🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش سوم
✍️ حسین شیران
.
درک حکایت پیل مولوی مستلزم درک برخی فرضها و پیشفرضهاست، از جمله اینکه حقیقت همواره بزرگتر از آنست که در ظرف محدود ذهن یک فرد بگنجد. بر این اساس امکان احساس و ادراک یکضرب و یکنفرهی حقیقت وجود ندارد. هیچکس هیچ شناخت پیشینی از کم و کیف حقیقت ندارد اما از وجود آن آگاه است و همین حقیقتجویی را ممکن و موجه میدارد. هر فرد بر اساس موضع و موقعیت و ویژگیهای فردی و فکری و زمینهای و زمانی خود اقدام به حقیقتجویی میکند و در بهترین حالت تنها به احساس و ادراک بخشی از حقیقت نائل میآید و نه هرگز تمامی آن.
.
تا اینجای کار هیچ ایرادی بر هیچ کسی نیست، از اینجا به بعد است که مشکلات خطیر و خطرناکی در مقام شناخت حقیقت پیش میآیند- دقیقا از زمانی که هرکس فرادست بودن حقیقت را فراموش میکند و خیال میکند با ادراک بخش کوچکی از حقیقت تمامی آن را در مشت دارد! آنکه به احساس و ادراک خرطوم نائل آمده کلیت پیل را همچو ناودانی میداند، آنکه به گوش پیل دست مالیده بادبیزناش میخواند، آنکه پای پیل را لمس کرده عین عمود میانگاردش و آن هم که دست بر پشت پیل نهاده تختاش تلقی میکند! باری، به این قرار یک حقیقت واحد عناوین مختلف به خود میگیرد:
.
همچنین هر یک به جزوی که رسید | فهم آن میکرد هر جا میشنید
از نظرگه گفتشان شد مختلف | آن یکی دالاش لقب داد این الف
.
اساسا خطایی سنگینتر و سهمگینتر از تعمیم ویژگیهای جزء به کل و تحمیل و تحویل جزء بجای کل نیست؛ جزء کجا و کل کجا؟ ویژگیهای تمامی اجزاء را هم که باهم جمع کنیم باز تمامی ویژگیهای کل نمیشود، چه کل چیزی فرا و ورای جمع اجزای تشکیلدهنده است، بر این اساس مشخص است اگرکه هستی و هویت یک جزء را به کل نسبت دهیم تا کجا در حق هستی و هویت کل اجحاف کردهایم! این دقیقا آن کاریست که ایدئولوژیها در حق حقایق عالم میکنند و از این جهت هیچ چیزی به اندازهی ایدئولوژیهایی که یک حقیقت را توصیف میکنند در حق آن ظلم نمیکنند!
.
ایدئولوژیها فکر میکنند در خدمت حقایق عالماند، چه آنها را در نزد مردمان برجسته و بزرگ میسازند اما در واقع چیزی که برجسته و بزرگ میشود خود ایدئولوژیها و خود ایدئولوژیپردازها هستند و چیزی که کوچک میشود همانا حقایق عالماند، چه هر چیزی که باعث شود حقیقتی کم جلوه داده شود در واقع آن را خوار و حقیر ساخته است و بعد هرچه بیشتر بخواهد جای خالی کمبودها را با توضیحات و توجیهات بیشتر پر کند بس ایدئولوژیتر میشود، چه بهترین حملهها بدترین دفاعهاست. با اینحال چاره چیست؟ آیا ایدئولوژیها فاقد ارزش و اهمیتاند؟ آیا همه باطلاند و باید همه را دور ریخت؟ ...
.
(پاسخ در بخش بعد)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]