمینه و زمان و برخی مؤلفه‌ها و مناسبت‌ها برخی افراد و گروه‌ها و ساختارها دربرمی‌گیرند و در میان خیل ایده‌های موجود مشخصا آن را مبنای عمل خویش قرار می‌دهند. بدین معنی ایدئولوژی چیزی نیست جز "ایده‌ی معطوف به عمل".

.

برخی از اینکه ایدئولوژی را - در کنار دین، فلسفه و علم - "شاخه‌ی چهارم" معرفت بشری بدانند اکراه دارند چرا که آن را به دلیل چینش و گزینش آگاهانه یا ناآگاهانه از سه شاخه‌ی اصلی معرفت و آمیخته شدن‌اش با اغراض و امیال و اهداف شخصی و گروهی، "معرفتی ناخالص" تلقی می‌کنند و تحت عناوینی سخیف و خفیف همچون "انحراف معرفتی" و یا "آگاهی دروغین" از آن یاد می‌کنند، اما در مقابل برخی با وجود پذیرش ناخالص بودن ایدئولوژی آن را یک ضرورت برای برخی تحولات سیاسی و اجتماعی دست‌کم در مقاطعی از تاریخ می‌دانند و به این ترتیب در کنار کارکردهای منفی‌اش کارکردهای مثبتی هم برایش متصورند.

.

در هر حال، اکنون ایدئولوژی بیش‌تر یک نوع "علاقه به ایده‌ها" تلقی می‌شود (تا علم به ایده‌ها) و شاید همچون سایر علائق و سلائق بشری اساسا گریزی از آن نباشد؛ ایدئولوژی‌ها به‌واقع زمانی به یک "مصیبت اجتماعی" تبدیل می‌شوند که اولا از سطح یک علاقه به‌صورت افراطی به یک "عشق" تبدیل می‌شوند و بعد از سطح یک شخص یا گروه هم به‌صورت تهاجمی به یک "جامعه" تحمیل می‌شوند. از آن‌جایی که هر عشقی طبیعتا به‌دلیل توجه و تمرکزش بر یکی و غفلت‌اش از دیگران "کوری و کری" نسبی می‌آورد سرایت این عشق به سطح جامعه جبرا یک کوری و کری گسترده برای عموم به ارمغان می‌آورد- حال هرچه تنوره‌ی این عشق داغ‌تر، کوری و کری حاصل از آن هم حادتر!

.

این‌گونه است که هر نظام ایدئولوژیک به صرف مصادره‌ی نوع خاصی از عقیده و مطالبه‌ی نوع خاصی از عمل و تبلیغ و تجویز و تحکیم آن و تبعید و تحدید انواع دیگری از عقاید و اعمال، خواه‌ناخواه به یک نظام توتالیتر تبدیل می‌شود. وقتی در جهان زیست بشری به دلایل مختلف "دایره‌ی عقیده و عمل" روزبه‌روز بازتر و بزرگ‌تر می‌شود بدیهی است که با تجویز و تحمیل یک ایدئولوژی (عقیده و عمل) مشخص نمی‌توان مردمان طبعا توسعه‌گرا و تحول‌خواه را برای همیشه در دایره‌ی تنگ و تاریک یک عقیده و عمل خاص زندانی کرد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نظری به نسبت دین و دولت در شاهنامه‌ی فردوسی

.

در بخشی از شاهنامه، آن‌جا که اردشیر بابکان بنیان‌گذار سلسله‌ی ساسانیان به گاه بیماری پسرش شاپور را برای جانشینی خویش فرا می‌خواند، در باب پیوند دین و دولت، به بیان فردوسی از زبان او چنین می‌خوانیم:

.

چو سال اندر آمد به هفتاد و هشت
جهان‌دار بیدار بیمار گشت

.

بفرمود تا رفت شاپور پیش
ورا پندها داد ز اندازه بیش ...

.

بدان ای پسر کاین سرای فریب
ندارد ترا شادمان بی‌نهیب

.

نگهدار تن باش و آن خرد
چو خواهی که روزت به بد نگذرد

.

چو بر دین کند شهریار آفرین
برادر شود شهریاری و دین

.

نه بی‌تخت شاهیست دینی به‌پای
نه بی‌دین بود شهریاری به‌جای

.

دو دیباست یک در دگر بافته
برآورده پیش خرد تافته

.

نه از پادشا بی‌نیازست دین
نه بی‌دین بود شاه را آفرین

.

چنین پاسبانان یکدیگرند
تو گویی که در زیر یک چادرند

.

نه آن زین نه این زان بود بی‌نیاز
دو انباز دیدیم‌شان نیک‌ساز

.

چو باشد خداوند رای و خرد
دو گیتی همی مرد دینی برد

.

چو دین را بود پادشا پاسبان
تو این هر دو را جز برادر مخوان

.

چو دین‌دار کین دارد از پادشا
مخوان تا توانی ورا پارسا

.

هر آن‌کس که بر دادگر شهریار
گشاید زبان مرد دین‌اش مدار ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ادبیات, جامعه شناسی سیاست, جامعه شناسی دین

[ پنجشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

انانتیودرومیا؛ ضدخودگردی

حسین شیران

.

وزارت عدم ارتباطات - انانتیودرومیا - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 این تصویر طنز و در عین حال تلخ بنوعی تداعی‌گر اصلی‌ست با عنوان "انانتیودرومیا enantiodromia"- از انانتیوس بمعنی مقابل و دروموس بمعنی دویدن، سرجمع بمعنی و مفهوم مقابل خود دویدن و یا مقابل خود درآمدن و ضدخود گشتن؛ از آنجا که ما معادل مصطلحی برای این اصطلاح نداریم با تکیه بر مفهوم ضدخود آن را "ضدخودگردی" یا "ضدخوددرآیی" در نظر می‌گیریم تا بعد؛ نخست هراکلیتوس حکیم یونان باستان بدین مفهوم پرداخته و بعد کارل یونگ روانشناس شهیر سوئیسی آن را پرورده است. یونگ می‌گوید: هرگاه یک "گرایش افراطی" و یک‌طرفه بر چیزی یا کسی مسلط شود آن چیز یا کس ناخودآگاه با گذشت زمان به نقطه‌ی مقابل خود رسیده و به "ضدخود" بدل می‌شود؛ با این حساب بد نیست آنها که امروز عملا انانتیودرومیک‌اند بخود آیند و ببینند کی و کجا به افراط گراییده و ناخودآگاه کنترل خود بر آگاهی خویش را از دست داده‌ و حال به ضدخود بدل شده‌اند؛ انقلابی ضدانقلاب شده، آزادیخواه ضدآزادیخواهی، عدالتخواه ضدعدالتخواهی و و و وزارت ارتباطات ضدارتباطات!
.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران, جامعه شناسی سیاست

[ شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش دهم
✍️ حسین شیران

.

این‌که اصولا و اساسا «انتقادات» (واکنش‌ها و تظاهرات گفتاری) مرحله‌ای پیش از «اعتراضات» (واکنش‌ها و تظاهرات کرداری) رخ می‌دهند خود مبین و مبشر اینست که منتقدان بدوا به «اصلاح» و بهبود مناسبات نظر دارند و مصلحتا آن را مقدم بر «انقلاب» و دگرگونی ساختاری می‌شمارند و بر این اساس بسی تلاش می‌کنند به هر شکل ممکن با منطق و ملایمت در گوش طرف حساب خود بخوانند که به‌واقع مسائل و مشکلاتی در میان است که باید حل و فصل شوند تا رابطه همچنان پایدار بماند.

.

به این قرار انتقاد فصل مهمی در روابط اجتماعی است که طی آن منتقد همچنان به طرف حساب خود امیدوار است و عملا به او «فرصتی» می‌دهد تا خود را اصلاح کند اما این در صورتی‌ست که طرف حساب تحققا از گوش و هوش درست و حسابی برخوردار باشد و این فرصت طلایی را از دست ندهد و به‌هنگام با بهره گرفتن از تظاهرات گفتاری، ایرادات و یا شبهات موجود را برطرف سازد و نظر مساعد منتقد را برای دوام و توسعه‌ی روابط جلب کند، اما افسوس و صدافسوس که «گوش شنوا» نعمت بزرگی است که به این سادگی‌ها به هر کس و مهم‌تر از همه نظام ایدئولوژیک ندهند!

.

در فقدان گوش شنواست که نقدها و واکنش‌های گفتاری به‌مثابه‌ی بخش اعظمی از محرکات محیطی، تأثیر سازنده‌ی خود برای اصلاح امور را از دست می‌دهند و به این ترتیب خواه‌ناخواه کار نظام‌های ایدئولوژیک از فصل زرد روابط اجتماعی عبور کرده و به فصل سرد و سخت و سنگین‌اش می‌رسد؛ در این فصل منتقدان ناامید از کارآیی انتقاد و اصلاح مترتب بر آن، یا مصلحتا سکوت اختیار می‌کنند و یا از سطح تظاهرات گفتاری و منطق و مدارا و مدیریت عبور کرده به مرز واکنش‌ها و تظاهرات کرداری می‌رسند و عملا به جرگه‌ی معترضان می‌پیوندند!

.

اما چرا نظام‌های ایدئولوژیک کمابیش گوش شنوا ندارند و نمی‌توانند نقدها و واکنش‌های گفتاری مردم را به‌هنگام شنیده و به آن‌ها ترتیب اثر دهند و از گسست و فروریختن روابط اجتماعی پیش‌گیری کنند و در نهایت در یک سو خواه‌ناخواه خود به یک نظام توتالیتر تمام‌عیار تبدیل می‌شوند و در سوی دیگر خیل منتقدان را به معترضان و خیل مصلحان را به انقلابیون تبدیل می‌کنند؟

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش نهم
✍️ حسین شیران

.

رسیدن یک تنافر شناختی از سطح یک احساس و ادراک نابرابری و ناعدالتی ساده به مرز اقدام و اعتراض، بیش و پیش از هر چیزی، نشان «بی‌توجهی» به سیر پیدایش و پیشرفت آن در طول زمان است؛ تنافر شناختی همچون یک بیماری به یک آن شکل نمی‌گیرد و به یک آن هم به مرز تظاهر نمی‌رسد؛ میان این‌دو یک فاصله‌ایست که بسته به کم و کیف محرکات و زمینه و ظرفیت شخص مُدرِک و کم و کیف احساسات و ادراکات او از کم تا زیاد متغیر است اما هیچ‌گاه صفر نیست.

.

‌بواقع زمان می‌برد تا فرد از عدم تعادل و تنافر شناختی که در او حادث گشته به مرز اقدام برسد؛ طبعا مدت زمانی صرف «جاافتادن» این تنافر در ذهن می‌شود؛ در این فاصله فرد منتظر بازتحریک و تکرار و تواتر احساس و ادراک نابرابری و ناعدالتی می‌شود تا مطمئن شود که اشتباه نمی‌کند و بقول معروف بی‌گدار به آب نمی‌زند؛ و بعد بتدریج به انحای مختلف زبان به «نقد» می‌گشاید تا بدوا توجه طرف مقابل را به مسأله‌ی پیش‌آمده جلب کرده (چه بسا طرف خود متوجه نیست) و نظر مساعد او را به سمت تغییر در رفتار و بهبود اوضاع سوق دهد و بدین‌وسیله با تصحیح و ترمیم رابطه، تعادل شناختی آسیب‌دیده را «بازسازی و بازیابی» نماید.

.
انتقاد در واقع «اشارتی» است بر وجود یک مسأله یا عارضه در یک رابطه، به این «امید» که طرف مقابل با درایت و ظرافت ذهنی اصل و اساس مسأله را دریابد و با حداقل هزینه بازآید و یا دلایل ماوقع را بازگوید، چه همچنان‌که پیش از این گفتیم چه بسا احساس و ادراک و تنافر شناختی بارآمده از آن حاصل یک «سوء‌تفاهم» باشد و در واقع مصداقی از نابرای و ناعدالتی در کار نباشد، در این صورت انتقاد بهترین وسیله است برای بحث و بررسی پیرامون مسائل پیش‌آمده و حل و فصل بهنگام آن‌ها؛ اما این به ظرفیت و ذهنیت و طرز تفکر و تلقی طرف مقابل بستگی دارد که با این مهم چه برخوردی داشته باشد! (بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ یکشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مهاجرت متخصصین قلب و عروق از کشور

حسین شیران

.

مرگ و میر جهان در سال 2022

.

🌓 سایت deathmeters بصورت آنلاین آماری از 20 عامل کشنده در سطح جهان را گزارش می‌دهد؛ تصویر فوق را بصورت لحظه‌ای از این سایت گرفتم؛ همان‌طور که می‌بینید بیماری‌های قلبی‌عروقی (ردیف 1 و 2) در صدر قرار دارند و مجموعا 27% مرگ‌ومیرهای جهان را رقم می‌زنند؛ در این سال که هنوز تمام نشده تاکنون نزدیک به 15 میلیون نفر به این سبب جان خود را از دست داده‌اند؛ بیماری قلبی‌عروقی یک چالش جهانی است و همه‌ی جوامع درگیر درصدد مقابله و محافظت از جمعیت فعال خود در برابر این عامل کشنده هستند؛ حال این خبر تلخ که تنها در یک سال گذشته 160 متخصص قلب‌وعروق از ایران مهاجرت کرده‌اند (منبع) را در کنار این گزارش بگذارید و خودتان به عمق مسأله پی ببرید.

#مسائل_اجتماعی_ایران
#بیماری‌های_قلبی‌عروقی

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی پزشکی, بیماریهای قلبی عروقی

[ دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش هشتم
✍️ حسین شیران

.

نظام‌های ایدئولوژیک اصولا و اساسا از ظرفیت کمتری برای شنیدن برخوردار هستند؛ بیش‌تر همّ و غم و وقت و انرژی آن‌ها صرف یک‌جانبه حرف زدن برای تبلیغ و تجویز و توجیه عقاید و باورها و آرمان‌هایی می‌شود که مؤسَّس برآنند. این البته یک رفتار طبیعی است و جز این نمی‌توان از یک نظام ایدئولوژیک که استقرار و استمرارش بسته به این تبلیغات و تجویزات و توجیهات است توقع داشت؛ در سایه‌ی این ضرورت و این رفتار طبیعی است که نظام‌های ایدئولوژیک اغلب شبیه هم رفتار می‌کنند و خواه‌ناخواه هم به سرنوشتی شبیه هم دچار می‌شوند.

.

بی‌تردید هر نظام ایدئولوژیک یعنی آری به یک ایده و عقیده و نه به باقی ایده‌ها و عقیده‌ها؛ و این یعنی فراخواندن یک عده و کنار گذاشتن عده‌های دیگر؛ این یک عده که فراخوانده می‌شوند می‌شوند خودی‌ها و آن عده‌ها که کنار گذاشته می‌شوند می‌شوند غیرخودی‌ها؛ خودی‌ها عملا در خدمت نظام قرار می‌گیرند و ضرورتا به ازای خدمات‌شان از امتیازاتی برخوردار می‌گردند که عموما غیرخودی‌ها به سزای عدم هم‌دلی و هم‌راهی‌شان از آن‌ها برخوردار نمی‌شوند.

.

به این سادگی عملکردهای طبیعی نظام‌های ایدئولوژیک در قبال موافقان و مخالفان خود خواه‌ناخواه به تولید و ترویج یک‌سری تبعیض‌ها و تفاوت‌های نهادینه‌شده در بستر جامعه منجر می‌گردد که موافقان آن را امری به‌حق و مخالفان آن را بسی ناحق شمرده و بمثابه‌ی مصادیق بارزی از نابرابری و ناعدالتی احساس و ادراک نموده و بر این اساس به مرور به یک‌سری کنش‌ها و واکنش‌های منتقدانه می‌رسند که معمولا نظام ایدئولوژیک نه فقط وقعی بدان‌ها نمی‌نهد بلکه آن‌ها را بهانه‌هایی برای مخالفت تلقی می‌کند.

.

به عملکردهای طبیعی تبعیض‌زای هر نظام ایدئولوژیک باید عملکردهای غیرطبیعی را هم افزود؛ به هر حال هر قدرتی آبستن فساد است و به این سبب برخی از عوامل و عناصر نظام‌های ایدئولوژیک دیر یا زود دچار انحراف گشته و به هر شکل اغلب با معاونت و مشارکت هم با سوءاستفاده از مقام و موقعیت خود درگیر فسق و فجور و اختلاس و ارتشاء و از این قبیل سوءجریانات می‌شوند و به این شکل کلیت نظام را زیرسؤال می‌برند. اساسا با احساس و ادراک و تنافرات شناختی ناشی از یک چنین سوءجریاناتی‌ست که کنش‌ها و واکنش‌های غیرخودی‌های غیربرخوردار ناگزیر به مرز اعتراضات می‌رسند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش هفتم
✍️ حسین شیران

.

گفتیم که هر انسانی برای زیستن در هر محیط اجتماعی‌ای که خواه‌ناخواه در آن به سر می‌برد مسلما نیازمند یک «شناخت کلی» از آن محیط و افراد و عناصر موجود در آن است. برای رسیدن به این شناخت او پیوسته مشغول «احساس و ادراک» است و بر این اساس است که او به مرور به یک‌سری «برداشت‌ها و پنداشت‌ها» در رابطه با محیط و دیگران دست می‌یابد؛ در مرحله‌ی بعد این برداشت‌ها و پنداشت‌ها به تدریج «بینش‌ها و باور‌ها» را در او سازمان می‌بخشند و سرانجام این بینش‌ها و باور‌ها «کنش‌ها و واکنش‌ها»ی او را صورت می‌دهند.

.

احساس و ادراک >>> برداشت و پنداشت >>> بینش و باور >>> کنش و واکنش

.

در طی و طول این فرایند وقفه‌ناپذیر اگر به هر شکل احساس و ادراک «نابرابری و ناعدالتی» به فرد دست دهد طبیعتا ذهن او تعادل شناختی خود را از دست داده و در «وضعیت نامتعادل» قرار خواهد گرفت و این به ترتیب در سلسله برداشت‌ها و پنداشت‌ها و بینش‌ها و باور‌ها و کنش‌ها و واکنش‌های او تأثیر منفی خواهد گذاشت. هر وضعیت نامتعادلی مسلما متضمن «ناآرامی و ناراحتی» است و از این جهت و با این ویژگی است که برای هر فردی «یک مسأله» تلقی می‌گردد- مسأله‌ای که اگر به موقع برطرف نشود مسائل دیگر از کنارش خواهند رویید.

.

در برابر یک چنین مسائلی تکلیف چیست؟ بدیهی است تا کار به مرحله‌ی کنش و واکنش نرسیده نمی‌توان به کم و کیف احساسات و ادراکات و برداشت‌ها و پنداشت‌ها و بینش‌ها و باورهای افراد پی برد؛ از این جهت برای هر نظام اجتماعی بویژه نظام حاکمیتی که عمده طرف حساب مردم است اگر که واقعا به عنوان یک ساختار کلان دنبال یک کار اصولی و اساسی است گفتارها و کردارهای افراد جامعه باید بسیار مهم تلقی گردد؛ چه تنها از روی این نمودها و نشان‌هاست که می‌توان پی برد افراد بدوا چه احساسات و ادراکات و چه برداشت‌ها و پنداشت‌هایی داشته‌اند و بر این اساس به چه بینش‌ها و باورهایی رسیده‌اند که در عمل یک چنین گفتارها و کردارهایی از خود بروز داده‌اند.

