اندر باب اندیشه و آداب همانديشي (2)
📝 حسین شیران
در تابلوی معروف «مکتب آتن» که بخش پیش به شرح مختصر آن پرداختیم همه همنظریم که موضوع محوری «اندیشه» و «اندیشمند» است. ما در این تابلو به لطف نقش و نگار فراوانی که «رافائل سانتزیو» با هنرمندی هرچه تمام بهم زده است با جمعی از برگزیدگان عالم فکر و اندیشه روبرو هستیم که هر کدام با یک سلیقه و یک ایدهای از هر کجا گردهم آمدهاند و با جدیتی ستودنی در فضایی کاملاً سالم و صمیمی هر یک به شکلی سرگرم بحث و گفتگو و فعالیت علمیاند!
در هیچ کجای این اثر، نمودی از خشم و خشونت به چشم نمیخورد؛ هیچ حرف و حدیثی که به کسی بربخورد یا هیچ حرکتی که توأم با توهین و تهدید و تخریب باشد نه له نه علیه کسی وجود ندارد. در کل، همه چیز در صلح و آرامش است. حتی آن جنگجوی جهانگشای قدرتطلب، «اسکندر مقدونی» هم که به نمایندگی از تمام حکمرانان عالم سیاست در صحنه حضور دارد در محضر «سقراط»، سلطان فلسفه، شمشیر در نیام کرده و رام و آرام ایستاده و با اشتیاق دل به حرفهای او میدهد! ...
بدیهی است این فضایی که رافائل به تصویر کشیده یک فضای آرمانی برای فعالیت فکری است و گرنه به واقع امر این که هرکس بتواند آزادانه از هر آنچه که در سرش میگذرد با دیگران بگوید و بنویسد و در این میان حاکمان (حالا از هر نوعش) نه فقط هیچ ممانعتی به عمل نیاورند بلکه خود هم کم و بیش در آن مشارکت نمایند اگرچه نمیتوان گفت هرگز در صحنۀ تاریخ نبوده است واقعیت اینست که کم رخ نموده است!
حتی در زمان خود رافائل و خلق این اثر (11-1510) هم چنین فضای مساعدی برای بحث و گفتگو و ابراز اندیشه وجود خارجی نداشت. در آن زمان البته روح رنسانس داشت آرام آرام در جسم و جان اروپا ریشه میدواند با اینحال بیش از همه دنیای هنر متأثر از آن بود و در عالم اندیشه هنوز آنسان که باید و شاید دستش رو نگشته بود.
«بیکن»ها و «دکارت»ها و «هابز»ها و «لاک»ها هنوز به دنیا نیامده بودند تا دستی به سر و روی اندیشه و اندیشهورزی بکشند و گردی از شانههایش بتکانند و کما فیالسابق سیطرۀ سرخ و سیاه کلیسا بر آثار و افکار اروپائیان جریان داشت و هنوز ماجراهای برونوها و گالیلهها و اسپینوزاها با اربابان کلیسا در پیش بود. بنابراین این فضای باصفا و بیکرانی که ما در قالب قاب کوچک تابلوی زیبای رافائل مشاهده میکنیم رسماً نمودیست از آنچه باید باشد و نه الزاماً از آنچه که هست!
به این قرار این نه فقط یک تابلوی نقاشی که یک طرح تفکر و یک مطالبه هم است. پس پربیراه نرفتهایم اگر که نخواهیم «رافائل» را تنها در حریم و حوزۀ نقش و نگارگری محدود و محصور سازیم و فراتر از این بخواهیم او را علیرغم کم سن و سالیاش یک فیلسوف و یک متفکر برجسته هم قلمداد کنیم. به هرحال اینکه او توانسته است بیش از پنجاه شخصیت منحصر بفرد تاریخ اندیشه را در یک فضای تعاملی، همزمان در ارتباط با خود و با دیگران به تصویر کشد لابد که مبتنی بر شناخت لازم از آثار و افکار هر کدام از آنها بوده است!
من هرگاه که چشمم به تابلوی معروف «مکتب آتن» میافتد خواهناخواه دو آرزوی بزرگ در ذهنم شکل میگیرد: ... (در بخش بعد بخوانید)
پایان بخش دوم
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, مکتب آتن, آیین هم اندیشی, جامعه شناسی شرقی
[ یکشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]