🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش چهل و چهارم
✍️ حسین شیران
.
❇️ از "وفاق" ادریس بررفت از زمین تا آسمان | وز "خلاف" ابلیس دررفت از بهشت اندر سقر (سنایی)
.
اکنون ببینیم چگونه میتوان با "فراتلفیقگرایی" و "فراایدئولوژی" حاصل از آن به مسائل و مشکلات فراوان جامعه ورود داشت. از شاهمسألهی حال حاضر جامعه یعنی "شکاف میان ملت و دولت- و در واقع حکومت" شروع میکنیم- مسألهای که اگر حل و فصل شود به تبع آن بسیاری از مسائل و مشکلات خرد و میان و کلان ما در داخل و خارج حل و فصل خواهند شد و اساسا از این جهت است که شاهمسألهاش مینامیم. رابطهی ملت و دولت کم رابطهای نیست- کم و کیف توسعه و تعالی هر جامعهای در هر زمینهای به کم و کیف این رابطه بستگی دارد- هم از این جهت است جامعهشناسی که در حقیقت "علم رابطهشناسی" است مطالعه و آسیبشناسی اجتماعی این رابطه را سرلوحهی کار خویش دارد.
.
حالیا در اینکه تنافرات شناختی رویهم انباشته شده در طی دوران روابط مابین ملت و دولت- و در واقع حکومت را از مدتها پیش شکرآب ساخته و اکنون در گذر از مراتب انتقاد و اعتراض و اعتصاب رسما به "سطح ستیز" رسانده است تردیدی نیست. حالا دیگر بعنوان یک واقعیت اجتماعی باید پذیرفت که ذهنیت اغلب مردم ایران از نظام سیاسی حاکم عبور کرده و تنها عینیتشان ناگزیر دربند دیوارهای بلند نظام باقیمانده است؛ هرکس خلاف این فکر کند یا در خواب و خیال است و یا که آگاهانه نقشی "ذهنخرابکن" در زمین اندیشهورزی و چارهجویی بازی میکند؛ در هر دو حال بر اندیشهورزان و چارهسازان راستین این سرزمین است بیخیال قیل و قال یک چنین افرادی کار و بار خویش پیش برند!
.
پیش از این گفتیم که فراتلفیقگرایی برای گریز و گذار از وضعیت ستیز میان دو قطب متنافر و متخاصم "قطب سومی" در نظر میگیرد که اصولا و اساسا از تقریب و تعدیل و تلفیق آندو در سطحی فرا (بین و بالا) حاصل میگردد. قطب سومی که برای شکاف و ستیز میان ملت و دولت در نظر است همانا نظام حکمرانی فرآوری شدهای بنام "ملتدولت" است- یعنی دولتی تماما برآمده از ملت، با ملت و برای ملت؛ و این البته در حکم حقیقت امر است یعنی هر آنچه باید باشد، حال اینکه تا کجا یک چنین حقیقتی در عالم واقع بوقوع پیوندد بستگی دارد به فراست و فرهیختگی و فرهنگ اجتماعی-سیاسی هر دو سو یعنی هم دولتمردان و هم مردمان که تا کجا پایبند اصول و اساسی باشند که از سر وفق و "وفاق" در میان نهادهاند.
.
باری، نکتهی مهم اینجاست که قطب سوم دیگر نه از تسلط و تفوق ادواری یک قطب یا یک ایدئولوژی بر دیگری- چه فراتلفیق و فراایدوئولوژی در حقیقت پایانیست بر یک چنین روال و روندی، بلکه از توافق و تعامل و تعالی قطبین حاصل میشود و این در دو مرحله صورت میپذیرد: نخست خارج ساختن آنها از وضعیت ستیز و رساندنشان به "سطح سازش"- همان پلورالیسم که پایه و اساس کار است، و این بواقع هیچ کار سادهای نیست بلکه مستلزم تغییرات و تحولاتی اساسی در هر دو قطب در راستای شایسته و بایسته ساختنشان برای مرحلهی بعدیست که طی آن قطبین وارد "فاز سازندگی و پردازندگی" میشوند- همانکه به خلق قطب سوم ختم میشود؛ و این یعنی راه سازندگی از سازش میگذرد.
.
کلمات کلیدی:
فراتلفیقگرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology
.
(باقی در بخش بعد)
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ سه شنبه ۴ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]