🌓 استخاره یا خدابازی 4
⏺ داستان محمدعلی شاه
در این که توپ بستن مجلس و تدمیر مشروطهخواهان را باید به نام محمدعلی شاه قاجار نوشت هیچ تردیدی نیست؛ تاریخ هم چنین کرده است، اما به گمان من، هیچ ره به صواب نخواهیم برد اگر که در خوانش این تاریخ، نقش سید زنجانیها را نادیده و ناپدید بینگاریم! شاه اگر که توانست مجلس را به توپ بندد رسما به یاری شیخ و تزار و قزاق و جمعی دگر از ایادی بود در حالی که شیخنا خود تنهای تنها توانست بارگاه عالمالغیب را به توپ بندد و ساکن سست و ساکت آن را کت بسته به پیش شاه قاجار بیاورد و به او بگوید: بفرما شاه! این هم خدا و طلب خیری که میخواستی! حالا برو بی هیچ ترسی هر آنچه میخواهی بکن که غلبه قطعی است اگر چه اول کار قدری به زحمت خواهی افتاد!
شاه هم کرد هر آنچه میخواست اگر چه عاقبت آنی نشد که سیدنا آخر استخاره ادعا داشته بود؛ نه غلبه "قطعی" از آب درآمد و نه شاه فقط اولش قدری به "زحمت" افتاد! این ماجرا هم اول و هم آخر و هم عاقبتش جز شکست و دردسر و دربدری برای شاه چیز دیگری دربرنداشت! چه تا قامت مجلس ملی و مشروطهخواهان در تهران خم شد قامت ستارخان و باقرخان، سردار و سالار ملی، در آذربایجان، خاک قهرمانپرور، چون سرو سهی راست شد و روزبهروز بزرگتر و بزرگتر گشت و سرانجام با فتح تهران در سال 1288 تمامی ایران را دربرگرفت!
در واقع شاه از 2 تیر 1287 که مجلس را به توپ بست تا 22 تیر 1288 که تهران فتح و او تحقیر و تبعید شد یک روز خوش ندید! 11 ماه از این 1 سال و 20 روز را با تمام قوا صرف جنگ و جدال و محاصرۀ تبریز کرد تا مگر صدای ستارخان را در این شهر خفه کند؛ بقول کسروی، از ایران تنها تبریز ماند از تبریز تنها محلۀ امیره قیز و از این محله تنها کوچهای که ستارخان در آن میجنگید! اما ورق برگشت و ستارخان که صدایش صدای آزادی ایران از استبداد صغیر بود در همه ایران پیچید! و لابد او هم خدایی داشت که بر خلاف خدای سید زنجانی که اجیرکردنی و در قالب کاغذ استخاره گنجاندنی و طالب استبداد محمدعلی شاهی بود، بسی آزاد بود و طالب آزادی بندگانش از هر نوع استبدادی! و همین خدا بی هیچ استخارهای تنها به یمن "مجاهدت"، در بستر شطرنج مشروطیت، مهرۀ شاه باسواد کشور را بدست یک سرباز ساده و بیسواد مات کرد!
ادامه دارد ...
@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology
برچسبها: مشروطیت مشروطه خواهان, فتح تهران محاصره تبریز, ستارخان سردار ملی باقرخان, استبداد صغیر محمدعلی شاه
[ یکشنبه ۹ تیر ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 استخاره یا خدابازی - بخش دوم
⏺ داستان محمدعلی شاه
"بسم اﷲ الرحمن الرحیم؛ پروردگارا! اگر من امشب توپ به در مجلس بفرستم و فردا با قوۀ جبریه مردم را اسکات نمایم خوب است و صلاح است؟ استخاره خوب بیاید و إلا فلا یا دلیل المتحیرین یا الله".