.

احساس و ادراک <<< برداشت و پنداشت <<< بینش و باور <<< کنش و واکنش

.

تاریخ ثابت کرده هر نظام اجتماعی‌ای که این فرایندهای اساسی را دست‌کم گرفته و نسبت به آن‌ها بی‌تفاوت بوده و برنامه‌ای برای رصد و حل و فصل بهنگام آن‌ها در پیش نگرفته، سرانجام سخت و سنگین چوب‌اش را خورده است! اما اساسا اگر «عبرتی» در کار بود تاریخ به این سادگی‌ها تکرار نمی‌شد! (ادامه در بخش بعد).

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ شنبه ۵ آذر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش ششم
✍️ حسین شیران

.

در شرح تفاوت ادراک میان افراد «فریمن Freeman» می‌گوید: این‌که افراد داخل یک طبقه‌ی اجتماعی شبیه هم می‌اندیشند و به چیزهای مشابهی اعتقاد دارند اما افراد متعلق به طبقات اجتماعی مختلف به یک نحو نمی‌اندیشند و به یک چیز معین اعتقاد نمی‌ورزند خود ثابت می‌کند که افراد بر اساس موقعیت و ویژگی‌های خود احساس و ادراک می‌کنند.

.

«دوچ و کراوس Deutsch & Krauss» می‌گویند: کمتر اتفاق می‌افتد که فضای اجتماعی آن‌طور که هست در محرکات بلافصلی که واقعیت اجتماعی را منعکس می‌کنند نمایان گردد؛ آن‌چه بیش‌تر اتفاق می‌افتد اینست که فرآیندهای واسط اجتماعی که به کمک آن‌ها رخدادهای اجتماعی ادراک می‌شوند از قدرت اعوجاج ویژه‌ای برخوردارند و در کم و کیف ادراک افراد تأثیرگذار هستند.

.
و «اتوکلاین برگ Otto Klineberg» می‌نویسد: هیچ‌کس تمامی آن‌چه در پیرامون او وجود دارد را نمی‌بیند و نمی‌شنود و هر کس از دیدنی‌ها و شنیدنی‌های پیرامون خود بسته به کم ‌و کیف قدرت مشاهده‌ی خود «گزینشی» می‌کند. تفاوت‌های ادراکی نمایانی که در افراد دیده می‌شود ناشی از تفاوت‌ها در علایق و سلائق و تفاوت‌های فرهنگی و تفاوت‌های فردی است.

.

در کل در رابطه با علل تفاوت‌های ادراک افراد از یک موضوع خاص سه گروه از عوامل را می‌توان دخیل دانست:

۱- عوامل مربوط به موقعیت و ویژگی‌های ادراک‌کننده (مدرِک)

۲- عوامل مربوط به موقعیت و ویژگی‌های ادراک‌شونده (مدرَک)

۳- عوامل مربوط به فضای اجتماعی وقوع ادراک (زمینه‌ی ادراک).

.

مبتنی بر مباحث فوق می‌توان گفت هیچ یک از ما واقعیت را بدان‌گونه که هست نمی‌بینیم؛ بقول «استیفن رابینز Stephen P. Robbins» ما تنها چیزی که می‌بینیم را تفسیر می‌کنیم و آن‌گاه آن را واقعیت می‌نامیم؛ از این‌رو می‌توان پذیرفت که آن‌چه در نزد افراد است تنها «پنداشت‌هایی از واقعیت» است نه خود واقعیت؛ اما آن‌چه مهم است اینست که واکنش‌های افراد هم مبتنی بر همین پنداشت‌هاست نه لزوما خود واقعیت و این آن اصل اساسی است که باید در نظر داشت.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ سه شنبه ۱ آذر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش پنجم
✍️ حسین شیران

.

«ادراک اجتماعی» چیست و چگونه و تحت چه شرایطی به «ادراک نابرابری» منجر می‌گردد؟ ادراک در لغت فارسی به معنا و مفهوم دریافتن و دررسیدن و به بلوغ و پختگی رسیدن است. خیل اطلاعات حسی رسیده به مغز انسان اساسا بواسطه‌ی فرآیند ادراک است که مورد شناسایی و سازمان‌دهی قرار گرفته و به انضمام «تفاسیری معین و مشخص» در اذهان افراد ذخیره می‌شوند. از این جهت ادراک بخش مهمی از فرآیند شناخت تلقی می‌شود.

.

هر ادراکی از این جهت که در ارتباط با موضوع دیگری حاصل می‌شود یک ادراک اجتماعی است با این‌حال منظور از «ادراک اجتماعی» مشخصا ادراک اجتماع با تمامی عوامل و عناصرش از محیط گرفته تا افراد و گروه‌ها و ساختارهای خرد و میان و کلان‌اش است. در حوزه‌ی روانشناسی اجتماعی بیش و پیش از همه این گشتالیست‌ها بوده‌اند که بر روی فرآیند ادراک اجتماعی تحقیق و تفحص نموده‌اند (گشتالت Gestalt به آلمانی یعنی شکل، قالب، سازمان).

.

گشتالیست‌ها معتقدند که ذهن در مقام ادراک در کل چیزی به داده‌های حسی می‌افزاید که در جزءجزء داده‌ها وجود ندارد؛ به بیان دیگر ذهن بجای درک جزء به جزء داده‌های دررسیده از یک موضوع سعی می‌کند آن‌ها را در یک شکل و قالب معین سازمان بخشیده و بمثابه‌ی یک کل درک کند. از این نظر آن‌ها در این زمینه به دو اصل کلیدی تکیه و توجه دارند: 1. ادراک دارای «سازمان» است و 2. هرچه شرایط محرک (حوزه‌ی ادراکی) بهتر باشد این سازمان خوب‌تر می‌شود.

.

با این وجود ادراک لزوما در نزد همه به یک شکل و سازمان معین صورت نمی‌پذیرد؛ مسلما قدرت و توانایی ذهنی افراد در درک واقعیت‌ها یکسان نیست فلذا از یک موضوع واحد ممکنست به ادراکات و «برداشت‌های متفاوت» و حتی متناقضی دست یابند، چرا که اولا ماهیت موضوع بنحوی نیست که به تمامی قابل انتقال به مخیله‌ی افراد باشد و ثانیا قابلیت افراد هم بنحوی نیست که موضوع را به تمامی دریافت کنند فلذا تنها به گزیده‌هایی از موضوع دست می‌یابند و تنها بر اساس همین گزیده‌هاست که قضاوت می‌کنند و سعی می‌کنند آن را به کلیت موضوع تعمیم دهند. (توضیح بیشتر در بخش بعد).

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش چهارم
✍️ حسین شیران

.

منظور هایدر از طرح مفهوم «اِسناد»، در درک محیط زیست اجتماعی و کسب «شناخت منظم و منسجم» از آن، اینست که عموما همه‌ی ما تمایل داریم وقایعی که در پیرامون‌مان رخ می‌دهند را به «هسته‌های وحدت‌بخشی» نسبت دهیم؛ به بیان دیگر سعی می‌کنیم برای محرکات مختلفی که مستقیما حواس‌مان را تحریک می‌کنند معنایی درخور بیابیم؛ برای این‌کار دست به «مقایسه‌ی اجتماعی» می‌زنیم و بدین‌وسیله به یک مجموعه‌ی علّی زیربنایی برای معنابخشی به رخدادها و وقایع سطحی پیرامون خود دست می‌یابیم.

.

دومین مفهوم تحلیلی هایدر در این زمینه «تعادل شناختی» است. این موضوع که نظریه‌ی شناختی هم نامیده می‌شود در واقع اساس «مکتب گشتالت» است؛ بر اساس این نظریه گفته می‌شود که هر انسان در جستجوی تعادل شناختی دائمی است تا کلّ وجود او از نظامی متعادل و پایدار برخوردار باشد. هایدر معتقد است تعادل شناختی مستلزم همخوانی بین پیش‌گویی‌های علّی مربوط به موضوعاتی است که به‌هم مربوط‌اند. برای حصول به حالت تعادل شناختی کامل، انتظارات و قضاوت‌های ما نسبت به جنبه‌ای از محیط نباید با انتظارات و قضاوت‌های ما نسبت به جنبه‌ای دیگر از آن در تضاد قرار گیرد (تنافر شناختی).

.

وقتی ساختار شناختی در حالت تنافر و یا عدم تعادل قرار گیرد و یا تهدید به این حالت شود، نیروهایی در شخص وارد عمل می‌شوند و او را وادار به "واکنش" می‌کنند؛ این واکنش بسته به کم‌وکیف عوامل برهم‌زننده‌ی تعادل و ارزش و اهمیت آن‌ها و نیز ارزش و اهمیت خود شناخت و نیز کم‌وکیف وضع حاکم ممکنست به انحاء مختلف صورت بگیرد و مراتبی از شدت و حدت- از پایین‌ترین حد تا بالاترین حد- را به همراه داشته باشد.

.

واکنش‌ها بدوا در راستای بازگرداندن تعادل شناختی ازدست‌رفته صورت می‌گیرند اما اگر برهم‌خوردن تعادل به نحوی باشد که دیگر امکان بازگشت‌اش وجود نداشته باشد فرد خواه‌ناخواه در فاز تغییر مؤلفه‌های شناختی قبلی و ترسیم و تحکیم "تعادل شناختی جدید" با عوامل و عناصر جدید قرار می‌گیرد. همه‌ی این کنش‌ها و واکنش‌ها بر پایه‌ی اصل اساسی "ادراک اجتماعی" و "مقایسه اجتماعی" صورت می‌گیرند (ادامه در بخش بعد).

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ سه شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

[ دوشنبه ۹ آبان ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش سوم
✍️ حسین شیران

.

«فرایتز هایدر Fritz Heider» یکی از ژرف‌اندیش‌ترین و اصیل‌ترین متفکران در حوزه‌ی روانشناسی اجتماعی است. او در این حوزه صاحب یک نظریه‌ی شناختی– ادراکی است که می‌گوید:

"افراد همواره در پی آنند به یک «شناخت منظم و منسجمی» از محیط زیست ‌خود دست یابند برای همین دائما آن را تحت‌نظر دارند و رصد می‌کنند؛ آن‌ها با «ادراک ساده» و معمولی محیط زیست خود به آنچه در ورای رفتارهای سطحی دیگران است چشم می‌دوزند و به اشخاص و دلایل رفتارشان و گرایش‌ها و حتی فضای اجتماعی‌ای که رفتار در آن صورت می‌گیرد می‌اندیشند. آن‌ها به دنبال «روابط پایداری» هستند تا بتوانند به کمک آن‌ها وقایع خاص و بی‌شماری را که در حوزه‌ی ادراکی‌شان رخ می‌دهند درک کنند.

.

آن‌ها می‌دانند در چه محیطی زندگی می‌کنند و در آن محیط چه‌ها رخ می‌دهند؛ آن‌ها تحت‌تأثیر محیط شخصی و غیرشخصی خود قرار دارند؛ آن‌ها قادرند و مایلند موجب تغییراتی در محیط خود گردند؛ آن‌ها امیالی دارند، صاحب احساسات‌اند؛ به سایر افراد احساس تعلق دارند و در قالب یک مجموعه با آن‌ها رابطه برقرار می‌کنند و بر اساس برخی هنجارها خود را در برابر آن‌ها مسئول و موظف می‌شمارند؛ آن‌ها از راه ادراک و سایر فرایندهای ذهنی است که به این «آگاهی‌ها» دست می‌یابند."

.
هایدر در تحلیل‌های خود دائما دو مفهوم اصلی و قوی را در ارتباط با یکدیگر دنبال می‌کند؛ یکی از این دو مفهوم «اِسناد Attribution» و دیگری «تعادل Equilibrium» است؛ بحث در باب این دو مفهوم مهم را به بخش بعد وامی‌گذاریم.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ دوشنبه ۹ آبان ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

"تنافر شناختی" (ناهماهنگی شناختی) چیست و چگونه حاصل می‌شود و چگونه و تحت چه شرایطی به تظاهرات بیرونی منجر می‌شود؟ فارغ از هر گونه بحث‌های مقدماتی مبنی بر اینکه انسان اصلا و اساسا چگونه و به چه دلیل به زندگی اجتماعی روی آورده- از سر گزیر یا ناگزیر، از سر اجبار یا اختیار، از سر فطرت یا قرارداد و یا هر چیز دیگری، در هر حال آنچه مهم است و واقع امر است اینست که انسان اکنون در اجتماع به سر می‌برد و قویا و عمیقا درگیرودار "زیست اجتماعی" است.

.

در کشاکش این زیست اجتماعی طبعا و طبیعتا هر انسانی در طلب یک زندگی آرام و بی‌دغدغه و بی‌دردسر درصدد "هماهنگی" هرچه بیشتر با عناصر و عوامل و ویژگی‌های محیط بیرونی برای کسب نتایج بهتر است؛ تعقیب، تشخیص و تأیید این هماهنگی به عهده‌ی ذهن هر انسانی است؛ در واقع این ذهن آدمی است که رابط او با دنیای بیرون اوست- دنیایی که اجتماع بشری و در سطحی بالاتر و متعالی‌تر از آن "جامعه" نام دارد.

.

تعامل ذهن و جامعه یک "تعامل دوسویه" است؛ بدوا جامعه طی سازوکارهایی بواسطه‌ی فرآیند "یاددهی اجتماعی" منویات خود را در قالب ساختارهایی در ذهن هر عضوی از اعضای خود پدید می‌آورد؛ باورها و ارزش‌ها و هنجارها (اعم از آداب و رسوم، عرف و قوانین) عمده مواردی هستند که از این طریق در اذهان افراد جامعه گنجانده می‌شوند- از این جهت از نقطه‌نظر جامعه‌شناختی "ذهنیت" محصول جامعه تلقی می‌گردد؛ و بعد افراد بر اساس همین ذهنیات است که درگیرودار کنش‌ها و واکنش‌های بی‌پایان با دیگران قرار می‌گیرند.

.

در این میان "تنافر شناختی" زمانی رخ می‌دهد که میان دو یا چند عامل یا عنصر، چه در دنیای بیرون (جامعه) و چه در دنیای درون (ذهن) و چه در ارتباط میان این دو، همخوانی و هماهنگی وجود نداشته باشد. در واقع تنافر شناختی یک "درگیری ذهنی" است ناشی از فقدان تعادل و توازن میان دو یا چند عامل یا عنصر، و این آغاز ناراحتی روحی و روانی و "ناآرامی درونی" در افراد است- مسأله‌ای که به هر شکل باید حل شود! (ادامه در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

این نوشته حامل و حاصل یک حسرت تاریخی است مبنی بر این‌که چرا حکم‌رانان در سراسر جهان را اعتنایی بر اعتبار "انسانیات" (علوم انسانی) و "اجتماعیات" (علوم اجتماعی) نبوده و نیست وقتی در نهایت همه می‌بینند که این آن‌ها نبوده‌اند که بر قوانین و مقررات جامعه حاکم بوده‌اند بلکه در واقع این قوانین و مقررات فطری و طبیعی جامعه بوده که در همه حال آشکار و نهان بر همه کس و بیش از همه بر حکم‌رانان حاکم بوده و سرانجام از هر کدام آن‌ها عبرتی ساخته برای ازپی‌آیندگانی که هیچ نمی‌گیرند!

.

از بزرگ‌ترین اشتباهات حاکمان جوامع بشری خود همین بوده و است که جامعه‌ی تحت حاکمیت خود را فاقد هرگونه ساخت طبیعی و قوانین از پیش تعیین‌شده‌ای دانسته و از این جهت همه به خود اجازه داده‌اند آن را هر گونه که بخواهند شکل دهند و هر قاعده و قانونی که خود بخواهند بر آن سوار سازند! و تاریخ چیزی نبوده و نیست جز شرح حال همین حکام با همین اوهام؛ در این میان هر آن حرکتی که خواه‌ناخواه هم‌سو و هم‌خوان با قوانین جامعه بوده پایدار مانده و غیر آن هر چه که بوده پایمال گشته و با خیل فرصت‌ها برای توسعه از بین رفته است.

.

انسانیات و اجتماعیات بویژه در قرون اخیر تحققا دنبال کشف قوانین حاکم بر انسان‌ها و اجتماعات حاصل از آن‌ها بوده و هستند، همچون طبیعیات که دنبال کشف قوانین حاکم بر جهان طبیعت بوده و است؛ همان‌طور که با تکیه بر علوم طبیعی این همه در حوزه‌ی فنی و مهندسی پیش رفته‌ایم با تکیه بر علوم انسانی و اجتماعی هم می‌توانستیم و همچنان می‌توانیم در حوزه‌ی زیست اجتماعی هم پیش برویم. در بخش بعد به عنوان نمونه ببینیم که چگونه بی‌اعتنایی به دستاوردهای این علوم در حوزه‌ی روانشناسی اجتماعی زمینه‌ساز مسائل گوناگون برای جامعه گشته است.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ شنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نظم‌ها و نظام‌ها - بخش سوم
✍️ حسین شیران

.

هم‌راهی و هم‌آهنگی اجزا و عناصر در هر سطحی، همان‌طور که پیش از این گفتیم، مصداقی از برقراری نظم اجتماعی است اما هم‌راهی و هم‌آهنگی تمامی اجزا و عناصر در سطح جامعه مبین «نظم جامعوی» یا همان «نظم عمومی» است. "نظم جامعوی" یا "نظم عمومی" از بهر آرامش و آسایشی که در سطح کلان تولید می‌کند بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ثروت یک جامعه محسوب می‌شود که علی‌الاصول باید مورد حفاظت قرار گیرد.

.

دستیابی به این مهم (نظم عمومی) اگرچه "وفاق‌گرایان" را کاملا راضی و خشنود می‌سازد اما "ستیزگرایان" آن را شرط لازم اما ناکافی برای جامعه تلقی می‌کنند و ضرورت حفاظت از آن را به یک شرط اصلی و اساسی منوط می‌سازند که اگر نفع همه در آن لحاظ شده باشد مشروع و موجه است و به‌مثابه‌ی "خیر عمومی" ارزش حفاظت دارد ولی اگر از استقرار آن برخی متنفع و برخی دیگر متضرر گردند یک چنین نظمی به‌واقع "شرّ کلانی" است که باید اصلاح و یا در صورت اصلاح‌ناپذیری تغییر و به نفع عموم دگرگون گردد.

.

ستیزگرایان مخالف وفاق و یا در پی ستیز نیستند بلکه با تأکید و توجه بر واقعیت عینی تقابل و تضادهای طبقاتی آشکار و نهان در جوامع بشری بدوا نسبت به هر گونه وفاق اجتماعی بدبین و یا دست‌کم ظنین بوده و آن را مستعد هر گونه استعمار و استثمار و استبداد می‌دانند. از نقطه‌نظر ستیزگرایی بانیان نظم و وفاق عمومی علی‌رغم ادعاهایی که کرده و می‌کنند طبیعتا طالب تعریف و تحکیم منافع خود در قالب نظم عمومی هستند - مگر آن‌که خلاف‌اش ثابت شود- و از این جهت آن را هرگز طوری نمی‌چینند که مخالف منافع‌شان باشد.

.

