جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

فعل معکوس تدبیر و امید

حسین شیران

بخش دوم

.

چون عموما از حافظۀ تاریخی و سیاسی خوبی برخوردار نیستیم پس راه دوری نمی‌رویم و بعنوان مشتی نمونۀ خروار در افعال معکوس دولت حاضر - دولت منتخب خودمان - متمرکز می‌شویم؛ این دولت با چه شعاری سر کار آمد؟ "تدبیر و امید"! حالا بعد چند سال ‌تجربۀ زیستی، صاف و صادق برداشت مردم از این شعار چیست؟ "بی‌تدبیری و نومیدی"! این یعنی آن موقع که ما این حرف‌ها را می‌شنیدیم یکی داشت رسما از "فعل معکوس" استفاده می‌کرد آن هم از نوع "فیل‌ماهی"‌اش! منتهی ما حواس‌مان نبود! ...

فرق "فعل معکوس" سریال مدیری با افعال معکوس دنباله‌دار دنیای سیاست ما اینست که آنجا بالاخره یکی پیدا می‌شد که هشدار می‌داد: آهای، جدی نگیرید دارد از فعل معکوس استفاده می‌کند! اما اینجا از این خبرها نیست، تازه اگر هم باشد کسی در گرماگرم انتخابات گوش‌اش بدهکار این حرف‌ها نیست! یعنی شما مطمئن باشید بعد این همه فریب‌خوردگی باز اگر یکی پیدا شود که بگوید: "آنچنان رونق اقتصادی ایجاد کنم ..." ما همه تسلیم فعل معکوس‌اش خواهیم شد!

حالا جالب اینجاست همین دولتی که خود با شعار تدبیر و امید آمده، خود به یکی از بزرگترین نومیدکنندگان و دلهره‌‌آفرینان جامعه تبدیل شده است! می‌بینید که! خبر پشت خبر از هیئت دولت می‌آید که "کشور در وضعیت خطیر و خطرناکی قرار دارد! ... سال بعد از امسال هم سخت‌تر خواهد بود! ..." از "تدبیر" و تدبر هم که خبری نیست! توقع اینست که مردم خود مراقب خود باشند! و بعد قائم مقام وزیر بهداشت که علی‌الاصول باید پیام‌آور سلامت و سرخوشی برای ملت‌اش باشد دست مریزاد دم عید می‌آید و با اطمینان به مردم می‌گوید: "ده سال آینده سرطان در کشور بیش از دو برابر خواهد شد! از ما گفتن!" جملۀ آخر: کاش این هم فعل‌ معکوس بود!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی سیاست, مسائل اجتماعی ایران

[ پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

خشایار الوند سلطان سناریوی ایران درگذشت!

حسین شیران

.

همین چند روز پیش و چند پست پیش بود که در وصف سریال طنز "شبهای برره" و "قهوه تلخ" سخن گفتم و غنای مطالب و مسایل جامعه‌شناختی‌شان را ستودم؛ حالا با نهایت تأسف و تأثر پستی دگر می‌نویسم در مورد ضایعۀ درگذشت نویسندۀ خوش‌ذوق و خوش‌نام این سریال‌ها و سریال‌های متعدد دیگر از جمله سریال پرمخاطب "پایتخت"، "خشایار الوند"! جامعه‌اندیشی فراتر از اندیشۀ جامعه‌شناسان! جامعه‌شناس بودن به اسم و رسم که نیست به درک و فهم بهینۀ مسائل جامعه است چیزی که خشایار الوند بهترین‌اش را داشت! تمامی سریال‌ها و سناریوهایی که او نوشت سند رسمی فعالیت‌های جامعه‌شناسانه و جامعه‌اندیشانۀ او!