این متن استخارهای است که «محمدعلی شاه قاجار» قبل از به توپ بستن مجلس در سال 1287 خورشیدی به دست خویش نوشته و سوی «سید ابوطالب زنجانی» فرستاده و با قید "استخاره خوب بیاید" از خدا (: سید) طلب خیر کرده است (استخاره در لغت یعنی طلب خیر و خوبی کردن)؛ سید هم دست مریزاد کم نگذاشته و در ذیل آن این پاسخ قاطع را به شاه ارسال کرده که:
"قال لاتَخافا إنّنی معکُما أَسمَعُ و أَری؛ فأتیاه فقولا إنّا رسول ربِّک فأرسِل معنا بنی اسرائیل: حکم خداوندی به موسی و هارون شد بروید نزد فرعون و بگویید ما فرستاده خدا هستیم بسوی تو، سابق آیه هم میفرماید نترسید ما با شما هستیم ... این کار باید اقدام بشود غلبه قطعی است اگر چه در اول زحمت داشته باشد»!
ملاحظه میفرمایید؟! سید زنجانی که خود هم از مخالفان سرسخت مشروطیت بود در جواب استخارۀ شاه برای به توپ بستن مجلس و قلع و قمع مشروطهخواهان، به مظلومترین سند اسلام یعنی «قرآن کریم» تمسک جسته و در تأیید و تقویت سوء نیت شاه نسبت به آزادی و آزادیخواهان ایران، آیات 46 و 47 سورۀ طه را علَم کرده و با قاطعیت هر چه تمام برای شاه نوشته:
"قال" یعنی "خدا گفت" که محمدعلی شاه! "لاتَخافا" یعنی مبادا ترسی به خود راه دهی که "إنّنی معکُما" من با شما هستم و قرص و محکم پشتت ایستادهام، با خیال راحت برو از روسها کمک بگیر مجلس کشورت را با خاک یکسان کن و هر [بلانسبت] حرامزادهای که دم از آزادی و آزادیخواهی زده یا میزند و بیملاحظه عرصه را بر سایۀ خداوند بر روی زمین یعنی حضرت سلطان تنگ کرده و میکند را بگیر و بلایی بر سرش بیاور که درس عبرتی شود برای بقیه، تا دیگر در این سرزمین کسی اینگونه فیلش یاد هندوستان نکند!
ادامه دارد ...
@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology
برچسبها: استخاره یا خدابازی, محمدعلی شاه قاجار, سید ابوطالب زنجانی, مشروطیت مشروطه خواهان
[ سه شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 استخاره یا خدابازی - بخش اول
⏺ داستان محمدعلی شاه
میگویند «محمدعلی شاه قاجار»، همو که از 1251 تا 1304 خورشیدی 53 سال زیست، 1 تیر در تبریز به دنیا آمد و 16 فروردین در غربت، در بندر ساوونای ایتالیا درگذشت، همو که نوۀ دختری «امیرکبیر» بود و در سال 1285 بعنوان ششمین پادشاه قاجار تاجگذاری کرد ولی خوش دریغا که بیش از 3 سال نتوانست سلطنت کند و سرانجام در سال 1288 با فتح تهران توسط مشروطهخواهان به سفارت روسیه و بعد خارج گریخت و همانجا هم از دار دنیا رفت، همو که بیشتر به خاطر به توپ بستن مجلس و قلع و قمع مشروطهخواهان کشورش بدشهرۀ تاریخ شد، آری همو، معروف است که به استخاره خیلی باور داشت و واقعتر اگر بگویم یک استخارهباز حرفهای بود!
یک روحانی درباری تمام عیار داشت به اسم «سید ابوطالب زنجانی» که حکم یک کارچاقکن کاربلد در بارگاه خداوند را برای او داشت و وظیفهاش هم این بود که هر چه او یعنی حضرت پادشاه اراده و استخاره میکرد را بالفور به درگاه بسیار در دسترس الهی ارجاع میداد و مطابق شناختی که از میل و مرام شاه داشت بلافاصله پاسخی دریافت میکرد مؤید و مقوم منویات اعلیحضرت، انگار که رأی خدا هم همان بود و حضرت باریتعالی فقط دنبال وسیله و واسطهای میگشتند تا آن را به گوش سایۀ خود در زمین یعنی حضرت پادشاه برسانند و این به نحو احسن به وسیلۀ استخاره و به واسطۀ سید والامقام انجام میشد!
ادامه دارد ...
@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology
برچسبها: استخاره یا خدابازی, محمدعلی شاه قاجار, سید ابوطالب زنجانی, مشروطیت مشروطه خواهان
[ چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]