جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 از شما بر شماست
✍️ حسین شیران

.

اصولا و اساسا هر حکومتی درست در همان حال که خود شکل می‌گیرد جریان شکل‌گیری اضداد و اعداء خویش را هم خود بدست خویش کلید می‌زند. بدیهی‌ست هیچ حکومتی این را نمی‌خواهد، اما این خوش‌بختانه یا بدبختانه (بستگی دارد کدام سو بایستید) هیچ به خواست و به اختیار حکومت‌ها نبوده و نیست؛ امریست محتوم که حتمیت‌اش را مستقیما از چیستی و هستی خود حکومت می‌گیرد؛ از این جهت هر جا که حکومتی در کار است لاجرم این حتمیت هم در کار است و هیچ گریزی از آن نیست- کما اینکه تا بحال هم نبوده است.

.

حکومت یعنی به قدرت حکم کردن بر برتری و برقراری و برمداری و برخورداری برخی افراد و برخی آرا و عقاید و ارزش‌ها و هنجارها، و در مقابل ممنوعیت و محدودیت و محرومیت مابقی آنها؛ بدیهی‌ست در هر جمعی (از هر چیز و هر کس) اگر حکم بر ادخال برخی به اندرون باشد روی دیگرش اخراج بقیه به بیرون خواهد بود و این در همان حال که منجر به شکل‌گیری "اندرونی‌ها" می‌شود خواه‌ناخواه به شکل‌گیری "بیرونی‌ها" هم می‌انجامد و درست از همین نقطه که "تفکیک‌ها و تبعیض‌ها"ی حکومتی در جامعه صورت می‌پذیرند "تضادها و تقابل‌ها" هم در آن جان می‌گیرند و جریان می‌یابند.

.

در مراحل بعدی این تضاد و تقابل اولیه میان فراخوانده‌ها و فرومانده‌ها بیشتر و بیشتر هم می‌شود؛ هرچه حکومت می‌کوشد به اندرون سروسامانی دهد تا بسی بهتر و بیشتر بر جامعه حکمرانی کند ناخواسته به سروسامان یافتن اضداد و اعداء خویش هم قوتی می‌بخشد؛ تحکیم و تقویت حکمرانی یعنی اصرار بر حق و حکم برخورداری اقلیت اندرونی از قدرت و ثروت به بهای دوام غیربرخورداری اکثریت بیرونی، و این البته که منجر به واکنش‌های بیرونی‌ها شده، بر شور و شعور آنها برای مقابله و مقاومت می‌افزاید، چه هیچ غیربرخورداری تا آخر ساکت نمی‌نشیند عیش و نوش و ریخت و پاش برخوردار را تماشا کند.

.

اکنون دیگر به لطف رسانه‌ها و رسانایی فوق‌العاده‌ی آنها هیچ اندرونی‌ای در هیچ کجا چاردیواری و اختیاری نیست که هر کس در آن هرچه خواست بکند باقی از آن بی‌خبر باشند، یک اتاق شیشه‌ای‌ست که سریع هر اتفاقی بویژه فسق و فجور و فساد از آن به بیرون انعکاس می‌یابد و منجر به فریادها می‌گردد. حکومت نه در خلأ بلکه در جامعه و بر جامعه جاریست و هر حرف و حرکتی از آن مادام که در راستای حفظ سلطه و صرفه باشد حس و حال و حرکتی هم به جان جریان ضدسلطه می‌اندازد و ناخواسته اعداء و اضداد خویش را در دامن خویش می‌پرورد.

.

مگر اینکه بخواهد اکثریت را به اندرون جذب کند که در این‌صورت دیگر نه حکومت (: اقلیت برخوردار از قدرت و ثروت) بلکه مصداق بارزی از دموکراسی (: همه یا اکثریت برخوردار از قدرت و ثروت) خواهد بود؛ اما بواقع هیچ حاکمی نه فقط هیچ دوست ندارد آنچه به سختی بدست آورده را با بیرونی‌ها تقسیم کند بلکه حتی در اندرونی هم رفته‌رفته در توزیع قدرت و ثروت وسواس و حساس گشته ناگزیر رانش‌ها و ریزش‌ها را رقم می‌زند. هر رانش و ریزشی از اندرون ناگزیر به جمع بیرونی‌ها اضافه می‌گردد و بسی بیشتر بر انگیزه و انرژی آنها برای مقابله می‌افزاید.

.

بنابراین آنچه بواقع باعث شکل‌گیری بیرونی‌ها در جامعه می‌گردد نفس امر حکومت و آنچه باعث رشد و توسعه و تحول آن در قامت یک ضد می‌گردد عملکرد خود حکومت است (عنوان "از شما بر شماست" از این بابت است)؛ انتهای روال و روند نامتعادل و نامتوازن "اقبال نصیب دوستان" و "ادبار نصیب دشمنان" (بقول مسعود سعد) جز این نخواهد بود که جبهه‌ی مقابل هم بالاخره هر آن تحریم و تحدید و تضعیف‌هایی که در حق‌اش صورت گرفته را به انگیزه و فرصت تبدیل خواهد کرد و سرانجام انتقام‌اش را از عامل بدبختی‌هایش- هر حکومتی به هر حکمی که بنا گشته باشد، خواهد گرفت.

