جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

دزدان سرزمین یا سرزمین دزدان؟

حسین شیران

بخش چهارم

 

     ما بحث خود را در مطلع این گفتار با نقل قولی از یک مستشار آمریکایی آغازیدیم؛ همو که در اواخر دوران قاجار بعنوان مشاور در امور اقتصادی به ایران دعوت می شود- لابد به این امید که به لطف دانش و همت او اصلاحاتی در امور مملکت حاصل گردد (؟!)، و بعد که وی پس از مدتی آب در هاون کوفتن دست از پا درازتر به کشور خویش باز می گردد در یک گفتگوی رسانه ای در تعلیل و شاید هم توجیه ناکامیهای خود بنحوی از انحاء ایرانیان را "همه دزد" می خواند و اساساً اصلاح ایران و ایرانی را "امری دشوار" و حتی غیر ممکن قلمداد می کند! ...
 

     ما با پیش کشیدن مجدد این موضوع در واقع می خواهیم پیرو واپسین نکتۀ نوشتار پیشین، پیرامون انواع واکنشهایی که تصوراً می توانیم در مواجهه با چنین اظهارنظرهایی داشته باشیم گفتگو کنیم به این امید که در نهایت به اتفاق هم بتوانیم به منطقی ترین و اصولی ترین نوع آن دست یابیم! بهرحال دریای اذهان عالمیان پر است از اظهار نظرها و ابراز عقیده های جزئی و کلّی ای که مدام از جانب قومیتها و ملیتهای مختلف همچون موجهای ریز و درشتی نسبت بهم شکل می گیرند و به سوی هم جریان می یابند؛ در این میان ما هم از اینگونه امواج در امان نیستیم؛ از همان آوان تاریخ تا به امروزش بهر عنوان جریانهایی از این قبیل از سوی ملل و نحل مختلف به سمت ما هم جاری بوده است و باز هم خواهد بود و علی الظاهر هیچ گریزی هم از آن وجود ندارد! اگرچه گریز راه حل اصولی آن نیست و به باور من باید ایستاد و تن به امواج داد تا بدرستی دریافت اساساً از کدام سو و با کدام بادهاست که چنین امواجی شکل می گیرند و خود را به ساحل احساس ما می رسانند! در هر صورت مهم بود و نبود این امواج نیست بلکه مهم نوع برخورد ما با آنهاست.
 

     با این مقدمه حالا فرض می کنیم که آن مستشار هم اکنون در تالار آبگینه ای تاریخ، حیّ و حاضر در مقابل چشمان ما ایستاده است و بی هیچ رودربایستی ای صاف و پوست کنده ما را اینگونه خطاب می دهد که: « شما ایرانی ها همه دزد هستید! شب و روز همه از هم می دزدید! از بیت المال خود می دزدید! از جامعۀ خود می دزدید! ... و من خود دیدم که چنین هستید و چنان می کنید! و تا چنین هستید و چنان می کنید مطمئن باشید که نه خود و نه جامعۀ تان راه بجایی نخواهید برد! ... ».
 

     در برابر این مسئله و در مواجهه با این موج ویرانگر که به تحقیق از آنسوی دنیا برخاسته و بهر ترتیب خود را به ساحل احساس ما رسانده است و اکنون سخت بر در و دیوار آن می کوبد اصولاً چه واکنشی داشته باشیم بهتر است؟ (منظور از بهتر، منطقی بودن و ختم به خیر و فایده گشتن است.) حالیا آنچه مسلم است اینست که رفتار ما همه در برابر این مسئله یکسان نخواهد بود چه اساساً دیدگاههایمان در برابر آن یکسان نمی باشد.
 

     بهر دلیل در جمع ما موضع برخی اگر هم "گریز" نباشد لاجرم "بی محلی محض" خواهد بود! و این چندان دور از انتظار نیست، چه بهرحال در هر جامعه ای همیشه افرادی وجود دارند که ترجیح می دهند در برابر مسائلی از این قبیل هیچ واکنشی از خود نشان ندهند؛ این افراد اصولاً اغلبِ مسائل پیش آمده را «انگار که نبود» تلقی می کنند و خیلی راحت از کنار آنها می گذرند و به اصطلاحِ نه چندان شایسته هیچ ککشان هم نمی گزد! در بهترین حالت واکنش آنها شاید تنها به گفتن "جواب ابلهان خاموشی است!" ختم گردد و این در حقیقت سقف واکنش آنهاست! در هر حال از آنجا که در نهایت امر هیچ فعل و انفعالی از جانب آنها در حق هیچ قضیه ای صورت نمی پذیرد بدیهی است که هیچ تغییری هم در امور جامعه دستکم از جانب آنها ایجاد نخواهد شد! طبیعت این افراد ایجاب می کند که آنها را در زمرۀ «بی تفاوت» های جامعه جا بدهیم!
 

