🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش پنجاهم
✍️ حسین شیران
.
اگرکه بخواهیم در این برهه از زمان خیلی ساده به ترسیم و توصیف وضعیت و موقعیت عمده نیروهای سیاسی اجتماعی فعال در جامعهی ایرانی بپردازیم طبعا نخست باید بصراحت موضوع و محل نزاع این نیروها را مشخص سازیم؛ حالیا با توجه به دیرپا بودن بسیاری از مسائل و مشکلات جامعه و لاینحل نمودنشان در طی زمان، دیگر بسیاری از موضوعات جزئی و حاشیهای تلقی شده، رسما موضوعیت خود را برای مناظره و منازعه از دست دادهاند و حال چند صباحیست کلا خود نظام حاکم بر ایران و بود و نبودش بعنوان موضوع و مسألهی اصلی مورد منازعه و مناقشه است.
.
در واکنش به این موضوع و مسألهی مهم یعنی "بودن یا نبودن نظام"، ما نظرا و عملا با طیف وسیعی از موضعگیریها از جانب نیروهای مختلف مواجهایم که یک سو، مشخصا در انتهای سمت راست، "نظامگراها" را داریم که قویا از بود و نمود نظام با همه حرفها و حدیثهایش دفاع میکنند و پروپاقرص خواهان استمرار نظم و وضع موجودند، و در سوی دیگر، مشخصا در انتهای سمت چپ، "نظامگریزها" را داریم که قویا از گزینهی نبود نظام دفاع میکنند و نومید از هر اصلاحی، خواهان سقوط و سرنگونی هرچه سریعتر آن و گذار عاجل ایران و ایرانی به نظم و نظامی دیگرند.
.
دستهی اول، یعنی نظامگراها، نظام را بسی مقدس و متعالی و منشاء همه خیر و خوبی میبینند و هرکه هرچه غیر این بدان نسبت دهد را هم همه از قصد و غرض و مرض او میدانند؛ در مقابل نظامگریزها آن را یک شر مطلق و مبنا و منشاء هرچه فسق و فجور و فساد در داخل و خارج میبینند و از این بیش قرار و مدارش را نه فقط برای ایران بلکه منطقه و جهان یک فاجعه میدانند. مابین ایندو دسته بخش وسیعی از نیروها را داریم که نظام را نه همه خیر و نه همه شر میدانند و حسب اینکه به کدام سو بیشتر گرایش دارند یا ندارند از این سر تا آن سر طیف پراکندهاند.
.
اما واقعیت چیست؟ واقعیت اینست و جز این نیست که نظام نه آنگونه که خوشبینها میگویند "همه خیر" بوده و است و نه آنگونه که بدبینها میگویند "همه شر" بوده و است- کما اینکه نظام قبلی هم نه همه خیر نه همه شر بود و حتی نظام بعدی هم نه همه خیر نه همه شر خواهد بود؛ همه سفید یا سیاه دیدن و یا نمودن نه هنر بلکه وهن نقد و نظر است و اساسا هر حرف و حرکتی در نقد هر ایدئولوژیای اگرکه متعهد و متضمن اصل انطباق نظرات با واقعیات نباشد- بخشی را ببیند و باقی را وانهد، خود هم یک ایدئولوژیست و همچون هر ایدئولوژی دیگری "شکنجهگر واقعیات" است.
.
هم از این جهت همهی آنها که جانب واقع امر- "نه همه خیر نه همه شر" بودن نظام را گرفته و بر این اساس نسبت بدان واکنش نشان میدهند راه و رویهای بس واقعبینتر و معقولتر و منطقیتر از دو دستهی دیگر دارند که بسی غیرواقعبینانه عمل میکنند و از این جهت هیچکدام قادر به قانع و همراه کردن بخش اعظم جامعه، همانکه "قشر خاکستری" مینامیم، نیستند؛ بویژه دستهی اول، "معاضدان نظام"، که صرفا سرگرم سفیدشویی و ستایش نظم و نظام حاکماند و هیچ حالیشان نیست تاریخ مصرفشان گذشته و دیگر همه روی مخاند و هر حرف و حرکتشان تا چه حد تهوعآور است.
.
متقابلا ایراد کار دستهی دوم، "معاندان نظام"، هم اینست که شبانهروز صرفا مشغول سیاهنمایی و شرسازی و شرپردازیاند و چون هیچ ابزار و سازوکار و سازمانی جز تحریک و تهییج احساسات ملت بر علیه حکومت ندارند صرفا به سیل خشم و احساسات مردم دل بستهاند که بار دیگر کی براه افتد و بالکل نظام را با خود برد! اما مردم آگاهاند از اینکه اینها هم همچو دستهی اول آگاهیبخشیشان خود نوعی آگاهیپوشیست- چه آمیخته با اغوا و اغفال است، فلذا همه را میشنوند با اینحال باز بست مینشینند! و این یعنی حاصل کارشان برای ملت بیشتر سرگرمی سیاسیست تا جنبش سیاسی!
.
باقی در بخش بعد
برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی اینجا را کلیک کنید.
.
کلمات کلیدی:
فراتلفیقگرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]