🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و سوم
✍️ حسین شیران
.
حکایت همراهی و همباشی جمهوریت و اسلامیت در نظام سیاسی ما در چهلوچند سال گذشته حکایت آن دو مرغ پرندهایست که مولوی در فیه ما فیه1 میگوید اگر بهم ببندیمشان به این امید که با چهار بال بهتر و بیشتر بپرند اتفاقا برعکس شاهد هیچ پروازی نخواهیم بود! چرا؟ چون دویی در میان است و هر پرنده پرمیکشد تا بدانسو که خود میخواهد پرواز کند آن دیگری نمیگذارد و اینگونه هر دو از پرواز میمانند؛ مگر اینکه یکی مرده باشد در اینصورت پرواز برای دیگری، هرچند مشکل اما به هر حال، ممکن میشود.
.
با پیروزی انقلاب 57 دو مرغ جمهوریت و اسلامیت هم به این امید بزرگ سخت به پای هم بسته شدند تا سپهر سیاسی ایرانزمین بعد از تجربه و تحمل چندهزارساله و پیدرپی پروازهای سرخ و سیاه سلاطین خودکامه این بار با چهار بالِ این دو پرنده شاهد پروازی به مراتب بهتر و بیشتر و در واقع سبزتر و مردممدارتر باشد ولیکن خیلی زود مشخص شد که این ایده به این سادگیها عملی نیست، چه به واقع نه یکی بلکه دویی در میان است و هر یک از این دو میخواهد در مسیری پر پرواز بگشاید که لزوما مد نظر دیگری نیست!
.
از آنجا که در آن برههی حساس سرآمدی ازآن اسلامیون و ارجحیت ازآن اسلامیت بود برای عبور از این بحران دو راه پیش پا بود: یکی گسستن همبندی و رهانیدن اسلامیت از شر جمهوریت و دیگری نگهداشتن همبندی و "بیجان یا نیمجان ساختن جمهوریت"؛ راه نخست اگرچه بی هیچ تزاحمی مستقیم به "حکومت اسلامی" میانجامید اما نفی جمهوریت بعد از پیروزی انقلاب خلف وعدهای کلان محسوب شده و تنافر شناختی سنگینی بر دوش نظام میگذاشت و به تضادها و تفرقههای غیرقابل کنترلی منجر میشد که در آن آغاز به صلاح نبود، از این رو مصلحتا راه دوم در پیش گرفته شد.
.
در طی این راه در چهلوچند سال گذشته جمهوریت همبند اسلامیت مانده و همواره بر عنوان جمهوری اسلامی تأکید شده است؛ پیوسته انتخابات برگزار شده و مردم نه فقط برای رییسجمهور بلکه نمایندگان خود در مجلسین دست به انتخاباتی زدهاند، ولی به واقع این نمود و نمایشی از "جسم جمهوریت" بوده که بربسته به پای اسلامیت- به بیان دیگر به قول بیتعارف مرحوم مصباح یزدی، با اذن و اجازهی اسلامیت، آن هم در منطقهالفراغ، به پرواز درآمده و هنوز نه فقط در ایران بلکه بسیاری از کشورهای جهان با وجود همهی ادعاها "جان جمهوریت" مجال پرگشودن و پرواز نداشته است. اما جان جمهوریت چیست؟
.
1. "دو مرغ را برهم بندی با وجود جنسیّت و آن چه دو پَر داشتند به چهار مبدّل شد نمیپَرّد، زیرا که دُوی قائم است؛ اما اگر مرغِ مُردهای را بر او بندی بِپَرّد، زیرا که دُوی نمانده است".
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی جنبشهای مردمی - بخش هفتم
✍️ حسین شیران
.
باری، آگاهی اگر متضمن علایق و سلایق و منافع افراد نباشد و یا در تضاد با آنها باشد تحققا هیچ تحرکی در آنها و هیچ تحولی در اوضاع و احوال ایجاد نخواهد کرد. بر این اساس مشکل شایع جنبشهای مردمی را لزوما نه در «ناآگاهی» افراد بلکه عموما «ملاحظهی منافع» ساری و جاری و «ترس از دست دادن منافع» در آنها باید دانست؛ در گذر از اندک دریادلانی که ورااندیشانه از منافع خود میگذرند و در راستای اهدافی والاتر و بالاتر دل به دریای تحولخواهی میزنند باقی، که دربرگیرندهی بخش اعظمی از مردمان است، در هر موقعیتی نخست ریزبینانه منافع خود را میسنجند و بعد بر اساس آن عمل میکنند.
.
در گذر از «هستهی حاکمان» که مشخصا منافعشان در حفظ نظامی است که خود مستقر ساختهاند، در «لایههای پیرامونی» این هسته ما با خیل پرشماری از ایادی و عوامل و عناصر طرف هستیم که ذیل ایدئولوژی و هژمونی هسته هزارانهزار پست و مقام و موقعیت را اشغال کرده و از قبل آن به نام و نان و نوایی رسیدهاند؛ اینها همان «همراهان حاکمیت» هستند و در سایهی این همراهی همواره منافع پرشمار خود و اطرافیانشان تأمین و تضمین است و از این جهت البته که نظرا و عملا در اردوی «حامیان حاکمیت» قرار میگیرند.
.
هر دو دستهی فوق، یعنی هم هستهی حاکمان و هم همراهان و حامیان حاکمان، در گذر از «منفعتاندیشی»، نظر به کموکیف پندارها و گفتارها و کردارها و احیانا ظلمها و ستمها و مفاسدی که طی دوران حکمرانی در حق ملت و مملکت روا داشته و دارند قویا درگیر «عاقبتاندیشی» هم هستند و خوب میدانند که سرنوشتشان سخت بهمبسته است و اگر اوضاع دگرگون گردد از قبل کردههایشان با چه تقاصهای سنگینی روبرو خواهند شد؛ از این نظر هر دو منفعتا و مصلحتا دستدردست هم در یک جبهه علیه هرگونه تغییر و تحول میجنگند.
.
دستهی پرشمار دیگری هم داریم که عملا و نظرا دستی در حاکمیت ندارند اما بههرحال کارمندان و کارگزاران دولت و حکومت در شاخهها و شعبات مختلف بوروکراسیاش هستند و بههرشکل خود و خانوارشان از این طریق ارتزاق میکنند. اینها هم همچون دو دستهی قبل جزو اقشار آگاه جامعه هستند و از قضا بهدلیل حضور در نهادها و سازمانها و نزدیکی به متولیان امور بسی بیشتر و بهتر در جریان کمیها و کاستیها و کجیها و ناراستیها هستند؛ با اینحال همه میدانند شرط استمرار منافعشان اعلام انزجار از مخالفان و یا دستکم سکوت و انفعال است، از این نظر این دسته هم اغلب طرفهای اردوی منتقدان و معترضان آفتابی نمیشوند.
.
(باقی در بخش بعد)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی
[ شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و دوم
✍️ حسین شیران
.
در تصویری تاریخی از 16 بهمن 1357، روزی که امام بر سکویی ساده در سالن آمفیتئاتر مدرسهی علوی حاضر شدند تا تنها چند روز بعد از بازگشت به ایران حکم نخستوزیری و تشکیل دولت موقت را تنفیذ نمایند، دست چپشان مهدی بازرگان نشسته بود با کت و شلوار و کراوات در تیپ معمول دیپلماتیک آمادهی دریافت حکم، و دست راستشان هاشمی رفسنجانی با قبا و عبا و عمامه در تیپ معمول آخوندی، برای یاری و همراهی امام در نخستین اقدام حاکمیتی برای تأسیس جمهوری اسلامی.
.
دست چپی در نگاه نخست یک سیاستمدار اسلامگرا بود و دست راستی یک اسلاممدار سیاستگرا؛ دست چپی آنجا بود تا بعنوان یک غیرروحانی حضورش نماد و نمودی باشد بر جان و جریان جمهوریت در کالبد حکومت اسلامی که حاکماش از پیش وعدهاش را داده بود، و دست راستی آنجا بود تا بعنوان یک روحانی مبارز بارز حضورش هم نماد و نمودی باشد بر ارجحیت و اولویت اسلامیت در حاکمیت (از قضا حکم هم آن روز دست او بود) و هم عرض اندامی بر همگان که بدانند بسی بیش از آنچه فکرش را بکنند به امام نزدیکاند و بواقع "چشم و گوش" ایشاناند.
.
آن روزها فعلا از ریاست و سیادت روحانیون بر دولت و ملت خبری نبود چه هنوز طنین صدای امام بر گوشها بود که میگفت: "روحانیون شغلشان چیز دیگری است و متکفل حکومت نخواهند شد" (سخنرانی 26 دی 57) و حتی در مورد خود هم گفته بودند: "من نمیخواهم ریاست دولت را داشته باشم؛ طرز حکومت حکومت جمهوری است و تکیه بر آرای ملت" (مصاحبه با مجلهی استرن 26 دی 57)؛ و بواقع چنین هم شد و ایشان چند روزی بعد از پیروزی انقلاب (10 اسفند 57) به قم عزیمت کردند و (تا بهمن 58) 11 ماه آنجا ماندند.
.
