🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش هفدهم
✍️ حسین شیران
.
اینکه گفتیم بهترین زمان برای پایهگذاری پلورالیسم در هر جامعهای دوران افول ایدئولوژی حاکم است نیازمند بسی توضیح است. پیشتر گفتیم ایدئولوژیهای انحصارگرای حاکم در دوران اقتدار خود هرگز اجازهی یک چنین کاری را نمیدهند؛ پلورالیسم یعنی سهمدهی به ایدئولوژیهای موجود، وقتی ایدئولوژی انحصارگرای حاکم اساسا اعتباری به ایدئولوژیهای دیگر قائل نیست البته که سهمی برای حضور و حیاتشان در جامعه نمیدهد چه برسد به اینکه حق حاکمیتی هم برایشان قائل شود. فرصت طلایی برای این کار زمان غروب خورشید بختشان است، در این هنگام باید آگاهانه وارد عمل شد و با نهادینهسازی پلورالیسم از طلوع ایدئولوژی انحصارگرای دیگر در افق جامعه پیشگیری کرد.
.
این تکیه و تأکیدی مجدد بر وجه پیشگیرانهی پلورالیسم است که به ضرورت باید مدنظر داشت. درمان درد ایدئولوژی انحصارگرای حاکم بر جوامع بشری از دشوارترین کارهاست و به این سادگی محقق نمیشود. اگر نتوان بهنگام و بنحو احسن پلورالیسم را در جامعه پایهگذاری کرد ایدئولوژی انحصارگرای دیگری جای قبلی را خواهد گرفت و روز از نو روزی از نو فرصتی دیگر را تا مدتی نامعلوم به تعویق خواهد انداخت. ایدئولوژیها اصولا در پی سلطه و مترصد فرصتاند تا گوی رقابت را از هم بربایند و بر بقیه حاکم شوند، ضرورتا باید جایی این رشتهی منحوس سلطهجویی و حکمرانی را از هم گسست. ایران ما از آغاز تا کنون پیدرپیهم تحت سلطهی حکومتها بوده و دیگر وقت آنست مهر پایانی بر این زده شود.
.
البته در زمان افول ایدئولوژی حاکم تا حد زیادی بهخودیخود زمینه برای پلورالیسم فراهم میشود چه بهرحال دست و زبان ایدئولوژیهای محکوم و محصور بتدریج بازتر و درازتر میشود و خیل کاستیها و ناراستیها و ناتوانیهای ایدئولوژیهای حاکم در تحقق وعدهها و ادارهی امور از جهات مختلف مورد نقدهای فراوان قرار میگیرند- نقدهایی که سالها بدلیل فقدان آزادی بیان و حاکمیت سانسور بر رسانهها و ارتباطات عمومی بر سر دلها باقی ماندهاند و اکنون بنحوی اجتنابناپذیر از هر جهت به زبان و به میان جاری میشوند و به این ترتیب کمابیش صدای جناحها و جبهات مختلف شنیده میشوند و این بشارتیست بر جوش و خروش و جریان پلورالیسم در شریانهای جامعه.
.
در این میان نقش "عقلای قوم؛ روشنفکران روشنگر؛ عالمان عملگرا" بسیار حائز اهمیت است که ضرورتا از "موضعی فراز"- و نه فرود که باز خواهناخواه در تشخیص راه از چاه اشتباه کنند و یک ملت را سالهای سال اسیر قهقرای یک ایدئولوژی انحصارگرای دیگر سازند، بسی به دور از احساسات مدیریت روانشناختی و جامعهشناختی فضای جامعه را در دست گیرند. دلخوردگی و دلزدگی مردم از ایدئولوژی حاکم و فرط احساسات و هیجانات ناشی از آن در این برههی حساس بنحو احسن اگر کنترل و هدایت نشود استعداد جامعه را برای ابتلاء به یک ایدئولوگ و ایدئولوژی مدعی دیگر بالا میبرد- ایدئولوژیای بس شیادتر و شرورتر از قبلی، چه هرچه آگاهی مردم افزایش مییابد قدرت فریب و ضریب کنترل ایدئولوژیها هم افزایش مییابد.
.
حالیا برای گذار کمهزینه و کمدردسر به شرایط پلورالستیک، فقر یا فقدان یک چنین "هستهی مردممدار متشخصی" بزرگترین مسأله جامعهی ایرانی است.
.
(باقی در بخش بعد)
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]