این جامعه‌شناسانه که می‌گویم منظورم معنای حقیقی آن یعنی تشخیص و تبیین و تشریح مسائل جامعۀ ایران، یعنی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، است و نه صرفا پشت کرسی رنگ و رو رفته و شعارنویسی شدۀ دانشگاه‌های دنیای شرق ایستادن و با آه و تاب پایان‌ناپذیر تفسیر مبانی اندیشۀ غرب گفتن و پز زائدالوصف شناخت وبر و پارسونز و فوکو و باومن دادن! در کل دوران حیات جامعه‌شناسی ایران، بالاتر و والاتر از آثار جامعه‌شناختی که خشایار الوند نوشت و گذاشت و رفت اثری نیست که نیست! اگر که کسی فکر می‌کند هست لطفا رو کند! ...

.

.

در هر حال، خشایار عزیز هم از میان ما رفت! کاملا ناگهانی و نابه‌هنگام و نابه‌فرجام! درست در دورانی که هر انسانی - بخصوص در ایران - آرام آرام آستین‌های خود را بالا می‌زند تا از سال‌ها تلاش و کوشش شبانه‌روزی خود بهره‌برداری کند! و این ناجوان‌مردانه‌ترین ویژگی هیولایی است که من بعنوان یک جامعه‌شناسی که از قضا کادر درمان هم است و یا کادر درمانی که از قضا جامعه‌شناس هم هست چندیست که پیرامون آن برای شما مطلب می‌نویسم: "بیماری‌های سبک زندگی"! باری، هیولای بیماری سبک زندگی خشایار را هم بلعید!

خشایار دست به قلم بود تا پایتخت 6 را بنویسد و خدا می‌داند چه چیزهای دیگری در سر داشت بنویسد تا در عین حال که مثل دو دهۀ اخیر خنده بر لبان ملت ناشاد بنشاند ماهرانه مروری طنزآلود بر مسائل ریز و درشت جامعه هم داشته باشد! اما نگو که بیماری قلبی، مهلک‌ترین نوع بیماری سبک زندگی، در کمین‌اش بود و او هیچ نمی‌دانست مثل خیلی‌های دیگر که ندانستند و نمی‌دانند که هیولای سبک زندگی ناسالم درست در سنین کمال گریبان‌گیر جمعیت فعال می‌گردد و جریان زندگی را به کما یا به فنا می‌کشاند! اما چرا هیچ کس آنسان که باید و شاید حواسش به این هیولا نیست؟ چون در این کشور دو چیز همه چیز دیگر را تحت تأثیر خود قرار داده و با سلطه و سیطره‌ای وحشتناک به زیرسایه برده است: سکس و سیاست! در پست‌های بعدی در این خصوص خواهم نوشت!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی سبک زندگی, خشایار الوند شبهای برره

[ جمعه ۱۰ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

فعل معکوس تدبیر و امید

حسین شیران

بخش اول

.

"مهران مدیری" و سریال‌هایش را هیچ دست کم نگیریم! خیلی از چیزهایی که امروز برای ما عریان و عیان است را ایشان پیش‌تر سعی کرده‌‌اند بنوعی بصورت پنهان یا نیمه‌پنهان در قالب کارهای طنزشان به ما برسانند، حال اگرکه نگرفته‌ایم خود تقصیر ماست که اغلب توجه‌مان در نوک انگشتی متوقف می‌ماند که می‌خواهد ماه را در شب تار نشان‌مان بدهد! ...
به باور من، جامع درس‌های جامعه‌شناسی با تمام گرایش‌هایش را می‌توان در دو سریال "شب‌های برره" و "قهوۀ تلخ‌" ایشان مرور کرد؛ این دو اثر که جزو شناخته‌شده‌ترین و در عین حال پخته‌ترین کارهای ایشان محسوب می‌شود به لحاظ جامعه‌شناختی لبریز از نکات ریز و درشتی است که همچو ماهیانی پرجنب و جوش در پهنای دریای پرتلاطم طنزش شناورند تا که تواند شکارشان کند!

از میان ماهیان پرشمار تالاب طنز مدیری،"فعل معکوس" - اگر که یادتان باشد - ریزماهی‌ زبر و زرنگ سریال "شب‌های برره" بود که تا جایی بکار می‌رفت یکی که حواسش بیشتر جمع بود به بقیه هشدار می‌داد که: ها جدی نگیرید دارد از فعل معکوس استفاده می‌کند! این ریزماهی‌ آن موقع نماد کوچکی بود از فیل‌ماهی‌ها و یا بهتر بگویم "افعال معکوسی" که دسته‎دسته‌ در دریای خروشان مدیریت سیاسی جامعه جاری چپ و راست روان بودند و البته هنوز هم که هنوز است هستند و کلی هم طرفدار دارند!

