جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 میم‌میم‌ها - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

میم‌میم‌ها کیستند؟ صاف و ساده اگر بخواهم بگویم میم‌میم‌ها "مقامات، معاونان و مدیران میانی مملکت" هستند- حالا نه همه، مشخصا "مقامات، معاونان و مدیران میانی مافیایی مملکت" (تأکید بر "میانی مافیایی" بودن است). از آنجا که تکرار این همه قدری دشوار است ما اینجا از آنها با عنوان "میم‌میم‌ها" یاد می‌کنیم تا هم آن را بسی کوتاه‌تر کرده باشیم و هم با عنوانی غیرمصطلح و غیرعادی سخن از کسانی ساز کنیم که اساسا غیرعادی بودن و نمودن برایشان "سم" است- شاید به این قرار بتوانیم اندک توجهی به جانب غیرجالب‌توجه‌شان جلب کنیم.

.

وقتی پای عناوینی همچون "مقام و معاون و مدیر" به میان می‌آید فکر و ذهن هر اهل فن و صاحب‌نظری به سمت و سوی "نظام بوروکراسی" می‌رود؛ باری، اینجا بحث ما هرچه که هست مربوط به بوروکراسی است. بوروکراسی یا همان دیوان‌سالاری همان‌طورکه از اسم‌اش پیداست شکلی از حکومت است- حکومت قاعده و قانون و مقررات بر جامعه که از طریق ادارات و سازمان‌ها و در راستای نظم‌ و نظام‌بخشی به امور مملکت صورت می‌پذیرد، منتهی اغلب با جابجایی آشکاری که در هدف صورت می‌پذیرد خروجی‌اش می‌شود سلطه و سیطره و سروری و سالاری و در یک کلام "حکومت مقامات اداری" بر جامعه.

.

در حقیقت بوروکراسی هست تا به صورت سازمان‌یافته و قانون‌مند "خدمت‌گزارانه" بر امر خطیر برآوردن نیازهای زندگی اجتماعی مردم در ابعاد متعدد مسلط گردد اما به واقع اغلب و گاه با چرخشی 180 درجه‌ای خود به وجهی خطرناک بر خود مردمان نیازمند مسلط می‌گردد. در این سلطه‌ورزی بیش از همه معاونین و مدیران میانی|میم‌میم‌ها نقش دارند و در واقع این آنان هستند که حاکمان واقعی نظام بوروکراسی هستند؛ اگرکه مملکت دست بوروکراسی است، بوروکراسی هم دست این‌هاست و این یعنی میم‌میم‌ها نه فقط بر بوروکراسی بلکه بواسطه‌ی آن بر یک ملت و مملکت تسلط دارند.

.

در این میان اگرچه در قاعده خیل کارکنان و مدیران رده‌پایین هم بنوبه‌ی خود دخیل‌اند و در واقع بازوی عملیاتی این سلطه‌اند با این‌حال آن‌ها خود در "قفسی آهنین" تحت سلطه‌ی مقامات مافوق قرار دارند و تحت کنترل و هدایت آنها عمل می‌کنند و رفتار سازمانی‌شان با مردم خود تابعی از رفتار سازمان و در واقع بالادستی‌ها با آنهاست. در رأس هرم هم معدود مقامات و مدیران عالی‌رتبه همچون "وزرا و رؤسا" هستند که زیر ذره‌بین رسانه‌ها با باد سیاست می‌آیند و با باد سیاست هم می‌روند بی‌آنکه بتوانند تغییر چندانی بر زیرمجموعه‌ی خود که سفت و سخت دست میم‌میم‌هاست بگذارند.

.

