🌓 جامعهشناسی جنبشهای مردمی - بخش چهاردهم
✍️ حسین شیران
.
اصولا و اساسا در جوامعی همچون جامعهی ما که فقر یا فقدان "عقلانیت کارساز و چارهساز" در آن بیداد میکند و مشخصا طرح و تدبیری اساسی- چه برای "پیشگیری" و چه "حل و فصل"مسائل و مشکلات فراوان، به چشم نمیخورد بلکه برعکس به مرور بر شدت و حدت آنها و به تبع آن وخامت اوضاع و احوال افزوده میشود، خواهناخواه راهبرد "سخنرانی و سخندرمانی" رواج و رسمیت مییابد و تحققا از جایگاهی بلند برخوردار میگردد.
.
عموما مقامات و مدیران و متولیان برای "توضیح ناکامیها" و "توجیه ناتوانیها" و خصوصا "فرافکنی" آنها مدام مجلس و محفل میآرایند و فوجفوج مخاطب میآورند و رسانه احضار میکنند و مصاحبهها میکنند و با هزار عتاب و خطاب ساحت خود را از هرگونه خبط و خطا "تبرئه" و دشمنان داخل و خارج را همه "تخطئه" میکنند و هرچه کجی و کمی و کاستیست را به ریش آنها میبندند؛ با اینحال، با وجود اذعان به قدرت دشمن در کارشکنی، باز "وعده و وعید" میدهند و باز به خیال خود با سخنان خود در جامعه "امید و ایمان" میآفرینند؛
.
در مقابل، مخالفان و منتقدان و معترضان هم شبانهروز آشکار و نهان اینجا و آنجا در محافل حقیقی و مجازی و شبکههای اجتماعی و تلویزیونی، در باب نارساییها و ناراستیها و فقر فکری و ذهنی و فسق و فجور و فساد صاحبان قدرت یکریز سخنپراکنیها میکنند و پردهها میدرند و پشتپردهها رو میکنند و خلاصه هر سخن نگفته و نهفته که بر سینه سنگینی کند را برون میریزند و به این ترتیب دستکم تا حدی از فشار درونی و روانی خود و خلق میکاهند- چه براستی گفتوشنود از دردها- بویژه دردهای مشترک، تا حدی آرامش میآورد و نگفتن و نشنیدناش به "خودخوری" میانجامد.
.
در یک چنین مصافی در فصل زرد و سردی از روابط میان ملت و حکومت، عباسیها و رساییها و رائفیپورها و شریعتمداریها و میرسلیمها و علمالهدیها و صدیقیها و حتی خود رئیسیها و سفیهالدولههایی همچون عبدالملکیها میشوند قهرمانان میدان "سخنگرایی و سخنگری"، که بیهیچ عمل مفید و مؤثری، پیوسته با سخنان عجیب و غریبی که میگویند خوراک سخنگران و سخنگرایان در طرف مقابل را فراهم میسازند- انگار که هستند و مأموریت دارند تا اینگونه اذهان مردم را بخود مشغول دارند و در خط مقدم نقدها و نفیها را بجان بخرند و حس اعتراض و انتقامجویی مردم را به صرف سخن و در میدان سخن ارضا و خنثی و تخلیه سازند.
.
به این ترتیب طی جنگی سرد- که البته گاه گرم هم میشود و گلوله جای کلمه را میگیرد، هزارانهزار کلمه در باب مسائل و مباحث مختلف مهم یا غیرمهم از جانب سخنگرایان و سخنگران هر دو طرف رد و بدل میشوند بیآنکه بواقع مسألهای در این میان حل و فصل شود! این بمعنای بیجا و بیجهت و بیهوده بودن تقابل کلامی نیست و البته که هزار بار از سکون و سکوت بهتر است اما متأسفانه بمعنای کارساز و چارهساز بودناش هم نیست. کارساز و چارهساز بودن از عقلانیت برمیخیزد و عقلانیت از عقلا. اما عقلای قوم کیستند و چه ویژگیهایی دارند؟ و چه باید بکنند؟ ...
.
(باقی در بخش بعد)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی
[ سه شنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]