.

شبهای برره - مهران مدیری - جامعه شناسی شرقی

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی سیاست, مسائل اجتماعی ایران

[ دوشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

حکومت سلبریتی‌ها

حسین شیران

بخش پنجم

.

بلوغ فکر اجتماعی در هر زمان و مکانی لازمه‌اش تکان و تکامل عقلانیت در نزد جماعت یک جامعه است و از جمیع موانع موجود در برابر آن، مهم‌ترین‌اش همین چیزیست که ما حالیا گرفتار آنیم: سیطرۀ احساس بر کلیت جامعه! در بخش نخست گفتیم که احساس در نزد ما در حد یک اقیانوس است و عقلانیت ما هم چیزی در حد چند جزیرۀ کوچک و پراکنده در پهنۀ پهناور آن! و فقط پهنی و پهناوری‌اش‌ نیست، سطح آب هم شرط است- چیزی که پیش ما حالا از بس بالا گرفته که دیگر آن چند جزیرۀ کوچک هم کمتر به چشم می‌آیند! این‌گونه اگر که پیش ‌رویم چندی دگر آن چند جزیره هم به زیر آب خواهند رفت و عرصه در کل، عرصۀ احساس خواهد شد بی‌آنکه ‌هیچ اثری از معدود جزایر عقلانیت موجود در آن به چشم آید!

بی‌شک یک چنین شرایطی ایده‌آل‌ترین زمینه و زمان برای جولان موج‌بازان است! در اصل، بزرگترین خطری که یک موج‌باز را تهدید می‌کند برخورد با صخره‌ها و قله‌های پراکنده در آب است؛ آب که اقیانوس شود سطح‌اش هم از سطح صخره‌ فراتر رود دیگر چه باک لشگر موج‌بازان را؟! هر سو که بخواهند خواهند تاخت، هر سازی که بخواهند خواهند زد و هر آوازی که بخواهند خواهند خواند! در هر شرایط هم هر باری که بخواهند خواهند بست! چرا؟ چون عرصه عرصۀ ترکتازی آن‌هاست! حال ما در این عرصه کجای کار هستیم؟ ما همان موج‌های خروشان اقیانوس احساسیم که خیل موج‌بازان را با ذوق و شوق روی دوش خویش این‌ور و آن‌ور می‌بریم!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی ادبیات, سلبریتی سالاری

[ پنجشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

حکومت سلبریتی‌ها

حسین شیران

بخش چهارم

.

این متن بدخواه سلبریتی‌ها نیست؛ آن‌ها فاقد کارکرد اجتماعی که نیستند، در بخش قبل صراحتا به فلسفۀ وجودی آنها اشاره کردم و اهمیت آن‌ها را در حس و حال بخشیدن به زندگی اجتماعی اغلب یکنواخت‌مان خاطر نشان ساختم. بنابراین، بحث ما این‌جا بر سر بودن یا نبودن آن‌ها نیست بلکه در اصل، بر سر کم و کیف با ما بودنشان است. واقع‌تر اگر بگویم، مشکل ما با سلبریتی‌ها دقیقا از آن جایی شروع می‌شود که ما و آنها با مشارکت هم، طی یک رابطۀ دیالکتیک، دست به دست هم می‌دهیم و خود به دست خود آن‌ها را از جایگاه حقیقی‌شان به در و به دور می‌کنیم و در جایگاه‌هایی که نباید، بر خود مسلط می‌سازیم!

