🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش چهل و سوم
✍️ حسین شیران
.
❇️ "فراتلفیق" در مسیر حقیقتجویی حقایق عالم را همواره در موضعی "مابین" میجوید.
.
"فراتلفیق" در مسیر حقیقتجویی حقایق عالم را همواره در موضعی "مابین" میجوید و بعد سعی میکند چهرهی جدیدی از حقیقت را در سطحی "بالاتر" از سطح رویدادها (ایسمها و ایدئولوژیهای) موجود بازسازی و بازیابی کند؛ پیشوند "فرا" (معادل Meta) مبین و متضمن معنی و مفهوم "بعد و بالا" (After & Above) است و وقتی با عنوان "تلفیق" همنشین میگردد مشخصا مبین هر آن "تغییر و تحولی" میگردد که مابین چیزهای معینی صورت میپذیرد و مابعد و ماورای آن چیزها به خلق چیز جدیدی از آن چیزها منجر میگردد که در مقام و موقعیت در مرتبهای بالاتر از خود آن چیزها مینشیند. (تفاوت بارز فرا با پسا (Post) خود همینجاست که پسا صرفا مبین مفهوم "بعد" است و نه "بالا" و آنچه در پیاش میآید لزوما واجد علو درجه نیست.)
.
از آنجایی که جهان اندیشه و عمل به وجه غالب درگیر دوگانهگراییها و دوقطبیهاست ما اینجا از فرآوردهی جدید حاصل از فراگرد فراتلفیق با عنوان "قطب سوم" یاد میکنیم. قطب سوم اصولا و اساسا یک "فراایدئولوژی" است که از نظر شباهت و قرابت به حقیقت امر دستکم مرتبهای بالاتر از ایدئولوژیهایی قرار میگیرد که نظرا و عملا از تقریب و تلفیق آنها پدید آمده است؛ دقت شود که تنها مرتبهای بالاتر و نزدیکتر به حقیقت و نه نائل به حقیقت، فلذا همچنان جا دارد مشمول فراتلفیقها گردد و هرچه بیشتر و بهتر به حقیقت امر نزدیکتر و شبیهتر گردد و این یعنی نه فراتلفیق و نه فراایدئولوژی هیچیک پایان کار نیست و اصولا و اساسا در امر حقیقتجویی نقطهی پایانی وجود ندارد- خلاف این هر تفکری تحققا به توقفها و تحجرها منجر میگردد.
.
اگرکه هدف از فراتلفیق کاستن از تنشها و تضادها و ستیزها از طریق زدودن گرد اوهام و امیال و اغراض از چهرهی افهام ایدئولوژیها و جفت و جور ساختن آنها باهم است پس قطب سوم و یا همان فراایدئولوژیای که از تقریب و تلفیق آنها بدست میآید ضرورتا باید بهتر و برتر و سرتر و با شرایط موجود بسی سازگارتر از تکتک ایدئولوژیهای تلفیق شده باشد وگرنه که هیچ فراتلفیقی صورت نگرفته و هیچ فراایدئولوژیای حاصل نگشته است. فراتلفیق بواقع در حکم پاستوریزاسیون ایدئولوژیهاست چه میکوشد با حذف هرچه بیشتر عوامل (میکروبهای) تنشزا و تضادافزا و تفرقهانگیز از هستی ایدئولوژیها امکان تجمیع و تغلیظ هرچه بهتر عناصر حقیقی آنها را فراهم سازد و چهرهی بمراتب برتر و سرتری از حقایق حاکم بر زندگی اجتماعی ارائه دهد.
.
از این جهت فراایدئولوژی بواقع ایدئولوژی فرآوریشده و بروز شده و فراخور زمینه و زمان گشتهایست که ضرورتا در هر دوره از حیات اجتماعی بشر باید از زهدان بازاندیشیها و بازنگریها و بازسازیها و بازیابیهای مستمر زاده شود تا بنحوی مؤثر پاسخگوی مسائل و مشکلات عام و خاص زمان گردد وگرنه هیچ گریزی از کشوقوسها و زدوخوردها میان خردهحقایق پراکنده در میان فرقهها نخواهد بود. بهر حال در برابر خیل اذهان ایدئولوژیساز و حجم جریانات ستیززا و سلطهافکن حاکم بر جهان ضرورتا باید اذهان وفاقگرا و جریانات اجماعانگیزی هم در کار باشند. عرصهی زندگی اجتماعی بالطبع عرصهی رقابت است، اگرکه تا امروز جبهه و جناح جنگافروز بر جامعه و جهان مسلط بوده و است لابد بسی بهتر از جبهه و جناح صلحافکن عمل کرده و میکند!
.
کلمات کلیدی:
فراتلفیقگرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology
.
(باقی در بخش بعد)
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ سه شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]