اما برخلاف نظر امام، دست راستی، گفتهناگفته نظرش این بود که از غیرروحانیون بخاری برای انقلاب برنخواهد خاست و حکومت اسلامی جز به مداخله و مشارکت مستقیم روحانیون برقرار و برمدار نخواهد شد؛ و این گویی نوعی "پیشگویی خودبرآور Self_Fulfiling Prophacy" بود، چه بازرگان رئیس دولت موقت 9 ماه بیش دوام نیاورد و استعفاء داد؛ بنیصدر نخستین رئیسجمهور هم 17 ماه نشده مهر عدم کفایت خورد و فرار کرد؛ و رجایی تنها 28 روز رئیسجمهور ماند و ترور شد؛ و بعد دیگر چهل سال بعد همهی رؤسای دولت، جز احمدینژاد، پیدرپی هم از روحانیون انتخاب گشتند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ جمعه ۱۲ آبان ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و یکم
✍️ حسین شیران
.
در برههای کوتاه از تاریخ معاصر ایران، از 16 تا 22 بهمن 57، همزمان دو حکومت، دو دولت و دو جمهوری پهلوزنان بههم بر سر کار بودند؛ حکومتها یکی حکومت شاهنشاهی بود که شاهاش از مملکت گریخته اما پروندهاش همچنان باز بود و دیگری حکومت اسلامی که به رهبری آیتالله خمینی در شرف تأسیس بود؛ و دولتها یکی دولت بختیار بود که حکماش را ماه پیش از شاه گرفته بود و دیگری دولت بازرگان که همان 16 بهمن حکماش را از آیتالله گرفت؛ و جمهوریها یکی جمهوری اسلامی بود که بازرگان موظف به ایجادش بود و دیگری جمهوری سوسیال دموکراسی که بختیار بی شاه و شیخ خود درصدد تحکیماش بود.
.
اما مصداق قول صادق سعدی که "دو پادشاه به یک اقلیم نگنجند" این وضعیت بیش از یک هفته دوام نیاورد و لاجرم یکی که دولت بختیار باشد از دور خارج شد و با خود حکومت شاهنشاهی و جمهوری سوسیال دموکراسی را هم از دور خارج کرد و به این ترتیب حکومت اسلامی، که بختیار پیشنهاد میکرد واتیکانوار تنها در قم برقرار شود و دست از سر کل ایران بردارد از قضا بیرقیب گشت و دست بر سر کل ایران گذاشت و بازرگان هم موقتا از جانب حاکم شرعاش واجبالاتباع گشت تا هرچه سریعتر ساختارهای لازم برای برقراری جمهوری اسلامی را سازمان بخشد.
.
از بد روزگار دولت بازرگان هم دولت مستعجل گشت و هنوز یک سال نشده از دور خارج شد؛ 14 آبان 58 بعد از اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری اعضایش توسط دانشجویان پیرو خط امام، بازرگان عطای نخستوزیری را به لقایش بخشید و با تسلیم استعفانامهای که علنا از "دخالتها، مزاحمتها، مخالفتها و اختلافنظرها و غیرممکن گشتن انجام وظایف محوله" و در کل، "حکومتها در داخل حکومت" گله داشت کنار کشید. او در ساختار قدرت، بعد از امام و شورای انقلاب در ردهی سوم بود و بزودی با هر دو بویژه شورای انقلاب که در واقع همهی کارهی انقلاب بود به اختلافاتی رسید.
.
از بزرگترین حامیان بازرگان یکی مطهری بود که از سوی امام ریاست شورای انقلاب را به عهده داشت و همو خود بازرگان را برای نخستوزیری پیشنهاد کرد و دیگری طالقانی بود که در کنار هم سالها سوابق مبارزاتی داشتند. این دو در همان ماههای آغازین به اشکال مختلف از دور خارج شدند؛ مطهری در 11 اردیبهشت 58 ترور شد و طالقانی هم 19 شهریور 58 به مرگی مشکوک درگذشت. آبان 58 هم که بازرگان کنار رفت. محسن رضایی در مورد انتخاب بازرگان گفته است: "بازرگان بزرگترین کلاهی بود که امام بر سر آمریکا گذاشت، ایشان نیرویی را به کار گرفت که آمریکا احساس خطر نکند. اگر امام در اوایل انقلاب بازرگان را بر سر کار نمیگذاشت شاید انقلاب به ثمر نمیرسید".
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیستم
✍️ حسین شیران
.
گرایش مهندس مهدی بازرگان به اسلام هرگز نمایشی نبود. او حتی در زمانی که در عنفوان جوانی در غرب در یک رشتهی فنی (ترمودینامیک) تحصیل میکرد بسی مبادی آداب دینی بود و وقتی هم به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران مشغول به کار شد و از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۰ ریاست دانشکدهی فنی دانشگاه تهران را به عهده گرفت در قول و فعل نماد تمامعیار یک استاد مسلمان بود؛ نخستین بار او بود که انجمن اسلامی در دانشگاه راه انداخت و نمازخانه در آن دایر کرد. نیچه میگفت افلاطون "مسیح پیش از مسیحیت" بود و حالا بازرگان با این کارهایش عملا یک "سوپرانقلابی پیش از انقلاب اسلامی" مینمود.
.
در شرایطی که دنیا به نحو غالب توسعه و تمدن غرب را ناشی از رنسانس و رهایی از دست دین و تفکرات اسکولاستیک قرون وسطایی میدانست، در داخل ایران هم دگراندیشانی چند مبلغ یک چنین ایده و افکاری بودند و کمابیش ضرورت گذر از دین را متذکر میشدند، بازرگان از در مقابل درآمد و گفت غرب از دین گذر نکرده بلکه برعکس با تکیه بر علم و عقلانیت درست در مسیر ادیان و انبیاء قرار گرفته است. او معتقد بود هیچ تضاد و تقابلی میان علمگرایی و عقلگرایی و انسانگرایی مدرن با دینگرایی وجود ندارد؛ هر تضاد و تقابلی که هست حاصل تفاسیر کهن است، کافیست تفاسیر خود را بهروز کنیم تا تضادها از میان برخیزند.
.
با این طرزتلقی بود که او خود دست به کار شد و در قالب آثاری چند همچون مذهب در اروپا، مطهرات در اسلام، کار در اسلام و ... تمام تلاش خود را کرد تا سازگاری دین اسلام با علوم مدرن را به اثبات برساند؛ و در گذر از اینها در روزگاری که خیلیها در اندیشهی عبور از دین بودند او بر آن شد از دل اسلام ایدئولوژیای بیرون بکشد که به درد دگرگونی در راستای ایجاد تمدن اسلامی در ایران بخورد- راهی که بعد از او شریعتی در پیش گرفت با این تفاوت که در این راه تکیهی او بر علوم طبیعی و تجربی نوین بود و تکیهی شریعتی بر علوم انسانی و اجتماعی نوین.
.
باری بازرگان با یک چنین باورهایی پا به عرصهی سیاست ایران گذاشت و در این راه تا مقام نخستوزیری هم پیش رفت اما خواهناخواه روزی به این نتیجهی تلخ رسید که لزوما اینگونه نیست هر آنچه در عالم ذهن زود بهم جوش میخورد در عالم عین هم بخورد؛ پس قلم برداشت و در آخرین مکتوب خود نوشت: "از خود بپرسید چگونه کسی که در سالهای قبل از 40 زمانی که داعیان حکومت اسلامی امروز سروکاری با ایدئولوژی و مبارزات سیاسی نداشتند در زندان شاه کتاب بعثت و ایدئولوژی را نوشت ... حالا طرفدار تز جدایی دین از ایدئولوژی و منع دین از نزدیک شدن به حوزهی دستورات اجرایی گشته است!"
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش نوزدهم
✍️ حسین شیران
.
از مهمترین کسانی که به قوت به تلفیق دین (اسلامیت) و دموکراسی (جمهوریت) اعتقاد داشت و واقعا انتظار داشت با سرنگونی نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی این آرمان و این اندیشه محقق گردد یکی هم مهندس مهدی بازرگان بود؛ هماو پس از پیروزی انقلاب از نخستین کسانی بود که به سرعت به امتناع یا عدم امکان عملی شدن ایده و آرماناش پی برد و از کاروان انقلاب کنار کشید و در آستانهی یکسالگی انقلاب نشست و مقالهی "انقلاب ما به کجا میرود؟" [📚] را نوشت! اما چه شد که بازرگان به این نتیجه رسید که نمیشود؟!
.
هنوز شاپور بختیار نخستوزیر شاه در ایران بود که او از سوی شورای انقلاب برای پست نخستوزیری حکومت انقلابی انتخاب شد. او فینفسه فردی صاف و سالم و صادق بود و برخلاف خیلیها در دنیای سیاست، که از زمان مصدق بدان وارد شده بود، نه فقط دنبال منافع شخصی نبود بلکه بعضا از منافع شخصی خویش هم میگذشت1 - به قول دکتر سروش "به نام بازرگان بود نه به صفت"- و از این نظر مورد احترام و اعتماد افراد و گروههای مختلف از جمله امام و حتی خود بختیار بود.
.
