جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران
بخش چهارم
رشتۀ جامعه شناسی پس از تأسیس در ایران، دو فشار متناقض را تجربه كرد: یكی از جهت ساختاری و نهادینه شدناش و دیگری از جهت اعتبارات عمومیاش؛ از نظر نهادینه شدن، جامعه شناسی بازتابشی از منطق اداری غالب از یک دولت مدرن، غربی و سکولار ولی غیردموکراتیک [دولت پهلوی] بود؛ در اینجا جامعه شناسی بعنوان یک علم اجتماعی پوزیتیویست ترویج شد که تاب و تحمل رویکردهای انتقادی آموزشی و درسی را نداشت.
دولت، حزب کمونیست ایران را تحریم کرده و آموزش اندیشههای مارکسیستی را منع نموده بود. برعکس، خارج از دانشگاه، ایدههای انتقادی علیه حکومت استبدادی شاه و نیز پوزیتیویسم آمریکایی از محبوبیت عام برخوردار بود. با اینکه ایدههای جامعه شناسی انتقادی و مارکسیستی در میان روشنفکران و دانشجویان سکولار رایج بود، ایدههای اسلامی رادیکال در میان اکثر دانشجویان نسل اولی دانشگاه رواج داشت.
از این جهت، برنامۀ درسی جامعه شناسی تحت فشارهای متناقضی از داخل و خارج دانشگاه قرار گرفت. دولت خواستار یک برنامۀ درسی غیرسیاسی و غیرانتقادی بود، اما با این حال آموزش جامعه شناسی همچنان تأملی Reflexive باقی ماند. ایدههای انتقادی با احتیاط آموزش داده شدند؛ اغلب پوشیده سخن گفتن به زبانی مبهم و بدون اشاره به یک متنی خاص، به معلمان این اجازه را میداد که در صورت لزوم آموزش این ایده ها را انکار کنند یا ادعا کنند که دانشجویان دچار سوءتفاهم شدهاند.
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ دوشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]