جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 فراتلفیق‌گرایی، برای رهایی - بخش چهارم
✍️ حسین شیران

.

بر اساس آنچه در قالب حکایت پیل مولوی گفته شد ایدئولوژی‌ها معارفی معطوف و مربوط به واقعیت و یا حقیقت امر معینی هستند که عموما بر اساس احساس و ادراک بخشی از آن واقعیت و حقیقت، و نه هرگز تمامی آن، پدید آمده‌اند؛ بر این اساس نه می‌توان ایدئولوژی‌ها را همه باطل دانست و دورشان ریخت- چرا که هیچ بی‌ارتباط با واقعیت و حقیقت امر نیستند و دست‌کم هر کدام بخشی از آن را دربردارند، و نه می‌توان همه را باور داشت- چه بدلیل عدم امکان احساس و ادراک کامل واقعیت و حقیقت هرگز مبین و معرف کل هم نیستند: "چشم حس همچون کف دستست و بس | نیست کف را بر همه‌ی او دسترس".

.

ایدئولوژی در واقع ترکیبی از "افهام و اوهام" است و همین کم و کیف مواجهه با آن را حساس می‌سازد. تشخیص اینکه چه حدی از یک ایدئولوژی حاصل افهام واقعیت و حقیقت و چه حدی از آن حاصل اوهام پیرامون آن‌هاست دشوار است- حتی برای خود سازنده و پردازنده‌اش، چه او در مقام ایجاد یک ایدئولوژی قائل به اوهام که نیست بلکه همه ساخته و پرداخته‌هایش را حاصل فهم دقیق و درست واقعیت و حقیقت و از این جهت بس قابل اعتناء و اعتماد و حتی لایق ایمان می‌داند! اما بواقع او اگر هم در شناخت جزئی از واقعیت و حقیقت صادق باشد در تعمیم آن به کل و شناخت کل دچار توهم است.

.

یافته‌های علم روان‌شناسی اجتماعی بویژه مکتب گشتالت، که حول محور پدیده‌ی ادراک تحقیق می‌کنند، هم احکام حکایت پیل مولوی را تأیید می‌کنند- این‌که هیچ‌کس قادر نیست تمامی آن‌چه در پیرامون‌اش می‌گذرد و یا وجود دارد را تمام و کمال احساس و ادراک کند بلکه بصورت موردی و مقطعی جزئیاتی از آن را احساس و ادراک می‌کند و بعد بمثابه‌ی یک واقعیت و حقیقت تام آن را تلقین و تفسیر و تبلیغ می‌کند. فلذا می‌توان گفت که ما همواره با بت‌ها و بدل‌هایی از واقعیت و حقیقت امر مواجه هستیم و نه خود آن‌ها، و این ناشی از تاریکی حاکم بر شناخت ماست- چون اصل‌اش را نداریم و نمی‌شناسیم و نمی‌شناسند بدل‌اش را تحویل می‌دهیم.

.

این‌که ایدئولوژی "شبه‌معرفت" تلقی می‌گردد و به خیل اوصافی همچون موهوم و منحرف و مجعول و مغشوش و مشکوک مزین می‌گردد ناشی از همین آمیخته بودن افهام و اوهام در آن است. این خود واقعیتی‌ست که هست و باید با آن بنحو اصولی برخورد کرد. بدوا ما را گریزی از رویش ناگزیر ایدئولوژی‌ها نیست- آن‌ها سعی و کوششی- هرچند ناقص و نارسا - برای فهم وقایع و حقایق عالم‌اند و از این جهت حائز ارزش و اهمیت‌اند. ایرادشان اگر آمیخته بودن‌شان با اوهام است ضرورتا باید فکری به حال اوهام‌شان بکنیم.

.
(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ دوشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]