در یک هفته مانده به پیروزی انقلاب، بختیار، در گذر از شاه و آیتالله، پیشنهاد همکاری برای برقراری نظام جمهوری سکولار یا "سوسیال دموکراسی" را به او داد اما او در خط امام ماند و علیرغم اختلافنظرهایی که با ایشان داشت تا برقراری نظام جمهوری اسلامی ایشان را همراهی کرد. چرا؟ چون امام ادعای "اسلام واقعی" داشت و او هم از اسلام واقعی توقعاتی داشت و به کارآمدی آن برای توسعه و تحول ایران ایمان داشت؛ بازرگان در جایی به صراحت گفته: "من از ابتدا با آیتالله خمینی اختلافنظر داشتم؛ ایشان ایران را برای اسلام میخواست و من اسلام را برای ایران میخواستم".
.
ادامه در بخش بعد
1. مهندس بازرگان در زمان مصدق پس از معاونت دکتر کریم سنجابی در وزرات فرهنگ و ریاست هیئت مدیرهی خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس، به ریاست شرکت آب و فاضلاب تهران منصوب میشوند؛ معروف است که طرح لولهکشی آب تهران را پیش مصدق میبرند و مصدق آن را تأیید و تحسین میکنند اما میگویند برای اجرایی کردناش بودجه نداریم؛ به توصیهی خود مصدق بازرگان به نزد پدر خود حاج عباسقلیآقای تبریزی از بازاریان بزرگ تهران میروند و هزینهی لازم برای نخستین شبکهی لولهکشی آب تهران را از پدر خود تأمین میکنند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش هجدهم
✍️ حسین شیران
.
هر کنش و هر جنبش اجتماعی بویژه مبارزهی سیاسی برای به نتیجه رسیدن توأمان باید در هر دو بعد یا بال "اندیشه" و "اقدام" فعال بوده و ورا یا ماورای هر آن هیاهویی که بههر شکل بپا میشود هم واجد پندارهای مقتضی مشخص و هم بر پایهی آن پندارها واجد گفتارهایی منسجم و نیز کردارهایی مرتبط و منضبط باشد تا بتواند پتانسیل تغییر و تحول را در خود ایجاد کرده، منجر به دگرگونیهای مورد نظر گردد و گرنه یکی بی دیگری مصداق به یک بال پریدن بوده و سرانجام و سرنوشت یک چنین پروازی خود از پیش مشخص است.
.
در جریان مبارزات سیاسی علیه نظام شاهنشاهی پهلوی بویژه اواخر کار مسلما اوضاع به این قرار پیش رفت که به پیروزی انقلاب منجر گشت؛ در کنار همهی اقدامات انقلابی که به اشکال مختلف در داخل و خارج صورت میگرفت "اتاق فکری" پیوسته مشغول اندیشهورزی بود و به امام برای جلب نظر و مشارکت و حمایت حداکثری افراد و احزاب و اقشار داخلی و حتی قدرتهای خارجی مشورت میداد. در این اتاق برخی همچون مطهری و بهشتی و طالقانی بیشتر بر بعد "اسلامیت"ِ به نسبت بهروزشده و حتی کسی همچون شریعتی بر اسلامیت ایدئولوژیشده توجه و تمرکز داشتند؛
.
برخی دگر همچون صادق قطبزاده، صادق طباطبایی، ابراهیم یزدی، کریم سنجابی، یدالله سحابی، محسن سازگارا و بازرگان و بنیصدر و خیلیهای دیگر که همه تحصیلکردههای غرب بوده و در غرب زیسته و نظرا با معارف و مباحث و مبانی نوین حکمرانی در غرب و عملا با نظامهای سیاسی منبعث از آنها از نزدیک آشنایی داشتند بیشتر بر بعد "جمهوریت" توجه و تمرکز داشتند و به امام که آن اواخر خودشان هم در غرب سکونت داشتند و مدام با رسانههای غربی مصاحبه داشتند در باب دموکراسی و الزامات و اسباب و اساس آن مشورت میدادند.
.
در ادامه به برخی از این تأکیدات و تصریحاتی که امام در باب جمهوریت در مصاحبههای خود داشتند اشاره میکنیم تا بعد:
⏺ جامعهی آیندهی ما جامعهی آزادی خواهد بود؛ همهی نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت (مصاحبه با اشپیگل 16 آبان 56).
⏺ رژیم ایران به یک نظام دموکراسی تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه میگردد (مصاحبه با تلویزیون سوئیس 14 آبان 57).
⏺ حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است (مصاحبه با تایمز 16 آذر 57).
⏺ حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوریها، و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته و با همهی مظاهر تمدن موافق (مصاحبه با تلویزیون ایتالیا 23 دی 57).
⏺ قانون این است، عقل این است، حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد (مصاحبهی بهمن 57).
⏺ اولین چیزی که برای انسان است آزادی بیان است (آبان 57 نوفل لوشاتو).
⏺ مطبوعات در نشر همهی حقایق و واقعیات آزادند (مصاحبه با روزنامهی ایتالیایی 11 آبان 57).
⏺ تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیهی فرائض دینی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند (مصاحبه با خبرنگاران در پاریس 17 آبان 57).
⏺ زنها در حکومت اسلامی آزادند، حقوق آنها مثل حقوق مردها (مصاحبه با راسلگر در پاریس آبان 57).
⏺ زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند (مصاحبه با گاردین 10 آبان 57).
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش هفدهم
✍️ حسین شیران
.
نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب ۵۷ تعیین عنوانی برازنده برای حکومت یکی از مهمترین دغدغههای انقلابیون بود؛ از آنجا که در پیروزی انقلاب آرا و افکار و احزاب و اقشار مختلفی نقش داشتند در تعیین عنوانی بر آن هم آرا و نظرات مختلفی ارائه شد؛ برخی تنها عنوان «جمهوری» را صلاح میدانستند، بی هیچ اضافاتی؛ برخی «جمهوری دموکراتیک» را، که انقلاب مردمی نشان مردمی هم داشته باشد؛ برخی دیگر «جمهوری دموکراتیک اسلامی» را، که انقلاب اسلامی ضرورتا نام و نشانی اسلامی هم داشته باشد؛ در نهایت امام عنوان «جمهوری اسلامی» را تأیید و تکلیف کردند، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد.
.
استدلال امام این بود که کلمهی دموکراتیک یک کلمهی غربی و مبلغ و مؤید شکل و شیوهی حکمرانی غربی است؛ و بعد اسلام خود مبین و متضمن دموکراسی است و نیازی به افزودن آن نیست؛ آنها که بر آن اصرار دارند یا جاهلاند یا خائن. از آنجا که مرجعیت مطلق از آن امام بود نظر ایشان فصلالخطاب قرار گرفت و عنوان «جمهوری اسلامی»- نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد، به رفراندوم گذاشته شد؛ هرچند نظر امام این بود که به رفراندوم هم نیازی نیست چون مردم عملا انتخاب خود را کردهاند، با اینحال جهت رسمیت و مشروعیتبخشی به کار اجرا شد.
.
این بحثها در آن روزها بیشتر بر سر صورت حکومتی بود که سیرت آن را امام قبلا در سخنرانیها و مصاحبههای پیش از پیروزی انقلاب خود تعریف و ترسیم کرده بودند و در آنها در کنار تأکیدات مکرر بر «اسلامیت» و ضرورت اجرای «احکام اسلام» که طبعا و طبیعتا از یک فقیه عالیقدر و مرجع تقلید مسلمین انتظار میرفت، مشخصا بر «جمهوریت» و مبنا بودن ملت و مشارکت آنها در سرنوشت خویش هم توجه و تأکید داشته و حتی صراحتا از الزامات و اقتضائات آن هم گفته بودند.
.
بسیاری از این تأکیدات و تصریحات را همه بارها شنیدهایم، با این وجود در بخش بعد از باب یادآوری بار دیگر برخی از آنها را با هم مرور خواهیم کرد تا بعد ببینیم چرا و چگونه علیرغم این توجهات و تأکیدات بر بعد جمهوریت در بیانات بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، در ادامه در سالهای پس از استقرار، خواهناخواه اوضاع بنحو دیگری رقم خورد و نه فقط جمهوریت که حتی اسلامیت آن در تنگنا قرار گرفت و تعارضات و تنافرات شناختی ناشی از آن هم جمهوریخواهان و هم اسلامگرایان واقعی را مشمول رنجش و رویگردانی و ریزش ساخت.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش شانزدهم
✍️ حسین شیران
.
نظام سیاسی فعلی ایران همه میدانیم عنوانا "جمهوری اسلامی" است؛ این عنوان در 12 فروردین 1358 (1 آوریل 1979)، دقیقا دو ماه بعد از بازگشت امام خمینی به ایران در 12 بهمن 57 و بعد سقوط نظام شاهنشاهی پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن آن سال، طی رفراندومی با یک گزینهی دوگویهای "جمهوری اسلامی، آری یا نه؟" با مشارکت 20 میلیون نفر از مردم ایران برگزار و با 98/2% رأی موافق برای نظام فاتح انتخاب گردید.
.
