جامعه شناسان ناآرام Unrestfull Sociologists
بخش چهاردهم
اگوست کنت Auguste Comte
حسین شیران
از اوایل سال ۱۸۵۷ کنت گاهگداری احساس ناخوشی می کرد؛ بتدریج این ناخوشی شکل جدی تری بخود گرفت و پس از یازده سال، برای نخستین بار او را از رفتن بر سر مزار کلوتیلد بازداشت. در ادامه مشخص شد که او به سرطان معده مبتلا گشته است؛ این سرطان خیلی زود در بدن کنت گسترش یافت و پس از آزار و اذیتهای فراوانی که به جسم رنجور او تحمیل کرد سرانجام در پنجم دسامبر ۱۸۵۷ جان او را از او گرفت. خبر مرگ کنت خیلی زود در شهر پیچید اما جمعیت زیادی برای تشییع جنازۀ او حاضر نشد! و این حکایت از آن داشت که براستی کنت ارزش و اهمیت پیشین خود را در نزد دوستان و هواداران سابقش از دست داده بود! آنها به اندازه ای از کنت دلخور و دور گشته بودند که حتی بر سر جنازه اش هم حاضر نشدند!
اما جنازۀ کنت هرگز بر زمین نماند؛ آنروز عده ای از پیروان نوینش به سراغ او آمدند و در فضایی سنگین و غمبار برای آخرین بار پیامبر خود را در برگرفتند و بهمراه تنی چند از همسایگان، او را تا گورستان پره لاشز (Père-Lachaise) همراهی کردند و در آنجا میان قبر دو زن- یکی مادرش "روزالیه بویر" (Rosalie Boyer) و دیگری معشوقه اش "کلوتیلد دوو"، دفنش کردند. سال بعد اما عده زیادی برای خاطرداشت روز مرگ او در پره لاشز جمع شدند و برای او مراسم یادبود گرفتند و بعدها رفته رفته همپای نشر و توسعۀ افکارش در جهان مراسم سالگرد درگذشت او هم بیشتر و بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
آرامگاه اگوست کنت در گورستان پره لاشز در پاریس
در سال ۱۹۸۳ طرفداران برزیلی اش از باب گرامی داشت یاد و خاطر او تندیسی به نشان مذهب انسانیتش بر سر مزار او برپا کردند. برزیلی ها همچنین با به یادگار گذاشتن شعار معروف او یعنی "نظم و پیشرفت" در پرچم کشورشان، برای همیشه دین خودشان را به کنت و اندیشه های اثباتگرایی او ادا کردند. و بعد در خود فرانسه در راستای حفظ یاد و نام و نشان کنت، آپارتمان کوچک او در موسیو لوپرنس پاریس (Monsieur-le-Prince) که از سال ۱۸۴۱ تا ۱۸۵۷ پذیرای او بود با عنوان "سرای کوچک کنت" برای بازدید دوستداران و طرفدارانش مورد حفاظت قرار گرفت.
شعار نظم و پیشرفت در پرچم برزیل (Ordem e Progresso: Order and Progress)
با به پایان رسیدن این بخش نقل سیر زندگانی کنت هم به پایان رسید؛ اما تا پایان این جلد ما هنوز به اندازۀ طرح سه مسئله فاصله داریم که باید یک به یک بدانها بپردازیم تا مگر بحث پیرامون کنت را به یک نقطۀ سرانجامی برسانیم. یکی از این سه مسئله مربوط است به خود کنت و دلیل اعطای عنوان "جامعه شناس ناآرام" یا زیرعنوان خاص "آرامگرای ناآرام " به ایشان؛ مسئلۀ دیگر مربوط است به کلوتیلد و نقش غیرقابل انکار وی در متحول ساختن پرحرف و حدیث کنت؛ و بالاخره مسئلۀ آخر مربوط است به خود ما و نوع تلقیی که می توانیم از حال و روز بنیانگذار جامعه شناسی داشته باشیم. در صفحات باقی مانده از این جلد ما پیرامون این سه مسئله صحبت خواهیم کرد اما نه به ترتیبی که فوقاً مطرح شد بلکه ابتدا به مسئلۀ سوم خواهیم پرداخت و بعد مسئلۀ دوم و بعد مسئلۀ اول.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسان ناآرام, اگوست کنت
[ چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]