🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش نوزدهم
✍️ حسین شیران
.
مسألهی اصلی و اساسی در سیاست در واقع تمکین و تبعیت تودههای مردمی در برابر قدرتهای حاکمه است- باقی هرچه که هست فرع بر این مسأله است؛ اینکه چگونه باید مردم را در راستای منویات خود رام و آرام ساخت و اصل توده=تمکین را محقق ساخت به شیوههایی از نرم تا سخت ممکن میشود؛ نرمترین شیوهها توسل به ایدئولوژی است؛ ایدئولوژی اگرکه درست درمان تنظیم و تحکیم شود تا مدتها با کمترین هزینه مردم را نه فقط مطیع بلکه حتی مرید حاکمان میسازد تا آنجا که حاضر میشوند پای آرمانهای حاکم از جان و مال خویش هم بگذرند تا مباد پایههای سیطرهاش سست شود! و این اوج هنر یک حکومت است که چه چیزها را چگونه تحت چه شرایطی درهم بیامیزد و از سقف جامعه بیاویزد و از خیل مردماناش جانبرکف برای خویش بسازد!
.
در این چارچوب ایدئولوژی نرمافزاریست برای نرم و گرم کردن مردم برای حکمرانی؛ خیلی ماهرانه در اذهان مردم نصب میشوند و تا مدتها آنها را بصورت سیستماتیک تحت کنترل درمیآورند. اما هیچ نرمافزاری حتی قویترین و جامعترینشان قادر به حفظ کارآمدیاش در هر زمانی نیست و بالاخره از دور خارج میشود مگر اینکه بتواند خود را بروزرسانی کرده و کاربراناش را حفظ کند که این هم به دو دلیل میسر نمیشود: 1. حاکمان آن سوارکاریاند که اغلب مایل و در واقع قادر نیستند حین حرکت تغییراتی در مرکب خود ایجاد کنند- آنها هم که بخواهند خودسر دست به چنین کاری بزنند زیر سم اسب حاکم له میشوند. 2. با گذر زمان ایدئولوژیهای بمراتب بروزتری پیدا میشوند و از هر جهت گوی سبقت را از آنها میربایند.
.
اینجاست که حاکمان برای حفظ موقعیت خود هم که شده ناگزیر دست به تغییراتی میزنند اما نه در خود و مرام و مسلک و منویات خود بلکه در شیوههای کنترل خود؛ شیوههای نرم و ارزان را کنار میگذارند و به شیوههای سخت و گران متوسل میشوند تا هر طور شده اصل توده=تمکین را دوام بخشند؛ در این راستا آنها که اهل "طمع"اند را "تطمیع" و مطیع میسازند و به اصطلاح میخرند، آنها که زبان به "طعن و لعن" میگشایند را "تهدید" و خفه و خاموش میکنند و آنها که "سودای تغییر" در سر میپرورانند را هم "سرکوب" و سربهنیست میسازند. از اینجا به بعد "عصیانگری" وجه غالب هویت ملت و "نظامیگری" وجه غالب هویت حکومت میگردد و تقابل این دو جنگ میان ملت و حکومت را رقم میزند و همه چیز در جامعه را تحتالشعاع قرار میدهد.
.
بدترین جنگها جنگ ملت و حکومت است و هر چقدر بیشتر دوام یابد بیشتر به زیان همه- هم حکومت، هم ملت و هم مملکت، است. اما چاره چیست؟ آیا باید قید تغییرات و تحولات ضروری را زد و همچنان زیر بیرق رنگ و رو رفته و موریانه خوردهی نظام سیاسی و ایدئولوژی از دور خارجاش ماند؟! تا کی و تا کجا؟! و یا هر روز عصیان کرد و خیابانها را از معترضین پر کرد و با دستانی خالی مردم را جلوی تیرهای مستقیم نظام و نظامیان مردمناشناس فرستاد و پیدرپی هم پشتهای از کشته ساخت؟! تا کی و تا کجا؟! آیا هیچ راهی جز اینکه همیشه یک عده هزینه دهند و از بین بروند و عدهای دیگر از خون آنها به نان و نوا و پست و مقام برسند نیست؟! اصولا و اساسا برای جامعه یک نفر هم یک نفر و یک زندگی هم یک زندگی است که باید مراقباش بود. هرگاه توانستیم به هر تک زندگی بها دهیم و بی کشته پیش برویم آن روز روز پختگی و فرهیختگی ملت ماست. (باقی در بخش بعد)
.
(باقی در بخش بعد)
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ دوشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]