در هر صورت، داخل و یا فارغ از نقطه‌نظرات ستیزگرایان، بدیهی است نظم عمومی‌ای که به نفع عموم نباشد به‌واقع یک "فریب اجتماعی" بزرگی است مصداق "به‌نام همه و به‌کام یک عده"؛ یک چنین نظمی آسیاب بزرگی است که مشخصا به آب عموم می‌چرخد اما آردش تنها در کیسه‌ی یک عده‌ی خاص تلنبار می‌شود؛ دیگر چه جای بحث که این آسیاب با این سازوکار هرچه بیش‌تر بچرخد بیش‌تر منجر به افزایش نابرابری‌ها و ناعدالتی‌ها و شکاف‌های طبقاتی گشته، با غیرمشروع و مخدوش شدن وجهه‌ی نظم عمومی، خواه‌ناخواه جامعه در وضعیت ناآرام و ناپایدار قرار خواهد گرفت.

.

با این مقدمه اکنون پرسش اصلی و اساسی اینست: نظم جامعوی و یا عمومی را اساسا چگونه باید چید که مصداق خیر عمومی باشد، یعنی نفع همه‌ی افراد جامعه در آن لحاظ شده باشد؟ (بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جامعه شناسی نظم

[ جمعه ۲۲ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه، جامعه‌شناسی و سیاست
حسین شیران

.

این روزها که اوضاع کشور آشفته و احوال‌ جامعه آغشته به دردها و رنج‌هایی است حقیقتا دست‌ام به انتشار هیچ مطلبی نمی‌رود! مدام فکر می‌کنم و مدام یادداشت می‌کنم؛ چندین بار چند مطلب مهم، به زعم خودم، نوشته و آماده‌ی انتشار کرده‌ام اما در آخرین لحظه منصرف شده و کنار گذاشته‌ام! چرا؟ چون در آخرین لحظه از خود پرسیده‌ام این مطلب اکنون در این برهه‌ی حساس چه دردی از دردهای جامعه درمان می‌کند؟ چه کسی می‌خواندش و چه کسی اصلا گوش‌اش بده‌کار این حرف‌هاست؟! ...

.

باری، خیلی از حرف‌ها و حدیث‌ها و توصیف‌ها و تحلیل‌ها برای روزهای عادی و آرام است، روزهای غیرعادی و ناآرام باید طور دیگری تا کرد، اما چه‌طور؟ با برخی از دوستان و هم‌کاران در باب این‌که "کار درست در این شرایط چیست" هم‌اندیشی و در واقع هم‌دردی کردیم؛ نتیجه این شد که اساسا وظیفه‌ی ما "چه‌گوارا شدن" نیست ما باید تمام تلاش خود را بکنیم کنتی، وبری، دورکیمی، پارسونزی، گیدنزی برای جامعه بشویم! اما راست‌اش نمی‌دانم چرا این نتیجه مرا قانع نکرد و هیچ نمی‌کند!

.

کسی هم‌چون وبر و یا دورکیم و یا هر آن بزرگوار دیگر شدن نه فقط هیچ بد نیست بلکه آرزوی قلبی هر جامعه‌شناسی است اما به باور من این آن تمام کاری نیست که یک جامعه‌شناس باید در حق جامعه بکند. وبر یا دورکیم شدن قطعا باعث "فربه شدن جامعه‌شناسی" می‌شود اما لزوما منجر به "فربه شدن جامعه" نمی‌گردد؛ آن یک چیز است و این یک چیز دیگر؛ میان این‌دو در خود غرب هم فاصله‌هاست چه برسد در جهان شرق و بویژه جهان اسلام که اساسا اکراه دارد علمی به اسم جامعه‌شناسی را به رسمیت بشناسد چه برسد به این‌که الگوی عمل‌اش قرار دهد!

.

به واقع شکاف بین جامعه‌شناسی و جامعه را در هر جامعه‌ای سیاست و سیاست‌مداران پر کرده‌اند و سیاست‌مداران را اساسا نیاز به هیچ علم و کتابی نیست اتفاقا برای سیاست‌مدار نشدن است که باید کتاب خواند و علم آموخت. تا به حال هر گاه و هر کجا دیده‌ایم سیاست‌مداری کتابی دست‌اش گرفته بعدها دیده و دریافته‌ایم که قصدش استفاده‌ی ابزاری از آن بوده و نه لزوما ایمان به مطالب آن و اجرای محتویات‌اش! از این نظر، به باور بنده، جامعه‌شناسی اگر در صدد تأثیرگذاری بر جامعه است نخست باید تکلیف کم‌وکیف ارتباط خود با سیاست و سیاست‌مدار را مشخص سازد تا بعد!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران, جامعه‌شناسی سیاست

[ دوشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نظم‌ها و نظام‌ها - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

نظم اجتماعی چیست؟ چگونه و تحت چه شرایطی حاصل و چگونه و تحت چه شرایطی دیگر ضایع می‌شود؟ تا کی و کجا باید بدان اعتنا و احترام و استناد داشت و بدین‌وسیله آب در آسیاب استمرار و ثبات‌اش ریخت و از کی و کجا می‌توان به استقرار آن اعتراض داشت و خواهان تغییر و دگرگونی‌اش شد؟

.

اصولا و اساسا هر گاه و هر کجا در محدوده‌ای معین برخی از اشیاء و یا افراد و یا ترکیبی از هر دو را هم‌راه و هم‌آهنگ با یکدیگر ببینیم می‌توانیم بگوییم که عملا شاهد مورد و مصداقی از پدیده‌ی نظم هستیم. بر این اساس بد نیست مقدمتا در راستای بسط جوانب بحث نخست به چند نکته اشارتی داشته باشیم:

.

نخست این‌که مشخصا عنوان نظم را برای بیان "کم و کیف ارتباط" بیش از یک جزء و یا عنصر بکار می‌بریم از این جهت "اجتماعی بودن" همواره در معنی و مفهوم هر نظمی مستتر است. تعریف نظم برای یک عنصر منفرد تعریف ابتری خواهد بود؛ نظم در ارتباط با دیگری و یا دیگران معنی و مفهوم و مصداق پیدا می‌کند و اگر اساسا رابطه‌ای در کار نباشد اطلاق نظم هم خودبه‌خود بلاموضوع می‌گردد.

.

دوم این‌که تعریف نظم با اتکا و در واقع به شرط "هم‌راهی" و "هم‌آهنگی" اجزا و عناصر موجود ممکن و میسر می‌شود و اگر به هر دلیل این شرط در میان نباشد و یا از میان برود باید قید کاربرد این عنوان را زد. سوم این‌که در نظم‌هایی که عناصر انسانی در آن دخیل هستند هم اگرچه "هم‌راهی" و "هم‌آهنگی" شرط اصلی و اساسی است اما مضاف بر آن این "هم‌دلی" و "هم‌صدایی" است که باعث استمرار نظم‌های مستقر می‌شود.

چهارم این‌که لازمه‌ی "هم‌دلی" و "هم‌صدایی" عناصر انسانی- به‌مثابه‌ی اراده‌های منفرد- حفظ "حرمت" و "منفعت" آن‌هاست و گرنه در سایه‌ی نظم مستقر گریزی از شکل‌گیری احساس "استعمار و استثمار و استهلاک" و متعاقب آن "اعتراض و اعتصاب و انصراف" در نزد آن‌ها نخواهد بود.

.

در نهایت در مقام ارزش‌گزاری اجتماعی، نه به خود نظم بلکه "هدفی" که آن نظم تعقیب می‌کند و اساسا از برای آن پدید آمده باید توجه و تأکید داشت؛ از این نظر مثلا ارتشی که هدف‌اش اشغال و قتل و غارت یک ملت یا مملکت و امحای حقوق دیگران باشد حتی اگر به بهترین شکل ممکن نظم و نظام یافته و تمامی اجزا و عناصرش هم هم‌دل و هم‌صدا باشند چون در اصل به‌مثابه‌ی اسباب سلطه فاقد هدف متعالی اجتماعی و انسانی است نظم و نظام‌اش هم نه فقط فاقد هر گونه ارزش اجتماعی بلکه عملا "ضد ارزش اجتماعی" خواهد بود. ...

.

ادامه در بخش بعد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جامعه شناسی نظم

[ جمعه ۱۵ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نظم‌ها و نظام‌ها - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

بر هم خوردن «نظم اجتماعی» و جایگزین شدن‌اش با هر گونه بی‌نظمی- اعتراضات و اعتصابات از دید مردم و یا آشوب‌ها و اغتشاشات از دید نظام‌های سیاسی و یا به بیانی روشن حکومت‌ها- اصولا و اساسا مطلوب هیچ جامعه‌شناس و جامعه‌اندیشی (هر آن‌که دغدغه‌ی جامعه دارد) نیست چرا که صرفا در سایه‌ی برقراری نظم اجتماعی است که زیست اجتماعی بشر در ابعاد متنوع و متعدد خویش جریان می‌یابد و شکوفا می‌گردد.

این اصل اگرچه به‌نحو بارزی مبین ارزش و اهمیت نظم اجتماعی از دید جامعه‌شناس و جامعه‌اندیش و تأکید و توجه او بر ضرورت این امر است با این وجود به‌معنای پذیرش مطلق هر گونه نظم اجتماعی نیست، به بیان دیگر این‌طور نیست که یک جامعه‌شناس و یا جامعه‌اندیش (به‌معنای واقعی کلمه) تحت هر شرایطی مدافع و محافظ نظم اجتماعی مستقر باشد بلکه این مهم مشروط بر برقراری اصل اساسی اولی‌تری به‌نام «عدالت اجتماعی» است.

در هر جامعه‌ای اگر که نظم اجتماعی موجود و مستقر متضمن عدالت اجتماعی نباشد، به این معنی که در شرایطی ناعادلانه گروهی به‌نحوی خاص از برقراری نظم موجود متنفع گشته و گروه یا گروه‌های دیگر با مراتبی از محرومیت‌ها مواجه باشند و یا در بستر این نظم، ارزش‌ها و هنجارهای مورد نظر گروهی بر جامعه حاکم گشته و ارزش‌ها و هنجارهای گروه‌های دیگر ممنوع و سرکوب گردد، بدیهی است در این شرایط دیگر نظم مستقر از مقبولیت و مشروعیت عام برخوردار نبوده و خواه‌ناخواه با تهدیداتی مکرر از سوی محرومان و معترضان جامعه مواجه خواهد بود.

بنابراین این درست که نظم اجتماعی برای جامعه و جامعه‌شناسی و جامعه‌شناس بسی واجد ارزش و اهمیت است اما تنها در شرایطی که ضرورتا متضمن منافع اقشار مختلف جامعه باشد نه قشری خاص، چه در این صورت مصداق بارز استعمار و استثمار داخلی بوده (استعمار و استثماری که به‌مراتب از نوع خارجی‌اش بدتر است) و خواه‌ناخواه خود مخل نظم اجتماعی خواهد بود. چیستی و چگونگی نظم اجتماعی و عدالت اجتماعی و استعمار و استثمار داخلی و اعتصاب و اعتراض اقشار محروم و مواضع جامعه‌شناسان در برابر این موضوعات و موضوعات دیگر در بخش‌های بعد.

.

ادامه دارد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جامعه شناسی نظم

[ چهارشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مسائل اجتماعی به بیان کارتونیست‌ها 1

یک تصویر هزار حرف

.

مسائل اجتماعی به بیان کارتونیست‌ها 1 جامعه شناسی شرقی

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران

[ سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

آیا طبیعت هم تابعی از تفکر است؟

.

طبیعت و تفکر

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, مسائل محیط زیست, دریاچه اورمیه

[ دوشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی فرصت‌طلبی Sociology of Opportunism

✍️ حسین شیران

بخش دوم


     "فرصت‌طلبی" (آپورچونیسم) چیست و چرا از نقطه‌نظر جامعه‌شناسی تا بدین حد واجد اهمیت است که بطور ویژه مورد مطالعه قرار گیرد و ضرورتا راه‌کاری عملی برای مواجهه با آن مطالبه شود؟ فرصت‌طلبی در واقع یک سیاست یا رویّۀ آگاهانه و در عین حال خودخواهانه برای بهره‌برداری هرچه بیشتر و بهتر از منابع و مناصب و موقعیت‌های موجود و موعود بدون توجه به اصول و اساس و اهداف موضوعه و نیز پیامدهای ناگوار آن برای دیگران است. 

 

     فرصت‌طلبی البته تحت شرایطی خاص می‌تواند امری مثبت تلقی شود اما بمثابۀ یک میکروب از بس نام‌اش با دردها و دردسرها و درماندگی‌ها و درهم‌ریختگی‌ها گره خورده و تاریخا و تجربتا در اشکال مختلف در حوزه‌های مختلف مسبب مسائل و معضلات و مضرات و مرض‌های گوناگون گشته که دیگر به اندک خیرات و فوائدی هم که می‌تواند داشته باشد توجهی نمی‌شود و در مجموع یک مفهوم اجتماعی منفی تداعی و تلقی می‌گردد.

 

      به واقع آن‌چه این پدیده را از نظر اجتماعی و اخلاقی همواره زیر سایۀ نفی نگه می‌دارد توجه و تمرکز افراطی آن بر منافع شخصی در مقابل منافع جمعی و بهره‌برداری آشکار و نهان از منابع و مناصب و موقعیت‌ها بنحوی متقلبانه و متجاوزانه است؛ و اساساً چه چیزی غیراجتماعی و غیراخلاقی و حتی ضداجتماعی و ضداخلاقی‌تر از ترویج خودخواهی و خودمداری و خودخدمتی در داخل اجتماع و در قالب نهادها و سازمان‌ها و جنبش‌ها و جریان‌هایش و سوء‌استفادۀ شخصی از امکانات و موقعیت‌هایش و تخطی از اصول و اساس و اهداف موضوعه‌اش و تجاوز به حقوق و تضییع منافع اعضایش؟ 

 

     در تمامی اشکال فرصت‌طلبی که در حوزه‌های مختلف جامعه جریان دارد یک اصل در کانون کار قرار دارد و آن "بپا و بقاپ و بچاپ" است؛ در واقع با این فرمان است که هم منابع و مناصب و موقعیت‌های لازم برای توسعۀ مملکت و رفاه همگانی حیف و میل می‌شوند هم این‌که نظم و امنیت اجتماعی و روانی جامعه مخدوش می‌شود چه اجرای این فرمان در هر حوزه مستلزم زرنگی‌های مذموم و مزورانه‌ایست که حتی شنیدن اخبارش در جوامع دیگر مایۀ ایذاء و آزار و رنجش و انزجار عمومی می‌گردد چه برسد جامعۀ خودی! 

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی فرصت طلبی, مسائل اجتماعی ایران

[ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی فرصت‌طلبی Sociology of Opportunism

✍️ حسین شیران

بخش اول

 

     شاید باور این‌که اکنون ما مردم ایران از رنجورترین و منزجرترین مردمان روزگار هستیم دشوار نباشد؛ تجارب زیستی و مشاهدات میدانی و مشارکتی هر کدام از ما و گزارشات متعدد از حال و روز و روزگار مردم در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مختلف، از جمله اسباب و اساسی هستند که باور کردن این ادعا را برای ما آسان می‌سازند. بر این اساس هر کس که واجد اندک واقع‌بینی باشد به احتمال زیاد خود به این نتیجه رسیده و اگرنه، کمی چشم و گوش خود را که باز کند و هوش به خرج دهد بزودی خود به این نتیجه خواهد رسید. 

 

     باری، باور کردن این نکته بسیار نزدیک به واقعیت است تا باور نکردن‌اش! حالیا میزان رنجش و انزجار مردم ایران از دین، مذهب، سیاست، حکومت، دولت، انقلاب، اقتصاد، فرهنگ، آموزش و پرورش، آموزش عالی، صدا و سیما، و ... بالا رفته است و بر این اساس، ایمان و اعتقاد و اعتماد مردم به هر کدام از این‌ها بمراتب کاهش یافته و گاه تا مرز محاق پیش رفته است! این یک واقعیت اجتماعی است و مشخصا بر این اساس و این زمینۀ مساعد است که برخی "آنارشیسم" را بعنوان یکی از گزینه‌های جدی برای آیندۀ ایران مطرح می‌کنند. ...

 

     با این مقدمه اکنون پرسش اینست: براستی این سطح از رنجش و انزجار ایران و ایرانی در این برهه از زمان از کجا آب خورده و باز می‌خورد؟ آیا دین، مذهب، سیاست، حکومت، دولت، انقلاب و ... در اصل همین بوده‌اند و مردم هیچ خبر نداشته‌اند و حال بعد آزمون‌های سخت تاریخی به این نتیجه رسیده‌اند که هیچ‌کدام آنی نبوده‌اند که می‌نموده‌اند؟ به بیان دیگر آیا همه جز دروغ و فریب چیزی بیش نبوده و نیستند؟ ...

 

     پاسخ هر کس به این پرسش ممکنست متفاوت از دیگری باشد که البته بجای خود محترم و قابل بحث و بررسی است اما منی که سعی می‌کنم از نقطه‌نظر جامعه شناسی به این موضوع و مسأله بنگرم فی‌نفسه هیچ‌کدام از این پدیده‌های اجتماعی را مشکل‌دار نمی‌دانم بلکه اساسا مشکل همۀ این‌ها و بسی بیش از این‌ها را در یک عامل و یا بهتر بگویم یک "آفت مشترک" می‌دانم و آن چیزی نیست جز "فرصت‌طلبی" (آپورچونیسم Opportunism) و "فرصت‌طلبان"؛ این‌که این آفت چیست و چگونه بر جان نهادها و ساختارها و پدیدارهای اجتماعی می‌افتد و آن‌ها را از اصالت و رسالت خویش دور می‌سازد و مایۀ رنجش و انزجار مردم می‌گردد را در بخش بعد پی بگیریم.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی فرصت طلبی, مسائل اجتماعی ایران

[ شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

هنر جامعه‌شناس شدن

🌓 زمینه‌شناسی در جامعه‌شناسی - بخش چهارم

✍️ حسین شیران

 

      علی‌العموم تمام مسائل جامعوی (اعم از اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و مذهبی و ...) واجد ابعاد عینی (Objective) و ذهنی (Subjective) هستند و جامعه‌شناس، اگر که واقعا در پی ایفای رسالت علمی و اجتماعی خویش در حق جامعه است، ناگزیر باید در هر دو بعد بصورت تخصصی ورود کند و گرنه هر گونه دست کم یا دست بالا گرفتنی که در کار باشد در نهایت بر اعتماد و اعتبار جامعه‌شناختی آن لطمه خواهد زد.

 

     ابعاد عینی یک مسأله مبین کم و کیف پیدایش آن، بمثابۀ یک پدیدۀ اجتماعی، در بستر جامعه است و مستلزم احساس و مشاهده و مشارکت و مطالعات تجربی و محاسبات آماری است. جامعه‌شناس با درگیری در این مستلزمات است که عملا به این بعد از مسائل ورود می‌کند. درگیر شدن در واقع نزدیک شدن به مسائل و بررسی میدانی وقوع آن‌هاست و جامعه‌شناس با بکار بستن این اصل است که به "اطلاعات دست اول" در خصوص چگونگی پدید آمدن مسائل دست می‌یابد.

 

     "رابرت پارک" همیشه به دانشجویان خود توصیه می‌کرد از پشت میز خود برخیزند و به درون جامعه بروند و مسائل و مشکلات آن را از نزدیک مشاهده کنند- آن هم نه مشاهدۀ عوامانه بلکه مشاهدۀ عالمانه و محققانه. ما اغلب در این زمینه ضعف داریم و این باعث ضعف در جامعه شناسی ما شده است، هر چند متقابلا خود ضعف جامعه شناسی در این سرزمین و در حاشیه ماندن آن به سهم خود باعث ضعف در درگیری آن در مسائل جامعه و مشاهدات و مطالعات میدانی گشته است. 

