🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش شانزدهم
✍️ حسین شیران
.
در خصوص اهمیت و ضرورت و نیز ضعف و ذلالت پلورالیسم بقدر لازم گفتیم؛ بر این اساس ناگزیر باید توقع خود را نسبت به پلورالیسم و کم و کیف کارسازی و راهگشاییاش بسی تعدیل و تنظیم کنیم تا در کم و کیف تحققاش به مشکل برنخوریم. پلورالیسم پروژهای نه برای پایان دادن به تکثر ایدئولوژیها بلکه برعکس برای میدان دادن به آنهاست؛ پلورالیسم چیزی بیش از این اصل که "بیایید تکثر را بپذیریم و تحکم را از میان برداریم" نه دارد و نه میگوید؛ به این قرار چیزی که پلورالیسم در پی پایان دادن به آن است تحکمگرایی ناشی از انحصارگراییهاست و این چیزیست که آن را در نزد گرفتاران بسی عزیز میسازد.
.
اما نکتهی بسیار حائز اهمیت اینکه پلورالیسم به این مهم یعنی از میان برداشتن تحکمگرایی و انحصارگرایی نه از طریق رویارویی مستقیم بلکه بسی پیشدستی نائل میآید؛ بواقع پلورالیسم طرح و تدبیری برای پیشگیری از پیدایش انحصارگراییهاست- بعد از پیدایش، همانطورکه پیشتر گفتیم، دیگر کاری از دست و زبان شیخ پیر پلورالیسم برنمیآید؛ به بیان دیگر این درست که پلورالیسم داروییست بر درد انحصارگرایی اما مشخصا در مقام پیشگیری و نه درمان؛ فلذا باید به جای و به گاه خویش استعمال شود تا با کمترین عارضه بیشترین اثربخشی حاصل گردد وگرنه استعمال ناشیانه و ناجور و نابهنگاماش ممکنست حال بیمار را از آنچه که هست هم وخیمتر سازد.
.
بر این اساس بهترین زمان برای استعمال داروی پلورالیسم دوران ضعف و افول ایدئولوژیهای انحصارگراست؛ همهی ایدئولوژیهای حاکم بر سپهر سیاسی در هر کجا طلوع و افولی دارند و سرانجام خورشید بختشان از همان مدار و مرقاتی که بالا رفته پایین میآید. صبح طلوعشان مغزها همه داغ و دلها همه قرص و زبانها همه دراز و دستها همه گره خورده است و هر کجا ازآن ایدئولوژی فاتحیست که میغرد و میگوید کلید سعادت بشریت تنها در دست اوست و تنها او برای همه چیز در دنیا و آخرت برنامه دارد و باقی همه منحط و منحرفاند و باید از بین بروند! در این شرایط البته که صحبت از حقانیت و حق حیات سایر ایدئولوژیها جایی نمییابد.
.
لاجرم باید روزگاری بگذرد و ظهر ایدئولوژی و زمان تابش آفتاب داغ و سوزاناش سپری شود و خواهناخواه تنگ غروباش فرارسد، آنگاه زمان خوبی برای اندیشه و ایمان به این ایده است که اصولا و اساسا هیچ تک ایدئولوژیای در جهان قادر به سعادت دنیا و آخرت بشریت نیست؛ این ایده در حقیقت همان اصل و اساس پلورالیسم است که رهایی و رستگاری بشریت را هرگز در انحصار یک ایدئولوژی نمیداند. این ایده را بهنگام باید در حباب روشنگری کرد و همچو چراغی آرام آرام همزمان با افول روشنایی ایدئولوژی حاکم بالا برد و پیش از خاموشیاش از سقف جامعه آویخت- نارساییها و نادرستیها و ناتوانیهایش در تحقق وعدهها خود سیمان خوبیست برای سفت و سخت کردن این چراغ در سقف. (توضیح بیشتر در بخش بعد).
.
(باقی در بخش بعد)
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]