جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش شصت و دوم
✍️ حسین شیران

.

اگرچه اکنون حکومت بزرگترین مانع در برابر تحقق "ملت‌دولت" در این سرزمین است- حکومتی که دیگر در این برهه از زمان نمی‌باید بود ولیکن هست و هنوز همچون استخوان لای زخم در میان ملت و دولت جای گرفته و از هر نظر از تقریب و تلفیق و "فراتلیفق" این دو قطب و خلق "قطب سوم" فراایدئولوژیک ملت‌دولت جلوگیری می‌کند، اما به‌واقع در این میان حکومت تنها عامل بازدارنده نیست و لزوما در کنار آن باید به کم و کیف باقی عوامل بازدارنده از جمله فقر یا فقدان نیروهای تاریخی لازم و به تبع آن فقدان آلترناتیو هم نظر داشت.

.

این کاملا طبیعی‌ست که هر حکومتی برای حفظ مقام و موقعیت خود از شکل‌گیری هرگونه جایگزینی ممانعت به‌عمل آورد و هر حرف و حرکتی در این راستا را در نطفه خفه سازد؛ هم از این نظر نمی‌توان هیچ حکومتی را مذمت کرد که چرا به میل خود از بین نمی‌رود و یا به نفع یک گزینه‌ی بهتر و برتر کنار نمی‌رود؛ نباید فراموش کرد که ما نه با یک حاکم بلکه یک طبقه‌ی حاکم طرف‌ایم و اساسا هیچ طبقه‌ی حاکمی گزینه‌ای بهتر و برتر از خود نمی‌شناسد، اگرهم بشناسد حب قدرت و لذت فرمان‌روایی اجازه‌ی وادادن و جادادن به آن را نمی‌دهد.

.

بر این اساس بدیهی‌ست که یک چنین توقعی از قدرت و طبقه‎ی حاکم تا چه حد بیهوده است. طبقه‌ی حاکم طبیعتا نه به میل خود از بین خواهد رفت، نه به نفع یک گزینه‌ی برتر کنار خواهد رفت و نه اصلا و اساسا امکان و اجازه‌ی شکل‌گیری گزینه‌ی برتر را خواهد داد. با این وجود حقیقت امر حکم می‌کند که بساط حکومت دیگر برای همیشه از این سرزمین برچیده شود فلذا ضرورتا باید دنبال "شاه‌راه چاره" بود- راهی که هم به سیطره و حکم‌رانی طبقۀ حاکم حاضر پایان داد و هم از قدرت‌یابی طبقه و ایدئولوژی‌ای دیگر پیش‌گیری کند.

.

انقلاب 57 بزرگترین آموزگار تاریخ بلندبالای ایران است اگرکه ملت عبرت گیرد و دیگر با تمام وجود دریابد انقلاب‌های سیاسی اصولا چیزی جز جابجایی طبقه‌ی حاکم به بهای حیف و میل اراده و انگیزه و انرژی سخت روی‌هم‌انباشته‌ی یک ملت رنجیده و رنج‌دیده نبوده و نیستند و نخواهند بود مگر اینکه خلاف‌اش ثابت شود و خلاف طینت و طبیعت خود پیش روند وگرنه آش همان و کاسه همان- حیف از همه خون‌هایی که گردونه‌ی‌ انقلاب‌ها را می‌گردانند و با هزار امید و آرزو یک عده را بالا می‌برند و عده‌ای دیگر را پایین می‌آورند!

.

از نقطه‌نظر جامعه‌شناختی هیچ فرقی نمی‌کند کدام طبقه از جامعه بر باقی طبقات حاکم باشد همین‌که افراد و افکار و عقاید یک طبقه بر باقی طبقات جامعه حاکم باشد- حتی اگر این آسیاب به نوبت باشد، باز فرقی نمی‌کند، در هر حال در آن جامعه حکومت و سیطره‌ی طبقاتی ساری و جاری‌ست! یک چنین جامعه‌ای البته که هرگز روی آرامش و آسایش به‌خود نمی‌بیند چه جایی که باقی جوامع یک‌به‌یک مدارج ترقی را طی می‌کنند و پیش می‌افتند، همیشه به انقلاب و گرداندن گردونه می‌اندیشد تا باز با زجر و زحمت فراوان طبقه‌ی دیگری را حاکم بر خود سازد!

.

اما مادام که "فکر برتر" و سرتری در کار نباشد اوضاع و احوال همین که هست خواهد بود و جمله تغییرات و تحولات حول محور "فرد برتر" خواهد چرخید- کما اینکه تا بحال چرخیده و پی‌درپی هم حکومت‌ها آورده و برده است! فرد برتر اگرچه به نیروی کاریزمای خویش ممکنست مبدأ و منشأ یک جهش و دگرگونی تاریخی شگرف گردد اما بدی‌اش اینست که خود بلافاصله تبدیل به یک تابوی بزرگ می‌شود و مانع ده‌ها جهش در راستای توسعه و تحول می‌گردد. فلذا بهتر است بر "فکر برتر" متمرکز شد و هرچه "فرد برتر" است را پشت گاری فکر برتر بست و نه برعکس!

.

باقی در بخش بعد

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی اینجا را کلیک کنید.

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology​​​​​​​

[ سه شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]