ادامه دارد. 


__________________________
⏺ نقطه‌نظرات خود را در خصوص این نوشتار و سایر نوشتارها در گروه جامعه‌اندیشان شرق مطرح بفرمایید.
__________________________

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, زمینه شناسی, هنر جامعه‌شناس شدن

[ شنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

پنجرۀ جمعیتی ایران؛ پنجره‌ای باز به بی‌هودگی
حسین شیران

 

     در جمعیت‌شناسی یک مفهوم مهمی داریم با عنوان "پنجرۀ جمعیتی" که بر پایه ساختار سنی جمعیت تعریف و تعیین می‌شود؛ به این ترتیب که هرگاه نسبت "جمعیت فعال" (کاری) یک کشور (سنین مابین 15 الی 65 سالگی) به جمعیت غیرفعال‌اش (زیر 15 سال و بالای 65 سال) به بیشترین حد خود برسد- به بیانی دیگر هرگاه دوسوم جمعیت یک کشور در سنین فعالیت باشند، می‌گویند آن کشور به مرحلۀ پنجرۀ جمعیتی رسیده است. 

 

     بر این اساس جمعیت‌شناسان در سیر تکامل جمعیت یک کشور سه مرحلۀ اساسی از هم متمایز می‎سازند: 1. مرحلۀ پیشاپنجره که در آن 30% (یا بیشتر) از جمعیت کشور را افراد زیر 15 سال تشکیل می‌دهند 2. مرحلۀ پنجره که در آن کمتر از 30% جمعیت زیر 15 سال و کمتر از 15% بالای 64 سال هستند و باقی بین سنین 15 الی 65 سالگی قرار دارند و 3. مرحلۀ پساپنجره که 15% یا بیشتر بالای 64 سال و کهن‌سال هستند.

 

     پنجرۀ جمعیتی در سیر تاریخ جمعیت یک کشور فقط یک‌بار اتفاق می‌افتد و عمر به نسبت کوتاهی در حد چهار دهه دارد. ارزش و اهمیت پنجرۀ جمعیتی در تأمین و تدارک طلایی نیروی کار لازم برای توسعۀ یک کشور است و از این جهت برای هر ملتی یک فرصت و موهبت ویژه تلقی می‌گردد که اگر بهینه و بابرنامه از آن استفاده شود واجد ثمرات مثال‌زدنی خواهد بود و گرنه که هم‌چون ابر بهاری سریع از سر جامعه و جمعیت کشور خواهد گذشت و بعد نه فقط حسرت بی‌بهرگی را به دل خواهد گذاشت بلکه جامعۀ توسعه‌نیافته را با مسألۀ خطیری چون فقدان نیروی کار لازم از یک‌سو و خیل جمعیت پیر و ناتوان محتاج مراقبت از سوی دیگر روبرو خواهد ساخت.

 

     طبق سرشماری سال 1395 حدود 70% جمعیت ایران همینک در محدودۀ سنی 15 الی 65 سالگی قرار دارند و از این نظر با این حجم از جمعیت فعال ایران اکنون در فاز پنجرۀ جمعیتی قرار دارد؛ این پنجره عملاً از سال 1385 باز شده و تا سال 1425 باز خواهد ماند و بعد از آن با گذار تدریجی جمعیت به سنین کهن‌سالی بسته خواهد شد. بسیاری از کشورها در آمریکای لاتین و جنوب شرقی آسیا به‌خوبی از این فرصت و موهبت جمعیتی استفاده کرده و خود را توسعه داده و باز می‌دهند و ما 15 سال از این فرصت گذشته و تنها 25 سال دیگر مهلت داریم و امیدواریم که بتوانیم از آن به‌نحو احسن استفاده کنیم.

 

 

پنجره جمعیتی ایران؛ جامعه شناسی شرقی

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جمعیت شناسی, پنجره جمعیتی ایران

[ چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی، عشقی بی‌آب و نان1 - بخش اول
دکترهای پول‌دار، دکترهای بی‌پول2
✍️ حسین شیران

 

[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من می‌پرسند: "جامعه‌شناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پول‌دار، پدر بی‌پول" رابرت کیوساکی]

 

     بعد مدت‌ها حسب امری راه‌ام به یک ساختمان پزشکان افتاد؛ یک ساختمان چندطبقه‌ی عریض، با چندده واحد (مطب) فعال، با چند داروخانه‌ی شلوغ، با پنج آسانسور 20 نفره در مرکز ساختمان که معلوم بود هیچ پاسخ‌گوی خیل مراجعین نیست، بس که مقابل هر آسانسور آدم جمع شده بود! 

 

     در همین نقطه می‌توان ایستاد و کلی حرف زد که چرا باید جامعه این‌قدر بیمار باشد که تنها یک ساختمان پزشکان‌اش آن هم در شرایط کرونایی این همه مراجعه‌کننده داشته باشد؛ اما من نمی‌ایستم و می‌گذرم و در این باره هم هیچ حرفی نمی‌زنم چون از مدت‌ها پیش به این نتیجه‌ی تلخ رسیده‌ام که حرف زدن هیچ فایده‌ای ندارد و هیچ دردی دوا نمی‌کند حتی اگر به فرض محال چند گوش شنوایی هم در کار باشد! ... 

 

     به عنوان کسی که گرایش دکترای جامعه‌شناسی‌اش "بررسی مسائل اجتماعی" است تنها یک نکته‌ی دردناک که با عمق وجود دریافته‌ام می‌گویم و رد می‌شوم و آن این‌که: در هر جامعه‌ای مادام که عده‌ای قلدر از قِبل مسائل اجتماعی مختلف، از جهل بگیر تا همین بیماری، نان می‌خورند حرف که سهل است با هجمه هم نمی‌توان به این سادگی‌ها کاری در راستای حل مسائل جامعه از پیش برد! 

 

     به بیان دیگر، آن‌جا که مشخصا برخی خواص در راستای منافع شخصی خود به صورت سازمان‌یافته مشغول بازتولید و بازپروری مسائل اجتماعی مختلف هستند و در این پروژه‌ی بزرگ برخی عوام را هم خواه‌ناخواه و آگاه‌ناآگاه به خدمت گرفته‌ و با خود همراه ساخته‌اند البته که حرف‌ها و هجمه‌های همچو منی باد هواست! بادی که حتی قادر نیست برای لحظاتی هم که شده برگ کاغذی از روی زمین بلند کند! ... پس چه بهتر که از بیهوده باد بودن بگذریم و باقی ماجرا را پی بگیریم.

 

ادامه دارد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران

[ دوشنبه ۱ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش دوم
✍️ حسین شیران

 

      حالا دیگر اغلب ایدئولوژی‌های مهم مطرح شده در دو قرن گذشته، هر یک به نحوی در جوامع مختلف به قدرت رسیده و آزمون خود به تاریخ را پس داده و کمابیش نمره‌ی‌ خود را هم گرفته‌اند. اگرچه هنوز برخی در نقاط مختلف جهان هنوز بر سر کارند و به هر وسیله هم‌چنان مرکب مرام خود می‌رانند اما دیگر گریزی از این امر نیست که اکنون عصر عصر دموکراسی و فرهنگ غالب فرهنگ دموکراسی است و ملاک ارزیابی عملکرد دولت‌ها و نظام‌های سیاسی مختلف در هر کجای جهان، چه قبول افتند چه رد، تضمین و تأمین مصادیق دموکراسی است. 

 

     قرون متمادی حکومت‌های سلطنتی و سنتی در سراسر جهان دغدغه‌ی اول و آخرشان حفظ حریم و حدود خود در برابر حکومت‌های متجاوز دیگر بود و مردم در این مناسبات و معادلات، چه از نظر مالی و چه از نظر جانی، از وزن و وزانت چندانی برخوردار نبودند و فقط "شیءوار" بودند تا عده‌ای "شاه‌وار" بر آن‌ها حکومت کنند؛ در هر حال آن‌چه در این میان شرط نبود تأمین منافع مردم بود. عصر ایدئولوژی‌ها که فرا رسید مردم بدوا تا بدان‌جا ارزش و اهمیت یافتند که هم‌چون سرباز این بار در خدمت ایدئولوژی‌ها قرار بگیرند و پرچم آن‌ها را در نقاط مختلف جهان به اهتزاز دربیاورند. ...

 

     اما حالا در گذر از هر دو مرحله، روال کار وارونه گشته و برای نخستین بار در تاریخ، رسما مردم، به معنای عام و نه فقط قشری از آن، در کانون مناسبات و معادلات سیاسی قرار گرفته و، حتی به روی کاغذ هم که شده، مردم‌سالاری به مثابه‌ی یک مرام سیاسی در راستای تضمین و تحکیم موقعیت و تأمین منافع مردم (و نه حکومت‌ها و ایدئولوژی‌ها) در تمام نقاط دنیا در دستور کار قرار گرفته و مبنای داوری‌ها گشته است. 

 

     حالا فارغ از هر حکومت و ایدئولوژی که در هر کجا بر سر کار است مردم مطالبات یکسانی دارند و هم‌صدا باهم نظام‌های سیاسی مختلف را مکلف به تضمین و تأمین آن‌ها می‌دانند. در شاخص دموکراسی سال 2021 که چند روز پیش منتشر شد آمریکا و چین اگرچه اقتصادهای اول و دوم جهان هستند اما هیچ‌کدام حتی جزو بیست کشور برتر جهان هم نیسنتد. بر اساس این گزارش در حال حاضر تنها 6/4% از جمعیت جهان، مردم‌سالاری به معنای واقعی را تجربه می‌کنند و باقی برای رسیدن به این مرحله هنوز کارها در پیش دارند.

 

ادامه دارد.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers

 


برچسب‌ها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست

[ چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دروغگویی Sociology of Lying
✍️ جی. ای. بارنر J. A. BARNES
🔄 حسین شیران

بخش چهارم

 


     شاید این تصور که دروغ گفتن گواهی بر آزادی و خیال‌بافی انسان است، بتواند جذابیت دروغ و گرایش به آن را از هر دو بعد علمی و عرفی توضیح دهد (به عنوان مثال جونز 1984). دروغ‌گویی امری سزاوار سرزنش است و ما به واقع از این‌که فریب کسی را ‌خورده باشیم آزرده می‌شویم، با این وجود با یک فاصله‌ی مطمئنه نسبت به خود ممکن است بتوانیم آن را در ارتباط با دیگران تحسین کنیم و از ذکاوت و جسارت دروغ‌گویان موفق لذت ببریم. 

 

     اتهامات دروغ‌گویی، با وجود خطر شکایت به خاطر تهمت یا افترا، خیلی راحت‌تر از بسیاری دیگر از توهین‌ها علیه شخصیت‌های خوب مطرح می شوند. ماکس بلک  (1983: 117-118) مثال خوبی از استفاده‌ی تقریباً نابخردانه از این اتهام ارائه می‌دهد آن‌جا که به بیانیه‌ای که مری مک کارتی در مورد نوشته‌های همکار نویسنده‌اش لیلیان هلمن داده بود، استناد می‌کند: «من یک بار در مصاحبه‌ای گفتم که هر کلمه‌ای که او می‌نویسد، حتی "و" یا "به"، دروغ است. این یعنی بلک نمی‌تواند تصمیم بگیرد که آیا این بیانیه نمونه‌ای از یک فریب است یا خیر.

 

   تنها در تقابل با دروغ و فریب است که می‌توانیم مفهوم حقیقت را بازبسازیم. همان‌طور که بارویس و پری (1983:18) اشاره می‌کنند: اگر افراد تنها آن‌چه را که می‌دانستند می‌گفتند، ما هرگز حقیقت را به‌عنوان ویژگی برخی اظهارات و نه همه‌ی آن‌ها متوجه نمی‌شدیم. به این دلیل است که گاهی اوقات افراد به طور ناخواسته یا غیرعمد قراردادهای زبان را زیر پا می‌گذارند و ما حقیقت را به مثابه‌ی یک یگانگی در موقعیت‌های بیانی خاص تشخیص می‌دهیم.

 

 
      اکو (1976:7، 58-59) با در نظر گرفتن احتمال رابطه بین نشانه و مرجع است که پیشنهاد می‌کند توصیف یک «نظریه برای دروغ» باید به مثابه‌ی یک برنامه‌ی کاملاً جامع برای یک نشانه‌شناسی عمومی صورت پذیرد. با توجه به وابستگی متقابل مفاهیم حقیقت و دروغ، توجه محوری هابرماس و سایر اعضای مکتب فرانکفورت به مفهوم حقیقت، با عدم توجه انتقادی او و پیروان‌اش به فریب، متناسب به نظر نمی‌رسد، اگر چه این عنصر در مجموعه مفهومی او مخالف حقیقت است.

 

     حتی ممکن است بگوییم که بازی‌های زبانی مورد بحث هابرماس (1970؛ همچنین رجوع کنید به مک کارتی 1973) شبیه بازی شطرنج هستند، چیزی که در آن همه چیز بر روی صفحه است، یا باید باشد، در حالی که در مطالعه‌ی دروغ‌گویی، ما با یک بازی زبانی نزدیک‌ به پوکر مواجه هستیم، چیزی که در آن هیچ صفحه‌ای وجود ندارد که چیزی هم روی آن وجود داشته باشد؛ 


  
     با این حال در این بازی هم حتی اگر صفحه‌ای وجود نداشته باشد، باز قوانینی وجود دارند - چه گفته شوند و چه نشوند، که باید آموخته شوند (Hayano 1980,1982). بازی زبانی دروغ‌گویی را هم باید مانند بازی‌های دیگر آموخت (Wittgenstein 1953:90e). متأسفانه، همان‌طور که خواهیم دید، شواهد کمی در مورد نحوه‌ی یادگیری بازی دروغ‌گویی وجود دارد (ر.ک. Searle1975:326).

 

     علی‌رغم عمومیت (همه جا بودن)، قدمت (همه وقت بودن)، مصلحت نظری و، اگر حق با هابز باشد، مشخصه‌ی انسانی بودن دروغ، اکثر دانشمندان علوم اجتماعی و فیلسوفان به دروغ‌گویی به نسبت توجه کم‌تری داشته‌اند، دست‌کم در مقایسه با تحقیقات موشکافانه‌ای که برای بیان حقیقت انجام داده‌اند (رجوع کنید به Bok 1978:5؛ Steiner 1975: 220-222).

 

ادامه دارد ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جامعه شناسی دروغ, حسین شیران

[ شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 ائودایمونیا Eudaimonia  - بخش اول


✍️ حسین شیران

 

     چگونه می‌توان به از این که هست زیست؟ اندیشه به این پرسش از آغاز زندگی اجتماعی انسان تا به حال همواره ذهن اندیشمندان مختلف در سراسر جهان پهناور را به خود مشغول داشته و هر کس به هر حال و به هر گاه و به هر جا و به هر زبانی سعی کرده با تکیه بر مفاهیم و مقولاتی خاص خود پاسخی به این پرسش بدهد. "ائودایمونیا" هم پاسخ و یا بهتر بگویم مفهوم محوری پاسخ "ارسطو" به این پرسش اساسی است.

 

     در مجموع برای ائودایمونیا به مثابه‌ی یک شناخت مضمونا می‌توان معادل‌هایی همچون "علم به خوب‌زیستن" یا "علم به به‌بودن(به‌زیستن)" و یا "علم به‌بودی (به‌روزی)(به‌زیستی)" در نظر گرفت؛ به مثابه‌ی یک حالت هم اغلب معادل‌هایی هم‌چون سعادت، به‌روزی، خوش‌روزی، خوش‌بختی، خوش‌حالی و حتی رفاه برای آن برگزیده می‌شود. با این وجود برخی از مفسران آثار ارسطو نظر به آن‌چه که او از این عنوان در نظر داشته و در کتاب معروف‌اش "اخلاق نیکوماخوس" به شرح آن پرداخته، هیچ یک از این معادل‌ها را به تنهایی مفید معنی ائودایمونیا ندانسته و مشخصاً کاربرد خود عنوان ائودایمونیا را بهتر قلمداد کرده‌اند.

 

     با این‌که لزوماً معنای لغوی یک اصطلاح به طور دقیق مبین بار مفهومی متعاقبی که بر آن نهاده می‌شود نیست با این‌حال به مثابه‌ی یک ضرورت، یک مترجم همواره باید به این بعد کار هم توجهی داشته باشد؛ eu در زبان یونانی یعنی "به؛ خوب؛ خوش" و daimon (از da به معنی توزیع و تقسیم کردن) یعنی "توزیع‌گر؛ تقسیم‌کننده"؛ بر این اساس ائودایمونیا علماً به "خوب‌توزیع‌گری"، عاملاً به "خوب توزیع‌کننده" و حالتاً به "خوب توزیع شدن" ناظر خواهد بود. 

 

     اگر مشخصا منظور ارسطو از طرح و شرح ائودایمونیا تعلیم خوب‌توزیع‌گری در جامعه در راستای به‌زیستی و به‌روزی نوع بشر بود بلاتردید او پدر جامعه شناسی و جامعه شناسان و جامعه‌اندیشان عالم بود چرا که دقیق و درست بر روی "مادرْمسائل" زندگی اجتماعی بشر، از آغاز تا به حال و بعد حال، یعنی "توزیع نابرابر داشته‌ها و نداشته‌ها" انگشت گذاشته و متألمانه و متخصصانه راه‌حلی ابدی برای آن پیش پا گذاشته است؛ اما، همان‌طور که در ادامه خواهیم دید، به نظر می‌رسد او به طور مشخص به این مسأله نظر نداشته و بیش‌تر بر بعد شخصی امر توجه داشته تا بعد اجتماعی آن. 

 

ادامه دارد.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, فلسفه اجتماعی, جامعه شناسی سبک زندگی

[ چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش اول

 

✍️ حسین شیران

 

     در تاریخ هزاره‌ای ما، دست‌کم دوصدسالی است که واژه‌ی "انقلاب"، به معنا و مفهوم "جنبش اجتماعی توده‌‌ای برای ایجاد دگرگونی اساسی در نظام سیاسی حاکم"، هم‌زمان با وزن و وقار و ارزش و اعتبار یافتن واژه‌ی "مردم" و به تبع آن "مردمسالاری" در محافل و مکاتب و مناسبات و محاسبات سیاسی جهان و به تبع آن ایران، بر سر زبان‌ها افتاده و هنوز هم که هنوز است بر سر زبان‌هاست، از قضا اکنون بسی بیش از پیش؛ این یعنی "جامعه ایرانی" با این‌که در این دوصدسال، چند جنبش اجتماعی و چند انقلاب کوچک و بزرگ سپری کرده و چند حاکم و چند حکومت عوض کرده، ولی انگار که هنوز از نقطه‌نظر مردمی، آن‌سان که باید و شاید به "وضعیت مطلوب" خود نرسیده و هم‌چنان در تب‌وتاب تغییر و دگرگونی در راستای رسیدن به "وضعیتی بهتر و بالاتر" به سر می‌برد.

