🌓 جامعهشناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش چهارم
✍️ حسین شیران
در عصر دموکراسی مردم مساوی مطالبه است و این مطالبه بر اساس یک سری آگاهیهای جهانشمولی است که با توسعهی مدرنیته متأخر در ابعاد مختلف، در دامان رسانههای جمعی بالاخص شبکههای اجتماعی پرورده و در سطح جهان گسترده و در اذهان مردم نهادینه گشته است. اینکه یک زمانی در همین نزدیکیها و حتی امروزهروز، ورد زبان حاکمان ملل مختلف، بویژه در جهان سوم، مشخصا این بوده و است که "نباید گذاشت مردم بفهمند" دقیقاً ناظر به همین نکته است که اگر مردم بفهمند ادامهی کار بسی برایشان دشوار میافتد. اما فهم مردم چیست و چرا این قدر برای حکمرانان سخت و سنگین میافتد؟
عموماً همهی حکومتهای سنتی اصل و اساسشان بر ناآگاهیهای مردم بود و از این جهت هر آن وسیله یا واسطهای که به هر شکل بر آگاهیهای مردم میافزود دشمن حکومتها تلقی میشد چه عملاً به این طریق پایههای حکومت را سست میساخت و مقام و موقعیت حکام را به خطر میانداخت و گرنه اگر آگاهی مردم مضر حال حاکمان نبود چه دلیلی داشت که همه همّ و غمّ خود را صرف شناسایی و تعقیب و تأدیب و تعذیب آگاهگران سازند؟ این حربه همچنان دوام دارد و کماکان حکومتها و حتی دولتملتهای مدرن و مدعی هم دغدغهی آگاهی مردم را دارند و به اسباب و اساسی نوین از تحریمها و تهدیدها در این زمینه استفاده میکنند.
تهدید فهم مردم برای حکومتها مشخصاً از محل ایدئولوژیهاییست که حاکمان در طول تاریخ به اشکال مختلف بر آنها تکیه کرده و بر گردهی ملتها سوار گشته و بازمیگردند. عنوان ایدئولوژی هر چقدر هم که نو بنماید مضمون و محتوا و محمولاش هیچ نو نیست و از دیرباز همپا و همزاد هر حکمرانی بوده و است. اصولاً اولین انسانی که دلایلی برای برتر و سرور بودن خود تراشید و به هر شکل به خورد مردم داد اس و اساس نخستین ایدئولوژی را ریخت. ایدئولوژی عقیده و در اصل عقدیست که حاکمان با آن مرکب مشروعیت سلطه و سیطرهی خود را به دیرک اذهان مردم میبندند و بدینوسیله دوام سیطرهی خود را تضمین مینمایند. ایدئولوژی مردم را تا چندی مطیع میسازد و آگاهی تا چندی منتقد و مطالبهگر؛ تفاوت کار اینجاست.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست
[ دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش سوم
✍️ حسین شیران
باری، در حال حاضر تعقیب تحقق مصادیق و مؤلفههای دموکراسی در سراسر جهان در دستور کار ملتهاست و دیگر، در گذار از دورهی فوران ایدئولوژیها، برای ملتها فرقی نمیکند چه کسانی با چه عناوینی بر ایشان حاکم هستند و همه کمابیش، حسب مرتبه و موقعیت خود در این کارزار، مطالباتی معین و مشخص در راستای مردمسالاری دارند و این حکایت از یک همدلی و همصدایی خاصی دارد که در سایهی توسعهی رسانههای جمعی و بویژه شبکههای اجتماعی در جهان حاصل شده و از این جهت یک دستاورد تاریخی کاملا نوین تلقی میگردد.
این همدلی و همصدایی ملتها در سرتاسر جهان خود نشان بارز عبور از ایدئولوژیهاست و به جای خود واجد ارزش اجتماعی بسیاریست، با این وجود این هرگز به معنای پایان ایدئولوژیها در عالم واقع نیست چرا که ایدئولوژیها، به عنوان یک واقعیت سیاسی_اجتماعی، همچنان در نقاط مختلف جهان هستند و همچنان نفس میکشند و به پشتوانهی برخورداری از قدرت و موقعیت همچنان خواستار تسلیم شدن ملتها و تعظیم و تکریم دیدن از سوی آنها و تعیین سرنوشت آنها هستند و برخی همچون طالبانیسم تازه بر سر قدرت آمدهاند! از سوی دیگر در بین مردمان هم هستند کسانی که هنوز ذهنیت ایدئولوژیپسند قرن نوزدهمی در اذهانشان حاکم است و تحت سیطرهی این ذهنیت مشتاقانه با ایدئولوژیها همزیستی دارند!
