موقعیت فراز، موقعیت فرود - بخش هفتم
حسین شیران
«قارههای آگاهی» ما انسانها پر از سازههای خرد و کلانی هستند که هر کدام در طول سالیان دراز به شکل و شمایلی مختلف پدید آمدهاند و به شکل و شمایلی مختلف هم، پهنة پهناور این قارهها را پرکردهاند! در زندگی اجتماعی ما انسانها این سازهها از اهمیتی حیاتی برخوردارند تا بدان حد که اگر بگوییم جریان زندگی اجتماعی، چه از نقطهنظر جمعی و چه از نقطهنظر فردی، جز به یاری این سازهها ممکن و میسر نمیگردد پربیراه نگفتهایم!
لازمة زیستن در هر اجتماع و فراتر از آن هر جامعهای، فراگرفتن یک سری آموزههاییست که ما در «جامعه شناسی» از آنها تحت عنوان «حقایق جامعوی» (Societal Truths) یاد میکنیم؛ منظور از «حقایق جامعویِ» هر جامعهای، راستیها و درستیهای مورد قبول آن جامعه است که عموماً هم در دو دسته درنظرگرفته میشوند: الف- هنجارهای جامعوی (Societal Norms) و ب- ارزشهای جامعوی (Societal Values)؛ هنجارهای جامعوی هم خود به سه دسته تقسیم میشوند: الف- آداب و رسوم (Folkways) ب- عرف (Mores) و ۳- قوانین (Laws).
این سه دسته هنجارها در کنار ارزشها (در مجموع حقایق جامعوی) همه آموختنی هستند و هر جامعهای به حکم اینکه سابق بر افرادی که در آن متولد میشوند وجود دارد برای حفظ نظم و انضباط و انسجام خود در مرحلة اول تمام تلاش خود را صرف این میدارد که از همان آغاز بنحو احسن همة این آموزهها (حقایق جامعوی: راستیها و درستیهای مورد قبول جامعه) را در قالب سازههای خرد و کلانی که گفتیم در ذهن اعضایش «نهادینه» سازد تا به این ترتیب از این «موهبت» برخوردار گردد که آنها را برای مدتهای مدید و گاه «برای همیشه» (بخصوص در جوامع سنتی) تحت اختیار و کنترل خود درآورد.
این مهم، خود همانطور که مستحضرید طی فرآیند «یادگیری اجتماعی» صورت میپذیرد که نظر به نوع نگاهی که اکنون به این مسأله داریم بهتر است بگوییم «یاددهی اجتماعی»؛ طی این فرآیند اگر که بنحو صحیح و اصولی صورت پذیرد، ساختار ذهنی افراد عملاً آنگونه که جامعه میخواهد آراسته و پیراسته میگردد و بعد آنها خواهناخواه، آگاه یا ناآگاه، آنگونه که جامعه مدّنظر دارد «پندار» میکنند و آنگونه که جامعه انتظار دارد «گفتار» و «کردار» میورزند! و به این ترتیب تقریباً تمام حیات «جامعوی» و «اجتماعی» و حتی «فردی» افراد جامعه عموماً و خصوصاً در چارچوب این سازهها یا آموزهها یا حقایق جامعه (هنجارها و ارزشها) تحت کنترل جامعه درمیآید!
این فرآیند بنوعی به «نصب سیستم عامل» یا نوعاً همان «نصب ویندوز» در رایانه میماند (و البته بسی بیش از آن و پیشرفتهتر از آن)! همانطور که شما با نصب ویندوز در رایانةتان، خواهناخواه، تمام فعالیتهای آن را تنها و تنها تحت این سیستم و بسی برنامههای سازگار با آن درمیآورید جامعه هم طی فرآیند «یاددهی اجتماعی» یک چنین کاری را با اذهان اعضای خود انجام میدهد! ...