این نخستین بار نبود که یک نظام سیاسی در جهان این عنوان را برای خود اختیار مینمود؛ نخست در سال 1933 این ترکان مسلمان اویغور در شرق چین بودند که بصورت غیررسمی با عنوان "جمهوری اسلامی ترکستان شرقی" از چین اعلام استقلال نمودند (این جمهوری در کمتر از یک سال توسط چینیها برچیده شد)؛ دومین بار در سال 1956 پاکستانیها چندی بعد از استقلال از هند (1947) رسما نظام سیاسی خود را "جمهوری اسلامی پاکستان" اعلام کردند؛ سومین مورد در سال 1958 در موریتانی در آفریقا و چهارمین مورد آن در ایران بود. بعدها افغانستان (2004) و گامبیا (2015) هم جمهوری اسلامی تأسیس کردند که هر دو منحل گشتند.
.
جمهوری اسلامی در حقیقت عنوانی "سهل و ممتنع" است؛ سهل بودناش از باب تصورش است و ممتنع بودناش از باب تحققاش؛ بدوا ساده است اینکه تصور کنیم یک کشور مسلمان یا اغلب مسلمانی که به هر شکل از قرنها تجربه و تحمل نظامهای سیاسی سلطنتی سنتی خودکامه گذر کرده، متأثر از تحولات عصر مدرن و مشاهدهی رشد و گسترش نظامهای دموکراتیک در جهان و مشارکت مردم در سیاست و تعیین سرنوشت خویش بخواهد زیر بیرق اسلام به خود و خواست مردم مستضعف خویش هم بهایی بدهد؛
.
اما کار بلافاصله سخت میشود آنجا که بخواهیم در مقام عمل ایندو یعنی هم خواست و مصلحت مردم و هم خواست و مصلحت اسلام را باهم داخل یک گود بیاوریم- بویژه آنجا که خیلی زود خواست و مصلحت مهمتر دیگری در میان بلکه در رأس این دو قرار میگیرد: "خواست و مصلحت خود نظام"؛ در بخش بعد خواهیم دید که چگونه خواهناخواه تزاحمات، تعارضات و تنافرات شناختی بسیار گستردهای از توارد و تداخل این سه خواست در یک حوزهی سیاسی واحد پدید میآید و خواهناخواه عرصه را برای هر سه تنگ و تار میسازد.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش پانزدهم
✍️ حسین شیران
.
وابسته و دربسته بودن ایدئولوژیها و نظامهای ایدئولوژیک به زمینه و زمانی خاص خواهناخواه "عمری محدود" برای حیات سیاسی اجتماعی آنها رقم میزند؛ طول این عمر بستگی دارد به درصد این وابستگی و دربستگی و تبعات مسلم ناشی از آن؛ ایدئولوژیها و نظامهای ایدئولوژیک را اساسا گریزی از این وابستگی و دربستگی نیست، آنها ضرورتا باید برای زمینه و زمانی خاص ایده و عمل و در واقع "برنامهای خاص" داشته باشند تا بتوانند مورد اعتناء قرار گرفته و اعتباری کسب کنند؛ در این ارتباط، در رقابت با سایر ایدئولوژیها برای کسب قدرت، هر کدام بهتر عمل کنند بیشتر موفقاند.
.
اما خود این همچون شمشیر دولبه عمل میکند و در نهایت تیزی تیغ هر ایدئولوژیای بلای جان خودش هم میشود؛ وابستگی و دربستگیِ هرچه بیشتر به زمینه و زمانی خاص اگرچه در مقطعی در جریان حکمرانی مفید و مؤثر میافتد و با قوت تحولاتی چند را رقم میزند اما در ادامه با فرارسیدن تدریجی "فصل دگرگونیها" بر میزان دستوپابستگیها افزوده، منجر به بارش "تعللها و توقفها" میگردد. ایدئولوژیها و نظامهای ایدئولوژیک هر چقدر هم که در برابر سایر رقبا قوی عمل کنند هرگز حریف "گذر زمان" و به تبع آن "تغییرات زمینهای" ناشی از آن نمیشوند.
.
با این وجود آنها تمام تلاش خود را میکنند تا به هر شکل بر این حریف فائق آیند و جلوی تغییرات زمینهای را بگیرند؛ تغییرات زمینهای تنها در "عالم عین" حادث نمیشود بلکه توأمان "عالم ذهن" را هم در برمیگیرد؛ در گذشته اگر ایدهها و عوامل حکمرانی بسی دیر میپاییدند بخاطر این بود که گذر زمان تغییرات زمینهای اندکی در هر دو بعد ایجاد میکرد اما حالا در "عصر فوقمدرن" گذر زمان آبستن تغییرات و تحولات بسیار سریع و سهلالوصول است، از این جهت اگر آن زمان یک ایدئولوژی چند نسل را درمینوردید این زمان یک نسل در طول حیات خود چند ایدئولوژی را درمینوردد.
.
طرح و تدبیر نظامهای ایدئولوژیک برای مقابله با تغییرات و تحولات ناخواسته، "جامعهی بسته" است- هرچه نظام بستهتر جامعه هم بستهتر؛ هدف از یک چنین طرحی زدودن ظرفیت تحمیل تحولات از عامل گذر زمان و جلوگیری از تغییر زمینههای عینی و ذهنی حکمرانی به هر سبب خارجی است؛ از این نظر هر اسباب و اساس و علم و آگاهی و حتی خبری که از عالم خارج برسد بالقوه یک "عامل نفوذی" و یک "تهدید" برای ایجاد دگرگونی و برهم زدن نظم داخلی تلقی میگردد؛ بر این اساس باید مرزها را از زمین و آسمان بست و کنترل عینیات و ذهنیات جامعه را در راستای استمرار انطباق آن با ایدئولوژی حاکم در دست گرفت.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش چهاردهم
✍️ حسین شیران
.
در تقابل نظامهای ایدئولوژیک جالب اینکه هر کدام هر چقدر در توجه و تمرکز بر اوضاع و احوال و مسائل و مشکلات داخلی خود ضعف داشته باشند عوضاش در توجه و تمرکز بر اوضاع و احوال و مسائل و مشکلات داخلی طرف مقابل عالی عمل میکنند و آشکار و نهان ادراکات و احساسات و تنافرات شناختی حاصل از عملکرد رقیب را رصد کرده و بر بوق و کرنا میکنند؛ دقیقا اینجا و بدین قرار است که "مردمان نظامها" برای همدیگر مهم میشود و بر این اساس "جنگ رسانهای" و تبلیغات علیه طرف مقابل در صدر منازعات سیاسی قرار میگیرد.
.
نظامهای ایدئولوژیک پاشنهی آشیل خود را بهتر از هر کس دیگری میشناسند: "بحران مشروعیت"؛ برای همین در عین حال که فکر و ذکر خود را صرف ترمیم و تقویت مشروعیت خود با هزار طرح و ترفند میکنند همزمان سعی میکنند به هر شکل مشروعیت طرف مقابل را زیر سؤال ببرند؛ آنها در این عرصه بدین سادگی از هیچ تخریب و تخطئهای در حق هم نمیگذرند؛ بیجهت نیست این سو رسانهی ملی ما ماجرای خاشقچی و جورج فلوید و سیل میسیسیپی و ... را رها نمیکند آن سو هم ایراناینترنشنال و بی.بی.سی و وی.او.اِی و سایر رسانهها انگار که جز پوشش اعتراضات ایران کار و برنامهی دیگری ندارند.
.
اینها خود بخوبی میدانند موجودیت یک نظام ایدئولوژیک را شاید بتوان با بمب هستهای از بین برد اما مشروعیتاش را هرگز؛ در این راستا هیچ چیز به اندازهی رونمایی از ناسالمیها و ناسازگاریها و نابسامانیها و ناتوانیها و ناکامیها در عمل به وعدهها و تحقق آرمانها تیشه بر ریشهی مشروعیت نمیزند! فلذا علیرغم صرف هزینههای سنگین، بمبهای هستهای را کنار گذاشته و بشدت بر بارش "بمبهای تبلیغاتی" علیه مشروعیت هم متمرکز میشوند! این روال و روند هر نظام ایدئولوژیک و هر سیاستمداری برای حفظ موجودیت و مشروعیت خویش است و اینجا و آنجا و شرق و غرب و اسلامی و غیراسلامی هم ندارد.
.
در این میان آنچه بواقع برای یک نظام ایدئولوژیک از ارزش و اهمیت چندانی برخوردار نیست همانا ملتها هستند؛ ملتها هستند تا قدرتطلبان در قالب نظامهای ایدئولوژیک سوژهای برای حکمرانی داشته باشند و مادام که تابع منویات باشند "ملت شریف" تلقی میشوند اما اگر یک گام یا یک کلام خلاف منویات که حکم وحی منزل را دارند عمل کنند معاند تلقی شده و مهدورالدم میشوند. کموکیف این بستگی دارد به دایرهی منویات و در مقابل "دایرهی عملی" که بدوا برای مردم تعیین شده؛ جاهایی این دایره قدری باز است و مردم قدری آزادی عمل دارند جاهایی دیگر مثل کرهی شمالی بقدری این دایره بسته است که اگر شما فیلم یا سریالی از کرهی جنوبی ببینید در جا معدوم میشوید!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش سیزدهم
✍️ حسین شیران
.
