❇️ چگونه میتوان از یک تودهی مردمی توخالیی تحت سلطهی مستمر حاکمان به یک ملت تودار متمدن متشخص مستقل تبدیل شد؟
.
🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش سیام
✍️ حسین شیران
.
توده در لغت یعنی خرمن، پشته، انبوهه، و در کل هر چیزی که بی هیچ نظم و نظام و ارتباط و انسجام خاصی در حجم زیادی روی هم انباشته شود و این شامل آدمی هم میشود- تودهی مردمی یعنی حجم عظیمی از آدمیان که بی هیچ سر و سامان و سازمان خاصی به یکجا گردهم آمدهاند- همان اکثریتی که دقیقا بدلیل همین بی سر و سامانی و بی سازمانی از دیرباز تا کنون تحت سیطرهی اقلیت حاکم زیسته و هنوز به همین دلیل میزیند و همچنان خواهند زیست مگر اینکه از این دلیل دور شوند و در بطن و متن خویش صاحب سر و سامانی و سازمانی گردند و به این اسباب و اساس عملا خود بر سرنوشت خویش حاکم گردند.
.
اگرکه زمانی فکر میشد تودههای مردمی همین که به خودآگاهی لازم در خصوص بی سر و سامانی و بی سازمانی خویش برسند دیگر بدین سادگی تحت سلطهی هیچ اقلیت حاکمی قرار نخواهند گرفت حالا دیگر ثابت شده به صرف آگاهی نیست- چه اکنون در خیلی از جاها با تودههای بس آگاهی طرف هستیم که خواهناخواه همچون تودههای ناآگاه تحت سلطه بسرمیبرند؛ و بعد به صرف خواستن هم نیست- چه در خیلی از جاها و خیلی از برههها بارها و بارها تودههای مردمی خواهان رهایی از چنگال استبداد و استثمار اقلیت حاکم گشتهاند اما نتوانستهاند، و این یعنی عملا به چیزهایی مضاف بر آگاهی و اراده نیاز است تا کار پیش رود.
.
حالیا خواستهی خیلی از ملتها در هر کجا برقراری نظام سیاسی نوین "ملتدولت" است- یعنی دولتی که از مردم و با مردم و برای مردم و مهمتر از همه تحت کنترل مردم باشد، اما حتی همین هم اگر «ملت توداری» پای کار نباشد در نهایت جز صورت دیگری از سیطرهی اقلیت بر اکثریت نخواهد بود- کما اینکه اکنون در خیلی از جوامع مدرن اینگونه است. به عنوان و صورت که نیست به عمل و سیرت است، به مدرنیته هم نیست به اتوریته است؛ خیال نکنیم دیگر دورهی فریب اکثریت توسط اقلیت گذشته، نه! هرگز، مدرنیته برای قدرتطلبان هم مدرنیته است و از قضا آنها از توده بروزتر و باهوشترند و همیشه با اسباب و اساس و اشکالی نوین درصدد تودهسواریاند.
.
برای همین حالیا تمام تکیه و تأکید این بحث بر ضرورت توداری توده و گریز و گذار از توخالی بودن است. تودهی توخالی توپیست ساده و سبک زیرپای طبقهی حاکم- از کوچک تا بزرگاش، که بهر شکل بهر کجا که میخواهند میکوبند و میرانند و میبرند؛ در این میان هر بربستهای به توده، بادیست به این توپ توخالی تا بسی بیشتر و بهتر شوت شود و بازی برای حاکمان و به نفع حاکمان بسی راحتتر و روانتر پیش رود. اگر قرار بر بازی نخوردن و باخت ندادن است باید از توخالی بودن و بربسته بودن به شناسههای نفخآور و بادافزا رهایی یافت و یکبار برای همیشه به تودار بودن دگردیسی داشت؛ اما چگونه؟ به چه ترتیب؟ (باقی در بخش بعد)
.
کلمات کلیدی:
فراتلفیقگرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]