⏺ ستیز میان انسانها و ایدئولوژیها امری طبیعی است- یعنی در طبیعت انسانها و ایدئولوژیهاست، اما نه هر امر طبیعی حقیقی است- یعنی که حق است و باید باشد.
.
🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش سی و هشتم
✍️ حسین شیران
.
همه میدانیم که تاریخ بشر سراسر با ستیز پیش آمده است و با ستیز هم پیش میرود و این ستیز در طی دوران چه زندگیها که به باد داده و چه ویرانیها که به بار آورده است! بر این اساس بر هر آدم مصلح و متعهدی این یک هدف انسانی اجتماعی والاییست که باید تا جای ممکن بر ستیزها فائق آمد و بدین سبب از قتلها و غارتهای بیشتر جلوگیری کرد. اما چگونه؟ با چه اسباب و اساسی؟ با چه طرح و تدبیری؟ بارها به نقل از بزرگی تکرار کرده و باز میکنیم که عاقلان به حل و فصل مسائل موجود کوشند و عاقلتران از بروز آنها پیشگیری کنند؛ ما در ارتباط با مسألهی خطیر و خطرناک ستیز قویا به هر دوی اینها باهم نیاز داریم.
.
اگرکه ستیز یک مسأله است پس در حقیقت قابل حل است و باید حل شود و گرنه اسماش را فاجعه باید گذاشت، منتهی برای حل و فصل آن از آغاز تا فرجام باید بنحوی اصولی با طرح و تدبیر عمل کرد؛ شرایط علّی و زمینهای و مداخلهگرش را یافت و شناخت و شناساند که چگونه تحت چه شرایطی ستیز در جامعه تولید، توزیع و مصرف میشود؛ و بعد بر اساس آنها راهبردهایی در نظر گرفت و تا پایان پیگیر نتایج و پیامدهای کاربست راهبردها شد. بدیهیست اراده و ادارهی یک چنین فرایند خطیری نه کار هر کسی و نه کار یک کسیست و این تأکیدیست مکرر بر ضرورت مداخلهی مستمر و مؤثر حکما و عقلا در جریان امور اجتماع در هر دورهای.
.
جهان غرق ستیز است اما حکما و عقلا ضرورتا میان ستیز و سلطهی طبیعتگرایانهی حیوانات و ستیز و سلطهی حقیقتگرایانهی انسانها تفکیک و تمایز قائل میشوند؛ حیوان و انسان هر دو واجد امیال و اغراضاند و بر این اساس طبیعتا خودبین و خودخواهاند و خودمحور عمل میکنند با اینحال هیچ حیوانی برای هیچ عمل خود هیچ نیازی به هیچ حرف و حدیث و توجیهی ندارد درحالیکه انسان برای هر عمل خویش استدلال میورزد و ایدئولوژی میسازد و بدینوسیله خود را محق و مؤید به حقیقت جلوه میدهد و قول و فعل و فکر خویش را موجه میسازد؛ اما هر انسانی تا کجا آنسان که مینماید محق و موجه است؟ مسأله اینست!
.
استدلالگر و ایدئولوژیک بودن اگر که انسان را از حیوان متمایز میسازد مرتبهای دیگر تمایزی دیگر میباید تا این بار استدلال و استدلالگر (ایدئولوژی و انسان) خوب و بد و خیر و شر از هم متمایز گردند و این مسلما "ذهن نقاد" میخواهد که طبعا و تربیتا خیلی از ماها نداریم با اینحال چون در اجتماع هستیم و زندگی اجتماعی داریم ضرورتی ندارد همه بر هر امری مجهز و مسلط باشیم، خواهناخواه "تقسیم کار اجتماعی" و "وجدان اجتماعی" در کار است و همچون هر کاری دیگری همینکه گروه مشخصی متعهدانه این مهم را بعهده بگیرند و خوب و بد و خیر و شر را برای جامعه از هم تشخیص و تمییز دهند کفایت میکند.
.
خوب و بد و خیر و شر از نقطهنظر اجتماعی و برای اجتماعی که همه جزئی از آنند؛ از این نظر اصولا و اساسا هر انسان و هر ایدئولوژی که به دیگری هم بیندیشد و غیر از خود منافع دیگری را هم در نظر بگیرد هم خوب و هم خیر است و در مقابل هر انسان و هر ایدئولوژی که خود و منفعت خود را بر دیگری ترجیح دهد و بسی زیادهخواهانه و زورگویانه منافع دیگران را هم مصادره کند هم بد است و هم شر، و این چیزیست که هم "دین" و هم "اخلاق" آن را تأیید میکنند و هر دو همسو و همسخن با "عقل اجتماعاندیش" قرار میگیرند؛ با اینحال اینکه چرا و چگونه خیر و خوبی با این همه پشتیبان همواره تحتالشعاع جبههی اشرار است بسی جای بحث دارد!
.
کلمات کلیدی:
فراتلفیقگرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology
.
(باقی در بخش بعد)
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ یکشنبه ۸ مهر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]