مروری سریع بر جریانات جامعه شناسی
حسین شیران
بخش 4
.
همان سالهایی که امیل دورکیم در فرانسه زیست (1857-1917) را گئورگ زیمل در آلمان زیست (1857-1918) و همچون او در خصوص جامعه و جامعهشناسی اندیشه کرد با این تفاوت که او برخلاف دورکیم و کنت و مارکس که اغلب بعنوان بنیانگذاران کلاسیک جامعهشناسی شناخته میشوند سطح تحلیل کلان را رها کرد و به سطح تحلیل خرد روی آورد و وظیفۀ جامعهشناس را نه مطالعۀ پدیدههای پهندامنه بلکه مطالعۀ "کنش متقابل" میان انسانها قلمداد کرد [ریتزر]. این نخستین اعراض یک جامعهشناس از تفکر پیرامون ساختارهای کلان به تفکر پیرامون عوامل انسانی بود. این نوع تفکر گئورگ زیمل توسط شاگردانش البیون اسمال و رابرت پارک به آمریکا و دانشگاه شیکاگو انتقال یافت و در آنجا با اندیشههای سطح خرد چارلز هورتون کولی و جرج هربرت مید درهم آمیخت و سرانجام در سال 1937 توسط "هربرت بلومر" (1900-1987) بصورت جریان جدیدی در جامعه شناسی تحت عنوان "کنش متقابل نمادین" سروسامان یافت. هدف بلومر این بود که از منظری عملگرایانه افراد واقعی و زندۀ در حال کنش را به جامعه شناسی بازگرداد [پلامر، 132]. نتیجه: جریان توجه به کنش و کنشگر در جامعه شناسی مشخصا از گئورگ زیمل آغاز و با جرج هربرت مید و چارلز هورتون کولی تقویت و با هربرت بلومر تبلور یافت.
.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, نظریات جامعه شناسی, جامعه شناسی تفسیری, گئورگ زیمل
[ یکشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]