 

     اما این‌که "نظر مردم" حقیقتا و واقعیتا، تا کجا شرط بوده و است همواره محل بحث است؛ حالیا در آستانه‌ی هزاره‌ی سوم میلادی شاید در جهان نتوان یافت هیچ نظام حاکمی که خود رسما خود را مستبد و مطلق‌العنان بداند و بنامد؛ دست‌کم به سبب جو سیاسی حاکم بر جهان، به ظاهر هم که شده هیچ نظام حاکمی علنا نمی‌گوید: "مردم کیلویی چند؟"؛ با این حال هیچ کجا هم این‌طور نیست که اگر مردم ضرورت تغییر و تحولی را احساس کردند نظام‌های حاکم بیایند و بگویند: "بفرمایید! امر امر شماست!" علی‌رغم تمام ادعاهایی که در سراسر جهان درباره‌ی تحقق مردمسالاری می‌شود، در واقع امر، یا اساسا هیچ مردم‌سالاری‌ای در کار نیست و یا اگر هم هست بسی مشروط است، مشروط و محدود به میل و منویات حکومت‌ها و نظام‌های سیاسی حاکم بر ملت‌ها- همان‌طورکه در جنبش‌های مردمی اخیر در متمدن‌ترین و مدعی‌ترین کشورها یعنی آمریکا و فرانسه هم دیدیم که چگونه دولت‌‌ملت‌هایشان تظاهرات خیابانی به حق مردم خود را سرکوب کردند بی آن‌که تن به خواست‌شان بدهند!

 

     مبتنی بر آن‌چه گفته شد فاصله‌‌ی میان ملت‌ها و دولت‌ها، حتی در مدعی‌ترین و مردمی‌ترین نظام‌های سیاسی حال حاضر دنیا یعنی "دولت‌ملت‌ها"، یک واقعیت اجتماعی است که بنوعی باید پذیرفت؛ با اتکاء به این واقعیت، حالیا مسأله یا بهتر بگویم معیار و مقیاس تحقق مردم‌سالاری در جوامع مختلف بشری، نه لزوما بود و نبود فاصله میان ملت‌ها و دولت‌ها بلکه عموما کم یا زیادی آن در قیاس با هم می‌باشد؛ هر جامعه‌ای که کم‌ترین فاصله‌ را دارا باشد "مردم‌سالارترین" و هر که بیش‌ترین فاصله را داشته باشد "دولت‌سالارترین" است. 

  
     این فاصله‌ با توجه به ایستار هر کدام تا حدی معمول و منطقی بنظر می‌رسد؛ ملت "مظهر مطالبه" و دولت "مصدر مواصله" است، همان‌طور که در عالم معنا میان این دو مفهوم فاصله است در عالم عمل هم نقد یا وصول شدن اصولی هر طلبی، هم کار هم زمان می‌برد؛ "خواستار شدن" یک چیز و "ساختار شدن" یک چیز دیگر است؛ "خواست" (بمثابه‌ی یک ذهنیت) یک امر ساده و سیال و "ساخت" (بمثابه‌ی یک عینیت) یک امر پیچیده و پابند پی است و بهرحال تبدیل شدن این به آن و نهادینه شدن‌اش زمان می‌برد. 

 

     از این نظر شاید تصور به صفر رسیدن این فاصله برای همیشه در حد یک آرمان ذیل اصل مدینه فاضله باقی بماند؛ اما درک این نکته، یعنی زمان‌بر بودن تبدیل یک خواست به یک ساخت، دشوار نیست، مشکل ملت‌ها با دولت‌ها هم اساسا این نیست؛ زمان‌های درازی که ملت‌ها پای دولت‌ها می‌نشینند در واقع با خوش‌بینی و خوش‌دلی تمام دارند به دولت‌ها فرصت انجام کار می‌دهند؛ مسائل و مشکلات بین ملت‌ها و دولت‌ها زمانی پیش می‌آید که دولت‌ها، علی‌رغم طرح وعده‌های فراوان و صرف زمان‌های کلان، یا نمی‌توانند و یا که نمی‌خواهند به مطالبات ملت ترتیب اثر دهند. درک این واقعیت تلخ است که ناگزیر رابطه‌ی ملت‌ها و دولت‌ها را وارد چالش می‌کند. 

 

ادامه دارد.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست

[ یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 شاخص دموکراسی کشورهای جهان در سال 2021


✍️ حسین شیران

 

     نشریه اکونومیست Economist دیروز (9 فوریه 2022) "شاخص جهانی دموکراسی" Global Democracy Index در سال 2021 را منتشر کرد. بر اساس این گزارش، نرخ دموکراسی جهانی در این سال با افت روبرو بوده و از 5.37 در سال ماقبل به 5.28 (از 10) کاهش یافته و به این قرار درصد جمعیت جهان که تحت انواعی از دموکراسی زندگی می‌کنند، از 49.4 درصد به 45.7 درصد کاهش یافته است. 

 

     در این گزارش که بر اساس ارزیابی وضعیت دموکراسی 167 کشور جهان با پنج معیار "فرآیند انتخابات و کثرت‌گرایی"، "عملکرد دولت"، "مشارکت سیاسی"، "فرهنگ سیاسی دموکراتیک" و "آزادی‌های مدنی" صورت گرفته، نروژ با 9.75 امتیاز در صدر و  افغانستان با 0.32 امتیاز از 10 در انتهای لیست قرار دارد. بعد از نروژ، نیوزیلند، فنلاند،سوئد، ایسلند، دانمارک، ایرلند، تایوان، استرالیا و سوئیس 10 کشور برتر و قبل از افغانستان، میانمار، کره شمالی، کنگو، آفریقای مرکزی، سوریه، ترکمنستان، چاد، لائوس و گینه 10 کشور بدتر رتبه‌بندی می‌باشند.  

 

     در این رتبه‌بندی ایران با 1.95 امتیاز در رتبه 155 جهان قرار دارد. بریتانیا با 8.10 امتیاز در رتبه 18، آمریکا با 7.85 امتیاز در رتبه 26، روسیه با 3.24 امتیاز در رتبه 124 و چین با امتیاز 2.21 در رتبه 148 جهان قرار گرفته‌اند. از نظر منطقه‌ای، آمریکای لاتین بیشترین کاهش در امتیازات را داشته، در حالی که در آسیا سه کشور ژاپن، کره جنوبی و تایوان توانسته‌اند خود را به سطح "دموکراسی کامل" برسانند.

 

شاخص دموکراسی در جهان 2021 - جامعه شناسی شرقی

 

     بر پایه امتیازات به دست آمده از سنجش وضعیت دموکراسی، کشورهای جهان در چهار گروه "رژیم‌های استبدادی"، "رژیم‌های ترکیبی"، "دموکراسی‌های ناقص" و "دموکراسی‌های کامل" دسته‌بندی و رنگ‌بندی شده‌اند (تصویر پیوستی)؛ بر این اساس از 167 کشور، تنها 21 کشور واجد دموکراسی کامل بوده‌اند که 6.4 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، 53 کشور در دسته "دموکراسی‌های ناقص" قرار گرفته و بیش از یک سوم جمعیت جهان هم تحت حکومت‌های استبدادی زندگی می‌کنند که بیشتر آن‌ها در چین به سر می‌برند.

 

     جهت بررسی وضعیت سایر کشورها به لینک زیر مراجعه کنید و با بردن موس روی هر کشور امتیاز و رتبه آن را ملاحظه فرمایید. 👇

 

https://www.economist.com/graphic-detail/2022/02/09/a-new-low-for-global-democracy

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جامعه شناسی سیاست, حسین شیران

[ پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مقایسه میزان پیچیدگی مسائل اجتماعی در جوامع مختلف به روایت تصویر

 

حسین شیران

 

مقایسه میزان پیچیدگی مسائل اجتماعی - جامعه شناسی شرقی

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران

[ شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی راه‌ها - بخش اول

✍️ حسین شیران

 

     جامعه شناسی راه‌ها؟! مگر راه چیست و چه اهمیت ویژه‌ای دارد که بتواند موضوع مورد مطالعه‌ی خاصی برای علم جامعه شناسی باشد؟ در پاسخ به این پرسش، نخست ببینیم وقتی که می‌گوییم "راه" مشخصا چه معنا و مفهومی از آن در ذهن خود متصور می‌شویم. 

 

     به وجه عام "مسیر آمد و شد میان دو نقطه" را راه می‌گوییم. قید "دو نقطه" در این تعریف را هیچ دست‌کم نگیریم؛ بدون فرض دست‌کم دو نقطه منطقا تعریف راه تعطیل می‌شود و تنها با مفروض و ملحوظ داشتن دو نقطه‌ی متمایز و منفک از هم است که امکان تعریف راه فراهم می‌شود. این یعنی تمام هستی راه بسته به تعریف و تشخیص دست‌کم دو نقطه‌ی منفک و متمایز از هم است. این دو نقطه می‌تواند هر چیز و هر کسی باشد - هر چیز و هر کسی در عالم عین یا ذهن؛ هم از این جهت، راه تنها متعلق به عالم "عینیات" نیست، به همان اندازه متعلق به عالم "ذهنیات" هم است؛ و بعد این دو نقطه می‌تواند دو چیز یا دو کس منفرد از هم باشد و یا دو وضع یا دو حالت منفرد از یک چیز یا یک کس. 

 

     در هر حال، در کل، در ارتباط با هر چیز و هر کسی همین که بتوان تحققا دو نقطه از هم تفکیک و تمییز داد و به این ترتیب "فاصله‌ای" میان آن‌ها متصور شد منطقا می‌توان به وجود یا وجوب راهی در این فاصله حکم داد. این یعنی در همه حال "راه‌ها از فاصله‌ها زاده می‌شوند"- فاصله‌ی میان دو چیز، دو کس، دو حالت، ... ؛ مهم‌ترین فاصله‌ها فاصله‌ی میان حالات بالقوه و بالفعل هر چیز و هر کسی است، هم از این نظر مهم‌ترین راه‌ها هم راهی است که بالقوه‌ها را به بالفعل‌ها می‌رساند.  

 

     راه در ذهن هر کسی تداعی‌گر "حرکت" است؛ حق هم همین است چون فلسفه‌ی وجودی راه خود همین حرکت است؛ به بیان دیگر، راه از برای حرکت است- حرکت از نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر، که به واقع باید در کار باشند تا حرکتی ما بین آن‌ها ممکن و میسر گردد و معنی و مفهوم یابد؛ بدون دو نقطه، نه فاصله‌ای، نه راهی، نه حرکتی؛ و فقط با تصور دو نقطه‌ی منفک از هم است که "راهی" و به سبب این راه "حرکتی" و به سبب این حرکت "مبدأ"، "مقصد"، "انگیزه"، "هدف" و "برنامه"ای و به سبب همه‌ی این‌ها "ارتباطی" شکل می‌گیرد. این‌ها همه مفاهیمی بهم‌بسته‌اند و معنی و مفهوم خود را از وجود هم می‌گیرند. 

 

     از نظر جامعه‌شناختی، تفکیک و تمایز دو نقطه از هم یعنی تأیید تحقق یک "اجتماع"، و هر گونه تعامل میان این دو نقطه- چه ذهنی و چه عینی، یعنی تحقق "تعامل اجتماعی"؛ در این میان، "راه"- چه ذهنی و چه عینی، یک وسیله‌ی "ارتباط اجتماعی" تلقی می‌شود برای تسیّر و تداوم و توسعه‌ی روابط اجتماعی میان طرفین؛ اسطوره‌ها تحقق اجتماعات بشری را، دقیقا به همین منوال، بدوا از وجود دو انسان متفاوت و متمایز از هم (یک مرد و یک زن، پدر و مادر نخستین، آدم و حوا) گزارش می‌دهند و باقی همه را از تداوم و توسعه‌ی انواع تعاملات اجتماعی میان این‌دو می‌دانند.


 
     آری دو نقطه یعنی یک اجتماع و آغاز روابط اجتماعی و یک نقطه یعنی تعطیلی اجتماع و توقیف روابط اجتماعی؛ راز خلقت نقاط (عناصر و عوامل) مختلف و متعدد در جهان، در حقیقت، همین است که بالقوه هر کدام یک قطب یک اجتماع را فراهم می‌سازند تا در ارتباط با قطب دیگر به تحقیق راهی در این میان پدید آید و حرکتی در آن شکل گیرد و رابطه‌ای آغاز گردد و به این قرار و بر این اساس بالفعل اجتماعی جان گیرد. این یعنی هر اجتماعی زنده‌ای به رابطه‌ای، و هر رابطه‌ای زنده به حرکتی و هر حرکتی زنده به راهی است که باید برقرار باشد تا همه چیز در مدار باشد.

 

ادامه دارد.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران

[ چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مقالات جامعه شناسی شرقی

 

🌓 شاه‌دامادالدولگی

◀️ گریزی ادبی بر مسأله‌ی دامادسالاری در انتصابات اخیر

✍️ حسین شیران

 

شاه‌دامادالدولگی - حسین شیران - جامعه شناسی شرقی

 

دانلود مقاله 👇👇👇

📚 شاه‌دامادالدولگی ✍️ حسین شیران 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, مسأله اجتماعی دامادسالاری

[ دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 شاه‌دامادالدولگی - بخش سوم

گریزی ادبی به رواج مسأله‌ی دامادسالاری در جامعه‌ی کنونی ایران

✍️ حسین شیران

 

عرصه را چون تنگ دیدم پس نشستم لحظه‌ای از خوف جان
گفتم‌اش: بسیار خب! گَردانه بسیار است این‌جا، این نشد آن
نیست هیچ فرقی میان یک رئیس‌جمهور با یک روضه‌خوان 
مرحمت فرما شروع کن از هم اکنون کار حاج‌ منصورگی 
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

باز با بهتی زمخت اندر زمخت چشمان من چشم دوخت و گفت:
انتصاب شاه‌دامادان ترا آزرده، می‌گویی حرف مفت!
گفتم: آری هرچه مفت است آنِ ما منت‌خوران پوست‌کلفت!
نقدها آن سو و ما این سو نسیه می‌گوییم با آزردگی:
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

گفت: فرزندم نه من شورا و شهردار و وزیر و والی‌ام
نه رییس‌جمهور و روضه‌خوان و مجلس آدمی، من خالی‌ام
خالی از هر آن‌چه تو خواهی مصرانه، ولیکن حالی‌ام
گر که من هیچ‌ام تو هم هیچی همه هیچ‌ایم در هم‌بودگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

گفتم: آری، بی‌جهت نیست هر کجا ما جمله می‌گردیم رد 
صاحب دیوان و صدها پست در دست‌اش سرش داد و ستد
اندر این بازار هر کو مثل ما هیچ است و پوچ از پا فتد 
در ترازوی عزیزان زبدگی یا نخبگی وزنی ندارند جملگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

کو چه کس پشت و پناه توست رو کن حالیا معیار کار 
اندر این بازار حال و روز ما بی‌بهرگان هم زار زار
کار ما دیگر از این حرف‌ها گذشت و ماند با پروردگار
بارها گفتیم و بار آخر هم گوییم بی خط‌خوردگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

پایان

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, شعر و ادبیات اجتماعی

[ چهارشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آه از فرونشست خانه‌ی پدری (انجمن جامعه شناسی ایران)

◀️ به بهانه‌ی اخراج دکتر محمد فاضلی از دانشگاه شهید  بهشتی

✍️ حسین شیران

 

     در واکنش به اخراج "دکتر محمد فاضلی" از دانشگاه، نامه‌ و نوع مواجهه‌ی سراسر محتاطانه و محافظه‌کارانه و مصلحت‌گرایانه و مصالحه‌خواهانه‌ی خانه‌ی پدری- "انجمن جامعه شناسی ایران" با مهر و امضاء پدر- "رئیس محترم انجمن"، خطاب به رئیس دانشگاه شهید بهشتی را که خواندم، حکایت آن زنی در ذهن‌ام تداعی شد که شوهرش او را نمی‌خواست و هر بار به بهانه‌ای کتک‌اش می‌زد و از خانه بیرون‌اش می‌کرد و بعد بلافاصله پدر و مادرش او را برمی‌داشتند و پدر و مادر شوهر را هم با خود همراه می‌ساختند (نامه‌ی انجمن‌ به رییس‌جمهور را هم از اینجا بخوانید) و همه باهم می‌رفتند محضر حضرت شوهر محض تضرع که: 

 

     "حال اتفاقی‌ست که افتاده، شما عنایتی بفرمایید و به بزرگی خود از تصمیم‌تان برگردید و اجازه دهید دختر ما به خانه بازگردد؛ انصافا زن بدی نیست، خانه‌داری‌اش، بچه‌داری‌اش، آشپزی‌اش، سلیقه‌اش، خودتان که دیده‌اید، از هر انگشت‌اش هنری می‌بارد، شکر خدا برورو هم که دارد و شما را هم که دوست دارد، دیگر چه می‌خواهید، بگذارید برگردد، این حرف و حدیث‌ها هم از در و همسایه جمع شود، هی مردم نگویند فلانی زن‌اش را نمی‌خواهد و اصلا زن نمی‌خواهد و حوصله نق‌زدن‌های زن‌جماعت را ندارد و دل‌اش می‌خواهد آسوده زندگی کند! ...

 

     البته شما که این‌طور نیستید و آدم خدایی هستید و زن‌ و زندگی‌دوست هستید، حال این دختر ما هم اگر خبط و خطایی کرده اسم‌اش رویش است، شما بزرگترید از خطایش بگذرید تا به سر خانه و زندگی‌اش باز گردد و باز عمری کنیزی شما بکند! همین‌جا هم پیش همه تعهد می‌دهد که زین‌پس کاری نکند که باعث اذیت و عصبانیت شما شود ..." سرآخر هم با ایما و اشاره و کمی چشم‌غره‌ی آمیخته با منت (ارسال "رونوشت") حالی دخترشان می‌کنند که: "شوهر همین است دیگر، اگر دنبال نان و نوایی هستی زبان‌ات را گاز بگیر و سرت را بینداز پایین، زندگی‌ات را بکن که زبان سرخ سر سبز می‌دهد به باد ..."

 

     باری، اینست موضع همیشگی خانه‌ی پدری ما جامعه شناسان یعنی «انجمن جامعه‌شناسی ایران» و نسل اندر نسل پدران بزرگوار ما- "رؤسای محترم انجمن"، در هر پیشامدی از این قبیل که نخست نقش پدر دختری را بازی می‌کنند که با زبان تیزش مدام شوهر همه‌کاردرست‌اش را می‌آزارد و برای همه مایه‌ی دردسر می‌شود! با این نقش و با این نوع مواجهه مطمئن باشید که جامعه شناسی، این دختر ذاتا زبان‌تیز، در برابر شوهری که به هر شکل به عقدش در آمده (وزارت علوم) همواره در موضع ضعف باقی خواهد ماند و هرگز کاری از پیش نخواهد برد! برعکس، چون این شوهر از اساس این زن را نمی‌خواهد- بویژه آن‌جا که زنان الکن بسیاری در برابرش دل‌ربایی می‌کنند، بسی بیش از پیش با احساس حق‌بجانبی بدی‌ها و ناتوانی‌های او (از ظن خویش) را بلندبلند با تسبیح دانه‌درشت مشهدی‌اش باز خواهد شمرد و در گوش فلک فریاد خواهد زد که: "والله بالله این زن، زن زندگی نیست، حق‌اش طلاق است طلاق!" 

