جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

«نوربرت الیاس و میشل فوکو Norbert Elias and Michel Foucault»

نوشته: دنیس اسمیت Dennis Smith

بازگردان: حسین شیران Hossein Shiran

بخش سوم

 

 

     در واقع، آنچه در این بین مهم است تأکید بر مرکزیت تنشی است که در این برهه در ذهن فوکو ایجاد شده بود- تنشی فعال میان «نظم» که همواره یک ضرورت اجتماعی به شمار می‌رود و «میل» آدمی که دائماً درصدد سرنگونی آنست! به این قرار، او از یک سو می‌خواست «فرار بزرگ» از زندان فشار و محدودیت‌های جامعه را عملی سازد و از سوی دیگر، یک رغبت بورژوازی قدرتمند به نظم و انضباط و سخت‌گیری داشت. در نهایت این کشاکش ذهنی به او این ظرفیت را داد که یک دورۀ طولانی از عمر خود را در آرشیو کتابخانه‌ها سپری سازد و این خود مجال تأمل و تفکر در خصوص پروژه‌های تحقیقاتی عظیم‌اش همچون اثر چندجلدی‌ «تاریخ جنسیت» را فراهم ساخت.

 

     فوکو نیز بنوعی اخلاق کار بورژوایی الیاس را بکار بست اما در جهاتی دیگر که درخور وضعیت بسیار متفاوتش بود. در حقیقت، مسألۀ فوکو دقیقاً در نقطۀ مقابل مسألۀ الیاس قرار داشت. الیاس از همان سنین کودکی‌اش خوب می‌دانست که چه می‌خواهد بشود: یک استاد دانشگاه در یکی از دانشگاه‌های آلمان. خلق این هویت آتی برای او پروژه‌ای بود که لازمه‌ تحقق‌اش باثبات و بازبودن نسبی جامعۀ آلمان بود؛ چیزی که در عمل عکس آن اتفاق افتاد و جامعۀ آلمان (با ظهور هیتلر) بطور فزاینده‌ای برای یهودیانی چون او بسی بی‌ثبات‌تر و بسته‌تر گردید! از این رو الیاس برآن شد تا برای این ماهیت خشن و سرکوبگر جامعه‌اش تبیینی ارائه دهد.

 

     الیاس آگاهی آلمانی‌ها از خودشان را عمیقاً متأثر از تأخّر و بی‌ثباتی یکپارچگی سیاسی آلمان می‌دانست. متأسفانه، قرن‌ها بود که پرسش ''آلمان واقعی چیست؟'' در آلمان کنار گذاشته نمی‌شد (1995a، 5). اما به باور الیاس، فرانسه موردی مختلف به نظر می‌رسید. آنها نگرانی‌ای در رابطه با هویت خود نداشتند. صلح اجتماعی در جامعۀ‌شان برقرار بود و فرآیند متمدن‌شدن که در اغلب بخش‌های آن در جریان بود تلاشی بود برای یافتن فرایندهای اجتماعی درازمدتی که پرسش در خصوص هویت ملی را از دستور کار فرانسوی‌ها حذف کرده بودند.

 

     در مقابل، فوکو می‌خواست با خیز به عقب، پرسش در باب هویت را دوباره به دستور کار بازگرداند. در این راستا او افشاگری بر علیه شیوه‌های گفتمانی و حمله به آنها را که، به باور او، راه پرس‌وجو در رابطه با ماهیت و مرزهای تجربۀ انسانی را بسته بودند بعهده گرفت. جالب اینکه، آنچه الیاس آن را در جامعۀ فرانسه تحت عنوان کلیدی «فرایند متمدن‌شدن» مطابق قاعده می‌دانست برای فوکو که در آن زمان یک کودک بود بسیار عذاب‌آور بود.

 

     الیاس از سنین پایین می‌دانست که چه می‌خواهد بشود. در مقابل، فوکو از سنین پایین می‌دانست که چه نمی‌خواهد بشود! او نمی‌خواست هویتی را بپذیرد که از جانب جامعه‌ای که بسیار محکم و پایدار بود بر او تحمیل می‌شد و خود این بود که به او، بقول معروف، کلید باز کردن درهای موفقیت جهانی را ارزانی داشت.

 

پایان بخش سوم


Norbert Elias and Michel Foucault
Hossein Shiran
منبع:
Norbert Elias and Modern Theory
Professor Dennis Smith , 2001

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: کتاب جامعه شناسی, الیاس فوکو اسمیت, نظریه اجتماعی مدرن, حسین شیران

[ دوشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]