اینکه در اقصی نقاط جهان ملتها همچنان برای رسیدن به مراتبی از دموکراسی ضرورت انقلابها را زمزمه میکنند ناشی از تداوم حیات سیاسی_اجتماعی ایدئولوژیهاست؛ چون در اصل انقلابها معطوف و متوجه ایدئولوژیها هستند و به بیان دیگر این ایدئولوژیها هستند که اندیشه به انقلابها را باعث میشوند؛ اصولا هر کجا که صحبت از انقلاب است یعنی که اساسا ایدئولوژیای در کار است که مانع برخی تغییرات و تحولات است؛ اما براستی چرا و گونه میشود که ایدئولوژیها مانعی در برابر تغییرات و تحولات در راستای توسعه میگردند و اندیشه به انقلابها را سبب میشوند؟
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست
[ یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش دوم
✍️ حسین شیران
حالا دیگر اغلب ایدئولوژیهای مهم مطرح شده در دو قرن گذشته، هر یک به نحوی در جوامع مختلف به قدرت رسیده و آزمون خود به تاریخ را پس داده و کمابیش نمرهی خود را هم گرفتهاند. اگرچه هنوز برخی در نقاط مختلف جهان هنوز بر سر کارند و به هر وسیله همچنان مرکب مرام خود میرانند اما دیگر گریزی از این امر نیست که اکنون عصر عصر دموکراسی و فرهنگ غالب فرهنگ دموکراسی است و ملاک ارزیابی عملکرد دولتها و نظامهای سیاسی مختلف در هر کجای جهان، چه قبول افتند چه رد، تضمین و تأمین مصادیق دموکراسی است.
قرون متمادی حکومتهای سلطنتی و سنتی در سراسر جهان دغدغهی اول و آخرشان حفظ حریم و حدود خود در برابر حکومتهای متجاوز دیگر بود و مردم در این مناسبات و معادلات، چه از نظر مالی و چه از نظر جانی، از وزن و وزانت چندانی برخوردار نبودند و فقط "شیءوار" بودند تا عدهای "شاهوار" بر آنها حکومت کنند؛ در هر حال آنچه در این میان شرط نبود تأمین منافع مردم بود. عصر ایدئولوژیها که فرا رسید مردم بدوا تا بدانجا ارزش و اهمیت یافتند که همچون سرباز این بار در خدمت ایدئولوژیها قرار بگیرند و پرچم آنها را در نقاط مختلف جهان به اهتزاز دربیاورند. ...
اما حالا در گذر از هر دو مرحله، روال کار وارونه گشته و برای نخستین بار در تاریخ، رسما مردم، به معنای عام و نه فقط قشری از آن، در کانون مناسبات و معادلات سیاسی قرار گرفته و، حتی به روی کاغذ هم که شده، مردمسالاری به مثابهی یک مرام سیاسی در راستای تضمین و تحکیم موقعیت و تأمین منافع مردم (و نه حکومتها و ایدئولوژیها) در تمام نقاط دنیا در دستور کار قرار گرفته و مبنای داوریها گشته است.
حالا فارغ از هر حکومت و ایدئولوژی که در هر کجا بر سر کار است مردم مطالبات یکسانی دارند و همصدا باهم نظامهای سیاسی مختلف را مکلف به تضمین و تأمین آنها میدانند. در شاخص دموکراسی سال 2021 که چند روز پیش منتشر شد آمریکا و چین اگرچه اقتصادهای اول و دوم جهان هستند اما هیچکدام حتی جزو بیست کشور برتر جهان هم نیسنتد. بر اساس این گزارش در حال حاضر تنها 6/4% از جمعیت جهان، مردمسالاری به معنای واقعی را تجربه میکنند و باقی برای رسیدن به این مرحله هنوز کارها در پیش دارند.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست
[ چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش اول
✍️ حسین شیران
در تاریخ هزارهای ما، دستکم دوصدسالی است که واژهی "انقلاب"، به معنا و مفهوم "جنبش اجتماعی تودهای برای ایجاد دگرگونی اساسی در نظام سیاسی حاکم"، همزمان با وزن و وقار و ارزش و اعتبار یافتن واژهی "مردم" و به تبع آن "مردمسالاری" در محافل و مکاتب و مناسبات و محاسبات سیاسی جهان و به تبع آن ایران، بر سر زبانها افتاده و هنوز هم که هنوز است بر سر زبانهاست، از قضا اکنون بسی بیش از پیش؛ این یعنی "جامعه ایرانی" با اینکه در این دوصدسال، چند جنبش اجتماعی و چند انقلاب کوچک و بزرگ سپری کرده و چند حاکم و چند حکومت عوض کرده، ولی انگار که هنوز از نقطهنظر مردمی، آنسان که باید و شاید به "وضعیت مطلوب" خود نرسیده و همچنان در تبوتاب تغییر و دگرگونی در راستای رسیدن به "وضعیتی بهتر و بالاتر" به سر میبرد.