 

     بر این اساس، جسارتا ای خانه پدری و ای پدر بزرگوار! در یک چنین مواردی که مدام پیش خواهد آمد بر شماست که دیگر این نقش را رها کنید! با همین تصورات نابجا شما و اسلاف‌ محترم‌تان دختر نوجوان جامعه شناسی را هنوز به بلوغ نرسیده زن صیغه‌ای این و آن شوهر صاحب قدرت و ثروت و شهرت کرده‌اید و از هر گونه رشد و ترقی که به کار جامعه آید بازش داشته‌اید، این بس نیست باز از موضع ضعف از خرده‌هنرها و  خدمات‌اش برمی‌شمارید که دل شوهرش به رحم بیاید و چندی دگر هم به کنیزی نگه‌اش دارد؟! ...

 

     و بعد گیریم که چاره‌ای جز این نبوده و نیست که دختر جامعه شناسی را هنوز به بلوغ نرسیده شوهرش دهید، دست‌کم حالا دیگر از موضع ضعف برون آیید و شیرمردانه از حق و حقوق‌اش دفاع کنید! جامعه شناسی علم سنتی نیست و شما هم به حکم جامعه‌شناس بلکه پدر جامعه شناسان بودن پای در گل و لای سنن گذشته نمانده‌اید که ندانید و نتوانید بگویید که در این زمان دختر دیگر جنس دوم و "ضعیفه" نیست و مسلما حق و حقوق و حرمتی دارد و هرگز برای این ساخته نشده زبان‌بسته کنیزی مردان ذی‌نفوذ کند! 

 

     اگرکه شوهر دخترتان او را به زنی نمی‌خواهد به جهنم که نمی‌خواهد، شما پا پیش بگذارید و پایدار پشت دخترتان بایستید و نخست بپرسید که چرا طلاق‌اش می‌دهد؟ به کدام جرم و جنایت؟ در کدام دادگاه و در محضر کدام قاضی؟ و بعد اگر هم که طلاق‌اش می‌دهد بگذار بدهد هر دو از دست و از بند هم آزاد شوند و سراغ کار و بار خود بروند! فراموش که نکرده‌اید کلمه‌ی طلاق از چه ریشه‌ای و برای حل‌وفصل ریشه‌ای چه نوع روابطی است؟!

با احترام 🙏

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker

 


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, اخراج دکتر فاضلی, انجمن جامعه شناسی ایران

[ دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 شاه‌دامادالدولگی - بخش دوم

گریزی ادبی به رواج مسأله‌ی دامادسالاری در جامعه‌ی کنونی ایران

✍️ حسین شیران

 

گفت: خب حالا که چه؟ خواهی رئیس‌جمهور گردم بهر تو؟
گفتم‌اش: ای وای اگر می‌شد چه می‌شد زنده می‌گشتم ز نو
لیک شیر پیر شورای نگهبان می‌درد این ره نرو
ور نه من هم همچو یاروها همی‌گشتم سوار زندگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"!

 

گفت: والی و وزیر هم هست گر خواهی به یک آن حاضرند!
گفتم‌اش: خوب‌اند لیکن انتصابی‌ و پدرزن لازم‌اند 
بهترین‌اش خود همان جاییست که جمله زرنگان عازم‌اند
گفت: مجلس؟ گفتم: آری، مجلسی پایان هر پژمردگی،
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"! 

 

گفت: خود گفتی زرنگان، از کجایم خواندی این یک چیز را؟
مجلسی صد تیر می‌اندازد به چنگ آرد غزال تیز را
بنده بی‌سرمایه صد تیرم کجا بود؟ بازم این ستیز را!
رو پسرجان، کار خود را خود گذار و کم بگو با لودگی:
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"! 

 

گفتم‌اش: نی نی پدرزن جان مرنج از من بدین سودای دهر 
مجلس شاهانه ار دور است راه‌اش، دست‌کم شورای شهر! 
دوست‌داران و جگرخواران همه جمع می‎کنیم از برّ و بحر 
با هزاران رأی راهی می‌شوی شورا و بعدش شُهرگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"! 

 

گفت: از بس ساده‌ هستی داس می‌بینی درو نقد می‌کنی 
از جگر می‌گویی و رأی، نرخ گاو و گوسفند رد می‌کنی
وانگهی، گر راه‌دان هستی و ره گم کرده‌ای بد می‌کنی
رو رها کن هم من و هم این دم‌ودستگاه و این دل‌دادگی:
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"! 

 

ادامه دارد ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers

 


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, شعر و ادبیات اجتماعی

[ شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 شاه‌دامادالدولگی - بخش اول

به مناسبت رواج دامادسالاری در جامعه‌ی کنونی ایران

✍️ حسین شیران

 

خسته از ناسازی و ناداری و نامردمی‌های زمان  
مانده با درد دویدن‌های بی‌پایان پیدا و نهان 
ناامید از ذره‌ای باور به توفیق تخصص یا توان 
لحظه‌ای گوش‌ام گرفت از هم‌چو من مردی ته واماندگی: 
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"

 

تیز ره کج کردم از هر هرزه گشتن‌ها که ‌گشتم‌ تا به حال
تند رفتم خانه‌ی بابای زن، با پا که نه، با هر دو بال
دست‌بوسان گفتم‌اش: آه ای پدرزن جان! بگفتا: ها؟ بنال
گفتم‌اش: من ناله‌ام از نابلدگردی و نادانندگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی" 

 

گفت: باری، مردم هم داماد دارند و من هم! ایراد چیست؟
گفتم‌اش: حق با شماست اما کنون ایراد در داماد نیست
حالیا دور دور پدرزن‌هاست، کو؟ داماد بی‌بنیاد کیست؟!
بی‌پدرزن، خود انیشتین هم که باشی باز حق‌ات مُردگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"

 

گفت: معلوم است چه می‌گویی تو با من، عاری از حد و حساب؟!
عمری هم‌چون کبک‌ سر کردی سپیدای هزاران جلد کتاب
درس خواندی و گرفتی دکترا، با ما شدی فصل‌الخطاب؟!
مانده‌ای در کار خویش و گویی‌ام راز از سر بی‌عرضگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"؟! 

 

گفتم‌اش: افسوس این‌جا دکترای من نمی‌آید به کار
دانشِ انسانیات این‌جا چو پونه کارداران هم چو مار
عُرضه در کسب تخصص را که می‌گفتند، این‌جا واگذار
حرف اول را در این کشور همی "خویشی" زند نی خبرگی
"نان در این دوران فقط در شاخ‌وبرگ شاه‌دامادالدولگی"! 

 

ادامه دارد ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, شعر و ادبیات اجتماعی

[ سه شنبه ۲۸ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 میزان اعتماد و بی اعتمادی مردم به رسانه‌ها

✍️ حسین شیران

 

     سایت استاتیستا میزان اعتماد مردم به رسانه‌ها در خصوص اخبار منتشره را در چهل کشور جهان در سال 2021 منتشر کرد (اینجا).

 

اعتماد و بی اعتمادی به رسانه

 

     در این رتبه‌بندی فنلاند با 65% اعتماد در رتبه نخست و پرتغال و کنیا هر دو با 61% و دانمارک و هلند هر دو با 59% اعتماد در در رتبه‌های بعدی قرار دارند؛ در این میان فرانسه با 30% و ایالات متحده آمریکا با 29% در رتبه‌های آخر قرار دارند.

 

     در ایران هم میزان اعتماد مردم به رسانه ملی در سال گذشته بالای 90% (اینجا) و میزان اعتماد مردم به اخبار منتشره از آن 85% (اینجا) اعلام شده است.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی رسانه, بی اعتمادی به رسانه

[ شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دروغگویی Sociology of Lying
✍️ جی. ای. بارنر J. A. BARNES
🔄 حسین شیران

بخش سوم

 

⏺ دروغ چیست؟

   دروغ‌گویی یک فعالیت انسانی درازمدت بوده و است و نه صرفاً یک نوآوری تازه و تأسف‌بار. در داستان‌هایی که توسط هومر و هزیود از یونان باستان نقل شده هیچ کمبودی از نظر دروغ‌ گفتن وجود ندارد و همان‌طور که راسکین (1905: 351-352) اشاره کرده، دروغ‌گویی همیشه امری نکوهیده تلقی نشده است. شیب Scheibe (1979: 83) می‌گوید: "پرومتئوس نه فقط به خاطر سرقت آتش تمدن برای بشریت بلکه به خاطر مهارت ویژه‌اش در دروغ‌بافی و افسانه‌سرایی به شهرت رسید."   
 

     تحسین دروغ‌گویان موفق تنها به یونان باستان محدود نمی‌شود. نویسنده‌ی ناشناس «پیام‌آوران دروغ‌گو» با معرفی روزنامه‌ی طنز خود با عنوان Splendide mendax (دروغ‌گوی آشکار) به مخاطبان لندنی خود نوشته است: "خوانندگان من نباید تصور کنند که من نوشتن در ستایش هنر دروغ‌گویی را به آن‌ها پیشنهاد می‌کنم؛ برای بشریت بیهوده است توصیه به چیزی که هنوز این چنین از احترام و اقبال جهانی برخوردار است: چیزی که در دادگاه‌ها نام "خوب درآوردن" به خود می‌گیرد، در دین "تقلب پارسایانه" نامیده می‌شود، در تجارت "رمز و راز کار"، در شعر "ابتکار عمل" و در رقابت‌های سیاسی، اپوزیسیون (مخالف جریان حاکم)، آزادی و میهن‌پرستی. (Anon 1763:3)

 

     حتی جان لاک (1894: 146-147)، در حالی که فریب‌کاری را رد می‌کرد و آن را مشخصاً ناشی از خطابه و سخن‌پردازی می‌دید، چنین ملاحظه کرده است که: "کاملاً آشکار است که مردم چقدر دوست دارند فریب دهند و فریب بخورند، زیرا بلاغت، که ابزار قدرتمندی برای خطا انداختن و فریب دادن است و اساتید بزرگ آن را جا انداخته‌اند، برای عموم تدریس می‌شود و همیشه هم از شهرت زیادی برخوردار بوده است. ... عموماً مردم لذت را در فریب خوردن می‌یابند." لذت فریب در سخنان رابرت براونینگ (1981:839) در "آقای اسلج، مدیوم" به خوبی به تصویر کشیده شده است: "... همواره یک عشق واقعی به یک دروغ وجود دارد، دروغ‌گوها برای دروغ‌هایی که می‌گویند همواره چیزی آماده دارند، همچون دستی برای فرو بردن در دست‌کش و یا زبانی برای چشیدن مربای آلو." 

 

     جان لاک در سال 1690 و براونینگ حوالی سال 1860 این‌ها را نوشته‌اند و بعد این آژانس‌های تبلیغاتی حرفه‌ای و ادارات دروغ‌پراکنی دولتی بودند که با توسعه و تکمیل مهارت‌های بلاغی افراد برای دروغ‌گویی صحت نظرات آن‌ها را تأیید کردند. برخی از نویسندگان، به ویژه توماس هابز فیلسوف (1839:36؛ 1840:25) و ساندور فرنزی روان‌کاو (1955:72)، تا آن‌جا پیش رفته‌اند که توانایی دروغ‌گویی را به عنوان یکی از معیارهایی که انسان را از حیوانات متمایز می‌سازد تلقی کرده‌اند. اگرچه، همان‌طور که بعداً بحث خواهیم کرد، بسیاری از حیوانات هم به شیوه‌های دیگری فریب‌کاری می‌کنند، از جمله این‌که در برخی موارد از صدای خود برای فریب حیوانات دیگر استفاده می‌کنند. 

 

     هانا آرنت (1968:250؛ ر.ک. 1972:5) یک قدم هم از این فراتر می‌رود و اظهار می‌دارد که توانایی ما برای دروغ‌گویی - و نه لزوما برای حقیقت‌گویی - در شمار معدود داده‌های آشکار و قابل اثباتی است که آزادی انسان را تأیید می‌کند. ژاک لاکان (1988:244) هم تا حدودی نظری شبیه این دارد هنگامی كه می‌گوید: "این ویژگی متمایز میان‌ذهنیتی است که سوژه می‌تواند به ما دروغ بگوید". عین این احساس را بارتولومائوس اینگانول در قرن شانزدهم با ظرافت بیشتری بیان کرده است آنجا که نوشته است: "هرگز دروغ نگفتن هیچ با این تصور قابل جمع نیست که این همۀ آن چیزیست که خدا به انسان داده تا خود را از سایر حیوانات مزرعه متمایز سازد (Kerr, 1990:100)".

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جامعه شناسی دروغ, حسین شیران

[ یکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دغدغه‌های مردمی، دغدغه‌های حکومتی
✍️ حسین شیران

 

◀️ خبر: نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت مجلس: "تلاش ما بر این است تا بانوان، توسط پزشکان خانم درمان شوند و حتی در استثنائات هم پیش نیاید که بانوان ما ناچار باشند که در حوزه زنان نزد پزشک مرد بروند"!

 

⚫️ یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مسائل و یا بهتر بگویم دردهای جامعه همانا تفاوت و تباین و بدتر از هر چیزی تقابل دغدغه‌های ملت از یک سو و دولت و حکومت از سوی دیگر است و آن‌چه خواندیم تنها نمونه‌ای کوچک از این درد است که مغزهای کوچک زنگ‌زده‌ای از این قبیل مسئولان، ده‌ها بلکه صدها مشکل و معضل حوزه‌ی بهداشت و درمان کشور را رها کرده و همان‌طور که می‌بینید فکر و ذکر و تدبیر و تلاش‌شان را بر "تفکیک جنسیتی" در این حوزه متمرکز ساخته‌اند! 

 

     از این نوع نگرش‌های حاکمیتی به مسائل جامعه و گروش‌های حکومت‌پسند از سوی مسئولان بسیار داشته و داریم و باز هم خواهیم داشت! مادامی که نان و نام از سوی حکومت توزیع می‌شود اوضاع همین خواهد بود و گرنه بدیهی است که مجلس و خیل نمایندگان مستقر در آن حقیقتا حسب فلسفه‌ی وجودی خود باید همواره جانب مردم را گرفته و پیگیر دغدغه‌های مردمی باشند و نه لزوما دولت و یا حکومت!
     

 

     هر فرد بی‌طرفی اگر که تنها یک ساعت به صورت میدانی در یکی از مراکز درمانی کشور حضور یافته و در رصد اوضاع و احوال حاکم بر این مراکز از نزدیک مشاهده‌ی مشارکتی داشته باشد اگر که واجد عقل سلیم باشد خود به جد درخواهد یافت که تفکیک جنسیتی یا اصلا جزو مسائل و مشکلات واقعی مردم نیست و یا اگر هم هست جزئا و به صورت موردی در انتهای این سیاهه قرار دارد (این را به عنوان یک کادر درمان با بیش از بیست سال حضور در میدان عرض می‌کنم و نه تجسما از پشت میز خود در منزل). 

 

     حال این‌که چرا و چطور می‌شود کمیسیون بهداشت مجلس سیاهه‌ی مسائل و مشکلات مردم در حوزه‌ی بهداشت و درمان را وارونه می‌گیرد و از آخر سیاهه به حل و فصل مسائل موجود در این حوزه همت می‌گمارد مبین چیزی جز تحقق عینی تفاوت بلکه تقابل دغدغه‌های حکومت و ملت و بالادست گرفتن دغدغه‌های حکومت و تلاش مذبوحانه‌ی نمایندگان مردم برای تأمین نظر حاکمیت نیست!

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, کمیسیون بهداشت مجلس, جامعه شناسی پزشکی

[ پنجشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نگرش‌ها و گروش‌ها به مسائل جامعوی 
✍️ حسین شیران

 

     به واقع امر هیچ جامعه‌ای نیست که هیچ مسأله‌ای نداشته باشد؛ همه‌ی جوامع از گذشته تا به حال به اشکال گوناگون واجد مسائل مختلف بوده‌اند، بعد از این هم کمابیش خواهند بود. تصور جامعه‌ای "بی‌مسأله" خود مسأله‌ایست بس مستعد بحث و بررسی‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی، که چگونه بر چه اساسی یک چنین تصوری توانسته در ذهن کسی ریشه دواند! باید باور داشت جریان زندگی اجتماعی بر روی زمین ذاتا مسأله‌زاست و از این باب گریزی از زایش مسائل مختلف در میان جوامع مختلف نیست. 

 

     آن دسته از جوامع که ممکن است برخی فکر کنیم بی‌مسأله هستند هرگز چنین نبوده و نیستند؛ حال این‌که به چشم من و شما بی‌مسأله می‌آیند ناشی از این واقعیت است که با "بینش و روش و منشی صحیح" به هر شکل ممکن توانسته‌اند بر مرکب تیزپا و گریزپای مسائل خود مهار زنند و ماهرانه تحت کنترل خود درآورند؛ از این نظر آن‌ها نه بی‌مسأله بلکه به واقع امر "ارباب مسائل" و یا به بیانی دیگر "استاد حل مسائل خویش" هستند و اساسا در مقایسه با جوامعی که عملا بنده ‌یا "برده‌ی مسائل خویش" هستند و عاجزانه از پی این مرکب سرکش این‌ور و آن‌ور می‌دوند، بی‌مسأله به چشم می‌آیند، و گرنه جامعه‌ی بی‌مسأله اصلا وجود خارجی نداشته و ندارد.

 

     ما در این‌که در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که در ابعاد مختلف اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فکری و فرهنگی و دینی و ... لبریز از مسائل متعدد و متنوع است تردیدی نیست؛ آیا تا به حال با خود اندیشیده‌اید که واقعاً چرا و چگونه شده است که این حجم از مسائل بر ما حاکم شده است؟ اصولاً همۀ مسائل جامعوی راه حل دارند- و گرنه اصلاً مسأله نامیده نمی‌شدند، با این وجود چرا مسائل جامعۀ ما طوری وانمود می‌شوند که انگار هیچ راه حلی برای‌شان وجود ندارد؟! و اگر نه، چرا مسائل جامعۀ ما نه فقط درست و حسابی حل و فصل نمی‌شوند بلکه روزبه‌روز هم بیش‌تر و پیچیده‌تر و بدتر هم می‌شوند؟! ...
     

 

    در شرح علل این ناکامی در مواجهه با مسائل جامعه سخن‌ها گفته شده و تحلیل‌ها صورت گرفته و تبیین‌هایی ارائه گشته و باز هم می‌شود. در این میان، اغلب این کم‌وکیف "عملکردها" بوده است که مورد نقد و نظر بوده است، اما کم‌وکیف عملکردها متأثر از کم‌وکیف "رویکردها" و کم‌وکیف رویکردها هم متأثر از کم‌وکیف "نگرش‌ها" و گروش‌های مختلف نسبت به جامعه و مسائل متنوع آن است؛ نگرش‌ها و گروش‌های رایج در بین ما کدام‌ها هستند؟ 

 

1- بنشین "خودش" حل می‌شود.
2- بنشین "خدا" خودش حل می‌کند.
3- کار تو نیست بنشین بگذار "ما" حل کنیم.
4- کار ما نیست "شما" باید حل کنید.
5- کار ما و شما نیست "آن‌ها" باید حل کنند.
6- کار ما و شما و آن‌ها نیست (از داخل حل بشو نیست) "خارجی‌ها" باید حل کنند.  
7- این مسأله "حل بشو نیست" باید سوخت و ساخت.

