جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش چهل و ششم
✍️ حسین شیران

.

در اینکه اکنون و در این برهه از زمان تأسیس "ملت‌دولت" برای ما در حکم یک "فراایدئولوژی"ست تردیدی نیست، اما از آنجا که نه هیچ فراتلفیقی بخودی‌خود صورت می‌پذیرد و نه هیچ فراایدئولوژی‌ای بخودی‌خود حاصل می‌گردد، لاجرم ما برای تحقق این مهم نیازمند نیروهای کارآمد لازم هستیم- فراایدئولوگ‌ها و فراایدئولوژیست‌هایی خاص این فراایدئولوژی، که هم برای خروج از وضعیت موجود با همه مسائل و مشکلات‌اش "برنامه" داشته باشند و هم برای استقرار وضعیت جدید و بالاخص یشگیری از این چاه به چاهی دیگر افتادن و باز بروز مسائل و مشکلات مشابه "طرح و تدبیری". حالیا بی‌برنامگی و بی‌طرح و تدبیر بودن برای امروز و فردا بزرگترین نقیصه‌ی اندیشمندان ما و همین خود بزرگترین مانع برای "عاقل و عاقل‌تر جامعه" خواندن‌شان است.

.

اینکه چرا و چگونه ما اینک در وضعیت فقر یا فقدان نیروهای لازم برای این فراتلفیق و فراایدئولوژی به سر می‌بریم را می‌توان بخشی بخاطر ترفندها و توطئه‌های طرح و تدبیرشکن و هسته و هستی‌زدای حکومت دانست، بخشی بخاطر زمینه‌ی فرهنگی و اجتماعی نامساعد حاکم بر جامعه که نظرا و عملا کار کردن برای اجتماع را برای هر کسی سخت و دشوار و پرهزینه و بی‌انگیزه می‌سازد و بخشی هم بخاطر ویژگی‌های شخصی خود نیروها و واگویه‌ها و واگرایی‌های حاکم بر روابط میان آن‌ها. با این وجود هر سه مورد مسلما خود بخشی از کارند و طبعا از عقلای قوم انتظار می‌رود برای گذار از این سه مانع و هر مانع پیش‌روی دیگر طرح و برنامه داشته باشند، چه اصولا و اساسا "راه و چاه‌بلدی" مهم‌ترین ویژگی‌ایست که عاقل و عاقل‌تر را از غیر آن متمایز می‌سازد.

.

در این راستا بر اندیشمندان و اندیشه‌ورزان ماست که بدوا از خود شروع کنند و بر مسائل و مشکلات شخصی و درون‌گروهی خویش فائق آیند و نظرا و عملا خود را از بند "فروداندیشی" (اندیشه در سطح صفر، سطح ایدئولوژی‌ها) رهایی بخشند و لزوما تا به سطح فراز ارتقاء دهند و به "فرازاندیشی" و فراایدئولوژی‌اندیشی عادت دهند. حالیا بخشی از اندیشمندان ما "نظام‌گرا" هستند و خود را به هر دری می‌زنند تا از مواضع ایدئولوژیک و حتی غیرایدئولوژیک نظام حاکم دفاع کنند؛ در مقابل بخشی "عنادگرا" هستند و بهیچوجه با نظام حاکم آب‌شان به یک جوی نمی‌رود و در هر حال به چیزی جز سقوط نظام نمی‌اندیشند، با بعد از آن‌اش یا هیچ کاری ندارند- چه هرچه شود را بدتر از این‌که هست نمی‌دانند، و یا بی‌هیچ تمهید و تضمینی غرق ابهام از برخی جایگزین‌ها سخن می‌گویند.

.

در بین این‌دو جبهه و جریان "وفاق‌گراها" را داریم که اصولا موافق و مدافع اصل و اساس نظام حاکم‌اند با این‌حال رسما منتقد برخی اندیشه‌ها و عملکردهای آن بویژه در برابر ملت‌اند- این‌ها به اصطلاح "اندیشه‌گران و کنشگران مرزی"‌اند که به هر شکل می‌کوشند پل میان ملت و حکومت را پایا و پویا نگه‌دارند و سخت مراقب و نگران‌اند که مباد سیل ستمی از یکی سوی دیگری روان گردد و پل را فروریزد و وفاق منجر به وضع و نظم حاکم را از بین برد. برخلاف نظام‌گراها و عنادگراها- همان "پوزیسیون‌ها و اپوزیسیون‌ها" که جز در و سر و پر زدن به مراکز قدرت به چیز دیگری نمی‌اندیشند و جز دردسر هم چیزی برای ملت و مملکت نداشته و ندارند، برای تحقق فراایدئولوژی ملت‌دولت می‌توان بسی بر روی وفاق‌گراها و کنشگران مرزی حساب کرد.

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]