🌓 زمینهات را عوض کن!
✍️ حسین شیران
هر روز خبر افشاء، هر روز خبر ارتشاء، هر روز خبر احتکار، هر روز خبر اختلاس، هر روز خبر احضار، هر روز خبر بازداشت- آن هم از هر نوعاش: بازداشت مدیر، بازداشت معاون، بازداشت نماینده، بازداشت شورا، بازداشت شهردار، ...؛ در مقام نوشتن جاهایی هست که واقعیت کم است و قلم زیاده میآورد، جاهایی هم است که واقعیت زیاده است و قلم کم میآورد؛ این از آن نوعاش است که واقعا قلم کم میآورد و باز میماند که چه بنویسد از کجا بنویسد و یا کدام را بنویسد!
همه اینها در حقیقت دزدی هستند و ما با شنیدن این اخبار، ناامید و ناراحت و نگران از خود میپرسیم که واقعا این همه دزد از کجا میآیند؟ و یا گاه هم از خود میپرسیم واقعا این همه دزد از کجا میدزدند؟ این دو پرسش اگر چه هر دو به یک موضوع و یک مسأله اشارت دارند اما محل و مبنای ورودشان به مسأله باهم فرق میکند؛ در اولی تأکید و تکیه بر "این همه دزد" است و در دومی بر "از کجا میدزدند"؛ در اولی "خیل افراد دزد" مدّنظر است در دومی "خیل اماکن دزدی"؛ و در مقام پاسخ، در اولی بیشتر "ذات افراد" محل تأکید است و در دومی بیشتر "زمینه افعال"؛ در این بحث توجه و تمرکز ما بیشتر بر دومی است.
اگر شما یک تکه گوشت را "بیرون" دم در بگذارید چه خواهد شد؟ بلافاصله سگی گربهای که در آن اطراف میپلکد از راه خواهد رسید و آن تکه گوشت را گم و گور خواهد کرد. این سرنوشت واقعی هر آن چیزیست که از محل حقیقی خویش بیرون نهاده شود. در این واقعه، سگ یا گربه به همان اندازه عامل است که آنکه گوشت را بیرون نهاده و یا فرقی نمیکند راهی برای بیرون برده شدناش باز و باقی گذاشته است؛ اتفاقا نقش دومی در تحقق و توسعه امر بسی بیشتر از اولی است چون در اصل او، عمدا یا سهوا، زمینه را برای یک چنین کاری فراهم ساخته و از کسی یا کسانی که میتوانستند دزد نباشند دزد ساخته و سرزمین را به "سرزمین دزدان" تبدیل کرده است.
این بیانگر نقش والای "زمینه"، از نقطهنظر جامعهشناختی، در کم و کیف بروز مسائل اجتماعی در جامعه است. در این ماجرا لزوما نمیتوان گربهای که در آن اطراف میپلکد را ذاتا دزد و مترصد دزدی تلقی کرد؛ گربه به حکم "غریزه"، گوشتی که سر راهاش باشد را برخواهد گرفت و ضربالمثل "در دیزی باز است حیای گربه کجا رفته" را به اندازۀ واضع آن که مشخصا از یک گربه "انتظار حیا" دارد بیاعتبار خواهد ساخت. انسان هم بدوا چیزی همسنگ گربه است- کودک هر چیزی که سر راهاش باشد را برمیدارد بیآنکه بداند و یا بپرسد صاحباش کیست، به همین سان در کل، هر گربهسانی اگر گوشتی دم دستاش باشد و امکان بیرون بردناش برایش فراهم باشد را دیر یا زود به "زور غریزه" بیرون خواهد برد و خواهد خورد مگر اینکه عنان محکم "اجتماعی شدن" و "اخلاقی زیستن" بر فرق مرکب تیزپای غریزهاش نشانده و به قوت واجد آن "حیا"یی گشته باشد که صحبت ضرورتاش است.
◀️ نتیجه: از آنجایی که "حیا درّ گرانی است، به هر کس ندهند" پس نباید به "هوای حیا" در دیزی را باز گذاشت و زمینه را برای تشویق و ترویج دزدی و افزایش بیرویه تعداد دزدان در جامعه و برازنده کردن نام ایران به "سرزمین دزدان" فراهم ساخت. اگر میخواهی "سرزمین دزدان" دستکم به مرز "دزدان سرزمین" باز گردد در دیزی (منابع ملت و مملکت) را محکم ببند و بعد نگاهبانانی از "حیاداران راستین" (و نه ریاکاران راستین) بر گرد آنها بگمار آنوقت خواهی دید زمینه که نباشد گربهسانان کمتر هوای گوشتدزدی میکنند، اگر هم کردند یا دست خالی برمیگردند و یا دست در بند میگردند؛ پس نخست "زمینهات را عوض کن" تا خیل گرد و غبارها بخوابد؛ مادام که در دیزی باز است نه تکیه بر "حیا" و نه توقع "عبرت" هیچکدام مانعی بازدارنده در برابر ترویج مسأله نخواهند شد- کما اینکه تا کنون هم نشدهاند!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, مسائل اجتماعی ایران, حسین شیران
[ چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]