🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش یازدهم
✍️ حسین شیران
.
پستمدرنیسم، همانطورکه از عنواناش برمیآید، حکایت از موضع و منظری معطوف به جامعه و جهان پس از حدوث تغییرات و تحولات ناشی از مدرنیسم و مدرنیته دارد و در واقع واکنشی انتقادی نسبت به دستآویزها و دستآوردهای ایندو در قرون اخیر است؛ به بیان نمادین شِکوه و شکایت و عتاب و خطاب یک فرزند نوبالغ نوپا به یک "پدر پیر انقلابی"ست که کو کجاست آن وعدهها و شعارهای پرطمطراق جهانگیر که میدادی؟! چه شد کجا رفت آن عدالت اجتماعی، آن آزادی و برابری، آن رونق و رفاه، آن خوشحالی و خوشبختی که قرار بود برای جهان و جهانیان به ارمغان بیاوری؟! ...
.
کو کجاست آن روشنایی عالمتاب خورشید خردگرایی و روشنگریات؟! چرا همچنان جهان غرق تاریکیهای هولناک است؟! توحش هست، تهاجم هست، تصرف هست! مگر جنگ و جدال و قتل و غارت ویژگی خاص جهان پیشامدرن و روح نظامیگریاش نبود؟! پس اینهمه جنگ در جهان صنعتی و مدرن و فوقمدرن از چیست؟! اینهمه استبداد و استضعاف و استعمار و استثمار از کیست؟! مگر سخن از جهان واحد و جهانیشدن و وحدت و یکدلی و یکپارچگی نوع بشر نبود؟! این هسته و پیرامون و حاکم و محکوم و ظالم و مظلوم و زندانی و زندانبان و غرب و شرق و مرد و زن و سفید و سیاه و ناهمجنس و همجنس و خلاصه انسان و ناانسانات چیست؟! ...
.
باری، مبتنی بر پدیداری و پایداری یک چنین پدیدههاییست که پستمدرنیسم دیگر باور خود به هر اصل و اساس و آرمانی که نوید انقلابی دهد و هر انقلاب و انقلابیای که نوید تغییر و تحول و توسعه و پیشرفت دهد را از دست داده و به همه به دیدهی تردید بلکه تهدید مینگرد. او اکنون ایمان را در بیایمانی و آسایش را در عصیان میجوید و بر این اساس هر آنچه پایه و مایهی کار و بار پدر (مدرنیسم) بود و است را بیارزش و بیاعتبار میسازد: اگر پدر- پدری که همچنان هست و نفس میکشد، طالب تفکر عقلانی بود او تمایلاش به تفکر غیرعقلانیست؛ اگر پدر علمگرا بود او ضدعلم است؛ اگر پدر فردگرا بود او چندفرهنگگراست؛
.
اگر پدر دنبال حقیقت بود او در پی کنایت است؛ اگر پدر دربهدر دنبال قطعیت میگشت او دلبستهی نسبیت است؛ اگر پدر امیدوار بود او غرق شک و تردید است؛ اگر پدر در پی پایداری بود او همه چیز را ناپایدار میداند؛ اگر پدر زندگی را هدفمند میدانست او پوچ و بیمعنیاش میانگارد؛ اگر پدر سادگی و ظرافت را ترجیح میدهد او به پیچیدگی و تنوع توجه میکند؛ اگر پدر پی ارزشهای جهانی بود او به ارزشهای محلی گرایش دارد؛ اگر پدر روایتهای کلان میساخت او خردهروایتها را میستاید و مهمتر از همه اگر پدر پی وحدت بود او به کثرت نظر دارد؛ و ...
.
حال با این حساب و با این حال و هوا و زمینه و ذهنیتی که کمابیش بر گوشه و کنار جهان حاکم است چگونه میتوان راهی برای رهایی از تکثر ایدئولوژیهای حاکم بر جهان و جوامع بشری- موضوع و مسألهی اصلی این بحث، جستجو کرد؟ ...
.
(باقی در بخش بعد)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ چهارشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]