و این البته تنها در مورد سلبریتی‌های حوزۀ ورزش و هنر صدق نمی‌کند، کم و بیش در همۀ حوزه‌ها حاکم است و همه هم از یک ساده‌لوحی و ساده‌گیری ما ایرانیان نشأت می‌گیرد و آن اینکه همه فکر می‌کنیم کسی اگر که توانست در یک حوزه نقش‌آفرین شود قطعا در سایر حوزه‌ها هم می‌تواند نقش‌آفرین شود! در حوزۀ اندیشۀ سیاسی و اجتماعی خطیرتر و خطرناک‌تر از این ریسکی نیست! آخر به چه منطقی، یک مجموعه‌ای از افراد و نه حالا یک یا دو نفر، به صرف شهرت و موفقیت در یک حوزه یا زیرحوزه در خودش این توانایی را ببیند- یا ما در او ببینیم - که به هر حوزۀ دیگر که وارد شود حکماً آنجا هم موفق گردد؟! اگر به کسی برنخورد، بگذار بگویم این هم نشانه‌ای دیگر از عدم بلوغ فکر اجتماعی در نزد ماست و این هیچ برازندۀ تاریخ زیست اجتماعی دور و دراز ما نیست!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی ادبیات, سلبریتی سالاری

[ جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

حکومت سلبریتی‌ها

حسین شیران

بخش سوم

.

باری، یک سلبریتی تنها نیست چون یک اقیانوس پشت‌اش است! این اقیانوس چیست؟ ما و احساس پرشوری که ما داریم! آری، بی‌تردید ما ملتی پر احساس‌ایم! اقیانوسی از احساس‌ایم! این خیل سلبریتی‌ها هم بی‌قید و شرط زادۀ مشروع این احساس و این اقیانوس‌اند! همه از ما و بر ما هستند! برای همین هر سو که روند فرقی نمی‌کند ما هستیم همراه‌شان؛ هم پشت‌شان هم زیرپایشان؛ در کل برای‌شان؛ فوتبال بازی کنند ما هستیم برای‌شان، فیلم بازی کنند ما هستیم برای‌شان، خوانندگی کنند ما هستیم برای‌شان، نوحه‌گری کنند ما هستیم برای‌شان، مربی‌گری کنند ما هستیم برای‌شان، مجری‌گری کنند ما هستیم برای‌شان! ...

خلاصه که ما هیچ «نه» نداریم برای‌شان! «نه» در مرام اقیانوس نیست، «نیستیم» هم در مرام آنها نیست! ما هر چه بخواهیم آن‌ها دقیقا همان می‌شوند آن‌ها هم هر چه کنند یا که شوند ما دربست همان می‌خواهیم؛ شکر خدا، هیچ در حق هم کم نمی‌گذاریم چون سخت وابسته و بایستۀ هم‌ایم؛ ما خود اگر چه اقیانوس احساس‌ایم اما حیات اجتماعی‌مان همچون همه اقیانوس‌ها بی‌حس‌وحال و بی‌رنگ‌وروست! آن‌ها همه های‌وهوی و رنگ‌وروی زندگانی یکنواخت ما هستند؛ این فلسفۀ وجودی سلبریتی‌هاست! آن‌ها اگرچه هستی‌شان از ماهاست ما هم همواره مستی‌مان از آن‌هاست! بیهوده نیست چون بت می‌پرستیم‌شان! همواره هم شعارمان یک چیز است: تا کور شود هر آن‌که نتواند دید! ...

.

ادامه دارد ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی ادبیات, سلبریتی سالاری

[ دوشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

حکومت سلبریتی‌ها

حسین شیران

بخش دوم

.

سلبریتی‌ در جهان یعنی شخص مشهور، بطور خاص در ورزش و در رسانه و دیگر هیچ! اما در ایران، سلبریتی یعنی شخص فوق مشهور، بطور خاص برخاسته از ورزش و سینما و بعد بطور عام متخصص در هر زمینه‌ای و نه دیگر هیچ! توفیر ماجرا هم همین جاست! علی‌الواقع در بالا سر جامعۀ ایران یک سقف نامرئی وجود دارد که هرکس توان (عرضۀ) عبور از آن را داشته باشد - در هر حوزه‌ای و نه فقط ورزش و هنر- خودبخود نشان طلایی ورود بی‌حساب و کتاب به حوزه‌های دیگر را هم کسب می‌کند! این بندگان خدا سلبریتی‌ها هم از این قاعده مستثنی نیستند و این بنوعی، دستکم در رابطه با این‌ها، عدالت اجتماعی جامعۀ ما را می‌رساند!

