🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش پنجاه و چهارم
✍️ حسین شیران
.
در شرح وجوه اشتراک "فراتلفیقگرایی" مورد نظر این سلسلهنوشتار و "وفاقگرایی" مورد نظر استاد عبدالکریمی، نظر به همدلیها و همراهیهایی که خواهناخواه در بادی امر وجود دارد میتوان به نکاتی چند اشاره داشت، با اینحال در همین آغاز باید گفت که خوشبختانه یا بدبختانه این همدلی و همراهی ادامهدار نیست و خیلی زود به انتها میرسد و در واقع این وفاقگرایی ایشان است که "رفیق نیمهراه" است و سریع تهخط خود میرسد و متوقف میشود- چه سرمنزل مقصودش بس نزدیک و دمدست است درحالیکه سرمنزل مقصود فراتلفیقگرایی هنوز محقق نیست و برای رسیدن به آن همچنان باید پیش رفت.
.
سرمنزل مقصود وفاقگرایی ایشان چیست؟ "گفتمان انقلاب"؛ گفتمان انقلاب چیست؟ "آقای خامنهای و نیروهای وفادار به ایشان"؛ و این درحقیقت همان مقصد و مقصود و آن تهخطیست که برایشان از پیش موجود و محقق است و هیچ نیازی به زیاده رفتن و زیاده گشتن و زیاده گفتن هم نیست و اساسا چه معنی دارد وقتی یک چنین حبلالمتینی حی و حاضر در میان و بر میان است را رها کنیم و در یک چنین شرایط حساسی که دشمن از درون و برون درصدد ضربهزدن است دربهدر دنبال حبلالمتین دیگری بگردیم که نه موجود است و نه معلوم است که چیست و چگونه و چه وقت بدست چه کسانی حاصل میگردد و تهاش چه خواهد بود!
.
در حساس بودن شرایط هیچ حرفی نیست و دغدغهمندی ایشان از این جهت، هم قابل درک است هم قابل تقدیر و تحسین، اما اشتباه محض است اینکه ایشان تصور کنند این درک و فهم و دغدغه تنها خاص خواصی همچون ایشان است و دیگرانی که نوع دیگری میبینند و نوع دیگری میاندیشند همه عوام و مریض و مغرضاند و با ذهنیتهایی زنگزده یا جوزده یا غربزده هیچ درک و فهمی از شرایط درون و برون و بینالملل و "نظام سلطه"ی حاکم بر آن ندارند و بدتر از همه اینکه هیچ دغدغه بلکه غیرت و تعصب و تعلق خاطری به ایران و آرامش و آسایش و آبادی و توسعه و پیشرفتاش ندارند- فقط ایشان و نیروهای گفتمان موردنظرش دارند!
.
یکی از نکات مورد نظر و در واقع مورد نقد این سلسله نوشتار از اول این بود و است که اساسا به هر مسأله و موضوع و موجودیتی از جهات مختلف میتوان نگریست و از هر جهت حسب تفاوتها در زاویه و زمینه و ذهنیت و کمیت و کیفیت دید و درک به اطلاعات متفاوتی رسید- همچو حکایت پیل در تاریکی مولوی که ذکرش رفت، در یک چنین شرایطی پررهروترین و درعینحال پرمسألهترین و پرمخاطرهترین راهها اینست که هرکس به ادراک و برداشت و پنداشت خود بسنده کند و باقی همه را عاطل و باطل داند- بیش از ده هزار مذهب و مسلک از این سبب حادث شده، و در بدترین حالت یکی بر بقیه حاکم گردد و همه را مطیع و منقاد خود خواهد؛
.
و کمرهروترین و درعینحال کمگیرودارترین و کمالگراترین راهها هم اینست که هر کس بر موضع و منظر فرودین خود در مقام عقیدهورزی و بس ناتوانی و ناتمامی فردیتاش در مقام حقیقتجویی واقف و فائق آید و ضرورتا ورا و فرای پیلهای که خود بدست خویش یا خویشاناش به دور خود ساخته و همه هستی خود و دیگران را در آن محدود ساخته، مؤدبانه به ایدهها و عقاید دیگر و دیگران هم سرکشد و محققانه از هر کدام بهتریناش را برگزیند (1) و مؤلفانه تصویر و تصوری بمراتب بهتر و برتر و بهروزتر از حقیقت موضوعه بازآفرینی کند و بدور از هر عقد و عقیدهای همچنان راه را برای بازیابی اطلاعات بیشتر و بازسازی بهتر حقیقت باز نگهدارد.
.
عقد و عقیده منجمد کردن و منفعل کردن یک حقیقت جاری و ساری و تحققا از هستی ساقط ساختن آن است- در قفس کردن یک پرنده و در کوزه کردن یک دریاست. هر عقیده در بهترین حالتاش تنها یک تصویری از یک جهت از یک حقیقت است و یک تصویر هیچگاه مبین تمام هستی یک چیز نیست، بایدش تصویرها از آن یافت و بعد فیلمی از آن تصویرها ساخت، از فیلم هم گذشت و سریالها ساخت. نیروی محرک یک چنین جریانی تاریخا و تحقیقا خردمندان عالم (فلاسفه یا همان أولوالأَلباب) بودهاند و هستند که به یاری خرد همواره در هر حقیقت حاکمهای تردیدها افکنده و از حالت جمود خارجاش ساخته و کمابیش جاری و ساریاش ساختهاند.
.
(1) ألذين يستمعون القول فيتبعون أَحسنه أولئك الذين هداهم الله و أولئك هم أولوالأَلباب [زمر، 18].
.
باقی در بخش بعد
برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی اینجا را کلیک کنید.
.
کلمات کلیدی:
فراتلفیقگرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]