اما اینکه "نظر مردم" حقیقتا و واقعیتا، تا کجا شرط بوده و است همواره محل بحث است؛ حالیا در آستانهی هزارهی سوم میلادی شاید در جهان نتوان یافت هیچ نظام حاکمی که خود رسما خود را مستبد و مطلقالعنان بداند و بنامد؛ دستکم به سبب جو سیاسی حاکم بر جهان، به ظاهر هم که شده هیچ نظام حاکمی علنا نمیگوید: "مردم کیلویی چند؟"؛ با این حال هیچ کجا هم اینطور نیست که اگر مردم ضرورت تغییر و تحولی را احساس کردند نظامهای حاکم بیایند و بگویند: "بفرمایید! امر امر شماست!" علیرغم تمام ادعاهایی که در سراسر جهان دربارهی تحقق مردمسالاری میشود، در واقع امر، یا اساسا هیچ مردمسالاریای در کار نیست و یا اگر هم هست بسی مشروط است، مشروط و محدود به میل و منویات حکومتها و نظامهای سیاسی حاکم بر ملتها- همانطورکه در جنبشهای مردمی اخیر در متمدنترین و مدعیترین کشورها یعنی آمریکا و فرانسه هم دیدیم که چگونه دولتملتهایشان تظاهرات خیابانی به حق مردم خود را سرکوب کردند بی آنکه تن به خواستشان بدهند!
مبتنی بر آنچه گفته شد فاصلهی میان ملتها و دولتها، حتی در مدعیترین و مردمیترین نظامهای سیاسی حال حاضر دنیا یعنی "دولتملتها"، یک واقعیت اجتماعی است که بنوعی باید پذیرفت؛ با اتکاء به این واقعیت، حالیا مسأله یا بهتر بگویم معیار و مقیاس تحقق مردمسالاری در جوامع مختلف بشری، نه لزوما بود و نبود فاصله میان ملتها و دولتها بلکه عموما کم یا زیادی آن در قیاس با هم میباشد؛ هر جامعهای که کمترین فاصله را دارا باشد "مردمسالارترین" و هر که بیشترین فاصله را داشته باشد "دولتسالارترین" است.
این فاصله با توجه به ایستار هر کدام تا حدی معمول و منطقی بنظر میرسد؛ ملت "مظهر مطالبه" و دولت "مصدر مواصله" است، همانطور که در عالم معنا میان این دو مفهوم فاصله است در عالم عمل هم نقد یا وصول شدن اصولی هر طلبی، هم کار هم زمان میبرد؛ "خواستار شدن" یک چیز و "ساختار شدن" یک چیز دیگر است؛ "خواست" (بمثابهی یک ذهنیت) یک امر ساده و سیال و "ساخت" (بمثابهی یک عینیت) یک امر پیچیده و پابند پی است و بهرحال تبدیل شدن این به آن و نهادینه شدناش زمان میبرد.
از این نظر شاید تصور به صفر رسیدن این فاصله برای همیشه در حد یک آرمان ذیل اصل مدینه فاضله باقی بماند؛ اما درک این نکته، یعنی زمانبر بودن تبدیل یک خواست به یک ساخت، دشوار نیست، مشکل ملتها با دولتها هم اساسا این نیست؛ زمانهای درازی که ملتها پای دولتها مینشینند در واقع با خوشبینی و خوشدلی تمام دارند به دولتها فرصت انجام کار میدهند؛ مسائل و مشکلات بین ملتها و دولتها زمانی پیش میآید که دولتها، علیرغم طرح وعدههای فراوان و صرف زمانهای کلان، یا نمیتوانند و یا که نمیخواهند به مطالبات ملت ترتیب اثر دهند. درک این واقعیت تلخ است که ناگزیر رابطهی ملتها و دولتها را وارد چالش میکند.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست
[ یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 تیپ ایدئالی برای نامزدی شورای شهر - بخش چهارم
✍️ حسین شیران - جامعهشناس
4. شوراشناسی: یک نامزد شورای شهر نظرا باید از فلسفۀ وجودی و مبانی قانونی و قوانین و مقررات و حوزۀ اختیارات و اقتدارات شوراها آگاهی داشته و عملا از کموکیف روابط این نهاد مردمی با سایر نهادها باخبر باشد. ساختار و سابقۀ تاریخی شوراها را شناخته و از چندوچون فعالیتها و چالشهای شوراهای قبلی هم در سطح ملی و هم سطح محلی اطلاعات لازم را کسب کرده باشد. در کل در هر حوزهای، قبل از ورود به میدان عمل، شناخت حداکثری از کموکیف حضور در آن و نیز قواعد و شرایط بازی در آن باید حاصل باشد.