(ادامه در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی رسانه, جامعه شناسی سازمانها, بوروکراسی, مسائل اجتماعی ایران

[ چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 میم‌میم‌ها - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

میم‌میم‌ها را ما نه می‌بینیم نه می‌شنویم و نه می‌شناسیم و نه حتی چیزی درباره‌شان می‌خوانیم؛ رسانه‌ها هم همین‌طور، و اساسا عدم شناخت ما از آن‌ها بدوا ناشی از ناشناخته‌بودن و ناشناخته‌ماندن‌شان برای "ارباب رسانه" است. با این‌حال این به معنی نیست و نابود و یا نادر و نامرئی بودن‌شان نیست بلکه برعکس، آن‌ها به قوت همه جا و همه گاه هستند، جلوی چشم همه رفت‌وآمد دارند، ظاهرشان هم همچو باقی مردم است و کلا هم همه "عادی و آرام" زندگی و کار و بار خویش را پیش می‌برند. این‌که رسانه‌ها آن‌ها را نمی‌بینند هم خود از این جهت است.

.

رسانه‌ها عاشق چیزهای غیرعادی‌اند و عموما هیچ رسانه‌ای هیچ چیز عادی را سوژه‌ی خود نمی‌کند و اساسا برای چه کند و انرژی و انگیزه و اندوخته‌ی خود را صرف یک چیز عادی سازد وقتی هیچ چیز خاصی از آن درنمی‌آید و هیچ توجهی به خود جلب نمی‌کند. "جلب توجه" و "جذب مخاطب" اصل و اساس کار رسانه است و بی این‌دو رسانه هیچ است، برای همین در هر کجا دنبال چیزهای غیرعادی‌اند تا مشخصا با آن‌ها "خبرسازی و مسأله‌سازی" و جلب توجه کنند. به وجه غالب این "سکس، سیاست و سلبریتی" است که مشترکا در کانون علایق و سلایق مخاطبان و رسانه‌ها قرار دارند برای همین رسانه‌هایی که در کار این "سه سین"اند بیش‌ترین مخاطبان را دارند.

.

اما میم‌میم‌ها هیچ غیرعادی نیستند- به واقع هیچ غیرعادی عمل نمی‌کنند تا هیچ به چشم نیایند و هیچ جلب توجه نکنند و هیچ به تور رسانه‌ها نیفتند. با این همه هیچ، میم‌میم‌ها هرگز هیچ و هیچ‌کاره نیستند اتفاقا برعکس همه‌کاره‌اند، در هر کاری که بگویی داخل و یا دخیل هستند- حتی سه سین، با این‌حال هیچ رو نمی‌کنند و هرچه هستند و هرچه می‌کنند را سفت و سخت پشت پرده مخفی نگه‌می‌دارند؛ در رو "عادی عادی‌"اند و این برایشان یک اصل اساسی است، یک قاعده، قانون، قدرت، مهارت و حتی هنر؛ و همین خود مهم‌ترین رمز و راز موفقیت آن‌هاست.

.

حال ببینیم مسأله و مشکل ما با میم‌میم‌ها چیست و کجاست؟ مشکل اینجاست که فعالیت آن‌ها به هر شکل عملا به ضرر و زیان ملت و مملکت می‌انجامد و از این جهت آن‌ها "شرّ اعظم‌"اند که هرچه بیش‌تر فعالیت کنند بیش‌تر به ملت و مملکت زیان می‌زنند و هرچه بیش‌تر موفق باشند بسی بیش‌تر ملت و مملکت را قرین شکست‌ها می‌سازند و در یک کلام خوشحالی و خوشبختی آن‌ها یعنی بدحالی و بدبختی یک ملت و مملکت! اما میم‌میم‌ها کیستند؟ کجایند؟ چگونه عمل می‌کنند که تا این حد بر سرنوشت یک ملت و مملکت تأثیر می‌گذارند؟! ...

.

(ادامه در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی رسانه, جامعه شناسی سازمانها, بوروکراسی, مسائل اجتماعی ایران

[ شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دانه‌درشت‌ها - بخش 3
📝 حسین شیران

 

     فلسفۀ وجودی نظام‌های اجتماعی در اصل، معطوف به اصل ضرورت تأمین نیازهای اجتماعی افراد جامعه است که اگر این مهم در هر جامعه‌ای بنحو اساسی برآورده شود شما قطعاً افراد آن جامعه را راضی و خرسند و بستر جامعه را امن و آرام خواهید یافت ولی اگر این مهم به هر دلیل محقق نشود طبیعتاً تا هست افراد جامعه ناراضی و ناراحت و بستر جامعه هم ناامن و ناآرام خواهد بود.

