🌓 نقد و نظری بر کتاب "هندسهی عدالت"
اثر علامه هاشمی خراسانی
✍️ حسین شیران
بخش سوم
.
در فصل دوم، استاد در شرح ریشه و علتالعلل مسائل و مشکلات جوامع بشری بحث را از "نیازهای حقیقی بشر که تحت تأثیر «طبیعت»، «وراثت»، «خود» و «جامعه» شکل گرفتهاند" شروع میکند و آنها را "استعدادهای مردم" مینامد که باید به فعلیت برسند؛ اگر یک چنین اتفاقی بیفتد آن را «عدالت» و در غیر اینصورت "محرومیت" در حق انسان تلقی میکند. انسان "حق شدن" دارد به این معنی که نیازهایش باید برآورده و استعدادهایش شکوفا شوند، در حالیکه تاریخ همه از فقدان عدالت و طغیان محرومیت در حق مردمان حکایت دارد.
.
استاد بهدرستی وضعیت امروز بشر را بیارتباط با وضعیت دیروز ندانسته و دود امروز را ناشی از آتش دیروز میداند و "عدالت را گمشدهی دیرین بشریت و هدف از بعثت انبیاء" میخواند و منظور خود از عدالت را هم "عدالت مطلق" بیان میکند و نه "عدالت نسبی که وجودی اعتباری- و نه حقیقی، دارد و نام دیگرش ظلم است". عدالت مطلق یعنی همهی نیازهای انسانها در همهی جوامع بشری برآورده شود وگرنه جزئا انسان از جای خالی یک نیاز برآورده نشده و کلا جوامع بشری از جای خالی یک جامعه که نیازهایش برآورده نشده "سقوط" میکند.
.
به این ترتیب استاد بحث را از سطح یک فرد یا یک جامعه به سطح جهان بالا برده و بصورت جهانشمول از "عدالت مطلق جهانی" برای "نظام واحد جهانی" سخن میگوید. عدالت به معنی و مفهوم "قرار دادن هر چیز جای خود" را میپذیرد و بر اساس آن، هر فرد را نظر به مجموع نیازمندیها و استعدادهایش واجد جایی مختص و مشخص در نظام جهانی میداند که اگر نتواند آن را پر کند "خلأ اجتماعی"ای مخل عدالت جهانی ایجاد میکند. از این نظر او در هر حال و در هر زمان همه را دنبال یک نیاز مشترک میبیند: "عدالت مطلق".
.
"انسان نگونبخت در جستوجوی عدالت مطلق به هر سویی روی آورده و به هر حکومتی سرسپرده است". ... "از بطن نیاز به عدالت است که نیاز به حکومت متولد میشود" تا امکان "اشراف و سلطه" به تأمین نیازها فراهم گردد ... اما وجود حکومتهای متعدد در جهان نه فقط منجر به عدالت مطلق نشده بلکه "علت یا معلول محرومیت" گشته است. "جهان نمیتواند دو حاکم داشته باشد" - چه برسد به این همه حاکم؛ به این قرار است که استاد از پل ضرورت عدالت مطلق جهانی و نظام واحد جهانی عبور کرده به ضرورت "حکومت واحد جهانی" میرسد.
.
بحث به حکومت واحد جهانی که میرسد استاد با تعریف و تعیین چهار ویژگی، نمونهی آرمانی و یا بقول وبر تیپ ایدئالی برایش میسازد: 1. باید هر چیز و هر کس را در نظام هستی بشناسد 2. جای آن را بداند 3. توان جابجا کردناش را داشته باشد و 4. از اشتباه در آنها مصون باشد؛ و بعد بلافاصله میافزاید که "این ویژگیهای چهارگانه همان اشراف و سلطهی حقیقی بر نظام هستی است که اولا و بالذات جز برای خالق آن ممکن نیست." این یعنی حق حاکمیت تنها از آن خالق هستی است و منحصرا با حاکمیت اوست که عدالت مطلق جهانی میتواند محقق گردد.
.
اما حکومت خالق هستی بر هستی و مشخصا بر جوامع بشری چگونه جاری و ساری میشود؟ به چه اسباب و اساسی؟ چرا تا به حال جاری نشده؟ بعد از این چگونه جاری خواهد شد؟ ... در گذر از این مقدمات- که گفتیم فعلا به تسامح با آن همراهی میکنیم تا بعد، بحث استاد بسی "وجههی شرقی و شیعی" خود را رو میکند و به تدریج مقصود و منظور استاد (علامه) از این همه مقدمهچینی مشخص میگردد.
(باقی در بخش بعد).
کتاب هندسه عدالت اثر علامه هاشمی خراسانی را از اینجا دریافت کنید.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: هندسه عدالت, علامه هاشمی خراسانی, بازگشت اسلام, جامعه شناسی شرقی
[ پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]