تنافرات شناختی درست از لحظهای که نظامهای ایدئولوژیک در مقام عمل به وعدههایشان باز میمانند (ناکارکرد) و یا به انواعی دیگر عمل میکنند (کژکارکرد) آغاز میشوند و از آنجا که آنها ذاتا به دلیل سفتی و سختی و تعصب و ایمان و علاقهی شدید به یک ایده و عمل خاص و "امتناع از بازاندیشی" و اصلاح و تغییر و تجربهی سایر ایدهها و اعمال ممکن خواهناخواه مسیر بیبازگشتی را طی میکنند (هرچه باتعصبتر بیبازگشتتر) تنافرات شناختی حاصل از عملکردشان پیوسته روی هم انباشت میشوند و سرانجام همچون ابرهای سرد و سیاهی آسمان آبیشان را تیره و تار کرده و جلوی تابش خورشیدشان را میگیرند.
.
نظامهای ایدئولوژیک حاضرند هر کاری بکنند تا خورشید بخت ایدئولوژیشان به محاق فرو نرود اما این سرنوشت محتوم هر ایدئولوژیست که دیر یا زود تشت خورشیدش از بلندی بامی که بر آنست میافتد؛ محتومیت این امر را تغییر زمینه و زمان رقم میزند- چرا که ایدئولوژیها به شدت بسته به زمینه و زمان و بواقع "نسخهای خاص" برای آناناند و خواهناخواه با تغییر زمینه و زمان اوضاع و احوالشان پریشان میشود- بیجهت نیست اغلب از هر گونه تغییر و تغیر در هر زمینه هراساناند و به هر شکل طالب حفظ اوضاع و احوال موجودند؛ و دیر یا زود به انتها رسیدنشان را هم کم و کیف تنافرات و تنازعات ناشی از عملکردشان در مدت استقرارشان تعیین میکند.
.
روند رویگردانی افراد از ایدئولوژیها بواسطهی تنافرات شناختی، مراحل آغازیناش درونذهنی و میانذهنیست و به وجه غالب زیر پوست جامعه جریان دارد با این حال در هر فرصتی خود را در قالب کنشها و واکنشهای انتقادی و گاه اعتصابی و اعتراضی نمایان میسازد؛ در این مراحل اگر نظامها بتوانند طی "فرآیندی معکوس" از کم و کیف این کنشها و واکنشها به کم و کیف احساسات و ادراکات و برداشتها و پنداشتهای افراد از عملکردشان برسند و بدینوسیله قد و قواره و قیافهی خود را در "آینهی اذهان مردم" ببیند و بهنگام معایب موجود را مرتفع سازند میتوانند نظر مساعد آنها را دستکم برای مدتی بیشتر تأمین کنند.
.
اما از آنجاییکه نظامهای ایدئولوژیک اغلب حواسشان به دشمنان خارجی و تهدیدات مکرر و متنوع آنهاست و چندان بهایی به مردمان خود و احساسات و ادراکات آنها نمیدهند پیگیری معکوس این فرآیند در نزدشان محلی از اعراب ندارد؛ آنها ترجیح میدهند موشکها و پهبادها و جنگافزارهای همدیگر را "مهندسی معکوس" کنند تا فرآیند رویش تنافرات شناختی در نزد مردمان خود را؛ و این آن اشتباه بزرگیست که ناگزیر ایدئولوژیها مرتکب میشوند چون با تنازعات خارجی اگر هم قویتر نشوند دستکم از بین نمیروند اما با "آفت تنافرات شناختی" ناگزیر عاقبت از درون میپوسند و فرو میافتند!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش دوازدهم
✍️ حسین شیران
.
ایدئولوژیها در "مقام نظر" همه از توسعه و تحول و رهایی حرف میزنند و همه هم ادعا دارند که در بازار بزرگ ایدئولوژی یک سر و گردن بالاتر از سایر رقبا بوده و بسی بهتر و بیشتر از همهی آنها قافلهی بشریت را به سرمنزل مقصود میرسانند؛ اگرکه همهی مسائل و مشکلات جامعه و جهان با حرف حل و فصل میشد با اینهمه مدعی امروز دیگر بشر از هر نظر غرق بهروزی بود اما خوشبختانه یا بدبختانه "مقام عمل"ی هم در کار است و تنها در این مقام است که چند مرد حلاج بودن ایدئولوژیها و ایدئولوگها بر همگان مشخص میشود.
.
پر کردن شکاف میان ایده و عمل، در جامعه و جهان بشری، فینفسه چالش بزرگی است از اینرو کمابیش همهی ایدئولوژیها در مقام عمل با افت و خیزهایی روبرو میشوند؛ در این میان بدیهیست هر آن ایدئولوژی که در مقام نظر بلندپروازی کرده و در وعده و وعید دست بالا را بگیرد تحققا در مقام عمل بیش از همه لنگ خواهد زد؛ هر دست بالا گرفتنی بههرحال پایین افتادن و دست و پا شکستنی هم دارد- بهقول مولوی "نردبان این جهان ما و منیست، عاقبت زین نردبان افتادنیست؛ لاجرم آن کس که بالاتر نشست، استخواناش سختتر خواهد شکست".
.
اینکه چرا ایدئولوژیها علیرغم برخورداری از انگیزه و انرژی فراوان (دستکم در مراحل آغازین) در مقام عمل به وعدههایشان باز میمانند و بهمرور درگیر "تنافرات شناختی" و تنازعات سیاسی میشوند را بیش و پیش از هر چیز باید در ذات خود ایدئولوژیها جست؛ بدوا آری گفتن به یک ایدهی خاص معطوف به عمل و نه گفتن به باقی آنها خود در هر دو بعد نظر و عمل عرصه را برای هر ایدئولوژی تنگ کرده و کار را برایش سخت میکند. وقتی هیچکدام از معارف اصیل بشری، نه دین نه فلسفه و نه علم، به تنهایی قادر به حل و فصل مسائل بشری نبوده و نیستند چگونه یک معرفت غیراصیل (ایدئولوژی) به تنهایی خواهد توانست گره از مشکلات بشر بگشاید؟
.
و بعد ایدئولوژیها با فریاد شعار "تنها من حق هستم و باقی همه باطل هستند" نه فقط مجال همراهی و همدلی دیگران برای عمل بهتر را از دست میدهند بلکه با ناحق خواندن و دک کردن آنها (داخلا و خارجا) بر خیل مخالفان و بدخواهان خود افزوده، مرتبهای دیگر کار را برای خود سخت میکنند؛ بیجهت نیست نظامهای ایدئولوژیک مدام از "دشمن" حرف میزنند؛ آنجا که دشمنان زیادی در کار باشد البته که "تنازع برای بقا" در اولویت قرار گرفته و همّ و غم و توان نظامها بیش و پیش از هر چیزی صرف توسعه و تقویت "قدرت نظامی و انتظامی" خواهد شد تا توسعه و تحول در ابعاد دیگر.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ جمعه ۴ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش یازدهم
✍️ حسین شیران
.
ایدئولوژی به معنا و مفهوم رایجاش (و نه لزوما لغویاش "علم به ایدهها" و یا "شناخت ایدهها") دربرگیرندهی هر آن ایده و عقیده و آیین و مرامیست که حسب زمینه و زمان و برخی مؤلفهها و مناسبتها برخی افراد و گروهها و ساختارها دربرمیگیرند و در میان خیل ایدههای موجود مشخصا آن را مبنای عمل خویش قرار میدهند. بدین معنی ایدئولوژی چیزی نیست جز "ایدهی معطوف به عمل".
.
برخی از اینکه ایدئولوژی را - در کنار دین، فلسفه و علم - "شاخهی چهارم" معرفت بشری بدانند اکراه دارند چرا که آن را به دلیل چینش و گزینش آگاهانه یا ناآگاهانه از سه شاخهی اصلی معرفت و آمیخته شدناش با اغراض و امیال و اهداف شخصی و گروهی، "معرفتی ناخالص" تلقی میکنند و تحت عناوینی سخیف و خفیف همچون "انحراف معرفتی" و یا "آگاهی دروغین" از آن یاد میکنند، اما در مقابل برخی با وجود پذیرش ناخالص بودن ایدئولوژی آن را یک ضرورت برای برخی تحولات سیاسی و اجتماعی دستکم در مقاطعی از تاریخ میدانند و به این ترتیب در کنار کارکردهای منفیاش کارکردهای مثبتی هم برایش متصورند.
.
در هر حال، اکنون ایدئولوژی بیشتر یک نوع "علاقه به ایدهها" تلقی میشود (تا علم به ایدهها) و شاید همچون سایر علائق و سلائق بشری اساسا گریزی از آن نباشد؛ ایدئولوژیها بهواقع زمانی به یک "مصیبت اجتماعی" تبدیل میشوند که اولا از سطح یک علاقه بهصورت افراطی به یک "عشق" تبدیل میشوند و بعد از سطح یک شخص یا گروه هم بهصورت تهاجمی به یک "جامعه" تحمیل میشوند. از آنجایی که هر عشقی طبیعتا بهدلیل توجه و تمرکزش بر یکی و غفلتاش از دیگران "کوری و کری" نسبی میآورد سرایت این عشق به سطح جامعه جبرا یک کوری و کری گسترده برای عموم به ارمغان میآورد- حال هرچه تنورهی این عشق داغتر، کوری و کری حاصل از آن هم حادتر!
