🌓 جامعهشناسی جنبشهای مردمی - بخش پنجم
✍️ حسین شیران
.
در شرح تفاوت میان «آگاهی» و «اندیشه» باید گفت: آگاهی حکایت از اشراف بر یک موضوع و موضع و موقعیت مشخص و مسائل و مشکلات آن دارد و اندیشه حکایت از تأنی و تأمل در کموکیف یک موضوع و موضع و موقعیت مشخص و تولید و تجویز «طرح و تدبیری مشخص» برای حل مسائل و مشکلات آن؛ آگاهی در حقیقت صرف و خرج معرفت است و اندیشه کسب و دخل معرفت؛ آگاهی درک است و اندیشه حرکت؛ آگاهی از طریق حواس حاصل میشود و اندیشه از طریق تعقل؛ آگاهی مشترک میان عوام و خواص و اندیشه خاص خواص (عقلای قوم) است.
.
اندیشه در امتداد آگاهی و مسبوق بر آن است. در ارتباط با هر موضوع و هر مسألهای در کل سه حالت داریم: نخست «ناآگاهی» است؛ به هرحال هستند کسان بسیاری که از موضوعات و مسائل بسیاری بیخبرند؛ چارهی کار اینجا دادن اطلاعات و آگاه ساختن است (حالت دوم)؛ اگرچه کسی برای میزان کسب آگاهی حد و مرزی تعیین نکرده- اغلب هم گفته میشود "هرچه آگاهتر بهتر"، اما باید دانست آگاهی شمشیر دولبه است؛ اگر کمبود آگاهی درد و غم است ازدیادش هم سم و موجب مرض است. باید حسب ضرورت و حسابشده آگاهی یافت و یا داد و این مهم- چه زمان در ارتباط با چه موضوع و مسألهای چه حد آگاهی بهتر است، امری تخصصی و خاص همان خواص جامعه است.
.
با این وجود حالیا در عصر اطلاعات هستیم و همه گوشی در دست شب و روز اقیانوس اطلاعات را درمینوردیم و مدام در هر زمینه به اطلاعات خود میافزاییم و به خیال خود روزبهروز دانشمندتر میشویم؛ همین خیال باعث میشود فکر کنیم مردمانی آگاه و فهیم هستیم و برخلاف گذشته دیگر همه چیز را میدانیم و در هر حوزه آگاه و صاحبنظر هستیم و خلاصه که خود خوب میدانیم چه خوب است و چه بد، و چه میخواهیم و چرا میخواهیم و دیگر کلاه سرمان نمیرود! این همان عوارض و توهمات «اطلاعات مازاد» است که لزوما، برخلاف آنچه که فکر میکنیم، باعث تسهیل و تسریع در رشد اجتماعی نمیشود بلکه گاه برعکس باعث سرگیجه و سردرگمی ما میشود.
.
اطلاعات در حکم مصالح لازم برای ساختوساز است؛ نخست باید ببینیم چه میخواهیم بسازیم و چگونه با چه نوع و چه میزان مصالح؛ همانطورکه کماش باعث توقف و تعطیلی کار و انصراف از ساخت میشود زیادیاش هم دستوپاگیر شده بنوعی دیگر باعث اختلال در کار و انزجار از ساخت میشود! اگرنه در آغاز، دستکم اینجا باید به قدر ضرورت دست نگهداشت و «جامعاندیشانه» در کلیت کار و بار اندیشه کرد و بعد مصالح لازم برای ادامهی کار را برگزید و باقی را دور ریخت و یا دستکم برای مراحل بعدی کار و یا کار دیگری کنار گذاشت. این همان مرحله و یا حالت سوم است. (باقی در بخش بعد)
(باقی در بخش بعد)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی
[ یکشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]