     اگر موارد دیگری هست آن‌ها را هم شما اضافه کنید.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, مسائل اجتماعی ایران, حسین شیران

[ یکشنبه ۵ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

به کتابخانۀ جامعه شناسی شرقی خوش آمدید! Wellcome to Oriental Sociology Library

📚 کتابخانه جامعه شناسی شرقی 📚

✳️ فرصتی برای مطالعۀ هر چه بیشتر ✳️

دانلود رایگان کتاب‌های جامعه شناسی

 



📚 کتاب: جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب

Sociology in Iran: Between Politics, Religion and Western Influence

✍️ نویسنده: علی‌اکبر مهدی Ali Akbar Mahdi

🔄 مترجم: حسین شیران Hossein Shiran 

 

جامعه شناسی در ایران - علی اکبر مهدی - حسین شیران - جامعه شناسی شرقی

 

🔽 دانلود 👇👇👇

دانلود رایگان کتاب "جامعه شناسی در ایران - علی اکبر مهدی - حسین شیران"

 


🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: کتاب جامعه شناسی, جامعه شناسی در ایران, علی اکبر مهدی, حسین شیران

[ چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 در باب ام‌المسائل یا مادر مسائل اجتماعی ایران 

✍️ حسین شیران
 

     موضوع "مادر مسائل اجتماعی ایران"، از مدت‌ها پیش مورد توجه جامعه‌اندیشان و جامعه شناسان بوده اما نه به‌عنوان یک "موضوع محوری" که لزوما در کانون توجه قرار گرفته و محمل بحث‌ها و بررسی‌ها و هم‌اندیشی‌های مستمر در راستای روشن شدن ابعاد متکثر آن گردد بلکه بیش‌تر به‌عنوان یک موضوع موقت با اندیشه‌های گذرا و گاه‌گداری و یا هم‌چون مورد اخیر مسألتی یا مناسبتی بوده است.

 

     در حالی‌که دست‌کم بر جامعه شناسان ممکلت است که در برابر بارش بی‌وقفه‌ی مسائل و مباحث و موضوعات ریز و درشت روزمره که خوا‌ه‌ناخواه همه‌ی ما را به سمت‌وسوی "جزءاندیشی و سطح‌اندیشی و تک‌اندیشی" کشیده و روبه‌روز جامعه شناسان را به روزنامه‌نگاران و روزمره‌نگاران نزدیک‌تر و شبیه‌تر کرده، تحققاً مأمن و محفل و مجالی فراهم سازند برای "کل‌اندیشی و عمق‌اندیشی و هم‌اندیشی" در باب هر آن عامل یا عوامل اصلی و اساسی که به واقع پشت‌پرده قرار دارند و عملاً انبوه وقایع و مسائل ریز و درشت روزمره را رقم می‌زنند. 

 

     سمپوزیوم اخیر سازمان اسناد و کتابخانه‌ی ملی ایران پیرامون پرسش "مهم‌ترین مسأله‌ی اجتماعی ایران چیست" را باید به‌مثابه‌ی حرکتی هر چند مقدماتی در این مسیر به فال نیک بگیریم اگر که بتواند به ما در گذار از سطح مشاهده‌ی قطرات بی‌شمار باران مسائل اجتماعی و مطالعه‌ی اثرات جزئی و سطحی آن به عمق توجه و تمرکز و تفکر در باب "ابرهای مسأله‌ساز" بلکه "جریان‌های ابرساز" یاری برساند. در این ارتباط یکی از اساتید مدعو به این سمپوزیوم جناب دکتر حسن محدثی "فقدان توزیع قدرت" را مادر مسائل اجتماعی ایران قلم‌داد کرده‌اند.

 

     در اصل مسأله که "فقدان توزیع" باشد بنده با ایشان بسی موافق‌ام و به نظر بنده هم مسأله‌ی اصلی و اساسی جامعه‌ی ایران از گذشته تا کنون به وجه عام همین "مشکل توزیع" بوده و است- توزیع بودها و نبودها، و "فقدان توزیع قدرت" تنها یکی از مصادیق این مشکل تاریخی است که برخی، از جمله ایشان، لابد حسب مهم‌تر و مؤثرتر و سرآمد انگاشتن امر سیاسی بدان اشاره کرده‌اند و گرنه قطعاً مستحضرند که مشکل توزیع به‌نحوی عام‌تر در مصادیق دیگری هم‌چون ثروت، شهرت، شهوت، فرصت، ... و حتی فقر و محرومیت و ... حتی در فقدان حاکمیت سیاسی هم بنحوی اجتماعی حاکم است.

 

     در هر حال، چه "مشکل توزیع" را در "فقدان توزیع قدرت" خلاصه کنیم و چه به مصادیق دیگر هم در کنار آن توجه کنیم، با یک پرسش اساسی مواجه‌ایم که لاجرم ما را یک گام عقب‌تر از آن‌چه شما فرمودید می‌برد و آن این‌که: "مشکل توزیع [قدرت] خود از کجا ناشی می‌شود؟" چه عاملی پشت این مسأله وجود دارد که نمی‌گذارد، توزیع، از نظر اجتماعی، به‌درستی صورت پذیرد؟ طبعاً ما برای آن‌که بتوانیم با مشکل اصلی مقابله کنیم ضرورتاً باید این عامل را بشناسیم، چه به هر حال ما در مقام مسأله‌شناسی ضرورتاً به "راه‌حل‌ها" توجه داریم و اصولاً و اساساً وقتی می‌گوییم "مسأله" یعنی که فرداً یا جمعاً راه‌حلی برایش متصور هستیم وگرنه هر مشکل بی‌راه‌حلی را بسی باید در ردیف "فاجعه"‌ها باقی بگذاریم تا بالاخره راه‌حلی برایش یافت شود.

 

     پاسخ بنده به این پرسش که پشت مشکل توزیع چه مشکل دیگری هست، مبتنی و معطوف بر عنصر "فرهنگ" است: این‌که ما در جامعه، در هر زمینه و نه فقط قدرت، با "مشکل توزیع" مواجه هستیم بخاطر مشکل دیگریست که مقدم بر آن موجود و مستقر است و آن "فقدان فرهنگ توزیع" است؛ ما چون به فرهنگ لازم برای توزیع هر امر مشخصی در جامعه دست نیافته‌ایم در هر زمینه در امر توزیع مشکل داریم و از این سبب شاهد نابرابری‌ها و ناعدالتی‌ها و تقابل و تضاد و تبعات ناشی از این‌ها در سطوح مختلف جامعه هستیم.

 

     فرهنگ در این معنی متضمن دو جزء اصلی و اساسی است: 1. وجود آگاهی‌های عملی در ارتباط با هر امری 2. ضرورت عمل بر اساس این آگاهی‌ها، جزء اول مبین "حقیقت امر" و جزء دوم مبین "واقعیت امر" است؛ بر این اساس در مقام توزیع هر امری در جامعه، ما یا حقیقتاً "نمی‌دانیم" توزیع درست چیست، یا حقیقتاً می‌دانیم ولی واقعیتاً "نمی‌توانیم" درست عمل کنیم، یا هیچ‌کدام را نمی‌دانیم و یا هر دو را می‌دانیم ولی عقدتا یا عقیدتاً "نمی‌خواهیم" درست توزیع کنیم. 

 

     در هر حال این‌ها موانعی هستند بر سر راه عملیاتی‌شدن توزیع درست‌درمان هر امری در جامعه، و مشخصا لزوم داشتن "بینش، دانش، روش و منش"‌های لازم برای حل و فصل هر کدام را یادآور می‌شوند. ما اگر در صدد رفع "مشکل توزیع" (قدرت، ثروت، ...) در جامعه در راستای برقراری عدالت اجتماعی هستیم نخست باید "مشکل فقدان فرهنگ" لازم برای یک چنین امر حساس و حیاتی را در ابعاد فوق‌الذکر در جامعه مرتفع سازیم و با داشتن و روشن ساختن حقیقت امر (آن‌چه اصولا باید باشد) واقعیت آن را مطالبه کنیم. بدون داشتن حقیقتی قابل استناد اساسا مسأله‌ دانستن یا ندانستن یک امر معلق می‌ماند چه برسد به طرح و تعقیب و حل و فصل آن. 

 

      خلاصه که "هر فعلی فرهنگ می‌خواهد" - نه فقط توزیع که تولید و مصرف هم در هر حوزه‌‌ای؛ اگر که ما نمی‌توانیم درست انجام‌اش دهیم و به نتایج لازم برسیم بخاطر اینست که علی‌رغم تاریخ زیست اجتماعی هزاره‌ای‌مان، به دلایل مختلف که جای بحث دارد، هنوز بر فرهنگ لازم برای انجام امور خود مجهز و مسلط نیستیم و به بیان دیگر فرهنگی عمل نمی‌کنیم از این نظر، به باور بنده، "فقر فرهنگی" در ارتباط با هر امری زمینه‌ساز مسائل و مشکلات ما در هر حوزه‌ایست و شایستگی "مادرمسأله" بودن را دارد. فقر فرهنگی یعنی که یا نمی‌دانیم یا نمی‌توانیم و یا به هر دلیل نمی‌خواهیم ریل‌های لازم برای رویه‌‌ها و روندهای عملی شدن امور در حوزه‌های مختلف را در بستر جامعه تعبیه و تنظیم کنیم و از این جهت تقریبا در هر حوزه‌ای درگیرودار مسائل و مشکلات ناشی از نادانی‌ها و ناتوانی‌ها و نارسایی‌ها هستیم. 

 

     این طرزفکر و طرزتلقی که ارائه شد طبیعتا واجد سایه‌های پنهان و آشکاریست که قطعا به نور نقدها و نظرهای دوستان اندیشمند به روشنایی گراییدنی‌ست؛ امید که حاصل این تبادل نظرها به نفع جامعه و حل مسائل مختلف آن تمام شود.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, مسائل اجتماعی ایران, حسین شیران

[ پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 ملت، دولت و باز هم منت
✍️ حسین شیران

 

❇️ کمال هادیان‌فر، رییس پلیس راه‌ور ناجا: 450 میلیارد تومان جریمه‌ی ناشی از محدودیت‌های کرونایی به خزانه‌ی دولت واریز شد (منبع خبر).

 

✅ این خبر را یک‌بار هم که شده، از جنبه‌ی "کارکرد پنهان"‌اش بخوانیم؛ کارکرد پنهان یکی از ابزارهای تحلیلی جامعه‌شناختی در چارچوب مکتب فونکسونالیسم (کارکردگرایی) است و تلاش می‌کند در کنار کارکردهای آشکار هر چیز، به کارکردهای پنهان (ناگفته و نانوشته‌ی) آن هم توجه داشته باشد. محدودیت‌های کرونایی بصورت مکتوب و رسمی، آشکارا برای جلوگیری حداکثری از جابجایی‌ها در راستای کنترل اپیدمی کرونا تعریف و تعیین و تکلیف شده‌اند و قصد و غرضی غیر از این از سوی هیچ مقام رسمی مملکت نه گفته و نه نوشته و نه شنیده شده است. این‌که اکنون رسما از سوی یک مقام مسئول می‌شنویم که 450 میلیارد تومان جریمه‌ی ناشی از محدودیت‌های کرونایی به خزانه‌ی دولت واریز شده است را رسما باید به پای کارکرد پنهان این طرح تحریمی بنویسیم: "درآمدزایی برای دولت". 

 

     دولت خود بخوبی می‌داند و می‌بیند که بهار مشروعیت‌اش در نزد مردم به پاییز گراییده و رخسار باغ اعتماد مردمی‌اش بسی زرد گشته، و از این جهت حرف‌ها و تصمیم‌هایش، راست ناراست، دیگر چندان خریداری در بین مردم ندارد- حتی اگر در ارتباط با مسأله‌ی حساس و حیاتی‌ای چون جان خود مردم باشد! از این جهت، در این زمینه‌ی سست، طرح تحریمی ناکارآمدی گذاشته تا دست‌کم از دو جهت متنفع گردد: یک، فرافکنانه مسئولیت پیک‌ها و بالاگرفتن مرگ‌ومیرها را به گردن خیل مردمانی که رعایت نمی‌کنند بیندازد و دو، منبع درآمد مستقیم و مستمری از این طریق برای خود دست‌وپا کند!

 

     و حال، به این قرار است که می‌بینیم پلیس علی‌رغم اقرار آشکار خود به ناکارآمدی یک چنین طرحی، جبرا 450 میلیارد تومان از جیب مردم بیرون کشیده و به جیب دولت ریخته است- آن هم در شرایط بیماری و کسادی اقتصادی سراسری که خود از پیش گل بود با شیوع کرونا به سبزه هم آراسته شده است. گیریم که دولت فخیمه این پول‌ها را صرف خرید واکسن کرونا برای مردم کرده است، عیبی ندارد، این رویه (اداره‌ی مملکت با پول مردم) را به حساب روال سال‌های اخیر دولت، امری عادی می‌انگاریم اما در این میان، منت رایگان بودن واکسن کرونا که مدام سر ملت می‌گذارند را کجای دل درداندود‌مان بگذاریم.

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/OrientalSociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, محدودیتهای کرونایی, حسین شیران

[ چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 قدرت افکار عمومی
✍️ حسین شیران

 

"خبر: زاکانی حکم داماد خود را لغو کرد"

 

     "افکار عمومی" قدرتی است بی‌بدیل در دنیای مدرن. قبلا افکار عمومی‌ای در کار نبود چون اساسا "حوزه عمومی‌"ای در کار نبود. حوزه عمومی دستاورد عظیم مدرنیته و رسانه است. پیش از این مردم یا در محافل خصوصی (خانگی) و یا در محافل عمومی بسیار کوچکی همچون قهوه‌خانه‌ها با یکدیگر گفتگو می‌کردند و چون ارتباط مفید و مؤثری با دنیای بیرون و محافل دیگر نداشتند در نتیجه حوزه عمومی نمی‌توانست شکل بگیرد چرا که اجزای متکثر و متفرق آن امکان اتصال و ارتباط و "تبادل اخبار و افکار" با یکدیگر را نداشتند و چون حوزه عمومی نمی‌توانست شکل بگیرد اساسا افکار عمومی هم نمی‌توانست شکل بگیرد و در بزن‌گاه‌های مختلف "سلطان و ایادی" متعددش را تحت فشار برخاسته از بطن اجتماع قرار دهد. در نتیجه این حضرات عموما هیچ خطری از سوی مردم (رعیت) احساس نمی‌کردند. برای هر سلطانی تنها سلطان دیگر تهدید بود و نه مردمان‌اش. 

 

     اما مدرنیته که آمد با تولید فناوری و رسانه، محافل کوچک و خصوصی پراکنده در میان مردم را با توسعه "شبکه‌های اجتماعی" مختلف بهم وصل کرد و به این ترتیب با از میان برداشتن خلأ ارتباطی میان اجزای متکثر و متفرق، تحقق پدیده اجتماعی بزرگی همچون حوزه عمومی را ممکن ساخت. اکنون در آن واحد یک خبر در سراسر حوزه عمومی منتشر می‌گردد و در کوچک‌ترین زمان ممکن، وسیع‌ترین و قوی‌ترین واکنش‌ها نسبت به آن شکل می‌گیرد و سامان و سازمان می‌یابد و امثال زاکانی‌ها که هنوز ذهنا در عوالم گذشته سیر می‌کنند و تحقق عینی حوزه و افکار عمومی را باور ندارند فکر می‌کنند که هر گوشه هر کاری انجام دهند همان‌جا مسکوت باقی خواهد ماند.

 

     با این اوصاف حوزه عمومی و افکار عمومی را یک "خطر اساسی" تهدید می‌کند و آن همان نقطه قوت‌اش یعنی شکل‌گیری سریع واکنش‌ها نسبت به یک موضوع و مسأله می‌باشد که می‌تواند بدلیل تأنی و تأمل و تعقل اندک، آمیخته با "احساسات و انحرافات" باشد و در نهایت همچون شمشیر دولبه عمل کند. این خطر را می‌توان با تکیه بر "منابع خبری معتبر" و "مراجع تحلیلی معتبر" تا حد زیادی کنترل و کاهش داد و از نعمت بزرگ حوزه عمومی و افکار عمومی در راستای بهبود اوضاع جامعه بهره جست. 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, داماد زاکانی, افکار عمومی

[ پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران

بخش پنجم: روندهای نظری


     رویکردهای نظری قبل از انقلاب را می‌توان به لحاظ تجربی-اثباتی، انتقادی-ایدئولوژیک و تلفیقی-التقاطی در سه گروه طبقه‌بندی کرد. گروه اول در برگیرندۀ جامعه‌شناسانی بود که با جهت‌گیری‌های کارکردگرایانه functionalist، اثبات‌گرایانه positivist و تجربی empirical که داشتند نسبت به سیاست بی‌علاقه بودند (مانند بهنام و راسخ، 1969). با توجه به سوگیری غرب‌گرایانۀ مدرنیزاسیون نظام پهلوی، اتخاذ رویکردهای تجربی-اثبات‌گرایانه از سوی جامعه‌شناسان دانشگاهی برایشان از نظر سازمانی پاداش‌آور و از نظر سیاسی امن بود. در حالی که برخی از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها در اردوگاه تجربی-اثباتی در پست‌های اداری یا مشاوره‌ای به دولت خدمت می‌کردند، اساتید رادیکال با ارعاب روبرو شده و مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند.

 

     گروه دوم از جامعه‌شناسان، از نظریه‌پردازان تضاد، یا مارکسیستی (مانند آشتیانی، 2007) و یا وبری (مانند اشرف، 1980) طرف‌داری می‌کردند. این‌ها از ایدئالیسم آلمانی، مارکسیسم اروپایی، مارکسیست-لنینیسم و جامعه‌شناس فرانسوی ​​ژرژ گورویچ الهام می‌گرفتند. این‌ها نگرشی انتقادی به سیاست‌های سیاسی و اقتصادی حاکم بر کشور داشتند. گروه سوم، کاربرد ساده‌لوحانۀ نظریه‌های غربی در جامعۀ ایران را به زیر سوال بردند (نراقی، 2007)، و جایگزینی آن‌ها با دیدگاه‌های خودی مرتبط با موضوع و یا استفاده از چندین نظریه برای تبیین یک پدیدۀ معین را خواستار بودند. تغییر جهت‌گیری‌های نظری سه گروه مذکور، بازتابندۀ فضای دانشگاهی سیاسی و چهار گرایش ایدئولوژیکیِ شکل‌دهندۀ سیاست و گفتمان ملی بود: دو مورد از آن‌ها در داخل ایران بود- اسلام‌گرایی و ملی‌گرایی رادیکال، و دو مورد خارج از آن- سوسیالیسم و ​​لیبرالیسم. رویکردهای آن‌ها به علم جامعه شناسی به ماهیت مسائل و موضوعات، ایدئولوژی‌ها و استنباطات سیاسی بستگی داشت.

 

     دانشجویان رادیکال، جامعه‌شناسان غیرسیاسی را یا ابزار سیاسی دولت و متحدان غربی امپریالیستی‌اش می‌دانستند و یا افرادی ساده‌لوح با رویکردی از نظر سیاسی ایمن در این رشته؛ برعکس، به جامعه‌شناسان غیروابسته به نهادهای دولتی به دیدۀ احترام می‌نگریستند و فعالیت آن‌ها را در راستای رفاه جامعه در نظر می‌گرفتند. در یک چنین فضای سیاسی پرفشاری، آموزش جامعه شناسی انتقادی آسان‌تر از نوشتن آن بود. انتشار این مطالب به دلیل خطرات سیاسی و نظارت دقیق دولت دشوار بود. بینش‌های مارکسیستی یا بطور رسمی بعنوان "نظریه‌های علمی" ارائه می‌شدند و یا بصورت غیررسمی بعنوان مطبوعات زیرزمینی منتشر می‌شدند. نظریه‌پردازان غیرمارکسیست با یک چنین مشکلی روبرو نبودند، البته اگر که مطالب آن‌ها برای جهان سوم و به زبان ضداستعماری ارائه می‌شدند.