     در مقابل این گروه برخی هم به سرعت بر مرکب احساس و تعصب سوار خواهند شد و با سردادن این شعار که "جوابِ های هوی است" یا "کلوخ انداز را پاداش سنگ است" با شدّت و حدّتی دوچندان سخت بر طرف مقابل خواهند تاخت تا بقول خودشان حقش را کف دستش بگذارند! اینها هم مشخصاً «تندروهای جامعه» هستند که در هر حال بسی بیش از آنچه که باید، واکنش نشان می دهند و با اینکار به باور خود، جور دستۀ اول را هم می کشند! اگر آنها «زبان کند» جامعه باشند اینها «زبان تند» آن هستند و اصولاً در هر مسئله ای هر های و هویی هم که برخیزد عموماً از چشمۀ اینها آب می خورد! در کل، این دسته از افراد استاد فعل و انفعال اند اما از آنجا که کنش و واکنشهای آنها شدیداً آمیخته با "احساس و تعصب" است طبعاً خط و خطاهای فراوانی هم در آنها به چشم خواهد خورد!
 

     ایندو گروه در واقع همان افراط گران و تفریط گران جامعه هستند چه تحققاً در ارتباط با آنچه که باید بکنند گروهی کسری دارند و گروهی دیگر مازاد، و این یعنی که راه صواب را نه در اینها باید جست! به باور من همان اندازه که ندیده و نشنیده گرفتن این امر درست نیست، بد دیدن و بد شنیدن و سخت گرفتن آن هم درست نیست؛ نباید فراموش کرد که همیشه و در همه حال راههای میانه ای هم وجود دارند که بیش از هر راه دیگری رسیدن رهرو به مقصدش را تضمین می کنند، منتهی مسئله ای که وجود دارد اینست که همیشه این راهها بخودی خود نمایان نیستند. برای یافتن این راهها اندکی تکان و تکاپو و تدارکی می باید؛ مثلاً در رابطه با این مسئله پیش از هر چیزی باید که نشسته ها برخیزند و سواره ها هم پیاده شوند؛ و بعد باید در نظر داشت که نه با سکوت و سکون و نه با خروش و خروج هرگز به راه میانه نمی توان دست یافت؛ اینها و بسی بیش از اینها همه شرط اعتدال هستند و آنگاه که بدرستی برآورده شوند راه میانه تا حدود زیادی خود نمایان خواهد شد!
 

     براستی که شرط پایداری هر چیزی قرار گرفتنش در مدار عدل و انصاف است؛ افراط گران و تفریط گران را از آنروی توان و توفیق رسیدن و یا رساندن به این مقصد نیست که خود با کم و بیشِ خود تحققاً خارج از مدار اعتدال قرار دارند! وقتی شما چشم بربسته و خود را به خواب زده اید چگونه می خواهید راههایی را که پیش پای شماست از هم باز شناسید؟! و یا وقتی سوار بر مرکب احساس و تعصب سخت می تازید چگونه می خواهید و یا می توانید از میان گرد و غباری که خود بپا کرده اید حدود و ثغور نازک عدل و انصاف را که زیر پایش نهاده اید بدرستی تشخیص بدهید؟!
 

     کافی است که خفتگان از خواب برخیزند و سواره ها هم از مرکبشان پیاده شوند؛ این خود نیمی از اعتدال است، و بعد همه در کنار هم قرار گیرند و در اندیشۀ فعلی مثبت پیش را بنگرند آنگاه راهی که در برابرشان ظاهر خواهد شد جز راه میانه هیچ نخواهد بود و مرکبشان جز مرکب راهوار عدل و انصاف نتواند بود! هیچ چیز به اندازۀ "خواب" و "خشم" آدمی را از سبیل "عدل" و "انصاف" که براستی همان سبیل حقیقت است دور نمی سازد؛ آنگاه که آندو فرو افتند ایندو بروشنی مجال ظهور خواهند یافت!
 

     پس ما در قضیۀ مستشار و کلاً قضایایی از این قبیل نه خود را به خواب می زنیم و نه بر مرکب خشم سوار می شویم بلکه سعی می کنیم همه باهم از سبیل عدل و انصاف با قضیه روبرو شویم.
                         

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی, حسین شیران, بررسی مسائل اجتماعی

[ شنبه ۹ دی ۱۳۹۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]