.

اما این روال و روند یک ایراد بزرگ داشته و دارد و آن اینکه آنها که ناگزیر به زور متوسل می‌شوند و قدرتی را ساقط می‌کنند (چون هیچ حکومتی خودبخود کنار نمی‌رود) خود صاحب قدرت می‌شوند و حکومتی تشکیل می‌دهند و باز دوباره روز از نو روزی از نو؛ نفس حکومت اقلیت اندرونی و اکثریت بیرونی می‌آفریند و دوباره تبعیض و تضاد و ستیز دور و نزدیک و دوست و دشمن و رویش و رشد اضداد و اعداء و باقی ماجرا، و به این ترتیب این دور باطل ادامه می‌یابد- کما اینکه ادامه یافته و اینک در این سرزمین بعد هزاران سال تجربه‌ی زیست اجتماعی هنوز که هنوز است بر ما حکومت حاکم است!

.

بنظر شما چاره چیست؟ چگونه می‌توان در این سرزمین از شر تسلسل حکومت‌ها و این دور باطل رهایی یافت؟ بنیاد جامعه بر توافق است- توافق حداکثری بر سر اشتراکات؛ چگونه می‌توان در گذر از حکومت‌ها که طبیعتا بر اختصاصات تکیه می‌ورزند و از این جهت همواره در جامعه تضاد و تقابل می‌آفرینند به اشتراکات تکیه ورزید و تا جایی که بتوان از تضادها و تقابل‌ها کاست؟ ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی​​​​​​​

[ پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیستم
✍️ حسین شیران

.

گرایش مهندس مهدی بازرگان به اسلام هرگز نمایشی نبود. او حتی در زمانی که در عنفوان جوانی در غرب در یک رشته‌ی فنی (ترمودینامیک) تحصیل می‌کرد بسی مبادی آداب دینی بود و وقتی هم به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران مشغول به کار شد و از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۰ ریاست دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران را به عهده گرفت در قول و فعل نماد تمام‌عیار یک استاد مسلمان بود؛ نخستین بار او بود که انجمن اسلامی در دانشگاه راه انداخت و نمازخانه در آن دایر کرد. نیچه می‌گفت افلاطون "مسیح پیش از مسیحیت" بود و حالا بازرگان با این کارهایش عملا یک "سوپرانقلابی پیش از انقلاب اسلامی" می‌نمود.

.

در شرایطی که دنیا به نحو غالب توسعه و تمدن غرب را ناشی از رنسانس و رهایی از دست دین و تفکرات اسکولاستیک قرون وسطایی می‌دانست، در داخل ایران هم دگراندیشانی چند مبلغ یک چنین ایده و افکاری بودند و کمابیش ضرورت گذر از دین را متذکر می‌شدند، بازرگان از در مقابل درآمد و گفت غرب از دین گذر نکرده بلکه برعکس با تکیه بر علم و عقلانیت درست در مسیر ادیان و انبیاء قرار گرفته است. او معتقد بود هیچ تضاد و تقابلی میان علم‌گرایی و عقل‌گرایی و انسان‌گرایی مدرن با دین‌گرایی وجود ندارد؛ هر تضاد و تقابلی که هست حاصل تفاسیر کهن است، کافیست تفاسیر خود را به‌روز کنیم تا تضادها از میان برخیزند.

.

با این طرزتلقی بود که او خود دست به کار شد و در قالب آثاری چند همچون مذهب در اروپا، مطهرات در اسلام، کار در اسلام و ... تمام تلاش خود را کرد تا سازگاری دین اسلام با علوم مدرن را به اثبات برساند؛ و در گذر از این‌ها در روزگاری که خیلی‌ها در اندیشه‌ی عبور از دین بودند او بر آن شد از دل اسلام ایدئولوژی‌ای بیرون بکشد که به درد دگرگونی در راستای ایجاد تمدن اسلامی در ایران بخورد- راهی که بعد از او شریعتی در پیش گرفت با این تفاوت که در این راه تکیه‌ی او بر علوم طبیعی و تجربی نوین بود و تکیه‌ی شریعتی بر علوم انسانی و اجتماعی نوین.

.

باری بازرگان با یک چنین باورهایی پا به عرصه‌ی سیاست ایران گذاشت و در این راه تا مقام نخست‌وزیری هم پیش رفت اما خواه‌ناخواه روزی به این نتیجه‌ی تلخ رسید که لزوما اینگونه نیست هر آن‌چه در عالم ذهن زود بهم جوش می‌خورد در عالم عین هم بخورد؛ پس قلم برداشت و در آخرین مکتوب خود نوشت: "از خود بپرسید چگونه کسی که در سال‌های قبل از 40 زمانی که داعیان حکومت اسلامی امروز سروکاری با ایدئولوژی و مبارزات سیاسی نداشتند در زندان شاه کتاب بعثت و ایدئولوژی را نوشت ... حالا طرف‌دار تز جدایی دین از ایدئولوژی و منع دین از نزدیک شدن به حوزه‌ی دستورات اجرایی گشته است!"

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی​​​​​​​

[ سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]