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی

[ چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 قانون‌مایگی 
✍️ حسین شیران
◀️ بخش اول

 

     قانون‌مایگی چیست؟ پدیدۀ اجتماعی رایجی است در ممالک در حال گذار که طی آن مردم از نفس قوانین موضوعه به هر شکل ممکن به نفع خود استفاده می‌کنند. در این پدیده، قانون به مثابۀ یک نوع منبع و سرمایۀ ملی تلقی می‌گردد و همچون همۀ منابع و سرمایه‌های ملی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد؛ به بیان دیگر هرگاه قوانین یک مملکت به جای مراعات شدن مایۀ ارتزاق و انتفاع مسئولان و مردمان‌اش گردد به جرأت می‌توان گفت "پدیدۀ قانون‌مایگی" در آن شکل گرفته است.

 

     از آن‌جایی که اغلب در این نوع ممالک، قانون نه برای تمکین همگانی بلکه صرفا از برای "کنترل توده" و حفظ نظم موجود وضع می‌گردد و واضعان قانون به هر شکل و به هر دلیلی نظرا خود را فراتر از قانونی که وضع می‌کنند می‌دانند و از این جهت عملا چندان پای‌بندی‌ای بدان‌ نشان نمی‌دهند، در عوض، باقی مردم هم نظرا "مشروعیتی" برای قوانین موضوعه قائل نمی‌شوند و عملا هم دلیلی برای تمکین و تبعیت از آن‌ها نمی‌یابند و اغلب در اندیشۀ "دور زدن قوانین" به سر می‌برند مگر آن‌که خلاف‌اش ثابت شود. اصولا و اساسا یک چنین جریانی است که به تولید و ترویج پدیدۀ قانون‌مایگی در یک جامعه منجر می‌گردد.

 

     با توجه به عدم تغییر در طرز نگرش و کنش "قانون‌گذاران" (طبقۀ حاکم) بلکه تثبیت و تشدید آن در طول زمان، نتیجتا تغییری هم در نگرش و کنش "قانون‌گریزان" (طبقات محکوم) حاصل نمی‌گردد و بدین ترتیب مقابله با قانون‌مایگی در جامعه نه فقط هیچ مفید و مؤثر واقع نمی‌شود بلکه برعکس مایۀ رشد و توسعۀ آن در میان اقشار مختلف می‌گردد. قانون‌گذار برای کنترل اوضاع، ناگزیر قوانین بازدارندۀ بیش‌تری وضع می‌کند و این باز به نفع قانون‌گریز تمام می‌شود؛ تحت این شرایط، قانون هر چه بیش‌تر و هر چه بازدارنده‌تر، قانون‌گریزی و قانون‌مایگی هم به همان اندازه پررونق‌ و پردامنه‌تر! 

 

     در این نوع جوامع، قانون‌گذار (طبقۀ حاکم) که از قبل از قِبَل تسلط بر منابع مادی مملکت بنحوی خاص برخوردار است؛ مرتبه‌ای پایین‌تر، مجری و متصدی قانون، که از یک سو از کم و کیف سیطره و صرفه‌بری قانون‌گذار از منابع مملکت و از سوی دیگر نوع نگرش منفی مردم (طبقات محکوم) به آن‌ها و قوانینی که وضع می‌کنند باخبر است، خواه‌ناخواه به نفس قانون به چشم یک منبع درآمد نگاه می‌کند و در قبال دریافت مبلغ یا منفعتی، به هر شکل ممکن، زمینه‌های لازم برای دور زدن آن را برای مردمانی که می‌داند در این اندیشه به سر می‌برند فراهم می‌سازد.

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers     


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, قانون مایگی قانون گریزی, حسین شیران

[ پنجشنبه ۱ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

همه‌فن‌حریف‌های عرصۀ سیاست ایران

حسین شیران

بخش اول

 

     اصولا و اساسا "تخصص" در هر کجای این سرزمین هم کمابیش معنی و مفهوم داشته باشد در عرصۀ سیاست آن چندان محلی از اعراب ندارد. این را من نوعی نمی‌گویم، گردش برگزیدگان سیاسی در مناصب گوناگون در دهه‌های اخیر خود بخوبی مؤید این نکته است که داشتن تخصص در امور شرط برگماشتگی در سیاست ایران نیست، بلکه آن‌چه شرط اول و آخر است "تعهد" است، آن هم صرفا به "حلقۀ قدرت" و دیگر هیچ! 

 

     تخصص چیست؟ تخصص یعنی به لحاظ مهارت یا دانش در حوزه‌ای خاص، خاص گشتن؛ خاص گشتن در حوزه‌ای خاص طبعا متضمن ارزش و اعتبار و اعتماد و احترام اجتماعی است منتهی لزوما در داخل آن حوزه و نه خارج از آن؛ به بیان دیگر یک متخصص تنها به شرط قرار در داخل حوزۀ تخصصی خویش واجد ارزش و اعتبار و اعتماد و احترام اجتماعی است و خارج از آن حوزه تحققا در دایرۀ عوام قرار می‌گیرد و اساسا و اصولا اظهارنظر و اعمال‌نظر در این حوزه‌ها را باید به متخصصین مربوطه‌شان واگذار نماید و گرنه هر حرکتی غیر این دهن‌کجی به امر تخصص خواهد بود.

 

     اما این صحبت‌ها و این اساسا و اصولا گفتن‌ها همه خارج از حوزۀ سیاست موضوعیت دارند و در این حوزه امور عموما بر مدار دیگری می‌چرخند؛ آن‌چه مشخص است در این وادی یک هستۀ مرکزی- "حلقۀ قدرت" - وجود دارد و این هسته کمابیش یک اصل محوری - "حرف هژمونیک" - را سرلوحۀ کار خود دارد و آن این‌که: به هر حال قدرت دست من است و من به پشتوانۀ این قدرت هر آن‌چه صلاح بدانم انجام می‌دهم و هر که را به هر کار که بخواهم می‌گمارم، حال می‌خواهد درست باشد یا نادرست، معقول باشد یا نامعقول، مجاز باشد یا نامجاز، مردم راضی باشند یا ناراضی، ...! در سیاست "مصلحت" بر هر چیز دیگری ارجحیت دارد و من بر اساس مصلحت خود عمل می‌کنم و نه هیچ معیار دیگری! 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی سیاست, مسائل اجتماعی ایران

[ دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش دوم


     عموما از ماکس شلر M. Scheler (1874 - 1928 م) فیلسوف پدیدارشناس آلمانی، بعنوان بانی جامعه‌شناسی دانش (جامعه شناسی شناخت یا معرفت) یاد می‌شود. ارزش و اهمیت کار شلر در گذر از مبانی و مباحثی که در این زمینه درانداخت تفکیک قلمروی دانش (مجموع دانایی‌های موجود در ذهن بشر) به سه بخش بود که هنوز هم مبنای کار و مورد وفاق جامعه‌شناسان شناخت است. این سه بخش عبارتند از: 1- دین 2- فلسفه و 3- علم. این انواع سه‌گانۀ دانش را شلر مبتنی بر یک‌سری اساس و اصول از جمله نحوه و زمینۀ شکل‌گیری و عوامل دخیل و عناصر مؤثر بر هر آنها از هم تشخیص و تمییز داد.
 
     "دین"، هم‌چنان‌که در تصویر پیوستی مشخص است، نخستین و وسیع‌ترین بخش از قلمرو دانش بشری است. به لحاظ تاریخی، دین پیش و بیش از هر منبع دیگری به پرسش‌های بشر پاسخ داده و مجموعه شناخت‌های لازم برای برقراری زندگی اجتماعی را در اختیار او قرار داده است. ویژگی شناخت‌های دینی اینست که از "جهان ماوراء" بواسطۀ "وحی" بر "پیامبر" عرضه شده و بعد بر پایۀ "ایمان" مورد اقبال مردم واقع شده است.

     دومین بخش از قلمروی دانش "فلسفه" است. پایه و اساس این نوع دانایی، "تعقل" یعنی استفادۀ بشر از قوۀ عقل خویش و تفکرات عقلانی است؛ از این جهت، برخلاف شناخت‌های دینی، شناخت‌های فلسفی دستاورد خود بشر است. در این نوع شناخت، نقش اصلی از آن "عقلا" (حکما یا فلاسفه) است. سومین بخش، "علم" است؛ علم مجموعه شناخت‌هاییست که از طریق "مشاهده" و "تجربه" عاید بشر شده است. در تولید و توسعۀ این نوع شناخت‌ها هم "علما" (دانشمندان) نقش اصلی و اساسی را به عهده داشته و دارند. در خصوص این کلیات در بخش‌های بعدی به تفصیل سخن خواهیم گفت.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, معرفت شناسی

[ شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش اول


     انسان امروزی انسان دانایی است. به مجموع دانایی‌های انسان "دانش Knowledge" گفته می‌شود. شناخت دانش بمثابۀ یک موضوع را "جان لاک J. Locke" (1632 - 1704 م) فیلسوف تجربه‌گرای انگلیسی باب کرد. او در "مقاله‌ای دربارۀ فهم انسان" (1660 م) برای نخستین بار بحثی منظم پیرامون دانش بشری و ماهیت و حدود و ثغور آن به راه انداخت؛ پس از او "ایمانوئل کانت I. Kant" (1724 - 1804 م) این پرچم را به دست گرفت و بعد دیگر شناخت کم و کیف دانش بشری جزء ثابتی از فلسفۀ متافیزیک گشت. 

 

     در سال 1854 "جی. اف. فریر J. F. Ferrier" (1808 - 1864 م) فیلسوف اسکاتلندی برای نخستین بار اصطلاح "اپیستمولوژی Epistemology" را برای آن بکار برد. اپیستم در لغت یونانی معادل Knowledge است بر این اساس اپیستمولوژی در زبان ما دانش شناسی یا شناخت شناسی و یا معرفت شناسی ترجمه می‌شود. هدف و رسالت متافیزیک، شناخت ذوات و حقایق اشیاست و از این جهت شناخت‌شناسی با مطالعۀ کم و کیف حصول این شناخت و ابزارهای لازم برای آن در واقع مدخلی بر متافیزیک می‌باشد. 

 

     و اما "جامعه شناسی شناخت" مشخصا این موضوع را از منظر جامعه‌شناختی مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. در واقع در این علم، دانش بشری خود بعنوان یک پدیدۀ اجتماعی مطالعه می‌گردد و نحوۀ پیدایش و پیشرفت آن در ارتباط با زمینه‌های اجتماعی مرتبط بررسی می‌گردد. به بیان دیگر، مطالعۀ تأثیر زمینه‌های اجتماعی بر دانش بشری و بالعکس تأثیر دانش بشری بر زمینه‌های اجتماعی موضوع محوری این علم است. در بخش‌های بعد در این باره بیشتر خواهیم گفت.

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, معرفت شناسی

[ یکشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

بازخوانی اجتماعی سفرنامه ناصر خسرو - 3

حسین شیران

«چرا سفر؟ چون سفر تنها وسیله برای برشکستن مرزها و روشنایی مغزهاست».

 

     خدا، بمثابه خالق هستی، جهان را بی حد و حصر و بی بند و مرز آفریده است؛ حدها و مرزها را پی‌درپی هم بندگان قدرت‌طلب خدا ساخته‌اند، هیچ بی آنکه بخواهند، هم از این جهت در دنیا هیچ نسبتی مرموزتر از نسبت میان قدرت‌طلبان و مرزهایی که خود می‌سازند نیست، چون این دو در عین حال که عمیقا بهم بسته و وابسته‌اند قویا هم از هم خسته و خشم‌ناک‌اند! در اصل، هیچ قدرت‌طلبی طالب حد و مرز نیست؛ آرمان و آرزوی او اینست که بی هیچ ممانعتی بر تمام دنیا حاکم گردد- تمام لشگرکشی‌ها و جهان‌گشایی‌های تاریخ در این راستا بوده و است، اما چون قدرت‌طلب در دنیا یکی نیست پس ناگزیر "تقابل" صورت می‌گیرد و "جنگ" درمی‌گیرد؛ در این میان میلیون‌ها انسان خیلی ساده و راحت می‌میرند و در نهایت، قدرت‌طلبان به سختی به این نتیجه تلخ تن درمی‌دهند که انگار چاره‌ای جز مرزبندی نیست!

 

     باری، مرزها مولود تعدد و تقابل قدرت‌طلبان و سرانجام "توافق اجباری" آن‌ها برای تقسیم قدرت بر روی زمین هستند. با پیدایش مرزها جهان آزاد و وسیع خدا بالاجبار بارها و بارها به جهان‌های انسانی خردتر تقسیم می‌شوند و هر "خرده‌جهان" قلمرو حکم‌رانی هر یک از قدرت‌طلبان|حاکمان می‌شود و خیل انسان‌های محدود و محصور در داخل این مرزها هم خواه‌ناخواه بندگان محکوم به حکم هر یک از آن‌ها؛ باری، قدرت‌طلبان از مرزها بیزارند چون مرزها قدرت و قلمرو آن‌ها را محدود می‌سازند با این وجود، موافق و محافظ مرزها هستند چون در اصل این مرزها هستند که به حریم و حرمت و حکومت و در کل، هستی حاکمانه آن‌ها معنا و مفهوم می‌بخشند.

 

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)  


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ادبیات, سفرنامه ناصر خسرو, حسین شیران

[ سه شنبه ۲ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 محمد مخبر مصداق خدمت یا خیانت

✍️ حسین شیران

 

محمد مخبر واکسن داخلی برکت جامعه شناسی شرقی


     5 اردیبهشت، مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام: "تا آخر تیر 12 تا آخر مرداد 20 و تا آخر شهریور 50 میلیون واکسن تولید و تحویل وزارت بهداشت می‌دهیم." همگام با نخستین های‌وهوی غرب برای تولید واکسن کرونا، پرچم تولید واکسن داخلی را برافراشت و هنوز ببارنیاورده هزار آفرین از ملت و حکومت گرفت. هر روز وعده‌های امیدبخش‌اش دل میلیون‌ها ایرانی را قرص کرد که نهراسند واکسن داخلی در راه است. نه فقط ملت دل دولت و حکومت و رهبر را هم قرص کرد که وقتی تولید داخل هست چرا تولید خارج. زمان سریع گذشت و پیک سهمناک کرونا پنجمین بار کشور را درنوردید و مسأله به سطح فاجعه رسید اما محموله موعود مخبر بدست مردم نرسید که نرسید. حالا مرداد هم رو به اتمام است و "واکسن برکت" مخبر هم مثل "علی برکت الله" روحانی ضرب‌المثل شده است. من نمی‌دانم مخبر که حالا ارتقاء یافته و معاون اول رئیس‌جمهور رئیسی شده در مورد ملت چه می‌اندیشد اما خوب می‌دانم آنها که در بهشت زهراهای سراسر کشور برای دفن عزیزانشان صف بسته‌اند در مورد مخبرالدوله‌ها چه می‌اندیشند!

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی سیاست, محمد مخبر واکسن

[ جمعه ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جنگ ویتنام جنگ افغانستان - جامعه شناسی شرقی


🌓 تکرار به اشکال مختلف با افراد مختلف

حسین شیران


◀️ تصویر سمت راست مربوط به سال 1975 و پرت شدن ویتنامی‌ها از هلی‌کوپتر نظامی آمریکایی‌ها بعد از پیروزی ویتنامی‌ها، تصویر سمت چپ مربوط به سال 2021 و پرت شدن افغانستانی‌ها از هواپیمای نظامی آمریکایی‌ها بعد از پیروزی طالبان.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی جنگ, جنگ ویتنام طالبان

[ دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جنگ طالبان افغانستان - جامعه شناسی شرقی

 

اذهان شرقی و دستان غربی

حسین شیران

 

🌓 در ارتباط با طالبان و تحولات افغانستان، و نه فقط افغانستان بلکه کلا تنازعات جهان اسلام، به باور بنده مهم‌ترین مسأله‌ای که وجود دارد اینست: اصولا و اساسا چه نسبتی میان اذهانی که تفکراتی از جنس شرق را در بردارند و دستانی که تسلیحاتی از دنیای غرب را در کف دارند وجود دارد؟ ...

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی جنگ, طالبان افغانستان

[ دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی پزشکی: پزشکی کل‌نگر Holistic Medicine
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
⏺ بخش اول

 

      یکی از مهم‌ترین مشکلات و معضلات نظام سلامت کشور ما "اتمیستیک یا جزءنگر" بودن رو به رشد آن است؛ به این معنی که پزشکی و پزشکان ما تحققا بدن بیمار را به اجزاء متعدد و متکثر تقسیم کرده و هر کدام در یک حوزۀ مشخص تخصص گرفته و زان‌پس کاملا محدود و محصور در آن حوزه کار می‌کنند و هرگز، تعهدا و تخصصا، کاری به بقیۀ اجزاء و مسائل و مشکلات آن‌ها ندارند (نظر به بحث اتمیستیک حاضر است که عامدا از عنوان اجزاء بجای اعضاء استفاده می‌کنم).

 

     بعنوان مثال یک متخصص ENT محدود و محصور به اجزاء گوش، حلق و بینی است و هیچ تعهد و تخصصی مثلا در قبال مسائل و مشکلات پوست یا مو و یا دهان و دندان و یا چشم که در همان محدوده از بدن واقع‌اند ندارد. به همین قرار متخصصین این اجزاء هم در حوزۀ تخصصی خویش محدود و محصورند و کاری به کار بقیه اجزاء و متخصصین مربوطه‌شان ندارند. جالب اینکه کار از "تخصص‌گرایی" هم گذشته و در اجزاء مختلف به فوق‌تخصص‌گرایی کشیده و اکنون بعنوان مثال برای یک جزء کوچکی همچون چشم چند فلوشیب (فوق‌تخصص) مانند قرنیه و شبکیه و آب سیاه (گلوکوم) و انحراف (استرابیسم) و ... داریم.

 

     در ضرورت این تخصص‌گرایی و ارزش و اهمیت آن در درمان دقیق بیماری‌ها تردیدی نیست منتهی باید در نظر داشت که هر تخصص‌گرایی در عین حال یک "تجزیه‌گرایی" هم هست و اگر یک تخصص یا فوق‌تخصص جایی به جدّ دردی از دردها را درمان می‌کند جای دیگر به جد دردی بر دردها می‌افزاید و آن متواری و متلاشی کردن روزافزون "نگاه جامع" به جسم و جان بیمار و توجه به مسائل و مشکلات زمینه‌ای منجر به بیماری‌ها و آسیب‌های جسمی و ذهنی در نزد افراد جامعه است. رویکرد نوین برای حل این معضل در جهان ترویج "پزشکی کل‌نگر" است، چیزی که در جامعه ما هنوز جایی برای خود باز نکرده است.

 

ادامه دارد ...

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی پزشکی, پزشکی کل نگر

[ جمعه ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]