جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

درباره آزادی؛ بخش چهارم 

آیا واقعاً ایران آزادی نیست؟! 

 بررسی جامعه شناختی ابعاد اجتماعی و فرهنگی مسأله آزادی در ایران

 

     تا اینجا ما تحت این عنوان سه بخش از این مجموعه نوشتار را سپری کرده ایم که هر کدام معطوف به نکته ای بودند؛ آن سه نکته را بار دیگر باهم مرور می کنیم و بعد ادامة بحث را پی می گیریم: 
     نکتة اول: آزادی از جمله مفاهیمی است که پیش و بیش از آنکه به معنا و مفهوم آن پرداخته شود از "مصادیق و موانع" آن گفته می شود.
     نکتة دوم: حالا مفهوم و مصداق و موانع آزادی هرچه که باشد این قضیه که "ایران آزادی هست یا نیست!" همیشه بدان قوّت و قطعیت و مطلقیتی که طرفین در "عالم سیاست" اظهار می کنند نمی باشد.
     نکتة سوم: حتی اگر بود و نبود آزادی در ایران مطلق انگاشته شود باز این اطلاق عموماً معطوف به بعد یا ابعاد خاصی است و قابل تعمیم به ابعاد دیگر نمی باشد.

 

     اینها را همه گفتیم تا برسیم به آنجا که از اول اساس بحث ما بود و آن چیزی نبود جز "مسئلة توجه افراطی به بعدی و غفلت افراطی از ابعاد دیگر!" و در این امتداد در نوشتار پیش گفتیم اگرچه در سه بعد سیاست و دین و انقلاب که بسی مورد توجه و حساسیت حاکمیت اند مردم بالطبع دچار محدودیتهایی هستند و عموماً کلیت مقولة آزادی هم از هر نظر محدود و محصور در این ابعاد است اما عوضش در ابعاد دیگر بویژه دو بعد اجتماعی و فرهنگی، سراسر ایران تقریباً غرق در آزادی است- البته اگر که حواسها از سیر و اسارت آن روی رها گردند و اندکی هم بر این روی بگسترند و هر آنچه در آن رخ می دهد را نیک ببینند!
 

     مطابق آنچه که در نکته اول گفتیم اگر بود و نبود آزادی معطوف به بود و نبود موانع باشد، که هست، بجرأت می توان گفت که "ایرانیان از نقطه نظر اجتماعی و فرهنگی، تکرار می کنم "اجتماعی و فرهنگی"، آزادترین مردمان روی زمین هستند!" و باز تکرار می کنم: "آزادترین مردمان روی زمین!" و این تمام آن چیزی است که از ابتدا در نظر داشتم بگویم! حالا اینکه چرا اینگونه است با نهایت تأسف باید گفت که مردم ایران بعنوان یک واقعیت عینی و غیر قابل انکار، اگر هم در ابعاد دیگر بطور نسبی بوده باشد در ایندو بعد بطور کلی، هیچ مانع و محدودیتی نمی شناسند و به انحاء مختلف در بستر بینوای این جامعه، هرکس هرچه دلش خواست انجام می دهد! ...
 

     این دیگر مسئله ایست که نشستن و هزار صفحه نوشتن ندارد چرا که کار هر روز و شب ما و تجربه یک عمر زندگی اجتماعی هر کدام از ماست! پس کافی است پیش از رد یا قبول این مسئله، به ذهن خود رجوع کنید و برگ برگ تجربیات زندگی اجتماعی خویش را ورق بزنید و بعد ببینید تا چه حد با این مسئله توافق دارید! و یا اگر تاکنون به هر دلیل به این مسئله توجه نداشته اید- که البته از نظر من امری بعید است، همین حالا در هر کجا که هستید- چون خوشبختانه و یا در اصل بدبختانه فرقی نمی کند که در کجای این خاک ذلت کش بوده باشید، با تمرکز بر روی این قضیه، اوضاع و احوال پیرامون خود را رصد کنید و بینید تا چه حد هنجارهای شفاهاً مورد توافق جامعه، عملاً مورد استناد مردم قرار می گیرند! ...
 

     و یا نه، اگر که فکر می کنید اوضاع نه چنان است که ما می نماییم، و یا خدایی نکرده از آنهایی هستید که تنها خود را دلسوز این میهن و مردم و مرز و بومش می دانید و بقیه، هر آنکس که نظری غیر از نظر شما داشته باشد، را مغرض و مزدور و مجنون می انگارید، هیچ مشکلی نیست، در آزمودن میزان تطبیق وقایع با حقایق و یا همان رفتارها با هنجارهای حاکم بر جامعه، خودتان همت بخرج بدهید و با درستی و دلسوزی خاصی که لابد برپایه ادعایی که می کنید دارید، در هر کجای این سرزمین بزرگ که هستید بپا خیزید و آرام آرام به سمت حوزه های درونی جامعه پیش بروید و از اول تا آخر مشاهدات عینی خویش را دستکم از یک روز زندگی اجتماعی خویش و یا حتی یک ساعت آن یادداشت کنید (چون هیچ فرقی نمی کند یک ساعت با یک روز یا یک ماه یا یک سال آن، کلاً یک تاریخ پشت این ماجراست) و بعد مستند به هر آنچه که خود دیده اید و دریافته اید تنها و تنها از برای خاطر خویش داوری کنید! ...
 

     در هر سه صورت اگر به این نتیجه نرسیدید که "ایرانیان از هنجارگریزترین مخلوقات روی زمین هستند" مسلمان نیستید اگر ارشادم نکنید و انسان نیستم اگر پیش پایتان سجده نکنم! تنها شاهد میان من و شما "خدا" و تنها شرط میان من و شما هم، "هنجارشناسی و واقع نگری" است! یعنی ابتدا شناختن هنجارهای حاکم بر جامعه و سپس بطور واقعی مطابقت دادن رخدادها با آنها؛ بر این پایه بر هر کجا و بر هر بعدی از ابعاد مختلف زندگی اجتماعی که می خواهید دست بگذارید- حالا من بدلایلی که قبلاً عرض کرده ام بویژه بر دو بعد اجتماعی و فرهنگی اش تأکید خاصی دارم، و بعد بر هر بخشی از آن، بر اساس میزان تطبیق رفتارها با هنجارها، نمره ای بدهید، سپس میان من و خویش حکمی صادر کنید! هرچه باشد من بر آن تابع خواهم بود! ...
      
                                                                                                            پایان

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی آزادی, مسائل اجتماعی ایران

[ شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]