بسیاری از شعارهایی که از سوی بسیاری از نامزدهای محترم شوراها مطرح میشوند، در گذر از آنهایی که مشخصا به قصد عوامفریبی صادر میشوند و از این جهت که مصرف انتخاباتی دارند حسابشان از بقیه جداست، دلیل اینکه در زمان زمامداری محقق نمیشوند و در زمرۀ وعدههای عملی نشده تلنبار میشوند و چون باری بدنهاد بر ذهن مردم سنگینی میکنند، بطور مشخص به این دلیل است که مبتنی بر شناختهای واقعی از میدان عمل تعریف و تنظیم نشدهاند و از این جهت حتی اگر ارادهای بر پیگیریشان هم باشد چون مقدوریتها و محدودیتها و محذوریتها را بدرستی نسنجیدهاند در مقام عمل دچار مشکلات فراوان میگردند.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: تیپ ایدئال Ideal Type, ماکس وبر Max Weber, بوروکراسی دیوانسالاری, انتخابات شورای شهر
[ یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 تیپ ایدئالی برای نامزدی شورای شهر - بخش سوم
✍️ حسین شیران - جامعهشناس
3. ایدهشناسی: یک نامزد شورای شهر ضرورتا باید ایدهشناس و ایدهپرداز بوده، در ارتباط با مسائل متعدد و متنوع شهری صاحب ایده و اندیشه باشد. اگر که گریزی از پیشآمد مسائل مختلف در اجتماع شهری نباشد گریزی از یافتن راهحلی برای هر کدام از آنها در محافل تصمیمسازی همچون شوراهای شهرها هم نیست؛ هر راهحلی مسبوق بر ایدهای عملی است که باید از پیش اندیشیده و بعد در قالب برنامه ارائه و در قالب طرحها و پروژهها اجرایی گردد.
ایدهشناسی مکمل بعد مسألهشناسی است و یک نامزد شورا ضرورتا باید در هر دو بعد متخصص و متبحر بوده، هم مسائل و چالشهای مهم شهری را بشناسد و هم در ارتباط با هر کدام ایدهها و راهکارهای ملموس و معطوف به عمل در ذهن خود پرورده باشد. هرگاه و هرجا فکر و ذکر و ذهنیت نامزدها و یا تحققا اعضای شوراها عطف چیزی جز مسألهشناسی و ایدهشناسی در خصوص شهر باشد میتوان یقین داشت که شوراها از اصالت و رسالت و فلسفۀ وجودی خود تهی گشته، صرفا بمثابۀ باری به هر جهت، بر دوش شهر و شهروندان شرف حضور دارند.
ادامه دارد ...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: تیپ ایدئال Ideal Type, ماکس وبر Max Weber, بوروکراسی دیوانسالاری, انتخابات شورای شهر
[ چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 تیپ ایدئالی برای نامزدی شورای شهر - بخش-دوم
✍️ حسین شیران - جامعهشناس
طبعا اگر که بخواهیم تیپ ایدئالی برای نامزدی شورای شهر تعریف و تعیین کنیم ضرورتا باید ابعادی برای آن مشخص سازیم که ویژگیهای لازم برای یک چنین امر مهمی را در نظر و در برداشته باشد. در این راستا ذیلا به چند بعد اساسی در این زمینه اشاره میشود با ذکر این نکته که مطمئنا با توجه و تمرکز و هماندیشیهای بیشتر در این خصوص میتوان به تیپ ایدئال جامعتر و فراگیرتری که ملاک نظر و عمل باشد دست یافت:
۱. شهرشناسی: بدیهی است که یک نامزد شورای شهر ضرورتا باید واجد بیشترین شناختها از شهر خود از جهات مختلف تاریخی، جغرافیایی، جمعیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و ... باشد. محلات و مناطق شهر خود را بارها از نزدیک دیده و دقیقا و قویا از کم و کیف توسعه یا عدم توسعه و میزان برخورداری یا عدم برخورداری آنها باخبر باشد. علاوه بر خود شهر، با مردم شهر خود و ویژگیهای پنداری، گفتاری و کرداری آنها در زمینههای مختلف هم آشنا باشد. ...