     این یعنی که آرامش عینی و ذهنی جامعه، بسته به کارکرد و کارآیی نظام‌های اجتماعی متعددش است و هر عاملی که باعث اختلال در این کارکردها گردد عملاً خود را در سلب این آرامش سهیم ساخته است. دانه‌درشت‌های آشکار و نهان در ساختار نظام‌ها یکی از مهم‌ترین این عوامل هستند! مهم‌ترین مشخصه‌های آنها اینست که به این راحتی‌ها زیر ماله نظم سازمانی نمی‌روند از این جهت اصلی‌ترین مشکل معماران نظم در سازمان‌ها خود همین‌ها هستند.

     نظم اصلی‌ترین و اساسی‌ترین خصیصه‌ایست که می‌توان از نظام‌ها انتظار داشت؛ اصلاً و اساساً نظام‌ها معنا و مفهوم خود را از همین نظم می‌گیرند و اگر واقعاً هیچ نظمی در کار نباشد بطور قطع هیچ نظامی در کار نخواهد بود؛ اما واقعیت اینست که نظم را سطوح و مراتبی است و چون کارکرد نظام‌ها هم بسته به این سطوح و مراتب نظم مستقر در آنهاست به این ترتیب کارآیی آنها هم طبعاً سطوح و مراتبی خواهد داشت.

     دانه‌درشت‌ها این را بهتر از هر کس دیگر می‌دانند که اگر نظمی در کار نباشد نظامی در کار نخواهد بود و اگر نظامی در کار نباشد در واقع آنها میزبانی برای حیات انگلی‌شان در دست نخواهند داشت، از این رو نظم را تا سطح و مرتبه‎ای می‌پذیرند که نظام‌ها بتوانند رسماً و رأساً سرپا ایستند و علی‌الدوام بودجه خود را دریافت کنند! در غیر این‌صورت آنها دو راه بیش‌تر پیش رو ندارند: یا از بین بروند که البته فرضی است محال، یا از نظامی به نظام دیگر کوچ کنند!

     به بیان دیگر دانه‌درشت‌ها تا PH خاصی نظم نظام‌ها را تحمل و حتی خود مطالبه می‌کنند اما کاملاً حواس‌شان است که نظم نظام از این PH خاص فراتر نرود چون به حکم تجارب انگلی‌شان بخوبی می‌دانند که میان نظم نظام و قدرت و قوام آن رابطۀ مستقیم وجود دارد؛ نظم نظام اگر افزون‌تر گردد طبعاً قدرت و قوام‌اش هم افزون‌تر خواهد شد و دیگر جایی برای جولان و جوسازی دانه‌درشت‌ها باقی نخواهد ماند. از این رو طبیعی است که آنها با نفوذ و نفوس و نمود کلانی که در سازمان‌ها بدست آورده‌اند بقدری درشتی کنند که نگذارند نظم و قدرت نظام‌ها تا به حد نابود کردن آنها پیش رود!

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی سازمانها, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دانه‌درشت‌ها - بخش 2
📝 حسین شیران

 

     البته از حق نباید گذشت که در معدود مواردی هم تصمیماتی برخلاف میل و نظر دانه‌درشت‌ها از سوی مدیران شجاع وطن (که در نوع خود بسیار معدود و کم‌یابند) اتخاذ شده و در سطح نظام‌‌ها ابلاغ می‌شود، اما این هرگز به معنای عبور از دانه‌درشت‌ها نیست، چه این تصمیمات، درست در همان مراحل آغازین اجرا به سنگ بزرگ آنها خورده و سخت سرشکن می‌شوند و جز دردسر و دربدری بدواً برای خود مدیر و بعد برای نظام هیچ چیز خاصی ببار نمی‌آورند!

