🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش دوزادهم
✍️ حسین شیران
.
ذکر یک نکتهی مهم در باب موضوع و در واقع مسألهی اصلی این بحث یعنی "تکثر ایدئولوژیها" ضروریست و آن اینکه جستجوی راهی برای رهایی از این وضع در نهایت متضمن و متصور حذف ایدئولوژیها نخواهد و نتواند بود چه یک چنین کاری بواقع نه ممکن است و نه حتی مفید؛ ایدئولوژی نه بمعنای لغویاش "ایدهشناسی" بلکه بمعنای معمولاش "ایده و یا معرفت معطوف به عمل" فارغ از هر عنوانی که بگیرد همواره همراه حیات اجتماعی بشر بوده و همچنان خواهد بود؛ تا انسان هست ایده هست- حتی اگر این از عهدهی تعداد اندکی برآید، و تا ایده هست ایدئولوژی هم خواهد بود- حتی اگر یک از هزار ایدهها به این مقام و موقعیت برسند.
.
بر این اساس لزوما نه بر حذف ناممکن ایدئولوژی از جامعه و جهان بلکه همچون هر چیز دیگری نظرا و عملا بر حل ممکن مسائل و مشکلات اجتماعی ناشی از آن باید متمرکز شد. در این راستا ما اساسا در دو وجه با ایدئولوژی مسأله و مشکل داریم: 1) تعدد و تکثر آنها در مقام نظر و 2) تعصب و تحکم آنها در مقام عمل؛ اولی یک "مسألهی معرفتی" ناشی از تفرد و تفاوت احساسات و ادراکات و برداشتها از کلیت یک امر است که طبیعتا باعث "تفرق" در شناخت آن میگردد و دومی یک مسألهی سیاسی ناشی از تفوق و قدرت گرفتن ایدئولوژیهاست که غریزتا باعث تسلط و "تفرعن" یک ایدئولوژی بر سایر ایدئولوژیها میگردد.
.
راهکار حال حاضر بشریت برای ایندو مسأله، "پلورالیسم" در جهات مختلفاش بوده و است- یعنی پذیرش تعددها و تکثرهای موجود در ارتباط با هر چیزی؛ وقتی ما را بدوا گریزی از خیزش و رویش ادراکات و برداشتهای متفاوت و متفرق از یک موضوع نیست، و بعد وقتی هر فرقهای سخت بر حقانیت و تفسیر خاص خود از موضوع پافشاری میکند و نه فقط هیچ کوتاه نمیآید بلکه حتی حاضر است در راه آن جان و مال و مملکت خویش را به خطر بیندازد و به جنگ با باقی فرقهها برخیزد چه بهتر که به اصل کثرت قائل باشیم و "حقیقت و رهایی و رستگاری" را منحصر به یک فرقهی خاص ندانیم؛ همه را محق و مجاز شماریم و بگذاریم همه در کنار هم باشند.
.
اتخاذ یک چنین رویه و روندی در ارتباط با مسألهی اول به "پلورالیسم نظری یا معرفتی" میانجامد و در مورد مسألهی دوم به "پلورالیسم سیاسی"- به این معنی که به هیچ فرقه و فکری نباید تا بدانحد قدرت داد که بر باقی فرقهها و فکرها فائق آید و هر آنچه خود صلاح میداند را بر دیگران تحمیل کند و در جوانب گوناگون حق انتخاب و حیات را از آنها بگیرد؛ این همان "انحصارگرایی Exclusivism" و ایدئولوژیک شدن جامعه و جهان است که پلورالیسم از در مقابل آن درآمده است تا بدینوسیله ریشههای تفرقه و تضاد و تقابل در نزد بنیبشر را بخشکاند. اما آیا پلورالیسم در کار خود یعنی خلق جامعه و جهان پلورالستیک موفق بوده است؟ ...
.
(باقی در بخش بعد)
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]