2. مسألهشناسی: یک نامزد شورای شهر ضرورتا باید از قدرت تشخیص و تجزیه و تحلیل مسائل متعدد شهری برخوردار باشد و اصولا و اساسا بداند که یک موضوع مشخص تحت چه شرایطی تبدیل به یک مسأله میگردد و تحت چه شرایطی از مسأله بودن خارج میشود؛ مضاف بر این با چگونگی برخورد و طرح و تعقیب مسائل مختلف شهری هم آشنا باشد؛ هم از این جهت ضرورتا باید واجد تخصص و تعهد و تجارب لازم در این زمینه باشد. از نظر جامعهشناسی شهری شهر بمثابۀ کشور و شورای شهر هم بمثابۀ مجلس ملی این شهر است و مهمترین وظیفه و رسالتاش هم توجه و تمرکز بر مسائل خرد و کلان شهری و مطالعه و مطالبۀ مستمر در راستای حل و فصل آنها در مسیر توسعۀ پایدار است. ...
ادامه دارد ...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: تیپ ایدئال Ideal Type, ماکس وبر Max Weber, بوروکراسی دیوانسالاری, انتخابات شورای شهر
[ شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 تیپ ایدئالی برای نامزدی شورای شهر - بخش اول
✍️ حسین شیران - جامعهشناس
"تیپ ایدئال Ideal Type" یک سازۀ مفهومی جامعی از جامعهشناس بزرگ "ماکس وبر Max Weber" برای توصیف و تحلیل تطبیقی پدیدههای اجتماعی است؛ در واقع تیپ ایدئال دربرگیرنده "ویژگیها و صفات لازم" برای تحقق یک پدیدۀ اجتماعی معین در متن جامعه است و مشخصا منظور وبر از طرح و شرح یک چنین مفهومی، فراهم ساختن یک معیار و مبنای معقول و منطقی جهت مقایسه و سنجش وضعیت موجود انواع و مقولات یک پدیده معین با همدیگر و با وضعیت ایدئال یا مطلوب ترسیم و توصیف شده است. از این سازه خود وبر در توصیف و تحلیل تطبیقی بوروکراسی (دیوانسالاری) استفاده کرده است.
این روزها که انتخابات شورای شهرها در پیش است و تبلیغات و تهییجات و تحرکات نامزدهای این دوره از انتخابات در رقابت باهم از مدتها پیش آغاز شده است بنظر میرسد در راستای عملکرد بهتر در انتخاب نامزد اصلح، به یک تیپ ایدئال از پیش تعیینشدهای در این خصوص نیاز داریم تا بر اساس آن در یک چارچوب منطقی و معقول و قابل دفاع، نامزدهای شوراهای شهرها را در قیاس با یکدیگر سنجیده و با مشخص ساختن عیار واقعی هر کس بهترین گزینه را برای شورای شهر خود انتخاب کنیم.
بدیهی است که این تیپ ایدئال باید ویژگیها و صفات لازم برای نامزدی شورای شهر را بنحو احسن و اکمل پوشش دهد تا با تأمین "اعتبار سنجش" بتواند یک الگوی عملی مطلوب برای مقایسه و انتخاب اصلحترین افراد برای شوراهای شهرها فراهم سازد؛ و بعد بدیهی است که اتخاذ و اعمال یک چنین رویکردی نمیتواند بدرستی از سوی عوام و عموم مردم صورت بگیرد، از این نظر ضرورت دارد "خواص و نخبگان" هر شهر در این خصوص "احساس مسئولیت" کرده، طی سازوکاری مردممدارانه مستقیم یا غیرمستقیم اندیشهها و برنامههای نامزدهای شوراها را مطابق الگو ارزیابی کرده و در انتخاب مناسبترین گزینهها به مردم شهر خود مشورت دهند.
در بخش بعد به مهمترین ابعاد تیپ ایدئال نامزدی شورای شهرها اشاره خواهد شد.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: تیپ ایدئال Ideal Type, ماکس وبر Max Weber, بوروکراسی دیوانسالاری, انتخابات شورای شهر
[ سه شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]