در هر حال کم و بیش به این قرار است که «سازههای ذهنی» ما تحت شرایط متفاوت در زندگی اجتماعی به اشکال مختلف در بستر ذهن ما شکل میگیرند و بسته به نوع و مقرّ و موقعیتشان در صفحات مختلف ذهنمان متفرق و متمرکز میشوند و بتدریج «قارههای آگاهی» ما را تشکیل میدهند! اما آیا هر آنچه بدینطریق در ساحت اذهان ما تلنبار میشود همه ساز و سالم و صادقاند و برخوردار از حقیقت و حقانیت و یا اینکه ...؟
پایان بخش هفتم
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی, جامعه شناسی دین, جنگهای صلیبی
[ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
موقعیت فراز، موقعیت فرود - بخش ششم
حسین شیران
ویرانی همیشه «مایة نابودی» نیست بلکه گاهی خود «مایة آبادانی» است! برای آباد ساختن گاهی ناگزیر باید ویران ساخت! این را کم و بیش همه میدانیم اما «انسان حقیقتجو» انگار که بهتر از ما میداند- «میداند» که چه عرض کنم، به آن «ایمان» دارد و خود در سایة این ایمان است که ناآسوده از تگ توفان، به اشتیاق، تن به تخریب «ذهنلرزه»های بیامان میسپرد!
او خوب میداند که وقوع پیدرپی این «ذهنلرزه»ها، ذهن و روانش را خیلی زود با حجم سنگینی از خرابیها روبرو خواهد ساخت و این خود، خواهناخواه، «عمری خرابْ در خرابه زیستن» را نصیبش خواهد ساخت! ... با این وجود او هیچ ترسی از این تبعات به خود راه نمیدهد چرا که یقین دارد در پشت ابرهای تیره در شب تار این خرابیها لاجرم «خورشید خیر»ی پنهان است که گرچه طلوعش تا به وقت سپری گشتن این تیرگیها به تعویق خواهد افتاد اما زانپس، تا که برآید، گرما و روشنایی تابش بیوقفة آن، مایة آرامش و آبادانی عالمی را بیدریغ به دامانش خواهد ریخت!
درک این معنی خود از توفیقات «انسان حقیقتجو»ست چه به پشتوانة این درک صحیح است که گام به گام امکان پیشرفت در راهی که سراسر آمیخته با خوف و خطر است برایش مهیا میگردد! من و شما هم اگر که ایمان داشته باشیم آنسوی آنچه که شرّ میانگاریم خیری کلان در کار است هر طور که هست ناگواریهای عبور از آن را به خود گوارا خواهیم ساخت تا شاید به آن خیر کلان دست یابیم! در هر حال مطلوب بیمانع، فطیر بیمایه است! این «بازیهای رایانهای»، به باور من، هر خصلت بدی هم که داشته باشند لااقل واجد یک خصلت خوبند و آن اینکه خیلی ماهرانه و حاکمانه میان «طالب و مطلوب»، «موانع» متعدد و متنوع میچینند و به این قرار همیشه و در هر حال، رسیدن به «مطلوب» را منوط به عبور از این «موانع» متعدد و متنوع میسازند! خوانندگان فنآگاه خودآگاهند که «لذت و زیبایی» یک بازی رایانهای اصولا و اساسا به این تعدد و تنوع موانع بستگی دارد و خود همین است که «ارزش و اعتبار» یک بازی را تعیین و تخصیص میدارد!
حال چقدر خوب میبود اگر که این آگاهی و این پذیرش «همبودگی مانع و مطلوب» و این تلاش و تکاپوی عبور از موانع برای رسیدن به مطلوب، به همین شکل و همین مقدار که در دنیای مجازی مطرح است (و نه حالا بیش از آن) به دنیا و زندگی واقعی انسانها هم تسرّی پیدا میکرد آنوقت شاید حال همه، چیزی شبیه حال «انسان حقیقتجو» (تیپ ایدهآل بحث ما) میگشت- همو که وجود موانع متعدد و متنوع در راه رسیدن به مطلوب را نه مایة نومیدی که بسی مایة امید میانگارد چرا که یقین میدارد درست در همان حال که توفانها و زلزلهها سرمستانه از او عبور میکنند او نیز سرسختانه از آنها عبور میکند و خود همین است که تحمل دشواریهای گذار از آنها بر او ممکن و میسر میگردد!
پایان بخش ششم
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی, جامعه شناسی دین, جنگهای صلیبی
[ پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]