.
اینگونه است که هر نظام ایدئولوژیک به صرف مصادرهی نوع خاصی از عقیده و مطالبهی نوع خاصی از عمل و تبلیغ و تجویز و تحکیم آن و تبعید و تحدید انواع دیگری از عقاید و اعمال، خواهناخواه به یک نظام توتالیتر تبدیل میشود. وقتی در جهان زیست بشری به دلایل مختلف "دایرهی عقیده و عمل" روزبهروز بازتر و بزرگتر میشود بدیهی است که با تجویز و تحمیل یک ایدئولوژی (عقیده و عمل) مشخص نمیتوان مردمان طبعا توسعهگرا و تحولخواه را برای همیشه در دایرهی تنگ و تاریک یک عقیده و عمل خاص زندانی کرد.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش دهم
✍️ حسین شیران
.
اینکه اصولا و اساسا «انتقادات» (واکنشها و تظاهرات گفتاری) مرحلهای پیش از «اعتراضات» (واکنشها و تظاهرات کرداری) رخ میدهند خود مبین و مبشر اینست که منتقدان بدوا به «اصلاح» و بهبود مناسبات نظر دارند و مصلحتا آن را مقدم بر «انقلاب» و دگرگونی ساختاری میشمارند و بر این اساس بسی تلاش میکنند به هر شکل ممکن با منطق و ملایمت در گوش طرف حساب خود بخوانند که بهواقع مسائل و مشکلاتی در میان است که باید حل و فصل شوند تا رابطه همچنان پایدار بماند.
.
به این قرار انتقاد فصل مهمی در روابط اجتماعی است که طی آن منتقد همچنان به طرف حساب خود امیدوار است و عملا به او «فرصتی» میدهد تا خود را اصلاح کند اما این در صورتیست که طرف حساب تحققا از گوش و هوش درست و حسابی برخوردار باشد و این فرصت طلایی را از دست ندهد و بههنگام با بهره گرفتن از تظاهرات گفتاری، ایرادات و یا شبهات موجود را برطرف سازد و نظر مساعد منتقد را برای دوام و توسعهی روابط جلب کند، اما افسوس و صدافسوس که «گوش شنوا» نعمت بزرگی است که به این سادگیها به هر کس و مهمتر از همه نظام ایدئولوژیک ندهند!
.
در فقدان گوش شنواست که نقدها و واکنشهای گفتاری بهمثابهی بخش اعظمی از محرکات محیطی، تأثیر سازندهی خود برای اصلاح امور را از دست میدهند و به این ترتیب خواهناخواه کار نظامهای ایدئولوژیک از فصل زرد روابط اجتماعی عبور کرده و به فصل سرد و سخت و سنگیناش میرسد؛ در این فصل منتقدان ناامید از کارآیی انتقاد و اصلاح مترتب بر آن، یا مصلحتا سکوت اختیار میکنند و یا از سطح تظاهرات گفتاری و منطق و مدارا و مدیریت عبور کرده به مرز واکنشها و تظاهرات کرداری میرسند و عملا به جرگهی معترضان میپیوندند!
.
اما چرا نظامهای ایدئولوژیک کمابیش گوش شنوا ندارند و نمیتوانند نقدها و واکنشهای گفتاری مردم را بههنگام شنیده و به آنها ترتیب اثر دهند و از گسست و فروریختن روابط اجتماعی پیشگیری کنند و در نهایت در یک سو خواهناخواه خود به یک نظام توتالیتر تمامعیار تبدیل میشوند و در سوی دیگر خیل منتقدان را به معترضان و خیل مصلحان را به انقلابیون تبدیل میکنند؟
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش نهم
✍️ حسین شیران
.
رسیدن یک تنافر شناختی از سطح یک احساس و ادراک نابرابری و ناعدالتی ساده به مرز اقدام و اعتراض، بیش و پیش از هر چیزی، نشان «بیتوجهی» به سیر پیدایش و پیشرفت آن در طول زمان است؛ تنافر شناختی همچون یک بیماری به یک آن شکل نمیگیرد و به یک آن هم به مرز تظاهر نمیرسد؛ میان ایندو یک فاصلهایست که بسته به کم و کیف محرکات و زمینه و ظرفیت شخص مُدرِک و کم و کیف احساسات و ادراکات او از کم تا زیاد متغیر است اما هیچگاه صفر نیست.
.
بواقع زمان میبرد تا فرد از عدم تعادل و تنافر شناختی که در او حادث گشته به مرز اقدام برسد؛ طبعا مدت زمانی صرف «جاافتادن» این تنافر در ذهن میشود؛ در این فاصله فرد منتظر بازتحریک و تکرار و تواتر احساس و ادراک نابرابری و ناعدالتی میشود تا مطمئن شود که اشتباه نمیکند و بقول معروف بیگدار به آب نمیزند؛ و بعد بتدریج به انحای مختلف زبان به «نقد» میگشاید تا بدوا توجه طرف مقابل را به مسألهی پیشآمده جلب کرده (چه بسا طرف خود متوجه نیست) و نظر مساعد او را به سمت تغییر در رفتار و بهبود اوضاع سوق دهد و بدینوسیله با تصحیح و ترمیم رابطه، تعادل شناختی آسیبدیده را «بازسازی و بازیابی» نماید.
.
انتقاد در واقع «اشارتی» است بر وجود یک مسأله یا عارضه در یک رابطه، به این «امید» که طرف مقابل با درایت و ظرافت ذهنی اصل و اساس مسأله را دریابد و با حداقل هزینه بازآید و یا دلایل ماوقع را بازگوید، چه همچنانکه پیش از این گفتیم چه بسا احساس و ادراک و تنافر شناختی بارآمده از آن حاصل یک «سوءتفاهم» باشد و در واقع مصداقی از نابرای و ناعدالتی در کار نباشد، در این صورت انتقاد بهترین وسیله است برای بحث و بررسی پیرامون مسائل پیشآمده و حل و فصل بهنگام آنها؛ اما این به ظرفیت و ذهنیت و طرز تفکر و تلقی طرف مقابل بستگی دارد که با این مهم چه برخوردی داشته باشد! (بخش بعد)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ یکشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش هشتم
✍️ حسین شیران
.
نظامهای ایدئولوژیک اصولا و اساسا از ظرفیت کمتری برای شنیدن برخوردار هستند؛ بیشتر همّ و غم و وقت و انرژی آنها صرف یکجانبه حرف زدن برای تبلیغ و تجویز و توجیه عقاید و باورها و آرمانهایی میشود که مؤسَّس برآنند. این البته یک رفتار طبیعی است و جز این نمیتوان از یک نظام ایدئولوژیک که استقرار و استمرارش بسته به این تبلیغات و تجویزات و توجیهات است توقع داشت؛ در سایهی این ضرورت و این رفتار طبیعی است که نظامهای ایدئولوژیک اغلب شبیه هم رفتار میکنند و خواهناخواه هم به سرنوشتی شبیه هم دچار میشوند.
.
بیتردید هر نظام ایدئولوژیک یعنی آری به یک ایده و عقیده و نه به باقی ایدهها و عقیدهها؛ و این یعنی فراخواندن یک عده و کنار گذاشتن عدههای دیگر؛ این یک عده که فراخوانده میشوند میشوند خودیها و آن عدهها که کنار گذاشته میشوند میشوند غیرخودیها؛ خودیها عملا در خدمت نظام قرار میگیرند و ضرورتا به ازای خدماتشان از امتیازاتی برخوردار میگردند که عموما غیرخودیها به سزای عدم همدلی و همراهیشان از آنها برخوردار نمیشوند.
.
به این سادگی عملکردهای طبیعی نظامهای ایدئولوژیک در قبال موافقان و مخالفان خود خواهناخواه به تولید و ترویج یکسری تبعیضها و تفاوتهای نهادینهشده در بستر جامعه منجر میگردد که موافقان آن را امری بهحق و مخالفان آن را بسی ناحق شمرده و بمثابهی مصادیق بارزی از نابرابری و ناعدالتی احساس و ادراک نموده و بر این اساس به مرور به یکسری کنشها و واکنشهای منتقدانه میرسند که معمولا نظام ایدئولوژیک نه فقط وقعی بدانها نمینهد بلکه آنها را بهانههایی برای مخالفت تلقی میکند.
.
به عملکردهای طبیعی تبعیضزای هر نظام ایدئولوژیک باید عملکردهای غیرطبیعی را هم افزود؛ به هر حال هر قدرتی آبستن فساد است و به این سبب برخی از عوامل و عناصر نظامهای ایدئولوژیک دیر یا زود دچار انحراف گشته و به هر شکل اغلب با معاونت و مشارکت هم با سوءاستفاده از مقام و موقعیت خود درگیر فسق و فجور و اختلاس و ارتشاء و از این قبیل سوءجریانات میشوند و به این شکل کلیت نظام را زیرسؤال میبرند. اساسا با احساس و ادراک و تنافرات شناختی ناشی از یک چنین سوءجریاناتیست که کنشها و واکنشهای غیرخودیهای غیربرخوردار ناگزیر به مرز اعتراضات میرسند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش هفتم
✍️ حسین شیران
.