     در گوشه و کنار این خاک دانه‌درشت‌پرور کم اتفاق نیفتاده یک مدیر تنها به خاطر اتخاذ یک تصمیم خلاف میل و نظر از سوی دانه‌درشت‌ها تحمل نشده و با هزار عتاب و خطاب بلافاصله کارش به برکناری کشیده شده و علی‌رغم شجاعت و درایت‌اش تنها به جرم‌بی‌توجهی به دانه‌درشت‌ها مهره‌سوز گشته و تا هست و هستند سر از سیاه‌چال سازمان‌ها درآوره ‌است! تازه این سزای تصمیمِ برخلاف میل است حال شما حساب کنید سزای تصمیمِ برعلیه را!

     باری به این قرارهاست که شما ملاحظه می‌فرمایید در سراسر این خاک پهناور، نظام‌ها و سازمان‌ها از هرگونه توسعه و پیشرفتی بازمانده‌ و همچنان بازمی‌مانند و تنها اسماً و رسماً به قدر برقراری عادی و عامیانه‌شان به حیات نابسامان و ناسازمان خود ادامه می‌دهند! چرا؟ چون تمام نظام‌های اجتماعی ما هر یک بنوعی گرفتار آفت و انگل دانه‌درشتی و تبعات سوء ناشی از آنها هستند و گرنه چرا باید روزها از پی هم از سرشان بگذرد اما دریغ از یک ذره رشد و توسعه و تعالی؟!

     نظم سازمانی در درون جامعه در دو حالت قابل تصور است: یک، نظم در درون سازمان‌ها و دو، نظم در میان سازمان‌ها؛ از تحقق و تعامل مفید و مؤثر نظم در این دو سطح است که کلیت جامعه به نظم جامعوی متعالی نائل آمده زان‌پس با کمترین تلاش و تنش تمام امورش باقاعده و بر وفق مراد می‌چرخد؛ اما تحقق نظم در میان سازمان‌ها ممکن نیست مگر به شرط تحقق نظم در درون سازمان‌ها و اگر به هر دلیلی نظام‌های اجتماعی نتوانند به زیور نظم درون آراسته گردند شک نکنید برقراری نظم در سطح کلان جامعه همواره در حد یک خیال باقی خواهد ماند!

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی سازمانها, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی شرقی

[ چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دانه‌درشت‌ها - بخش 1
📝 حسین شیران

 

   از نقطه‌نظر جامعه‌شناختی، بزرگ‌ترین معضل و مصیبت برای یک نظام اجتماعی در هر سطحی دانه‌درشت‌ها هستند! این دانه‌درشت‌ها بی‌بروبرگرد با مراتبی از درشتی در هر نظامی پراکنده‌اند و نظراً و عملاً کارکردهای آن نظام را بطور مستمر تحت تأثیر خود قرار می‌دهند! اگرچه در مواردی آن‌هم تحت شرایطی خاص ممکنست تأثیر مثبتی هم از این دانه‌درشت‌ها دیده شود اما حسب ماهیت وجود و کارکردشان غالباً این تأثیر منفی است بخصوص در جوامع شخص‌محور و خاص‌گرایی چون جامعۀ نابسامان و ناسازمان ما که به این واسطه دانه‌درشت‌هایش هم انصافاً از نوع خاص و خالص و مرغوب از آب درمی‌آید!

 

     دانه‌درشتی به عین نیست بلکه بسته به ذهن است، از این جهت عمده‌ترین تأثیرات دانه‌درشت‌ها را بدواً در عالم ذهن باید جست؛ نخستین و حساس‌ترین ضربات سوء دانه‌درشت‌ها به نظام‌ها در مرحلۀ تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌هاست که خود را نشان می‌دهد! آنها که به هر شکل واجد تجارب مدیریتی بوده و هستند با یک اشاره درمی‌یابند که از چه سخن می‌گویم! در تمام سطوح تصمیم‌گیری، صرف وجود و تصور مخالفت و مقاومت و عدم تبعیت دانه‌درشت‌ها، شکل‌گیری هرگونه تصمیم‌ برخلاف میل آنها را در همان نطفه خفه می‌سازد! این نوعی خودکنترلی در تصمیم‌گیری‌ است که مشخصاً به ضرر نظام و به نفع دانه‌درشت‌ها تمام می‌شود! ...

 

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی سازمانها, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی شرقی

[ چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]