سلبریتی‌ها اگرچه اغلب از ورزش و سینما برمی‌خیزند اما تا از آن سقف گذشتند دیگر فرق نمی‌کند همچون بقیۀ آن‌سوگذشتگان از مصونیت فضایی لازم برخوردار می‌گردند به این معنی که فارغ از اقتضائات فضا به هر حوزه‌ای که بخواهند ورود و در هر محفلی که بخواهند جلوس می‌فرمایند! اینست که شما می‌بینید یک سلبریتی در ایران ناگهان می‌شود یک همه‌چیزدان، یک همه‌کاربلد، یک همه‌فن‌حریف همه‌جاحاضر! هنر که هیچ، حوزه به حوزه‌اش برای ریزش از انگشتان این‌ها بر سر و کول هم می‌کوبند! سایر حوزه‌های جامعه را تو بگو! سیاست، فرهنگ، اجتماع، اقتصاد، ... کافیست اراده کنند تا به هر حوزه‌ که می‌خواهند ورود نمایند! چرا؟ چون یک سلبریتی هیچ وقت تنها نیست! یک اقیانوس پشت‌اش هست! یک اقیانوس! ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی ادبیات, سلبریتی سالاری

[ جمعه ۵ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

حکومت سلبریتی‌ها

حسین شیران

بخش اول


بنیان اجتماعات در هر کجای زمین هر چه هم که باشد بنیان اجتماع ما ایرانیان اغلب بر احساس است و بس! به عبارت دیگر، احساس، اصل اول هستی اجتماعی ما ایرانی‌هاست! انگار که به گاه زایش، ناف این هستی تاریخی را به تیغ تیز احساس بریده‌ و با دوراندازش، چشم و گوش و دست و پای عقلانیت ما را سخت بربسته‌اند! چه می‌دانم شاید به این قرار بوده که حالا احساس در نزد ما از بس توسعه یافته، شده قدر یک اقیانوس، عقلانیت ما هم شده در حد چند جزیرۀ کوچک و کوتاه پراکنده در گوشه و کنار این اقیانوس!

و چه می‌دانم شاید برای همین بوده و است که در انبان تاریخ‌ و تمدن ما بیشتر شعر و شاعری پیدا می‌شود تا هر چیز دیگری! البته که این هیچ چیز بدی نیست! سرمایۀ شعر هم هیچ چیز کمی نیست! به واقع امر، اغلب، شعرای ما عقلای ما بوده‌اند و دواوین آنها الحق و الانصاف جزو معدود مخزن‌الاسرار عالم بوده و هستند، حالا چرا و چطور شده شعر را بر نثر ترجیح داده‌اند، لابد بومیان جزایر پراکنده در دریای احساس بوده‌اند که برای ارتباط با سیل دریاییان دوروبرشان راهی بجز سرودن شعر نداشته‌اند! این‌ها واقعا که هنر به خرج داده و نام و نشان خود با خرمنی پر از خردورزی را به این طریق در تلاطم همواره توفانی این دریا تا به ابد زنده ساخته‌اند! در واقع این "هنر نزد ایرانیان است و بس" را این‌ها سروده‌ و ثابت نموده‌اند نه خیل دل به تلاطم اقیانوس‌سپردگانی چون من و امثال من! ...

حالا و در این عصر، دریا همان دریاست بلکه بسی وسیع‌تر از گذشته گشته و تبدیل به یک اقیانوس شده است اما دیگر از این بزرگان انگار که دیگر خبری نیست، اگر هم است مجالی برایشان نیست، حالا جامعه دربست در سلطه و سیطرۀ سنخ دیگری از هنروران و هنرمندان، با ایده و اهدافی دگر است: سلبریتی‌ها!

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی ادبیات, سلبریتی سالاری

[ سه شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]