معرفی پیر بوردیو Introducing Pierre Bourdieu
مایکل بوراوُی Michael Burawoy
حسین شیران Hossein Shiran
بخش دوم
✅ محاوره با بوردیو
چگونه میتوان با نویسندهای به این بزرگی و دانشوری و گستردگی درافتاد؟ خود بوردیو به ما میگوید که هر نویسندهای را باید در بستر محصولات و مقبولات خود او [مورد ارزیابی] قرار داد. در مورد بوردیو، در واقع، این خود کار خطیری خواهد بود چرا که محصولات و مقبولات اندیشمندانۀ او در زمینههای بسیار متعدد و متنوعی هستند. از این جهت بهتر است یک رویکرد محدودتری اتخاذ کنید و در آن او را در موقعیت محاوره و مقابله با نظریهپردازانی چون مارکس، وبر و دورکیم، و نیز لنین، گرامشی، فانون، فوکو و دوبوار قرار دهید. اگرچه، بنحو متناقضی، بوردیو کمتر به نویسندگان دیگر توجه دارد بویژه آنجا که خود را در رأس رنسانس جامعه شناسی درمییابد، با این حال شما از اینکه محاورهای خیالی میان او و نظریهپردازانی که گفتیم برپاسازید درس بزرگی خواهید گرفت.
محاورۀ بوردیو با خود بوردیو چندان جالب از آب درنخواهد آمد چرا که بلافاصله تناقضی که در نوشتههای او پنهان است و شکافی که میان نظر و عمل او وجود دارد آشکار خواهد شد. از یک سو بوردیو متعهد بود که جامعه شناسی را به یک علم تبدیل کند- علمی که تنها در دسترس تقدیسشدگانی باشد که حاضرند آسایش و آرامش خود را وقف طلباش دارند، از سوی دیگر به یک جامعه شناسی عمومیای متعهد بود که در دسترس همه باشد. حال چگونه باید آشتی داد علم غیرقابل دسترس برای همه را با علمی که قابل دسترس برای همه است؟!
تناقض دیگر اینکه، نظریۀ مرکزی او «سلطه فرهنگی»، توانایی افرادِ تحت سلطه را برای درک شرایط تحت سلطه قرار گرفتنشان انکار میکند، اگر که درک این شرایط مختص جامعهشناس است پس برای چه او عموم را در مورد خطرات نئولیبرالیسم موعظه میکند؟ و بعد او معتقد بود که روشنفکران باید «رفلکسیو» (بازتابنده) باشند تا فهم شرایط تولید آثارشان برحسب زمینۀ گستردهای که او خود آن را «فیلد» (میدان) میخواند ممکن گردد، اما زمانی که نوبت به خود او رسید تا حد زیادی «غیربازتابنده» نمود! به این قرار، بیشتر چنین مینماید که «رفلکسیویتی» (بازتابندگی) چیزی بیش از یک روش برای فروکاست کار دیگران به زمینۀ تولیدش و در نتیجه بیاعتبار ساختن آن نیست!
سومین مجموعه از محاورات خیالی خود را در مقابله با دنیا دنبال کنید؛ به این معنی که تلاش کنید ایدههای بوردیو را به صف ببندید و ببینید که چگونه میتوانند دنیای اطراف شما را روشن سازند. بوردیو بسیار متعهد به تحقیق تجربی بود، درست مطابق معیارهایی که مارکس، وبر و دورکیم در نظر داشتند. شما هم همین کار را انجام دهید و سعی کنید درکی تجربی از نظریۀ سلطه فرهنگی او به مثابۀ عملکرد «تمایز»، «سرمایه فرهنگی» او به مثابۀ یک وسیله برای بازتولید تفاوتهای طبقاتی از طریق آموزش، تولید هنر به مثابۀ مشارکت در یک «میدان»، ایدۀ هبیتوس (عادتواره) او به مثابۀ درونیسازی ساختار اجتماعی و از این قبیل داشته باشید.
پایان بخش دوم
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, پیر بوردیو Pierre Bourdieu
[ دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۶ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]