گفتیم که هر انسانی برای زیستن در هر محیط اجتماعیای که خواهناخواه در آن به سر میبرد مسلما نیازمند یک «شناخت کلی» از آن محیط و افراد و عناصر موجود در آن است. برای رسیدن به این شناخت او پیوسته مشغول «احساس و ادراک» است و بر این اساس است که او به مرور به یکسری «برداشتها و پنداشتها» در رابطه با محیط و دیگران دست مییابد؛ در مرحلهی بعد این برداشتها و پنداشتها به تدریج «بینشها و باورها» را در او سازمان میبخشند و سرانجام این بینشها و باورها «کنشها و واکنشها»ی او را صورت میدهند.
.
احساس و ادراک >>> برداشت و پنداشت >>> بینش و باور >>> کنش و واکنش
.
در طی و طول این فرایند وقفهناپذیر اگر به هر شکل احساس و ادراک «نابرابری و ناعدالتی» به فرد دست دهد طبیعتا ذهن او تعادل شناختی خود را از دست داده و در «وضعیت نامتعادل» قرار خواهد گرفت و این به ترتیب در سلسله برداشتها و پنداشتها و بینشها و باورها و کنشها و واکنشهای او تأثیر منفی خواهد گذاشت. هر وضعیت نامتعادلی مسلما متضمن «ناآرامی و ناراحتی» است و از این جهت و با این ویژگی است که برای هر فردی «یک مسأله» تلقی میگردد- مسألهای که اگر به موقع برطرف نشود مسائل دیگر از کنارش خواهند رویید.
.
در برابر یک چنین مسائلی تکلیف چیست؟ بدیهی است تا کار به مرحلهی کنش و واکنش نرسیده نمیتوان به کم و کیف احساسات و ادراکات و برداشتها و پنداشتها و بینشها و باورهای افراد پی برد؛ از این جهت برای هر نظام اجتماعی بویژه نظام حاکمیتی که عمده طرف حساب مردم است اگر که واقعا به عنوان یک ساختار کلان دنبال یک کار اصولی و اساسی است گفتارها و کردارهای افراد جامعه باید بسیار مهم تلقی گردد؛ چه تنها از روی این نمودها و نشانهاست که میتوان پی برد افراد بدوا چه احساسات و ادراکات و چه برداشتها و پنداشتهایی داشتهاند و بر این اساس به چه بینشها و باورهایی رسیدهاند که در عمل یک چنین گفتارها و کردارهایی از خود بروز دادهاند.
.
احساس و ادراک <<< برداشت و پنداشت <<< بینش و باور <<< کنش و واکنش
.
تاریخ ثابت کرده هر نظام اجتماعیای که این فرایندهای اساسی را دستکم گرفته و نسبت به آنها بیتفاوت بوده و برنامهای برای رصد و حل و فصل بهنگام آنها در پیش نگرفته، سرانجام سخت و سنگین چوباش را خورده است! اما اساسا اگر «عبرتی» در کار بود تاریخ به این سادگیها تکرار نمیشد! (ادامه در بخش بعد).
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ شنبه ۵ آذر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش ششم
✍️ حسین شیران
.
در شرح تفاوت ادراک میان افراد «فریمن Freeman» میگوید: اینکه افراد داخل یک طبقهی اجتماعی شبیه هم میاندیشند و به چیزهای مشابهی اعتقاد دارند اما افراد متعلق به طبقات اجتماعی مختلف به یک نحو نمیاندیشند و به یک چیز معین اعتقاد نمیورزند خود ثابت میکند که افراد بر اساس موقعیت و ویژگیهای خود احساس و ادراک میکنند.
.
«دوچ و کراوس Deutsch & Krauss» میگویند: کمتر اتفاق میافتد که فضای اجتماعی آنطور که هست در محرکات بلافصلی که واقعیت اجتماعی را منعکس میکنند نمایان گردد؛ آنچه بیشتر اتفاق میافتد اینست که فرآیندهای واسط اجتماعی که به کمک آنها رخدادهای اجتماعی ادراک میشوند از قدرت اعوجاج ویژهای برخوردارند و در کم و کیف ادراک افراد تأثیرگذار هستند.
.
و «اتوکلاین برگ Otto Klineberg» مینویسد: هیچکس تمامی آنچه در پیرامون او وجود دارد را نمیبیند و نمیشنود و هر کس از دیدنیها و شنیدنیهای پیرامون خود بسته به کم و کیف قدرت مشاهدهی خود «گزینشی» میکند. تفاوتهای ادراکی نمایانی که در افراد دیده میشود ناشی از تفاوتها در علایق و سلائق و تفاوتهای فرهنگی و تفاوتهای فردی است.
.
در کل در رابطه با علل تفاوتهای ادراک افراد از یک موضوع خاص سه گروه از عوامل را میتوان دخیل دانست:
۱- عوامل مربوط به موقعیت و ویژگیهای ادراککننده (مدرِک)
۲- عوامل مربوط به موقعیت و ویژگیهای ادراکشونده (مدرَک)
۳- عوامل مربوط به فضای اجتماعی وقوع ادراک (زمینهی ادراک).
.
مبتنی بر مباحث فوق میتوان گفت هیچ یک از ما واقعیت را بدانگونه که هست نمیبینیم؛ بقول «استیفن رابینز Stephen P. Robbins» ما تنها چیزی که میبینیم را تفسیر میکنیم و آنگاه آن را واقعیت مینامیم؛ از اینرو میتوان پذیرفت که آنچه در نزد افراد است تنها «پنداشتهایی از واقعیت» است نه خود واقعیت؛ اما آنچه مهم است اینست که واکنشهای افراد هم مبتنی بر همین پنداشتهاست نه لزوما خود واقعیت و این آن اصل اساسی است که باید در نظر داشت.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ سه شنبه ۱ آذر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش پنجم
✍️ حسین شیران
.
«ادراک اجتماعی» چیست و چگونه و تحت چه شرایطی به «ادراک نابرابری» منجر میگردد؟ ادراک در لغت فارسی به معنا و مفهوم دریافتن و دررسیدن و به بلوغ و پختگی رسیدن است. خیل اطلاعات حسی رسیده به مغز انسان اساسا بواسطهی فرآیند ادراک است که مورد شناسایی و سازماندهی قرار گرفته و به انضمام «تفاسیری معین و مشخص» در اذهان افراد ذخیره میشوند. از این جهت ادراک بخش مهمی از فرآیند شناخت تلقی میشود.
.
هر ادراکی از این جهت که در ارتباط با موضوع دیگری حاصل میشود یک ادراک اجتماعی است با اینحال منظور از «ادراک اجتماعی» مشخصا ادراک اجتماع با تمامی عوامل و عناصرش از محیط گرفته تا افراد و گروهها و ساختارهای خرد و میان و کلاناش است. در حوزهی روانشناسی اجتماعی بیش و پیش از همه این گشتالیستها بودهاند که بر روی فرآیند ادراک اجتماعی تحقیق و تفحص نمودهاند (گشتالت Gestalt به آلمانی یعنی شکل، قالب، سازمان).
.
گشتالیستها معتقدند که ذهن در مقام ادراک در کل چیزی به دادههای حسی میافزاید که در جزءجزء دادهها وجود ندارد؛ به بیان دیگر ذهن بجای درک جزء به جزء دادههای دررسیده از یک موضوع سعی میکند آنها را در یک شکل و قالب معین سازمان بخشیده و بمثابهی یک کل درک کند. از این نظر آنها در این زمینه به دو اصل کلیدی تکیه و توجه دارند: 1. ادراک دارای «سازمان» است و 2. هرچه شرایط محرک (حوزهی ادراکی) بهتر باشد این سازمان خوبتر میشود.
.
با این وجود ادراک لزوما در نزد همه به یک شکل و سازمان معین صورت نمیپذیرد؛ مسلما قدرت و توانایی ذهنی افراد در درک واقعیتها یکسان نیست فلذا از یک موضوع واحد ممکنست به ادراکات و «برداشتهای متفاوت» و حتی متناقضی دست یابند، چرا که اولا ماهیت موضوع بنحوی نیست که به تمامی قابل انتقال به مخیلهی افراد باشد و ثانیا قابلیت افراد هم بنحوی نیست که موضوع را به تمامی دریافت کنند فلذا تنها به گزیدههایی از موضوع دست مییابند و تنها بر اساس همین گزیدههاست که قضاوت میکنند و سعی میکنند آن را به کلیت موضوع تعمیم دهند. (توضیح بیشتر در بخش بعد).
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش چهارم
✍️ حسین شیران
.
منظور هایدر از طرح مفهوم «اِسناد»، در درک محیط زیست اجتماعی و کسب «شناخت منظم و منسجم» از آن، اینست که عموما همهی ما تمایل داریم وقایعی که در پیرامونمان رخ میدهند را به «هستههای وحدتبخشی» نسبت دهیم؛ به بیان دیگر سعی میکنیم برای محرکات مختلفی که مستقیما حواسمان را تحریک میکنند معنایی درخور بیابیم؛ برای اینکار دست به «مقایسهی اجتماعی» میزنیم و بدینوسیله به یک مجموعهی علّی زیربنایی برای معنابخشی به رخدادها و وقایع سطحی پیرامون خود دست مییابیم.
