جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش چهل و دوم
✍️ حسین شیران

.

هرگاه ستیز میان دو قطب محرز و مزمن گردد دیگر تلاش برای وفاق آن‌دو آب در هاون کوبیدن و بیهوده معطل کردن است، باید با خلق "قطب سوم" از هر دو عبور کرد. این اصل اساسی که پیش از این هم بدان اشاره داشتیم در حقیقت معرف و مبین "فراتلفیق" است- رویکرد و روشی برای "کاستن" از حجم تعددات و تنوعات موجود در ارتباط با هر حقیقتی که تحققا در طول زمان توسط ایدئولوژی‌ها پاره‌پاره گشته و هر پاره از آن در میان فرقه‌های مختلف پراکنده گشته و خواه‌ناخواه با ناخالصی‌هایی همچون اوهام و اغراض و امیال درآمیخته و توهما بمثابه‌ی یک حقیقت ناب مبنای پندارها و گفتارها و کردارهای تعصب‌آلود و تحکم‌آمیز فرقه‌ها گشته و از این جهت همواره محل و منشأ و مبنای ستیزها در درون و بیرون گشته است.

.

به این ترتیب فراتلفیق در اصل و اساس یک "تکثرگرای تکثرکاه" است یعنی در عین حال که قویا به پلورالیسم قائل است و بدین سبب به ایدئولوژی‌های موجود بمثابه‌ی تفاسیری از حقایق می‌نگرد که لزوما هر کدام واجد افهامی از حقیقت‌اند و به تعبیری پاره‌ای از حقیقت را با خود همراه دارند- وگرنه هیچ در تلاطم دوران دوام نمی‌آوردند- و دقیقا از این جهت است که باید از گزند انواع ایدئولوژی‌های حاکم و متخاصم در امان باشند، با این حال پلورالیسم را نه هدف بلکه پایه و پیمانی برای هدفی بالاتر و والاتر یعنی "بازسازی و بازیابی هرچه بیشتر و بهتر حقیقت" می‌داند که در غیاب تصویر و تصوری از کلیت‌اش، ناگزیر با گردهم‌آوردن و بهم نزدیک ساختن و باهم جفت و جور ساختن پله‌پله‌ی همین پاره‌پاره‌ها صورت می‌گیرد.

.

از منظر فراتلفیق‌گرایی "بازسازی و بازیابی حقیقت" در هر دوره یک "ضرورت اجتماعی" است و این رسالتی است که مشخصا بعهده‌ی "عقلای قوم" است و نه هر کسی؛ بر عقلا و اندیشمندان هر دوره است که در ایدئولوژی‌های موجود (پاره‌پاره‌های حقیقتِ) بازمانده از دوره‌های قبل "بازاندیشی" کرده و "محققانه"- و نه هرگز متعصبانه که شایسته‌ی هیچ عاقل و اندیشمندی نیست - افهام موجود در آنها را بازیافته و گَرد اوهام و اغراض و امیال از رخسار‌‌شان زدوده، در سطحی فراتر از سطح موجود چهره‌ی جدیدی از حقیقت رونمایند و مشخصا آن را مبنای پندار و گفتار و کردار زندگی اجتماعی خویش سازند؛ وگرنه بدون بازاندیشی و بازیابی و به‌روزگردانی حقیقت، نظرا و عملا، از اداره‌ی عاقلانه و عالمانه‌ی اجتماع بازخواهند ماند.

.

در دنیای دائما در حال دگرگونی دلخوش داشتن به عقلانیت نسل‌های گذشته و در پیش داشتن بی‌چون و چرای ایده‌ها و اندیشه‌های آنها در زندگی، خود آن خطای خطیریست که متحجران و متعصبان بر دوره‌های متواتر تاریخی تحمیل کرده و بازمی‌کنند! ممنوع و محدود ساختن بازاندیشی و آزاداندیشی در میراث گذشتگان در هر دوره هم هنر خاص همین‌هاست تا مباد فهم جدیدی از حقایق موضوعه پدید آید و در افهام آلوده به اوهام دیرین‌شان سستی زاید و هستی و حیثیت خرده‌حقیقت محروسه‌ای که حافظ منافع‌شان است را به مخاطره اندازد؛ اما اگر که عقل و درایت آدم أبوالبشر کفاف همه دوران می‌کرد بازتولید و بازتوزیع عقل در میان بنی‌آدم هیچ توجیهی نداشت، همچنین انتقاد مکرر خدا از عدم مصرف آن (أفلاتعقلون).

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]