جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و ششم
✍️ حسین شیران

.

مشروطه‌چیان را یا هیچ یا به سختی بتوان جمهوری‌خواه به معنا و مفهوم امروزین‌اش دانست، چه مشخصا هیچ‌یک از آن‌ها دنبال حذف نظام پادشاهی و نصب نظام جمهوری نبودند؛ آن‌ها حتی دنبال آزادی و برابری بدان شکل و بدان حد که در دنیای غرب مطرح بود هم نبودند؛ سقف خواسته‌های آن‌ها دست‌یابی به قانون و یک نهاد قانون‌گزار بود تا شاید در برابر قدرت عریان سلاطین و خوانین، مختصر مستمسک و مأمن و ملجئی داشته باشند و این در آن روزگار بی‌چیزی هیچ چیز کمی برای مردم ایران نبود.

.

باری، به واقع مشروطیت در نزد مشروطه‌خواهان معنی و مقصودی جز «قانون اساسی» نداشت و هر آن مجاهداتی که در آن زمان از جانب آن‌ها صورت گرفت در نهایت در راستای مهار و محدود ساختن اراده‌ی پادشاه به مرّ قانون بود- و نه هیچ عبور از او؛ برای همین وقتی در 25 تیر 1288 مشروطه‌چیان به تقاص به توپ بسته شدن مجلس به تهران لشکر کشیدند و فاتحانه تومار محمدعلی‌شاه و استبداد صغیرش را یک‌جا برچیده، از مملکت بیرون‌اش انداختند هیچ پایانی بر نظام پادشاهی ننهادند بلکه احمدمیرزا فرزند 13 ساله و صغیرش را بجایش گذاشتند تا مباد ایران بی‌پادشاه بماند!

.

اکنون شاید این فعل و فکر مشروطه‌چیان برای ما بسی محل نقد و محمل حسرت باشد که چرا این فرصت طلایی برای پایان نهادن بر نظام پادشاهی و تأسیس نظام جمهوری را به این سادگی از دست دادند! تصور کنید اگر از همان 114 سال پیش جمهوریت در ایران برقرار می‌شد اکنون ما کجای تاریخ توسعه و تحول ایستاده بودیم! دست‌کم دو حکومت بعدی با همه افت‌وخیزهایشان را نداشتیم و چند نسل به جای جنگ و جهاد برای کسب و نصب جمهوریت، فکر و ذکر خود را بر حفظ و رشد و توسعه‌ی جمهوریت و مردم‌سالاری متمرکز می‌ساختیم!

.

اما این اتفاق نیفتاد چون در آن زمان هیچ زمینه و ذهنیتی برای یک چنین کاری فراهم نبود؛ اقشار یا طبقاتی از جامعه که باید حامل اصول و ارزش‌های جمهوریت باشند و نهادهای مقتضی و مرتبط با آن را ایجاد و اداره کنند را نداشتیم. نظام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر جامعه، فئودالیسم یا ملوک‌الطوایفی با طبقات ارباب رعیتی بود و هنوز خبری از طبقات متوسط در جامعه نبود. تازه‌تازه- آن‌هم بصورت تقلیدی و نه تأسیسی، طبقه‌ای نوپا شکل می‎گرفت که مستقیم یا غیرمستقیم از اندیشه‌ها و اسباب و اساس غرب تغذیه می‌کرد و آرام‌آرام بر بام و بوم ملتی عمیقا دربند سنت و سلطنت، امید و آرزوهای مدرن می‌کشید. ...

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]