.
دومین مفهوم تحلیلی هایدر در این زمینه «تعادل شناختی» است. این موضوع که نظریهی شناختی هم نامیده میشود در واقع اساس «مکتب گشتالت» است؛ بر اساس این نظریه گفته میشود که هر انسان در جستجوی تعادل شناختی دائمی است تا کلّ وجود او از نظامی متعادل و پایدار برخوردار باشد. هایدر معتقد است تعادل شناختی مستلزم همخوانی بین پیشگوییهای علّی مربوط به موضوعاتی است که بههم مربوطاند. برای حصول به حالت تعادل شناختی کامل، انتظارات و قضاوتهای ما نسبت به جنبهای از محیط نباید با انتظارات و قضاوتهای ما نسبت به جنبهای دیگر از آن در تضاد قرار گیرد (تنافر شناختی).
.
وقتی ساختار شناختی در حالت تنافر و یا عدم تعادل قرار گیرد و یا تهدید به این حالت شود، نیروهایی در شخص وارد عمل میشوند و او را وادار به "واکنش" میکنند؛ این واکنش بسته به کموکیف عوامل برهمزنندهی تعادل و ارزش و اهمیت آنها و نیز ارزش و اهمیت خود شناخت و نیز کموکیف وضع حاکم ممکنست به انحاء مختلف صورت بگیرد و مراتبی از شدت و حدت- از پایینترین حد تا بالاترین حد- را به همراه داشته باشد.
.
واکنشها بدوا در راستای بازگرداندن تعادل شناختی ازدسترفته صورت میگیرند اما اگر برهمخوردن تعادل به نحوی باشد که دیگر امکان بازگشتاش وجود نداشته باشد فرد خواهناخواه در فاز تغییر مؤلفههای شناختی قبلی و ترسیم و تحکیم "تعادل شناختی جدید" با عوامل و عناصر جدید قرار میگیرد. همهی این کنشها و واکنشها بر پایهی اصل اساسی "ادراک اجتماعی" و "مقایسه اجتماعی" صورت میگیرند (ادامه در بخش بعد).
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ سه شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش سوم
✍️ حسین شیران
.
«فرایتز هایدر Fritz Heider» یکی از ژرفاندیشترین و اصیلترین متفکران در حوزهی روانشناسی اجتماعی است. او در این حوزه صاحب یک نظریهی شناختی– ادراکی است که میگوید:
"افراد همواره در پی آنند به یک «شناخت منظم و منسجمی» از محیط زیست خود دست یابند برای همین دائما آن را تحتنظر دارند و رصد میکنند؛ آنها با «ادراک ساده» و معمولی محیط زیست خود به آنچه در ورای رفتارهای سطحی دیگران است چشم میدوزند و به اشخاص و دلایل رفتارشان و گرایشها و حتی فضای اجتماعیای که رفتار در آن صورت میگیرد میاندیشند. آنها به دنبال «روابط پایداری» هستند تا بتوانند به کمک آنها وقایع خاص و بیشماری را که در حوزهی ادراکیشان رخ میدهند درک کنند.
.
آنها میدانند در چه محیطی زندگی میکنند و در آن محیط چهها رخ میدهند؛ آنها تحتتأثیر محیط شخصی و غیرشخصی خود قرار دارند؛ آنها قادرند و مایلند موجب تغییراتی در محیط خود گردند؛ آنها امیالی دارند، صاحب احساساتاند؛ به سایر افراد احساس تعلق دارند و در قالب یک مجموعه با آنها رابطه برقرار میکنند و بر اساس برخی هنجارها خود را در برابر آنها مسئول و موظف میشمارند؛ آنها از راه ادراک و سایر فرایندهای ذهنی است که به این «آگاهیها» دست مییابند."
.
هایدر در تحلیلهای خود دائما دو مفهوم اصلی و قوی را در ارتباط با یکدیگر دنبال میکند؛ یکی از این دو مفهوم «اِسناد Attribution» و دیگری «تعادل Equilibrium» است؛ بحث در باب این دو مفهوم مهم را به بخش بعد وامیگذاریم.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ دوشنبه ۹ آبان ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش دوم
✍️ حسین شیران
.
"تنافر شناختی" (ناهماهنگی شناختی) چیست و چگونه حاصل میشود و چگونه و تحت چه شرایطی به تظاهرات بیرونی منجر میشود؟ فارغ از هر گونه بحثهای مقدماتی مبنی بر اینکه انسان اصلا و اساسا چگونه و به چه دلیل به زندگی اجتماعی روی آورده- از سر گزیر یا ناگزیر، از سر اجبار یا اختیار، از سر فطرت یا قرارداد و یا هر چیز دیگری، در هر حال آنچه مهم است و واقع امر است اینست که انسان اکنون در اجتماع به سر میبرد و قویا و عمیقا درگیرودار "زیست اجتماعی" است.
.
در کشاکش این زیست اجتماعی طبعا و طبیعتا هر انسانی در طلب یک زندگی آرام و بیدغدغه و بیدردسر درصدد "هماهنگی" هرچه بیشتر با عناصر و عوامل و ویژگیهای محیط بیرونی برای کسب نتایج بهتر است؛ تعقیب، تشخیص و تأیید این هماهنگی به عهدهی ذهن هر انسانی است؛ در واقع این ذهن آدمی است که رابط او با دنیای بیرون اوست- دنیایی که اجتماع بشری و در سطحی بالاتر و متعالیتر از آن "جامعه" نام دارد.
.
تعامل ذهن و جامعه یک "تعامل دوسویه" است؛ بدوا جامعه طی سازوکارهایی بواسطهی فرآیند "یاددهی اجتماعی" منویات خود را در قالب ساختارهایی در ذهن هر عضوی از اعضای خود پدید میآورد؛ باورها و ارزشها و هنجارها (اعم از آداب و رسوم، عرف و قوانین) عمده مواردی هستند که از این طریق در اذهان افراد جامعه گنجانده میشوند- از این جهت از نقطهنظر جامعهشناختی "ذهنیت" محصول جامعه تلقی میگردد؛ و بعد افراد بر اساس همین ذهنیات است که درگیرودار کنشها و واکنشهای بیپایان با دیگران قرار میگیرند.
.
در این میان "تنافر شناختی" زمانی رخ میدهد که میان دو یا چند عامل یا عنصر، چه در دنیای بیرون (جامعه) و چه در دنیای درون (ذهن) و چه در ارتباط میان این دو، همخوانی و هماهنگی وجود نداشته باشد. در واقع تنافر شناختی یک "درگیری ذهنی" است ناشی از فقدان تعادل و توازن میان دو یا چند عامل یا عنصر، و این آغاز ناراحتی روحی و روانی و "ناآرامی درونی" در افراد است- مسألهای که به هر شکل باید حل شود! (ادامه در بخش بعد)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش اول
✍️ حسین شیران
.
این نوشته حامل و حاصل یک حسرت تاریخی است مبنی بر اینکه چرا حکمرانان در سراسر جهان را اعتنایی بر اعتبار "انسانیات" (علوم انسانی) و "اجتماعیات" (علوم اجتماعی) نبوده و نیست وقتی در نهایت همه میبینند که این آنها نبودهاند که بر قوانین و مقررات جامعه حاکم بودهاند بلکه در واقع این قوانین و مقررات فطری و طبیعی جامعه بوده که در همه حال آشکار و نهان بر همه کس و بیش از همه بر حکمرانان حاکم بوده و سرانجام از هر کدام آنها عبرتی ساخته برای ازپیآیندگانی که هیچ نمیگیرند!
.
از بزرگترین اشتباهات حاکمان جوامع بشری خود همین بوده و است که جامعهی تحت حاکمیت خود را فاقد هرگونه ساخت طبیعی و قوانین از پیش تعیینشدهای دانسته و از این جهت همه به خود اجازه دادهاند آن را هر گونه که بخواهند شکل دهند و هر قاعده و قانونی که خود بخواهند بر آن سوار سازند! و تاریخ چیزی نبوده و نیست جز شرح حال همین حکام با همین اوهام؛ در این میان هر آن حرکتی که خواهناخواه همسو و همخوان با قوانین جامعه بوده پایدار مانده و غیر آن هر چه که بوده پایمال گشته و با خیل فرصتها برای توسعه از بین رفته است.
.
انسانیات و اجتماعیات بویژه در قرون اخیر تحققا دنبال کشف قوانین حاکم بر انسانها و اجتماعات حاصل از آنها بوده و هستند، همچون طبیعیات که دنبال کشف قوانین حاکم بر جهان طبیعت بوده و است؛ همانطور که با تکیه بر علوم طبیعی این همه در حوزهی فنی و مهندسی پیش رفتهایم با تکیه بر علوم انسانی و اجتماعی هم میتوانستیم و همچنان میتوانیم در حوزهی زیست اجتماعی هم پیش برویم. در بخش بعد به عنوان نمونه ببینیم که چگونه بیاعتنایی به دستاوردهای این علوم در حوزهی روانشناسی اجتماعی زمینهساز مسائل گوناگون برای جامعه گشته است.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ شنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]